07.04.202517:56
حتی مغزم سر اینکه این حرف در چه شرایطی صادقه هم داره بیشاندیشی میکنه :))
این ویژگی به صورت عادی یکی از نقاط قوتمه. و خیلی از چیزهایی که الان برام ساده و سرراست شدن، از دل پیچیده دیدن و چندجانبهنگری گذر کردن و چندلایه استدلال براشون دارم.
ولی خب این ابزار همه جا هم به کار نمیاد. و شورش رو که در میارم میشه نقطه ضعفم.
این ویژگی به صورت عادی یکی از نقاط قوتمه. و خیلی از چیزهایی که الان برام ساده و سرراست شدن، از دل پیچیده دیدن و چندجانبهنگری گذر کردن و چندلایه استدلال براشون دارم.
ولی خب این ابزار همه جا هم به کار نمیاد. و شورش رو که در میارم میشه نقطه ضعفم.
07.04.202517:16
استمرار در ساده نگه داشتنه.
رونوشت به مغز بیشاندیش و پیچیدگیساز من.
رونوشت به مغز بیشاندیش و پیچیدگیساز من.
06.04.202512:07
گاسیپ عجب چیز خطرناک و آسیبزنندهایه. و چقدر آدمها کمدقت و بیملاحظه ازش استفاده میکنن.
نمیگم هیچ موقعیتی نیست که گاسیپ مفید یا حتی لازم نباشه، بالاخره یه ابزار با یه سری کارکرده، ولی چیزی که تا الان دیدم اینه که آدمها اصلا حواسشون نیست ابعاد آسیب این ابزار چقدره. و ازش به عنوان ابزاری برای تخلیه هیجانی و تسکین احساساتشون استفاده میکنن.
یه تشبیه کاملا اغراقشده برای تفهیم اینکه صرف تخلیهی هیجانی، به رفتار Validity نمیده، میتونه این باشه که کسی با چاقو روی صورت دیگری نقاشی بکشه تا بتونه هیجانات خودش رو تسکین بده. احتمالا متوجه نیست شدت آسیب به دیگری چقدر میتونه باشه، یا شاید هم اتصالش به رنج دیگری یا همون همدلیش خیلی پایینه.
اگر بخوام به آسیبهاش برای دیگری اشاره کنم، گاسیپ میتونه توازن بین اقدام اشتباه و مجازات رو کاملا به هم بزنه، میتونه امکان نزدیک شدن فرد به دیگرانی که در معرض اون گاسیپ بودن رو کم کنه، چون ناخودآگاه گارد دیگران بالاتر از حالت عادیه. کمدقته، و منطق و گفتگو توش حضور کمی داشته، و فرد به جای تسکین احساسی از طریق گفتگو، اون تسکین رو با تخریب تصویر شخص پیدا کرده. و هر چقدر بیشتر دردش گرفته باشه، احتمال کمدقتی توی انتقال ابعاد واقعی ماجرا کمتره.
و فرصت جبران اشتباهات، و ریسکپذیری رو از آدمها میگیره.
و در مورد آسیب به خود شخص گاسیپکننده: عادت ضعیفکنندهای برای شخص گاسیپکنندهست. چون هم یاد نمیگیره چطور به شکل سالم Small talk داشته باشه، هم گفتگوی درست و ابراز احساسات درست توی یه مساله رو یاد نمیگیره.
همچنین تصویر خودش هم پیش آدمها خراب میشه. آدمها کمتر بهش اعتماد میکنن که بتونه توی چالشهای بینفردی درست رفتار کنه و احتمال اینکه خودشون قربانی این گاسیپ باشن رو کاملا میدن. و جلوهای که میده از آدم، ضعف و بیملاحظگی و رشدنیافتگیه.
اینها فعلا به ذهنم میرسه. چیزی جاش خالی بود، یا توضیحی لازم بود، بگین.
نمیگم هیچ موقعیتی نیست که گاسیپ مفید یا حتی لازم نباشه، بالاخره یه ابزار با یه سری کارکرده، ولی چیزی که تا الان دیدم اینه که آدمها اصلا حواسشون نیست ابعاد آسیب این ابزار چقدره. و ازش به عنوان ابزاری برای تخلیه هیجانی و تسکین احساساتشون استفاده میکنن.
یه تشبیه کاملا اغراقشده برای تفهیم اینکه صرف تخلیهی هیجانی، به رفتار Validity نمیده، میتونه این باشه که کسی با چاقو روی صورت دیگری نقاشی بکشه تا بتونه هیجانات خودش رو تسکین بده. احتمالا متوجه نیست شدت آسیب به دیگری چقدر میتونه باشه، یا شاید هم اتصالش به رنج دیگری یا همون همدلیش خیلی پایینه.
اگر بخوام به آسیبهاش برای دیگری اشاره کنم، گاسیپ میتونه توازن بین اقدام اشتباه و مجازات رو کاملا به هم بزنه، میتونه امکان نزدیک شدن فرد به دیگرانی که در معرض اون گاسیپ بودن رو کم کنه، چون ناخودآگاه گارد دیگران بالاتر از حالت عادیه. کمدقته، و منطق و گفتگو توش حضور کمی داشته، و فرد به جای تسکین احساسی از طریق گفتگو، اون تسکین رو با تخریب تصویر شخص پیدا کرده. و هر چقدر بیشتر دردش گرفته باشه، احتمال کمدقتی توی انتقال ابعاد واقعی ماجرا کمتره.
و فرصت جبران اشتباهات، و ریسکپذیری رو از آدمها میگیره.
و در مورد آسیب به خود شخص گاسیپکننده: عادت ضعیفکنندهای برای شخص گاسیپکنندهست. چون هم یاد نمیگیره چطور به شکل سالم Small talk داشته باشه، هم گفتگوی درست و ابراز احساسات درست توی یه مساله رو یاد نمیگیره.
همچنین تصویر خودش هم پیش آدمها خراب میشه. آدمها کمتر بهش اعتماد میکنن که بتونه توی چالشهای بینفردی درست رفتار کنه و احتمال اینکه خودشون قربانی این گاسیپ باشن رو کاملا میدن. و جلوهای که میده از آدم، ضعف و بیملاحظگی و رشدنیافتگیه.
اینها فعلا به ذهنم میرسه. چیزی جاش خالی بود، یا توضیحی لازم بود، بگین.
06.04.202511:16
حمایت از دولت و نظام فعلی اسرائیل (نه حق مردم اسرائیلی برای داشتن یک زندگی عادی و در صلح) برام شده یک ردفلگ بزرگ. یا از قساوت زیاد میاد، یا از سادهلوحی زیاد و دنبالهروی از یه سری جریان.
से पुनः पोस्ट किया:
Radio Rojan رادیو روژان

07.04.202517:31
"I have been too deeply hurt, Sam. I tried to save the Shire, and it has been saved, but not for me. It must often be so, Sam, when things are in danger: someone has to give them up, lose them, so that others may keep them."
Frodo to Sam.
The Lord of The Rings, The Return of The King
07.04.202513:54
این پست و پیامهای بعدیش🔥
से पुनः पोस्ट किया:
هِرماس

06.04.202509:52
هرگز نفهمیدم یک هفته مستمر درس خوندن یعنی چی و هرگز بیش از یک روز و نیم یه برنامه ثابت رو اجرا نکردم. نوسان بوده و نوسان و نوسان و عدم تمرکز فراوان ولی تهش هم مطلب برام جا افتاد و کار خودم رو پیش بردم. قبلا بابتش دچار عذاب وجدان میشدم و احساس بیکفایتی میکردم و حالا؟ پذیرفتمش. چه به عنوان یه خصوصیت شخصی خودم و چه به عنوان حقیقت بدیهی انسان بودن.
07.04.202517:20
قشنگ شبیه اینه که بخوای یه بازی با گرافیک سنگین رو روی یه سیستم معمولی بالا بیاری.
تا از هر فریم بخواد بره بعدی کلی انرژی و زمان میگیره.
یه جایی دیگه ارور میده میگه ولم کن، نمودی.
تا از هر فریم بخواد بره بعدی کلی انرژی و زمان میگیره.
یه جایی دیگه ارور میده میگه ولم کن، نمودی.
07.04.202513:37
ما با یه خانواده چابهاری دوستیم از خیلی وقت پیش. و الان اومدن خونهمون و لباس بلوچی برامون هدیه آوردن :"
दिखाया गया 1 - 11 का 11
अधिक कार्यक्षमता अनलॉक करने के लिए लॉगिन करें।