فریبرز کلانتری
گاه نوشته های فریبرز کلانتری
روزنامه نگار
عصری که در آن زندگی می کنیم عصر حق مداری است و دوره تکلیف مداری منسوخ شده
ما راویان قصه های رفته از یادیم
جهت ارتباط به این ای دی پیام بدهید
@mavarayehsokot
🌹برای آگاهی عموم
پست های ما را نشر دهید🌹
روزنامه نگار
عصری که در آن زندگی می کنیم عصر حق مداری است و دوره تکلیف مداری منسوخ شده
ما راویان قصه های رفته از یادیم
جهت ارتباط به این ای دی پیام بدهید
@mavarayehsokot
🌹برای آگاهی عموم
پست های ما را نشر دهید🌹
TGlist рейтинг
0
0
ТипАчык
Текшерүү
ТекшерилбегенИшенимдүүлүк
ИшенимсизОрду
ТилиБашка
Канал түзүлгөн датаNov 03, 2015
TGlistке кошулган дата
May 06, 2025"فریبرز کلانتری" тобундагы акыркы жазуулар
Кайра бөлүшүлгөн:
فریبرز کلانتری
17.05.202504:05
فکر می‌کردیم هادی اخلاقی فقط دایی مهربونه که شرکت‌های بانک رو داده دست خواهرزاده عزیزش...
الان فهمیدیم عموی مهربون هم هست و تبلیغات بانک رو داده به برادرزاده محترم!
بانک تجارت شده صندوق خانوادگی اخلاقی‌ها.
https://t.me/kalantarifariborz/968
الان فهمیدیم عموی مهربون هم هست و تبلیغات بانک رو داده به برادرزاده محترم!
بانک تجارت شده صندوق خانوادگی اخلاقی‌ها.
https://t.me/kalantarifariborz/968
Кайра бөлүшүлгөн:فریبرز کلانتری
15.05.202512:25
ترامپ ۲۰۱۷ با شمشیر رقصید، ۴۰۰ میلیارد قرارداد بست؛ حالا دوباره سراغ ریاض رفته.اما اعداد یک چیز دیگر می‌گویند:
از ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۴، تجارت آمریکا با عربستان ۶۵٪ سقوط کرده (۷۷ → ۲۶ میلیارد دلار)؛سهمش از تجارت آمریکا هم از ۲٪ به ۰.۵٪ رسیده.
رقص شمشیر مهم نیست؛ اعداد، سیاست واقعی را لو می‌دهند.
@kalantarifariborz
از ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۴، تجارت آمریکا با عربستان ۶۵٪ سقوط کرده (۷۷ → ۲۶ میلیارد دلار)؛سهمش از تجارت آمریکا هم از ۲٪ به ۰.۵٪ رسیده.
رقص شمشیر مهم نیست؛ اعداد، سیاست واقعی را لو می‌دهند.
@kalantarifariborz
Кайра бөлүшүлгөн:فریبرز کلانتری
14.05.202504:10
📝 نگاه گلوبالیست‌ها به سفر ترامپ به عربستان
بازگشت به ریاض؛ بازتعریف نقش‌ها در خاورمیانه
سفر دوباره ترامپ به عربستان ـ چه به عنوان رئیس‌جمهور آینده یا چهره تعیین‌کننده در حزب جمهوری‌خواه ـ فقط یک رویداد نمادین نیست؛ بلکه نشانه‌ای است از تقاطع دو پروژه موازی اما متضاد: «بازتعریف نظم جهانی از نگاه ترامپی» و «نظم‌سازی منطقه‌ای از مسیر عربستان محمد بن سلمان».
برای نخبگان گلوبالیست که چشم‌انداز جهان را نه با مرزهای ملی بلکه با شاخص‌های قدرت سرمایه، ثبات بازار و تنظیم نظم ژئوپلیتیک می‌سنجند، این دیدار معنایی فراتر از یک سفر دیپلماتیک دارد. آنها با دقتی مضاعف تحولات ریاض را رصد می‌کنند، چون معتقدند که عربستان امروز، دیگر صرفاً خزانه‌دار نفت نیست؛ بلکه آزمایشگاه مدل‌سازی نظم منطقه‌ای در عصر پساآمریکایی است.
محمد بن سلمان: از آشوبگر به بازیگر نظم
ولیعهد عربستان، در کمتر از یک دهه، از چهره‌ای پرریسک و پیش‌بینی‌ناپذیر (با سابقه جنگ یمن و قتل خاشقچی) به شخصیتی تبدیل شده که اکنون در نقش «میانجی منطقه‌ای»، مذاکره‌گر بحران‌های بین‌المللی و پرچمدار اصلاحات اجتماعی ظاهر می‌شود.
برای گلوبالیست‌ها، این دگردیسی نه صرفاً تاکتیکی، بلکه ساختاری است؛ تغییری که در خدمت تبدیل عربستان به یک قدرت باثبات در دل خاورمیانه و یک شریک قابل اتکا در پروژه جهانی‌سازی جدید است.
موازنه جدید: نفت کمتر، نرمال‌سازی بیشتر
با کاهش سهم نفت در آینده اقتصاد جهانی، آنچه اهمیت یافته، «ظرفیت نرمال‌سازی و جذب سرمایه» است. عربستان امروز با پروژه‌هایی چون NEOM، بافت اجتماعی لیبرال‌تر، و حضور پررنگ در پرونده‌هایی چون اوکراین، غزه و ایران، می‌کوشد خود را از یک رژیم نفتی بسته به یک قدرت ژئوپولیتیک باز تعریف کند.
در این چارچوب، سفر ترامپ می‌تواند آزمون مهمی باشد:
آیا MBS می‌تواند اعتماد سرمایه‌گذاران جهانی را با وجود نزدیکی به چهره‌ای چون ترامپ جلب کند؟
و آیا گلوبالیست‌ها مایلند «ثبات‌سازی از نوع سعودی» را در پازل نظم نوین خود بگنجانند؟
جمع‌بندی: عبور از نفت، بدون عبور از اقتدار
گلوبالیست‌ها، در تحلیل عربستان، به دنبال یک «نظم بدون آزادی» هستند: کشوری که در آن اصلاحات اجتماعی و رشد اقتصادی صورت گیرد، اما بدون به خطر انداختن انسجام حکومتی یا ورود به بحران‌های دموکراتیک. عربستان امروز با همان فرمول حرکت می‌کند، و همین‌جاست که تلاقی منافع با نخبگان نظم جهانی اتفاق می‌افتد.
سفر ترامپ به ریاض، در نگاه گلوبالیست‌ها، نه بازگشت یک فرد، بلکه بازگشت یک پرونده است: پروژه «جهانی‌سازی با اقتدار» — مدلی که شاید نه در نیویورک، بلکه در بیابان‌های نئوم بیشتر بتوان آن را شناخت.
برگرفته از تحلیل اخیر نشریه اکونومیست درباره تحولات عربستان
بازگشت به ریاض؛ بازتعریف نقش‌ها در خاورمیانه
سفر دوباره ترامپ به عربستان ـ چه به عنوان رئیس‌جمهور آینده یا چهره تعیین‌کننده در حزب جمهوری‌خواه ـ فقط یک رویداد نمادین نیست؛ بلکه نشانه‌ای است از تقاطع دو پروژه موازی اما متضاد: «بازتعریف نظم جهانی از نگاه ترامپی» و «نظم‌سازی منطقه‌ای از مسیر عربستان محمد بن سلمان».
برای نخبگان گلوبالیست که چشم‌انداز جهان را نه با مرزهای ملی بلکه با شاخص‌های قدرت سرمایه، ثبات بازار و تنظیم نظم ژئوپلیتیک می‌سنجند، این دیدار معنایی فراتر از یک سفر دیپلماتیک دارد. آنها با دقتی مضاعف تحولات ریاض را رصد می‌کنند، چون معتقدند که عربستان امروز، دیگر صرفاً خزانه‌دار نفت نیست؛ بلکه آزمایشگاه مدل‌سازی نظم منطقه‌ای در عصر پساآمریکایی است.
محمد بن سلمان: از آشوبگر به بازیگر نظم
ولیعهد عربستان، در کمتر از یک دهه، از چهره‌ای پرریسک و پیش‌بینی‌ناپذیر (با سابقه جنگ یمن و قتل خاشقچی) به شخصیتی تبدیل شده که اکنون در نقش «میانجی منطقه‌ای»، مذاکره‌گر بحران‌های بین‌المللی و پرچمدار اصلاحات اجتماعی ظاهر می‌شود.
برای گلوبالیست‌ها، این دگردیسی نه صرفاً تاکتیکی، بلکه ساختاری است؛ تغییری که در خدمت تبدیل عربستان به یک قدرت باثبات در دل خاورمیانه و یک شریک قابل اتکا در پروژه جهانی‌سازی جدید است.
موازنه جدید: نفت کمتر، نرمال‌سازی بیشتر
با کاهش سهم نفت در آینده اقتصاد جهانی، آنچه اهمیت یافته، «ظرفیت نرمال‌سازی و جذب سرمایه» است. عربستان امروز با پروژه‌هایی چون NEOM، بافت اجتماعی لیبرال‌تر، و حضور پررنگ در پرونده‌هایی چون اوکراین، غزه و ایران، می‌کوشد خود را از یک رژیم نفتی بسته به یک قدرت ژئوپولیتیک باز تعریف کند.
در این چارچوب، سفر ترامپ می‌تواند آزمون مهمی باشد:
آیا MBS می‌تواند اعتماد سرمایه‌گذاران جهانی را با وجود نزدیکی به چهره‌ای چون ترامپ جلب کند؟
و آیا گلوبالیست‌ها مایلند «ثبات‌سازی از نوع سعودی» را در پازل نظم نوین خود بگنجانند؟
جمع‌بندی: عبور از نفت، بدون عبور از اقتدار
گلوبالیست‌ها، در تحلیل عربستان، به دنبال یک «نظم بدون آزادی» هستند: کشوری که در آن اصلاحات اجتماعی و رشد اقتصادی صورت گیرد، اما بدون به خطر انداختن انسجام حکومتی یا ورود به بحران‌های دموکراتیک. عربستان امروز با همان فرمول حرکت می‌کند، و همین‌جاست که تلاقی منافع با نخبگان نظم جهانی اتفاق می‌افتد.
سفر ترامپ به ریاض، در نگاه گلوبالیست‌ها، نه بازگشت یک فرد، بلکه بازگشت یک پرونده است: پروژه «جهانی‌سازی با اقتدار» — مدلی که شاید نه در نیویورک، بلکه در بیابان‌های نئوم بیشتر بتوان آن را شناخت.
برگرفته از تحلیل اخیر نشریه اکونومیست درباره تحولات عربستان
Кайра бөлүшүлгөн:فریبرز کلانتری
13.05.202504:17
بانک تجارت رو اشتباهی گرفتید؛ اسم درستش هست: "بنیاد خانوادگی اخلاقی و شرکا"!
علیرضا فرد حریری، خواهرزاده‌ی مدیرعامل، یک‌شبه شد عضو هیات‌مدیره دو شرکت بزرگ بانکی.نه تخصص، نه تجربه. فقط یه چیز داشت: دایی مهربون!
@kalantarifariborz
علیرضا فرد حریری، خواهرزاده‌ی مدیرعامل، یک‌شبه شد عضو هیات‌مدیره دو شرکت بزرگ بانکی.نه تخصص، نه تجربه. فقط یه چیز داشت: دایی مهربون!
@kalantarifariborz
Кайра бөлүшүлгөн:فریبرز کلانتری
12.05.202505:12
اکونومیست جلد لندن: پوتین و ناتو
اکونومیست جلد آمریکا: نخل و نئوم
اکونومیست هر شماره را با دو روایت عرضه می‌کند:
برای اروپای نگرانِ امنیت، «پوتین چه می‌خواهد»
برای آمریکا و بازارهایش، «عربستان چه شده»
چاپ متفاوت، برای مخاطب متفاوت؛بسته‌بندی اولویت‌ها با سلیقه‌ی جغرافیا.
@kalantarifariborz
اکونومیست جلد آمریکا: نخل و نئوم
اکونومیست هر شماره را با دو روایت عرضه می‌کند:
برای اروپای نگرانِ امنیت، «پوتین چه می‌خواهد»
برای آمریکا و بازارهایش، «عربستان چه شده»
چاپ متفاوت، برای مخاطب متفاوت؛بسته‌بندی اولویت‌ها با سلیقه‌ی جغرافیا.
@kalantarifariborz
Кайра бөлүшүлгөн:فریبرز کلانتری
09.05.202514:23
می‌گفتند بدهی بابک زنجانی تسویه شده، برای همین اعدامش لغو شد.
امروز شرکت نفت می‌گه: هنوز دنبال وصول مطالباتیم!
پس چی شد؟
یا ما مردم آلزایمر گرفتیم
یا شما حافظه تاریخی ملت رو مصادره کردید?!
@kalantarifariborz
امروز شرکت نفت می‌گه: هنوز دنبال وصول مطالباتیم!
پس چی شد؟
یا ما مردم آلزایمر گرفتیم
یا شما حافظه تاریخی ملت رو مصادره کردید?!
@kalantarifariborz
Кайра бөлүшүлгөн:فریبرز کلانتری
08.05.202505:37
🖋یادداشتی خطاب به دکتر بیژن عبدالکریمی
درباره‌ی یک بازنشر و معنای فلسفه در عصر رسانه
در روزگاری که رسانه‌ها فقط بازتاب‌دهنده واقعیت نیستند، بلکه واقعیت‌سازی می‌کنند، مسئولیت روشنفکران دوچندان است. بازنشر یک متن از سوی فیلسوف، دیگر صرفاً یک عمل شخصی نیست؛ حامل معنا و پیام است.
جناب عبدالکریمی گرامی،شما سال‌ها کوشیده‌اید تفکر را از اسارت سیاست رها کنید، پلی میان سنت و تجدد بسازید و فلسفه را به زیست‌جهان ایرانی نزدیک‌تر کنید. اما بازنشر متنی که در آن یک انسان—حتی مخالف—با «دستمال توالت» مقایسه می‌شود، با این مسیر در تضاد است؛ نه فقط با شأن شما، که با روح فلسفه‌ای که از آن دفاع می‌کنید.
ممکن است متن را خود ننوشته باشید وصرفاً بازنشر کرده باشید، اما در هرحال، پیام منتقل‌شده قابل‌چشم‌پوشی نیست. همان‌گونه که بارها از مسئولیت روشنفکران در برابر قدرت سخن گفته‌اید، این‌جا نیز تأیید ضمنی چنین زبانی، فلسفه را به ابزار تخریب و برچسب‌زنی تقلیل می‌دهد، یعنی همان رویکردی که شما خود منتقدش بوده‌اید.
اگر به رسانه‌هایی مثل «صدای آمریکا» نقد وارد است (که هست)، باید نقد به رسانه‌های وابسته به بودجه عمومی و قدرت، جدی‌تر باشد. رسانه‌ی منتقد، حتی اگر افراط کند، هنوز امکان نقد قدرت را زنده نگه می‌دارد. اما رسانه‌ی وابسته، حتی نهاد تفکر را قربانی می‌کند.
در نهایت، آنچه این‌جا در خطر است، نه آبروی یک فرد، بلکه شأن نقد و گفت‌وگوی آزاد است. فلسفه، اگر همچنان معنا دارد، باید حافظ همین شأن باشد.
با احترام و امید به بازنگری.
@kalantarifariborz
درباره‌ی یک بازنشر و معنای فلسفه در عصر رسانه
در روزگاری که رسانه‌ها فقط بازتاب‌دهنده واقعیت نیستند، بلکه واقعیت‌سازی می‌کنند، مسئولیت روشنفکران دوچندان است. بازنشر یک متن از سوی فیلسوف، دیگر صرفاً یک عمل شخصی نیست؛ حامل معنا و پیام است.
جناب عبدالکریمی گرامی،شما سال‌ها کوشیده‌اید تفکر را از اسارت سیاست رها کنید، پلی میان سنت و تجدد بسازید و فلسفه را به زیست‌جهان ایرانی نزدیک‌تر کنید. اما بازنشر متنی که در آن یک انسان—حتی مخالف—با «دستمال توالت» مقایسه می‌شود، با این مسیر در تضاد است؛ نه فقط با شأن شما، که با روح فلسفه‌ای که از آن دفاع می‌کنید.
ممکن است متن را خود ننوشته باشید وصرفاً بازنشر کرده باشید، اما در هرحال، پیام منتقل‌شده قابل‌چشم‌پوشی نیست. همان‌گونه که بارها از مسئولیت روشنفکران در برابر قدرت سخن گفته‌اید، این‌جا نیز تأیید ضمنی چنین زبانی، فلسفه را به ابزار تخریب و برچسب‌زنی تقلیل می‌دهد، یعنی همان رویکردی که شما خود منتقدش بوده‌اید.
اگر به رسانه‌هایی مثل «صدای آمریکا» نقد وارد است (که هست)، باید نقد به رسانه‌های وابسته به بودجه عمومی و قدرت، جدی‌تر باشد. رسانه‌ی منتقد، حتی اگر افراط کند، هنوز امکان نقد قدرت را زنده نگه می‌دارد. اما رسانه‌ی وابسته، حتی نهاد تفکر را قربانی می‌کند.
در نهایت، آنچه این‌جا در خطر است، نه آبروی یک فرد، بلکه شأن نقد و گفت‌وگوی آزاد است. فلسفه، اگر همچنان معنا دارد، باید حافظ همین شأن باشد.
با احترام و امید به بازنگری.
@kalantarifariborz
Кайра бөлүшүлгөн:فریبرز کلانتری
07.05.202518:45
وحید اشتیاق؛ وارث پنهان امپراتوری سنگ در ایران
در این ویدیو، داستان واقعی مردی را می‌شنوید که نامش کمتر در رسانه‌ها شنیده شده، اما ردپایش در یکی از بزرگ‌ترین شبکه‌های اقتصادی وابسته به روحانیت دیده می‌شود.
وحید اشتیاق، داماد امام جمعه موقت سابق تهران، چگونه توانست از دل یک خیریه برای کودکان کم‌توان، به مالک معادن مرمریت دهبید و املاک میلیون‌دلاری در کانادا تبدیل شود؟
از خیریه تا معدن، از وقف تا سودهای پنهان…
@kalantarifariborz
در این ویدیو، داستان واقعی مردی را می‌شنوید که نامش کمتر در رسانه‌ها شنیده شده، اما ردپایش در یکی از بزرگ‌ترین شبکه‌های اقتصادی وابسته به روحانیت دیده می‌شود.
وحید اشتیاق، داماد امام جمعه موقت سابق تهران، چگونه توانست از دل یک خیریه برای کودکان کم‌توان، به مالک معادن مرمریت دهبید و املاک میلیون‌دلاری در کانادا تبدیل شود؟
از خیریه تا معدن، از وقف تا سودهای پنهان…
@kalantarifariborz
Кайра бөлүшүлгөн:فریبرز کلانتری
05.05.202506:13
گاف مدیرعامل ناشی تامین سرمایه تمدن در گروه مالی توسعه تعاون / مرادی برای پرونده ۲ میلیاردی صداوسیما ۳ میلیارد تومان حق الوکاله داد
امیر مرادی مدیرعامل اسبق شرکت تابعه شستا(تولید چوب و کاغذ چوکا) با حسن محمدی مدیر روابط عمومی سابق شستا تفاهم نامه همکاری در جزیره کیش برای تهیه محتوای آموزشی میان تامین سرمایه تمدن و شرکت اطلاع رسانی بورس بستند
امیر مرادی به فاصله یکسال حضور در گروه مالی بانک توسعه تعاون و مدیرعاملی در شرکت ورشکسته چوب و کاغذ چوگا اومده تامین سرمایه تمدن! با اون سوابق معمولی، چطور سازمان بورس تأییدش کرده؟ لابد فقط پارتی‌بازی بوده!
اما نقش مرادی بی تجربه با بازارسرمایه در گروه مالی توسعه تعاون بیش از آنکه در راستای کمک به توسعه تعاونی ها و تامین مالی آنها و یا تخصیص وام ۸۰۰ میلیون تومانی برای خودش و اعضای هیات مدیره آن باشد به نظر می رسد در نقش کارسازی و پاس کردن چک های ارسالی بانک توسعه تعاون بوده است.
از جمله این خوش قدمتی ها؛ دستور مرادی برای واریز حق الوکاله۳ میلیارد و ۱۵۰ میلیون تومانی به حساب وکیل بانک توسعه تعاون برای وکالت در پرونده شکایت این بانک است.
بر اساس توافق نامه مشارکت سه جانبه ای در اواخر بهمن ماه ۱۳۹۴؛ صداوسیما بابت مزایده بسته تبلیغات مبلغ دو میلیارد تومان از وجه سپرده گروه مالی بانک توسعه تعاون را به دلیل عدم توافق طرفین به نفع خود ضبط می کند.
بانک توسعه تعاون از طریق دادگاه حقوقی اقدام و موفق به اخذ رای مبنی بر ابطال مزایده می شود.
صداوسیما دوباره اعتراض می کند اما رای قطعی به نفع بانک توسعه تعاون مجدد صادر می شود.
برای پرونده ۲ میلیارد تومانی ؛ حق الوکاله ۳ میلیارد و ۱۵۰ میلیون تومانی با عقل سلیم جور نیست.
با این وضع خدا به داد تامین سرمایه تمدن و صندوق های بزرگ آن با ۵۰ همت پول مردم برسد.
https://t.me/kalantarifariborz/955
امیر مرادی مدیرعامل اسبق شرکت تابعه شستا(تولید چوب و کاغذ چوکا) با حسن محمدی مدیر روابط عمومی سابق شستا تفاهم نامه همکاری در جزیره کیش برای تهیه محتوای آموزشی میان تامین سرمایه تمدن و شرکت اطلاع رسانی بورس بستند
امیر مرادی به فاصله یکسال حضور در گروه مالی بانک توسعه تعاون و مدیرعاملی در شرکت ورشکسته چوب و کاغذ چوگا اومده تامین سرمایه تمدن! با اون سوابق معمولی، چطور سازمان بورس تأییدش کرده؟ لابد فقط پارتی‌بازی بوده!
اما نقش مرادی بی تجربه با بازارسرمایه در گروه مالی توسعه تعاون بیش از آنکه در راستای کمک به توسعه تعاونی ها و تامین مالی آنها و یا تخصیص وام ۸۰۰ میلیون تومانی برای خودش و اعضای هیات مدیره آن باشد به نظر می رسد در نقش کارسازی و پاس کردن چک های ارسالی بانک توسعه تعاون بوده است.
از جمله این خوش قدمتی ها؛ دستور مرادی برای واریز حق الوکاله۳ میلیارد و ۱۵۰ میلیون تومانی به حساب وکیل بانک توسعه تعاون برای وکالت در پرونده شکایت این بانک است.
بر اساس توافق نامه مشارکت سه جانبه ای در اواخر بهمن ماه ۱۳۹۴؛ صداوسیما بابت مزایده بسته تبلیغات مبلغ دو میلیارد تومان از وجه سپرده گروه مالی بانک توسعه تعاون را به دلیل عدم توافق طرفین به نفع خود ضبط می کند.
بانک توسعه تعاون از طریق دادگاه حقوقی اقدام و موفق به اخذ رای مبنی بر ابطال مزایده می شود.
صداوسیما دوباره اعتراض می کند اما رای قطعی به نفع بانک توسعه تعاون مجدد صادر می شود.
برای پرونده ۲ میلیارد تومانی ؛ حق الوکاله ۳ میلیارد و ۱۵۰ میلیون تومانی با عقل سلیم جور نیست.
با این وضع خدا به داد تامین سرمایه تمدن و صندوق های بزرگ آن با ۵۰ همت پول مردم برسد.
https://t.me/kalantarifariborz/955
Кайра бөлүшүлгөн:فریبرز کلانتری
04.05.202512:37
«خواستگاران سایپا؛ از مونتاژکاران تا میلیاردرهای مرموز»
از خیریه‌های متصل به قدرت در کرمان
تا ابر بدهکاران بانکی و گروه‌هایی با پیشینه چای، پاستا و حتی بابک زنجانی!
بلوک ۵۰ همتی در انتظار «اهلیت» یا «انحصار»؟
@kalantarifariborz
از خیریه‌های متصل به قدرت در کرمان
تا ابر بدهکاران بانکی و گروه‌هایی با پیشینه چای، پاستا و حتی بابک زنجانی!
بلوک ۵۰ همتی در انتظار «اهلیت» یا «انحصار»؟
@kalantarifariborz
Кайра бөлүшүлгөн:فریبرز کلانتری
30.04.202504:36
"۱۳۶۱ روز تا سرنوشت جمهوریت آمریکا"
در صد روز اول دور دوم، ترامپ با سرعت بی‌سابقه‌ای ساختار دولت فدرال را زیر پا گذاشت. او با صدور فرمان‌های اجرایی، بی‌توجهی به قانون و نهادهای مستقل، پروژه‌ای انقلابی را پیش می‌برد که هدفش «بازسازی کامل آمریکاست» — از اقتصاد و سیاست خارجی تا حتی ایده آمریکا.
⚠️ اما پیامدها چیست؟
تضعیف دلار
تهدید استقلال دادگاه‌ها
خطر بی‌ثباتی نهادی
الگوبرداری از اقتدارگرایی مجارستانی
📉 محبوبیت ترامپ در تمام ایالت‌های کلیدی سقوط کرده و سرمایه‌گذاران نیز دو بار او را به عقب‌نشینی وادار کرده‌اند.
🧩 در کنار مقاومت دادگاه‌ها، کنگره و رأی‌دهندگان، امیدهایی برای مهار این "انقلاب" وجود دارد.
🔚 اکونومیست نتیجه می‌گیرد: آمریکا دیگر به نقطه قبل بازنمی‌گردد. اما هنوز مشخص نیست آیا این انقلاب کامل خواهد شد یا قربانی نیروهای مقاومت خواهد گشت.
@kalantarifariborz
در صد روز اول دور دوم، ترامپ با سرعت بی‌سابقه‌ای ساختار دولت فدرال را زیر پا گذاشت. او با صدور فرمان‌های اجرایی، بی‌توجهی به قانون و نهادهای مستقل، پروژه‌ای انقلابی را پیش می‌برد که هدفش «بازسازی کامل آمریکاست» — از اقتصاد و سیاست خارجی تا حتی ایده آمریکا.
⚠️ اما پیامدها چیست؟
تضعیف دلار
تهدید استقلال دادگاه‌ها
خطر بی‌ثباتی نهادی
الگوبرداری از اقتدارگرایی مجارستانی
📉 محبوبیت ترامپ در تمام ایالت‌های کلیدی سقوط کرده و سرمایه‌گذاران نیز دو بار او را به عقب‌نشینی وادار کرده‌اند.
🧩 در کنار مقاومت دادگاه‌ها، کنگره و رأی‌دهندگان، امیدهایی برای مهار این "انقلاب" وجود دارد.
🔚 اکونومیست نتیجه می‌گیرد: آمریکا دیگر به نقطه قبل بازنمی‌گردد. اما هنوز مشخص نیست آیا این انقلاب کامل خواهد شد یا قربانی نیروهای مقاومت خواهد گشت.
@kalantarifariborz
Рекорддор
06.05.202523:59
2.6KКатталгандар05.05.202523:59
0Цитация индекси15.05.202501:15
2351 посттун көрүүлөрү13.05.202504:21
2351 жарнама посттун көрүүлөрү07.05.202523:15
8.80%ER15.05.202511:40
9.19%ERRӨнүгүү
Катталуучулар
Citation индекси
Бир посттун көрүүсү
Жарнамалык посттун көрүүсү
ER
ERR
Кайра бөлүшүлгөн:فریبرز کلانتری
17.05.202504:05
فکر می‌کردیم هادی اخلاقی فقط دایی مهربونه که شرکت‌های بانک رو داده دست خواهرزاده عزیزش...
الان فهمیدیم عموی مهربون هم هست و تبلیغات بانک رو داده به برادرزاده محترم!
بانک تجارت شده صندوق خانوادگی اخلاقی‌ها.
https://t.me/kalantarifariborz/968
الان فهمیدیم عموی مهربون هم هست و تبلیغات بانک رو داده به برادرزاده محترم!
بانک تجارت شده صندوق خانوادگی اخلاقی‌ها.
https://t.me/kalantarifariborz/968
Кайра бөлүшүлгөн:فریبرز کلانتری
13.05.202504:17
بانک تجارت رو اشتباهی گرفتید؛ اسم درستش هست: "بنیاد خانوادگی اخلاقی و شرکا"!
علیرضا فرد حریری، خواهرزاده‌ی مدیرعامل، یک‌شبه شد عضو هیات‌مدیره دو شرکت بزرگ بانکی.نه تخصص، نه تجربه. فقط یه چیز داشت: دایی مهربون!
@kalantarifariborz
علیرضا فرد حریری، خواهرزاده‌ی مدیرعامل، یک‌شبه شد عضو هیات‌مدیره دو شرکت بزرگ بانکی.نه تخصص، نه تجربه. فقط یه چیز داشت: دایی مهربون!
@kalantarifariborz
Кайра бөлүшүлгөн:فریبرز کلانتری
07.05.202518:45
وحید اشتیاق؛ وارث پنهان امپراتوری سنگ در ایران
در این ویدیو، داستان واقعی مردی را می‌شنوید که نامش کمتر در رسانه‌ها شنیده شده، اما ردپایش در یکی از بزرگ‌ترین شبکه‌های اقتصادی وابسته به روحانیت دیده می‌شود.
وحید اشتیاق، داماد امام جمعه موقت سابق تهران، چگونه توانست از دل یک خیریه برای کودکان کم‌توان، به مالک معادن مرمریت دهبید و املاک میلیون‌دلاری در کانادا تبدیل شود؟
از خیریه تا معدن، از وقف تا سودهای پنهان…
@kalantarifariborz
در این ویدیو، داستان واقعی مردی را می‌شنوید که نامش کمتر در رسانه‌ها شنیده شده، اما ردپایش در یکی از بزرگ‌ترین شبکه‌های اقتصادی وابسته به روحانیت دیده می‌شود.
وحید اشتیاق، داماد امام جمعه موقت سابق تهران، چگونه توانست از دل یک خیریه برای کودکان کم‌توان، به مالک معادن مرمریت دهبید و املاک میلیون‌دلاری در کانادا تبدیل شود؟
از خیریه تا معدن، از وقف تا سودهای پنهان…
@kalantarifariborz
Кайра бөлүшүлгөн:فریبرز کلانتری
15.05.202512:25
ترامپ ۲۰۱۷ با شمشیر رقصید، ۴۰۰ میلیارد قرارداد بست؛ حالا دوباره سراغ ریاض رفته.اما اعداد یک چیز دیگر می‌گویند:
از ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۴، تجارت آمریکا با عربستان ۶۵٪ سقوط کرده (۷۷ → ۲۶ میلیارد دلار)؛سهمش از تجارت آمریکا هم از ۲٪ به ۰.۵٪ رسیده.
رقص شمشیر مهم نیست؛ اعداد، سیاست واقعی را لو می‌دهند.
@kalantarifariborz
از ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۴، تجارت آمریکا با عربستان ۶۵٪ سقوط کرده (۷۷ → ۲۶ میلیارد دلار)؛سهمش از تجارت آمریکا هم از ۲٪ به ۰.۵٪ رسیده.
رقص شمشیر مهم نیست؛ اعداد، سیاست واقعی را لو می‌دهند.
@kalantarifariborz
Кайра бөлүшүлгөн:فریبرز کلانتری
05.05.202506:13
گاف مدیرعامل ناشی تامین سرمایه تمدن در گروه مالی توسعه تعاون / مرادی برای پرونده ۲ میلیاردی صداوسیما ۳ میلیارد تومان حق الوکاله داد
امیر مرادی مدیرعامل اسبق شرکت تابعه شستا(تولید چوب و کاغذ چوکا) با حسن محمدی مدیر روابط عمومی سابق شستا تفاهم نامه همکاری در جزیره کیش برای تهیه محتوای آموزشی میان تامین سرمایه تمدن و شرکت اطلاع رسانی بورس بستند
امیر مرادی به فاصله یکسال حضور در گروه مالی بانک توسعه تعاون و مدیرعاملی در شرکت ورشکسته چوب و کاغذ چوگا اومده تامین سرمایه تمدن! با اون سوابق معمولی، چطور سازمان بورس تأییدش کرده؟ لابد فقط پارتی‌بازی بوده!
اما نقش مرادی بی تجربه با بازارسرمایه در گروه مالی توسعه تعاون بیش از آنکه در راستای کمک به توسعه تعاونی ها و تامین مالی آنها و یا تخصیص وام ۸۰۰ میلیون تومانی برای خودش و اعضای هیات مدیره آن باشد به نظر می رسد در نقش کارسازی و پاس کردن چک های ارسالی بانک توسعه تعاون بوده است.
از جمله این خوش قدمتی ها؛ دستور مرادی برای واریز حق الوکاله۳ میلیارد و ۱۵۰ میلیون تومانی به حساب وکیل بانک توسعه تعاون برای وکالت در پرونده شکایت این بانک است.
بر اساس توافق نامه مشارکت سه جانبه ای در اواخر بهمن ماه ۱۳۹۴؛ صداوسیما بابت مزایده بسته تبلیغات مبلغ دو میلیارد تومان از وجه سپرده گروه مالی بانک توسعه تعاون را به دلیل عدم توافق طرفین به نفع خود ضبط می کند.
بانک توسعه تعاون از طریق دادگاه حقوقی اقدام و موفق به اخذ رای مبنی بر ابطال مزایده می شود.
صداوسیما دوباره اعتراض می کند اما رای قطعی به نفع بانک توسعه تعاون مجدد صادر می شود.
برای پرونده ۲ میلیارد تومانی ؛ حق الوکاله ۳ میلیارد و ۱۵۰ میلیون تومانی با عقل سلیم جور نیست.
با این وضع خدا به داد تامین سرمایه تمدن و صندوق های بزرگ آن با ۵۰ همت پول مردم برسد.
https://t.me/kalantarifariborz/955
امیر مرادی مدیرعامل اسبق شرکت تابعه شستا(تولید چوب و کاغذ چوکا) با حسن محمدی مدیر روابط عمومی سابق شستا تفاهم نامه همکاری در جزیره کیش برای تهیه محتوای آموزشی میان تامین سرمایه تمدن و شرکت اطلاع رسانی بورس بستند
امیر مرادی به فاصله یکسال حضور در گروه مالی بانک توسعه تعاون و مدیرعاملی در شرکت ورشکسته چوب و کاغذ چوگا اومده تامین سرمایه تمدن! با اون سوابق معمولی، چطور سازمان بورس تأییدش کرده؟ لابد فقط پارتی‌بازی بوده!
اما نقش مرادی بی تجربه با بازارسرمایه در گروه مالی توسعه تعاون بیش از آنکه در راستای کمک به توسعه تعاونی ها و تامین مالی آنها و یا تخصیص وام ۸۰۰ میلیون تومانی برای خودش و اعضای هیات مدیره آن باشد به نظر می رسد در نقش کارسازی و پاس کردن چک های ارسالی بانک توسعه تعاون بوده است.
از جمله این خوش قدمتی ها؛ دستور مرادی برای واریز حق الوکاله۳ میلیارد و ۱۵۰ میلیون تومانی به حساب وکیل بانک توسعه تعاون برای وکالت در پرونده شکایت این بانک است.
بر اساس توافق نامه مشارکت سه جانبه ای در اواخر بهمن ماه ۱۳۹۴؛ صداوسیما بابت مزایده بسته تبلیغات مبلغ دو میلیارد تومان از وجه سپرده گروه مالی بانک توسعه تعاون را به دلیل عدم توافق طرفین به نفع خود ضبط می کند.
بانک توسعه تعاون از طریق دادگاه حقوقی اقدام و موفق به اخذ رای مبنی بر ابطال مزایده می شود.
صداوسیما دوباره اعتراض می کند اما رای قطعی به نفع بانک توسعه تعاون مجدد صادر می شود.
برای پرونده ۲ میلیارد تومانی ؛ حق الوکاله ۳ میلیارد و ۱۵۰ میلیون تومانی با عقل سلیم جور نیست.
با این وضع خدا به داد تامین سرمایه تمدن و صندوق های بزرگ آن با ۵۰ همت پول مردم برسد.
https://t.me/kalantarifariborz/955
Кайра бөлүшүлгөн:فریبرز کلانتری
04.05.202512:37
«خواستگاران سایپا؛ از مونتاژکاران تا میلیاردرهای مرموز»
از خیریه‌های متصل به قدرت در کرمان
تا ابر بدهکاران بانکی و گروه‌هایی با پیشینه چای، پاستا و حتی بابک زنجانی!
بلوک ۵۰ همتی در انتظار «اهلیت» یا «انحصار»؟
@kalantarifariborz
از خیریه‌های متصل به قدرت در کرمان
تا ابر بدهکاران بانکی و گروه‌هایی با پیشینه چای، پاستا و حتی بابک زنجانی!
بلوک ۵۰ همتی در انتظار «اهلیت» یا «انحصار»؟
@kalantarifariborz
Кайра бөлүшүлгөн:فریبرز کلانتری
14.05.202504:10
📝 نگاه گلوبالیست‌ها به سفر ترامپ به عربستان
بازگشت به ریاض؛ بازتعریف نقش‌ها در خاورمیانه
سفر دوباره ترامپ به عربستان ـ چه به عنوان رئیس‌جمهور آینده یا چهره تعیین‌کننده در حزب جمهوری‌خواه ـ فقط یک رویداد نمادین نیست؛ بلکه نشانه‌ای است از تقاطع دو پروژه موازی اما متضاد: «بازتعریف نظم جهانی از نگاه ترامپی» و «نظم‌سازی منطقه‌ای از مسیر عربستان محمد بن سلمان».
برای نخبگان گلوبالیست که چشم‌انداز جهان را نه با مرزهای ملی بلکه با شاخص‌های قدرت سرمایه، ثبات بازار و تنظیم نظم ژئوپلیتیک می‌سنجند، این دیدار معنایی فراتر از یک سفر دیپلماتیک دارد. آنها با دقتی مضاعف تحولات ریاض را رصد می‌کنند، چون معتقدند که عربستان امروز، دیگر صرفاً خزانه‌دار نفت نیست؛ بلکه آزمایشگاه مدل‌سازی نظم منطقه‌ای در عصر پساآمریکایی است.
محمد بن سلمان: از آشوبگر به بازیگر نظم
ولیعهد عربستان، در کمتر از یک دهه، از چهره‌ای پرریسک و پیش‌بینی‌ناپذیر (با سابقه جنگ یمن و قتل خاشقچی) به شخصیتی تبدیل شده که اکنون در نقش «میانجی منطقه‌ای»، مذاکره‌گر بحران‌های بین‌المللی و پرچمدار اصلاحات اجتماعی ظاهر می‌شود.
برای گلوبالیست‌ها، این دگردیسی نه صرفاً تاکتیکی، بلکه ساختاری است؛ تغییری که در خدمت تبدیل عربستان به یک قدرت باثبات در دل خاورمیانه و یک شریک قابل اتکا در پروژه جهانی‌سازی جدید است.
موازنه جدید: نفت کمتر، نرمال‌سازی بیشتر
با کاهش سهم نفت در آینده اقتصاد جهانی، آنچه اهمیت یافته، «ظرفیت نرمال‌سازی و جذب سرمایه» است. عربستان امروز با پروژه‌هایی چون NEOM، بافت اجتماعی لیبرال‌تر، و حضور پررنگ در پرونده‌هایی چون اوکراین، غزه و ایران، می‌کوشد خود را از یک رژیم نفتی بسته به یک قدرت ژئوپولیتیک باز تعریف کند.
در این چارچوب، سفر ترامپ می‌تواند آزمون مهمی باشد:
آیا MBS می‌تواند اعتماد سرمایه‌گذاران جهانی را با وجود نزدیکی به چهره‌ای چون ترامپ جلب کند؟
و آیا گلوبالیست‌ها مایلند «ثبات‌سازی از نوع سعودی» را در پازل نظم نوین خود بگنجانند؟
جمع‌بندی: عبور از نفت، بدون عبور از اقتدار
گلوبالیست‌ها، در تحلیل عربستان، به دنبال یک «نظم بدون آزادی» هستند: کشوری که در آن اصلاحات اجتماعی و رشد اقتصادی صورت گیرد، اما بدون به خطر انداختن انسجام حکومتی یا ورود به بحران‌های دموکراتیک. عربستان امروز با همان فرمول حرکت می‌کند، و همین‌جاست که تلاقی منافع با نخبگان نظم جهانی اتفاق می‌افتد.
سفر ترامپ به ریاض، در نگاه گلوبالیست‌ها، نه بازگشت یک فرد، بلکه بازگشت یک پرونده است: پروژه «جهانی‌سازی با اقتدار» — مدلی که شاید نه در نیویورک، بلکه در بیابان‌های نئوم بیشتر بتوان آن را شناخت.
برگرفته از تحلیل اخیر نشریه اکونومیست درباره تحولات عربستان
بازگشت به ریاض؛ بازتعریف نقش‌ها در خاورمیانه
سفر دوباره ترامپ به عربستان ـ چه به عنوان رئیس‌جمهور آینده یا چهره تعیین‌کننده در حزب جمهوری‌خواه ـ فقط یک رویداد نمادین نیست؛ بلکه نشانه‌ای است از تقاطع دو پروژه موازی اما متضاد: «بازتعریف نظم جهانی از نگاه ترامپی» و «نظم‌سازی منطقه‌ای از مسیر عربستان محمد بن سلمان».
برای نخبگان گلوبالیست که چشم‌انداز جهان را نه با مرزهای ملی بلکه با شاخص‌های قدرت سرمایه، ثبات بازار و تنظیم نظم ژئوپلیتیک می‌سنجند، این دیدار معنایی فراتر از یک سفر دیپلماتیک دارد. آنها با دقتی مضاعف تحولات ریاض را رصد می‌کنند، چون معتقدند که عربستان امروز، دیگر صرفاً خزانه‌دار نفت نیست؛ بلکه آزمایشگاه مدل‌سازی نظم منطقه‌ای در عصر پساآمریکایی است.
محمد بن سلمان: از آشوبگر به بازیگر نظم
ولیعهد عربستان، در کمتر از یک دهه، از چهره‌ای پرریسک و پیش‌بینی‌ناپذیر (با سابقه جنگ یمن و قتل خاشقچی) به شخصیتی تبدیل شده که اکنون در نقش «میانجی منطقه‌ای»، مذاکره‌گر بحران‌های بین‌المللی و پرچمدار اصلاحات اجتماعی ظاهر می‌شود.
برای گلوبالیست‌ها، این دگردیسی نه صرفاً تاکتیکی، بلکه ساختاری است؛ تغییری که در خدمت تبدیل عربستان به یک قدرت باثبات در دل خاورمیانه و یک شریک قابل اتکا در پروژه جهانی‌سازی جدید است.
موازنه جدید: نفت کمتر، نرمال‌سازی بیشتر
با کاهش سهم نفت در آینده اقتصاد جهانی، آنچه اهمیت یافته، «ظرفیت نرمال‌سازی و جذب سرمایه» است. عربستان امروز با پروژه‌هایی چون NEOM، بافت اجتماعی لیبرال‌تر، و حضور پررنگ در پرونده‌هایی چون اوکراین، غزه و ایران، می‌کوشد خود را از یک رژیم نفتی بسته به یک قدرت ژئوپولیتیک باز تعریف کند.
در این چارچوب، سفر ترامپ می‌تواند آزمون مهمی باشد:
آیا MBS می‌تواند اعتماد سرمایه‌گذاران جهانی را با وجود نزدیکی به چهره‌ای چون ترامپ جلب کند؟
و آیا گلوبالیست‌ها مایلند «ثبات‌سازی از نوع سعودی» را در پازل نظم نوین خود بگنجانند؟
جمع‌بندی: عبور از نفت، بدون عبور از اقتدار
گلوبالیست‌ها، در تحلیل عربستان، به دنبال یک «نظم بدون آزادی» هستند: کشوری که در آن اصلاحات اجتماعی و رشد اقتصادی صورت گیرد، اما بدون به خطر انداختن انسجام حکومتی یا ورود به بحران‌های دموکراتیک. عربستان امروز با همان فرمول حرکت می‌کند، و همین‌جاست که تلاقی منافع با نخبگان نظم جهانی اتفاق می‌افتد.
سفر ترامپ به ریاض، در نگاه گلوبالیست‌ها، نه بازگشت یک فرد، بلکه بازگشت یک پرونده است: پروژه «جهانی‌سازی با اقتدار» — مدلی که شاید نه در نیویورک، بلکه در بیابان‌های نئوم بیشتر بتوان آن را شناخت.
برگرفته از تحلیل اخیر نشریه اکونومیست درباره تحولات عربستان
Кайра бөлүшүлгөн:فریبرز کلانتری
09.05.202514:23
می‌گفتند بدهی بابک زنجانی تسویه شده، برای همین اعدامش لغو شد.
امروز شرکت نفت می‌گه: هنوز دنبال وصول مطالباتیم!
پس چی شد؟
یا ما مردم آلزایمر گرفتیم
یا شما حافظه تاریخی ملت رو مصادره کردید?!
@kalantarifariborz
امروز شرکت نفت می‌گه: هنوز دنبال وصول مطالباتیم!
پس چی شد؟
یا ما مردم آلزایمر گرفتیم
یا شما حافظه تاریخی ملت رو مصادره کردید?!
@kalantarifariborz
Кайра бөлүшүлгөн:فریبرز کلانتری
12.05.202505:12
اکونومیست جلد لندن: پوتین و ناتو
اکونومیست جلد آمریکا: نخل و نئوم
اکونومیست هر شماره را با دو روایت عرضه می‌کند:
برای اروپای نگرانِ امنیت، «پوتین چه می‌خواهد»
برای آمریکا و بازارهایش، «عربستان چه شده»
چاپ متفاوت، برای مخاطب متفاوت؛بسته‌بندی اولویت‌ها با سلیقه‌ی جغرافیا.
@kalantarifariborz
اکونومیست جلد آمریکا: نخل و نئوم
اکونومیست هر شماره را با دو روایت عرضه می‌کند:
برای اروپای نگرانِ امنیت، «پوتین چه می‌خواهد»
برای آمریکا و بازارهایش، «عربستان چه شده»
چاپ متفاوت، برای مخاطب متفاوت؛بسته‌بندی اولویت‌ها با سلیقه‌ی جغرافیا.
@kalantarifariborz
Кайра бөлүшүлгөн:فریبرز کلانتری
08.05.202505:37
🖋یادداشتی خطاب به دکتر بیژن عبدالکریمی
درباره‌ی یک بازنشر و معنای فلسفه در عصر رسانه
در روزگاری که رسانه‌ها فقط بازتاب‌دهنده واقعیت نیستند، بلکه واقعیت‌سازی می‌کنند، مسئولیت روشنفکران دوچندان است. بازنشر یک متن از سوی فیلسوف، دیگر صرفاً یک عمل شخصی نیست؛ حامل معنا و پیام است.
جناب عبدالکریمی گرامی،شما سال‌ها کوشیده‌اید تفکر را از اسارت سیاست رها کنید، پلی میان سنت و تجدد بسازید و فلسفه را به زیست‌جهان ایرانی نزدیک‌تر کنید. اما بازنشر متنی که در آن یک انسان—حتی مخالف—با «دستمال توالت» مقایسه می‌شود، با این مسیر در تضاد است؛ نه فقط با شأن شما، که با روح فلسفه‌ای که از آن دفاع می‌کنید.
ممکن است متن را خود ننوشته باشید وصرفاً بازنشر کرده باشید، اما در هرحال، پیام منتقل‌شده قابل‌چشم‌پوشی نیست. همان‌گونه که بارها از مسئولیت روشنفکران در برابر قدرت سخن گفته‌اید، این‌جا نیز تأیید ضمنی چنین زبانی، فلسفه را به ابزار تخریب و برچسب‌زنی تقلیل می‌دهد، یعنی همان رویکردی که شما خود منتقدش بوده‌اید.
اگر به رسانه‌هایی مثل «صدای آمریکا» نقد وارد است (که هست)، باید نقد به رسانه‌های وابسته به بودجه عمومی و قدرت، جدی‌تر باشد. رسانه‌ی منتقد، حتی اگر افراط کند، هنوز امکان نقد قدرت را زنده نگه می‌دارد. اما رسانه‌ی وابسته، حتی نهاد تفکر را قربانی می‌کند.
در نهایت، آنچه این‌جا در خطر است، نه آبروی یک فرد، بلکه شأن نقد و گفت‌وگوی آزاد است. فلسفه، اگر همچنان معنا دارد، باید حافظ همین شأن باشد.
با احترام و امید به بازنگری.
@kalantarifariborz
درباره‌ی یک بازنشر و معنای فلسفه در عصر رسانه
در روزگاری که رسانه‌ها فقط بازتاب‌دهنده واقعیت نیستند، بلکه واقعیت‌سازی می‌کنند، مسئولیت روشنفکران دوچندان است. بازنشر یک متن از سوی فیلسوف، دیگر صرفاً یک عمل شخصی نیست؛ حامل معنا و پیام است.
جناب عبدالکریمی گرامی،شما سال‌ها کوشیده‌اید تفکر را از اسارت سیاست رها کنید، پلی میان سنت و تجدد بسازید و فلسفه را به زیست‌جهان ایرانی نزدیک‌تر کنید. اما بازنشر متنی که در آن یک انسان—حتی مخالف—با «دستمال توالت» مقایسه می‌شود، با این مسیر در تضاد است؛ نه فقط با شأن شما، که با روح فلسفه‌ای که از آن دفاع می‌کنید.
ممکن است متن را خود ننوشته باشید وصرفاً بازنشر کرده باشید، اما در هرحال، پیام منتقل‌شده قابل‌چشم‌پوشی نیست. همان‌گونه که بارها از مسئولیت روشنفکران در برابر قدرت سخن گفته‌اید، این‌جا نیز تأیید ضمنی چنین زبانی، فلسفه را به ابزار تخریب و برچسب‌زنی تقلیل می‌دهد، یعنی همان رویکردی که شما خود منتقدش بوده‌اید.
اگر به رسانه‌هایی مثل «صدای آمریکا» نقد وارد است (که هست)، باید نقد به رسانه‌های وابسته به بودجه عمومی و قدرت، جدی‌تر باشد. رسانه‌ی منتقد، حتی اگر افراط کند، هنوز امکان نقد قدرت را زنده نگه می‌دارد. اما رسانه‌ی وابسته، حتی نهاد تفکر را قربانی می‌کند.
در نهایت، آنچه این‌جا در خطر است، نه آبروی یک فرد، بلکه شأن نقد و گفت‌وگوی آزاد است. فلسفه، اگر همچنان معنا دارد، باید حافظ همین شأن باشد.
با احترام و امید به بازنگری.
@kalantarifariborz
Кайра бөлүшүлгөн:فریبرز کلانتری
30.04.202504:36
"۱۳۶۱ روز تا سرنوشت جمهوریت آمریکا"
در صد روز اول دور دوم، ترامپ با سرعت بی‌سابقه‌ای ساختار دولت فدرال را زیر پا گذاشت. او با صدور فرمان‌های اجرایی، بی‌توجهی به قانون و نهادهای مستقل، پروژه‌ای انقلابی را پیش می‌برد که هدفش «بازسازی کامل آمریکاست» — از اقتصاد و سیاست خارجی تا حتی ایده آمریکا.
⚠️ اما پیامدها چیست؟
تضعیف دلار
تهدید استقلال دادگاه‌ها
خطر بی‌ثباتی نهادی
الگوبرداری از اقتدارگرایی مجارستانی
📉 محبوبیت ترامپ در تمام ایالت‌های کلیدی سقوط کرده و سرمایه‌گذاران نیز دو بار او را به عقب‌نشینی وادار کرده‌اند.
🧩 در کنار مقاومت دادگاه‌ها، کنگره و رأی‌دهندگان، امیدهایی برای مهار این "انقلاب" وجود دارد.
🔚 اکونومیست نتیجه می‌گیرد: آمریکا دیگر به نقطه قبل بازنمی‌گردد. اما هنوز مشخص نیست آیا این انقلاب کامل خواهد شد یا قربانی نیروهای مقاومت خواهد گشت.
@kalantarifariborz
در صد روز اول دور دوم، ترامپ با سرعت بی‌سابقه‌ای ساختار دولت فدرال را زیر پا گذاشت. او با صدور فرمان‌های اجرایی، بی‌توجهی به قانون و نهادهای مستقل، پروژه‌ای انقلابی را پیش می‌برد که هدفش «بازسازی کامل آمریکاست» — از اقتصاد و سیاست خارجی تا حتی ایده آمریکا.
⚠️ اما پیامدها چیست؟
تضعیف دلار
تهدید استقلال دادگاه‌ها
خطر بی‌ثباتی نهادی
الگوبرداری از اقتدارگرایی مجارستانی
📉 محبوبیت ترامپ در تمام ایالت‌های کلیدی سقوط کرده و سرمایه‌گذاران نیز دو بار او را به عقب‌نشینی وادار کرده‌اند.
🧩 در کنار مقاومت دادگاه‌ها، کنگره و رأی‌دهندگان، امیدهایی برای مهار این "انقلاب" وجود دارد.
🔚 اکونومیست نتیجه می‌گیرد: آمریکا دیگر به نقطه قبل بازنمی‌گردد. اما هنوز مشخص نیست آیا این انقلاب کامل خواهد شد یا قربانی نیروهای مقاومت خواهد گشت.
@kalantarifariborz
Көбүрөөк функцияларды ачуу үчүн кириңиз.
