
Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

انقلابنوشت
دربارهی انقلاب اسلامی ایران
TGlist रेटिंग
0
0
प्रकारसार्वजनिक
सत्यापन
असत्यापितविश्वसनीयता
अविश्वसनीयस्थान
भाषाअन्य
चैनल निर्माण की तिथिMar 15, 2024
TGlist में जोड़ा गया
Mar 21, 2025रिकॉर्ड
21.03.202523:59
143सदस्य28.03.202515:05
150उद्धरण सूचकांक30.11.202423:59
607प्रति पोस्ट औसत दृश्य30.11.202423:59
607प्रति विज्ञापन पोस्ट औसत दृश्य06.04.202510:21
10.00%ER14.03.202515:08
151.05%ERRसे पुनः पोस्ट किया:
انقلابنوشت

03.04.202519:01
🖋 خائنانِ صورتی
تصویری که مذهبی صورتی از شهدا و مفهوم شهادت ارائه میدهد؛ یک تصویر اختهشده است. صورتیها شهید را یک انسان "خنثی" و "بیطرف" تصویرسازی میکنند که تنها برای "دفاع از مرزها" و "حفظ امنیت" پا به جبهه گذاشت و به همهی مردم سرزمینش، چه مؤمن و چه کافر، عشق میورزید. آنان با این کار، سرپوشی بر عاملِ اصلیِ حضور شهدا در جبههها قرار میدهند. همانطور که در حافظهی تاریخی امت حزبالله وجود دارد؛ اکثریتِ شهدا برای حضور در جبهه، دلایلِ مهمتر دیگری داشتند. اکثریتِ شهدا، از دلِ همان امت حزباللهی برخاستند که تنها همّوغمِشان، اجرا و احیای شریعت محمدی بود. آنان به شدت بر مبانیِ دینی و حفظ مفاهیمی چون غیرت، ناموس و شریعت حساس بودند و گوشِشان به دهان رهبری بود که دغدغهی اساسیاش اجرای اسلام بود. آنان حاضر نبودند یک قدم از اجرای شریعت کوتاه بیایند که مثلاً فاجران خوشِشان بیاید. آنان همانهایی بودند که وقتی از جبهه به مرخصی میآمدند در کمیتهها نیز فعالیت میکردند و دست فاجران و کافران را از اجرای عملِ حرام، قطع میکردند. ذهنیتِ یک صورتی آن است که کمیته و امثالهم نیز "تندرَوی" بوده است؛ با این حساب، پس همین "تندرو"ها بودند که در جبهههای نبردِ حق علیهِ باطل پا به میدان گذاشتند و برای صدور معناییِ انقلاب اسلامی ایران و پیروزی اسلام جهاد کردند. صورتیها با حذف این جنبه از خصوصیاتِ شهدا، سعی دارند تا جهادِ آنان را به دفاع از "مرز" و "امنیت"، تقلیل دهند. نهاینکه شهدا از مرز و امنیت دفاع نکرده باشند؛ اما عاملِ مقدم و اصلیِ حضور آنان در جبهه، چیزی جز حفظ و اجرای شریعت نبود: آنان مرز و امنیتی را میخواستند که شریعت در آن اجرا شود. البته که صورتیها با این کار، غرضی را پی میگیرند. آنان میدانند که شهدا در میانِ مردم متدین و حتی فاسقینِ مستضعف نیز مقام والایی دارند. بههمین دلیل، آنان نمیآیند تا مستقیماً خودِ شهید و مفهومِ شهادت را بزنند؛ بلکه معنای آن را تقلیل میدهند یا به نوعی استحالهی فرهنگی میکنند. امنیتی که صورتیها از آن دم میزنند؛ همان امنیتی است که قرار است دست فاجران و فواحش و زناکاران را باز بگذارد تا در "امنیتِ" کامل به فساد و فحشای خود ادامه دهند؛ همان امنیتی است که قرار است در زیر سایهی آن، مسئولانِ فاسد و صورتی به اباحهگری ادامه دهند و به رباخواری رسمیت بخشند: درست نقطهی مقابلِ آن چیزی که شهدا وصیت کردهاند. صورتیها با این حذفِ هوشمندانه، سعی میکنند "امنیت" را حفظ کنند تا فواحش و فاجرانِ مستکبر به اشاعهی فساد و فحشای خود، در کافهها و مراکز فساد و فحشا ادامه دهند و خودِشان نیز با آنان بلاسَند و بلولند و درهم بیآمیزند؛ اما به آن قسمت از وصیت شهدا که در راستای حفظ عفت و حیا و عفاف و حجاب بود، بیاعتنایی شود. با تقریبِ خوبی میتوان گفت که تاریخِ معاصرِ جامعهی مذهبیِ ایران، هیچ قشری را چرکتر و رقتبارتر از مذهبیهای صورتی به خود ندیده است؛ آنان خائنانِ به خون شهدا، همدست و همجبههی فاجران و زناکاران و مسئولانِ لیبرال و در یک کلام اسب تروای جبههی کفر در لباس دین هستند که برای محاصرهی امت حزبالله تقلا میکنند. در پایان، خالی از لطف نیست که وصیتنامهی شهید سعید زقاقی در خصوص رعایت حجاب و عفاف، بازخوانی شود:《مادرم زمانی که خبر شهادتم را شنیدی گریه نکن؛ زمان تشییع و تدفینم گریه نکن؛ زمان خواندن وصیتنامهام گریه نکن؛ فقط زمانی گریه کن که مردان ما غیرت را فراموش میکنند و زنان ما عفت را. وقتی جامعهی ما را بیغیرتی و بیحجابی گرفت؛ مادرم گریه کن که اسلام در خطر است.》
@enghelabnevesht
تصویری که مذهبی صورتی از شهدا و مفهوم شهادت ارائه میدهد؛ یک تصویر اختهشده است. صورتیها شهید را یک انسان "خنثی" و "بیطرف" تصویرسازی میکنند که تنها برای "دفاع از مرزها" و "حفظ امنیت" پا به جبهه گذاشت و به همهی مردم سرزمینش، چه مؤمن و چه کافر، عشق میورزید. آنان با این کار، سرپوشی بر عاملِ اصلیِ حضور شهدا در جبههها قرار میدهند. همانطور که در حافظهی تاریخی امت حزبالله وجود دارد؛ اکثریتِ شهدا برای حضور در جبهه، دلایلِ مهمتر دیگری داشتند. اکثریتِ شهدا، از دلِ همان امت حزباللهی برخاستند که تنها همّوغمِشان، اجرا و احیای شریعت محمدی بود. آنان به شدت بر مبانیِ دینی و حفظ مفاهیمی چون غیرت، ناموس و شریعت حساس بودند و گوشِشان به دهان رهبری بود که دغدغهی اساسیاش اجرای اسلام بود. آنان حاضر نبودند یک قدم از اجرای شریعت کوتاه بیایند که مثلاً فاجران خوشِشان بیاید. آنان همانهایی بودند که وقتی از جبهه به مرخصی میآمدند در کمیتهها نیز فعالیت میکردند و دست فاجران و کافران را از اجرای عملِ حرام، قطع میکردند. ذهنیتِ یک صورتی آن است که کمیته و امثالهم نیز "تندرَوی" بوده است؛ با این حساب، پس همین "تندرو"ها بودند که در جبهههای نبردِ حق علیهِ باطل پا به میدان گذاشتند و برای صدور معناییِ انقلاب اسلامی ایران و پیروزی اسلام جهاد کردند. صورتیها با حذف این جنبه از خصوصیاتِ شهدا، سعی دارند تا جهادِ آنان را به دفاع از "مرز" و "امنیت"، تقلیل دهند. نهاینکه شهدا از مرز و امنیت دفاع نکرده باشند؛ اما عاملِ مقدم و اصلیِ حضور آنان در جبهه، چیزی جز حفظ و اجرای شریعت نبود: آنان مرز و امنیتی را میخواستند که شریعت در آن اجرا شود. البته که صورتیها با این کار، غرضی را پی میگیرند. آنان میدانند که شهدا در میانِ مردم متدین و حتی فاسقینِ مستضعف نیز مقام والایی دارند. بههمین دلیل، آنان نمیآیند تا مستقیماً خودِ شهید و مفهومِ شهادت را بزنند؛ بلکه معنای آن را تقلیل میدهند یا به نوعی استحالهی فرهنگی میکنند. امنیتی که صورتیها از آن دم میزنند؛ همان امنیتی است که قرار است دست فاجران و فواحش و زناکاران را باز بگذارد تا در "امنیتِ" کامل به فساد و فحشای خود ادامه دهند؛ همان امنیتی است که قرار است در زیر سایهی آن، مسئولانِ فاسد و صورتی به اباحهگری ادامه دهند و به رباخواری رسمیت بخشند: درست نقطهی مقابلِ آن چیزی که شهدا وصیت کردهاند. صورتیها با این حذفِ هوشمندانه، سعی میکنند "امنیت" را حفظ کنند تا فواحش و فاجرانِ مستکبر به اشاعهی فساد و فحشای خود، در کافهها و مراکز فساد و فحشا ادامه دهند و خودِشان نیز با آنان بلاسَند و بلولند و درهم بیآمیزند؛ اما به آن قسمت از وصیت شهدا که در راستای حفظ عفت و حیا و عفاف و حجاب بود، بیاعتنایی شود. با تقریبِ خوبی میتوان گفت که تاریخِ معاصرِ جامعهی مذهبیِ ایران، هیچ قشری را چرکتر و رقتبارتر از مذهبیهای صورتی به خود ندیده است؛ آنان خائنانِ به خون شهدا، همدست و همجبههی فاجران و زناکاران و مسئولانِ لیبرال و در یک کلام اسب تروای جبههی کفر در لباس دین هستند که برای محاصرهی امت حزبالله تقلا میکنند. در پایان، خالی از لطف نیست که وصیتنامهی شهید سعید زقاقی در خصوص رعایت حجاب و عفاف، بازخوانی شود:《مادرم زمانی که خبر شهادتم را شنیدی گریه نکن؛ زمان تشییع و تدفینم گریه نکن؛ زمان خواندن وصیتنامهام گریه نکن؛ فقط زمانی گریه کن که مردان ما غیرت را فراموش میکنند و زنان ما عفت را. وقتی جامعهی ما را بیغیرتی و بیحجابی گرفت؛ مادرم گریه کن که اسلام در خطر است.》
@enghelabnevesht
से पुनः पोस्ट किया:
پولیتیکه

04.04.202518:26
◾️ نسل نورسیده
بخش زیادی از نسل جوان را که میبینم جوشش قی را از اعماق وجود حس میکنم. هیچ فضیلتی را در خود پرورش نمیدهند. هرچیز را در فضایی نهیلیستی به ریشخند میگیرند. جنس سخنان و لحن بیانشان گروتسگ و مشمئزکننده است. کودن و بیخاصیتاند؛ بیمسئولیت و وقیحاند. به مانند امرَد میمانند و تخنث خود را با غروری بیجا پنهان میسازند.
چنان از تاریخ و سنّت به دور افتادند که گویی هیچ چیز پشتسرشان یا روبرویشان نیست. نسلی کودن و رقتانگیز که همچون نسیمی بیثمر در گذر تاریخ میوزد و از یاد خواهد رفت. نسلی مصرفگرا و بیانگیزه که هیچگونه مرزی برای خود قائل نیست.
هر تفالهای را میبلعند و هر خزعبلی را قی میکنند. پادکست گوش میدهند و به نسلی آگاه مبدل شدند. هیچ ساختاری را بر نمیتابند، زیرا روحیهی «آزادگی»شان با آن سازگار نیست. همه چیز میگویند و هیچ چیز نمیگویند.
نسلی زشتسیرت که با اینترنت رشد یافته و در آن زندگی میکند. انیمهبین و میمساز است. لودگی و بیطرفی از ویژگیهای بارز ایشان است و در میان کلماتشان فقط حروف ربط را میتوان تشخیص داد. ترسو و بیچیز هستند، به همین دلیل نه برای چیزی میجنگند و نه جربزهی جنگیدن دارند. فهمشان از «عشق» پرستش زنان است و تنها دستآوردشان زگیل تناسلی است. «عشق» آخرین چیزی است که به آن باور دارند، امّا طولی نمیکشد که آن هم فرو میریزد و تنها چیزی که باقی میماند مخدر است.
📜 @hepolitike
بخش زیادی از نسل جوان را که میبینم جوشش قی را از اعماق وجود حس میکنم. هیچ فضیلتی را در خود پرورش نمیدهند. هرچیز را در فضایی نهیلیستی به ریشخند میگیرند. جنس سخنان و لحن بیانشان گروتسگ و مشمئزکننده است. کودن و بیخاصیتاند؛ بیمسئولیت و وقیحاند. به مانند امرَد میمانند و تخنث خود را با غروری بیجا پنهان میسازند.
چنان از تاریخ و سنّت به دور افتادند که گویی هیچ چیز پشتسرشان یا روبرویشان نیست. نسلی کودن و رقتانگیز که همچون نسیمی بیثمر در گذر تاریخ میوزد و از یاد خواهد رفت. نسلی مصرفگرا و بیانگیزه که هیچگونه مرزی برای خود قائل نیست.
هر تفالهای را میبلعند و هر خزعبلی را قی میکنند. پادکست گوش میدهند و به نسلی آگاه مبدل شدند. هیچ ساختاری را بر نمیتابند، زیرا روحیهی «آزادگی»شان با آن سازگار نیست. همه چیز میگویند و هیچ چیز نمیگویند.
نسلی زشتسیرت که با اینترنت رشد یافته و در آن زندگی میکند. انیمهبین و میمساز است. لودگی و بیطرفی از ویژگیهای بارز ایشان است و در میان کلماتشان فقط حروف ربط را میتوان تشخیص داد. ترسو و بیچیز هستند، به همین دلیل نه برای چیزی میجنگند و نه جربزهی جنگیدن دارند. فهمشان از «عشق» پرستش زنان است و تنها دستآوردشان زگیل تناسلی است. «عشق» آخرین چیزی است که به آن باور دارند، امّا طولی نمیکشد که آن هم فرو میریزد و تنها چیزی که باقی میماند مخدر است.
📜 @hepolitike
से पुनः पोस्ट किया:
پولیتیکه

07.04.202515:43
استاد دانشگاه و جامعهشناس امتداد هژمونی «لیبرال دموکراسی» است. سرباز ناتو در خاک دیگری است. به همین دلیل برای لولیدن لکاتهها روی یکدیگر نظریهپردازی میکند اما غزه را نمیبیند. با «دموکراسیبازی» و «آزادی بیان» که ابزار شیطان اکبر است نمیتوان با او جنگید.
📜 @hepolitike
📜 @hepolitike
से पुनः पोस्ट किया:
پولیتیکه

03.04.202508:59
◾️تضعیف پدر
فرزند ذکور که به راه افتاد را باید پدر به سختی زندگی آشنا کند. دست او را بگیرد و به آن محیطی ببرد که رنج پدر و زحماتش را ببیند و در عین حال دستگیر پدر باشد.
فرزندی که از سختی عالم، مشقت فرزندداری و ریشههای اخلاقی عتاب و خطاب والدین خود چیزی نداند، و بهجای آن در کلاس زبان سیر کند، چیزی از مردانگی در او یافت نخواهد شد و مانند زنان خواستههای بیشمار خواهد داشت. مردان جامعهی آیندهی ایرانی را همین خنیثهایی تشکیل خواهند داد که فهمی از فداکاری ندارند و در فرصتطلبی خبره باشند.
اعضای این جامعه در دلالی و مفتخوری سرآمد خواهند بود. اگر تن به زندگی مشترک بدهند، بسیار محاسبهگر و اگر تن ندهند خواستههای زنان را برای فریبشان سرلوحه قرار خواهند داد. تنبلی و سفاهت عارضهی مردان ذلیل است که اجتماع خود را به تباهی میکشانند و خواستههای تن را اولویت قرار میدهند.
📜 @hepolitike
فرزند ذکور که به راه افتاد را باید پدر به سختی زندگی آشنا کند. دست او را بگیرد و به آن محیطی ببرد که رنج پدر و زحماتش را ببیند و در عین حال دستگیر پدر باشد.
فرزندی که از سختی عالم، مشقت فرزندداری و ریشههای اخلاقی عتاب و خطاب والدین خود چیزی نداند، و بهجای آن در کلاس زبان سیر کند، چیزی از مردانگی در او یافت نخواهد شد و مانند زنان خواستههای بیشمار خواهد داشت. مردان جامعهی آیندهی ایرانی را همین خنیثهایی تشکیل خواهند داد که فهمی از فداکاری ندارند و در فرصتطلبی خبره باشند.
اعضای این جامعه در دلالی و مفتخوری سرآمد خواهند بود. اگر تن به زندگی مشترک بدهند، بسیار محاسبهگر و اگر تن ندهند خواستههای زنان را برای فریبشان سرلوحه قرار خواهند داد. تنبلی و سفاهت عارضهی مردان ذلیل است که اجتماع خود را به تباهی میکشانند و خواستههای تن را اولویت قرار میدهند.
📜 @hepolitike
से पुनः पोस्ट किया:
محمد مهدی فاطمی صدر

29.03.202521:53
اگر دولت جمهوری به دست سکولارها سقوط کرد پسش میگیریم. مراقب باشیم ایمان مکتبیهای انقلابی سقوط نکند...
से पुनः पोस्ट किया:
ماهبندان | محمدرضا شهبازی

02.04.202517:27
هسته سخت، دیگی که برای اصولگرایان نجوشید!
هسته سخت جمهوری اسلامی از کی اخ و پیف شد؟
اصولگرایان و نهادهای قدرت و ثروت متصل به آنها طی بیست سال سعی کردند از هسته سخت حامیان جمهوری اسلامی یک توده مطیع و حرف گوش کن بسازند که فقط به آنها بگوید چشم.
اما دو انتخابات اخیر مجلس و ریاستجمهوری آخرین و محکمترین میخ بر تابوت این رویای خام بود.
این دو انتخابات به آنها ثابت کرد جماعتی که قرار بود در قرارگاهها، مدارس خاص، جلسات بصیرتی سررسیدمحور، رسانههای مبتنی بر کدکشی و... پیادهنظام آنها بار بیایند، حالا دارند از زمین بازی بیرونشان میکنند.
تاختن به هسته سخت حامیان جمهوری اسلامی از طرف اصولگرایان در واقع آخرین تلاش آنها برای باقی ماندن در زمین بازیست.
اصولگرایان هروقت اول نبودند، دوم شدهاند و حالا اینکه ببینند بعنوان نفر سوم و چهارم باید بنشینند و رقابت دیگران را تماشا کنند برایشان خیلی سنگین است.
این لفاظیهای شکاف اجتماعی و وحدت و دوقطبی و... را جدی نگیرید. این جماعت اگر زورشان میرسید حاضر بودند انتخابات ده درصدی برگزار شود ولی رای بیاورند و اتفاقا الان از همین زورشان گرفته که حتی با کاهش مشارکت هم رای نیاوردهاند.
چرا؟ چون دیگر حتی همان هسته سخت طرفدار نظام که در هر شرایطی در انتخابات شرکت میکند -بعد از خرج کردن اصولگرایان از همه مقدسات و پای کار آوردن همه مشاهیر- هم حاضر نیست به آنها رای بدهد.
از قدیم گفتهاند فحش بادبزن جگر است.
بگذارید این جماعت شکستخورده با فحش به حزباللهیها، آنها را با لحنی تحقیرآمیز ایتایی و خودسر و دوقطبیساز و... بخوانند بلکه یک کم از آتش جگرشان کم شود، اما این هسته سخت جمهوری اسلامیست که همچنان به پهناوری جغرافیای ایران و گستردگی شهرها و روستاهای کوچک و بزرگ پای انقلاب مانده و خواهد ماند و چشمش به رهبری انقلاب است.
آنها هم اگر عقل داشتند وسط باد زدنهای بیحاصلشان مینشستند نوع سیاستورزی بیست ساله را مرور میکردند و دلیل این رویگردانی حزباللهیها از خود را در نوع نگاه متفرعنانه و قیممآبانه خود به مردم میجستند.
ماهبندان | محمدرضا شهبازی
@mahbandan
هسته سخت جمهوری اسلامی از کی اخ و پیف شد؟
اصولگرایان و نهادهای قدرت و ثروت متصل به آنها طی بیست سال سعی کردند از هسته سخت حامیان جمهوری اسلامی یک توده مطیع و حرف گوش کن بسازند که فقط به آنها بگوید چشم.
اما دو انتخابات اخیر مجلس و ریاستجمهوری آخرین و محکمترین میخ بر تابوت این رویای خام بود.
این دو انتخابات به آنها ثابت کرد جماعتی که قرار بود در قرارگاهها، مدارس خاص، جلسات بصیرتی سررسیدمحور، رسانههای مبتنی بر کدکشی و... پیادهنظام آنها بار بیایند، حالا دارند از زمین بازی بیرونشان میکنند.
تاختن به هسته سخت حامیان جمهوری اسلامی از طرف اصولگرایان در واقع آخرین تلاش آنها برای باقی ماندن در زمین بازیست.
اصولگرایان هروقت اول نبودند، دوم شدهاند و حالا اینکه ببینند بعنوان نفر سوم و چهارم باید بنشینند و رقابت دیگران را تماشا کنند برایشان خیلی سنگین است.
این لفاظیهای شکاف اجتماعی و وحدت و دوقطبی و... را جدی نگیرید. این جماعت اگر زورشان میرسید حاضر بودند انتخابات ده درصدی برگزار شود ولی رای بیاورند و اتفاقا الان از همین زورشان گرفته که حتی با کاهش مشارکت هم رای نیاوردهاند.
چرا؟ چون دیگر حتی همان هسته سخت طرفدار نظام که در هر شرایطی در انتخابات شرکت میکند -بعد از خرج کردن اصولگرایان از همه مقدسات و پای کار آوردن همه مشاهیر- هم حاضر نیست به آنها رای بدهد.
از قدیم گفتهاند فحش بادبزن جگر است.
بگذارید این جماعت شکستخورده با فحش به حزباللهیها، آنها را با لحنی تحقیرآمیز ایتایی و خودسر و دوقطبیساز و... بخوانند بلکه یک کم از آتش جگرشان کم شود، اما این هسته سخت جمهوری اسلامیست که همچنان به پهناوری جغرافیای ایران و گستردگی شهرها و روستاهای کوچک و بزرگ پای انقلاب مانده و خواهد ماند و چشمش به رهبری انقلاب است.
آنها هم اگر عقل داشتند وسط باد زدنهای بیحاصلشان مینشستند نوع سیاستورزی بیست ساله را مرور میکردند و دلیل این رویگردانی حزباللهیها از خود را در نوع نگاه متفرعنانه و قیممآبانه خود به مردم میجستند.
ماهبندان | محمدرضا شهبازی
@mahbandan
30.03.202518:35
بند «م» وصیتنامهی امام خمینی (ره)
@enghelabnevesht
باید همه بدانیم که آزادی به شکل غربی آن، که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران میشود، از نظر اسلام و عقل محکوم است. و تبلیغات و مقالات و سخنرانیها و کتب و مجلات برخلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور حرام است. و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگیری از آنها واجب است. و از آزادیهای مخرب باید جلوگیری شود. و از آنچه در نظر شرع حرام و آنچه برخلاف مسیر ملت و کشور اسلامی و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی است، به طور قاطع اگر جلوگیری نشود، همه مسئول میباشند. و مردم و جوانان حزباللهی اگر برخورد به یکی از امور مذکور نمودند به دستگاههای مربوطه رجوع کنند و اگر آنان کوتاهی نمودند، خودشان مکلف به جلوگیری هستند.
@enghelabnevesht
से पुनः पोस्ट किया:
1001



29.03.202502:45
این نمادینترین تصویر وفاق است.
زنان حامی حجاب را از جلوی مجلس دستگیر و جلوی حرم امام و مزار شهدا رها کردند.
یعنی که ای خمینی، تحویل بگیر کوخنشینت را. ای رهبر انقلاب، پارلمان برای ماست و قطعه ۲۴ برای پیروان تو.
زندهباد انقلاب اسلامی.
زنان حامی حجاب را از جلوی مجلس دستگیر و جلوی حرم امام و مزار شهدا رها کردند.
یعنی که ای خمینی، تحویل بگیر کوخنشینت را. ای رهبر انقلاب، پارلمان برای ماست و قطعه ۲۴ برای پیروان تو.
زندهباد انقلاب اسلامی.
से पुनः पोस्ट किया:
کُنّاش | حمیدرضا میررکنی

30.03.202520:57
▪️نکاتی به بهانه قضیه «جمعشدن» تحصن مقابل مجلس
کناش|حمیدرضا میررکنی
کناش|حمیدرضا میررکنی
से पुनः पोस्ट किया:
پولیتیکه

28.03.202523:27
◾️توازن قوا در برابر قوای اسلام
حکومت اسلامی با «دموکراسی علوی» سازگار نیست. در حال حاضر نظام سیاسی تلاش میکند که با توازن میان خواستههای مسلم و مرتد به گونهای رفتار کند که «وحدت» جامعه خدشهدار نشود. لازم به گفتن نیست که مسلمانان اصولشان مبتنی بر دوگانهسازی میان ایمان و کفر است؛ امّا نظام سیاسی که به اسم اسلام تشکیل شده است، در قامت یک حکومت سکولار میخواهد تنها میان نیروهای اسلامی و غیر اسلامی موازنه ایجاد کند. از طریق راهپیمایی و جشنهای مذهبی قوای آنان را تحلیل میبرد و در عین حال شبانه آنان را در مقابل مجلس سرکوب میکند.
وقایع سیاسی خارجی و داخلی هم نشان میدهد که سیاست وسطبازی (توازن قوا) چیزی جز تضعیف تمام نیروهای انقلاب اسلامی از بیروت تا تهران نبوده است. آخرین حلقهی حقیقی پیروان انقلاب اسلامی در حال از بین رفتن است و صدا از حلقوم نمایندگانشان بیرون نمیآید.
📜 @hepolitike
حکومت اسلامی با «دموکراسی علوی» سازگار نیست. در حال حاضر نظام سیاسی تلاش میکند که با توازن میان خواستههای مسلم و مرتد به گونهای رفتار کند که «وحدت» جامعه خدشهدار نشود. لازم به گفتن نیست که مسلمانان اصولشان مبتنی بر دوگانهسازی میان ایمان و کفر است؛ امّا نظام سیاسی که به اسم اسلام تشکیل شده است، در قامت یک حکومت سکولار میخواهد تنها میان نیروهای اسلامی و غیر اسلامی موازنه ایجاد کند. از طریق راهپیمایی و جشنهای مذهبی قوای آنان را تحلیل میبرد و در عین حال شبانه آنان را در مقابل مجلس سرکوب میکند.
وقایع سیاسی خارجی و داخلی هم نشان میدهد که سیاست وسطبازی (توازن قوا) چیزی جز تضعیف تمام نیروهای انقلاب اسلامی از بیروت تا تهران نبوده است. آخرین حلقهی حقیقی پیروان انقلاب اسلامی در حال از بین رفتن است و صدا از حلقوم نمایندگانشان بیرون نمیآید.
📜 @hepolitike
11.04.202518:49
🖋 مرگآگاهی
شهید سید مرتضی آوینی
شهید سید مرتضی آوینی
نفسهای انسان، گامهایی است که به سوی مرگ برمیدارد. حضرت علی -علیهالسلام- سخنانی از این دست، که مالامال از مرگآگاهی باشد، بسیار دارد. مرگآگاهی، کیفیت حضور اولیاء خدا را در دنیا بیان میدارد؛ تا آنجا که هر که مقرّبتر است، مرگآگاهتر است. و بر این قیاس، باید چنین گفت که حضور علی -علیه السلام- در عالم، عین مرگآگاهی است. مرگآگاهی یعنی آنکه انسان، همواره نسبت به این معنا که مرگی محتوم را در پیش رو دارد آگاه باشد و با این آگاهی، زیست کند و هرگز از آن غفلت نیابد. مردمان این روزگار، سخت از مرگ میترسند و بنابراین، شنیدن این سخنان برایشان دشوار است. اما حقیقت آن است که زندگی انسان، با مرگ درآمیخته است و بقایش با فنا. پیش از ما میلیاردها نفر بر کرهی زمین زیستهاند و پس از ما نیز. اگر مولا علی -علیهالسلام- میفرماید والله ابنابیطالب با مرگ، انسی آنچنان دارد که طفلی به پستان مادرش؛ این انس که مولای ما از آن سخن میگوید چیزی فراتر از مرگآگاهی است؛ طلب مرگ است. طلب مرگ، نه همچون پایانی بر زندگی. مرگ، پایان زندگی نیست. مرگ، آغاز حیاتی دیگر است؛ حیاتی که دیگر با فنا و مرگ، درآمیخته نیست. حیاتی بیمرگ و مطلق. زندگی این عالم، در میان دو عدم معنا میگیرد؛ عالم پس از مرگ، همان عالم پیش از تولد است و انسان در میان این دو عدم، فرصت زیستن دارد. زندگی دنیا، با مرگ درآمیخته است؛ روشناییهایش با تاریکی، شادیهایش با رنج، خندههایش با گریه، پیروزیهایش با شکست، زیباییهایش با زشتی، جوانیاش با پیری و بالاخره وجودش با عدم. حقیقت این عالم، فنا است و انسان را نه برای فنا، که برای بقا آفریدهاند: خلقتم للبقا لا للفناء واسمعو دعوه الموت آذانکم قبل ان یدعی بکم؛ دعوت مرگ را به گوش بگیرید، پیش از آنکه مرگ، شما را فراخواند. و همهی این سخنان از سر مرگآگاهی است و راستش، لذت زندگی مرگآگاهانه را جز اولیای خدا کس نمیداند؛ این لذتی نیست که به هر کس عطا کنند. تنگنظری است اگر به مقتضای تفکر رایج، به این سخن پشت کنیم و بگوییم تا کجا از مرگ میگویید؟ کمی هم در وصف زندگی بسرایید! دلبستن در دنیا، دلبستن در فناست و مرگ بر ما سایه افکنده است. این علی است که چنین میفرماید؛ همانکه راههای آسمان را بهتر از راههای زمین میشناسد. سخنان او سرودههایی شاد و مفرح در وصف زندگی است؛ آن زندگی که با زهر فنا و مرگ در نیامیخته است. منتهی غفلتزدگان، بیشتر میپسندند که با غفلت، از مرگ، به سراب شادیهای آمیخته با غصه، دلخوش کنند. بگذار چنین باشد. اما اگر اولیای خدا در جستجوی فنای فی الله هستند، بقای حقیقی را طلب کردهاند؛ بودنی را که از دسترس مرگ و فنا و رنج و غصه و شکست، دور باشد. به سخن علی -علیهالسلام- گوش بسپاریم: دلهاتان را از دنیا بیرون کنید، پیش از آنکه بدنهاتان را از آن بیرون بَرَند.@enghelabnevesht
से पुनः पोस्ट किया:
محمد مهدی فاطمی صدر

29.03.202521:53
دوقطبی واقعی هماین گسل درستی است که بر کرانهی آن ایستادهییم: دوقطبی شریعتمدارها|شریعتستیزها، دوقطبی حجابباورها|حجابستیزها...
से पुनः पोस्ट किया:
محمد مهدی فاطمی صدر

30.03.202519:55
حفظ نظام شریعت اوجب واجبات است، که سیدالشهداء میگوید: ای شمشیرها مه را در بر گیرید. حفظ نظام قدرت اگر اوجب واجبات بود که امیرالمؤمنین ربع قرن به خانهنشینی نمیرفت...
से पुनः पोस्ट किया:
محمد مهدی فاطمی صدر

30.03.202522:37
سکولارها میخواهند مکتبیها را به پستو بفرستند. مکتبیها پی فرستادن سکولارها به گتو استند. این واقعیترین دوقطبی اکنونی جامعهی ایرانی است...
से पुनः पोस्ट किया:
محمد مهدی فاطمی صدر

30.03.202519:55
و قد فتح باب الحرب بینکم و بین اهل القبلة، و لا یحمل هذا العلم، إلا أهل البصر و الصبر و العلم بمواضع الحق. جنگ احزاب حجاب تازه یک پرده از نبرد هولناک خط اجتهاد و خط استحسان درون اردوگاه حکمرانی جمهوری اسلامی ایران است...
अधिक कार्यक्षमता अनलॉक करने के लिए लॉगिन करें।