Қайта жіберілді:
دُری گمشده

22.04.202517:28
میدونی چندتا موقعیت خفن توی زندگیم از دست دادم، فقط چون آماده نبودم؟ قبل از اینکه بگی «هیچ شانسی ندارم»، یک لحظه به این فکر کن: اگر اون فرصت پیش بیاد، آیا آمادگیش رو داری؟
22.04.202508:28
چه بخوای چه نخوای، شخصیت اول قصههایی بودی که نه براش مشورت گرفتی و نه فرصتی داشتی که حذفشون کنی. شروع شدی، بیمقدمه و بیدستورالعمل. هرکسی رسید یه تکهای نوشت و رفت؛ یکی ازت قهرمان ساخت، یکی مقصر، یکی دلسوز، یکی سنگدل، و تو موندی بین روایتهایی که هیچکدوم شبیهت نبود. فقط نقشو کشیدن رو تنت و گفتن اجراش کن، بدون اینکه بپرسن اصلاً دلت میخواست تو این داستان باشی یا نه.
21.04.202521:27
یه موقعهایی مجبوری خودت بشی پرسشگر و همدرد خودت؛ وگرنه دق میکنی زیرِ بارِ حرفهایی که نگهداشتی برای “هیچکس”. همه غرق دنیای خودشونن، تو هم اگه نخوای خودتو نجات بدی، مطمئن باش کسی برات قایق نمیفرسته.
Қайта жіберілді:
مخفیگاه من

21.04.202515:27
"توی این دنیا استراحتی برای من وجود نداره، شاید در دنیای بعدی باشه!"
-Tomy Shelby
-Tomy Shelby
16.04.202519:35
یکی نیست بگه دیوونه بس کن
توی دنیا شبیه اون هست خب
دیگه کمکم من تو ترکم
که فراموشم بشی...
00:16
@makhfigaheman
توی دنیا شبیه اون هست خب
دیگه کمکم من تو ترکم
که فراموشم بشی...
00:16
@makhfigaheman
Қайта жіберілді:
ابر صورتی

22.04.202516:22
اصلا باورم نمیشه که ۱۰۰۰ تایی شدیم!
ممنونم که منو میخونین💕، و ممنونم از شهداد، نسیم که مهربونترینه، دوست خوبم دانیال، آقای میم، مستقل دوستداشتنی، ماتیلدای خسته ، مخفیگاه من و تمام کسایی که من رو خوندن و بیدریغ از من حمایت کردن! 💕
ممنونم که منو میخونین💕، و ممنونم از شهداد، نسیم که مهربونترینه، دوست خوبم دانیال، آقای میم، مستقل دوستداشتنی، ماتیلدای خسته ، مخفیگاه من و تمام کسایی که من رو خوندن و بیدریغ از من حمایت کردن! 💕
Қайта жіберілді:
انبار فکری



21.04.202523:17
اینارو میبینی آقای رنگو؟ اکثرا دارن تلاش میکنن آدم مفید و بهتری باشن. خودشون و دیگرانرو بپذیرن و دوسداشته داشته باشن. سالم غذا بخورن و به طبیعت احترام بذارن. دارن روی خودشون با ورزش کردن و یادگیری مهارتهای مختلف سرمایه گذاری میکنن. تراپی میرن و تروماهاشونرو درمان میکنن.
با خانوادههاشون وقت میگذرونن و با وجود اینکه بار اولیه که دارن زندگی میکنن و ممکنه یه روزایی واقعا همه چیز سخت و غیرقابل پیشبینی باشه، سعی میکنن شجاعانه زندگی کنن. قشنگ نیست آقای رنگو؟
با خانوادههاشون وقت میگذرونن و با وجود اینکه بار اولیه که دارن زندگی میکنن و ممکنه یه روزایی واقعا همه چیز سخت و غیرقابل پیشبینی باشه، سعی میکنن شجاعانه زندگی کنن. قشنگ نیست آقای رنگو؟
21.04.202521:05
استرس بعضی وقتها شبیه طنابی میشه که دور جون آدم حلقه میزنه، نه اونقدری که بکُشه، اما اونقدری که نفسِ حرکت رو بگیره. این رو بدون که هیچ زندانی تا ابد موندنی نیست. آروم، حتی با قدمهای کوچیکت میتونی قفلِ این ترس رو شل کنی. تو به دنیا نیومدی که پشت میلههای ذهن خودت باشی. به خودت ایمان کامل داشته باش لطفاً.
Қайта жіберілді:
• ماتیلدای خسته

21.04.202515:14
دلیل برای مردن زیاده؛ یه دلیل برای زنده موندن پیدا کن و رهاش نکن.
22.04.202508:55
در سینهام بمها، با کوهی از غمها
پیوسته لرزیدند
پس دفنِ خود کردم، همراه آدمها
جاندار بودن را...
02:24
@makhfigaheman
پیوسته لرزیدند
پس دفنِ خود کردم، همراه آدمها
جاندار بودن را...
02:24
ارسالی کاربر ناشناس
@makhfigaheman
21.04.202521:50
واقعاً بعضی از آدمها قرار نیست برای همیشه باهامون بمونن، ولی برای یه مدت حضورشون توی مسیرمون لازمه. چه با خاطرههای خوب، چه با درسهایی که بعداً قدرشونو میفهمیم. مهم اینه که بتونیم ازش عبور کنیم، بدون حسرت و توقف.
Жойылды21.04.202523:15
21.04.202520:59
ارسالی شما. گوش بدیم.
21.04.202517:25
دیدن نوتیف پیام از طرف کسی که مدتها ازش بیخبر بودی و دلت حسابی براش تنگ شده، میتونه بیهیچ مقدمهای، یه قوسِ ظریف روی لبت بنشونه و حالوهوات رو از این رو به اون رو کنه.
21.04.202515:09
دارم زیادی خودمو دست کم میگیرم، درحالی که فراموش کردم چندبار از موقعیتهای جهنمی این زندگی با عقل و پافشاری جون سالم به در بردم. این منم، همونی که بارها زمین خورد ولی هربار یهجورِ خاصی بلند شد. وقتشه دوباره یادم بیاد کیام و برای یک هدف بزرگ شروع کنم به جنگیدن.
13.04.202518:10
فهمیدن اینکه تو منجلاب گیر کردی، خودش یه معجزهست. خیلیها تا ته باتلاق میرن و هنوز فکر میکنن دارن تو دریا شنا میکنن. اما اونی که یه روز وسط این خفقان، سرش رو میگیره بالا و با گلولایِ رو صورتش میگه "اینجا قرار نبود بمونم"، اون یه قدم از همه جلوتره. بعدش فقط یه تصویر میمونه، یه خیال محو ولی نجاتبخش؛ یه جایی بیرون از این سیاهی، یه نور، یه بوی خاک بارونخورده، یه اتاق گرم با پنجرههای باز و یه خنده از ته دل. اون تصویر هرچی که باشه، باید انقدر بخوایش که حاضر باشی پوست بندازی براش. منجلاب وقتی خطرناک میشه که دیگه هیچ چیزی برای خواستن نمونه. تا وقتی امید داری، حتی اگه دستهات تو گل گیر کرده، دلت میتونه راه رو باز کنه. نجات، یه سکانس قهرمانیه؛ جایی که هیچکس روت حساب نمیکرد، بلند میشی، خاک میریزی رو زخمهات و راه میاُفتی سمت جایی که کسی حتی جرئت خیال کردنش رو هم نداره.
22.04.202508:44
خندیدم، درست لحظهای که دنیا فکر کرد شکستم.
21.04.202521:37
اشتباه کردن بخشی از رشده، ولی سرزنش کردنِ خودمون نه تنها کمک نمیکنه، بلکه باعث میشه از خودمون فاصله بگیریم. اگه میتونی خودتو بفهمی، پس میتونی خودتو ببخشی. گاهی وقتها تنها کاری که لازمه یه کم مهربونی با خودمونه.
Қайта жіберілді:
ᴿ ᴱ ᴳ ᴵ ᴺ ᴬ

21.04.202519:37
"تو فکر میکنی که همه قلبشون مثل خودته و همین دمار از روزگارت در میاره."
21.04.202515:57
فکر نمیکردم یه لیوان چای بتونه منو از چنگ خستگی و سردرد دربیاره. ولی همین چای سادهای که همیشه نادیدهاش میگرفتم، ناجی شد.


21.04.202514:20
13.04.202517:16
گذاشتی راحت
ازت جدا شه دلم
بسوز خوبه بسوز
کمت نباشه دلم...
01:04
@makhfigaheman
ازت جدا شه دلم
بسوز خوبه بسوز
کمت نباشه دلم...
01:04
@makhfigaheman
Көрсетілген 1 - 24 арасынан 199
Көбірек мүмкіндіктерді ашу үшін кіріңіз.