Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
سیمرغ avatar

سیمرغ

آن گاه که رهبران خردمند دنباله‌روی ایدۀ نابِ برآمده از دلِ تاریخ و جغرافیا می‌گردند٬ کلان استراتژی زاده می‌شود. برآمدن کلان استراتژی سرآغاز طرح و پاسخ به پرسش «که هستیم» و «به کجا باید رویم» است و همواره در لحظات تاريك تاريخ يک ملت ظهور می‌کند.
Рейтинг TGlist
0
0
ТипПубличный
Верификация
Не верифицированный
Доверенность
Не провернный
РасположениеІран
ЯзыкДругой
Дата создания каналаJul 05, 2020
Добавлено на TGlist
Dec 07, 2024

Последние публикации в группе "سیمرغ"

سه هفته پیش، بخت آن را یافتم که گامی در دل یکی از کانون‌های دیرپای کار و داد و ستد جهان نهم: بازار سهام نیویورک (NYSE)، قلب تپنده وال‌استریت، نبض سرمایه‌داری نوین، و یکی از مهم‌ترین صحنه‌های نمایش قدرت سرمایه در جهان.

اینجا، در ژرفای خیابان وال‌ستریت، ساختمانی است استوار و پرشکوه، که نه تنها چشم‌اندازی از شتاب سرمایه، که بازتابی است از بیش از دو سده داستان‌سرایی مردمانی خطرپذیر در میدان بازرگانی.

آغاز این راه به سال ۱۷۹۲ بازمی‌گردد؛ روزی که بیست‌وچهار بازرگان در سایه‌ی درختی به‌نام «باتنوود» (نوعی نارون)، بر سنگ‌فرش خیابان، پیمانی نانوشته بستند و با امضای آن «پیمان باتنوود»، پایه‌گذار یکی از پُرنفوذترین بازارهای مالی جهان شدند. آن روز، چه بسا نمی‌دانستند که روزی پایه‌گذار شبکه‌ای جهانی با هزاران شرکت و میلیاردها دلار سرمایه گردند.

بورس نیویورک تنها یک مرکز مالی و جایی برای خرید و فروش نیست؛ بل تجسمی‌ست از رؤیاهای جمعی، تصمیم‌های سرنوشت‌ساز، و نبض بی‌وقفه‌ی اقتصاد جهانی. آیینه‌ایست از جان‌مایه‌ی تمدنی که سود، خطر، خِرَد و گاه آزمندی را در هم می‌تند و مکانی است که در آن هر ثانیه معنا دارد و هر صدا پژواکی از آینده است.

در تالار دادوستد نیویورک، هر تپش نور و هر جهش اَعداد، نشان از هزاران اندیشه و ریسک، بیم و امید، و تصمیم‌ و کنش‌هایی دارد که سرنوشت بنگاه‌ها و گاه کشورها را دگرگون می‌کند. آن‌جا را می‌توان «چکاد آرام و ناآرامی» نامید؛ جایی که پول، زمان، و سیاست در سکوتی آهنین، با یکدیگر می‌رقصند.

اگر پایتان به نیویورک گشوده شد و گذارتان به منهتن افتاد، دیدار از این زیارتگه سرمایه‌داری را فرو مگذارید و دیدار از وال‌استریت را نه همچو جاذبه‌ای شهری، که آوردگاه نبردهای بی‌صدای قدرت و پول از یاد مبرید.

@Iran_simorgh
چه کسی گمان می‌کرد که تنها یک دهه پس از امضای ‎#برجام جدی‌ترین حامی گفتگوهای ایرانی-آمریکایی در ریاض نشسته باشد؟ چه بسا هراس فزاینده ‎#بن_سلمان از ‎#نظم_نوین_منطقه‌ای مُهر پایانی بر سیاست دیرین سعودی در ‎#ایران_زدایی از منطقه زند. دینامیک و پویایی سیاست در خاورمیانه را دستکم نگیریم!

@Iran_simorgh
و یا در جهت مخالف ، با عدم پذیرش این پیامد ناخواسته گسترش تجارت جهانی بواسطه گسترش امنیت توسط هژمونی ایالات متحده در تاریخ جهانی و اکثریت یافتن غیر آمریکایی ها در قطب تولید ثروت ، با این پیآمد ناخواسته گسترش قدرت خود به ستیز برخیزد و مانع انتقال قطب تولید ثروت از ایالات متحده به شرق آسیا و خارج از ایالات متحده گردد و با قدرت سخت خود در مسیر تجارت جهانی مانع از تحقق «جهان پسا آمریکا » و پایان قدرت برتر خود در تولید ثروت در تاریخ جهانی شود ؛
پیروزی جکسونیسم ترامپ با شعار «اول آمریکا » در ۲۰۲۵ نشان می دهد که آمریکاییان راه دوم ، یعنی راه مقابله و ستیز با پیآمد های ناخواسته گسترش تجارت جهانی را برگزیده اند و اعمال تعرفه های بازرگانی بر حتی اتحادیه اروپا و کانادا و مکزیک و الحاق گریئلند به ایالات متحده و پایان دوره مماشات با جمهوری اسلامی دوم و اصرار بر آغاز فرآیند «عادی سازی » جمهوری اسلامی دوم و پایان امت گرایی و... همه نشان از تصمیم گیری بر حفظ جایگاه هژمونیک ایالات متحده و مقابله با از دست دادن جایگاه تولید ثروت در تجارت جهانی به شرق آسیا می باشد .
ولی این پرسش همچنان به جای خود باقی می ماند که :
آیا ایالات متحده به عنوان یک امپراطوری می تواند با حفظ ماهیت آنتاگونیستی خود در تاریخ جهانی از سرنوشت مختوم امپراطوری روم در قرون سوم و چهارم میلادی اجتناب کند ؟
آیا آنتاگونیست بین آمریکا با غیر آمریکایی در امپراطوری ایالات متحده و شعار «اول آمریکا »جکسونیسم ترامپ میتواند فرجام تاریخی متفاوت از انتاگونیسم بین شهروندان روم با اتباع غیر شهروند روم چون بربرها و ژرمن ها و اعراب و ‌... در بستر تاریخی امپراطوری روم داشته باشد؟


@Iran_simorgh
دکتر عادل نعمتی
دکتری علوم سیاسی، دانشگاه شیراز

جکسونیسم ترامپ: برآمده از انتاگونیسم/تضاد غیر قابل رفع در بستر تاریخی ایالات متحده به عنوان یک امپراطوری


امپراطوری روم (روم دوم) نتیجه ضروری ماهیت تاریخی جمهوری روم (روم اول ) بود ، ماهیت تاریخ پایه ی که بر بنیاد آنتاگونیست و تضاد غیر قابل رفع بین شهروندان روم و قبایل و اقوام غیر شهروند روم چون بربرها و ژرمن ها و اعراب و .... استوار و شاکله بندی شده بود ؛
همین تضاد با انتاگونیسم بین شهروندان روم با اتباع غیر شهروند روم باعث ضرورت و اجتناب ناپذیر شدن فروپاشی جمهوری روم در قرن اول پیش از میلاد شده بود .
امپراطوری روم(روم دوم) از دل این انتاگونیسم شکل گرفت و کاتالیزوری برای گسترش ژئوپلتیکی امپراطوری روم به سرتاسر جهان مدیترانه ای تا قرن دوم میلادی گردید .
ولی در قرن دوم میلادی بعد از اشباع ژئوپلتیکی مرزهای امپراتوری روم این واحد ژئوپلتیکی با یک «بزنگاه تاریخی/نقطه عطف تاریخی » روبرو شد :
از یک سو ، گسترش ژئوپلتیکی مرزهای امپراتوری روم به سرتاسر دنیا مدیترانه ای باعث شده بود که اتباع غیر شهروند روم چون بربرها در شمال آفریقا و اعراب در ایالت های شرقی و قبایل ژرمنی در شمال اکثریت را در امپراطوری روم بدست بیاورند و خواهان حقوق شهروندی برابر با شهروندان روم در ساختار امپراطوری روم شوند ، و از سوی دیگر و در جهت مخالف ، ماهیت تاریخ پایه امپراطوری روم (روم دوم ) قرار داشت که بر بنیاد آنتاگونیست و تضاد بین شهروندان روم با اتباع غیر شهروند روم مفصل بندی گردیده بود و بدون این تضاد بین شهروندان روم با اتباع غیر شهروند روم دیگر هویت تاریخی به نام امپراطوری روم در تاریخ جهانی وجود نداشت ؛
این بزنگاه تاریخی در قرن دوم میلادی در امپراطوری روم سرآغاز شکاف ها و درگیری های تاریخی در قرون سوم و چهارم میلادی در بستر تاریخی امپراطوری روم گردید ، که نتیجه آن فروپاشی وحدت جغرافیا سرزمینی امپراطوری روم و سرانجام تسخیر روم توسط قبایل ژرمنی و جانشین شدن امپراطوری بیزانس (به عنوان روم سوم ) در تاریخ جهانی و در حوزه دریایی مدیترانه گردید ؛
ایالات متحده بعد از جنگ جهانی دوم به عنوان جانشین بریتانیا به عنوان قدرت هژمونیک غرب در قالب رهبری امپراطوری دریایی تجارت محور غربی با پشتوانه تسلط بر آبراه ها و تنگه های راهبردی ماهیت خود را همچون کهن الگوی تاریخی خود یعنی امپراطوری روم (یا روم دوم) بر پایه و بنیاد یک امپراطوری مفصل بندی نموده است .
امپراطوری دریایی ایالات متحده ،همچون کهن الگوی خود در تاریخ یعنی امپراطوری روم در قرن دوم میلادی ، در اوایل قرن بیست و یکم، پس از پیروزی در جنگ سرد ، توانست موجی از جهانی شدن تجارت و بازرگانی را در سطح سیاره ای و جهانی از طریق تجارت دریایی بواسطه امنیتی که نیروهای دریایی و هوایی استراتژیک ایالات متحده در مسیر تجارت جهانی در مسیر تجارت دریایی ایجاد و بوجود آورده بودند شکل بدهند .
ولی همین گسترش تجارت دریایی بواسطه قدرت هژمونی ایالات متحده بر مسیرهای تجارت جهانی باعث ایجاد یک «بزنگاه تاریخی/نقطه عطف تاریخی » در بستر تاریخی امپراطوری دریایی ایالات متحده در قرن بیست و یکم شود :
از یک سو ، گسترش تجارت جهانی و جهانی شدن اقتصاد و بازرگانی در سطح سیاره ای بعد از پیروزی در جنگ سرد و هژمونی ایالات متحده باعث ظهور چین و هند و آمریکا لاتین و کشورهای جنوب شرقی آسیا در صحنه تجارت جهانی گردیده و باعث چرخش قطب تولید ثروت از ایالات متحده به شرق دور گردیده که این امر یعنی اکثریت یافتن غیر آمریکایی ها در تجارت جهانی بر آمریکایی ها شده است ،و از سوی دیگر ، ماهیت تاریخ پایه امپراطوری تجارت دریایی ایالات متحده قرار دارد که بر بنیاد تضاد بین «جهان شهر » آمریکایی بر غیر آمریکایی مفصل بندی شده است و این نیروهای دریایی و هوایی امپراتوری دریایی ایالات متحده به عنوان قدرت هژمونیک غرب هستند که امنیت مسیرهای تجارت جهانی در دریا و اقیانوس را تامین می کنند ؛
این تضاد امپراطوری دریایی ایالات متحده در قرن بیست و یکم همچون کهن الگوی تاریخی اش یعنی تضاد و آنتاگونیست امپراطوری روم در قرن دوم میلادی بزرگترین بزنگاه تاریخی روبرو کارگزار آمریکایی در اکنون تاریخی می باشد ، که او را در « سالهای تصمیم » قرار داده است که :
آیا باید نتیجه و پیآمد ناخواسته گسترش تجارت جهانی بواسطه گسترش امنیت مسیر های تجارت جهانی توسط نیروهای دریایی و هوایی ایالات متحده را بپذیرد و با جهان «پسا آمریکا » که در آن غیر آمریکایی ها در تجارت و بازرگانی به اکثریت تاریخی دست پیدا کردند خود را منطبق سازد و با این جهان جدید که بواسطه قدرت هژمونیک خودش آن را بوجود آورده است در تاریخ جهانی انطباق پذیر گردد ، که در این صورت آغاز پایان امپراتوری دریایی ایالات متحده در تاریخ جهانی را پذیرفته است
اهداف سیاست خارجی رهبران را از تحلیل روانشناسانه و شناخت ‎#رقیب_ذهنی آنان دریابیم. اولویت اصلی اینان دستیابی به نسخه ارتقا یافته دستاوردهای رقبایِ ذهنی خود است. هر چند که روندهای ژئوپلیتیکی، شرایط ناهمسان اقتصادی و بازیگری کنشگران داخلی-خارجی می‌تواند در این مسیر اختلال ایجاد کند!

https://x.com/arashreisi/status/1909645343802679539?t=tIQRe71mMfhoridMX7gMDw&s=19

@Iran_simorgh
‏دو‌ سال پس از اخراج از دانشگاه تهران، دیروز به دانشگاه هاروارد پیوستم. همزمان همکاری با دانشگاه ال.اس.ای را نیز حفظ کرده‌ام. امید که بتوانم در راستای ‎#ایران و منافع ‎#ملت_ایران گام بردارم.

ولی ای کاش دانشگاه تهران اجازه می‌داد تا در خدمت جوانان ایران باشم.

نشد؛ نگذاشتند که بشود!

https://x.com/arashreisi/status/1907469684464931049?t=Vugkv_nKJrRL7-kDHk7Oww&s=19

@Iran_simorgh
گفته ‎#روبیو مبنی بر اینکه «واشنگتن اجازه نمی‌دهد روسیه به شریک کوچکتر دائمی چین تبدیل شود» به تلاش برای مدیریت اوراسیا با ابزارهای ژئوپلیتیکی اشاره دارد؛ تلاشی برای جلوگیری از اتحاد قدرت هارتلندی روسی با ریملند شرقی چینی؛ راهبردی برگرفته از ‎#ماهان و ‎#مکیندر تا ‎#برژینسکی و ‎#برندز.

@Iran_simorgh
هشدار داده شد تا اینکه اتحاد نامقدس ‎#امت_گرایی و ‎#قوم_گرایی را در روزهای گذشته دیدید؛ اتحادی بر پایه ‎#نفرت_از_ایران

اولی دفاع از امت را مهمتر از دفاع از ایران و ملت ایران می‌بیند، دومی ایران و ملت ایران را جعلی می‌خواند

نمی‌دانند:
«هر که با ایران و ملت ایران درافتاد، ورافتاد!»

@Iran_simorgh
پس از تهدیدات ‎#هاکان_فیدان علیه ایران، دیروز ‎#اردوغان گفت: «از سوریه تا غزه، از حلب تا تبریز، از موصل تا قدس، شهدا از چهار گوشه جغرافیای معنوی‌مان در چناق قلعه در کنار هم آرمیده‌اند.»

به نظر شما چرا اردوغان به شهر ایرانی ‎#تبریز اشاره کرد؟ هنوز «گروه‌های داخلی کشورتان» مشخص نشده؟

@Iran_simorgh
بنیان ‎#کشور_تمدن بر پایه نژاد، زبان، خون و دین نیست؛ بلکه بر پایه تداوم فرهنگ ملی و تاریخ مشترک است. این بدین معناست که در کشور-تمدن امر ناب وجود ندارد. از این رو، ‎#امت_گرایی و ‎#قوم_گرایی در ایران تداوم نخواهد داشت. شگفت اینکه، ایران کهن‌ترین کشور-تمدن است و آمریکا جوان‌ترینِ آن!

https://x.com/arashreisi/status/1904115063037874478?t=6qpfSi5WRhyW_gXD_WbNKA&s=19

@Iran_simorgh
شوق روزافزون ایرانیان در گرامیداشت ‎#نوروز    نشان از آن دارد که ‎#امر_ایرانی به آستانه در رسیده؛ چشم براهِ دق‌البابش باشیم که سایه ‎#سیمرغ_ایران بر فلات ایران گسترانده شده.

‎#سیمرغ نمادِ ملکوت است و واصلِ لاهوت و ناسوت؛ آغاز است و پایان؛ ‎#صفیر_سیمرغ را دریابیم که سیمرغ خودِ ایران است!


https://x.com/arashreisi/status/1903025143397425332?t=bdpACvOkgBMOSNhpMLqELQ&s=19


@Iran_simorgh
۱۴۲ سال پیش در چنین روزی سلطان مراد میرزا #حسام_السلطنه فاتح هرات چشم از جهان فروبست.

پسر سیزدهم شاهزاده #عباس_میرزا بود و حاکم خراسان. پس از سال‌ها توانست شورش محمدحسن خان سالار را در ۹ اردیبهشت ۱۲۲۹ درهم کوبد. در ۱۲۳۰ خورشیدی نیز قشون محمدامین‌خان ، حاکم خیوه، را که چشم به مرو و سرخس، شرقی‌ترین شهرهای ایران آن زمان، دوخته بود خرد کند و ترکمانان به خیوه گریختند.

شاهکارش اما بازپسگیری هرات از دست نیروهای شورشی افغان بود که به اشارت بریتانیا در هند سر به طغیان برداشته بودند. سپاه ایران اما به فرماندهی سلطان مراد میرزا شهر را ۳ آبان ۱۲۳۵ فتح کرد.

بریتانیا اما از بازپسگیری این شهر همیشه ایرانی خراسان برافروخته بود. پس به درباره قجر التیماتیومی برای خروج سپاه ایران از هرات داد.

شاه سودای درخواست کمک از روسیه تزاری را داشت ولی مسکو خود گرفتار تبعات ویرانگر جنگ کریمه بود و زخم خورده از شکست در برابر نیروهای بریتانیایی-فرانسوی در حمایت از مرد بیمار اروپا، خلافت عثمانی!

شاه به پاریس گرایش نشان داد و از ناپلئون سوم امپراتور فرانسه، برای حل اختلاف میان ایران و انگلیس درخواست کمک کرد و حتی نشان شیر و خورشید، تمثال همایون و چندین مروارید برای وی فرستاد. فرانسه امابه گرفتاری ایران وقعی ننهاد.

ایران حتی کوشید تا با آمریکا پیمان دوستی بندد و اهرمی برای اعمال فشار بر انگلیس بیابد. شاه آمریکا را به برپایی پایگاه‌های نظامی در خلیج فارس تشویق کرد، اما آن کشور تمایلی نشان نداد و حتی تقاضای شاه در باب کمک مالی هم نادیده گرفته شد.

ایران دگربار در بزنگاهی تاریخی تنها ماند. تاریخ بارها #تنهایی_استراتژیک ایران را نشان داده است!

در میانه تنهایی ایران، بریتانیا جزیره خارک را تسخیر کرد و اندکی بعد، علیرغم دلاوری احمد خان تنگستانی، بندر بوشهر را تسخیر کرد. سپس جنوب خوزستان را گرفته و در نبرد خوشاب نیروهای ایرانی را درهم‌شکستند.

حسام‌السلطنه اما ضمن ارسال فتح‌نامه هرات، عریضه‌ای را به شخص شاه نوشت که شورش سپاهیان هند شروع شده اگر اجازه می‌فرمایید با همین قشونی که همراه دارم به هندوستان بروم.

#میرزا_آقا_خان_نوری در نزد شاه بدگویی کرد و زنهار داد اگر حسام‌‌السلطنه به هندوستان برود، تاج و تخت ایران را هم به رایگان به دست خواهد آورد.

حسام‌السلطنه اما دل در گروی ایران داشت. پس قاصدها فرستاد و فریادها کرد:

«شورش سپاهیان هند شروع شده است. هرچه از انگلیسیها بخواهید، خواهند داد. بیدار باشید. مفت نبازید!»

شاه اما در حساس‌ترین لحظات، بیشترین امتیاز را به ناتوان‌ترین بریتانیا داد.

@Iran_simorgh
برای نخستین بار ریاض در بیانیه‌ای گزنده از پیشنهاد ترامپ در اسکان فلسطینیان در ‌خاک عربستان انتقاد کرد. در میانه هماوردطلبی اسرائیل در شرق مدیترانه و افتادن سوریه عرب در دامان ترکیه، سعودی از ‎#معماری_نوین_منطقه ‎#New_Regional_Architecture هراسیده. آیا سکوت در سوریه پایدار می‌ماند؟

https://x.com/arashreisi/status/1890355372084310357?t=nzVzvj7_lUucE4awFIKJIw&s=19

@Iran_simorgh

Рекорды

22.04.202523:59
3.3KПодписчиков
31.03.202523:59
200Индекс цитирования
23.12.202402:27
22.3KОхват одного поста
23.12.202402:27
22.3KОхват рекламного поста
28.03.202523:59
9.81%ER
23.12.202402:27
856.81%ERR

Развитие

Подписчиков
Индекс цитирования
Охват 1 поста
Охват рекламного поста
ER
ERR
JAN '25FEB '25MAR '25APR '25

Популярные публикации سیمرغ

02.04.202516:27
‏دو‌ سال پس از اخراج از دانشگاه تهران، دیروز به دانشگاه هاروارد پیوستم. همزمان همکاری با دانشگاه ال.اس.ای را نیز حفظ کرده‌ام. امید که بتوانم در راستای ‎#ایران و منافع ‎#ملت_ایران گام بردارم.

ولی ای کاش دانشگاه تهران اجازه می‌داد تا در خدمت جوانان ایران باشم.

نشد؛ نگذاشتند که بشود!

https://x.com/arashreisi/status/1907469684464931049?t=Vugkv_nKJrRL7-kDHk7Oww&s=19

@Iran_simorgh
هشدار داده شد تا اینکه اتحاد نامقدس ‎#امت_گرایی و ‎#قوم_گرایی را در روزهای گذشته دیدید؛ اتحادی بر پایه ‎#نفرت_از_ایران

اولی دفاع از امت را مهمتر از دفاع از ایران و ملت ایران می‌بیند، دومی ایران و ملت ایران را جعلی می‌خواند

نمی‌دانند:
«هر که با ایران و ملت ایران درافتاد، ورافتاد!»

@Iran_simorgh
10.04.202504:18
و یا در جهت مخالف ، با عدم پذیرش این پیامد ناخواسته گسترش تجارت جهانی بواسطه گسترش امنیت توسط هژمونی ایالات متحده در تاریخ جهانی و اکثریت یافتن غیر آمریکایی ها در قطب تولید ثروت ، با این پیآمد ناخواسته گسترش قدرت خود به ستیز برخیزد و مانع انتقال قطب تولید ثروت از ایالات متحده به شرق آسیا و خارج از ایالات متحده گردد و با قدرت سخت خود در مسیر تجارت جهانی مانع از تحقق «جهان پسا آمریکا » و پایان قدرت برتر خود در تولید ثروت در تاریخ جهانی شود ؛
پیروزی جکسونیسم ترامپ با شعار «اول آمریکا » در ۲۰۲۵ نشان می دهد که آمریکاییان راه دوم ، یعنی راه مقابله و ستیز با پیآمد های ناخواسته گسترش تجارت جهانی را برگزیده اند و اعمال تعرفه های بازرگانی بر حتی اتحادیه اروپا و کانادا و مکزیک و الحاق گریئلند به ایالات متحده و پایان دوره مماشات با جمهوری اسلامی دوم و اصرار بر آغاز فرآیند «عادی سازی » جمهوری اسلامی دوم و پایان امت گرایی و... همه نشان از تصمیم گیری بر حفظ جایگاه هژمونیک ایالات متحده و مقابله با از دست دادن جایگاه تولید ثروت در تجارت جهانی به شرق آسیا می باشد .
ولی این پرسش همچنان به جای خود باقی می ماند که :
آیا ایالات متحده به عنوان یک امپراطوری می تواند با حفظ ماهیت آنتاگونیستی خود در تاریخ جهانی از سرنوشت مختوم امپراطوری روم در قرون سوم و چهارم میلادی اجتناب کند ؟
آیا آنتاگونیست بین آمریکا با غیر آمریکایی در امپراطوری ایالات متحده و شعار «اول آمریکا »جکسونیسم ترامپ میتواند فرجام تاریخی متفاوت از انتاگونیسم بین شهروندان روم با اتباع غیر شهروند روم چون بربرها و ژرمن ها و اعراب و ‌... در بستر تاریخی امپراطوری روم داشته باشد؟


@Iran_simorgh
10.04.202504:18
دکتر عادل نعمتی
دکتری علوم سیاسی، دانشگاه شیراز

جکسونیسم ترامپ: برآمده از انتاگونیسم/تضاد غیر قابل رفع در بستر تاریخی ایالات متحده به عنوان یک امپراطوری


امپراطوری روم (روم دوم) نتیجه ضروری ماهیت تاریخی جمهوری روم (روم اول ) بود ، ماهیت تاریخ پایه ی که بر بنیاد آنتاگونیست و تضاد غیر قابل رفع بین شهروندان روم و قبایل و اقوام غیر شهروند روم چون بربرها و ژرمن ها و اعراب و .... استوار و شاکله بندی شده بود ؛
همین تضاد با انتاگونیسم بین شهروندان روم با اتباع غیر شهروند روم باعث ضرورت و اجتناب ناپذیر شدن فروپاشی جمهوری روم در قرن اول پیش از میلاد شده بود .
امپراطوری روم(روم دوم) از دل این انتاگونیسم شکل گرفت و کاتالیزوری برای گسترش ژئوپلتیکی امپراطوری روم به سرتاسر جهان مدیترانه ای تا قرن دوم میلادی گردید .
ولی در قرن دوم میلادی بعد از اشباع ژئوپلتیکی مرزهای امپراتوری روم این واحد ژئوپلتیکی با یک «بزنگاه تاریخی/نقطه عطف تاریخی » روبرو شد :
از یک سو ، گسترش ژئوپلتیکی مرزهای امپراتوری روم به سرتاسر دنیا مدیترانه ای باعث شده بود که اتباع غیر شهروند روم چون بربرها در شمال آفریقا و اعراب در ایالت های شرقی و قبایل ژرمنی در شمال اکثریت را در امپراطوری روم بدست بیاورند و خواهان حقوق شهروندی برابر با شهروندان روم در ساختار امپراطوری روم شوند ، و از سوی دیگر و در جهت مخالف ، ماهیت تاریخ پایه امپراطوری روم (روم دوم ) قرار داشت که بر بنیاد آنتاگونیست و تضاد بین شهروندان روم با اتباع غیر شهروند روم مفصل بندی گردیده بود و بدون این تضاد بین شهروندان روم با اتباع غیر شهروند روم دیگر هویت تاریخی به نام امپراطوری روم در تاریخ جهانی وجود نداشت ؛
این بزنگاه تاریخی در قرن دوم میلادی در امپراطوری روم سرآغاز شکاف ها و درگیری های تاریخی در قرون سوم و چهارم میلادی در بستر تاریخی امپراطوری روم گردید ، که نتیجه آن فروپاشی وحدت جغرافیا سرزمینی امپراطوری روم و سرانجام تسخیر روم توسط قبایل ژرمنی و جانشین شدن امپراطوری بیزانس (به عنوان روم سوم ) در تاریخ جهانی و در حوزه دریایی مدیترانه گردید ؛
ایالات متحده بعد از جنگ جهانی دوم به عنوان جانشین بریتانیا به عنوان قدرت هژمونیک غرب در قالب رهبری امپراطوری دریایی تجارت محور غربی با پشتوانه تسلط بر آبراه ها و تنگه های راهبردی ماهیت خود را همچون کهن الگوی تاریخی خود یعنی امپراطوری روم (یا روم دوم) بر پایه و بنیاد یک امپراطوری مفصل بندی نموده است .
امپراطوری دریایی ایالات متحده ،همچون کهن الگوی خود در تاریخ یعنی امپراطوری روم در قرن دوم میلادی ، در اوایل قرن بیست و یکم، پس از پیروزی در جنگ سرد ، توانست موجی از جهانی شدن تجارت و بازرگانی را در سطح سیاره ای و جهانی از طریق تجارت دریایی بواسطه امنیتی که نیروهای دریایی و هوایی استراتژیک ایالات متحده در مسیر تجارت جهانی در مسیر تجارت دریایی ایجاد و بوجود آورده بودند شکل بدهند .
ولی همین گسترش تجارت دریایی بواسطه قدرت هژمونی ایالات متحده بر مسیرهای تجارت جهانی باعث ایجاد یک «بزنگاه تاریخی/نقطه عطف تاریخی » در بستر تاریخی امپراطوری دریایی ایالات متحده در قرن بیست و یکم شود :
از یک سو ، گسترش تجارت جهانی و جهانی شدن اقتصاد و بازرگانی در سطح سیاره ای بعد از پیروزی در جنگ سرد و هژمونی ایالات متحده باعث ظهور چین و هند و آمریکا لاتین و کشورهای جنوب شرقی آسیا در صحنه تجارت جهانی گردیده و باعث چرخش قطب تولید ثروت از ایالات متحده به شرق دور گردیده که این امر یعنی اکثریت یافتن غیر آمریکایی ها در تجارت جهانی بر آمریکایی ها شده است ،و از سوی دیگر ، ماهیت تاریخ پایه امپراطوری تجارت دریایی ایالات متحده قرار دارد که بر بنیاد تضاد بین «جهان شهر » آمریکایی بر غیر آمریکایی مفصل بندی شده است و این نیروهای دریایی و هوایی امپراتوری دریایی ایالات متحده به عنوان قدرت هژمونیک غرب هستند که امنیت مسیرهای تجارت جهانی در دریا و اقیانوس را تامین می کنند ؛
این تضاد امپراطوری دریایی ایالات متحده در قرن بیست و یکم همچون کهن الگوی تاریخی اش یعنی تضاد و آنتاگونیست امپراطوری روم در قرن دوم میلادی بزرگترین بزنگاه تاریخی روبرو کارگزار آمریکایی در اکنون تاریخی می باشد ، که او را در « سالهای تصمیم » قرار داده است که :
آیا باید نتیجه و پیآمد ناخواسته گسترش تجارت جهانی بواسطه گسترش امنیت مسیر های تجارت جهانی توسط نیروهای دریایی و هوایی ایالات متحده را بپذیرد و با جهان «پسا آمریکا » که در آن غیر آمریکایی ها در تجارت و بازرگانی به اکثریت تاریخی دست پیدا کردند خود را منطبق سازد و با این جهان جدید که بواسطه قدرت هژمونیک خودش آن را بوجود آورده است در تاریخ جهانی انطباق پذیر گردد ، که در این صورت آغاز پایان امپراتوری دریایی ایالات متحده در تاریخ جهانی را پذیرفته است
14.04.202517:56
سه هفته پیش، بخت آن را یافتم که گامی در دل یکی از کانون‌های دیرپای کار و داد و ستد جهان نهم: بازار سهام نیویورک (NYSE)، قلب تپنده وال‌استریت، نبض سرمایه‌داری نوین، و یکی از مهم‌ترین صحنه‌های نمایش قدرت سرمایه در جهان.

اینجا، در ژرفای خیابان وال‌ستریت، ساختمانی است استوار و پرشکوه، که نه تنها چشم‌اندازی از شتاب سرمایه، که بازتابی است از بیش از دو سده داستان‌سرایی مردمانی خطرپذیر در میدان بازرگانی.

آغاز این راه به سال ۱۷۹۲ بازمی‌گردد؛ روزی که بیست‌وچهار بازرگان در سایه‌ی درختی به‌نام «باتنوود» (نوعی نارون)، بر سنگ‌فرش خیابان، پیمانی نانوشته بستند و با امضای آن «پیمان باتنوود»، پایه‌گذار یکی از پُرنفوذترین بازارهای مالی جهان شدند. آن روز، چه بسا نمی‌دانستند که روزی پایه‌گذار شبکه‌ای جهانی با هزاران شرکت و میلیاردها دلار سرمایه گردند.

بورس نیویورک تنها یک مرکز مالی و جایی برای خرید و فروش نیست؛ بل تجسمی‌ست از رؤیاهای جمعی، تصمیم‌های سرنوشت‌ساز، و نبض بی‌وقفه‌ی اقتصاد جهانی. آیینه‌ایست از جان‌مایه‌ی تمدنی که سود، خطر، خِرَد و گاه آزمندی را در هم می‌تند و مکانی است که در آن هر ثانیه معنا دارد و هر صدا پژواکی از آینده است.

در تالار دادوستد نیویورک، هر تپش نور و هر جهش اَعداد، نشان از هزاران اندیشه و ریسک، بیم و امید، و تصمیم‌ و کنش‌هایی دارد که سرنوشت بنگاه‌ها و گاه کشورها را دگرگون می‌کند. آن‌جا را می‌توان «چکاد آرام و ناآرامی» نامید؛ جایی که پول، زمان، و سیاست در سکوتی آهنین، با یکدیگر می‌رقصند.

اگر پایتان به نیویورک گشوده شد و گذارتان به منهتن افتاد، دیدار از این زیارتگه سرمایه‌داری را فرو مگذارید و دیدار از وال‌استریت را نه همچو جاذبه‌ای شهری، که آوردگاه نبردهای بی‌صدای قدرت و پول از یاد مبرید.

@Iran_simorgh
28.03.202513:11
گفته ‎#روبیو مبنی بر اینکه «واشنگتن اجازه نمی‌دهد روسیه به شریک کوچکتر دائمی چین تبدیل شود» به تلاش برای مدیریت اوراسیا با ابزارهای ژئوپلیتیکی اشاره دارد؛ تلاشی برای جلوگیری از اتحاد قدرت هارتلندی روسی با ریملند شرقی چینی؛ راهبردی برگرفته از ‎#ماهان و ‎#مکیندر تا ‎#برژینسکی و ‎#برندز.

@Iran_simorgh
پس از تهدیدات ‎#هاکان_فیدان علیه ایران، دیروز ‎#اردوغان گفت: «از سوریه تا غزه، از حلب تا تبریز، از موصل تا قدس، شهدا از چهار گوشه جغرافیای معنوی‌مان در چناق قلعه در کنار هم آرمیده‌اند.»

به نظر شما چرا اردوغان به شهر ایرانی ‎#تبریز اشاره کرد؟ هنوز «گروه‌های داخلی کشورتان» مشخص نشده؟

@Iran_simorgh
چه کسی گمان می‌کرد که تنها یک دهه پس از امضای ‎#برجام جدی‌ترین حامی گفتگوهای ایرانی-آمریکایی در ریاض نشسته باشد؟ چه بسا هراس فزاینده ‎#بن_سلمان از ‎#نظم_نوین_منطقه‌ای مُهر پایانی بر سیاست دیرین سعودی در ‎#ایران_زدایی از منطقه زند. دینامیک و پویایی سیاست در خاورمیانه را دستکم نگیریم!

@Iran_simorgh
08.04.202517:13
اهداف سیاست خارجی رهبران را از تحلیل روانشناسانه و شناخت ‎#رقیب_ذهنی آنان دریابیم. اولویت اصلی اینان دستیابی به نسخه ارتقا یافته دستاوردهای رقبایِ ذهنی خود است. هر چند که روندهای ژئوپلیتیکی، شرایط ناهمسان اقتصادی و بازیگری کنشگران داخلی-خارجی می‌تواند در این مسیر اختلال ایجاد کند!

https://x.com/arashreisi/status/1909645343802679539?t=tIQRe71mMfhoridMX7gMDw&s=19

@Iran_simorgh
24.03.202512:12
بنیان ‎#کشور_تمدن بر پایه نژاد، زبان، خون و دین نیست؛ بلکه بر پایه تداوم فرهنگ ملی و تاریخ مشترک است. این بدین معناست که در کشور-تمدن امر ناب وجود ندارد. از این رو، ‎#امت_گرایی و ‎#قوم_گرایی در ایران تداوم نخواهد داشت. شگفت اینکه، ایران کهن‌ترین کشور-تمدن است و آمریکا جوان‌ترینِ آن!

https://x.com/arashreisi/status/1904115063037874478?t=6qpfSi5WRhyW_gXD_WbNKA&s=19

@Iran_simorgh
Войдите, чтобы разблокировать больше функциональности.