Реальна Війна
Реальна Війна
NOTMEME Agent News
NOTMEME Agent News
І.ШО? | Новини
І.ШО? | Новини
Реальна Війна
Реальна Війна
NOTMEME Agent News
NOTMEME Agent News
І.ШО? | Новини
І.ШО? | Новини
ㅤ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ārchfiend. avatar

ㅤ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ārchfiend.

ــسـٰــ‌نــېــور وۏلــــوْفـــ ـکــوفـــ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌
Рейтинг TGlist
0
0
ТипПублічний
Верифікація
Не верифікований
Довіреність
Не надійний
Розташування
МоваІнша
Дата створення каналуСіч 27, 2024
Додано до TGlist
Лют 15, 2025

Останні публікації в групі "ㅤ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ārchfiend."

Переслав з:
𝖵ᦅ𝗅ν𝖾𝗋 avatar
𝖵ᦅ𝗅ν𝖾𝗋
ࢪهـآیـے؛

بعد از کلی کلنجار رفتن با خودش، به این نتیجه رسید که نمی‌تونه اینطوری ساکت بمونه. باید حرکتی بزنه، تنبیهش کنه، شرمندش کنه، حداقل بخش کوچکی از دردی که براش ایجاد کرده بود رو بهش برگردونه و به هر شکل ممکن ازش انتقام بگیره.
همچنان امیدوار بود که روزی بتونه ترکش کنه اما احساساتی که روی قلبش سنگینی می‌کردن این امید رو براش واهی کرده بودن. نمی‌تونست برخلاف چیزی که شبیهشه عمل کنه و اون کسی باشه که عشقش رو ترک می‌کنه.
شبیه پروانه‌ای شده بود که به خواست خودش در قفس سرد و بی‌روح زندان‌بانش که هیچ‌یک از احساساتش براش ذره‌ای ارزش نداشت، اسیر شده بود. این پروانه، در جستجوی آزادیش، به جای صفای آزادی، در چنگال بی‌رحم بی‌تفاوتی اسیر شده بود.
فکر می‌کرد شاید عشقش به اندازه کافی عمیق نیست، یا شاید باید بیشتر خودش رو فدا کنه. اما حالا چیزی جز رنج براش باقی نمونده بود.
باید دست می‌جنبوند و بین "درد دلتنگی" و "درد نداشتن کسی که کنارشه" انتخاب می‌کرد.
به این نتیجه رسیده بود که دلش رو به شخص نادرستی سپرده و حالا زمانش رسیده که یک‌بار برای همیشه از زندان احساساتش رها بشه. تصمیم گرفت تا "درد دلتنگی" رو مثل تلخی زهری کشنده به جون بخره. قدم در مسیر رهایی گذاشت، مسیری که هرچند پر از چالش‌ها و غم‌ها بود، اما پر از امید به روحش جلا داده بود. در اون لحظه، شکوه رهایی رو حس کرد و فهمید که برای پیداکردن خود، باید گاهی دل به تاریکی زد.
"جیمین گربه‌ی مشکی رنگی را دنبال می‌کند
تا اینکه مقابل ویرانه‌های یک قلعه‌ی خاموش می‌ایستد؛ هوا سنگین است، مه بین سنگ‌های شکسته می‌خزد، و در تاریکی، انگار چیزی پشت پنجره‌های خالی تکان می‌خورد...

Name: Roseveil Cat

    Genre: Dark, Classic, Romance
        Couple: Yoonmin
              Part 2
𝃜rꫀᥲɗ ȶɦꫀ ꮪȶᦅrყ𝂅
astrid
ㅤ   ┈┈─┈─┈┈─┈─┈┈─
ㅤㅤㅤㅤㅤㅤ🫧🐈‍⬛
ز لبـَت بوسـه‌ای دزدیـدم و تـو به جبـران، تمـامِ وجـودم را از آن خـود کـردی.
آه اِی شیریـن ترین تلخـی، اِی پرستـیـدنی ترین درد، خـود بگـو حـال که دیگر تـورا نـدارم با این غـمِ طاقـت فرسـا چـه کنـم.
چـه کنم با قلـبِ درد دیـده‌ای که ز دوریِ دلبـرَش دست از تپیـدن برداشـته.
چـه کنم ...
از کـه گلـه کنم نبـودِ عزیزکـم را..
از مردمـانی که هیـچ ز حـالِ من نمی‌دانند؟
از خـدایی که ایـن عشـق را گنـاهی نابخشـودنی می‌دانـد؟
سهـمِ مـن زیـن جهـان نبـودی و اِی کاش در جهانی دیگـر تنهـا مـرگ مـا را جـدا کند ، نه دستـان و عـشـقِ دیگـری ..
آنگـاه میبوسـمَت، تا آخریـن نفـس و به پروردگـار می‌گویـم این عـشـقِ ممنـوعـه، مقـدس‌تر از تمامِ مقدساتِ اوسـت و پـاک‌تر از این جهـانِ بی‌رحـم.
وقت کام بکه درسته؟!
‌ ‌ ‌‌‌ ‌ ‌🪔//𝒮𝗁𝖾 𝗐𝖺̀𝗌 𝗇ꤕ𝗏𝖾̨𝗋 𝖺 𝐏𝗋𝗂𝗇𝖼ꤕ𝗌𝗌
‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌‌ ‌ 𝒮𝗁e 𝗐𝖺̀𝗌 𝐁𝗈̀𝗋𝗇 𝖺 𝐐𝗎𝖾𝖾́𝗇
‌ ‌ ‌‌ 𝒲𝗂𝗍𝗁 𝐖𝖺𝗋𝗋𝗂𝗈𝗋 𝖻𝗅o̸𝗈𝖽
. Я скучаю по тебе, моя ( ⛓️‍💥 ) розовая бабочка .

Рекорди

17.02.202514:33
603Підписників
28.02.202517:41
5Індекс цитування
27.03.202518:48
100Охоплення 1 допису
19.01.202514:12
31Охоп рекл. допису
07.01.202523:59
15.00%ER
31.03.202517:41
18.15%ERR

Розвиток

Підписників
Індекс цитування
Охоплення 1 допису
Охоп рекл. допису
ER
ERR
ЛИСТ '24ГРУД '24СІЧ '25ЛЮТ '25БЕР '25КВІТ '25

Популярні публікації ㅤ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ārchfiend.

26.03.202520:47
ㅤ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ㅤ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ㅤ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ㅤ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌- 💸 𝛅𝛐 𝚰 𝖺𝗆 𝗍𝗁𝖾 @.𝜈𝗂𝗅𝗅𝖺𝗂𝛈 ㅤ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ㅤ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
ㅤㅤㅤㅤㅤㅤ 𝗌𝖾𝗑︎ 𝗐 𝗃︎𝗄︎ 🌟
26.03.202520:42
هرچقدر هم که تلاش کنی، آدم‌ها تو رو با کارهایی که نکردی می‌ترازن، نه اون‌هایی که انجام دادی.
26.03.202520:42
𝖸᥆ᥙ 𝗍ꫝᥱ 𝗍𝗒ρᥱ 𝖨 𑜎𝖺ᥒᥒ𝖺 𑜀𑜅𝗋𝗋𝗒 🧺
‌ ꒰꒰ 🧸 𝖬𝗒 𝗌𑜎ᥱᥱ𝗍 𝖻᥆𝗒
𝖨 𝖼𝗈𝗎𝗅𝖽 𝗋𝖾𝖼𝗈𝗀𝗇𝗂𝗓𝖾 𝗁𝗂𝗆 𝖻𝗒 𝗍𝗈𝗎𝖼𝗁 𝖺𝗅𝗈𝗇𝖾, 𝖻𝗒 𝗌𝗆𝖾𝗅𝗅; 𝖨 𝗐𝗈𝗎𝗅𝖽 𝗄𝗇𝗈𝗐 𝗁𝗂𝗆 𝖻𝗅𝗂𝗇𝖽, 𝖻𝗒 𝗍𝗁𝖾 𝗐𝖺𝗒 𝗁𝗂𝗌 𝖻𝗋𝖾𝖺𝗍𝗁𝗌 𝖼𝖺𝗆𝖾 𝖺𝗇𝖽 𝗁𝗂𝗌 𝖿𝖾𝖾𝗍 𝗌𝗍𝗋𝗎𝖼𝗄 𝗍𝗁𝖾 𝖾𝖺𝗋𝗍𝗁. 𝖨 𝗐𝗈𝗎𝗅𝖽 𝗄𝗇𝗈𝗐 𝗁𝗂𝗆 𝗂𝗇 𝖽𝖾𝖺𝗍𝗁, 𝖺𝗍 𝗍𝗁𝖾 𝖾𝗇𝖽 𝗈𝖿 𝗍𝗁𝖾 𝗐𝗈𝗋𝗅𝖽.
02.04.202521:42
30.03.202520:12
Переслав з:
𝖵ᦅ𝗅ν𝖾𝗋 avatar
𝖵ᦅ𝗅ν𝖾𝗋
ࢪهـآیـے؛

بعد از کلی کلنجار رفتن با خودش، به این نتیجه رسید که نمی‌تونه اینطوری ساکت بمونه. باید حرکتی بزنه، تنبیهش کنه، شرمندش کنه، حداقل بخش کوچکی از دردی که براش ایجاد کرده بود رو بهش برگردونه و به هر شکل ممکن ازش انتقام بگیره.
همچنان امیدوار بود که روزی بتونه ترکش کنه اما احساساتی که روی قلبش سنگینی می‌کردن این امید رو براش واهی کرده بودن. نمی‌تونست برخلاف چیزی که شبیهشه عمل کنه و اون کسی باشه که عشقش رو ترک می‌کنه.
شبیه پروانه‌ای شده بود که به خواست خودش در قفس سرد و بی‌روح زندان‌بانش که هیچ‌یک از احساساتش براش ذره‌ای ارزش نداشت، اسیر شده بود. این پروانه، در جستجوی آزادیش، به جای صفای آزادی، در چنگال بی‌رحم بی‌تفاوتی اسیر شده بود.
فکر می‌کرد شاید عشقش به اندازه کافی عمیق نیست، یا شاید باید بیشتر خودش رو فدا کنه. اما حالا چیزی جز رنج براش باقی نمونده بود.
باید دست می‌جنبوند و بین "درد دلتنگی" و "درد نداشتن کسی که کنارشه" انتخاب می‌کرد.
به این نتیجه رسیده بود که دلش رو به شخص نادرستی سپرده و حالا زمانش رسیده که یک‌بار برای همیشه از زندان احساساتش رها بشه. تصمیم گرفت تا "درد دلتنگی" رو مثل تلخی زهری کشنده به جون بخره. قدم در مسیر رهایی گذاشت، مسیری که هرچند پر از چالش‌ها و غم‌ها بود، اما پر از امید به روحش جلا داده بود. در اون لحظه، شکوه رهایی رو حس کرد و فهمید که برای پیداکردن خود، باید گاهی دل به تاریکی زد.
30.03.202520:12
"جیمین گربه‌ی مشکی رنگی را دنبال می‌کند
تا اینکه مقابل ویرانه‌های یک قلعه‌ی خاموش می‌ایستد؛ هوا سنگین است، مه بین سنگ‌های شکسته می‌خزد، و در تاریکی، انگار چیزی پشت پنجره‌های خالی تکان می‌خورد...

Name: Roseveil Cat

    Genre: Dark, Classic, Romance
        Couple: Yoonmin
              Part 2
𝃜rꫀᥲɗ ȶɦꫀ ꮪȶᦅrყ𝂅
astrid
ㅤ   ┈┈─┈─┈┈─┈─┈┈─
ㅤㅤㅤㅤㅤㅤ🫧🐈‍⬛
30.03.202520:05
30.03.202520:05
ز لبـَت بوسـه‌ای دزدیـدم و تـو به جبـران، تمـامِ وجـودم را از آن خـود کـردی.
آه اِی شیریـن ترین تلخـی، اِی پرستـیـدنی ترین درد، خـود بگـو حـال که دیگر تـورا نـدارم با این غـمِ طاقـت فرسـا چـه کنـم.
چـه کنم با قلـبِ درد دیـده‌ای که ز دوریِ دلبـرَش دست از تپیـدن برداشـته.
چـه کنم ...
از کـه گلـه کنم نبـودِ عزیزکـم را..
از مردمـانی که هیـچ ز حـالِ من نمی‌دانند؟
از خـدایی که ایـن عشـق را گنـاهی نابخشـودنی می‌دانـد؟
سهـمِ مـن زیـن جهـان نبـودی و اِی کاش در جهانی دیگـر تنهـا مـرگ مـا را جـدا کند ، نه دستـان و عـشـقِ دیگـری ..
آنگـاه میبوسـمَت، تا آخریـن نفـس و به پروردگـار می‌گویـم این عـشـقِ ممنـوعـه، مقـدس‌تر از تمامِ مقدساتِ اوسـت و پـاک‌تر از این جهـانِ بی‌رحـم.
30.03.202520:05
29.03.202521:25
29.03.202521:25
وقت کام بکه درسته؟!
Увійдіть, щоб розблокувати більше функціональності.