
Реальний Київ | Украина

Україна Сейчас | УС: новини, політика

Україна Online: Новини | Політика

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Реальна Війна | Україна | Новини

Лачен пише

Nairaland Pulse | News

Анатолий Шарий

Реальний Київ | Украина

Україна Сейчас | УС: новини, політика

Україна Online: Новини | Політика

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Реальна Війна | Україна | Новини

Лачен пише

Nairaland Pulse | News

Анатолий Шарий

Реальний Київ | Украина

Україна Сейчас | УС: новини, політика

Україна Online: Новини | Політика

سیدجواد میری مینق
Global Center for Intercivilizational Dialogue
Founder and Director of Global Critical Theory Center
&
Founding Editor of Islamic Perspective since 2007-2018 and Advisor since 2018 onwards
Founder and Director of Global Critical Theory Center
&
Founding Editor of Islamic Perspective since 2007-2018 and Advisor since 2018 onwards
TGlist рейтинг
0
0
ТипАчык
Текшерүү
ТекшерилбегенИшенимдүүлүк
ИшенимсизОрду
ТилиБашка
Канал түзүлгөн датаГруд 08, 2015
TGlistке кошулган дата
Жовт 26, 2024Тиркелген топ

گفتگوی کانال سیدجواد میری
260
Рекорддор
06.04.202523:59
4KКатталгандар24.03.202523:59
300Цитация индекси08.04.202521:15
7801 посттун көрүүлөрү08.04.202521:15
7801 жарнама посттун көрүүлөрү03.05.202506:11
29.79%ER08.04.202523:59
19.27%ERRӨнүгүү
Катталуучулар
Citation индекси
Бир посттун көрүүсү
Жарнамалык посттун көрүүсү
ER
ERR


25.04.202518:28
@seyedjavadmiri
09.05.202513:57
سخنرانی سیدجواد میری با عنوان
نسبت هویت ملی و هویت دینی در ایران معاصر
و
پرسش و پاسخ
مکان: نمایشگاه بینالمللی واقع در مصلی تهران
زمان: جمعه ۱۹ اردیبهشت ساعت ۱۱ الی ۱۲
@seyedjavadmiri
نسبت هویت ملی و هویت دینی در ایران معاصر
و
پرسش و پاسخ
مکان: نمایشگاه بینالمللی واقع در مصلی تهران
زمان: جمعه ۱۹ اردیبهشت ساعت ۱۱ الی ۱۲
@seyedjavadmiri
15.05.202520:29
مدرسهٔ مطالعات هویت باشگاه اندیشه برگزار کرد:
سلسله نشستهای سنت خطائی در بستر تحولات جهانی "حکمت ذوقی"
نشست نخست
سیدجواد میری
پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت۱۴۰۴
ساعت ۱۸ الی ۱۹
@seyedjavadmiri
سلسله نشستهای سنت خطائی در بستر تحولات جهانی "حکمت ذوقی"
نشست نخست
سیدجواد میری
پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت۱۴۰۴
ساعت ۱۸ الی ۱۹
@seyedjavadmiri
10.05.202506:53
آینده مذاکرات را چگونه میبینم؟
✍خبری بود در رویترز یکماه پیش مبنی بر اینکه ایران در سوریه به دنبال اجرای برنامه شبیه "مارشال پلن" بود که ایران و عراق و سوریه و لبنان را در یک حوزه اقتصادی مدیترانهای قرار دهد.
✍این خبر ممکن است دروغ باشد یا اغراق و شاید هم راست اما آنچه این خبر را مهم میکند این است که غربیها ذنبلایغفری را به جمهوری اسلامی نسبت دادند.
✍نتیجه این است که ما مسیر سادهای پیش روی خود نداریم. جنگ تنها گزینه روی میز است و اگر جمهوری اسلامی مانند چین و روسیه و کره شمالی مسلح تا بن دندان نباشد یقین بدانید که نابودش میکنند.
سیدجواد میری
https://www.reuters.com/investigations/iran-had-imperial-ambitions-syria-secret-embassy-papers-show-why-it-failed-2025-05-01/
@seyedjavadmiri
✍خبری بود در رویترز یکماه پیش مبنی بر اینکه ایران در سوریه به دنبال اجرای برنامه شبیه "مارشال پلن" بود که ایران و عراق و سوریه و لبنان را در یک حوزه اقتصادی مدیترانهای قرار دهد.
✍این خبر ممکن است دروغ باشد یا اغراق و شاید هم راست اما آنچه این خبر را مهم میکند این است که غربیها ذنبلایغفری را به جمهوری اسلامی نسبت دادند.
✍نتیجه این است که ما مسیر سادهای پیش روی خود نداریم. جنگ تنها گزینه روی میز است و اگر جمهوری اسلامی مانند چین و روسیه و کره شمالی مسلح تا بن دندان نباشد یقین بدانید که نابودش میکنند.
سیدجواد میری
https://www.reuters.com/investigations/iran-had-imperial-ambitions-syria-secret-embassy-papers-show-why-it-failed-2025-05-01/
@seyedjavadmiri
13.05.202520:45
سکوت رهگشاست.
سیدجواد میری
@seyedjavadmiri
سیدجواد میری
@seyedjavadmiri
13.05.202510:08
"حکمت اسکندر" در دیوان خطائی
در ادبیات ایرانی "اسکندر" دارای دو چهره کاملاً متضاد است و این تصویر متضاد محدود به اسکندر نیست بل شامل تمامی شخصیتهای بزرگ تاریخی است که تلاش کردهاند "حکمت و حکومت" را با هم جمع کنند. در تاریخ جهان شما میتوانید در کنار اسکندر مقدونی به مارکوس اورلیوس، آشوکا در هند، آلفونسو خر مند، فردریک بزرگ پادشاه پروسیا، اکبر شاه امپراطور گورکانی و بسیاری از شاهان حکیم در ایران باستان و چین رجوع کنید که تلاش کردهاند جامع حکمت و حکومت باشند اما اینکه قضاوت تاریخ درباره آنها چیست محل مناقشه است. به عنوان مثال، چنگیز به عنوان یک جنگجوی خونریز در ذهن و زبان بسیاری از ملل قلمداد میگردد اما یافتههای تاریخی اشارت به این دارد که او "حکیمی شمنی" بوده است که سودای ایجاد "حکومت معنوی" بر جهان را داشته است. به عبارت دیگر، تصویری که از "اسکندر" در ادبیات ایرانی پیش و پس از اسلام وجود دارد کاملاً متضاد است. در روایتهای پهلوی، اسکندر با صفت "گجستک" به تصویر کشیده شده است و این کلمه به معنای "ملعون" و "اهریمن" میباشد. اما در روایتهای فارسی، ما با تصویر دیگری از اسکندر روبرو هستیم که در کنار خضر نبی به عنوان "اهل سلوک" و حکیم معرفی میشود. به عنوان مثال، تصویری که نظامی گنجوی از "اسکندر" برای ما ترسیم میکند چهره یک "منجی جهانی" است که با تدبیر "فیلقوس" که شاهی نامور بود و روم و روس پذیرای فرمان او بودند سرانجام به قدرت میرسد و در نتیجه فرمانروایی اسکندر جهان روی شادی و سعادت میبیند. اما اسکندر مقدونی بیرون از روایات ایرانی واقعاً که بود؟ اگر ما بخواهیم به این پرسش پاسخ دهیم که چرا شاه اسماعیل صفوی در "دیوان خطائی" به "حکمت اسکندر" اشاره کرده است و آیا این اشاره مبنایی هم در تاریخ فکر و فلسفه دارد؟
سیدجواد میری
(بخش اول)
#سنت_خطائی
#شاه_اسماعیل
#دارالارشاد_اردبیل
@seyedjavadmiri
در ادبیات ایرانی "اسکندر" دارای دو چهره کاملاً متضاد است و این تصویر متضاد محدود به اسکندر نیست بل شامل تمامی شخصیتهای بزرگ تاریخی است که تلاش کردهاند "حکمت و حکومت" را با هم جمع کنند. در تاریخ جهان شما میتوانید در کنار اسکندر مقدونی به مارکوس اورلیوس، آشوکا در هند، آلفونسو خر مند، فردریک بزرگ پادشاه پروسیا، اکبر شاه امپراطور گورکانی و بسیاری از شاهان حکیم در ایران باستان و چین رجوع کنید که تلاش کردهاند جامع حکمت و حکومت باشند اما اینکه قضاوت تاریخ درباره آنها چیست محل مناقشه است. به عنوان مثال، چنگیز به عنوان یک جنگجوی خونریز در ذهن و زبان بسیاری از ملل قلمداد میگردد اما یافتههای تاریخی اشارت به این دارد که او "حکیمی شمنی" بوده است که سودای ایجاد "حکومت معنوی" بر جهان را داشته است. به عبارت دیگر، تصویری که از "اسکندر" در ادبیات ایرانی پیش و پس از اسلام وجود دارد کاملاً متضاد است. در روایتهای پهلوی، اسکندر با صفت "گجستک" به تصویر کشیده شده است و این کلمه به معنای "ملعون" و "اهریمن" میباشد. اما در روایتهای فارسی، ما با تصویر دیگری از اسکندر روبرو هستیم که در کنار خضر نبی به عنوان "اهل سلوک" و حکیم معرفی میشود. به عنوان مثال، تصویری که نظامی گنجوی از "اسکندر" برای ما ترسیم میکند چهره یک "منجی جهانی" است که با تدبیر "فیلقوس" که شاهی نامور بود و روم و روس پذیرای فرمان او بودند سرانجام به قدرت میرسد و در نتیجه فرمانروایی اسکندر جهان روی شادی و سعادت میبیند. اما اسکندر مقدونی بیرون از روایات ایرانی واقعاً که بود؟ اگر ما بخواهیم به این پرسش پاسخ دهیم که چرا شاه اسماعیل صفوی در "دیوان خطائی" به "حکمت اسکندر" اشاره کرده است و آیا این اشاره مبنایی هم در تاریخ فکر و فلسفه دارد؟
سیدجواد میری
(بخش اول)
#سنت_خطائی
#شاه_اسماعیل
#دارالارشاد_اردبیل
@seyedjavadmiri
11.05.202507:16
نقد و بررسی کتاب "ایرانیان و رویای قرآن پارسی" نوشته دکتر محمود فتوحی
در این نشست من تلاش نمودم روایت فتوحی را در نسبت با سه کلانروایت باستانگرایانه، اسلامگرایانه و تجددگرایانه مورد بحث و گفتگو قرار بدهم.
سیدجواد میری
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
@seyedjavadmiri
در این نشست من تلاش نمودم روایت فتوحی را در نسبت با سه کلانروایت باستانگرایانه، اسلامگرایانه و تجددگرایانه مورد بحث و گفتگو قرار بدهم.
سیدجواد میری
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
@seyedjavadmiri
09.05.202506:51
@seyedjavadmiri
18.05.202506:12
حسن حسینی
حقوق سیاهپوستان: مقایسه مالکوم ایکس و دکتر کینگ
استاد دانشگاه تهران در دانشکده مطالعات جهان
یکشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴
سمینار صد سالگی مالکوم ایکس
@seyedjavadmiri
حقوق سیاهپوستان: مقایسه مالکوم ایکس و دکتر کینگ
استاد دانشگاه تهران در دانشکده مطالعات جهان
یکشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴
سمینار صد سالگی مالکوم ایکس
@seyedjavadmiri
13.05.202511:01
"حکمت اسکندر" در دیوان خطائی
اسکندر تاریخی که از مقدونیه برخاست که بود؟ اسکندر سوم از مقدونیه که مشهور به اسکندر کبیر است در جولای ۳۶۵ قبل از میلاد مسیح در "پللا" (Pella) متولد شد و در سال ۳۲۳ پیش از میلاد مسیح در سن ۳۲ سالگی در بابل درگذشت. پدر او فیلیپ دوم هنگامیکه اسکندر ۱۳ ساله بود تلاش کرد برای او آموزگاری حکیم برگزیند و از بین فیلسوفانی همچون اسپئوسیپوس (Speusippus) و ایسوکراتس (Isocrates) و ارسطو سرانجام قرعه به نام ارسطو فیلسوف بزرگ زدند. جالب است بدانید ایسوکراتس از کسانی بود که مصرانه خواستار برقراری اتحاد میان تمامی یونانیان علیه ایرانیان بود و در راستا به شدت از اتحادیه کورنت حمایت میکرد. اما سرنوشت اینگونه برای اسکندر رقم خورد که بزرگترین فیلسوف یونان یعنی ارسطو آموزگار او گردد. دروسی که اسکندر در نزد ارسطو آموخت شامل طب و فلسفه و اخلاق و دین و منطق و هنر بود. علاوه بر این دروس تحت تاثیر ارسطو، اسکندر آثار هومر و مشخصاً "ایلیاد" (اشعاری که منتسب به هومر است) را مطالعه کرد و آنها را از بر هم نمود. (Lane Fox, 1980)* به عبارت دیگر، اسکندر تاریخی آنچنان که از منابع موجود به جای مانده میتوان استنباط کرد فردی بوده است که با علوم زمانه خود آشنا بوده است و از محضر یکی از بزرگترین حکمای عصر خویش نیز بهره برده است. یکی از منابع مهمی که درباره اسکندر وجود دارد آثار فیلسوف و مورخ یونانی به نام اونیسکرتیس (Onesicritus) است. او که بود و درباره اسکندر مقدونی چه گفته است؟ اونیسکرتیس در سال ۳۶۰ قبل از میلاد مسیح در استیپالیا (Astypalaia) به دنیا آمد و در ۲۹۰ پیش از میلاد دارفانی را وداع گفت. اونیسکرتیس از فیلسوفان مکتب کلبیون (Cynicism) بود که بزرگانی همچون "دیوژن حکیم" را به جهان هدیه کرده بود. اونیسکرتیس از مریدان و شاگردان دیوژن حکیم بود و ما میدانیم که این مکتب تاثیرات بنیادینی بر نحلههای عرفانی و تصوف در جهان اسلام داشته است.
سیدجواد میری
(بخش دوم)
#سنت_خطائی
#شاه_اسماعیل
#دارالارشاد_اردبیل
* Lane Fox, Robin. The search for Alexander. Boston: Little Brown, 1980.
@seyedjavadmiri
اسکندر تاریخی که از مقدونیه برخاست که بود؟ اسکندر سوم از مقدونیه که مشهور به اسکندر کبیر است در جولای ۳۶۵ قبل از میلاد مسیح در "پللا" (Pella) متولد شد و در سال ۳۲۳ پیش از میلاد مسیح در سن ۳۲ سالگی در بابل درگذشت. پدر او فیلیپ دوم هنگامیکه اسکندر ۱۳ ساله بود تلاش کرد برای او آموزگاری حکیم برگزیند و از بین فیلسوفانی همچون اسپئوسیپوس (Speusippus) و ایسوکراتس (Isocrates) و ارسطو سرانجام قرعه به نام ارسطو فیلسوف بزرگ زدند. جالب است بدانید ایسوکراتس از کسانی بود که مصرانه خواستار برقراری اتحاد میان تمامی یونانیان علیه ایرانیان بود و در راستا به شدت از اتحادیه کورنت حمایت میکرد. اما سرنوشت اینگونه برای اسکندر رقم خورد که بزرگترین فیلسوف یونان یعنی ارسطو آموزگار او گردد. دروسی که اسکندر در نزد ارسطو آموخت شامل طب و فلسفه و اخلاق و دین و منطق و هنر بود. علاوه بر این دروس تحت تاثیر ارسطو، اسکندر آثار هومر و مشخصاً "ایلیاد" (اشعاری که منتسب به هومر است) را مطالعه کرد و آنها را از بر هم نمود. (Lane Fox, 1980)* به عبارت دیگر، اسکندر تاریخی آنچنان که از منابع موجود به جای مانده میتوان استنباط کرد فردی بوده است که با علوم زمانه خود آشنا بوده است و از محضر یکی از بزرگترین حکمای عصر خویش نیز بهره برده است. یکی از منابع مهمی که درباره اسکندر وجود دارد آثار فیلسوف و مورخ یونانی به نام اونیسکرتیس (Onesicritus) است. او که بود و درباره اسکندر مقدونی چه گفته است؟ اونیسکرتیس در سال ۳۶۰ قبل از میلاد مسیح در استیپالیا (Astypalaia) به دنیا آمد و در ۲۹۰ پیش از میلاد دارفانی را وداع گفت. اونیسکرتیس از فیلسوفان مکتب کلبیون (Cynicism) بود که بزرگانی همچون "دیوژن حکیم" را به جهان هدیه کرده بود. اونیسکرتیس از مریدان و شاگردان دیوژن حکیم بود و ما میدانیم که این مکتب تاثیرات بنیادینی بر نحلههای عرفانی و تصوف در جهان اسلام داشته است.
سیدجواد میری
(بخش دوم)
#سنت_خطائی
#شاه_اسماعیل
#دارالارشاد_اردبیل
* Lane Fox, Robin. The search for Alexander. Boston: Little Brown, 1980.
@seyedjavadmiri
08.05.202521:11
مفاهیم دینی هنگامیکه از بسترهای کلامی و دعواهای عقیدتی جدا میشوند و در ساحت وجودی با آنها مواجهه پیدا میکنیم به عظمت و سترگی و عمق آنها بیشتر میتوان پی برد. به عنوان مثال، انسان وقتی با "فقدان" و "مرگ" روبرو میشود و مفهومی همچون "قضای الهی" را متذکر میشود آنگاه عمق وجودی مفاهیم دینی را درمییابد.
سیدجواد میری
@seyedjavadmiri
سیدجواد میری
@seyedjavadmiri


09.05.202515:57
امروز در خدمت دکتر سیدبیوک محمدی و دکتر بیژن عبدالکریمی در مصلی تهران نمایشگاه بینالمللی کتاب
@seyedjavadmiri
@seyedjavadmiri
08.05.202515:00
پوشه شنیداری 🔺🔺🔺
🔹انجمن جامعه شناسی ایران
🔹موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران
🔹عنوان نشست🔻
چالشهای علوم اجتماعی ایران :
مسایل اجتماع علمی
🔹با حضور 🔻
#سید_جواد_میری
( استاد جامعه شناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی )
#مهرداد_عربستانی
(دانشیار انسان شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران )
#سید_محمود_نجاتی_حسینی
(پژوهشگر میهمان در موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران)
🔹زمان 🔻
۴ شنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴
ساعت ۱۳۳۰ تا ۱۵۰۰
🔹مکان:
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
سالن اجتماعات انجمن هاي علمی
https://isa.org.ir
https://isr.ut.ac.ir
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
#موسسه_مطالعات_و_تحقیقات_اجتماعی
#دانشگاه_تهران
#دانشکده_علوم_اجتماعی
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
🔹انجمن جامعه شناسی ایران
🔹موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران
🔹عنوان نشست🔻
چالشهای علوم اجتماعی ایران :
مسایل اجتماع علمی
🔹با حضور 🔻
#سید_جواد_میری
( استاد جامعه شناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی )
#مهرداد_عربستانی
(دانشیار انسان شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران )
#سید_محمود_نجاتی_حسینی
(پژوهشگر میهمان در موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران)
🔹زمان 🔻
۴ شنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴
ساعت ۱۳۳۰ تا ۱۵۰۰
🔹مکان:
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
سالن اجتماعات انجمن هاي علمی
https://isa.org.ir
https://isr.ut.ac.ir
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
#موسسه_مطالعات_و_تحقیقات_اجتماعی
#دانشگاه_تهران
#دانشکده_علوم_اجتماعی
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
12.05.202512:05
"هو" و جایگاه آن در دیوان خطائی
هنگامیکه شاه اسماعیل میگوید "هو دئیرهم گرچکلرین دمینه" این بیت صرفاً یک توصیف استعاری نیست بل اشارتی به "حلقه ذکر دراویش" است که در آن حلقه مریدان ذکر "یاهو" میگویند. در کتاب "صوفیان نخستین در ادبیات ترک" محمد فواد کوپریلی در بخش پنجم به دیوان حکمت خواجه احمد یسوی اشاره میکند و در آنجا به مضامین و مفاهیمی که خواجه احمد یسوی به آن پرداخته بود و اینکه این دیوان چگونه بر شاکله حکمت و عرفان و تصوف در زبان ترکی تاثیر گذاشته است اشارات دقیقی میکند. (کوپریلی، ۱۳۸۵. ۱۶۵-۱۷۰)* خواجه احمد بسوی از شاعر-صوفیانی است که در اشعار خود به زیبایی به "حلقه ذکر هو" اشاره کرده است. او در شعری با عنوان "هو حلقهسی" اینگونه میگوید:
هُو حلقه سی قورولدی
ای درویشلر گلینگلر
حق سفرهسی یاییلدی
آندین اولوش آلینگلر
هُو ارّهسین آلیـــبان
نفس باشیغه سالیـــبان
تونی گونــی طالبلر
جان نی قربان قیلینگلر
حلقه ایچره هُو دینگلر
عشق اوتیــغه یانینگلر
تن جان برلــه طالبلر
تکبیر باشلاب آیتینگلر
هُـو دیو زار ایـنگراب
هُو دیماکده معنی بار
دیـداریـندین امیـدوار
رحمتــیدین آلیـنگلر
به عبارت دیگر، خواجه احمد یسوی، می.گوید که حلقه هُو برگزار شد، ای درویشان بیایید، سفره حق گسترده شد، سهم خود را از آن برگیريد، ارّه هُو را گرفته، بر سر نفس فرود آورده، امروز جان طالبان را قربان کنید، درون حلقه، هُو بگویید، و در آتش محبت حق بسوزید، ای طالبان با تن و جان، تکبیر شروع کرده بگویید، هو گویید با زاری، در هُو گفتن معنا هست، از دیدار خداوند امیدوار باشید و از رحمتش برگیرید. همانطور که میبینید "حلقه هو" در طریقتهای صوفیه در تمامی پهنه تمدن اسلامی جاری و ساری بود و پیران طریقت ذکر را نوعی تذکر برای "بیدار شدن" از غفلت وجودی میدانستند. به عبارت دیگر، هنگامیکه خطائی میگوید "هو میگویم" (هو دئیرهم) این عبارت هم به معنای "حلقه ذکر صوفیان" است و هم اشارتی نظری به این نکته که "هو" بنیادِ بنیادِ وجود ( The Ground of the Ground of Being) است. به سخن دیگر، ما در اینجا با مسئله بنیادین وجود در خوانش خطائی روبرو هستیم. زیرا کلمه "هو" فراتر از یک ضمیر در زبان عربی است. هو نمادی از ذات بینهایت و نامتناهی حق است که از هرگونه توصیف و تعین فراتر است. هنگامیکه خطائی بر "هو" تمرکز میکند به نوعی به ما میگوید که عارف باید توجه خود را از صفات و تجلیات خداوند به سوی ذات بینهایت او معطوف کند. کلمه "هو" در زبان خطائی یک رمز و راز محسوب میشود که در نگاه او از نور دوازده امام به سالکان داده میشود تا ما بتوانیم به معرفت عمیقتر از هستی دست یابیم. هو دروازه ورود به دنیای عرفان و کشف حقایق پنهان هستی است. اما خطائی این دروازه را به "اهلالبیت" پیوند میزند. در نتیجه باید دوباره تکرار کنم که ما در دیوان خطائی با یک دیوان شعر ساده روبرو نیستیم بل این متن نقطه اتصال جریانهای بزرگ حکمی و عرفانی و فلسفی و نظری در جهان اسلام و شاید به یک اعتبار سنتهای باطنی جهان میباشد که با تمامی پیچیدگیهایش و تنوعات سرچشمههای فکریش رنگ و بوی شیعی خود را نیز حفظ کرده است.
سیدجواد میری
(بخش سوم)
#سنت_خطائی
#شاه_اسماعیل
#دارالارشاد_اردبیل
*کوپریلی، محمد فواد. صوفیان نخستین در ادبیات ترک. ترجمه و توضیح توفیق سبحانی. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۵.
@seyedjavadmiri
هنگامیکه شاه اسماعیل میگوید "هو دئیرهم گرچکلرین دمینه" این بیت صرفاً یک توصیف استعاری نیست بل اشارتی به "حلقه ذکر دراویش" است که در آن حلقه مریدان ذکر "یاهو" میگویند. در کتاب "صوفیان نخستین در ادبیات ترک" محمد فواد کوپریلی در بخش پنجم به دیوان حکمت خواجه احمد یسوی اشاره میکند و در آنجا به مضامین و مفاهیمی که خواجه احمد یسوی به آن پرداخته بود و اینکه این دیوان چگونه بر شاکله حکمت و عرفان و تصوف در زبان ترکی تاثیر گذاشته است اشارات دقیقی میکند. (کوپریلی، ۱۳۸۵. ۱۶۵-۱۷۰)* خواجه احمد بسوی از شاعر-صوفیانی است که در اشعار خود به زیبایی به "حلقه ذکر هو" اشاره کرده است. او در شعری با عنوان "هو حلقهسی" اینگونه میگوید:
هُو حلقه سی قورولدی
ای درویشلر گلینگلر
حق سفرهسی یاییلدی
آندین اولوش آلینگلر
هُو ارّهسین آلیـــبان
نفس باشیغه سالیـــبان
تونی گونــی طالبلر
جان نی قربان قیلینگلر
حلقه ایچره هُو دینگلر
عشق اوتیــغه یانینگلر
تن جان برلــه طالبلر
تکبیر باشلاب آیتینگلر
هُـو دیو زار ایـنگراب
هُو دیماکده معنی بار
دیـداریـندین امیـدوار
رحمتــیدین آلیـنگلر
به عبارت دیگر، خواجه احمد یسوی، می.گوید که حلقه هُو برگزار شد، ای درویشان بیایید، سفره حق گسترده شد، سهم خود را از آن برگیريد، ارّه هُو را گرفته، بر سر نفس فرود آورده، امروز جان طالبان را قربان کنید، درون حلقه، هُو بگویید، و در آتش محبت حق بسوزید، ای طالبان با تن و جان، تکبیر شروع کرده بگویید، هو گویید با زاری، در هُو گفتن معنا هست، از دیدار خداوند امیدوار باشید و از رحمتش برگیرید. همانطور که میبینید "حلقه هو" در طریقتهای صوفیه در تمامی پهنه تمدن اسلامی جاری و ساری بود و پیران طریقت ذکر را نوعی تذکر برای "بیدار شدن" از غفلت وجودی میدانستند. به عبارت دیگر، هنگامیکه خطائی میگوید "هو میگویم" (هو دئیرهم) این عبارت هم به معنای "حلقه ذکر صوفیان" است و هم اشارتی نظری به این نکته که "هو" بنیادِ بنیادِ وجود ( The Ground of the Ground of Being) است. به سخن دیگر، ما در اینجا با مسئله بنیادین وجود در خوانش خطائی روبرو هستیم. زیرا کلمه "هو" فراتر از یک ضمیر در زبان عربی است. هو نمادی از ذات بینهایت و نامتناهی حق است که از هرگونه توصیف و تعین فراتر است. هنگامیکه خطائی بر "هو" تمرکز میکند به نوعی به ما میگوید که عارف باید توجه خود را از صفات و تجلیات خداوند به سوی ذات بینهایت او معطوف کند. کلمه "هو" در زبان خطائی یک رمز و راز محسوب میشود که در نگاه او از نور دوازده امام به سالکان داده میشود تا ما بتوانیم به معرفت عمیقتر از هستی دست یابیم. هو دروازه ورود به دنیای عرفان و کشف حقایق پنهان هستی است. اما خطائی این دروازه را به "اهلالبیت" پیوند میزند. در نتیجه باید دوباره تکرار کنم که ما در دیوان خطائی با یک دیوان شعر ساده روبرو نیستیم بل این متن نقطه اتصال جریانهای بزرگ حکمی و عرفانی و فلسفی و نظری در جهان اسلام و شاید به یک اعتبار سنتهای باطنی جهان میباشد که با تمامی پیچیدگیهایش و تنوعات سرچشمههای فکریش رنگ و بوی شیعی خود را نیز حفظ کرده است.
سیدجواد میری
(بخش سوم)
#سنت_خطائی
#شاه_اسماعیل
#دارالارشاد_اردبیل
*کوپریلی، محمد فواد. صوفیان نخستین در ادبیات ترک. ترجمه و توضیح توفیق سبحانی. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۵.
@seyedjavadmiri
08.05.202509:02
جایگاه احادیث در "دیوان خطائی"
در غزل شماره ۹ در دیوان خطائی، شاه اسماعیل اینگونه میسُراید:
ای رموزِ خط و خالون شرح قرآن یا <<علی>>!
وی رخ فرخنده فالون، ماه تابان، یا <<علی>>!
خاکِ کویوندن مخمر اولدی آدم طینتی،
ای سر کویون نسیمی، روحِ انسان یا <<علی>>!
در این غزل مفاهیم مهمی مطرح شده است که از یک سو با "اسطوره خلقت انسان" مرتبط است و از سوی دیگر به خوانش حِکمی و عرفانی درباره جایگاه "پیشا-خلقتِ علی" در جهانبینی باطنی و در ساحت دیگر مسئله "قرآن صامت" و "قرآن ناطق" که "علی" محور این مقوله در رویکردهای گنوسی بوده است. برای شرح و بسط هر کدام از این مقولات ما نیازمند بازخوانی مباحث دینی، کلامی، عرفانی و حکمی در جهان اسلام و حتی مشابهتهای موجود بین اسلام و مسیحیت و یهودیت هستیم. به عنوان مثال، عیسی به مثابه "کلمه" -پیش از خلقت- و نقش این انگاره در صورتبندی چارچوبهاب تئولوژیک مسیحی و جریانهای گنوسی در حوزه طریقتهای باطنی و نسبتهای آنها با مانویت و حتی جریانهای بودایی در چین و ژاپن و اروپای شرقی و مسیحیت "پراواسلاونای روسی" (Russian Orthodox Church) نشان میدهد که این غزل دارای مفروضاتی است که از روی تصادف در دیوان خطائی پدیدار نگشته است. به عنوان مثال، در تفسیر آیهای که در قرآن مفسران به وجود شخصیتی به نام "آصف بن برخیا" در دربار سلیمان نبی اشاره شده است برخی از اهل تاویل (مانند شیخ حسین جمال الحق) قائل به این بودند که آن شخص "علی" بوده است. اما اینکه چه نسبتی بین علیِ تاریخی و علیِ فراتاریخی وجود دارد این مقولهای است که کمتر در باب آن سخن گفته شده است. مفهوم تفسیر فلسفه تاریخ مبتنی بر "اسماء" و ظهور دوریِ اسماء از مباحثی است که با چارچوبهای خطی فلسفههای معاصر و "منتالیتههای خطی" (Linear Mentalities) همخوانی ندارد. برای درک نسبت "علیِ تاریخی" و "علیِ فراتاریخی" که شاه اسماعیل در این غزل به آن اشاره میکند ما نیازمند "تعلیق" باورهای خطی خود از وجود و بیرون اِستادن از چارچوبهای مفهوم پروگرس هستیم. البته وقوف کامل دارم که گفتن این سخن عین ابراز کفر به "عقیده روشنگری" است که در نظام سرمایهداری مبتنی بر ارزشهای بورژوازی عالمیت سوبژکتیویستی را شکل داده است و هر گونه انکار این مولفهها منجر به تکفیر
(Excommunication)
خواهد شد. اما در مقام نظر باید در جایی اِستاد و از قدرت تکفیر نهراسید و با تفکیر راهی به سوی فرا-سوی عالمیت سوبژکتیویستی گشود. به عبارت سادهتر، آنچه خطائی به آن اشارت دارد تفسیر غیر-خطی (Non-Linear) از هستی است که نه تنها انسان را به سکون دعوت نمیکند بل او را دائم متذکر میگردد که لیس للانسان الا ما سعی ولی این سعی و تلاش و تدبیر در دایره "تقدیر" مستقر است. اما حال اجازه دهید بازگردیم به ربط این غزل و احادیث. به سخن دیگر، آیا موضوعی که شاه اسماعیل در این غزل به آن اشاره کرده است مبتنی بر حدیث یا مجموعه گفتارهای دینی است؟
سیدجواد میری
(بخش دوم)
#سنت_خطائی
#شاه_اسماعیل
#دارالارشاد_اردبیل
@seyedjavadmiri
در غزل شماره ۹ در دیوان خطائی، شاه اسماعیل اینگونه میسُراید:
ای رموزِ خط و خالون شرح قرآن یا <<علی>>!
وی رخ فرخنده فالون، ماه تابان، یا <<علی>>!
خاکِ کویوندن مخمر اولدی آدم طینتی،
ای سر کویون نسیمی، روحِ انسان یا <<علی>>!
در این غزل مفاهیم مهمی مطرح شده است که از یک سو با "اسطوره خلقت انسان" مرتبط است و از سوی دیگر به خوانش حِکمی و عرفانی درباره جایگاه "پیشا-خلقتِ علی" در جهانبینی باطنی و در ساحت دیگر مسئله "قرآن صامت" و "قرآن ناطق" که "علی" محور این مقوله در رویکردهای گنوسی بوده است. برای شرح و بسط هر کدام از این مقولات ما نیازمند بازخوانی مباحث دینی، کلامی، عرفانی و حکمی در جهان اسلام و حتی مشابهتهای موجود بین اسلام و مسیحیت و یهودیت هستیم. به عنوان مثال، عیسی به مثابه "کلمه" -پیش از خلقت- و نقش این انگاره در صورتبندی چارچوبهاب تئولوژیک مسیحی و جریانهای گنوسی در حوزه طریقتهای باطنی و نسبتهای آنها با مانویت و حتی جریانهای بودایی در چین و ژاپن و اروپای شرقی و مسیحیت "پراواسلاونای روسی" (Russian Orthodox Church) نشان میدهد که این غزل دارای مفروضاتی است که از روی تصادف در دیوان خطائی پدیدار نگشته است. به عنوان مثال، در تفسیر آیهای که در قرآن مفسران به وجود شخصیتی به نام "آصف بن برخیا" در دربار سلیمان نبی اشاره شده است برخی از اهل تاویل (مانند شیخ حسین جمال الحق) قائل به این بودند که آن شخص "علی" بوده است. اما اینکه چه نسبتی بین علیِ تاریخی و علیِ فراتاریخی وجود دارد این مقولهای است که کمتر در باب آن سخن گفته شده است. مفهوم تفسیر فلسفه تاریخ مبتنی بر "اسماء" و ظهور دوریِ اسماء از مباحثی است که با چارچوبهای خطی فلسفههای معاصر و "منتالیتههای خطی" (Linear Mentalities) همخوانی ندارد. برای درک نسبت "علیِ تاریخی" و "علیِ فراتاریخی" که شاه اسماعیل در این غزل به آن اشاره میکند ما نیازمند "تعلیق" باورهای خطی خود از وجود و بیرون اِستادن از چارچوبهای مفهوم پروگرس هستیم. البته وقوف کامل دارم که گفتن این سخن عین ابراز کفر به "عقیده روشنگری" است که در نظام سرمایهداری مبتنی بر ارزشهای بورژوازی عالمیت سوبژکتیویستی را شکل داده است و هر گونه انکار این مولفهها منجر به تکفیر
(Excommunication)
خواهد شد. اما در مقام نظر باید در جایی اِستاد و از قدرت تکفیر نهراسید و با تفکیر راهی به سوی فرا-سوی عالمیت سوبژکتیویستی گشود. به عبارت سادهتر، آنچه خطائی به آن اشارت دارد تفسیر غیر-خطی (Non-Linear) از هستی است که نه تنها انسان را به سکون دعوت نمیکند بل او را دائم متذکر میگردد که لیس للانسان الا ما سعی ولی این سعی و تلاش و تدبیر در دایره "تقدیر" مستقر است. اما حال اجازه دهید بازگردیم به ربط این غزل و احادیث. به سخن دیگر، آیا موضوعی که شاه اسماعیل در این غزل به آن اشاره کرده است مبتنی بر حدیث یا مجموعه گفتارهای دینی است؟
سیدجواد میری
(بخش دوم)
#سنت_خطائی
#شاه_اسماعیل
#دارالارشاد_اردبیل
@seyedjavadmiri
Көбүрөөк функцияларды ачуу үчүн кириңиз.