Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
𝖠ⲅ𝖼𝖺𝗇𝖾̶ avatar

𝖠ⲅ𝖼𝖺𝗇𝖾̶

𝗌𝗈𝗆𝖾𝗐𝗁𝖾𝗋𝖾 𝗐𝗂𝗍𝗁 𝗆𝗂𝗑𝖾𝖽 𝖿𝖾𝖾𝗅𝗂𝗇𝗀𝗌
‌ t.me/Ihxuneh
TGlist reytingi
0
0
TuriOmmaviy
Tekshirish
Tekshirilmagan
Ishonchnoma
Shubhali
Joylashuv
TilBoshqa
Kanal yaratilgan sanaЧерв 05, 2023
TGlist-ga qo'shildi
Жовт 30, 2024

"𝖠ⲅ𝖼𝖺𝗇𝖾̶" guruhidagi so'nggi postlar

Private
‌ 🌱 طعـࢬ سبـزِ فࢪامـوش شـده

جسم کوچیکش رو به دیوارِ سرد اتاق تکیه داده بود و توی خودش جمع شده بود . چشم هاش روی مرد روبه‌روش قفل شده بود و از پشت شیشه بالکن منتظر حرکتی از سمت اون بود . باد آروم وارد اتاق میشد و موهای پسر کوچیک تر رو توی صورتش میریخت . بعد از دعواشون و رد شدن درخواست چان ، اون توی بالکن رفته بود و مشغول سیگار کشیدن شده بود . همیشه این کار رو میکرد . بعد از هر دعوا تنها راه آروم شدنش سیگار بین لب هاش بود و امیدش به جونگینی بود که با لب هاش جای سیگارش رو بگیره .
پسر کوچک تر شروع به شمردن سیگار های چان کرده بود... یکی ، دوتا ، سه تا...
بعد تموم شدن سیگار پنجم از روی زمین بلند شد ، تا اون لحظه حسِ بد تمام وجودش رو پر کرده بود و به فکرای توی ذهنش پر و بال داده بود .
جونگین آروم سمت بالکن قدم برداشت و از پشت نزدیک مرد شد ، دستاشو دور کمر چان حلقه کرد و سرش رو به شونه اش تکیه داد .
با آغوش مرد کم کم آروم گرفت و زیر لب زمزمه کرد
" نمیخواستم اینجوری بشه و حالت رو بدتر کنم ، چند لحظه یادم رفت طرف مقابل ام کسیه که دوسش دارم"
مرد با حرف جونگین پک عمیقی از سیگارش گرفت و اون رو پایین انداخت . سمت پسر برگشت و آغوشش رو برای معشوقه اش باز کرد ، انگشت هاش رو لابه‌لای موهای جونگین چرخوند و محو برق چشم هاش شد .
"بوی سیگار میدما"
"مهم نیست "
" لبام تلخ و بدمزه شدن ولی"
پسر کوچیک تر همیشه بعد هر سیگار بوسه ای روی لبای چان مینشوند تا جلوی سیگار بعدی رو بگیره . طبق عادت آروم روی پنجه پاهاش قرار گرفت و بوسه ریزی روی لب های مرد نشوند و با لب هاش جای سیگار رو پر کرد .
"هر طوری باشن دوسشون دارم"
‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ 𝗐𝗐 𝖼𝗂𝗍𝗒 ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ , 𝖲𝖪𝖹 𝗌𝗍𝗈𝗋𝖾
‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌𝖼𝗎𝗉 ’𝗌﹙💸﹚𝖱𝖮𝖣 𝗏𝖾𝗋 ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌
‌ ‌🎼‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ Il sole baciato dalla luna blu﹗ ‌ ‌
hyunjin - hyunlix
نمیدونم؟
fucking gorgeous.
وایب اینجا معتاد کنندست.
‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌‌ ‌ ‌ ‌‌هـمه چیـز راجـع‌بـه تـو‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌
Repost qilingan:
‍ ‍ ‍ flung corpse avatar
‍ ‍ ‍ flung corpse
‍ ‌ 🤍 Forward this message and I'll gave you an edit like this based on your vibe.
تشکر.

Rekordlar

30.10.202423:59
423Obunachilar
30.09.202423:59
0Iqtiboslar indeksi
07.04.202515:21
39Bitta post qamrovi
14.03.202516:16
36Reklama posti qamrovi
02.11.202423:59
8.33%ER
07.04.202521:03
13.98%ERR

𝖠ⲅ𝖼𝖺𝗇𝖾̶ mashhur postlari

Repost qilingan:
‍ ‍ ‍ flung corpse avatar
‍ ‍ ‍ flung corpse
30.03.202512:51
‍ ‌ 🤍 Forward this message and I'll gave you an edit like this based on your vibe.
08.04.202520:31
29.03.202520:22
@chxrryh
15.03.202515:13
همه چی راجبش خوشگله
30.03.202516:38
وایب اینجا معتاد کنندست.
05.04.202515:40
hyunjin - hyunlix
08.04.202505:49
‌ 🌱 طعـࢬ سبـزِ فࢪامـوش شـده

جسم کوچیکش رو به دیوارِ سرد اتاق تکیه داده بود و توی خودش جمع شده بود . چشم هاش روی مرد روبه‌روش قفل شده بود و از پشت شیشه بالکن منتظر حرکتی از سمت اون بود . باد آروم وارد اتاق میشد و موهای پسر کوچیک تر رو توی صورتش میریخت . بعد از دعواشون و رد شدن درخواست چان ، اون توی بالکن رفته بود و مشغول سیگار کشیدن شده بود . همیشه این کار رو میکرد . بعد از هر دعوا تنها راه آروم شدنش سیگار بین لب هاش بود و امیدش به جونگینی بود که با لب هاش جای سیگارش رو بگیره .
پسر کوچک تر شروع به شمردن سیگار های چان کرده بود... یکی ، دوتا ، سه تا...
بعد تموم شدن سیگار پنجم از روی زمین بلند شد ، تا اون لحظه حسِ بد تمام وجودش رو پر کرده بود و به فکرای توی ذهنش پر و بال داده بود .
جونگین آروم سمت بالکن قدم برداشت و از پشت نزدیک مرد شد ، دستاشو دور کمر چان حلقه کرد و سرش رو به شونه اش تکیه داد .
با آغوش مرد کم کم آروم گرفت و زیر لب زمزمه کرد
" نمیخواستم اینجوری بشه و حالت رو بدتر کنم ، چند لحظه یادم رفت طرف مقابل ام کسیه که دوسش دارم"
مرد با حرف جونگین پک عمیقی از سیگارش گرفت و اون رو پایین انداخت . سمت پسر برگشت و آغوشش رو برای معشوقه اش باز کرد ، انگشت هاش رو لابه‌لای موهای جونگین چرخوند و محو برق چشم هاش شد .
"بوی سیگار میدما"
"مهم نیست "
" لبام تلخ و بدمزه شدن ولی"
پسر کوچیک تر همیشه بعد هر سیگار بوسه ای روی لبای چان مینشوند تا جلوی سیگار بعدی رو بگیره . طبق عادت آروم روی پنجه پاهاش قرار گرفت و بوسه ریزی روی لب های مرد نشوند و با لب هاش جای سیگار رو پر کرد .
"هر طوری باشن دوسشون دارم"
08.04.202505:49
08.04.202505:49
08.04.202505:35
‌ ‌🎼‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ Il sole baciato dalla luna blu﹗ ‌ ‌
08.04.202505:35
‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ 𝗐𝗐 𝖼𝗂𝗍𝗒 ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ , 𝖲𝖪𝖹 𝗌𝗍𝗈𝗋𝖾
‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌𝖼𝗎𝗉 ’𝗌﹙💸﹚𝖱𝖮𝖣 𝗏𝖾𝗋 ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌
05.04.202512:06
نمیدونم؟
05.04.202508:10
02.04.202511:56
fucking gorgeous.
Ko'proq funksiyalarni ochish uchun tizimga kiring.