Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
انجامه avatar

انجامه

جستارهایی در کهن‌نبشته‌های پارسی
محمد رضی‌پور، پژوهشگر -
جستارها گاهی تخصصی‌اند.
ارتباط با من:
اگر تماس می‌گیرید، لطفا خود را به‌درستی و راستی معرفی کنید. به آی دی‌های موهوم پاسخ نخواهم داد. @MohammadRazipour
TGlist रेटिंग
0
0
प्रकारसार्वजनिक
सत्यापन
असत्यापित
विश्वसनीयता
अविश्वसनीय
स्थान
भाषाअन्य
चैनल निर्माण की तिथिСерп 28, 2024
TGlist में जोड़ा गया
Січ 18, 2025

रिकॉर्ड

19.04.202523:59
818सदस्य
22.03.202523:59
100उद्धरण सूचकांक
19.04.202523:59
1.3Kप्रति पोस्ट औसत दृश्य
17.03.202502:08
245प्रति विज्ञापन पोस्ट औसत दृश्य
04.03.202514:50
66.67%ER
19.04.202523:59
155.26%ERR

विकास

सदस्य
उद्धरण सूचकांक
एक पोस्ट का औसत दृश्य
एक विज्ञापन पोस्ट का औसत दृश्य
ER
ERR
ЛЮТ '25БЕР '25КВІТ '25

انجامه के लोकप्रिय पोस्ट

25.03.202523:15
برخی میهن‌پرستان از گفتار اردوغان بی‌ریشه در باره‌ی نوروز به‌تنگ آمده‌اند. از آن‌ها می‌پرسم شما از بیگانه چه انتظار دارید وقتی که نظر یک به‌اصطلاح ایرانی حرام‌زاده چون امام محمد غزالی، در باره‌ی نوروز چنین است:

نظر یکی از همشهری‌های فردوسی در باره‌ی نوروز:

نوروز و سده باید که مندرس شود و کسی نام آن نَبَرَد.
( امام محمد غزالی، کیمیای سعادت، ج ۱، ص ۵۲۲)
ای عجب! و باز، ای عجب!
لعنت همه‌ی ایرانیان بر او باد.
از این پس ما ایرانیان نام این ایرانی خائن را بر زبان نمی‌بریم. نام اوست که "مندرس" خواهد شد.

#نوروز
#فردوسی
#امام_محمد_غزالی
#حرام_زاده

@Anjaame
22.03.202503:10
عیدی ما به مخاطبین محترم کانال "انجامه"
نسخه‌ی شاهانه و بسیار نفیس عجایب المخلوقات


تصنیف:  محمد زکریای قزوینی
سال کتابت: ۹۷۴ ه.ق.
با تذهیب و نگاره‌های بسیار زیبا
کاتب، مُذَهِب، نگارگر: ناشناخته
محل نگهداری: کتابخانه‌ی دانشگاه کمبریج
این نسخه نخستین بار است که به صورت pdf نشر داده می‌شود.
اصل این نسخه به صورت jpeg بوده و دانلود آن تنها به‌صورت صفحه‌به‌صفحه ممکن است.
زحمت زیادی در آن رفته تا همه‌‌ی اوراق کتاب دانلود شوند و آنگاه به صورت pdf در آیند.
لطفا با نام کانال "انجامه" باز‌نشر دهید.

#انجامه
#عجایب_المخلوقات
#محمد_زکریای_قزوینی
#کمبریج
#قزوین
@Anjaame
03.04.202504:47
خوشنویسی، نستعلیق.
این اثر هنرمندانه و بسیار زیبا بی‌رقم است، اما سبک کار و قلم ماننده است به  شیوه‌ی کارهای ابوالفضل ساوجی.
الله اعلم.
محل نگهداری: کتابخانه‌ی برلین.

#انجامه
#خوشنویسی
#نستعلیق
#ابوالفضل_ساوجی
@Anjaame
01.04.202505:26
دوستان و سروران،
در آغاز این سال نو به همه‌ی فرزانگان و استادان و پارسی‌دوستان و حاضران در این کانال درود می‌فرستم.
مایه‌ی نازش و مباهات این کهتر است که استادانی گران‌مایه و عالی‌جاه بر این بنده‌ی ناچیز و کم‌دان منّت نهاده‌اند و به این کانال پیوسته‌اند و به سخن این بنده گوش می‌دهند. هر‌یک از این بزرگان خود چونان هزاران عضو‌اند و این رهی اگر چیزی می‌نویسد همانا چنان است که در محضر ایشان درس پس می‌دهد.
ایزد دانا و توانا همه‌ی شما و بویژه این بزرگان را نگاه داراد تا ما به امید التفات ایشان به کار خویش گستاخ‌تر شویم و بیشتر بکوشیم.
آمین.
محمد رضی‌پور، فروردین ۱۴۰۴.

#سپاس‌داری
@Anjaame
18.04.202516:24
ترکیب آموزه‌های تصوف با هنر خوشنویسی

رساله‌ای منسوب به خواجه عبدالله انصاری قدَّس سرّه در تصوف و موعظه.
بخط بی‌نظیر استاد عماد الحسنی، نوشته شده به‌سال ۱۰۲۳ ه.ق.
نگاهداری شده در کتابخانه‌ی حمیدیه ترکیه.


محمد رضی‌پور

#انجامه
#خوشنویسی
#نستعلیق
#تصوف
#خواجه_عبدالله_انصاری
#عماد_الحسنی

#Anjaame
10.04.202514:05
جستار لغوی.
دَم کردن در معنی پُر کردن
، پُر شدن، بالا آمدن.



سِئُل
: یکی [از] جوی حق‌آبۀ (در دادگان دو شاهد دارد از قرن ۱۴) دیگری به کشت خود آب بُرد و مرین جوی را آب دَم کرد و به‌سبب دم کردن وَی، جوی ویران شد و گندم‌های سر‌کشیدۀ (جوانه‌زده) مردی را آب بُرد، ضَمان این گندم‌ها برين دم‌کنندۀ‌ آب‌بَرَنده بُوَد یا نی؟
اجاب: بُوَد
فتاوی کبیری، دست‌نویس.
دَم کردن در این معنی در لغت‌نامه نیامده‌است.
فتاوی کبیری در سمرقند نوشته شده و حاوی واژگانی‌‌ست که ویژۀ‌
این دیار است؛ مانند:
خارغان = دیگ (مِسی) بزرگ
فراخ‌شاخ = گاو نر
و...
مطالعات ما در دست‌نویس‌های گوناگون نشان می‌دهد که کار‌برد "نی" در جای "نه" در سمرقند غلبه داشته‌است.

محمد رضی‌پور

#انجامه
#لغت


@Anjaame
24.03.202503:48
جستار: تذکرة الاولیاء عطار.
مصحح: استاد شفیعی کدکنی
ناشر : سخن، ۱۳۹۸
موضوع: اصلاح یک تصحیف و پیشنهاد صورت درست یک واژه پس از هشتصد سال
.

این جستار تخصصی است و بسیار مهم، زیرا برای نخستین‌بار، و پس از هشتصد سال، یکی از گره‌های تذکرة‌الاولیا را می‌گشاید.
و در این سال نو دوست داریم این جستار را به محضر استاد بزرگ، دکتر شفیعی کدکنی تقدیم کنیم.
امیدوارست به دست ایشان برسانند.

در ذکر شیخ پنجاه‌و‌هشتم تذکرة الاولیا، یعنی محّمد بن علی التّرمذی،
آورده‌است:

و سخن اوست که گفت: «بعد از آن‌که مرد بسی ریاضت کشیده باشد و بسی ادبِ ظاهر به‌جای آورده و تهذیبِ اخلاق کرده، انوارِ عطاهای خدای تعالی در دلِ خود باز یابد و دلِ او بدان سبب وسعتی گیرد و سینۀ او منشرح شود و نَفسِ او به فضای توحید درآید و بدان شاد شود لاجرم اینجا ترکِ عُزلت گیرد و در سخن آید. و شرح دهد فتوحی که او را درین راه روی نموده است تا خلقی او را به سببِ سخن و به سببِ فتوحِ او از غیب، گرامی دارند و اعزاز کنند و بزرگ شمرند. تا نَفس اینجا فریفته گردد و همچون بسری از درونِ او بجهد و بر گردن او نشیند...»(ج۱ /۵۶۵)
استاد در شرح کلمه‌ی "بسری" می‌فرماید:

«همچون بسری: نسخه بدل‌ها دیده شود. هیج حدسی که همراه با استدلال باشد در باب این کلمه ندارم و این که احتمالا تصحیف چه کلمه است.» (ج۲، تعلیقات،ص ۱۳۴۵)
هم‌چنان‌که استاد می‌فرماید هیچ‌یک از دست‌نویس ‌های تذکرة‌الاولیا، و از جمله دو نسخۀ بسیار کهن و معتبری که ما به تازگی یافته‌ایم و برخی مشکلات را به کمک این دو نسخه حل کرده‌ایم، صورت معنا‌داری را از این واژه  - آن‌چنان‌که در سیاق کلام بگنجد - به‌دست نداده‌اند، اما
با توجه به سیاق سخن و مقام کلام نیک آشکار است که این واژه با علم پزشکی پیوند دارد؛ مطالعات گستردۀ ما در متون کهن پزشکی می‌گوید واژۀ معناداری که سازگار با این متن باشد و در این مضمون بگنجد چیزی نیست جز "بثری" (= بثر + یای نکره؛ جمع: بثور. در کتب پزشکی کهن به‌کار رفته‌است).
لغت‌نامه این واژه را به نقل از تاج‌المصادر بیهقی و زمخشری، چنين تعریف کرده‌است:
"بثر"، چیزی از تن بر جسته؛
هر چه از تن و اندام مردم بیرون آید.
گذشته از فرهنگ‌ها، این واژه در کتب پزشکی کهن مانند ذخیرۀ
خوارزمشاهی و دانشنامۀ
حکیم میسری به‌کار رفته‌است.
شاید نتوان این مورد را به‌حقیقت تصحیف خواند. نوشتن "بثری" به صورت "بسری" حکایت از آن دارد که کاتبان نسخه‌های دست‌نویس‌ مادر تذکرة الاولیا متن را از راه گوش می‌شنیده‌اند و سوادشان در آن حد نبوده که املای درست کلمات نامأنوس را تشخیص دهند. بقیۀ کاتبان هم همه رو‌نویسی کرده‌اند و هیچ‌کس، حتی شیخ‌علی بن دوست‌خدا که خود عالِم بوده، به صرافت آن نیفتاده که در حقیقتِ واژه تحقیقی بکند. 



#انجامه
#تذکرة‌الاولیا
#عطار
#کدکنی
#بثر
#بسری

@Anjaame
05.04.202513:53
جستار : تفسیر کمبریج - ۵
نویسنده: ناشناخته
مصحح: شادروان استاد جلال متینی.
موضوع
: خطاهای مصحح

این واپسین جستار ما در باره‌ی تفسیر موسوم به "کمبریج" است. پس از این جستار سخن را در این مقام می‌بُریم و قلم را از نوشتن نگاه می‌داریم. این کتاب ایرادهای دیگر هم دارد، اما چون متولی‌ای ندارد، ما بیش از این به آن نمی‌پردازیم.

متن چاپی: ج۱/ص۲۰۴:

رَبِّ فَلَا تَجْعَلْنِي فِي الْقَوْ الظَّالِمِينَ ‎﴿٩٤﴾‏

اصلاح متن:
رَبِّ فَلَا تَجْعَلْنِي فِي الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ
روش ما در بازنگری‌هایمان به متون تصحیح‌شده فرو‌گذاشتن و نپرداختن به خطاهای "چاپی" است، اما اینجا چون با متن قرآن رو‌به‌رو‌ایم - و خطا در متن قرآن را جایز نمی‌دانیم - نمونه را، یادآوری این اشتباه چاپی را ضروری دانستیم.

ج۱/ص۲۱۱:

"فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ ۖ  بزرگ است خدای و برتر است آن خدای که پادشاه به‌حق است و سزاوار  است به پادشاهی از آنچه کرد او بازی باشد."
یادداشت مصحح در  پانوشت نشان از آن دارد که در متن گمان‌مند گشته و آن را استوار نمی‌دارد و برای ایضاح به تفاسیر دیگر رجوع می‌کند.
در پانوشت آورده:

"این قسمت در تفاسیر ذیل بدین شرح ترجمه شده‌ است: در تفسیر سورآبادی: بزرگوار است آن خدایی که پادشاه به‌سزاست از آن‌که کاری کند ببازی..." ص۱۵؛ در کشف‌الاسرار میبدی: "فتعالی الله الملک الحق" من یخلق الخلق للعبث و الباطل." ج۶  /۴۷۳. 
ظاهرا متن درست قرائت نشده و همین باعث شک مصحح شده و او لازم دیده که به تفاسیر دیگر مراجعه کند.
جمله درست است و ایرادی ندارد و ابهامی در آن نیست. اگر برای مصحح ابهامی در متن بوده شاید از قبل کلمه‌ی "کرد" بوده‌است. ظاهراً مصحح "کرد" را "فعل" پنداشته. "کرد" در اینجا اسم است نه فعل و به معنی عمل است و "اضافه" است به "او": "کردِ او"، یعنی: "عملِ او"... یعنی خداوند بزرگتر از آنست که کار او بیهوده و از روی بازی و سرگرمی باشد. پس، عبارت را باید چنین نوشت و خواند:
بزرگ است خدای و برتر است آن خدای که پادشاه به‌حق است - و سزاوار  است به پادشاهی (= تاکید سخن پیشین) - از آنچه کردِ او بازی باشد.

ج۱/ص۲۱۵:

متن چاپی:
و زن زانیه را بیش از مرد باید کرد.


در اینجا کاتب کلمه‌ای را از قلم انداخته و مصحح بدان اشاره نکرده ‌‌‌است. مراد، "عذاب" و "عقوبت" زن زانیه است که باید بیش از آنِ مرد باشد. بنابراین، متن تقدیر شده باید چنین باشد:
"و زن زانیه را بیش از مرد "عذاب" (عقوبت) باید کرد.

ج۱/  ۲۷۶، پانوشت:

"در نسخه‌ی اصل: "تناسانی‌تر"

در نسخه‌ی اصل هم "تناسان‌تر" است. وجود لکه‌ی مرکب بر بخش بالای "ن" باعث بدخوانی مصحح شده‌است.

ج۱/ ۲۸۱:


وَعَادًا وَثَمُودَ وَأَصْحَابَ الرَّسِّ...و نیز گفته‌اند "رس" پارسی است. و آن برف‌هایی باشد در درها بسیار گرد آمده. چون آفتاب گردد، از جای خویش برود چون کوه‌ها و پشتها و باشد که دیهی را بیران کند.

خوانش درست:
و باشدکه دیهی را چُست بیران کند.

کاتب "چست" را در انتهای سطر، کج و نزدیک به شیرازه نوشته، شاید در نسخه‌ی مصحح پیدا نبوده‌است. 


ج۱ / ۳۳۶:


فَقُلْ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تَعْمَلُونَ ‎﴿الشّعرا:٢١٦﴾
پس، بگوی من بیزارم بدانچه شما می‌کنید.
اصلاح:
پس، بگوی من بیزارم بدانچه شما می‌کنید از کفر.
کاتب نخست عبارت "از کفر" را از قلم انداخته، سپس بر بالای "دالِ" "می‌کنید"، رادّه‌ای گذاشته و به‌خط خود و با همان مرکب، "از کفر" را در حاشیه افزوده‌است، اما مصحح متوجه "رادّه" نشده و در‌نیافته که این عبارت "از کفر" که در حاشیه افزوده شده‌ به کجای متن مربوط می‌شود. مصحح در پانوشت ۲ همین صفحه حیرانی خود را نشان داده و برای تعیین محل "از کفر" حدس‌هایی زده که همه نادرست‌ است.

محمد رضی‌پور

#انجامه
#نقد
#تفسیر_کمبریج
#ادوارد_براون
#جلال_متینی


@Anjaame
अधिक कार्यक्षमता अनलॉक करने के लिए लॉगिन करें।