24.03.202518:30
✔️🖋🎧
✔خوانشِ شعرِ: #باشکوه
تو با شکوه باش، اما!
اگر چه روزگار، نشسته
به خاکِ هزار دامادِ شقاوت
و ذهنِ شرافت،
مُسَخّرِ ظلم ست؛
تو با شکوه بایست
در برابرِ این یأس
و فکرِ سیاه را
میهمانِ خوبی ها کن!
نگاه کن که ابرها
چگونه
عاشقانه به آغوشِ آسمانِ سپید
دل می بندند
و سِیرِ نور را
بر آسمانِ زمین
غافلگیر کن،
حینِ رنگ آمیزیِ کمانِ آب ها!
بگذار تمامِ جهان هم اگر
اسیرِ کابوسِ بندگی گردید
شکوهِ مرگ
و آغوشِ خیسِ زیبایش
مهارِ چشم هایت باشد
و حکمِ تیرِ حاکمِ محکوم را
صادر کن!
تو عاشقانه برقص،
تا تمامِ رویا ها
به ازدواجِ براهینِ عشق
در آیند؛
صبح، نزدیک ست،
آنجا که شب،
مُزیَن به سکوتِ شغال ها
گردد.
شعر، صدا و ادیت: #عیسی_اسدی
#میم
خرداد ۱۴۰۱
MUSIC: PARTICLES/ DOS BRAINS
®Isa Aasadi, Poet & Translator
@Miim_IsaAasadi
🫎
✔خوانشِ شعرِ: #باشکوه
تو با شکوه باش، اما!
اگر چه روزگار، نشسته
به خاکِ هزار دامادِ شقاوت
و ذهنِ شرافت،
مُسَخّرِ ظلم ست؛
تو با شکوه بایست
در برابرِ این یأس
و فکرِ سیاه را
میهمانِ خوبی ها کن!
نگاه کن که ابرها
چگونه
عاشقانه به آغوشِ آسمانِ سپید
دل می بندند
و سِیرِ نور را
بر آسمانِ زمین
غافلگیر کن،
حینِ رنگ آمیزیِ کمانِ آب ها!
بگذار تمامِ جهان هم اگر
اسیرِ کابوسِ بندگی گردید
شکوهِ مرگ
و آغوشِ خیسِ زیبایش
مهارِ چشم هایت باشد
و حکمِ تیرِ حاکمِ محکوم را
صادر کن!
تو عاشقانه برقص،
تا تمامِ رویا ها
به ازدواجِ براهینِ عشق
در آیند؛
صبح، نزدیک ست،
آنجا که شب،
مُزیَن به سکوتِ شغال ها
گردد.
شعر، صدا و ادیت: #عیسی_اسدی
#میم
خرداد ۱۴۰۱
MUSIC: PARTICLES/ DOS BRAINS
®Isa Aasadi, Poet & Translator
@Miim_IsaAasadi
🫎
13.03.202513:16
13.03.202505:54
خدا در انحصار مذهب و در بند آیین نیست
خدا دلبستهی رنگ و نماد و پرچم و دین نیست
دلش صندوق اسرار است و ستارالعیوب آری
که در درگاه او جای کلاغان خبرچین نیست
به هر سازی نمیرقصد، به هر بادی نمیلرزد
دمی در زیر چتر آن ، دمی در چنبر این نیست
خدا بنیانگر شادی ،خدا عشق است و آزادی
خدا خلوت نشین در کنج معبدهای غمگین نیست
اگر گندم بکاری حاصلش گندم اگر جو ، جو
خدا گوشش بدهکار دعا یا آه و نفرین نیست
درون سینهی پاک و دل بیکینه جا دارد
خدا آتشبیار دوزخ شوم شیاطین نیست
#نازنین_مرادی
#شاهین شاهدوست
@nedaaye_aramesh
خدا دلبستهی رنگ و نماد و پرچم و دین نیست
دلش صندوق اسرار است و ستارالعیوب آری
که در درگاه او جای کلاغان خبرچین نیست
به هر سازی نمیرقصد، به هر بادی نمیلرزد
دمی در زیر چتر آن ، دمی در چنبر این نیست
خدا بنیانگر شادی ،خدا عشق است و آزادی
خدا خلوت نشین در کنج معبدهای غمگین نیست
اگر گندم بکاری حاصلش گندم اگر جو ، جو
خدا گوشش بدهکار دعا یا آه و نفرین نیست
درون سینهی پاک و دل بیکینه جا دارد
خدا آتشبیار دوزخ شوم شیاطین نیست
#نازنین_مرادی
#شاهین شاهدوست
@nedaaye_aramesh
12.03.202520:26


12.03.202508:55
جناب سعدی، شاهنشاه سخنوران ایرانزمین در قرن هفتم هجری خطاب به دشمنان #زبان_فارسی چنین بیتی را سروده است:
نرنجم ز خصمان اگر بر تَپَند
کز این آتشِ #پارسی در تَبَند
کاشان
https://t.me/nedaaye_aramesh
نرنجم ز خصمان اگر بر تَپَند
کز این آتشِ #پارسی در تَبَند
کاشان
https://t.me/nedaaye_aramesh
Переслав з:
رقصان چو پروانه🦋

13.03.202513:40
جای تو خالیست
آخرین نفس های زمستان
بوی بهار گرفته
اثری از سرما و سوز برف نیست
تن اسفند گُر گرفته
از شکوفه های تبدار سفید و صورتی درختان باغ
آسمان ، اخم ابری اش را باز کرده
صورتش یک دست صاف و آبی ست
و از پرواز پروانه ها
رنگین کمانی بر پیشانی اش نقش بسته
و در زمین
شبنم بلورین
و ربز ریز ، نم باران
نشسته روی کمر علف
همه جای دشت پر شده از
شقایق های سرخ
پامچال و بنفشه های وحشی
بستر زمین
یک سبد پر از گل های رنگارنگ و سرسبز
شده است
جای تو خالیست
اما بگو
تو در کدامین کهکشان
در کدامین سیاره
و در کدامین خاک خفته ای
که جای تو اینجا خالیست
و من فقط
گهواره ی خاطراتت را
تاب می دهم
و واژه های یتیمم را
شعر بهاری می کنم
بلکه شکوفه بزند
و سوار بر گردن باد شود
تا به روح تو برسد
#فریبا_غلامیان
#عزیزان_آسمانی_روحتون_شاد
آخرین نفس های زمستان
بوی بهار گرفته
اثری از سرما و سوز برف نیست
تن اسفند گُر گرفته
از شکوفه های تبدار سفید و صورتی درختان باغ
آسمان ، اخم ابری اش را باز کرده
صورتش یک دست صاف و آبی ست
و از پرواز پروانه ها
رنگین کمانی بر پیشانی اش نقش بسته
و در زمین
شبنم بلورین
و ربز ریز ، نم باران
نشسته روی کمر علف
همه جای دشت پر شده از
شقایق های سرخ
پامچال و بنفشه های وحشی
بستر زمین
یک سبد پر از گل های رنگارنگ و سرسبز
شده است
جای تو خالیست
اما بگو
تو در کدامین کهکشان
در کدامین سیاره
و در کدامین خاک خفته ای
که جای تو اینجا خالیست
و من فقط
گهواره ی خاطراتت را
تاب می دهم
و واژه های یتیمم را
شعر بهاری می کنم
بلکه شکوفه بزند
و سوار بر گردن باد شود
تا به روح تو برسد
#فریبا_غلامیان
#عزیزان_آسمانی_روحتون_شاد
13.03.202513:15
12.03.202523:33
عشق به کلمه نیاز دارد. مدتی کوتاه می توان به حس بی کلام اعتماد کرد، اما در درازمدت، عشق بی کلام و کلام بی عشق دوام نخواهد آورد. عشق جانوری است گرسنه؛ خوراکش ارتباط، اطمینان دادن های پی در پی و چشم به چشم دوختن است.
وقتی چشم ها به هم بسیار نزدیک می شوند، چشم هیچ کدامشان چیز دیگری نمی بیند
وقتی چشم ها به هم بسیار نزدیک می شوند، چشم هیچ کدامشان چیز دیگری نمی بیند


12.03.202508:46
در مجلس عشّاق قراری دگر است
وین بادهٔ عشق را خماری دگر است
آن علم که در مدرسه حاصل کردند
کار دگر است و عشق کاری دگر است
#مولانا
https://t.me/nedaaye_aramesh
وین بادهٔ عشق را خماری دگر است
آن علم که در مدرسه حاصل کردند
کار دگر است و عشق کاری دگر است
#مولانا
https://t.me/nedaaye_aramesh
13.03.202513:36
کاش میشد صدای #تو را در بالشم بگذارم
و به پرندگانی که از شوق بهار آواز میخوانند ؛ بگویم:
دیگر از کوچه ما هیچ صدایی نرسد
"بالش من پُر از آوازِ پَر چلچله هاست"
و به پرندگانی که از شوق بهار آواز میخوانند ؛ بگویم:
دیگر از کوچه ما هیچ صدایی نرسد
"بالش من پُر از آوازِ پَر چلچله هاست"
13.03.202511:25
سلام بر رنگِ اندوه
در چشمانات،
بر خورشیدی
که در دستانات طلوع میکند،
سلام بر گنجشکی
که بین لبهایت میخوانَد
سلام بر قلبی که در پهلوی تو
جای گرفته است...!
#محمود_درویش
@nedaaye_aramesh
در چشمانات،
بر خورشیدی
که در دستانات طلوع میکند،
سلام بر گنجشکی
که بین لبهایت میخوانَد
سلام بر قلبی که در پهلوی تو
جای گرفته است...!
#محمود_درویش
@nedaaye_aramesh
13.03.202505:58
بوی باران ، بوی سبزه ، بوی خاک
شاخههای شسته ، باران خورده ، پاک
آسمان آبی و ابر سپید
برگهای سبز بید
عطر نرگس ، رقص باد
نغمه شوق پرستوهای شاد
خلوت گرم کبوترهای مست
نرم نرمک میرسد اینک بهار
خوش بحال روزگار
خوش بحال چشمهها و دشتها
خوش بحال دانهها و سبزهها
خوش بحال غنچههای نیمهباز
خوش بحال دختر میخک که میخندد به ناز
خوش بحال جام لبریز از شراب
خوش بحال آفتاب
ای دل من گرچه در این روزگار
جامه ی رنگین نمیپوشی بکام
باده ی رنگین نمیبینی به جام!
نقل وسبزه در میان سفره نیست...
جامت از آن می که میباید تهی است؛
ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم!
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار
گر نکوبی شیشه غم را به سنگ...
هفت رنگش میشود هفتاد رنگ ...!
(فریدون مشیری )
https://t.me/nedaaye_aramesh
شاخههای شسته ، باران خورده ، پاک
آسمان آبی و ابر سپید
برگهای سبز بید
عطر نرگس ، رقص باد
نغمه شوق پرستوهای شاد
خلوت گرم کبوترهای مست
نرم نرمک میرسد اینک بهار
خوش بحال روزگار
خوش بحال چشمهها و دشتها
خوش بحال دانهها و سبزهها
خوش بحال غنچههای نیمهباز
خوش بحال دختر میخک که میخندد به ناز
خوش بحال جام لبریز از شراب
خوش بحال آفتاب
ای دل من گرچه در این روزگار
جامه ی رنگین نمیپوشی بکام
باده ی رنگین نمیبینی به جام!
نقل وسبزه در میان سفره نیست...
جامت از آن می که میباید تهی است؛
ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم!
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار
گر نکوبی شیشه غم را به سنگ...
هفت رنگش میشود هفتاد رنگ ...!
(فریدون مشیری )
https://t.me/nedaaye_aramesh
12.03.202523:30
عشق را شب زندهداریها خوش است
رنج را، امیدواریها خوش است
خوبرویان را نگاه ِ دلنواز
عاشقان را بیقراریها خوش است
#فریدون_مشیری
#شاهین شاهدوست
@nedaaye_aramesh
شبتون آراااام ❤️
رنج را، امیدواریها خوش است
خوبرویان را نگاه ِ دلنواز
عاشقان را بیقراریها خوش است
#فریدون_مشیری
#شاهین شاهدوست
@nedaaye_aramesh
شبتون آراااام ❤️
Переслав з:
اشعار و دلنوشته های بهار تنکابنی



12.03.202517:52
🔥
می بَرَد نگاهم را
هزار پنجره
فرو رفته ، رگ و پی
در حُزنی به انزوا نشسته
ترانه ای بی گاه
کوک می کند
مصادره ی نفس هایم
و آرزوهای دور
با تقلای رسیدن به معبر خاطره
سبز می شوند
در موسم باران...
#بهارتنکابنی
@Tonekaboni_bahar
می بَرَد نگاهم را
هزار پنجره
فرو رفته ، رگ و پی
در حُزنی به انزوا نشسته
ترانه ای بی گاه
کوک می کند
مصادره ی نفس هایم
و آرزوهای دور
با تقلای رسیدن به معبر خاطره
سبز می شوند
در موسم باران...
#بهارتنکابنی
@Tonekaboni_bahar
13.03.202511:16
شعر:فریدون مشیری
دکلمه:شاهین شاهدوست
nedaaye_aramesh
دکلمه:شاهین شاهدوست
nedaaye_aramesh


13.03.202505:57
🌸🦋🌸
گر باغبان نظر به گلستان کند تو را
بر تخت گل نشاند و سلطان کند تو را
گر صبحدم
به دامن گلشن گذر کنی
دست نسیم، گل به سرافشان کند تو را
#فروغی_بسطامی🦋
https://t.me/nedaaye_aramesh
گر باغبان نظر به گلستان کند تو را
بر تخت گل نشاند و سلطان کند تو را
گر صبحدم
به دامن گلشن گذر کنی
دست نسیم، گل به سرافشان کند تو را
#فروغی_بسطامی🦋
https://t.me/nedaaye_aramesh


12.03.202522:02
تو نشسته در مقابل
من و صد خیال باطل
که به عالم تخیل
به که اتصال داری
به کدام علم یارب
به دل تو اندر آیم
که ببینم و بدانم
که چه در خیال داری
#وحشی_بافقی🍃🌺
@nedaaye_aramesh
من و صد خیال باطل
که به عالم تخیل
به که اتصال داری
به کدام علم یارب
به دل تو اندر آیم
که ببینم و بدانم
که چه در خیال داری
#وحشی_بافقی🍃🌺
@nedaaye_aramesh


12.03.202509:31
☘ برشی سراسر پارسی از گفتاورد (مناظره) خسرو و فرهاد، «پنج گنج» #نظامی
🌱 ریزنگارنده (مینیاتوریست): #مجید_مهرگان
بگفت از دل شدی عاشق بدینسان؟
بگفت از دل تو میگویی من از جان
بگفتا عشق شیرین بر تو چون است؟
بگفت از جان شیرینم فزون است
بگفتا هر شبش بینی چو مهتاب؟
بگفت آری چو خواب آید، کجا خواب؟
بگفتا دل ز مهرش کی کنی پاک؟
بگفت آنگه که باشم خفته در خاک
بگفتا گر خرامی در سرایش؟
بگفت اندازم این سر زیر پایش
بگفتا گر کند چشم تو را ریش؟
بگفت این چشم دیگر دارمش پیش
بگفتا گر کسیش آرد فرا چنگ؟
بگفت آهن خورد ور خود بود سنگ
بگفتا گر نیابی سوی او راه؟
بگفت از دور شاید دید در ماه
بگفتا دوری از مه نیست در خور
بگفت آشفته از مه دور بهتر
بگفتا گر بخواهد هر چه داری؟
بگفت این از خدا خواهم به زاری
بگفتا گر به سر یابیش خوشنود؟
بگفت از گردن این وام افکنم زود
بگفت از عشق کارت سخت زار است
بگفت از عاشقی خوشتر چه کار است؟
بگفتا جان مده بس دل که با اوست
بگفتا دشمنند این هر دو بیدوست
https://t.me/nedaaye_aramesh
☘ برشی سراسر پارسی از گفتاورد (مناظره) خسرو و فرهاد، «پنج گنج» #نظامی
🌱 ریزنگارنده (مینیاتوریست): #مجید_مهرگان
بگفت از دل شدی عاشق بدینسان؟
بگفت از دل تو میگویی من از جان
بگفتا عشق شیرین بر تو چون است؟
بگفت از جان شیرینم فزون است
بگفتا هر شبش بینی چو مهتاب؟
بگفت آری چو خواب آید، کجا خواب؟
بگفتا دل ز مهرش کی کنی پاک؟
بگفت آنگه که باشم خفته در خاک
بگفتا گر خرامی در سرایش؟
بگفت اندازم این سر زیر پایش
بگفتا گر کند چشم تو را ریش؟
بگفت این چشم دیگر دارمش پیش
بگفتا گر کسیش آرد فرا چنگ؟
بگفت آهن خورد ور خود بود سنگ
بگفتا گر نیابی سوی او راه؟
بگفت از دور شاید دید در ماه
بگفتا دوری از مه نیست در خور
بگفت آشفته از مه دور بهتر
بگفتا گر بخواهد هر چه داری؟
بگفت این از خدا خواهم به زاری
بگفتا گر به سر یابیش خوشنود؟
بگفت از گردن این وام افکنم زود
بگفت از عشق کارت سخت زار است
بگفت از عاشقی خوشتر چه کار است؟
بگفتا جان مده بس دل که با اوست
بگفتا دشمنند این هر دو بیدوست
https://t.me/nedaaye_aramesh
Показано 1 - 22 із 22
Увійдіть, щоб розблокувати більше функціональності.