24.04.202507:29
بین مردم همیشه در مورد اینکه کدام دوره اقتصادی برای ایران بهتر بوده دعوا بوده
پیشاز انقلاب یا پساز انقلاب؟
سازندگی یا اصلاحات؟
مهرورزی یا اعتدال؟
نفت بفروشیم خوب است یا نفروشیم؟
تحریم نعمت است یا فلاکت؟
تثبیت قیمتها یا آزادسازی؟
واردات خوب است یا تولید داخل؟
مدیر تکنوکرات یا جهادی؟
هریک میتواند جرقه دعوایی باشه که تا روز قیامت به نتیجه نرسد و هیچکس هم حرف طرف مقابلش رو قبول نکند.
چرا چنین است؟
چون سخنان متکی به اعداد نیستند!
میخواهیم به پشتوانه اعداد در باره اقتصاد ۶۰ سال اخیر کشور از دهه ۴۰ تا ۱۴۰۰ داوری کنیم. قضاوت اعداد صریح و غیرقابل خدشه است و میتواند همه این دعواها را به پایان برد!
به این منظور، تاریخ ۶۰ ساله ایران را به ۷ بازهی ۸ ساله تقسیم کردهایم. در هر بازه نقش یک نفر بسیار برجسته است.
مهمترین پارامترها در توصیف عملکرد اقتصاد سه تا هستند:
۱- سرانه GDP
۲- تورم
۳- اشتغال
این ویدئو به بررسی وضعیت هریک از این ۷ بازهی ۸ ساله بر اساس این سه شاخص میپردازد.
🛫 https://www.youtube.com/@chorazmedia
🆔 @shahname_yazd
پیشاز انقلاب یا پساز انقلاب؟
سازندگی یا اصلاحات؟
مهرورزی یا اعتدال؟
نفت بفروشیم خوب است یا نفروشیم؟
تحریم نعمت است یا فلاکت؟
تثبیت قیمتها یا آزادسازی؟
واردات خوب است یا تولید داخل؟
مدیر تکنوکرات یا جهادی؟
هریک میتواند جرقه دعوایی باشه که تا روز قیامت به نتیجه نرسد و هیچکس هم حرف طرف مقابلش رو قبول نکند.
چرا چنین است؟
چون سخنان متکی به اعداد نیستند!
میخواهیم به پشتوانه اعداد در باره اقتصاد ۶۰ سال اخیر کشور از دهه ۴۰ تا ۱۴۰۰ داوری کنیم. قضاوت اعداد صریح و غیرقابل خدشه است و میتواند همه این دعواها را به پایان برد!
به این منظور، تاریخ ۶۰ ساله ایران را به ۷ بازهی ۸ ساله تقسیم کردهایم. در هر بازه نقش یک نفر بسیار برجسته است.
مهمترین پارامترها در توصیف عملکرد اقتصاد سه تا هستند:
۱- سرانه GDP
۲- تورم
۳- اشتغال
این ویدئو به بررسی وضعیت هریک از این ۷ بازهی ۸ ساله بر اساس این سه شاخص میپردازد.
🛫 https://www.youtube.com/@chorazmedia
🆔 @shahname_yazd
23.04.202512:29
🤍💜💚💛🧡❤️
بشنویم👇
👤 گویش: بانو #صبا_اکبری
🛫 @JournalTourism
🆔 @shahname_yazd
بشنویم👇
👤 گویش: بانو #صبا_اکبری
🛫 @JournalTourism
🆔 @shahname_yazd
20.04.202513:29
🌹🌷صحبتهای پخته و سنجیده نسل نو در پخش زنده: ایدئولوژیای که دغدغهاش توسعه ایران و آرامش مردم نباشد را نمیخواهیم
🆔 @shahname_yazd
🆔 @shahname_yazd
Қайта жіберілді:
خردسرای فردوسی یزد

19.04.202519:33
#نوای_ماندگار🎼
🎶آی آدمای عاشق
#فرشته
ترانه و آهنگ: #جهانبخش_پازوکی
شب آرام
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
🎶آی آدمای عاشق
#فرشته
ترانه و آهنگ: #جهانبخش_پازوکی
شب آرام
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
Қайта жіберілді:
رازها و نمادها و آموزههای شاهنامه



19.04.202505:46
درود و آغازینروز هفته نو بکام،
با پیشکش فرازی دیگر از خردنامه نیاکان، انجام و فرجام یاران و هممیهنان را سراسر کامرانی و شادی آرزو دارم.
نیکخواهتان - سیروس حامی
#آیین_کشورداری_در_شاهنامه_۱۰۹
https://t.me/ShahnamehToosi
با پیشکش فرازی دیگر از خردنامه نیاکان، انجام و فرجام یاران و هممیهنان را سراسر کامرانی و شادی آرزو دارم.
نیکخواهتان - سیروس حامی
#آیین_کشورداری_در_شاهنامه_۱۰۹
https://t.me/ShahnamehToosi
15.04.202511:29
🔹 چرا انقلاب ۵۷ برای ایرانیان دموکراسی نیاورد؟
✍️ مهران صولتی
@solati_mehran
☘️ انقلابها با نوید آیندهای درخشان و سودای آفرینش یک جامعه ایدهآل فرا میرسند. تودهها نیز به امید فردایی بهتر که در آن آشتی دوگانههایی مانند پیشرفت و عدالت، دین و دنیا، آزادی و برابری امکانپذیر باشد خیابان را تسخیر و به امواج انقلاب میپیوندند. اما واقعیت این است که تاکنون انقلابها نتوانستهاند به وعدههای خود جامه عمل بپوشانند. البته انقلاب اسلامی هم از این قاعده مستثنی نبوده و قادر نشده با ارائه یک گفتمان دموکراتیک، برای ایرانیان دموکراسی به ارمغان بیاورد. دستکم شاید به دلایل زیر:
✅ تداوم انقلابهای جهانی: انقلاب اسلامی تداوم خروش دگرگونیهایی بود که در اواخر دهه ۱۹۶۰ جهان را فرا گرفت، از پایتختهای اروپایی که جولانگاه نسل جوان انقلابی شده بودند تا مستعمرات پیشین که جنگهای چریکی در دستور کار آنها قرار داشتند. روشنفکران ایرانی هم از این الگو پیروی کرده و توجه خود را بیش از پیش متوجه جهان سوم ساخته بودند. تجربه موفق انقلابهای الجزایر و کوبا در کنار شکست اخلاقی امریکا در ویتنام این دسته از روشنفکران را تشویق میکرد که بخشی از این جنبش انقلابی فراگیر باشند.
✅ تجویز خشونت از سوی برخی روشنفکران: در روزگاری که چپ گفتمان غالب بر کشورهای جهان سوم محسوب میشد روشنفکران ایرانی هم دغدغه آزادی از سلطه امپریالیسمای را داشتند که توانسته بود با استعمار نو آنها را به انقیاد بکشاند. در مواجهه با این دشمن فریبکار و با الهام از آموزههای سارتر و فانون، برخی از روشنفکران ایرانی کوشیدند تا بهرهگیری از خشونت مشروع علیه حکومت پهلوی را به عنوان نماد این نوع از استعمار تئوریزه نمایند. به عنوان مثال حاج سید جوادی آشکارا بر ضرورت انبار کردن مهمات جهت پیروزی در مبارزه تاکید میکرد.
✅ غرب در مسیر انحطاط: روشنفکران این دوره با استناد به آثار توینبی و اشپنگلر مدعی بودند که غرب در مسیر انحطاط است و متفکران آن دیار این حقیقت را حتی پیش از ما دریافتهاند. آوردن نقل قول هایی از سارتر، مارکوزه و فروم نیز بساط زوال فروشی غرب را در ایران پر رونقتر ساخته بود. از آل احمد و شریعتی تا داریوش آشوری و احسان نراقی هم روشنفکرانی بودند که در این کوره میدمیدند. پرسش اساسی این بود که؛ اگر غرب در حال زوال و انحطاط است چگونه میتوان به دموکراسی آن تاسی جست و از آن به مثابه یک ارمغان بهره گرفت؟! شاید بازگشت به خویش تجویز بهتری باشد.
✅ روشنفکران و دغدغه اصالت: در این دوره روشنفکران ایرانی با بهرهگیری گسترده از مفهوم امپریالیسم فرهنگی به دنبال تجویز نسخه ای از بومیگرایی بودند. تهدید غرب صرفا تفوق صنعتی آشکار آنها نبود بلکه خطر بزرگ.تر در تلاش آنها در کنترل رشد فکری ملل عقبافتاده خلاصه میشد. بر همین اساس رسالت روشنفکران جهان سومی معطوف به مبارزه با این خطر از راه تبلیغ فرهنگی جدید و آرمانی نو بود. دغدغه اصالت در آثار شریعتی، هزارخانی و کسمایی در حقیقت شکوه از توانمندی گذشته ما در ساختن چیزهایی بود که صرفا به ما تعلق داشت. محصولاتی که اگر چه بهترین نبودند ولی نشان اصالت ما را بر خود داشتند.
🔹 نکته پایانی: جوانانی که در فیلم این چنین پرحرارت بر انتخاب نخست وزیر ضد امپریالیستی تاکید می ورزند مهدی بازرگان را نشانه رفته.اند. او که معتقد بود بر خلاف آیت الله خمینی، اسلام را برای ایران می خواهد و بیش از امت دغدغه ملت را دارد. کرین برینتون در کالبد شکافی چهار انقلاب کنارهگیری میانهروها در دوران تکوین نظام پساانقلابی را با تاسی از تجربه انقلابهای انگلیس، امریکا، فرانسه و روسیه پیش بینی کرده است بنابراین شاید بتوان گفت که استعفای بازرگان نتیجه محتوم انقلاب بود.
🆔 @shahname_yazd
✍️ مهران صولتی
@solati_mehran
☘️ انقلابها با نوید آیندهای درخشان و سودای آفرینش یک جامعه ایدهآل فرا میرسند. تودهها نیز به امید فردایی بهتر که در آن آشتی دوگانههایی مانند پیشرفت و عدالت، دین و دنیا، آزادی و برابری امکانپذیر باشد خیابان را تسخیر و به امواج انقلاب میپیوندند. اما واقعیت این است که تاکنون انقلابها نتوانستهاند به وعدههای خود جامه عمل بپوشانند. البته انقلاب اسلامی هم از این قاعده مستثنی نبوده و قادر نشده با ارائه یک گفتمان دموکراتیک، برای ایرانیان دموکراسی به ارمغان بیاورد. دستکم شاید به دلایل زیر:
✅ تداوم انقلابهای جهانی: انقلاب اسلامی تداوم خروش دگرگونیهایی بود که در اواخر دهه ۱۹۶۰ جهان را فرا گرفت، از پایتختهای اروپایی که جولانگاه نسل جوان انقلابی شده بودند تا مستعمرات پیشین که جنگهای چریکی در دستور کار آنها قرار داشتند. روشنفکران ایرانی هم از این الگو پیروی کرده و توجه خود را بیش از پیش متوجه جهان سوم ساخته بودند. تجربه موفق انقلابهای الجزایر و کوبا در کنار شکست اخلاقی امریکا در ویتنام این دسته از روشنفکران را تشویق میکرد که بخشی از این جنبش انقلابی فراگیر باشند.
✅ تجویز خشونت از سوی برخی روشنفکران: در روزگاری که چپ گفتمان غالب بر کشورهای جهان سوم محسوب میشد روشنفکران ایرانی هم دغدغه آزادی از سلطه امپریالیسمای را داشتند که توانسته بود با استعمار نو آنها را به انقیاد بکشاند. در مواجهه با این دشمن فریبکار و با الهام از آموزههای سارتر و فانون، برخی از روشنفکران ایرانی کوشیدند تا بهرهگیری از خشونت مشروع علیه حکومت پهلوی را به عنوان نماد این نوع از استعمار تئوریزه نمایند. به عنوان مثال حاج سید جوادی آشکارا بر ضرورت انبار کردن مهمات جهت پیروزی در مبارزه تاکید میکرد.
✅ غرب در مسیر انحطاط: روشنفکران این دوره با استناد به آثار توینبی و اشپنگلر مدعی بودند که غرب در مسیر انحطاط است و متفکران آن دیار این حقیقت را حتی پیش از ما دریافتهاند. آوردن نقل قول هایی از سارتر، مارکوزه و فروم نیز بساط زوال فروشی غرب را در ایران پر رونقتر ساخته بود. از آل احمد و شریعتی تا داریوش آشوری و احسان نراقی هم روشنفکرانی بودند که در این کوره میدمیدند. پرسش اساسی این بود که؛ اگر غرب در حال زوال و انحطاط است چگونه میتوان به دموکراسی آن تاسی جست و از آن به مثابه یک ارمغان بهره گرفت؟! شاید بازگشت به خویش تجویز بهتری باشد.
✅ روشنفکران و دغدغه اصالت: در این دوره روشنفکران ایرانی با بهرهگیری گسترده از مفهوم امپریالیسم فرهنگی به دنبال تجویز نسخه ای از بومیگرایی بودند. تهدید غرب صرفا تفوق صنعتی آشکار آنها نبود بلکه خطر بزرگ.تر در تلاش آنها در کنترل رشد فکری ملل عقبافتاده خلاصه میشد. بر همین اساس رسالت روشنفکران جهان سومی معطوف به مبارزه با این خطر از راه تبلیغ فرهنگی جدید و آرمانی نو بود. دغدغه اصالت در آثار شریعتی، هزارخانی و کسمایی در حقیقت شکوه از توانمندی گذشته ما در ساختن چیزهایی بود که صرفا به ما تعلق داشت. محصولاتی که اگر چه بهترین نبودند ولی نشان اصالت ما را بر خود داشتند.
🔹 نکته پایانی: جوانانی که در فیلم این چنین پرحرارت بر انتخاب نخست وزیر ضد امپریالیستی تاکید می ورزند مهدی بازرگان را نشانه رفته.اند. او که معتقد بود بر خلاف آیت الله خمینی، اسلام را برای ایران می خواهد و بیش از امت دغدغه ملت را دارد. کرین برینتون در کالبد شکافی چهار انقلاب کنارهگیری میانهروها در دوران تکوین نظام پساانقلابی را با تاسی از تجربه انقلابهای انگلیس، امریکا، فرانسه و روسیه پیش بینی کرده است بنابراین شاید بتوان گفت که استعفای بازرگان نتیجه محتوم انقلاب بود.
🆔 @shahname_yazd
Қайта жіберілді:
خردسرای فردوسی یزد

23.04.202520:15
#نوای_ماندگار🎼
🎶دیار عاشقیهایم!
#همایون_شجریان
چکامه : #اسحاق_انور و #بهمن_محمدزاده
آهنگ : #غلامرضا_صادقی
به نام نامی ایران؛
به نام نامی انسان؛
به آیین وفاداران؛
به راه و رسم بیداران؛
دلی دارم پر از خورشید؛
نگاهی روشن از باران؛
نگاهی روشن از باران.
جز دوست نمیخوانم؛
جز مهر نمیدانم؛
جز عشق نمیخواهم؛
من زادهی ایرانم جز مهر نمیدانم ...
تویی دلبستگیهایم؛
پناه خستگیهایم؛
به هرجا میروم از تو؛
دوباره در تو می آیم؛
کران تا بیکران عشق است؛
بیابان در بیابانت؛
هوای زندگی دارد؛
خیابان در خیابانت!
جهان تا هست خواهم بود؛
اگر تو جان من باشی؛
برایم خانه باشی؛
خاک باشی و وطن باشی!
.... من از تو جان گرفتهام کنم فدای تو
ز جان گذر نمیتوان مگر برای تو
دل از تو بر نمیکنم تویی جهان من
دچار تو نمیکند دل از هوای تو
دل از هوای تو دل از هوای تو ...
شب آرام
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
🎶دیار عاشقیهایم!
#همایون_شجریان
چکامه : #اسحاق_انور و #بهمن_محمدزاده
آهنگ : #غلامرضا_صادقی
به نام نامی ایران؛
به نام نامی انسان؛
به آیین وفاداران؛
به راه و رسم بیداران؛
دلی دارم پر از خورشید؛
نگاهی روشن از باران؛
نگاهی روشن از باران.
جز دوست نمیخوانم؛
جز مهر نمیدانم؛
جز عشق نمیخواهم؛
من زادهی ایرانم جز مهر نمیدانم ...
تویی دلبستگیهایم؛
پناه خستگیهایم؛
به هرجا میروم از تو؛
دوباره در تو می آیم؛
کران تا بیکران عشق است؛
بیابان در بیابانت؛
هوای زندگی دارد؛
خیابان در خیابانت!
جهان تا هست خواهم بود؛
اگر تو جان من باشی؛
برایم خانه باشی؛
خاک باشی و وطن باشی!
.... من از تو جان گرفتهام کنم فدای تو
ز جان گذر نمیتوان مگر برای تو
دل از تو بر نمیکنم تویی جهان من
دچار تو نمیکند دل از هوای تو
دل از هوای تو دل از هوای تو ...
شب آرام
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd


23.04.202507:09
یک نظام بهتر
خود بخود تضمینی
برای یک زندگی بهتر نیست
در واقع برعکس؛
فقط با ایجاد یک زندگی بهتر است
که یک نظام بهتر پرورانده میشود...
📚قدرت بیقدرتان
✍️ #واتسلاو_هاول
🆔 @shahname_yazd
خود بخود تضمینی
برای یک زندگی بهتر نیست
در واقع برعکس؛
فقط با ایجاد یک زندگی بهتر است
که یک نظام بهتر پرورانده میشود...
📚قدرت بیقدرتان
✍️ #واتسلاو_هاول
🆔 @shahname_yazd
20.04.202507:02
حدود ساعت دوازده و نیم ظهر
Қайта жіберілді:
رازها و نمادها و آموزههای شاهنامه

19.04.202517:25
شما تیغها در نیام آورید!
🗣 استاد #علیرضا_قیامتی
برگرفته از 👇
https://www.youtube.com/@dr_ghiyamati
https://t.me/ShahnamehToosi
🗣 استاد #علیرضا_قیامتی
برگرفته از 👇
https://www.youtube.com/@dr_ghiyamati
https://t.me/ShahnamehToosi


18.04.202520:38
به یاری یزدان،
نشست فرهنگی این هفته انجمن شاهنامه فردوسی یزد
با همکاری
انجمن شاهنامه چکامه مهر یزد
و خردسرای فردوسی یزد
سر ساعت ۱۸:۰۰ شنبه ۲۹ فروردین
جایگاه :دانشگاه امامجواد(ع) یزد
میدان اطلسی؛ بلوار شهیدان اشرف، بلوارجوادالائمه
چشممان به راه همه دوستداران #ایران
به پیشواز جشن بزرگ گرامیداشت فردوسی فرزانه - پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت
باهم به #ایران میاندیشیم و فرهنگ میگستریم.
🆔 @shahname_yazd
نشست فرهنگی این هفته انجمن شاهنامه فردوسی یزد
با همکاری
انجمن شاهنامه چکامه مهر یزد
و خردسرای فردوسی یزد
سر ساعت ۱۸:۰۰ شنبه ۲۹ فروردین
جایگاه :دانشگاه امامجواد(ع) یزد
میدان اطلسی؛ بلوار شهیدان اشرف، بلوارجوادالائمه
چشممان به راه همه دوستداران #ایران
به پیشواز جشن بزرگ گرامیداشت فردوسی فرزانه - پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت
باهم به #ایران میاندیشیم و فرهنگ میگستریم.
🆔 @shahname_yazd
Қайта жіберілді:
Zahrafatehi تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید؟ تو یکی نه ای، هزاری! تو چراغ خود برافروز.

15.04.202505:17
شعر شاهنامه ایرانی سنج است
یعنی اگر برای کسی بخوانند و او متاثر نشود ایرانی نیست! شاهنامه به نحو مرموزی با ناخودآگاه هر ایرانی مربوط است و به اعتباری نوحه بر ملت و تمدنی است که ناگهان دود شد و به آسمان رفت، به همین دلیل طنز و شوخی در آن کم است!
آشنایی ایرانیان با شاهنامه که عصاره و برگزیده ای از فرهنگ و تاریخ ایران باستان است ضروری می نماید زیرا ناخودآگاه به آنان درس مردی و بزرگی میدهد، اسمهای شخصیت های شاهنامه، اسمهای آشنای روزگار را به یاد میآورد، ضحاک هر اهریمنی است که روزگار را به کام مردم زهر می کند و کاوه آهنگر می تواند هر نجات بخشی باشد.
برگرفته از کتاب "شاه نامه ها"
سیروس شمیسا
سه شنبه ها با شاهنامه
یزد، کتابخانه دکتر جوادی
ساعت 17✅
https://t.me/zahrafatehi49
یعنی اگر برای کسی بخوانند و او متاثر نشود ایرانی نیست! شاهنامه به نحو مرموزی با ناخودآگاه هر ایرانی مربوط است و به اعتباری نوحه بر ملت و تمدنی است که ناگهان دود شد و به آسمان رفت، به همین دلیل طنز و شوخی در آن کم است!
آشنایی ایرانیان با شاهنامه که عصاره و برگزیده ای از فرهنگ و تاریخ ایران باستان است ضروری می نماید زیرا ناخودآگاه به آنان درس مردی و بزرگی میدهد، اسمهای شخصیت های شاهنامه، اسمهای آشنای روزگار را به یاد میآورد، ضحاک هر اهریمنی است که روزگار را به کام مردم زهر می کند و کاوه آهنگر می تواند هر نجات بخشی باشد.
برگرفته از کتاب "شاه نامه ها"
سیروس شمیسا
سه شنبه ها با شاهنامه
یزد، کتابخانه دکتر جوادی
ساعت 17✅
https://t.me/zahrafatehi49


23.04.202520:06
زیبا از ایرج میرزا
🆔 @shahname_yazd
🆔 @shahname_yazd
Қайта жіберілді:
خردسرای فردوسی یزد

22.04.202519:46
#نوای_ماندگار🎼
🎶 مرغ شباهنگ (افشاری)
زندهیاد #محمودی_خوانساری
به بهانه سالگرد درکذشت خواننده (۲۳ تیر ۱۳۱۳ خوانسار – ۲ ارديبهشت ۱۳۶۶ تهران)
ترانه : زندهیاد #معینی_کرمانشاهی
آهنگ : زندهیاد #اسدالله_ملک
به دورانی که شد قحط وفای دلها
چرا هردم نگویم من، خدا، خدا، خدا!؟
من مرغ شباهنگم،
بشد کنج قفس قسمت من،
چرا، چرا، چرا
به پيامی تو ای پيک بهار از من
به باغبان بگو که گاهی
نشانه گيرد از گياهی
شب آرام
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
🎶 مرغ شباهنگ (افشاری)
زندهیاد #محمودی_خوانساری
به بهانه سالگرد درکذشت خواننده (۲۳ تیر ۱۳۱۳ خوانسار – ۲ ارديبهشت ۱۳۶۶ تهران)
ترانه : زندهیاد #معینی_کرمانشاهی
آهنگ : زندهیاد #اسدالله_ملک
به دورانی که شد قحط وفای دلها
چرا هردم نگویم من، خدا، خدا، خدا!؟
من مرغ شباهنگم،
بشد کنج قفس قسمت من،
چرا، چرا، چرا
به پيامی تو ای پيک بهار از من
به باغبان بگو که گاهی
نشانه گيرد از گياهی
شب آرام
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd


20.04.202507:02
بادرود امروز یکشنبه ۳۱ فرودین ماه ۱۴۰۴ بعد از نماز ظهر و عصر مراسم یادبود مرحوم دکتر میر حسینی در مسجد امام حسین دانشگاه یزد برگزار می گردد حضور شما عزیزان موجب تسلی خاطر خانواده ی محترم آن استاد فقید خواهد شد
19.04.202514:29
چه کردیم با ایرانمان!!؟؟
بسیار شنیدنی است این گفتگو ...
برای ایران گوش بدهیم
🆔 @shahname_yazd
بسیار شنیدنی است این گفتگو ...
برای ایران گوش بدهیم
🆔 @shahname_yazd
18.04.202508:29
نمایش #سیصد به صورت زنده در کنسرت.
https://www.youtube.com/watch?v=yW2Bh0CE-to&t=532s
نخستین بخش نمایشی «سیصد»، دختر چنگیز مغول با بازی دلنیا آرام را میبینیم که بر جنازه همسر زاری میکند و به خبرکش یا جاسوس با بازی جواد عزتی دستور میدهد همه کتابهای نیشابور به آتش کشیده شود. پس از آن بار دیگر نوبت به اجرای موسیقی میرسد و تهمورس پورناظری تکنوازی سهتار را آغاز میکند تا در ادامه همراه با گروه سازهای زهی و رضا بهرام به اجرای قطعه «لیلا» بپردازند.
بخشهای نمایشی و اجرای موسیقی در ادامه برنامه یکی در میان پیش میروند و داستان غمانگیز ظلم و ستم مغولها به مردم ایران را روایت میکنند. وقتی مرد کتابسوز(غریو) با بازی امیر جدیدی دل به دختری به نام ایران با بازی طناز طباطبایی میدهد نوبت به اجرای قطعات عاشقانه میرسد و زمانی که کتابها در آتش میسوزند، مردی اسیر در زنجیر، آوازی سوزناک سر میدهد. اما سرنوشت ایرانیان چیزی غیر از این رنج و غم است. گرچه مغولان شاهنامه را به خیال نابود کردن ایران و زبان پارسی به آتش میکشند، اما تصویری از جمعیت انبوه کودکانی که شاهنامه در قلب و ذهن آنها جا گرفته نویدبخش جاودانگی زبان و فرهنگ پارسی و رهایی ایرانیان از ظلم و تیرگی است. در پایان برنامه نیز اجرای قطعهای با مطلع «وطن آواز من، پر پرواز من» زمینه ساز اجرای «ای ایران» توسط اعضای گروه و مخاطبان حاضر در کاخ سعدآباد میشود تا یکپارچگی و عشق آنها به میهن را نشان دهد.در این نمایش مهران غفوریان نقش سودا برادر غریو را بازی می کند.
رضا کیانیان یکی از بازیگران این کنسرت نمایش است. او در این اجرا مونولوگی را مقابل دوربین ضبط کرده و در هر اجرا، صحبتهایش در قالب ویدیومپینگ روی دیوارِ کاخ ملت نقش میبندد. کیانیان در این اجرا نقشِ خیام و فردوسی را ایفا میکند.استاد علی نصیریان نیز در نقش چنگیز خان مغول به صورت ویدیو مپینگ حضور دارند.
🆔 @shahname_yazd
300
https://www.youtube.com/watch?v=yW2Bh0CE-to&t=532s
نخستین بخش نمایشی «سیصد»، دختر چنگیز مغول با بازی دلنیا آرام را میبینیم که بر جنازه همسر زاری میکند و به خبرکش یا جاسوس با بازی جواد عزتی دستور میدهد همه کتابهای نیشابور به آتش کشیده شود. پس از آن بار دیگر نوبت به اجرای موسیقی میرسد و تهمورس پورناظری تکنوازی سهتار را آغاز میکند تا در ادامه همراه با گروه سازهای زهی و رضا بهرام به اجرای قطعه «لیلا» بپردازند.
بخشهای نمایشی و اجرای موسیقی در ادامه برنامه یکی در میان پیش میروند و داستان غمانگیز ظلم و ستم مغولها به مردم ایران را روایت میکنند. وقتی مرد کتابسوز(غریو) با بازی امیر جدیدی دل به دختری به نام ایران با بازی طناز طباطبایی میدهد نوبت به اجرای قطعات عاشقانه میرسد و زمانی که کتابها در آتش میسوزند، مردی اسیر در زنجیر، آوازی سوزناک سر میدهد. اما سرنوشت ایرانیان چیزی غیر از این رنج و غم است. گرچه مغولان شاهنامه را به خیال نابود کردن ایران و زبان پارسی به آتش میکشند، اما تصویری از جمعیت انبوه کودکانی که شاهنامه در قلب و ذهن آنها جا گرفته نویدبخش جاودانگی زبان و فرهنگ پارسی و رهایی ایرانیان از ظلم و تیرگی است. در پایان برنامه نیز اجرای قطعهای با مطلع «وطن آواز من، پر پرواز من» زمینه ساز اجرای «ای ایران» توسط اعضای گروه و مخاطبان حاضر در کاخ سعدآباد میشود تا یکپارچگی و عشق آنها به میهن را نشان دهد.در این نمایش مهران غفوریان نقش سودا برادر غریو را بازی می کند.
رضا کیانیان یکی از بازیگران این کنسرت نمایش است. او در این اجرا مونولوگی را مقابل دوربین ضبط کرده و در هر اجرا، صحبتهایش در قالب ویدیومپینگ روی دیوارِ کاخ ملت نقش میبندد. کیانیان در این اجرا نقشِ خیام و فردوسی را ایفا میکند.استاد علی نصیریان نیز در نقش چنگیز خان مغول به صورت ویدیو مپینگ حضور دارند.
🆔 @shahname_yazd
300
Қайта жіберілді:
خردسرای فردوسی یزد

14.04.202519:49
#نوای_ماندگار🎼
🎶 ره میخانه و مسجد (بیات کرد)
زندهیاد استاد #محمدرضا_شجریان
آهنگ : استاد #حسین_علیزاده
کمانچه: استاد #کیهان_کلهر
غزل آواز : #عطار
به بهانه ۲۵ فروردین - روز بزرگداشت خداوند هفت شهر عشق
ره میخانه و مسجد کدام است
که هر دو بر من مسکین حرام است
نه در مسجد گذارندم که رند است
نه در میخانه کین خمار خام است
میان مسجد و میخانه راهی است
بجویید ای عزیزان کین کدام است
به میخانه امامی مست خفته است
نمیدانم که آن بت را چه نام است
مرا کعبه خرابات است امروز
حریفم قاضی و ساقی امام است
برو عطار کو خود میشناسد
که سرور کیست سرگردان کدام است
شب آرام
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
🎶 ره میخانه و مسجد (بیات کرد)
زندهیاد استاد #محمدرضا_شجریان
آهنگ : استاد #حسین_علیزاده
کمانچه: استاد #کیهان_کلهر
غزل آواز : #عطار
به بهانه ۲۵ فروردین - روز بزرگداشت خداوند هفت شهر عشق
ره میخانه و مسجد کدام است
که هر دو بر من مسکین حرام است
نه در مسجد گذارندم که رند است
نه در میخانه کین خمار خام است
میان مسجد و میخانه راهی است
بجویید ای عزیزان کین کدام است
به میخانه امامی مست خفته است
نمیدانم که آن بت را چه نام است
مرا کعبه خرابات است امروز
حریفم قاضی و ساقی امام است
برو عطار کو خود میشناسد
که سرور کیست سرگردان کدام است
شب آرام
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
23.04.202515:29
✅ جان سخت ۶
✍️ #حامد_پاکطینت
همنسلیهای من اگر طرفدار فیلمهای اکشن باشند حتما سری فیلمهای جانسخت یا Die Hard را دیدهاند. بازی درخشان بروس ویلیس که بعد از
سریال مشهور Moonlighting با این سری فیلمها به اوج شهرت رسید.
اولین Die Hard در سال ۱۹۸۸ ساخته شد و پس از استقبال عمومی قسمتهای دیگری در سالهای ۱۹۹۰ ، ۱۹۹۵ ، ۲۰۰۷ و نهایتا قسمت پنجم آن در سال ۲۰۱۳ تولید شد.
عنوان فیلم به معنای مقاومت جانانه و تا پای جان بود که از یک عبارت انگلیسی قدیمی بنام Die Hard گرفته شده که به افرادی اشاره دارد که با وجود شرایط سخت و مرگبار تسلیم نمیشوند و تا آخرین نفس میجنگند. این عنوان به طور کامل با شخصیت اصلی فیلم با بازی بروس ویلیس هماهنگی داشت. او که در نقش یک پلیس خوب اما تنها در بین تروریستها و خرابکاران میجنگد برغم آسیبهای بسیار شدید و کمبود امکانات و تجهیزات هرگز تسلیم نمیشود و با اینکه بارها در آستانه مرگ قرار میگیرد جانانه و تسلیم ناپذیر به مبارزه ادامه میدهد. کارگردان تلاش میکند او را به عنوان یک قهرمان آسیب ناپذیر اما انسانی به تصویر بکشد که در طول این پنج فیلم بارها از حضور در آسمانخراشی که منفجر میشود تا آویزان شدن از ساختمان با یک طناب آتشین، از نجات از سقوط یک هواپیما تا فرار از کابین در حال انفجار، از مبارزه روی بال هواپیما تا سقوط از یک آبشار، از سقوط با آسانسور از ارتفاع چند طبقه تا فرار از انفجار چرنوبیل و سقوط هلیکوپتری که به آن چسبیده... همگی جان سالم بدر ببرد
بروس ویلیس همین دو سه روز پیش تولد ۷۰ سالگیاش را جشن گرفت در حالیکه دوازده سال پیش و در اوج توانمندی و شهرت بازنشسته شد. او به دلیل بیماری آفازی که نوعی زوال عقل است از بازیگری کنارهگیری کرد و هیچیک از فیلمسازان حاضر نشدند بدون او و با حضور هنرپیشهای دیگر، قسمت بعدی این فیلم را بسازند. قسمت پنجم این فیلم حتی به دلیل یکنواخت شدن موضوع و فقدان ایدهای نو و کلیشهای شدن موضوع فیلم با انتقادات بسیار روبرو شد و از لحاظ مالی شکست خورد. یکی از دیگر عوامل شکست قسمتهای آخر، از دست رفتن علاقه بروس ویلیس برای بازی در این سری فیلم بود. او از نقش تکراری در این فیلم خسته شده بود. بنابراین مشکلات سلامتی او، عدم انگیزه ادامه این نقش و عملکرد ضعیف فیلم پنجم موجب توقف ساخت قسمتهای بعدی شد. بیماری آفازی مشکل در درک یا بیان کلمات، کاهش دایره واژگان، مشکل در برنامهریزی و تصمیمگیری، بیاحساسی، پرخاشگری و بیتوجهی به هنجارهای اجتماعی و سرانجام انزوای اجتماعی را برای او بوجود آورد
این روزهای ابتدایی سال به شکل عجیبی سال ۱۴۰۴ را برای ایران، شبیه ساخت قسمت ششم جان سخت میبینم!
جان سخت ۶ همچون فیلمی است که بازیگران آن مردم ایراناند. مردمی که پس از گذراندن چندین دهه سختی و دشواری، از گذراندن ۸ سال جنگ و صدها هزار شهید و جانباز و ویرانی تا زندگی امروز ۶۰% آنها زیر خط فقر، از چهار دهه تورم دو رقمی و هفت سال پیاپی بالای ۴۰% تا رشد اقتصادی نزدیک به صفر در چهارده سال گذشته، از کاهش ۵۰ درصدی سرانه مصرف غذایی تا انتظار ۱۵۲ ساله برای خرید مسکن، از سیاستهای ناکارآمد که امروز به قطع آب و برق و گاز منجر شده تا شکاف طبقاتی ۳۸ درصدی در جامعه، از ناهمخوانی درآمدها و هزینههای عموم جامعه تا فساد گسترده، از بحرانهای محیط زیست و ۴۰ هزار مرگ در سال بدلیل آلودگی هوا تا تصادفات و ۲۰ هزار فوت در سال، از فرار سالانه ۱۰ میلیارد دلار تا فرار سالانه ۱۸۰ هزار تحصیلکرده به خارج، بی تشابه به هیچ مملکتی روی کره زمین، عینا مانند جانسختی که در پنج قسمت قبلی فیلم همانا در پنج دهه گذشته به رغم آسیبهای جانگداز و بدون امکانات، قهرمانانه جان سالم بدر برده و حالا قرار است قسمت ششم این فیلم را تحت عنوان سالی پرماجرا با حضور هنرپیشهای بنام ترامپ در مقابل خود تجربه کند.
در شرایطی که نه تنها تهیهکننده فیلم توانی برای اداره امور و عوامل فیلم ندارد و نه تنها قسمت پنجم این فیلم چنگی به دل نزده است بلکه بازیکنان کلیدی، خسته و درمانده از قسمتهای قبل، انگیزه خود برای تکرار و ادامه سناریوی قدیمی را از دست دادهاند و حتی سلامت خود برای بازی در قسمت ششم را زیر سئوال میبینند. یک بار دیگر ظواهر بیماری آفازی را با هم مرور کنیم: بروز مشکل در برنامه ریزی و تصمیمگیری، بیاحساسی، پرخاشگری و بیتوجهی به هنجارهای اجتماعی و افزایش انزوای اجتماعی، اینها همه عوامل ناآشنایی برای مردم ایران نیستند!
بهترین توصیه برای سازندگان جان سخت ۶ این است که یا سناریوی کاملا متمایزی برای قسمت ششم بنویسند، یا اساسا نامی جدید به اقتضای سناریوی جدید اختیار کنند یا بازیکنان جدیدی برای نام و سناریوی قدیمی بیابند!
جان سخت ۶ هرگز ساخته نشد.
🕊 مجمع فعالان اقتصادی
📌@Iran_economy_online
🆔 @shahname_yazd
✍️ #حامد_پاکطینت
همنسلیهای من اگر طرفدار فیلمهای اکشن باشند حتما سری فیلمهای جانسخت یا Die Hard را دیدهاند. بازی درخشان بروس ویلیس که بعد از
سریال مشهور Moonlighting با این سری فیلمها به اوج شهرت رسید.
اولین Die Hard در سال ۱۹۸۸ ساخته شد و پس از استقبال عمومی قسمتهای دیگری در سالهای ۱۹۹۰ ، ۱۹۹۵ ، ۲۰۰۷ و نهایتا قسمت پنجم آن در سال ۲۰۱۳ تولید شد.
عنوان فیلم به معنای مقاومت جانانه و تا پای جان بود که از یک عبارت انگلیسی قدیمی بنام Die Hard گرفته شده که به افرادی اشاره دارد که با وجود شرایط سخت و مرگبار تسلیم نمیشوند و تا آخرین نفس میجنگند. این عنوان به طور کامل با شخصیت اصلی فیلم با بازی بروس ویلیس هماهنگی داشت. او که در نقش یک پلیس خوب اما تنها در بین تروریستها و خرابکاران میجنگد برغم آسیبهای بسیار شدید و کمبود امکانات و تجهیزات هرگز تسلیم نمیشود و با اینکه بارها در آستانه مرگ قرار میگیرد جانانه و تسلیم ناپذیر به مبارزه ادامه میدهد. کارگردان تلاش میکند او را به عنوان یک قهرمان آسیب ناپذیر اما انسانی به تصویر بکشد که در طول این پنج فیلم بارها از حضور در آسمانخراشی که منفجر میشود تا آویزان شدن از ساختمان با یک طناب آتشین، از نجات از سقوط یک هواپیما تا فرار از کابین در حال انفجار، از مبارزه روی بال هواپیما تا سقوط از یک آبشار، از سقوط با آسانسور از ارتفاع چند طبقه تا فرار از انفجار چرنوبیل و سقوط هلیکوپتری که به آن چسبیده... همگی جان سالم بدر ببرد
بروس ویلیس همین دو سه روز پیش تولد ۷۰ سالگیاش را جشن گرفت در حالیکه دوازده سال پیش و در اوج توانمندی و شهرت بازنشسته شد. او به دلیل بیماری آفازی که نوعی زوال عقل است از بازیگری کنارهگیری کرد و هیچیک از فیلمسازان حاضر نشدند بدون او و با حضور هنرپیشهای دیگر، قسمت بعدی این فیلم را بسازند. قسمت پنجم این فیلم حتی به دلیل یکنواخت شدن موضوع و فقدان ایدهای نو و کلیشهای شدن موضوع فیلم با انتقادات بسیار روبرو شد و از لحاظ مالی شکست خورد. یکی از دیگر عوامل شکست قسمتهای آخر، از دست رفتن علاقه بروس ویلیس برای بازی در این سری فیلم بود. او از نقش تکراری در این فیلم خسته شده بود. بنابراین مشکلات سلامتی او، عدم انگیزه ادامه این نقش و عملکرد ضعیف فیلم پنجم موجب توقف ساخت قسمتهای بعدی شد. بیماری آفازی مشکل در درک یا بیان کلمات، کاهش دایره واژگان، مشکل در برنامهریزی و تصمیمگیری، بیاحساسی، پرخاشگری و بیتوجهی به هنجارهای اجتماعی و سرانجام انزوای اجتماعی را برای او بوجود آورد
این روزهای ابتدایی سال به شکل عجیبی سال ۱۴۰۴ را برای ایران، شبیه ساخت قسمت ششم جان سخت میبینم!
جان سخت ۶ همچون فیلمی است که بازیگران آن مردم ایراناند. مردمی که پس از گذراندن چندین دهه سختی و دشواری، از گذراندن ۸ سال جنگ و صدها هزار شهید و جانباز و ویرانی تا زندگی امروز ۶۰% آنها زیر خط فقر، از چهار دهه تورم دو رقمی و هفت سال پیاپی بالای ۴۰% تا رشد اقتصادی نزدیک به صفر در چهارده سال گذشته، از کاهش ۵۰ درصدی سرانه مصرف غذایی تا انتظار ۱۵۲ ساله برای خرید مسکن، از سیاستهای ناکارآمد که امروز به قطع آب و برق و گاز منجر شده تا شکاف طبقاتی ۳۸ درصدی در جامعه، از ناهمخوانی درآمدها و هزینههای عموم جامعه تا فساد گسترده، از بحرانهای محیط زیست و ۴۰ هزار مرگ در سال بدلیل آلودگی هوا تا تصادفات و ۲۰ هزار فوت در سال، از فرار سالانه ۱۰ میلیارد دلار تا فرار سالانه ۱۸۰ هزار تحصیلکرده به خارج، بی تشابه به هیچ مملکتی روی کره زمین، عینا مانند جانسختی که در پنج قسمت قبلی فیلم همانا در پنج دهه گذشته به رغم آسیبهای جانگداز و بدون امکانات، قهرمانانه جان سالم بدر برده و حالا قرار است قسمت ششم این فیلم را تحت عنوان سالی پرماجرا با حضور هنرپیشهای بنام ترامپ در مقابل خود تجربه کند.
در شرایطی که نه تنها تهیهکننده فیلم توانی برای اداره امور و عوامل فیلم ندارد و نه تنها قسمت پنجم این فیلم چنگی به دل نزده است بلکه بازیکنان کلیدی، خسته و درمانده از قسمتهای قبل، انگیزه خود برای تکرار و ادامه سناریوی قدیمی را از دست دادهاند و حتی سلامت خود برای بازی در قسمت ششم را زیر سئوال میبینند. یک بار دیگر ظواهر بیماری آفازی را با هم مرور کنیم: بروز مشکل در برنامه ریزی و تصمیمگیری، بیاحساسی، پرخاشگری و بیتوجهی به هنجارهای اجتماعی و افزایش انزوای اجتماعی، اینها همه عوامل ناآشنایی برای مردم ایران نیستند!
بهترین توصیه برای سازندگان جان سخت ۶ این است که یا سناریوی کاملا متمایزی برای قسمت ششم بنویسند، یا اساسا نامی جدید به اقتضای سناریوی جدید اختیار کنند یا بازیکنان جدیدی برای نام و سناریوی قدیمی بیابند!
جان سخت ۶ هرگز ساخته نشد.
🕊 مجمع فعالان اقتصادی
📌@Iran_economy_online
🆔 @shahname_yazd
Қайта жіберілді:
خردسرای فردوسی یزد

22.04.202515:01
سخنان دکتر #فرهاد_زند ( باستان شناس) در مورد گور دخمه زرتشتیان یزد و تاثیر رسوم تدفین زرتشت در ادیان بعد از آن..
برج خاموشان
این دخمه در ۱۵ کیلومتری شهر یزد روی یک کوه به نام کوه دخمه قرار گرفته است.
#فریدون_جنیدی در کتاب داستان ایران مینویسد:
«استودان»، جایگاه استخوان خوانده میشود.
استودان را بر فراز تپه ای سنگین میساختند،
تا آنچه از چرک و ریم و خون که از تنِ درگذشتگان میریخت بروی سنگ ریزد،
نه بروی خاک، و بدینسان خاک سپندارمز را آلوده نکند
پیرامون استودان یک دیوار سنگی بلندِ گرد برمیافراشتند، تا بجز پرندگان لاشخور، جانوری دیگر نتواند بدان، اندر شود.
در میانه آن دیوار، یک چاه در سنگ میکندند، تا چون استخوانها را بدرون آن می ریرند، پلیدی از آن به خاک زمین نرسد، و در سه رج که گرد تا گرد آن بگونه پلکان سنگ را میتراشیدند، مردگان را مینهادند.
۱_ رج نخست ویژه مردان
۲_ رج میانین ویژه زنان
۳_ رج کوچکتر که نزدیک به چاه بود، ویژه کودکان.
حدود ۵۴ سال است که قرار دادن اجساد در این دخمهها ممنوع شده است.
🕊 تاریخ معاصر ایران
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
برج خاموشان
این دخمه در ۱۵ کیلومتری شهر یزد روی یک کوه به نام کوه دخمه قرار گرفته است.
#فریدون_جنیدی در کتاب داستان ایران مینویسد:
«استودان»، جایگاه استخوان خوانده میشود.
استودان را بر فراز تپه ای سنگین میساختند،
تا آنچه از چرک و ریم و خون که از تنِ درگذشتگان میریخت بروی سنگ ریزد،
نه بروی خاک، و بدینسان خاک سپندارمز را آلوده نکند
پیرامون استودان یک دیوار سنگی بلندِ گرد برمیافراشتند، تا بجز پرندگان لاشخور، جانوری دیگر نتواند بدان، اندر شود.
در میانه آن دیوار، یک چاه در سنگ میکندند، تا چون استخوانها را بدرون آن می ریرند، پلیدی از آن به خاک زمین نرسد، و در سه رج که گرد تا گرد آن بگونه پلکان سنگ را میتراشیدند، مردگان را مینهادند.
۱_ رج نخست ویژه مردان
۲_ رج میانین ویژه زنان
۳_ رج کوچکتر که نزدیک به چاه بود، ویژه کودکان.
حدود ۵۴ سال است که قرار دادن اجساد در این دخمهها ممنوع شده است.
🕊 تاریخ معاصر ایران
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd


19.04.202520:00
نگاهی به نشست شنبه سی فروردین ۱۴۰۴
انجمن شاهنامه فردوسی یزد
و خردسرای فردوسی یزد
(یادبود شادروان دکتر محمدحسن میرحسینی)
🆔 @shahname_yazd
انجمن شاهنامه فردوسی یزد
و خردسرای فردوسی یزد
(یادبود شادروان دکتر محمدحسن میرحسینی)
🆔 @shahname_yazd


19.04.202511:28
یزد یکی از مورخان و یزدشناسان خود را از دست داد.
خداوند رحمت کند دکتر محمدحسن میرحسینی را که مردی محقق و بسیار فروتن و مهربان بود.
چند سال اخیر توفیق داشتم گفتگوهای زیادی با ایشان داشتم و از آثارشان استفاده میکردم و در نشستهای متعددی از مباحثشان بهره میبردم. از جمله به مدت حدود یکسال به اتفاق جمعی از دوستان و علاقمندان، در سلسه نشستهای ایشان درباره تاریخ یزد حضور مییافتم و برایم بسیار شیرین و آموزنده بود.
دکتر میرحسینی متخصص تاریخ یزد بودند و تز دکترایشان را در گروه تاریخ دانشگاه تهران با عنوان 'بازرگانی یزد در عهد ناصری' نوشتند که حقیقتا کار تحقیقی عمیق و ارزشمندی است و خواندنش برای علاقمندان به تاریخ یزد و ایران، به ویژه علاقمندان به تاریخ اقتصادی، بسیار شیرین خواهد بود.
متاسفانه این اثر به صورت کتاب چاپ نشده است (گویا اتاق بازرگانی یزد در صدد چاپ آن است و امیدوارم به زودی در بازار کتاب عرضه شود.)
در سالهای اخیر ایشان تدوین کل تاریخ یزد را نیز دنبال میکردند و گویا آن را به سرانجام رساندند. امیدوارم این مجموعه نیز به زودی منتشر گردد.
#دکتر_میرحسینی
#یزدشناسی
خداوند رحمت کند دکتر محمدحسن میرحسینی را که مردی محقق و بسیار فروتن و مهربان بود.
چند سال اخیر توفیق داشتم گفتگوهای زیادی با ایشان داشتم و از آثارشان استفاده میکردم و در نشستهای متعددی از مباحثشان بهره میبردم. از جمله به مدت حدود یکسال به اتفاق جمعی از دوستان و علاقمندان، در سلسه نشستهای ایشان درباره تاریخ یزد حضور مییافتم و برایم بسیار شیرین و آموزنده بود.
دکتر میرحسینی متخصص تاریخ یزد بودند و تز دکترایشان را در گروه تاریخ دانشگاه تهران با عنوان 'بازرگانی یزد در عهد ناصری' نوشتند که حقیقتا کار تحقیقی عمیق و ارزشمندی است و خواندنش برای علاقمندان به تاریخ یزد و ایران، به ویژه علاقمندان به تاریخ اقتصادی، بسیار شیرین خواهد بود.
متاسفانه این اثر به صورت کتاب چاپ نشده است (گویا اتاق بازرگانی یزد در صدد چاپ آن است و امیدوارم به زودی در بازار کتاب عرضه شود.)
در سالهای اخیر ایشان تدوین کل تاریخ یزد را نیز دنبال میکردند و گویا آن را به سرانجام رساندند. امیدوارم این مجموعه نیز به زودی منتشر گردد.
#دکتر_میرحسینی
#یزدشناسی
18.04.202505:29
خطاب به مردم عزیز ایران:
📝 دموکراسی هسته بنیادین زندگی ماست
✍️ #مصطفی_مهرآیین
۱. مردم عزیز من، فارغ از اینکه هر یک از ما از نظر سیاسی یا فکری متعلق به چه جریان سیاسی یا اندیشهای هستیم، ما همه "انسانیم" و بعد از آن " ایرانی" هستیم. ما میدونیم که هیچ چیز مقدم بر وجود انسانی و زندگی انسانی ما نیست.همه امور از جمله ماهیت یک نظام سیاسی پس از وجود و زندگی انسانی ما قرار میگیرند.
۲. به زبان اسپینوزا، دموکراسی یه حکومت نیست بلکه هسته بنیادین زندگی انسان است. دموکراسی یعنی اینکه بپذیریم زندگی انسانی ما چه در سطح کنش، چه در سطح نهاد و چه در سطح ساختارهای کلان جامعه همواره انباشته از تنش است و ما در جهانی از تفاوتها زندگی میکنیم. اما این تنش و تفاوت به جای آنکه مایه دوری ما از یکدیگر شود، فقط یک معنا دارد: گشوده بودن ما به روی فعالیت عقلی و نظری، فعالیت عملی و بالاخره تصمیمگیری جمعی. باز به زبان اسپینوزا، دموکراسی یعنی ما انسانها میپذیریم که در این جهان زیبای پر از تفاوت و تنش، "هیچ چیز برای انسان سودمندتر از انسان های دیگر نیست". ما عمیقا نیازمند آنیم که در پیوند با یکدیگر و از طریق تبادل شناخت به پیکار جمعی با " تنهایی، انسداد، و اندوه" برویم. بنابراین، زندگی ما در جهان امروز بیش از هر چیز یک امر " ارتباطی" است.
۳. " باکتری کینهتوزی" بزرگترین عامل بیماری های اخلاقی و اجتماعی در زندگی انسان است. زندگی ما به طور طبیعی میل به روابط گرم انسانی و محقق ساختن یک ساختار دمکراتیک دارد. وجود گروههای متفاوت در جامعه مثل اقلیتهای دینی، قومیتهای متفاوت، دانشجویان، زنان، کارگران، طبقات محروم جامعه، جوانان نسل جدید و... همگی به ما نشان میدهند که جامعه به طور طبیعی پر از تنوع و تفاوت است و ساختار دمکراتیک دارد. این تفاوتها میتوانند زمینه پیوند ما با یکدیگر و درگیر شدن با درد و رنجهای همدیگر باشد و ما را به لحاظ احساسی در پیوند با یکدیگر قرار دهد و عواطف فعالی چون عشق و شادی را در ما ممکن سازد و میتوانند در عین حال زمینهساز کینهتوزی و نفرت و انشقاق و سلطه گروهی بر دیگران شود و زندگی جامعه ما را فاسد سازند. از یاد نباید برد که زندگی انسانی ما به طور طبیعی میل به تولید جمعی ارزش های اخلاقی دارد و استبداد تنها انگلی بر این نظم اخلاقی انسانی است.
۴..ما وظیفه داریم به یکدیگر بپیوندیم و در عین حفظ تفاوت فکری و سیاسی خود و با وجود همه اختلافات به خلق جامعه جدید خود کمک کنیم. همه ما دارای زندگی های روزمره واقعی هستیم: خانواده داریم، دارای برادر و خواهر و همسر و فرزند و دوست و... هستیم. زندگی روزمره و ممکن شدن شیوه انسانی آن مهمترین حقیقت در زندگی ماست و همه مباحث سیاسی تنها تا زمانی ارزش دارند که به شکلگیری و پویایی زندگی روزمره ما کمک کنند و باعث شوند ما بهتر و انسانیتر و شرافتمندانهتر زندگی کنیم.
۵.این مباحث را مطرح ساختم که بگویم ما همه انسانیم و بیش از هر چیز حق خوب زیستن داریم. چه پادشاهی خواه، چه طرفدار جمهوری اسلامی، چه دموکراسی خواه، چه... همه و همه، باید بدانیم که این ایسم ها و گرایشها برای ما هستند نه آنکه ما برای آنها باشیم، اگرچه همواره هر کدام از این ایسمها که به قدرت سیاسی دست مییابند سعی در گسترش خود دارند. بنابراین، برای آنکه باز گرفتار در مصیبت ها و رنج های پیشین موجود در تاریخ و زندگیمان نشویم باید بیاموزیم که فعال بودن تخیل و زبان عقلانی ما و آموختن مهارتهایی چون استدلالورزی و مدارا با دیدگاههای مخالف یا به زبان اسپینوزا یاد گرفتن این نکته که "جملات و واژگان قابل پیگیری و مجازات نیستند"، مهمترین اصول و مهارتهای لازم برای زندگی اجتماعی امروز و آینده ما هستند. بیاموزیم که ما انسانها تنها تکیهگاه خود در این جهانیم و با وجود راه های رستگاری دیگر چون دین و علم، این تنها روایتگری ها و قصهگویی های ساده انسانی ماست که میتواند ما را به هم نزدیک سازد و نجات دهد.
۶. هر یک قصه خود را بگوییم و با استدلال درست به قصه خود ارزش بدهیم، اما بیاموزیم در عین داشتن صدای متفاوت خود، صدای خود را جایگزین صداهای دیگر نکنیم. دموکراسی یعنی ما همه همدیگر را دوست داریم و می کوشیم "باکتری کینه توزی" را از درون خود و از روابط بیناانسانی خود حذف کنیم.
http://t.me/mostafamehraeen
🆔 @shahname_yazd
📝 دموکراسی هسته بنیادین زندگی ماست
✍️ #مصطفی_مهرآیین
۱. مردم عزیز من، فارغ از اینکه هر یک از ما از نظر سیاسی یا فکری متعلق به چه جریان سیاسی یا اندیشهای هستیم، ما همه "انسانیم" و بعد از آن " ایرانی" هستیم. ما میدونیم که هیچ چیز مقدم بر وجود انسانی و زندگی انسانی ما نیست.همه امور از جمله ماهیت یک نظام سیاسی پس از وجود و زندگی انسانی ما قرار میگیرند.
۲. به زبان اسپینوزا، دموکراسی یه حکومت نیست بلکه هسته بنیادین زندگی انسان است. دموکراسی یعنی اینکه بپذیریم زندگی انسانی ما چه در سطح کنش، چه در سطح نهاد و چه در سطح ساختارهای کلان جامعه همواره انباشته از تنش است و ما در جهانی از تفاوتها زندگی میکنیم. اما این تنش و تفاوت به جای آنکه مایه دوری ما از یکدیگر شود، فقط یک معنا دارد: گشوده بودن ما به روی فعالیت عقلی و نظری، فعالیت عملی و بالاخره تصمیمگیری جمعی. باز به زبان اسپینوزا، دموکراسی یعنی ما انسانها میپذیریم که در این جهان زیبای پر از تفاوت و تنش، "هیچ چیز برای انسان سودمندتر از انسان های دیگر نیست". ما عمیقا نیازمند آنیم که در پیوند با یکدیگر و از طریق تبادل شناخت به پیکار جمعی با " تنهایی، انسداد، و اندوه" برویم. بنابراین، زندگی ما در جهان امروز بیش از هر چیز یک امر " ارتباطی" است.
۳. " باکتری کینهتوزی" بزرگترین عامل بیماری های اخلاقی و اجتماعی در زندگی انسان است. زندگی ما به طور طبیعی میل به روابط گرم انسانی و محقق ساختن یک ساختار دمکراتیک دارد. وجود گروههای متفاوت در جامعه مثل اقلیتهای دینی، قومیتهای متفاوت، دانشجویان، زنان، کارگران، طبقات محروم جامعه، جوانان نسل جدید و... همگی به ما نشان میدهند که جامعه به طور طبیعی پر از تنوع و تفاوت است و ساختار دمکراتیک دارد. این تفاوتها میتوانند زمینه پیوند ما با یکدیگر و درگیر شدن با درد و رنجهای همدیگر باشد و ما را به لحاظ احساسی در پیوند با یکدیگر قرار دهد و عواطف فعالی چون عشق و شادی را در ما ممکن سازد و میتوانند در عین حال زمینهساز کینهتوزی و نفرت و انشقاق و سلطه گروهی بر دیگران شود و زندگی جامعه ما را فاسد سازند. از یاد نباید برد که زندگی انسانی ما به طور طبیعی میل به تولید جمعی ارزش های اخلاقی دارد و استبداد تنها انگلی بر این نظم اخلاقی انسانی است.
۴..ما وظیفه داریم به یکدیگر بپیوندیم و در عین حفظ تفاوت فکری و سیاسی خود و با وجود همه اختلافات به خلق جامعه جدید خود کمک کنیم. همه ما دارای زندگی های روزمره واقعی هستیم: خانواده داریم، دارای برادر و خواهر و همسر و فرزند و دوست و... هستیم. زندگی روزمره و ممکن شدن شیوه انسانی آن مهمترین حقیقت در زندگی ماست و همه مباحث سیاسی تنها تا زمانی ارزش دارند که به شکلگیری و پویایی زندگی روزمره ما کمک کنند و باعث شوند ما بهتر و انسانیتر و شرافتمندانهتر زندگی کنیم.
۵.این مباحث را مطرح ساختم که بگویم ما همه انسانیم و بیش از هر چیز حق خوب زیستن داریم. چه پادشاهی خواه، چه طرفدار جمهوری اسلامی، چه دموکراسی خواه، چه... همه و همه، باید بدانیم که این ایسم ها و گرایشها برای ما هستند نه آنکه ما برای آنها باشیم، اگرچه همواره هر کدام از این ایسمها که به قدرت سیاسی دست مییابند سعی در گسترش خود دارند. بنابراین، برای آنکه باز گرفتار در مصیبت ها و رنج های پیشین موجود در تاریخ و زندگیمان نشویم باید بیاموزیم که فعال بودن تخیل و زبان عقلانی ما و آموختن مهارتهایی چون استدلالورزی و مدارا با دیدگاههای مخالف یا به زبان اسپینوزا یاد گرفتن این نکته که "جملات و واژگان قابل پیگیری و مجازات نیستند"، مهمترین اصول و مهارتهای لازم برای زندگی اجتماعی امروز و آینده ما هستند. بیاموزیم که ما انسانها تنها تکیهگاه خود در این جهانیم و با وجود راه های رستگاری دیگر چون دین و علم، این تنها روایتگری ها و قصهگویی های ساده انسانی ماست که میتواند ما را به هم نزدیک سازد و نجات دهد.
۶. هر یک قصه خود را بگوییم و با استدلال درست به قصه خود ارزش بدهیم، اما بیاموزیم در عین داشتن صدای متفاوت خود، صدای خود را جایگزین صداهای دیگر نکنیم. دموکراسی یعنی ما همه همدیگر را دوست داریم و می کوشیم "باکتری کینه توزی" را از درون خود و از روابط بیناانسانی خود حذف کنیم.
http://t.me/mostafamehraeen
🆔 @shahname_yazd
Қайта жіберілді:
خردسرای فردوسی یزد



14.04.202514:39
@shafiei_kadkani
اسمِ اعظمِ الاهی «نان» است.
حکایت:
سایلی پرسید از آن شوریدهحال
گفت «اگر نامِ مِهینِ ذوالجلال،
میشناسی بازگوی ای مردِ نیک»
گفت: «نان است، این بِنَتوان گفت لیک»
مرد گفتش «احمقی و بیقرار
کِی بوَد نامِ مِهین نان، شرم دار!»
گفت «در قحطِ نِشابور، ای عجب
میگذشتم، گرْسِنِه، چل روز و شب
نه شنودم هیچجا بانگِ نماز
نه دری بر هیچ مسجد بود باز
من بدانستم که نان نامِ مهینْست
نقطهٔ جمعیّت و بنیادِ دینْست
عطّار، مصیبتنامه،
به مقدمه، تصحیح و تعلیقات
دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
ابیات ۵۱۹۴–۵۱۸
پینوشت:
نامِ مِهین: اسم اعظم الاهی که عقیده داشتند هرکس بر او وقوف داشته باشد، هر مقصود او برآورده میشود.
بِنَتوان گفت: نمیتوان گفت
نامِ مِهینْست: نام مِهین است.
بیناد دینْست: بنیاد دین است.
قحطِ نِشابور: از اوایل قرن پنجم تا اواسط قرن ششم قحط سالهای متعدد در نیشابور گزارش شده است که معلوم نیست عطار به کدام یک اشارت دارد.
🙏 ۲۵ فروردین - روز بزرگداشت خداوند هفت شهر عشق، #عطار_نیشابوری گرامی باد.
🔸تور مجازی آرامگاه عطار👇
http://www.razavichto.ir/virtual%20tuors.aspx
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
اسمِ اعظمِ الاهی «نان» است.
حکایت:
سایلی پرسید از آن شوریدهحال
گفت «اگر نامِ مِهینِ ذوالجلال،
میشناسی بازگوی ای مردِ نیک»
گفت: «نان است، این بِنَتوان گفت لیک»
مرد گفتش «احمقی و بیقرار
کِی بوَد نامِ مِهین نان، شرم دار!»
گفت «در قحطِ نِشابور، ای عجب
میگذشتم، گرْسِنِه، چل روز و شب
نه شنودم هیچجا بانگِ نماز
نه دری بر هیچ مسجد بود باز
من بدانستم که نان نامِ مهینْست
نقطهٔ جمعیّت و بنیادِ دینْست
عطّار، مصیبتنامه،
به مقدمه، تصحیح و تعلیقات
دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
ابیات ۵۱۹۴–۵۱۸
پینوشت:
نامِ مِهین: اسم اعظم الاهی که عقیده داشتند هرکس بر او وقوف داشته باشد، هر مقصود او برآورده میشود.
بِنَتوان گفت: نمیتوان گفت
نامِ مِهینْست: نام مِهین است.
بیناد دینْست: بنیاد دین است.
قحطِ نِشابور: از اوایل قرن پنجم تا اواسط قرن ششم قحط سالهای متعدد در نیشابور گزارش شده است که معلوم نیست عطار به کدام یک اشارت دارد.
🙏 ۲۵ فروردین - روز بزرگداشت خداوند هفت شهر عشق، #عطار_نیشابوری گرامی باد.
🔸تور مجازی آرامگاه عطار👇
http://www.razavichto.ir/virtual%20tuors.aspx
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
Көрсетілген 1 - 24 арасынан 174
Көбірек мүмкіндіктерді ашу үшін кіріңіз.