Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
یادداشت‌های تیرداد بنکدار avatar
یادداشت‌های تیرداد بنکدار
یادداشت‌های تیرداد بنکدار avatar
یادداشت‌های تیرداد بنکدار
برای برخی از دوستان این پرسش پیش آمده بود که چطور شاخص فلاکت استان اصفهان از مثلاً استان سیستان و بلوچستان بالاتر شده است؟
پاسخ این موضوع البته بسیار ساده و روشن است. شاخص فلاکت متاثر از دو متغیر تورم و بیکاری، تابع جمعیت است و به تبع آن بالا و پائین می‌رود. یعنی وقتی جمعیت اصفهان از جمعیت سیستان و بلوچستان بیشتر است، در شرایط نامساعد نرخ فلاکت در آن به عدد و نه نسبت بالاتر می‌رود. به بیان دیگر مثلاً در یک استان کم‌جمعیت ۱۰۰ هزار نفر انسان فلاکت‌زده وجود دارد، ولی در یک استان پرجمعیت ۱ میلیون نفر دچار این وضعیت هستند. حالا ممکن است آن ۱۰۰ هزار نفر نیمی از جمعیت آن استان کم‌جمعیت باشند و آن ۱ میلیون نفر به فرض ده درصد جمعیت استان پرجمعیت، اما آنچه در این شاخص‌گیری محاسبه می‌شود تعداد افراد فلاکت‌زده است که مشخصاً در استانی که ۱ میلیون نفر به آن دچار هستند بیشتر می‌شود.
@Tirdadbonakdar
29.03.202517:26
دو روز پیش سوار بر کشتی در استانبول، به ناگهان با دو پارسی‌گوی غیر ایرانی آشنا شدم. یکی کرد ترکیه‌ای و دیگری پاکستانی. مرد کرد نامش احمد یا به گویش خودشان احمت اهل شهر دوبایزید بود که در نزدیکی مرز ایران قرار دارد. گفت طایفه ما دو شاخه شده‌اند. ما کرد ترکیه‌ای هستیم و عمویم و فرزندانش ایرانی آذری. سپس همراه خود را که نامش را فراموش کردم، معرفی کرد. همراه او هم یک پاکستانی بود. احمت گفت که زبان مشترک ما فارسی است. در کار تجارت لوازم ارتوپدی بودند که در جریان تجارت در ایران با هم آشنا شده بودند. حالا هیچ‌کدام به دلیل قوانین دست‌وپاگیر گمرکی، مایل به تجارت با ایران نبودند. احمت می‌گفت ترکیه از سازندگان بزرگ تجهیزات ارتوپدی در جهان است که بازار پررونقی هم در این عرصه دارد، اما ایران که تولید‌کننده بسیار ضعیفی است، برای واردات این نوع کالا مانع‌تراشی می‌کند. به گفته احمت، پاکستانی پارسی‌گوی برای شرکت در نمایشگاه تجهیزات ارتوپدی به استانبول آمده و مهمان او بود که در استانبول زندگی می‌کند.
من و احمت نیم‌ساعتی گپ زدیم. سعی کردم از احساسش نسبت به ترکیه و ایران سر در بیاورم. گفت که در تهران یک هتل‌دار اردبیلی به او گفته بود که شما کردهای ترکیه خیلی مردم قدرنشناسی هستید که در کشور آتاترک ناسپاسی می‌کنید. احمت به او گفته بود که آتاترک برای ترک‌ها خوب بود، ولی برای من کرد جز ظلم و کشتار و اشک و زاری نداشته است. سخنانش را تأیید کردم. گفت که ترکیه و ایران و سوریه و عراق، دیگر نمی‌توانند به کردها ظلم کنند. زمانی کردها بی‌سواد و بی‌پول بودند، اما امروز کردها تحصیل‌کرده و پولدار هستند. گفت دانشگاه‌های ترکیه مملو از دانشجویان کرد است و با اشاره به خانه‌های اعیانی اطراف دریا، گفت که بسیاری از اینها کردهایی هستند که در سال‌های اخیر پیشرفت شخصی کرده‌اند و بیشترشان هم علاقه‌مند به هویت کردی خود می‌باشند. به احمت یادآور شدم که موضوع ایران با ترکیه متفاوت است. ایران یک کل است که می‌تواند اجزای قومی داشته باشد، میان ایرانی بودن با کرد یا آذری بودن هیچ منافاتی نیست، ولی در ترکیه فقط می‌توان ترک بود یا نبود. کرد هم مانند ارمنی و یونانی نمی‌تواند جزئی از ملت ترکیه باشد. احمت حرف من را تائید کرد و گفت در ایران ناحیه کردها را کردستان می‌گویند مانند سایر اقوام. بعد اضافه کرد که اینجا آنقدر شوونیست هستند که پرچم‌شان را به پنجره خانه‌هایشان آویزان می‌کنند. در پایان احمت از خاطراتش از ایران گفت و آرزو کرد که بتواند دوباره با ایران که روزهای زیادی را در آن به غم و شادی گذرانده است، کار کند.
@Tirdadbonakdar

https://t.me/tirdadbonakdar/1069
23.03.202514:05
در همان زمانی که رئیس‌جمهور نوعثمانی ترکیه خواستار مصادره به مطلوب جشن برآمده از فرهنگ ایرانی نوروز برای ایدئولوژی نژادگرای خود و شرکایش می‌شود، در ایران گروهی حاکم هستند که از بدو امر تاکنون همواره به دنبال بهانه‌ای برای «امسال عید نداریم!» بودند و جماعت به اصطلاح اصلاح‌طلبشان هم فرجام ربع قرن تلاش مسالمت‌جویانه ملت برای تغییر در سیاست‌های ضدملی را با فضاحت هرچه تمامتر به قوم‌گرایی فروکاسته‌اند و البته اصلاح‌نطلبانشان هم مدتهاست که به وقت مقتضی با این بازیچه خطرناک بازی می‌کنند.
در چنین وضعیتی است که در ایران هیچ جشن رسمی و عمومی برای نوروز که مهم‌ترین مناسبت ملی این کشور دیرپا است برگزار نمی‌شود و در این بین هم خواسته و ناخواسته زمینه برای برگزاری مراسم نوروزی محدود به یک گروه قومی در شهر متکثر ارومیه فراهم میاید و عده‌ای از قوم‌گرایان کرد نیز می‌کوشند در بیشه خالی از شیر شده عرض اندام کنند و به این آئین ملی همه ایرانیان رنگ و بوی قومی ببخشند. در مقابل هم قوم‌گرایان ترکی که مدتهاست به دلیل وابستگی‌های آشکارشان به حکومت ایران به «تورک‌اللهی» مشهور شده‌اند هم از این فرصت «قومی کردن نوروز» برای تهییج جمعیتی بیشتر از وزن اجتماعی واقعی‌شان سواستفاده کرده و لشگر چماقداران را به سرکردگی‌‌ نادر قاضی‌پور و با میدان‌داری پان‌تورک‌هایی که ظاهراً برای عزاداری امام اول شیعیان حیدر حیدر می‌گویند ولی به رسم توتم‌پرستیشان همزمان زوزه گرگ هم می‌کشند، به خیابان میاورند.
مجموعه این وقایع تاسف‌آور روزهای اخیر ارومیه البته این حُسن را هم داشت که خطر قوم‌گرایی و چهره کریه واقعی آن را بیش از پیش نزد انظار و افکار عمومی ملت ایران آشکار کرد تا جایی که حتی نوشریعتیست‌هایی چون حسن محدثی که قوم‌گرایی را آخرین سنگر برای ایران‌ستیزی شیادانه‌شان یافته بودند را به مرزبندی ولو ظاهری با این «عقب‌ماندگی» واداشت.
به طور قطع همزمانی این تخریب داخلی با آن سرقت خارجی، هوشیاری و حساسیت ملت ایران را نسبت به دشمن پلید و بدکردار موجودیت خود، یعنی پان‌ترکیسم بیش از پیش خواهد افزود. دشمنی که پایی در قدرت داخلی و پایی در حکومت‌های همسایه دارد و هرگونه همراهی با آن خیانتی نابخشودنی به ملت ایران است و دیری نخواهد پائید که کاسه صبر این ملت از هر تبار و زبانی نسبت به هرگونه نابه‌کاری پان‌ترکیستی هم لبریز بشود.
@Tirdadbonakdar

https://t.me/tirdadbonakdar/1064
یکی از مزایای سال کبیسه همین تعطیلی مستقل از نوروز سالروز ملی شدن صنعت نفت است که اگرچه همواره در تقویم رسمی تعطیل می‌باشد، اما در عمل مصادف با نوروز شده و از این روی این تنها تعطیلی ملی معاصر در تقویم رسمی فعلی ایران چنانکه بایسته است احساس نمی‌گردد. آن هم در کشوری که هرآنچه عایدی جهت پیشبرد توسعه اقتصادی افتان و خیزان خود در دهه‌های گذشته داشته از برکت اعمال حق حاکمیت ملی بر این سرمایه ملی بوده است که نصیب شاه و شیخی شد که در دشمنی با دکتر مصدق رهبر جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران از بدو امر تا کنون اشتراک نظر و گاه مساعی داشته‌اند. جالب اینکه هیچ یک هم هرگز نهایتاً از به اصطلاح خام‌فروشی که از بابت همین نفت ملی شده نصیب‌شان شد فراتر نرفتند تا همچنان هم این افتخار برای دولت ملی دکتر مصدق در تاریخ معاصر ایران بر جای بماند که علی‌رغم ملی‌‌سازی صنعت نفت، سیاست اقتصادی آن وابسته به درآمد نفت نبود و باز هم علی‌رغم این وضعیت، توانست که تراز بازرگانی مثبت در تجارت خارجی کشور داشته باشد و البته مهم‌تر از این هم که رانت نفت را پشتوانه‌ای برای اعمال استبداد و سلب آزادی‌های دموکراتیک ملت نکند.
@Tirdadbonakdar
دوست گرانقدری متذکر شد که در بالای چاه نفتی که در این تصویر در پشت دکتر مصدق است، چیزی شبیه تاج تصویر شده است. البته کیفیت تصویر آنقدر واضح نیست که بتوانم دقیقاً آن را تشخیص بدهم، ولی حتی اگر فرض را بر تاج بودن تصویر بگذاریم هم می‌توان آن را نمایانگر هر دو وجه مبارزاتی دکتر مصدق با استعمار خارجی و استبداد داخلی به شمار آورد.
@Tirdadbonakdar
27.02.202511:17
بیانیه‌ای که دیروز از طرف روابط عمومی جبهه ملی ایران در پاسخ به استعفای جمعی ۹ نفر از اعضای شورای مرکزی و مسئولین سازمانی جبهه ملی ایران صادر شد خود به خوبی نمایانگر غلبه دیدگاهی بر جبهه بوده است که ادامه همکاری را برای مستعفیان غیرممکن ساخته بود و نهایتاً در جریان انتشار نامه به پزشکیان نیز این تضاد به اوج رسید که به این مورد اخیر هم در بیانیه استعفای جمعی به کفایت پرداخته شده است. شاید تنها نکته قابل توضیح و پاسخگویی جهت رفع اتهام ضمنی و نادرست عملکرد غیرتشکیلاتی این باشد که مرقوم فرموده‌اند که معترضان می‌توانستند در جلسه شورا شرکت کرده و اعتراض می‌کردند و آبستراکسیون نکرده و استعفا نمی‌دادند. در پاسخ باید گفت که بحث و تبادل نظر در شورا برای پیش از اتخاذ تصمیم است و نه بعد از آن! اما با این حال پس از انتشار نامه ما از رئیس هیئت رهبری خواستیم که انتشار نامه تا پس از تشکیل جلسه شورا به تعویق بیفتد که پاسخ شنیدیم که ما منتشر می‌کنیم و شما اگر اعتراضی داشتید در جلسه مطرح کنید! به طور قطع پاسخ درخور این خودکامگی نابخردانه هم آبستراکسیون و استعفا بود که انجام شد!
@Tirdadbonakdar
بیانیه روابط عمومی جبهه ملی:

https://t.me/NFIfans/3511
07.04.202516:06
یادِ چه گاری؟!
فرضیه‌ای بر پدیده یادگاری نویسی

تا همین چند دهه پیش خوش‌گذرانی نوروزی عمدتاً محدود بود به دید و بازدیدهای خانوادگی که ای بسا تعدادشان از روزهای تعطیلات عید بیشتر می‌شد. شاید چندسالی یک‌بار سفری با اتوبوس یا قطار یا شاید هم پیکان دایی ممد نامی به فلان شهری که فلان فامیل در خانه بازی هم آنجا بود دست می‌داد. اما دو سه دهه‌ای گذشت و همه‌چیز تغییر کرد. خانواده‌ها هسته‌ای و منزوی شدند و رفت‌و آمدها هم کسل‌کننده و هزینه‌بر. دید و بازدیدها به زحمت دو سه روزی را پر می‌کند و باقی تعطیلات می‌ماند با آپارتمان‌های نقلی ملال‌آور و ماشین فسقلی پرایدی که باید باز هم جور خانه را بکشد و ساکنینش را به تفریح نوروزی ببرد. و آن ابوطیاره هم چه تفریحی می‌تواند ببرد در مکان و‌ زمانی که نه تفریحگاه و نه اندوخته قابل اعتنایی است؟! لذا مسافرت با بنزین مفتی که حاکمان به تقاص به قول خودشان ناترازی‌هایشان ناچارند که از جیب آیندگان به باشندگان بدهند، ره‌توشه‌ای می‌شود برای سفری که قرار است جایگزین تفریح و التیام‌بخش بی‌پولی شب عید باشد. سفری که مرکب و منزلش یکی می‌شود یا منزلش هم بر سقف مرکبش می‌نشیند و یا در بهترین حالت از تعطیلی مدارس بهره برده و به مدرسه می‌رود.
مسافر مهمان خوش‌نشین شهری می‌شود که اجاره بهایی برای آن نمی‌دهد و مبادله اقتصادی قابل اعتنایی هم با اهل آن‌جا نمی‌کند و فقط زندگی روزمره و نظم عمومی میزبان را دچار اخلال و به هم‌ریختگی می‌کند. دور از انتظار نیست که در چنین وضعیتی روی خوشی نبیند و بخواهد خشم فروخفته خود را از وضعیت ناگوار و نا‌به‌هنجاری که خود به طور وارونه‌ای ابتدا معلول و سپس علت آن شده است، با یادگاری گذاشتن یا یادگاری بردن که در ذهن تحقیر شده‌اش به طور ناخودآگاه و به ترتیب غلبه یا غارت فرض می‌کند، خالی کند و انتقام بگیرد. شاید هم چنین نباشد و بخواهد یادگاری از سفری که مصداق بارز همین کنایه نوظهور برگرفته از سخنان سیاوش قمیشی است داشته باشد، یادِ چه گاری؟!

https://t.me/tirdadbonakdar/1074
نوروز ۷ سال پیش در سفری به استانبول، تجربه بسیار جالبی داشتم و با دو تاجر کرد ترکیه‌ای و پاکستانی آشنا شدم که زبان مشترک و ارتباطی‌‌شان پارسی بود. همان سال شرح این دیدار و گفتگو را در فیسبوک و اینستاگرامم نوشتم و امروز با یادآوری فیسبوک به نظرم رسید که بازنشر آن در این کانال هم خالی از لطف نباشد. شرح آشنایی و گفتگوی مختصرم با این دو را در فرسته پسین بخوانید.⬇️
@Tirdadbonakdar
23.03.202514:04
در همان زمانی که رئیس‌جمهور نوعثمانی ترکیه خواستار مصادره به مطلوب جشن برآمده از فرهنگ ایرانی نوروز برای ایدئولوژی نژادگرای خود و شرکایش می‌شود، در ایران گروهی حاکم هستند که از بدو امر تاکنون همواره به دنبال بهانه‌ای برای «امسال عید نداریم!» بودند و جماعت به اصطلاح اصلاح‌طلبشان هم فرجام ربع قرن تلاش مسالمت‌جویانه ملت برای تغییر در سیاست‌های ضدملی را با فضاحت هرچه تمامتر به قوم‌گرایی فروکاسته‌اند و البته اصلاح‌نطلبانشان هم مدتهاست که به وقت مقتضی با این بازیچه خطرناک بازی می‌کنند.
متن کامل در فرسته پسین⬇️
@Tirdadbonakdar
چهارشنبه سوری جشن مقاومت ملی ایرانیان
چهارشنبه سوری فاقد پیشینه در ایران باستان است. در ایران باستان روزهای ماه به نام امشاسپندان بود و تقسیم‌بندی هفتگی نداشت و همچنین پریدن از روی آتش نیز در آئین‌ زرتشت، کاری نکوهیده و توهین‌آمیز نسبت به آتش بوده است. اما این جشن به طور قطع از همان قرون اولیه اسلامی در میان ایرانیان گسترش یافت. به نظر می‌رسد که با منع ایرانیان نومسلمان از برپایی جشن‌های مجوسی، آن‌ها جشن نوینی را پدید آوردند که به جای آتش بزرگ، آتش‌های کوچکی را برپا می‌کردند و از روی آن می‌پریدند و به این ترتیب ضمن آنکه از اتهام آتش‌پرستی مبرا می‌شدند، باور و علاقه خود را به آتش به مثابه عنصر حیات‌بخش در فرهنگ ایرانی بیان می‌کردند. به این ترتیب جشن سوری جشنی شد که مقاومت ملی و فرهنگی ایرانیان را در مواجهه با فاتحین رقم زد و تعلق خاطر باستانی به آتش را تداوم بخشیده و با گذر از اعصار و قرون به امروز رساند. امروزی که میراث‌داران آن فاتحین سعی‌شان را برای تخفیف و تخریب این مقاومت دیرینه ملی به کار بردند، چون دقیقاً همین ویژگی ملی و ضدامتی آن را می‌دانستند ولی موفق نشدند.
@Tirdadbonakdar
پنجاه و هشتمین سالمرگ زنده‌یاد دکتر محمد مصدق، رهبر فقید نهضت ملی ایران در زمانی فرا می‌رسد که از یکسو دشمنان راه و منش او مدعی مرگ میراث او هستند و همچنان با آنچه مدعی نابودیش هستند مقابله می‌کنند، و از سوی دیگر هم گروهی از دوستداران او با کج سلیقگی و کوته‌بینی، میراث او را در حد زیارت‌گاهی فرو می‌کاهند که سال‌هاست توسط کسانی که اوج قابلیت‌شان در باز و بسته کردن چنین اماکنی است، به محاق تعطیل گرفتار شده است.
اما میراث مصدق برای ملت ایران، امروز شاید بیش از هر زمانی زنده و پویا باشد. میراثی که به طور خلاصه باید آن را ملی‌گرایی دموکراتیک نامید که هیچ نمادی هم‌طراز مصدق و هیچ راهی جز مسیری که او گشوده بود، ندارد. این میراث مصدق فرجام محتوم مبارزات پر افت و خیز و غرورآفرین ملت ایران در تاریخ معاصر خود است که سرانجام در پی همه تحریف‌ها و تخریب‌ها، راه سعادت و بهروزی ملت ایران را هموار خواهد ساخت.
به امید آن روز که دور هم نخواهد بود.
@Tirdadbonakdar
25.02.202513:29
نیما عظیمی از روزنامه‌نگاران فرهیخته و ایران‌دوست تبریزیست که همانطور خود در توئیتش اشاره کرده است، در آغاز سخنرانی خود در بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجان شرقی، به دلیل آغاز سخنرانی به زبان ملی پارسی و دفاع از آن مورد هجوم وحشیانه اوباش پان‌ترکیست واقع می‌شود تا بار دیگر نمایان شود که چه جماعت ضدملی و آزادی‌ستیزی پشت عناوین فریبنده‌ای چون زبان مادری سنگر گرفته‌اند تا مقاصد واگرایانه و فاشیستی خود را پیش ببرند. این سنگرگیری در حالی است که در ایران برخلاف دو قبله آمال فاشیست‌های پان‌ترک، یعنی ترکیه و باکو، آزادی زبانی همه گروه‌های زبانی جامعه برقرار و جاری بوده است و همه این زبان‌ها در کنار زبان ملی پارسی، همواره جایگاه و جغرافیای طبیعی خود را حفظ کرده‌اند.
آنچه رخ داده خود گواهی گویا بر وضعیت است: بنیاد ایرانشناسی استانی که در بردارنده جمعیتی دو زبانه است روز بزرگداشت زبان مادری برای زبان ترکی آذری که بخشی از گنجینه هویت‌های محلی ایرانی است برگزار می‌کند و سخنرانانی هم بدون هیچ مشکلی به آن زبان سخنرانی می‌کنند، اما تا سخنرانی میاید که به زبان ملی سخنرانی کند، مورد حمله اوباشی واقع می‌شود که به وضوح مساله‌شان برخلاف ادعا و نیرنگ‌شان زبان مادری نیست و دنبال جداسری و تجزیه، آن هم با فاشیستی‌ترین و وحشیانه‌ترین شیوه ممکن، یعنی حمله فیزیکی به سخنران ناطق به زبان پارسی هستند.
اما به این جماعت می‌شود با اطمینان گفت که اگر چندصباحی به عنوان پروژه مورد استفاده و حمایت‌های خاص هستند، ولی همیشه هم این طور نخواهد ماند و به طور قطع در آینده‌ای که دور هم نخواهد بود، بهای رذالت‌هایشان را خواهند پرداخت. این بشارت نه فقط به دلیل منطق گریزناپذیر ملت-دولت و ضرورت قطعی بازگشت کشور به مدار آن، بلکه بیش از همه مبتنی بر اراده همزیستی خلل‌ناپذیر دیرینه ملت یکپارچه ایران است.
@Tirdadbonakdar

https://t.me/tirdadbonakdar/1051
06.04.202519:16
بیش از 800 نفر از متخصصان، هنرمندان و کارشناسان رشته‌های گوناگون دانشگاهی، فرهنگی و هنری کشور در بیانیه‌ای تحلیلی درباره وقایع مرتبط با نوروز امسال، ضمن محکوم کردن سیاست‌های فرهنگی مرتبط با وقایع نوروز امسال در آذربایجان غربی و کردستان و نیز مواضع استاندار آذربایجان شرقی، و برشمردن پیامدهای این سیاست‌ها و اقدامات برای ملت ایران، رویکرد دولت را در این زمینه تهدیدی برای انسجام و امنیت ملی و تقویت واگرایی‌های محلی دانستند. این برای نخستین بار است که تنوعی از اندیشمندان، چهره‌های ملی شناخته شده و برجستگان ایران شناسی، استادان دانشگاه، پژوهشگران علمی و فرهنگی، نویسندگان، هنرمندان رشته‌های گوناگون موسیقی، سینما و هنرهای تجسمی، و فعالان دانشجویی از نقاط مختلف کشور در کنار یکدیگر نسبت به مسأله‌ای ملی هشدار می‌دهند. در این بیانیه اسامی چهره‌هایی چون ژاله آموزگار، کیخسرو پورناظری، میرجلال‌الدین کزازی، علی اشرف صادقی، علی‌اصغر دادبه، حسن انوری، موسی غنی نژاد، کاوه بیات، نصرالله پورجوادی، سهراب پورناظری، داریوش پیرنیاکان، تهمورس پورناظری، مرضیه برومند، علی مصفا، رخشان بنی اعتماد، محمدرضا ضیایی بیگدلی، محمد جعفری قنواتی، عبدالمجید ارفعی، علی دهباشی و حکمت الله ملاصالحی به چشم می‌آید. متن کامل بیانیه(که امضای آن هنوز ادامه دارد)، به همراه اسامی امضاکنندگان تا آخرین لحظه، در ادامه آمده است.

https://www.sharghdaily.com/بخش-روزنامه-100/990628-نوروز-را-قربانی-سیاست-نکنید
جسارتی که رئیس‌جمهور ترکیه نسبت به تمامیت ارضی و یکپارچگی ملی ایران می‌کند، پیامد مستقیم آن سیاست‌های ضدملی است که آخرین نمود آن در تظاهرات زننده اخیر پان‌تورک‌الهی‌ها در ارومیه بود. بنابراین بیش از آنکه به اردوغان بپردازیم باید آن‌هایی که با قومی و به ویژه ترکی‌سازی سیاست و قدرت در ایران، زمینه‌ساز زیاده‌گویی اردوغان شده‌اند را سرزنش کنیم که با این سیاست‌ها عملاً کشور را در مقابل ‌رویاهای توسعه‌طلبانه نوعثمانی‌گری آسیب‌پذیر کرده‌اند…
@Tirdadbonakdar
Кайра бөлүшүлгөн:
فرّ ایران avatar
فرّ ایران
21.03.202507:39
#ویدئو🎥
#پیام_نوروزی_تیرداد_بنکدار
📌 ٢ دقیقه


نوروز، پیام‌آور نوزایی و آزادی ✨


نوروز، تنها یک جشن نیست؛ نماد امید، پیوند و رهایی است.

🔸همان‌گونه که زمین از زمستان گذر می‌کند و بهار را در آغوش می‌کشد،

🌹ما نیز به آینده‌ای روشن‌تر برای ایران چشم دوخته‌ایم.

🔸آینده‌ای که در آن، سرزمین و فرهنگ کهن پارسی به جایگاه شایسته‌اش بازگردد، آزاد و سرافراز باشد.

👈به همین مناسبت، بر آن شدیم در گروه فرّ ایران، پیام‌های نوروزی تنی چند از عزیز باشندگانِ ایران‌دوست را با شما به اشتراک گذاریم ؛

🔷 صدایی از دل امید، برای ایرانی که سزاوار شکوه و آزادی است.


نوروزتان پیروز، ایران‌مان آزاد! 🌿✨


🔗لینک های دسترسی:

لینک کانال فرّ ایران در تلگرام
پیج اینستاگرام فرّ ایران
توییتر فرّ ایران
هدف از مجازات شلاق در همان اعصار پیشامدرن هم که وضع و اجرا می‌شد، بیش از آنکه آزار جسمانی محکوم باشد، سلب حیثیت اجتماعی او بود. به این دلیل روشن که آسیب ناشی از آزار جسمانی در مورد این مجازات محدود و گذرا بود. اما سابقه اعمال این مجازات معمولاً در جرایم و مواردی بود که در مغایرت با ارزش‌های عمومی جوامع آن دوران‌ها بود و لذا در یادها می‌ماند.
اما اعمال مجازات شلاق در ایران امروز البته به دلیل مغایرت آشکار نظام ارزشی و چارچوب هنجاری امروز جامعه ایران با این قبیل مجازات‌ها، در عمل محدود به همان آزاررسانی جسمی به افراد شده است، ولی زمانی که در قبال یک کنشگر عرصه عمومی اعمال می‌شود، گویای این است که تصور امکان تحقق هتک حیثیت اجتماعی محکوم برای صادرکننده حکم هم بوده است، در حالی که صدور چنین حکمی برای مثلاً هنرمند محبوب و متعهدی چون مهدی یراحی به جرم دفاع از حق آزادی پوشش، نتیجه‌ای کاملاً برعکس برای حاکم و محکوم دارد.
@Tirdadbonakdar
02.03.202509:38
کشمکش ترامپ با زلنسکی که در دعوای لفظی اخیر این دو به اوج رسید، بحث‌های زیادی را پیرامون برنده و بازنده این مجادله به دنبال داشت، اما موضوعی که لااقل من ندیدم کسی به آن بپردازد، پیروزی «زمین» بر «دریا» بود که شاید اگر جنگ روسیه و اوکراین رخ نداده بود، امری به لحاظ تاریخی منقضی و از این روی بسیار دور از ذهن می‌نمود.
روسیه میراث‌دار امپراطوری تزاری است که سده‌های پایانی هزاره گذشته میلادی، عمده‌ترین «ابرقدرت زمینی» در اروپای خاوری و آسیای باختری بود که همین ویژگی را برای جانشین خود اتحاد جماهیر شوروی هم برجای گذاشت. پس از فروپاشی شوروی هم فدراسیون روسیه پس از وقفه‌ای یک دهه‌ای موفق به بازیابی نسبی این موقعیت در دوران پوتین شد. موقعیتی که البته تا پیش از جنگ اخیر اوکراین، دیگر چندان حائز اهمیت در مقابل «ابرقدرت دریایی» به شمار نمیامد. موقعیتی که روسیه به دلیل دورافتادگی جغرافیایی از دریاهای گرم و آزاد، هرگز قدرت طراز اولی در آن نبوده است.
«ابرقدرت دریایی» جهان در مفهوم دقیقش شامل قدرت‌های دریایی عصر اکتشافات چون پرتغال و هلند هم نمی‌شود و موقعیتی است که برای نخستین‌بار در تاریخ در قرن ۱۹ میلادی توسط بریتانیا احراز شد و پس از جنگ جهانی دوم، ایالات متحده آمریکا به آن رسید. آمریکا با پشت سر نهادن بریتانیا و سایر قدرت‌های دریایی اروپایی، به سرعت مبدل به ابرقدرت دریایی بلامنازع در جهان شد و یکی از مهم‌ترین عرصه‌هایی هم که شوروی را در جریان جنگ سرد شکست داد، در همین عرصه بود.
در دهه‌های اخیر روسیه که برخلاف سلفش شوروی سودای رقابت دریایی با قدرت بلامنازع آمریکا را نداشت، سعی در تثبیت قدرت زمینی خود در محدوده شوروی سابق که حریم ژئوپولیتیک خود می‌داند کرده و به همین منظور هم جنگ‌هایی در قفقاز و اوکراین (که این آخری به عنوان زادگاه امپراطوری روسیه برایش ارزش نمادین بالایی هم دارد) مرتکب شده است. اگر جنگ‌های روسیه در قفقاز در محدوده اختصاصی‌ روس‌ها بود و مشکلی برای آن‌ها به دنبال نداشت، اوکراین چنین نبود و می‌کوشید که از طریق اروپا و ناتو، نهایتاً به ابرقدرت دریایی آمریکا متوسل شود که از جنگ جهانی دوم به بعد، قدرتی فائق بر هر ابرقدرت زمینی بود.
این تلاش بدون دستیابی به نتیجه‌ای قطعی برای طرفین درگیر در طول جنگ اخیر ادامه داشت که ناگهان با ظهور دوباره ترامپ، چه به دلیل نگاه کاسب مسلک وی به روابط بین‌الملل، و چه به دلیل تعلق خاطر وی به انزواطلبی دکترین سابقاً منسوخ مونرویی، که البته نتیجه هردو بی‌اعتنایی به ملزومات ابرقدرتی است، آمریکا صراحتاً اوکراین را از اتکای به ابرقدرتی دریایی خود بازداشت.
نتیجه این موضع آمریکای ترامپ دست بالا یافتن قدرت زمینی روسیه تا به اینجای کار است که ممکن است نتیجه نهایی هم باشد. اکنون امید اوکراین برای شکست روسیه و بازپس‌گیری اراضی اشغالی خود دیگر نه به ابرقدرت دریایی آمریکا، بلکه به اتحادیه اروپا است که در مواجهه با بحران اخیر آن هم ناگزیر شده از اتکا به ابرقدرت دریایی آمریکا دست کشیده و در اندیشه شکل‌دهی به یک قدرت زمینی نوظهور، در مواجهه با خطر حیاتی خاوری خود باشد. طبیعتاً هنوز اینکه در این منازعه روس‌ها یا اروپایی‌ها کدام پیروز نهایی می‌شوند مشخص نیست، اما در هرحال این «قدرت زمینی» خواهد بود که موفق می‌شود پیروزی را رقم بزند.
@Tirdadbonakdar

https://t.me/tirdadbonakdar/1054
نیما عظیمی از روزنامه‌نگاران فرهیخته و ایران‌دوست تبریزیست که همانطور خود در توئیتش اشاره کرده است، در آغاز سخنرانی خود در بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجان شرقی، به دلیل آغاز سخنرانی به زبان ملی پارسی و دفاع از آن مورد هجوم وحشیانه اوباش پان‌ترکیست واقع می‌شود تا بار دیگر نمایان شود که چه جماعت ضدملی و آزادی‌ستیزی پشت عناوین فریبنده‌ای چون زبان مادری سنگر گرفته‌اند تا مقاصد واگرایانه و فاشیستی خود را پیش ببرند.
متن کامل در فرسته پسین⬇️
@Tirdadbonakdar
بهاره هدایت به درستی از ضرورت میثاق بودن ایران گفته است، اما در ادامه ایران را متعلق به پادشاهی دانسته است. به این ترتیب به نظر می‌رسد که ایشان هنوز باید زمان بیشتری را صرف شناخت ایران بکند تا دریابد که ایران کشوری تمدن بنیان و دیرپاست که به فراخور این قدمت تمدنی همانطور که دارای ادوار دینی و اعتقادی بوده و خواهد بود، ادوار متفاوت حکومتی را هم گذرانده و خواهد گذراند. لذا همانطور که نمی‌شود با ایران با قید اسلامی به میثاق رسید، با ایران مقید و متعلق به پادشاهی و سلطنت نیز چنین میثاقی شکل نمی‌گیرد و شرط لازم برای کسی که می‌خواهد مدعی میثاق قرار دادن ایران باشد، درک ماهیت مستقل ایران از تعابیری است که می‌توانند به محض انقضای کارکرد تمدنی‌شان هم در تقابل با اگر نه ماهیت که دست‌کم منفعت و مصلحت آن قرار بگیرند.
@Tirdadbonakdar
25.03.202516:00
هشداری درباره رخدادهای اخیر ارومیه
نگین همزیستی تاریخی اقوام ایرانی را تنگ‌نظری‌های قومی و پروژه‌های ضدایرانی مشکوک و رسوا تهدید می‌کند


اینجا ارومیه است.شهری ایرانی که درفراز و فرودهایش،یورشهای بیگانگان روس و عثمانی،فریبکاریها و تفرقه افکنی های میسیون های فرانسوی و بریتانیایی و خون آشامانی چون سیمیتقو وجیلوهای مهاجر عثمانی و پروژه های تجزیه طلبانه و خوشبختانه شکست خورده فرقه های استالین ساخته با راهبری ظاهری پیشه وری و قاضی محمدها را دیده است.
ولی آذربایجان همیشه بزرگانی در قواره ستارخان، خیابانی، ثقه الاسلام، تربیت ،تمدن ، منوچهر مرتضوی ، محمد قاضی، علی دایی و صدها فرهیخته دیگر داشته که همه مکر و رشته های فریب ساختگی و انیرانی را پنبه کرده است.فرزندان و همدلان  آنها زنده اند و نظاره گر دقیق رخدادها که اگر گوشه چشمی به ایرانیت زده شود جان و مال فدا کنند.ارومیه تا ابد ایرانمدار و متعلق به دیار آذربایجان باقی خواهد ماند.آذربایجانی بودن ارومیه کوچکترین ربطی به قوم و تبار و زبان کسی ندارد و اهالی خرد و دانش نیک میدانند نشان از ایستادگی سردار ایرانی_ هخامنشی ( آتروپات) دارد با پیشینه ای بیش از ۲۲۰۰ سال.
ارومیه چشم طمعکار زیاد داشته.مگر عثمانی های اتحاد و ترقی آن را در جنگ جهانی نخست به بهانه نجات جان مردم،ولی در اصل با پروژه پانترکی الحاق به گواه اسناد ،اشغال نکردند؟ مگر اینجا جنگ ساختگی و خونبار دینی_ مذهبی در آشفته بازار  سالهای پس از جنگ جهانی اول راه اندازی نشد و هزاران قربانی نگرفت؟
ولی دلبستگیها و تعلق اش را به ایران و ایرانی گری هیچگاه از دست نداده است.همه آنها رفته اند.اما ارومیه مانده و ایران اش و سنت های ملی نوروز و چهارشنبه سوری و سیزده بدر و شب چله.ارومیه ای بایستی حافظه تاریخی داشته و بداند پناهی به جز  ایران و هم میهنش نداشته و ندارد و نخواهد داشت
همان ارومیه ای که در سالهای سیاه پس از جنگ جهانی اول اسیر چکمه ها و نقشه های پلید و تفرقه افکنانه بیگانه شد.زخم کشتار و قتل عام هزاران شهروند جانش را خسته کرد.ولی سر خم نکرد.هر کشتاری در تاریخ ارومیه بررسی کنید ،به روشنی می توان دستان منحوس بیگانه و بی تدبیری و ساده لوحی خودی را در آن دید.
شهری که در آن ترکزبان آذری و کرد و ارمنی و آشوری و شیعه و سنی و مسیحی و اهل حق سده هاست برادرانه کنار هم زیسته و کوچکترین اختلافی با هم نداشته اند
ویروس قوم گرایی پانترکی و پانکردی شاید بتواند اندکی این همزیستی تاریخی را زخم زند.ولی اطمینان دارم به سان یک واکسن ایمنی عمیقی برای حال و آینده این شهر سامان خواهد داد
شک نکنید،قوم و قبیله گرایی های ساختگی و تعمدی و پروژه ای نهایتا همدلی بین شهروندان این شهر را عمیق تر کرده و قوم گرایان را از هر سنخی باشند رسوا تر از گذشته خواهد کرد
فریب برخی رویه های تباه و قوم گرایانه تجمعات مشکوک دوم فروردین و ۲۸ اسفند را هرگز نخورید.موج سواران و ساده لوحان شاید دلخوش به این ها باشند.ولی لازم است بدانند:
صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد
بنیاد مکر با فلک حقه باز کرد
بازی چرخ بشکندش بیضه در کلاه
زیرا که عرض شعبده با اهل راز کرد
ساقی بیا که شاهد رعنای صوفیان
دیگر به جلوه آمد و آغاز ناز کرد

بگردند تا بگردیم
نوروز جشنی ملی و آیینی ایرانی است که همه شهروندان این شهر تا بوده ،گرامی اش داشته اند.
نوروز ترکی و کردی هم نداشته و نداریم
نام پرمعنا و زیبای نوروز و سفره هفت سین و سیزده بدر و چهارشنبه سوری اش خود گواه این مدعاست و رسوا کننده پروژه بازان و کسانی که راه را بیراهه می روند و سنت های ملی_ایرانی را به قوم گرایی باطل و تفرقه افکنانه فرومی کاهند. اینجا کسی متعلق به ملت ترک و ملت کرد و ملت آشوری و ارمنی هم نیست و نبوده
بر آگاهان و اهل خرد و فهم شهر ارومیه فرض است که حساسیتها را درک کرده و مانع شکل گیری اختلافات ساختگی بشوند.حیات و ممات روزانه و دیربن ترکها و کردها در این منطقه در هم تنیده تر از این هست که پروژه بازان بخواهند از این آب گل الود ماهی های تفرقه و فدرال خواهی و درگیری های تصنعی و ضدایرانی  بگیرند
بر آن نیستم تا بگویم اختلافات و رقابتها نیست.نمی خواهم برخی ناهنجاری ها را پرده پوشی ساده لوحانه بکنم
ولی بدخواهان بدانند ارومیه هرگز به سرنوشت اخیر قفقاز دچار نخواهد شد.اگر اهل خرد حساسیت ها را دریابند،اسیر احساسات نشوند و به ابن درجه از درک و فهم اجتماعی برسند که ترجیح دهند به جای تکیه بر احساسات افراطی قومی لازم است بیش از پیش شهروند باشند و بر ایران و ایرانی گری و همگامی و همدلی با دیگر هم میهنان خود بعنوان بخشی از ملت ایران تاکید موکد کنند
پاینده باد ایرانزمین
یاشاسین ارومیه
بژی ارومیه
افشین جعفرزاده
۵ فروردین ۱۴۰۴_ایران،آذربایجان غربی،ارومیه


از اینجا می توانید چکامه زیبای استاد شهریار را دروصف ارومیه بخوانید:

https://t.me/Afshinjafarzadeh/1109

💚🤍❤️
نوروز آغاز هر ساله جهان ایرانی است. هر سال ایران‌زمین با بهار طبیعت، بهار خود را آغاز می‌کند و سالی دیگر به سال‌های هزاره‌ای شده خود می‌افزاید. هزاره‌هایی که تاریخ ایران‌زمین را با همه فراز و فرودهایش و شادکامی‌ها و تلخ‌کامی‌هایشان شکل داده‌اند.
امیدوارم که این نوروز سرفصلی باشد بر هنگامه شادکامی‌ها و کامیابی‌های پایدار برای ملت بزرگ ایران.
نوروز بر همه ایرانیانی که دوستدار جهان ایرانی‌ دیرینه‌شان هستند، شاد و خجسته پیروز باد!
@Tirdadbonakdar
دوست گرامی نوید مرادی، این توضیح و تصویر را در مورد سازه تصویر شده بر بالای دکل نفتی فرستاد که برای خود من هم تازگی داشت و به گمانم روشنگر نهایی موضوع باشد:
«درود تیرداد جان.
من این نماد را هم در شرکت نفت ابادان دیدم هم در سایت اروندان ، تا جایی که من دیدم ارتباطی به تاج ندارد(حداقل سازه فلزی که من دیدم) هر چند شباهت هایی میشود یافت . این نماد ترکیبی از شعله فلر دکل هست با سمبلی از چرخ دنده صنعت و..
بعد از ۵۷ هم سازه بزرگ فلزی با اندک تغییر در سایت اروندان نصب شده که فکر میکنم عکس داشته باشم.
از نظر مفهومی هم گذاشتن تاج شاهی بر سر یک سازه فلزی که نماد نفت هست نمیتونه درست باشه. مگر هدف تحقیر پادشاهی باشه و ..
البته نظر شخصی من هست.»
@Tirdadbonakdar
کشمکش ترامپ با زلنسکی که در دعوای لفظی اخیر این دو به اوج رسید، بحث‌های زیادی را پیرامون برنده و بازنده این مجادله به دنبال داشت، اما موضوعی که لااقل من ندیدم کسی به آن بپردازد، پیروزی «زمین» بر «دریا» بود که شاید اگر جنگ روسیه و اوکراین رخ نداده بود، امری به لحاظ تاریخی منقضی و از این روی بسیار دور از ذهن می‌نمود.
متن کامل در فرسته پسین⬇️
@Tirdadbonakdar
Көрсөтүлдү 1 - 23 ичинде 23
Көбүрөөк функцияларды ачуу үчүн кириңиз.