07.04.202504:14
ترافیک به حدیه که دیگه مترو و BRT جواب نیست، فقط پراید پرنده ارشاد رو باید سوار شد.
29.03.202522:26
نمیدونم والا، شایدم خیلی جاها اشتباه کنم؛ اما حداقلش مطمئنم که خودمو کتمان نکردم.
Қайта жіберілді:
A Cloud In Trousers

21.03.202519:59
دوست دارم برایت توضیح بدهم که چقدر محتاج کلماتم. شاید این همان دلیلی باشد که باعث میشود زیاد حرف بزنم، زیاد بنویسم و زیاد بخوانم. خیلیوقتها ارتباطم با خودم محدود به کلمات است. از صبح که پا میشوم، چای میخورم و موهایمرا با هزار زحمت جمع میکنم، تا شب که دراز میکشم و موهایمرا به هزار زور و بدبختی باز میکنم و به ژنهایم فحشهای مؤدبانه میدهم، یادم میرود که وجود دارم. موقع درس خواندن، موقع راه رفتن، موقع دست کشیدن روی ابرویم، موقع شنیدن صدای مناجات مامان. یادم میرود. یادم میرود این من هستم. این بدن مال من است و یک شناسنامهای دارم که درونش اسم من نوشته شده. اینها فقط وقتی یادم میآیند که حرف میزنم، مینویسم و میخوانم و به هر طریقی، کلماترا ورز میدهم. آن موقعهاست که هویت معنا میدهد. یادم میآید وجود دارم. یعنی من هم انسانی هستم از مجموع هزاران هزار انسان روی کرهزمین که روزی نطفهای بوده و حالا، کاغذ را از کلمات آبستن میکند. اصلاً "من" برایم وقتی معنا پیدا میکند که داستانی برای روایت، حرفی برای زدن، صدایی برای گفتن داشته باشم.
06.04.202508:23
انگار هزار سال طول کشید، اما خب بالاخره تهرانم و خوشحالی🧡🎉
28.03.202521:31
هر سری پنج دقیقه پس از حرکت قطار:
20.03.202512:23
آبجیمون گل فرمایش کرد. بیایید دسته جمعی ایزد منان رو سپاس بگزاریم🎉
05.04.202508:51
به لحظات ملکوتیِ "دستم بشکنه که زدم شهر دور" نزدیک میشویم.✨
31.03.202511:38
خدا خیر بده رشتهم رو که به زندگی وصلم میکنه.
27.03.202511:10
بعد از قرون متمادی، این اولین هفت فروردینیه که آزمون قلمچی ندارم و منت خدای را عز و جل🎉
Көрсетілген 1 - 10 арасынан 10
Көбірек мүмкіндіктерді ашу үшін кіріңіз.