МС
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
ТУ
Труха⚡️Україна
НВ
Николаевский Ванёк
МС
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
ТУ
Труха⚡️Україна
НВ
Николаевский Ванёк

قاصـدڪِ خـاڪستـری


‌ ‌ 𐇲 ‌𝒯𝗁𝖾 ℒ𝗈𝗌𝗍 𝐿𝖾𝗍𝗍𝖾𝗋𝗌 𓂃
𝒯𝘢𝘭𝘬: @Dxndelionbot ?
TGlist रेटिंग
0
0
प्रकारसार्वजनिक
सत्यापन
असत्यापित
विश्वसनीयता
अविश्वसनीय
स्थान
भाषाअन्य
चैनल निर्माण की तिथिMar 28, 2023
TGlist में जोड़ा गया
Oct 18, 2024

टेलीग्राम चैनल قاصـدڪِ خـاڪستـری का आंकड़ा

सदस्य

667

24 घंटों
8
1.2%सप्ताह
6
0.9%महीना
72
12.1%

उद्धरण सूचकांक

0

उल्लेख1चैनलों पर शेयर0चैनलों पर उल्लेख1

प्रति पोस्ट औसत दृश्य

4

12 घंटों5
21%
24 घंटों4
90.6%
48 घंटों380%

सगाई (ER)

2.63%

रिपोस्ट0टिप्पणियाँ0प्रतिक्रियाएँ4

सगाई दर (ERR)

5.76%

24 घंटों
0.01%
सप्ताह
0.29%
महीना
1.04%

प्रति विज्ञापन पोस्ट औसत दृश्य

3

1 घंटा3100%1 - 4 घंटे00%4 - 24 घंटे501 666.67%
हमारे बॉट को चैनल में जोड़ें और इस चैनल की दर्शक संख्या जानें।
24 घंटों में कुल पोस्ट
34
डायनेमिक्स
-

समूह "قاصـدڪِ خـاڪستـری" में नवीनतम पोस्ट

से पुनः पोस्ट किया:
𝖲𝗂𝗅𝗏𝖾𝗋 𝖿𝗈𝗀 avatar
𝖲𝗂𝗅𝗏𝖾𝗋 𝖿𝗈𝗀
دوستان من دیلیت اکانت زدم این پیام رو فور بزنین دوباره چنل های فیوم رو پیدا کنم و جوین شم
से पुनः पोस्ट किया:
: 𝖪𝗂𝗐𝗂 𝖻𝗈𝗒 / «2»𝗇𝖾𝗐 𝗉𝗈𝗌𝗍 🐉 avatar
: 𝖪𝗂𝗐𝗂 𝖻𝗈𝗒 / «2»𝗇𝖾𝗐 𝗉𝗈𝗌𝗍 🐉
से पुनः पोस्ट किया:
: 𝖪𝗂𝗐𝗂 𝖻𝗈𝗒 / «2»𝗇𝖾𝗐 𝗉𝗈𝗌𝗍 🐉 avatar
: 𝖪𝗂𝗐𝗂 𝖻𝗈𝗒 / «2»𝗇𝖾𝗐 𝗉𝗈𝗌𝗍 🐉
the se*xiest kiwi ever !!! «💷»

hyunjin’s room
से पुनः पोस्ट किया:
‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ drꭎgs ! avatar
‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ drꭎgs !
این پیامو فور بزنید تا چنلای تازه و خوش وایب پیدا کنم و از بعضی چنلا پست فور بزنم
موضوع چنلتون هرچی میتونه باشه

اگه تا الان خجالت میکشیدین اینبار نکشید.
से पुनः पोस्ट किया:
موسیـقی بارون ؛ پاریـس avatar
موسیـقی بارون ؛ پاریـس
مدت‌ها پیش کسی‌ رو دیدم که تنش عطر قهوه میداد ولی بوسه‌هاش مشابه به شیرین‌ترین کوکی‌های شهر بود. مو‌های مشکی و موج دارش همیشه آشفته بودند و پشت تیله هایِ پر از ستاره‌اش، غرقِ افکار مختلف بود. دست‌هایِ همیشه سردش، به شکل عجیبی، گرم‌ترین آغوش‌هایِ دنیا رو هدیه می‌دادند و پشتِ غمِ لیلیومِ خشک شده، بوسیدنی‌ترین لبخند‌ها، پنهان شده بودند. صدایش، زیرترینِ و خوش آواترینِ گام موسیقی بود که حزین‌ترینِ آهنگ‌ها رو می‌نواخت. مهربون و محبوب نبود، دور شده از همه و گمشده در خودش بود، ولی من با اون، عزیزِ من، بعد از مدت‌ها خـونه خودم رو پیدا کردم.
से पुनः पोस्ट किया:
موسیـقی بارون ؛ پاریـس avatar
موسیـقی بارون ؛ پاریـس
से पुनः पोस्ट किया:
‌‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ flıcker avatar
‌‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ flıcker
से पुनः पोस्ट किया:
‌‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ flıcker avatar
‌‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ flıcker
‌ ‌ᅟ‌ ‌ᅟ‌ ‌‌ ‌recordıng studıo ⸝⸝ ⚓️  ‌ ‌ᅟ‌ ‌ᅟ‌
‌ ‌  ᅟ‌       ‌ ‌ ‌‌ nıkı    ‌?  ᅟ‌spıder
وای
در ثانیه دارم فوروارد میکنم دیگه
دوستان یواش
से पुनः पोस्ट किया:
𝘵𝘩𝘦 𝘸𝘰𝘭𝘧❗🆕 avatar
𝘵𝘩𝘦 𝘸𝘰𝘭𝘧❗🆕
سه تا خوشگل میفرستید اینجا برگردیم 1850
بوس میدم دوستان
से पुनः पोस्ट किया:
کتاب ناتمـوم نویسنـده avatar
کتاب ناتمـوم نویسنـده
برگه‌های کتاب هم بیشتر بشن؟
से पुनः पोस्ट किया:
(Rest) ڀریـزآډ`. avatar
(Rest) ڀریـزآډ`.
تا من بیام پریزاد دوباره 280 نشه؟
से पुनः पोस्ट किया:
ㅤㅤhoonıst 'ş 🆕 avatar
ㅤㅤhoonıst 'ş 🆕
ماهم ۱.۱۱۰ بشیم ؟

रिकॉर्ड

12.04.202521:37
676सदस्य
10.03.202523:59
100उद्धरण सूचकांक
26.03.202523:59
66प्रति पोस्ट औसत दृश्य
11.04.202521:37
65प्रति विज्ञापन पोस्ट औसत दृश्य
23.02.202519:51
57.14%ER
22.01.202523:59
16.49%ERR

विकास

सदस्य
उद्धरण सूचकांक
एक पोस्ट का औसत दृश्य
एक विज्ञापन पोस्ट का औसत दृश्य
ER
ERR
NOV '24DEC '24JAN '25FEB '25MAR '25APR '25

قاصـدڪِ خـاڪستـری के लोकप्रिय पोस्ट

से पुनः पोस्ट किया:
کتاب ناتمـوم نویسنـده avatar
کتاب ناتمـوم نویسنـده
24.04.202508:48
برگه‌های کتاب هم بیشتر بشن؟
23.04.202508:59
https://t.me/simxnie
کلی کلی مبارکت باشه نازگل بلا😭🤏🏻
30.03.202510:13
30.03.202516:26
فور کنید بگم وایب کدوم کرکتر inside out رو میدید
+ مودبرد از اون کرکتر

جوین باشید نینیا

10 چنل اول
18.04.202514:48
से पुनः पोस्ट किया:
⌣ 𝒞hiᥡumi avatar
⌣ 𝒞hiᥡumi
से पुनः पोस्ट किया:
𝖠𝗅𝗂𝖾𝗇𝗀𝗋𝖾𝗒 avatar
𝖠𝗅𝗂𝖾𝗇𝗀𝗋𝖾𝗒
24.04.202508:41
دو نفر میان اینجا باز 4.8k شیم؟
پروموت میکنم ♡
04.04.202520:57
07.04.202511:34
से पुनः पोस्ट किया:
𝐀𝖫𝖥𝖨𝖤 avatar
𝐀𝖫𝖥𝖨𝖤
19.04.202520:33
📜دفـتر خاطـرات

جیکی... تو یه راه پر از پیچ و خم بودی، پر از رمز و راز و پر از آزادی و رهایی. منم یه ماشین کوچک بودم که انتهای یکی از پیچ‌های جاده‌ایِ تو گم شد و دیگه هرگز کسی برگشتنش رو ندید.

محبوبم، من خودم را غرق دیدم میان آشفتگی‌هایی که از آن من نبودند و به روح و جانم تحمیل شدند. هر چه بیشتر دست و پا زدم، بیشتر فرو رفتم. حلقم از آشفتگی پر شده بود، بینی‌‌ام توان فرو بردن نفس میان سینه‌‌ام را نداشت و چه ناتوان گشته بودم که انگار افسارم به دست سرنوشت به هر سویی کشیده می‌شد. در آن ورطه پر از ازدحام، نمی‌دانم کی و چه وقت اما به خواب رفتم. عمیق و چند هزارساله، بیدار هم نشدم، هرگز! چرا که تو را دیدم. تو غرق بودی میان شکوه شکوفه‌های پرعظمت بهار و غلظت خزان. تو غرق بودی میان رود‌های نقره‌ای و دریای آبی، میان قلم آفتابی و برگ‌های مخملیِ سبزرنگِ جنگل‌های دور. تو غرق بودی درون مفهوم زیبایی و من مجنون‌وار، به احترام بودنت میان رویا، خودم را هزاران سال غرق خواب کردم. تا دفن شوم در حضور تو. این‌گونه بود که آشفتگی برایم دل‌انگیز شد.

اما عزیز زیبارو، این‌روز‌ها حتی در فکر‌هایم هم آزرده‌ای، درست مثل آزردگی گلبرگ. به من بگو چرا؟! چرا دیگر از آن هزار پرستوی شاد چشم‌هایت خبری نیست؟! بگو چه کسی تو را آن سوی کوهستان غم رها کرد و رفت؟ چه کسی تو را از آن جوانه‌ی سرمست، تبدیل به شاخه‌ای بی‌جان کرد و رفت؟ مگر مقصدت آفتاب نبود؟ پس چه کسی میان تاریکی تنهایت گذاشت؟!

من دیده بودمت که آمیخته با لطافت ساحل، مورد هجوم امواج وحشیانه غم قرار می‌گرفتی. از تو دست کشیده‌ بودم اما دست‌هایم از من فرار می‌کردند تا دوباره به تو برسند. پاهایم می‌دویدند تا کنار نئش خسته‌ی تو زانو بزنند و لب‌هایم بی‌قرار تر از همیشه در جست‌و‌جوی بوسه از تو می‌گشتند. به خود که آمدم دیدم چیزی از من باقی نمانده جز منطقی که کندن از تو را می‌خواست. من همه‌ی تنم، دست‌ها، پاها، چشم‌ها و لب‌هایم برای تو بود. من دوست داشتنم به این دلیل شکل گرفت که کنار گوش‌های تو نجوا شود. من اشک‌هایم به این دلیل شکل گرفت که برای اندوه تو جاری شوند. من تمامم سمت تو پرواز می‌کرد و در آخر چیزی برای خویش نداشتم جز مغزی که می‌گفت از او بِکَن. مغزی که آن طرف ساحل رها شد و مرد، چرا که من و قلبم در آغوش تو آرام گرفته بودیم.

یک‌بار روی سنگ بزرگی نشسته بودیم و به آسمان نگاه می‌کردیم؛ به من گفتی که نمی‌دانی بی‌پناهی چیست. لبخند زده بودم، کوتاه، نرم، سبک و گذرنده. بعد هم کمی پاهایم را تکان دادم و گفتم:«بی‌پناهی شاید اصلا وجود نداشته باشه، بی‌پناهی شاید از پی همون پناهی که رو به زوال میره کشیده می‌شه جه‌یونا.» مثلا من نخستین باری که در آغوشت آرام گرفتم، پناه داشتم. اما بعد‌ها وقتی که خسته بودی و توان محکم‌تر کردن گره دستانت را به دورم نداشتی، بی‌پناهی را احساس کردم. اینطور فکر کن که من پناهنده‌ای بودم، بی‌پناه، در دنیای تو.

جه‌یونا! من تمام چیز‌هایی که مربوط به توست را می‌پرستم. گاه فکر می‌کردم هیچ عادت بدی نمی‌توانی داشته باشی و خوبِ مطلقی. اما پس از این‌که خانه، کتاب‌هایت و آن گلدان کوچک روی میز‌ت را جا گذاشتی و رفتی، از ذهنم خطور کرد که شکستن آدم‌ها را به خوبی یاد گرفته‌ای. با این حال آنچه که در تک‌تک لایه‌های روح من پیداست؛ دوست‌ داشتن توست و من حتی رفتنت را هم عزیز می‌شمارم. اشک می‌ریزم و دلتنگ می‌شوم ولی باز هم از این دید نگاه می‌کنم که قدم‌هایت به هنگام ترک کردنم چقدر زیبا و ظریف بود.

اما عزیزِ قلبم، این‌روز‌ها با من از تو سخن می‌گویند. می‌خواهند تو را سوار یک قایق کاغذی کنم و به رود فراموشی بسپارم. این‌ها نمی‌دانند که من تو را به مژه‌ها و موهایم بافته‌ام، به رگ‌هایم گره زده‌ام، به لبخندم چسبانده و روی تک تک لایه‌های پر پیچ و خم ذهنم حک کرده‌ام. این‌ها نمی‌دانند که تو زندانی در قلبی هستی که کلیدش خیلی وقت است که گم شده.


مـی 𝟮𝟬𝟭𝟳
से पुनः पोस्ट किया:
آخــرین ایسـتگاه؛ لنـدن avatar
آخــرین ایسـتگاه؛ لنـدن
02.04.202515:43
با توجه به وضع نامناسب چنل، لطفا این پیام رو فور کنید ببینم چند نفر اینجارو چک می‌کنن.

- ⭐ پاکسازی در نظر بگیرید.
- ⭐ دوستان جدیدی که علاقه دارن من به جمعشون اضافه شم لطفا چنلتون محتوا داشته باشه و روح نباشید.
- 24 hours
18.04.202519:01
خودمو میکشم برای جیکهون😭😭😭😭😭
से पुनः पोस्ट किया:
ㅤham prınce avatar
ㅤham prınce
03.04.202512:12
ما 840 نشیم؟
से पुनः पोस्ट किया:
Տ𝗐𝖾𝖾𝗍 ᕼ𝗈𝗆𝖾 avatar
Տ𝗐𝖾𝖾𝗍 ᕼ𝗈𝗆𝖾
03.04.202511:14
330 بشیم؟
से पुनः पोस्ट किया:
𝙃𝙚𝙘𝙖𝙩𝙚 avatar
𝙃𝙚𝙘𝙖𝙩𝙚
03.04.202511:14
اینجا 70 بشه؟
अधिक कार्यक्षमता अनलॉक करने के लिए लॉगिन करें।
Cookie

हम आपके ब्राउज़िंग अनुभव को बेहतर बनाने के लिए कुकीज़ का उपयोग करते हैं। 'सभी स्वीकार करें' पर क्लिक करके, आप कुकीज़ के उपयोग के लिए सहमति देते हैं।