Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
صدای مترجم avatar

صدای مترجم

کانالی برای آگاه‌سازی مترجمان و صیانت از حقوق‌شان
ارتباط با ادمین: @nima754754
TGlist рейтинг
0
0
ТипАчык
Текшерүү
Текшерилбеген
Ишенимдүүлүк
Ишенимсиз
Орду
ТилиБашка
Канал түзүлгөн датаFeb 09, 2025
TGlistке кошулган дата
Jan 25, 2025
Тиркелген топ

"صدای مترجم" тобундагы акыркы жазуулар

🔍 به نظرتون اشکال عمده‌ی بند ۲ ماده‌ی ۴ قرارداد #نشر_افق چیه؟

#مصادیق_غیرمنصفانگی
Кайра бөлүшүлгөн:
دوزخ امّا سرد avatar
دوزخ امّا سرد
ترجمهٔ کاظم فیروزمند که شعر هم آورده.
Кайра бөлүшүлгөн:
باشگاه ادبیات avatar
باشگاه ادبیات
https://youtu.be/EejcuuqdmzU?si=aWt307EqTWpyej0T
📍مرضیه ستوده: کابوس با ناشر

«چهل سال پیش انتشارات نگاه از ناشرهای خوش‌نام با سابقه‌ای درخشان در چاپ آثار ارزشمند در خاطر نویسنده و مخاطب بود. من با این ذهنیت در سال ۲۰۱۲ برای چاپ مجموعه داستانم با نشر نگاه مکاتبه کردم. تا سه چهار ماه هیچ جوابی نیامد. آشنا هم نداشتم تا از کسی سؤال کنم. مجبور شدم تلفن بزنم. آن‌وقت از این گوشی‌ها و خط‌های تلفن نبود و یا رایج نبود. کلی هزینه‌ی تلفن دادم چون می‌گفتند مسئولش آقای فلانی است و الان نیستند، بعد می‌پرسیدم ایشان کی تشریف دارند مثلا می‌گفتند فردا صبح یا عصر، هر وقت تلفن می‌زدم می‌گفتند همین الان رفتند بیرون.»

🔗 متن کامل یادداشت: https://baangnews.net/22707
🔍 به نظرتون سه اشکال عمده‌ی ماده‌ی ۲ قرارداد #نشر_ثالث چیه؟

#مصادیق_غیرمنصفانگی
Кайра бөлүшүлгөн:
مدرسه avatar
مدرسه
فایل حاضر بررسی صفحه اول ترجمه کتاب کانت با عنوان فارسی سنجش خرد ناب توسط آقای میرشمس الدین ادیب سلطانی است. در این بررسی از صرفا نیم صفحه اول از تعداد 221 تعداد ؟؟ غلط بر من آشکار شده است. متن همراه با یک توضیح اول و یک سخن پایانی با خواننده است. لازم به ذکر است هیچ نشریه ای حق چاپ این مطلب را ندارد و فقط جهت گردش در فضای مجازی است. من به هیچ پاسخی یا نقدی بجز خود مترجم توجه نمی کنم و نخواهم خواند و به محض دیدن کامنت آن را حذف و فرد را بلاک خواهم کرد. چیزی اگر خود مترجم در دفاع بنویسد خواهم خواند.

علی نجات غلامی
آخرین فرصت #نشر_قطره برای اصلاح قراردادها و رویه‌های غلط!
فردا طی تماس تلفنی مطالباتم رو مطرح و نتیجه‌اش رو اطلاع‌رسانی می‌کنم و در صورت عدم کسب نتیجه‌ی مطلوب، تمام قراردادهام با این نشر رو اقاله (فسخ) می‌کنم.
📍جشن بی‌معنایی یا بیماری سهل انگاری در ترجمه؟

نسیم وهابی: "نکته قابل توجه دیگری که در ترجمه‌های به زبان فارسی وجود دارد، عدم تسلط کافی برخی از مترجمان‌مان نه تنها بر زبان مبدا که حتی بر زبان فارسی است. کیفیت ترجمه‌ها گاه چنان است که اگر امکان مقابله با اصل اثر را داشته باشیم، درمی‌یابیم که مترجم با سر سوزن دانش زبان وارد گود شده یا به کمک تخیّل خود اثر را سرهم‌بندی کرده و یا این‌که با تکیه بر بی‌خبری مخاطب، با جهلی مرکب به ترجمه‌ای پرداخته که نه فارسی‌اش فارسی است و نه نشانی از فرهنگ و ادب زبان مبدأ دارد."

🔗 متن کامل یادداشت:
https://raahak.com/?p=1416
🔍 به نظرتون اشکالات عمده‌ی ماده‌ی ۹ قرارداد #نشر_اطراف چیه؟

#مصادیق_غیرمنصفانگی
مترجم، ترجمه و باقی قضایا!

و اصل این لغت(ترجمه) از رجم آید در معنا سنگ زدن و کسی را به سنگ راندن باشد.

و گور مرده ای را به سنگ نشاندار کردن، چنانکه بزرگی از ایشان گفت فی وصیته: و لاترجموا قبری. چنان کنید که قبرم را نه سنگی باشد تا نشانی نباشد.

و هر شئ پرتابی و افکندنی و راندگی و لعنت و فحش و ناسزا را نیز رجم گفته اند.

و نیز امری که حقیقت آن معلوم نباشد و قولهم : صار رجماً؛ یعنی آگاه نشد بر حقیقت امر آن.

و کیفیت هر امر که به ظن و گمان و وهم درآمیخته گویند. چنانکه رجم بالغیب؛ به معنا از روی گمان و ظن و بدون برهان باشد.

از رساله کوچکی بجا مانده از قرن نهم.
رساله فوائد المرجان فی ادب الترجمان. ص7
کابل. 1977 به همت دکتر کرامت نورخان.


#ترجمه

@ashoftar
📍آشفتگی در بازار ترجمه از نگاه فرزانه طاهری

"چند روز پیش پرینتی ازبررسی سه کتاب با ترجمه‌ی‌ یک مترجم به دستم رسید که حیرت انگیز بود! اینجا دیگر مسئله‌ی نفهمیدن مطلب و فارسیِ بد مطرح نیست. مزید بر علت این بود که خودِ مترجم با تصور غلطش از طنز و اشتباه گرفتن آن با لودگی­های سخیف و با توهم «طناز» بودن یا سرقفلی «طنازی» افاضاتی از ذهن بیمار و زن ستیزش به کار وودی آلن وارد کرده که بهت انگیز است. اینکه زن‌ها با هرکسی پولدارتر باشد می‌روند، کتاب نمی‌خوانند، زن‌ها بیشعورند و… که اصلاً در متن اصلی وجود ندارد. می‌خواهم بگویم که این مسئله هولناک است. کلاهی که سر همان چهار تا خواننده می‌رود، اسفبار است. این نوع ترجمه‌ها جنس بنجلی است که به مخاطب قالب می‌شود. این مترجم البته نوبر است. البته در مورد ترجمه­ های این آشفته­ بازار باید بگویم همه­ ما اشتباهات لپی می‌کنیم ولی اینکه ابتداییات زبان را ندانی و جسارت ترجمه آن را داشته باشی هولناک است. این کار بی اخلاقیِ غریبی است که من آن را خیلی بد می‌بینم و اعتمادم را از نسبت به مترجمان از دست می‌دهم."

🔗 متن کامل مصاحبه:
https://raahak.com/?p=5945
نمی‌دونم بده‌بستون پشت پردهٔ انجمن زبانشناسی و نشر «نویسهٔ پارسی» (به مدیریت «داکتر» امیر احمدی) چطوریاست ولی تغییر هویت یه کانال تلگرام زبانشناسی به تریبون رسمی ناشر ورشکسته‌‌ای که از دادن حقوق مادی مؤلف‌هاش عاجزه، اتفاقی طبیعی نیست!
Кайра бөлүшүлгөн:
فیلیپ! کی؟ دیک! avatar
فیلیپ! کی؟ دیک!
شهر کوچک
فیلیپ کی. دیک
ترجمه‌ی امیرمحمد شیرازیان
ویراستار: دلبر یزدان‌پناه
طراح جلد: هوش مصنوعی ایدئوگرام (ویرایش‌شده با کنوا)

بارها و بارها در داستان‌های مختلف از زوایای گوناگون به مضمون «کسی که جای خدا را گرفت» پرداخته‌اند، اما هیچ‌کدام به اندازه‌ی این داستان کوتاه و موجز آن هم به قلم توانمند آقای دیک چنین نفس‌گیر و هیجان‌انگیز نبوده‌اند. بی‌گمان از خواندنش لذت می‌برید.

وِرن هَسکِل با حال خراب آرام‌آرام از پله‌های جلویی خانه‌اش بالا رفت. پالتویش روی زمین کشیده می‌شد. خسته بود. خسته و دل‌سرد، درد رخنه کرده در پاهایش.
همین که در را بست و کت‌وکلاهش را درآورد، مَج از سرِ تعجب پرسید: «ای وای! هیچی نشده برگشتی خونه؟»
هَسکِل کیفش را انداخت کنار و مشغول گشودن بند کفش‌هایش شد. بی‌حالی‌اش از شانه‌های افتاده‌اش معلوم بود. چهره‌اش تکیده و رنگ‌پریده بود.


#فیلیپ_کی_دیک
#PhilipKDick
#Philip_K_Dick
#PKD
#امیرمحمد_شیرازیان
#دلبر_یزدان‌پناه

فیلیپ! کی؟ دیک!
یادداشتی فوق العاده از عبدالله کوثری

این “زبان امروز” چیست که شاملو را دیروزی می‌پندارد؟

عبدالله کوثری


قرار نيست امروز به زبان شاملو بنويسيم اما نبايد روي او خط بكشيم. زبان شاملو مگر چيست كه كنار رفته باشد؟ تركيب استادانه‌اي است از ميراث زبان فارسي با زنده‌ترين واژه‌هايي كه امروز به‌كار مي‌رود. عجيب است كه تازه شانزده سال از مرگ او گذشته و ما روي او خط مي‌كشيم.

امروز آن‌چنان در ادبيات پيش مي‌رويم كه هر ده سال يك زبان جديد براي ادبيات‌مان ابداع مي‌شود. من فكر مي‌كنم امروز نه‌ فقط زبان شاملو كه زبان خاقاني هم زنده است. زبان هيچ شاعر و نويسنده بزرگي از بين نمي‌رود بلكه به ميراث زباني ما كمك مي‌كند. از مهم‌ترين مشكلات ادبيات ما اين است كه تصور مي‌كنيم جامعه ما هر ده سال چنان عوض مي‌شود كه شعر شاعران و نويسندگان بزرگ ما ديگر به درد امروز نمي‌خورد.

اين تصور ناشي از آن است كه در اين سال‌ها عده‌اي، و از‌جمله برخي از هم‌نسلان من، به انكار «زبان» برخاسته‌اند. امروز چيزي ابداع كرده‌اند كه هنوز هم كسي معنايش را نمي‌داند و آن «زبان امروز» است. مي‌گويند مي‌خواهيم داستان‌ها و شعرهايمان را به زبان امروزي بنويسيم. اما كسي نمي‌گويد ويژگي‌هاي زبان امروز چيست، و اصلا امروز چه وقتي است، آيا همين بيست‌و‌چهار ساعت اخير است، يا اين ده‌سالي است كه عده‌اي شروع به نوشتن كرده‌اند، و يا كليت ادبيات معاصر ماست؟ اگر اين پرسش‌ها پاسخ داده شود، آن‌‌گاه دست‌كم معناي زبان امروز معلوم مي‌شود و مي‌توان درباره‌اش بحث كرد.

آيا در زبان امروز، شعرِ نيما و شاملو و نثر گلشيري و آل‌احمد هم جاي مي‌گيرد يا نه، يا زبان امروز فقط آن چيزي است كه جوانان زير سي ‌سال ما در اين سال‌ها با آن نوشته‌اند؟

بنابراين مشكل امروز ادبيات ما اين است كه شصت‌، هفتاد سال شعر و نثر معاصر ما را انكار كرده‌اند و حالا حاصل آن را مي‌بينيم. اي‌كاش مي‌شد از مترجمي اسم ببرم كه دوازده كتاب هم ترجمه كرده‌ اما وقتي حاصل كارش را مي‌خوانم از خودم مي‌پرسم اين را چگونه مي‌توان زبان فارسي ناميد! اين‌ نتيجه تلاش بيمارگوني بوده براي فقير‌كردن زبان‌ فارسي.

دليل اين اتفاق را نمي‌‌دانم اما شما ترجمه‌هاي دهه چهل را با ترجمه‌هاي امروز مقايسه كنيد و غناي واژگاني آن‌ها را با هم بسنجيد. آيا زبان بيضايي در «مرگ يزدگرد» و زبان شاملو زبان امروز است، يا زباني كه در اين چند سال رواج يافته كه از آوردن چهار صفت درست هم عاجز است؟

متاسفانه ما به گنجينه زباني خودمان توجه‌اي نمي‌كنيم اما اگر به غرب نگاه كنيم، مي‌بينيم كه هيچ‌كس نمي‌پرسد آيا زبان شكسپير به‌كار امروز مي‌آيد يا نه؟ طبيعي است كه امروز كسي به زبان شكسپير نمي‌نويسد اما او را كنار نگذاشته‌اند. اما بدبختي ما اين است كه بر ادبيات معاصر ما خط كشيده‌اند و از زبان امروز حرف مي‌زنند.

ادبيات جز زبان چيزي نيست و امروز آن را تخطئه مي‌كنند. فقر زباني در نثر و شعر ما در اين يكي دو دهه اخير علتي ندارد جز انكار ميراث زبان فارسي. من از بيهقي در ترجمه رمان‌ آمريكاي لاتين استفاده كرده‌ام.  من اگر از اين ميراث استفاده نكنم مگر چه چيز ديگري در اختيار خواهم داشت؟

در اين شصت، هفتاد سال اخير چند نفر بوده‌اند كه شعر و نثرشان به زبان ما چيزي افزوده باشد؟ من فكر مي‌كنم چهار يا پنج نفر.  البته اين به آن معنا نيست كه تمام نويسندگان و شاعران خوب ما چهار، پنج نفر بوده‌اند. مثلا دولت‌آبادي را در نظر آوريد. هرقدر به «كليدر» ايراد بگيرند، واقعيت اين است كه او با «كليدر» و «جاي خالي سلوچ» به گنجينه زباني ما افزوده است. هيچ زباني بدون شاعران و نويسندگان تأثيرگذارش معنا ندارد.

زبان شعر شاملو، زباني است كه هم در نثر از آن استفاده كرده‌ام و هم در ترجمه شعرگون. زباني كه من در ترجمه به‌كار مي‌گيرم سرچشمه‌اش در زبان شاملو است. نه اين‌كه پيش از شاملو يا بعد از او چيزي نخوانده‌ام، اما شاملو با زبانش يك رويكرد به ما نشان داد و رسمِ به‌كارگرفتن زبان را به ما آموخت.


@writing_to_come
📍تز یازدهم؛ آزمون ترجمه

«آشفتگی ‌در ‌ترجمه های ‌این ‌دوره ‌به ‌اضطراب ‌وجودی ‌در‌ برخورد‌ با‌ ‘دیگری’‌ برنمی گردد،‌ به‌ بی‌سر‌و‌سامانی‌ مملکت‌ برمی گردد،‌ به‌ اخلاق‌ بزن‌ و‌ در‌رو،‌ به‌ماستمالی،‌ به‌ نداشتن‌ حس‌ نسبت‌ به‌ کیفیت،‌ به‌ نبود‌ فرهنگ‌ نقد.»

ترجمه‌ متون‌ نظری‌ در‌ بحرانی‌ سراسری‌ به سر‌ می‌برد:‌ از‌ یک‌سو،‌ انتشار‌ کتاب‌هایی‌ با‌ تیراژ‌ ۵۰۰ نسخه‌ و‌ خاک خوردن ‌همان‌ها ‌در ‌قفسه‌های ‌کتابفروشی ‌و ‌از ‌سوی ‌دیگر، ‌تعدد ‌ترجمه‌های ‌نظری ‌به گونه‌ای ‌که ‌هر ‌سال‌ کتاب‌های‌ بسیاری‌ از‌ متفکران‌ غربی‌ منتشر‌ می‌شود‌ بی‌آنکه خواننده‌ای‌ برای‌ آن‌ باشد‌ و‌ بی‌آنکه‌ حتی‌ با‌ فرض‌ وجود‌ خواننده‌ قابل‌ خواندن‌ باشد.‌


🔗 دانلود پرونده:
http://www.thesis11.com/Files/Special/File_259.pdf

Рекорддор

21.04.202519:47
1.4KКатталгандар
02.11.202423:59
0Цитация индекси
17.03.202509:07
5411 посттун көрүүлөрү
15.03.202510:23
5561 жарнама посттун көрүүлөрү
14.03.202518:36
39.29%ER
17.03.202509:07
42.60%ERR

صدای مترجم популярдуу жазуулары

14.04.202516:36
@Englishnutsbolts
14.04.202516:36
@Englishnutsbolts
14.04.202516:36
@Englishnutsbolts
14.04.202516:36
@Englishnutsbolts
14.04.202516:36
@Englishnutsbolts
14.04.202516:36
@Englishnutsbolts
14.04.202516:36
@Englishnutsbolts
Кайра бөлүшүлгөн:
انگلیسی زیر ذره‌بین🔎 avatar
انگلیسی زیر ذره‌بین🔎
هفت فایل‌ِ صوتی که در ادامه‌ی این فرسته بارگذاری شده‌اند مجموعه‌ی هفت جلسه‌‌ی کارگاهی در ترجمه‌ی ادبی است که مترجم نامدار استاد عبدالله کوثری در پاییز سال ۱۳۸۷ برگزار کرده است.

نکات بسیار متنوع و مفیدی در این جلسه‌ها مطرح می‌شود درباره‌ی فوت‌و‌فن و سازوکار ترجمه‌ی ادبی که بی‌شک سودمندند برای کسانی که سودای ترجمه‌ی ادبی دارند.

#ترجمه
#ترجمه_ادبی
#نکات_ترجمه
#کارگاه_ترجمه
#عبدالله_کوثری

@Englishnutsbolts
14.04.202517:36
جلسه پرسش و پاسخ درباره ترجمه ادبی با حضور استاد کوثری در مرکز نشر دانشگاهی
@TranslationStudiesA
Кайра бөлүшүлгөн:
خوشه‌گاه avatar
خوشه‌گاه
22.03.202522:29
با تو از دوردست
#کارلا_گلفنبین
ترجمه‌ی #آرمان_امین

از صفحه‌ی آرمان امین:
«این اولین ترجمۀ من از ادبیات آمریکای لاتینه، و یحتمل آخری‌ش. کتابی از کارلا گِلفنبِینِ شیلیایی که به سفارش ناشر ترجمه کردم. نُه ماه، اون روزها که کمر کرونا داشت می‌شکست، صبح تا شب پای این کتاب نشستم. دو سال توی ادارۀ سانسور گرفتار شد و عاقبت یکی از کارمندکوچولوهاش تُپُق فرویدی زد و گفت "ترویج فحشا"ست. قرارداد با ناشر فسخ شد و من موندم و این زحمتِ کشیده که هرطور حساب کردم دیدم دلم نمی‌آد بذارمش تو کشو. از کارلا اجازه خواستم کتاب رو رایگان، دیجیتال و بدون سانسور منتشر کنم. رخصت داد و این هم کتاب.
این رمان که عنوانش برگرفته از ترانه‌ای به همین نامه، روایت غیرخطیِ سه راوی از زنی دست‌نیافتنیه که با الهام از کلاریس لیسپکتور خلق شده؛ نویسندۀ برزیلی که تأثیر عمیقی روی ادبیات پرتغالی و آمریکای لاتین و موسیقی برزیلی گذاشته. رمان لطیفیه با ته‌مزۀ موسیقی بولِرو و در سال ۲۰۱۵ جایزۀ آلفاگوارا برده.
اول از همه ممنونم از کارلا گِلفنبِینِ که سخاوتمندانه تشویقم کرد کارو منتشر کنم و یادداشت محبت‌آمیزی هم بر این ترجمه نوشت؛ ممنونم از حسن کریم‌زاده بابت طراحی جلد؛ ممنونم از مرتضی فکوری که زحمت صفحه‌آرایی رو کشید؛ و ممنونم از ویراستار کتاب که نخواست نامی ازش برده بشه.
این کتاب رو داوطلبانه و با هزینۀ شخصی آماده کردم و انتظاری جز خونده شدنش ندارم، هرچند دیگه فهمیدم کتاب بدون ناشر و کتابفروشی خیلی مظلومه. اگه در معرفی‌ش کمک کنید بدجور قدردان می‌شم. اگه دلتون خواست دستمزدی هم بابت این کتاب پرداخت کنید، دمتون گرم، بزنید به یه زخمی. اگه زخم ندارید هم که هیچی، می‌گن مثکه می‌شه زد به گاو؛ خود دانید.»

#کتاب‌ها
#بدون_سانسور

خوشه‌گاه
Кайра бөлүшүлгөн:
محتواتراپی avatar
محتواتراپی
17.04.202512:33
🖥 نشریات قدیمی کشور به صورت رایگان در دسترس قرار گرفت.

📌تاکنون ۲۵۱ عنوان روزنامه و مجله قدیمی در ۶۴۲۹ شماره در بخش نشریات کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران آپلود شده است که قابل استفاده همه مردم می باشد. دیگر برای استفاده از این مطبوعات لازم نیست به کتابخانه مراجعه کنید.

🗣️ از هر کجا که هستید وارد سایت کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران به آدرس library.ut.ac.ir شوید سپس درباکس جستجوی آذرسا عنوان را سرچ کرده و نتیجه را ببینید.

✔️در آغاز اطلاعات کتابشناختی آن منبع را دیده و کمی پایینتر در همان صفحه فایل نشریات دیده می شود.

📣این نشریات، رایگان و بدون پرداخت هزینه در اختیار مراجعین است.

#ایران #نشریات #کتابخانه #روزنامه
@ContentTherapy محتواتراپی
Кайра бөлүшүлгөн:
@litera999کتابخانه‌وموزه avatar
@litera999کتابخانه‌وموزه
04.04.202510:35
ضرورت‌های داستان و آداب سانسور در جمهوری اسلامی ایران
مقاله‌ای از هوشنگ گلشیری
شماره ۴۶ و ۴٧ مجلۀ گردون اسفند ١٣٧٣
26.03.202510:23
ترجمه‌ی دو رمان "بی‌پایان" (برایان فریمن، نشر رایا کتاب، ۱۴۰۰) و "پیدایت خواهم کرد" (هارلن کوبن، نشر گویا، ۱۴۰۳) رو سردستی با متن مبدأ مقابله کردم و مطابق انتظار، جز وحشتم نیفزود!
چند پیشنهاد برای این مترجم پرکار، جناب سعید سیمرغ، و ناشرها:

۱. گمونم ترجمه‌ی ۷۰ کتاب در عرض ۹ سال کافی باشه و بهتره یه استراحتی به خودتون و خوانندگان این ژانر بدید و به جای ترجمه، وقت‌تون رو صرف یادگیری زبان انگلیسی و فارسی بکنید.

۲. اگر می‌خواید واقعاً لطفی در حق آسیموف و ادبیات ژانر کرده باشید، به نظرم بهتره بعد از یادگیری بیشتر، ترجمه‌هاتون رو از اول یه دور بازبینی کنید و نواقص‌شون رو برطرف کنید.

۳. به ناشران این آثار هم پیشنهاد می‌کنم فقط به فکر سود بیشتر نباشید، به اسم‌ورسم مترجم‌ها اعتنا نکنید و همه‌ی ترجمه‌ها رو هم با متن اصلی تطبیق بدید و هم زبان فارسی‌شون رو ویرایش بکنید.
Кайра бөлүшүлгөн:
مدرسه avatar
مدرسه
20.04.202512:35
فایل حاضر بررسی صفحه اول ترجمه کتاب کانت با عنوان فارسی سنجش خرد ناب توسط آقای میرشمس الدین ادیب سلطانی است. در این بررسی از صرفا نیم صفحه اول از تعداد 221 تعداد ؟؟ غلط بر من آشکار شده است. متن همراه با یک توضیح اول و یک سخن پایانی با خواننده است. لازم به ذکر است هیچ نشریه ای حق چاپ این مطلب را ندارد و فقط جهت گردش در فضای مجازی است. من به هیچ پاسخی یا نقدی بجز خود مترجم توجه نمی کنم و نخواهم خواند و به محض دیدن کامنت آن را حذف و فرد را بلاک خواهم کرد. چیزی اگر خود مترجم در دفاع بنویسد خواهم خواند.

علی نجات غلامی
رژیم فاسد و بی‌کفایت و غارتگر نه‌تنها جوانان را در خیابان‌ها به خاک و خون می‌کشد، بلکه با تحمیل فقر و یأس، جوانان اندیشمند را هم به کام مرگ می‌فرستد.

#کامران_محمدخانی یکی دیگر از هزاران قربانی این سیستم بی‌رحم بود که فشار سیاست‌های ویرانگر اقتصادی و بی‌عدالتی‌ها را تاب نیاورد.
Көбүрөөк функцияларды ачуу үчүн кириңиз.