Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
🌲تاریخ و زندگی🌲 avatar

🌲تاریخ و زندگی🌲

یا رب تو نگهبان دل اهل وطن باش/ که امید بدیشان بُوَد
ایران کهن را
TGlist рейтингі
0
0
ТүріҚоғамдық
Растау
Расталмаған
Сенімділік
Сенімсіз
Орналасқан жері
ТілБасқа
Канал құрылған күніЖовт 01, 2020
TGlist-ке қосылған күні
Лист 14, 2024
Қосылған топ

Рекордтар

28.03.202523:59
511Жазылушылар
19.04.202512:53
100Дәйексөз индексі
19.04.202523:59
4651 жазбаның қамтуы
19.04.202523:59
886Жарнамалық жазбаның қамтуы
10.04.202523:22
11.11%ER
19.04.202523:59
91.54%ERR
Жазылушылар
Цитата индексі
1 хабарламаның қаралымы
Жарнамалық хабарлама қаралымы
ER
ERR
ЛЮТ '25БЕР '25КВІТ '25

🌲تاریخ و زندگی🌲 танымал жазбалары

20.04.202507:16
این کتاب، بوف کور، نسخه‌ای کپی‌ شده به خط صادق هدایت است که توسط خود او از بمبئی برای محمدعلی جمالزاده در سوئیس ارسال شده و بعدها از سوی جمالزاده به کتابخانه مرکزی اهدا گردیده است. افزون بر متن اصلی، نمایشنامه‌ خیمه‌شب‌بازی در سه پرده نیز به آن ضمیمه شده است و وجود یادداشت‌هایی از ایرج افشار، جمالزاده و صادق هدایت، ارزش اسنادی و ادبی این مجموعه را دوچندان کرده‌اند. محل نگهداری این اثر مخزن نسخ خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران می‌باشد.
https://t.me/UT_Central_Library
08.04.202521:31
#دانلود_کتاب ⭕️

📚 Toiling for Oil: A Social History of Petroleum in Iran

📖 رنجِ نفت؛ تاریخ اجتماعی نفت در ایران

✍️ تورج اتابکی

ℹ️ انتشارات دانشگاه کمبریج - ۲۰۲۵

📝 معرفی توصیفی:
کتاب حاضر اثری آکادمیک و نوآورانه است که تاریخ اجتماعی نفت در ایران را از زمان کشف آن در سال ۱۲۸۶ش/۱۹۰۸م تا ۱۳۵۷ش/۱۹۷۹م بررسی می‌کند. این کتاب، برخلاف مطالعات رایج که عمدتاً بر روابط سیاسی بین شرکت‌های نفتی و دولت ایران متمرکز هستند، نگاهی عمیق و چندوجهی به تأثیرات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی صنعت نفت بر جامعه ایران دارد. تورج اتابکی با استفاده از مصاحبه‌های تخصصی، گزارش‌های میدانی و تحلیل‌های تاریخی، چگونگی شکل‌گیری طبقه کارگری جدید، تغییرات در ساختارهای اجتماعی و تعاملات ژئوپلیتیکی را در بازه زمانی کشف نفت در ایران تا انقلاب اسلامی بررسی می‌کند. این اثر نه تنها به زندگی و چالش‌های کارگران نفت، بلکه به تأثیرات گسترده‌تر نفت بر مدرنیزاسیون، صنعتی‌سازی و بحران‌های سیاسی از جمله دو جنگ جهانی و تلاش‌های ملی‌سازی در دهه ۱۹۵۰ و بحران‌های سیاسی دهه ۱۹۷۰ می‌پردازد.

یافته های کتاب نشان میدهد که صنعت نفت نه تنها اقتصاد و سیاست ایران را شکل داده، بلکه ساختارهای اجتماعی، هویت‌های طبقاتی و حتی فرهنگ و زندگی روزمره مردم را دگرگون کرده است. اتابکی بر این باور است که تلاش‌های ملی‌سازی، دخالت‌های خارجی و جنبش‌های کارگری همگی بخشی از فرآیندی بزرگ‌تر بود که ایران را به یکی از بازیگران کلیدی در بازار جهانی نفت تبدیل کرد. با این حال، این تحولات اغلب با نابرابری، استعمار و سرکوب همراه بوده‌اند. بر این اساس، درک کامل تاریخ ایران بدون توجه به نقش اجتماعی و فرهنگی نفت ممکن نیست و این صنعت همچنان یکی از عوامل تعیین‌کننده در آینده ایران باقی خواهد ماند.

فهرست مطالب کتاب بدین شرح است:

1⃣ مقدمه: نگارش تاریخ اجتماعی نفت ایران

2⃣ کشف نفت و شکل‌گیری جامعه جدید ایرانی

3⃣ نفت و کار در جنگ جهانی اول

4⃣ نفت و مدرنیزاسیون اقتدارگرا در دوره بین دو جنگ

5⃣ جنگ جهانی دوم: رقابت قدرت‌های بزرگ برای نفت

6⃣ آماده شدن برای جهش: به سوی ملی‌سازی نفت

7⃣ فاصله حاکمیت: نفت ایران در ۱۹۵۱-۱۹۵۴

8⃣ از نابرابری به‌سوی توسعه برنامه‌ریزی‌شده: ۱۹۵۴-۱۹۶۲

9⃣ نفت، نیروی کار، و دولت توسعه‌‌محور: دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰

0⃣1⃣ فعالیت‌های کارگری: از انقلاب سفید تا انقلاب اسلامی

✉️ @naqshine
06.04.202523:13
طبق یک تقسیم‌بندیِ تقریباً پذیرفتنی، مبدأ شاهنامه‌شناسیِ علمی و نوین در تاریخِ مطالعاتِ ایرانی، کنگره‌ی بزرگداشت فردوسی در سال ۱۳۱۳ شمسی است؛ و از آن زمان به بعد منحنیِ نمودارِ مفروضِ شاهنامه‌پژوهی در هر دو سویه‌ی کمّی و کِیفی، فراز و نشیب‌هایی داشته است. استاد دکتر اسلامی ندوشن به استناد تاریخِ چاپِ نخستین مقالاتشان _چنانکه در کتاب‌شناسیِ فردوسی و فهرستِ مقالاتِ فارسیِ استاد ایرج افشار می‌بینیم_ حدوداً از اواسط دهه‌ی ۳۰ شمسی وارد عرصه‌ی فرّاخ‌دامنِ فردوسی‌شناسی شده‌اند و اکنون با سابقه‌ی پنجاه سال مطالعه و تحقیق و تلاش از پیشگامانِ این دانشِ تخصّصی به شمار می‌روند.

           🌲 دکتر سجّاد آیدنلو 🌲

#دیدگاه‌ها درباره‌ی آثار دکتر محمّد‌علی اسلامی نُدوشن، دفتر نخست، درباره‌ی فردوسی و شاهنامه (مقاله‌ی دکتر آیدنلو، اردیبهشت ۱۳۸۴)

🌲🌲🌲🌲🌲🌲
❇️ ویدئو: دکتر #سجاد_آیدنلو استاد ادبیات دانشگاه ارومیه و از برجسته‌ترین شاهنامه‌پژوهان کشور، که کتاب ارزشمند آذربایجان و شاهنامه یکی از آثار ماندگار ایشان است.
🌲🌲🌲🌲🌲🌲

💎کانال دکتر محمّد‌علی اسلامی نُدوشن
🆔 @sarv_e_sokhangoo
Қайта жіберілді:
مجلّه سفینه تبریز avatar
مجلّه سفینه تبریز
31.03.202510:56
یادداشت مهم استاد دکتر منصور ثروت در خطاب به رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران

آقای رئیس جمهور از مادر کرد و از پدر ترک به‌ دنیا آمده است و تحصیلات را به فارسی خوانده است و با تسلطی که به نهج البلاغه دارد فرض می‌گیریم به زبان عربی هم می تواند حرف بزند و چون هر پزشک متخصصی  برای استفاده از متون این علم ناچار از مراجعه به زبان انگلیسی است فرض می‌کنیم آن را هم بلد است و البته همه اینها مزیت است و در جای خود قابل تقدیر . اما اگر ایشان بخواهد از این زبانها در ایران با فرض خوشبینانه  برای تحبیب قلوب  استفاده کند می‌تواند از ترکی برای آذربایجانیان و کردی برای کرد زبانان (طبیعتاً فقط از یکی از لهجه‌های آن که بدان آشناست) و عربی برای عربزبانان و فارسی برای فارسی زبانان بهره مند شوند.

پرسش در وهله نخست آن است که:
۱-اگر در مواجهه با گویندگان گیلکی٫ مازنی ؛ لری ٫ قشقایی٫ ترکمنی٫ بلوچی ٫ تاتی٫ هرزندی٫ سمنانی ٫ و دهها زیر لهجه‌های گوناگون که از یک روستا تا روستای دیگر فاصله اش به اندازه یک زبان مستقل است بخواهد گفتگو کند چه باید بکند؟ یا باید هر جا می رود یک مترجم آشنا بدان زبان و لهجه را با خود ببرد یا در سالنها از دستگاه ترجمه همزبان (در صورت وجود) استفاده کند! تا بدینوسیله اینان نیز از اینکه رییس‌جمهور به زبان آنها احترام می گذارد لذت ببرند.
۲-رئیس جمهور اگر در موارد رسمی بلکه در دیدارهای خصوصی و خانوادگی به ترکی یا کردی گفتگو می‌کند هیچ اشکالی ندارد ولی وقتی با مقامات رسمی و مسئول کشوری و لشکری سخن می‌گوید یا آنها گزارش می دهند و فیلم این گفتگو از مجاری رسمی پخش می شود، هم از نظر قانونی باید به زبان رسمی سخن بگویند هم از دید اخلاقی و منطقی. زیرا وقتی سخن بر سر سرنوشت دریاچه ارومیه است ٫ موضوع فاجعه محلی نیست بلکه ملی است و دریاچه مال کل ملت ایران است نه فقط ارومیه.بنابراین همه باید بدانند سرنوشت این دریاچه به کجا خواهد رسید؟ اگر این دریاچه خشک شود و مردمان ترک و کرد ناچار به مهاجرت به گیلان و مازندران و شیراز و بندر عباس و هر استان دیگر بشوند اهالی این استانها حق دارند به دلیل غیر همزبانی آنان را نپذیرند. پس لازم است همه از  این خطر آگاه باشند.  برای حصول این مقصود و ایجاد زمینه همبستگی و همدلی راهی جز مکالمه به زبان رسمی فارسی نیست. شما با این کار مشکل دریاچه ارومیه را مشکل ترک زبانان و فقط استان آذربایجان غربی می‌کنید. در حالی‌که مشکل دریاچه هامون ٫بختگان٫ مرداب انزلی ٫ رودخانه زاینده‌رود ٫ تالاب هامون٫ نابودی جنگل هیرکانی و فروریزش زمین در اصفهان و فارس و ورامین تبعاتش مال تمام مردم ایران است. بنابراین همه مردم ایران به هر زبان و لهجه ای باید در جریان وقایع ملی باشند و این جز از راه زبان فارسی مقدور نیست. شما با ترکی مکالمه کردن در کنار دریاچه ارومیه٫ آن هم در مقام رسمی با مسئول دولتی، دیگر هموطنان را از فاجعه ملی که باید به کمک آن بشتابند -  چون سود و زبانش به همه می رسد - محروم می‌کنید . این ساده ترین استدلال. اما...
۳- شما با این روش راه خطرناک دیگری را باز می‌کنید. به عنوان مثال اگر از فردا همین استاندار آذربایجان غربی مکاتبات و سخنرانیهای عمومی و بخشنامه های خود را به زبان ترکی بنویسد و بگوید و صادر کند شما چه پاسخی خواهید داد ؟ ناگفته پیداست اینکه می‌شود همان فرقه دموکرات . نکند این‌همه که راجع به تغییر نظام آموزشی سخن می گویید - علی‌رغم آنکه معتقد به نظر کارشناسی هستید و خود شما در این مورد کارشناس نیستید -- دانسته و ندانسته راه را برای گرگهای اردوغان باز می‌کنید؟ نمی دانید در جمهوری آذربایجان و ترکیه از این نوع سخنان سو استفاده می‌کنند. نشنیدید جغرافیای معنوی اردوغان را؟ اردوغانی که نوروز را از آن ترکان عثمانی اعلام کرده ولی فراموش کرده است که اجداد امپراتورش یعنی سلطان عبدالحمید دوم در کارنامه آموزشی پسرانش محمد سلیم و عبدالقادر عثمانی جزو دروس اش، پندنامه عطار نیشابوری و تعلیم فارسی درج شده است. ( مجله بخارا،ش ۱۶۲ ، س,۱۴۰۳ ) یا سلطان سلیم  افتخار می کرد به فارسی شعر می سراید، یا تا پیش از سقوط امپراتوری تمام مکاتبات رسمی و اداری به زبان فارسی بوده است.
۴- آقای رئیس جمهور بهتر است همانطور که گفته اید در این مورد نیز از دانش کارشناسان آگاه و دلسوز استفاده کنید.
اضافه می کنم من خود زاده کهن ترین شهر ایرانزمین، اردبیل هستم  و زبان مادری و پدری روانشادهایم ترکی است و از حیدر بابایه شهریار به اندازه حافظ و فردوسی و سعدی لذت می برم و در خانواده به ترکی حرف می‌زنم . ضمن احترام و جانداری به ادبیات ترکی مانند اشعار  سهند و طنزهای کریمی و معجز شبستری و صابر، زبان فارسی را برای زبان مشترک ملی کارآمد، تاریخی، قانونی، ضروری و غیر تحمیلی می دانم.
من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم
تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال

منصور ثروت
Қайта жіберілді:
مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب avatar
مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
26.03.202519:28
بخشی از «سلام نوروزی» سال 1277 ه.ق. به روایت هینریش بروگش

پس از شاعر طراز اول، شاعر طراز دوم و شاعر طراز سوم پیش رفتند و پس از تعظیم، قصاید خود را که مضمون آنها مشابه با قصیدهٔ نخستین بود و از صدر تا ذیل جنبهٔ مدح و تمّلق شاه را داشت با صدای بلند می‌خوانند.
پس از این قصیده‌خوانی، وزیراعظم یا صدراعظم با لباس تمام رسمی سلام، چکمه‌های سرخ‌رنگ و عمامهٔ سفیدرنگ پیش می‌رود و سه بار به قبلهٔ عالم تعظیم می‌کند به طوری که کف دست‌های او به زانوهایش می‌رسد و بعد راست می‌ایستد و نطق غرائی در باب تبریک عيد نوروز و نیایش برای عظمت و قدرت شاه را که قبلاً آماده کرده است با صدای بلند می‌خواند.
آنگاه گفتگوی تشریفاتی میان شاه و او آغاز می‌شود، شاه می‌پرسد: «خوب وضع چگونه است؟»
صدراعظم در حالی که سری فرود می‌آورد پاسخ می‌دهد: «از هر جهت خوب و عالی است خاطر قبلهٔ عالم کاملاً آسوده باشد».
شاه دوباره می‌پرسد: «وضع کارمندان و مستخدمين من چطور است آیا به وظایف خود عمل می‌کنند؟»
صدراعظم پاسخ می‌دهد: «وضع آنها خوب است و مستخدمينِ نمونه و وظیفه‌شناسی هستند»،
شاه به سئوالات خود ادامه می‌دهد: «وضع محصول چطور است؟ نان فراوان و خوبست؟»
و صدراعظم در آن قحطی و گرانی فوق‌العادهٔ نان جواب می‌دهد: «قربان انبارها لبریز از گندم است و نان هرگز تا این اندازه ارزان نبوده است.»!
شاه باز هم سئوال می‌کند: «صلح و امنیت چطور است؟»
و صدراعظم باز هم سر فرو می‌آورد و چاپلوسانه می‌گوید: «به اقبال قبلهٔ عالم: دشمنان همه سرکوب شده‌اند و هیچیک یارای مخالفت ندارند، صلح و امنیت نه فقط در ایران بلکه در همهٔ جهان برقرار است.»
این پرسش و پاسخی است که میان شاه و صدراعظم رد و بدل می‌شود.
البته صدراعظم باید از خجالت آب شود به زمین فرو رود زیرا تمام پاسخهای او به شاه دروغ و کذب محض بوده است.
در هر حال صدراعظم اجازه مرخصی می‌گیرد و از جلوی تخت مرمر کنار می‌رود و شاه قلیان را که در دست دارد زمین می‌گذارد و این نشانهٔ آن است که مراسم سلام پایان پذیرفته است. (بروگش، 1367: ج2، 624)

مأخذ: بروگش، هینریش. 1367. سفری به دربار سلطان صاحبقران (2 جلدی). ترجمهٔ مهندس کردبچه. تهران: انتشارات اطلاعات.

@mirasmaktoob
.
Қайта жіберілді:
کانال سلام avatar
کانال سلام
05.04.202511:57
پربازدیدترین آثار تاریخی در نوروز ۱۴۰۴

🔹تعطیلات نوروزی ۱۴۰۴ با استقبال کم‌نظیر گردشگران از اماکن فرهنگی و تاریخی کشور همراه بود.آمارهای رسمی از میزان بازدید گردشگران از اماکن تاریخی و فرهنگی کشور، روند صعودی استقبال از این جاذبه‌ها را نشان می‌دهد./ایرنا

@salamonlline
02.04.202521:25
۱۰۰ هزار نسخه ترجمه شاهنامه در غرب فروش رفت
«وال‌استریت ژورنال» و «آتلانتیک» این اثر را تحسین کردند

▫️دکتر احمد صدری، جامعه شناس و پژوهشگر ایرانی با هدف معرفی "شاهنامه" فردوسی، حماسه ملی ایران به مخاطبان جهانی و تقویت پیوندهای هویتی ایرانیان خارج از کشور، بخش‌های اساطیری و حماسی شاهنامه(دو سوم نخست اثر)، چهار تراژدی اصلی(سهراب، سیاوش، فرود، اسفندیار) و سه داستان عاشقانه(زال، رستم، بیژن) را به زبان انگلیسی ترجمه کرده است.

▫️
این اثر که در کشورهای غربی بیش از یکصد هزار نسخه فروش رفته را نشریاتی مانند «وال‌استریت ژورنال» و «آتلانتیک» تحسین کرده‌اند. نمایش‌های برگرفته از آن نیز در فستیوال‌هایی مانند «ساندنس» و «ونیز» اجرا شده‌ است.    @KhabarOnline_ir
🇮🇷 جشن‌های ایرانی و زبان فارسی هویت ملی ما هستند

🔸 مدیر دانشنامه «فرهنگ مردم ایران»:

🔹 هویت ملی از دل تاریخ مشترک؛ آیین‌ها، باورها و افسانه‌های مشترک و از راه زبان ملی و سرزمینی واحد شکل می‌گیرد و تاریخ مشترک، جشن‌های ایرانی و زبان فارسی، هویت ملی ما هستند.

🔹 نشست «جشن‌های ایرانی و همبستگی ملی» به مناسبت جشن فروردینگان و به همت خانه کتاب ایران شامگاه چهارشنبه ۲۰ فروردین ماه در سرای اهل قلم برگزار شد.
IRNA: متن خبر
♦️ کانال
✅ #اکوتا
#اتحادیه_کشورهای_وارث_تمدن_ایرانی 
+
برنامه اتمی ایران از آب شیرین کن تا نیروگاه خاموش و عامل تحریم و ویرانی!
اکبر اعتماد سیاستمدار، شخصیت علمی ایرانی و بنیان‌گذار و نخستین رئیس سازمان انرژی اتمی ایران بود که به «پدر فناوری هسته‌ای ایران» شهرت دارد.
26.03.202510:37
‍ ‍ ‍ ‍ ☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘

✅ ششم فروردین‌ماه فرخنده باد.

🌸 در فرهنگ ایران، ششمین روز از فروردین‌ماه یا خرداد روز از فروردین‌ماه، روز نوروز بزرگ یا نوروز خاصه (ویژه) یا نوروز خردادی یا خردادسالان نامیده می‌شود.

🌸 یکی دیگر از نام‌های این روز «هفدرو/هودرو/هبدرو» است که منظور از آن «هفتاد و دو» رویداد مهم تاریخی است که یا در این روز اتفاق افتاده و یا به‌خاطر اهمیت ششم فروردین‌ماه به این روز نسبت داده شده است چنان که در متن پهلوی «ماه فروردین، روز خرداد» آمده، ایران‌زمین در چنین روزی پیدایی یافت و زرتشت آیین خود را در چنین روزی آشکار کرد.

🌸 یکی دیگر از رویدادهای ششم فروردین‌ماه در فرهنگ ایران، زادروز اشو زرتشت پیام‌آور خرد، آزادی، صلح، و شادی است.
زایش زرتشت در این روز بهاری در فروردین‌یشت از کتاب اوستا بازتاب یافته و آمده است: «...هنگام زادن و بالیدنش،آب‌ها و گیاهان شادمان شدند. هنگام زادن و بالیدنش، آب‌ها و گیاهان بالیدند. هنگام زادن و بالیدنش، همه آفریدگان سپنتا‌مینو به خود مژده رستگاری دادند: خوشا به روزگار ما، اینک آتربانی (آتش‌بان) زاده شد: سپیتمان زرتشت... از این پس دین نیک مزدا در هفت کشور گسترده شود...»
در باورهای کهن ایرانی، چنان که در کتاب‌های دینکرد، زادسپرم و زراتشت‌نامه آمده، زرتشت تنها نوزادی بود که هنگام زاده‌شدن از مادر، به نشانه شادمانی برای پیروزی اندیشه نیک بر اندیشه بد و به نشانه اهمیت شادی برای مردمان، می‌خندید.
این باور کهن، پیامی ژرف را در خود نهفته دارد و آن این که منش نیک، شادی‌آفرین است، و همه پیروان و ‌دوستداران این آموزگار بزرگ ایرانی باید همواره در زندگی، مهرورزی، شادکامی و شادمانی درونی را پیشه خود سازیم، و خوشبختی را برای یکدیگر به ارمغان آوریم و از اندوه و سوگواری دوری کنیم و همواره بکوشیم تا جهانی شاد و به دور از جنگ، خونریزی، دشمنی، اندوه و افسردگی داشته باشیم و برای صلح و آشتی در همه جهان تلاش کنیم.

🌸 به روایت بیرونی در آثارباقیه، ایرانیان در این روز برای همه مردم کره‌زمین سعادت و خوشبختی آرزو می‌کنند، پس به این دلیل این روز را «روز امید» نیز نام نهاده‌اند.

🌸 در کتاب پهلوی بندهش آمده، در روز ششم فروردین‌ماه، تن را جامه‌ای نیکو دهند و بوی خوش بویند.
این سنت کهن در گذر تاریخ همیشه رایج بوده است چنان‌که در دوره صفوی نوروز را «عید لباس نو» نیز می‌نامیدند، چون هرکس هر اندازه هم نادار بود در این جشن یک دست لباس نو به تن می‌کرد و حتی افراد دارا در این روزها، هر روز لباس دیگری بر تن می کردند.
بر این پایه، پوشیدن لباس نو و دیدار بزرگان و عزیزان یکی از سنت‌های این روز بوده و هنوز نیز پوشیدن لباس محلی در نوروز و به‌ویژه از یکم تا ششم فروردین بین اقوام ایرانی رایج است. به همین دلیل در سال ۱۳۹۵ سازمان‌های مردم نهاد دوستدار میراث فرهنگی سراسر ایران، روز ششم فروردین را به نشانه پاسداشت «لباس‌های محلی ایرانی» به‌عنوان نماد دیرینگی تاریخی، غنای فرهنگی و هویت جمعی، به‌عنوان «روز ملی لباس محلی» نامگذاری و پیشنهاد کردند.

✍ شاهین سپنتا
@shahinsepanta
@jashnha2

‎🆔 @bargi_az_tarikh

#برگی_از_تقویم_تاریخ

☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#نوروز_بزرگ
03.04.202510:05
سالی که رفت، سالی که آمد (بخش ۲)
🌲🌲🌲🌲
(ملاحظه شود که این مقاله‌ی دکتر اسلامی ندوشن حدوداً ۱۳ سال پیش نوشته شده، ولی بی‌شباهت به وضع کنونی جهان نیست)
🌲🌲🌲🌲

...آنها به جای خود، ولی ما دورانِ خود را چگونه می‌بینیم؟ ما در یک دورانِ بی‌قرار زندگی می‌کنیم، میانِ مای امروز با مردمِ زمانِ سعدی و حافظ یک تفاوت عمده است، مردم آن زمان تنها از محلّه‌ی خود و شهرِ خود خبر داشتند، ولی هر لحظه خبرها از سراسرِ جهان به سوی ما سرازیر می‌گردند، بدان‌گونه که هر یک از ما را یک «جهانی‌اندیش» کرده‌اند.
در درونِ هر یک از ما یک ولوله‌ی خاموش است. در همین یک سالی که گذشت نگاهی بیفکنیم بر شمال آفریقا، از تونس تا مصر و لیبی. آنگاه بیاییم به سوریه و یمن و از سوی دیگر، از نیویورک تا لندن. می‌بینیم که یا آشوب است یا آتشِ زیر خاکستر! گویا جهانِ امروز قالبِ او بر او تنگی می‌کند و در اندیشه‌ی ترکیبِ دیگری است. همه‌ی حرف‌ها در چند کلمه خلاصه می‌شود: آنچه هست نباید باشد. سرزمین‌هایی که دنیای «سومی» یا «عقب مانده» یا مؤدّبانه‌تر «در حال توسعه» خوانده شده‌اند، یک حرف بیشتر ندارند، آنها می‌گویند: ما به تنگ آمده‌ایم از اینکه بدانیم که حقّی داریم و به آن دسترسی نیابیم. حرف بر سر سه کلمه هست: «حق داشتن، دانستن و نیافتن»، و این ناروایی را از چشم حکومت‌های خود می‌بینند، که چه بسا خود آنان آنها را بر سرِ کار آورده‌اند! اکنون این فرمانروایان، صبرِ آنها را لبریز کرده‌اند. ای کاش تنها سوء اداره بود: همراه با آن فساد مالی است، خروج هنگفت ارز، داد و ستدهای مشکوک، نه تنها خود آنها، بلکه خویشان، نزدیکان، سرسپرده‌ها... کسانی هنوز به یاد دارند که مردمِ ساده‌دلِ لیبی با چه شوق و ذوقی کودتای قذافی را پذیرا گشتند. گمان کردند که از یک حکومتِ کهنه‌ی ارتجاعی نجات یافته‌اند و درها به رویشان باز شده، رهبری دارند که اعتبار به کشورشان بخشیده، وجهه‌ی بین‌المللی دارد و حتّی بعضی دولت‌ها از او حساب می‌برند... کم و بیش همین احساس و امید در تونس با آمدنِ بِن‌علی برانگیخته شد. و باز کم و بیش همین‌گونه در مورد مصر که به آمدنِ حُسنی مبارک منجر گردید؛ یک خلبانِ جوان که از هر جهت نوید‌بخش می‌نمود...

        #گفتن_نتوانیم_نگفتن_نتوانیم

💎کانال دکتر محمّد‌علی اسلامی نُدوشن
https://t.me/sarv_e_sokhangoo
03.04.202510:05
سالی که رفت، سالی که آمد
(بخش ۳)
🌲🌲🌲🌲
مردم وقتی تشنه‌ی امیدوار بودن باشند، به هر پیش‌آمدی امید می‌بندند. ولی طعنِ روزگار این بود که چهل سال و سی سال و بیست سال بگذرد تا مردمِ این کشورها همان کسانی را که بر سرِ دست بلند کرده بودند، به زیر پای بیفکنند! اکنون جوابِ این سؤالِ بزرگ را که می‌دهد که: تکلیفِ این عمرهای تلف شده چیست؟ عمرِ یک ملّت: پیر و جوان، زن و مرد و کودک؟ جوابِ این همه ویرانی و دربدری را که می‌دهد؟ جوابِ زنانی را که بچّه به بغل، کوله‌بار بر پشت (که همین هم همه‌ی زندگیِ آنهاست) با پای پیاده، روانه‌ی دیارِ بیگانه‌ای می‌شوند تا بلکه جانِ خود را نجات دهند؟ چه کسی پاسخگوی کشتارهای بیهوده خواهد بود، نقصِ عضوها تا آخرِ عمر، علیل‌ها؟ آیا دنیا عمر، احساس شرمندگی ندارد؟
از سوی دیگر کشورهای معروف به «پیشرفته» را ببینیم: اروپا، آمریکا و دیگران... آنها داستان دیگری دارند. اختلاف طبقاتیِ موحش، تراکم ثروت در دستِ عدّه‌ای اندک، تجمّل و عیش و نوش، امّا در مقابل، یک درآمدِ بخور و نمیر برای کارگری که در قعرِ معدن یا کارخانه یا سیاه‌چال، عمرِ خود را به آخر می‌رساند. این
همان است که در آمریکا به «یک صدم» معروف شده است. یعنی از دو انسان مشابه، یکی صد برابرِ دیگری از زندگی بهره می‌گیرد. یونان را ببینیم، سرچشمه‌ی تمدّنِ اروپا که دنیای غرب او را پدرخوانده‌ی خود می‌داند و به او می‌نازد. چنین کشوری اکنون در کار خود درمانده، بیش از یک سال است که دستخوشِ اعتراض‌های فرو ننشستنی است، با سرانجامی نامعلوم. ممکن است گفته شود اینها درست، ولی بشرِ چاره‌جو بر این مشکلات فائق خواهد آمد. هستند کسانی که بپندارند غرب اشتباه نکردنی است. حتّی تا آن حد دور بروند که بگویند هرچه می‌گذرد به موجب نقشه‌کشی خودِ اوست، ولو به ظاهر به زیان خود او تمام شود. ولی این را از یاد می‌برند که زورِ زمانه از زورِ سیاستمداران بیشتر است: نه چشم زمانه به خواب اندر است!
اگر فقط به همین چهل سال اخیر نگاه کنیم رویدادهای نامنتظره، حکمِ محکومیّتِ گردش کارها را در دست دارند، چه خوش‌بینی‌ها که تبدیل به ناکامی شد، چه انتظارها، چه امیدها که فرو فسرد. مردم بر ضدّ کسانی قیام کردند که چه بسا به آنها رأی داده بودند، ولی موضوع فراتر از این حرفهاست؛ در برابر مسائل بنیادی، رأی می‌تواند معنیِ خود را از دست بدهد.

        #گفتن_نتوانیم_نگفتن_نتوانیم

💎کانال دکتر محمّد‌علی اسلامی نُدوشن
https://t.me/sarv_e_sokhangoo
Қайта жіберілді:
مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب avatar
مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
04.04.202501:36
میرزا مهدی خان استرآبادی در بیان اخبار اقامت قشون ایران به سرداری قهرمان ایران، نادر قلی‌خان افشار در منزل باشت از توابع شولستان فارس و‌ مهیّا شدن وی از آن موضع جهت بازپسگیری ولایات آذربایجان، همدان و‌ کرمانشاهان از دست دولت عثمانی، در توصیف نوروز و‌ موسم گلگشت بهاری سال ۱۱۴۲ هجری قمری که مصادف با آغاز ماه مبارک رمضان بوده است، در کتاب تاریخ جهانگشای نادری با بهره‌گیری از ادبیات سیاسی روزگار خویش، وعدهٔ پیروزی ایرانیان بر رومیان (عثمانیان) را به برآمدن نوروز و زیبایی‌های اعتدال بهاری و رانده شدن قوای عثمانی از ایران را بسان راندن سرمای زمستان از گلستان و سرزمین چمن تشبیه نموده (ص۱۱۵-۱۱۶)، و می‌نویسد:

«در بیان وقایع ایت‌ئیل، مطابق سال فرخنده‌فال هزار و یکصد و چهل و دو هجری و نوروز فیروز این سال»

شب غُزّهٔ شهر فرخنده‌فرجام صیام، خسرو کواکب حشم اعنی نیّر اعظم، از نهانخانهٔ حوت به شبستان حَمَل عَلَم افراخت و از دیوان خدیو خطّهٔ امکان، منشور والیگری عرصهٔ خاک به قلم نرگس و خط ریحان، به نام نامی سلطان نامیه اِصدار یافت.
سر و صاحب لوا و‌ گلبن از غنچه و‌ گل، صاحب جیقه و افسر گردیدند. جنود قوای ربیعی رومیان کم‌فرصت دی را که ریشهٔ تصرّف در سرزمین چمن دوانیده بودند، از چمن دوانیده و ممالک گلزار را از دست ینگچریان فتنه‌جوی بهمن و عساکر فتن رهانیده، لشکر شتا که در دیار گلستان آغاز فتنه‌گری می‌کردند از بیم وصول کوکب سلطان ربیع، رخت عزیمت به سر منزل هزیمت کشیدند.
جنود فسادانگیز سرما که گرم غارتگری گلشن بودند، از طنطنهٔ شوکت نوروزی آوارهٔ دیار عدم گردیدند.
ارض اقدس گلزار از فرّ فروردین به انواع ریاحین مزیّن و ایلات کوهساری لاله و گل و احشام صحرانشین ریحان و سنبل را به فرمان قهرمان بهار در اطراف دشت و ساخت گلگشت، دسته‌ دسته یورت و مکان معیّن گشت و اسباب سور و سرور در بزم چمن مهیّا شد.
دوشیزگان غنچه در شبستان باغ در آغوش گلبن آرمیدند و سرو سهی با گل نیلوفر ازدواج و عروس باغ از نوید:
«و أنْبَتْنا فیها مِن کلّ زَوجٍ بَهیج»،
ابتهاج یافت. جشن نوروزی مرتّب گشت، هر یک از سران و سروران و عظمای ایلات و ولایات که در رکاب نصرت‌انتساب بودند، به خلعت‌های فاخره، بر و دوش آراستند و مانند غنچه مشت و‌ جیب را پر از زر نوروزی کرده و به جامه‌های بوته‌دار رنگین، قامت خویش را پیراستند. سه روز آن عرصهٔ دلفروز مقرّ رایات فیروز گشت.

گزینش دکتر محمدرضا ابویی مهریزی

@mirasmaktoob
.
17.04.202517:01
💢 *آقای رییس‌جمهور؛ خوزستان را دریابید!*


🔴 در روزگاری که هویت ملی و فرهنگی ایران عزیز، میراث گران‌بهای نیاکانمان، با چالش‌های بی‌سابقه‌ای روبه‌رو شده است، بیش از ۲۰۰ نفر از دغدغه مندان و دلسوزان میهن از استان خوزستان بر آن شدند تا با صدایی واحد، نگرانی‌های خود را نسبت به سیاست‌ها و رویکردهایی که زیرساخت‌های فرهنگی و هویت ملی را در سراسر کشور به ویژه استان خوزستان تهدید می‌کنند، ابراز نمایند.

🔵 ما گروهی از مردم خوزستان، فارغ از دیدگاه حزبی، جناحی، قومی و ایدئولوژی که دلبسته‌ی ایران و مصالح ملی هستیم و دست‌کم بر سر موضوع «ایران» و هویت ملی تفاهم داریم، هجمه‌ی بی‌سابقه‌ی بخش‌هایی از دولت شما به هویت ملی و یکپارچگی ایران، نظیر سخنان اخیر استاندار آذربایجان شرقی در‌باره نسبت آذربایجان با ایران، ارایه طرح هایی مانند ایجاد فدرالیسم و برگزیدن رئیس جمهور برای هر استان و همچنین تضعیف سازمان یافته زبان فارسی به عنوان مهم‌ترین عنصر پیونددهنده و نماد اتحاد ملی، برداشت نادرست و ناراست از اصل ۱۵ قانون اساسی، سکوت نسبت به رفتارهای ایران‌ستیزانه در میدان‌های ورزشی، استفاده‌ی ابزاری از آیین‌های ملی و دینی در آذربایجان غربی و خوزستان، دوگانگی رفتار و گفتار برخی از استانداران شما در استان‌های مرزی نسبت به هویت ملی و ارجحیت آنان به منافع قومی، قبیلگی و مانند اینگونه دیدگاه‌ها را کوتاهی در مشی حکمروایی ملی و بر باد دادن سرمایه تمدنی ایران می‌دانیم.

🔘 انتظار می‌رود شما بر اساس سوگندی که در برابر ملت ایران و قانون اساسی یاد کرده‌اید پاسدار حقوق شهروندی، همبستگی ملی، تمامیت ارضی کشور و هویت ایرانی آن بوده، در برابر رفتار جریان‌های قوم‌گرا، تفرقه‌ساز و ایران‌ستیز که با روی‌کار آمدن دولت چهاردهم در برخی از استان‌های مرزی به ویژه خوزستان بیش از پیش فعال شده‌اند، چشم‌پوشی نکنید.

🔻 متن کامل بیانیه را در لینک زیر بخوانید

https://ensafnews.com/587916/%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87%db%8c-%d8%ac%d9%85%d8%b9%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%da%a9%d9%86%d8%b4%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d9%88-%d9%85%d8%af%d8%b1%d8%b3%d8%a7%d9%86-%d8%af%d8%a7%d9%86%d8%b4%da%af/
Қайта жіберілді:
تاریخ تحلیلی avatar
تاریخ تحلیلی
10.04.202502:34
▪️در نقد اَبَر روایت دکتر موسی غنی نژاد از تاریخ نهضت ملی نفت و دکتر محمد مصدق (قسمت اول ، منتشر شده در خبرآنلاین)

گروه اندیشه: تاریخ معاصر که مرور چندباره آن دارای درس های عظیم برای جبران عقب ماندگی و توسعه است می تواند یکی از بزرگترین پروژه های ایرانیان به منظور عبور از دوره اندیشه ورزی به مثابه تصادف، به اندیشه ورزی به مثابه هویت و ماهیت دائمی ایرانیان در زندگی روزمره باشد اما این امر مشروط به شروطی است، از جمله پرهیز از سیاست زدگی در تحلیل تاریخ و درس آموزی برای امروز ایران و توسعه آن، سپس ورود حوزه علم، و پرهیز از ژورنالیسم زدگی.

پرواضح است که در این باره قرارگرفتن روزنامه نگاری در خدمت علم و براهین علمی از بزرگترین رسالت رسانه ای است که به دلیل آفت سیاست زدگی، اغلب نظام رسانه ای ایران از چنین رویکردی به دور است. از این رو حضور دانشگاه در حوزه روزنامه نگاری می تواند به غنای آن انجامیده و اندیشه های مخالف و موافق درباره رویدادها می تواند مقوم حوزه تمدن ایرانی باشد.....

مطلب زیر به قلم دکتر کریم سلیمانی دهکردی (دانشیار گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی) از این زاویه به مخاطب گروه اندیشه تقدیم می شود. او از نویسندگان کتاب موانع توسعه در ایران است. این بخش از مقاله در نقد اندیشه های دکتر موسی غنی نژاد در باره کودتای سوم اسفند  است [به بهانه ی انتشار یک گفت و گو با دکتر غنی نژاد در روزنامه ی دنیای اقتصاد، شماره ۶۲۳۶، ۷ اسفند ۱۴۰۳].

مقاله ای انتقادی اما فکت محور.  هدف اصلی آن نقد «روش تاریخ‌نگاری» غنی‌نژاد است. نویسنده معتقد است که غنی‌نژاد با استفاده از روشی مچ‌گیرانه، تقلیل‌گرایانه، ابهام‌آمیز و با دستکاری جزئیات تاریخی (زمان‌پریشی و مفهوم‌پریشی)، روایتی مغرضانه و پریشان از تاریخ معاصر ارائه می‌دهد.

نویسنده در این مقاله به نقد دیدگاه‌های غنی‌نژاد در مصاحبه اخیر ایشان (۷ اسفند ۱۴۰۳) می‌پردازد که در آن، غنی‌نژاد واقعه ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را کودتا ندانسته و برای تقویت این نظر، ادعا می‌کند که واقعه سوم اسفند ۱۲۹۹ نیز کودتا نبوده است. نویسنده با استناد به منابع متعدد تاریخی، خاطرات شاهدان عینی (مانند عبدالله مستوفی و یحیی دولت‌آبادی)، اعترافات بانیان کودتا (رضاخان و سیدضیاء)، گزارش‌های دیپلماتیک (نورمن و آیرونساید)، و آرای نمایندگان مجالس چهارم و چهاردهم، به تفصیل اثبات می‌کند که واقعه سوم اسفند ۱۲۹۹ یک کودتای نظامی با حمایت انگلیس بوده است که طی آن، تهران به اشغال نیروهای قزاق درآمده و احمدشاه تحت فشار مجبور به انتصاب سیدضیاء به نخست‌وزیری شده است.

نویسنده تاکید می کند که هدف غنی‌نژاد از مشروعیت‌بخشی به کودتای سوم اسفند برای به چالش کشیدن کودتا بودن ۲۸ مرداد است از این رو روش تاریخ‌نگاری او را مچ‌گیرانه، تقلیل‌گرایانه و مغرضانه توصیف می‌کند.


https://B2n.ir/nq7630
Көбірек мүмкіндіктерді ашу үшін кіріңіз.