Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
دین عقلانی | جعفر نکونام avatar

دین عقلانی | جعفر نکونام

مخاطبان این کانال، کسانی‌اند که از قرائت تعبدی از دین گریزان شدند و به قرائت عقلانی از دین متمایل‌اند. جعفر نکونام، استاد تمام دانشگاه در رشته علوم قرآن و حدیث. لطفاً کانال را به افراد و گروه‌ها معرفی فرمایید.
Рейтинг TGlist
0
0
ТипПубличный
Верификация
Не верифицированный
Доверенность
Не провернный
Расположение
ЯзыкДругой
Дата создания каналаApr 23, 2022
Добавлено на TGlist
Oct 16, 2024
Прикрепленная группа

Рекорды

24.01.202523:59
4.6KПодписчиков
09.11.202423:59
600Индекс цитирования
30.10.202423:59
2.9KОхват одного поста
30.10.202423:59
2.9KОхват рекламного поста
15.04.202523:59
8.64%ER
25.12.202423:59
52.38%ERR

Развитие

Подписчиков
Индекс цитирования
Охват 1 поста
Охват рекламного поста
ER
ERR
NOV '24DEC '24JAN '25FEB '25MAR '25APR '25

Популярные публикации دین عقلانی | جعفر نکونام

26.03.202518:38
🌕 تحلیل آیۀ نخست سورۀ نحل و نقد تطبیق آن بر ظهور امام زمان(ع)
🔸در حاشیۀ تفسیر آیت الله سیدمهدی میرباقری از آیۀ «أتی امر الله فلاتستعجلوه»
✍🏾جعفر نکونام با دستیاری هوش مصنوعی
🕰 6 فروردین 1404

🔸آیت الله میرباقری با تکیه بر روایات غالیان ذیل آیۀ «أتی امر الله فلاتستعجلوه»(نحل، 1) مدعی شده است که:
«فرمان ظهور امام‌زمان (ع) در عالم جاری شده و در حال تحقق است و نباید در این امر عجله کرد. خداوند برای این امر سه لشکر از ملائکه، مؤمنین و وحشت آماده کرده است. این امر، امر با عظمتی است و باید منتظر ماند تا واقع شود.»

🔸روایت مورد استناد را علی بن حسّان از عبدالرحمن بن کثیر از امام صادق(ص) این گونه روایت کرده است که او دربارۀ آیۀ «أَتى‏ أَمْرُ اللَّهِ فَلا تَسْتَعْجِلُوهُ» فرمود:
«هُوَ أَمْرُنَا، أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ لَا يُسْتَعْجَلُ بِهِ حَتَّى يُؤَيِّدَهُ اللَّهُ بِثَلَاثَةِ أَجْنَادٍ: الْمَلَائِكَةِ، وَ الْمُؤْمِنِينَ، وَ الرُّعْبِ؛ یعنی آن امر عبارت از امر ماست. خدا امر کرده است که به آن عجله نکنید تا این که خدا آن را به سه سپاه یعنی فرشتگان و مؤمنان و رعب مدد کند».


🔶1. بررسی محتوای آیۀ «أتی امر الله»
🔸آیات ابتدایی سوره نحل در فضایی نازل شده که مشرکان مکه وقوع قیامت و عذاب الهی را انکار می‌کردند یا به استهزا می‌گرفتند. در این زمینه، آیه نخست می‌گوید:
«أَتی أَمْرُ اللَّهِ فَلا تَسْتَعْجِلُوهُ»
(امر خدا آمد، پس برای آن شتاب مکنید.)

🔸باید دانست که عبارت «أَتی أَمْرُ اللَّهِ» از نظر ساختار زبانی، فعل ماضی است، اما دلالت بر امری دارد که در آیندۀ نزدیک واقع می شود. این نوع استعمال در زبان عربی برای نشان دادن نزدیکی وقوع آن امر است، نه اینکه لزوماً تحقق یافته باشد. معنای «أَتی أَمْرُ اللَّهِ» مشابه تعبیر «قد قامت الصلاة» در اذان است. همان‌گونه که «قد قامت الصلاة» به این معناست که نماز در شرف وقوع است، «أَتی أَمْرُ اللَّهِ» نیز به این معناست که قیامت در آستانه وقوع است. بنابراین، این آیه بیانگر نزدیکی قیامت است، نه حتمیت آن؛ چنان که در ادامه در آیه 40 همین سورۀ نحل تصریح شده است که امر الهی به صورت دفعی و ناگهانی رخ می‌دهد:
«إِنَّما قَوْلُنا لِشَيْ‏ءٍ إِذا أَرَدْناهُ أَنْ نَقُولَ لَهُ کنْ فَيَکونُ»
(فرمان ما درباره هر چیز، هنگامی که اراده‌اش کنیم، تنها این است که بگوییم: «باش»، پس بی‌درنگ موجود می‌شود.)

🔸این آیه روشن می‌سازد که تحقق امر الهی (قیامت و عذاب) ناگهانی و دفعی است، نه تدریجی.

🔶2. بررسی سندی و دلالی روایت استنادی
🔸روایت مذکور را علی بن حسّان بن کثیر هاشمی از عمویش عبدالرحمن بن کثیر روایت کرده است. رجالیون هر دو را غالی و کذاب و فاسد الاعتقاد خوانده و گفته‌اند که عبدالرحمن بن کثیر حدیث جعل می‌کرده است.
🔸این روایت به لحاظ دلالی مشکلات متعددی دارد:
▪️آیۀ استنادی مربوط به قیامت است، نه مربوط به ظهور امام زمان.
▪️در آیه هرگز وقوع قیامت به فراهم آمدن سه سپاه فرشتگان و مؤمنان و رعب مشروط نشده است. در سایر آیات نیز فراهم شدن چنین شروطی برای وقوع قیامت ذکر نشده است.

🔶3. مغالطات آیت‌الله میرباقری در تطبیق آیۀ «أتی امر الله» بر ظهور امام زمان
🔸برخی از مغالطات نامبرده در استشهاد به آیۀ مذکور در تطبیق آن بر ظهور امام زمان(ع) از این قرار است:
▪️مغالطه مخاطب‌انگاری نادرست: او آیه‌ای که خطاب به مشرکان قریش است، بدون دلیل متوجه مسلمانان ایران در عصر حاضر با چهارده قرن فاصله دانسته است. این نوع استدلال یکی از اشکال مغالطه تعمیم ناروا است، زیرا مخاطب آیه را تغییر داده و آن را به گروهی نامرتبط نسبت داده است.
▪️مغالطه تفسیر نادرست از زبان و ساختار: او «أَتی أَمْرُ اللَّهِ» را به معنای قطعیت وقوع گرفته است، در حالی که این عبارت در زبان عربی برای نزدیکی وقوع یک امر در آیندۀ نزدیک به‌کار می‌رود، نه حتمیت وقوع آن. این یک مغالطه زبانی است که از نادیده گرفتن کاربردهای دستوری فعل ماضی در عربی ناشی می‌شود.
▪️مغالطه اشتباه در استنتاج: او از عبارت «فَلا تَسْتَعْجِلُوهُ» نتیجه گرفته است که وقوع امر تدریجی است و مقدمات آن باید مهیا شود. در حالی که این عبارت صرفاً مخاطبان را از عجله در وقوع آن نهی می‌کند و هیچ دلالتی بر تدریجی بودن ندارد. این نوع استدلال یک مغالطه تفسیری و استنتاج غلط است، زیرا نتیجه‌ای را از مقدمه‌ای استخراج می‌کند که از آن به‌دست نمی‌آید.
▪️مغالطه اتکا بر شاهد نامعتبر: میرباقری برای تفسیر آیه به روایتی استناد کرده است که از نظر سند، علی بن حسّان و عبدالرحمن بن کثیر قرار دارند که رجالیون هر دو را غالی، ضعیف، و کذاب دانسته‌اند و از نظر دلالت نیز نامرتبط است؛ چون آیه دربارۀ قیامت و عذاب الهی است، اما روایت، آن آیه را به ظهور امام زمان ارتباط داده است.

https://t.me/dineaqlani
12.04.202518:55
❤️ زیبایی عشق به همدیگر
✍️ جعفر نکونام
🕰 ۲۳ فروردین ۱۴۰۴

🎬 در این کلیپ کوتاه اما پراحساس، زنی در خیابان چشمش به پیرمردی می‌افتد که آرام و بی‌صدا نشسته است. کلاه او زن را به گذشته می‌برد؛ کلاهش، درست شبیه کلاه پدر از‌دست‌رفته‌اش است.
زن آرام نزدیک می‌شود، کنار او می‌نشیند. دست بر کلاهش می‌کشد. چشمانش پر از اشک می‌شود. اشکی نه صرفاً از اندوه، بلکه از انفجاری از دلتنگی، محبت و یاد.

🔻من با دیدن این صحنه، با خود گفتم:
چه زیباست اگر همۀ ما بتوانیم چنین عاشق هم باشیم.
زیباییِ این صحنه در آن است که مرزهای خونی و نسبی را درمی‌نوردد. در جهانی که اغلب از هم دور شده‌ایم، گویی چیزی در درون ما هنوز مشتاق است در چهرۀ دیگری، عزیز گمشده‌اش را بیابد.
چه عشق قشنگی است اگر روزی بتوانیم همدیگر را نه به عنوان غریبه، بلکه همچون پدر و مادر، فرزند، خواهر و برادر ببینیم.
اگر دلتنگی‌های خود را در آینۀ چهرۀ یکدیگر تماشا کنیم، و به‌جای عبور بی‌تفاوت، اندکی مکث کنیم، بنشینیم، و مهربانی بورزیم.
در جهانی پر از بیگانگی، شاید بزرگ‌ترین انقلاب، بازگشت به همدلی و آغوشی انسانی باشد.
عشق به همدیگر، عشق به بشریت است؛ عشقی که فارغ از قوم، زبان و مرز، همگان را به رسم یک خانوادۀ انسانی دربر می‌گیرد.


https://t.me/dineaqlani
24.03.202515:28
🔴 هجوم میلیون‌ها سوسک به خانۀ خدا پس از توقف باران
🕰 4 فروردین 1404

https://t.me/dineaqlani
🔴 تحمل فشارهای زندگی برای یاری امام زمان(ع)
🕰 15 فروردین 1404

♦️حجت الاسلام محمدمهدی ماندگاری در برنامه زنده صداوسیمای جمهوری اسلامی در شبستان جمکران در حال دعوت مردم به «صبوری» در برابر فشارهای اقتصادی بود و می‌گفت:
باید مشکلات حل شود؛ ولی باید صبوری کرد. حتماً باید صبوری کرد.

♦️این شهروند معترض در برابر دوربین‌های صداوسیما فریاد زد:
یکسره می‌گید غزه، لبنان، سوریه و یمن، الان دلار 105 هزار تومن شده.

♦️این جمله او بلافاصله باعث واکنش ماندگاری شد که تلاش کرد، صحبت‌های معترض را متوقف کند و خطاب به او گفت:
گوش بده. پیامبران هم [مشکلات داشتند، به حدی که] فرمودند: متی نصرالله(یاری خدا کی فرا می رسد؟)
اگر می‌خواهیم امام زمانمان را یاری کنیم، باید استقامت کنیم. یکی از مشکلات ما مال سبک زندگی خودمان است. آن هم باید اصلاح شود؛ اما آن بخشی مال فشارهای دشمن است، باید فریاد بزنیم: ما تحمل می کنیم.

https://t.me/dineaqlani
14.04.202503:36
🌕 صلح ایران و آمریکا؛ زلزله‌ای در بنیاد اعتقادی آخرالزمانی‌ها
✍️ جعفر نکونام با دستیاری هوش مصنوعی
🕰 25 فروردین 1404

🔸با افزایش احتمال دستیابی به توافق صلح میان ایران و ایالات متحده، نه‌تنها فضای ژئوپلیتیکی منطقه وارد مرحله‌ای تازه می‌شود، بلکه یکی از ستون‌های گفتمان اعتقادی گروه‌های آخرالزمان‌باور نیز با بحرانی بی‌سابقه مواجه خواهد شد. این جریان‌ها، طی نیم‌قرن گذشته، فروپاشی آمریکا را پیش‌شرط ظهور منجی دانسته‌اند. این یادداشت به تحلیل این رخداد می‌پردازد.

🔶۱. ایران و آمریکا در آستانه صلحی تاریخی
🔸مذاکرات فشرده‌ای که میان ایران و آمریکا جریان دارد، نشانه‌هایی جدی از امکان دستیابی به صلحی پایدار را نشان می‌دهد. این گفت‌وگوها، در بستری از فروپاشی ائتلاف منطقه‌ای ایران، بحران اقتصادی داخلی و فشارهای بی‌سابقه بین‌المللی در حال پیشروی است.
🔸یک توافق جامع، می‌تواند به کاهش تحریم‌ها، عادی‌سازی روابط دیپلماتیک، و کاهش تنش‌های نظامی بیانجامد. چنین صلحی، از نظر ابعاد تاریخی، قابل مقایسه با نقاط عطف منطقه‌ای چون آزادسازی یهودیان به‌دست کورش هخامنشی است—اتفاقی که او را در سنت یهودی به «مسیح» بدل کرد. در این چشم‌انداز، حتی بازیگران غیرمذهبی (از جمله شاید ترامپ) نیز می‌توانند در افق ذهنی مردم نقش منجیان زمینی را ایفا کنند.

🔶۲. گفتمان آخرالزمانی؛ آمریکا به‌مثابه مانع ظهور
🔸از دهه ۱۳۵۰ شمسی به این‌سو، بخش‌هایی از نهاد روحانیت و نیروهای انقلابی در ایران، با تکیه بر برخی روایات مذهبی، فروپاشی آمریکا را ضرورتی برای ظهور امام مهدی(ع) تلقی کرده‌اند. این گفتمان، بر دو محور استوار است:
▪️آمریکا، نماد شر مطلق و مانع تحقق عدالت جهانی است.
▪️تنها از مسیر جنگ و درگیری می‌توان زمینه ظهور را فراهم کرد.
🔸این دو محور، هم در دستگاه ایدئولوژیک نظام و هم در بدنه‌ای از نیروهای مذهبی تثبیت شده و مذاکره یا صلح با آمریکا را خیانت به مأموریت الهی تفسیر می‌کند.

🔶۳. صلح به‌مثابه زلزله اعتقادی در آخرالزمانی‌ها
🔸اگر صلح به‌وقوع بپیوندد، دو پایه اصلی این گفتمان دچار فروریزش می‌شود:
▪️نقض پیش‌گویی‌ها: روایت‌هایی که فروپاشی آمریکا را قریب‌الوقوع می‌دانستند، با همزیستی دیپلماتیک بی‌اعتبار می‌شوند.
▪️بی‌معنایی جنگ مقدس: در حالی که این جریان جنگ را زمینه‌ساز ظهور می‌دانست، صلح نه‌تنها جنگ را منتفی می‌سازد، بلکه مشروعیت ایدئولوژیک آن را نیز از میان می‌برد.
▪️فقدان دشمن مطلق: روایت‌های دوگانه‌ی خیر و شر، برای تداوم، نیاز به دشمن دارند. صلح با «شیطان بزرگ»، پرسشی بنیادی درباره مشروعیت این روایت‌ها ایجاد می‌کند.

🔶۴. استراتژی بقای آخرالزمانی‌ها: از بازنگری تا بازتفسیر
🔸البته بعید است جریان‌های آخرالزمانی به‌راحتی باورهای خود را کنار بگذارند. در مواجهه با تناقض‌های آشکار، آن‌ها احتمالاً به یکی از مسیرهای توجیهی زیر پناه می‌برند:
▪️ادعای بداء: تغییر اراده الهی و تأخیر ظهور به‌دلیل شرایط جدید.
▪️توطئه‌سازی درباره صلح: القای این‌که صلح، نقشه آمریکا برای تضعیف ایمان و تخریب جبهه مقاومت است.
▪️تغییر دشمن: انتقال مفهوم شر مطلق از آمریکا به چین، اسرائیل، یا حتی منتقدان داخلی.
🔸این راهبردها نشان‌دهنده نوعی «بازتولید بحران» برای حفظ هویت گفتمانی است؛ هویتی که بدون دشمن، فرو می‌پاشد.

🔶۵. پیامدهای اجتماعی و روانی زلزلۀ اعتقادی آخرالزمانی‌ها
🔸پیامدهای این زلزله اعتقادی می‌تواند چندبعدی باشد:
▪️کاهش جذابیت ایدئولوژیک: اگر صلح به بهبود شرایط اقتصادی منجر شود، گرایش عمومی به سمت راه‌حل‌های عمل‌گرایانه و عقل‌مدار افزایش می‌یابد.
▪️تشدید شکاف اجتماعی: مقاومت آخرالزمانی‌ها می‌تواند به دو قطبی‌سازی، خشونت درونی یا اغتشاش مذهبی بینجامد.
▪️فرصت برای گفت‌وگوی ملی: جامعه ایران باید از این فرصت برای بازاندیشی در گفتمان دینی و جایگاه عقلانیت در سیاست بهره گیرد.

🔶۶. پیامدهای بحران معنا در آخرالزمانی‌ها پس از صلح
🔸در روایت‌های آخرالزمانی، دشمن مطلق (آمریکا) نه فقط مانع ظهور، بلکه محور معنا بوده است. با سقوط این محور، گفتمان مذکور دچار خلأ معنایی خواهد شد.
🔸این خلأ می‌تواند به فروپاشی درونی یا به بازتعریف پرخطر دشمن بینجامد—پدیده‌ای که در تجربه جنبش‌های مشابه در مسیحیت صهیونیستی نیز مشاهده شده است.

🔶۷. درس از تاریخ: منجی زمینی، نه اسطوره‌ای
🔸تاریخ نشان داده که نجات مردم، نه با ظهور ناگهانی منجی آسمانی، بلکه با تصمیم‌های جسورانه و اصلاحات ساختاری محقق شده است.
🔸از کورش بزرگ گرفته تا سیاستمدارانی که بحران‌ها را به فرصت بدل کرده‌اند، آن‌چه رهایی‌آور بوده، دیپلماسی، اصلاح، و عقلانیت بوده است، نه اسطوره‌سازی.

🔸یادداشت‌های مرتبط با انگارۀ حکومت آخرالزمانی

https://t.me/dineaqlani
19.04.202510:35
🔴 چرخش گفتمانی ایران و عربستان سعودی: از تخاصم آخرالزمانی تا مصالحه ژئوپلیتیک
♦️در حاشیۀ مصاحبۀ بن سلمان در سال 1396 دربارۀ علت عدم مذاکره با ایران
✍️ جعفر نکونام با دستیاری هوش مصنوعی
🕰 30 فروردین 1404

♦️در سال ۲۰۱۷، محمد بن سلمان، ولیعهد تازه‌منصوب عربستان سعودی، در اظهاراتی صریح، ایران را به پیروی از پروژه‌ای آخرالزمانی و ایدئولوژیک متهم کرد که مبتنی بر آماده‌سازی برای ظهور مهدی است.
♦️او با ارجاع به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و وصیت‌نامه آیت‌الله خمینی، مدعی شد که ایران در پی گسترش مذهب شیعه و تسلط بر جهان اسلام است و از این رو، مذاکره با چنین نظامی غیرممکن است.
♦️اما از سال ۲۰۱۹ به بعد، تحولات میدانی، توازن قوا، و میانجی‌گری‌های بین‌المللی – به‌ویژه نقش چین – موجب بازتعریف منافع راهبردی دو کشور شد؛ وضعیتی که در توافق مارس ۲۰۲۳ و دیدارهای دیپلماتیک متعاقب آن، از جمله سفر وزیر دفاع عربستان به تهران در آوریل ۲۰۲۵، نمود یافت.
♦️این یادداشت با تحلیل تحولات گفتمانی در دو کشور، از تخاصم ایدئولوژیک به سوی مصالحه ژئوپلیتیک، به بررسی دلایل، زمینه‌ها، و پیامدهای این چرخش می‌پردازد.

♦️1. چرخش گفتمانی عربستان: از حذف دشمن مهدوی تا مدیریت رقابت ژئوپلیتیک
🔺الف. تغییر پارادایم از تهدید به تعامل: توافق ریاض و تهران در سال ۲۰۲۳، که با میانجی‌گری چین حاصل شد، نقطه عطفی در بازتعریف روابط دو کشور بود. این چرخش را می‌توان گذار از «گفتمان حذف منجی» به «راهبرد مهارِ متقابل» نامید؛ راهبردی که به‌جای انکار ایدئولوژی طرف مقابل، بر مدیریت اختلافات و تثبیت منافع مشترک متمرکز است.
🔺ب. عوامل زمینه‌ساز چرخش: عملیات نظامی فرسایشی، بدون پیروزی قاطع، به مشروعیت سیاست تهاجمی سعودی‌ها آسیب زد. کاهش تعهد امنیتی واشینگتن در منطقه، عربستان را به سوی چین و دیپلماسی منطقه‌ای سوق داد. پس از جنگ غزه (۲۰۲۳–۲۰۲۴)، اسرائیل به‌عنوان عامل اصلی بی‌ثباتی منطقه‌ای در گفتمان سعودی‌ها مطرح شد. چین، عراق و عمان نقش مؤثری در بازسازی روابط ایران و عربستان ایفا کردند.
🔺ج. چالش‌های داخلی: مصالحه با ایران، که در گفتمان گذشته «رافضی» و «دشمن دینی» نامیده می‌شد، برای علمای وهابی مسئله‌ساز است. با این حال، چشم‌انداز ۲۰۳۰ و کاهش وابستگی دولت به مشروعیت مذهبی، امکان گذار به گفتمانی پراگماتیستی را فراهم کرده است.

♦️2. تحول گفتمان ایران: از آرمان‌گرایی مهدوی به واقع‌گرایی دیپلماتیک
🔺الف. گذار تدریجی از ایدئولوژی به مصلحت: ایران در دهه‌های گذشته از گفتمانی آرمان‌گرایانه، با تأکید بر تمدن‌سازی مهدوی و محور مقاومت، به سیاست خارجی مصلحت‌محور گرایش یافته است. این چرخش، به‌ویژه پس از تحریم‌های اقتصادی و ناکامی‌های منطقه‌ای، به‌وضوح مشهود است.
🔺ب. زمینه‌های چرخش: این زمینه‌ها عبارت‌اند از: فشارهای اقتصادی ناشی از تحریم‌ها، کاهش اعتبار گفتمان ایدئولوژیک در نسل جدید، هزینه‌های بالای محور مقاومت، میانجی‌گری بازیگران منطقه‌ای
🔺ج. سکوت معنادار در برابر مهدویت در سیاست خارجی: در مذاکرات با عربستان، مفاهیم مهدوی عملاً حذف یا نادیده گرفته شدند. این نشان می‌دهد که گفتمان مهدوی، در عمل، ابزار کارآمدی در چانه‌زنی منطقه‌ای تلقی نمی‌شود و حتی ممکن است به‌عنوان عامل بازدارنده دیپلماسی شناخته شود.

♦️3. پیامدهای گفتمانی مصالحه
🔺الف. بازتعریف دشمن: هر دو کشور، به‌جای تمرکز بر اختلافات مذهبی، به تهدیدات مشترک – به‌ویژه اسرائیل – توجه نشان داده‌اند. این تغییر رویکرد می‌تواند ساختار اتحادها در منطقه را متحول کند.
🔺ب. افول گفتمان آخرالزمانی: مفاهیم آخرالزمانی – در معنای رهایی‌بخشی دینی – به حاشیه رانده شده و جای خود را به محاسبات ژئوپلیتیکی داده‌اند. این روند را می‌توان «سکولاریزاسیون نرم» در سیاست منطقه‌ای توصیف کرد.
🔺ج. بحران مشروعیت گفتمانی: در ایران و عربستان، تغییر رویکرد از ایدئولوژی به عملگرایی بحران مشروعیت را در پی دارد: در عربستان، این سؤال را در پی می‌آورد که گفتمان سلفی چگونه مصالحه با ایران را توجیه می‌کند؟ در ایران نیز این سؤال را ایجاد می‌کند که در صورت حذف مهدویت از سیاست خارجی، مشروعیت گفتمان انقلابی چگونه بازتولید خواهد شد؟

♦️نتیجه‌گیری
🔺تحول روابط ایران و عربستان سعودی در بازه ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۵، از رویارویی ایدئولوژیک به تعامل ژئوپلیتیک، نه صرفاً نشانه‌ای از عقلانیت سیاسی، بلکه نشانه افول گفتمان‌های دینی در سطح تصمیم‌گیری است.
🔺این چرخش، اگرچه به افزایش ثبات نسبی در منطقه کمک کرده، اما حامل پرسش‌هایی بنیادین است: آیا این مصالحه تداوم‌پذیر است؟ آیا ما با پایان گفتمان‌های مذهبی در سیاست خارجی روبه‌رو هستیم؟ یا صرفاً با بازتوزیع آن‌ها در سطوح غیررسمی و نمادین مواجهیم؟

https://t.me/dineaqlani
23.03.202510:02
🟡شیوهٔ صحیح معرفی قرآن به نسل نو
🔸در حاشیۀ سخنرانی دکتر امیر مازیار
✍🏾جعفر نکونام
🕰 3 فروردین 1404

🔶۱. شیوهٔ عوام‌فریبانه در معرفی قرآن
🔸روش رایج در بسیاری از منابر، رسانه‌های رسمی و نظام آموزشی، روش تبلیغاتی و غیرعلمی است. در این شیوه، از احساسات، ناآگاهی عمومی و تقدس‌گرایی بی‌حدوحصر برای ارائهٔ تصویری فراواقعی و اسطوره‌ای از قرآن استفاده می‌شود.
▪️ویژگی‌های روش عوام‌فریبانه
▫️اغراق و مطلق‌گرایی: قرآن را به عنوان کتابی معرفی می‌کنند که نه‌تنها هدایت‌گر انسان در مسیر اخلاق و دین است، بلکه پاسخ‌گوی همهٔ نیازهای علمی، فلسفی، سیاسی و اجتماعی بشر در همهٔ دوران‌ها نیز هست.
▫️اعجازتراشی‌های بی‌جا: ادعاهایی چون اعجاز علمی، عددی و زبانی قرآن، بدون پشتوانهٔ علمی یا تاریخی.
▫️نادیده گرفتن زمینهٔ تاریخی قرآن: ادعای این که قرآن کتابی فراتر از تاریخ و زمان است.
▪️نمونه‌هایی از اعجازتراشی‌های غیرعلمی
▫️ادعای پیش‌بینی‌های علمی در قرآن: برخی مدعی‌اند که در قرآن به پدیده‌هایی مانند نسبیت عام، انرژی تاریک، یا حتی نظریهٔ بیگ‌بنگ اشاره شده است. این در حالی است که این تفاسیر پس‌نگرانه هستند، یعنی ابتدا نظریه‌های علمی جدید مطرح می‌شوند و سپس تلاش می‌کنند متون قرآن را با آن‌ها تطبیق دهند. نیز این تفسیرها برآمده از تفسیرهای نادرست زبانی آیات قرآن است، مثلاً واژه‌ها و عبارات قرآنی که معانی متعددی دارند، بر خلاف سیاق آیات به دلخواه با مفاهیم مدرن تطبیق داده می‌شوند.
▫️ادعای حفظ معجزه‌آسای قرآن توسط افراد اوتیسم: برخی می‌گویند که توانایی افراد مبتلا به اوتیسم در حفظ سریع قرآن، دلیلی بر اعجاز آن است. حال آن که این توانایی در سایر متون نیز دیده می‌شود و ناشی از ویژگی‌های خاص ذهنی این افراد است، نه اعجاز قرآن.
▫️ادعای همخوانی تجربه‌های نزدیک به مرگ با مضامین قرآن: گزارش‌هایی از تجربه‌های نزدیک به مرگ (NDE) را نشانه‌ای از تأیید آموزه‌های قرآنی می‌دانند، اما این تجربه‌ها در فرهنگ‌های مختلف، تفاسیر گوناگونی دارند و صرفاً پدیده‌هایی نورولوژیکی و روان‌شناختی هستند.
▫️ادعای جامعیت قرآن در تمام حوزه‌ها: ادعا می‌شود که قرآن پاسخ‌گوی همهٔ نیازهای بشر در تمام دوران‌هاست؛ حال آن که در قرآن هیچ اشاره‌ای به مفاهیم مدرن مثل دموکراسی، بانکداری، تفکیک قوا، یا حقوق بشر وجود ندارد. به علاوه، بسیاری از احکام قرآن مثل جهاد ابتدایی، برده‌داری، و زدن زنان امروزه نه‌تنها کاربردی ندارند، بلکه با ارزش‌های اخلاقی مدرن نیز ناسازگار هستند.
🔴 نتیجهٔ روش عوام‌فریبانه: این روش ممکن است در کوتاه‌مدت جذاب باشد، اما در بلندمدت، منجر به سرخوردگی، بی‌اعتمادی و رویگردانی نسل نو از قرآن و دین می‌شود. هنگامی که نسل جدید خود مستقیماً به قرآن مراجعه کند و ببیند که بسیاری از این ادعاها بی‌اساس بوده‌اند، ممکن است به کلی دین را ترک کند.

🔶۲. شیوهٔ علمی و انتقادی در معرفی قرآن
🔸در مقابل، رویکردی علمی، انتقادی و واقع‌گرایانه وجود دارد که می‌کوشد قرآن را بدون تحریف و اغراق، همان‌گونه که هست معرفی کند. این شیوه، برخلاف روش عوام‌فریبانه، بر مبنای مطالعات تاریخی، زبان‌شناسی و تحلیل متنی استوار است.
▪️اصول روش علمی
▫️نگاه تاریخی به قرآن: قرآن مجموعه‌ای از سخنانی است که در بستر خاص اجتماعی، فرهنگی و سیاسی قرن هفتم میلادی در حجاز ایراد شده است.
▫️درک زمینهٔ نزول آیات: فهم درست آیات قرآن بدون شناخت زمینه‌های اجتماعی و تاریخی نزول آن‌ها، ممکن نیست.
▫️عدم تحمیل مفاهیم مدرن بر قرآن: نباید انتظار داشت که قرآن دربارهٔ مفاهیمی که در زمان نزول وجود نداشته‌اند، سخن گفته باشد.
▪️نتایج مثبت رویکرد علمی
▫️نسل نو دچار شوک و سرخوردگی نخواهد شد، زیرا از ابتدا تصویری واقعی از قرآن دریافت کرده است.
▫️نیازی به تأویل‌های نادرست و نامعقول نیست، زیرا قرآن همان‌گونه که هست، معرفی شده است.
▫️ایمان و اعتقاد دینی بر مبنای حقیقت خواهد بود، نه بر پایهٔ توهم و تبلیغات.
▫️نگاه انتقادی باعث رشد فکری جامعه خواهد شد، زیرا قرآن را در بستری علمی بررسی می‌کند.

🔶۳. چالش‌های روش علمی و راهکارهای آن
🔴 چالش ۱: بسیاری از نهادهای مذهبی با این رویکرد مخالفت می‌کنند، زیرا معرفی علمی قرآن، منافعی را که از روش عوام‌فریبانه به دست می‌آورند، به خطر می‌اندازد.
راهکار: باید از دانشگاه‌ها، رسانه‌های مستقل و فضای مجازی برای ترویج نگاه علمی استفاده کرد.
🔴 چالش ۲: بسیاری از افراد از کودکی با تصویر آرمانی از قرآن بزرگ شده‌اند و پذیرش نگاه تاریخی برایشان دشوار است.
راهکار: باید از روش‌های تدریجی، منطقی و با استدلال‌های قوی استفاده کرد.
🔴 چالش ۳: برخی تصور می‌کنند که نگاه علمی به قرآن، ایمان دینی را از بین می‌برد.
راهکار: باید نشان داد که ایمان بر پایهٔ حقیقت، استوارتر از ایمانی است که بر اساس توهم و تحریف بنا شده باشد.

https://t.me/dineaqlani
12.04.202504:37
🔍 نقدی بر خودشیفتگی ایدئولوژیک آخرالزمانیها
🔘 در حاشیۀ توجیهات آخرالزمانی‌ دکتر سعید نجفی از ریزش‌های دینی
✍️ جعفر نکونام با همکاری هوش مصنوعی
🕰 23 فروردین 1404

🔶۱. خودشیفتگی آخرالزمانیها
🔸یکی از ویژگی‌های برجستۀ جریان‌های آخرالزمان‌گرا، خودشیفتگی ایدئولوژیکی آن‌هاست؛ نوعی ناتوانی در دیدن واقعیت‌های اجتماعی، که با توهمات تقدیرگرایانه و خلسه‌های روایی، جایگزین شده است. حتی زمانی که همان مریدان سابق‌شان دچار تردید شده و از آنان روی‌گردان می‌شوند، یا زمانی که اعتراضات عمومی نسبت به اجبارهای دینی همچون حجاب اجباری اوج می‌گیرد و زنان به اعتراض، حجاب از سر برمی‌دارند، این جریان‌ها همچنان واقعیت را انکار کرده و آن را به فال نیک می‌گیرند.
🔸در نگاه آنان، این اعتراضات نه نشانه شکست گفتمان دین اجباری، بلکه علامتی از غربالگری آخرالزمانی و خالص‌شدن یاران امام زمان(ع) تعبیر می‌شود؛ گویی تاریخ با برنامه‌ای مخفی به نفع آنان حرکت می‌کند و هر مقاومتی، نوعی تأیید پنهان از «طرح الهی» است.

🔶۲. سوء‌فهم از نصوص و ساده‌اندیشی در قدرت
🔸در ادبیات روایی شیعه، از یاران خاص امام مهدی(ع) با عدد ۳۱۳ یاد شده است؛ اما آخرالزمانی‌ها با ساده‌انگاری عوامانه، این عدد را دال بر کفایت مطلق و اقتدار فراجهانی می‌گیرند.
آنان هرگز از خود نمی‌پرسند: چگونه ممکن است تنها با ۳۱۳ نفر بر جهانی چند میلیاردی، آن هم از طریق جنگ با شمشیر، سلطه یافت؟
🔸واقعیت آن است که اینان، حتی از ساده‌ترین اقتضائات قدرت در جهان معاصر بی‌خبرند و ظهور را به یک نبرد فیزیکی در میدان جنگ تنزل می‌دهند، حال آن‌که تحقق عدالت جهانی مستلزم دانش، مدیریت جهانی، رسانه، حکمرانی هوشمند، و سازوکارهای پیچیده اجتماعی است.

🔶۳. انجماد در باورهای کهن، گسست از دانش معاصر
🔸مشکل ریشه‌ای جریان آخرالزمانی، اشراف نداشتن به دانش‌های روز و غفلت از تحولات معرفتی عصر مدرن است. آنان در فضایی معرفتی زندگی می‌کنند که متعلق به بیش از هزار سال پیش است؛ زمانی که شناخت بشر از سیاست، قدرت، جامعه، اقتصاد، و دین در حد اسطوره و روایت باقی مانده بود.
▪️در چنین پارادایمی، قدرت از آسمان نازل می‌شود نه از نهادهای مدنی؛
▪️عدالت با شمشیر اجرا می‌شود نه با نظام حقوقی پیچیده؛
▪️یاران موعود، جنگجویانی جان‌برکف‌اند، نه نخبگان بین‌المللی با تخصص‌های متنوع.
🔸نتیجه این انجماد فکری، تولید تفسیرهای عوامانه، رادیکال و غیرقابل دفاع از مهدویت است؛ تفسیرهایی که نه‌تنها کارکرد اجتماعی ندارند، بلکه زمینه‌ساز بی‌اعتمادی عمیق نسل جدید به باورهای دینی نیز می‌شوند.

🔶۴. نتیجه‌گیری: از اسطوره‌سازی تا خودویرانگری
🔸جریان‌های آخرالزمان‌گرا، با ادعای دفاع از دین و انتظار منجی، در عمل به ویران‌سازی بنیان‌های معرفتی و اخلاقی دینداری معاصر کمک می‌کنند.
🔸آنان با تعبیرهای وارونه از نشانه‌های اجتماعی، هر شکستی را پیروزی می‌خوانند و هر بحرانی را علامت ظهور می‌شمارند.
📌 اما این پندارهای بی‌اساس، تنها به تعویق اصلاح دینی، تخریب اعتماد عمومی، و تولید خشونت نمادین در جامعه می‌انجامد. اگر قرار است ظهور منجی، تجلی عدالت و عقلانیت باشد، راه آن از بازاندیشی در مفاهیم دینی، نقد سنت، و به‌روزرسانی باورها بر پایه خرد جمعی و دانش روز می‌گذرد— نه از ساده‌اندیشی‌های عوامانه‌، نظیر این که ۳۱۳ یاران خالص که سلاحی جز شمشیر ندارند، برای فتح جهان و تشکیل حکومت واحد جهانی کافی است ولو آن که تمام مردم جهان در مقابل آنان بایستند.

https://t.me/dineaqlani
15.04.202503:31
🌕 تحلیل نقش دعا در مقابله با رژیم صهیونیستی
✍️ جعفر نکونام با دستیاری هوش مصنوعی
🕰 26 فروردین 1404

سخنان آیت‌الله جوادی آملی درباره نقش بی‌بدیل دعا، توسل و ذکر در مقابله با دشمنان، به‌ویژه رژیم صهیونیستی پس از تحولات اخیر در منطقه، از جمله کاهش قدرت محور مقاومت در شرایطی که ابزارهای مادی همچون نیروی نظامی و دیپلماسی دچار بن‌بست شده‌اند، می‌تواند پاسخی معنوی و توجیه‌کننده برای ناکامی‌های عملی تلقی شود.

🔶 ۱. زمینه سیاسی: تضعیف محور مقاومت
🔸محور مقاومت، شبکه‌ای از گروه‌های مورد حمایت ایران از جمله حزب‌الله در لبنان، حماس در غزه و نیروهای مردمی در عراق، زمانی به عنوان نیرویی کارآمد برای مقابله با نفوذ آمریکا و اسرائیل شناخته می‌شد.
🔸اما در سال‌های‌ اخیر، کاهش نفوذ و ضعف استراتژیک این محور به وضوح نمایان شده است. در چنین فضایی، تأکید بر دعا و توسل می‌تواند نشانه‌ای از انتقال از راهکارهای عملی و کنش‌محور به تسکین‌های معنوی و جبران نقص‌های اجرایی تلقی شود.

🔶۲. نقش دعا در گفتمان سیاسی شیعه
🔸در سنت شیعه، دعا فراتر از عمل عبادی فردی به عنوان عنصری جدایی‌ناپذیر از گفتمان سیاسی و اجتماعی مطرح است. نظام حکومتی ایران نمونه‌ای از تلفیق دین و سیاست است؛ جایی که رهبران مذهبی علاوه بر هدایت معنوی، مسئولیت‌های سیاسی نیز بر عهده دارند.
🔸انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ و تجربیات تاریخی در لبنان، همچون مراسم عاشورا و زیارت‌های جمعی، نشان می‌دهد که چگونه دعا و نمادهای مذهبی می‌توانند موجب بسیج اجتماعی و تقویت هویت جمعی شوند.
🔸در این چارچوب، سخنان آیت‌الله جوادی آملی، در شرایطی که محور مقاومت با چالش‌های راهبردی مواجه شده است، می‌تواند تلاشی برای بازتولید مشروعیت و حفظ انسجام معنوی تلقی شود؛ هرچند که از منظر عملی، پاسخگوی مسائل پیچیده سیاسی و نظامی نخواهد بود.

🔶۳. چارچوب نظری: بازسازی معنا در شرایط بحران
🔸برای تبیین نقش دعا در این شرایط، می‌توان از دو چارچوب نظری کلیدی بهره برد:
▪️الف) پیتر برگر – «نظم نمادین در بحران»: در کتاب "The Sacred Canopy"، پیتر برگر استدلال می‌کند که دین در زمان‌های بحران، زمانی که ساختارهای عقلانی و مادی نتوانند پاسخگوی مشکلات باشند، با بازتولید نظم نمادین به انسان‌ها معنا و امید می‌بخشد. از این منظر، دعا به عنوان ابزاری برای تحمل واقعیت‌های دشوار و بازیابی انسجام اجتماعی ظاهر می‌شود. در زمینه تحلیل حاضر، وقتی که ناکامی‌های سیاسی و نظامی باعث فروپاشی گفتمان مقاومت می‌شود، دعا می‌تواند به عنوان روایت امیدبخش برای حفظ هویت و هدف جمعی به کار رود.
▪️ب) هانس بلومنبرگ – «بازگشت به متافیزیک در عصر ناکارایی عقلانی»: هانس بلومنبرگ در "Legitimacy of the Modern Age" بیان می‌کند که در لحظاتی که عقلانیت مدرن در حل مسائل بزرگ ناتوان می‌شود، انسان به سراغ دین و اسطوره می‌رود تا خلأ معنایی را پر کند. دعا در این چارچوب، واکنشی اضطراری به ناتوانی ابزارهای عقلانی و مادی است. در شرایطی که محور مقاومت نتوانسته به طور عملی پاسخگوی تهدید رژیم صهیونیستی باشد، دعا به‌عنوان «گفتمان پسا‌شکست» ظاهر می‌شود که به جای ارائه راه‌حل‌های ملموس، به دنبال بازسازی معنا و مشروعیت است.

🔶۴. تحلیل علمی و برون‌دینی: شواهد و محدودیت‌ها
🔸از دیدگاه علمی، شواهد تجربی مبنی بر تأثیر مستقیم دعا بر تحولات سیاسی یا نظامی بسیار محدود است.
🔸رژیم صهیونیستی، با دارا بودن توان نظامی پیشرفته، اقتصاد قوی و حمایت‌های دیپلماتیک بین‌المللی، یک چالش چندبعدی محسوب می‌شود که نیازمند راهبردهای جامع و چندجانبه است.
🔸پژوهش‌های روان‌شناختی (مانند مطالعات Harold G. Koenig) نشان می‌دهد که دعا می‌تواند از نظر روانی به کاهش استرس و افزایش همبستگی اجتماعی کمک کند؛ اما این اثرات به صورت مستقیم در مقابله با چالش‌های ژئوپلیتیکی قابل اندازه‌گیری نیستند.
🔸از سوی دیگر، تمرکز بیش از حد بر دعا ممکن است توجه جامعه و مسئولان را از راهکارهای عملی مانند تقویت دیپلماسی منطقه‌ای، اعمال فشار اقتصادی و سازماندهی سیاسی منحرف کند. در این شرایط، تکیه صرف بر دعا، می‌تواند به عنوان نشانه‌ای از «تدین منفعل» یا «passive piety» تلقی شود که در نهایت مانع از پاسخگویی جامع به تهدیدات واقعی می‌شود.

🔶۵. مقایسه با موارد مشابه و پیامدهای اجتماعی
🔸تجارب جهانی نشان می‌دهد که در شرایطی که قدرت مادی محدود است، جوامع به دعا و مراسم مذهبی به عنوان وسیله‌ای برای بسیج و حفظ هویت جمعی متوسل می‌شوند.
🔸جنبش‌های آزادی‌بخش در آفریقای جنوبی علیه آپارتاید و مقاومت غیرخشونت‌آمیز در هند، نمونه‌هایی از استفاده از ابزارهای معنوی در کنار کنش‌های عملی هستند.
🔸در مقابل، تمرکز انحصاری بر دعا بدون اقدامات مکمل، ممکن است به انفعال اجتماعی و عدم پاسخگویی کافی به تهدیدات بین‌المللی منجر شود.

🔸یادداشت‌های مربوط به مسئلۀ فلسطین
https://t.me/dineaqlani
09.04.202504:51
🔴قیاس نادرست موقعیت ایران و آمریکا با بریتانیا و آلمان نازی در جنگ جهانی دوم
✍️ جعفر نکونام با دستیاری هوش مصنوعی
🕰 20 فروردین 1404

♦️آخرالزمانی‌های ایران، بر این عقیده‌اند که ایران باید مثل بریتانیا که در جنگ جهانی دوم به جنگ با آلمان نازی روی آورد، به جنگ با آمریکا روی بیاورد و از مذاکره خودداری کند. در این یادداشت، این عقیده ارزیابی می‌شود.

♦️1. زمینه تاریخی و سیاسی
🔺بریتانیا و آلمان در جنگ جهانی دوم: در دهه ۱۹۴۰، آلمان نازی تحت رهبری هیتلر به‌سرعت قلمرو خود را در اروپا گسترش داد و تهدیدی مستقیم برای بریتانیا ایجاد کرد. سیاست مماشات بریتانیا در برابر هیتلر شکست خورد و با رهبری وینستون چرچیل، این کشور وارد جنگی تمام‌عیار شد. آلمان به‌طور مستقیم خاک بریتانیا را هدف قرار داده بود و مذاکره دیگر گزینه‌ای واقعی نبود.
🔺ایران و آمریکا در ۲۰۲۵: از زمان انقلاب ۱۹۷۹، ایران و آمریکا درگیر تنش‌های سیاسی، اقتصادی و نیابتی بوده‌اند، اما این تنش‌ها به جنگ مستقیم منجر نشده است. با تضعیف محور مقاومت پس از رویدادهایی مانند طوفان الاقصی، ایران اهرم‌های منطقه‌ای خود را از دست داده است. غزه ویران شده، رهبران حماس و حزب‌الله کشته شده‌اند، سوریه سقوط کرده و گروه‌های ضدایرانی مانند جبهه التحریر الشام به قدرت رسیده‌اند. این شرایط، ایران را در موضع ضعف قرار داده و برخلاف آلمان نازی، ایران تهدیدی مستقیم برای خاک آمریکا نیست.
♦️نتیجه: زمینه تاریخی و سیاسی این دو موقعیت کاملاً متفاوت است. بریتانیا با تهدیدی وجودی روبرو بود، اما تنش بین ایران و آمریکا غیرمستقیم است و ایران اکنون ضعیف‌تر از گذشته عمل می‌کند.

♦️2. قدرت نظامی
🔺بریتانیا و آلمان در جنگ جهانی دوم: در آغاز جنگ، آلمان نازی از نظر نیروی زمینی و استراتژی تهاجمی برتری داشت، اما بریتانیا با نیروی دریایی قوی و حمایت متحدان (به‌ویژه آمریکا پس از ۱۹۴۱) تعادل را برقرار کرد. قدرت نظامی دو طرف قابل‌مقایسه بود و آلمان توان حمله مستقیم به بریتانیا را داشت.
🔺ایران و آمریکا در ۲۰۲۵: آمریکا با بودجه نظامی بیش از ۸۰۰ میلیارد دلار، پیشرفته‌ترین ارتش جهان را دارد، در حالی که بودجه نظامی ایران حدود ۱۰ تا ۲۰ میلیارد دلار است و بر استراتژی دفاعی نامتقارن تکیه دارد. با تضعیف محور مقاومت، ایران توان بازدارندگی نیابتی خود را نیز از دست داده است.
♦️نتیجه: شکاف نظامی بین ایران و آمریکا بسیار عمیق‌تر از شکاف بین بریتانیا و آلمان است. ایران با از دست دادن توان نیابتی، در برابر آمریکا بسیار آسیب‌پذیرتر شده است.

♦️3. موقعیت بین‌المللی
🔺بریتانیا و آلمان در جنگ جهانی دوم: بریتانیا یک قدرت استعماری با متحدان قوی (مانند کشورهای مشترک‌المنافع و آمریکا) بود و جایگاه محکمی در نظام جهانی داشت. آلمان نازی، با وجود اتحاد با ایتالیا و ژاپن، به‌دلیل تهاجم‌هایش منزوی شده بود.
🔺ایران و آمریکا در ۲۰۲۵: آمریکا رهبری بلوک غرب را بر عهده دارد و از حمایت ناتو، اسرائیل و برخی کشورهای عربی برخوردار است. ایران، با سقوط سوریه و نابودی گروه‌های نیابتی، در انزوای بیشتری قرار گرفته و اهرم‌های دیپلماتیک آن کاهش یافته است.
♦️نتیجه: بریتانیا از حمایت گسترده جهانی برخوردار بود، اما ایران در انزوای نسبی است و آمریکا قدرت غالب جهانی محسوب می‌شود. این عدم تعادل، موقعیت ایران را تضعیف کرده است.

♦️4. اهداف و ایدئولوژی
🔺بریتانیا و آلمان: آلمان نازی به‌دنبال سلطه بر اروپا و نابودی دشمنان ایدئولوژیک خود بود و مذاکره با هیتلر به‌دلیل جاه‌طلبی‌هایش غیرممکن تلقی می‌شد. بریتانیا برای حفظ دموکراسی و جلوگیری از فروپاشی نظام خود می‌جنگید.
🔺ایران و آمریکا: ایران به‌دنبال حفظ حاکمیت و مقابله با هژمونی آمریکا است، اما با تضعیف محور مقاومت، نفوذ منطقه‌ای آن محدود شده است. آمریکا نیز می‌خواهد ایران را مهار کند و از برتری منطقه‌ای یا هسته‌ای آن جلوگیری نماید. اهداف دو طرف، برخلاف هیتلر، قابل‌مذاکره است و سابقه توافقاتی مانند برجام این امکان را نشان می‌دهد.
♦️نتیجه: برخلاف آلمان نازی، ایران و آمریکا می‌توانند به نقاط مشترکی برسند، به‌ویژه در شرایطی که ایران ضعیف‌تر شده و نیاز به کاهش فشارها دارد.

♦️5. رویکرد جنگی یا مذاکره
🔺بریتانیا در جنگ جهانی دوم: جنگ برای بریتانیا اجتناب‌ناپذیر بود، زیرا آلمان تهدیدی مستقیم و غیرقابل‌مذاکره داشت. مذاکره در آن شرایط به معنای تسلیم بود.
🔺ایران در ۲۰۲۵: با از دست رفتن محور مقاومت، جنگ مستقیم با آمریکا برای ایران فاجعه‌بار خواهد بود و می‌تواند به نابودی زیرساخت‌ها و اقتصاد منجر شود. در مقابل، مذاکره می‌تواند فرصتی برای کاهش تحریم‌ها و جلوگیری از فروپاشی داخلی فراهم کند، به‌ویژه در شرایط ضعف کنونی ایران.
♦️نتیجه: برخلاف بریتانیا، جنگ برای ایران عملی نیست و مذاکره گزینه‌ای منطقی‌تر برای حفظ منافع ملی است.

https://t.me/dineaqlani
24.03.202515:54
🟡 چالش‌های تاریخی و فلسفی سورۀ فیل: از هجوم سپاه ابرهه تا هجوم سوسک‌ها به مسجدالحرام
🔸در حاشیۀ هجوم میلیون‌ها سوسک به مسجدالحرام بعد از توقف باران
✍🏾جعفر نکونام با دستیاری هوش مصنوعی
🕰 4 فروردین 1404

🔸سورۀ فیل یکی از سوره‌های کوتاه قرآن است که به روایت حملۀ سپاه ابرهه به مکه و نابودی آن‌ها توسط پرندگانی که سنگ‌هایی حمل می‌کردند، می‌پردازد. این سوره به عنوان شاهدی بر مداخلۀ الهی برای حفاظت از کعبه تفسیر شده است. اما از دیدگاه برون‌دینی و انتقادی، این روایت با چالش‌های تاریخی و فلسفی مهمی روبه‌رو است که اینک بررسی می‌شود.

🔶۱. چالش ساخت کعبه از سوی بشر و انتساب آن به خدا
🔸در متون دینی، کعبه "خانه خدا" خوانده می‌شود، اما از منظر تاریخی و فلسفی، این عنوان با چالش‌های جدی روبه‌رو است:
▪️دست‌ساخت بشر بودن کعبه: روایت‌های اسلامی اذعان دارند که کعبه توسط ابراهیم و اسماعیل ساخته شده است. این نشان می‌دهد که این بنا ساخته دست بشر است، نه یک پدیدۀ الهی. پرسش اینجاست که اگر انسان یک بنا را می‌سازد، چگونه می‌توان آن را "خانه خدا" نامید؟
▪️مقایسۀ کعبه با دیگر اماکن مقدس: در ادیان مختلف، معابد، کلیساها و بتکده‌ها به عنوان اماکن مقدس شناخته شده‌اند. اما اگر یک بنا واقعاً خانۀ خدا باشد، باید تفاوتی اساسی با سایر بناها داشته باشد. در حالی که کعبه، همانند سایر بناها، در معرض ویرانی، بازسازی و حتی آلودگی زیستی قرار دارد.

🔶۲. چالش ویرانی مکرر کعبه با مضمون سورۀ فیل
🔸سورۀ فیل روایت می‌کند که خداوند مانع از ویرانی کعبه به دست سپاه ابرهه شد. اما تاریخ نشان می‌دهد که این بنا بارها در معرض آسیب و ویرانی قرار گرفته است:
▪️ویرانی خانۀ خدا بر اثر سیل‌های متعدد: در طول تاریخ، سیل‌های شدید بارها کعبه را ویران کرده‌اند. گزارش‌های تاریخی از قرون اولیه اسلام تا دوران معاصر، نشان‌دهندۀ تخریب‌های گسترده‌ای در اثر سیلاب‌های مکه است.
▪️ویرانی خانۀ خدا بر اثر حملۀ نظامی: در سال ۶۸۳ میلادی، سپاه اموی در نبرد با عبدالله بن زبیر، کعبه را با منجنیق ویران کرد. همچنین در سال ۹۳۰ میلادی، قرامطه نه‌تنها به مکه حمله کردند، بلکه حجرالاسود را دزدیده و برای سال‌ها در نزد خود نگه داشتند. اگر خداوند در برابر سپاه ابرهه مداخله کرد، چرا در برابر این حملات که به‌طور مستقیم تقدس کعبه را زیر سؤال می‌برد، سکوت کرد؟
▪️هجوم سوسک‌ها به مسجدالحرام: در دوران معاصر، یکی از رویدادها، هجوم گستردۀ سوسک‌ها به مسجدالحرام بود که باعث فرار نمازگزاران شد. این اتفاق پرسش‌های جدی درباره حفظ الهی کعبه مطرح می‌کند. چرا خداوند در برابر سپاه ابرهه پرندگان را برای نابودی مهاجمان فرستاد، اما در برابر حملۀ گستردۀ سوسک‌ها به مسجدالحرام هیچ اقدامی نکرد؟ آیا پرندگان مأمور حفاظت الهی فقط علیه انسان‌ها فعال‌اند و در برابر حشرات بی‌اثرند؟

🔶۳. چالش حفظ بنای مصنوع بشر، اما عدم مصونیت خود مصنوعات خدا از بیماری و مرگ
🔸فرضیۀ مداخلۀ الهی برای حفاظت از کعبه، پرسش مهمی را دربارۀ عدالت و اولویت‌بندی خداوند مطرح می‌کند:
▪️حفاظت از بنای مصنوع انسان، اما عدم حفاظت از انسان‌های مخلوق خدا: در حالی که روایت سورۀ فیل بر حفظ کعبه تأکید دارد، تاریخ نشان داده که انسان‌ها همواره در معرض بلاها، بیماری‌ها و فجایع بوده‌اند. اگر خداوند برای حفظ یک بنای سنگی مداخله می‌کند، چرا همین حفاظت را برای انسان‌هایی که آفریده است، اعمال نمی‌کند؟
▪️نمونه‌های فجایع انسانی: بیماری‌های همه‌گیر، قحطی‌ها و جنگ‌های خونین باعث مرگ میلیون‌ها نفر در طول تاریخ شده است. اگر خداوند به‌طور معجزه‌آسا از کعبه دفاع کرد، چرا در برابر فجایع انسانی سکوت کرده است؟

🔶۴. فرضیۀ تفسیر پس‌نگرانه از شکست سپاه ابرهه
🔸از منظر تاریخی، گزارش‌های مستقل غیر اسلامی هیچ اشاره‌ای به حادثۀ نابودی سپاه ابرهه توسط پرندگان سنگ‌انداز ندارند. این موضوع به این فرضیه دامن می‌زند که سورۀ فیل ممکن است یک تفسیر پس‌نگرانه از یک شکست طبیعی باشد:
▪️نبود شواهد تاریخی مستقل: در منابع بیزانسی، حبشی و ایرانی که در آن دوران، وقایع منطقه را ثبت می‌کردند، هیچ اشاره‌ای به چنین حادثه‌ای نشده است. اگر سپاهی عظیم با فیل‌ها به مکه حمله کرده و به‌طور معجزه‌آسا نابود شده بود، حداقل یک منبع مستقل باید به این واقعه اشاره می‌کرد.
▪️شکست بر اثر بیماری یا مشکلات لجستیکی: برخی پژوهشگران معتقدند که سپاه ابرهه ممکن است به دلیل بیماری، کمبود آب یا مشکلات لجستیکی شکست خورده باشد. بعدها، این شکست در ذهن مردم مکه به عنوان یک مداخلۀ الهی تفسیر شده و در قالب سورۀ فیل ثبت شده است.
▪️شباهت با اسطوره‌های کهن: روایت شکست یک سپاه بزرگ توسط عوامل فراطبیعی در اسطوره‌های ملل مختلف دیده می‌شود. داستان‌هایی درباره شکست ارتش‌های بزرگ توسط نیروهای غیبی، بارها در تاریخ تکرار شده‌اند.

https://t.me/dineaqlani
🔴 مذاکرۀ ایران و آمریکا در تحلیل آخرالزمانی‌های ایران
🕰 20 فروردین 1404
10.04.202518:53
🔴 مغالطۀ تبعیض حافظه تاریخی در تعامل ایدئولوژیک با آمریکا
✍️ جعفر نکونام با دستیاری هوش مصنوعی
🕰 ۲۱ فروردین ۱۴۰۴

♦️در میان طیف گسترده مغالطه‌هایی که در گفتمان رسمی جریان دارد، «مغالطۀ تبعیض حافظه تاریخی» از رایج‌ترین و در عین حال پیچیده‌ترین ابزارهایی است که به‌کار گرفته می‌شود؛ به‌ویژه در مسئلۀ تعامل با ایالات متحده آمریکا، این مغالطه نه صرفاً یک خطای شناختی، بلکه بخشی از یک مهندسی حافظه به‌شمار می‌رود؛ مهندسی‌ای که هدف آن تحریف حافظۀ جمعی، جهت‌دهی به افکار عمومی و تثبیت وضعیت تعلیقیِ «نه جنگ، نه صلح» است.
♦️این تبعیض حافظه، نوعی سیاست سیستماتیک در انتخاب، برجسته‌سازی و سرکوب خاطرات تاریخی است؛ سیاستی که طی آن، حافظۀ جمعی ملت نه با تمامیت خود، بلکه با چینشی گزینشی و فاجعه‌محور بازتولید می‌شود. در این بازی حافظه، برخی وقایع تاریخی به‌طور مکرر احضار، و برخی دیگر به عمد فراموش می‌شوند. نتیجه‌اش آن است که ذهن جامعه، تنها خاطراتی خاص را ـ که عموماً حامل تهدید، خیانت یا فروپاشی‌اند ـ به یاد می‌آورد، و دیگر خاطرات که حامل تعامل، ترمیم و بازسازی‌اند، به حاشیه رانده می‌شوند.


📌 1. سازوکار مغالطۀ تبعیض حافظه تاریخی
♦️در گفتمان رسمی، به‌محض طرح موضوع مذاکره یا توافق با آمریکا، بلافاصله وقایعی خاص و فاجعه‌بار به سطح حافظه عمومی فراخوانده می‌شود؛ وقایعی چون:
🔻کودتای ۲۸ مرداد و نقش آمریکا در سرنگونی دولت ملی مصدق
🔻سقوط قذافی پس از معامله هسته‌ای لیبی
🔻اشغال نظامی عراق و بحران پایان‌ناپذیر افغانستان
♦️این وقایع، به‌طور دائمی و هدفمند در رسانه‌های رسمی، خطبه‌های نماز جمعه، بیانیه‌های سیاسی و حتی کتب درسی بازتولید می‌شوند. اما هم‌زمان، حافظۀ تاریخی جامعه نسبت به الگوهای موفق تعامل با غرب به‌شدت سرکوب می‌شود؛ از جمله:
🔻بازسازی کره‌جنوبی پس از جنگ داخلی با اتکا بر پیمان‌های راهبردی با آمریکا
🔻توسعه ژاپن پس از جنگ جهانی دوم در سایۀ توافقات امنیتی با ایالات متحده
🔻همکاری‌های اقتصادی و نظامی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس با غرب
🔻تعامل محدود اما تعیین‌کنندۀ چین با آمریکا در دهۀ ۱۹۷۰ برای خروج از انزوا
♦️فراموشی گزینشی این الگوهای متکثر، همان چیزی است که باید آن را «مغالطۀ تبعیض حافظه تاریخی» نامید؛ یعنی برجسته‌سازی گزینشی وقایع تلخ برای توجیه سیاست‌های تقابلی، و هم‌زمان، حذف نمونه‌های موفق برای محروم‌سازی افکار عمومی از قضاوت عقلانی و تطبیقی.

📌 2. کارکرد ایدئولوژیک مغالطۀ تبعیض حافظه تاریخی
♦️مغالطۀ تبعیض حافظه، صرفاً ابزار تحلیلی نیست، بلکه کارکردی ایدئولوژیک دارد. در گفتمان رسمی، این مغالطه سه کارکرد عمده ایفا می‌کند:
🔻تولید ترس ساختاری از تعامل: جامعه چنان آموزش داده می‌شود که هرگونه تعامل با غرب را معادل تسلیم، خیانت یا فروپاشی تفسیر کند.
🔻مشروع‌سازی تقابل مداوم: سیاست‌های هزینه‌زای تقابل‌محور ـ همچون ادامۀ تحریم، توسعه فعالیت‌های نظامی یا مداخلات منطقه‌ای ـ نه از زاویۀ منافع ملی، بلکه با ارجاع به خاطرات تراژیک توجیه می‌شوند.
🔻تثبیت وضعیت تعلیق و بحران دائمی: این وضعیت خاکستری «نه جنگ، نه صلح» به‌ویژه برای حلقه‌های خاصی از قدرت، سودمند است؛ چرا که بحران، تحریم و دشمن‌سازی، بستر بقای سیاسی آنان را فراهم می‌کند.

📌 3. بازسازی حافظۀ تاریخی در گفتمان پساایدئولوژیک
♦️در گفتمان پساایدئولوژیک، لازم است که حافظۀ تاریخی جامعه، نه بر اساس تحمیل گزینشی، بلکه با رویکرد تحلیلی، تطبیقی و چندلایه بازسازی شود. این گفتمان، بر تقویت عقلانیت استراتژیک و بازخوانی تجربه جهانی متکی است. از این رو، به‌جای ارعاب جامعه با خاطرات تکراری، باید از تجربیات متنوع تاریخی ـ اعم از تلخ و موفق ـ یاد کرد، همچون:
🔻مذاکرات نیکسون با مائو (۱۹۷۲): که سرآغاز خروج چین از انزوا بود
🔻سازوکار بازسازی آلمان و ژاپن پس از جنگ جهانی دوم: مبتنی بر تعامل واقع‌گرایانه با ایالات متحده
🔻مدیریت روابط راهبردی و در عین حال رقابتیِ چین با آمریکا در دهه‌های اخیر
♦️بازخوانی این تجربه‌ها، به بازتعریف «تعامل» کمک می‌کند: نه به‌مثابۀ عقب‌نشینی، بلکه به‌عنوان ابزاری برای بقای هوشمندانه در جهانی چندقطبی و پرریسک.

🔚 4. نتیجه‌گیری: حافظه، ابزار قدرت یا امکان رهایی؟
♦️تا زمانی که حافظۀ جمعی جامعه در گرو مهندسی حافظه و سیاست‌های گزینشی بماند، هیچ تصمیم‌گیری ملی و عقلانی‌ای ممکن نیست. سیاست‌ورزی مبتنی بر ترس، ما را یا به سوی قهرمان‌سازی‌های واهی می‌کشاند، یا به اسارت خاطرات فاجعه‌بار گذشته.
♦️رهایی از این تبعیض حافظه تاریخی، نخستین گام برای عبور از گفتمان ایدئولوژیک و ورود به قلمرو سیاست واقع‌گرایانه است؛ سیاستی که نه مجذوب نوستالژی گذشته است، و نه اسیر کابوس فروپاشی، بلکه بر تحلیل تطبیقی، فهم منافع ملی، و بهره‌گیری هوشمندانه از تجربه جهانی استوار است.

https://t.me/dineaqlani
28.03.202519:52
🌕ارزیابی توصیۀ کارشناس معارف اسلامی رسانۀ ملی به حرز امام جواد(ع)
✍🏾جعفر نکونام با دستیاری هوش مصنوعی
🕰 9 فروردین 1404

🔸حجت‌الاسلام غلامرضا قاسمیان، که نقش کارشناس معارف اسلامی را در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران بر عهده دارد، ادعا کرده است که با بستن حرز امام جواد(ع) بر بازوی دست راست خود، از آسیب جنیان در دوران موسوم به "آخرالزمان" در امان می‌ماند. او همچنین مدعی شده که یهود و صهیونیست‌ها در استفاده از اجنه، سحر و طلسمات تخصص دارند و استفاده از این حرزها برای محافظت توصیه می‌شود. در این یادداشت، این اظهارات ارزیابی شده و پیامدهای منفی ترویج آن‌ها در رسانه ملی بررسی می‌شود.

🔶1. ارزیابی توصیه به حرز از منظر عقل مستقل بشری
🔸عقل مستقل بشری، که بر منطق، شواهد قابل مشاهده و استدلال مبتنی بر تجربه تکیه دارد، ابزار اصلی برای سنجش این ادعاهاست:
▪️وجود جنیان و تهدید آن‌ها: ادعای وجود موجوداتی نامرئی به نام جنیان که در آخرالزمان به انسان‌ها نزدیک می‌شوند تا آسیب برسانند، فاقد هرگونه شواهد تجربی است. عقل بشری، بدون پیش‌فرض‌های دینی، چنین موجوداتی را تنها در حد فرضیه‌های غیرقابل اثبات می‌بیند. هیچ مشاهده علمی یا داده‌ای وجود ندارد که نشان دهد موجوداتی نامرئی در حال تعامل با انسان‌ها هستند یا تهدیدی واقعی ایجاد می‌کنند. این ادعا بیشتر به داستان‌سرایی و تخیل شبیه است تا واقعیتی قابل استناد.
▪️اثربخشی حرز به‌عنوان محافظ: حرز که در اینجا به‌عنوان یک دعای نوشته‌شده معرفی شده، از نظر عقل بشری نمی‌تواند به‌صورت عینی و قابل اندازه‌گیری از انسان در برابر آسیب محافظت کند. اگر قرار بود چنین ابزاری کارکرد واقعی داشته باشد، باید در شرایط کنترل‌شده آزمایش می‌شد و نتایج قابل تکراری ارائه می‌داد. اما هیچ مدرکی از این دست وجود ندارد. در عوض، ممکن است افرادی که به آن باور دارند، به دلیل اعتماد روانی به آن احساس امنیت کنند—پدیده‌ای که در روان‌شناسی به اثر پلاسبو معروف است. این اثر، هرچند در ذهن فرد تأثیر دارد، اما نمی‌تواند به معنای محافظت واقعی در برابر تهدیدات خارجی باشد.
▪️تخصص یهود و صهیونیست‌ها در سحر و اجنه: این ادعا که یهود یا صهیونیست‌ها توانایی ویژه‌ای در استفاده از نیروهای ماورایی دارند، از منظر عقل بشری یک تعمیم بی‌اساس و غیرمنطقی است. این نوع سخنان بیشتر به پیش‌داوری‌های قومی یا سیاسی شباهت دارد تا یک استدلال منطقی، و به نظر می‌رسد برای ایجاد ترس یا دشمن‌سازی مطرح شده باشد.
▪️تناقض درونی ادعاها: اگر حرز واقعاً محافظ است، چرا افرادی که به آن دسترسی داشته‌اند، از جمله خود امام جواد، در برابر آسیب‌ها مصون نمانده‌اند؟ عقل بشری انتظار دارد که یک ابزار محافظتی، نتایج قابل پیش‌بینی و یکسانی داشته باشد. اما تاریخ و تجربه نشان می‌دهد که انسان‌ها، صرف‌نظر از استفاده از چنین ابزارهایی، همچنان در معرض بیماری، مرگ و آسیب‌های طبیعی یا انسانی هستند. این تناقض، ادعای محافظت را زیر سؤال می‌برد و آن را به یک باور غیرقابل دفاع تبدیل می‌کند.

🔶2. پیامدهای منفی ترویج این اظهارات در صدا و سیمای جمهوری اسلامی
🔸وقتی چنین ادعاهایی در رسانه‌ای رسمی مانند صدا و سیما مطرح می‌شود، که مخاطبان گسترده‌ای از اقشار مختلف جامعه دارد، پیامدهای زیر قابل پیش‌بینی است:
▪️ترویج تفکر غیرعلمی و ضدعقلانی: تبلیغ باورهایی که بر پایه شواهد نیستند، ذهن جامعه را از تفکر منطقی و علمی دور می‌کند. در دنیایی که پیشرفت بر اساس دانش و فناوری است، تشویق مردم به تکیه بر ابزارهایی مثل حرز برای حل مشکلات، می‌تواند توانایی آن‌ها را برای مواجهه با چالش‌های واقعی کاهش دهد. این امر به‌ویژه برای نسل جوان، که باید با جهان مدرن تعامل کند، نگران‌کننده است.
▪️کاهش اعتبار رسانه به‌عنوان منبع موثق: رسانه‌ای که ادعاهای غیرقابل اثبات را به‌عنوان حقیقت ارائه می‌دهد، به‌تدریج اعتماد مخاطبانش را از دست می‌دهد. وقتی مردم متوجه شوند که این سخنان با واقعیت‌های قابل مشاهده یا منطق سازگار نیستند، ممکن است نه‌تنها به این برنامه‌ها، بلکه به کل رسانه بی‌اعتماد شوند. این برای نهادی که خود را مرجع رسمی اطلاعات می‌داند، یک آسیب جدی است.
▪️انحراف از مسائل واقعی جامعه: تمرکز بر موضوعاتی مانند جنیان و حرزها، توجه مردم را از مشکلات ملموس مانند اقتصاد، آموزش یا سلامت منحرف می‌کند. در شرایطی که جامعه با چالش‌های عینی روبه‌روست، ترویج راه‌حل‌های خیالی می‌تواند به انفعال و بی‌عملی منجر شود و فرصت حل مسائل واقعی را از بین ببرد.
▪️تضعیف جایگاه عقل در فرهنگ عمومی: وقتی رسانه‌ای رسمی به‌جای تشویق به استدلال و پرسشگری، باورهای غیرمستدل را تبلیغ می‌کند، فرهنگ پرسشگری و تفکر مستقل در جامعه تضعیف می‌شود. این می‌تواند به رشد جامعه‌ای منجر شود که به‌جای جستجوی حقیقت، به دنبال پاسخ‌های ساده و غیرواقعی است.

https://t.me/dineaqlani
06.04.202516:27
🔴 نقد انگارۀ تحمل فشارهای زندگی برای یاری امام زمان(ع)
♦️در حاشیۀ توصیۀ آقای ماندگاری به تحمل فشارهای زندگی برای یاری امام زمان(ع)
✍️ جعفر نکونام با دستیاری هوش مصنوعی
🕰 17 فروردین 1404

♦️ ۱. از کجا معلوم که امام زمان با تحمل فشار اقتصادی یاری می‌شود؟
🔺ادعای ماندگاری مبنی بر اینکه «اگر می‌خواهیم امام زمان را یاری کنیم، باید استقامت کنیم»، مبتنی بر پیش‌فرض‌هایی بی‌اساس است؛ نظیر:
▪️اینکه تحمل فقر و فشار اقتصادی «یاری امام زمان» محسوب می‌شود.
▪️اینکه امام زمان از مردم ایران می‌خواهد، فقر و فشار اقتصادی را «تاب بیاورند» تا ظهورش را تسهیل کنند.
🔺ماندگاری هیچ دلیل نقلی، عقلی، یا تاریخی ندارد که نشان دهد تحمل فشار معیشتی، یاری امام زمان محسوب می‌شود و ظهور او را تسهیل می‌کند.

♦️۲. آیا او یقین دارد که با صبر مردم، ظهور رخ می‌دهد؟
🔺از آنجا که ظهور، امری نادقیق، نامعلوم و غیرقابل پیش‌بینی است، هرگونه ربط دادن آن به کنش‌های اقتصادی روزمره، مصداق آشکار مصادره به مطلوب به شمار می‌رود.
🔻این یک تکنیک آشنا در ادیان ایدئولوژیک است:
وقتی کارآمدی سیاسی زیر سؤال رفت، آن را به امر غیبی ارجاع بده که هیچ‌کس حق پرسش از آن ندارد.


♦️۳. چرا چنین مدعیات بی‌اساسی نهادینه شده‌اند؟
🔺در فقدان موفقیت اقتصادی، سیاسی و بین‌المللی، گفتمان رسمی باید برای استمرار خویش، رنج مردم را «معنادار» کند. هیچ چیزی بهتر از مهدویت و انتظار برای این کار مناسب نیست. این همان کاری است که روحانیان سنتی با ادبیات آخرالزمانی انجام می‌دهند.
🔺در حوزه‌های علمیه، هیچ ساختار ارزیابی معرفتی وجود ندارد که جلوی ادعاهای بی‌پایه را بگیرد. روحانی می‌تواند بدون منبع، بدون تحلیل، و بدون مسئولیت معرفتی، بزرگ‌ترین ادعاها را مطرح کند؛ چون نه از او سند می‌خواهند، نه آزمون‌پذیری، نه بازخواست عمومی.
🔺از آنجا که ساختار جمهوری اسلامی خود را قائم‌مقام امام زمان می‌داند، هرگونه یاری از مردم به نظام، به‌طور ضمنی، «یاری امام زمان» تلقی می‌شود. بنابراین، فریاد زدن در برابر گرانی، اخلال در پروژه الهی به شمار می‌رود و صبر و سکوت، همراهی با امر مقدس معرفی ‌می‌شود.

♦️۴. بر این گفتمان چه نتایجی مترتب می‌شود؟
🔺نابودی عقلانیت دینی: دین به جای منبعی برای عدالت و نقد قدرت، به ابزاری برای تحکیم قدرت بدل می‌گردد.
🔺مردم‌ستیزی در لباس خداپرستی: صدای معترض خاموش می‌شود، آن‌هم به نام دین.

♦️🔚 جمع‌بندی
🔺اظهارات آقای ماندگاری نماد یک نظام گفتمانی است که می‌کوشد با تکیه بر مفاهیم مقدس، از خود رفع مسئولیت کند و فشارهای سیاسی-اقتصادی را به امری دینی بدل سازد. این الگو نه‌تنها از نظر علمی و دینی غیرقابل دفاع است، بلکه از منظر اخلاقی و روان‌شناختی، مضر و خطرناک است.
🔺امروز بیش از هر زمان، نیازمند نقد معرفت‌شناختی روحانیت و بازسازی بنیادهای تفکر دینی بر پایه عقلانیت، تجربه و شفافیت هستیم.

https://t.me/dineaqlani
Войдите, чтобы разблокировать больше функциональности.