Кайра бөлүшүлгөн:
␥:𝖸𝗎𝗀𝖺ᥖ𝖾 ࣪ ⊹ ࣭ پست جدید

02.05.202517:46
ㅤㅤ ㅤ ㅤ ㅤ
ㅤ ㅤೀ ㅤ𝘕𝘦𝘸 𝘗𝘰𝘴𝘵! ㅤ✔️
ㅤ 𝖳𝖺𝗉 𝖳𝖺𝗉 ➿➿➿➿ ㅤ
ㅤ𝗍𝗈 𝗌𝖾𝖾 "𝖧𝖾𝗅𝗅𝗈 𝖳𝗈𝗐𝗇"
𝘑𝘰𝘪𝘯 𝘏𝘦𝘳𝘦
ㅤ୨ ⏝ ⏝ ֺ ᯽ ׅ ⏝ ⏝ ୧
ㅤ ㅤೀ ㅤ𝘕𝘦𝘸 𝘗𝘰𝘴𝘵! ㅤ✔️
ㅤ 𝖳𝖺𝗉 𝖳𝖺𝗉 ➿➿➿➿ ㅤ
ㅤ𝗍𝗈 𝗌𝖾𝖾 "𝖧𝖾𝗅𝗅𝗈 𝖳𝗈𝗐𝗇"
𝘑𝘰𝘪𝘯 𝘏𝘦𝘳𝘦
ㅤ୨ ⏝ ⏝ ֺ ᯽ ׅ ⏝ ⏝ ୧
Кайра бөлүшүлгөн:
فـرماندهِ نعـناع

27.04.202516:00
فور کنید چنلایی که هنوز اینجا جوین هستند جوین بشم و تو فولدر قرار بدم .
جوین باشید ، شات جوین بودند بزارید
26.04.202519:07
{کتابخانهینیمهشب}
26.04.202519:00
𝐒𝐨 𝐢𝐭 𝐰𝐚𝐬 𝐥𝐨𝐯𝐞...
Кайра бөлүшүлгөн:
ڪֺ࣮ارںׅردֺۍ🩸🍷 𝖬εׅ𝒍ᴏֺ𝖽ׅ𝗒

03.05.202512:43
᧔ৎ〝 ࣪ ᜣꈤᧁ ꋪꫀժׁׅ݊ㅤּ 𝆬 ◌
┄ ┄ ┄ ┄ ┄ ┄ ┄ ┄ ┄ ┄ ┄
┊┊┊┊ 𝆺𝅥 ۬݊݁࣪࣪࣪۫۫ ┊ ┊ 𝆭 𝆺𝅥 𖥔
𖥔┊┊ 𖥔 ┊
┊𖥔 𖥔
𖥔
Кайра бөлүшүлгөн:
O𝗇𝗒𝗑𝗂𝖺

03.05.202512:40
نامهای به تو، ای عزیزِ قلبم؛
من به چشمهایت عادت کردهام... به لبخندت، به صدایت، به حضور بیتکلفت در لحظههای زندگیام.
راستش را بخواهی، بار اول که دیدمت، تمام تلاشم را کردم که بیتفاوت باشم.
اما حالا، حالا که کنار منی، حالا که عشقم را پذیرفتهای، دیگر چیزی نمیخواهم جز اینکه با هم باشیم. بیا دست در دست هم بگذاریم، دلبهدل، بیهیچ ترسی از فردا. بیا با هم، قصهمان را عاشقانهتر بنویسیم. بیا پایان این داستان را خوب تمام کنیم؛ همانطور که سزاوار قلب من و توست.
هر قصهای پایانی دارد، اما من میخواهم پایان قصهی ما، نه نقطه، بلکه آغاز یک زندگی تازه باشد... زندگیای پر از عشق، لبخند، و نگاههایی که هرگز از هم دریغ نخواهند شد.
میگویند هر قصهای، داستانی دارد. قصهی ما هم از همان لحظهای آغاز شد که چشمانم، بیخبر از همهجا، در چشمانت گره خورد. از همان نگاه اول، چیزی در دلم لرزید، چیزی که تا امروز نامش را فقط یک چیز میدانم: عشقبیتردید، آن مرواریدهای روشن چشمانت تمام دارایی من شدند. دلم به بودنشان خوش است. هر بار که نگاهم به نگاهت گره میخورد، انگار تمام جهان آرام میگیرد، و من در میان این آرامش، فقط تو را میخواهم.
قول میدهی هیچوقت چشمانت را از من دریغ نکنی؟
قول میدهی همیشه برای من بمانی، حتی اگر دنیا روی خوشش را نبیند؟
من به چشمهایت عادت کردهام... به لبخندت، به صدایت، به حضور بیتکلفت در لحظههای زندگیام.
راستش را بخواهی، بار اول که دیدمت، تمام تلاشم را کردم که بیتفاوت باشم.
خواستم از نگاهت ساده بگذرم، بیاحساس، بینیاز. اما نشد... قلبم نخواست. آن نگاه، همان لحظهی اول، درون من چیزی را روشن کرد. چیزی که نه خاموش شد، نه فراموش.و باران... بله، باران هم همدست دلم شد. هر قطرهاش، خاطرهای از نگاهت را در ذهنم زنده کرد. من ماندم و دلی که نمیخواست فراموش کند. شاید تنها گناهکار واقعی، همان بارانیست که نذاشت یادت از ذهنم برود.
اما حالا، حالا که کنار منی، حالا که عشقم را پذیرفتهای، دیگر چیزی نمیخواهم جز اینکه با هم باشیم. بیا دست در دست هم بگذاریم، دلبهدل، بیهیچ ترسی از فردا. بیا با هم، قصهمان را عاشقانهتر بنویسیم. بیا پایان این داستان را خوب تمام کنیم؛ همانطور که سزاوار قلب من و توست.
هر قصهای پایانی دارد، اما من میخواهم پایان قصهی ما، نه نقطه، بلکه آغاز یک زندگی تازه باشد... زندگیای پر از عشق، لبخند، و نگاههایی که هرگز از هم دریغ نخواهند شد.
Кайра бөлүшүлгөн:
͏ ͏ ͏ ͏ 𝜈ꫀᥣ𑜀ᦅɑ

28.04.202517:30
Лучшая версия себя.
И самая талантливая девушка,
перед которой я на коленях.
И самая талантливая девушка,
перед которой я на коленях.
Кайра бөлүшүлгөн:
ㅤسـتارگـانِ مـرده؛

27.04.202515:54
میـشه دل کنـد و دوࢪ انـداخت میـشه بـه جاے دوره کـردن و هـم زدنِ آتـش فـࢪاموش کـرد، سـوزاند و از اول ساخـت.
نیـک گـوش بسپـاࢪ کـه چـه دورانداخـته شـود در گـوشـهاے از ذهـن باقـی میـماند و بـه زیسـتن ادامه میےدهـد.
میشـود سـوزاند امـا ردِ هیـزمها روی کـاشی هـا باقـی میمـاند و گـاه بـرای سـاختـن دوباࢪه نقـشهای وجـود نـداࢪد.
نیـک گـوش بسپـاࢪ کـه چـه دورانداخـته شـود در گـوشـهاے از ذهـن باقـی میـماند و بـه زیسـتن ادامه میےدهـد.
میشـود سـوزاند امـا ردِ هیـزمها روی کـاشی هـا باقـی میمـاند و گـاه بـرای سـاختـن دوباࢪه نقـشهای وجـود نـداࢪد.
26.04.202519:03
طاقت بیار،شاید یه روزی برسه که با چشم هامون لبخند بزنیم و به مرگ بگیم،هی حرومزاده،ما بالاخره زندگی کردیم.
26.04.202518:58
Кайра бөлүшүлгөн:
𝓐𝑞𝑢𝑎𝑟𝑖𝑢𝑚 𐚁

28.04.202516:36
🤩 ؛ ایـن پیـام رو فـور کنیـد و تـوی چنـل اسپـانسر جـوین بشـید تـا تـوی فـولـدر بـزارمـتـون و بـهتـون جـذب 65 + تقـدیم کنـم. 🤩
Be join in both channels🤩
26.04.202519:02
02.05.202517:46
اشتباهی پاکش کردم💔


27.04.202516:00
26.04.202519:07
26.04.202519:01
تو ماه،خورشید و تمام ستاره هایی.بدون تو من تو تاریکی این جهان گم میشم.
Кайра бөлүшүлгөн:
بوسـہیخونیـن

26.04.202518:41
𝖣𝖾𝗌𝗂𝖽𝖾𝗋𝗈 𝗌𝖿𝗂𝗈𝗋𝖺𝗋𝖾 𝗈𝗀𝗇𝗂 𝗉𝖺𝗋𝗍𝗂𝖼𝖾𝗅𝗅𝖺 𝖽𝖾𝗅 𝗍𝗎𝗈 𝖾𝗌𝗌𝖾𝗋𝖾 𝖼𝗈𝗇 𝗅𝖾 𝗆𝗂𝖾 𝗅𝖺𝖻𝖻𝗋𝖺; 𝗇𝗈𝗇 𝗉𝖾𝗋 𝖼𝗈𝗇𝗊𝗎𝗂𝗌𝗍𝖺𝗋𝗍𝗂, 𝗆𝖺 𝗉𝖾𝗋 𝗏𝖾𝗇𝖾𝗋𝖺𝗋𝗍𝗂. 𝖲𝗍𝖺𝗇𝗈𝗍𝗍𝖾, 𝗈𝗀𝗇𝗂 𝗆𝖾𝗅𝗈𝖽𝗂𝖺 𝖼𝗁𝖾 𝗌𝖿𝗎𝗀𝗀𝖾 𝖽𝖺𝗅𝗅𝖾 𝗍𝗎𝖾 𝗅𝖺𝖻𝖻𝗋𝖺 𝗌𝖺𝗋à 𝗉𝖺𝗋𝗍𝖾 𝖽𝖾𝗅𝗅𝖺 𝗆𝗂𝖺 𝖺𝖽𝗈𝗋𝖺𝗓𝗂𝗈𝗇𝖾 𝗉𝖾𝗋 𝗅𝖺 𝗍𝗎𝖺 𝖾𝗌𝗂𝗌𝗍𝖾𝗇𝗓𝖺. 𝖨 𝗆𝗂𝖾𝗂 𝖻𝖺𝖼𝗂 𝖽𝗂𝗏𝖾𝗇𝗍𝖾𝗋𝖺𝗇𝗇𝗈 𝗂𝗅 𝗌𝖾𝗇𝗍𝗂𝖾𝗋𝗈 𝖽𝖾𝗅𝗅𝖺 𝗅𝗈𝖽𝖾 𝖽𝖾𝗅 𝗍𝗎𝗈 𝖼𝗈𝗋𝗉𝗈; 𝖾 𝗍𝗎 𝗌𝖺𝗋𝖺𝗂 𝗅’𝗎𝗇𝗂𝖼𝖺 𝗉𝗋𝖾𝗀𝗁𝗂𝖾𝗋𝖺 𝖼𝗈𝗇 𝗂𝗅 𝖼𝗎𝗂 𝗋𝖾𝗌𝗉𝗂𝗋𝗈 𝗏𝗂𝗏𝗋ò, 𝗂𝗇𝗌𝖾𝗀𝗎𝖾𝗇𝖽𝗈 𝗂 𝖻𝖺𝗍𝗍𝗂𝗍𝗂 𝖽𝖾𝗅 𝗆𝗂𝗈 𝖼𝗎𝗈𝗋𝖾.
Көрсөтүлдү 1 - 24 ичинде 266
Көбүрөөк функцияларды ачуу үчүн кириңиз.