Қайта жіберілді:
زیر سقف آسمان

12.04.202501:05
🔸نقد🔸
♦️نظری بر آسیمیلاسیون دینی در عصرِ بندگی سیاسی ایرانیان؛ خوانشی بینامتنی از کتاب "خدا و خیابان: نسبت امر متعال و نظم اجتماعی-سیاسی"/۳
✍یوسف شیخی
۲۲ فروردین ۱۴۰۴
▫️۳ از ۳
https://t.me/sheykhiyusef/1211
🔸بیان مبادی نظری و افشای آبشخورهای فکری
یکی از ویژگیهای مثبت محدثی در کتاب "خدا و خیابان"، بیان مبانی نظری و افشای منابع فکری اش است. او به وضوح در مقدمهی فصل اول کتاب اعلام میکند که ایدهی سه طرح قدسی، سکولار، و کثرت گرا را در صورتبندی انواع نظم اجتماعی-سیاسی را از چارلز دیویس گرفته است و در جاهای مختلف به آرای جامعهشناسان دیگری که به نوسازی دینی توجه کرده اند از جمله پیتر برگر، هرویولژه با ذکر منبع ارجاع میدهد. مع الاسف برخی نویسندگان و پژوهشگران نامدار معاصر گمان میکنند بیان مبادی نظری و افشای آبشخورهای فکری شان نوعی نقص محسوب میشود و به پنهان کاری و گاه انتحال گرفتار میشوند، حال آنکه عدم افشای این مبادی، غیر از خطر درغلطیدن به ورطه انتحال، حاصل پژوهش آنها را غیرمستند و درنتیجه غیرقابل نقد میکند و به سطحی ایدئولوژیک و اعتقادی اندیشانه فرو میکاهد. درواقع نقدی علمی محسوب میشود که خود قابل نقد باشد. پژوهشی که در ورای نقد بایستد، شاید ارزش زیبایی شناسانه، ادبی و ایدئولوژیک داشته باشد، اما از منظر علمی چنته اش خالی است. یکی از ضعفهای عمدهی فرهنگی ما این است که به قول رضا داوری "شاعران متفکران قوم شدند" و ساحت اندیشهورزی به رتوریک فروکاسته شد.
🔸وجوه خلاقانه و انضمامی "خدا و خیابان"
"خدا و خیابان" وجوهی انضمامی دارد که آن را برای مخاطب عام نیز قابل استفاده مینماید. این کتاب در عين اتخاذ رویکردی علمی و مسئله مند، صرفا پژوهشی دانشگاهی و خشک و بی ذوق و پوزیتیویستی نیست و از قلمی روان، عنوانی جذاب و طرح جلدی خلاقانه و پیشگفتاری خودافشاگرانه نصیب میبرد. نویسنده با بیان تجربهی زیسته و خاطرهای از دوران کودکی، انگیزههای درونی و شخصی اش را برای مخاطب آشکار میسازد و او را با خود همراه ساخته و به مطالعهی کتاب ترغیب مینماید.
فصل چهارم (آخر) کتاب با آسیبشناسی امر به معروف و نهی از منکر در ایران پس از انقلاب و نقد دولتی ساختن دین، جذاب ترین و انضمامی ترین فصل کتاب است که مخاطب امروزی حتی با گذشت قریب به شش سال از انتشار این اثر، به دلیل مواجههی روزمره با مسائلی چون قانون حجاب و عفاف و گشت ارشاد و... میتواند با این اثر همذات پنداری کند. صراحت و شجاعت محدثی در نقد بی پردهی حکمروایی چهل ساله جمهوری اسلامی، قابل ستایش و کم نظیر است.
محدثی با ارجاع به اظهارات مقامات مسئول و ارزیابی منفی آنها که در بخش پینوشتها کتاب آمده است، نسبت به وضعیت امر به معروف و نهی از منکر، از طرفی کوشیده است نشان دهد که تحقیق او مبتنی بر پیمایش های علمی بوده و احتمال جانبدارانه و سوگیرانه بودن یا مصادره به مطلوب بودن آن را رد کود و از طرفی آسیبهای ویرانگر سیستم دولت دینی و دین دولتی حاصل از آن را از زبان کارگزاران دینی و سیاسی برملا سازد.
محدثی ضمن برشمردن سه گرایش مختلف بازسازی گرا (دولت موقت)، ترمیم گرا (دولت اصلاحات) و محافظت گرا (رویکرد سایر دولتها) به دین در میان نیروهای انقلابی حاکم، محافظت گرایان دینی را بینش مسلط دربارهی امر به معروف و نهی از منکر و دارای بیشترین نقش در سرنوشت دین و جامعهی پساانقلاب اسلامی ایران دانسته است.
🔸نگاهی به آيندهی دین در جامعهی ایران
محدثی ضمن به چالش کشیدن سياست آسیمیلاسیون دینی و یکپارچه سازی جامعهی ایران از سوی محافظت گرایان دینی حاکم در عصر پساانقلاب و هشدار نسبت به نادیده گرفتن تکثر اجتماعی و چندگانگی نظامهای ارزشی و توجه دادن به جامعهی مدرن به مثابه جامعهای بخشی شده، از لزوم اسطوره زدایی از نظم اجتماعی-سیاسی و پذیرش نسبی موزائیکی بودن جامعهی ایرانی از سوی اغلب فعالان اجتماعی و سیاسی و نیروهای روشنفکری میگوید.
نویسنده به طور ضمنی -بی آنکه نامی برده باشد- تصور روشنفکرانی همچون آرامش دوستدار و سیدجواد طباطبایی از تاریخ کنشگری ایرانیان به مثابه حکایت درجا زدن و عدم تحول چشمگیر و قابل اعتنا را نادرست قلمداد میکند و عرصهی سیاسی در ایران معاصر را عرصهی به چالش کشیدن دائمی میراثی انباشته از فرهنگ سیاسی اسطورهای تصویر میکند که به صورتهای مختلف منجر به تقدس بخشی به حاکمان ایرانی و بندگی ایرانیان نسبت به حاکمانشان وا میداشته است.
محدثی در سطور پایانی کتاب "خدا و خیابان" به آيندهی ایران با خوشبینی مینگرد و عصر بندگی سیاسی ایرانیان را رو به پایان میپندارد و تحقق کامل چنین پایانی را همچنان نیازمند مجاهدتهای انسانهایی شریف و آزاده میبیند.
#خدا_و_خیابان
#نقد_و_تحلیل
#آسیمیلاسیون_دینی
#آرامش_دوستدار
#سید_جواد_طباطبایی
#حسن_محدثی_گیلوایی
#یوسف_شیخی
@NewHasanMohaddesi
♦️نظری بر آسیمیلاسیون دینی در عصرِ بندگی سیاسی ایرانیان؛ خوانشی بینامتنی از کتاب "خدا و خیابان: نسبت امر متعال و نظم اجتماعی-سیاسی"/۳
✍یوسف شیخی
۲۲ فروردین ۱۴۰۴
▫️۳ از ۳
https://t.me/sheykhiyusef/1211
🔸بیان مبادی نظری و افشای آبشخورهای فکری
یکی از ویژگیهای مثبت محدثی در کتاب "خدا و خیابان"، بیان مبانی نظری و افشای منابع فکری اش است. او به وضوح در مقدمهی فصل اول کتاب اعلام میکند که ایدهی سه طرح قدسی، سکولار، و کثرت گرا را در صورتبندی انواع نظم اجتماعی-سیاسی را از چارلز دیویس گرفته است و در جاهای مختلف به آرای جامعهشناسان دیگری که به نوسازی دینی توجه کرده اند از جمله پیتر برگر، هرویولژه با ذکر منبع ارجاع میدهد. مع الاسف برخی نویسندگان و پژوهشگران نامدار معاصر گمان میکنند بیان مبادی نظری و افشای آبشخورهای فکری شان نوعی نقص محسوب میشود و به پنهان کاری و گاه انتحال گرفتار میشوند، حال آنکه عدم افشای این مبادی، غیر از خطر درغلطیدن به ورطه انتحال، حاصل پژوهش آنها را غیرمستند و درنتیجه غیرقابل نقد میکند و به سطحی ایدئولوژیک و اعتقادی اندیشانه فرو میکاهد. درواقع نقدی علمی محسوب میشود که خود قابل نقد باشد. پژوهشی که در ورای نقد بایستد، شاید ارزش زیبایی شناسانه، ادبی و ایدئولوژیک داشته باشد، اما از منظر علمی چنته اش خالی است. یکی از ضعفهای عمدهی فرهنگی ما این است که به قول رضا داوری "شاعران متفکران قوم شدند" و ساحت اندیشهورزی به رتوریک فروکاسته شد.
🔸وجوه خلاقانه و انضمامی "خدا و خیابان"
"خدا و خیابان" وجوهی انضمامی دارد که آن را برای مخاطب عام نیز قابل استفاده مینماید. این کتاب در عين اتخاذ رویکردی علمی و مسئله مند، صرفا پژوهشی دانشگاهی و خشک و بی ذوق و پوزیتیویستی نیست و از قلمی روان، عنوانی جذاب و طرح جلدی خلاقانه و پیشگفتاری خودافشاگرانه نصیب میبرد. نویسنده با بیان تجربهی زیسته و خاطرهای از دوران کودکی، انگیزههای درونی و شخصی اش را برای مخاطب آشکار میسازد و او را با خود همراه ساخته و به مطالعهی کتاب ترغیب مینماید.
فصل چهارم (آخر) کتاب با آسیبشناسی امر به معروف و نهی از منکر در ایران پس از انقلاب و نقد دولتی ساختن دین، جذاب ترین و انضمامی ترین فصل کتاب است که مخاطب امروزی حتی با گذشت قریب به شش سال از انتشار این اثر، به دلیل مواجههی روزمره با مسائلی چون قانون حجاب و عفاف و گشت ارشاد و... میتواند با این اثر همذات پنداری کند. صراحت و شجاعت محدثی در نقد بی پردهی حکمروایی چهل ساله جمهوری اسلامی، قابل ستایش و کم نظیر است.
محدثی با ارجاع به اظهارات مقامات مسئول و ارزیابی منفی آنها که در بخش پینوشتها کتاب آمده است، نسبت به وضعیت امر به معروف و نهی از منکر، از طرفی کوشیده است نشان دهد که تحقیق او مبتنی بر پیمایش های علمی بوده و احتمال جانبدارانه و سوگیرانه بودن یا مصادره به مطلوب بودن آن را رد کود و از طرفی آسیبهای ویرانگر سیستم دولت دینی و دین دولتی حاصل از آن را از زبان کارگزاران دینی و سیاسی برملا سازد.
محدثی ضمن برشمردن سه گرایش مختلف بازسازی گرا (دولت موقت)، ترمیم گرا (دولت اصلاحات) و محافظت گرا (رویکرد سایر دولتها) به دین در میان نیروهای انقلابی حاکم، محافظت گرایان دینی را بینش مسلط دربارهی امر به معروف و نهی از منکر و دارای بیشترین نقش در سرنوشت دین و جامعهی پساانقلاب اسلامی ایران دانسته است.
🔸نگاهی به آيندهی دین در جامعهی ایران
محدثی ضمن به چالش کشیدن سياست آسیمیلاسیون دینی و یکپارچه سازی جامعهی ایران از سوی محافظت گرایان دینی حاکم در عصر پساانقلاب و هشدار نسبت به نادیده گرفتن تکثر اجتماعی و چندگانگی نظامهای ارزشی و توجه دادن به جامعهی مدرن به مثابه جامعهای بخشی شده، از لزوم اسطوره زدایی از نظم اجتماعی-سیاسی و پذیرش نسبی موزائیکی بودن جامعهی ایرانی از سوی اغلب فعالان اجتماعی و سیاسی و نیروهای روشنفکری میگوید.
نویسنده به طور ضمنی -بی آنکه نامی برده باشد- تصور روشنفکرانی همچون آرامش دوستدار و سیدجواد طباطبایی از تاریخ کنشگری ایرانیان به مثابه حکایت درجا زدن و عدم تحول چشمگیر و قابل اعتنا را نادرست قلمداد میکند و عرصهی سیاسی در ایران معاصر را عرصهی به چالش کشیدن دائمی میراثی انباشته از فرهنگ سیاسی اسطورهای تصویر میکند که به صورتهای مختلف منجر به تقدس بخشی به حاکمان ایرانی و بندگی ایرانیان نسبت به حاکمانشان وا میداشته است.
محدثی در سطور پایانی کتاب "خدا و خیابان" به آيندهی ایران با خوشبینی مینگرد و عصر بندگی سیاسی ایرانیان را رو به پایان میپندارد و تحقق کامل چنین پایانی را همچنان نیازمند مجاهدتهای انسانهایی شریف و آزاده میبیند.
#خدا_و_خیابان
#نقد_و_تحلیل
#آسیمیلاسیون_دینی
#آرامش_دوستدار
#سید_جواد_طباطبایی
#حسن_محدثی_گیلوایی
#یوسف_شیخی
@NewHasanMohaddesi
Қайта жіберілді:
رضا یعقوبی

28.03.202514:12
"ملت مدرن" یعنی ملتی که پیوند شهروندان در آن نه بر اساس قومیت و نژاد و مذهب بلکه بر اساس قرارداد اجتماعی است و روابطشان هم روابط سیاسی است نه قبیلهای یا دینی. ملت مدرن نه یک نژاد است نه یک امت. بلکه متشکل از شهروندان متکثر و حقوق انسانی و فردیشان است. مدرنیتهی سیاسی بدون مفهوم مدرن از ملت ناممکن است.
برای مطالعهی بیشتر دربارهی مدرنیتهی سیاسی و مفاهیم ضروری برای سیاست مدرن به کتاب "مدرنیتهی سیاسی" نوشته موریس باربیه، نشر آگه مراجعه کنید.
@rezayaghoubipublic
برای مطالعهی بیشتر دربارهی مدرنیتهی سیاسی و مفاهیم ضروری برای سیاست مدرن به کتاب "مدرنیتهی سیاسی" نوشته موریس باربیه، نشر آگه مراجعه کنید.
@rezayaghoubipublic
Қайта жіберілді:
DinOnline دینآنلاین



21.03.202522:52
🔘سلسله گفتوگوهای "قدرِ وحی"
ویژه ماه رمضان با حضور اساتید و محققان ارجمند
پاسخ به یک پرسش:
انسان امروزی چه مواجههای با قرآن میتواند داشته باشد که با آن انس پیدا کند؟
⭕️ سالک مدرن متن مقدس و تخاطب
👤سروش دباغ
👤 میزبان: نورا نوریصفت
📆 شنبه ۲ فروردین ۱۴۰۴
⏰ ساعت۲۱
به صورت لایو از صفحه اینستاگرام دین آنلاین به نشانی زیر:
https://www.instagram.com/dinonline
🆔 @dinonline
ویژه ماه رمضان با حضور اساتید و محققان ارجمند
پاسخ به یک پرسش:
انسان امروزی چه مواجههای با قرآن میتواند داشته باشد که با آن انس پیدا کند؟
⭕️ سالک مدرن متن مقدس و تخاطب
👤سروش دباغ
👤 میزبان: نورا نوریصفت
📆 شنبه ۲ فروردین ۱۴۰۴
⏰ ساعت۲۱
به صورت لایو از صفحه اینستاگرام دین آنلاین به نشانی زیر:
https://www.instagram.com/dinonline
🆔 @dinonline


21.03.202514:11
♦️علیِ معاصر ما؛ نگاهی به نمایشنامهی مجلس ضربت زدن
✍یوسف شیخی
۱ فروردین ۱۴۰۴
#معرفی_کتاب
#مجلس_ضرب_زدن
#علی_معاصر_ما
#بهرام_بیضایی
#یوسف_شیخی
@sheykhi_yusef63
✍یوسف شیخی
۱ فروردین ۱۴۰۴
#معرفی_کتاب
#مجلس_ضرب_زدن
#علی_معاصر_ما
#بهرام_بیضایی
#یوسف_شیخی
@sheykhi_yusef63
21.03.202502:48
♦️زمزمههای خلوت استاد شجریان با شعری از فریدون مشیری
ریشه در اعماق اقیانوس دارد شاید
این گیسو پریشانکرده بیدِ وحشیِ باران
یا نه! دریاییست گویی، واژگونه بر فراز شهر
شهر سوگواران
هر زمانی که فرو میبارد از حد بیش
ریشه در من میدواند پرسشی پیگیر با تشویش
رنگ این شبهای وحشت را
تواند شُست آیا از دل یاران؟
چشمها و چشمهها خشکند
روشنیها محو در تاریکیِ دلتنگ
هم چنان که نامها در ننگ
هر چه پیرامون ما غرق تباهی شد
آهْ باران! ای امید جان بیداران
بر پلیدیها که ما عمریست در گرداب آن غرقیم
آیا چیره خواهی شد؟
#آه_باران
#زمزمههای_خلوت
#شجریان
#مشیری
@sheykhi_yusef63
ریشه در اعماق اقیانوس دارد شاید
این گیسو پریشانکرده بیدِ وحشیِ باران
یا نه! دریاییست گویی، واژگونه بر فراز شهر
شهر سوگواران
هر زمانی که فرو میبارد از حد بیش
ریشه در من میدواند پرسشی پیگیر با تشویش
رنگ این شبهای وحشت را
تواند شُست آیا از دل یاران؟
چشمها و چشمهها خشکند
روشنیها محو در تاریکیِ دلتنگ
هم چنان که نامها در ننگ
هر چه پیرامون ما غرق تباهی شد
آهْ باران! ای امید جان بیداران
بر پلیدیها که ما عمریست در گرداب آن غرقیم
آیا چیره خواهی شد؟
#آه_باران
#زمزمههای_خلوت
#شجریان
#مشیری
@sheykhi_yusef63
07.04.202520:24
♦️یادی از رضا بابایی؛ معلّمِ ویراستاری اندیشه
✍یوسف شیخی
۱۸ فروردین ۱۴۰۴
به ماهِ فروردین و آغازِ بهار که میرسیم بی اختیار یاد استاد رضا بابایی (نویسنده، دینپژوه، مولویشناس، منتقد ادبی و نواندیش دینی) میافتم که در ۱۸ فروردین ۱۳۹۹ پس از ماهها تحمل رنج بیماری، رخ در نقاب خاک کشید. او ویراستار اندیشه بود و معلّمی کاهنده. با توجه به فربه شدن دین در گسترهی تاریخ، نیاز ما به این معلمان کاهنده بیش از معلمان افزاینده است و خود استاد نیز در یادداشتی به این موضوع پرداخته اند، اما من در دورهای که خدمت استاد رسیدم، ضرورت معلمان کاهنده را درک نمیکردم و دل در گرو معلمان افزاینده داشتم. استادی را دوست داشتم که در کلاسش احساس بیسوادی به من دست میداد و از کشف نادانسته ها سیاه مست میشدم. به خاطر این روحیهی دانشجویی کلاس "ادبیات تطبیقی" استاد بابایی در آن ایام برای من جذابیتی نداشت و چیزی چندانی بر من نیافزود، طوری که بعدها همین درس را دوباره با دکتر احمد عزتی پرور (نویسنده، شاعر، منتقد ادبی، مترجم و پژوهشگر حوزهی ادبيات و فلسفه) گذراندیم و بعدها درسگفتار دکتر عزتی پرور به صورت کتابی با عنوان "ادبیات تطبیقی در ایران" از سوی مرکز پژوهشهای اسلامی صداوسیما منتشر شد. در کلاس استاد عزتی پرور بود که تازه فهمیدیم ادبیات تطبیقی یعنی چه و چقدر میشود آموخت و کیفور از مواجهه با نادانسته ها از ویراستاری اندیشه غافل شدیم، اما سالها گذشت و بعدها که اندکی تجربه کسب کردیم و به قول خیام "معلوم شد که هیچ معلوم نشد" و با اقبالی که قلم استاد بابایی و کانال تلگرامی "یادداشتها" نزد مخاطبان یافت، هم در ساحت عمل با سبک موجز نویسی استاد و هم در ساحت نظر با هرس کردن شاخ و برگ های افزوده شده به اندیشهی دینی و پیراستن پیرایه بر پیرایه های جهل تقدیس شده، اندک اندک رازِ برتری و تقدیم معلّمان کاهنده بر معلمان افزاینده بر ما روشن گشت.
قدرِ معلّمان کاهنده را بدانیم و یادشان را گرامی داریم.
روح استاد رضا بابایی شاد و یادش گرامی باد.
برخی از آثار مرحوم رضا بابایی عبارتاند از:
دیانت و عقلانیت
چنین گفت مهتاب
بهتر بنویسیم
پیوند جان و جانان
این پنج تن
حکایت خوبان
یادداشتها و گفتارهای خارج از نوبت
ویرایش کتاب "بازنگاشت (نقض) عبدالجلیل رازی قزوینی"
#یاد_استاد
#معلمان_کاهنده
#معلمان_افزاینده
#رضا_بابایی
#احمد_عزتی_پرور
#یوسف_شیخی
@sheykhi_yusef63
✍یوسف شیخی
۱۸ فروردین ۱۴۰۴
به ماهِ فروردین و آغازِ بهار که میرسیم بی اختیار یاد استاد رضا بابایی (نویسنده، دینپژوه، مولویشناس، منتقد ادبی و نواندیش دینی) میافتم که در ۱۸ فروردین ۱۳۹۹ پس از ماهها تحمل رنج بیماری، رخ در نقاب خاک کشید. او ویراستار اندیشه بود و معلّمی کاهنده. با توجه به فربه شدن دین در گسترهی تاریخ، نیاز ما به این معلمان کاهنده بیش از معلمان افزاینده است و خود استاد نیز در یادداشتی به این موضوع پرداخته اند، اما من در دورهای که خدمت استاد رسیدم، ضرورت معلمان کاهنده را درک نمیکردم و دل در گرو معلمان افزاینده داشتم. استادی را دوست داشتم که در کلاسش احساس بیسوادی به من دست میداد و از کشف نادانسته ها سیاه مست میشدم. به خاطر این روحیهی دانشجویی کلاس "ادبیات تطبیقی" استاد بابایی در آن ایام برای من جذابیتی نداشت و چیزی چندانی بر من نیافزود، طوری که بعدها همین درس را دوباره با دکتر احمد عزتی پرور (نویسنده، شاعر، منتقد ادبی، مترجم و پژوهشگر حوزهی ادبيات و فلسفه) گذراندیم و بعدها درسگفتار دکتر عزتی پرور به صورت کتابی با عنوان "ادبیات تطبیقی در ایران" از سوی مرکز پژوهشهای اسلامی صداوسیما منتشر شد. در کلاس استاد عزتی پرور بود که تازه فهمیدیم ادبیات تطبیقی یعنی چه و چقدر میشود آموخت و کیفور از مواجهه با نادانسته ها از ویراستاری اندیشه غافل شدیم، اما سالها گذشت و بعدها که اندکی تجربه کسب کردیم و به قول خیام "معلوم شد که هیچ معلوم نشد" و با اقبالی که قلم استاد بابایی و کانال تلگرامی "یادداشتها" نزد مخاطبان یافت، هم در ساحت عمل با سبک موجز نویسی استاد و هم در ساحت نظر با هرس کردن شاخ و برگ های افزوده شده به اندیشهی دینی و پیراستن پیرایه بر پیرایه های جهل تقدیس شده، اندک اندک رازِ برتری و تقدیم معلّمان کاهنده بر معلمان افزاینده بر ما روشن گشت.
قدرِ معلّمان کاهنده را بدانیم و یادشان را گرامی داریم.
روح استاد رضا بابایی شاد و یادش گرامی باد.
برخی از آثار مرحوم رضا بابایی عبارتاند از:
دیانت و عقلانیت
چنین گفت مهتاب
بهتر بنویسیم
پیوند جان و جانان
این پنج تن
حکایت خوبان
یادداشتها و گفتارهای خارج از نوبت
ویرایش کتاب "بازنگاشت (نقض) عبدالجلیل رازی قزوینی"
#یاد_استاد
#معلمان_کاهنده
#معلمان_افزاینده
#رضا_بابایی
#احمد_عزتی_پرور
#یوسف_شیخی
@sheykhi_yusef63


27.03.202515:29
« آنها سه تناند که میمیرند. یکی برای ظلمش، یکی برای مکرش و یکی برای عدالتش. ولی نه، حالا پس از قرنها میدانیم واقعا چه شد. در عمل، ظالم و مکار جان به در بردند و تنها سومی بود که فرقش شکافت»
[از متن نمایشنامه]
اجراخوانیِ «مجلس ضربت زدن»
اثر بهرام بیضایی
کارگردان: محمدرضا لبیب
بازیگران:
علیرضا رواندل، نازنین تفضلی، مجید حافظ، سعید باصری، دنیا رحیمیان، وحید غلامی، محمدرضا لبیب.
▫️شنبه ۹ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۲۰
▫️سهراه ادبیات، مجتمع دکتر شریعتی، تالار فردوسی
[این اجرا فقط یک شب و رایگان است ]
@sheykhi_yusef63
[از متن نمایشنامه]
اجراخوانیِ «مجلس ضربت زدن»
اثر بهرام بیضایی
کارگردان: محمدرضا لبیب
بازیگران:
علیرضا رواندل، نازنین تفضلی، مجید حافظ، سعید باصری، دنیا رحیمیان، وحید غلامی، محمدرضا لبیب.
▫️شنبه ۹ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۲۰
▫️سهراه ادبیات، مجتمع دکتر شریعتی، تالار فردوسی
[این اجرا فقط یک شب و رایگان است ]
@sheykhi_yusef63
21.03.202521:45
25- فلسفه شب قدر
سخنرانی استاد علی اکبر خانجانی
-
سخنرانی استاد علی اکبر خانجانی
-


21.03.202512:48
🔸یکی از تلخ ترین حقایق کتاب:
"در دموکراسیهای مدرن میتوان چیزی را در ملاء عام اعلام کرد که زیست سیاستمداران نازی جرأت گفتنش را نداشتند" (ص۱۸۹).
🔹این کتاب یکی از مهمترين و دشوارترین کتابهایی بود که در سال ۱۴۰۳ مطالعه کردم. دربارهی هوموساکر؛ پروژهی فکری جورجو آگامبن، به زودی خواهم نوشت.
#فلسفه
#هوموساکر
#جورجو_آگامبن
#یوسف_شیخی
@sheykhi_yusef63
"در دموکراسیهای مدرن میتوان چیزی را در ملاء عام اعلام کرد که زیست سیاستمداران نازی جرأت گفتنش را نداشتند" (ص۱۸۹).
🔹این کتاب یکی از مهمترين و دشوارترین کتابهایی بود که در سال ۱۴۰۳ مطالعه کردم. دربارهی هوموساکر؛ پروژهی فکری جورجو آگامبن، به زودی خواهم نوشت.
#فلسفه
#هوموساکر
#جورجو_آگامبن
#یوسف_شیخی
@sheykhi_yusef63
20.03.202516:17
♦️دیالکتیکِ شبِ قدر در افقِ معاصریت
✍یوسف شیخی
۳۰ اسفند ۱۴۰۳
اگر از نگاه رایجِ کرونولوژیک و تقویمی و آفاقی به شبِ قدر بگذریم و سعی کنیم کمی عمیق تر بدان بیاندیشیم و وجوه انفسی و وجودی آن را بکاویم، درخواهیم یافت که در بیان ارباب حکمت و معرفت درکِ لیلة القدر در گرو فهم یوم القیامة است. به عبارت دیگر بدون خردِ دیالکتیکی، راهی به درکِ لیلة القدر نخواهیم یافت و مصداق "و ما ادراک..." خواهیم بود. "الف شهر" یا هزار ماه مساوی با عمر متوسط آدمی است. اینکه قرآن، لیلة القدر را بهتر از عمر آدمی برشمرده است، احتمالا اشارتی است به اندازه و ارزش وجودی آدمی که در اختیار او خلاصه میشود. به نظر میرسد کسانی میتوانند به مرز قیامت اندیشی نزدیک شوند و اهل یوم القیامة گردند که پیشتر لیلة القدری شده باشند؛ یعنی آدمی به میزانی که قدرِ وجود خویش را بشناسد و از فلسفهی جبر و دیترمینیسم علمی رها شود، توفیق مییابد که قیامت وجودی اش برپا گردد و برجای اصلی خویش بایستد. قیامت وجودی که ارباب حکمت و معرفت میگویند، به تعبیر یاسپرس نوعی ترنسدانس یا تجربهی تعالی است و امری به کلی متفاوت از قیامت کبری و انگاره های آخرالزمانی در بابِ پایان هستی است.
در عصر پسانیهیلیسم، انسان معناباخته بیش از هر زمانی نیازمند لیلة القدری شدن است تا در این سیطرهی نیست انگاری راهی به رهایی یابد و هستی فی نفسه را که سوبژه مدرنِ کانتی به دلیل درون ماندگاری از درک آن اظهار عجز کرده و از منظر معرفتشناختی غایتش را در خویش تعریف کرده است، در لامکانی بیرون از ذهنِ خویش بازجوید. فائق آمدن بر خویش در گرو فائق آمدن بر زمان یا آن چیزی است که هایدگر از آن تعبیر به دازاین میکند. دازاین نوعی قرار گرفتن در افقِ لیلة القدری است که از طریق اگزیستانس (بودن در آنجا) حاصل میشود.
میتوان نتیجه گرفت هرچند بر اساس مدعای متافیزیکِ سنتی و آنچه در مآثر دینی آمده است، در برخی زمانها زمینهی بهتری برای تفکر الساعه (تفکر قیامت اندیشانه) و نیایش و ارتباط معنوی وجود دارد، اما نظامِ دانایی تئولوژیکِ متافیزیک سنتی با اخباری گری و تبدیل حقیقت به گزارهی صادق و صرفا خبر دادن از حقیقت، مرگِ حقیقت را رقم زده است و به همین سبب است که هایدگر با پیش کشیدن اگزیستانسیالیسم، پایانِ متافیزیک و تاریخِ غفلت از هستی را اعلام میکند.
لیلة القدر زمانی است که از مسیر گذار از مواجههی اخباری با متن مقدس (قرآن)، به مثابه اولین منبع شناخت دین، به مواجههای اُنتولوژیک و وجودشناسانه دست یازیم و فارغ از پیشفرضهای الهیاتی و نظامهای اعتقادی و تئولوژیک، متن مقدس (قرآن) را در ورای زمان تقویمی (گذشت و حال و آینده)، نه به عنوان متنی متعلق به دورهی باستان متأخر، بلکه به معنایی که آگامبن از مفهوم معاصریت به دست میدهد - و مفهوم معاصریت را از اکنون زدگی جدا میکند- قرآن را در افق معاصریت (همزمانی انفسی) بخوانیم و بفهمیم.
در تراث اسلامی شبهای قدر با تلاوت قرآن پیوند خورده است. به نظر میرسد تلاوت امری فراتر از قرائت وجودِ کتبی قرآن است و در خواندن صحیح کلمات خلاصه نمیشود، بلکه میتوان تلاوت را نقب زدن از حصار عربیّت و تاریخِ تفسیر به وحدت دیالکتیکی شبِ قدر و روز قیامت برشمرد.
اگر کسی بتواند از سوبژکتیویسم پنهان در تاریخِ تفسیر که تاریخِ غفلت از دیالکتیکِ متن مقدس (قرآن) است رها شود و نقبی به عالم مثال زند، چه بسا بتواند شبِ قدرِ خویش را بازیابد و خود را مخاطب اختصاصی کتابِ خدا یابد، به امید آنکه به شکلی دیالکتیکی -همچنانکه سعدی در بیتی زیبا ترسیم مینماید-، از همان اولِ شبِ عاشقی و بیدلی (لیلةالقدری)، با تحقق معنای بالفعلِ انسان، دربِ صبحِ قیامت وجودی به روی او باز باشد:
شبِ عاشقانِ بیدل چه شبی دراز باشد
تو بیا کز اول شب درِ صبح باز باشد
#شب_قدر
#روز_قیامت
#دیالکتیک
#یوسف_شیخی
@sheykhi_yusef63
✍یوسف شیخی
۳۰ اسفند ۱۴۰۳
اگر از نگاه رایجِ کرونولوژیک و تقویمی و آفاقی به شبِ قدر بگذریم و سعی کنیم کمی عمیق تر بدان بیاندیشیم و وجوه انفسی و وجودی آن را بکاویم، درخواهیم یافت که در بیان ارباب حکمت و معرفت درکِ لیلة القدر در گرو فهم یوم القیامة است. به عبارت دیگر بدون خردِ دیالکتیکی، راهی به درکِ لیلة القدر نخواهیم یافت و مصداق "و ما ادراک..." خواهیم بود. "الف شهر" یا هزار ماه مساوی با عمر متوسط آدمی است. اینکه قرآن، لیلة القدر را بهتر از عمر آدمی برشمرده است، احتمالا اشارتی است به اندازه و ارزش وجودی آدمی که در اختیار او خلاصه میشود. به نظر میرسد کسانی میتوانند به مرز قیامت اندیشی نزدیک شوند و اهل یوم القیامة گردند که پیشتر لیلة القدری شده باشند؛ یعنی آدمی به میزانی که قدرِ وجود خویش را بشناسد و از فلسفهی جبر و دیترمینیسم علمی رها شود، توفیق مییابد که قیامت وجودی اش برپا گردد و برجای اصلی خویش بایستد. قیامت وجودی که ارباب حکمت و معرفت میگویند، به تعبیر یاسپرس نوعی ترنسدانس یا تجربهی تعالی است و امری به کلی متفاوت از قیامت کبری و انگاره های آخرالزمانی در بابِ پایان هستی است.
در عصر پسانیهیلیسم، انسان معناباخته بیش از هر زمانی نیازمند لیلة القدری شدن است تا در این سیطرهی نیست انگاری راهی به رهایی یابد و هستی فی نفسه را که سوبژه مدرنِ کانتی به دلیل درون ماندگاری از درک آن اظهار عجز کرده و از منظر معرفتشناختی غایتش را در خویش تعریف کرده است، در لامکانی بیرون از ذهنِ خویش بازجوید. فائق آمدن بر خویش در گرو فائق آمدن بر زمان یا آن چیزی است که هایدگر از آن تعبیر به دازاین میکند. دازاین نوعی قرار گرفتن در افقِ لیلة القدری است که از طریق اگزیستانس (بودن در آنجا) حاصل میشود.
میتوان نتیجه گرفت هرچند بر اساس مدعای متافیزیکِ سنتی و آنچه در مآثر دینی آمده است، در برخی زمانها زمینهی بهتری برای تفکر الساعه (تفکر قیامت اندیشانه) و نیایش و ارتباط معنوی وجود دارد، اما نظامِ دانایی تئولوژیکِ متافیزیک سنتی با اخباری گری و تبدیل حقیقت به گزارهی صادق و صرفا خبر دادن از حقیقت، مرگِ حقیقت را رقم زده است و به همین سبب است که هایدگر با پیش کشیدن اگزیستانسیالیسم، پایانِ متافیزیک و تاریخِ غفلت از هستی را اعلام میکند.
لیلة القدر زمانی است که از مسیر گذار از مواجههی اخباری با متن مقدس (قرآن)، به مثابه اولین منبع شناخت دین، به مواجههای اُنتولوژیک و وجودشناسانه دست یازیم و فارغ از پیشفرضهای الهیاتی و نظامهای اعتقادی و تئولوژیک، متن مقدس (قرآن) را در ورای زمان تقویمی (گذشت و حال و آینده)، نه به عنوان متنی متعلق به دورهی باستان متأخر، بلکه به معنایی که آگامبن از مفهوم معاصریت به دست میدهد - و مفهوم معاصریت را از اکنون زدگی جدا میکند- قرآن را در افق معاصریت (همزمانی انفسی) بخوانیم و بفهمیم.
در تراث اسلامی شبهای قدر با تلاوت قرآن پیوند خورده است. به نظر میرسد تلاوت امری فراتر از قرائت وجودِ کتبی قرآن است و در خواندن صحیح کلمات خلاصه نمیشود، بلکه میتوان تلاوت را نقب زدن از حصار عربیّت و تاریخِ تفسیر به وحدت دیالکتیکی شبِ قدر و روز قیامت برشمرد.
اگر کسی بتواند از سوبژکتیویسم پنهان در تاریخِ تفسیر که تاریخِ غفلت از دیالکتیکِ متن مقدس (قرآن) است رها شود و نقبی به عالم مثال زند، چه بسا بتواند شبِ قدرِ خویش را بازیابد و خود را مخاطب اختصاصی کتابِ خدا یابد، به امید آنکه به شکلی دیالکتیکی -همچنانکه سعدی در بیتی زیبا ترسیم مینماید-، از همان اولِ شبِ عاشقی و بیدلی (لیلةالقدری)، با تحقق معنای بالفعلِ انسان، دربِ صبحِ قیامت وجودی به روی او باز باشد:
شبِ عاشقانِ بیدل چه شبی دراز باشد
تو بیا کز اول شب درِ صبح باز باشد
#شب_قدر
#روز_قیامت
#دیالکتیک
#یوسف_شیخی
@sheykhi_yusef63
Қайта жіберілді:
مطالعات راهبردی آمریکا

30.03.202508:10
🌎 آیا مردم ایران از حمله آمریکا استقبال میکنند؟
🔹 مجری ادعا میکنه که اگر آمریکا به ایران حمله کند مردم ایران استقبال میکنند.
🌿 ببینید پاسخ دکتر محمد فاضلی جامعه شناس و استاد علوم سیاسی دانشگاه. تحلیلی واقعبینانه و علمی.
@EsfandiarKhodaee
🔹 مجری ادعا میکنه که اگر آمریکا به ایران حمله کند مردم ایران استقبال میکنند.
🌿 ببینید پاسخ دکتر محمد فاضلی جامعه شناس و استاد علوم سیاسی دانشگاه. تحلیلی واقعبینانه و علمی.
@EsfandiarKhodaee
24.03.202522:41
♦️شیمبورسکا: شاعرِ نمیدانم های مُدام
✍یوسف شیخی
۵ فروردین ۱۴۰۴
شعر ویسواوا شیمبورسکا (۱۹۲۳-۲۰۱۲)، شاعر لهستانی، واجد ایدههای تازه و جذاب و متفکرانه ای است. او در دانشگاه زبان شناسی و جامعه شناسی خوانده است و در جوانی میخواسته است بشریت را از طریق ایدئولوژی کمونیسم نجات دهد، اما به گفته خودش خیلی زود فهمید که نجات بشریت ممکن نیست. او هرچند در مصاحبه با نیویورک تایمز اذعان میکند که اشعارش ابدا سیاسی نیستند، اما در شعر <بچههای نسل ما> مینویسد:
ما بچههای این دوره و زمانه ایم،/ این زمانهی سیاسی./ تمام طول روز، تمام طول شب،/ همهی موضوعها و حرف ها - چا مال تو باشند، چه ما، چه آنها-/ همه موضوعهای سیاسی اند./ چه دوست داشته باشی، چه نداشته باشی،/ ژنهایت سابقهی سیاسی دارند،/پوستت رنگ سیاسی دارد/ و چشمهایت، نگاه سیاسی دارند/.../ شعرهای غیرسیاسی هم سیاسی اند./.../ بودن یا نبودن، مسئله این است؛/ و اگر چه درکش سخت است،/ اما این مسئله مثل همیشه، یک مسئلهی سیاسی است.
طنز نیز جایگاه خاصی در اشعار او دارد، به عنوان نمونه، او در ادامهی همین شعر <بچههای نسل ما> مینویسد:
برای رسیدن به یک مفهوم سیاسی،/ حتما لازم نیست انسان باشی؛/ مواد خام هم میتوانند سیاسی باشند،/ یا حتی غذاهای پروتئینی، یا نفت خام./ و یا میز کنفرانسی که بر سر شکلش چندین ماه دعوا بوده:/ آیا باید دربارهی مرگ و زندگی/ سرِ یک میز گِرد قضاوت کرد، یا یک میز مربع؟/...
جالب است که این شاعر لهستانی در انتشار اشعارش بسیار گزیده کار است و در سال ۱۹۹۶ تنها با انتشار ۲۰۰ شعر توانست برندهی نوبل ادبیات شود. هیئت نوبل او را <موتزارت عرصهی شعر> توصیف نمود. با اینکه از چهار سالگی که اولین شعرش را سرود تا لحظهی مرگ همواره در حال نوشتن بود، در طول نود سال عمرش، ۴۰۰ شعر بیشتر منتشر نساخت و وقتی از او دربارهی تعداد کم اشعارش میپرسند، پاسخی رندانه میدهد: "در خانهام یک سطل آشغال دارم". به واقع شاعران و نویسندگان بزرگ را از سطل آشغالشان میتوان شناخت.
نزد شیمبورسکا "من نمیدانم" ارزشمندترین عبارتهاست که در اشعارش هم حضور دارد، او الهام را زادهی یک "نمیدانم" مُدام میداند و در سخنرانی نوبلش تأکید میکند که "شاعران اگر واقعا شاعر باشند، باید همیشه یک <نمیدانم> بیوقفه را همراه خود داشته باشند".
شیمبورسکا در ستایش کم حرفی میگوید: "همه فکر میکنند چیزی گفتنی دارند، حال آنکه حرف باارزش شاید دو سه بار در یک قرن پیدا شود".
یکی از کتابهای شعر شیمبورسکا که من به تازگی مطالعه کردم، چاپ دهم مجموعه شعر <هیچ چیز دو بار اتفاق نمیافتد>، ترجمهی ملیحه بهارلو است که توسط نشر چشمه منتشر شده است. شعرهای نمایشگاه معجزه، انقراض قرن، بچههای نسل ما، تروریست تماشا میکند، ویتنام، سه کلمهی خیلی عجیب، عشق اول، ABC، مونولوگ یک سگ گرفتار در دام تاریخ، از بهترین اشعار این مجموعه هستند و کشف های شاعرانهی تازهای دارند.
به دوستداران شعر مطالعهی کتاب را توصیه میکنم.
#شیمبورسکا
#شعر_جهان
#نشر_چشمه
@sheykhi_yusef63
✍یوسف شیخی
۵ فروردین ۱۴۰۴
شعر ویسواوا شیمبورسکا (۱۹۲۳-۲۰۱۲)، شاعر لهستانی، واجد ایدههای تازه و جذاب و متفکرانه ای است. او در دانشگاه زبان شناسی و جامعه شناسی خوانده است و در جوانی میخواسته است بشریت را از طریق ایدئولوژی کمونیسم نجات دهد، اما به گفته خودش خیلی زود فهمید که نجات بشریت ممکن نیست. او هرچند در مصاحبه با نیویورک تایمز اذعان میکند که اشعارش ابدا سیاسی نیستند، اما در شعر <بچههای نسل ما> مینویسد:
ما بچههای این دوره و زمانه ایم،/ این زمانهی سیاسی./ تمام طول روز، تمام طول شب،/ همهی موضوعها و حرف ها - چا مال تو باشند، چه ما، چه آنها-/ همه موضوعهای سیاسی اند./ چه دوست داشته باشی، چه نداشته باشی،/ ژنهایت سابقهی سیاسی دارند،/پوستت رنگ سیاسی دارد/ و چشمهایت، نگاه سیاسی دارند/.../ شعرهای غیرسیاسی هم سیاسی اند./.../ بودن یا نبودن، مسئله این است؛/ و اگر چه درکش سخت است،/ اما این مسئله مثل همیشه، یک مسئلهی سیاسی است.
طنز نیز جایگاه خاصی در اشعار او دارد، به عنوان نمونه، او در ادامهی همین شعر <بچههای نسل ما> مینویسد:
برای رسیدن به یک مفهوم سیاسی،/ حتما لازم نیست انسان باشی؛/ مواد خام هم میتوانند سیاسی باشند،/ یا حتی غذاهای پروتئینی، یا نفت خام./ و یا میز کنفرانسی که بر سر شکلش چندین ماه دعوا بوده:/ آیا باید دربارهی مرگ و زندگی/ سرِ یک میز گِرد قضاوت کرد، یا یک میز مربع؟/...
جالب است که این شاعر لهستانی در انتشار اشعارش بسیار گزیده کار است و در سال ۱۹۹۶ تنها با انتشار ۲۰۰ شعر توانست برندهی نوبل ادبیات شود. هیئت نوبل او را <موتزارت عرصهی شعر> توصیف نمود. با اینکه از چهار سالگی که اولین شعرش را سرود تا لحظهی مرگ همواره در حال نوشتن بود، در طول نود سال عمرش، ۴۰۰ شعر بیشتر منتشر نساخت و وقتی از او دربارهی تعداد کم اشعارش میپرسند، پاسخی رندانه میدهد: "در خانهام یک سطل آشغال دارم". به واقع شاعران و نویسندگان بزرگ را از سطل آشغالشان میتوان شناخت.
نزد شیمبورسکا "من نمیدانم" ارزشمندترین عبارتهاست که در اشعارش هم حضور دارد، او الهام را زادهی یک "نمیدانم" مُدام میداند و در سخنرانی نوبلش تأکید میکند که "شاعران اگر واقعا شاعر باشند، باید همیشه یک <نمیدانم> بیوقفه را همراه خود داشته باشند".
شیمبورسکا در ستایش کم حرفی میگوید: "همه فکر میکنند چیزی گفتنی دارند، حال آنکه حرف باارزش شاید دو سه بار در یک قرن پیدا شود".
یکی از کتابهای شعر شیمبورسکا که من به تازگی مطالعه کردم، چاپ دهم مجموعه شعر <هیچ چیز دو بار اتفاق نمیافتد>، ترجمهی ملیحه بهارلو است که توسط نشر چشمه منتشر شده است. شعرهای نمایشگاه معجزه، انقراض قرن، بچههای نسل ما، تروریست تماشا میکند، ویتنام، سه کلمهی خیلی عجیب، عشق اول، ABC، مونولوگ یک سگ گرفتار در دام تاریخ، از بهترین اشعار این مجموعه هستند و کشف های شاعرانهی تازهای دارند.
به دوستداران شعر مطالعهی کتاب را توصیه میکنم.
#شیمبورسکا
#شعر_جهان
#نشر_چشمه
@sheykhi_yusef63
Қайта жіберілді:
گنجشکهای همیشه

21.03.202516:30
📕«گنجشک در اتاق ریکاوری»
🌐جواد لگزیان گفت: شعرهای فراسپید علی آزاد شاعر فراسپید که سخن و نگاهی تازه دارد، پیشنهادی برای روزهای بارانی است. شعر فراسپید مرزهای شعر را درمینوردد تا به نثر و از نثر میرود تا به شعر. انگار عارفی که در قدیم شطحیات مینوشته بر آن شده است که حال فراسپید بگوید و دعوتی باشد به تفکر و تامل و تلمذ. میتوان فراسپید را شورشی عرفانی در شعر و نثر خواند و دریافتی نو از حقیقت که مخاطب را یکسر به جهانی نو فرامیخواند و دیدن و شنیدنی دیگر. شورش معناآفرین شعر فراسپید برای ادبیات فارسی خجسته و حرکتی رو به جلو و زیباست.....
🧷#جواد_لگزیان؛(نویسنده و روزنامه نگار)
در سایت، خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) خرید و مطالعه کتاب «گنجشک در اتاق ریکاوری» شعرهای فراسپبد علی آزاد
را در ایام نوروز به علاقهمندان به کتاب پیشنهاد میکند
#معرفی_کتاب
#گنجشک_در_اتاق_ریکاوری
#شعر_فراسپید
#جواد_لگزیان
#نویسنده
#روزنانه_نگار
#خبرگزاری_کتاب_ایران (ایبنا)
#کتاب_فروشی_امام
#مشهد_عزیز
@Sparrowintherecoveryroom
http://ibna.ir/x6xhZ
🌐جواد لگزیان گفت: شعرهای فراسپید علی آزاد شاعر فراسپید که سخن و نگاهی تازه دارد، پیشنهادی برای روزهای بارانی است. شعر فراسپید مرزهای شعر را درمینوردد تا به نثر و از نثر میرود تا به شعر. انگار عارفی که در قدیم شطحیات مینوشته بر آن شده است که حال فراسپید بگوید و دعوتی باشد به تفکر و تامل و تلمذ. میتوان فراسپید را شورشی عرفانی در شعر و نثر خواند و دریافتی نو از حقیقت که مخاطب را یکسر به جهانی نو فرامیخواند و دیدن و شنیدنی دیگر. شورش معناآفرین شعر فراسپید برای ادبیات فارسی خجسته و حرکتی رو به جلو و زیباست.....
🧷#جواد_لگزیان؛(نویسنده و روزنامه نگار)
در سایت، خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) خرید و مطالعه کتاب «گنجشک در اتاق ریکاوری» شعرهای فراسپبد علی آزاد
را در ایام نوروز به علاقهمندان به کتاب پیشنهاد میکند
#معرفی_کتاب
#گنجشک_در_اتاق_ریکاوری
#شعر_فراسپید
#جواد_لگزیان
#نویسنده
#روزنانه_نگار
#خبرگزاری_کتاب_ایران (ایبنا)
#کتاب_فروشی_امام
#مشهد_عزیز
@Sparrowintherecoveryroom
http://ibna.ir/x6xhZ
21.03.202505:05
♦️بهارِ ترکیه و رؤیای بربادرفته اردوغان
✍یوسف شیخی
۱ فروردین ۱۴۰۳
▫️ص۲ از ۲
با شدت گرفتن اعتراضات آزادی خواهانه علیه دولت، احتمال کودتای دوبارهی ارتش علیرغم تصفیه های صورت گرفته وجود دارد که با توجه به کارنامهی غیرقابل دفاع دولت ترکیه در تعامل با ایران، این بار اردوغان نمیتواند روی یاری ایران حساب کند.
واکنش اولیه اردوغان به اعتراضات و فریب خورده خواندن معترضان نشان میدهد ظاهرا وی از موج واکنشهای اعتراضی به دستگیری امام اوغلو که عمدتا با مشارکت جنبش دانشجویی است غافلگیر شده است.
جنبش اعتراضی یا بهارِ ترکیه چه به بازگشت کمالیسم و احیای لائیسیته منجر شود و چه در جهت نیل بیشتر به ارزشهای دموکراتیک تفسیر شود، به نظر میرسد غافلگیری اردوغان درنتیجهی محاسبات اشتباه و عملکرد وی در حمایت از جولانی و به تباهی کشاندن سرنوشت مردم سوریه، به ويژه سرکوب اقلیت های قومی و دینی است که علاوه بر تجزیهی سوریه، پیوستن جمعیت میلیونی علویان ترکیه و نیز ناراضیان کرد به صف اپوزوسیون و تداوم و گسترش اعتراضات آزادی خواهانه و احتمالا عقب نشینی یا برباد رفتن رؤیای نوعثمانی اردوغان با تحقق بهارِ ترکیه یکی از پیامدهای محتمل آن خواهد بود.
#بهار_ترکیه
#اعتراضات
#رؤیای_نوعثمانی
#اخوان_بدلی
#اردوغان
#یوسف_شیخی
@sheykhi_yusef63
✍یوسف شیخی
۱ فروردین ۱۴۰۳
▫️ص۲ از ۲
با شدت گرفتن اعتراضات آزادی خواهانه علیه دولت، احتمال کودتای دوبارهی ارتش علیرغم تصفیه های صورت گرفته وجود دارد که با توجه به کارنامهی غیرقابل دفاع دولت ترکیه در تعامل با ایران، این بار اردوغان نمیتواند روی یاری ایران حساب کند.
واکنش اولیه اردوغان به اعتراضات و فریب خورده خواندن معترضان نشان میدهد ظاهرا وی از موج واکنشهای اعتراضی به دستگیری امام اوغلو که عمدتا با مشارکت جنبش دانشجویی است غافلگیر شده است.
جنبش اعتراضی یا بهارِ ترکیه چه به بازگشت کمالیسم و احیای لائیسیته منجر شود و چه در جهت نیل بیشتر به ارزشهای دموکراتیک تفسیر شود، به نظر میرسد غافلگیری اردوغان درنتیجهی محاسبات اشتباه و عملکرد وی در حمایت از جولانی و به تباهی کشاندن سرنوشت مردم سوریه، به ويژه سرکوب اقلیت های قومی و دینی است که علاوه بر تجزیهی سوریه، پیوستن جمعیت میلیونی علویان ترکیه و نیز ناراضیان کرد به صف اپوزوسیون و تداوم و گسترش اعتراضات آزادی خواهانه و احتمالا عقب نشینی یا برباد رفتن رؤیای نوعثمانی اردوغان با تحقق بهارِ ترکیه یکی از پیامدهای محتمل آن خواهد بود.
#بهار_ترکیه
#اعتراضات
#رؤیای_نوعثمانی
#اخوان_بدلی
#اردوغان
#یوسف_شیخی
@sheykhi_yusef63


20.03.202510:19
30.03.202500:11
♦️از ماهِ خلاف تا ماهِ وفاق: تأملی در موضوعیت یا طریقیتِ رؤیت
✍یوسف شیخی
۱۰ فروردین ۱۴۰۴
سالهاست که اختلاف در رؤیت هلال در نقاط مختلف جهان باعث چنددستگی در اعلام رمضان و عید فطر شده است. درحالیکه اگر محاسبات علمی مبنا قرار گیرد، وحدت مسلمانان حفظ خواهد شد.
پیامبر (ص) فرمودند: «صُومُوا لِرُؤيَتِهِ وَ أَفَطِرُوا لِرُوْيَتِهِ فَإِن غُمَّ عَلَيْكُم فَأكمِلُوا عِدَّةَ شعبان ثَلاثِينَ يوماً». یعنی: «با رؤیت هلال روزه بگیرید و با رؤیت آن افطار کنید، و اگر دیدن آن ممکن نبود، ماه را ۳۰ روز کامل کنید».
در تفسیر حدیث مشهور پیامبر چهار نظریه وجود دارد:
۱. فقط با دیدن ماه با چشم سر اول ماه ثابت میشود.
۲. اگر مناطق هم افق هم با چشم سر دیدند مورد قبول است، اما باید با چشم سر دیده شود.
۳. با چشم مسلح هم اگر ماه دیده شود مورد قبول است.
۴. هر گاه ماه در هر کجای جهان از تاریکی خارج شد و ماه جدید شروع شد، برای همهی جهان اول ماه شروع شده است.
سه نظریهی نخست، رؤیت را اصل دانسته و برای آن موضوعیت قائل هستند، اما بنا بر نظریهی چهارم، این حدیث نشان میدهد که هدف، علم به آغاز ماه است، نه لزوماً دیدن هلال با چشم. به عبارت دیگر رؤیت، طریقیت دارد نه موضوعیت و هدف، یقین بافتن به آغاز ماه است. همانطور که مسلمانان برای تعیین اوقات نماز از محاسبات علمی استفاده میکنند، میتوان همین روش را برای آغاز ماههای قمری نیز به کار گرفت. جای شگفتی است، همانها که برای تعیین زمان روزه و عید فطر، محاسبات ریاضی را معتبر نمیدانند و صرفاً رؤیت را ملاک قرار میدهند، ولی در همان روز برای تعیین زمان نماز به محاسبات ریاضی اعتماد میکنند و وقت اذان و اوقات شرعی را به دقیقه و ثانیه محاسبه مینمایند!
ماههای قمری به دو شیوه قابل محاسبه هستند:
1⃣ روش سنتی (رؤیت هلال):
این روش که در تقویمهای رایج کشورهای اسلامی به کار میرود، بر پایهی دیدن هلال ماه با چشم مسلح یا غیرمسلح، هم افق بودن و یا کامل کردن ۳۰ روز ماه قبل است. به دلیل تغییرپذیری شرایط رؤیت، این تقویمها سالانه ممکن است یک یا دو روز جابجا شوند. به همین دلیل، امکان تنظیم این نوع تقویم برای چند سال آینده وجود ندارد و همواره نیاز به رؤیت مجدد هلال ماه دارد.
از این روست که دائما در کشورهای اسلامی و دیگر کشورها در اعلام آغاز و پایان ماه مبارک رمضان اختلاف وجود دارد و چنانچه سالهاست میبینیم بسیاری از این اختلافات، سوء استفادە های سیاسی و حتی عقیدتی میکنند و قلب هر مسلمان را به جای آمادگی قلبی برای ورود به رمضان به درد می آورند و آنها را دچار حواشی ناشی از عدم اعتماد به علم نجوم می کنند.
2⃣ روش محاسبات نجومی (مقارنه):
این روش بر پایهی محاسبات دقیق نجومی است و به دلیل دقت بالای علم نجوم، میتواند آغاز و پایان ماههای قمری را برای صدها سال آینده بدون تغییر مشخص کند.
با توجه به مقارنه و تولد هلال ماه مبارک رمضان که در روز جمعه ۱۴۰۳/۱۲/۱۰ مصادف با (2025/02/28) ساعت ۴:۱۴ بامداد واقع می گردد و چون قبل از اذان صبح این رویداد اتفاق می افتد، بنابراین همان روز (دهم اسفند) اولین روز ماه مبارک رمضان ۱۴۴۶ میباشد.
در مورد زمان عید فطر، نیز چون مقارنه در روز شنبه ۱۴۰۴/۰۱/۰۹ مصادف با (2025/03/29) ساعت ۱۴:۲۸ به وقوع می پیوندد، بنابراین روز بعد یکشنبه (دهم فروردین) اوّل ماه و عید مبارک فطر ۱۴۴۶ میباشد.
#رؤیت
#مقارنه
#عید_فطر
@sheykhi_yusef63
✍یوسف شیخی
۱۰ فروردین ۱۴۰۴
سالهاست که اختلاف در رؤیت هلال در نقاط مختلف جهان باعث چنددستگی در اعلام رمضان و عید فطر شده است. درحالیکه اگر محاسبات علمی مبنا قرار گیرد، وحدت مسلمانان حفظ خواهد شد.
پیامبر (ص) فرمودند: «صُومُوا لِرُؤيَتِهِ وَ أَفَطِرُوا لِرُوْيَتِهِ فَإِن غُمَّ عَلَيْكُم فَأكمِلُوا عِدَّةَ شعبان ثَلاثِينَ يوماً». یعنی: «با رؤیت هلال روزه بگیرید و با رؤیت آن افطار کنید، و اگر دیدن آن ممکن نبود، ماه را ۳۰ روز کامل کنید».
در تفسیر حدیث مشهور پیامبر چهار نظریه وجود دارد:
۱. فقط با دیدن ماه با چشم سر اول ماه ثابت میشود.
۲. اگر مناطق هم افق هم با چشم سر دیدند مورد قبول است، اما باید با چشم سر دیده شود.
۳. با چشم مسلح هم اگر ماه دیده شود مورد قبول است.
۴. هر گاه ماه در هر کجای جهان از تاریکی خارج شد و ماه جدید شروع شد، برای همهی جهان اول ماه شروع شده است.
سه نظریهی نخست، رؤیت را اصل دانسته و برای آن موضوعیت قائل هستند، اما بنا بر نظریهی چهارم، این حدیث نشان میدهد که هدف، علم به آغاز ماه است، نه لزوماً دیدن هلال با چشم. به عبارت دیگر رؤیت، طریقیت دارد نه موضوعیت و هدف، یقین بافتن به آغاز ماه است. همانطور که مسلمانان برای تعیین اوقات نماز از محاسبات علمی استفاده میکنند، میتوان همین روش را برای آغاز ماههای قمری نیز به کار گرفت. جای شگفتی است، همانها که برای تعیین زمان روزه و عید فطر، محاسبات ریاضی را معتبر نمیدانند و صرفاً رؤیت را ملاک قرار میدهند، ولی در همان روز برای تعیین زمان نماز به محاسبات ریاضی اعتماد میکنند و وقت اذان و اوقات شرعی را به دقیقه و ثانیه محاسبه مینمایند!
ماههای قمری به دو شیوه قابل محاسبه هستند:
1⃣ روش سنتی (رؤیت هلال):
این روش که در تقویمهای رایج کشورهای اسلامی به کار میرود، بر پایهی دیدن هلال ماه با چشم مسلح یا غیرمسلح، هم افق بودن و یا کامل کردن ۳۰ روز ماه قبل است. به دلیل تغییرپذیری شرایط رؤیت، این تقویمها سالانه ممکن است یک یا دو روز جابجا شوند. به همین دلیل، امکان تنظیم این نوع تقویم برای چند سال آینده وجود ندارد و همواره نیاز به رؤیت مجدد هلال ماه دارد.
از این روست که دائما در کشورهای اسلامی و دیگر کشورها در اعلام آغاز و پایان ماه مبارک رمضان اختلاف وجود دارد و چنانچه سالهاست میبینیم بسیاری از این اختلافات، سوء استفادە های سیاسی و حتی عقیدتی میکنند و قلب هر مسلمان را به جای آمادگی قلبی برای ورود به رمضان به درد می آورند و آنها را دچار حواشی ناشی از عدم اعتماد به علم نجوم می کنند.
2⃣ روش محاسبات نجومی (مقارنه):
این روش بر پایهی محاسبات دقیق نجومی است و به دلیل دقت بالای علم نجوم، میتواند آغاز و پایان ماههای قمری را برای صدها سال آینده بدون تغییر مشخص کند.
با توجه به مقارنه و تولد هلال ماه مبارک رمضان که در روز جمعه ۱۴۰۳/۱۲/۱۰ مصادف با (2025/02/28) ساعت ۴:۱۴ بامداد واقع می گردد و چون قبل از اذان صبح این رویداد اتفاق می افتد، بنابراین همان روز (دهم اسفند) اولین روز ماه مبارک رمضان ۱۴۴۶ میباشد.
در مورد زمان عید فطر، نیز چون مقارنه در روز شنبه ۱۴۰۴/۰۱/۰۹ مصادف با (2025/03/29) ساعت ۱۴:۲۸ به وقوع می پیوندد، بنابراین روز بعد یکشنبه (دهم فروردین) اوّل ماه و عید مبارک فطر ۱۴۴۶ میباشد.
#رؤیت
#مقارنه
#عید_فطر
@sheykhi_yusef63


24.03.202522:03
♦️شیمبورسکا: شاعرِ نمیدانم های مُدام
✍یوسف شیخی
۵ فروردین ۱۴۰۴
#شیمبورسکا
#شعر_جهان
#نشر_چشمه
@sheykhi_yusef63
✍یوسف شیخی
۵ فروردین ۱۴۰۴
#شیمبورسکا
#شعر_جهان
#نشر_چشمه
@sheykhi_yusef63
21.03.202514:22
♦️علیِ معاصر ما؛ نگاهی به نمایشنامهی مجلس ضربت زدن
✍یوسف شیخی
۱ فروردین ۱۴۰۴
در شبهای قدر مطالعهی نمایشنامهی مهم و اثرگذار مجلس ضربت زدن اثر گرانسنگ استاد بهرام بیضایی را از دست ندهید. بیضایی این متن نمایشی را در حال و هوای ماجرای قتلهای زنجیرهای و بحران سیاسی دامنگیر ایران در میانهی دههی هفتاد خورشيدی نگاشته است و دربارهی نویسندهای است که میخواهد نمایشنامهای متفاوت دربارهی علی بن ابیطالب بنویسد، اما با محدودیت ها و موانع متعددی از جمله منع نمایش چهرهی اولیا، زنان و سانسور عقیدتی مواجه میشود و در مسیر یافتن راهی جهت نمایش آنچه نمیتوان نمایش داد، برای ادامهی نگارش نمایشنامه و اجرای آن دچار تردیدهای جدی میشود.
هوشمندی استاد بیضایی در ارائهی قرائتی متفاوت و در افق معاصریت و نه اکنون زده از شخصیت علی بن ابیطالب است و جهت دستیابی بدین منظور، خودِ این دشواری سوژه و مصائب معاصریت را موضوع نمایش خویش قرار داده و به همین روی کوشیده است تا حد ممکن از قرائتهای ایدئولوژیک، تاریخی، اعتقادی و مذهبی از علی بن ابیطالب دوری جوید و فاصلهی خود را با شخصیت حفظ نماید.
شخصیت نویسنده در این نمایشنامه همچون آثار پسامدرن با ورود گاه و بی گاهش در خلال صحنههای نمایش، میکوشد علی بن ابیطالب را همچون روشنفکری جلوتر از زمان خود تصویر کند که اسیر قواعد جامعهای قبیلهای و پیشامدرن گشته است و به خاطر عدالت خواهی اش در حصار تنگ منفعت طلبی، ظاهرگرایی، تعصبات کور دینی و نژادپرستی عربی و جهل حاکم بر زمانه، در نهایت قربانی تروریسم و جهل مقدس میشود. بیضایی با انتخاب رویکردی تقدیرگرایانه عدالت را در مناسبات ناعادلانه جهان محکوم به شکست میداند.
نویسنده: آنها سه تن اند که میمیرند؛ یکی برای ظلمش ، یکی برای مکرر! و یکی برای عدالتش! [همه خاموش و گیج دمی به او مینگرند]- ولی نه؛ در عمل ظالم و مکّار جان به در بردند، و تنها سومی بود که فرقش شکافت! عدالت میمیرد، و ظلم و مکر میماند! [سر برمیدارد] این شروع خوبی نیست؟ یا بهترین شروع است؟ (ص ۱۶)
انتخاب رویکرد تقدیرگرایی، زمینه را فراهم میسازد تا بیضایی مسئولیت حذف روشنفکران را نه متوجه قاتلین، بلکه آمرین در سایه سازد.
#معرفی_کتاب
#مجلس_ضرب_زدن
#علی_معاصر_ما
#بهرام_بیضایی
#یوسف_شیخی
@sheykhi_yusef63
✍یوسف شیخی
۱ فروردین ۱۴۰۴
در شبهای قدر مطالعهی نمایشنامهی مهم و اثرگذار مجلس ضربت زدن اثر گرانسنگ استاد بهرام بیضایی را از دست ندهید. بیضایی این متن نمایشی را در حال و هوای ماجرای قتلهای زنجیرهای و بحران سیاسی دامنگیر ایران در میانهی دههی هفتاد خورشيدی نگاشته است و دربارهی نویسندهای است که میخواهد نمایشنامهای متفاوت دربارهی علی بن ابیطالب بنویسد، اما با محدودیت ها و موانع متعددی از جمله منع نمایش چهرهی اولیا، زنان و سانسور عقیدتی مواجه میشود و در مسیر یافتن راهی جهت نمایش آنچه نمیتوان نمایش داد، برای ادامهی نگارش نمایشنامه و اجرای آن دچار تردیدهای جدی میشود.
هوشمندی استاد بیضایی در ارائهی قرائتی متفاوت و در افق معاصریت و نه اکنون زده از شخصیت علی بن ابیطالب است و جهت دستیابی بدین منظور، خودِ این دشواری سوژه و مصائب معاصریت را موضوع نمایش خویش قرار داده و به همین روی کوشیده است تا حد ممکن از قرائتهای ایدئولوژیک، تاریخی، اعتقادی و مذهبی از علی بن ابیطالب دوری جوید و فاصلهی خود را با شخصیت حفظ نماید.
شخصیت نویسنده در این نمایشنامه همچون آثار پسامدرن با ورود گاه و بی گاهش در خلال صحنههای نمایش، میکوشد علی بن ابیطالب را همچون روشنفکری جلوتر از زمان خود تصویر کند که اسیر قواعد جامعهای قبیلهای و پیشامدرن گشته است و به خاطر عدالت خواهی اش در حصار تنگ منفعت طلبی، ظاهرگرایی، تعصبات کور دینی و نژادپرستی عربی و جهل حاکم بر زمانه، در نهایت قربانی تروریسم و جهل مقدس میشود. بیضایی با انتخاب رویکردی تقدیرگرایانه عدالت را در مناسبات ناعادلانه جهان محکوم به شکست میداند.
نویسنده: آنها سه تن اند که میمیرند؛ یکی برای ظلمش ، یکی برای مکرر! و یکی برای عدالتش! [همه خاموش و گیج دمی به او مینگرند]- ولی نه؛ در عمل ظالم و مکّار جان به در بردند، و تنها سومی بود که فرقش شکافت! عدالت میمیرد، و ظلم و مکر میماند! [سر برمیدارد] این شروع خوبی نیست؟ یا بهترین شروع است؟ (ص ۱۶)
انتخاب رویکرد تقدیرگرایی، زمینه را فراهم میسازد تا بیضایی مسئولیت حذف روشنفکران را نه متوجه قاتلین، بلکه آمرین در سایه سازد.
#معرفی_کتاب
#مجلس_ضرب_زدن
#علی_معاصر_ما
#بهرام_بیضایی
#یوسف_شیخی
@sheykhi_yusef63
21.03.202505:05
♦️بهارِ ترکیه و رؤیای بربادرفته اردوغان
✍یوسف شیخی
۱ فروردین ۱۴۰۳
▫️ص۱ از ۲
ترکیه از کشورهای حوزهی ایران فرهنگی است که تاریخش با تاریخِ ایران گره خورده است، اما در دورهی اردوغان با احیای ارزشهای ایدئولوژیک مبتنی بر رقابتهای هژمونیک دورهی عثمانی/صفوی تلاش میکند قسمی تقابل هویتی را ساماندهی کند تا از سایهی تاریخِ ایران فرهنگی خارج شود.
اعتراضات روزهای اخیر در ترکیه، میتواند مسیری که ترکیه ربع قرن به رهبری اردوغان پیموده است را به کلی دگرگون سازد و بهارِ ترکیه میرود تا قدیمیترین جمهوری خاورمیانه را در جهت نیل بیشتر به ارزشهای دموکراتیک پیش راند و یا اینکه به ارزشهای لائیک دورهی کمالیسم بازگردد که در دورهی اردوغان کمرنگ شدهاند.
امروز رجب طیب اردوغان بیشتر به یک اخوانی بدلی شبیه است تا اخوانی اصیل که جبهه نبرد را در تقابل با نظام سلطه و حاکمیت استعمار تعریف میکند. اردوغان با گرفتار آمدن در هزارتوی سیاست ورزی کشوری که به دلیل تضادها و شکافهای عمدتا قومی از بدو تأسیس تا تبدیل شدن به یک دولت-ملت مبتنی بر مثلث زمین، نظم و تولد، راهی طولانی در پیش دارد، به تدریج از جریان اصیل سلفی اخوانی فاصله گرفته است و تقابل منافع را به داخل مرزهای جهان اسلام کشانده است. وی در اصل تربیت یافتهی مدارس جنبش غیرسیاسی و مدنی خدمت بود که اکنون در نقطهی مقابل تفکرات آن جریان قرار دارد. او با نیرنگ و فریب از طرفی دم از امت اسلام میزند و سودای رهبری جهان اسلام و رؤیای احیای امپراطوری سنی عثمانی را در سر میپروراند و از سوی دیگر در خفا سری در آخور رژیم جنایتکار و ضدانسانی اسرائیل دارد. او نسبت به اوایل قرن بیست و یکم که از شهرداری استانبول به مجلس راه یافت و با رهبری حزب عدالت و توسعه در نظام وقت پارلمانی ترکیه، به عنوان نخست وزیر دولت را به دست گرفت و توفیقاتی را در حرکت از دوران کمالیسم به سمت حکمرانی توسعه محور و بسط ارزشهای دموکراتیک به دست آورد، با ماندگار شدن در قدرت که وسوسه دموکراسی های اقتدارگرای خاورمیانهای است، به تدریج تغییر ماهیت داد و در جریان کودتای نافرجام ۲۰۱۶ علیه استاد پیشین خود فتح الله گولن نیز شورید و همهی عناصر جنبش خدمت را از دولت و نظام آموزشی تصفیه نمود.
توفیق اردوغان در فائق آمدن بر کودتا در کشور کودتاخیز ترکیه، امری بی سابقه بود که بدون کمک ایران محقق نمیشد، اما منش پراگماتیک و سیاست عملگرایانه اردوغان که زمانی برگه برنده او در ایجاد تعادل نسبی میان سیاست داخلی و خارجی بر اساس منافع ملی بود، به تدریج جای خود را به ایدئولوژی نوعثمانی گری (ترکیبی از پان اسلامیسم اخوانی اصلاحی و پان ترکیسم) داد و به همین روی به تدریج از ایران فاصله گرفت و با تشکیل اتحادیه کشورهای ترک و چرخشی به سمت ملی گرایی در داخل، در عرصهی منطقهای نیز کوشید از طریق جمهوری آذربایجان، و با استفاده از خلاء قدرت پیش آمده به جهت جنگ اوکراین در منطقهی قفقاز که حوزه سنتی نفوذ روسیه بود و نقش آفرینی پررنگ در جنگ قره باغ و نیز فشار بر ایران در ماجرای زنگزور، شکافهای قومی را در نواحی شمال غربی ایران تشدید کند و حتی صراحتا ادعاهای ارضی عناصر افراطی گروه های اتنیکی را مبنی بر پیوستن دو سوی رود ارس با جدایی از ایران مطرح نماید. حوادث منجر به سقوط اسد و نقش آفرینی ترکیه در آن و حمایتش از دولت موقت جولانی نیز دوری ترکیه از ایران را شدت بیشتری بخشید.
با قدرت گیری تدریجی اپوزوسیون ترکیه در پی ناکامی های حزب عدالت و توسعه در مسائل اقتصادی و الگو برداری از مدل حاکمیتی پوتین در ایجاد نظامی اقتدارگرا و تغییر نظام پارلمانی به ریاستی و در نتیجه شکست نامزد مورد حمایت او در دو انتخابات ۲۰۱۹ و ۲۰۲۴ شهرداری استانبول از اکرم امام اوغلو؛ نامزد اپوزوسیون، علیرغم همهی کارشکنیهای دولت و حتی یکبار ابطال انتخابات، گویی اردوغان چاره را در حذف مهمترین رقیب بالقوه اش در انتخابات ریاست جمهوری دیده است و والا بر آگاهان مثل روز روشن است اتهامات فساد مالی و جعل مدرک به شهردار استانبول، در حکم بهانهای برای حذف زودهنگام رقیب از گردونه رقابت های آینده در سطح ریاست جمهوری و ترس از قدرت گیری بیشتر اوست، چرا که اگر قرار به محاکمه باشد ابتدا باید از خود اردوغان و نظام غیردموکراتیک و الیگارشیک اش شروع کرد.
#بهار_ترکیه
#اعتراضات
#رؤیای_نوعثمانی
#اخوان_بدلی
#اردوغان
#یوسف_شیخی
@sheykhi_yusef63
ادامه در فرستهی بعدی
👇👇👇
✍یوسف شیخی
۱ فروردین ۱۴۰۳
▫️ص۱ از ۲
ترکیه از کشورهای حوزهی ایران فرهنگی است که تاریخش با تاریخِ ایران گره خورده است، اما در دورهی اردوغان با احیای ارزشهای ایدئولوژیک مبتنی بر رقابتهای هژمونیک دورهی عثمانی/صفوی تلاش میکند قسمی تقابل هویتی را ساماندهی کند تا از سایهی تاریخِ ایران فرهنگی خارج شود.
اعتراضات روزهای اخیر در ترکیه، میتواند مسیری که ترکیه ربع قرن به رهبری اردوغان پیموده است را به کلی دگرگون سازد و بهارِ ترکیه میرود تا قدیمیترین جمهوری خاورمیانه را در جهت نیل بیشتر به ارزشهای دموکراتیک پیش راند و یا اینکه به ارزشهای لائیک دورهی کمالیسم بازگردد که در دورهی اردوغان کمرنگ شدهاند.
امروز رجب طیب اردوغان بیشتر به یک اخوانی بدلی شبیه است تا اخوانی اصیل که جبهه نبرد را در تقابل با نظام سلطه و حاکمیت استعمار تعریف میکند. اردوغان با گرفتار آمدن در هزارتوی سیاست ورزی کشوری که به دلیل تضادها و شکافهای عمدتا قومی از بدو تأسیس تا تبدیل شدن به یک دولت-ملت مبتنی بر مثلث زمین، نظم و تولد، راهی طولانی در پیش دارد، به تدریج از جریان اصیل سلفی اخوانی فاصله گرفته است و تقابل منافع را به داخل مرزهای جهان اسلام کشانده است. وی در اصل تربیت یافتهی مدارس جنبش غیرسیاسی و مدنی خدمت بود که اکنون در نقطهی مقابل تفکرات آن جریان قرار دارد. او با نیرنگ و فریب از طرفی دم از امت اسلام میزند و سودای رهبری جهان اسلام و رؤیای احیای امپراطوری سنی عثمانی را در سر میپروراند و از سوی دیگر در خفا سری در آخور رژیم جنایتکار و ضدانسانی اسرائیل دارد. او نسبت به اوایل قرن بیست و یکم که از شهرداری استانبول به مجلس راه یافت و با رهبری حزب عدالت و توسعه در نظام وقت پارلمانی ترکیه، به عنوان نخست وزیر دولت را به دست گرفت و توفیقاتی را در حرکت از دوران کمالیسم به سمت حکمرانی توسعه محور و بسط ارزشهای دموکراتیک به دست آورد، با ماندگار شدن در قدرت که وسوسه دموکراسی های اقتدارگرای خاورمیانهای است، به تدریج تغییر ماهیت داد و در جریان کودتای نافرجام ۲۰۱۶ علیه استاد پیشین خود فتح الله گولن نیز شورید و همهی عناصر جنبش خدمت را از دولت و نظام آموزشی تصفیه نمود.
توفیق اردوغان در فائق آمدن بر کودتا در کشور کودتاخیز ترکیه، امری بی سابقه بود که بدون کمک ایران محقق نمیشد، اما منش پراگماتیک و سیاست عملگرایانه اردوغان که زمانی برگه برنده او در ایجاد تعادل نسبی میان سیاست داخلی و خارجی بر اساس منافع ملی بود، به تدریج جای خود را به ایدئولوژی نوعثمانی گری (ترکیبی از پان اسلامیسم اخوانی اصلاحی و پان ترکیسم) داد و به همین روی به تدریج از ایران فاصله گرفت و با تشکیل اتحادیه کشورهای ترک و چرخشی به سمت ملی گرایی در داخل، در عرصهی منطقهای نیز کوشید از طریق جمهوری آذربایجان، و با استفاده از خلاء قدرت پیش آمده به جهت جنگ اوکراین در منطقهی قفقاز که حوزه سنتی نفوذ روسیه بود و نقش آفرینی پررنگ در جنگ قره باغ و نیز فشار بر ایران در ماجرای زنگزور، شکافهای قومی را در نواحی شمال غربی ایران تشدید کند و حتی صراحتا ادعاهای ارضی عناصر افراطی گروه های اتنیکی را مبنی بر پیوستن دو سوی رود ارس با جدایی از ایران مطرح نماید. حوادث منجر به سقوط اسد و نقش آفرینی ترکیه در آن و حمایتش از دولت موقت جولانی نیز دوری ترکیه از ایران را شدت بیشتری بخشید.
با قدرت گیری تدریجی اپوزوسیون ترکیه در پی ناکامی های حزب عدالت و توسعه در مسائل اقتصادی و الگو برداری از مدل حاکمیتی پوتین در ایجاد نظامی اقتدارگرا و تغییر نظام پارلمانی به ریاستی و در نتیجه شکست نامزد مورد حمایت او در دو انتخابات ۲۰۱۹ و ۲۰۲۴ شهرداری استانبول از اکرم امام اوغلو؛ نامزد اپوزوسیون، علیرغم همهی کارشکنیهای دولت و حتی یکبار ابطال انتخابات، گویی اردوغان چاره را در حذف مهمترین رقیب بالقوه اش در انتخابات ریاست جمهوری دیده است و والا بر آگاهان مثل روز روشن است اتهامات فساد مالی و جعل مدرک به شهردار استانبول، در حکم بهانهای برای حذف زودهنگام رقیب از گردونه رقابت های آینده در سطح ریاست جمهوری و ترس از قدرت گیری بیشتر اوست، چرا که اگر قرار به محاکمه باشد ابتدا باید از خود اردوغان و نظام غیردموکراتیک و الیگارشیک اش شروع کرد.
#بهار_ترکیه
#اعتراضات
#رؤیای_نوعثمانی
#اخوان_بدلی
#اردوغان
#یوسف_شیخی
@sheykhi_yusef63
ادامه در فرستهی بعدی
👇👇👇
19.03.202523:42
🔸جستاری از استاد علی آزاد پیرامون شب قدر
توضیح: طبق اخبار و مآثر دینی یکی از بهترین اعمال در شب قدر مباحثهی علمی است. امشب توفیق داشتم بیدار بمانم و این فایل را از سلسله جستارهای دوست و برادر عزیزم استاد علی آزاد -که در شبِ قدر سال گذشته نوشته شده- را با اجازهی ایشان انسجامی بخشم و با ویراستی جدید فراهم آورم، باشد که شوق و اشتیاقِ دلی را برای فهمِ حقیقتِ قدر، به قدر و اندازهی وجودی اش سیراب سازد.
#جستار
#شب_قدر
#علی_آزاد
#یوسف_شیخی
@Sparrowintherecoveryroom
@sheykhi_yusef63
توضیح: طبق اخبار و مآثر دینی یکی از بهترین اعمال در شب قدر مباحثهی علمی است. امشب توفیق داشتم بیدار بمانم و این فایل را از سلسله جستارهای دوست و برادر عزیزم استاد علی آزاد -که در شبِ قدر سال گذشته نوشته شده- را با اجازهی ایشان انسجامی بخشم و با ویراستی جدید فراهم آورم، باشد که شوق و اشتیاقِ دلی را برای فهمِ حقیقتِ قدر، به قدر و اندازهی وجودی اش سیراب سازد.
#جستار
#شب_قدر
#علی_آزاد
#یوسف_شیخی
@Sparrowintherecoveryroom
@sheykhi_yusef63
Көрсетілген 1 - 24 арасынан 33
Көбірек мүмкіндіктерді ашу үшін кіріңіз.