09.05.202507:12
📝 حق خواندن
🔹️نعمت الله فاضلی، ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
✅ چهارشنبه هفدهم اردیبهشت (۱۴۰۴) در اولین روز نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران درباب "کتابخوانی در ایران" سخنرانی کردم. یکی از صحبتهایم "حق خواندن" بود.
🔻سخنم این بود که مطالعه کردن و خواندن تنها برای رشد آگاهی یا برای سرگرمی و لذت نیست، بلکه ضرورتی حیاتی برای سلامت مغز و اعصاب آدمی است. استنادم در این زمینه به پژوهشهای علمی پروفسور ماریان ولف در کتاب "آهسته بشتاب" (۱۴۰۳) بود. او متخصص علوم شناختی و اعصاب در زمینه خواندن و مسئله خوانشپریشی است. ولف نشان میدهد کسانی که تجربه "خواندن ژرف" ندارند با بیماری "توجه ناقص" و از دست دادن توان تمرکز و فراموشی و حواسپرتی روبرو میشوند.
🔻همان طور که هوای سالم، تغذیه، امنیت و بسیاری چیزهای دیگر، جزو حقوق بشرند، خواندن هم با این استدلال پروفسور ولف جزو حقوق انسان است، زیرا با نخواندن سلامت و بقای ما دچار مخاطره جدی میشود.
🔻عوامل زیادی امروزه ما را از حق خواندن محروم میسازند. در سخنرانیام نشان دادم گسترش فضای مجازی، ناکارآمدی نظام مدرسهای و نظام آموزش عالی، گسترش بیسوادی و ناخوانایی و نانویسایی، بصری شدن و سیطره فرهنگ شفاهی از جمله موانع ما در رسیدن به حق خواندن هستند.
🔻اما ایدیولوژیک بودن و شدن سیاست و حکمرانی کتاب هم از موانع مهم عدم دسترسی مردم به حق خواندن است. در سخنرانیام نشان دادم حکومت از طریق سانسور و ممیزی کتاب، اعتماد جامعه به نشر و کتاب را خدشهدار کرده است.
🔻همچنین تخصیص عمده بودجه و توان حکمرانی برای ترویج کتابهای ایدیولوژیک و گفتمان رسمی، موجب دلزدگی و کماعتبار شدن رسانه کتاب در جامعه شده است.
🔻گرچه حکومت برای ترویج کتاب سیاستگذاری میکند، اما به طور متناقضی و همزمان موانع بزرگی در راه حق خواندن برای شهروندان هم به وجود آورده است. نهاد مدرسه و سیاست آموزش عمومی حاکم نتوانسته و نمیتواند سواد پایه و امکان خوانایی و نویسایی شهروندان را تحقق بخشد. اینها ملاحظاتی است که در کتابهایم "الفبای زندگی" (۱۴۰۳) و "مسئله مدرسه"(۱۴۰۱) هم به تفصیل شرح دادهام.
🔻در سخنرانیام گفتم برای دفاع از سلامت مردم و ارتقای آن ما محتاج جنبش مطالبهگری حق خواندن هستیم و باید سیاست کتاب و سیاست آموزشی رسمی را به خاطر ناتوانی در تحقق حق خواندن و حتی تجاوز به حقوق خوانایی و نویسایی شهروندان به چالش کشیده و خواهان پایان دادن به سیاست سانسور و ایدیولوژیک کردن خواندن در جامعه ایران شویم.
✅ خواندن حق همه است. حکومت موظف به تامین این حق و برطرف کردن موانع آن است. همان طور که امنیت و هوای پاک و ....حق همگان است.
🔹️نعمت الله فاضلی، ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
✅ چهارشنبه هفدهم اردیبهشت (۱۴۰۴) در اولین روز نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران درباب "کتابخوانی در ایران" سخنرانی کردم. یکی از صحبتهایم "حق خواندن" بود.
🔻سخنم این بود که مطالعه کردن و خواندن تنها برای رشد آگاهی یا برای سرگرمی و لذت نیست، بلکه ضرورتی حیاتی برای سلامت مغز و اعصاب آدمی است. استنادم در این زمینه به پژوهشهای علمی پروفسور ماریان ولف در کتاب "آهسته بشتاب" (۱۴۰۳) بود. او متخصص علوم شناختی و اعصاب در زمینه خواندن و مسئله خوانشپریشی است. ولف نشان میدهد کسانی که تجربه "خواندن ژرف" ندارند با بیماری "توجه ناقص" و از دست دادن توان تمرکز و فراموشی و حواسپرتی روبرو میشوند.
🔻همان طور که هوای سالم، تغذیه، امنیت و بسیاری چیزهای دیگر، جزو حقوق بشرند، خواندن هم با این استدلال پروفسور ولف جزو حقوق انسان است، زیرا با نخواندن سلامت و بقای ما دچار مخاطره جدی میشود.
🔻عوامل زیادی امروزه ما را از حق خواندن محروم میسازند. در سخنرانیام نشان دادم گسترش فضای مجازی، ناکارآمدی نظام مدرسهای و نظام آموزش عالی، گسترش بیسوادی و ناخوانایی و نانویسایی، بصری شدن و سیطره فرهنگ شفاهی از جمله موانع ما در رسیدن به حق خواندن هستند.
🔻اما ایدیولوژیک بودن و شدن سیاست و حکمرانی کتاب هم از موانع مهم عدم دسترسی مردم به حق خواندن است. در سخنرانیام نشان دادم حکومت از طریق سانسور و ممیزی کتاب، اعتماد جامعه به نشر و کتاب را خدشهدار کرده است.
🔻همچنین تخصیص عمده بودجه و توان حکمرانی برای ترویج کتابهای ایدیولوژیک و گفتمان رسمی، موجب دلزدگی و کماعتبار شدن رسانه کتاب در جامعه شده است.
🔻گرچه حکومت برای ترویج کتاب سیاستگذاری میکند، اما به طور متناقضی و همزمان موانع بزرگی در راه حق خواندن برای شهروندان هم به وجود آورده است. نهاد مدرسه و سیاست آموزش عمومی حاکم نتوانسته و نمیتواند سواد پایه و امکان خوانایی و نویسایی شهروندان را تحقق بخشد. اینها ملاحظاتی است که در کتابهایم "الفبای زندگی" (۱۴۰۳) و "مسئله مدرسه"(۱۴۰۱) هم به تفصیل شرح دادهام.
🔻در سخنرانیام گفتم برای دفاع از سلامت مردم و ارتقای آن ما محتاج جنبش مطالبهگری حق خواندن هستیم و باید سیاست کتاب و سیاست آموزشی رسمی را به خاطر ناتوانی در تحقق حق خواندن و حتی تجاوز به حقوق خوانایی و نویسایی شهروندان به چالش کشیده و خواهان پایان دادن به سیاست سانسور و ایدیولوژیک کردن خواندن در جامعه ایران شویم.
✅ خواندن حق همه است. حکومت موظف به تامین این حق و برطرف کردن موانع آن است. همان طور که امنیت و هوای پاک و ....حق همگان است.


07.05.202507:53
📝 تبریک نشان علوم اجتماعی
🔹️نعمت الله فاضلی، ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴
✅ دوشنبه پانزدهم اردیبهشت (۱۴۰۴) انجمن جامعهشناسی ایران پنجمین دوره اعطای نشان علوم اجتماعی را برگزار کرد و استادان سوسن باستانی، محمد میرزایی، سید حسین سراجزاده، مقصود فراستخواه و سیامک زندرضوی و هادی خانیکی نشان علوم اجتماعی را دریافت کردند.
🔻به استادان و همکاران عزیزم صمیمانه دریافت نشان را تبریک میگویم و سلامتی و سربلندی و سعادت آنها آرزومندم.
🔻متاسفانه در روز اعطای نشان سفر بودم و نتوانستم در مراسم شرکت کنم. نشانهایی که انجمنهای علمی اعطا میکنند کاری شایسته و بجاست. در ایران اغلب نشانها را نهادهای حکومتی و دولتی میدهند و این کار هم به دور از داوریهای سوگیرانه و سیاسی نیست. اما انجمنهای علمی بهترین مرجع مدنی برای اعطای نشانهای علمی هستند.
✅ امیدوارم این رویه انجمن جامعهشناسی فراگیر شود و دیگر انجمن ها هم که در این زمینه فعال نیستند فعال شوند.
🔹️نعمت الله فاضلی، ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴
✅ دوشنبه پانزدهم اردیبهشت (۱۴۰۴) انجمن جامعهشناسی ایران پنجمین دوره اعطای نشان علوم اجتماعی را برگزار کرد و استادان سوسن باستانی، محمد میرزایی، سید حسین سراجزاده، مقصود فراستخواه و سیامک زندرضوی و هادی خانیکی نشان علوم اجتماعی را دریافت کردند.
🔻به استادان و همکاران عزیزم صمیمانه دریافت نشان را تبریک میگویم و سلامتی و سربلندی و سعادت آنها آرزومندم.
🔻متاسفانه در روز اعطای نشان سفر بودم و نتوانستم در مراسم شرکت کنم. نشانهایی که انجمنهای علمی اعطا میکنند کاری شایسته و بجاست. در ایران اغلب نشانها را نهادهای حکومتی و دولتی میدهند و این کار هم به دور از داوریهای سوگیرانه و سیاسی نیست. اما انجمنهای علمی بهترین مرجع مدنی برای اعطای نشانهای علمی هستند.
✅ امیدوارم این رویه انجمن جامعهشناسی فراگیر شود و دیگر انجمن ها هم که در این زمینه فعال نیستند فعال شوند.


02.05.202507:06
28.04.202520:24
📝چرا وضع مملکت چنین آشفته است؟
🔹️نعمت الله فاضلی، ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔻محمد فاضلی در کانالش پرسیده: "وضعی که امروز در ایران شاهدش هستیم نتیجه چیست؟" و پاسخ داده که نتیجه پیروزیهای نظام حکمرانی است. پیروزیهایی مثل پیروزی تعهد بر تخصص، پیروزی سیطره اقلیت بر اکثریت، پیروزی تندروها بر میانهروها و واقعگراها و پیروزیهای دیگر.
🔻اما یک قلم از پیروزیهای حکومت را از قلم انداختهاند که در فلاکت امروزی جامعه تاثیر و نقش عمیق داشته و دارد. آن هم پیروزی بر روحیه ملیگرایی و وطندوستی و جایگزین کردنش با روحیه امتگرایی.
🔻ملیگرایی و وطندوستی، دین دنیای مدرن و مدرنیته است. بدون ملیگرایی، ملتسازی ناممکن است. از همان فردای انقلاب ۵۷ "رایو و تلویزیون ملی ایران" شد "صدا و سیمای جمهوری اسلامی" و "مجلس شورای ملی" هم شد "مجلس شورای اسلامی" و دیگر القاب ملی حذف شدند. اشعار وطندوستی عباس یمینی شریف هم از کتابهای درسی حذف شد. سرود ملی ایران هم تبدیل به سرودی شد که هیچ رد و نشانی از تاریخ و فرهنگ و سرزمین حتی نام ایران در آن نیست.
🔻نتیجه این سیاست ملیزدایی عاطفی و شناختی همین شد که میبینیم. مقامات و بسیاری از افراد نمیتوانند وطندوستانه از جامعه و سرزمینشان مراقبت کنند. عشق به میهن که نباشد افراد یا از کشور مهاجرت میکنند، بسیاری هم اگر دستشان برسد از تخریب و غارت و تعرض به جامعه ابایی ندارند. بسیاری دیگر هم کارها و مسوولیتهایشان را هم بدون عشق میهندوستانه انجام میدهند.
🔻لازمه زندگی در کشور در جهان مدرن پرورش سوژههای مدنی میهندوست است. چنین وظیفهای بر دوش نظام آموزشی، آموزش عالی، نظام رسانهای و سیاست فرهنگی است.
🔻پیروزی ایدیولوژی امتگرا، حکومت و حامیانش را شاید خرسند کرده باشد اما حواسشان نبود و نیست که بر شاخ نشسته و بن میبرند. حالا هر از گاهی خبر از فاجعههایی را میشنویم که نتیجه نبود حداقل احساس تعلق و تعهد به ایران است.
🔹️نعمت الله فاضلی، ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔻محمد فاضلی در کانالش پرسیده: "وضعی که امروز در ایران شاهدش هستیم نتیجه چیست؟" و پاسخ داده که نتیجه پیروزیهای نظام حکمرانی است. پیروزیهایی مثل پیروزی تعهد بر تخصص، پیروزی سیطره اقلیت بر اکثریت، پیروزی تندروها بر میانهروها و واقعگراها و پیروزیهای دیگر.
🔻اما یک قلم از پیروزیهای حکومت را از قلم انداختهاند که در فلاکت امروزی جامعه تاثیر و نقش عمیق داشته و دارد. آن هم پیروزی بر روحیه ملیگرایی و وطندوستی و جایگزین کردنش با روحیه امتگرایی.
🔻ملیگرایی و وطندوستی، دین دنیای مدرن و مدرنیته است. بدون ملیگرایی، ملتسازی ناممکن است. از همان فردای انقلاب ۵۷ "رایو و تلویزیون ملی ایران" شد "صدا و سیمای جمهوری اسلامی" و "مجلس شورای ملی" هم شد "مجلس شورای اسلامی" و دیگر القاب ملی حذف شدند. اشعار وطندوستی عباس یمینی شریف هم از کتابهای درسی حذف شد. سرود ملی ایران هم تبدیل به سرودی شد که هیچ رد و نشانی از تاریخ و فرهنگ و سرزمین حتی نام ایران در آن نیست.
🔻نتیجه این سیاست ملیزدایی عاطفی و شناختی همین شد که میبینیم. مقامات و بسیاری از افراد نمیتوانند وطندوستانه از جامعه و سرزمینشان مراقبت کنند. عشق به میهن که نباشد افراد یا از کشور مهاجرت میکنند، بسیاری هم اگر دستشان برسد از تخریب و غارت و تعرض به جامعه ابایی ندارند. بسیاری دیگر هم کارها و مسوولیتهایشان را هم بدون عشق میهندوستانه انجام میدهند.
🔻لازمه زندگی در کشور در جهان مدرن پرورش سوژههای مدنی میهندوست است. چنین وظیفهای بر دوش نظام آموزشی، آموزش عالی، نظام رسانهای و سیاست فرهنگی است.
🔻پیروزی ایدیولوژی امتگرا، حکومت و حامیانش را شاید خرسند کرده باشد اما حواسشان نبود و نیست که بر شاخ نشسته و بن میبرند. حالا هر از گاهی خبر از فاجعههایی را میشنویم که نتیجه نبود حداقل احساس تعلق و تعهد به ایران است.
26.04.202508:12
🔻"شکوه خاموش روزمرگی: نگاهی شاعرانه به کتاب «زندگی روزمره ایرانی»"🔻
✍طهماسب کاوسی، ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔻در روزگاری که معنا در هیاهوی تحلیلهای کلان گم میشود و حقیقت در هیبت واژههای فاخر رنگ میبازد، زندگیِ واقعی، همان زیست خاموش و پیوستهایست که هر روز، بیصدا تکرار میشود؛ در لرزش قاشق، در بوی نان، در سکوت میان دو لبخند، در لمس پیامی ساده، یا صدای پادکستی که آرام در پسزمینه میچرخد.
🔻دکتر نعمتالله فاضلی، در کتابِ تأملبرانگیزش «زندگی روزمرهی ایرانی»، پرده از ارزشهای پنهان در زیست عادی ما برمیدارد؛ او باور دارد که حقیقتِ ناب، نه در ساحتهای پرطمطراق و انتزاعی، بلکه در خُردترین رفتارهای انسانی نهفته است. او ما را فرا میخواند که مراقب زندگی روزمرهمان باشیم، که زیستن در لحظهها، خود نوعی معرفت است، نوعی نجات.
🔻من نیز سالها در کوچههای همین زندگی عادی قدم زدهام. نه به قصد گریز، بلکه برای کشف. نفس کشیدهام میان نان گرم، بغض خیابان، خستگی بازوها، سکوت شبگردان، لبخندهای لرزان و خاطرههایی که پشت پنجرهها پنهان شدهاند. با واژههایی که گاه شکسته و گاه نجوا شدهاند، تلاش کردهام نقشهای از دل این خاکِ پرگفتوگو رسم کنم؛ نقشهای نه از شهر و دیوار، بلکه از تپشهای انسانی روزمره.
🔻شعر برای من تمرینیست برای دیدن. نه فرار از زندگی، که غرق شدن در آن. خواستهام آنچه به چشم نمیآید را بنویسم: لرزش قاشق در استکان، سنگینی خواب کودک بر نیمکت، صدای زنگ در، و لحظههای سادهای که در خود تمام معنا را نهفته دارند.
🔻این نوشته، بازتاب تجربههای زیسته من است؛ تلاشیست برای روایت شکوه خاموش زندگیای که هر روز از کنارمان عبور میکند، بیآنکه درک کنیم. دعوتیست برای تماشای دوباره آنچه که هست.
✅ یک
🔻دکتر نعمتالله فاضلی در بیان خاستگاه فکری خویش چنین مینویسد: «کتاب "زندگی روزمرهی ایرانی" حاصل سالها تأمل، مشاهده و زیست خلاقانه در بطن جامعهی ایران است؛ تلاشیست برای نمایاندن آن حقیقت والایی که در ظواهر ساده و صامتِ حیات روزمره پنهان است.»
🔻من نیز بهعنوان فردی که در این زیست روزمره غوطهور بودهام، بر این باورم که زندگی، با تمامی سادگی و تکرارش، خود دریچهای است به سوی حقیقتی عمیقتر. حقیقتی که در دلِ لحظات بیصدای روزمره و در سادهترین رخدادها پنهان است. در نفسهای خاکخوردهی شهر، در نان گرم نانوایی، و در لبخندهای محو پشت پنجرهها، این حقیقت آرام میبالد و در لایههای عمیقتری از زندگی در حال رشد است.
در آفتابِ خاموشِ این سرزمین
من ایستادهام،
با دستهایی از واژه و دل،
تا پرده از چهرهٔ پنهانِ روزمرّگی بردارم.
سالها
در کوچههای بغضآلودِ تهران
میان بوی نانِ گرم و فریادِ خاموشِ شبگردان،
نفس کشیدهام.
میخواستم نشان دهم
که چگونه حقیقت
در چینِ پیشانیِ پیرمردی در نانوایی،
در لبخندِ لرزانِ زنی پشت پنجره،
آرام میروید.
"زندگی" در ایران
همان شعرِ بیوزنیست
که در جانِ هر خیابان
موسیقی دارد.
و من،
قلم به دست،
میکوشم از دلِ این خاکِ پرگفتوگو،
روایت کنم
شکوهِ خاموشِ روزمرّهها را.
✅ دو
🔻دکتر فاضلی در تبیین منظومهی نظری خود، بر پایهی آرای برگر و لوکمان، چنین مینگارد: *«نگارش کتاب "زندگی روزمرهی ایرانی" برای آن است که نشان دهم چگونه حقیقت اجتماعی، نه در عرصههای کلان و انتزاعی، بلکه در ساحت عادیترین رفتارهای روزانه ظهور میکند. اگر ایرانیان به این سطح از زندگی آگاه شوند و از آن مراقبت نمایند، مسیر سعادت فردی و جمعی را خواهند گشود.»*
🔻من نیز بر آنم تا در این مسیر، نگاه و توجه به روزمرگیها و جزئیات زندگی را ارج نهم و نشان دهم که در آنچه به ظاهر بیمعنا مینماید، ممکن است همان حقیقت پنهان باشد که در صورت شناخت و فهم آن، گامی به سوی رشد و پیشرفت برداشته خواهد شد.
در کوچههای خاکستریِ عادت،
ردِ پای روشنِ فکر را
با دستانِ کلمه
بافتهام.
هر روزِ ایرانی،
کتابیست نانوشته
که با نَفَسِ مردم،
صفحاتی میزاید.
من
در سکوتِ همین روزمره،
حقیقت را
صدا کردهام.
✅ سه
🔻در بیانی دیگر، دکتر فاضلی چنین هشدار میدهد: *«مراقب زندگی روزمرهات باش؛ آنچه میاندیشی، آنچه انجام میدهی، با که وقت میگذرانی و چگونه زمانت را صرف میکنی، همان زندگی توست. این جزئیاتِ خُرد، جانِ زندگیاند و مراقبت از آنها، مراقبت از هستی خویشتن است.»*
🔻از همینرو، آنچه میاندیشم، آنچه انجام میدهم، با که میگذرانم و چگونه زمانم را صرف میکنم، همگی گویای همان زندگیام هستند. در این جزییات کوچک و گاه نادیده، حقیقت وجودم نهفته است. همانطور که دکتر فاضلی گفته، این لحظات و انتخابها، جانِ زندگی هستند و مراقبت از آنها، مراقبت از هستیام.
https://hamrokh.com/kala/zendegi-roozmare-irani/
✍طهماسب کاوسی، ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔻در روزگاری که معنا در هیاهوی تحلیلهای کلان گم میشود و حقیقت در هیبت واژههای فاخر رنگ میبازد، زندگیِ واقعی، همان زیست خاموش و پیوستهایست که هر روز، بیصدا تکرار میشود؛ در لرزش قاشق، در بوی نان، در سکوت میان دو لبخند، در لمس پیامی ساده، یا صدای پادکستی که آرام در پسزمینه میچرخد.
🔻دکتر نعمتالله فاضلی، در کتابِ تأملبرانگیزش «زندگی روزمرهی ایرانی»، پرده از ارزشهای پنهان در زیست عادی ما برمیدارد؛ او باور دارد که حقیقتِ ناب، نه در ساحتهای پرطمطراق و انتزاعی، بلکه در خُردترین رفتارهای انسانی نهفته است. او ما را فرا میخواند که مراقب زندگی روزمرهمان باشیم، که زیستن در لحظهها، خود نوعی معرفت است، نوعی نجات.
🔻من نیز سالها در کوچههای همین زندگی عادی قدم زدهام. نه به قصد گریز، بلکه برای کشف. نفس کشیدهام میان نان گرم، بغض خیابان، خستگی بازوها، سکوت شبگردان، لبخندهای لرزان و خاطرههایی که پشت پنجرهها پنهان شدهاند. با واژههایی که گاه شکسته و گاه نجوا شدهاند، تلاش کردهام نقشهای از دل این خاکِ پرگفتوگو رسم کنم؛ نقشهای نه از شهر و دیوار، بلکه از تپشهای انسانی روزمره.
🔻شعر برای من تمرینیست برای دیدن. نه فرار از زندگی، که غرق شدن در آن. خواستهام آنچه به چشم نمیآید را بنویسم: لرزش قاشق در استکان، سنگینی خواب کودک بر نیمکت، صدای زنگ در، و لحظههای سادهای که در خود تمام معنا را نهفته دارند.
🔻این نوشته، بازتاب تجربههای زیسته من است؛ تلاشیست برای روایت شکوه خاموش زندگیای که هر روز از کنارمان عبور میکند، بیآنکه درک کنیم. دعوتیست برای تماشای دوباره آنچه که هست.
✅ یک
🔻دکتر نعمتالله فاضلی در بیان خاستگاه فکری خویش چنین مینویسد: «کتاب "زندگی روزمرهی ایرانی" حاصل سالها تأمل، مشاهده و زیست خلاقانه در بطن جامعهی ایران است؛ تلاشیست برای نمایاندن آن حقیقت والایی که در ظواهر ساده و صامتِ حیات روزمره پنهان است.»
🔻من نیز بهعنوان فردی که در این زیست روزمره غوطهور بودهام، بر این باورم که زندگی، با تمامی سادگی و تکرارش، خود دریچهای است به سوی حقیقتی عمیقتر. حقیقتی که در دلِ لحظات بیصدای روزمره و در سادهترین رخدادها پنهان است. در نفسهای خاکخوردهی شهر، در نان گرم نانوایی، و در لبخندهای محو پشت پنجرهها، این حقیقت آرام میبالد و در لایههای عمیقتری از زندگی در حال رشد است.
در آفتابِ خاموشِ این سرزمین
من ایستادهام،
با دستهایی از واژه و دل،
تا پرده از چهرهٔ پنهانِ روزمرّگی بردارم.
سالها
در کوچههای بغضآلودِ تهران
میان بوی نانِ گرم و فریادِ خاموشِ شبگردان،
نفس کشیدهام.
میخواستم نشان دهم
که چگونه حقیقت
در چینِ پیشانیِ پیرمردی در نانوایی،
در لبخندِ لرزانِ زنی پشت پنجره،
آرام میروید.
"زندگی" در ایران
همان شعرِ بیوزنیست
که در جانِ هر خیابان
موسیقی دارد.
و من،
قلم به دست،
میکوشم از دلِ این خاکِ پرگفتوگو،
روایت کنم
شکوهِ خاموشِ روزمرّهها را.
✅ دو
🔻دکتر فاضلی در تبیین منظومهی نظری خود، بر پایهی آرای برگر و لوکمان، چنین مینگارد: *«نگارش کتاب "زندگی روزمرهی ایرانی" برای آن است که نشان دهم چگونه حقیقت اجتماعی، نه در عرصههای کلان و انتزاعی، بلکه در ساحت عادیترین رفتارهای روزانه ظهور میکند. اگر ایرانیان به این سطح از زندگی آگاه شوند و از آن مراقبت نمایند، مسیر سعادت فردی و جمعی را خواهند گشود.»*
🔻من نیز بر آنم تا در این مسیر، نگاه و توجه به روزمرگیها و جزئیات زندگی را ارج نهم و نشان دهم که در آنچه به ظاهر بیمعنا مینماید، ممکن است همان حقیقت پنهان باشد که در صورت شناخت و فهم آن، گامی به سوی رشد و پیشرفت برداشته خواهد شد.
در کوچههای خاکستریِ عادت،
ردِ پای روشنِ فکر را
با دستانِ کلمه
بافتهام.
هر روزِ ایرانی،
کتابیست نانوشته
که با نَفَسِ مردم،
صفحاتی میزاید.
من
در سکوتِ همین روزمره،
حقیقت را
صدا کردهام.
✅ سه
🔻در بیانی دیگر، دکتر فاضلی چنین هشدار میدهد: *«مراقب زندگی روزمرهات باش؛ آنچه میاندیشی، آنچه انجام میدهی، با که وقت میگذرانی و چگونه زمانت را صرف میکنی، همان زندگی توست. این جزئیاتِ خُرد، جانِ زندگیاند و مراقبت از آنها، مراقبت از هستی خویشتن است.»*
🔻از همینرو، آنچه میاندیشم، آنچه انجام میدهم، با که میگذرانم و چگونه زمانم را صرف میکنم، همگی گویای همان زندگیام هستند. در این جزییات کوچک و گاه نادیده، حقیقت وجودم نهفته است. همانطور که دکتر فاضلی گفته، این لحظات و انتخابها، جانِ زندگی هستند و مراقبت از آنها، مراقبت از هستیام.
https://hamrokh.com/kala/zendegi-roozmare-irani/
23.04.202516:34
🔻لینک امضای کارزار «اعتراض به تفاهم نامه وزارت آموزش و پرورش با نیروی انتظامی در خصوص ورود پلیس به مدارس»
https://www.karzar.net/210374
https://www.karzar.net/210374


09.05.202503:28
📚زندگی روزمره ایرانی؛
روایتی خودمردمنگارانه
🔸️نویسنده: نعمتالله فاضلی
🛒 خرید از نمایشگاه کتاب:
http://book.icfi.ir/book/3465d4f9-56fa-4f5a-ae2a-c29953fb6a5b/زندگی-روزمره-ایرانی-روایتی-خودمردم-نگارانه
روایتی خودمردمنگارانه
🔸️نویسنده: نعمتالله فاضلی
🛒 خرید از نمایشگاه کتاب:
http://book.icfi.ir/book/3465d4f9-56fa-4f5a-ae2a-c29953fb6a5b/زندگی-روزمره-ایرانی-روایتی-خودمردم-نگارانه
05.05.202514:16
🎵فایل صوتی سخنرانی دکتر نعمتالله فاضلی با عنوان:
🔻معلمان الهامبخش
🔹۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، ارومیه
🔹حجم فایل: 11.8M، زمان: 51 دقیقه
🔻معلم الهامبخش کسی است که در وهله نخست شور و شوق درونی معلمی دارد. شور و شوق سرایتکردنی است.
🔻معلم الهامبخش خوانا و نویسا است. در تاریخ مدرسه از رشدیه و صمد بهرنگی و جلال آل احمد و سیمین بهبهانی و ... خودشان سرمشق خوانایی و نویسایی بودند.
🔻معلم الهامبخش معنای آهستگی و حوصله را میفهمد. برای خط خوش، زیبانویسی، فهمیدن و درک کردن خود و شاگردانش وقت میگذارد.
🔻ما با بحران نامدرسهها و نامعلمیها و ناسوادی مواجه هستیم. از استعارههای نظامی و جنگی (سنگر و افسر و سرباز و اطاعت و ...) برای توصیف مدرسه و آموزش استفاده میشود.
🔻معلم الهامبخش کسی است که از خردهفضاها برای یادگرفتن و یاددادن استفاده میکند و خود را قربانی سیستم و ایدئولوژی و فقر تحمیلشده نمیداند و بهرغم اینکه به او نگاه ابزاری میشود ولی خودش خود را باور دارد و شهامت معلمی دارد.
🔻معلمان الهامبخش
🔹۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، ارومیه
🔹حجم فایل: 11.8M، زمان: 51 دقیقه
🔻معلم الهامبخش کسی است که در وهله نخست شور و شوق درونی معلمی دارد. شور و شوق سرایتکردنی است.
🔻معلم الهامبخش خوانا و نویسا است. در تاریخ مدرسه از رشدیه و صمد بهرنگی و جلال آل احمد و سیمین بهبهانی و ... خودشان سرمشق خوانایی و نویسایی بودند.
🔻معلم الهامبخش معنای آهستگی و حوصله را میفهمد. برای خط خوش، زیبانویسی، فهمیدن و درک کردن خود و شاگردانش وقت میگذارد.
🔻ما با بحران نامدرسهها و نامعلمیها و ناسوادی مواجه هستیم. از استعارههای نظامی و جنگی (سنگر و افسر و سرباز و اطاعت و ...) برای توصیف مدرسه و آموزش استفاده میشود.
🔻معلم الهامبخش کسی است که از خردهفضاها برای یادگرفتن و یاددادن استفاده میکند و خود را قربانی سیستم و ایدئولوژی و فقر تحمیلشده نمیداند و بهرغم اینکه به او نگاه ابزاری میشود ولی خودش خود را باور دارد و شهامت معلمی دارد.


30.04.202515:11
👥 سخنرانی دکتر نعمتالله فاضلی در نشست
🔻معلمان الهامبخش برای آموزش الهامبخش
✅ زمان: پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۹ صبح
✅ مکان: ارومیه، دبستان نیلوفر، سالن اجتماعات
🔻معلمان الهامبخش برای آموزش الهامبخش
✅ زمان: پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۹ صبح
✅ مکان: ارومیه، دبستان نیلوفر، سالن اجتماعات
26.04.202514:18
🎵 فایل صوتی سخنرانی دکتر نعمتالله فاضلی با عنوان
🔻بیم و امیدهای علم اجتماعی در ایران
🔹️۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، دانشگاه تهران
🔹️حجم فایل: 10M، زمان: 45 دقیقه
✅ علوم اجتماعی سه سطح دارد: گفتمانی (دیسکورس)، رشتهای (دیسیپلین) و علم (ساینس)
🔻علوم اجتماعی ایران، در سطح علم به معنای ساینس و نظریهپردازی عمومی، چندان موفق نبوده و اساسا این سطح به چند کشور خاص محدود میشود. البته نظریهپردازی برای مسائل جامعه ایران ممکن و ضروری است.
🔻علوم اجتماعی در سطح گفتمانی، تا حد زیادی موفق بوده و مفاهیم و ایدههای خود را وارد حوزه عمومی کرده و در زبان جامعه جاری کرده است.
🔻علوم اجتماعی در سطح رشته، دچار ضعف روابط بینامتنی و گفتگوی انتقادی و عقلانی است. عالمان اجتماعی و استادان و فارغالتحصیلان کمتر به کار یکدیگر بها میدهند و وارد معرکه آرا و گفتگوی انتقادی با هم میشوند و به اندیشهها و آثار یکدیگر ارجاع میدهند.
🔻بیم و امیدهای علم اجتماعی در ایران
🔹️۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، دانشگاه تهران
🔹️حجم فایل: 10M، زمان: 45 دقیقه
✅ علوم اجتماعی سه سطح دارد: گفتمانی (دیسکورس)، رشتهای (دیسیپلین) و علم (ساینس)
🔻علوم اجتماعی ایران، در سطح علم به معنای ساینس و نظریهپردازی عمومی، چندان موفق نبوده و اساسا این سطح به چند کشور خاص محدود میشود. البته نظریهپردازی برای مسائل جامعه ایران ممکن و ضروری است.
🔻علوم اجتماعی در سطح گفتمانی، تا حد زیادی موفق بوده و مفاهیم و ایدههای خود را وارد حوزه عمومی کرده و در زبان جامعه جاری کرده است.
🔻علوم اجتماعی در سطح رشته، دچار ضعف روابط بینامتنی و گفتگوی انتقادی و عقلانی است. عالمان اجتماعی و استادان و فارغالتحصیلان کمتر به کار یکدیگر بها میدهند و وارد معرکه آرا و گفتگوی انتقادی با هم میشوند و به اندیشهها و آثار یکدیگر ارجاع میدهند.


25.04.202512:27
📝 پله پنجم الفبا
🔹️نعمت الله فاضلی، ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴
✅ "الفبای زندگی؛ خواندن و نوشتن به مثابه زیستن" که خرداد ۴۰۳ بیرون آمد اکنون به چاپ پنجم رسیده و تا اینجا هزار و دویست نسخهاش را شما کتابخوانها خریدید و آن را در پلهی پنجم گذاشتید. کاری کردید کارستان و دستمریزاد.
🔻نشست های متعدد درباب این کتاب برگزار شد و همچنان برگزار میشود. یکی از خوانندگان برایم گفت خواندن "الفبای زندگی" چنان به وجدم آورد که موقع خواندنش به رقص آمدم. از همهی خوانندگانم سپاس قلبی دارم و شوقم برای خواندن و نوشتن فزونها گردید.
🔻هر کتابی که خوانده شود چراغی در این تاریکی زمانه روشن میگردد و نوری از دانایی و امید و صلح بر دلها میتابد.
🔻"الفبای زندگی" را نوشتم که خواناتر و نویساتر شویم. پیامش این بود: درمان بیماریهای انسان و جامعه امروز، داروی خوانایی و نویسایی است. خرسندم که خود این کتاب خوانده شده و در کار درمان دردها موثر افتاده است.
✅ امیدوارم با هم برای ساختن جامعهای خوانا و نویسا بکوشیم و در این کار و پیکار لحظهای تردید و دودلی نکنیم. هر کتابی که خوانده میشود گامی به جلو است.
🛒https://hamrokh.com/kala/alefbaye-zendegi
🔹️نعمت الله فاضلی، ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴
✅ "الفبای زندگی؛ خواندن و نوشتن به مثابه زیستن" که خرداد ۴۰۳ بیرون آمد اکنون به چاپ پنجم رسیده و تا اینجا هزار و دویست نسخهاش را شما کتابخوانها خریدید و آن را در پلهی پنجم گذاشتید. کاری کردید کارستان و دستمریزاد.
🔻نشست های متعدد درباب این کتاب برگزار شد و همچنان برگزار میشود. یکی از خوانندگان برایم گفت خواندن "الفبای زندگی" چنان به وجدم آورد که موقع خواندنش به رقص آمدم. از همهی خوانندگانم سپاس قلبی دارم و شوقم برای خواندن و نوشتن فزونها گردید.
🔻هر کتابی که خوانده شود چراغی در این تاریکی زمانه روشن میگردد و نوری از دانایی و امید و صلح بر دلها میتابد.
🔻"الفبای زندگی" را نوشتم که خواناتر و نویساتر شویم. پیامش این بود: درمان بیماریهای انسان و جامعه امروز، داروی خوانایی و نویسایی است. خرسندم که خود این کتاب خوانده شده و در کار درمان دردها موثر افتاده است.
✅ امیدوارم با هم برای ساختن جامعهای خوانا و نویسا بکوشیم و در این کار و پیکار لحظهای تردید و دودلی نکنیم. هر کتابی که خوانده میشود گامی به جلو است.
🛒https://hamrokh.com/kala/alefbaye-zendegi


22.04.202518:58
👥 سخنرانی دکتر نعمتالله فاضلی در نشست
🔻چالش های علوم اجتماعی ایران
✅ زمان: چهارشنبه 3 اردیبهشت 1404 ساعت 14
✅ مکان: دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
🔻چالش های علوم اجتماعی ایران
✅ زمان: چهارشنبه 3 اردیبهشت 1404 ساعت 14
✅ مکان: دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران


08.05.202506:44
📚 الفبای زندگی؛ خواندن و نوشتن بهمثابه زیستن
🔸️نویسنده: نعمتالله فاضلی
🛒 خرید از نمایشگاه کتاب:
http://book.icfi.ir/book/46936f04-cb3b-4c1e-9b2f-2efe1ff26c50/الفبای-زندگی-خواندن-و-نوشتن-به-مثابه-زیستن
🔸️نویسنده: نعمتالله فاضلی
🛒 خرید از نمایشگاه کتاب:
http://book.icfi.ir/book/46936f04-cb3b-4c1e-9b2f-2efe1ff26c50/الفبای-زندگی-خواندن-و-نوشتن-به-مثابه-زیستن


04.05.202507:13
👥سخنرانی دکتر نعمتالله فاضلی در نشست كانون فرهنگ و زندگی با همكاری انجمن علمی مطالعات صلح:
🔻معلمِ صلح
✅ زمان: سهشنبه ۱۶ ارديبهشت، ساعت: ١٠:٣٠ تا ١٢:٣۰
✅ مکان: بوستان قيطريه، فرهنگسرای ملل، تالار فرهنگ، كانون فرهنگ و زندگی
🔻حضور برای همه علاقمندان، آزاد و رايگان است.
🔻معلمِ صلح
✅ زمان: سهشنبه ۱۶ ارديبهشت، ساعت: ١٠:٣٠ تا ١٢:٣۰
✅ مکان: بوستان قيطريه، فرهنگسرای ملل، تالار فرهنگ، كانون فرهنگ و زندگی
🔻حضور برای همه علاقمندان، آزاد و رايگان است.


29.04.202506:19
👥 سخنرانی دکتر نعمتالله فاضلی در نشست
🔻گفتگوی بین نسلی؛ موانع، چالشها و راهکارها
✅ زمان: چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۹ صبح
✅ مکان: استانداری استان مرکزی، سالن اجتماعات پیامبر اعظم
🔻گفتگوی بین نسلی؛ موانع، چالشها و راهکارها
✅ زمان: چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۹ صبح
✅ مکان: استانداری استان مرکزی، سالن اجتماعات پیامبر اعظم
26.04.202512:19
🔹️ادامه یادداشت دکتر کاوسی...🔹️
🔻در این سفر درونی به قلب ایران، هر لحظه به من یادآوری میشود که زندگی فقط در بزرگترین اتفاقات نیست، بلکه در این لایههای کوچک، پر از معنا و خاطره است که حقیقتاً زیستن آغاز میشود.
در زیجِ روزمرهی ایران
سالها
ریشه دواندم در کوچههای خاکی اندیشه
در بوی نان داغِ لبِ پیادهرو
در سایهروشن چشمان پیرمردی که خاطره میفروشد
و زنانی که عشق را لای ترمه پنهان میکنند.
من،
با واژههایی شکسته
از جنس دلتنگیهای ابدی
با نخِ باریکِ احساس،
نقشهی قلب این سرزمین را دوختم.
نه با فریاد،
بل با نجوا
نشاندم حقیقت را
در لبخند بیدلیل یک کودک
یا در چایِ تلخِ عصرهای بیخبر.
ایران را
نه در تیترها
که در تپشهای آرامش
در آغوشهای پنهانیِ معشوق
در صدای رادیوی قدیمی
در بوی خاک پس از باران نوشتم.
و این کتاب،
نه دفترم
که دل من است
که به زبان تو سخن میگوید،
ای خوانندهی عاشق.
✅ چهار
🔻در نگاهی کلنگر، دکتر فاضلی باور دارد که حقیقت را میتوان در سادهترین و روزمرهترین لحظات زندگی یافت؛ نه لزوماً در تحلیلهای کلان یا متون پرآبوتاب، بلکه در همان لحظات ظریف و بیادعایی که زندگی انسان را شکل میدهند. من نیز، به جای آنکه به افقهای دور یا مفاهیم انتزاعی چشم بدوزم، نگاهم را به لرزش قاشق، خستگی بازو، بوی نان و خواب مدرسه معطوف کردهام. برای من، روز از دل خاموشی آغاز میشود؛ نه با انفجار نور، که با آرامترین و معمولیترین لرزشها. در همین سادگیِ بیصداست که شکوه زندگی پدیدار میشود.
در قاب خاموش بامداد،
که چای میجوشد در انتظار،
و واژهها هنوز از خواب،
سنگیناند و کمرمق،
زندگی آغاز میشود،
نه با انفجار نوری از آسمان،
که با لرزش قاشق در استکان.
در کوچههایی که صدای نان،
به گامهای پیرزن میپیچد،
و کودکی خواب مدرسه را
در نیمکت خالی جستوجو میکند،
حقیقت جاریست.
نه در طومارهای زرین فلسفه،
نه در افقهای ناپیدای معنا،
که در زنگ در،
در خستگی بازو،
در بوی نان و خاک و چسب زخم.
آری،
زندگی روزمرهست که
با بیادعایی ناب،
واقعیت اعلا را
به ما میچشاند.
🔻در این سفر درونی به قلب ایران، هر لحظه به من یادآوری میشود که زندگی فقط در بزرگترین اتفاقات نیست، بلکه در این لایههای کوچک، پر از معنا و خاطره است که حقیقتاً زیستن آغاز میشود.
در زیجِ روزمرهی ایران
سالها
ریشه دواندم در کوچههای خاکی اندیشه
در بوی نان داغِ لبِ پیادهرو
در سایهروشن چشمان پیرمردی که خاطره میفروشد
و زنانی که عشق را لای ترمه پنهان میکنند.
من،
با واژههایی شکسته
از جنس دلتنگیهای ابدی
با نخِ باریکِ احساس،
نقشهی قلب این سرزمین را دوختم.
نه با فریاد،
بل با نجوا
نشاندم حقیقت را
در لبخند بیدلیل یک کودک
یا در چایِ تلخِ عصرهای بیخبر.
ایران را
نه در تیترها
که در تپشهای آرامش
در آغوشهای پنهانیِ معشوق
در صدای رادیوی قدیمی
در بوی خاک پس از باران نوشتم.
و این کتاب،
نه دفترم
که دل من است
که به زبان تو سخن میگوید،
ای خوانندهی عاشق.
✅ چهار
🔻در نگاهی کلنگر، دکتر فاضلی باور دارد که حقیقت را میتوان در سادهترین و روزمرهترین لحظات زندگی یافت؛ نه لزوماً در تحلیلهای کلان یا متون پرآبوتاب، بلکه در همان لحظات ظریف و بیادعایی که زندگی انسان را شکل میدهند. من نیز، به جای آنکه به افقهای دور یا مفاهیم انتزاعی چشم بدوزم، نگاهم را به لرزش قاشق، خستگی بازو، بوی نان و خواب مدرسه معطوف کردهام. برای من، روز از دل خاموشی آغاز میشود؛ نه با انفجار نور، که با آرامترین و معمولیترین لرزشها. در همین سادگیِ بیصداست که شکوه زندگی پدیدار میشود.
در قاب خاموش بامداد،
که چای میجوشد در انتظار،
و واژهها هنوز از خواب،
سنگیناند و کمرمق،
زندگی آغاز میشود،
نه با انفجار نوری از آسمان،
که با لرزش قاشق در استکان.
در کوچههایی که صدای نان،
به گامهای پیرزن میپیچد،
و کودکی خواب مدرسه را
در نیمکت خالی جستوجو میکند،
حقیقت جاریست.
نه در طومارهای زرین فلسفه،
نه در افقهای ناپیدای معنا،
که در زنگ در،
در خستگی بازو،
در بوی نان و خاک و چسب زخم.
آری،
زندگی روزمرهست که
با بیادعایی ناب،
واقعیت اعلا را
به ما میچشاند.
24.04.202511:26
📝 چه چیزی را جدی بگیریم؟
🔹️نعمت الله فاضلی، ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔻 دیروز برای سخنرانی به دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران رفته بودم. دانشجویی نزدم آمد و پرسید مدتهاست ذهنم درگیر است که ما چه چیز را باید جدی بگیریم؟ رسانهها و شبکههای اجتماعی هر ساعت ما را درگیر چیزی میکنند. یکی میگوید محیط زیست، دیگری جنگ خاورمیانه، آن دیگری تورم و فقر، استادان میگویند به درس و مشق بپرداز، برخی هم میگویند با استبداد و سرکوب مبارزه کن. والدین هم فقط میگویند سرت به کارهای خودت مشغول باشد.
🔻هر کس چیزی را تجویز و تاکید میکند. واقعا ما چه چیز را جدی بگیریم؟
گفتم منظورت از جدی گرفتن چیه؟ گفت ذهنم را درگیر چه چیزی کنم و اصلیترین دغدغهام چی باشه؟
🔻گفتم سوال سادهای نیست و پاسخ سرراستی ندارد. هر کس به فراخور موقعیت و سن و کاروبار و مشغلههایش باید اولویتها و دغدغههایش را انتخاب کند. اما همگان حداقل یک چیز را باید خیلی جدی بگیرند. برقی در چشمانش درخشید و انگار گمشدهاش را پیدا کرده با شوق و ذوق گفت: "خب، من دنبال همین می گردم. اون چیه حالا؟"
🔻گفتم: "مراقب زندگی روز مرهات باش و تمام کارها و دلمشغولیها و تجربهها و نحوهی گذران روزمرهات را زیر نظر بگیر و ببین زمان زندگیات را چگونه و کجا و با چه کسانی و برای چه خرج می کنی".
🔻گفت: "من دنبال پاسخ جامعهشناختی برای پرسشم هستم. این که گفتی صرفا تجویزی اخلاقی و روانشناختی است". گفتم: "اتفاقا این پاسخ من نیست. پاسخ پیتر برگر و توماس لوکمان در کتاب کلاسیک مشهورشان "ساخت اجتماعی واقعیت" است. آنها نشان می دهند زندگی روزمره، واقعیت اعلاست.
paramount reality
🔻گفتم کتاب جدیدم "زندگی روزمره ایرانی" را نوشتهام تا همین نظریه برگر و لوکمان را در بستر امروز جامعه ایران نشان دهم. اگر ایرانی ها اهمیت زندگی روزمره را بدانند و از آن مراقبت کنند هم خودشان و هم جامعه را به خوشبختی میرسانند.
🔻 با تعجب نگاهم کرد و گفت: "از استادان زیادی پرسیدم چه چیزی را جدی بگیریم؟ ولی کسی چنین جوابی نداد. گفتم: "درک زندگی روزمره و نقش آن در ساخته شدن ما کاری بسیار دشوار است. کتاب "زندگی روزمره ایرانی" حاصل سالهای طولانی تلاشهای فکریام است تا این واقعیت اعلا را در ایران نشان دهم". خوشحال شد و گفت: "خب، میرم می خونمش".
🔹️نعمت الله فاضلی، ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔻 دیروز برای سخنرانی به دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران رفته بودم. دانشجویی نزدم آمد و پرسید مدتهاست ذهنم درگیر است که ما چه چیز را باید جدی بگیریم؟ رسانهها و شبکههای اجتماعی هر ساعت ما را درگیر چیزی میکنند. یکی میگوید محیط زیست، دیگری جنگ خاورمیانه، آن دیگری تورم و فقر، استادان میگویند به درس و مشق بپرداز، برخی هم میگویند با استبداد و سرکوب مبارزه کن. والدین هم فقط میگویند سرت به کارهای خودت مشغول باشد.
🔻هر کس چیزی را تجویز و تاکید میکند. واقعا ما چه چیز را جدی بگیریم؟
گفتم منظورت از جدی گرفتن چیه؟ گفت ذهنم را درگیر چه چیزی کنم و اصلیترین دغدغهام چی باشه؟
🔻گفتم سوال سادهای نیست و پاسخ سرراستی ندارد. هر کس به فراخور موقعیت و سن و کاروبار و مشغلههایش باید اولویتها و دغدغههایش را انتخاب کند. اما همگان حداقل یک چیز را باید خیلی جدی بگیرند. برقی در چشمانش درخشید و انگار گمشدهاش را پیدا کرده با شوق و ذوق گفت: "خب، من دنبال همین می گردم. اون چیه حالا؟"
🔻گفتم: "مراقب زندگی روز مرهات باش و تمام کارها و دلمشغولیها و تجربهها و نحوهی گذران روزمرهات را زیر نظر بگیر و ببین زمان زندگیات را چگونه و کجا و با چه کسانی و برای چه خرج می کنی".
🔻گفت: "من دنبال پاسخ جامعهشناختی برای پرسشم هستم. این که گفتی صرفا تجویزی اخلاقی و روانشناختی است". گفتم: "اتفاقا این پاسخ من نیست. پاسخ پیتر برگر و توماس لوکمان در کتاب کلاسیک مشهورشان "ساخت اجتماعی واقعیت" است. آنها نشان می دهند زندگی روزمره، واقعیت اعلاست.
paramount reality
🔻گفتم کتاب جدیدم "زندگی روزمره ایرانی" را نوشتهام تا همین نظریه برگر و لوکمان را در بستر امروز جامعه ایران نشان دهم. اگر ایرانی ها اهمیت زندگی روزمره را بدانند و از آن مراقبت کنند هم خودشان و هم جامعه را به خوشبختی میرسانند.
🔻 با تعجب نگاهم کرد و گفت: "از استادان زیادی پرسیدم چه چیزی را جدی بگیریم؟ ولی کسی چنین جوابی نداد. گفتم: "درک زندگی روزمره و نقش آن در ساخته شدن ما کاری بسیار دشوار است. کتاب "زندگی روزمره ایرانی" حاصل سالهای طولانی تلاشهای فکریام است تا این واقعیت اعلا را در ایران نشان دهم". خوشحال شد و گفت: "خب، میرم می خونمش".
21.04.202515:57
🎵فایل صوتی سخنرانی دکتر نعمت الله فاضلی در نشست نوروزانه
🔻دیدار نوروزی؛ چیستی و چرایی
🔹️۳۱ فروردین ۱۴۰۴؛ دانشگاه تربیت مدرس
🔹️حجم فایل: 4.2M، زمان: 18 دقیقه
✅ دیدارهای نوروزی، دیدارهایی از سر صلح، شادی، دیگرپذیری و مدارا هستند.
🔻 درمان دردهای جامعه مدرن، دیدار و ملاقاتهای رودررو و مهرورزانه است.
🔻 نوروز فرصتی برای دیدار انسان با طبیعت، با دیگریهای آشنا و غریبه است.
🔻 دیدارهای نوروزی، ملاقاتهای انسانها با یکدیگر برای صلح و سازش و نه سودجویی و منفعتطلبی است.
🔻جشنهای نوروزی در سازمانها و دانشگاهها فرصتی برای ملاقات استادان و دانشجویان و کارمندان با هم و تشکیل حس اجتماع و با هم بودن است.
🔻دیدار نوروزی؛ چیستی و چرایی
🔹️۳۱ فروردین ۱۴۰۴؛ دانشگاه تربیت مدرس
🔹️حجم فایل: 4.2M، زمان: 18 دقیقه
✅ دیدارهای نوروزی، دیدارهایی از سر صلح، شادی، دیگرپذیری و مدارا هستند.
🔻 درمان دردهای جامعه مدرن، دیدار و ملاقاتهای رودررو و مهرورزانه است.
🔻 نوروز فرصتی برای دیدار انسان با طبیعت، با دیگریهای آشنا و غریبه است.
🔻 دیدارهای نوروزی، ملاقاتهای انسانها با یکدیگر برای صلح و سازش و نه سودجویی و منفعتطلبی است.
🔻جشنهای نوروزی در سازمانها و دانشگاهها فرصتی برای ملاقات استادان و دانشجویان و کارمندان با هم و تشکیل حس اجتماع و با هم بودن است.
07.05.202518:59
🎵 فایل صوتی سخنرانی دکتر نعمتالله فاضلی با عنوان:
🔻معلم صلح
🔹️ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، فرهنگسرای ملل
🔹️حجم فایل: 24M ، زمان: 100 دقیقه
✅ مدرسه نهاد صلح است و نمیتوان از استعارههای جنگ و خشونت برای تعریف و توصیف مدرسه و معلم و دانشآموز استفاده کرد.
🔻امروزه ارزشهای بازار و پول بر مدرسه و معلم تحمیل میشود و باعث میشود معلم به مربی رقابت و مسابقه و مبارزه تبدیل شود.
🔻آرمان روشنگری برای مدرسه جدید، آرمان صلح بود اما امروز مدرسه همگانی به انواع مدرسههای خصوصی و خاصمنظوره تبدیل شده و نابرابری طبقاتی را تثبیت میکند.
🔻مدرسه نهاد پیچیدهای است که در آن حکومت و والدین و معلمان و تاریخ و رسانه و بازار و ... همزمان حضور دارند و هر یک اهداف و آرمانهای خود را در دنبال میکنند.
🔻معلم صلح
🔹️ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، فرهنگسرای ملل
🔹️حجم فایل: 24M ، زمان: 100 دقیقه
✅ مدرسه نهاد صلح است و نمیتوان از استعارههای جنگ و خشونت برای تعریف و توصیف مدرسه و معلم و دانشآموز استفاده کرد.
🔻امروزه ارزشهای بازار و پول بر مدرسه و معلم تحمیل میشود و باعث میشود معلم به مربی رقابت و مسابقه و مبارزه تبدیل شود.
🔻آرمان روشنگری برای مدرسه جدید، آرمان صلح بود اما امروز مدرسه همگانی به انواع مدرسههای خصوصی و خاصمنظوره تبدیل شده و نابرابری طبقاتی را تثبیت میکند.
🔻مدرسه نهاد پیچیدهای است که در آن حکومت و والدین و معلمان و تاریخ و رسانه و بازار و ... همزمان حضور دارند و هر یک اهداف و آرمانهای خود را در دنبال میکنند.
02.05.202520:05
📽 مستند «ملا»
به تهیهکنندگی محمدمهدی ملکقاسمی و کارگردانی ابوالفضل دهقانی، راوی مکتبخانههای قدیم یزد است.
https://telewebion.com/episode/0x1b85244
به تهیهکنندگی محمدمهدی ملکقاسمی و کارگردانی ابوالفضل دهقانی، راوی مکتبخانههای قدیم یزد است.
https://telewebion.com/episode/0x1b85244
28.04.202520:33
Өчүрүлгөн26.04.202513:53
26.04.202509:32
🎵 فایل صوتی سخنرانی دکتر نعمتالله فاضلی با عنوان
🔻بیم و امیدهای علم اجتماعی در ایران
🔹️۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، دانشگاه تهران
🔹️حجم فایل: 10M، زمان: 45 دقیقه
✅ علوم اجتماعی سه سطح دارد: گفتمانی (دیسکورس)، رشتهای (دیسیپلین) و علم (ساینس)
🔻علوم اجتماعی ایران، در سطح علم به معنای ساینس و نظریهپردازی عمومی، چندان موفق نبوده و اساسا این سطح به چند کشور خاص محدود میشود. البته نظریهپردازی برای مسائل جامعه ایران ممکن و ضروری است.
🔻علوم اجتماعی در سطح گفتمانی، تا حد زیادی موفق بوده و مفاهیم و ایدههای خود را وارد حوزه عمومی کرده و در زبان جامعه جاری کرده است.
🔻علوم اجتماعی در سطح رشته، دچار ضعف روابط بینامتنی و گفتگوی انتقادی و عقلانی است. عالمان اجتماعی و استادان و فارغالتحصیلان کمتر به کار یکدیگر بها میدهند و وارد معرکه آرا و گفتگوی انتقادی با هم میشوند و به اندیشهها و آثار یکدیگر ارجاع میدهند.
🔻بیم و امیدهای علم اجتماعی در ایران
🔹️۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، دانشگاه تهران
🔹️حجم فایل: 10M، زمان: 45 دقیقه
✅ علوم اجتماعی سه سطح دارد: گفتمانی (دیسکورس)، رشتهای (دیسیپلین) و علم (ساینس)
🔻علوم اجتماعی ایران، در سطح علم به معنای ساینس و نظریهپردازی عمومی، چندان موفق نبوده و اساسا این سطح به چند کشور خاص محدود میشود. البته نظریهپردازی برای مسائل جامعه ایران ممکن و ضروری است.
🔻علوم اجتماعی در سطح گفتمانی، تا حد زیادی موفق بوده و مفاهیم و ایدههای خود را وارد حوزه عمومی کرده و در زبان جامعه جاری کرده است.
🔻علوم اجتماعی در سطح رشته، دچار ضعف روابط بینامتنی و گفتگوی انتقادی و عقلانی است. عالمان اجتماعی و استادان و فارغالتحصیلان کمتر به کار یکدیگر بها میدهند و وارد معرکه آرا و گفتگوی انتقادی با هم میشوند و به اندیشهها و آثار یکدیگر ارجاع میدهند.
23.04.202517:28
📝 جناب وزیر آموزش و پرورش گوش کنید
🔹️نعمت الله فاضلی، ۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔻 نمیدانم چه کسانی و چگونه این پوست خربزه را زیر پای جناب وزیر آموزش و پرورش گذاشتهاند که بین او و رادان تفاهمنامهای برای مداخله پلیس در مدارس به امضا رساندهاند. هر چه هست، این تفاهمنامه آبروی وزیر و دولت را برده است.
✅ تنها راه عاقلانه این است که این تفاهمنامه ملغا شود. برای نشان دادن نادرستی این تفاهم نیازی به استدلال نیست. امیدوارم این پیشنهاد را بدون فوت وقت عمل کنید. این به صلاح شما و دولت و ملت است. جناب وزیر لطفا به این هم تامل کنید که چه کسانی و چگونه چنین رسوایی را برای شما و دولت به وجود آوردهاند. به جای شما بودم آنها را تنبیه میکردم.
🔹️نعمت الله فاضلی، ۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔻 نمیدانم چه کسانی و چگونه این پوست خربزه را زیر پای جناب وزیر آموزش و پرورش گذاشتهاند که بین او و رادان تفاهمنامهای برای مداخله پلیس در مدارس به امضا رساندهاند. هر چه هست، این تفاهمنامه آبروی وزیر و دولت را برده است.
✅ تنها راه عاقلانه این است که این تفاهمنامه ملغا شود. برای نشان دادن نادرستی این تفاهم نیازی به استدلال نیست. امیدوارم این پیشنهاد را بدون فوت وقت عمل کنید. این به صلاح شما و دولت و ملت است. جناب وزیر لطفا به این هم تامل کنید که چه کسانی و چگونه چنین رسوایی را برای شما و دولت به وجود آوردهاند. به جای شما بودم آنها را تنبیه میکردم.
21.04.202507:45
📝 نرمش مردمانه
🔹️نعمت الله فاضلی، ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔻دارون عجم اوغلو و جیمز رابینسون در کتاب "راه باریک آزادی" واقعیتی مهم را نشان دادند: آزادی و پیشرفت همه جانبه در هر جامعه زمانی ممکن و محقق می شود که هم دولت قوی باشد هم ملت. بر این اساس، حداقل در حوزه فرهنگ و شیوه زندگی مردم در سال های اخیر مردم ایران قوی تر شده و توان تحمیل خواسته های فرهنگی شان بر حکومت آشکارا فزونی یافته است. حکومت تن به نرمش مردمانه داده است.
🔻از سال های ۱۳۹۰ بتدریج در نتیجه گسترش رسانه ها و شبکه های اجتماعی، حوزه عمومی و مدنی قدرتمندی در ایران شکل گرفته است. این حوزه تا حدودی بر عملکرد حکومت نظارت می کند و آن را به چالش می کشد. مردم در حال عقب تر راندن حکومت از حوزه خصوصی و بسط ارزش های عرفی شان هستند.
🔻ما اگرچه احزاب و نهادهای مدنی قدرتمند و آزاد نداریم، اما همین دریچه ای که رسانه ها و شبکه های اجتماعی برای مردم باز کرده اند شکل اثرگذاری از چانه زنی حکومت و مردم را خلق کرده است.
🔻برآیند این چانه زنی عقب نشینی حکومت از مواضع سفت و سخت ایدیولوژیکش بوده و هست و آن را آشکارا می بینیم. مصادیقش را می شناسید. تن دادن حکومت به دولت پزشکیان و مذاکره با آمریکا بارزترین جنبه های سیاسی آن است. اما برای من جنبه ها و جلوه های فرهنگی اش اهمیت بیشتری دارد.
🔻نه تنها دو دهه پیش بلکه پنج سال پیش هم احتمال نمی دادیم زنان بتوانند حق آزادی پوشش را بدست آورند. اما امروز خیابان ها گواهی می دهند حکومت به هر حال نرمش مردمانه کرده و تیغ را از سر زنان برداشته است.
🔻دو دهه پیش فضای نمادین شهرها انباشته از نمادها و نشانه های حکومت بود و جایی و فضایی برای بازنمایی نمادهای غیرحکومتی نبود. در و دیوارها انباشته از تصاویر شهدا، نظامیان و قهرمانان حکومتی بود. اما حالا تصاویر شخصیت ها، نویسندگان، هنرمندان و قهرمانان مردمی هم بر در و دیوارها نصب شده اند. در شهرها و نامگذاری خیابان ها و رویدادهای هنری و فرهنگی می بینیم تنگنای فرهنگی که تبلیغات حکومتی و سازوکارهای امنیتی ساخته و پرداخته بود با "نرمش مردمانه" کمی و آشکارا کاسته شده است.
🔻نرمش مردمانه را حتی در صدا و سیما هم می بینیم. هر چند هنوز صدا و سیما کهکشان ها با بازنمایی واقعیت فرهنگی جامعه فاصله دارد اما این صدا و سیما دیگر همان صدا و سیمای دهه ی هفتاد و هشتاد و حتی نود نیست. کافی است به میزگردهای انتقادی شان یا موسیقی ها و سریال هایشان نگاه کنید.
🔻گسترش آزادی بیان را هم هر چند ناچیز می شود در فهرست "نرمش مردمانه" حکومت دید. امروزه می بینیم امثال مهرآیین، حاتم قادری و مهدی نصیری ها را که با وضوح کامل بنیان های حکومت را در حوزه عمومی به چالش می کشند و دهان شان هم حداقل هنوز دوخته نشده است.
🔻نوروز امسال هم جلوه ای دیگر از عقب نشینی آشکار حکومت از موضع امت گرا و ایران گریزش بود. مردم فروردین را "ماه مبارک نوروز" کردند و گسترده ترین جشن نوروزی در دهه های اخیر را شاهد بودیم.
🔻نمونه های دیگر هم هست و شما می دانید. هر چند برای "مردمی شدن فرهنگ" و شکل گیری سامان دموکراتیک اینها نه تنها کافی نیست، بلکه ناچیزند. اما اینها حکایت از "نرمش مردمانه" حکومت می کند.
🔻قدرت چانه زنی مردم با حاکمیت رو به افزایش است. حکومت خواسته یا ناخواسته، عامدانه و سنجیده یا از روی سستی و ناتوانی، به هر حال نرمش مردمانه ای را نمایش گذاشته است و از مواضع ایدیولوژیکش در حال عقب نشینی است.
🔻صدای گروه های تندرو داخل حاکمیت کم کم در حال کاهش است، و صدای مردم بیشتر از گذشته بلند شده و شنیده می شود. برای رسیدن به پایداری و بهبود کشور نیازمند نرمش مردمانه ای ژرف تر و گسترده تر هستیم. تنگناهای فرهنگی برای پذیرش تفاوت ها و سبک های زندگی و سلیقه های متنوع مردم و گروه ها باید برداشته شود.
🔻راه باریک آزادی در ایران نیز در گرو گسترش و تقویت قدرت چانه زنی مردم و تن دادن حکومت به نرمش های مردمانه است. قدردان همه آنهایی باشیم که بی امان و خلاقانه و جسورانه و آگاهانه و فعالانه در خیابان ها، حوزه عمومی و حتی در درون حاکمیت برای بسط عقلانیت، گسترش آزادی ها، و بهبود جامعه تلاش می کنند.
🔹️نعمت الله فاضلی، ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔻دارون عجم اوغلو و جیمز رابینسون در کتاب "راه باریک آزادی" واقعیتی مهم را نشان دادند: آزادی و پیشرفت همه جانبه در هر جامعه زمانی ممکن و محقق می شود که هم دولت قوی باشد هم ملت. بر این اساس، حداقل در حوزه فرهنگ و شیوه زندگی مردم در سال های اخیر مردم ایران قوی تر شده و توان تحمیل خواسته های فرهنگی شان بر حکومت آشکارا فزونی یافته است. حکومت تن به نرمش مردمانه داده است.
🔻از سال های ۱۳۹۰ بتدریج در نتیجه گسترش رسانه ها و شبکه های اجتماعی، حوزه عمومی و مدنی قدرتمندی در ایران شکل گرفته است. این حوزه تا حدودی بر عملکرد حکومت نظارت می کند و آن را به چالش می کشد. مردم در حال عقب تر راندن حکومت از حوزه خصوصی و بسط ارزش های عرفی شان هستند.
🔻ما اگرچه احزاب و نهادهای مدنی قدرتمند و آزاد نداریم، اما همین دریچه ای که رسانه ها و شبکه های اجتماعی برای مردم باز کرده اند شکل اثرگذاری از چانه زنی حکومت و مردم را خلق کرده است.
🔻برآیند این چانه زنی عقب نشینی حکومت از مواضع سفت و سخت ایدیولوژیکش بوده و هست و آن را آشکارا می بینیم. مصادیقش را می شناسید. تن دادن حکومت به دولت پزشکیان و مذاکره با آمریکا بارزترین جنبه های سیاسی آن است. اما برای من جنبه ها و جلوه های فرهنگی اش اهمیت بیشتری دارد.
🔻نه تنها دو دهه پیش بلکه پنج سال پیش هم احتمال نمی دادیم زنان بتوانند حق آزادی پوشش را بدست آورند. اما امروز خیابان ها گواهی می دهند حکومت به هر حال نرمش مردمانه کرده و تیغ را از سر زنان برداشته است.
🔻دو دهه پیش فضای نمادین شهرها انباشته از نمادها و نشانه های حکومت بود و جایی و فضایی برای بازنمایی نمادهای غیرحکومتی نبود. در و دیوارها انباشته از تصاویر شهدا، نظامیان و قهرمانان حکومتی بود. اما حالا تصاویر شخصیت ها، نویسندگان، هنرمندان و قهرمانان مردمی هم بر در و دیوارها نصب شده اند. در شهرها و نامگذاری خیابان ها و رویدادهای هنری و فرهنگی می بینیم تنگنای فرهنگی که تبلیغات حکومتی و سازوکارهای امنیتی ساخته و پرداخته بود با "نرمش مردمانه" کمی و آشکارا کاسته شده است.
🔻نرمش مردمانه را حتی در صدا و سیما هم می بینیم. هر چند هنوز صدا و سیما کهکشان ها با بازنمایی واقعیت فرهنگی جامعه فاصله دارد اما این صدا و سیما دیگر همان صدا و سیمای دهه ی هفتاد و هشتاد و حتی نود نیست. کافی است به میزگردهای انتقادی شان یا موسیقی ها و سریال هایشان نگاه کنید.
🔻گسترش آزادی بیان را هم هر چند ناچیز می شود در فهرست "نرمش مردمانه" حکومت دید. امروزه می بینیم امثال مهرآیین، حاتم قادری و مهدی نصیری ها را که با وضوح کامل بنیان های حکومت را در حوزه عمومی به چالش می کشند و دهان شان هم حداقل هنوز دوخته نشده است.
🔻نوروز امسال هم جلوه ای دیگر از عقب نشینی آشکار حکومت از موضع امت گرا و ایران گریزش بود. مردم فروردین را "ماه مبارک نوروز" کردند و گسترده ترین جشن نوروزی در دهه های اخیر را شاهد بودیم.
🔻نمونه های دیگر هم هست و شما می دانید. هر چند برای "مردمی شدن فرهنگ" و شکل گیری سامان دموکراتیک اینها نه تنها کافی نیست، بلکه ناچیزند. اما اینها حکایت از "نرمش مردمانه" حکومت می کند.
🔻قدرت چانه زنی مردم با حاکمیت رو به افزایش است. حکومت خواسته یا ناخواسته، عامدانه و سنجیده یا از روی سستی و ناتوانی، به هر حال نرمش مردمانه ای را نمایش گذاشته است و از مواضع ایدیولوژیکش در حال عقب نشینی است.
🔻صدای گروه های تندرو داخل حاکمیت کم کم در حال کاهش است، و صدای مردم بیشتر از گذشته بلند شده و شنیده می شود. برای رسیدن به پایداری و بهبود کشور نیازمند نرمش مردمانه ای ژرف تر و گسترده تر هستیم. تنگناهای فرهنگی برای پذیرش تفاوت ها و سبک های زندگی و سلیقه های متنوع مردم و گروه ها باید برداشته شود.
🔻راه باریک آزادی در ایران نیز در گرو گسترش و تقویت قدرت چانه زنی مردم و تن دادن حکومت به نرمش های مردمانه است. قدردان همه آنهایی باشیم که بی امان و خلاقانه و جسورانه و آگاهانه و فعالانه در خیابان ها، حوزه عمومی و حتی در درون حاکمیت برای بسط عقلانیت، گسترش آزادی ها، و بهبود جامعه تلاش می کنند.
Көрсөтүлдү 1 - 24 ичинде 121
Көбүрөөк функцияларды ачуу үчүн кириңиз.