Україна Online: Новини | Політика
Телеграмна служба новин - Україна
Резидент
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Лачен пише
Реальний Київ | Украина
Реальна Війна
Україна Online: Новини | Політика
Телеграмна служба новин - Україна
Резидент
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Лачен пише
Реальний Київ | Украина
Реальна Війна
Україна Online: Новини | Політика
Телеграмна служба новин - Україна
Резидент
نکته های تاریخی
TGlist रेटिंग
0
0
प्रकारसार्वजनिक
सत्यापन
असत्यापितविश्वसनीयता
अविश्वसनीयस्थान
भाषाअन्य
चैनल निर्माण की तिथिЧерв 19, 2021
TGlist में जोड़ा गया
Січ 10, 2025रिकॉर्ड
20.03.202523:59
614सदस्य07.12.202423:59
0उद्धरण सूचकांक20.04.202523:59
490प्रति पोस्ट औसत दृश्य15.02.202523:59
165प्रति विज्ञापन पोस्ट औसत दृश्य12.03.202505:43
23.08%ER19.04.202514:35
80.46%ERRसे पुनः पोस्ट किया:
Aasoo - آسو
13.04.202506:03
درس‌گفتارهای عباس امانت درباره‌ی تاریخ ایران ــ سخن آخر
🔸 در این سلسله درس‌گفتارها، عباس امانت، استاد بازنشسته‌ی تاریخ در دانشگاه ییل، درباره ساختارهایی در تاریخ ایران صحبت می‌کند که به باور او از قرن‌ها پیش تا امروز پایدار مانده و زندگی ایرانیان را شکل داده است.
🔸 پیشگفتار
🔸 درس اول: بوم و بر
🔸 درس دوم، ایران و انیران
🔸 درس سوم، درگاه و دیوان
🔸 درس چهارم، دین و دولت
🔸 درس پنجم، بازار و میدان
🔸 درس ششم، بیرون و اندرون
🔸 درس هفتم، رزم و بزم
🔸 درس هشتم، دنیا و آخرت
🔸 پادکست درس‌گفتارها در اپ‌های پادگیر با شناسه‌ی NashrAasoo در دسترس هستند.
[Castbox] [Google] [Spotify] [Apple]
@NashrAasoo 🎧
🔸 در این سلسله درس‌گفتارها، عباس امانت، استاد بازنشسته‌ی تاریخ در دانشگاه ییل، درباره ساختارهایی در تاریخ ایران صحبت می‌کند که به باور او از قرن‌ها پیش تا امروز پایدار مانده و زندگی ایرانیان را شکل داده است.
🔸 پیشگفتار
🔸 درس اول: بوم و بر
🔸 درس دوم، ایران و انیران
🔸 درس سوم، درگاه و دیوان
🔸 درس چهارم، دین و دولت
🔸 درس پنجم، بازار و میدان
🔸 درس ششم، بیرون و اندرون
🔸 درس هفتم، رزم و بزم
🔸 درس هشتم، دنیا و آخرت
🔸 پادکست درس‌گفتارها در اپ‌های پادگیر با شناسه‌ی NashrAasoo در دسترس هستند.
[Castbox] [Google] [Spotify] [Apple]
@NashrAasoo 🎧
09.04.202514:13
این هم یک مطلب مفصل و مهم در باره ارتباط بین ترکیه و اسراییل. نویسنده سه سناریو را برای این روابط مطرح می کند: یکی حمایت از اقلیت ها و جنگ نیابتی بین دو کشور، دوم تقسیم مناطق نفوذ بین هم با مشارکت آمریکا و سوم جنگ مستقیم و رو در رو. در نهایت نویسنده گزینه سوم را رد می کند و می گوید ممکن است ترکیبی از دو گزینه قبلی با هم پیش رو باشد. بخصوص اینکه اسراییل در حال حاضر می خواهد تکلیفش را با مساله ایران روشن کند و بنابراین وارد جنگی با ترکیه نشود. 👇https://www.aljazeera.net/opinions/2025/4/7/%D8%B3%D9%8A%D9%86%D8%A7%D8%B1%D9%8A%D9%88%D9%87%D8%A7%D8%AA-%D8%AB%D9%84%D8%A7%D8%AB%D8%A9-%D9%84%D9%84%D8%B5%D8%B1%D8%A7%D8%B9-%D8%A7%D9%84%D8%AA%D8%B1%D9%83%D9%8A
11.04.202505:46
مقدس و نامقدس ماهیت دین ؛ میرچا الیاده، ترجمه بهزاد سالکی
ص 6: انسان غربی در مقابل بسیاری از جلوه ها و مظاهر امر قدسی به نوعی احساس ناباوری و عدم انس می کند. او پذیرش این واقعیت را مشکل می یابد که برای بسیاری از افراد بشر، امر قدسی فی المثل می تواند در سنگ یا درخت، تجلی پیدا کند.
ص6: برای کسانی که تجربه دینی دارند سراسر طبیعت این قدرت و توانایی را دارد که خود را همچون قداست کیهانی آشکار سازد . کیهان در تمامیتش می تواند به یک تجلی و ظهور تبدیل گردد.
ص8: قدسی و عرفی، دو نحوه بودن در جهان و دو موقعیت هستی شناسانه اند که انسان در طی تاریخ خود تقبل کرده است.
ص18: مکان های ویژه و ممتازی وجود دارند که کیفاً متفاوت از همه مکان های دیگرند؛ مانند محل تولد انسان یا صحنه های خاطره انگیز نخستین ماجرای عاشقانه او، یا مکان هایی که در اولین شهر بیگانه از آنها دیدار کرده بوده است. حتی برای رک ترین انسان غیر دینی، همه این مکان ها هنوز کیفیتی استثنایی و یگانه دارند. آن ها « مکان های مقدس» حیات و دنیای شخصی او هستند.
-ص 20: هرمکان مقدسی دلالت بر ظهور و تجلی امر قدسی دارد و متضمن رسوخ و سریان قدسی است که به جدا سازی و انفکاک منطقه ای از محیط کیهانی مجاور منتهی می شود و آن را کیفاً از مکان های دیگر متفاوت می گرداند.
-ص 33: [ از نظر ایرانی ها ] سرزمین ایران( ایرانویچ) مرکز و قلب جهان است. همانطور که قلب در مرکز بدن است، ایران زمین از تمامی کشورهای دیگر ارجمندتر است . زیرا در وسط جهان واقع شده است. به همین دلیل است که شیز « اورشلیم » ایرانیان ( چون در مرکز جهان جا داشت) محل آغازین قدرت پادشاهی و در همان حال زادگاه زرتشت بود.
-ص 49: خانه عالمی است که انسان با تقلید از آفرینش مثالی خدایان، یعنی آفرینش جهان، برای خود بنا می کند. بنای هر خانه ای وبازگشایی هر سکونتگاه جدیدی تا حدی به معنای آغازی نو و حیاتی تازه است و هر آغازی، آغاز نخستین را تکرار می کند، یعنی آن زمانی را که عالم نخست چشم به جهان گشود.
- ص 61: شرکت جستن در اعیاد مذهبی دال بر فرا رفتن از استمرار زمان عادی و عینیت یافتن دوباره زمان اساطیری است که به واسطه آن مراسم جشن و سرور، دوباره واقعیت پذیرفته است. از این رو زمان مقدس به گونه ای نا محدود بازگشتنی و تکرار پذیر است. از یک لحاظ می توان گفت که زمان اساطیری « نمی گذرد» و استمراری برگشت ناپذیر نیست.
-ص 86: اسطوره، روایت گر تاریخ مقدس است؛ یعنی رویدادی ازلی که در آغاز زمان، در عهد ازل، اتفاق افتاده است. لیکن روایت تاریخ مقدس مساوی با آشکار شدن یک راز است. زیرا شخصیت های اسطوره موجودات بشری نیستند. آنان خدایان یا قهرمانان فرهنگ هستند و به این دلیل افعال آنان قوام بخش اسرار است. اگر آنان بر انسان آشکار نشوند، او نمی تواند افعال شان را بشناسد. بنابراین اسطوره ، تاریخ آن چیزی است که در زمان ازل رخ داده و بازگویی آن چیزی است که خدایان یا موجودات نیمه الهی در آغاز زمان انجام داده بودند. بیان و روایت اسطوره ، اعلام آن چیزی است که در آغاز اتفاق افتاده است. اسطوره همین که روایت گردید- یعنی انکشاف پیدا کرد- به واقعیتی قطعی تبدیل می گردد. اسطوره حقیقتی را بنا می کند که تام و مطلق است.
-ص 95: انسان دینی دو نوع زمان را تجربه می کند؛ زمان مقدس و زمان عرفی. یکی استمرار و دیرند گذرا و محدود است و دیگری « توالی آنات ازلی» ادواری که طی اعیاد و جشن های آیینی که تقویم مقدس را می سازند، بازیافتنی است.
-ص 103: هگل، ایدئولوژی یهودی- مسیحی را می پذیرد و آن را به تاریخ جهانی در تمامیت آن اطلاق می کند. روح کلی مستمرا خود را در رویدادهای تاریخی و تنها در رویدادهای تاریخی ظاهر می سازد. از این رو تمامی تاریخ به صحنه تجلی اراده الهی تبدیل می گردد. هر چیزی که در تاریخ رخ داده ، باید همان گونه که رخ داده است رخ می داد. زیرا روح کلی این گونه اراده کرده بوده است.
- ص 153: از دیدگاه انسان دینی، جهان « حیات دارد» و « سخن می گوید» . صرف حیات داشتن کیهان دلیل قداست آن است، زیرا کیهان را خدایان آفریده اند و خدایان از راه حیات کیهانی خود را به انسان ها نشان می دهند.
-ص 165: از دیدگاه انسان های غیر دینی جوامع نوین، کیهان نامفهوم ، بی جنبش و گنگ گردیده است. کیهان نه حامل پیامی است و نه رازی در بر دارد.
ص 6: انسان غربی در مقابل بسیاری از جلوه ها و مظاهر امر قدسی به نوعی احساس ناباوری و عدم انس می کند. او پذیرش این واقعیت را مشکل می یابد که برای بسیاری از افراد بشر، امر قدسی فی المثل می تواند در سنگ یا درخت، تجلی پیدا کند.
ص6: برای کسانی که تجربه دینی دارند سراسر طبیعت این قدرت و توانایی را دارد که خود را همچون قداست کیهانی آشکار سازد . کیهان در تمامیتش می تواند به یک تجلی و ظهور تبدیل گردد.
ص8: قدسی و عرفی، دو نحوه بودن در جهان و دو موقعیت هستی شناسانه اند که انسان در طی تاریخ خود تقبل کرده است.
ص18: مکان های ویژه و ممتازی وجود دارند که کیفاً متفاوت از همه مکان های دیگرند؛ مانند محل تولد انسان یا صحنه های خاطره انگیز نخستین ماجرای عاشقانه او، یا مکان هایی که در اولین شهر بیگانه از آنها دیدار کرده بوده است. حتی برای رک ترین انسان غیر دینی، همه این مکان ها هنوز کیفیتی استثنایی و یگانه دارند. آن ها « مکان های مقدس» حیات و دنیای شخصی او هستند.
-ص 20: هرمکان مقدسی دلالت بر ظهور و تجلی امر قدسی دارد و متضمن رسوخ و سریان قدسی است که به جدا سازی و انفکاک منطقه ای از محیط کیهانی مجاور منتهی می شود و آن را کیفاً از مکان های دیگر متفاوت می گرداند.
-ص 33: [ از نظر ایرانی ها ] سرزمین ایران( ایرانویچ) مرکز و قلب جهان است. همانطور که قلب در مرکز بدن است، ایران زمین از تمامی کشورهای دیگر ارجمندتر است . زیرا در وسط جهان واقع شده است. به همین دلیل است که شیز « اورشلیم » ایرانیان ( چون در مرکز جهان جا داشت) محل آغازین قدرت پادشاهی و در همان حال زادگاه زرتشت بود.
-ص 49: خانه عالمی است که انسان با تقلید از آفرینش مثالی خدایان، یعنی آفرینش جهان، برای خود بنا می کند. بنای هر خانه ای وبازگشایی هر سکونتگاه جدیدی تا حدی به معنای آغازی نو و حیاتی تازه است و هر آغازی، آغاز نخستین را تکرار می کند، یعنی آن زمانی را که عالم نخست چشم به جهان گشود.
- ص 61: شرکت جستن در اعیاد مذهبی دال بر فرا رفتن از استمرار زمان عادی و عینیت یافتن دوباره زمان اساطیری است که به واسطه آن مراسم جشن و سرور، دوباره واقعیت پذیرفته است. از این رو زمان مقدس به گونه ای نا محدود بازگشتنی و تکرار پذیر است. از یک لحاظ می توان گفت که زمان اساطیری « نمی گذرد» و استمراری برگشت ناپذیر نیست.
-ص 86: اسطوره، روایت گر تاریخ مقدس است؛ یعنی رویدادی ازلی که در آغاز زمان، در عهد ازل، اتفاق افتاده است. لیکن روایت تاریخ مقدس مساوی با آشکار شدن یک راز است. زیرا شخصیت های اسطوره موجودات بشری نیستند. آنان خدایان یا قهرمانان فرهنگ هستند و به این دلیل افعال آنان قوام بخش اسرار است. اگر آنان بر انسان آشکار نشوند، او نمی تواند افعال شان را بشناسد. بنابراین اسطوره ، تاریخ آن چیزی است که در زمان ازل رخ داده و بازگویی آن چیزی است که خدایان یا موجودات نیمه الهی در آغاز زمان انجام داده بودند. بیان و روایت اسطوره ، اعلام آن چیزی است که در آغاز اتفاق افتاده است. اسطوره همین که روایت گردید- یعنی انکشاف پیدا کرد- به واقعیتی قطعی تبدیل می گردد. اسطوره حقیقتی را بنا می کند که تام و مطلق است.
-ص 95: انسان دینی دو نوع زمان را تجربه می کند؛ زمان مقدس و زمان عرفی. یکی استمرار و دیرند گذرا و محدود است و دیگری « توالی آنات ازلی» ادواری که طی اعیاد و جشن های آیینی که تقویم مقدس را می سازند، بازیافتنی است.
-ص 103: هگل، ایدئولوژی یهودی- مسیحی را می پذیرد و آن را به تاریخ جهانی در تمامیت آن اطلاق می کند. روح کلی مستمرا خود را در رویدادهای تاریخی و تنها در رویدادهای تاریخی ظاهر می سازد. از این رو تمامی تاریخ به صحنه تجلی اراده الهی تبدیل می گردد. هر چیزی که در تاریخ رخ داده ، باید همان گونه که رخ داده است رخ می داد. زیرا روح کلی این گونه اراده کرده بوده است.
- ص 153: از دیدگاه انسان دینی، جهان « حیات دارد» و « سخن می گوید» . صرف حیات داشتن کیهان دلیل قداست آن است، زیرا کیهان را خدایان آفریده اند و خدایان از راه حیات کیهانی خود را به انسان ها نشان می دهند.
-ص 165: از دیدگاه انسان های غیر دینی جوامع نوین، کیهان نامفهوم ، بی جنبش و گنگ گردیده است. کیهان نه حامل پیامی است و نه رازی در بر دارد.
11.04.202505:50
16.04.202505:23
جام زهر
این روزها هر بار که صحبت از مذاکرات مستقیم ایران با آمریکا می شود، برخی دوباره موضوع جام زهر را به میان می کشند و حتی گروهی نفس مشارکت در این مذاکرات را همان جام زهر توصیف کردند و گفتند به محض نوشیدن، کار خود را خواهد کرد. ولی ما که تا کنون چیزی ندیده ایم شما اگر دیده اید به ما هم اطلاع دهید.
در تاریخ اسلام داستانی را تعریف می کنند و می گویند روزی خالد بن ولید سردار نامی اسلام در جنگ با ایران وقتی به یکی از شهرهای منطقه بین النهرین رسید با قومی از مسیحیان روبرو شد که نسبت به جنگ یا عدم جنگ با اعراب مسلمان تردید داشتند. خالد برای اینکه آنها را نسبت به پیروزی لشکر خود مطمئن سازد جام زهری مرگ آفرین از دست کسی گرفت و لاجرعه آن را سر کشید. حضار که از این کار خالد شگفت زده شده بودند تردید نداشتند به زودی این سردار سپاه اسلام از پای در خواهد آمد. اما برعکس چنین نشد و خالد صحیح و سالم ماند و حتی به دارنده آن جام زهر گفت برو و بگو که سردار سپاه مسلمان چنین موجودی است و هیچ سم یا زهری بر او کارگر نیست. پس بهتر است تسلیم شوند و دست از جنگیدن با چنین موجوداتی بردارند. دقیقا نمی دانیم خالد با آن جام زهر چه کرد، یا چه ترفندی به کار برد تا آن زهر بر او کارگر نشد، اما می شود در باره این جام زهر چند سوال را به صورت شوخی در میان گذاشت:
1- آیا جام زهر همیشه و بلا استثناء اثر می کند؟ یعنی اگر خورنده تصور کند به جای یک جام زهر یک لیوان شربت یا عسل نوشیده است هم اثر می کند؟ یا اینکه برعکس ممکن است موجب تقویت قوای جسمی و روحی شود و مانند خالد بن ولید یک رجزی هم بخواند و بگوید من آنم که رستم بود پهلوان؟!
2- اگر اطرافیانی که این جام زهر را به خورنده اش می دهند به او تفهیم کنند که آنچه را خورده نه یک جام زهر، بلکه یک لیوان شربت یا عسل و غیره بوده است، تاثیرش چگونه خواهد بود؟ شاید اثری معکوس داشته باشد و به جای آنکه خورنده اش را از پای در آورد به او قدرت و توانی مضاعف بخشد. بخصوص اگر این اطرافیان را یک مشت آدم های چاپلوسی تشکیل بدهند که بتوانند ولینعمت خود را چنان تحت تاثیر قرار دهند که سیاه را سفید و سفید را سیاه ببیند.
3- جام زهر وقتی جام زهر است که چشیده شود و محتوای تلخ و زهر آگین آن آزمایش شده باشد. برای توضیح این مطلب می شود یک مثال زد. می گویند فلان وزیر ژاپنی به خاطر خبط و خطایی که در زیر مجموعه اش اتفاق افتاد خودکشی می کند. چرا؟ چون می داند اگر خودکشی نکند آنچنان کارش را زیر ذره بین می گذارند و خودش مورد بازجویی ها و محاکمات سفت و سختی قرار می گیرد که کم تر از خودکشی نیست. در چنین جایی حتما جام زهر اثر می کند، اما برای جاهایی مانند همین ایران خودمان که نه تنها مسئولی به خاطر فلان خبط و خطای هولناکی که در زیر مجموعه اش اتفاق افتاده مورد بازخواست و محاکمه قرار نمی گیرد بلکه به او جایزه هم می دهند،دیگر چه جای نگرانی؟! برای چنین مسئولانی جام زهر دیگر جام زهر نیست بلکه یک لیوان شربت و شرینی است که چه بسا نوشیدن آن مفرح ذات هم باشد.
خلاصه اینکه هم باید جام زهر، جام زهر باشد و هم آن کس که می خورد بپذیرد که یک جام زهر نوشیده است نه یک لیوان شربت!
این روزها هر بار که صحبت از مذاکرات مستقیم ایران با آمریکا می شود، برخی دوباره موضوع جام زهر را به میان می کشند و حتی گروهی نفس مشارکت در این مذاکرات را همان جام زهر توصیف کردند و گفتند به محض نوشیدن، کار خود را خواهد کرد. ولی ما که تا کنون چیزی ندیده ایم شما اگر دیده اید به ما هم اطلاع دهید.
در تاریخ اسلام داستانی را تعریف می کنند و می گویند روزی خالد بن ولید سردار نامی اسلام در جنگ با ایران وقتی به یکی از شهرهای منطقه بین النهرین رسید با قومی از مسیحیان روبرو شد که نسبت به جنگ یا عدم جنگ با اعراب مسلمان تردید داشتند. خالد برای اینکه آنها را نسبت به پیروزی لشکر خود مطمئن سازد جام زهری مرگ آفرین از دست کسی گرفت و لاجرعه آن را سر کشید. حضار که از این کار خالد شگفت زده شده بودند تردید نداشتند به زودی این سردار سپاه اسلام از پای در خواهد آمد. اما برعکس چنین نشد و خالد صحیح و سالم ماند و حتی به دارنده آن جام زهر گفت برو و بگو که سردار سپاه مسلمان چنین موجودی است و هیچ سم یا زهری بر او کارگر نیست. پس بهتر است تسلیم شوند و دست از جنگیدن با چنین موجوداتی بردارند. دقیقا نمی دانیم خالد با آن جام زهر چه کرد، یا چه ترفندی به کار برد تا آن زهر بر او کارگر نشد، اما می شود در باره این جام زهر چند سوال را به صورت شوخی در میان گذاشت:
1- آیا جام زهر همیشه و بلا استثناء اثر می کند؟ یعنی اگر خورنده تصور کند به جای یک جام زهر یک لیوان شربت یا عسل نوشیده است هم اثر می کند؟ یا اینکه برعکس ممکن است موجب تقویت قوای جسمی و روحی شود و مانند خالد بن ولید یک رجزی هم بخواند و بگوید من آنم که رستم بود پهلوان؟!
2- اگر اطرافیانی که این جام زهر را به خورنده اش می دهند به او تفهیم کنند که آنچه را خورده نه یک جام زهر، بلکه یک لیوان شربت یا عسل و غیره بوده است، تاثیرش چگونه خواهد بود؟ شاید اثری معکوس داشته باشد و به جای آنکه خورنده اش را از پای در آورد به او قدرت و توانی مضاعف بخشد. بخصوص اگر این اطرافیان را یک مشت آدم های چاپلوسی تشکیل بدهند که بتوانند ولینعمت خود را چنان تحت تاثیر قرار دهند که سیاه را سفید و سفید را سیاه ببیند.
3- جام زهر وقتی جام زهر است که چشیده شود و محتوای تلخ و زهر آگین آن آزمایش شده باشد. برای توضیح این مطلب می شود یک مثال زد. می گویند فلان وزیر ژاپنی به خاطر خبط و خطایی که در زیر مجموعه اش اتفاق افتاد خودکشی می کند. چرا؟ چون می داند اگر خودکشی نکند آنچنان کارش را زیر ذره بین می گذارند و خودش مورد بازجویی ها و محاکمات سفت و سختی قرار می گیرد که کم تر از خودکشی نیست. در چنین جایی حتما جام زهر اثر می کند، اما برای جاهایی مانند همین ایران خودمان که نه تنها مسئولی به خاطر فلان خبط و خطای هولناکی که در زیر مجموعه اش اتفاق افتاده مورد بازخواست و محاکمه قرار نمی گیرد بلکه به او جایزه هم می دهند،دیگر چه جای نگرانی؟! برای چنین مسئولانی جام زهر دیگر جام زهر نیست بلکه یک لیوان شربت و شرینی است که چه بسا نوشیدن آن مفرح ذات هم باشد.
خلاصه اینکه هم باید جام زهر، جام زهر باشد و هم آن کس که می خورد بپذیرد که یک جام زهر نوشیده است نه یک لیوان شربت!
15.04.202513:14
1137- سیل تجدد به سرعت به سمت مشرق جاری است
سید جمال الدین اسد آبادی در نامه به یک دوست: « شما که میوه رسیده ایران هستید، برای بیداری ایرانی دامن همت به کمر زده اید، از حبس و قتال نترسید. از جهالت ایرانی خسته نشوید. از حرکات مذبوحانه سلاطین متوحش نگردید. با نهایت سرعت بکوشید. با کمال چالاکی کوشش کنید. طبیعت به شما یار است و خالق طبیعت مددکار. سیل تجدد به سرعت به طرف مشرق جاری است. بنیاد حکومت مطلقه منعدم شدنی است. شماها تا می توانید در خرابی اساس حکومت مطلقه بکوشید، نه قلع و قمع اشخاص. شما تا قوه دارید، در نسخ عاداتی که میانه سعادت و ایرانی سد سدید گردیده کوشش نمایید، نه در نیستی صاحبان عادت. هرگاه بخواهید به اشخاص مانع شوید ، وقت شما تلف می گردد. اگر بخواهید به صاحبان عادت سعی کنید، باز آن عادت دیگران را بر خود جلب می کند. سعی کنید موانعی را که میانه الفت شما و سایر ملل واقع شده، رفت نمایید. گول عوام فریبان را نخورید.
انقلاب مشروطیت ایران ، ادوارد براون، ص44
#سید_جمال
#مشروطیت
#حکومت_مطلقه
سید جمال الدین اسد آبادی در نامه به یک دوست: « شما که میوه رسیده ایران هستید، برای بیداری ایرانی دامن همت به کمر زده اید، از حبس و قتال نترسید. از جهالت ایرانی خسته نشوید. از حرکات مذبوحانه سلاطین متوحش نگردید. با نهایت سرعت بکوشید. با کمال چالاکی کوشش کنید. طبیعت به شما یار است و خالق طبیعت مددکار. سیل تجدد به سرعت به طرف مشرق جاری است. بنیاد حکومت مطلقه منعدم شدنی است. شماها تا می توانید در خرابی اساس حکومت مطلقه بکوشید، نه قلع و قمع اشخاص. شما تا قوه دارید، در نسخ عاداتی که میانه سعادت و ایرانی سد سدید گردیده کوشش نمایید، نه در نیستی صاحبان عادت. هرگاه بخواهید به اشخاص مانع شوید ، وقت شما تلف می گردد. اگر بخواهید به صاحبان عادت سعی کنید، باز آن عادت دیگران را بر خود جلب می کند. سعی کنید موانعی را که میانه الفت شما و سایر ملل واقع شده، رفت نمایید. گول عوام فریبان را نخورید.
انقلاب مشروطیت ایران ، ادوارد براون، ص44
#سید_جمال
#مشروطیت
#حکومت_مطلقه
11.04.202505:46
- ص 188 : شناخت موقعیت هایی که انسان دینی مسئولیت انجام دادن آن ها را برعهده گرفته است و فهم جهان روحانی او، مجموعا شناخت عمومی ما را نسبت به ماهیت انسان افزایش می دهد. درست است که اغلب واقعیت های مربوط به انسان دینی جوامع ابتدایی و تمدن های کهن در ورای رویدادهای تاریخی مدفون گشته، لیکن کاملا نابوده نگردیده و آثار و نشانه هایی از خود به جا گذاشته اند. آن ها در مجموع، در پیدایش انسان امروزی موثر بوده و بنابراین بخشی از تاریخ خود ما را تشکیل می دهند.
- ص 189: انسان غیر دینی امروزی، نگرش و حیث و جودی تازه ای بر عهده گرفته است. او خود را تنها فاعل و عامل تاریخ می پندارد و هر نوع توسل به امر متعالی را انکار می کند. انسان خود را می سازد و تنها هنگامی کاملا خود را می سازد که به تقدس زدایی کامل خود و جهان پرداخته باشد. او تنها هنگامی خود را خواهد یافت که کاملا از هر نوع راز و رمز تهی شده باشد. اوواقعا آزاد نخواهد بود مگر آن که آخرین خدا راکشته باشد.
- ص 191: می توان کتابی کامل در باب اسطوره های انسان نوین نوشت. یعنی در باره اسطوره هایی که در بازی هایی که او از آن ها لذت می برد یا کتاب هایی که می خواند، به طور پوشیده وجوددارند. سینما، این « کارخانه رویا سازی» مایه های اساطیری بی شماری را اخذ کرده است و به کار می گیرد.
- دین راه حل مثالی هر بحران وجودی است. ص 196
- ص 196: سوگند خورده ترین انسان غیر دینی، هنوز در اعماق وجود خود از رفتاری که جهت دینی دارد، بهره می برد.
-ص 198: در باره آن دسته از انسان های نوین که علنا می گویند بی دین هستند، می توان گفت که دین و اسطوره، در تاریکی و ظلمت ناخودآگاه آنان « پنهان مانده است».
- 218: در حال حاضر ، مورخان ادیان به دو گرایش و جهت گیری متفاوت روان شناختی اما مکمل یکدیگر تعلق دارند: یک گروه قبل از هر چیز توجه خود را به ساختارهای ویژه پدیدارهای دینی معطوف می کند و گروه دیگر بر پژوهش در زمینه و خاستگاه تاریخی آن ها تاکید دارد. گروه نخست می کوشد تا به شناخت ذات و جوهر دین دست یابد، لیکن گروه دوم بر آن است که تاریخ دین را کشف کند و به نقل و بیان آن بپردازد.
- ص 189: انسان غیر دینی امروزی، نگرش و حیث و جودی تازه ای بر عهده گرفته است. او خود را تنها فاعل و عامل تاریخ می پندارد و هر نوع توسل به امر متعالی را انکار می کند. انسان خود را می سازد و تنها هنگامی کاملا خود را می سازد که به تقدس زدایی کامل خود و جهان پرداخته باشد. او تنها هنگامی خود را خواهد یافت که کاملا از هر نوع راز و رمز تهی شده باشد. اوواقعا آزاد نخواهد بود مگر آن که آخرین خدا راکشته باشد.
- ص 191: می توان کتابی کامل در باب اسطوره های انسان نوین نوشت. یعنی در باره اسطوره هایی که در بازی هایی که او از آن ها لذت می برد یا کتاب هایی که می خواند، به طور پوشیده وجوددارند. سینما، این « کارخانه رویا سازی» مایه های اساطیری بی شماری را اخذ کرده است و به کار می گیرد.
- دین راه حل مثالی هر بحران وجودی است. ص 196
- ص 196: سوگند خورده ترین انسان غیر دینی، هنوز در اعماق وجود خود از رفتاری که جهت دینی دارد، بهره می برد.
-ص 198: در باره آن دسته از انسان های نوین که علنا می گویند بی دین هستند، می توان گفت که دین و اسطوره، در تاریکی و ظلمت ناخودآگاه آنان « پنهان مانده است».
- 218: در حال حاضر ، مورخان ادیان به دو گرایش و جهت گیری متفاوت روان شناختی اما مکمل یکدیگر تعلق دارند: یک گروه قبل از هر چیز توجه خود را به ساختارهای ویژه پدیدارهای دینی معطوف می کند و گروه دیگر بر پژوهش در زمینه و خاستگاه تاریخی آن ها تاکید دارد. گروه نخست می کوشد تا به شناخت ذات و جوهر دین دست یابد، لیکن گروه دوم بر آن است که تاریخ دین را کشف کند و به نقل و بیان آن بپردازد.
14.04.202504:39
خوش بینی به مذاکرات
مذاکرات مستقیم و غیر مستقیم ایران و آمریکا هنوز در ابتدای راه است ونمی توان در باره آن پیش بینی درستی داشت. با این حال قیمت دلار طی این چند روز به شدت کاهش پیدا کرده و همین خبر از خوش بینی نسبت به آینده مذاکرات می دهد. اگر همانطور که طرفین می گویند مذاکرات « بسیار سازنده » بوده و به همین سبک و سیاق استمرار پیدا کند و به یک توافق جدید بین دو کشور منتهی گردد چه خواهد شد؟ اوضاع ایران در چه سطوحی شاهد تغییرات خواهد بود؟ بگذارید به این ها نگاهی بیاندازیم:
1- در سطح سیاسی می شود پرسید مذاکرات چه تحولی را می تواند در نظام سیاسی حاکم بر جامعه ما پدید آورد؟ آیا این تحولات در همان حد برجام باقی مانده یا می تواند پیش تر از آن رفته و به تغییراتی عمیق تر منجر گردد؟ تردیدی وجود ندارد که این مذاکرات با تصمیم مستقیم حکومت برگزار می شود و بنابراین درپشت آن عاملی جز خود حکومت تعیین کننده نبوده و نیست. این حکومت بوده که به هر دلیلی تصمیم گرفته است با دشمن دیرین خود وارد مذاکره شود. برای همین نتیجه مستقیم و سرراست آن نیز به جیب خود حکومت خواهد رفت، هرچند می شود تصور کرد که از گوشه و کنار آن سودهایی نیز عاید جامعه گردد. با ادامه این مذاکرات تغییرات مهمی در ساختار سیاسی حکومت رخ نمی دهد و حتی برخی اقشار سنتی حامی حکومت که هم اکنون به شدت با ادامه این مذاکرات مخالف هستند، قادر به ایجاد تغییری در تصمیم گیری های حکومت نخواهند بود. از این رو این مذاکرات نه تنها تغییری در ساختار کلی حکومت به وجود نمی آورد بلکه به تقویت وتحکیم آن در دراز مدت نیز کمک می رساند.
2- در سطح اقتصادی اما انتظار می رود تغییرات مهمی به نفع مردم رخ دهد. به این معنی که با برداشتن بخشی از تحریم های ظالمانه راه بر داد و ستد آزاد و بدون قید و بند ایران و جامعه بین المللی هموار می شود. در خوش بینانه ترین شکل نیز می شود تصور کرد که راه بر سرمایه گذاری های خارجی در بخش هایی از کشور فراهم شود و این امتیازکمی نیست. تجربه برجام نشان داد که از تورم چهل و پنجاه درصدی آن سالها کاسته شد و حتی به زیر ده درصد رسید. به تبع آن بازار کسب وکارها رونق گرفته و دولت و ملت به صورت یکسان از فواید آن بهره مند می گردند.
3- موفق بودن مذاکرات می تواند فواید متعددی برای اصلاح طلبان داخلی و به ویژه روزنه گشایان داشته باشد. بخصوص آنها از هم اکنون می توانند نسبت به پیروزی خود در انتخابات پیش روی مجلس شورای اسلامی امیدوار باشند و دولت پزشکیان نیز می تواند نسبت به دور دوم فعالیت خود تضمین های خوبی بدست آورد. دولت با ناترازی های متعددی دست و پنجه نرم می کند که حل آنها نیازمند یک اراده ملی است. موفقیت مذاکرات می تواند تا دست دولت را در داخل و خارج پر کند و بخصوص اگر سرمایه گذاری خارجی نیز به مدد او بیاید کامیاب تر خواهد بود.
4- اما از نظر فرهنگی حتی اگر مذاکرات بین ایران و آمریکا کاملا موفق هم بشود نمی تواند تاثیر چندانی را در حوزه های فرهنگی جامعه به وجود آورد. زیرا تا زمانی که ساختار حکومت همینی است که هست سانسور کتاب و فیلم و سریال تداوم خواهد داشت، به کنسرت ها به سختی مجوز داده خواهد شد و به کم ترین بهانه ای می شود آنها را تعطیل کرد. فضای درس و مدرسه و دانشگاه به همین شکلی خواهد بود که هست. اما کیست که نداند مبارزات فرهنگی مردم ایران سالهاست که بی وقفه ادامه دارد و این روند هرچند می تواند از نتایج مذاکرات هم تا حدودی بهره مند شود اما سرنوشت شان به این قبیل مذاکرات یا سیاست ها گره نخورده و به صورت مستقل به حرکت خود ادامه می دهند. حرکت کلی جامعه ایران به سمت نوگرایی و مدرنیزاسیون غربی به شدت در جریان بوده و با شتاب بیشتری پیگیری خواهد شد. در این میان بخصوص زنان حرکتی را آغاز کرده اند که هر روز بر قدرت و استحکام آن افزوده شده و می شود و هرگز نیز سر ایستادن ندارد. طبعا کما فی السابق راهی برای بیان اعتراضات و برگزاری تجمعات وجود نخواهد داشت و برخوردهای امنیتی حرف اول و آخر را می زند. بنابراین طبق معمول همه کاسه کوزه ها بر سر معترضان و منتقدان و روزنامه نگاران فعال شکسته خواهد شد.
5- خلاصه اینکه به رغم نوسانات متعددی که بر سر راه این مذاکرات وجود دارد- بخصوص اینکه دو سر ماجرا یعنی عالی ترین سطوح تصمیم گیری در ایران و آمریکا تابع تمایلات و تفکرات و برداشت های فردی حاکمان است تا تیم ها و اتاق فکر های مشخص و ما نمی دانیم این افراد فردا که از خواب برمی خیزند احوالات شان چگونه است- باید با احتیاط نسبت به آینده آن خوش بین بود و آرزو کرد همانطور که گام به گام پیش می رود بتواند به صورت گام به گام نیز جامعه ما را نیز به پیش برده و از این وضعیت اسفناک رهایی بخشد.
مذاکرات مستقیم و غیر مستقیم ایران و آمریکا هنوز در ابتدای راه است ونمی توان در باره آن پیش بینی درستی داشت. با این حال قیمت دلار طی این چند روز به شدت کاهش پیدا کرده و همین خبر از خوش بینی نسبت به آینده مذاکرات می دهد. اگر همانطور که طرفین می گویند مذاکرات « بسیار سازنده » بوده و به همین سبک و سیاق استمرار پیدا کند و به یک توافق جدید بین دو کشور منتهی گردد چه خواهد شد؟ اوضاع ایران در چه سطوحی شاهد تغییرات خواهد بود؟ بگذارید به این ها نگاهی بیاندازیم:
1- در سطح سیاسی می شود پرسید مذاکرات چه تحولی را می تواند در نظام سیاسی حاکم بر جامعه ما پدید آورد؟ آیا این تحولات در همان حد برجام باقی مانده یا می تواند پیش تر از آن رفته و به تغییراتی عمیق تر منجر گردد؟ تردیدی وجود ندارد که این مذاکرات با تصمیم مستقیم حکومت برگزار می شود و بنابراین درپشت آن عاملی جز خود حکومت تعیین کننده نبوده و نیست. این حکومت بوده که به هر دلیلی تصمیم گرفته است با دشمن دیرین خود وارد مذاکره شود. برای همین نتیجه مستقیم و سرراست آن نیز به جیب خود حکومت خواهد رفت، هرچند می شود تصور کرد که از گوشه و کنار آن سودهایی نیز عاید جامعه گردد. با ادامه این مذاکرات تغییرات مهمی در ساختار سیاسی حکومت رخ نمی دهد و حتی برخی اقشار سنتی حامی حکومت که هم اکنون به شدت با ادامه این مذاکرات مخالف هستند، قادر به ایجاد تغییری در تصمیم گیری های حکومت نخواهند بود. از این رو این مذاکرات نه تنها تغییری در ساختار کلی حکومت به وجود نمی آورد بلکه به تقویت وتحکیم آن در دراز مدت نیز کمک می رساند.
2- در سطح اقتصادی اما انتظار می رود تغییرات مهمی به نفع مردم رخ دهد. به این معنی که با برداشتن بخشی از تحریم های ظالمانه راه بر داد و ستد آزاد و بدون قید و بند ایران و جامعه بین المللی هموار می شود. در خوش بینانه ترین شکل نیز می شود تصور کرد که راه بر سرمایه گذاری های خارجی در بخش هایی از کشور فراهم شود و این امتیازکمی نیست. تجربه برجام نشان داد که از تورم چهل و پنجاه درصدی آن سالها کاسته شد و حتی به زیر ده درصد رسید. به تبع آن بازار کسب وکارها رونق گرفته و دولت و ملت به صورت یکسان از فواید آن بهره مند می گردند.
3- موفق بودن مذاکرات می تواند فواید متعددی برای اصلاح طلبان داخلی و به ویژه روزنه گشایان داشته باشد. بخصوص آنها از هم اکنون می توانند نسبت به پیروزی خود در انتخابات پیش روی مجلس شورای اسلامی امیدوار باشند و دولت پزشکیان نیز می تواند نسبت به دور دوم فعالیت خود تضمین های خوبی بدست آورد. دولت با ناترازی های متعددی دست و پنجه نرم می کند که حل آنها نیازمند یک اراده ملی است. موفقیت مذاکرات می تواند تا دست دولت را در داخل و خارج پر کند و بخصوص اگر سرمایه گذاری خارجی نیز به مدد او بیاید کامیاب تر خواهد بود.
4- اما از نظر فرهنگی حتی اگر مذاکرات بین ایران و آمریکا کاملا موفق هم بشود نمی تواند تاثیر چندانی را در حوزه های فرهنگی جامعه به وجود آورد. زیرا تا زمانی که ساختار حکومت همینی است که هست سانسور کتاب و فیلم و سریال تداوم خواهد داشت، به کنسرت ها به سختی مجوز داده خواهد شد و به کم ترین بهانه ای می شود آنها را تعطیل کرد. فضای درس و مدرسه و دانشگاه به همین شکلی خواهد بود که هست. اما کیست که نداند مبارزات فرهنگی مردم ایران سالهاست که بی وقفه ادامه دارد و این روند هرچند می تواند از نتایج مذاکرات هم تا حدودی بهره مند شود اما سرنوشت شان به این قبیل مذاکرات یا سیاست ها گره نخورده و به صورت مستقل به حرکت خود ادامه می دهند. حرکت کلی جامعه ایران به سمت نوگرایی و مدرنیزاسیون غربی به شدت در جریان بوده و با شتاب بیشتری پیگیری خواهد شد. در این میان بخصوص زنان حرکتی را آغاز کرده اند که هر روز بر قدرت و استحکام آن افزوده شده و می شود و هرگز نیز سر ایستادن ندارد. طبعا کما فی السابق راهی برای بیان اعتراضات و برگزاری تجمعات وجود نخواهد داشت و برخوردهای امنیتی حرف اول و آخر را می زند. بنابراین طبق معمول همه کاسه کوزه ها بر سر معترضان و منتقدان و روزنامه نگاران فعال شکسته خواهد شد.
5- خلاصه اینکه به رغم نوسانات متعددی که بر سر راه این مذاکرات وجود دارد- بخصوص اینکه دو سر ماجرا یعنی عالی ترین سطوح تصمیم گیری در ایران و آمریکا تابع تمایلات و تفکرات و برداشت های فردی حاکمان است تا تیم ها و اتاق فکر های مشخص و ما نمی دانیم این افراد فردا که از خواب برمی خیزند احوالات شان چگونه است- باید با احتیاط نسبت به آینده آن خوش بین بود و آرزو کرد همانطور که گام به گام پیش می رود بتواند به صورت گام به گام نیز جامعه ما را نیز به پیش برده و از این وضعیت اسفناک رهایی بخشد.
11.04.202505:47
در باره کتاب:
کتاب «مقدس و نامقدس» با زیرعنوان «ماهیت دین» اثری از میرچا الیاده، مورخ و فیلسوف مشهور دین است که در سال 1961 منتشر شد و به دوگانگی بین امر مقدس و نامقدس (سکولار) در تجربیات انسانی می‌پردازد. الیاده کتابش را با توضیح مفهوم امر مقدس شروع می‌کند، که او آن را به عنوان یک نیروی خالق الهی می‌شناسد که خود را از طریق سلسله مراتبی در جهان نشان می‌دهد. او بر این باور است که برای انسان مذهبی یا دیندار، هر جنبه‌ای از زندگی فرصتی برای ارتباط با خدا فراهم می‌کند و هستی دنیوی را به گفتگوی با خدا تبدیل می‌کند. این گفتگو، به بیان الیاده، زندگی را از حالتی کفرآمیز، که در آن وجود مادی تمام هستی را در بر دارد، به حالتی مقدس، که در آن همه چیز بخشی از نظم کیهانی الهی است، ارتقا می‌دهد. این کتاب برای بررسی تعامل انسان با امر مقدس در چهار بعد طراحی شده است: مکان، زمان، طبیعت، و چرخه زندگی/مرگ انسان. هر فصل از کتاب به یکی از این ابعاد اختصاص دارد و نشان می‌دهد که چگونه ساختار مقدس در تمام جنبه‌های اصلی زندگی انسان نفوذ می‌کند. الیاده از نمونه‌هایی از فعالیت‌های مختلف انسانی، از جمله ساخت‌وساز مسکن، کشاورزی، و تمایلات جنسی استفاده می‌کند تا نشان دهد که چگونه امر مقدس و جهت‌گیری به سمت آن برای آغشته کردن زندگی به معنا، قدرت و اخلاق در فرهنگ‌های مذهبی ضروری است.
این کتاب به عنوان مقدمه‌ای برای تاریخ دین، انسان‌شناسی فلسفی، پدیدارشناسی و روان‌شناسی نیز عمل می‌کند و برای کسانی که به دنبال درک ابعاد بالقوه‌ی وجود انسانی، فراتر از دنیای مادی هستند، جذاب است. این کتاب به‌طور جالبی بحث می‌کند که حتی افراد مدرنی که دنیای خود را کاملا سکولار و مادی می‌دانند، همچنان به طور ناخودآگاه با امر مقدس مرتبط هستند.
کتاب «مقدس و نامقدس» با زیرعنوان «ماهیت دین» اثری از میرچا الیاده، مورخ و فیلسوف مشهور دین است که در سال 1961 منتشر شد و به دوگانگی بین امر مقدس و نامقدس (سکولار) در تجربیات انسانی می‌پردازد. الیاده کتابش را با توضیح مفهوم امر مقدس شروع می‌کند، که او آن را به عنوان یک نیروی خالق الهی می‌شناسد که خود را از طریق سلسله مراتبی در جهان نشان می‌دهد. او بر این باور است که برای انسان مذهبی یا دیندار، هر جنبه‌ای از زندگی فرصتی برای ارتباط با خدا فراهم می‌کند و هستی دنیوی را به گفتگوی با خدا تبدیل می‌کند. این گفتگو، به بیان الیاده، زندگی را از حالتی کفرآمیز، که در آن وجود مادی تمام هستی را در بر دارد، به حالتی مقدس، که در آن همه چیز بخشی از نظم کیهانی الهی است، ارتقا می‌دهد. این کتاب برای بررسی تعامل انسان با امر مقدس در چهار بعد طراحی شده است: مکان، زمان، طبیعت، و چرخه زندگی/مرگ انسان. هر فصل از کتاب به یکی از این ابعاد اختصاص دارد و نشان می‌دهد که چگونه ساختار مقدس در تمام جنبه‌های اصلی زندگی انسان نفوذ می‌کند. الیاده از نمونه‌هایی از فعالیت‌های مختلف انسانی، از جمله ساخت‌وساز مسکن، کشاورزی، و تمایلات جنسی استفاده می‌کند تا نشان دهد که چگونه امر مقدس و جهت‌گیری به سمت آن برای آغشته کردن زندگی به معنا، قدرت و اخلاق در فرهنگ‌های مذهبی ضروری است.
این کتاب به عنوان مقدمه‌ای برای تاریخ دین، انسان‌شناسی فلسفی، پدیدارشناسی و روان‌شناسی نیز عمل می‌کند و برای کسانی که به دنبال درک ابعاد بالقوه‌ی وجود انسانی، فراتر از دنیای مادی هستند، جذاب است. این کتاب به‌طور جالبی بحث می‌کند که حتی افراد مدرنی که دنیای خود را کاملا سکولار و مادی می‌دانند، همچنان به طور ناخودآگاه با امر مقدس مرتبط هستند.
11.04.202505:47
درباره نویسنده :
میرچا الیاده به رومانیایی: Mircea Eliade) (۱۹۰۷–۱۹۸۶)، از اسطوره‌شناسان و دین‌پژوهان نامدار و استاد دین‌پژوهی در دانشگاه شیکاگو بود. وی در دبیرستان به مطالعه شیمی و زیست‌شناسی علاقه نشان داد. در هفده‌سالگی زبان انگلیسی را فراگرفت. سپس آموختن زبان‌های ایتالیایی و فارسی را آغاز کرد. پس از دریافت مدرک کارشناسی از دانشگاه بخارست به هند عزیمت کرد و در دانشگاه کلکته به آموختن زبان سانسکریت و مطالعه آثار شرقی، دین‌شناسی و اسطوره مشغول شد. در آنجا مدرک دکترا گرفت و برای تدریس به دانشگاه سوربن دعوت شد. در سال ۱۹۵۲ میلادی مجموعه گفتگوهای خود با کارل یونگ را منتشر کرد. الیاده در سال ۱۹۸۶ درگذشت.
الیاده در دهه آخر عمرش، به طرح‌ریزی و نظارت بر تألیف و تدوین دائرةالمعارف دین مشغول بود تا اینکه پس از تکمیل تدوین این دائرةالمعارف و درست یک ماه پس از نگارشِ پیشگفتار خود بر آن درگذشت. این دائرةالمعارف به زبان انگلیسی در ۱۶ مجلد و در حدود هشت هزار صفحه است که دارای ۲۷۵۰ مقاله و ۱۴۰۰ نفر از پژوهشگران پنجاه کشور جهان با آن همکاری کرده‌اند. میرچا الیاده سرانجام در ۱۴ آوریل ۱۹۸۶ دچار سکته مغزی شد و در ۲۲ آوریل درگذشت.
میرچا الیاده به رومانیایی: Mircea Eliade) (۱۹۰۷–۱۹۸۶)، از اسطوره‌شناسان و دین‌پژوهان نامدار و استاد دین‌پژوهی در دانشگاه شیکاگو بود. وی در دبیرستان به مطالعه شیمی و زیست‌شناسی علاقه نشان داد. در هفده‌سالگی زبان انگلیسی را فراگرفت. سپس آموختن زبان‌های ایتالیایی و فارسی را آغاز کرد. پس از دریافت مدرک کارشناسی از دانشگاه بخارست به هند عزیمت کرد و در دانشگاه کلکته به آموختن زبان سانسکریت و مطالعه آثار شرقی، دین‌شناسی و اسطوره مشغول شد. در آنجا مدرک دکترا گرفت و برای تدریس به دانشگاه سوربن دعوت شد. در سال ۱۹۵۲ میلادی مجموعه گفتگوهای خود با کارل یونگ را منتشر کرد. الیاده در سال ۱۹۸۶ درگذشت.
الیاده در دهه آخر عمرش، به طرح‌ریزی و نظارت بر تألیف و تدوین دائرةالمعارف دین مشغول بود تا اینکه پس از تکمیل تدوین این دائرةالمعارف و درست یک ماه پس از نگارشِ پیشگفتار خود بر آن درگذشت. این دائرةالمعارف به زبان انگلیسی در ۱۶ مجلد و در حدود هشت هزار صفحه است که دارای ۲۷۵۰ مقاله و ۱۴۰۰ نفر از پژوهشگران پنجاه کشور جهان با آن همکاری کرده‌اند. میرچا الیاده سرانجام در ۱۴ آوریل ۱۹۸۶ دچار سکته مغزی شد و در ۲۲ آوریل درگذشت.
12.04.202504:43
صراط مستقیم
در ویدئویی 👆که در شبکه های مجازی پخش شده بود از زبان چند اقتصاددان برجسته آمریکایی که موفق به دریافت جوایز نوبل شده اند گفته می شود آنها علت عقب ماندگی کشورهای توسعه نیافته و پیشرفت و ترقی کشورهای توسعه یافته را پیدا کرده اند. تاکنون در باره این موضوع مهم اقتصادی و سیاسی که در سطح جهانی ناترازی های شگفت آوری را پدید آورده و همچنان موجب بروز بحران و کشمکش های بی حاصل و زیان آوری می شود، دلایل گوناگونی ارایه شده بود. چنانکه برخی علت آن را به استعمار غربی ربط می دادند و می گفتند عامل عقب ماندگی این کشورها همانا استعمار غرب بوده که با فرصت طلبی های خود توانست منابع کشورهای فقیر و محروم را به غارت برده و خود را سیر و برخوردار و طرف مقابل را گرسنه و مفلوک نگهدارد. برخی دیگر دلایل این عقب ماندگی را به تاریخ و جغرافیا و شرایط زمانی و مکانی کشورها نسبت می دادند و برخی به نژاد و تبار و خصلت های قومی برخی ملت ها که مثلا تنبل و تن پرورند یا اهل کار و کوشش و جدیت در امور. این داستان سر دراز دارد و تا کنون بارها از سوی متفکران مطرح و از سوی کسانی دیگر مورد نقد و تعدیل قرار گرفته است.
اما این اقتصاد دانان می گویند علت اصلی عقب ماندگی این جوامع، و در مقابل پیشرفت آن جوامع، همان ساز و کار سیاسی حاکم بر آنها بوده است. یعنی در واقع کشورهای توسعه یافته ابتدا توسعه سیاسی پیدا کرده اند و بعد همان توسعه سیاسی موجب توسعه اقتصادی شده است. به عبارتی دیگر زمانی که در یک کشور دموکراسی به معنای واقعی کلمه ایجاد شود و تفکیک قوا به خوبی و عمیقا پدید آید، قدرت از حالت متمرکز در آمده و دیگر در آنجا یک حکومت فردی و استبدادی شکل نمی گیرد و در نتیجه قدرت و ثروت در جامعه پخش می شود و کسانی که اهل کار و کوشش باشند و بخواهند درآمدهای مالی کسب کنند انگیزه و زمینه کافی در اختیار خواهند داشت و همین موجب نوآوری و ابتکار عمل و پیشرفت های سریع یک جامعه می شود. از نمونه های این امر فراوان است که برای مثال آنها برلین غربی و شرقی یا کره شمالی و جنوبی و غیره را مقایسه کرده اند.
به نظرم این فرضیه برای کشورهای اسلامی خاورمیانه و ازجمله ایران ما بسیار صادق است. حتی من در برخی یادداشت هایم اشاره کرده ام که اساسا تمدن اسلامی در قرن های چهارم و پنجم هجری به همین ترتیب شکل گرفته است. زیرا برای مثال وقتی در ایران قدرت به صورت متمرکز و در دست یک نفر ( شاه یا ولی فقیه) باشد جامعه هیچ پیشرفتی نخواهد داشت چون یک نظام استبدادی و توتالیتر اساسا اجازه ترقی و پیشرفت را به جامعه زیر دست خود نمی دهد. مستبدین جامعه شان را تابع و گوش به فرمان خود می خواهند و از همین روست که اطراف شان را مشتی سفله و ابله چاپلوس پر می کند که بدون داشتن هرگونه تخصص و مهارتی فقط به خاطر رابطه چاکرمآبی به خدمت گرفته می شوند و مهم ترین منابع درآمدی کشور به دست بی کفایت آنها سپرده می شود. مدیریتی که از طریق یک حکومت استبدادی بر جامعه تحمیل می شود از بدترین و ناکارآمدترین نوع مدیریت است و در اندک زمانی تمام تار و پود آن را اختلاس و دزدی و غارت و چپاول ثروت های عمومی فرا می گیرد و به حیف و میل مهم ترین ذخایر ملی یک کشور منتهی می شود. از این رو یک بار دیگر باید تکرار کرد تا تصمیم گیری در ایران از صدر تا ذیل، تابع یک خط مشی روشن دموکراتیک نباشد و تا همه تصمیم گیری های خرد و کلان جامعه را به صندوق های آزاد رأی واگذار نکنند، جامعه ما از بن بست فعلی خارج نمی شود و آن رویای احیای تمدن اسلامی نیز هرگز تحقق پیدا نخواهد کرد. این مساله را باید ایرانیان از بن دندان احساس کنند و در صدد تحقق آن برآیند و بدانند که حکومت فردی اعم از دینی یا غیر دینی و سکولار جز تکرار همین مصایب یک صد ساله نیست. به عبارتی ساده تر این صندوق های آزاد رأی هستند که می توانند به صورت یک صراط مستقیم ایران و ایرانی را به پیشرفت و ترقی برسانند.
در ویدئویی 👆که در شبکه های مجازی پخش شده بود از زبان چند اقتصاددان برجسته آمریکایی که موفق به دریافت جوایز نوبل شده اند گفته می شود آنها علت عقب ماندگی کشورهای توسعه نیافته و پیشرفت و ترقی کشورهای توسعه یافته را پیدا کرده اند. تاکنون در باره این موضوع مهم اقتصادی و سیاسی که در سطح جهانی ناترازی های شگفت آوری را پدید آورده و همچنان موجب بروز بحران و کشمکش های بی حاصل و زیان آوری می شود، دلایل گوناگونی ارایه شده بود. چنانکه برخی علت آن را به استعمار غربی ربط می دادند و می گفتند عامل عقب ماندگی این کشورها همانا استعمار غرب بوده که با فرصت طلبی های خود توانست منابع کشورهای فقیر و محروم را به غارت برده و خود را سیر و برخوردار و طرف مقابل را گرسنه و مفلوک نگهدارد. برخی دیگر دلایل این عقب ماندگی را به تاریخ و جغرافیا و شرایط زمانی و مکانی کشورها نسبت می دادند و برخی به نژاد و تبار و خصلت های قومی برخی ملت ها که مثلا تنبل و تن پرورند یا اهل کار و کوشش و جدیت در امور. این داستان سر دراز دارد و تا کنون بارها از سوی متفکران مطرح و از سوی کسانی دیگر مورد نقد و تعدیل قرار گرفته است.
اما این اقتصاد دانان می گویند علت اصلی عقب ماندگی این جوامع، و در مقابل پیشرفت آن جوامع، همان ساز و کار سیاسی حاکم بر آنها بوده است. یعنی در واقع کشورهای توسعه یافته ابتدا توسعه سیاسی پیدا کرده اند و بعد همان توسعه سیاسی موجب توسعه اقتصادی شده است. به عبارتی دیگر زمانی که در یک کشور دموکراسی به معنای واقعی کلمه ایجاد شود و تفکیک قوا به خوبی و عمیقا پدید آید، قدرت از حالت متمرکز در آمده و دیگر در آنجا یک حکومت فردی و استبدادی شکل نمی گیرد و در نتیجه قدرت و ثروت در جامعه پخش می شود و کسانی که اهل کار و کوشش باشند و بخواهند درآمدهای مالی کسب کنند انگیزه و زمینه کافی در اختیار خواهند داشت و همین موجب نوآوری و ابتکار عمل و پیشرفت های سریع یک جامعه می شود. از نمونه های این امر فراوان است که برای مثال آنها برلین غربی و شرقی یا کره شمالی و جنوبی و غیره را مقایسه کرده اند.
به نظرم این فرضیه برای کشورهای اسلامی خاورمیانه و ازجمله ایران ما بسیار صادق است. حتی من در برخی یادداشت هایم اشاره کرده ام که اساسا تمدن اسلامی در قرن های چهارم و پنجم هجری به همین ترتیب شکل گرفته است. زیرا برای مثال وقتی در ایران قدرت به صورت متمرکز و در دست یک نفر ( شاه یا ولی فقیه) باشد جامعه هیچ پیشرفتی نخواهد داشت چون یک نظام استبدادی و توتالیتر اساسا اجازه ترقی و پیشرفت را به جامعه زیر دست خود نمی دهد. مستبدین جامعه شان را تابع و گوش به فرمان خود می خواهند و از همین روست که اطراف شان را مشتی سفله و ابله چاپلوس پر می کند که بدون داشتن هرگونه تخصص و مهارتی فقط به خاطر رابطه چاکرمآبی به خدمت گرفته می شوند و مهم ترین منابع درآمدی کشور به دست بی کفایت آنها سپرده می شود. مدیریتی که از طریق یک حکومت استبدادی بر جامعه تحمیل می شود از بدترین و ناکارآمدترین نوع مدیریت است و در اندک زمانی تمام تار و پود آن را اختلاس و دزدی و غارت و چپاول ثروت های عمومی فرا می گیرد و به حیف و میل مهم ترین ذخایر ملی یک کشور منتهی می شود. از این رو یک بار دیگر باید تکرار کرد تا تصمیم گیری در ایران از صدر تا ذیل، تابع یک خط مشی روشن دموکراتیک نباشد و تا همه تصمیم گیری های خرد و کلان جامعه را به صندوق های آزاد رأی واگذار نکنند، جامعه ما از بن بست فعلی خارج نمی شود و آن رویای احیای تمدن اسلامی نیز هرگز تحقق پیدا نخواهد کرد. این مساله را باید ایرانیان از بن دندان احساس کنند و در صدد تحقق آن برآیند و بدانند که حکومت فردی اعم از دینی یا غیر دینی و سکولار جز تکرار همین مصایب یک صد ساله نیست. به عبارتی ساده تر این صندوق های آزاد رأی هستند که می توانند به صورت یک صراط مستقیم ایران و ایرانی را به پیشرفت و ترقی برسانند.
13.04.202513:54
یک مقاله نسبتا بلند در باره دکترین نظامی ایران که می گوید دکترین دفاعی است نه تهاجمی . مسیر آن را از بتدای انقلاب تا کنون دنبال می کند و می گوید هرچند اخیرا برخی از مقامات ایرانی گفتند واشاره کردند که ایران باید به بمب اتمی دست پیدا کند اما به نظر نویسنده ایران در چنان جایگاهی نیست که دکترین نظامی خودش را تغییر دهد. یعنی به دلیل شرایط داخلی و بخصوص شکست هایی که نیروهای حامی ایران در منطقه خورده اند ایران امکان آن را ندارد که این دکترین را تغییر دهد و باید هر طور شده با آمریکا بسازد. 👇https://www.aljazeera.net/opinions/2025/4/13/%D9%87%D9%84-%D8%AA%D8%BA%D9%8A%D8%B1-%D8%A5%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D9%82%D9%8A%D8%AF%D8%AA%D9%87%D8%A7-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B3%D9%83%D8%B1%D9%8A%D8%A9
13.04.202503:46
🔴درس‌گفتارهای عباس امانت درباره‌ی تاریخ ایران
🔻درس هفتم: رزم و بزم
#تاریخ_ایران
🔴کانال علم سیاست:
🆔 @PoliticalScience_ir
🔻درس هفتم: رزم و بزم
#تاریخ_ایران
🔴کانال علم سیاست:
🆔 @PoliticalScience_ir
10.04.202513:55
1133- ابراز پشیمانی سید جمال از توصیه به پادشاهان
در نامه ای به یک دوست: « افسوس می خورم از اینکه کشت های خود را ندرویدم ، به آرزویی که داشتم کاملا نائل نگردیدم. شمشیر شقاوت نگذاشت بیداری ملل مشرق را ببینم. دست جهالت فرصت نداد صدای آزادی از حلقوم أمم شرق بشنوم. ای کاش من تمام تخم افکار خود را در مزرعه مستعد افکار ملت کاشته بودم. چه خوش بود تخم های بارور مفید خود را در زمین شوره زار از سلطنت فاسد می نمودم. آنچه در آن مزرعه کاشتم، به نمو نرسید. هرچه در این زمین کویر غرص نمودم، فاسد گردید. در این مدت ، هیچ یک از تکالیف خیرخواهانه من به گوش سلاطین مشرق فرو نرفت، همه را شهوت و جهالت مانع از قبول گشت. امیدواری ها به ایرانم بود. أجر زحماتم را به فراش غضب حواله کردند. با هزاران وعد و وعید به ترکیه احضارم کردند، این نوع مغلول و مقهورم نمودند. غافل از اینکه انعدام صاحب نیت انعدام نیت نمی شود. صفحه روزگار حرف حق را ضبط می کند.
انقلاب مشروطیت ایران ، ادوارد براون، ص 43
#مشروطیت
#سید_جمال
#اعتراف
در نامه ای به یک دوست: « افسوس می خورم از اینکه کشت های خود را ندرویدم ، به آرزویی که داشتم کاملا نائل نگردیدم. شمشیر شقاوت نگذاشت بیداری ملل مشرق را ببینم. دست جهالت فرصت نداد صدای آزادی از حلقوم أمم شرق بشنوم. ای کاش من تمام تخم افکار خود را در مزرعه مستعد افکار ملت کاشته بودم. چه خوش بود تخم های بارور مفید خود را در زمین شوره زار از سلطنت فاسد می نمودم. آنچه در آن مزرعه کاشتم، به نمو نرسید. هرچه در این زمین کویر غرص نمودم، فاسد گردید. در این مدت ، هیچ یک از تکالیف خیرخواهانه من به گوش سلاطین مشرق فرو نرفت، همه را شهوت و جهالت مانع از قبول گشت. امیدواری ها به ایرانم بود. أجر زحماتم را به فراش غضب حواله کردند. با هزاران وعد و وعید به ترکیه احضارم کردند، این نوع مغلول و مقهورم نمودند. غافل از اینکه انعدام صاحب نیت انعدام نیت نمی شود. صفحه روزگار حرف حق را ضبط می کند.
انقلاب مشروطیت ایران ، ادوارد براون، ص 43
#مشروطیت
#سید_جمال
#اعتراف
10.04.202514:03
خبر خوبی که رسانه های اسراییلی می گویند صبر دولت ترامپ دارد از استمرار جنگ در غزه سر می رود. بنابراین ترامپ از نتانیاهو خواسته است به این جنگ پایان دهد. آمریکا تلاش می کند طی یک توافق جدید با حماس به این مهم دست پیدا کند. خانواده های گروگان های اسراییلی هم دراین باره بسیار پافشاری می کنند. 👇https://www.aljazeera.net/news/2025/4/10/%D9%8A%D8%AF%D9%8A%D8%B9%D9%88%D8%AA-%D8%A3%D8%AD%D8%B1%D9%88%D9%86%D9%88%D8%AA-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%A8-%D9%82%D8%AF-%D9%8A%D8%B7%D9%84%D8%A8-%D9%85%D9%86
अधिक कार्यक्षमता अनलॉक करने के लिए लॉगिन करें।