
ایران فردا
نشریه «ایران فردا»، ماهنامه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که اول هر ماه، در تهران و دیگر شهرها منتشر می شود.
ارتباط با صفحه ی رسمی ماهنامه ایران فردا در تلگرام:
@iranfardamag
ارتباط با صفحه ی رسمی ماهنامه ایران فردا در تلگرام:
@iranfardamag
TGlist rating
0
0
TypePublic
Verification
Not verifiedTrust
Not trustedLocation
LanguageOther
Channel creation dateDec 17, 2015
Added to TGlist
Jan 04, 2025Latest posts in group "ایران فردا"
27.04.202506:35
🔴 مصدق بدون نفت (۱۹)
🔸دکتر رسول رئیس جعفری
@iranfardamag
قسمت نوزدهم: مجلس هفتم و خانهنشینی وجیهالملهها
🔹مجلس ششم در مرداد ۱۳۰۷ تمام شد و انتخابات مجلس هفتم قرار بود که برگزار شود. در این زمان هفت هشت سالی از حکومت سردار سپه گذشته بود و دو سه سالی از پادشاهی او. دو مجلس تقریباً در یک انتخابات آزاد برگزار شد، انتخابات مجلس پنجم که قبل از دوره رضاشاهی بود و مجلس ششم که در دوره رضاشاه بود، حداقل در تهران انتخابات آزاد برگزار شد.
🔸برای مجلس هفتم احساسها بر این شد که این انتخابات بنا نیست آزاد باشد. مصدق در جلسهای خدمت رضاشاه رفت و البته قبل از آن هم در مجلس یک نطق مفصلی کرده بود مبنی بر اینکه به نظر شما بهترین دوره مجلس کدام دوره بوده است و بعد میگوید این بهتر بودن مجلس ربط مستقیم با نسبت آزادی انتخابات دارد و هر کجا که انتخابات آزاد باشد طبیعتاً مجلس بهتری داریم.
🔹گفته بود انتخابات مجلس اول و دوم به نظر من چون آزادانه بوده مجلس باکیفیتتری بود. این یک کنایهای بود به اینکه انتخابات باید آزاد باشد. مصدق که احساس میکرد انتخابات آزاد نیست به دیدن رضاشاه میرود و گلایههایش را مطرح میکند. رضاشاه تیمورتاش وزیر دربار را صدا میزند و به او میگوید حتماً مواردی که آقای مصدق گفتند را رعایت کنید. تیمورتاش هم میگوید من حتماً بررسی و اگر جایی تخلف شده باشد رسیدگی میکنم.
🔸رضاشاه که میرود تیمورتاش به مصدق میگوید من جلوی رضاشاه نتوانستم واضح صحبت کنم، بیایید با هم توافق کنیم از همین کرسیهای تهران نصف را شما معرفی کنید نصف را ما. طبیعتاً مصدق مخالفت میکند و میگوید من اگر بنا بود که باج بدهم خود رئیس با من راحتتر تفاهم میکرد که حالا بخواهم با تو لیست ببندم.
🔹حال ممکن است خیلیها این را حمل بر این کنند که اگر وفاق و همدلی ایجاد کرده بود ممکن بود از یکسر دیکتاتور شدن داستان جلوگیری شود. ممکن است آدمهایی مانند مصدق زیر بار این جنس چیزها نروند. این اتفاقی است که فکر میکنم در مجلس هفدهم هم میافتد، مجلسی که بعداً در کودتای ۲۸ مرداد منحل میشود. مجلس معروفی است، یک عده میگویند منحل شده، پس شاه اختیار این را داشته که رئیسالوزرا یا نخستوزیر را تعیین بکند و یک عده میگویند منحل نشده بود چون شاه در آبان همان سال دوباره دستور انحلال آن را داد.
🔸واقعیت این است که در مجلس هفدهم مصدق با همین مشی شاید یک اشتباهی کرد، البته اشتباه ممکن است ناشی از فهم متفاوت ماجرا باشد. در آنجا نهضت ملی یک نهضت فراگیر در سطح کشور شده بود و جبهه ملی میتوانست لیست بدهد و به خاطر محبوبیتی که داشتند لیست شان کامل رأی بیاورد.
🔹در مجلس هفدهم مصدق گفت چون دولت دست من و جبهه ملی هست لیست نمیدهیم و خب رقیب بیکار ننشسته بود. در خاطرات دوستان مصدق هست که مثلاً در کاشان دو سه نفر متفاوت از جبهه ملی نامزد شده بودند و کسی که مثلاً وابستگی به دربار داشت یا به ارتش، خیلی راحت رأی آورد چون رأی بین کاندیداهای جبهه ملی شکسته بود.
🔸به هرحال مصدق میگوید ما لیست نمیدهیم چون دولت دست ماست و ممکن است این حمل بر دخالت دولت در انتخابات شود. جناح رقیب که ارتش و دربار بودند لیست دادند و مجلس هفدهم برخلاف نگاهی که مصدق داشت و فکر میکرد مجلس همراهی میشود، مجلس همراهی نشد.
🔹کسانی مانند آقای دکتر موحد به مصدق ایراد میگیرند که این یکی از اشتباهات مصدق بود. از نظر من یکی از اشتباهات جدی مصدق این بود که دولت را از جبهه ملی در امر انتخابات از نگاه خودش تفکیک نکرد، دولت میتوانست واقعاً در انتخابات مداخله نکند اما جبهه ملی لیست بدهد. جبهه ملی مانند یک جبهه سیاسی که مثلاً حزب حاکم که نخستوزیر دارد میتوانست لیست دهد و این دو مسئله متفاوت است، اما با وسواس عجیبی که مصدق به این مسئله داشت، این لیست را ندادند.
🔸از طرفی رقبا برای این کار مصدق حرمتی قائل نبودند و کار خودشان را میکردند، در ضمن اینکه ارتش و دربار هم در انتخابات مداخله میکردند. الآن ممکن است یک چیزی بدیهی باشد مانند اینکه حزب حاکم میتواند انتخابات را برگزار کند، جریان سیاسی وابسته به آن هم آزادانه رقابت کند و لیست هم بدهد. اینکه مداخله در انتخابات را با لیست دادن یکی کنید این از اشتباهات مصدق بود.
🔹الآن ممکن است شما بگویید کاش در سال ۱۳۰۷ با تیمورتاش بسته بود و یک دست حاکمیت از دست وجیه الملهها و مردم آزادیخواه و رجال اصلی مشروطه خارج نمیشد. خوب این کار را نکرد و مصدق و مدرس جداگانه شرکت کردند. جالب است که مثلاً حسن مستوفیالممالک، مشیرالدوله و مؤتمنالملک هم شرکت کردند و رأی آوردند اما مصدق و مدرس رأی نیاوردند....
https://B2n.ir/yk5812
🔸دکتر رسول رئیس جعفری
@iranfardamag
قسمت نوزدهم: مجلس هفتم و خانهنشینی وجیهالملهها
🔹مجلس ششم در مرداد ۱۳۰۷ تمام شد و انتخابات مجلس هفتم قرار بود که برگزار شود. در این زمان هفت هشت سالی از حکومت سردار سپه گذشته بود و دو سه سالی از پادشاهی او. دو مجلس تقریباً در یک انتخابات آزاد برگزار شد، انتخابات مجلس پنجم که قبل از دوره رضاشاهی بود و مجلس ششم که در دوره رضاشاه بود، حداقل در تهران انتخابات آزاد برگزار شد.
🔸برای مجلس هفتم احساسها بر این شد که این انتخابات بنا نیست آزاد باشد. مصدق در جلسهای خدمت رضاشاه رفت و البته قبل از آن هم در مجلس یک نطق مفصلی کرده بود مبنی بر اینکه به نظر شما بهترین دوره مجلس کدام دوره بوده است و بعد میگوید این بهتر بودن مجلس ربط مستقیم با نسبت آزادی انتخابات دارد و هر کجا که انتخابات آزاد باشد طبیعتاً مجلس بهتری داریم.
🔹گفته بود انتخابات مجلس اول و دوم به نظر من چون آزادانه بوده مجلس باکیفیتتری بود. این یک کنایهای بود به اینکه انتخابات باید آزاد باشد. مصدق که احساس میکرد انتخابات آزاد نیست به دیدن رضاشاه میرود و گلایههایش را مطرح میکند. رضاشاه تیمورتاش وزیر دربار را صدا میزند و به او میگوید حتماً مواردی که آقای مصدق گفتند را رعایت کنید. تیمورتاش هم میگوید من حتماً بررسی و اگر جایی تخلف شده باشد رسیدگی میکنم.
🔸رضاشاه که میرود تیمورتاش به مصدق میگوید من جلوی رضاشاه نتوانستم واضح صحبت کنم، بیایید با هم توافق کنیم از همین کرسیهای تهران نصف را شما معرفی کنید نصف را ما. طبیعتاً مصدق مخالفت میکند و میگوید من اگر بنا بود که باج بدهم خود رئیس با من راحتتر تفاهم میکرد که حالا بخواهم با تو لیست ببندم.
🔹حال ممکن است خیلیها این را حمل بر این کنند که اگر وفاق و همدلی ایجاد کرده بود ممکن بود از یکسر دیکتاتور شدن داستان جلوگیری شود. ممکن است آدمهایی مانند مصدق زیر بار این جنس چیزها نروند. این اتفاقی است که فکر میکنم در مجلس هفدهم هم میافتد، مجلسی که بعداً در کودتای ۲۸ مرداد منحل میشود. مجلس معروفی است، یک عده میگویند منحل شده، پس شاه اختیار این را داشته که رئیسالوزرا یا نخستوزیر را تعیین بکند و یک عده میگویند منحل نشده بود چون شاه در آبان همان سال دوباره دستور انحلال آن را داد.
🔸واقعیت این است که در مجلس هفدهم مصدق با همین مشی شاید یک اشتباهی کرد، البته اشتباه ممکن است ناشی از فهم متفاوت ماجرا باشد. در آنجا نهضت ملی یک نهضت فراگیر در سطح کشور شده بود و جبهه ملی میتوانست لیست بدهد و به خاطر محبوبیتی که داشتند لیست شان کامل رأی بیاورد.
🔹در مجلس هفدهم مصدق گفت چون دولت دست من و جبهه ملی هست لیست نمیدهیم و خب رقیب بیکار ننشسته بود. در خاطرات دوستان مصدق هست که مثلاً در کاشان دو سه نفر متفاوت از جبهه ملی نامزد شده بودند و کسی که مثلاً وابستگی به دربار داشت یا به ارتش، خیلی راحت رأی آورد چون رأی بین کاندیداهای جبهه ملی شکسته بود.
🔸به هرحال مصدق میگوید ما لیست نمیدهیم چون دولت دست ماست و ممکن است این حمل بر دخالت دولت در انتخابات شود. جناح رقیب که ارتش و دربار بودند لیست دادند و مجلس هفدهم برخلاف نگاهی که مصدق داشت و فکر میکرد مجلس همراهی میشود، مجلس همراهی نشد.
🔹کسانی مانند آقای دکتر موحد به مصدق ایراد میگیرند که این یکی از اشتباهات مصدق بود. از نظر من یکی از اشتباهات جدی مصدق این بود که دولت را از جبهه ملی در امر انتخابات از نگاه خودش تفکیک نکرد، دولت میتوانست واقعاً در انتخابات مداخله نکند اما جبهه ملی لیست بدهد. جبهه ملی مانند یک جبهه سیاسی که مثلاً حزب حاکم که نخستوزیر دارد میتوانست لیست دهد و این دو مسئله متفاوت است، اما با وسواس عجیبی که مصدق به این مسئله داشت، این لیست را ندادند.
🔸از طرفی رقبا برای این کار مصدق حرمتی قائل نبودند و کار خودشان را میکردند، در ضمن اینکه ارتش و دربار هم در انتخابات مداخله میکردند. الآن ممکن است یک چیزی بدیهی باشد مانند اینکه حزب حاکم میتواند انتخابات را برگزار کند، جریان سیاسی وابسته به آن هم آزادانه رقابت کند و لیست هم بدهد. اینکه مداخله در انتخابات را با لیست دادن یکی کنید این از اشتباهات مصدق بود.
🔹الآن ممکن است شما بگویید کاش در سال ۱۳۰۷ با تیمورتاش بسته بود و یک دست حاکمیت از دست وجیه الملهها و مردم آزادیخواه و رجال اصلی مشروطه خارج نمیشد. خوب این کار را نکرد و مصدق و مدرس جداگانه شرکت کردند. جالب است که مثلاً حسن مستوفیالممالک، مشیرالدوله و مؤتمنالملک هم شرکت کردند و رأی آوردند اما مصدق و مدرس رأی نیاوردند....
https://B2n.ir/yk5812
26.04.202521:41
🔴برای شب در آتش افتادهی بندرنشستگان بلادیده در هرمزگان
🔷مسعود میری
@iranfardamag
چقدر خواب تو در من راه میرود
چه اندازه که بسیار است موجها و بلمها
در این خیال پر از تشویش بیش میرود در خویش
چقدر روی کفاب آفتاب به پهلو افتاده
و ماهیان همه از ماه خوابهای طلایی شنیدهاند
در این عبای عرب شب خراش میکشد به تنم
طنین تند بلا باد زوزه میاندازد در بندر
آب را
خشم خدایان هورت میکشد
آتش میان کوچههای بارِ گران سوت میزند
لنچ نه
کشتیی پر گنج نه
سوز سوت سوختنت در ساحل
میان خیل شمایان که باد خاک خواب شمارا بردهست
میان اینهمه خاکستر خیال شما آیا
درون خواب این قَدَر خیال که شب سفره پهن میکند تو بیایی
و کودک گرسنه که رؤیای کوچکش نشسته به دریای پهن
پدر برگردد
و آفتاب بسوزاند پوست را
و خواب ببوسد دهان نان نخوردهی بندر را
و صبح
مثل تنم ریش میشود
و باد بو و تنت را باد میدهد
که مردنت به تمامی دریاست
#ایران_فردا
#مسعود_میری
#بندررجایی #هرمزگان #بندرعباس #ایران
http://t.me/iranfardamag
🔷مسعود میری
@iranfardamag
چقدر خواب تو در من راه میرود
چه اندازه که بسیار است موجها و بلمها
در این خیال پر از تشویش بیش میرود در خویش
چقدر روی کفاب آفتاب به پهلو افتاده
و ماهیان همه از ماه خوابهای طلایی شنیدهاند
در این عبای عرب شب خراش میکشد به تنم
طنین تند بلا باد زوزه میاندازد در بندر
آب را
خشم خدایان هورت میکشد
آتش میان کوچههای بارِ گران سوت میزند
لنچ نه
کشتیی پر گنج نه
سوز سوت سوختنت در ساحل
میان خیل شمایان که باد خاک خواب شمارا بردهست
میان اینهمه خاکستر خیال شما آیا
درون خواب این قَدَر خیال که شب سفره پهن میکند تو بیایی
و کودک گرسنه که رؤیای کوچکش نشسته به دریای پهن
پدر برگردد
و آفتاب بسوزاند پوست را
و خواب ببوسد دهان نان نخوردهی بندر را
و صبح
مثل تنم ریش میشود
و باد بو و تنت را باد میدهد
که مردنت به تمامی دریاست
#ایران_فردا
#مسعود_میری
#بندررجایی #هرمزگان #بندرعباس #ایران
http://t.me/iranfardamag
26.04.202520:22
▪️خانه ام آتش گرفته ست....
@iranfardamag
شعله های آتش ناشی از انفجار در بندر رجایی کماکان زبانه می کشند و نیروهای امدادی در میان خطرات بالقوه ای که جان شان را تهدید می کند، در حال کنترل و مهار آتش و نیز در جستجوی قربانیان فاجعه اند. ایران فردا برای این جان بر کف گرفتگان آرزوی توفیق دارد،
همچنین از کادر درمان و پزشکی که با جدیت و بی وقفه در حال ارائه خدمات به آسیب دیدگان حادثه اند قدردانی کرده و از مردم عزیز ایران می خواهد که به فراخوان اهدای خون بپیوندند.
ایران فردا با نهایت تاثر و تاسف به خانواده هایی که عزیزان شان را در پی وقوع این انفجارها از دست داده اند تسلیت می گوید. و امیدوار است که مدیریت بحران با اتخاذ راهبردهای مناسب مانع از تسری بیش از پیش آتش و گسترش خسارات وارده شود.
#ایران_فردا
#بندر_رجایی
http://t.me/iranfardamag
@iranfardamag
شعله های آتش ناشی از انفجار در بندر رجایی کماکان زبانه می کشند و نیروهای امدادی در میان خطرات بالقوه ای که جان شان را تهدید می کند، در حال کنترل و مهار آتش و نیز در جستجوی قربانیان فاجعه اند. ایران فردا برای این جان بر کف گرفتگان آرزوی توفیق دارد،
همچنین از کادر درمان و پزشکی که با جدیت و بی وقفه در حال ارائه خدمات به آسیب دیدگان حادثه اند قدردانی کرده و از مردم عزیز ایران می خواهد که به فراخوان اهدای خون بپیوندند.
ایران فردا با نهایت تاثر و تاسف به خانواده هایی که عزیزان شان را در پی وقوع این انفجارها از دست داده اند تسلیت می گوید. و امیدوار است که مدیریت بحران با اتخاذ راهبردهای مناسب مانع از تسری بیش از پیش آتش و گسترش خسارات وارده شود.
#ایران_فردا
#بندر_رجایی
http://t.me/iranfardamag


24.04.202520:48
🔴گمانههایی پیرامون چشمانداز فردا
🔷محمدجواد غلامرضاکاشی
@iranfardamag
▪️نیم قرن پیش، همه میدان سیاست را قلمرو تنازع حق و باطل میدانستند. سخن هژمونیک را در یک عبارت میتوانستی خلاصه کنی: «سیاست عرصه تحقق حق و شکست باطل است» اسلامگرا و چپ و ناسیونالیست هر کدام زبانی برای بیان این سخن هژمون شده اختیار کرده بودند. امروز سخن هژمونیک دگرگون شده است: «سیاست عرصه تامین منافع بر اساس منطق هزینه و فایده است». مساله پیش روی ما برای ترسیم چشمانداز فردا نحو گذار از منطق پیشین به منطق هژمون شده امروز است. در این زمینه یکبار باید چالشهای نظام مستقر را مورد بررسی قرار دهیم و یکبار، چالش رویاروی گروههای اپوزیسیون نظام سیاسی را.
🔸تحولات منطقه میدانهای نمایش مبارزه حق و باطل را از دست نظام مستقر گرفته است. فشارهای نظامی، سیاسی و تحریمهای شکننده در خارج و بحران مشروعیت در داخل، و از همه مهمتر فرسوده شدن شعارهای مبارزه با باطل، نظام را رویاروی پذیرش منطق هژمون عصر قرار داده است. اما زبان نظام مستقر، ساختارهای نهادی، چشماندازهای ترسیم شده، گروههای ذینفع این نظام، همه بر منطق تنازع حق و باطل ساخته شدهاند. تردیدی نیست که هر چه پیش رفتهایم، پس پشت پرده جستجوی حق، نظام منافع عمل کرده است. اما این نکته دشواری نظام برای پذیرش منطق هژمون امروز را دشوارتر میکند، چرا که اینک تداوم بخش مهمی از تامین همان نظام منافع، به تداوم زبان و ساختارهای نهادی پیشین وابسته است. نظام به یک ریای ساختاری دچار شده است. در زبان از حق و باطل سخن گفته میشود اما در عمل گروهی ذیل این سخن، برای خود حیثیت خریدهاند و جمع طرفدارانی ساختهاند، گروهی ذیل آن قدرت و شوکتی دارند و گروه فراوانی از نظامهای منافع اقتصادی گسترده بهره دارند. بخش مهمی هم میان این همه نقب زدهاند و از همه بهره میبرند. به حسب موازین ایدئولوژیک، نظام عریان است، اما به همین سادگی نمیتواند به این عریانی واضح خود اقرار کند و لباسی بپوشد که مناسب وضعیت واقعیاش باشد. چرخش نظام از روایت حق و باطل به روایت تامین منافع، میتواند خطر فروپاشی برای نظام سیاسی به همراه آورد.
▪️هیچ نهادی نمیتواند به کلی از منشاء و سرچشمه خود یکباره عبور کند. میتوان کم یا زیاد از اقتدار سرچشمه گذر کرد، اما فراموشی تام و تمام سرچشمه محال است. تصور اینکه نظام مستقر از یک نظام ایدئولوژیک به یک نظام عرفی و متعارف تبدیل شود، دست کم در کوتاه مدت ممکن نیست. همین نکته است که چشمانداز فردا را تیره میکند
.
🔸امروز با ترامپ در حال مذاکره هستیم. تا این لحظه که نگارنده مشغول نگارش این متن است، هر دو طرف از روند مذاکرات ابراز خوش بینی میکنند. ترامپ همانی است که به عنوان قاتل نماد مبارزه با باطل ـ سردار قاسم سلیمانی- شناخته میشد و رد و بدل پیام و سخن با او محال شمرده میشد. هیات بلند پایهای از سوی بن سلمان از ایران بازدید کردند و پیامهایی میان ما و او رد و بدل شد. از سرمایهگذاری آمریکا در ایران سخن گفته میشود. بورس و بازارهای مالی از وضعیت استقبال کردهاند. ائمه جمعه وادار شدهاند تا از مذاکره با آمریکا حمایت کنند. حتی سرداران نظامی از تخت جمشید برای مردم پیام صلح و رفاه و همزیستی با دنیا میفرستند.
▪️به همین سادگی میتوان تصور کرد نظام از ریشههای تکوین خود را بریده است؟ اگر چنین چرخشی در کار باشد، با نهادهایی که متولی تداوم انقلاب در داخل و خارج بودهاند، چه باید کرد. با چه زبانی باید از موجودیت نظام دفاع کرد؟ اصل انقلاب و پیشینه نظام را چطور میتوان بازسازی کرد؟ آیا میتواند میان موجودیت نیم قرن گذشته خود و تصمیمات امروزش پیوندی برقرار کند؟ مخالفین بیش از دو دهه است، از ضرورت این چرخش سخن گفته بودند، و تحت انواع و اقسام فشارهای سیاسی قرار گرفتهاند. برخی به خاطر همین توصیهها جان دادهاند. با آنها چه باید کرد؟ خطاب به آنها چه باید گفت؟ نشان خواهم داد که اپوزیسیون اعم از اصلاح طلب و برانداز به این چرخش یاری خواهند رساند.
🔸اپوزیسیون نظام سیاسی با یک بحران دیگر مواجه است. قطع نظر از آنکه امروز برانداز یا اصلاح طلب باشند، در یک نکته مشترکاند: سیاستهای ایدئولوژیک را تمسخر کردهاند. کم و بیش همه گفتهاند منطق امر سیاسی را باید بر اساس مصالح اقتصادی و منطق هزینه و فایده اقتصادی سامان داد. شعارهای ایدئولوژیک را سم مهلک برای توسعه کشور قلمداد کردهاند یک اجماع لیبرالی یا حتی نولیبرالی میان آنها به وجود آمده است. تامین منافع و تعارض منافع جان مایه حیات سیاسی انگاشته شده است.....
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/XrhfYAXX
#ایران_فردا
#چشمانداز_فردا
#محمدجواد_غلامرضاکاشی
http://t.me/iranfardamag
🔷محمدجواد غلامرضاکاشی
@iranfardamag
▪️نیم قرن پیش، همه میدان سیاست را قلمرو تنازع حق و باطل میدانستند. سخن هژمونیک را در یک عبارت میتوانستی خلاصه کنی: «سیاست عرصه تحقق حق و شکست باطل است» اسلامگرا و چپ و ناسیونالیست هر کدام زبانی برای بیان این سخن هژمون شده اختیار کرده بودند. امروز سخن هژمونیک دگرگون شده است: «سیاست عرصه تامین منافع بر اساس منطق هزینه و فایده است». مساله پیش روی ما برای ترسیم چشمانداز فردا نحو گذار از منطق پیشین به منطق هژمون شده امروز است. در این زمینه یکبار باید چالشهای نظام مستقر را مورد بررسی قرار دهیم و یکبار، چالش رویاروی گروههای اپوزیسیون نظام سیاسی را.
🔸تحولات منطقه میدانهای نمایش مبارزه حق و باطل را از دست نظام مستقر گرفته است. فشارهای نظامی، سیاسی و تحریمهای شکننده در خارج و بحران مشروعیت در داخل، و از همه مهمتر فرسوده شدن شعارهای مبارزه با باطل، نظام را رویاروی پذیرش منطق هژمون عصر قرار داده است. اما زبان نظام مستقر، ساختارهای نهادی، چشماندازهای ترسیم شده، گروههای ذینفع این نظام، همه بر منطق تنازع حق و باطل ساخته شدهاند. تردیدی نیست که هر چه پیش رفتهایم، پس پشت پرده جستجوی حق، نظام منافع عمل کرده است. اما این نکته دشواری نظام برای پذیرش منطق هژمون امروز را دشوارتر میکند، چرا که اینک تداوم بخش مهمی از تامین همان نظام منافع، به تداوم زبان و ساختارهای نهادی پیشین وابسته است. نظام به یک ریای ساختاری دچار شده است. در زبان از حق و باطل سخن گفته میشود اما در عمل گروهی ذیل این سخن، برای خود حیثیت خریدهاند و جمع طرفدارانی ساختهاند، گروهی ذیل آن قدرت و شوکتی دارند و گروه فراوانی از نظامهای منافع اقتصادی گسترده بهره دارند. بخش مهمی هم میان این همه نقب زدهاند و از همه بهره میبرند. به حسب موازین ایدئولوژیک، نظام عریان است، اما به همین سادگی نمیتواند به این عریانی واضح خود اقرار کند و لباسی بپوشد که مناسب وضعیت واقعیاش باشد. چرخش نظام از روایت حق و باطل به روایت تامین منافع، میتواند خطر فروپاشی برای نظام سیاسی به همراه آورد.
▪️هیچ نهادی نمیتواند به کلی از منشاء و سرچشمه خود یکباره عبور کند. میتوان کم یا زیاد از اقتدار سرچشمه گذر کرد، اما فراموشی تام و تمام سرچشمه محال است. تصور اینکه نظام مستقر از یک نظام ایدئولوژیک به یک نظام عرفی و متعارف تبدیل شود، دست کم در کوتاه مدت ممکن نیست. همین نکته است که چشمانداز فردا را تیره میکند
.
🔸امروز با ترامپ در حال مذاکره هستیم. تا این لحظه که نگارنده مشغول نگارش این متن است، هر دو طرف از روند مذاکرات ابراز خوش بینی میکنند. ترامپ همانی است که به عنوان قاتل نماد مبارزه با باطل ـ سردار قاسم سلیمانی- شناخته میشد و رد و بدل پیام و سخن با او محال شمرده میشد. هیات بلند پایهای از سوی بن سلمان از ایران بازدید کردند و پیامهایی میان ما و او رد و بدل شد. از سرمایهگذاری آمریکا در ایران سخن گفته میشود. بورس و بازارهای مالی از وضعیت استقبال کردهاند. ائمه جمعه وادار شدهاند تا از مذاکره با آمریکا حمایت کنند. حتی سرداران نظامی از تخت جمشید برای مردم پیام صلح و رفاه و همزیستی با دنیا میفرستند.
▪️به همین سادگی میتوان تصور کرد نظام از ریشههای تکوین خود را بریده است؟ اگر چنین چرخشی در کار باشد، با نهادهایی که متولی تداوم انقلاب در داخل و خارج بودهاند، چه باید کرد. با چه زبانی باید از موجودیت نظام دفاع کرد؟ اصل انقلاب و پیشینه نظام را چطور میتوان بازسازی کرد؟ آیا میتواند میان موجودیت نیم قرن گذشته خود و تصمیمات امروزش پیوندی برقرار کند؟ مخالفین بیش از دو دهه است، از ضرورت این چرخش سخن گفته بودند، و تحت انواع و اقسام فشارهای سیاسی قرار گرفتهاند. برخی به خاطر همین توصیهها جان دادهاند. با آنها چه باید کرد؟ خطاب به آنها چه باید گفت؟ نشان خواهم داد که اپوزیسیون اعم از اصلاح طلب و برانداز به این چرخش یاری خواهند رساند.
🔸اپوزیسیون نظام سیاسی با یک بحران دیگر مواجه است. قطع نظر از آنکه امروز برانداز یا اصلاح طلب باشند، در یک نکته مشترکاند: سیاستهای ایدئولوژیک را تمسخر کردهاند. کم و بیش همه گفتهاند منطق امر سیاسی را باید بر اساس مصالح اقتصادی و منطق هزینه و فایده اقتصادی سامان داد. شعارهای ایدئولوژیک را سم مهلک برای توسعه کشور قلمداد کردهاند یک اجماع لیبرالی یا حتی نولیبرالی میان آنها به وجود آمده است. تامین منافع و تعارض منافع جان مایه حیات سیاسی انگاشته شده است.....
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/XrhfYAXX
#ایران_فردا
#چشمانداز_فردا
#محمدجواد_غلامرضاکاشی
http://t.me/iranfardamag
23.04.202515:52
🔴پاپ فرانسیس، دوستدار گفتوگو با دنیای مدرن
🔶فریبا نظری
@iranfardamag
🔹پاپ فرانسیس پس از دوازده سال رهبری کاتولیکهای جهان در واتیکان، درگذشت. جایگاهش در آرامش ابدی پروردگار باد.
🔸در این مدت وی همواره به دلیل رویکردهای متفاوت با پاپهای پیش از خود، مورد توجه رسانهها و افراد مختلف حتی غیر مسیحیان بوده است.برخی از این ویژگیها که برای نگارنده دارای اهمیت و محل درنگ بوده را با هم مرور میکنیم:
1️⃣ پاپ فرانسیس علاقمند به مسائل اجتماعی دنیای مدرن بود؛ و این رویکرد در گفتار و موضعگیری های وی مشهود و بارز بوده و در ذهن بسیاری از مردم جهان بیادگار مانده است.
مسائلی همچون فقر، گرسنگی، حاشیه نشینی، مهاجرت، پناهندگی، چالشهای زیست محیطی، حقوق زنان، اقلیتهای جنسی و جنسیتی، و تاثیرات ویرانگر مصرف گرایی و سرمایهداری؛ از جمله مسائل دنیای جدید است که مورد توجه و کنشهای گفتاری و رفتاری پاپ فرانسیس قرار داشت.
2️⃣ پاپ فرانسیس به دنبال گفتوگو با پیروان سایر ادیان و افراد دین ناباور و غیرمذهبی بود و تلاش کرد تا پلهای ارتباطی بین گروههای مختلف ایجاد کند.
3️⃣ ساده زیستی و دوری از تجملگرایی از ویژگیهای سبک زندگی پاپ فرانسیس بود. او خود را مهمان موقتی میدانست و ترجیح داد به جای زندگی در کاخ متعلق به پاپها، در خانه مهمانان واتیکان زندگی کند.
4️⃣ تاکید بر عدالت خواهی، مهرورزی و صلح جویی نسبت به بندگان پروردگار بدون دستهبندی های جنسی و سنی و دینی و نژادی و رعایت کرامت انسانی آنها، از ویژگیهای گفتاری و رفتاری پاپ فرانسیس بود.
5️⃣ پاپ فرانسیس گرچه همچنان به آموزههای سنتی کلیسا در مورد کشیش شدن زنان و نقش آنان در خانواده پایبند بود با این حال، برای افزایش نقش زنان در تصمیم گیری های کلیسا تلاش نموده و آنان را در موقعیت های مهمی در واتیکان انتخاب کرد. وی اقدامات خشونتآمیز و نابرابری نسبت به زنان را در جهان محکوم مینمود.
6️⃣ تحول در رویکرد اداره واتیکان در دوره رهبری او قابل توجه بوده است. با وجود اختیارات کافی، وی از تمرکز رهبری مسائل کاتولیکهای جهان بر خود و مجموعه واتیکان به سوی تقویت کلیساهای محلی در نقاط مختلف دنیا گام برداشت؛ و در انتخاب کاردینالها، مراکز مختلف جغرافیایی را مدنظر قرار میداد.
7️⃣ آخرین سخنرانی پاپ فرانسیس به مناسبت عید پاک در ۲۰ آوریل ۲۰۲۵، با درخواستی جهانی برای صلح، خلع سلاح و آزادی زندانیان بود. پاپ در سخنان خود آتشبس در غزه، آزادی زندانیان و دسترسی بشردوستانه، صلح در اوکراین، قفقاز جنوبی و بالکان غربی، خلع سلاح و آزادی مذهبی در آفریقا، از جمله سودان، کنگو، و ساحل و آشتی در میانمار را خواستار شد.
🔹پس از درگذشت پاپ فرانسیس، انتخاب پاپ جدید و ویژگیهای شخصیتی او در برابر دیدگان جستجوگر بسیاری از مردم جهان، اندیشمندان دین پژوه و رسانههای مختلف؛ قرار دارد.شخصیت پاپ فرانسیس همواره برایم تجلی بخش این شعر حافظ است:
همه کس طالب یارند چه هوشیار چه مست
همه جا خانه عشق است چه مسجد چه کنشت
۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
------------------------
#ایران_فردا
#فریبا_نظری
#پاپ_فرانسیس
#گفتگو_با_دنیایمدرن
http://t.me/iranfardamag
🔶فریبا نظری
@iranfardamag
🔹پاپ فرانسیس پس از دوازده سال رهبری کاتولیکهای جهان در واتیکان، درگذشت. جایگاهش در آرامش ابدی پروردگار باد.
🔸در این مدت وی همواره به دلیل رویکردهای متفاوت با پاپهای پیش از خود، مورد توجه رسانهها و افراد مختلف حتی غیر مسیحیان بوده است.برخی از این ویژگیها که برای نگارنده دارای اهمیت و محل درنگ بوده را با هم مرور میکنیم:
1️⃣ پاپ فرانسیس علاقمند به مسائل اجتماعی دنیای مدرن بود؛ و این رویکرد در گفتار و موضعگیری های وی مشهود و بارز بوده و در ذهن بسیاری از مردم جهان بیادگار مانده است.
مسائلی همچون فقر، گرسنگی، حاشیه نشینی، مهاجرت، پناهندگی، چالشهای زیست محیطی، حقوق زنان، اقلیتهای جنسی و جنسیتی، و تاثیرات ویرانگر مصرف گرایی و سرمایهداری؛ از جمله مسائل دنیای جدید است که مورد توجه و کنشهای گفتاری و رفتاری پاپ فرانسیس قرار داشت.
2️⃣ پاپ فرانسیس به دنبال گفتوگو با پیروان سایر ادیان و افراد دین ناباور و غیرمذهبی بود و تلاش کرد تا پلهای ارتباطی بین گروههای مختلف ایجاد کند.
3️⃣ ساده زیستی و دوری از تجملگرایی از ویژگیهای سبک زندگی پاپ فرانسیس بود. او خود را مهمان موقتی میدانست و ترجیح داد به جای زندگی در کاخ متعلق به پاپها، در خانه مهمانان واتیکان زندگی کند.
4️⃣ تاکید بر عدالت خواهی، مهرورزی و صلح جویی نسبت به بندگان پروردگار بدون دستهبندی های جنسی و سنی و دینی و نژادی و رعایت کرامت انسانی آنها، از ویژگیهای گفتاری و رفتاری پاپ فرانسیس بود.
5️⃣ پاپ فرانسیس گرچه همچنان به آموزههای سنتی کلیسا در مورد کشیش شدن زنان و نقش آنان در خانواده پایبند بود با این حال، برای افزایش نقش زنان در تصمیم گیری های کلیسا تلاش نموده و آنان را در موقعیت های مهمی در واتیکان انتخاب کرد. وی اقدامات خشونتآمیز و نابرابری نسبت به زنان را در جهان محکوم مینمود.
6️⃣ تحول در رویکرد اداره واتیکان در دوره رهبری او قابل توجه بوده است. با وجود اختیارات کافی، وی از تمرکز رهبری مسائل کاتولیکهای جهان بر خود و مجموعه واتیکان به سوی تقویت کلیساهای محلی در نقاط مختلف دنیا گام برداشت؛ و در انتخاب کاردینالها، مراکز مختلف جغرافیایی را مدنظر قرار میداد.
7️⃣ آخرین سخنرانی پاپ فرانسیس به مناسبت عید پاک در ۲۰ آوریل ۲۰۲۵، با درخواستی جهانی برای صلح، خلع سلاح و آزادی زندانیان بود. پاپ در سخنان خود آتشبس در غزه، آزادی زندانیان و دسترسی بشردوستانه، صلح در اوکراین، قفقاز جنوبی و بالکان غربی، خلع سلاح و آزادی مذهبی در آفریقا، از جمله سودان، کنگو، و ساحل و آشتی در میانمار را خواستار شد.
🔹پس از درگذشت پاپ فرانسیس، انتخاب پاپ جدید و ویژگیهای شخصیتی او در برابر دیدگان جستجوگر بسیاری از مردم جهان، اندیشمندان دین پژوه و رسانههای مختلف؛ قرار دارد.شخصیت پاپ فرانسیس همواره برایم تجلی بخش این شعر حافظ است:
همه کس طالب یارند چه هوشیار چه مست
همه جا خانه عشق است چه مسجد چه کنشت
۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
------------------------
#ایران_فردا
#فریبا_نظری
#پاپ_فرانسیس
#گفتگو_با_دنیایمدرن
http://t.me/iranfardamag
22.04.202511:44
🔴پاپ فرانسیس و کلیسای بدن ما
🔷مسعود میری
@iranfardamag
▪️حضرت فرانسیس، پاپِ کلیسای کاتولیک درگذشت. اگر این حضرت پاپ جلیلالقدر، جوان بود بعید است که میتوانست کار مهمی در دستگاه دینیی مسیحیت به سرانجام برساند. با این وصف دور از تصور است که میراث او هم نیز چندان محل تغییر بوده باشد.
🔸اگرِ دیگر اینکه متن دینی در بطن خود تضادهایش را حل و فصل میکند. اگر پاپ میخواست به نص بنگرد، نباید به پشت سر خیره میشد. زیرا «یکی به وی گفت جان خود را دریاب و از عقب منگر و در تمام وادی مایست بلکه به کوه بگریز مبادا هلاک شوی...اما زن او از عقبِ خود نگریسته ستونی از نمک گردید ».گذشته هماره عقیم است، اما زمان عمیقأ در زاد و رود خود به آن وابسته است.
▪️سنت دینی اکنون تنها بازماندهای منتظم از خیل سننی ست که گذشته را به تکیهی ایمان روایت میکنند. سنتهای جادو و همانند آن دیگر واجد رسمیت در نظم جدید زندگی نیستند. گر چه در باب دین چندان که بایسته باشدنمیدانم، اما به عنوان کسی که در مناقشهی دین و زندگی، انسان حاضر در صحنه هستم، درمییابم که در برابر انبوه پرسشهای منطوی در دین و منطق آن از بابتی، و نقض و نقدهای زندگیی روزمره از جهتی، ادبیات دینی و جستجوهای بسیارِ دینوران و دینپذیران به حل ماجرا کمک نکردهاست. به نظر میرسد کلیسا یا هر عمارتی که با نام خدا برافراشته شده، به عنوان نهادی بنا شده در نام خداوند، پیش از آنکه حل مسئلهی دین کند، لازم است به مناقشهی روزمرهی دین و زندگی با استناد به سنتهای پیشین(پیشدادی و تاریخی) و اقتضائات امروز خود التفات نظر پیدا کند. شاید دلیل عمدهی اشاره به چنین موقف عظیمی آن باشد که در چنین مناسبتی، دین وران و دینورزان، نه در دامان و دامنهی بستهی شبه دانش کلام دینی و نظرورزیهای آن (هر چند ناکافی برای زیست بشر)، بلکه از هیمنه و توان سیاقی مألوف و معمول به نام ایمان از پس ماجرا برآمدهاند. البته همچنان جهل داریم که آیا ایمان و زندگی بدون همدیگر به رستگاری و یا شادکامی واصل خواهند شد؟
🔸اینک جهان گویی در پوستین غزالی دهان باز کرده و عهد قدیم را ضروری نمیپندارد، و اگر عهد قدیم، دیگر قویم و استوار نباشد و قرار نخستین از میان بشر و کلیسا برداشته شود، کدام پیمان میتواند آدمی را سر قرار تعبد و بندگیی مؤمنانه حاضر کند؟ کلیسا ناگزیر است به عقب بنگرد، هم به سبب عهد قدیم و نخست، هم به دلیل اینکه گذشتهی دینی، پا به پای شعر، منبع انباشتگیی تجارب درونیی آدمیست. و آدمی چه به دین بنگرد چه اعراض کردهباشد، بخشی از خیال مهیب آدمی در این سنت گرد آمدهاست.
▪️مسألههای امروز آدمی هر چه که باشد، حقیقت آینده چندان به منطق کهن راه نمیرود، فارغ از آنکه انکار ماوقع نمیتوان کرد: دیروزِ جهان در ما چنبره زده است. معبد یا کلیسا میراثی شگفت و نهفت را بر دوش میکشد. میراث پل قدیس در بدن کلیسا! میراثی که برای بشر مفهومی از خیال و انتزاع در حاق معنا را بیدار نگهداشته. این خیال و انتزاع در فرض مجاورت با ذهن و زبان انسان عهد ما میتواند حد فاصل هنر و عبرت باشد. به بیان دیگر بدن معبد و بدن پاپ یک امر غیر دینی هم دارد. در هر دو بدن، گفتاری که ظن حقیقت دارد ، حاصل شکاف میان تخیل و ایمان را پر نکردهاست. خود این شکاف عظیم و پر نشدنی، فرض تفکر را بیدار نگهداشته است. دین با وجود آنکه به تفکر گشوده و زندگی_بنیاد وظیفه مند نیست، اما بخش عظیمی از پیکرهی باورهایش را ناچار است به دست لرزان تفکر بسپارد. به بیانی روشنتر، دین در بطن تفکر جوانه نزدهاست، در متن ایمان روییدنیست، اما ما در خروجهای خود از این متن، امکان اندیشیدن به چیزهای دیگر را که دین به عنوان مازاد الوهیت و الاهیات از کتاب خود دور انداخته، را هم داریم. سورن کیر کگاردها به ما آموختهاند دین اندیشی در بیان احوالات ما پردهدری میکنند و شکوفههای تفکر نیز بر این شاخ و برگ دیدنیست.
🔸پاپ پیرِ کلیسای کاتولیک که در این فضای بس نو و متلون، عمارت واتیکان را به دست تدبیر گرفت، بر خلاف آنچه که بیرون از کلیسا انتظار داشتند، درون کلیسا باقی ماند و از آن خروج نکرد. سنتهای کلان بدن پل قدیس را بیش از آنچه که بود مس نمیتوانست کرد. سنت در تغییر، لسان فقیری دارد و لمس بدن کلیسا یا هر معبدی برای تغییر در آن، مستوجب مجازات و لعن و نفرین است.....
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/XrhdQOAy
#ایران_فردا
#مسعود_میری
#پاپ_فرانسیس
#انجیل_لوقا #انجیل_متا
http://t.me/iranfardamag
🔷مسعود میری
@iranfardamag
▪️حضرت فرانسیس، پاپِ کلیسای کاتولیک درگذشت. اگر این حضرت پاپ جلیلالقدر، جوان بود بعید است که میتوانست کار مهمی در دستگاه دینیی مسیحیت به سرانجام برساند. با این وصف دور از تصور است که میراث او هم نیز چندان محل تغییر بوده باشد.
🔸اگرِ دیگر اینکه متن دینی در بطن خود تضادهایش را حل و فصل میکند. اگر پاپ میخواست به نص بنگرد، نباید به پشت سر خیره میشد. زیرا «یکی به وی گفت جان خود را دریاب و از عقب منگر و در تمام وادی مایست بلکه به کوه بگریز مبادا هلاک شوی...اما زن او از عقبِ خود نگریسته ستونی از نمک گردید ».گذشته هماره عقیم است، اما زمان عمیقأ در زاد و رود خود به آن وابسته است.
▪️سنت دینی اکنون تنها بازماندهای منتظم از خیل سننی ست که گذشته را به تکیهی ایمان روایت میکنند. سنتهای جادو و همانند آن دیگر واجد رسمیت در نظم جدید زندگی نیستند. گر چه در باب دین چندان که بایسته باشدنمیدانم، اما به عنوان کسی که در مناقشهی دین و زندگی، انسان حاضر در صحنه هستم، درمییابم که در برابر انبوه پرسشهای منطوی در دین و منطق آن از بابتی، و نقض و نقدهای زندگیی روزمره از جهتی، ادبیات دینی و جستجوهای بسیارِ دینوران و دینپذیران به حل ماجرا کمک نکردهاست. به نظر میرسد کلیسا یا هر عمارتی که با نام خدا برافراشته شده، به عنوان نهادی بنا شده در نام خداوند، پیش از آنکه حل مسئلهی دین کند، لازم است به مناقشهی روزمرهی دین و زندگی با استناد به سنتهای پیشین(پیشدادی و تاریخی) و اقتضائات امروز خود التفات نظر پیدا کند. شاید دلیل عمدهی اشاره به چنین موقف عظیمی آن باشد که در چنین مناسبتی، دین وران و دینورزان، نه در دامان و دامنهی بستهی شبه دانش کلام دینی و نظرورزیهای آن (هر چند ناکافی برای زیست بشر)، بلکه از هیمنه و توان سیاقی مألوف و معمول به نام ایمان از پس ماجرا برآمدهاند. البته همچنان جهل داریم که آیا ایمان و زندگی بدون همدیگر به رستگاری و یا شادکامی واصل خواهند شد؟
🔸اینک جهان گویی در پوستین غزالی دهان باز کرده و عهد قدیم را ضروری نمیپندارد، و اگر عهد قدیم، دیگر قویم و استوار نباشد و قرار نخستین از میان بشر و کلیسا برداشته شود، کدام پیمان میتواند آدمی را سر قرار تعبد و بندگیی مؤمنانه حاضر کند؟ کلیسا ناگزیر است به عقب بنگرد، هم به سبب عهد قدیم و نخست، هم به دلیل اینکه گذشتهی دینی، پا به پای شعر، منبع انباشتگیی تجارب درونیی آدمیست. و آدمی چه به دین بنگرد چه اعراض کردهباشد، بخشی از خیال مهیب آدمی در این سنت گرد آمدهاست.
▪️مسألههای امروز آدمی هر چه که باشد، حقیقت آینده چندان به منطق کهن راه نمیرود، فارغ از آنکه انکار ماوقع نمیتوان کرد: دیروزِ جهان در ما چنبره زده است. معبد یا کلیسا میراثی شگفت و نهفت را بر دوش میکشد. میراث پل قدیس در بدن کلیسا! میراثی که برای بشر مفهومی از خیال و انتزاع در حاق معنا را بیدار نگهداشته. این خیال و انتزاع در فرض مجاورت با ذهن و زبان انسان عهد ما میتواند حد فاصل هنر و عبرت باشد. به بیان دیگر بدن معبد و بدن پاپ یک امر غیر دینی هم دارد. در هر دو بدن، گفتاری که ظن حقیقت دارد ، حاصل شکاف میان تخیل و ایمان را پر نکردهاست. خود این شکاف عظیم و پر نشدنی، فرض تفکر را بیدار نگهداشته است. دین با وجود آنکه به تفکر گشوده و زندگی_بنیاد وظیفه مند نیست، اما بخش عظیمی از پیکرهی باورهایش را ناچار است به دست لرزان تفکر بسپارد. به بیانی روشنتر، دین در بطن تفکر جوانه نزدهاست، در متن ایمان روییدنیست، اما ما در خروجهای خود از این متن، امکان اندیشیدن به چیزهای دیگر را که دین به عنوان مازاد الوهیت و الاهیات از کتاب خود دور انداخته، را هم داریم. سورن کیر کگاردها به ما آموختهاند دین اندیشی در بیان احوالات ما پردهدری میکنند و شکوفههای تفکر نیز بر این شاخ و برگ دیدنیست.
🔸پاپ پیرِ کلیسای کاتولیک که در این فضای بس نو و متلون، عمارت واتیکان را به دست تدبیر گرفت، بر خلاف آنچه که بیرون از کلیسا انتظار داشتند، درون کلیسا باقی ماند و از آن خروج نکرد. سنتهای کلان بدن پل قدیس را بیش از آنچه که بود مس نمیتوانست کرد. سنت در تغییر، لسان فقیری دارد و لمس بدن کلیسا یا هر معبدی برای تغییر در آن، مستوجب مجازات و لعن و نفرین است.....
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/XrhdQOAy
#ایران_فردا
#مسعود_میری
#پاپ_فرانسیس
#انجیل_لوقا #انجیل_متا
http://t.me/iranfardamag
20.04.202520:48
🔴از اعتماد تا جزنی؛ قربانیان یک ساختار
▪️«چرا سرنوشت ایده های تکنوکرات های پهلوی دوم محکوم به شکست بود؟»
🔷امین احمدی
@iranfardamag
🔸حدود یک هفته از درگذشت «اکبر اعتماد» سپری شد و طنز یا تراژدی! تاریخ، مصادف شد با پنجاهمین سالروز ترور حکومتی رژیم پهلوی علیه نه نفر از زندانیان سیاسی در تپه های اوین و مشهورترین قربانی این اعدام حکومتی؛ «بیژن جزنی» مهمترین نماینده نسلی از روشنفکری ایرانی بود که از بنیان ماهیت فکری- عملی خود را در انکار نسل تکنوکرات وابسته به رژیم پهلوی تعریف می نمود و شاید اکنون بعد از پاسداشت ها و آفرین و حتی نفرین !ها علیه هر دوی این متخصصین علوم و فرهنگ مدرن – از اعتماد تا جزنی- که راهی جداگانه برای ایجاد رفاه و توسعه ایران انتخاب نمودند، با آرامش و تامل به قضاوت این دو راه نشست.
🔹تکنوکرات ها و مدیران تحصیلکرده مغرب زمین چون «عالیخانی»، «عبدالمجید مجیدی»، «اعتماد» و حتی افرادی چون «حسنعلی منصور» و «هویدا» -که در سلطنت پهلوی دوم، مدیریت های اجرایی را در دست داشتند- تاثیرات مهمی در ساختار سیاستگذاری اقتصادی دولتهای معاصر ایران داشته است. برای پژوهشگران و علاقه مندان حوزه توسعه ایران می توان این چالش را طرح نمود که چرا این افراد و جمع متخصص با توجه به برخی اثرات مثبت و ایجاد روندهایی رو به جلو در توسعه ایران در دوره پهلوی، به جای مشاهده نهادی شدن عملکرد خود و تکمیل آن، در روزهای بازنشستگی با تخریب و عقبگرد هرآنچه کاشته بودند مواجه می شوند!؟گویی این مواجهه حتمی است! زیرا تجربه دولتهای موفق و کارآمد و یا دولت های برآمده از نهضتهای اصلاحی و دگرگونی های بنیادی سیاسی در ایران معاصر همگی دولت مستعجل بوده است؛ انقلاب مشروطه به استبداد رضاشاه ختم شد و اصلاحات رضاشاهی که تسخیر ایران توسط متفقین عاقبت آن بود، دولت مصدق به کودتا و اصلاحات اقتصادی دهه چهل به دیکتاتوری و استبداد مطلق العنان محمدرضا پهلوی،دولت بازرگان به هرج و مرج و سرکوب بعداز انقلاب و سرنوشت دولت اصلاحی خاتمی به چاه ویل دوره احمدی نژاد و روزگار کنونی با آینده ای تیره وتیره و در نتیجه ملّتی با چنین سابقه تمدنی و نیز تحول خواهی مدنی وانقلابی در دوران معاصر، در آرزوی بدیهی ترین شرایط زیست انسانی!
🔸عالیخانی در مصاحبه ای در دهه ۹۰ شمسی با شبکه بی.بی.فارسی در انتها، به کارگزاران کنونی اقتصادی و برنامه ریزان توسعه در دولت فعلی جمهوری اسلامی توصیه می کند «اشتباه ما را تکرار نکنید و فقط به چند شهر بزرگ در امر توسعه نپردازید و توسعه را متوازن در همه نقاط ایران به برنامه ریزی و اجرا کنید» (نقل به مضمون)آنچه عالیخانی توصیه می کند با شرحی که از روند افزایش خوی استبدادی پهلوی دوم می دهد،ریشه های شکست توسعه در ایران معاصر است؛ استبدادی که دیگر «حرف نمی شنود» و خود را آگاه ترین فرد بر همه امور و از مشورت بی نیاز می داند. عالیخانی که ویراستاری و شرح «خاطرات علم» مهمترین اقدام سالیان پایانی عمرش بود،با گوشت و پوست خود روند سقوط یک نظام استبدادی را حس کرده بود زیرا او نیز بعد از اقدامات موثر در اقتصاد ایران به ویژه در حوزه صنعت و صادرات به حاشیه رفت تا محمدرضا پهلوی درتوهمی که ریشه در پول نفت داشت،وعده «تمدنی نوین» دهد؛ تمدنی که از آغازش، پایان یک دوران بود و سقوط سرنوشت محتوم آن.
🔹 امثال اعتماد و عالیخانی از گروه «روشنفکران» خارج از حکومت نبودند؛ خِبرگان علمی هستند که از ابتدای فعالیت علمی و مدیریتی، سیستم حاکم را انتخاب کرده و فاقد هرگونه رویکرد اعتراضی به سیستم سیاسی بودند و حتی اگر نقد درون سیستمی، موجب انزوای سیاسی آنان شد، هیچگاه چارچوب های رسمی را ترک نکردند؛ از اساس اعتقادی به «نظرگاه» روشنفکری در رویکرد نسبت به نظم حاکمیت با هر ساختار سیاسی و ایدئولوژی، نداشتند و می بینیم که اعتماد در سالیان اخیر حتی با سیاست هسته ای حکومت برآمده از انقلابی که او را از ریاست سازمان انرژی اتمی عزل کرد و مجبور به مهاجرت، دفاع کرده و به مذاکره با «غرب» و «آژانس بین المللی انرژی اتمی» بدبین بود.این گرایش فکری- عملی، تکنوکرات هایی «ناسیونالیست» بودند که ایده اصلی و محوری آنان، احیای مجد و شکوه «تمدن ایرانی» و توسعه اقتصادی-اجتماعی این سرزمین بود......
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/Qrg3LrLI
#ایران_فردا
#بیژن_جزنی
#اکبر_اعتماد
#امین_احمدی
http://t.me/iranfardamag
▪️«چرا سرنوشت ایده های تکنوکرات های پهلوی دوم محکوم به شکست بود؟»
🔷امین احمدی
@iranfardamag
🔸حدود یک هفته از درگذشت «اکبر اعتماد» سپری شد و طنز یا تراژدی! تاریخ، مصادف شد با پنجاهمین سالروز ترور حکومتی رژیم پهلوی علیه نه نفر از زندانیان سیاسی در تپه های اوین و مشهورترین قربانی این اعدام حکومتی؛ «بیژن جزنی» مهمترین نماینده نسلی از روشنفکری ایرانی بود که از بنیان ماهیت فکری- عملی خود را در انکار نسل تکنوکرات وابسته به رژیم پهلوی تعریف می نمود و شاید اکنون بعد از پاسداشت ها و آفرین و حتی نفرین !ها علیه هر دوی این متخصصین علوم و فرهنگ مدرن – از اعتماد تا جزنی- که راهی جداگانه برای ایجاد رفاه و توسعه ایران انتخاب نمودند، با آرامش و تامل به قضاوت این دو راه نشست.
🔹تکنوکرات ها و مدیران تحصیلکرده مغرب زمین چون «عالیخانی»، «عبدالمجید مجیدی»، «اعتماد» و حتی افرادی چون «حسنعلی منصور» و «هویدا» -که در سلطنت پهلوی دوم، مدیریت های اجرایی را در دست داشتند- تاثیرات مهمی در ساختار سیاستگذاری اقتصادی دولتهای معاصر ایران داشته است. برای پژوهشگران و علاقه مندان حوزه توسعه ایران می توان این چالش را طرح نمود که چرا این افراد و جمع متخصص با توجه به برخی اثرات مثبت و ایجاد روندهایی رو به جلو در توسعه ایران در دوره پهلوی، به جای مشاهده نهادی شدن عملکرد خود و تکمیل آن، در روزهای بازنشستگی با تخریب و عقبگرد هرآنچه کاشته بودند مواجه می شوند!؟گویی این مواجهه حتمی است! زیرا تجربه دولتهای موفق و کارآمد و یا دولت های برآمده از نهضتهای اصلاحی و دگرگونی های بنیادی سیاسی در ایران معاصر همگی دولت مستعجل بوده است؛ انقلاب مشروطه به استبداد رضاشاه ختم شد و اصلاحات رضاشاهی که تسخیر ایران توسط متفقین عاقبت آن بود، دولت مصدق به کودتا و اصلاحات اقتصادی دهه چهل به دیکتاتوری و استبداد مطلق العنان محمدرضا پهلوی،دولت بازرگان به هرج و مرج و سرکوب بعداز انقلاب و سرنوشت دولت اصلاحی خاتمی به چاه ویل دوره احمدی نژاد و روزگار کنونی با آینده ای تیره وتیره و در نتیجه ملّتی با چنین سابقه تمدنی و نیز تحول خواهی مدنی وانقلابی در دوران معاصر، در آرزوی بدیهی ترین شرایط زیست انسانی!
🔸عالیخانی در مصاحبه ای در دهه ۹۰ شمسی با شبکه بی.بی.فارسی در انتها، به کارگزاران کنونی اقتصادی و برنامه ریزان توسعه در دولت فعلی جمهوری اسلامی توصیه می کند «اشتباه ما را تکرار نکنید و فقط به چند شهر بزرگ در امر توسعه نپردازید و توسعه را متوازن در همه نقاط ایران به برنامه ریزی و اجرا کنید» (نقل به مضمون)آنچه عالیخانی توصیه می کند با شرحی که از روند افزایش خوی استبدادی پهلوی دوم می دهد،ریشه های شکست توسعه در ایران معاصر است؛ استبدادی که دیگر «حرف نمی شنود» و خود را آگاه ترین فرد بر همه امور و از مشورت بی نیاز می داند. عالیخانی که ویراستاری و شرح «خاطرات علم» مهمترین اقدام سالیان پایانی عمرش بود،با گوشت و پوست خود روند سقوط یک نظام استبدادی را حس کرده بود زیرا او نیز بعد از اقدامات موثر در اقتصاد ایران به ویژه در حوزه صنعت و صادرات به حاشیه رفت تا محمدرضا پهلوی درتوهمی که ریشه در پول نفت داشت،وعده «تمدنی نوین» دهد؛ تمدنی که از آغازش، پایان یک دوران بود و سقوط سرنوشت محتوم آن.
🔹 امثال اعتماد و عالیخانی از گروه «روشنفکران» خارج از حکومت نبودند؛ خِبرگان علمی هستند که از ابتدای فعالیت علمی و مدیریتی، سیستم حاکم را انتخاب کرده و فاقد هرگونه رویکرد اعتراضی به سیستم سیاسی بودند و حتی اگر نقد درون سیستمی، موجب انزوای سیاسی آنان شد، هیچگاه چارچوب های رسمی را ترک نکردند؛ از اساس اعتقادی به «نظرگاه» روشنفکری در رویکرد نسبت به نظم حاکمیت با هر ساختار سیاسی و ایدئولوژی، نداشتند و می بینیم که اعتماد در سالیان اخیر حتی با سیاست هسته ای حکومت برآمده از انقلابی که او را از ریاست سازمان انرژی اتمی عزل کرد و مجبور به مهاجرت، دفاع کرده و به مذاکره با «غرب» و «آژانس بین المللی انرژی اتمی» بدبین بود.این گرایش فکری- عملی، تکنوکرات هایی «ناسیونالیست» بودند که ایده اصلی و محوری آنان، احیای مجد و شکوه «تمدن ایرانی» و توسعه اقتصادی-اجتماعی این سرزمین بود......
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/Qrg3LrLI
#ایران_فردا
#بیژن_جزنی
#اکبر_اعتماد
#امین_احمدی
http://t.me/iranfardamag
18.04.202520:36
🔴 مصدق بدون نفت (۱۸)
🔸دکتر رسول رئیس جعفری
@iranfardamag
قسمت هجدهم: مصدق و مسئله راهآهن - ۲
🔹درجلسه قبل من به چند دلیل راه آهن را انتخاب کردم برای اینکه استدلالهای مصدق را راجع به راه آهن بشنویم. یکی اینکه افسانهها، بزرگنماییها و اغراقهایی راجع به راه آهن در دوره پهلوی داریم و مثلاً میگویند اصلاً کسی در ایران نمیدانست راه آهن چیست و پهلوی راه آهن را کشید و پل ورسک را مثال میزنند. حتماً اینها کارهای بزرگی است و در آن تردیدی نیست و برای آن زحمت کشیده شده مخصوصاً که آن موقع پول نفت نبوده. راه آهن دریای خزر به خرمشهر ساخته میشود و از این طرف بخش زیادی از خط مشهد ساخته میشود و بههرحال این چیزی نیست که از نظرها پنهان بماند.
🔸اما همان زمان مصدق نقدهایی به این داستان داشته است و از این جهت این نقدها را بررسی میکنیم. یکی اینکه هر کس هر کاری هم کرده، از حوزه افراط و تفریط خارج نشویم و بهگونهای او را به عرش ببریم که انگار فتح الفتوحی بوده که مثلاً به ذهن هیچکس نمیرسیده و مثلاً اغراقهایی که میشود همه مردم شپشی و تیفوسی بودند و کسی سواد نداشته و اینجا آغاز یک عصر جدیدی بوده که مثلاً خاندان پهلوی ایران را از این چیزها نجات دادهاند.
🔹یا از آن طرف هرچه که انجام شده را بخواهیم بکوبیم یا نادیده بگیریم. نکتهای که راجع به راه آهن وجود دارد این است که مصدق استدلالهای جدی، هم در ضرورت راه آهن میآورد و هم در اینکه این راه آهن باید در چه خط و مسیری باشد و هم در نقد طرحی که موجود بوده.
🔸در جلسه گذشته ضرورت آن و اینکه چرا خط راه آهن اروپا به هند را توصیه میکند و آن را اقتصادی میداند صحبت کردیم. گام بعدی این بود که بیاید خط راه آهن موجود را که طرح آن مطرح شده بود نقد کند. مصدق در اینکه چرا آن خط راه آهن مهم بود استدلالهای گوناگونی داشت. یکی از استدلالها این بود که این راه آهن در مسیر تجاری تاریخی ایران است، اشاره هم کردیم که در تقسیم کار بینالمللی در طول تاریخ، اصل کار ما روی بازرگانی استوار بوده و اتفاقاً جالب است بدانید که بسیاری از جنگهای بزرگ تاریخی ما سر همین داستان بوده است.
🔹مثلاً وقتی به ریشه جنگ با مغولها برمیگردید که یکی از مهمترین اتفاقات تاریخ سیاسی/ اقتصادی و اجتماعی ایران است، میبینید که دعوا سر مسیر بازرگانی و تجاری بوده است، یعنی مغولها و بهنوعی چینیها وقتی میخواستند که از ایران عبور کنند چند بازرگان را فرستادند که توسط نماینده محمد خوارزم شاه کشته شدند. مغولها در ابتدا سر جنگ نداشتند و خواستار این بودند که آن مقصرین محاکمه شوند یا خسارتی پرداخت شود که تمکین نشد و دیگر جنگیدند.
🔸تازه در جنگ اول هم مسیر را باز نکردند و دوباره ۲۰ سال بعد هلاکوخان آمد و مسیر را امن کرد. وقتی شما نقشه حمله مغولها را میبینید، میبینید که اصلاً به جنوب ایران کاری ندارند، یا به شمال ایران به آن معنی کاری ندارند و فقط مسیر تجاری خودشان را تا بغداد باز کردند یعنی دعوا سر مسیر تجاری است، دعوا سر اقتصاد است و اگر کسی به این مسئله توجه نداشته باشد ممکن است که تفسیرش از تاریخ متفاوت شود.
🔹مثلاً در ۲۰ سال بعد که هلاکوخان برگشت، اسماعیلیه را که مسیر را ناامن کرده بودند حذف کرد و تا بغداد هم رفت. به همین دلیل این مسئله تجارت مسئله بسیار مهمی بوده است یا خیلی از اتفاقاتی که افتاده. مثلاً راجع به قناتها گفتیم که این اختراع در ایران باعث شد مسیر تجاری از وسط کویر ایران برود (دیدِ باستانی پاریزی) یا مثلاً از شاهکارهای شاه عباس که باعث احیای اقتصاد ایران شد امن کردن راه و ساخت کاروانسراها بود که به عبارتی میگویند ۹۹۹ تا کاروانسرا ساخته است.
🔸میگویند این کاروانسراها و این راهها در مسیر راه شاهی قدیم هخامنشی و ساسانی بوده است. به همین دلیل اینجا کارکرد تجاری داشته و جغرافیای ایران اجازه فعالیت مولد با ارزش افزوده بالا در حوزه کشاورزی و اینها را نمیداده است. این جغرافیا ۲۷ یا ۲۸ مورد ناامنی در اقتصاد دارد. ناامنیهایی با منشأ طبیعی مانند زلزله، سیل، آتشفشان، طوفان، خشکسالیها، قحطیها و از این قبیل موارد که ۲۲ مورد در ایران دائماً اتفاق میافتد و همه این اتفاقات اجازه سرمایهگذاری در این اقتصاد را نمیدهد، اجازه اینکه مازاد سرمایه داشته باشد (به این معنی که بخواهد خیلی گردش مالی داشته باشد) نمیدهد.
🔹این اقتصاد تجارت و بازرگانی بوده که شهرهای بزرگ و کسب و کارهای بزرگ را ایجاد میکرده و رونق میداده و از طریق مالیاتستانی میتوانسته اقتصاد را بچرخاند. هر زمان که در تاریخ ما بازرگانی و تجارت رونق داشته، اقتصاد هم رونق داشته است...
https://B2n.ir/pg7915
🔸دکتر رسول رئیس جعفری
@iranfardamag
قسمت هجدهم: مصدق و مسئله راهآهن - ۲
🔹درجلسه قبل من به چند دلیل راه آهن را انتخاب کردم برای اینکه استدلالهای مصدق را راجع به راه آهن بشنویم. یکی اینکه افسانهها، بزرگنماییها و اغراقهایی راجع به راه آهن در دوره پهلوی داریم و مثلاً میگویند اصلاً کسی در ایران نمیدانست راه آهن چیست و پهلوی راه آهن را کشید و پل ورسک را مثال میزنند. حتماً اینها کارهای بزرگی است و در آن تردیدی نیست و برای آن زحمت کشیده شده مخصوصاً که آن موقع پول نفت نبوده. راه آهن دریای خزر به خرمشهر ساخته میشود و از این طرف بخش زیادی از خط مشهد ساخته میشود و بههرحال این چیزی نیست که از نظرها پنهان بماند.
🔸اما همان زمان مصدق نقدهایی به این داستان داشته است و از این جهت این نقدها را بررسی میکنیم. یکی اینکه هر کس هر کاری هم کرده، از حوزه افراط و تفریط خارج نشویم و بهگونهای او را به عرش ببریم که انگار فتح الفتوحی بوده که مثلاً به ذهن هیچکس نمیرسیده و مثلاً اغراقهایی که میشود همه مردم شپشی و تیفوسی بودند و کسی سواد نداشته و اینجا آغاز یک عصر جدیدی بوده که مثلاً خاندان پهلوی ایران را از این چیزها نجات دادهاند.
🔹یا از آن طرف هرچه که انجام شده را بخواهیم بکوبیم یا نادیده بگیریم. نکتهای که راجع به راه آهن وجود دارد این است که مصدق استدلالهای جدی، هم در ضرورت راه آهن میآورد و هم در اینکه این راه آهن باید در چه خط و مسیری باشد و هم در نقد طرحی که موجود بوده.
🔸در جلسه گذشته ضرورت آن و اینکه چرا خط راه آهن اروپا به هند را توصیه میکند و آن را اقتصادی میداند صحبت کردیم. گام بعدی این بود که بیاید خط راه آهن موجود را که طرح آن مطرح شده بود نقد کند. مصدق در اینکه چرا آن خط راه آهن مهم بود استدلالهای گوناگونی داشت. یکی از استدلالها این بود که این راه آهن در مسیر تجاری تاریخی ایران است، اشاره هم کردیم که در تقسیم کار بینالمللی در طول تاریخ، اصل کار ما روی بازرگانی استوار بوده و اتفاقاً جالب است بدانید که بسیاری از جنگهای بزرگ تاریخی ما سر همین داستان بوده است.
🔹مثلاً وقتی به ریشه جنگ با مغولها برمیگردید که یکی از مهمترین اتفاقات تاریخ سیاسی/ اقتصادی و اجتماعی ایران است، میبینید که دعوا سر مسیر بازرگانی و تجاری بوده است، یعنی مغولها و بهنوعی چینیها وقتی میخواستند که از ایران عبور کنند چند بازرگان را فرستادند که توسط نماینده محمد خوارزم شاه کشته شدند. مغولها در ابتدا سر جنگ نداشتند و خواستار این بودند که آن مقصرین محاکمه شوند یا خسارتی پرداخت شود که تمکین نشد و دیگر جنگیدند.
🔸تازه در جنگ اول هم مسیر را باز نکردند و دوباره ۲۰ سال بعد هلاکوخان آمد و مسیر را امن کرد. وقتی شما نقشه حمله مغولها را میبینید، میبینید که اصلاً به جنوب ایران کاری ندارند، یا به شمال ایران به آن معنی کاری ندارند و فقط مسیر تجاری خودشان را تا بغداد باز کردند یعنی دعوا سر مسیر تجاری است، دعوا سر اقتصاد است و اگر کسی به این مسئله توجه نداشته باشد ممکن است که تفسیرش از تاریخ متفاوت شود.
🔹مثلاً در ۲۰ سال بعد که هلاکوخان برگشت، اسماعیلیه را که مسیر را ناامن کرده بودند حذف کرد و تا بغداد هم رفت. به همین دلیل این مسئله تجارت مسئله بسیار مهمی بوده است یا خیلی از اتفاقاتی که افتاده. مثلاً راجع به قناتها گفتیم که این اختراع در ایران باعث شد مسیر تجاری از وسط کویر ایران برود (دیدِ باستانی پاریزی) یا مثلاً از شاهکارهای شاه عباس که باعث احیای اقتصاد ایران شد امن کردن راه و ساخت کاروانسراها بود که به عبارتی میگویند ۹۹۹ تا کاروانسرا ساخته است.
🔸میگویند این کاروانسراها و این راهها در مسیر راه شاهی قدیم هخامنشی و ساسانی بوده است. به همین دلیل اینجا کارکرد تجاری داشته و جغرافیای ایران اجازه فعالیت مولد با ارزش افزوده بالا در حوزه کشاورزی و اینها را نمیداده است. این جغرافیا ۲۷ یا ۲۸ مورد ناامنی در اقتصاد دارد. ناامنیهایی با منشأ طبیعی مانند زلزله، سیل، آتشفشان، طوفان، خشکسالیها، قحطیها و از این قبیل موارد که ۲۲ مورد در ایران دائماً اتفاق میافتد و همه این اتفاقات اجازه سرمایهگذاری در این اقتصاد را نمیدهد، اجازه اینکه مازاد سرمایه داشته باشد (به این معنی که بخواهد خیلی گردش مالی داشته باشد) نمیدهد.
🔹این اقتصاد تجارت و بازرگانی بوده که شهرهای بزرگ و کسب و کارهای بزرگ را ایجاد میکرده و رونق میداده و از طریق مالیاتستانی میتوانسته اقتصاد را بچرخاند. هر زمان که در تاریخ ما بازرگانی و تجارت رونق داشته، اقتصاد هم رونق داشته است...
https://B2n.ir/pg7915
18.04.202519:40
▪️انالله و انا الیه راجعون
@iranfardamag
▪️جناب آقای سیدعبدالمجید الهامی و سرکار خانم بهناز کیانی
▪️ درگذشت جناب آقای بهنام کیانی را به شما و خانواده محترم تسلیت میگوییم!
▪️ از خداوند بزرگ و مهربان برای آن درگذشته طلب رحمت و آمرزش الهی را داریم و برای شما و بازماندگان صبر و بردباری را خواهانیم!
▪️ روانشان شاد !
▪️ایران فردا
#تسلیت
#ایران_فردا
#سیدعبدالمجید_الهامی
http://t.me/iranfardamag
@iranfardamag
▪️جناب آقای سیدعبدالمجید الهامی و سرکار خانم بهناز کیانی
▪️ درگذشت جناب آقای بهنام کیانی را به شما و خانواده محترم تسلیت میگوییم!
▪️ از خداوند بزرگ و مهربان برای آن درگذشته طلب رحمت و آمرزش الهی را داریم و برای شما و بازماندگان صبر و بردباری را خواهانیم!
▪️ روانشان شاد !
▪️ایران فردا
#تسلیت
#ایران_فردا
#سیدعبدالمجید_الهامی
http://t.me/iranfardamag
17.04.202508:34
▪️به نام خدا
@iranfardamag
▪️جناب آقای دکترحسین موسویان؛ رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران
▪️بدین وسیله درگذشت برادر بزرگوار جنابعالی آقای اسدالله موسویان را به شما و خانواده محترم تسلیت میگوییم!
▪️برای آن درگذشته از خداوند بزرگ؛ رحمت و آرامش و برای شما و بازماندگان آرزوی صبر و بردباری را داریم!
▪️ایران فردا
#تسلیت
#ایران_فردا
#حسین_موسویان #جبههی_ملی_ایران
http://t.me/iranfardamag
@iranfardamag
▪️جناب آقای دکترحسین موسویان؛ رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران
▪️بدین وسیله درگذشت برادر بزرگوار جنابعالی آقای اسدالله موسویان را به شما و خانواده محترم تسلیت میگوییم!
▪️برای آن درگذشته از خداوند بزرگ؛ رحمت و آرامش و برای شما و بازماندگان آرزوی صبر و بردباری را داریم!
▪️ایران فردا
#تسلیت
#ایران_فردا
#حسین_موسویان #جبههی_ملی_ایران
http://t.me/iranfardamag
15.04.202520:50
🔴چرا ایران به عمان رفت؟
▪️آیا ترامپ قادر به عبور از سد مخالفان توافق با ایران خواهد شد؟
🔷روحالله سوری
@iranfardamag
🔸بالاخره پس از کش و قوس های فراوان، ج.ا.ا بصورت رسمی وارد دور تازه ای از مذاکرات با آمریکا شد. قبل از هر چیز باید به این سوال پاسخ داد که چه دلایل و انگیزه هایی، مقامات ایران را علیرغم مخالفت های جدی اولیه به پای میز مذاکره سوق داده است. به نظر می رسد پاسخ این سوال را باید در برداشت ایران از شرایط پیش رو تحت تاثیر وقوع دو رخداد در یکماه گذشته جستجو کرد. جابجایی و انتقال حجم عظیمی از ماشین جنگی آمریکا به مناطق نزدیک ایران و نامه نگاری ترامپ به مقامات ج.ا.ا دو رویدادی هستند که به برداشت تصمیم گیرندگان ایران از وضعیتی که کشور با آن مواجه است شکل داده است.
▪️نامه ترامپ و همزمان نمایش جدی بودن تصمیم آمریکا برای ورود به جنگ با ایران هر دو یک هدف مشترک داشتند و آن اینکه عدم ارسال سیگنال مثبت از سوی ایران برای شروع مذاکره با ترامپ مساوی با آغاز یک حمله نظامی جدی به ایران خواهد بود. چیدمان چنین شرایطی از سوی ترامپ، تا اینجای کار، ایران را به این جمع بندی رسانده است که عدم موافقت با مذاکره به معنای شروع جنگی خواهد بود که نه تنها برنامه هسته ای که کلیت نظام را هم هدف قرار خواهد داد. پر بیراه نیست که گفته شود وضعیت توصیف شده، ایران را در شرایطی مشابه به مقطع پذیرش قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل در خصوص جنگ ایران و عراق قرار داده است به همین خاطر ایران در این مرحله تحت تاثیر چنین وضعیتی، به شروع مذاکرات در عمان چراغ سبز نشان داد.
🔸اما سوال بعدی این است که هدف و یا اهداف احتمالی ایران از پذیرفتن شروع مذاکرات چیست. نگارنده بر این باور است که مقامات ج.ا.ا دو هدف کلی و مرتبط با هم را از ورود به مذاکرات در سر دارند.
۱. کاهش احتمال جنگ
۲. آزمون امکان کوتاه آمدن ترامپ از خواسته های حداکثری اش در قبال ج.ا.ا.
▪️از نگاه ایران موافقت با مذاکرات عمان در درجه اول و در کوتاه مدت این پتانسیل را خواهد داشت تا خطر جنگ را کم نماید و در درجه بعدی هم این امید را در پی خواهد داشت که بتواند ترامپ را با کوتاه آمدن از خواست های حداکثری اش متمایل به پذیرش یک توافق حداقلی یا میانه نماید.
به نظر می رسد دستیابی به یک توافق میانه بدون خواسته های حداکثری ترامپ اگر چه بهترین حالت از نظر ایران می تواند باشد اما با موانع و چالش هایی نیز مواجه است.
مهمترین این چالش ها عبارتند از :
۱. نگاه منفی ترامپ به توافق قبلی (برجام) به عنوان یک توافق بد
۲. مخالفت های داخلی در آمریکا
۳. نقش بازیگران منطقه ای
🔸آنچه ترامپ را متمایل به خروج از برجام کرد این بود که از نگاه وی توافق برجام به دلیل وجود برخی بندهای آن توافقی نیست که مانع از دستیابی ایران به سلاح هسته ای شود. از نظر ترامپ و کسانی چون پومپئو وجود بندهای موسوم به غروب برجام و پذیرش حق ایران برای داشتن سطحی از غنی سازی از مهمترین موضوعاتی بودند که این توافق را به یک توافق بد تبدیل کرده بود. از نظر ترامپ توافقی را می توان یک توافق خوب خواند که مانع دستیابی ایران به سلاح هسته ای برای همیشه شود. ترامپ همچنین معتقد بود که برنامه توسعه موشکی ایران و به تبع سیاست های منطقه ای آن موضوعی منفک از برنامه هسته ای ایران نمی باشد.
▪️مجموع چنین برداشتی از سوی ترامپ، این فرضیه را ایجاد می کند که احتمال موافقت وی با توافق مدنظر ایران که چیزی به احتمال زیاد شییه برجام است خیلی بالا نمی تواند باشد. اگرچه در اینجا نمی توان فاکتور ویژگی های شخصیتی ترامپ را نادیده گرفت. ویژگی هایی که وجود تفاوت میان گفته ها و اعمال ایشان را خیلی به یک امر دور از انتظار تبدیل نمی کند.
🔸توافق میانه یا شبه برجام جدای از تضادی که با دیدگاه کلی ترامپ راجع به برنامه هسته ای ایران دارد در داخل آمریکا نیز با مخالفت های جدی از سمت برخی نمایندگان کنگره مواجه خواهد شد. کما اینکه در نامه تعدادی از نمایندگان به ترامپ این موضوع را شاهد هستیم.
▪️سومین مولفه موثر بر نوع توافق ایران و آمریکا نقش بازیگران منطقه ای مثل عربستان، اسراییل و امارات متحده عربی است. عربستان و امارات را باید از جمله کشورهای مخالف توافق برجام به حساب آورد. از نگاه این دو بازیگر منطقه ای، برجام توانسته بود از طریق ارائه چارچوبی مشخص برای برنامه هسته ای ایران، تنش های میان آمریکا و ایران را تا اندازه زیادی کاهش دهد اما ....
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/Rrf6W17S
#ایران_فردا
#روحالله_سوری
#ایران_امریکا_مذاکرات
http://t.me/iranfardamag
▪️آیا ترامپ قادر به عبور از سد مخالفان توافق با ایران خواهد شد؟
🔷روحالله سوری
@iranfardamag
🔸بالاخره پس از کش و قوس های فراوان، ج.ا.ا بصورت رسمی وارد دور تازه ای از مذاکرات با آمریکا شد. قبل از هر چیز باید به این سوال پاسخ داد که چه دلایل و انگیزه هایی، مقامات ایران را علیرغم مخالفت های جدی اولیه به پای میز مذاکره سوق داده است. به نظر می رسد پاسخ این سوال را باید در برداشت ایران از شرایط پیش رو تحت تاثیر وقوع دو رخداد در یکماه گذشته جستجو کرد. جابجایی و انتقال حجم عظیمی از ماشین جنگی آمریکا به مناطق نزدیک ایران و نامه نگاری ترامپ به مقامات ج.ا.ا دو رویدادی هستند که به برداشت تصمیم گیرندگان ایران از وضعیتی که کشور با آن مواجه است شکل داده است.
▪️نامه ترامپ و همزمان نمایش جدی بودن تصمیم آمریکا برای ورود به جنگ با ایران هر دو یک هدف مشترک داشتند و آن اینکه عدم ارسال سیگنال مثبت از سوی ایران برای شروع مذاکره با ترامپ مساوی با آغاز یک حمله نظامی جدی به ایران خواهد بود. چیدمان چنین شرایطی از سوی ترامپ، تا اینجای کار، ایران را به این جمع بندی رسانده است که عدم موافقت با مذاکره به معنای شروع جنگی خواهد بود که نه تنها برنامه هسته ای که کلیت نظام را هم هدف قرار خواهد داد. پر بیراه نیست که گفته شود وضعیت توصیف شده، ایران را در شرایطی مشابه به مقطع پذیرش قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل در خصوص جنگ ایران و عراق قرار داده است به همین خاطر ایران در این مرحله تحت تاثیر چنین وضعیتی، به شروع مذاکرات در عمان چراغ سبز نشان داد.
🔸اما سوال بعدی این است که هدف و یا اهداف احتمالی ایران از پذیرفتن شروع مذاکرات چیست. نگارنده بر این باور است که مقامات ج.ا.ا دو هدف کلی و مرتبط با هم را از ورود به مذاکرات در سر دارند.
۱. کاهش احتمال جنگ
۲. آزمون امکان کوتاه آمدن ترامپ از خواسته های حداکثری اش در قبال ج.ا.ا.
▪️از نگاه ایران موافقت با مذاکرات عمان در درجه اول و در کوتاه مدت این پتانسیل را خواهد داشت تا خطر جنگ را کم نماید و در درجه بعدی هم این امید را در پی خواهد داشت که بتواند ترامپ را با کوتاه آمدن از خواست های حداکثری اش متمایل به پذیرش یک توافق حداقلی یا میانه نماید.
به نظر می رسد دستیابی به یک توافق میانه بدون خواسته های حداکثری ترامپ اگر چه بهترین حالت از نظر ایران می تواند باشد اما با موانع و چالش هایی نیز مواجه است.
مهمترین این چالش ها عبارتند از :
۱. نگاه منفی ترامپ به توافق قبلی (برجام) به عنوان یک توافق بد
۲. مخالفت های داخلی در آمریکا
۳. نقش بازیگران منطقه ای
🔸آنچه ترامپ را متمایل به خروج از برجام کرد این بود که از نگاه وی توافق برجام به دلیل وجود برخی بندهای آن توافقی نیست که مانع از دستیابی ایران به سلاح هسته ای شود. از نظر ترامپ و کسانی چون پومپئو وجود بندهای موسوم به غروب برجام و پذیرش حق ایران برای داشتن سطحی از غنی سازی از مهمترین موضوعاتی بودند که این توافق را به یک توافق بد تبدیل کرده بود. از نظر ترامپ توافقی را می توان یک توافق خوب خواند که مانع دستیابی ایران به سلاح هسته ای برای همیشه شود. ترامپ همچنین معتقد بود که برنامه توسعه موشکی ایران و به تبع سیاست های منطقه ای آن موضوعی منفک از برنامه هسته ای ایران نمی باشد.
▪️مجموع چنین برداشتی از سوی ترامپ، این فرضیه را ایجاد می کند که احتمال موافقت وی با توافق مدنظر ایران که چیزی به احتمال زیاد شییه برجام است خیلی بالا نمی تواند باشد. اگرچه در اینجا نمی توان فاکتور ویژگی های شخصیتی ترامپ را نادیده گرفت. ویژگی هایی که وجود تفاوت میان گفته ها و اعمال ایشان را خیلی به یک امر دور از انتظار تبدیل نمی کند.
🔸توافق میانه یا شبه برجام جدای از تضادی که با دیدگاه کلی ترامپ راجع به برنامه هسته ای ایران دارد در داخل آمریکا نیز با مخالفت های جدی از سمت برخی نمایندگان کنگره مواجه خواهد شد. کما اینکه در نامه تعدادی از نمایندگان به ترامپ این موضوع را شاهد هستیم.
▪️سومین مولفه موثر بر نوع توافق ایران و آمریکا نقش بازیگران منطقه ای مثل عربستان، اسراییل و امارات متحده عربی است. عربستان و امارات را باید از جمله کشورهای مخالف توافق برجام به حساب آورد. از نگاه این دو بازیگر منطقه ای، برجام توانسته بود از طریق ارائه چارچوبی مشخص برای برنامه هسته ای ایران، تنش های میان آمریکا و ایران را تا اندازه زیادی کاهش دهد اما ....
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/Rrf6W17S
#ایران_فردا
#روحالله_سوری
#ایران_امریکا_مذاکرات
http://t.me/iranfardamag
13.04.202520:57
🔴 مصدق بدون نفت (۱۷)
🔸دکتر رسول رئیس جعفری
@iranfardamag
قسمت هفدهم: مصدق و مسئله راهآهن
🔹در بررسیهای مان نشان دادهایم که شاید پیوستهترین آدمی که از مشروطه در تاریخ سیاسی ایران فعال بوده و تا سال ۱۳۴۵ که فوت میکند در مهمترین اتفاقات تاریخ سیاسی نقش کلیدی داشته مصدق است. شاید در کنار ایشان بتوان از تقیزاده نام برد که در این دوره سیاسی هست ولی هیچوقت به اهمیت مصدق در فعالیتها حضور نداشته است.
🔸یکی از آرمانهای مشروطه استقلال سیاسی و اقتصادی بود. من فکر میکنم همه مشروطهخواهان روی این آرمان بودند حتی مثلاً سید جمالالدین واعظ که پدر جمالزاده است، نطقهای مفصلی راجع به استقلال اقتصادی دارد که جایی دیده نمیشود. همینطور مرحوم مدرس، مشیرالدوله و مستوفی.
🔹حتی خود رضاشاه تأکید خیلی زیادی روی استقلال ملی دارد و متأسفانه استبداد او باعث شد که این ملیگرایی و ملیخواهی ثمرهای نداشته باشد، در واقع به آن نتیجه منتج نشود. من فکر میکنم اگر همه بر آن آرمانهای انقلاب مشروطه حرکت کرده بودند میتوانستند به نتیجه برسند. اگر بخواهیم خیلی مثبت راجع به رضاشاه فکر کنیم ممکن است به همین نظریه که خیلی از دوستان هم به آن اشاره دارند که کشور به یک توسعه آمرانه نیاز داشت برسیم اما میبینیم نتیجه نهایی این است که ما در نبود آزادیهای اجتماعی، در نبود مجلس آزاد، در نبود رسانههای آزاد، در نهایت ممکن است آن گامهایی که در توسعه ملی برداشتید از بین برود.
🔸از یک نگاه دیگر وقتی که توسعه آمرانه است و در داخل با چماق سرکوب مردم را ساکت نگه میدارید، در چانهزنی با قدرتهای خارجی هم طبیعتاً ممکن است دست پایینتری داشته باشید کما اینکه این مسئله برای رضاشاه در تجدیدنظر قرارداد دارسی پیش آمد.
🔹اولین گامها برای آزادی و دموکراسی، تربیت اخلاقی و علمی جامعه است. به نظر من امیرکبیر، هم در این راه گامهای خیلی جدی برداشت هم در اعزام محصلین به خارج و هم در تأسیس دارالفنون و اجل مهلتش نداد. او با بحرانهای خیلی بزرگ در جامعه روبهرو شد مثل بحران بابیت که مجبور شدند سرکوب جدی داشته باشند. به نظر من شاگردان مکتب دارالفنون هستند که مشروطه به پا میکنند، همان خارج رفتههای دوره عباس میرزا و امیرکبیر که عَلَم مشروطه را بر پا میکنند.
🔸مشروطه یک گام توسعهای بعد از دولت استبدادی سلطنت است و چه بخواهیم و چه نخواهیم جمهوری یک گام پیشرفتهتر نسبت به مشروطه است هرچند که ممکن است در همان جمهوری هم دچار چالشهای جدی بشویم ولی بالاخره مسیر، مسیری است که میتواند از این خط خارج شود و نمیتوانیم به عقب برگردیم و حالا امیدواریم که آینده، آینده خوبی برای جامعه باشد....
https://B2n.ir/tw1765
🔸دکتر رسول رئیس جعفری
@iranfardamag
قسمت هفدهم: مصدق و مسئله راهآهن
🔹در بررسیهای مان نشان دادهایم که شاید پیوستهترین آدمی که از مشروطه در تاریخ سیاسی ایران فعال بوده و تا سال ۱۳۴۵ که فوت میکند در مهمترین اتفاقات تاریخ سیاسی نقش کلیدی داشته مصدق است. شاید در کنار ایشان بتوان از تقیزاده نام برد که در این دوره سیاسی هست ولی هیچوقت به اهمیت مصدق در فعالیتها حضور نداشته است.
🔸یکی از آرمانهای مشروطه استقلال سیاسی و اقتصادی بود. من فکر میکنم همه مشروطهخواهان روی این آرمان بودند حتی مثلاً سید جمالالدین واعظ که پدر جمالزاده است، نطقهای مفصلی راجع به استقلال اقتصادی دارد که جایی دیده نمیشود. همینطور مرحوم مدرس، مشیرالدوله و مستوفی.
🔹حتی خود رضاشاه تأکید خیلی زیادی روی استقلال ملی دارد و متأسفانه استبداد او باعث شد که این ملیگرایی و ملیخواهی ثمرهای نداشته باشد، در واقع به آن نتیجه منتج نشود. من فکر میکنم اگر همه بر آن آرمانهای انقلاب مشروطه حرکت کرده بودند میتوانستند به نتیجه برسند. اگر بخواهیم خیلی مثبت راجع به رضاشاه فکر کنیم ممکن است به همین نظریه که خیلی از دوستان هم به آن اشاره دارند که کشور به یک توسعه آمرانه نیاز داشت برسیم اما میبینیم نتیجه نهایی این است که ما در نبود آزادیهای اجتماعی، در نبود مجلس آزاد، در نبود رسانههای آزاد، در نهایت ممکن است آن گامهایی که در توسعه ملی برداشتید از بین برود.
🔸از یک نگاه دیگر وقتی که توسعه آمرانه است و در داخل با چماق سرکوب مردم را ساکت نگه میدارید، در چانهزنی با قدرتهای خارجی هم طبیعتاً ممکن است دست پایینتری داشته باشید کما اینکه این مسئله برای رضاشاه در تجدیدنظر قرارداد دارسی پیش آمد.
🔹اولین گامها برای آزادی و دموکراسی، تربیت اخلاقی و علمی جامعه است. به نظر من امیرکبیر، هم در این راه گامهای خیلی جدی برداشت هم در اعزام محصلین به خارج و هم در تأسیس دارالفنون و اجل مهلتش نداد. او با بحرانهای خیلی بزرگ در جامعه روبهرو شد مثل بحران بابیت که مجبور شدند سرکوب جدی داشته باشند. به نظر من شاگردان مکتب دارالفنون هستند که مشروطه به پا میکنند، همان خارج رفتههای دوره عباس میرزا و امیرکبیر که عَلَم مشروطه را بر پا میکنند.
🔸مشروطه یک گام توسعهای بعد از دولت استبدادی سلطنت است و چه بخواهیم و چه نخواهیم جمهوری یک گام پیشرفتهتر نسبت به مشروطه است هرچند که ممکن است در همان جمهوری هم دچار چالشهای جدی بشویم ولی بالاخره مسیر، مسیری است که میتواند از این خط خارج شود و نمیتوانیم به عقب برگردیم و حالا امیدواریم که آینده، آینده خوبی برای جامعه باشد....
https://B2n.ir/tw1765
12.04.202508:23
@iranfardamag
🔹دکتر محمود نکوروح از اعضای برجسته شورای مرکزی " حزب مردم ایران " در روزهای پایانی ۱۴۰۳ دیده بر جهان فرو بست. حزب و جریانی که از اندیشههاو عملکرد دو شخصیت برجسته تاریخ معاصر ایران، یعنی دکتر محمد مصدق و دکتر محمد نخشب تاثیر میپذیرفت.
🔸محمود نکوروح در عنفوان جوانی جذب فعالیتهای سیاسی محمد مصدق و جاذبههای اندیشگی محمد نخشب شد و تا پایان عمر بر آن وفادار و وامدار باقی ماند.
🔹شاید به جرات بتوان او را که از ابتدای جوانی به صف علاقمندان جنبش ملی شدن صنعت نفت پیوسته بود یکی از شاهدان تاریخ معاصر ایران از زمان جنبش ملی تاکنون نامید .
🔸این ویژهنامه که به مناسبت چهلمین سالروز درگذشت دکتر محمود نکوروح تشکیل شده است ، تنها بخش کوچکی از دیدگاههای این مبارزه راه آزادی را پوشش داده است. امید است به همت دوستان و فرزندان ایشان و ترسیم دقیق بیوگرافی مبارزاتی وی ، تصویر کاملتری از بیش از ۷۰ سال زندگانی سراسر تلاش وی تدوین گردیده و در اختیار علاقمندان و محققان قرار گیرد.
🔹باشد تا ادای دینی به خاطره این چهره ملی و مبارز راه آزادی باشد!
http://t.me/iranfardamag
🔹دکتر محمود نکوروح از اعضای برجسته شورای مرکزی " حزب مردم ایران " در روزهای پایانی ۱۴۰۳ دیده بر جهان فرو بست. حزب و جریانی که از اندیشههاو عملکرد دو شخصیت برجسته تاریخ معاصر ایران، یعنی دکتر محمد مصدق و دکتر محمد نخشب تاثیر میپذیرفت.
🔸محمود نکوروح در عنفوان جوانی جذب فعالیتهای سیاسی محمد مصدق و جاذبههای اندیشگی محمد نخشب شد و تا پایان عمر بر آن وفادار و وامدار باقی ماند.
🔹شاید به جرات بتوان او را که از ابتدای جوانی به صف علاقمندان جنبش ملی شدن صنعت نفت پیوسته بود یکی از شاهدان تاریخ معاصر ایران از زمان جنبش ملی تاکنون نامید .
🔸این ویژهنامه که به مناسبت چهلمین سالروز درگذشت دکتر محمود نکوروح تشکیل شده است ، تنها بخش کوچکی از دیدگاههای این مبارزه راه آزادی را پوشش داده است. امید است به همت دوستان و فرزندان ایشان و ترسیم دقیق بیوگرافی مبارزاتی وی ، تصویر کاملتری از بیش از ۷۰ سال زندگانی سراسر تلاش وی تدوین گردیده و در اختیار علاقمندان و محققان قرار گیرد.
🔹باشد تا ادای دینی به خاطره این چهره ملی و مبارز راه آزادی باشد!
http://t.me/iranfardamag
11.04.202505:22
🔴 گرامیداشت دکتر محمود نکوروح، مبارز خستگی ناپذیر راه آزادی
@iranfardamag
🔹 محمود نکوروح، یاری دگر از رهروان خستگی ناپذیر راه بی پایان آزادی و دمکراسی در ایران، پس از ۷۵ سال مبارزه، در سالگرد فوت رهبر نهضت ملی، دکتر محمد مصدق، در ۱۴ اسفند ۱۴۰۳ ، به مصدق ، فاطمی ، طالقانی ، سامی ، بازرگان و سحابیها پیوست .
🔸 محمود نکوروح از نوجوانی یار و یاور نخشب ، مصدق و فاطمی بود. پس از نهضت خداپرستان سوسیالیست و احزاب ملی از جمله حزب مردم ایران ، در کنار دکتر کاظم سامی، حزب جنبش انقلابی مردم ایران (جاما) را تاسیس نمود. با عاشقان راه آزادی و مردم سالاری در تاسیس انتشارات و فعالیت های فرهنگی و پژوهشی پیشقدم و در شورای فعالان ملی مذهبی از ۱۳۷۸ تا زمان درگذشت عضویت داشت .
🔹 ازنکوروح کتب و مطالب ارزشمند و متعددی بر جای مانده تا شعله های آزادی و دمکراسی خواهی هرگزخاموش نگردد . به همین مناسبت آیین بزرگداشتی به مناسبت چهلمین روز درگذشت این شخصیت ملی در کلاب هاوس با شرکت یاران و همرزمان او برگزار خواهد شد تا یک بار دیگر یاداور دغدغه های او باشیم که همه عمر جان برسر آن نهاد .
▪️ زمان جلسه : يكشنبه ۲۴ فروردین ۱۴۰۴
برابر با ١٣ اوريل ۲۰۲۵ - راس ساعت ۲۰ بوقت ایران
▫️ لینک جلسه آنلاین:
https://www.clubhouse.com/invite/0dvupAK59kn3wAWlzqYVvr5BnnE3T2JZ9XK:AV97_5cRhHCBNQ23yQtUK-WcoC37GggxS9F9yK3_lUo
🔻 اسامی برخی از شرکت کنندگان و سخنرانان :
نظام الدین قهاری ، حبیب الله پیمان ، حسین رفیعی ، حسن نکوروح ، خانم آشتیانی ، خضوعی ، هادی موتمنی ، فرید مرجایی ، کوروش زعیم ، مهرزاد نکوروح ، عطا هودشتیان ، خلیل خلیلی پور ، ناصر کمیلیان ، علی سرداری و ....
#محمود_نکوروح
#آیین_بزرگداشت
https://t.me/iranfardamag
@iranfardamag
🔹 محمود نکوروح، یاری دگر از رهروان خستگی ناپذیر راه بی پایان آزادی و دمکراسی در ایران، پس از ۷۵ سال مبارزه، در سالگرد فوت رهبر نهضت ملی، دکتر محمد مصدق، در ۱۴ اسفند ۱۴۰۳ ، به مصدق ، فاطمی ، طالقانی ، سامی ، بازرگان و سحابیها پیوست .
🔸 محمود نکوروح از نوجوانی یار و یاور نخشب ، مصدق و فاطمی بود. پس از نهضت خداپرستان سوسیالیست و احزاب ملی از جمله حزب مردم ایران ، در کنار دکتر کاظم سامی، حزب جنبش انقلابی مردم ایران (جاما) را تاسیس نمود. با عاشقان راه آزادی و مردم سالاری در تاسیس انتشارات و فعالیت های فرهنگی و پژوهشی پیشقدم و در شورای فعالان ملی مذهبی از ۱۳۷۸ تا زمان درگذشت عضویت داشت .
🔹 ازنکوروح کتب و مطالب ارزشمند و متعددی بر جای مانده تا شعله های آزادی و دمکراسی خواهی هرگزخاموش نگردد . به همین مناسبت آیین بزرگداشتی به مناسبت چهلمین روز درگذشت این شخصیت ملی در کلاب هاوس با شرکت یاران و همرزمان او برگزار خواهد شد تا یک بار دیگر یاداور دغدغه های او باشیم که همه عمر جان برسر آن نهاد .
▪️ زمان جلسه : يكشنبه ۲۴ فروردین ۱۴۰۴
برابر با ١٣ اوريل ۲۰۲۵ - راس ساعت ۲۰ بوقت ایران
▫️ لینک جلسه آنلاین:
https://www.clubhouse.com/invite/0dvupAK59kn3wAWlzqYVvr5BnnE3T2JZ9XK:AV97_5cRhHCBNQ23yQtUK-WcoC37GggxS9F9yK3_lUo
🔻 اسامی برخی از شرکت کنندگان و سخنرانان :
نظام الدین قهاری ، حبیب الله پیمان ، حسین رفیعی ، حسن نکوروح ، خانم آشتیانی ، خضوعی ، هادی موتمنی ، فرید مرجایی ، کوروش زعیم ، مهرزاد نکوروح ، عطا هودشتیان ، خلیل خلیلی پور ، ناصر کمیلیان ، علی سرداری و ....
#محمود_نکوروح
#آیین_بزرگداشت
https://t.me/iranfardamag
09.04.202503:11
🔴در بـاب احضـار تاریـخ
🔷احسـان شـریفثـانوی
@iranfardamag
✅مقدمه
▪️عرصهی عمومی ما در این سالها اندود از نگاهها و گفتارهایی است که تاریخ معاصر را ملامتگونه احضار مینمایند. از عمده کلان رخدادهای گذشته، خشمگین و معاصرینْ آن رخدادها را سرزنش و شماتت مینمایند. به طور موازی این پشیمانی و خشم نگاهی نوستالژیک و سراسر تحسین هم در باب بخش دیگری از تاریخ و راقمین اصلیاش شکل گرفتهاست.
🔸این دیالکتیک پشیمانی و تحسین در باب گذشتهی نه چندان دور و معاصر به چه میزان امکان باز نمایی حقیقت در باب گذشته را داراست؟ و از آن مهمتر خروجی، خلاصه و جمع بندی ناشی از این نگاه دوگانه چه پیامدهایی برای اینجا و اکنون ما دارد. در هر لحظهی اکنون ما، گذشته به فرم و صورتی در جریان است و این اثر مدام و پیوستار تاریخی برای فهم اکنون و افق فردا یک ضرورت بی جایگزین است. حال باید دید نسبت این احضار تاریخ به شکل خطی و مطلق با حقیقتهای تاریخی چیست؟ از آن مهمتر ارجاعات مخدوش تاریخی با پیشفرضهای مخدوشتر آیا مجددا چهرهی کریه گذشته را در اکنون ما در کالبدی جدید بازتولید نمینماید؟ چگونه میتوان تاریخ را به مرکزیت حقیقت و سندیت جامع و چندوجهی رخدادها احضار نمود وچگونه فارغ از جزمیتها و هویتهای اطلاقی میتوان از وضعیت دوری و چرخهای تاریخ رهایی پیدا نمود؟ با چه منظرگاهی میتوان نگاه تاریخی را از چسبندگی فرورونده در آیینه حال نجات داد و به چه امکانهایی میتوان از تاریخ معاصر خرده روایتهایی برای تعالی و حرکت راستین رو به جلو کسب نمود؟
▪️در این مکتوب ابتدا نگاههای جاری و ساری به تاریخ معاصر به نقد کشیده شده ، سپس منظری متفاوت و روشی حقیقت محور برای احضار و ارجاع به تاریخ مطرح خواهد شد.
✅دیالکتیک خشم و تحسین
🔸احضار تاریخ در اکنون همیشه دارای خطاهای شناختی و روشی متعددی است. خشم و پشیمانی از رخدادها و مسیر تاریخ تا اینجا از همین خطاهای معرفتی/ روشی شکل میگیرد. باید دید نسبت خروجی مسلط فعلی اندیشیدن در باب تاریخ معاصر با حقیقت چیست؟ رخدادها را در ظرف فکری/ زمانی/مکانی باید بازسازی نمود. نمیتوان با اندوختهی فعلی و نتیجه یک مسیر تاریخی با زمانپریشی گذشته را زیر بار مشت و لگد گرفت. قاطبهی خشم و پشیمانی عمومی نسبت به رخدادهای معاصر و در راس آن رخداد۵۷، ناشی از ارجاع خطی به گذشته با امکانهای فعلی ارزشی، فکری و تاریخی است، بی فهم درست بنیادین ریشهها و مسیرهای اولیه هر رخدادی. شماتت مدام عمومی در باب رخداد ۵۷ درگیر شکلی از ارادهباوری مطلق پیشگویانهاست. بدون داوری ارزشی در مورد این رخداد و با مخالفت محض با دترمینیسم تاریخی این خشم و پشیمانی چه در ساحت معرفت به گذشته و چه در ساحت امکانسنجی برای آینده چه نسبتی با حقیقت وضرورت دارد؟
▪️دو رخداد مشروطه و ۵۷ هیچکدام به معنی واقعی کلمه انقلاب نبودند. ساخت اجتماعی و روابط بنیادین تولید در هیچکدام از این رخدادها دچار تغییرات بنیادین نشد. تغییرات مدام فرماسیون سیاسی در آیینه تاریخ معاصر ما ناشی از یک فروکاست فکری و عملی است. در ساحت اندیشه پروژهی مواجهه و هضم دولت مدرن با همه لوازم و اسبابش در ساخت اجتماعی سیاسی ما ناممکن و ابتر باقی ماند. نهاد شاهی به معنای سنت تاریخی ایرانیش از بین رفت، اما نهاد دولت مدرن در ساختارهای متفاوت سیاسی متولد نشد. مشروطه خواهان پیر چرا در نهایت امر به ساخت دولت مطلقهی شاهنشاهی رضاخان باورمند شدند؟ توسعه اقتصادی نامتوازن پهلوی دوم چرا به رخداد ۵۷ منجر شد؟ بی ساخت دولت مدرن با مبناهای ضروریش چون عدلیه مستقل، قدرت تفکیک شده چه پروژهی سیاسی و چه رخدادی میتوانست مسیر تاریخ معاصر ما را از حالت دوری به سوی توسعه پایدار بازنماید؟
🔸دم دستی ترین تحلیل ممکن شماتت عاملین کلان و خرد در هر رخداد بزرگ اجتماعی است. این عاملین نهایتا فرزندان زمانهی خود بودند. زمانهای که در قاب جهانی و کلانش در سیطرهی چپ اندیشی و مارکسیسم و انقلابهای مارکسیستی فرورفته بود. آیا باورمندی به این روح زمانه نافی مسئولیت فردی و جمعی است؟ خیر.
▪️توضیح مبنایی علی یک رخداد ربطی به تعیین تاریخی و جبرگرایی ندارد، چه بسا فراوان مثال فردی و جمعی که در بزنگاههای تاریخی خلاف جریان مسلط جاری فکر و عمل کردند. حتی جزئیاتی بسیار مهم در تاریخ یافت میشود که امکان دگرگونی کامل مسیرها و راهها را ممکن میکرد. خشم و پشیمانی کنونی از رخداد ۵۷ بدون فهم ریشهها و مبناها یک خشم کور و سطحی است. بازتولید کنندهی تاریخ است. همان خشم و رادیکالیسم را در فرماسیونی جدید بازتولید مینماید، راهی به آینده نمیگشاید......
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/Zrdx8LxY
#ایران_فردا
#احضـار_تاریـخ
#احسـان_شـریفثـانوی
https://t.me/iranfardamag
🔷احسـان شـریفثـانوی
@iranfardamag
✅مقدمه
▪️عرصهی عمومی ما در این سالها اندود از نگاهها و گفتارهایی است که تاریخ معاصر را ملامتگونه احضار مینمایند. از عمده کلان رخدادهای گذشته، خشمگین و معاصرینْ آن رخدادها را سرزنش و شماتت مینمایند. به طور موازی این پشیمانی و خشم نگاهی نوستالژیک و سراسر تحسین هم در باب بخش دیگری از تاریخ و راقمین اصلیاش شکل گرفتهاست.
🔸این دیالکتیک پشیمانی و تحسین در باب گذشتهی نه چندان دور و معاصر به چه میزان امکان باز نمایی حقیقت در باب گذشته را داراست؟ و از آن مهمتر خروجی، خلاصه و جمع بندی ناشی از این نگاه دوگانه چه پیامدهایی برای اینجا و اکنون ما دارد. در هر لحظهی اکنون ما، گذشته به فرم و صورتی در جریان است و این اثر مدام و پیوستار تاریخی برای فهم اکنون و افق فردا یک ضرورت بی جایگزین است. حال باید دید نسبت این احضار تاریخ به شکل خطی و مطلق با حقیقتهای تاریخی چیست؟ از آن مهمتر ارجاعات مخدوش تاریخی با پیشفرضهای مخدوشتر آیا مجددا چهرهی کریه گذشته را در اکنون ما در کالبدی جدید بازتولید نمینماید؟ چگونه میتوان تاریخ را به مرکزیت حقیقت و سندیت جامع و چندوجهی رخدادها احضار نمود وچگونه فارغ از جزمیتها و هویتهای اطلاقی میتوان از وضعیت دوری و چرخهای تاریخ رهایی پیدا نمود؟ با چه منظرگاهی میتوان نگاه تاریخی را از چسبندگی فرورونده در آیینه حال نجات داد و به چه امکانهایی میتوان از تاریخ معاصر خرده روایتهایی برای تعالی و حرکت راستین رو به جلو کسب نمود؟
▪️در این مکتوب ابتدا نگاههای جاری و ساری به تاریخ معاصر به نقد کشیده شده ، سپس منظری متفاوت و روشی حقیقت محور برای احضار و ارجاع به تاریخ مطرح خواهد شد.
✅دیالکتیک خشم و تحسین
🔸احضار تاریخ در اکنون همیشه دارای خطاهای شناختی و روشی متعددی است. خشم و پشیمانی از رخدادها و مسیر تاریخ تا اینجا از همین خطاهای معرفتی/ روشی شکل میگیرد. باید دید نسبت خروجی مسلط فعلی اندیشیدن در باب تاریخ معاصر با حقیقت چیست؟ رخدادها را در ظرف فکری/ زمانی/مکانی باید بازسازی نمود. نمیتوان با اندوختهی فعلی و نتیجه یک مسیر تاریخی با زمانپریشی گذشته را زیر بار مشت و لگد گرفت. قاطبهی خشم و پشیمانی عمومی نسبت به رخدادهای معاصر و در راس آن رخداد۵۷، ناشی از ارجاع خطی به گذشته با امکانهای فعلی ارزشی، فکری و تاریخی است، بی فهم درست بنیادین ریشهها و مسیرهای اولیه هر رخدادی. شماتت مدام عمومی در باب رخداد ۵۷ درگیر شکلی از ارادهباوری مطلق پیشگویانهاست. بدون داوری ارزشی در مورد این رخداد و با مخالفت محض با دترمینیسم تاریخی این خشم و پشیمانی چه در ساحت معرفت به گذشته و چه در ساحت امکانسنجی برای آینده چه نسبتی با حقیقت وضرورت دارد؟
▪️دو رخداد مشروطه و ۵۷ هیچکدام به معنی واقعی کلمه انقلاب نبودند. ساخت اجتماعی و روابط بنیادین تولید در هیچکدام از این رخدادها دچار تغییرات بنیادین نشد. تغییرات مدام فرماسیون سیاسی در آیینه تاریخ معاصر ما ناشی از یک فروکاست فکری و عملی است. در ساحت اندیشه پروژهی مواجهه و هضم دولت مدرن با همه لوازم و اسبابش در ساخت اجتماعی سیاسی ما ناممکن و ابتر باقی ماند. نهاد شاهی به معنای سنت تاریخی ایرانیش از بین رفت، اما نهاد دولت مدرن در ساختارهای متفاوت سیاسی متولد نشد. مشروطه خواهان پیر چرا در نهایت امر به ساخت دولت مطلقهی شاهنشاهی رضاخان باورمند شدند؟ توسعه اقتصادی نامتوازن پهلوی دوم چرا به رخداد ۵۷ منجر شد؟ بی ساخت دولت مدرن با مبناهای ضروریش چون عدلیه مستقل، قدرت تفکیک شده چه پروژهی سیاسی و چه رخدادی میتوانست مسیر تاریخ معاصر ما را از حالت دوری به سوی توسعه پایدار بازنماید؟
🔸دم دستی ترین تحلیل ممکن شماتت عاملین کلان و خرد در هر رخداد بزرگ اجتماعی است. این عاملین نهایتا فرزندان زمانهی خود بودند. زمانهای که در قاب جهانی و کلانش در سیطرهی چپ اندیشی و مارکسیسم و انقلابهای مارکسیستی فرورفته بود. آیا باورمندی به این روح زمانه نافی مسئولیت فردی و جمعی است؟ خیر.
▪️توضیح مبنایی علی یک رخداد ربطی به تعیین تاریخی و جبرگرایی ندارد، چه بسا فراوان مثال فردی و جمعی که در بزنگاههای تاریخی خلاف جریان مسلط جاری فکر و عمل کردند. حتی جزئیاتی بسیار مهم در تاریخ یافت میشود که امکان دگرگونی کامل مسیرها و راهها را ممکن میکرد. خشم و پشیمانی کنونی از رخداد ۵۷ بدون فهم ریشهها و مبناها یک خشم کور و سطحی است. بازتولید کنندهی تاریخ است. همان خشم و رادیکالیسم را در فرماسیونی جدید بازتولید مینماید، راهی به آینده نمیگشاید......
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/Zrdx8LxY
#ایران_فردا
#احضـار_تاریـخ
#احسـان_شـریفثـانوی
https://t.me/iranfardamag
Records
28.03.202523:59
7.3KSubscribers28.02.202522:56
400Citation index25.04.202522:48
4.1KAverage views per post24.04.202521:20
4.1KAverage views per ad post21.03.202523:59
6.93%ER24.04.202521:20
56.92%ERRGrowth
Subscribers
Citation index
Avg views per post
Avg views per ad post
ER
ERR
History of channel changes
Log in to unlock more functionality.