Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
خاطرات پس از مرگ avatar

خاطرات پس از مرگ

قصه‌ی واقعی آدمایی که جاودانه شدن.
ناشناس:
https://t.me/HarfChatBot?start=a0e7ad9e8bd5
جواب چالش:
@chaleshml
TGlist рейтингі
0
0
ТүріҚоғамдық
Растау
Расталмаған
Сенімділік
Сенімсіз
Орналасқан жері
ТілБасқа
Канал құрылған күніЛют 16, 2025
TGlist-ке қосылған күні
Квіт 02, 2025

Рекордтар

14.05.202523:59
989Жазылушылар
22.03.202523:59
0Дәйексөз индексі
14.05.202511:43
9601 жазбаның қамтуы
02.04.202523:59
593Жарнамалық жазбаның қамтуы
11.04.202521:37
10.14%ER
02.04.202523:59
132.07%ERR
Жазылушылар
Цитата индексі
1 хабарламаның қаралымы
Жарнамалық хабарлама қаралымы
ER
ERR
БЕР '25БЕР '25КВІТ '25КВІТ '25КВІТ '25КВІТ '25ТРАВ '25ТРАВ '25

خاطرات پس از مرگ танымал жазбалары

Жойылды13.05.202506:18
10.05.202521:45
خدا مردا رو آفرید و برای عذرخواهی مدس میکلسن رو فرستاد.
12.05.202513:45
<strike>این پیام رو فوروارد کنید تا چنلتون رو نقد کنم.✨</strike>
Жойылды13.05.202506:18
10.05.202521:47
28.04.202510:19
-زندگی ار. ال. استاین: مردی که از تاریکی می‌ترسید، ولی دنیای ترس رو خلق کرد!

ار. ال. استاین، نویسنده‌ی معروف کتاب‌های دراسکریم (Goosebumps) و کتاب‌های وحشت‌زده (Fear Street)، یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان ترسناک تاریخ ادبیات نوجوانانه است. اما شاید هیچ‌کس تصور نمی‌کرد که این مرد، از چیزهایی که خودش می‌ترسید، بتونه دنیای ترس و وحشت رو بسازه. بله، ار. ال. استاین از تاریکی می‌ترسید!
کودکی که از ترس فرار نمی‌کرد:

ار. ال. استاین در تاریخ ۲۴ اکتبر ۱۹۴۳ در ایالات متحده متولد شد. از کودکی عاشق کتاب بود، ولی نکته‌ی جالب اینجاست که او هیچ وقت به نویسنده شدن فکر نمی‌کرد. در واقع، او از نوجوانی بیشتر به نوشتن داستان‌های کمدی و شوخی علاقه داشت. اما هیچ‌کس نمی‌دونست که یه روز قرار هست که استاین با کتاب‌های ترسناک‌اش به بزرگ‌ترین نویسنده‌ی ترس در تاریخ ادبیات تبدیل بشه.
نکته جالب‌تر اینه که ار. ال. استاین از بچگی به شدت از تاریکی می‌ترسید! اینطور نبود که فقط از موجودات خیالی یا هیولاها بترسه، بلکه حتی در شب‌های تاریک، وقتی چراغ‌ها خاموش می‌شد، احساس می‌کرد که چیزی توی اتاقش داره حرکت می‌کنه. همین ترس‌ها و احساسات غیرقابل توضیح باعث شد که او با ترس‌های واقعی خودش روبه‌رو بشه.

چطور از ترس‌های خودش استفاده کرد؟

در نوجوانی و اوایل بزرگسالی، استاین بیشتر وقتش رو به نوشتن داستان‌های کمدی می‌گذروند. اما یه روز به پیشنهاد ناشری، تصمیم می‌گیره که کتابی ترسناک بنویسه. اینجا بود که دنیای جدیدی برای او آغاز شد. اولین کتاب ترسناک استاین رو نوشت و به سرعت فهمید که در این دنیای ترسناک خیلی موفق‌تر از آن چیزی که فکر می‌کرد، عمل کرده.
دنیای ترسناک استاین:

اما با انتشار مجموعه کتاب‌های "دراسکریم" (Goosebumps)، استاین به اوج شهرت رسید. این مجموعه که شامل داستان‌هایی با هیولاها، موجودات عجیب و رازهای مرموز بود، خیلی سریع طرفداران زیادی پیدا کرد. جالب اینجاست که استاین از همون ترس‌هایی که خودش از بچگی تجربه کرده بود، استفاده کرد. مثلاً اون از تاریکی می‌ترسید، از هیولاها می‌ترسید، و این ترس‌ها رو توی کتاب‌هاش به شکل‌های مختلف به کار برد. کتاب‌های "دراسکریم" نه تنها در آمریکا، بلکه در بسیاری از کشورهای دیگه هم محبوب شدند و نسل‌های زیادی از نوجوان‌ها رو به دنیای وحشت کشوندن.
28.04.202510:53
R. L. Stine✨
28.04.202510:19
ولی این همه ماجرا نبود!

استاین به همین جا بسنده نکرد. کتاب‌های "Fear Street" (کتاب‌های خیابان وحشت) رو هم نوشت که داستان‌هایی برای نوجوان‌ها با موضوعات ترسناک‌تر و پیچیده‌تر داشت. این کتاب‌ها حتی برای بزرگ‌ترها هم جذابیت داشت و تا امروز میلیون‌ها نسخه از این کتاب‌ها فروخته شده. استاین ثابت کرد که از هر چیزی می‌تونه یک دنیای ترسناک بسازه، حتی از ترس‌هایی که خودش تجربه کرده.
آیا استاین فقط از ترس‌ها استفاده می‌کرد؟

واقعیت اینه که استاین بیشتر از همه، از قدرت تخیل خودش بهره برد. به جای اینکه از ترس‌های خود فرار کنه، اون‌ها رو به ابزارهای خلاقانه تبدیل کرد. استاین به شدت به روان‌شناسی شخصیت‌ها توجه می‌کرد و می‌دونست که چطور می‌تونه ترس‌های درونی افراد رو به داستان‌های جذاب و مهیج تبدیل کنه. به همین دلیل بود که کتاب‌هایش نه تنها ترسناک بودن، بلکه در عین حال مفاهیم عمیقی از شجاعت، دوستی و اعتماد به نفس رو هم منتقل می‌کرد.

چطور از ترس‌هاش داستان ساخت؟

یکی از جالب‌ترین چیزهایی که استاین همیشه به اون اشاره می‌کنه اینه که نوشتن داستان‌های ترسناک اصلاً برایش آسون نبوده. در واقع، خیلی وقت‌ها خودش از اینکه هیولاها و موجودات ترسناک رو توی ذهنش تصور می‌کرد، وحشت می‌کرد! ولی همون ترس‌ها باعث شد که داستان‌هایش خیلی جذاب‌تر و هیجان‌انگیزتر بشن. مثلاً استاین توی مصاحبه‌ای گفته که وقتی شروع به نوشتن داستان‌های Goosebumps کرد، خودشم می‌ترسید که شاید یه روز شب‌ها توی اتاقش موجودات عجیب رو ببینه! اما این ترس‌ها باعث می‌شد که داستان‌هایش از اون چیزی که فکرش رو می‌کرد، قوی‌تر بشن.

یک نویسنده‌ی میلیونی!

تا امروز، ار. ال. استاین بیش از ۲۰۰ جلد کتاب نوشته و میلیون‌ها نسخه از کتاب‌هایش در سراسر جهان فروش رفته. کتاب‌هایش به زبان‌های مختلف ترجمه شدن و حتی فیلم‌هایی از روی بعضی از آثارش ساخته شده. استاین نه تنها در زمینه ادبیات، بلکه در دنیای رسانه هم تاثیر زیادی گذاشته و همیشه در مصاحبه‌ها و صحبت‌هاش تأکید می‌کنه که
"ترس، چیزی نیست که ازش فرار کنی، بلکه باید باهاش زندگی کنی و ازش استفاده کنی."
Жойылды13.05.202506:18
10.05.202521:50
Жойылды11.05.202500:40
09.05.202508:39
@LogiclessTragedy
این‌جا یه صفحه نیست؛ یه سکوت انتخاب‌شده‌ست. یه سکوتی که بوی چای داره،  بوی کاغذ کهنه، بوی پیانو. یه فضا که انگار زمان توش تند نمی‌گذره، فقط از کنارت رد می‌شه و اگه حواست نباشه، از دستش می‌دی.
توی اینجا همه‌چیز نرم و بی‌صداست، مثل نوری که از پنجره می‌تابه روی میز صبحانه، یا لمسی که روی گربه کشیده می‌شه بدون اینکه منتظر واکنش باشی. نوشته‌ها کوتاهن، ولی مثل تیغ بُرنده. انگار نه برای نوشتن، که برای بریدن سکوت ساخته شدن.
همه‌چی این‌جا یه جور طمأنینه‌ی اندوهگینه. مثل داستان‌های «کازوئو ایشی‌گورو»؛ نه پر از حادثه، نه پر از اشک، فقط پر از چیزی که نمی‌شه اسمشو گذاشت «غم» ولی از غم هم سنگین‌تره.
صاحب این فضا آدمیه که به جای اینکه زخم‌هاشو فریاد بزنه، نوازششون می‌کنه. با یه لیوانِ ستاره‌دار، با یه جمله‌ی کوتاه، با یه قطعه‌ی آلدووس هاردینگ، با نوازش گربه وسط اتود باخ.
و تو وقتی این‌جا رو ورق می‌زنی، انگار توی دفترچه‌ی کسی رو نگاه می‌کنی که بلد نیست بلند حرف بزنه، ولی وقتی چیزی می‌نویسه، نمی‌تونی فراموشش کنی.
این‌جا یه جور زمزمه‌ست برای آدمایی که از هیاهو خسته‌ان؛ یه آرامشِ ساخته‌شده از چیزای خیلی کوچیک ولی خیلی واقعی. مثل همون لحظه‌ای که می‌فهمی: موسیقی فقط صدا نیست، یه پناهه.
Көбірек мүмкіндіктерді ашу үшін кіріңіз.