
سایت خبری-تحلیلی کلمه
کانال رسمی سایت خبری-تحلیلی کلمه در تلگرام.
www.kaleme.com
ارتباط با کانال کلمه
@kaleme_admin
📷 اینستاگرام:
instagram.com/kalemeh/
www.kaleme.com
ارتباط با کانال کلمه
@kaleme_admin
📷 اینستاگرام:
instagram.com/kalemeh/
TGlist reytingi
0
0
TuriOmmaviy
Tekshirish
TekshirilmaganIshonchnoma
ShubhaliJoylashuv
TilBoshqa
Kanal yaratilgan sanaВер 22, 2015
TGlist-ga qo'shildi
Груд 03, 2024Obunachilar
50 288
24 soat
70%Hafta
59-0.1%Oy
252-0.5%
Iqtiboslar indeksi
25
Eslatmalar1Kanallardagi repostlar0Kanallardagi eslatmalar1
Bitta postning o'rtacha qamrovi
3 640
12 soat3 696
14.2%24 soat3 6400%48 soat7 8680%
Ishtirok (ER)
0.52%
Repostlar19Izohlar0Reaksiyalar0
Qamrov bo'yicha ishtirok (ERR)
7.24%
24 soat0%Hafta
1.09%Oy
2.11%
Bitta reklama postining qamrovi
3 640
1 soat1 55042.58%1 – 4 soat1 33136.57%4 - 24 soat4 154114.12%
24 soat ichidagi barcha postlar
4
Dinamika
4
"سایت خبری-تحلیلی کلمه" guruhidagi so'nggi postlar
21.04.202507:12
🔴 برای زوج مظلوم شریف
✍🏻 عبدالله ناصری
در انقلاب “زن، زندگی، آزادی” صحنهها و افراد مختلفالعمل را شاهد بودیم، از جمله آدمهایی که بعضا برای مشاهده صحنهها و یا نجات جان مصدومان انقلاب ژینا فعال شده و به جای تقدیر حکومت از آنها، زندانی ستم حاکم شدهاند. زوج قرهحسنلو از این شمارند.
حمید و فرزانه از شاهدان مرگ یک بسیجی -روح الله عجمیان- در مراسم اربعین “حدیث نجفی” از مقتولان حکومتی در انقلاب مهسا. زوجی که برای نجات بسیجی مذکور فعال بودهاند. زوج شریفی که از دراویش ستمدیده گنابادی هستند. در فضای رسانه از این دو، کمتر نامی هست.
امروز خواندم که دکتر حمید قرهحسنلو خطاب به رهبر جبار جمهوری اسلامی همه فقر و نکبت و فساد ۳۵ ساله را از او می داند. دو نکته را باید بگویم. یکی خطاب به پزشک مجاهد، حسنلو و همسرش که هر چه بیشتر از علی خامنهای و ستم و فساد او بگویید، بیشتر و زودتر در امان خواهید بود، و نکته دوم به اصحاب رسانه خوب و چهرههای پرمخاطب زندانی در تمام جغرافیای ایران، که از این دو یادی کنند.
@kaleme
✍🏻 عبدالله ناصری
در انقلاب “زن، زندگی، آزادی” صحنهها و افراد مختلفالعمل را شاهد بودیم، از جمله آدمهایی که بعضا برای مشاهده صحنهها و یا نجات جان مصدومان انقلاب ژینا فعال شده و به جای تقدیر حکومت از آنها، زندانی ستم حاکم شدهاند. زوج قرهحسنلو از این شمارند.
حمید و فرزانه از شاهدان مرگ یک بسیجی -روح الله عجمیان- در مراسم اربعین “حدیث نجفی” از مقتولان حکومتی در انقلاب مهسا. زوجی که برای نجات بسیجی مذکور فعال بودهاند. زوج شریفی که از دراویش ستمدیده گنابادی هستند. در فضای رسانه از این دو، کمتر نامی هست.
امروز خواندم که دکتر حمید قرهحسنلو خطاب به رهبر جبار جمهوری اسلامی همه فقر و نکبت و فساد ۳۵ ساله را از او می داند. دو نکته را باید بگویم. یکی خطاب به پزشک مجاهد، حسنلو و همسرش که هر چه بیشتر از علی خامنهای و ستم و فساد او بگویید، بیشتر و زودتر در امان خواهید بود، و نکته دوم به اصحاب رسانه خوب و چهرههای پرمخاطب زندانی در تمام جغرافیای ایران، که از این دو یادی کنند.
@kaleme


21.04.202507:12
🔴 تبعات ذهنیت «سرنگونی آسان»
✍️ حسین باستانی
▫️مدتی پس از جنبش ۱۴۰۱، مقاله «ذهنیت سرنگونی آسان» به بررسی تبعات «ساده گرفتن» شدید سازوکار تغییر حکومت در میان فعالان ایرانی پرداخت: از جمله اینکه قدرتهای جهانی، تدریجا دورنمای تغییر رژیم در ایران را جدی نمیگیرند و «معامله با قدرت مستقر» در «پروندههای راهبردی» را ترجیح میدهند. بدون آنکه قصد هیچگونه تحلیل وقایع جاری را داشته باشیم، اجازه میخواهم صرفا بخشهایی از آن مقاله قدیمی را یادآوری کنم. متنی که هرچند در زمان انتشار، از سوی بسیاری از عزیزان -که کار حکومت را تمام شده میدانستند- بدبینانه تلقی شد، ولی شاید بازخوانی آن، بیفایده نباشد:
🔺اگر اپوزیسیون هر از گاه، به دنبال اعتراضات خیابانی شعار سرنگونی سریع بدهد و سپس برای تکرار همان شعار انتظار دور بعدی اعتراضات را بکشد، سرانجام در معرض حسابرسی سخت افکار عمومی قرار خواهد گرفت... تکرار مکرر و بدون پشتوانه این شعارها باعث خواهد شد تا اپوزیسیون در داخل و خارج کشور جدی گرفته نشود. تا آنجا که هم لایههایی محتاط –ولو ناراضی- از اجتماع و هم جامعه بینالمللی، تا اطلاع ثانوی منفعت خود را در «معامله» با قدرت مستقر ببینند.
🔺اگر جریاناتی سیاسی مکررا هر تحول سیاسی کشور، و از جمله ناکامیهای خود را، را یک گام نزدیک تر شدن به سرنگونی بدانند -آن هم با استدلالهایی در این حد که رژیم هر کار بکند به ضررش است- یعنی از اساس ضعیف بودن یا نبودن اپوزیسیون را مهم نمیدانند؛ چون لابد معتقدند در هر حال، به طور خودکار نتیجه یکی خواهد بود.
🔺در چارچوب ذهنیت سرنگونی سریع، غیرمنتظره نیست که بخش بزرگی از بحث های نظری در مورد تحولات ایران صرف توجیه بضاعت یا وضع موجود اپوزیسیون شده: مثلا با تجلیل بیش از حد از جنبشهای «بی سر» یا محتوم فرض کردن سقوط دیکتاتورها. یا با امیدآفرینی اغراقآمیز به عواملی از قبیل فروپاشی از درون، نافرمانی نظامیان، تحولات غیرمنتظره یا فشار خارجی.
🔺مطابق تجربیات تاریخی، حتی اگر انقلاب بدون «رهبر» ممکن باشد، تصور پیروزی یک انقلاب بدون «تشکیلات رهبری کننده» دشوار است. حتی اگر نظام های خودکامه در مقیاس تاریخی ناپایدار باشند، میتوانند در مقیاس زندگی انسانی زیاد عمر کنند. حتی اگر فروپاشی از درون غیرممکن نباشد، امید بستن به آن ممکن است به انفعال نامحدود بینجامد. حتی اگر شکافهایی در نیروهای مسلح وجود داشته باشد، تاکنون این ذهنیت که فرضا سپاه ممکن است جمهوری اسلامی را سرنگون کند مبنایی جز اخبار جعلی نداشته. حتی اگر امکان متضرر شدن حاکمان از تحولات غیرمنتظره وجود داشته باشد، تضمینی نیست که این تحولات لزوما به ضرر آنها اتفاق بیفتند.
🔺حتی با وجود اینکه تاثیر فشار خارجی در تضعیف حکومتها قابل انکار نیست، نمونههای بیشماری از معاملات پشتپرده دولتمردان غربی با تهران وجود دارند؛ دولتمردانی که همواره محتمل است به امید توافق در یک پرونده راهبردی، یا برای آزادی ولو یکی از اتباعشان در ایران، امتیازات غیرمنتظره بدهند.
🔺ساده گرفتن سرنگونی، لاجرم درگیری بین مخالفان حکومت را نیز وارد فضایی متفاوت میکند. چون طبیعتا نیروهایی که براندازی را فرایندی درازمدت و نیازمند سازماندهی و مشارکت گسترده بدانند، با فعالانی که براندازی را در کوتاه مدت در دسترس تصور کنند، رفتار متفاوتی دارند. در حالت اول، قاعدتا خود را بیشتر نیازمند برنامهریزی تشکیلاتی و تعامل درازمدت با دیگر جریانها میبینند. در حالت دوم اما، از آنجایی که سقوط نظام را قریبالوقوع میدانند، بیشتر نگران «سهمخواهی» جریانهای رقیب در فردای براندازی خواهند بود.
🔺فرض اخیر، میتواند تفسیری خاص از عملگرایی را در اپوزیسیون جا بیندازد که خروجی آن، مثلا نه همکاری گسترده تر برای مقابله -بسیار دشوار- با حکومت، که استفاده از «هر» روش ممکن برای مقابله -بهمراتب آسانتر- با یکدیگر باشد... درواقع به طور اجتنابناپذیر، حجمی غیرطبیعی از مجادلات سیاسی اپوزیسیون متوجه کلیات و جزئیات حکومت جایگزین میشود که انگار چیزی به استقرار آن نمانده است.
📎متن کامل مقاله
ذهنیت سرنگونی آسان
*کانال نویسنده
@kaleme
✍️ حسین باستانی
▫️مدتی پس از جنبش ۱۴۰۱، مقاله «ذهنیت سرنگونی آسان» به بررسی تبعات «ساده گرفتن» شدید سازوکار تغییر حکومت در میان فعالان ایرانی پرداخت: از جمله اینکه قدرتهای جهانی، تدریجا دورنمای تغییر رژیم در ایران را جدی نمیگیرند و «معامله با قدرت مستقر» در «پروندههای راهبردی» را ترجیح میدهند. بدون آنکه قصد هیچگونه تحلیل وقایع جاری را داشته باشیم، اجازه میخواهم صرفا بخشهایی از آن مقاله قدیمی را یادآوری کنم. متنی که هرچند در زمان انتشار، از سوی بسیاری از عزیزان -که کار حکومت را تمام شده میدانستند- بدبینانه تلقی شد، ولی شاید بازخوانی آن، بیفایده نباشد:
🔺اگر اپوزیسیون هر از گاه، به دنبال اعتراضات خیابانی شعار سرنگونی سریع بدهد و سپس برای تکرار همان شعار انتظار دور بعدی اعتراضات را بکشد، سرانجام در معرض حسابرسی سخت افکار عمومی قرار خواهد گرفت... تکرار مکرر و بدون پشتوانه این شعارها باعث خواهد شد تا اپوزیسیون در داخل و خارج کشور جدی گرفته نشود. تا آنجا که هم لایههایی محتاط –ولو ناراضی- از اجتماع و هم جامعه بینالمللی، تا اطلاع ثانوی منفعت خود را در «معامله» با قدرت مستقر ببینند.
🔺اگر جریاناتی سیاسی مکررا هر تحول سیاسی کشور، و از جمله ناکامیهای خود را، را یک گام نزدیک تر شدن به سرنگونی بدانند -آن هم با استدلالهایی در این حد که رژیم هر کار بکند به ضررش است- یعنی از اساس ضعیف بودن یا نبودن اپوزیسیون را مهم نمیدانند؛ چون لابد معتقدند در هر حال، به طور خودکار نتیجه یکی خواهد بود.
🔺در چارچوب ذهنیت سرنگونی سریع، غیرمنتظره نیست که بخش بزرگی از بحث های نظری در مورد تحولات ایران صرف توجیه بضاعت یا وضع موجود اپوزیسیون شده: مثلا با تجلیل بیش از حد از جنبشهای «بی سر» یا محتوم فرض کردن سقوط دیکتاتورها. یا با امیدآفرینی اغراقآمیز به عواملی از قبیل فروپاشی از درون، نافرمانی نظامیان، تحولات غیرمنتظره یا فشار خارجی.
🔺مطابق تجربیات تاریخی، حتی اگر انقلاب بدون «رهبر» ممکن باشد، تصور پیروزی یک انقلاب بدون «تشکیلات رهبری کننده» دشوار است. حتی اگر نظام های خودکامه در مقیاس تاریخی ناپایدار باشند، میتوانند در مقیاس زندگی انسانی زیاد عمر کنند. حتی اگر فروپاشی از درون غیرممکن نباشد، امید بستن به آن ممکن است به انفعال نامحدود بینجامد. حتی اگر شکافهایی در نیروهای مسلح وجود داشته باشد، تاکنون این ذهنیت که فرضا سپاه ممکن است جمهوری اسلامی را سرنگون کند مبنایی جز اخبار جعلی نداشته. حتی اگر امکان متضرر شدن حاکمان از تحولات غیرمنتظره وجود داشته باشد، تضمینی نیست که این تحولات لزوما به ضرر آنها اتفاق بیفتند.
🔺حتی با وجود اینکه تاثیر فشار خارجی در تضعیف حکومتها قابل انکار نیست، نمونههای بیشماری از معاملات پشتپرده دولتمردان غربی با تهران وجود دارند؛ دولتمردانی که همواره محتمل است به امید توافق در یک پرونده راهبردی، یا برای آزادی ولو یکی از اتباعشان در ایران، امتیازات غیرمنتظره بدهند.
🔺ساده گرفتن سرنگونی، لاجرم درگیری بین مخالفان حکومت را نیز وارد فضایی متفاوت میکند. چون طبیعتا نیروهایی که براندازی را فرایندی درازمدت و نیازمند سازماندهی و مشارکت گسترده بدانند، با فعالانی که براندازی را در کوتاه مدت در دسترس تصور کنند، رفتار متفاوتی دارند. در حالت اول، قاعدتا خود را بیشتر نیازمند برنامهریزی تشکیلاتی و تعامل درازمدت با دیگر جریانها میبینند. در حالت دوم اما، از آنجایی که سقوط نظام را قریبالوقوع میدانند، بیشتر نگران «سهمخواهی» جریانهای رقیب در فردای براندازی خواهند بود.
🔺فرض اخیر، میتواند تفسیری خاص از عملگرایی را در اپوزیسیون جا بیندازد که خروجی آن، مثلا نه همکاری گسترده تر برای مقابله -بسیار دشوار- با حکومت، که استفاده از «هر» روش ممکن برای مقابله -بهمراتب آسانتر- با یکدیگر باشد... درواقع به طور اجتنابناپذیر، حجمی غیرطبیعی از مجادلات سیاسی اپوزیسیون متوجه کلیات و جزئیات حکومت جایگزین میشود که انگار چیزی به استقرار آن نمانده است.
📎متن کامل مقاله
ذهنیت سرنگونی آسان
*کانال نویسنده
@kaleme
21.04.202507:12
🔴 مصالح مرسله
✍️ محمدرضا تاجیک
🔖تلاش میکنم پیشنهاد خود را در قالب یک پاسخ در میان پاسخها ارائه نمایم. در نخستین گام، ضرورت تاریخ اکنون ما ایجاب میکند که اهالی قدرت و سیاست، اگر خود نمیتوانند- که نمیتوانند- حداقل همچون ملکشاه از نظامالملکهای زمان خویش بخواهند تا به تقریر و تدوین سیاستنامهای برای ایرانِ امروز، همت کنند: سیاستنامهای که در آن، آنچه مردمان نیکو شمارند، همان نزد اصحاب قدرت و سیاست نیکو باشد، سیاستنامهای که سیاست در آن فاقد انتولوژی متصلب، و از امکان و استعداد خلق ممکن از ناممکن، خلق امکانات جدید برای زیستنِ متفاوت، و نیز، از توان فینفسه درونی برای تخطی، تفاوتگذاری و شُدن و صیرورت مداوم و بیوقفه، تولید تولید، آفرینشگری برخوردار باشد، سیاستنامهای که در آن، سیاست همان تجربهگری فعال، خط گریز، و امر نامتعیّن و گشوده و منعطف باشد، سیاستنامهای که بهجای گرانبارکردنِ سیاست با ارزشهای سنگین و صلب، آن را سبک و فعال کند و به آدمیان امکان ساختن ارزشهای جدید، و عدول از مواضع و از صِرف اجرای برخی احکام برای اقامۀ حدود را بدهد، سیاستنامهای که در آن سیاست نه بر حسب اصول و قواعد و منطق ثابت، که بر حسب آزمون و آزمایش و تجربه قابل فهم باشد، و از گوهری همواره در-حال-شدن و همواره در-میانه و فرآیندی، و همواره در صیرورت و گشوده بهروی بیگانگیها، برخوردار باشد. سیاستنامهای که چراغ مصلحتاش، نخست، به رضایت اهل خانه (جامعۀ مردمان) رواست نه اربابان قدرتِ داخلی و خارجی. تنها در ساحتِ چنین سیاستنامهای است که سیاست، حائز تأثیرات اگزیستانسیل هنر میشود، و یا به بیان دیگر، هنر همان سیاست میشود که به طریقی دیگر ادامه یافته است.
📎منبع و متن کامل
@kaleme
✍️ محمدرضا تاجیک
🔖تلاش میکنم پیشنهاد خود را در قالب یک پاسخ در میان پاسخها ارائه نمایم. در نخستین گام، ضرورت تاریخ اکنون ما ایجاب میکند که اهالی قدرت و سیاست، اگر خود نمیتوانند- که نمیتوانند- حداقل همچون ملکشاه از نظامالملکهای زمان خویش بخواهند تا به تقریر و تدوین سیاستنامهای برای ایرانِ امروز، همت کنند: سیاستنامهای که در آن، آنچه مردمان نیکو شمارند، همان نزد اصحاب قدرت و سیاست نیکو باشد، سیاستنامهای که سیاست در آن فاقد انتولوژی متصلب، و از امکان و استعداد خلق ممکن از ناممکن، خلق امکانات جدید برای زیستنِ متفاوت، و نیز، از توان فینفسه درونی برای تخطی، تفاوتگذاری و شُدن و صیرورت مداوم و بیوقفه، تولید تولید، آفرینشگری برخوردار باشد، سیاستنامهای که در آن، سیاست همان تجربهگری فعال، خط گریز، و امر نامتعیّن و گشوده و منعطف باشد، سیاستنامهای که بهجای گرانبارکردنِ سیاست با ارزشهای سنگین و صلب، آن را سبک و فعال کند و به آدمیان امکان ساختن ارزشهای جدید، و عدول از مواضع و از صِرف اجرای برخی احکام برای اقامۀ حدود را بدهد، سیاستنامهای که در آن سیاست نه بر حسب اصول و قواعد و منطق ثابت، که بر حسب آزمون و آزمایش و تجربه قابل فهم باشد، و از گوهری همواره در-حال-شدن و همواره در-میانه و فرآیندی، و همواره در صیرورت و گشوده بهروی بیگانگیها، برخوردار باشد. سیاستنامهای که چراغ مصلحتاش، نخست، به رضایت اهل خانه (جامعۀ مردمان) رواست نه اربابان قدرتِ داخلی و خارجی. تنها در ساحتِ چنین سیاستنامهای است که سیاست، حائز تأثیرات اگزیستانسیل هنر میشود، و یا به بیان دیگر، هنر همان سیاست میشود که به طریقی دیگر ادامه یافته است.
📎منبع و متن کامل
@kaleme
21.04.202507:12
🔴 نه سلاح برداشت، نه نفرت پراکند!
✍️ عبدالله مؤمنی
▫️چرا باید سعید مدنی، جامعهشناسی شریف و اندیشمندی دغدغهمند، پس از سالها حبس و رنج، همچنان در بند بماند؟ دکتر مدنی نه سلاح برداشت، نه نفرت پراکند؛ تنها با قلم و گفتار علمیاش از دردهای جامعه نوشت و از رؤیای ایرانی آزاد، عادل و انسانی سخن گفت. مردی که زندگیاش را وقف فهم ریشههای فقر، اعتیاد و تبعیض کرد، امروز به جای آنکه کرسی دانشگاهی داشته باشد، در دل زندان است. با آنکه دیوان عالی کشور حکم او را شکست، اما همچنان از رهاییاش دریغ میشود. چرا؟ مگر آزاداندیشی، جرم است؟ مگر نوشتن و اندیشیدن، تهدید است؟
▫️بهراستی، با نگهداشتن او در بند، به دنبال چه هستید؟ ایرانِ امروز بیش از هر زمان، به فرزانگانی چون سعید مدنی نیاز دارد؛ با آزادی سعید مدنی، مصطفی تاجزاده، ابوالفضل قدیانی، مهدی محمودیان، ضیا نبوی و علیرضا بهشتی شیرازی و همه زندانیان سیاسی اجازه دهید صداهای همه طیفهای دغدغهمند به ایرانی آزاد و دموکراتیک در جامعه شنیده شود. زندان، جای دغدغهمندان به ایران آزاد و دموکراتیک و جای اندیشمندان نیست. تاریخ نشان داده که دیوارهای بلند زندانها نه مانع اندیشهاند و نه سد راه رسیدن به آرمان آزادی، اما چه ظلمی بالاتر از آنکه فرزندان این سرزمین، به جرم دوست داشتن وطن و آزادیخواهی، در بند بمانند؟ چه رنجی سنگینتر از آنکه آزاداندیشی، با زندان و زنجیر پاسخ گیرد؟
▫️سعید مدنی، یکی از بسیارانیست که درد مردم را فهمید و زبان گفتوگو و تحقیق را برگزید، نه هیاهو و خشونت را. امید آن است که در این روزهای دشوار، صدای انسانیت، عقل و انصاف بلندتر از همیشه شنیده شود، قفسها گشوده شود، و دلهایی که تنها برای بهروزی و آزادی ایران میتپند، از بند رهایی یابند. آزادی، حق کسانیست که برایش ایستادهاند، نه پاداشی برای سکوت.
*شبکه ایکس
@kaleme
✍️ عبدالله مؤمنی
▫️چرا باید سعید مدنی، جامعهشناسی شریف و اندیشمندی دغدغهمند، پس از سالها حبس و رنج، همچنان در بند بماند؟ دکتر مدنی نه سلاح برداشت، نه نفرت پراکند؛ تنها با قلم و گفتار علمیاش از دردهای جامعه نوشت و از رؤیای ایرانی آزاد، عادل و انسانی سخن گفت. مردی که زندگیاش را وقف فهم ریشههای فقر، اعتیاد و تبعیض کرد، امروز به جای آنکه کرسی دانشگاهی داشته باشد، در دل زندان است. با آنکه دیوان عالی کشور حکم او را شکست، اما همچنان از رهاییاش دریغ میشود. چرا؟ مگر آزاداندیشی، جرم است؟ مگر نوشتن و اندیشیدن، تهدید است؟
▫️بهراستی، با نگهداشتن او در بند، به دنبال چه هستید؟ ایرانِ امروز بیش از هر زمان، به فرزانگانی چون سعید مدنی نیاز دارد؛ با آزادی سعید مدنی، مصطفی تاجزاده، ابوالفضل قدیانی، مهدی محمودیان، ضیا نبوی و علیرضا بهشتی شیرازی و همه زندانیان سیاسی اجازه دهید صداهای همه طیفهای دغدغهمند به ایرانی آزاد و دموکراتیک در جامعه شنیده شود. زندان، جای دغدغهمندان به ایران آزاد و دموکراتیک و جای اندیشمندان نیست. تاریخ نشان داده که دیوارهای بلند زندانها نه مانع اندیشهاند و نه سد راه رسیدن به آرمان آزادی، اما چه ظلمی بالاتر از آنکه فرزندان این سرزمین، به جرم دوست داشتن وطن و آزادیخواهی، در بند بمانند؟ چه رنجی سنگینتر از آنکه آزاداندیشی، با زندان و زنجیر پاسخ گیرد؟
▫️سعید مدنی، یکی از بسیارانیست که درد مردم را فهمید و زبان گفتوگو و تحقیق را برگزید، نه هیاهو و خشونت را. امید آن است که در این روزهای دشوار، صدای انسانیت، عقل و انصاف بلندتر از همیشه شنیده شود، قفسها گشوده شود، و دلهایی که تنها برای بهروزی و آزادی ایران میتپند، از بند رهایی یابند. آزادی، حق کسانیست که برایش ایستادهاند، نه پاداشی برای سکوت.
*شبکه ایکس
@kaleme
19.04.202515:02
🔴 بازی حاکمیت دو سر باخت شد
🎙️سعید حجاریان
▫️خودکفایی اساساً نسخهای عقلانی و عقلایی نیست. جهان امروز، جهان ائتلاف و همکاری است. هر کشوری مزیتی نسبی دارد، و میبایست از آن به بهترین شکل استفاده کند. از جمله مزیتهای نسبی کشور ما سرزمین، منابع طبیعی، موقعیت جغرافیایی و نخبگان هستند که بهدرستی از آنها استفاده نشده است. در اینجا دو مسیر پیشروست: یا تن دادن به ائتلافهای موثر جهانی که از طریق نرمال شدن و پیوستن تدریجی به شبکههایِ مالیِ جهانی انجام میگیرد، و یا تن دادن به ائتلافهای کوچک که شاید اثرگذار باشند، اما برای شرایط ما مانند مخدر عمل میکنند و درمانگر نیستند. نمیدانم آن سیاستورزِ نظرکرده با کارنامه درخشان در زمینه سیاست خارجی و شورایعالی امنیت ملی آگاهانه از صادرات محصولات کشاورزی و همکاری با جهان گفت، یا از روی ناآگاهی و برای تبلیغات. اگر آگاهانه گفته باشد، یعنی بخشهای مهمی از نظام سیاسی ما صرفاً به ائتلافهای کوچک بسنده کرده و این سم مهلک است.
▫️درباره امریکا و مسئله مذاکره باید فعالانه برخورد کرد. دلیلی برای نفی مذاکره همهجانبه و مستقیم وجود ندارد. اگر در مذاکره فعالانه برخورد شود، اولاً ایده مذاکره تحمیلی و طراحیشده شکست میخورد و ثانیاً، ایران میتواند از وضعیت انفعال خارج شود. اما درباره چین؛ این کشور یک ایده مرکزی دارد و آن اینکه جایی میرود و میماند که چشمانداز امنیت و مسیر توسعه روشن باشد والا کجدار و مریز رفتار میکند. بنابراین اگر میخواهیم از فرصت چین استفاده کنیم، باید ایرانِ امن و در جهت توسعه را تصویر کنیم. چین بهدلایلی حاضر است نفت ایران را خریداری کند اما پرسش اصلی این است که آیا فروش نفت هدف است یا وسیله؟ اگر هدف باشد، که خوب بحثی باقی نمیماند، بفروشند تا تمام شود! اما اگر وسیله باشد، باید بهسمتی چرخش صورت بگیرد که درآمد نفت تبدیل به تکهای از پازل توسعه شود.
▫️پیوند نسل جوان و شبکههای اجتماعی را باید دستهبندی کرد. بخشی از آنها بهدنبال معیشت هستند؛ فارغ از میزان تحصیلاتشان. اینها ممکن است حضور فعالانه و تغییرخواهانه نداشته باشند. مانند کسبوکارهای آنلاین و... . بخش دیگری از جوانها، فضای مجازی را بهمثابه ابزار فراغت میبینند. شما روند اینستاگرام و کلابهاوس را مرور کنید. در اینستاگرام دغدغه سبک زندگی و زندگی روزمره پررنگ بود و پررنگتر هم شد، اما کلابهاوس آغازش متفاوت بود و شاید میتوانست عمیق بماند اما دچار تغییر جهت شد و از خاصیت افتاد. یعنی جایی که میتوانست محل تبادل ایده و حتی مهارت در سطح آموزش باشد، به بیراهه رفت. یعنی الگوی اینستاگرام بر کلابهاوس دیکته شد. بخش دیگری از جوانها هم فضای مجازی را تخصصیتر دنبال میکنند که اینها سهم چندانی در عرصه عمومی ندارند و بیشتر از آن بهعنوان کتابخانه و ابزار کار استفاده میکنند. شاید، این مسیر از سوی حاکمیت به فضای مجازی تحمیل شده باشد و مهندسان اجتماعی گمان کنند فضای مجازی بیخاصیت است اما واقع امر این است که همین فضای مجازی، که حتماً به آن نقدهایی وارد است، باعث شده جامعه در همه ساحات از وضعیت تکمنبعی خارج شود. حاکمیت میخواست فضای مجازی را محدود کند و از ریخت بیندازد تا ماهی خود را صید کند، حال آنکه جوانان طور دیگری برخورد کردند و سر سفره ایدئولوژیک صداوسیما و پلتفرمهای داخلی ننشستند. یعنی بازی حاکمیت با فضای مجازی دو سر باخت شد.
*گزیدهای از گفتوگو با خبرآنلاین
@kaleme
🎙️سعید حجاریان
▫️خودکفایی اساساً نسخهای عقلانی و عقلایی نیست. جهان امروز، جهان ائتلاف و همکاری است. هر کشوری مزیتی نسبی دارد، و میبایست از آن به بهترین شکل استفاده کند. از جمله مزیتهای نسبی کشور ما سرزمین، منابع طبیعی، موقعیت جغرافیایی و نخبگان هستند که بهدرستی از آنها استفاده نشده است. در اینجا دو مسیر پیشروست: یا تن دادن به ائتلافهای موثر جهانی که از طریق نرمال شدن و پیوستن تدریجی به شبکههایِ مالیِ جهانی انجام میگیرد، و یا تن دادن به ائتلافهای کوچک که شاید اثرگذار باشند، اما برای شرایط ما مانند مخدر عمل میکنند و درمانگر نیستند. نمیدانم آن سیاستورزِ نظرکرده با کارنامه درخشان در زمینه سیاست خارجی و شورایعالی امنیت ملی آگاهانه از صادرات محصولات کشاورزی و همکاری با جهان گفت، یا از روی ناآگاهی و برای تبلیغات. اگر آگاهانه گفته باشد، یعنی بخشهای مهمی از نظام سیاسی ما صرفاً به ائتلافهای کوچک بسنده کرده و این سم مهلک است.
▫️درباره امریکا و مسئله مذاکره باید فعالانه برخورد کرد. دلیلی برای نفی مذاکره همهجانبه و مستقیم وجود ندارد. اگر در مذاکره فعالانه برخورد شود، اولاً ایده مذاکره تحمیلی و طراحیشده شکست میخورد و ثانیاً، ایران میتواند از وضعیت انفعال خارج شود. اما درباره چین؛ این کشور یک ایده مرکزی دارد و آن اینکه جایی میرود و میماند که چشمانداز امنیت و مسیر توسعه روشن باشد والا کجدار و مریز رفتار میکند. بنابراین اگر میخواهیم از فرصت چین استفاده کنیم، باید ایرانِ امن و در جهت توسعه را تصویر کنیم. چین بهدلایلی حاضر است نفت ایران را خریداری کند اما پرسش اصلی این است که آیا فروش نفت هدف است یا وسیله؟ اگر هدف باشد، که خوب بحثی باقی نمیماند، بفروشند تا تمام شود! اما اگر وسیله باشد، باید بهسمتی چرخش صورت بگیرد که درآمد نفت تبدیل به تکهای از پازل توسعه شود.
▫️پیوند نسل جوان و شبکههای اجتماعی را باید دستهبندی کرد. بخشی از آنها بهدنبال معیشت هستند؛ فارغ از میزان تحصیلاتشان. اینها ممکن است حضور فعالانه و تغییرخواهانه نداشته باشند. مانند کسبوکارهای آنلاین و... . بخش دیگری از جوانها، فضای مجازی را بهمثابه ابزار فراغت میبینند. شما روند اینستاگرام و کلابهاوس را مرور کنید. در اینستاگرام دغدغه سبک زندگی و زندگی روزمره پررنگ بود و پررنگتر هم شد، اما کلابهاوس آغازش متفاوت بود و شاید میتوانست عمیق بماند اما دچار تغییر جهت شد و از خاصیت افتاد. یعنی جایی که میتوانست محل تبادل ایده و حتی مهارت در سطح آموزش باشد، به بیراهه رفت. یعنی الگوی اینستاگرام بر کلابهاوس دیکته شد. بخش دیگری از جوانها هم فضای مجازی را تخصصیتر دنبال میکنند که اینها سهم چندانی در عرصه عمومی ندارند و بیشتر از آن بهعنوان کتابخانه و ابزار کار استفاده میکنند. شاید، این مسیر از سوی حاکمیت به فضای مجازی تحمیل شده باشد و مهندسان اجتماعی گمان کنند فضای مجازی بیخاصیت است اما واقع امر این است که همین فضای مجازی، که حتماً به آن نقدهایی وارد است، باعث شده جامعه در همه ساحات از وضعیت تکمنبعی خارج شود. حاکمیت میخواست فضای مجازی را محدود کند و از ریخت بیندازد تا ماهی خود را صید کند، حال آنکه جوانان طور دیگری برخورد کردند و سر سفره ایدئولوژیک صداوسیما و پلتفرمهای داخلی ننشستند. یعنی بازی حاکمیت با فضای مجازی دو سر باخت شد.
*گزیدهای از گفتوگو با خبرآنلاین
@kaleme
Repost qilingan:
کافه نون

19.04.202515:02
هر مصیبتی تا به سر خودشان نیاید مصیبت نیست! برای فامیل یک نماینده تندروی مجلس پیامک حجاب و جریمه رفته و صدایش درآمده.
احمد آریایینژاد از طرفداران لایحه حجاب گفته: «پیامکهای حجاب هر چند وقت یکبار باید حقیقتسنجی شود! گاهی برای نزدیکان من رفته و میگویند: من اصلا اینجوری نگشتهام».
@CafeNoun
احمد آریایینژاد از طرفداران لایحه حجاب گفته: «پیامکهای حجاب هر چند وقت یکبار باید حقیقتسنجی شود! گاهی برای نزدیکان من رفته و میگویند: من اصلا اینجوری نگشتهام».
@CafeNoun


19.04.202515:02
🔴 به جای تهدید، پاسخ نامه را بدهید
✍ مرضیه حاجیهاشمی
▫️سال ۱۴۰۴ است. سال افق سند چشم انداز، سندی که برای ترسیم افقی برای توسعهٔ ایران در زمینههای مختلف فرهنگی، علمی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام، تدوین شده است. اکنون دانشگاه و متخصصان در تمام حوزه های مورد تأکید در سند چشمانداز، در جایگاه یک داور مستقل و علمی که هنوز بالاترین اعتماد اجتماعی نیز نسبت به آنها وجود دارد، باید سوال کنند، افقی که در سال ۱۳۸۴ برای ۲۰ سال آینده، نشان دادید، کجاست؟
▫️«دستیابی جمهوری اسلامی ایران به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه با هویت اسلامی و انقلابی، الهامبخشی در جهان اسلام و تعامل سازنده و مؤثر در روابط بینالملل»
با معیارهای علمی نه با شعار و حرف و ادعا، سوال شود:
جمهوری اسلامی! در سال ۱۴۰۴ چرا در این جایگاه نیستی؟
کجاست آن تعامل سازنده و مؤثر در روابط بینالملل؟
چرا هنوز در زیر بار فشارهای طاقت فرسای تحریمها و سایه تهدید جنگ، در ابتدای دالان مذاکرات در حال چانهزنی برای اتاق مذاکرهای!؟ و...
▫️چه کسی، چه نهادی، چه مسئولی باید، پاسخگوی این قبیل پرسش های دانشگاه و متخصصان باشد؟ آیا پرسش جرم است؟ آیا درک علمی و تخصصی وضعیت موجود، تشریح و تبیین آن، نقد و پیشنهاد، جرم است؟ ولو نقدی بیرحمانه و پیشنهادی جسورانه؟ چرا به جای اینکه نامه یک متخصص پاسخ داده شود، تهدید می شود؟ اگر اشتباه تشخیص داده، پاسخ دارد. یک بار هم شده به نامه های انتقادی، حرمت بنهید و پاسخ دهید، اگر حرفی برای گفتن هست، برای این ملت و جامعه علمی بیان کنید، مگر از جهاد تبیین سخن نمیگویید؟
*کانال نویسنده
@kaleme
✍ مرضیه حاجیهاشمی
▫️سال ۱۴۰۴ است. سال افق سند چشم انداز، سندی که برای ترسیم افقی برای توسعهٔ ایران در زمینههای مختلف فرهنگی، علمی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام، تدوین شده است. اکنون دانشگاه و متخصصان در تمام حوزه های مورد تأکید در سند چشمانداز، در جایگاه یک داور مستقل و علمی که هنوز بالاترین اعتماد اجتماعی نیز نسبت به آنها وجود دارد، باید سوال کنند، افقی که در سال ۱۳۸۴ برای ۲۰ سال آینده، نشان دادید، کجاست؟
▫️«دستیابی جمهوری اسلامی ایران به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه با هویت اسلامی و انقلابی، الهامبخشی در جهان اسلام و تعامل سازنده و مؤثر در روابط بینالملل»
با معیارهای علمی نه با شعار و حرف و ادعا، سوال شود:
جمهوری اسلامی! در سال ۱۴۰۴ چرا در این جایگاه نیستی؟
کجاست آن تعامل سازنده و مؤثر در روابط بینالملل؟
چرا هنوز در زیر بار فشارهای طاقت فرسای تحریمها و سایه تهدید جنگ، در ابتدای دالان مذاکرات در حال چانهزنی برای اتاق مذاکرهای!؟ و...
▫️چه کسی، چه نهادی، چه مسئولی باید، پاسخگوی این قبیل پرسش های دانشگاه و متخصصان باشد؟ آیا پرسش جرم است؟ آیا درک علمی و تخصصی وضعیت موجود، تشریح و تبیین آن، نقد و پیشنهاد، جرم است؟ ولو نقدی بیرحمانه و پیشنهادی جسورانه؟ چرا به جای اینکه نامه یک متخصص پاسخ داده شود، تهدید می شود؟ اگر اشتباه تشخیص داده، پاسخ دارد. یک بار هم شده به نامه های انتقادی، حرمت بنهید و پاسخ دهید، اگر حرفی برای گفتن هست، برای این ملت و جامعه علمی بیان کنید، مگر از جهاد تبیین سخن نمیگویید؟
*کانال نویسنده
@kaleme
18.04.202507:30
🔴 ادعای شاخدار؛ دخالت نکردن رهبری در امور و برنامهریزیهای اقتصادی
▫️این ادعا به وضوح خلاف واقعیت است. فکتها، دلایل و شواهد مستندی وجود دارند که ثابت میکنند دایره دخالتهای رهبر جمهوری اسلامی در امور اقتصادی، از جمله برنامهریزی بسیار گسترده است. رهبر جمهوری اسلامی با استفاده از ظرفیتهای قانون اساسی، از طریق تعیین و ابلاغ سیاستهای کلی چارچوب سیاستهای کلی اقتصادی و برنامهریزی توسعه، روابط اقتصادی با سایر کشورها را تعیین میکند.
▫️او به واسطه نهادهای مانند شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت در فرایند تدوین و تصویب و اجرای برنامههای اقتصادی مداخله فعال دارد. به عنوان نمونه میتوان به پرونده FATF اشاره کرد. رهبر جمهوری اسلامی از طریق نهادهای قدرتمند و ثروتمند مانند ستاد اجرایی فرمان امام، بنیاد مستضعفان، آستان قدس و بنگاههای اقتصادی نیروهای مسلح در اقتصاد ایران حضور پررنگی دارد. به دلیل عدم شفافیت اطلاعات دقیقی از ابعاد فعالیت اقتصادی این نهادها در دست نیست، اما برآوردها از سهم بالای آنها در اقتصاد ایران حکایت دارند.
▫️رهبر جمهوری اسلامی در روال تدوین و تصویب بودجه دخالتهای مستقیم دارد. با اینکه در اساسنامه صندوق توسعه ملی اشارهای به نقش او نشده، اما عملا اختیار منابع صندوق با او است. او بارها در مسائل جزئی اجرایی هم دخالت مستقیم کرده است. از موارد مشهور میتوان به دستور او برای ممنوعیت و محدودیت واردات بعضی برندهای لوازم خانگی، یا گوشیها تلفن همراه اشاره کرد
در سوابق آقای خامنهای حتی میتوان به دخالت در امور جزئیتر مانند تعیین نژاد مرغ (احیای مرغلاین ایرانی) اشاره کرد.
📎منبع و متن کامل
@kaleme
خامنهای: رهبری در برنامهریزیهای اقتصادی دخالتی نمیکند؛ یعنی حقّ دخالت هم ندارد، این جزو وظایف دولت است، دولت باید این کار را بکند | اول فروردین ۱۴۰۴
▫️این ادعا به وضوح خلاف واقعیت است. فکتها، دلایل و شواهد مستندی وجود دارند که ثابت میکنند دایره دخالتهای رهبر جمهوری اسلامی در امور اقتصادی، از جمله برنامهریزی بسیار گسترده است. رهبر جمهوری اسلامی با استفاده از ظرفیتهای قانون اساسی، از طریق تعیین و ابلاغ سیاستهای کلی چارچوب سیاستهای کلی اقتصادی و برنامهریزی توسعه، روابط اقتصادی با سایر کشورها را تعیین میکند.
▫️او به واسطه نهادهای مانند شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت در فرایند تدوین و تصویب و اجرای برنامههای اقتصادی مداخله فعال دارد. به عنوان نمونه میتوان به پرونده FATF اشاره کرد. رهبر جمهوری اسلامی از طریق نهادهای قدرتمند و ثروتمند مانند ستاد اجرایی فرمان امام، بنیاد مستضعفان، آستان قدس و بنگاههای اقتصادی نیروهای مسلح در اقتصاد ایران حضور پررنگی دارد. به دلیل عدم شفافیت اطلاعات دقیقی از ابعاد فعالیت اقتصادی این نهادها در دست نیست، اما برآوردها از سهم بالای آنها در اقتصاد ایران حکایت دارند.
▫️رهبر جمهوری اسلامی در روال تدوین و تصویب بودجه دخالتهای مستقیم دارد. با اینکه در اساسنامه صندوق توسعه ملی اشارهای به نقش او نشده، اما عملا اختیار منابع صندوق با او است. او بارها در مسائل جزئی اجرایی هم دخالت مستقیم کرده است. از موارد مشهور میتوان به دستور او برای ممنوعیت و محدودیت واردات بعضی برندهای لوازم خانگی، یا گوشیها تلفن همراه اشاره کرد
در سوابق آقای خامنهای حتی میتوان به دخالت در امور جزئیتر مانند تعیین نژاد مرغ (احیای مرغلاین ایرانی) اشاره کرد.
📎منبع و متن کامل
@kaleme
18.04.202507:30
🔺میدانم که پروندهسازان خود را حق مطلق میدانند و معتقدند هر کس زبان به انتقاد بگشاید «برماست» و کسی که با ما نیست دشمن ماست! و از تمام حقوق اولیه نیز محروم است! ولی میگویم بر فرض که ما کافر و شما مسلمان! آیا در ارتباط با موضوعی چون این تصادف و خساراتی که ایجاد شده برای کافر حقی نیست تا بهعنوان حقالنّاس، مورد توجه شما سوپر مسلمانان قرار گیرد؟
🔺ایکاش لااقل عقلانیتی وجود داشت تا در این شرایطی که کشور از هر جهت تحت فشار و آبستن حوادث پیشبینی ناپذیری است تمام قوایتان را بر اذیت و مجازات منتقدین دلسوزی متمرکز نمیکردید که اتفاقاً تمام دغدغهشان إنذار به سیاستگذاریها و عملکرد غلطی بوده که ما را بدینجا رسانده است. [برادران عزیزم آقایان قمیشی و دانشفر و سایر دوستانی که در کمپین رفع حصر فعال بودند نیز درگیر همین دادگاهها هستند!]…
✍️ اکبر دانش سرارودی
📎متن کامل
@kaleme
🔺ایکاش لااقل عقلانیتی وجود داشت تا در این شرایطی که کشور از هر جهت تحت فشار و آبستن حوادث پیشبینی ناپذیری است تمام قوایتان را بر اذیت و مجازات منتقدین دلسوزی متمرکز نمیکردید که اتفاقاً تمام دغدغهشان إنذار به سیاستگذاریها و عملکرد غلطی بوده که ما را بدینجا رسانده است. [برادران عزیزم آقایان قمیشی و دانشفر و سایر دوستانی که در کمپین رفع حصر فعال بودند نیز درگیر همین دادگاهها هستند!]…
✍️ اکبر دانش سرارودی
📎متن کامل
@kaleme


17.04.202508:45
🔴 شیر پیر خستگیناپذیر
• درباره ابوالفضل قدیانی
✍🏻 مصطفی تاجزاده
زندان اوین
▫️معرفی یکی از همبندیان این بار اختصاص دارد به استبدادستیزی نستوه که اسم او در تاریخ جنبشهای آزادیخواهانه ملت ایران به یاد خواهد ماند؛ ابوالفضل قدیانی.
▫️شیر پیر خستگیناپذیری که دو بار در رژیم گذشته در سالهای ۱۳۵۱ و ۱۳۵۵ به بند کشیده شد. بار دوم ابتدا به حبس ابد و سپس در دادگاه تجدیدنظر به ۱۰ سال زندان محکوم گردید. در دوران آقای خامنهای نیز به جرم مخالفت صریح با رویکرد فقرگستر، فسادپرور و سرکوبگر رهبر دو بار دیگر در سالهای ۱۳۸۸ و ۱۴۰۳ به زندان اقتاد. او تاکنون نزدیک به ۱۰ سال از عمر شریف خود را در زندان سپری کرده است. عبرتآموز اینکه پزشکی قانونی چندبار حکم به عدم تحمل کیفر آقای قدیانی داده است، اما دمودستگاه ولایت فقیهی، از رهبر تا مقامات قضایی و بازجوها، بی توجه به ضوابط قانونی، او را همچنان در حبس نگه داشتهاند. آنان نه به عواقب قانونشکنی خود درباره مبارزی ۸۰ ساله میاندیشند و نه میفهمند که غلوزنجیر قادر به ساکت و منفعلکردن قدیانی نیست و او با جسم رنجور، اما عزم استوارش لحظهای از روشنگری و افشای ظلم غافل نمیشود و در زندان و بیرون آن چونان شمع بر پیرامونش نور میافکند.
▫️قدیانی چنان خوشروحیه است که هر وقت عزیزی با اشاره به سن و بیماریهای او بر تصمیم نابخردانه حاکمیت تاسف میخورد، به شوخی میگوید من هنوز عضو شاخه جوانان سازمان مجاهدین انقلاب هستم! و به راستی که هنوز شور شباب را دارد و همچون یک جوان آرمانخواه، پای استقلال و آزادی، دموکراسی و حق حاکمیت ملت، یکپارچگی ملی و سرزمینی ایران ایستاده است.
▫️در زندان رژیم سابق آقایان بهزاد نبوی و قدیانی به اتفاق تعداد دیگری از زندانیان سیاسی مانند آقایان محمد سلاقی و صادق نوروزی «امت واحده» را تشکیل دادند که یکی از گروههای تشکیلدهنده سازمان مجاهدین اسلامی شد. من در روند تاسیس سازمان مزبور در همان سال اول انقلاب توفیق آشنایی و همکاری با قدیانی عزیز را پیدا کردم و به رغم برخی اختلاف نظرها به دوستی با وی افتخار میکنم و قدرشناس وجود نازنینش هستم.
▫️آقای قدیانی تا سال ۱۳۸۸ در چارچوب همین نظام سیاستورزی میکرد، اگرچه انتقادهای جدی به قانون اساسی آن داشت. اما پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ که من آن را «کودتای انتخاباتی» میخوانم و او به تقلب گسترده در آن بارو دارد، جمهوری اسلامی را اصلاحناپذیر خواند و لبه تیز انتقادهای خود را متوجه آقای خامنهای کرد به باور او رهبر مسبب مشکلات اصلی کشور و مانع بزرگ بهبود اوضاع است. بر همین اساس استعفا یا برکناری او را اولین گام در جهت بهسامانآوردن امور میخواند.
▫️به اعتقاد آقای قدیانی که من هم با او همعقیدهام، حکومت دینی پروژهای محکوم به شکست است که هم اسلام را بدنام میکند و هم سیاست را از معنای خود تهی میسازد و به دین و دنیای مردم لطمه میزند. مدل مطلوب او یک جمهوری دموکراتیک سکولار است و با هر نوع استبداد چه دینی و چه سکولار و سلطنتی مرزبندی دارد و دموکراسی را علاج دردهای ایران میداند.
▫️ابوالفضل قدیانی نماد یک مخالف شریف است. شخصیتی پایبند به اصول اخلاقی، با یک زندگی ساده، پاک و بی هیچ حرفوحدیثی و با همسری همراه، فداکار و صبور. سرکار خانم زهرا رحیمی، که مثل خود او در رژیم پیشین زندان کشید، و با سه پسر یکی بهتر از دیگری. قدیانی نه با بیگانگان سر و سری دارد و نه اساسا به دخالتهای دولتهای بزرگ دل بسته است. خشونت را نمیپسندد و برای خود هیچ نمیخواهد. برای استقامت جانانه مهندس موسوی ارزش ویژه قائل است و از دیگر محصوران عزیز، آقای کروبی و خانم رهنورد به نیکی یاد میکند.
▫️قدیانی گرامی جز آبادی و سربلندی ایران و آزادی و رفاه ایرانیان خواستی ندارد. به راستی چرا باید چنین شخص خدوم، وارسته، فهیم، شجاع، صادق و خوشنامی که عمری به راستی و پرهیزگاری سپری کرده است، در کهنسالی و با بیماریهای متعدد در زندان به سر برد؟ حاکمیت از حبس غیرقانونی او تاکنون چه نتیجهای گرفته است، جز آنکه ترس و بیمنطقی خود را بیشتر به نمایش بگذارد، در افکار عمومی منزویتر شود، بر نفوذ کلام قدیانی بیافزاید و نامش را بلندآوازهتر کند؟
۲۸ فروردین ۱۴۰۴
*کانال فردای بهتر [تیتر از کلمه]
@kaleme
• درباره ابوالفضل قدیانی
✍🏻 مصطفی تاجزاده
زندان اوین
▫️معرفی یکی از همبندیان این بار اختصاص دارد به استبدادستیزی نستوه که اسم او در تاریخ جنبشهای آزادیخواهانه ملت ایران به یاد خواهد ماند؛ ابوالفضل قدیانی.
▫️شیر پیر خستگیناپذیری که دو بار در رژیم گذشته در سالهای ۱۳۵۱ و ۱۳۵۵ به بند کشیده شد. بار دوم ابتدا به حبس ابد و سپس در دادگاه تجدیدنظر به ۱۰ سال زندان محکوم گردید. در دوران آقای خامنهای نیز به جرم مخالفت صریح با رویکرد فقرگستر، فسادپرور و سرکوبگر رهبر دو بار دیگر در سالهای ۱۳۸۸ و ۱۴۰۳ به زندان اقتاد. او تاکنون نزدیک به ۱۰ سال از عمر شریف خود را در زندان سپری کرده است. عبرتآموز اینکه پزشکی قانونی چندبار حکم به عدم تحمل کیفر آقای قدیانی داده است، اما دمودستگاه ولایت فقیهی، از رهبر تا مقامات قضایی و بازجوها، بی توجه به ضوابط قانونی، او را همچنان در حبس نگه داشتهاند. آنان نه به عواقب قانونشکنی خود درباره مبارزی ۸۰ ساله میاندیشند و نه میفهمند که غلوزنجیر قادر به ساکت و منفعلکردن قدیانی نیست و او با جسم رنجور، اما عزم استوارش لحظهای از روشنگری و افشای ظلم غافل نمیشود و در زندان و بیرون آن چونان شمع بر پیرامونش نور میافکند.
▫️قدیانی چنان خوشروحیه است که هر وقت عزیزی با اشاره به سن و بیماریهای او بر تصمیم نابخردانه حاکمیت تاسف میخورد، به شوخی میگوید من هنوز عضو شاخه جوانان سازمان مجاهدین انقلاب هستم! و به راستی که هنوز شور شباب را دارد و همچون یک جوان آرمانخواه، پای استقلال و آزادی، دموکراسی و حق حاکمیت ملت، یکپارچگی ملی و سرزمینی ایران ایستاده است.
▫️در زندان رژیم سابق آقایان بهزاد نبوی و قدیانی به اتفاق تعداد دیگری از زندانیان سیاسی مانند آقایان محمد سلاقی و صادق نوروزی «امت واحده» را تشکیل دادند که یکی از گروههای تشکیلدهنده سازمان مجاهدین اسلامی شد. من در روند تاسیس سازمان مزبور در همان سال اول انقلاب توفیق آشنایی و همکاری با قدیانی عزیز را پیدا کردم و به رغم برخی اختلاف نظرها به دوستی با وی افتخار میکنم و قدرشناس وجود نازنینش هستم.
▫️آقای قدیانی تا سال ۱۳۸۸ در چارچوب همین نظام سیاستورزی میکرد، اگرچه انتقادهای جدی به قانون اساسی آن داشت. اما پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ که من آن را «کودتای انتخاباتی» میخوانم و او به تقلب گسترده در آن بارو دارد، جمهوری اسلامی را اصلاحناپذیر خواند و لبه تیز انتقادهای خود را متوجه آقای خامنهای کرد به باور او رهبر مسبب مشکلات اصلی کشور و مانع بزرگ بهبود اوضاع است. بر همین اساس استعفا یا برکناری او را اولین گام در جهت بهسامانآوردن امور میخواند.
▫️به اعتقاد آقای قدیانی که من هم با او همعقیدهام، حکومت دینی پروژهای محکوم به شکست است که هم اسلام را بدنام میکند و هم سیاست را از معنای خود تهی میسازد و به دین و دنیای مردم لطمه میزند. مدل مطلوب او یک جمهوری دموکراتیک سکولار است و با هر نوع استبداد چه دینی و چه سکولار و سلطنتی مرزبندی دارد و دموکراسی را علاج دردهای ایران میداند.
▫️ابوالفضل قدیانی نماد یک مخالف شریف است. شخصیتی پایبند به اصول اخلاقی، با یک زندگی ساده، پاک و بی هیچ حرفوحدیثی و با همسری همراه، فداکار و صبور. سرکار خانم زهرا رحیمی، که مثل خود او در رژیم پیشین زندان کشید، و با سه پسر یکی بهتر از دیگری. قدیانی نه با بیگانگان سر و سری دارد و نه اساسا به دخالتهای دولتهای بزرگ دل بسته است. خشونت را نمیپسندد و برای خود هیچ نمیخواهد. برای استقامت جانانه مهندس موسوی ارزش ویژه قائل است و از دیگر محصوران عزیز، آقای کروبی و خانم رهنورد به نیکی یاد میکند.
▫️قدیانی گرامی جز آبادی و سربلندی ایران و آزادی و رفاه ایرانیان خواستی ندارد. به راستی چرا باید چنین شخص خدوم، وارسته، فهیم، شجاع، صادق و خوشنامی که عمری به راستی و پرهیزگاری سپری کرده است، در کهنسالی و با بیماریهای متعدد در زندان به سر برد؟ حاکمیت از حبس غیرقانونی او تاکنون چه نتیجهای گرفته است، جز آنکه ترس و بیمنطقی خود را بیشتر به نمایش بگذارد، در افکار عمومی منزویتر شود، بر نفوذ کلام قدیانی بیافزاید و نامش را بلندآوازهتر کند؟
۲۸ فروردین ۱۴۰۴
*کانال فردای بهتر [تیتر از کلمه]
@kaleme
17.04.202508:45
▫️پس از پذیرش اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور، شعبه همعرض حبس آقای سعید مدنی بابت تشکیل گروه را از هشت سال به چهار سال کاهش داد. ایشان هماکنون بر خلاف قانون در زندان دماوند تحمل حبس میکنند.
✍️ مصطفی نیلی
وکیل سعید مدنی
شبکه ایکس
@kaleme
✍️ مصطفی نیلی
وکیل سعید مدنی
شبکه ایکس
@kaleme


17.04.202507:07
🔴 این «وفاق» بیشتر شبیه یک شوخی است!
🎙مرتضی الویری
🔺اکنون که به گذشته مینگرم، از خودم میپرسم که با آگاهی از اینکه تا ساختارها تغییر نکنند، تغییر مدیران تأثیری نخواهد داشت، چرا مردم را به مشارکت تشویق کردم؟ این پرسش همچنان برای من مطرح است، زیرا گمان میکنم اگر مردم ببینند که تغییرات خاصی رخ نمیدهد، امیدشان به یأس تبدیل خواهد شد. اکنون نیز، درحالیکه احساس میکنم ناترازیها بیشتر شده و نارضایتی مردم افزایشیافته است، اما نمیتوان آقای پزشکیان را مقصر اصلی دانست. البته، ممکن است ایشان در برخی موارد عملکرد بهتری میداشت. بهعنوانمثال، بحث «وفاق» که ایشان مطرح کردند، به نظر من ناقص، نارسا و ناکافی بوده است. وفاق زمانی معنا پیدا میکند که بتوانیم با مردم، بهویژه آن ۶۰ درصدی که در انتخابات شرکت نکردند، آشتی کنیم و آنان احساس کنند که بخشی از این وفاق هستند. اینکه چند نفر با گرایش اصولگرایی را در کابینه و استانداری منصوب کنیم و آن را وفاق بنامیم، بیشتر شبیه یک شوخی است.
🔺از مسائل کلیدی در اصلاحات ساختاری کشور نیز همین مسأله نمایندگی مجلس است. در حال حاضر، مجلس شورای اسلامی به طور میانگین تنها نماینده ۲۰ تا ۲۵ درصد از مردم کشور است، درحالیکه حدود ۷۵ درصد از جامعه احساس نمیکنند که این نهاد، نماینده واقعی آنهاست. در یک نظام مردمسالار، حضور نمایندگان واقعی مردم ضروری است تا دموکراسی معنا و اثرگذاری واقعی داشته باشد. به همین دلیل، یکی از اصلاحات ساختاری مهم، تعیین تکلیف مجلس است. از نظر من، حتی در چارچوب قانون اساسی فعلی نیز میتوان این مسئله را حل کرد. طبق بند ۷ اصل ۱۱۰ قانون اساسی، یکی از وظایف رهبری، حل معضلات نظام با مشورت مجمع تشخیص مصلحت نظام است؛ بنابراین، مجمع تشخیص مصلحت میتواند مجلس کنونی را که نماینده واقعی مردم نیست، بهعنوان یک معضل اساسی نظام تلقی کند و درخواست انحلال آن را ارائه دهد. در ادامه، با برگزاری یک انتخابات آزاد و بدون نظارت استصوابی، نمایندگان واقعی مردم میتوانند در مجلس حضور پیدا کنند. میدانم که چنین پیشنهادهایی ممکن است برای برخی افراد غیرمنتظره یا رادیکال به نظر برسد، اما اگر واقعاً قصد داریم مشکلات و بحرانهای بزرگی را که با آنها روبهرو هستیم حل کنیم، این کار با ساختار فعلی مجلس امکانپذیر نخواهد بود.
🔺در عین اینکه رفع حصر کروبی را اقدامی مفید میدانم… اما سطح انتظارات فراتر از این اقدامات است. تعجبآور است که پس از سالها، افرادی مانند میرحسین موسوی و مهدی کروبی همچنان در حصر باقیماندهاند و تصمیمگیری درباره آنها بهکندی و بهصورت قطرهچکانی انجام میشود. این روند، منطقی و قابلقبول نیست. همچنین، چهرههایی همچون مصطفی تاجزاده و سعید مدنی که سرمایههای انسانی کشور محسوب میشوند، در زندان به سر میبرند، درحالیکه بسیاری از نیروهای توانمند دیگر یا کشور را ترک کردهاند یا در اندیشه مهاجرت هستند.
📎منبع و متن کامل
@kaleme
🎙مرتضی الویری
🔺اکنون که به گذشته مینگرم، از خودم میپرسم که با آگاهی از اینکه تا ساختارها تغییر نکنند، تغییر مدیران تأثیری نخواهد داشت، چرا مردم را به مشارکت تشویق کردم؟ این پرسش همچنان برای من مطرح است، زیرا گمان میکنم اگر مردم ببینند که تغییرات خاصی رخ نمیدهد، امیدشان به یأس تبدیل خواهد شد. اکنون نیز، درحالیکه احساس میکنم ناترازیها بیشتر شده و نارضایتی مردم افزایشیافته است، اما نمیتوان آقای پزشکیان را مقصر اصلی دانست. البته، ممکن است ایشان در برخی موارد عملکرد بهتری میداشت. بهعنوانمثال، بحث «وفاق» که ایشان مطرح کردند، به نظر من ناقص، نارسا و ناکافی بوده است. وفاق زمانی معنا پیدا میکند که بتوانیم با مردم، بهویژه آن ۶۰ درصدی که در انتخابات شرکت نکردند، آشتی کنیم و آنان احساس کنند که بخشی از این وفاق هستند. اینکه چند نفر با گرایش اصولگرایی را در کابینه و استانداری منصوب کنیم و آن را وفاق بنامیم، بیشتر شبیه یک شوخی است.
🔺از مسائل کلیدی در اصلاحات ساختاری کشور نیز همین مسأله نمایندگی مجلس است. در حال حاضر، مجلس شورای اسلامی به طور میانگین تنها نماینده ۲۰ تا ۲۵ درصد از مردم کشور است، درحالیکه حدود ۷۵ درصد از جامعه احساس نمیکنند که این نهاد، نماینده واقعی آنهاست. در یک نظام مردمسالار، حضور نمایندگان واقعی مردم ضروری است تا دموکراسی معنا و اثرگذاری واقعی داشته باشد. به همین دلیل، یکی از اصلاحات ساختاری مهم، تعیین تکلیف مجلس است. از نظر من، حتی در چارچوب قانون اساسی فعلی نیز میتوان این مسئله را حل کرد. طبق بند ۷ اصل ۱۱۰ قانون اساسی، یکی از وظایف رهبری، حل معضلات نظام با مشورت مجمع تشخیص مصلحت نظام است؛ بنابراین، مجمع تشخیص مصلحت میتواند مجلس کنونی را که نماینده واقعی مردم نیست، بهعنوان یک معضل اساسی نظام تلقی کند و درخواست انحلال آن را ارائه دهد. در ادامه، با برگزاری یک انتخابات آزاد و بدون نظارت استصوابی، نمایندگان واقعی مردم میتوانند در مجلس حضور پیدا کنند. میدانم که چنین پیشنهادهایی ممکن است برای برخی افراد غیرمنتظره یا رادیکال به نظر برسد، اما اگر واقعاً قصد داریم مشکلات و بحرانهای بزرگی را که با آنها روبهرو هستیم حل کنیم، این کار با ساختار فعلی مجلس امکانپذیر نخواهد بود.
🔺در عین اینکه رفع حصر کروبی را اقدامی مفید میدانم… اما سطح انتظارات فراتر از این اقدامات است. تعجبآور است که پس از سالها، افرادی مانند میرحسین موسوی و مهدی کروبی همچنان در حصر باقیماندهاند و تصمیمگیری درباره آنها بهکندی و بهصورت قطرهچکانی انجام میشود. این روند، منطقی و قابلقبول نیست. همچنین، چهرههایی همچون مصطفی تاجزاده و سعید مدنی که سرمایههای انسانی کشور محسوب میشوند، در زندان به سر میبرند، درحالیکه بسیاری از نیروهای توانمند دیگر یا کشور را ترک کردهاند یا در اندیشه مهاجرت هستند.
📎منبع و متن کامل
@kaleme
Repost qilingan:
استودیو پات

17.04.202507:07
🔴 مذاکره یا قلههای تباهی!؟
🎙️ محمدتقی اکبرنژاد در گفتگو با حسین رزاق/پارت دوم
❎در برنامه #امکان
✅ #استودیو_پات
🔗فیلم کامل را در کانال یوتیوب ما ببینید
📌 #استودیو_پات را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید:
🔗کانال اینستاگرام
🔗کانال یوتیوب
🔗کانال ایکس (توئیتر)
@studio_patt
🎙️ محمدتقی اکبرنژاد در گفتگو با حسین رزاق/پارت دوم
❎در برنامه #امکان
✅ #استودیو_پات
🔗فیلم کامل را در کانال یوتیوب ما ببینید
📌 #استودیو_پات را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید:
🔗کانال اینستاگرام
🔗کانال یوتیوب
🔗کانال ایکس (توئیتر)
@studio_patt
17.04.202507:07
🔴 حاکمان که مدام دم از قانون میزنند خود بزرگترین ناقضان قوانیناند
🔺سرزمین ما اکنون بیش از همه، رنجی کثیر از بیعدالتی و بیخردی و نگرش قرون وسطایی حاکم متحمل میشود و هزینههای گزاف این کجاندیشیها و ناراستیها را میپردازد؛ چرا که خردمندان، مهجورانِ محذوفِ زمانه شدهاند و بیخردانِ ظالمِ عدل ستیز، همچنان به رغم این حجم از نارضایتی گسترده، فاجعه از پی فاجعه میآفرینند.
🔺استاد ارجمند مصطفی مهرآیین به انحای مختلف و به صورت مستمر در این سالها این حکمرانی ناکار آمد را نشانه گرفته و حاکمان را پیوسته به بازگشت به خردوزی و عدل و روشنی و نگاه داشتن حرمت ذاتی انسان و حقوق شهروندان این سرزمین، دعوت نموده و انذارهای لازم را از ناشنیدن این امر خطیر در حکمرانی، ارائه داده است و در این مسیر، همگان را به مسئولیتپذیری سوق داده است.
🔺ما جمعی از معلمان، بر خود واجب میدانیم در کنار این آموزگار راستین و شریف جامعه باشیم و ضمن حمایت از او، به پروندهسازی علیه او که صدای بلند حقخواهی است، معترض شویم. حاکمان این سرزمین که مدام دم از قانون میزنند خود بزرگترین ناقضان قوانین موجود هستند. احضار شهروندان صرفا به خاطر اظهار نظر برخلاف اصل ۲۳ قانون اساسی موجود و مصداق تفتیش عقاید است و با حاکم بودن چنین بینشی، مهر آیین به جای آسودگی شخصی، راه پرمخاطرهی اندیشیدن و آگاهسازی را برگزیده و به همگنان آموخته است.
📎متن کامل و صفحهای برای امضا
@kaleme
فراخوانحمایت فعالان صنفی معلمان از مصطفی مهر آیین
🔺سرزمین ما اکنون بیش از همه، رنجی کثیر از بیعدالتی و بیخردی و نگرش قرون وسطایی حاکم متحمل میشود و هزینههای گزاف این کجاندیشیها و ناراستیها را میپردازد؛ چرا که خردمندان، مهجورانِ محذوفِ زمانه شدهاند و بیخردانِ ظالمِ عدل ستیز، همچنان به رغم این حجم از نارضایتی گسترده، فاجعه از پی فاجعه میآفرینند.
🔺استاد ارجمند مصطفی مهرآیین به انحای مختلف و به صورت مستمر در این سالها این حکمرانی ناکار آمد را نشانه گرفته و حاکمان را پیوسته به بازگشت به خردوزی و عدل و روشنی و نگاه داشتن حرمت ذاتی انسان و حقوق شهروندان این سرزمین، دعوت نموده و انذارهای لازم را از ناشنیدن این امر خطیر در حکمرانی، ارائه داده است و در این مسیر، همگان را به مسئولیتپذیری سوق داده است.
🔺ما جمعی از معلمان، بر خود واجب میدانیم در کنار این آموزگار راستین و شریف جامعه باشیم و ضمن حمایت از او، به پروندهسازی علیه او که صدای بلند حقخواهی است، معترض شویم. حاکمان این سرزمین که مدام دم از قانون میزنند خود بزرگترین ناقضان قوانین موجود هستند. احضار شهروندان صرفا به خاطر اظهار نظر برخلاف اصل ۲۳ قانون اساسی موجود و مصداق تفتیش عقاید است و با حاکم بودن چنین بینشی، مهر آیین به جای آسودگی شخصی، راه پرمخاطرهی اندیشیدن و آگاهسازی را برگزیده و به همگنان آموخته است.
📎متن کامل و صفحهای برای امضا
@kaleme
17.04.202507:07
مصطفی نیلی، وکیل دادگستری از ابلاغ دادنامه ابطال پروانه وکالت محمد نجفی در زندان اوینخبر داده است
▫️ابطال پروانه وکالت وکیل توسط نهادهای حکومتی نقض آشکار اصول مربوط به استقلال و آزادیهای حرفهای است. سرکوب وکلای منتقد هم کانونهای وکلا را بیحیثیت میکند، هم اعتبار نهادهای حکومتی را مخدوش میکند. اعدام حرفهای وکیل، آنهم توسط نهادهای قدرت یعنی بیپناهی و ناامیدی بیشتر مردم.
✍️ علی اکبر گرجی حقوقدان
شبکه ایکس
@kaleme


Rekordlar
15.02.202515:18
51.1KObunachilar28.02.202518:01
786Iqtiboslar indeksi08.03.202513:43
14KBitta post qamrovi08.03.202513:43
14KReklama posti qamrovi06.03.202520:50
3.32%ER18.03.202523:59
21.44%ERRKo'proq funksiyalarni ochish uchun tizimga kiring.