
Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

Anthropological.Archaeology (AASI_ASI) باستان شناسی انسان شناختی
کارگروه تخصصی باستان شناسی انسان شناختی ایران
راه ارتباطی با کارگروه:
📧: anthropological.archaeology@gmail.com
تبادل در کانال دوم:
https://t.me/AnthropologicalArchaeology
راه ارتباطی با کارگروه:
📧: anthropological.archaeology@gmail.com
تبادل در کانال دوم:
https://t.me/AnthropologicalArchaeology
TGlist रेटिंग
0
0
प्रकारसार्वजनिक
सत्यापन
असत्यापितविश्वसनीयता
अविश्वसनीयस्थान
भाषाअन्य
चैनल निर्माण की तिथिJun 13, 2024
TGlist में जोड़ा गया
Jan 23, 2025रिकॉर्ड
19.04.202523:59
832सदस्य05.04.202523:59
400उद्धरण सूचकांक02.03.202514:34
1.3Kप्रति पोस्ट औसत दृश्य26.03.202514:34
1.3Kप्रति विज्ञापन पोस्ट औसत दृश्य10.04.202523:59
5.75%ER02.03.202514:34
177.49%ERR18.04.202507:55
https://t.me/AASI_ASI
📚 واژهنامه و فرهنگ واژگان
📝بهرام حسامی
🔍 فرهنگ مادی
➡️ Material Culture
اشیا، چیزهای مادی هستند که افراد با آنها مواجهه شده، ارتباط برقرار کرده و از آنها استفاده میکنند. معمولاً از اشیا تحت عنوان «فرهنگ مادی» یاد شده است. اصطلاح «فرهنگ مادی» بر این موضوع تأکید دارد که چگونه این چیزهای بهظاهر بیجان در محیط پیرامونمان، افراد را بهکار گرفته و توسط افراد بهکار گرفته میشوند. تا اهدافی نظیر کارکردهای [فردی و] اجتماعی را پیش ببرند، روابط [فردی و] اجتماعی را تنظیم کنند و به فعالیتهای انسان، معنای نمادین ببخشند. گرچه در نگاه سنتی، واژه فرهنگ مادی اشیا کوچک را شامل میشود، اما محققان در رشتههای مختلف بهویژه در علوم اجتماعی مدرن به مطالعه اشیا، کاربرد و معناهایشان پرداختهاند. حوزه مطالعات «فرهنگ مادی»، از بههم پیوستن مجموعهای از پژوهشهای علمی درخصوص کاربرد و معناهای اشیا به وجود آمده است. این حوزه، از مزیت چندرشتهای بودن بهره میبرد و توجهش به روابط انسان و شیء است و این چندرشتهای بودن برآیند مشارکت ارزشمندِ انسانشناسی، باستانشناسی، جامعهشناسی، روانشناسی, طراحی و مطالعات فرهنگی است. فرهنگ مادی، دیگر فقط دغدغه پژوهشگران باستانشناسی و محققان موزه نیست و امروزه طیف گستردهای از حوزههای مطالعه اشیا را دربرگرفتهاست. با مطالعه فرهنگ بهمثابه چیزی که بهوجودآمده و از خلال اشیا به حیات خود ادامه میدهد، بهتر میتوانیم ساختارهای اجتماعی و ابعاد نظاممند وسیعتری مانند تفاوت و نابرابری اجتماعی و همچنین کنش فرد، احساس و معنا را بفهمیم. امکان دارد اشیا، حلقه ارتباطی کلیدی بین ساختار اجتماعی و اقتصادی و کنشگر فردی دیده شود. میتوان نتیجه گرفت اشیا چگونه میتوانند معناهای فرهنگی را با خود حمل کنند. دغدغه اصلی مطالعات فرهنگ مادی، بررسی متقابل روابط بین افراد و اشیا است. مطالعات فرهنگ مادی به طور ویژه به این موضوع میپردازد که افراد از اشیا چه استفادههایی میکنند و اشیا چه کاری برای مردم انجام میدهند. در استفاده علمی متداول، اصطلاح «فرهنگ مادی» عموماً به هر شیئی یا شبکه اشیا مادی ارجاع دارد که مردم آن را درک، لمس و استفاده کرده و در محدوده فعالیتهای [فردی] و اجتماعی مصرف درباره آن تأمل میکنند. فرهنگ مادی عمدتاً قابل حمل و قابل درک یا لمس است و بنابراین وجود مادی و فیزیکی، یکی از مؤلفههای عملکرد فرهنگی انسان است. فرهنگ مادی شامل چیزهایی نیز هست که از طریق دیدن فهمیده می شوند. این توانایی در تجسم فرهنگ مادی این امکان را به آن میدهد تا وارد قلمرو فانتزی و آرزوی خیالی شود. پس اشیا در ذهن بهمثابه «رؤیاها و نمایشی لذتبخش» عمل کرده و مبنایی برای تداوم میل به مصرف کالاها هستند. بهترین اصطلاح برای توصیف مؤلفه «مادی» در مطالعات فرهنگ مادی، معمولاً با «چیزها»، «اشیا»، «دستساختهها»، «اجناس و اقلام»، «کالاها»، و اخیرا «کنشمندان» در پیوند است. مطالعات اولیه درخصوص فرهنگ مادی، با تمرکز نسبتاً محدودی فقط در حوزه انسانشناسی قرار داشت تا حالتهای مادیِ فرهنگهای مختلف انسانی را ثبت و دستهبندی کند. نخستین مطالعات فرهنگ مادی، به توصیف و فهرستکردن اشیا پرداخت که عموماً اشیا غیر غربی یا با منشأ غیر اروپایی بودند. هدف آشکار این مطالعات، استفاده از چنین مصنوعاتی بهعنوان ابزاری برای فهم گذشته رفتار و فرهنگ انسان بود، هرچند که کارکرد پنهان آن عینیت بخشیدن، سلسلهمراتبی کردن و به حاشیه بردن تجلیهای فرهنگ در فرهنگ های غیر غربی بود. در دوران اوج گردآوری موزهها، «عصر موزه» رسماً بین سالهای 1880 تا 1920، چنین نمایشی از فرهنگ مادی، با نشاندادن مراحل تطوری و مدلهای توسعه فرهنگی، نقش آموزشی گمراهکننده را ایفا کرد که بهطور ضمنی با برتری فرهنگ غربی در ارتباط بود.
در نمایشهای اولیه مطالعات فرهنگ مادی، تمایل شدیدی به مرتب و منظمکردن مجموعهای از صنایعدستی «دیگران» وجود داشت. درنتیجه، مباحث حول محور اصولی مبنی بر بازنمایی چنین دستساختههایی شکلگرفت که بر اصول جغرافیایی، مقایسهای یا تطوری قرار داشتند. [مطالعات] فرهنگ مادی در این زمانها با پژوهش انسانشناختی یکی شد که اصولاً از اشیا برای اهدف روشن و گویای مرتبط با موضوعات و روایتهای انسانشناختی بهره می برد. هیج علاقه خاصی به گرایش فرعی مطالعات فرهنگ مادی بهوجود نیامد و تا سالهای 1960 و 1970 این حوزه کاملاً در انحصار باستانشناسان و پژوهشگران موزه بود که به تجزیهوتحلیل اجسام تمایل داشتند و همچنین مشارکتکنندگانی که وظیفهشان مستندسازی و ارائه صنایع و دستساختههای فرهنگی بود...
Ian Woodward_2007_Understanding Material Culture. Sage Publications
https://t.me/AASI_ASI
📚 واژهنامه و فرهنگ واژگان
📝بهرام حسامی
🔍 فرهنگ مادی
➡️ Material Culture
اشیا، چیزهای مادی هستند که افراد با آنها مواجهه شده، ارتباط برقرار کرده و از آنها استفاده میکنند. معمولاً از اشیا تحت عنوان «فرهنگ مادی» یاد شده است. اصطلاح «فرهنگ مادی» بر این موضوع تأکید دارد که چگونه این چیزهای بهظاهر بیجان در محیط پیرامونمان، افراد را بهکار گرفته و توسط افراد بهکار گرفته میشوند. تا اهدافی نظیر کارکردهای [فردی و] اجتماعی را پیش ببرند، روابط [فردی و] اجتماعی را تنظیم کنند و به فعالیتهای انسان، معنای نمادین ببخشند. گرچه در نگاه سنتی، واژه فرهنگ مادی اشیا کوچک را شامل میشود، اما محققان در رشتههای مختلف بهویژه در علوم اجتماعی مدرن به مطالعه اشیا، کاربرد و معناهایشان پرداختهاند. حوزه مطالعات «فرهنگ مادی»، از بههم پیوستن مجموعهای از پژوهشهای علمی درخصوص کاربرد و معناهای اشیا به وجود آمده است. این حوزه، از مزیت چندرشتهای بودن بهره میبرد و توجهش به روابط انسان و شیء است و این چندرشتهای بودن برآیند مشارکت ارزشمندِ انسانشناسی، باستانشناسی، جامعهشناسی، روانشناسی, طراحی و مطالعات فرهنگی است. فرهنگ مادی، دیگر فقط دغدغه پژوهشگران باستانشناسی و محققان موزه نیست و امروزه طیف گستردهای از حوزههای مطالعه اشیا را دربرگرفتهاست. با مطالعه فرهنگ بهمثابه چیزی که بهوجودآمده و از خلال اشیا به حیات خود ادامه میدهد، بهتر میتوانیم ساختارهای اجتماعی و ابعاد نظاممند وسیعتری مانند تفاوت و نابرابری اجتماعی و همچنین کنش فرد، احساس و معنا را بفهمیم. امکان دارد اشیا، حلقه ارتباطی کلیدی بین ساختار اجتماعی و اقتصادی و کنشگر فردی دیده شود. میتوان نتیجه گرفت اشیا چگونه میتوانند معناهای فرهنگی را با خود حمل کنند. دغدغه اصلی مطالعات فرهنگ مادی، بررسی متقابل روابط بین افراد و اشیا است. مطالعات فرهنگ مادی به طور ویژه به این موضوع میپردازد که افراد از اشیا چه استفادههایی میکنند و اشیا چه کاری برای مردم انجام میدهند. در استفاده علمی متداول، اصطلاح «فرهنگ مادی» عموماً به هر شیئی یا شبکه اشیا مادی ارجاع دارد که مردم آن را درک، لمس و استفاده کرده و در محدوده فعالیتهای [فردی] و اجتماعی مصرف درباره آن تأمل میکنند. فرهنگ مادی عمدتاً قابل حمل و قابل درک یا لمس است و بنابراین وجود مادی و فیزیکی، یکی از مؤلفههای عملکرد فرهنگی انسان است. فرهنگ مادی شامل چیزهایی نیز هست که از طریق دیدن فهمیده می شوند. این توانایی در تجسم فرهنگ مادی این امکان را به آن میدهد تا وارد قلمرو فانتزی و آرزوی خیالی شود. پس اشیا در ذهن بهمثابه «رؤیاها و نمایشی لذتبخش» عمل کرده و مبنایی برای تداوم میل به مصرف کالاها هستند. بهترین اصطلاح برای توصیف مؤلفه «مادی» در مطالعات فرهنگ مادی، معمولاً با «چیزها»، «اشیا»، «دستساختهها»، «اجناس و اقلام»، «کالاها»، و اخیرا «کنشمندان» در پیوند است. مطالعات اولیه درخصوص فرهنگ مادی، با تمرکز نسبتاً محدودی فقط در حوزه انسانشناسی قرار داشت تا حالتهای مادیِ فرهنگهای مختلف انسانی را ثبت و دستهبندی کند. نخستین مطالعات فرهنگ مادی، به توصیف و فهرستکردن اشیا پرداخت که عموماً اشیا غیر غربی یا با منشأ غیر اروپایی بودند. هدف آشکار این مطالعات، استفاده از چنین مصنوعاتی بهعنوان ابزاری برای فهم گذشته رفتار و فرهنگ انسان بود، هرچند که کارکرد پنهان آن عینیت بخشیدن، سلسلهمراتبی کردن و به حاشیه بردن تجلیهای فرهنگ در فرهنگ های غیر غربی بود. در دوران اوج گردآوری موزهها، «عصر موزه» رسماً بین سالهای 1880 تا 1920، چنین نمایشی از فرهنگ مادی، با نشاندادن مراحل تطوری و مدلهای توسعه فرهنگی، نقش آموزشی گمراهکننده را ایفا کرد که بهطور ضمنی با برتری فرهنگ غربی در ارتباط بود.
در نمایشهای اولیه مطالعات فرهنگ مادی، تمایل شدیدی به مرتب و منظمکردن مجموعهای از صنایعدستی «دیگران» وجود داشت. درنتیجه، مباحث حول محور اصولی مبنی بر بازنمایی چنین دستساختههایی شکلگرفت که بر اصول جغرافیایی، مقایسهای یا تطوری قرار داشتند. [مطالعات] فرهنگ مادی در این زمانها با پژوهش انسانشناختی یکی شد که اصولاً از اشیا برای اهدف روشن و گویای مرتبط با موضوعات و روایتهای انسانشناختی بهره می برد. هیج علاقه خاصی به گرایش فرعی مطالعات فرهنگ مادی بهوجود نیامد و تا سالهای 1960 و 1970 این حوزه کاملاً در انحصار باستانشناسان و پژوهشگران موزه بود که به تجزیهوتحلیل اجسام تمایل داشتند و همچنین مشارکتکنندگانی که وظیفهشان مستندسازی و ارائه صنایع و دستساختههای فرهنگی بود...
Ian Woodward_2007_Understanding Material Culture. Sage Publications
https://t.me/AASI_ASI


31.03.202508:51
گروه تخصصی باستانشناسی انسانشناختی ایران برگزار میکند:
🔹سلسله سخنرانیهای باستانشناسی انسانشناختی(۵)
همراه با اعطای مدرک دوزبانه معتبر
🔷 نئاندرتالهای زاگرس
دیرینهمحیط، معیشت و فرهنگ 🔷
سخنران:
دکتر فریدون بیگلری
(باستانشناس)
مسئول بخش پارینه سنگی،
معاونت فرهنگی موزه ملی ایران
دبیر علمی نشست:
دکتر حمیدرضا قربانی
مدیر گروه باستانشناسی انسانشناختی ایران
هیات علمی گروه باستانشناسی دانشگاه هنر اصفهان
📅 تاریخ و زمان برگزاری :
چهارشنبه، ۲۷ فروردین ماه ۱۴۰۴
ساعت: ۱۸:۰۰ الی ۲۰:۰۰
🔴 برگزاری: مجازی و ثبت نام الزامی
🔴 پلتفرم: اسکای روم (لینک پس از ثبت نام ارسال خواهد شد)
🔴 مهلت ثبت نام تا ساعت ۱۸ جمعه ۲۲ فروردین ماه
🔴 جهت ثبت نام و کسب اطلاعات:
فقط از طریق آیدی تلگرام درج شده با ما در ارتباط باشید:
@AASI_2023
راه های ارتباطی و صفحات ما در فضای مجازی:
📧 ایمیل کارگروه:
anthropological.archaeology@gmail.com
صفحه ما در تلگرام:
باستان شناسی انسان شناختی
AnthropologicalArchaeology
صفحه ما در اینستاگرام:
anthropological_archaeology
anthropological_archaeology
🔹سلسله سخنرانیهای باستانشناسی انسانشناختی(۵)
همراه با اعطای مدرک دوزبانه معتبر
🔷 نئاندرتالهای زاگرس
دیرینهمحیط، معیشت و فرهنگ 🔷
سخنران:
دکتر فریدون بیگلری
(باستانشناس)
مسئول بخش پارینه سنگی،
معاونت فرهنگی موزه ملی ایران
دبیر علمی نشست:
دکتر حمیدرضا قربانی
مدیر گروه باستانشناسی انسانشناختی ایران
هیات علمی گروه باستانشناسی دانشگاه هنر اصفهان
📅 تاریخ و زمان برگزاری :
چهارشنبه، ۲۷ فروردین ماه ۱۴۰۴
ساعت: ۱۸:۰۰ الی ۲۰:۰۰
🔴 برگزاری: مجازی و ثبت نام الزامی
🔴 پلتفرم: اسکای روم (لینک پس از ثبت نام ارسال خواهد شد)
🔴 مهلت ثبت نام تا ساعت ۱۸ جمعه ۲۲ فروردین ماه
🔴 جهت ثبت نام و کسب اطلاعات:
فقط از طریق آیدی تلگرام درج شده با ما در ارتباط باشید:
@AASI_2023
راه های ارتباطی و صفحات ما در فضای مجازی:
📧 ایمیل کارگروه:
anthropological.archaeology@gmail.com
صفحه ما در تلگرام:
باستان شناسی انسان شناختی
AnthropologicalArchaeology
صفحه ما در اینستاگرام:
anthropological_archaeology
anthropological_archaeology
18.04.202508:16
https://t.me/AASI_ASI
کتاب انگلیسی:
《فهم فرهنگ مادی》
نویسنده: ایان وودوارد (۲۰۰۷)
Ian Woodward_2007_Understanding Material Culture. Sage Publications.
https://t.me/AASI_ASI
کتاب انگلیسی:
《فهم فرهنگ مادی》
نویسنده: ایان وودوارد (۲۰۰۷)
Ian Woodward_2007_Understanding Material Culture. Sage Publications.
https://t.me/AASI_ASI
09.04.202518:46
🔴 به دلیل درخواست های مکرر، ظرفیت به تعداد مازاد 20 نفر افزایش یافت. ثبت نام به مدت دو روز تمدید شد.


09.04.202508:11


26.03.202521:42
11.04.202518:22
t.me/AASI_ASI
📚مطالعات شکارگر-گردآورنده (۵)
📝 سروش بروجردی
در اوایل قرن بیستم، بهویژه در دههی 1930، تحلیلهای انسانشناختی دربارهی جوامع شکارگر-گردآورنده بهتدریج در راستای دو موضوع فراگیر حرکت میکرد: نخست نقش ساختاری خویشاوندی در جوامع دستهای/گروهی (Band Societies)، و دوم نقش زیستبومشناسی و سازگاری. علاقهمندی روزافزون به خویشاوندی در جوامع کوچک گروهی شکارگر-گردآورنده با پیشقراولی رادکلیف-براون شکل گرفت؛ که به تثبیت انگارهی کارکردگرایی (Functionalism) انسانشناختی اجتماعی بریتانیایی کمک کرد. همزمان با آن، علاقهمندی فزاینده به بررسی نقش زیستبومشناسی و سازگاری در آمریکای شمالی پدیدار شد. در آن زمان رویکرد خاصگرایی تاریخی بوآسی (Boasian historical particularism )همچنان یکتنه یکهتاز جریان اصلی اندیشهی انسانشناختی بود و آن را پیش میبرد؛ البته این موجب نشد که علاقهمندی فزاینده به بازنگری و بههنگامسازی برخی مفاهیم پیرامون تطور فرهنگی(روندی درارتباط نزدیک با اندیشهی نوتطورگرایی( Neo-evolutionary) لسلی وایت و ژولین استیوارد) ایجاد نشود. مخالفت آشکار لسلی وایت -که خود را وارث مورگان میدانست- با خاصگرایی تاریخی بوآسی، به ابداع مفهوم «تطور عمومی (General Evolution)» منجر شد. اما وایت تأثیر محیط بر فرهنگ را نادیده میانگاشت و درعوض بر آنچه خطوط اصلی توسعه فرهنگی میپنداشت، تمرکز میکرد- فرهنگها به بهترین نحو بهمثابه سیستمهای ترمودینامیکی پیچیده در نظر گرفته میشدند که کنترل فزایندهای بر جریانهای انرژی داشتند و کارکرد آنها امنتر و پایدارتر ساختن زندگی انسان بوده است. مطالعات نشان میداد که جذب انرژی توسط شکارگر-گردآورنده بهدلیل تکیه صِرف بر نیروی ماهیچهای، بسیار اندک و محدود بوده است؛ همین، آنها را در پایین ترین سطح دامنه (تطور عمومی) قرار میداد. در مقابل، صنعتگران و تمدنهای شهری و صنعتی، با مدیریت و کنترل عاملهای سودمند مانند سوختهای فسیلی فرآیند تسلط را میپیمودند و آنها را در بالاترین سطوح توالیهای عمومی توسعهای قرار میداد. در برابر این اندیشه، مفهوم جدید «زیستبومشناسی فرهنگی(Cultural Ecology)» بهواسطهی پژوهشهای ژولین استیوارد در حوضهی بزرگ آشکار شد. این پژوهشها به بررسی سازمان اجتماعی جوامع کوچک گروهی شکارگر-گردآورنده میپرداخت و در پی علل تبیینی جهانشمول و عمومی بهمنظور درک الگوها از طریق بررسی پویاییهای تاریخی سازگاریهای انسانی-محیطی بود. بنابراین سهم بنیادی استیوارد در مطالعات شکارگر-گردآورنده را میتوان در تمرکز بر آن چیزی دانست که جوامع برای امرار معاش خود انجام میدادند. البته این امر در مطالعهی تطور فرهنگی به رویکردی تجربیتر و زیستبومشناختیتر منجر شد. رویکردی که در آن سازگاری بهشیوه درزمانی لحاظ میشد و درزمانی، عامل اصلی در تعیین خطوط (بالقوه) متفاوت در توسعه فرهنگی، و همچنین محدودیتهای کلی، و تنوع در سیستمهای فرهنگی گوناگون در نظر گرفتهمیشد. زیست بومشناسی فرهنگی استیوارد در نهایت به رویکردی چندخطی و در تقابل با مطالعهی تطور فرهنگی[تکراستا] منجر شد. استدلال استیوارد این بود که جوامع شکارگر-گردآورنده برای این نوع رویکرد ایدهآل هستند زیرا این نوع «فرهنگهای سادهتر» بسیار بهتر از فرهنگهای پیچیدهتر، تحت تأثیر ویژگیهای محیط محلی قرار دارند. برای نمونه، زمانبندی و ویژگیهای منابع خوراکی مهم از جمله مهاجرت ماهیها و گونههای شکاری، بهطور مؤثری سازمان اجتماعی و سایر عادات قبایل و جوامع شکارگر-گردآورندهای که از آن منابع بهرهبرداری میکردند را تعیین میکرد. پس از آن، بسیاری استیوارد را «بنیانگذار مطالعات نوین شکارگر-گردآورنده» میدانند. زیستبومشناسی فرهنگی استیوارد، بهویژه برای نسل جدیدتر انسانشناسان جذاب بود زیرا با پیشنهاد دیدگاه «مادیگرایانه» و علوم طبیعی دربارهی رفتار انسان، بهویژه در میان جوامع کوچک گروهی «سادهتر»، بر انگارهی محتاطانهی بوآسی غلبه کرد. زیستبومشناسی فرهنگی در دهههای 1950 و 1960 بر انسانشناسی بهویژه آمریکا تأثیر زیادی گذاشت. اما نباید فراموش کرد که زیستبومشناسی فرهنگی هرگز یک رویکرد قانونبنیاد یا جهانشمول نبود زیرا از ابتدا به طور موردی در پی درک جزییات خاص الگوهای فرهنگی محلی بود، نه استخراج أصول کلی که بتواند برای هر موقعیت فرهنگی-محیطی قابل استفاده باشد.
(ادامه دارد)
t.me/AASI_ASI
📚مطالعات شکارگر-گردآورنده (۵)
📝 سروش بروجردی
در اوایل قرن بیستم، بهویژه در دههی 1930، تحلیلهای انسانشناختی دربارهی جوامع شکارگر-گردآورنده بهتدریج در راستای دو موضوع فراگیر حرکت میکرد: نخست نقش ساختاری خویشاوندی در جوامع دستهای/گروهی (Band Societies)، و دوم نقش زیستبومشناسی و سازگاری. علاقهمندی روزافزون به خویشاوندی در جوامع کوچک گروهی شکارگر-گردآورنده با پیشقراولی رادکلیف-براون شکل گرفت؛ که به تثبیت انگارهی کارکردگرایی (Functionalism) انسانشناختی اجتماعی بریتانیایی کمک کرد. همزمان با آن، علاقهمندی فزاینده به بررسی نقش زیستبومشناسی و سازگاری در آمریکای شمالی پدیدار شد. در آن زمان رویکرد خاصگرایی تاریخی بوآسی (Boasian historical particularism )همچنان یکتنه یکهتاز جریان اصلی اندیشهی انسانشناختی بود و آن را پیش میبرد؛ البته این موجب نشد که علاقهمندی فزاینده به بازنگری و بههنگامسازی برخی مفاهیم پیرامون تطور فرهنگی(روندی درارتباط نزدیک با اندیشهی نوتطورگرایی( Neo-evolutionary) لسلی وایت و ژولین استیوارد) ایجاد نشود. مخالفت آشکار لسلی وایت -که خود را وارث مورگان میدانست- با خاصگرایی تاریخی بوآسی، به ابداع مفهوم «تطور عمومی (General Evolution)» منجر شد. اما وایت تأثیر محیط بر فرهنگ را نادیده میانگاشت و درعوض بر آنچه خطوط اصلی توسعه فرهنگی میپنداشت، تمرکز میکرد- فرهنگها به بهترین نحو بهمثابه سیستمهای ترمودینامیکی پیچیده در نظر گرفته میشدند که کنترل فزایندهای بر جریانهای انرژی داشتند و کارکرد آنها امنتر و پایدارتر ساختن زندگی انسان بوده است. مطالعات نشان میداد که جذب انرژی توسط شکارگر-گردآورنده بهدلیل تکیه صِرف بر نیروی ماهیچهای، بسیار اندک و محدود بوده است؛ همین، آنها را در پایین ترین سطح دامنه (تطور عمومی) قرار میداد. در مقابل، صنعتگران و تمدنهای شهری و صنعتی، با مدیریت و کنترل عاملهای سودمند مانند سوختهای فسیلی فرآیند تسلط را میپیمودند و آنها را در بالاترین سطوح توالیهای عمومی توسعهای قرار میداد. در برابر این اندیشه، مفهوم جدید «زیستبومشناسی فرهنگی(Cultural Ecology)» بهواسطهی پژوهشهای ژولین استیوارد در حوضهی بزرگ آشکار شد. این پژوهشها به بررسی سازمان اجتماعی جوامع کوچک گروهی شکارگر-گردآورنده میپرداخت و در پی علل تبیینی جهانشمول و عمومی بهمنظور درک الگوها از طریق بررسی پویاییهای تاریخی سازگاریهای انسانی-محیطی بود. بنابراین سهم بنیادی استیوارد در مطالعات شکارگر-گردآورنده را میتوان در تمرکز بر آن چیزی دانست که جوامع برای امرار معاش خود انجام میدادند. البته این امر در مطالعهی تطور فرهنگی به رویکردی تجربیتر و زیستبومشناختیتر منجر شد. رویکردی که در آن سازگاری بهشیوه درزمانی لحاظ میشد و درزمانی، عامل اصلی در تعیین خطوط (بالقوه) متفاوت در توسعه فرهنگی، و همچنین محدودیتهای کلی، و تنوع در سیستمهای فرهنگی گوناگون در نظر گرفتهمیشد. زیست بومشناسی فرهنگی استیوارد در نهایت به رویکردی چندخطی و در تقابل با مطالعهی تطور فرهنگی[تکراستا] منجر شد. استدلال استیوارد این بود که جوامع شکارگر-گردآورنده برای این نوع رویکرد ایدهآل هستند زیرا این نوع «فرهنگهای سادهتر» بسیار بهتر از فرهنگهای پیچیدهتر، تحت تأثیر ویژگیهای محیط محلی قرار دارند. برای نمونه، زمانبندی و ویژگیهای منابع خوراکی مهم از جمله مهاجرت ماهیها و گونههای شکاری، بهطور مؤثری سازمان اجتماعی و سایر عادات قبایل و جوامع شکارگر-گردآورندهای که از آن منابع بهرهبرداری میکردند را تعیین میکرد. پس از آن، بسیاری استیوارد را «بنیانگذار مطالعات نوین شکارگر-گردآورنده» میدانند. زیستبومشناسی فرهنگی استیوارد، بهویژه برای نسل جدیدتر انسانشناسان جذاب بود زیرا با پیشنهاد دیدگاه «مادیگرایانه» و علوم طبیعی دربارهی رفتار انسان، بهویژه در میان جوامع کوچک گروهی «سادهتر»، بر انگارهی محتاطانهی بوآسی غلبه کرد. زیستبومشناسی فرهنگی در دهههای 1950 و 1960 بر انسانشناسی بهویژه آمریکا تأثیر زیادی گذاشت. اما نباید فراموش کرد که زیستبومشناسی فرهنگی هرگز یک رویکرد قانونبنیاد یا جهانشمول نبود زیرا از ابتدا به طور موردی در پی درک جزییات خاص الگوهای فرهنگی محلی بود، نه استخراج أصول کلی که بتواند برای هر موقعیت فرهنگی-محیطی قابل استفاده باشد.
(ادامه دارد)
t.me/AASI_ASI
अधिक कार्यक्षमता अनलॉक करने के लिए लॉगिन करें।