
𝗚𝗿𝗮𝛎𝗲𝗸𝛊𝘀𝘀 (rest)
و من، میان تمام اتفاقهای جهان، تو را انتخاب کردم؛ بیآنکه بدانی، بیآنکه بپرسی…
در دل، در متن، در تمامِ بیصدا گفتنها.
ㅤ ㅤ
@xericxxBot
در دل، در متن، در تمامِ بیصدا گفتنها.
ㅤ ㅤ
@xericxxBot
Рейтинг TGlist
0
0
ТипПубличный
Верификация
Не верифицированныйДоверенность
Не провернныйРасположение
ЯзыкДругой
Дата создания каналаJan 31, 2025
Добавлено на TGlist
Feb 06, 2025Последние публикации в группе "𝗚𝗿𝗮𝛎𝗲𝗸𝛊𝘀𝘀 (rest)"
07.04.202517:01
06.04.202513:53
جواب چلنج رو سعی میکنم تا آخر هفته قرار بدم. پاک نکنید تگاتون سیو نیست.
06.04.202513:35
06.04.202513:35
@xerixcxx
06.04.202513:35
06.04.202513:34
قبلا نتونستم فور بزنم، ولی هرسه تاشونو خوندم. داستان قشنگی بود، خسته نباشی.
post.reposted:
اوژنیِ ناپلئوט

06.04.202513:34
بدون لحظهاے درنگ، بہ سمت انتهاے ڪافہ رفتند. همان انبار متروڪهاے ڪہ حتے موقع بازسازے هم بیاهمیت بہ نظر رسیدہ بود.
𝐭𝐚𝐩 𝐭𝐨 𝐫𝐞𝐚𝐝
𝐭𝐚𝐩 𝐭𝐨 𝐫𝐞𝐚𝐝


post.reposted:
اوژنیِ ناپلئوט

06.04.202513:34
ڪافهاے ڪہ با رؤیا ساختہ شد، حالا در قلب یڪ بازے خطرناڪ قرار گرفتہ است.
𝐭𝐚𝐩 𝐭𝐨 𝐫𝐞𝐚𝐝
𝐭𝐚𝐩 𝐭𝐨 𝐫𝐞𝐚𝐝


post.reposted:
اوژنیِ ناپلئوט

06.04.202513:34
باران بہ آرامے روے شیشهے پنجرہ مینشست و فضاے ڪافہ را گرمتر از قبل میڪرد. تهیونگ دستش را دراز ڪرد و انگشتان جونگڪوڪ را میان دستانش گرفت. گرمای گرماے دستهاے تهیونگ، بیقرارے دلش را از بین برد." همہ چیز قرارہ بهتر بشه، مگہ نه؟"
𝐭𝐚𝐩 𝐭𝐨 𝐫𝐞𝐚𝐝
𝐭𝐚𝐩 𝐭𝐨 𝐫𝐞𝐚𝐝


06.04.202511:32
06.04.202511:32
محشر بود، خسته نباشی.
post.reposted:
.ᐟدفترِکاهـے

06.04.202511:11
هر آن دم که میزدم که جویای حالت شوم
آن من بودم که تنها تر در گوشه ای از خاکستر ِ قلبی که برایت یک روز میتپید پرت میشدم .
مگر نوای عاشقی دردِ همه را تسکین نمیداد؟!
مگر نوای عاشقی زخم های قلب را درمان نمیکرد ؟!
مگر نوای عاشقی کینه های حاصل از دلتنگی معشوق را به وقت هر روز و شب شفا نمیداد ؟!
مگر نوای عاشقی قفل تنهایی قلب را در هم نمیشکست؟!
نوای عاشقی کافی نبود ؟
نوای عاشقی شاعران که از درد فراغ یار برای پرندگان پر شکسته مینواختند کافی نبود ؟
ندیدی ونخواستی و نشد؟
همه چیز را به نفرت ترجیح دادی و عشق را نخواستی
همه چیز را به تنهایی ترجیح دادی وعشق را نخواستی
همه چیز را به خاکستر شدن احساسات ترجیح دادی و عشق را....
عشق را که هم درد داشت و هم درمان عزیزکرده!
آن من بودم که تنها تر در گوشه ای از خاکستر ِ قلبی که برایت یک روز میتپید پرت میشدم .
مگر نوای عاشقی دردِ همه را تسکین نمیداد؟!
مگر نوای عاشقی زخم های قلب را درمان نمیکرد ؟!
مگر نوای عاشقی کینه های حاصل از دلتنگی معشوق را به وقت هر روز و شب شفا نمیداد ؟!
مگر نوای عاشقی قفل تنهایی قلب را در هم نمیشکست؟!
نوای عاشقی کافی نبود ؟
نوای عاشقی شاعران که از درد فراغ یار برای پرندگان پر شکسته مینواختند کافی نبود ؟
ندیدی ونخواستی و نشد؟
عشق تمام و کمال برایت فرستادم که ای کاش دستم میشکست و قلمم را به رقص نوشتن حرکت نمیدادم و از عشقی که برایت داشتم جوهرم را تمام نمیکردم و اشک های حاصل از هر خطی که مینوشتم را روی دفتر کاهی نمیریختمعشق مگر قلب سرد و زمستانی را به نوبهار ِ جاودان تبدیل نمیکرد ؟
همه چیز را به نفرت ترجیح دادی و عشق را نخواستی
همه چیز را به تنهایی ترجیح دادی وعشق را نخواستی
همه چیز را به خاکستر شدن احساسات ترجیح دادی و عشق را....
عشق را که هم درد داشت و هم درمان عزیزکرده!


05.04.202519:14
05.04.202519:07
بشدت جذابه،منتظرشیم
post.reposted:
𝛅𝖺𝗍𝖺𑜑'𝗌 𝔩𝛜𝗀𝖺𝖼𝛙

05.04.202519:07
⭒ولی یکی از زخمها هیچوقت خوب نشد!
↬◈﹛#𝖣𝖠𝖱𝖪𝖬𝖤𝖬𝖮𝖱𝖨𝖲𝖤﹜
زخمی که تو دیدار آخر رو قلبم افتاده بود و حتی جرئت این رو نداشتم که بهش دست بزنم؛ چه برسه به درمانش!┈─┈─┈─┈─┈─┈─┈─ ᴄᴏᴍɪɴɢ ꜱᴏᴏɴ..
به محض لمس شدنش، زخم سرباز میکرد و اتفاقات فیلم میشدن جلوی چشمام.
زخمی که تا آخر عمر باهام موند و شد تقاصم!
↬◈﹛#𝖣𝖠𝖱𝖪𝖬𝖤𝖬𝖮𝖱𝖨𝖲𝖤﹜
Рекорды
04.04.202523:59
449Подписчиков21.02.202512:47
100Индекс цитирования06.02.202517:38
54Охват одного поста03.02.202523:59
52Охват рекламного поста20.03.202521:04
140.00%ER06.02.202517:38
29.35%ERRВойдите, чтобы разблокировать больше функциональности.