Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
کانون شعر و ادب دانشگاه فردوسی مشهد avatar
کانون شعر و ادب دانشگاه فردوسی مشهد
کانون شعر و ادب دانشگاه فردوسی مشهد avatar
کانون شعر و ادب دانشگاه فردوسی مشهد
ما گدایان خیل سلطانیم
شهربند هوای جانانیم

بنده را نام خویشتن نبوَد
هرچه ما را لقب دهند آنیم

"شورای فرهنگی دانشکده ادبیات و علوم انسانی" با مشارکت "کانون شعر و ادب"،  "نمایندگی فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه فردوسی" برگزار می‌کند:

                بزرگداشت سعدی
همراه با اجرای موسیقی مقامی خراسان

سخنرانان:

🔹جناب آقای دکتر سید مهدی زرقانی

🔹جناب آقای دکتر سید جواد مرتضایی
 

📆 تاریخ: دوشنبه اول اردیبهشت ماه ۱۴۰۴


🕛 زمان:  ساعت ۱۲ تا ۱۴

🌐 مکان: تالار دکتر بوزجانی دانشکده مهندسی

📍شورای فرهنگی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد

┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ 
#ادبی
#بزرگداشت_سعدی_شیرازی
#کانون_شعر_و_ادب
#نمایندگی_فرهنگستان_زبان_و_ادبیات_فارسی_در_دانشگاه_فردوسی_مشهد
🆔@CulturalCouncilofLiterature
@FUM_Poem
@kanoonnews
16.04.202507:30
https://B2n.ir/hd7698

گزارش روزنامه خراسان به تاریخ ۱۴۰۴/۱/۲۷ از برنامه بزرگداشت عطار به قلم سرکار خانم زیبا قدسی‌فر، دانشجوی کارشناسی ارشد رشته زبان و ادبیّات فارسی


@FUM_Poem
10.04.202516:51
عقل کجا پی‌برد شیوهٔ سودایِ عشق؟

عطار

#عطار #تک_مصراع

@FUM_Poem
دکتر داریوش شایگان: مسئله خیام دو چیز است؛ یکی مرگ و دیگری زمان.


#خیام #داریوش_شایگان


@FUM_Poem
خیام:

دارنده، چو ترکیبِ طبایع آراست
باز از چه سبب فکندش اندر کم و کاست؟
گر خوب نیامد این بنا، عیب ز کیست؟
ور خوب آمد، خرابی از بهر چراست؟


@FUM_Poem
11.03.202512:45
فایل صوتی نشست نقد و بررسی سروده‌های نیما یوشیج با سخنرانی جناب آقای مسعود نوربخش
سه‌شنبه، ۲۱ اسفند ۱۴۰۳
@FUM_Poem
19.04.202509:20
پیکرتراش پیرم و با تیشه خیال
یک شب تو را ز مرمر شعر آفریدم...

✅(پیکرتراش پیر)
دوازدهمین نشست از سلسله نشست‌های شعرخوانی کانون شعر و ادب دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی ۱۴۰۴_۱۴۰۳
(در این نشست به گفت‌و‌گو درباره اشعار  #نادر_نادرپور می‌پردازیم.)

سه‌شنبه، ۱۴۰۴/۲/۲، ساعت ۱۲
مجتمع کانون‌های فرهنگی(گلستان)، تالار ‌اندیشه

(با افتخار میزبان ادب‌دوستان ‌و شاعران فرهیخته خواهیم بود.)

#کانون_شعر_و_ادب
@FUM_Poem
@kanoonnews
15.04.202516:15
بنجشک چگونه لرزد از باران؟
چون یاد کنم ترا چنان لرزم


شاعر: آغاجی بخاری


@FUM_Poem
کاش می‌توانستم دردتان را دوا کنم،
همین دردِ دور بودن‌ها،
دیر دیدن‌ها،
دیگر ندیدن‌ها...
همین که جسممان بهاران است و جانمان پاییز...

محمد صالح‌علاء

#بهار

@FUM_Poem
Қайта жіберілді:
خردسرای فردوسی avatar
خردسرای فردوسی
29.03.202511:31
چرا شاهنامه حماسۀ ملی همۀ ایرانیان است؟

شاهنامه همیشه حماسۀ ملی همۀ ایرانیان است، بوده و خواهد بود.
شاهنامه به زبان ملی فارسی نوشته است. به‌نادرست می‌گویند فارسی زبان «رسمی» ایرانیان است نه ملی. صفت «رسمی» یک صفت قانونی برای فارسی است، فراتر از رسمی، فارسی، زبان ملی همۀ ایرانیان است؛ چون همۀ ایرانیان در همۀ نواحی استان‌ها، با هر زبان مادری و گویشی، مهم‌ترین و اصلی‌ترین آثار ادبی و فکری خودشان را به فارسی آفریده‌اند و این نشان‌دهندۀ این است که وجه ملی برای زبان فارسی از عملکرد و رویکرد همۀ ایرانیان در طول تاریخ اخذ شده است. این یک مسئلۀ دستوری یا قانونی نیست.
شاهنامه، گزارش منسجم، متوالی و وحدتمند تاریخ ملی یا داستانی ایران و در بخشی دیگر تاریخ واقعی ایران است. در این تاریخ ملی یا روایی یا واقعی، همۀ ایرانیان با هر لهجه و منطقه‌ای مشترک هستند. شما در طول تاریخ اهالی کدام شهرها را می‌توانید بیابید که رستم در نظر او نمونۀ اعلای جهان‌پهلوانی نبوده است یا در سوگ سیاوش نگریسته باشد.
همۀ ایرانیان در هر کجای دنیا که بوده باشند و هستند، شاهنامه را به‌نوعی ایران‌نامه می‌بینند. فردوسی از بسیاری از شهرها و روستاها و نواحی ایران در شاهنامه نام برده است و برخی از این نواحی نقش تعیین‌کننده‌ای در داستان‌ها دارند.
بخشی از آداب و آیین‌ها و به‌اصطلاح اجتماعیات ایران پیش از اسلام که برخی از آن‌ها امروز هم بین ایرانیان محترم است و اجرا می‌شود، مثلاً جشن نوروز، در شاهنامه به یادگار مانده است. همچنین درخصوص تأثیر بسیاربسیار گستردۀ شاهنامه در استان‌های و نواحی مختلف ایران، خارج از خراسان است؛ آن هم نه در بین قشری خاص، بلکه اصناف مختلف مردم.
اگر بنا بر مدعا، چنان‌که عده‌ای می‌گویند ایرانیان دیگر، غیر از آن‌هایی که زبانشان هم پارسی است، حماسه‌های دیگری دارند، قاعدتاً باید بتوانند یک‌هزارم تأثیر کمّی و کیفی مواردی را که عرض کردم در منطقۀ خودشان نشان دهند؛ چنین چیزی نداریم.

دکتر سجاد آیدنلو

@kheradsarayeferdowsi
خواجه‌ شیراز فرماید:

خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست؟


#حافظ #بهار
#تک_مصراع


@FUM_Poem
Қайта жіберілді:
از گذشته و اکنون avatar
از گذشته و اکنون
11.03.202509:34
«شعرِ نظامی در نگاهِ نیما» (به‌مناسبتِ ۲۱ اسفند، روزِ نظامی)*

نیما در آثارِ منثورش، همواره عظمتِ هنرِ نظامی را در مقایسهٔ شعرِ او با شاهنامهٔ فردوسی تبیین‌می‌کند. عباراتی از‌این‌دست که اگرچه به فردوسی اعتقاددارم اما هیچ‌گاه شعرش را با شعرِ نظامی برابر نمی‌دانم به‌کرّات در آثارِ نیما (به‌خصوص مجموعهٔ «شعر و شاعری») تکرارشده‌است. در این‌گونه سنجش‌ها، او بیش از هرچیزی بر قدرتِ «ترکیب‌سازی» و «تلفیقاتِ شعریِ» نظامی تأکیددارد.
البته نیما چندان به تفاوت‌های گونهٔ شعریِ «شاهنامه» («حماسهٔ اولیّه» و اغلب دربابِ «روزگارِ نخست») و «اسکندرنامه» («حماسهٔ ثانوی» و اثری تاریخی‌گونه) توجّهی‌ندارد. او در حیطهٔ زبان و تلفیقاتِ شعری، شعرِ نظامی، حافظ و درنهایت شاعران سبکِ هندی را، در تاریخِ شعرِ فارسی بی‌نظیر می‌داند. به اعتقادِ نیما «شاعری که فکرِ تازه دارد، تلفیقاتِ تازه هم دارد». او معتقد است جز نظامی و حافظ، دیگر شاعران از امکاناتِ زبانی هم‌چون عمومِ مردم بهره‌می‌برند، اما این دو شاعر و برخی از شاعرانِ سبکِ هندی، آن‌گونه از واژه و ظرفیت‌های آن بهره‌می‌برند که مالارمه در شعرش از زبانِ فرانسه. نیما شاعرانی هم‌چون فردوسی و سعدی و هومر را «شاعرانِ رئالیست» می‌خوانَد و معتقد است زبانِ شاهنامه، زبانِ دوره‌های ابتداییِ شعرِ فارسی است؛ مسأله‌ای که به اعتقادِ او در‌مقایسهٔ شاهنامه با اقبال‌نامه و شرف‌نامه بر ما آشکارمی‌شود.
به اعتقادِ نیما «بحرِ تقاربِ او [فردوسی] آن بحری است که بعدها نظامی کامل ‌کرد. زبان زبانِ این آخری [نظامی]است».

و باز تأکیدمی‌کنم گویا نیما در این‌گونه اشارات به تمایزهای اساسی میانِ گونه‌های شعریِ شاهنامه و اسکندرنامه چندان توجهی ندارد. و این همان لغزشی است که سعدی را بر آن داشته تا در بابِ پنجمِ بوستان، که اساساً اثری است تعلیمی و متعلق به دورانی که زمینه‌های تاریخی و فرهنگیِ حماسه‌سرایی سرآمده، به مفاخره و منافسه با فردوسی بپردازد. این هم‌آوردطلبیِ شعری، بخش‌های آغازینِ بابِ پنجمِ بوستان را به صحنه‌ای رقت‌انگیز بدل‌کرده‌است.

در سطرهای زیر ارادتِ نیما به نظامی، به‌سببِ تلفیقاتِ شعرِ شاعرِ گنجه، به‌خوبی منعکس‌شده‌:
«اشعارِ فردوسی و اساساً طرزِ کار و وزنِ شعریِ او [در نظرِ مخاطبان] نمونهٔ کاملی شده‌است نسبت‌به اشعاری ازاین‌‌صنف. درحالی‌که این رویّه کار با آن گنجویِ معروف و بی‌مانند، به‌حدّ‌‌کمال رسیده و کسی‌که خمسه سراییده و به تلفیقاتِ تازه دست‌پیداکرده، آن رنگ و جلای آخری را به اشعارِ خود داده‌است».

و همین توجه‌‌ به خلّاقیّت در حیطهٔ تلفیقاتِ زبانی و بیانی بوده که موجب‌شده نیما و نیز اخوان و شاملو (که از پیروانِ بلافصلِ شیوهٔ او بوده‌اند) از تلفیقاتِ زبانی بهرهٔ فراوانی ببرند؛ حال‌آن‌که فروغ و سهراب چندان به خلقِ تلفیقات و ترکیب‌های شعری گرایشی‌ نداشتند.


* بخشی است از اثرِ نویسنده: در تمامِ طولِ شب: بررسیِ آراءِ نیما یوشیج، انتشاراتِ مروارید، صص ۱_۲۳۰).
برای آسان‌تر شدنِ مطالعهٔ یادداشت، تمامیِ ارجاع‌ها حذف‌شده‌است.

@azgozashtevaaknoon
گفتم قدمی پیش نهم، پس رفتم
در بخت، نظیرِ یایِ معکوسم من

شاعر: رفیع مشهدی

#تک_بیت

@FUM_Poem
💠همزمان با روز بزرگداشت عطار نیشابوری، مراسمی با حضور شاعران، نویسندگان، استادان زبان و ادبیات فارسی، ادب‌دوستان و دانشجویان در تالار شریعتی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد.

🔸به گزارش غزل حسین زاده خبرنگار رادیو دری؛ دکتر جواد محقق نیشابوری استاد ادبیات دانشگاه فرهنگیان خراسان رضوی، در این مراسم با اشاره به اهمیت و جایگاه والای عطار نیشابوری در ادبیات فارسی، بر ضرورت شناخت عمیق‌تر آثار این شاعر و عارف بزرگ تأکید کرد.

🔸دکتر محمد تقوی استاد ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد، نیز با بررسی عرفان در اشعار عطار اظهار کرد: عطار به‌عنوان یک ایده‌آلیست، در آثار خود به جست‌وجوی معانی عمیق و روحانی پرداخته و انسان را به سوی کمال و شناخت حقیقت هدایت کرده است.

جزئیات بیشتر:
https://parstoday.ir/dari/news/culture-i276318

🆔@radiodarimashhad
31.03.202508:21
با یادِ تو، روزگار برگشت به من
عطرِ نفسِ بهار برگشت به من
فریاد زدم‌ نام خودم را در کوه
نام تو هزار بار برگشت به من

سراینده: احسان افشاری

#بهار #رباعی

@FUM_Poem
Қайта жіберілді:
شفیعی کدکنی avatar
شفیعی کدکنی
28.03.202511:21
+ اگر یک رباعی بخواهید بخونید که چکیدهٔ خیام باشه، کدوم رباعیشه؟
_ جامی‌ست که عقل‌آفرین می‌زنَدَش...

#خیام
25.03.202517:09
ناله از خاک دمد کشته مژگانِ تو را
کفن از صبحِ بهار است شهیدانِ تو را

شاعر: شوکت بخاری

#بهار
#تک_بیت

@FUM_Poem
Қайта жіберілді:
مجلّه سفینه تبریز avatar
مجلّه سفینه تبریز
11.03.202509:31
زبان نظامی گنجه ای

مقاله ای مهم درباره زبان مادری و گویش نظامی گنجه ای

از:
استاد تقی پورنامداریان
دکتر مصطفی موسوی

در این مقاله کوشیده شده با استناد به آثاری از نظامی گنجوی و منابعی که در ارتباط با این موضوع وجود دارد و نیز پژوهش ها و تحلیل های منتشرشده، به بررسی زبان نظامی پرداخته شود. در این پژوهش روشن شده که زبان مادری نظامی گویشی ایرانی از گویشهای مختلف موجود در تاریخ و جغرافیای پهناور ایران بوده است که به این گویش اشعار فراوانی معروف به فهلویات در لابه لای متون و نسخ خطی به دست ما رسیده است.
شماره ۲۴۴ نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز

* مجله سفینه تبریز

@safinehyetabriz
16.04.202515:56
از شیخ اجل، سعدی:

ای شاهد هر مجلسی، و آرام جان هر کسی
گر دوستان داری بسی، ما نیز هم بد نیستیم


#تک_بیت

@FUM_Poem
15.04.202506:08
جامعه‌ای که ادبیات مکتوب ندارد، در قیاس با جامعه‌ای که مهم‌ترین ابزار آن، یعنی کلمات، در متون ادبی پرورده شده و تکامل یافته، حرف‌هایش را با دقت کمتر، غنای کمتر و وضوح کمتر بیان می‌کند. جامعه‌ای بی‌خبر از خواندن که از ادبیات بویی نبرده، همچون جامعه‌ای از کرولال‌ها دچار زبان‌پریشی است و به سبب زبان ناپخته و ابتدایی‌اش مشکلات عظیم در برقراری ارتباط خواهد داشت.

این در مورد افراد نیز صدق می‌کند. آدمی که نمی‌خواند، یا کم می‌خواند یا فقط پرت‌وپلا می‌خواند، بی‌گمان اختلالی در بیان دارد، این آدم بسیار حرف می‌زند اما اندک می‌گوید.


چرا ادبیات؟
«ماریو بارگاس یوسا»
برگردان : عبدالله کوثری


📚 @fum_book 📚
30.03.202512:47
...این است معجزِ تو به گیتی
در جمعِ شاعرانِ زمانه
افزون‌ترین مخاطبِ تاریخ
با کمترین سرود و ترانه!


دکتر شفیعی کدکنی خطاب به خیام.


#خیام #شفیعی_کدکنی

@FUM_Poem
دکتر داریوش شایگان از #خیام می‌گوید.

#خیام #داریوش_شایگان


@FUM_Poem
16.03.202513:17
وقت سحر، به آینه‌ای گفت شانه‌ای
کاوخ! فلک چه کج‌رو و گیتی چه تندخوست!

ما را زمانه رَنجکِش و تیره‌روز کرد
خُرَّم کسی‌که همچو تواَش طالعی نکوست

هرگز تو بارِ زحمتِ مردم نمی‌کشی
ما شانه می‌کشیم به هر جا که تار موست

از تیرگی و پیچ و خَم راه‌های ما
در تاب و حلقه و سر هر زلف گفت‌وگوست

با آنکه ما جفای بُتان بیشتر بریم
مشتاق روی تُست هر آنکس که خوبروست

گفتا هر آنکه عیب کسی در قفا شمرد
هر چند دل فریبد و رو خوش کُند عدوست

در پیشِ روی خَلق بما جا دهند از آنک
ما را هر آنچه از بَد و نیکست روبروست

خاری به طعنه گفت: چه حاصل ز بو و رنگ
خندید گل که هرچه مرا هست رنگ‌و‌بوست

چون شانه، عیب خلق مکن مو‌به‌مو عیان
در پشت سر نهند کسی را که عیبجوست

زآن‌کس که نام خلق به گفتار زشت کُشت
دوری گُزین که از همه بدنامتر هموست

ز انگشت آز، دامن تقوی سیه مکن
این جامه چون درید، نه شایستهٔ رفوست

از مهر دوستان ریاکار خوشتر است
دشنام دشمنی که چو آئینه راستگوست

آن کیمیا که می‌طلبی، یار یکدل است
دردا که هیچگه نتوان یافت، آرزوست

پروین، نشان دوست، درستی و راستی است
هرگز نیازموده، کسی را مدار دوست

شاعر: پروین اعتصامی


@FUM_Poem
بیست و یکم اسفند، روز بزرگداشت نظامی گنجوی
@theapll
Көрсетілген 1 - 24 арасынан 48
Көбірек мүмкіндіктерді ашу үшін кіріңіз.