"ویراستاری خوشقلم" (دربارهی سایه اقتصادینیا)
شاید بیستسالی بگذرد از آن زمانی که مطالبی از سایه اقتصادینیا را نخست در مجلاتِ ادبی، و بعدها در هیات کتابی ("هم شاعر، هم شعر") خواندم. حقیقتش آن روزها که خودم هنوز جوان بودم، براساسِ وسعتِ دید، پختگیِ نگاه و نیز زبانِ تندرستِ نویسنده، گمانمیکردم ایشان بانویی باشند میانسال. بعدها نیز چندین اثر از ایشان منتشرشد. اغلبِ آنها کوششهایی بود در ارجنهادن بر یکعمر تلاشهای ادبیِ استاد احمد سمیعی گیلانی: "به دانش بزرگ و به همت بلند" (ارجنامه) و "گلگشتهای ادبی و زبانی (مجموعه مقالات). سالهای اخیر نیز این دوستدارِ صادق و عاشقِ یکدله، طرفِ گفتگویی بلند با استاد شدند و خاطراتِ ادبی و سیاسیِ ایشان را ثبت و ضبط و ماندگار ساختند.
اقتصادینیا پیشتر ویراستارِ مراکزی همچون مرکز نشر دانشگاهی و فرهنگستان زبان و ادب بوده. ازهمینرو قلمی شستهرفته و موجزنویس دارد. قلمی زیبا و نثری بیبزک. به گمانام درخششِ نثرِ ایشان، نخست و بیشتر با مطالبی کوتاه دربارهی نکاتِ نگارشی و زبانی آغاز شد. این مطالبِ جستارگونه که اغلب به بهانه یا مناسبتی زبانی و ویرایشی طرحمیشود، بهتدریج با مهارتِ مثالزدنی نویسنده به جستارهای جاندارِ ادبی و گاه اجتماعی و فرهنگی ارتقاءمییابد. خوشبختانه بخشی از این مطالب اخیراً در کتابی با عنوان زیبای "له و علیه نگارش" گردهمآمده. کتاب، همچون اثرِ استاد ضیاء موحّد ("البته واضح و مبرهن است که ...") عنوانِ زیبا و جذابی نیز دارد. همین حُسنِ انتخاب در عنوان، خود دریچهای دلگشا و دعوتی است گرم برای مهمانی بر خوانی بیدریغ.
چنانکه آمد اقتصادینیا مهارتی مثالزدنی دارد در طرحِ مطلبی ساده و گاه دمدستی بهمثابهِ نقطهی عزیمت، و درنهایت راهبردن از آن نقطه به بررسیِ معضلی ادبی و فرهنگی. اغلبِ نوشتههای ایشان با مسائلِ مبتلابه و مباحثِ روزمره پیوندی دارد. نویسنده گاه به مباحثِ بینارشتهای (عوالمِ سیاست و اجتماع و روانشناسی و فرهنگِ عمومی) نیز سرکمیکشد. و البته این مهارت را دارد که به ورطهی روزمرگی درنلغزد. ازهمینرو اغلبِ این نوشتهها را پژوهشهایی در حوزهی مطالعاتِ فرهنگی نیز میتوان بهشمارآورد.
زبانِ این نوشتهها، گرچه سهل و خوشخوان و حتی گاه سُکرآور است اما هرگز ولنگارانه نیست و شلنگانداز و حتی قلمانداز بر کاغذنیامده.
و این خوشخوانی و سکرآوریِ در نثر، عنصرِ مغتنمی در نقدها و بررسیهای ایشان است. "لذتِ متن"ی که امثالِ رولان بارت از آن سخنمیگویند از بسیاری از جستارهای اقتصادینیا نصیبِ مخاطب میشود. لحنِ این جستارها نیز اغلب جسورانه و درعینحال حسابشده است. نویسنده میکوشد در ارزیابیهایش، هوشیارانه و جستجوگرانه به جمیعِ جوانب بیندیشد و بیگداربهآبنزند. اقتصادینیا قلمی بیباک دارد اما هرگز هتّاکانه نمینویسد. نیش و نوش را توامان دارد و جانبِ انصاف را فرونمیگذارد. اینگونه نثرِ جسور و جاندار، خوشبختانه در میانِ جستارنویسانِ ادبی و فرهنگیِ این سالها نمونهها و نمایندگانی دارد. نویسندگانی که بدونِ مقدمهچینیهای ملالآور، یکراست سرِ اصلِ مطلب میروند؛ موجز و مفید مینویسند و اغلب ره به سرمنزلِ مقصود میبرند.
اینها البته الزاماً به این معنا نیست که نویسنده با همهی نظرها و نقدهای خانم اقتصادینیا موافق است.
اقتصادینیا اینروزها کمتر مینویسد. قلمش نویساتر باد!
@azgozashtevaaknoon