
iRo Proxy | پروکسی

خبرفوری

حامیان پزشکیان

tapswap community

Notcoin Community

Whale Chanel

Proxy MTProto

Binance Announcements

Proxy MTProto | پروکسی

iRo Proxy | پروکسی

خبرفوری

حامیان پزشکیان

tapswap community

Notcoin Community

Whale Chanel

Proxy MTProto

Binance Announcements

Proxy MTProto | پروکسی

iRo Proxy | پروکسی

خبرفوری

حامیان پزشکیان

فریدون راستی
پژوهشگر دین بهی مزدیسنی زرتشتی
استادیار پیشین دانشکده حقوق در
Université de Lille
سابقه فعالیت حرفه ای در زمینه قضاوت اداری در
Cour administrative d'appel de Lyon
دانش آموخته رشته حقوق عمومی در
Université Jean Moulin Lyon 3
تماس با من:
rasti@orange.fr
استادیار پیشین دانشکده حقوق در
Université de Lille
سابقه فعالیت حرفه ای در زمینه قضاوت اداری در
Cour administrative d'appel de Lyon
دانش آموخته رشته حقوق عمومی در
Université Jean Moulin Lyon 3
تماس با من:
rasti@orange.fr
TGlist rating
0
0
TypePublic
Verification
Not verifiedTrust
Not trustedLocation
LanguageOther
Channel creation dateJul 17, 2021
Added to TGlist
Apr 16, 2025Records
15.05.202523:59
748Subscribers06.05.202513:07
100Citation index03.04.202523:59
269Average views per post03.04.202523:59
269Average views per ad post16.04.202518:48
6.43%ER16.04.202500:44
24.97%ERRGrowth
Subscribers
Citation index
Avg views per post
Avg views per ad post
ER
ERR
29.04.202513:27
پرسش :
چرا باید از کون مرزی (رابطه ی جنسی مقعدی) اکیدا پرهیز کرد؟
پاسخ :
1) در دستگاه گناه شناسی دین بهی مزدیسنی زرتشتی و در سلسله مراتب آن، کون مرزی، چه میان دو مرد چه میان یک مرد و یک زن، بزرگترین گناه قابل تصور دانسته شده است. از روزن اسطوره شناختی مزدیسنی، اهرمن با انجام این عمل با خودش، دست به آفرینش دیوان می زند. از هیمن رو، کسی که کون مرزی کند، حال چه با یک مرد و چه با یک زن، از اهرمنی ترین کنش قابل تصور پیروی می کند.
2) از روزن اخلاقی، این نوع رابطه، نامتعارف، غیرطبیعی، خشن، غیرانسانی و ناهمخوان با اصل کرامت انسانی بوده و در نتیجه قابل تایید نمی باشد.
3) افزون بر دلایل اسطوره شناختی و اخلاقی، کون مرزی برای سلامتی بسیار زیانبار است و هیچ عقل سلیمی آن را نمی پذیرد و بدان رضایت نمی دهد. برخی از زیان ها، آسیب ها و خطرات کون مرزی برای سلامتی، بر اساس نظر اهل فن و دانش روز، به شرح زیر می باشند:
- افزایش خطر عفونتهای مقاربتی (STIs): به دلیل نازک بودن و آسیبپذیر بودن بافت پوششی مقعد و عدم وجود روان کننده طبیعی، خطر انتقال و ابتلا به عفونتهایی مانند کلامیدیا، سوزاک، تبخال تناسلی، زگیل تناسلی، HIV و سیفلیس افزایش مییابد.
- آسیب و پارگی: فقدان روان کننده طبیعی و خاصیت ارتجاعی کمتر مقعد نسبت به واژن میتواند منجر به ایجاد پارگیهای کوچک (فیشر) در پوست و بافت مقعد شود که دردناک بوده و احتمال عفونت را افزایش میدهد.
- خونریزی: پارگیها و تحریک میتوانند منجر به خونریزی شوند.
- بواسیر: رابطه جنسی مقعدی میتواند بواسیر موجود را تحریک کرده و علائم آن را تشدید کند، اگرچه بعید است که خود به تنهایی باعث ایجاد بواسیر شود.
- بی اختیاری مدفوع (در موارد نادر): در موارد بسیار نادر، آسیبهای شدید ناشی از رابطه جنسی مقعدی ممکن است به ضعف عضلات اسفنکتر مقعد و در نتیجه بیاختیاری مدفوع منجر شود.
- عفونتهای باکتریایی: به دلیل وجود باکتریهای طبیعی در مدفوع، پارگیها میتوانند راهی برای ورود این باکتریها به جریان خون و ایجاد عفونت شوند.
- فیستول (در موارد نادر): در موارد بسیار نادر، پارگیهای عمیق میتوانند منجر به ایجاد فیستول، یک اتصال غیرطبیعی بین مقعد و سایر قسمتهای بدن، شوند که معمولاً نیاز به جراحی دارد.
- احتمال انتقال باکتری به واژن و ایجاد عفونت: در صورت انجام رابطه جنسی واژینال پس از رابطه جنسی مقعدی بدون تعویض کاندوم، باکتریهای موجود در مقعد میتوانند وارد واژن شده و باعث عفونت شوند.
✍️ فریدون راستی
🍃 @Rastih72 🍃
چرا باید از کون مرزی (رابطه ی جنسی مقعدی) اکیدا پرهیز کرد؟
پاسخ :
1) در دستگاه گناه شناسی دین بهی مزدیسنی زرتشتی و در سلسله مراتب آن، کون مرزی، چه میان دو مرد چه میان یک مرد و یک زن، بزرگترین گناه قابل تصور دانسته شده است. از روزن اسطوره شناختی مزدیسنی، اهرمن با انجام این عمل با خودش، دست به آفرینش دیوان می زند. از هیمن رو، کسی که کون مرزی کند، حال چه با یک مرد و چه با یک زن، از اهرمنی ترین کنش قابل تصور پیروی می کند.
2) از روزن اخلاقی، این نوع رابطه، نامتعارف، غیرطبیعی، خشن، غیرانسانی و ناهمخوان با اصل کرامت انسانی بوده و در نتیجه قابل تایید نمی باشد.
3) افزون بر دلایل اسطوره شناختی و اخلاقی، کون مرزی برای سلامتی بسیار زیانبار است و هیچ عقل سلیمی آن را نمی پذیرد و بدان رضایت نمی دهد. برخی از زیان ها، آسیب ها و خطرات کون مرزی برای سلامتی، بر اساس نظر اهل فن و دانش روز، به شرح زیر می باشند:
- افزایش خطر عفونتهای مقاربتی (STIs): به دلیل نازک بودن و آسیبپذیر بودن بافت پوششی مقعد و عدم وجود روان کننده طبیعی، خطر انتقال و ابتلا به عفونتهایی مانند کلامیدیا، سوزاک، تبخال تناسلی، زگیل تناسلی، HIV و سیفلیس افزایش مییابد.
- آسیب و پارگی: فقدان روان کننده طبیعی و خاصیت ارتجاعی کمتر مقعد نسبت به واژن میتواند منجر به ایجاد پارگیهای کوچک (فیشر) در پوست و بافت مقعد شود که دردناک بوده و احتمال عفونت را افزایش میدهد.
- خونریزی: پارگیها و تحریک میتوانند منجر به خونریزی شوند.
- بواسیر: رابطه جنسی مقعدی میتواند بواسیر موجود را تحریک کرده و علائم آن را تشدید کند، اگرچه بعید است که خود به تنهایی باعث ایجاد بواسیر شود.
- بی اختیاری مدفوع (در موارد نادر): در موارد بسیار نادر، آسیبهای شدید ناشی از رابطه جنسی مقعدی ممکن است به ضعف عضلات اسفنکتر مقعد و در نتیجه بیاختیاری مدفوع منجر شود.
- عفونتهای باکتریایی: به دلیل وجود باکتریهای طبیعی در مدفوع، پارگیها میتوانند راهی برای ورود این باکتریها به جریان خون و ایجاد عفونت شوند.
- فیستول (در موارد نادر): در موارد بسیار نادر، پارگیهای عمیق میتوانند منجر به ایجاد فیستول، یک اتصال غیرطبیعی بین مقعد و سایر قسمتهای بدن، شوند که معمولاً نیاز به جراحی دارد.
- احتمال انتقال باکتری به واژن و ایجاد عفونت: در صورت انجام رابطه جنسی واژینال پس از رابطه جنسی مقعدی بدون تعویض کاندوم، باکتریهای موجود در مقعد میتوانند وارد واژن شده و باعث عفونت شوند.
✍️ فریدون راستی
🍃 @Rastih72 🍃


21.04.202513:51
گیاهخواری و گوشت خواری در دین بهی مزدیسنی زرتشتی : آیا زرتشتیان گیاهخوارند یا گوشت خوار؟
🎥 در یوتیوب:
https://youtu.be/iEruAGu3iNw
🍃 @Rastih72 🍃
🎥 در یوتیوب:
https://youtu.be/iEruAGu3iNw
🍃 @Rastih72 🍃


10.05.202515:08
The religious ceremonies and customs of the Parsees
Author : Jivanji Jamshedji Modi
Publisher : British India Press, Mazagon, Bombay,
Year : 1922
این کتاب که بیش از صد سال از زمان چاپش می گذرد و توسط یکی از بزرگترین علما و موبدان معاصر زرتشتی نوشته شده است، تا به امروز جامع ترین و کامل ترین مرجع برای شناخت آیین ها و مناسک زرتشتی می باشد و هر شخص علاقه مندی که بخواهد به روش اصولی و درست با دین بهی مزدیسنی زرتشتی آشنا شود، شایسته است به دقت این کتاب را مطالعه، بررسی و بازخوانی کند.
🍃 @rastih72 🍃
Author : Jivanji Jamshedji Modi
Publisher : British India Press, Mazagon, Bombay,
Year : 1922
این کتاب که بیش از صد سال از زمان چاپش می گذرد و توسط یکی از بزرگترین علما و موبدان معاصر زرتشتی نوشته شده است، تا به امروز جامع ترین و کامل ترین مرجع برای شناخت آیین ها و مناسک زرتشتی می باشد و هر شخص علاقه مندی که بخواهد به روش اصولی و درست با دین بهی مزدیسنی زرتشتی آشنا شود، شایسته است به دقت این کتاب را مطالعه، بررسی و بازخوانی کند.
🍃 @rastih72 🍃
27.04.202509:06
پرسش :
آفت ها و آسیب های برآمده از فهم و شناخت نادرست دین بهی مزدیسنی زرتشتی کدامند؟
پاسخ :
دین پژوهی همانند دیگر شاخه های علمی تابع یک روش شناسی علمی به منظور فهم عمیق، جامع و موثق و درست دین می باشد. در صورتی که دین پژوهان اعم از هیربدان و موبدان از این رویکرد علمی، فاصله بگیرند، دین بهی و جامعه ی بهدینان دچار آسیب های جبران ناپذیری می گردند. برخی از موانع در راه شناخت درست و علمی از دین بهی مزدیسنی زرتشتی به شرح زیر می باشند:
1) سطحی نگری : بسنده نمودن به ظاهر و پوسته ی دین بدون درک نمودن عمیق مفاهیم و اهداف بهدینی. در این رویکرد، به جای شناخت و درک باطن و روح دین، تنها به برگزاری مناسک و آداب ظاهری بسنده می شود. امروزه در نزد بهدینان ایران و هند و به دلیل تضعیف شدن مادی و معنوی جامعه ی زرتشتی، تمرکز، بیشتر بر برگزاری مناسک دینی بوده و کمتر به نمادشناسی و باورهای عمیق مرتبط با آیین ها و مناسک توجه می شود و موبدان امروز در مقایسه با هیربدان و موبدان دوران شکوفایی مزدیسنا، شناخت بسیار سطحی تری از دکترین و تئولوژی (یزدانشناسی) مزدیسنی زرتشتی داشته و با دفاع از دین در سنگر هر چند لازم و ضروری مناسک و آیین ها، از کار عمیق بر روی دکترین و تئولوژی و دگم های دینی غفلت می کنند، امری که جذابیت و گیرایی دین را در نزد نسل های جوان تر می کاهد و حتی استمرار و دوام و بقای همان مناسک و آیین ها را به دلیل عدم معرفی چهارچوب نظری و نمادین آنها، با تهدید جدی روبرو می کند.
2) نقل گرایی (اخباری گری) افراطی : امروزه در نزد موبدان سنت گرا و آگاه تر به درونمایه و تئولوژی و مبانی نظری دین بهی، تکیه صرف به نقل از متون مقدس و روایات کهن بدون نظریه پردازی در زمینه ی فلسفه ی وجودی اعتقادات و باورهای کهن و عدم تطبیق آنها با مقتضیات روز و در نتیجه ناتوانی در پاسخگویی به نیازهای نوین جامعه ی مزدیسنی دیده می شود.
3) عقل گرایی محض : امروزه در نزد جریانات روشنفکر، سنت گریز و متجدد زرتشتی، گسستی کامل میان درک و فهم دین با سنت برآمده از متون و نوشته های بنیادین دین دیده می شود. چنین رویکردی به تفسیرهای عاری از معنویت و بیگانه با روح مزدیسنا و بی پیوند با اهداف و مقاصد دین بهی و کاملا متناقض از یک فرد تا فرد دیگر و مبتنی بر تفسیر به رای و همخوان با امیال و سلایق شخصی و نه الزاما با دین منتهی می شود.
4) خرافی گری : عدم درک اسطوره های دینی و پیام و ارزش هایی که آن باورها و اعتقادات کهن در خود حمل می کنند، دوام و بقای باورهای دینی را با خطر جدی روبرو می کند که از یک سو از تقدس سازی بدون استدلال و چهارچوب نظری و تئولوژیک (یزدان شناختی) در نزد سنت گرایان نشات می گیرد و از سوی دیگر از عدم شناخت روشنفکران و اصلاح گرایان از فلسفه ی وجودی و کارکرد دینی اسطوره ها و اعتقادات دینی در بستر تاریخی مزدیسنا. افزون بر این فقدان در شناخت و درک روح دین در نزد سنت گرایان و روشنفکران، ما شاهد رویکرد تلفیق گرایانه در نزد برخی از بهدینان ایران و هند و وارد کردن اعتقادات و سنت ها و آیین های نامرتبط و ناهمخوان با دین بهی و اصل خردورزی (همچون باور به تناسخ، مهربابا پرستی، علم خشنوم و...) می باشیم.
5) جدا انگاری دین از زندگی : یکی از بزرگترین آفت های دینی، محدود کردن دین بهی به امور فردی و عبادی و نادیده گرفتن نقش دین بهی در مسائل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی می باشد امری که نشان از تاثیر پذیری بهدینان از جوامع سکولار با پیشینه ی ترساگری دارد. این درک نادرست از نقش دین در جامعه، به رخوت جامعه ی دینی و انزوای دین در جامعه منتهی گردیده و دین را هر روز ضعیف تر و نقش آن را در شکل دهی به زندگی اجتماعی کمرنگ تر کرده و فرصت را برای نقش آفرینی هر چه بیشتر دیگر بازیگران و رقبای دین و دینداری فراهم می کند.
6) تنگ نظری و تعصب : زمانی که دین از یک روحانیت دین آگاه و پیشه ی پویا و مولد آسرونان بی بهره گردد، به جای بحث های غنی درون دینی، تحجر و جمود و عدم تحمل دیدگاه های گوناگون درون دینی حاکم گردیده و هر صدای اعتراضی و خیرخواهانه به جای شنیده شدن و بررسی به نام اصل تبادل و تضارب آراء و رواداری دینی، به انحراف و گمراهی و اشموغی متهم می گردد. سست شدن پایه های نظری و استدلالی و عقلانی دین و باورهای دینی و تمرکز صرف بر مناسک و آیین ها بدون درک روح دین و فلسفه ی نمادین آنها، نتیجه ای جز تعصب و جمود فکری از یک سو و شکنندگی در برابر بدخواهان بیرونی و ناآگاهان و قلب کنندگان و تحریفگران آشکارِ به اصطلاح زرتشتی نخواهد داشت.
✍️ فریدون راستی
🍃 @Rastih72 🍃
آفت ها و آسیب های برآمده از فهم و شناخت نادرست دین بهی مزدیسنی زرتشتی کدامند؟
پاسخ :
دین پژوهی همانند دیگر شاخه های علمی تابع یک روش شناسی علمی به منظور فهم عمیق، جامع و موثق و درست دین می باشد. در صورتی که دین پژوهان اعم از هیربدان و موبدان از این رویکرد علمی، فاصله بگیرند، دین بهی و جامعه ی بهدینان دچار آسیب های جبران ناپذیری می گردند. برخی از موانع در راه شناخت درست و علمی از دین بهی مزدیسنی زرتشتی به شرح زیر می باشند:
1) سطحی نگری : بسنده نمودن به ظاهر و پوسته ی دین بدون درک نمودن عمیق مفاهیم و اهداف بهدینی. در این رویکرد، به جای شناخت و درک باطن و روح دین، تنها به برگزاری مناسک و آداب ظاهری بسنده می شود. امروزه در نزد بهدینان ایران و هند و به دلیل تضعیف شدن مادی و معنوی جامعه ی زرتشتی، تمرکز، بیشتر بر برگزاری مناسک دینی بوده و کمتر به نمادشناسی و باورهای عمیق مرتبط با آیین ها و مناسک توجه می شود و موبدان امروز در مقایسه با هیربدان و موبدان دوران شکوفایی مزدیسنا، شناخت بسیار سطحی تری از دکترین و تئولوژی (یزدانشناسی) مزدیسنی زرتشتی داشته و با دفاع از دین در سنگر هر چند لازم و ضروری مناسک و آیین ها، از کار عمیق بر روی دکترین و تئولوژی و دگم های دینی غفلت می کنند، امری که جذابیت و گیرایی دین را در نزد نسل های جوان تر می کاهد و حتی استمرار و دوام و بقای همان مناسک و آیین ها را به دلیل عدم معرفی چهارچوب نظری و نمادین آنها، با تهدید جدی روبرو می کند.
2) نقل گرایی (اخباری گری) افراطی : امروزه در نزد موبدان سنت گرا و آگاه تر به درونمایه و تئولوژی و مبانی نظری دین بهی، تکیه صرف به نقل از متون مقدس و روایات کهن بدون نظریه پردازی در زمینه ی فلسفه ی وجودی اعتقادات و باورهای کهن و عدم تطبیق آنها با مقتضیات روز و در نتیجه ناتوانی در پاسخگویی به نیازهای نوین جامعه ی مزدیسنی دیده می شود.
3) عقل گرایی محض : امروزه در نزد جریانات روشنفکر، سنت گریز و متجدد زرتشتی، گسستی کامل میان درک و فهم دین با سنت برآمده از متون و نوشته های بنیادین دین دیده می شود. چنین رویکردی به تفسیرهای عاری از معنویت و بیگانه با روح مزدیسنا و بی پیوند با اهداف و مقاصد دین بهی و کاملا متناقض از یک فرد تا فرد دیگر و مبتنی بر تفسیر به رای و همخوان با امیال و سلایق شخصی و نه الزاما با دین منتهی می شود.
4) خرافی گری : عدم درک اسطوره های دینی و پیام و ارزش هایی که آن باورها و اعتقادات کهن در خود حمل می کنند، دوام و بقای باورهای دینی را با خطر جدی روبرو می کند که از یک سو از تقدس سازی بدون استدلال و چهارچوب نظری و تئولوژیک (یزدان شناختی) در نزد سنت گرایان نشات می گیرد و از سوی دیگر از عدم شناخت روشنفکران و اصلاح گرایان از فلسفه ی وجودی و کارکرد دینی اسطوره ها و اعتقادات دینی در بستر تاریخی مزدیسنا. افزون بر این فقدان در شناخت و درک روح دین در نزد سنت گرایان و روشنفکران، ما شاهد رویکرد تلفیق گرایانه در نزد برخی از بهدینان ایران و هند و وارد کردن اعتقادات و سنت ها و آیین های نامرتبط و ناهمخوان با دین بهی و اصل خردورزی (همچون باور به تناسخ، مهربابا پرستی، علم خشنوم و...) می باشیم.
5) جدا انگاری دین از زندگی : یکی از بزرگترین آفت های دینی، محدود کردن دین بهی به امور فردی و عبادی و نادیده گرفتن نقش دین بهی در مسائل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی می باشد امری که نشان از تاثیر پذیری بهدینان از جوامع سکولار با پیشینه ی ترساگری دارد. این درک نادرست از نقش دین در جامعه، به رخوت جامعه ی دینی و انزوای دین در جامعه منتهی گردیده و دین را هر روز ضعیف تر و نقش آن را در شکل دهی به زندگی اجتماعی کمرنگ تر کرده و فرصت را برای نقش آفرینی هر چه بیشتر دیگر بازیگران و رقبای دین و دینداری فراهم می کند.
6) تنگ نظری و تعصب : زمانی که دین از یک روحانیت دین آگاه و پیشه ی پویا و مولد آسرونان بی بهره گردد، به جای بحث های غنی درون دینی، تحجر و جمود و عدم تحمل دیدگاه های گوناگون درون دینی حاکم گردیده و هر صدای اعتراضی و خیرخواهانه به جای شنیده شدن و بررسی به نام اصل تبادل و تضارب آراء و رواداری دینی، به انحراف و گمراهی و اشموغی متهم می گردد. سست شدن پایه های نظری و استدلالی و عقلانی دین و باورهای دینی و تمرکز صرف بر مناسک و آیین ها بدون درک روح دین و فلسفه ی نمادین آنها، نتیجه ای جز تعصب و جمود فکری از یک سو و شکنندگی در برابر بدخواهان بیرونی و ناآگاهان و قلب کنندگان و تحریفگران آشکارِ به اصطلاح زرتشتی نخواهد داشت.
✍️ فریدون راستی
🍃 @Rastih72 🍃
07.05.202507:00
کسی که با الفبای سیاست ورزی آشنایی مقدماتی داشته باشد، می داند که سیاست عرصه ی تشخیص دوست از دشمن است.
اینکه بیگانگان و دشمنان خارجی در راستای منافع خویش، خواستار تضعیف و یا حتی نابودی ایران باشند، به هیچ وجه جای تعجب ندارد. تغییر نام خلیج فارس و تجزیه ایران تنها مقدمات نابودی و حذف کامل ایران از نقشه ی جغرافیا و از تاریخ است.
تنها راه دوام و بقای ایران، پرورش و تقویت روزافزون قدرت نرم و سخت است امری که در برابر خواست و اراده ی معطوف به تضعیف و نابودی ایران مقاومت جانانه نشان خواهد داد.
امروزه در سپهر سیاسی ایران، حکومت و ضدحکومت که دو روی یک سکه هستند و در باج دادن به بیگانگان و بیگانه پرستی از یکدیگر سبقت می گیرند، برنامه ای جز تضعیف هر چه بیشتر ایران چه در قدرت نرم و چه در قدرت سخت ندارند و اراده ی این دو کاملآ همخوان با اراده ی دشمنان ایران و اربابان بیگانه ی آنها می باشد.
شایسته است که میهن دوستان و ایرانشهریان در اندیشه و گفتار و کردار از هر آنچه این دشمن درونی سرسپرده به بیگانه را تقویت می کند، اکیدا پرهیز کنند و مسئولیت اداره ی کشور را به نیروهای میهن دوست، اقتدارگرا و خردمند بسپارند امری که جز با برائت جویی کامل از این دو جریان فاسد و خائن (حکومت و ضدحکومت) میسر نمی گردد.
✍ فریدون راستی
🍃 @Rastih72 🍃
اینکه بیگانگان و دشمنان خارجی در راستای منافع خویش، خواستار تضعیف و یا حتی نابودی ایران باشند، به هیچ وجه جای تعجب ندارد. تغییر نام خلیج فارس و تجزیه ایران تنها مقدمات نابودی و حذف کامل ایران از نقشه ی جغرافیا و از تاریخ است.
تنها راه دوام و بقای ایران، پرورش و تقویت روزافزون قدرت نرم و سخت است امری که در برابر خواست و اراده ی معطوف به تضعیف و نابودی ایران مقاومت جانانه نشان خواهد داد.
امروزه در سپهر سیاسی ایران، حکومت و ضدحکومت که دو روی یک سکه هستند و در باج دادن به بیگانگان و بیگانه پرستی از یکدیگر سبقت می گیرند، برنامه ای جز تضعیف هر چه بیشتر ایران چه در قدرت نرم و چه در قدرت سخت ندارند و اراده ی این دو کاملآ همخوان با اراده ی دشمنان ایران و اربابان بیگانه ی آنها می باشد.
شایسته است که میهن دوستان و ایرانشهریان در اندیشه و گفتار و کردار از هر آنچه این دشمن درونی سرسپرده به بیگانه را تقویت می کند، اکیدا پرهیز کنند و مسئولیت اداره ی کشور را به نیروهای میهن دوست، اقتدارگرا و خردمند بسپارند امری که جز با برائت جویی کامل از این دو جریان فاسد و خائن (حکومت و ضدحکومت) میسر نمی گردد.
✍ فریدون راستی
🍃 @Rastih72 🍃


09.05.202508:40
A Persian Offering The Yasna : A Zoroastrian High Liturgy
Author(s): Firoze M. Kotwal, James W. Boyd
Publisher: Association pour l'avancement des études iraniennes-Paris, Year: 1991
یکی از بهترین راه ها و روش های شناخت درست و دقیق دین بهی مزدیسنی زرتشتی، مطالعه ی مناسک مزدیسنی و نمادشناسی این آیین ها در پیوند با تئولوژی (یزدان شناسی) زرتشتی می باشد.
این کتاب یکی از بهترین منابع موجود در زمینه ی شناخت یکی از مهمترین مناسک زرتشتی یعنی آیین یسنا خوانی می باشد که به همت دستورجی دکتر فیروز مهرجی کوتوال و پروفسور جیمز بوید گردآوری شده است.
کتاب در بخش نخست به تفسیر و بررسی جایگاه آیین یسنا خوانی پرداخته و در بخش دوم به توصیف نحوه ی برگزاری آن می پردازد.
مطالعه ی این اثر برای شناخت عمیق دین بهی مزدیسنی زرتشتی بسیار سودمند خواهد بود.
✍ فریدون راستی
🍃 @Rastih72 🍃
Author(s): Firoze M. Kotwal, James W. Boyd
Publisher: Association pour l'avancement des études iraniennes-Paris, Year: 1991
یکی از بهترین راه ها و روش های شناخت درست و دقیق دین بهی مزدیسنی زرتشتی، مطالعه ی مناسک مزدیسنی و نمادشناسی این آیین ها در پیوند با تئولوژی (یزدان شناسی) زرتشتی می باشد.
این کتاب یکی از بهترین منابع موجود در زمینه ی شناخت یکی از مهمترین مناسک زرتشتی یعنی آیین یسنا خوانی می باشد که به همت دستورجی دکتر فیروز مهرجی کوتوال و پروفسور جیمز بوید گردآوری شده است.
کتاب در بخش نخست به تفسیر و بررسی جایگاه آیین یسنا خوانی پرداخته و در بخش دوم به توصیف نحوه ی برگزاری آن می پردازد.
مطالعه ی این اثر برای شناخت عمیق دین بهی مزدیسنی زرتشتی بسیار سودمند خواهد بود.
✍ فریدون راستی
🍃 @Rastih72 🍃
27.04.202512:57
چرا و چگونه جریان ناب و راستین ایرانشهری یگانه راه سعادت و رستگاری ایران و ایرانیان است؟
امروزه فضای سیاسی ایران چه در درون مرز و چه در برون مرز شدیدا آلوده و فاسد می باشد. علت این آلودگی، وجود ثنویتی باطل میان حکومت (جمهوری اسلامی ایران) و ضد حکومت (نامور به "اپوزیسیون") است. این دو که دو روی یک سکه هستند، در خیانت به ایران و ایرانیان، دشمنی با منافع ملی و خوش رقصی برای بیگانگان همواره از یکدیگر سبقت می گیرند. حکومت همواره برای بقای خویش، منافع ملی و حقوق ایرانیان را پایمال کرده و ضدحکومت نیز برای جلب حمایت بیگانگان به منظور کسب قدرت، قول و وعده ی خیانت بیشتر به منافع ملی و سرسپردگی، امتیازدهی و بیگانه پرستی بیشتر را می دهد.
در چنین فضای آلوده ای که ایرانیان هم از حکومت سرخورده شده اند و هم از ضدحکومت ناامید، جای خالی یک جریان راستین ایرانشهری، میهن دوست و ایرانگرا بیش از هر زمان دیگری حس می شود، جریانی که مهمترین وجوه تمایزش با حکومت و ضدحکومت به شرح زیر می باشد:
1) حاکمیت قانون به جای شخص پرستی : در یک نظام ایرانشهری، قانون فصل الخطاب و مرجع بوده و همه ی نهادها از جمله و به ویژه خود دولت، تابع قانون هستند. همه ی شهروندان در برابر قانون برابر بوده و قانون به روش عادلانه و بدون تبعیض اجرا می شود.
2) شفافیت : عملکرد نهادهای دولتی و اداری برای عموم شهروندان و نهادهای نظارتی قابل مشاهده و دسترسی بوده و اطلاعات مربوط به بودجه، سیاست ها و تصمیم گیری ها به طور منظم و دقیق و صادقانه منتشر می شوند.
3) پاسخگویی : دولت و نهادهای اداری در قبال عملکرد خود به شهروندان و نهادهای نظارتی پاسخگو می باشند و ساز و کارهای دقیقی برای بازخواست و مجازات مقامات و مسئولین پیش بینی می شود.
4) عدالت : دولت ایرانشهری می کوشد تا عدالت اجتماعی و اقتصادی را برقرار سازد. همه ی شهروندان از فرصت های برابر برخوردارند و اصل شایسته سالاری به جای تبعیض های گوناگون حاکم و جاری می باشد.
5) کارایی و اثربخشی : دولت ایرانشهری منابع ملی را به طور کارآمد مدیریت می کند و سیاست ها و برنامه هایی را اجرا می کند که منجر به بیشترین سود و کمترین زیان به منافع فردی و جمعی ایرانیان گردد.
6) احترام به حقوق بشر : دولت ایرانشهری از حقوق اساسی و آزادی های بنیادین فردی و جمعی همه ی شهروندان از جمله و به ویژه حق زندگی، امنیت شخصی، آزادی بیان، آزادی دین، حق مالکیت و ... محافظت و پشتیبانی می کند.
7) امنیت : دولت ایرانشهری ضمن رعایت آزادی های فردی و جمعی و در چهارچوب قانون، می کوشد تا امنیت داخلی و خارجی کشور را تامین و تضمین کند و از شهروندان در برابر تهدیدات داخلی و خارجی محافظت نماید.
8) رفاه اجتماعی : دولت ایرانشهری می کوشد تا سطح قابل قبولی از رفاه اجتماعی را برای همه ی شهروندان فراهم کند، امری که شامل دسترسی به آموزش، بهداشت و درمان و تامین اجتماعی می شود.
9) حفاظت و پاسداری از محیط زیست : دولت ایرانشهری سیاست و برنامه هایی را برای حفاظت از محیط زیست، حقوق حیوانات و منابع طبیعی برای نسل های آینده پیش بینی و اجرایی می کند.
✍️ فریدون راستی
🍃 @Rastih72 🍃
امروزه فضای سیاسی ایران چه در درون مرز و چه در برون مرز شدیدا آلوده و فاسد می باشد. علت این آلودگی، وجود ثنویتی باطل میان حکومت (جمهوری اسلامی ایران) و ضد حکومت (نامور به "اپوزیسیون") است. این دو که دو روی یک سکه هستند، در خیانت به ایران و ایرانیان، دشمنی با منافع ملی و خوش رقصی برای بیگانگان همواره از یکدیگر سبقت می گیرند. حکومت همواره برای بقای خویش، منافع ملی و حقوق ایرانیان را پایمال کرده و ضدحکومت نیز برای جلب حمایت بیگانگان به منظور کسب قدرت، قول و وعده ی خیانت بیشتر به منافع ملی و سرسپردگی، امتیازدهی و بیگانه پرستی بیشتر را می دهد.
در چنین فضای آلوده ای که ایرانیان هم از حکومت سرخورده شده اند و هم از ضدحکومت ناامید، جای خالی یک جریان راستین ایرانشهری، میهن دوست و ایرانگرا بیش از هر زمان دیگری حس می شود، جریانی که مهمترین وجوه تمایزش با حکومت و ضدحکومت به شرح زیر می باشد:
1) حاکمیت قانون به جای شخص پرستی : در یک نظام ایرانشهری، قانون فصل الخطاب و مرجع بوده و همه ی نهادها از جمله و به ویژه خود دولت، تابع قانون هستند. همه ی شهروندان در برابر قانون برابر بوده و قانون به روش عادلانه و بدون تبعیض اجرا می شود.
2) شفافیت : عملکرد نهادهای دولتی و اداری برای عموم شهروندان و نهادهای نظارتی قابل مشاهده و دسترسی بوده و اطلاعات مربوط به بودجه، سیاست ها و تصمیم گیری ها به طور منظم و دقیق و صادقانه منتشر می شوند.
3) پاسخگویی : دولت و نهادهای اداری در قبال عملکرد خود به شهروندان و نهادهای نظارتی پاسخگو می باشند و ساز و کارهای دقیقی برای بازخواست و مجازات مقامات و مسئولین پیش بینی می شود.
4) عدالت : دولت ایرانشهری می کوشد تا عدالت اجتماعی و اقتصادی را برقرار سازد. همه ی شهروندان از فرصت های برابر برخوردارند و اصل شایسته سالاری به جای تبعیض های گوناگون حاکم و جاری می باشد.
5) کارایی و اثربخشی : دولت ایرانشهری منابع ملی را به طور کارآمد مدیریت می کند و سیاست ها و برنامه هایی را اجرا می کند که منجر به بیشترین سود و کمترین زیان به منافع فردی و جمعی ایرانیان گردد.
6) احترام به حقوق بشر : دولت ایرانشهری از حقوق اساسی و آزادی های بنیادین فردی و جمعی همه ی شهروندان از جمله و به ویژه حق زندگی، امنیت شخصی، آزادی بیان، آزادی دین، حق مالکیت و ... محافظت و پشتیبانی می کند.
7) امنیت : دولت ایرانشهری ضمن رعایت آزادی های فردی و جمعی و در چهارچوب قانون، می کوشد تا امنیت داخلی و خارجی کشور را تامین و تضمین کند و از شهروندان در برابر تهدیدات داخلی و خارجی محافظت نماید.
8) رفاه اجتماعی : دولت ایرانشهری می کوشد تا سطح قابل قبولی از رفاه اجتماعی را برای همه ی شهروندان فراهم کند، امری که شامل دسترسی به آموزش، بهداشت و درمان و تامین اجتماعی می شود.
9) حفاظت و پاسداری از محیط زیست : دولت ایرانشهری سیاست و برنامه هایی را برای حفاظت از محیط زیست، حقوق حیوانات و منابع طبیعی برای نسل های آینده پیش بینی و اجرایی می کند.
✍️ فریدون راستی
🍃 @Rastih72 🍃


10.05.202516:47
ایرانشهریان و مهین دوستان راستین سه هدف کلی را دنبال می کنند:
1) در کوتاه مدت : خنثی کردن تهدیدهای درونی و بیرونی و برطرف کردن و پشت سر گذاشتنِ چالش های وجودی که دوام و بقای ایران را تهدید می کنند.
2) در میان مدت : تقویت همه ی عناصر قدرت نرم (soft power) و سخت (hard power) با اعمال رویکردی هوشمندانه و ترکیبی (smart power) به منظور ارتقای جایگاه ایران از یک قدرت منطقه ای به یکی از قدرت های جهانی.
3) در دراز مدت : تبدیل ایران به ابر قدرت جهانی در همه ی زمینه های قابل تصور.
✍️ فریدون راستی
🍃 @rastih72 🍃
1) در کوتاه مدت : خنثی کردن تهدیدهای درونی و بیرونی و برطرف کردن و پشت سر گذاشتنِ چالش های وجودی که دوام و بقای ایران را تهدید می کنند.
2) در میان مدت : تقویت همه ی عناصر قدرت نرم (soft power) و سخت (hard power) با اعمال رویکردی هوشمندانه و ترکیبی (smart power) به منظور ارتقای جایگاه ایران از یک قدرت منطقه ای به یکی از قدرت های جهانی.
3) در دراز مدت : تبدیل ایران به ابر قدرت جهانی در همه ی زمینه های قابل تصور.
✍️ فریدون راستی
🍃 @rastih72 🍃
27.04.202517:56
پرسش :
برای تفسیر و "زند" و "نگیز" سازنده ی دین بهی مزدیسنی زرتشتی در عصر کنونی، رعایت کدام اصول و مبانی شایسته می باشد؟
پاسخ :
برای زند و نگیز و تفسیر دین بهی در عصر کنونی، دو ملاحظه ی کلی را باید مد نظر داشت : از یک سو رعایت امانت داری در انتقال مفاهیم دینی امری که نیازمند درک روح دین، اصالت و جوهره ی مزدیسنا توسط مفسر دین است و از سوی دیگر همخوان سازی و تطبیق سنت دینی با مقتضیات زمانی و مکانی به منظور کمک به استمرار و زنده ماندن سنت مولد و پویای دینی در بستر زمانی و مکانی خودش و بدین واسطه پرهیز از جمود فکری و واپس گرایی و عقب ماندن از پاسخگویی به نیازهای جامعه ای که دین در بستر آن به حیات خویش ادامه می دهد. بدین منظور، رعایت اصول زیر در تفسیر متون و نوشته های دینی مهم می باشد:
1) تسلط و چیرگی کامل بر زبانی که متون دینی بدان نگاشته شده اند همچون اوستایی و پارسیگ :
بایسته است که مفسر دین با زبان اصلی متن دینی همچون اوستایی و پارسیگ بیشترین آشنایی ممکن و قابل پنداشت را داشته باشد و معنا و مفهوم اصطلاحات و عبارات و واژگان را در بستر تاریخی و فرهنگی ویژه ی متون درک کند. افزون بر آشنایی زبان شناختی، شناخت سیاق و ساختار نوشته های دینی و نحوه ی ارتباط آن ها با یکدیگر، ساختار ادبی و دستوری و ادبی متن نیز برای تفسیر درست و مبتنی بر درک حقیقت و روح دین اساسی می باشند.
2) خردگرایی، عقلانیت و منطق :
خرد به عنوان یکی از منابع شناخت و تشخیص حق از باطل، یکی از ابزار مهم برای فهم و ارزیابی متون دینی می باشد. استوار بر همین اصل، آن تفسیری از دین که با اصول قطعی عقلی و خرد در تضاد باشد، نمی تواند "گفت اورمزدی" قلمداد شده و بخشی جدایی ناپذیر از روح مزدیسنا و هسته ی مرکزی دین قلمداد گردد. از همین رو، مفسر دین خود نیز باید در تشریح، تبیین و توضیح آموز ه های دینی از استدلال منطقی و روش های درست استنتاج بهره ببرد.
3) اخلاق و ارزش های مزدیسنی :
آموزه های مزدیسنا غالبا بر ارزش های والای اهورایی همچون خردورزی، راستگویی، میانه روی، سودرسانی، مهربانی، مردم دوستی، آشتی جویی، دادگری، فروتنی، رادی، رواداری و... تاکید دارند. تفسیر دین باید به گونه ای باشد که این ارزش ها را تقویت کند و از هرگونه تفسیر ناهمخوان با ارزش های اخلاقی زرتشتی پرهیز کند و مردمان را به سوی کمال و رستگاری هدایت کرده و به طور کلی به بالا بردن فضائل اخلاقی در جامعه کمک کند.
4) تاریخ و بستر نوشته های دینی :
شناخت شرایط تاریخی و آگاهی از بستر اجتماعی، فرهنگی و سیاسی زمان نگارش و تدوین متون بهدینی می تواند از برداشت های نادرست و نامتعارف دینی جلوگیری کند. استوار بر همین اصل، برخی از آموزه های فرعی و ثانوی دینی به ویژه در زمینه ی حقوقی و "داتیک" بسته به شرایط زمانی و مکانی متغیر و تغییرپذیر هستند و به جای چسبیدن به پوسته بایسته و شایسته است که روح آن قوانین و احکام را درک و با شرایط زمانی و مکانی امروز تطبیق داد.
5) جامعیت و هماهنگی میان متون :
مفسر باید بکوشد تا تمام نوشته های دینی مرتبط با یک موضوع خاص را در نظر بگیرد و تفسیری ارائه دهد که بین آنها هماهنگی و انسجام وجود داشته باشد. به دیگر سخن، مفسر دین، باید کل را در پرتو اجزاء و اجزاء را در پرتو کل بررسی و تفسیر کند و از تک نگری و تقطیع و بسنده کردن تنها به یک بخش و یک متن بدون در نظر گرفتن دیگر بخش ها و دیگر متون اکیدا پرهیز کند.
6) پرهیز از پیش داوری :
مفسر باید بکوشد تا با ذهن عاری از پیش فرض های غیرموجه، شخصی و یا فرقه ای از پیش تعیین شده و جهت دار به سراغ متن دینی برود و اجازه دهد، خود متن معنای خود را نمایان کند.
7) توجه به سنت تفسیر پیشینیان :
بهره گیری از تفاسیر معتبر پیشینیان و آرای موبدان و هیربدان برجسته ی گذشته که به زمان نگارش متون دینی نزدیک تر بوده اند و حامل سنتی شفاهی و موثق و قابل اعتماد بوده اند، در بسیاری موارد راهگشا می باشد هر چند نباید از نقد و بررسی و راستی آزمایی آنها غافل شد.
8) توجه به مخاطب و مقتضیات زمانی و مکانی :
تفسیر دین باید با سطح درک مخاطب متناسب بوده و برای وی قابل فهم و موثر باشد. مفسر همچنین باید بکوشد تا پیام ها و آموزه ها و مفاهیم عمیق و جاودانه دین را به زبان ساده و قابل فهم برای مردمان معاصر خویش و به منظور پاسخگویی به نیازهای آنان در بستر زمانی و مکانی خودشان، تبیین کند.
✍️ فریدون راستی
🍃 @Rastih72 🍃
برای تفسیر و "زند" و "نگیز" سازنده ی دین بهی مزدیسنی زرتشتی در عصر کنونی، رعایت کدام اصول و مبانی شایسته می باشد؟
پاسخ :
برای زند و نگیز و تفسیر دین بهی در عصر کنونی، دو ملاحظه ی کلی را باید مد نظر داشت : از یک سو رعایت امانت داری در انتقال مفاهیم دینی امری که نیازمند درک روح دین، اصالت و جوهره ی مزدیسنا توسط مفسر دین است و از سوی دیگر همخوان سازی و تطبیق سنت دینی با مقتضیات زمانی و مکانی به منظور کمک به استمرار و زنده ماندن سنت مولد و پویای دینی در بستر زمانی و مکانی خودش و بدین واسطه پرهیز از جمود فکری و واپس گرایی و عقب ماندن از پاسخگویی به نیازهای جامعه ای که دین در بستر آن به حیات خویش ادامه می دهد. بدین منظور، رعایت اصول زیر در تفسیر متون و نوشته های دینی مهم می باشد:
1) تسلط و چیرگی کامل بر زبانی که متون دینی بدان نگاشته شده اند همچون اوستایی و پارسیگ :
بایسته است که مفسر دین با زبان اصلی متن دینی همچون اوستایی و پارسیگ بیشترین آشنایی ممکن و قابل پنداشت را داشته باشد و معنا و مفهوم اصطلاحات و عبارات و واژگان را در بستر تاریخی و فرهنگی ویژه ی متون درک کند. افزون بر آشنایی زبان شناختی، شناخت سیاق و ساختار نوشته های دینی و نحوه ی ارتباط آن ها با یکدیگر، ساختار ادبی و دستوری و ادبی متن نیز برای تفسیر درست و مبتنی بر درک حقیقت و روح دین اساسی می باشند.
2) خردگرایی، عقلانیت و منطق :
خرد به عنوان یکی از منابع شناخت و تشخیص حق از باطل، یکی از ابزار مهم برای فهم و ارزیابی متون دینی می باشد. استوار بر همین اصل، آن تفسیری از دین که با اصول قطعی عقلی و خرد در تضاد باشد، نمی تواند "گفت اورمزدی" قلمداد شده و بخشی جدایی ناپذیر از روح مزدیسنا و هسته ی مرکزی دین قلمداد گردد. از همین رو، مفسر دین خود نیز باید در تشریح، تبیین و توضیح آموز ه های دینی از استدلال منطقی و روش های درست استنتاج بهره ببرد.
3) اخلاق و ارزش های مزدیسنی :
آموزه های مزدیسنا غالبا بر ارزش های والای اهورایی همچون خردورزی، راستگویی، میانه روی، سودرسانی، مهربانی، مردم دوستی، آشتی جویی، دادگری، فروتنی، رادی، رواداری و... تاکید دارند. تفسیر دین باید به گونه ای باشد که این ارزش ها را تقویت کند و از هرگونه تفسیر ناهمخوان با ارزش های اخلاقی زرتشتی پرهیز کند و مردمان را به سوی کمال و رستگاری هدایت کرده و به طور کلی به بالا بردن فضائل اخلاقی در جامعه کمک کند.
4) تاریخ و بستر نوشته های دینی :
شناخت شرایط تاریخی و آگاهی از بستر اجتماعی، فرهنگی و سیاسی زمان نگارش و تدوین متون بهدینی می تواند از برداشت های نادرست و نامتعارف دینی جلوگیری کند. استوار بر همین اصل، برخی از آموزه های فرعی و ثانوی دینی به ویژه در زمینه ی حقوقی و "داتیک" بسته به شرایط زمانی و مکانی متغیر و تغییرپذیر هستند و به جای چسبیدن به پوسته بایسته و شایسته است که روح آن قوانین و احکام را درک و با شرایط زمانی و مکانی امروز تطبیق داد.
5) جامعیت و هماهنگی میان متون :
مفسر باید بکوشد تا تمام نوشته های دینی مرتبط با یک موضوع خاص را در نظر بگیرد و تفسیری ارائه دهد که بین آنها هماهنگی و انسجام وجود داشته باشد. به دیگر سخن، مفسر دین، باید کل را در پرتو اجزاء و اجزاء را در پرتو کل بررسی و تفسیر کند و از تک نگری و تقطیع و بسنده کردن تنها به یک بخش و یک متن بدون در نظر گرفتن دیگر بخش ها و دیگر متون اکیدا پرهیز کند.
6) پرهیز از پیش داوری :
مفسر باید بکوشد تا با ذهن عاری از پیش فرض های غیرموجه، شخصی و یا فرقه ای از پیش تعیین شده و جهت دار به سراغ متن دینی برود و اجازه دهد، خود متن معنای خود را نمایان کند.
7) توجه به سنت تفسیر پیشینیان :
بهره گیری از تفاسیر معتبر پیشینیان و آرای موبدان و هیربدان برجسته ی گذشته که به زمان نگارش متون دینی نزدیک تر بوده اند و حامل سنتی شفاهی و موثق و قابل اعتماد بوده اند، در بسیاری موارد راهگشا می باشد هر چند نباید از نقد و بررسی و راستی آزمایی آنها غافل شد.
8) توجه به مخاطب و مقتضیات زمانی و مکانی :
تفسیر دین باید با سطح درک مخاطب متناسب بوده و برای وی قابل فهم و موثر باشد. مفسر همچنین باید بکوشد تا پیام ها و آموزه ها و مفاهیم عمیق و جاودانه دین را به زبان ساده و قابل فهم برای مردمان معاصر خویش و به منظور پاسخگویی به نیازهای آنان در بستر زمانی و مکانی خودشان، تبیین کند.
✍️ فریدون راستی
🍃 @Rastih72 🍃
27.04.202520:21
پرسش :
آیا دین در تضاد با علم و دانش است یا اینکه این دو، مکمل یکدیگرند؟
پاسخ :
در مورد اینکه آیا دین و دانش در تضاد هستند یا خیر، دیدگاههای مختلفی وجود دارد. برخی معتقدند که این دو حوزه در تضاد اساسی با یکدیگر قرار دارند، زیرا دین مبتنی بر ایمان و وحی است، در حالی که دانش بر مشاهده، آزمایش و استدلال منطقی استوار است. از این دیدگاه، ادعاهای دینی اغلب غیرقابل اثبات یا ابطال هستند و ممکن است با یافتههای علمی مغایرت داشته باشند. از دیدگاه این کهتر، این نگاه و رویکرد، ایرادات اساسی دارد چرا که از موضوعات مورد بحث که در قلمروی جداگانه ی دین و علم قرار می گیرند، غافل است در حالیکه این مباحث و موضوعات منفک و مجزا و مستقل می باشند. به دیگر سخن، دانش به دنبال درک چگونگی کارکرد جهان طبیعی است، در حالی که دین به دنبال پاسخ دادن به سؤالات مربوط به معنا، هدف و ارزشهای زندگی است. از این منظر، این دو حوزه به سؤالات متفاوتی میپردازند و میتوانند دیدگاههای متفاوتی را در مورد واقعیت ارائه دهند که لزوماً با یکدیگر در تضاد نیستند. مهمترین دلایل مبنی بر متضاد نبودن بلکه مکمل بودن دین و دانش به شرح زیر می باشند:
1) تفاوت در قلمرو و اهداف :
علم به بررسی جهان مادی، قوانین طبیعی و چگونگی عملکرد پدیدهها میپردازد. هدف آن توصیف، تبیین و پیشبینی پدیدههای طبیعی از طریق مشاهده، آزمایش و استدلال منطقی است در حالیکه دین به مسائل مربوط به معنای زندگی، هدف خلقت، ارزشهای اخلاقی، ارتباط انسان با امر متعالی و پاسخ به سؤالات بنیادین درباره هستی میپردازد. هدف آن ارائه راهنمایی برای زندگی، ایجاد انسجام اجتماعی و پاسخ به نیازهای معنوی انسان است. علم با روشهای تجربی و حسی محدود است و نمیتواند به تمام سؤالات مربوط به هستی و معنای زندگی پاسخ دهد. سؤالاتی مانند هدف نهایی زندگی و وجود یا عدم وجود خداوند، فراتر از قلمرو علم تجربی قرار دارند. از این دیدگاه، علم و دین به سؤالات متفاوتی پاسخ میدهند و در قلمروهای جداگانهای فعالیت میکنند، بنابراین لزوماً نباید در تضاد باشند.
2) مکمل بودن در برخی جنبهها:
باورهای دینی در طول تاریخ، انگیزهای قوی برای تحقیق و مطالعه جهان طبیعی در بسیاری از دانشمندان بوده است. آنها کار علمی خود را راهی برای شناخت بهتر خلقت خداوند میدانستند. افزون بر این، دین میتواند چارچوبهای اخلاقی را برای استفاده از دستاوردهای علمی ارائه دهد و از سوء استفاده از آنها جلوگیری کند. از سوی دیگر، علم نیاز انسان به درک جهان مادی را برطرف میکند، در حالی که دین به نیازهای معنوی و معناجویانه او پاسخ میدهد. این دو میتوانند به طور مکمل به ابعاد مختلف وجود انسان توجه کنند.
3) نحوه ی تفسیر متون دینی:
بسیاری از متفکران دینی معتقدند که متون دینی نباید به صورت تحتاللفظی در مورد مسائل علمی تفسیر شوند. آنها بر این باورند که این متون اغلب از زبان تمثیلی و استعاری برای بیان مفاهیم عمیقتر استفاده میکنند و نباید با یافتههای علمی که با روشهای تجربی به دست آمدهاند، در تعارض قرار گیرند.
✍️ فریدون راستی
🍃 @Rastih72 🍃
آیا دین در تضاد با علم و دانش است یا اینکه این دو، مکمل یکدیگرند؟
پاسخ :
در مورد اینکه آیا دین و دانش در تضاد هستند یا خیر، دیدگاههای مختلفی وجود دارد. برخی معتقدند که این دو حوزه در تضاد اساسی با یکدیگر قرار دارند، زیرا دین مبتنی بر ایمان و وحی است، در حالی که دانش بر مشاهده، آزمایش و استدلال منطقی استوار است. از این دیدگاه، ادعاهای دینی اغلب غیرقابل اثبات یا ابطال هستند و ممکن است با یافتههای علمی مغایرت داشته باشند. از دیدگاه این کهتر، این نگاه و رویکرد، ایرادات اساسی دارد چرا که از موضوعات مورد بحث که در قلمروی جداگانه ی دین و علم قرار می گیرند، غافل است در حالیکه این مباحث و موضوعات منفک و مجزا و مستقل می باشند. به دیگر سخن، دانش به دنبال درک چگونگی کارکرد جهان طبیعی است، در حالی که دین به دنبال پاسخ دادن به سؤالات مربوط به معنا، هدف و ارزشهای زندگی است. از این منظر، این دو حوزه به سؤالات متفاوتی میپردازند و میتوانند دیدگاههای متفاوتی را در مورد واقعیت ارائه دهند که لزوماً با یکدیگر در تضاد نیستند. مهمترین دلایل مبنی بر متضاد نبودن بلکه مکمل بودن دین و دانش به شرح زیر می باشند:
1) تفاوت در قلمرو و اهداف :
علم به بررسی جهان مادی، قوانین طبیعی و چگونگی عملکرد پدیدهها میپردازد. هدف آن توصیف، تبیین و پیشبینی پدیدههای طبیعی از طریق مشاهده، آزمایش و استدلال منطقی است در حالیکه دین به مسائل مربوط به معنای زندگی، هدف خلقت، ارزشهای اخلاقی، ارتباط انسان با امر متعالی و پاسخ به سؤالات بنیادین درباره هستی میپردازد. هدف آن ارائه راهنمایی برای زندگی، ایجاد انسجام اجتماعی و پاسخ به نیازهای معنوی انسان است. علم با روشهای تجربی و حسی محدود است و نمیتواند به تمام سؤالات مربوط به هستی و معنای زندگی پاسخ دهد. سؤالاتی مانند هدف نهایی زندگی و وجود یا عدم وجود خداوند، فراتر از قلمرو علم تجربی قرار دارند. از این دیدگاه، علم و دین به سؤالات متفاوتی پاسخ میدهند و در قلمروهای جداگانهای فعالیت میکنند، بنابراین لزوماً نباید در تضاد باشند.
2) مکمل بودن در برخی جنبهها:
باورهای دینی در طول تاریخ، انگیزهای قوی برای تحقیق و مطالعه جهان طبیعی در بسیاری از دانشمندان بوده است. آنها کار علمی خود را راهی برای شناخت بهتر خلقت خداوند میدانستند. افزون بر این، دین میتواند چارچوبهای اخلاقی را برای استفاده از دستاوردهای علمی ارائه دهد و از سوء استفاده از آنها جلوگیری کند. از سوی دیگر، علم نیاز انسان به درک جهان مادی را برطرف میکند، در حالی که دین به نیازهای معنوی و معناجویانه او پاسخ میدهد. این دو میتوانند به طور مکمل به ابعاد مختلف وجود انسان توجه کنند.
3) نحوه ی تفسیر متون دینی:
بسیاری از متفکران دینی معتقدند که متون دینی نباید به صورت تحتاللفظی در مورد مسائل علمی تفسیر شوند. آنها بر این باورند که این متون اغلب از زبان تمثیلی و استعاری برای بیان مفاهیم عمیقتر استفاده میکنند و نباید با یافتههای علمی که با روشهای تجربی به دست آمدهاند، در تعارض قرار گیرند.
✍️ فریدون راستی
🍃 @Rastih72 🍃
07.05.202514:27
پرسش :
اولویت های یک دولت ایرانشهری، میهن دوست و مسئول در حوزه ی اقتصاد کدامند؟
پاسخ:
در صورت بر روی کارآمدن یک دولت میهن دوست، ایرانگرا و مسئول در ایران به جای حکومت جمهوری اسلامی که اقتصاد ایران را به ورشکستگی کامل رسانده است، برخی از مهمترین اولویت ها در کوتاه مدت و میان مدت به شرح زیر می باشند:
1) تنوع بخشی به اقتصاد : کاهش وابستگی به نفت و توسعه بخش های دیگر مانند صنعت، کشاورزی، گردشگری و خدمات دانش بنیان.
2) بهبود فضای کسب و کار : تسهیل مقررات، کاهش بروکراسی، مبارزه با فساد و ایجاد امنیت سرمایه گذاری برای جذب سرمایه های داخلی و خارجی
3) کنترل تورم و مدیریت نقدینگی : اتخاذ سیاست های پولی و مالی مناسب برای مهار تورم و حفظ ارزش پول ملی
4) حمایت از تولید داخلی : ارائه تسهیلات، کاهش هزینه های تولید و ایجاد بازارهای رقابتی
5) توسعه زیر ساخت ها : سرمایه گذاری در حمل و نقل، انرژی، ارتباطات و فناوری اطلاعات
6) عدالت اقتصادی و کاهش شکاف طبقاتی : اجرای برنامه های هدفمند برای حمایت از اقشار آسیب پذیر و توزیع عادلانه تر ثروت
🍃 @Rastih72 🍃
اولویت های یک دولت ایرانشهری، میهن دوست و مسئول در حوزه ی اقتصاد کدامند؟
پاسخ:
در صورت بر روی کارآمدن یک دولت میهن دوست، ایرانگرا و مسئول در ایران به جای حکومت جمهوری اسلامی که اقتصاد ایران را به ورشکستگی کامل رسانده است، برخی از مهمترین اولویت ها در کوتاه مدت و میان مدت به شرح زیر می باشند:
1) تنوع بخشی به اقتصاد : کاهش وابستگی به نفت و توسعه بخش های دیگر مانند صنعت، کشاورزی، گردشگری و خدمات دانش بنیان.
2) بهبود فضای کسب و کار : تسهیل مقررات، کاهش بروکراسی، مبارزه با فساد و ایجاد امنیت سرمایه گذاری برای جذب سرمایه های داخلی و خارجی
3) کنترل تورم و مدیریت نقدینگی : اتخاذ سیاست های پولی و مالی مناسب برای مهار تورم و حفظ ارزش پول ملی
4) حمایت از تولید داخلی : ارائه تسهیلات، کاهش هزینه های تولید و ایجاد بازارهای رقابتی
5) توسعه زیر ساخت ها : سرمایه گذاری در حمل و نقل، انرژی، ارتباطات و فناوری اطلاعات
6) عدالت اقتصادی و کاهش شکاف طبقاتی : اجرای برنامه های هدفمند برای حمایت از اقشار آسیب پذیر و توزیع عادلانه تر ثروت
🍃 @Rastih72 🍃
01.05.202510:36
پرسش :
چرا اسطوره نقشی پر رنگ در ساختار دین بهی مزدیسنی زرتشتی دارد؟
پاسخ :
در دین زرتشتی، اسطورهها نقش مهمی در تبیین جهان، جایگاه انسان و مبارزه بین خیر و شر ایفا میکنند. این اسطوره ها کارکردهای گوناگونی داشته و اهداف مهمی را دنبال می کنند که برخی از آنها عبارتند از :
1) تفسیر و تبیین امر قدسی :
اسطورههای زرتشتی به شیوهای جامع و نظاممند به تفسیر و تبیین امر قدسی میپردازند و تلاش میکنند تا رابطهی بین اورمزد، جهان و انسان را روشن سازند. این مهم با بیان ذات و صفات اورمزد، توضیح منشاء جهان و ارتباط آن با اورمزد، تبیین نبرد ازلی خیر و شر، معرفی امشاسپندان و ایزدان، تفسیر جایگاه و نقش انسان، ارائه دیدگاه دربارهی پایان و فرجام نبرد کیهانی و توجیه مناسک و باورها توسط اسطوره های دینی میسر می گردد.
2) انتقال آموزهها و ارزشهای دینی :
اسطورهها، ارزشهای بنیادین زرتشتی را در قالب شخصیتهای اهورایی (امشاسپندان و ایزدان) و قهرمانان اسطورهای تجسم میبخشند. داستانهای مربوط به اسطوره ی زندگانی زرتشت پاک و قهرمانان اسطورهای، الگوهای رفتاری برای بهدینان ارائه میدهند. زندگی اشو زرتشت، تحمل ایشان در برابر سختیها و تلاش برای گسترش پیام اورمزد، سرمشقی برای پایداری در راه ایمان است. اسطورهی نبرد خیر و شر و سرنوشت نهایی پیروان هر یک از این دو نیرو، پیامدهای انتخابهای اخلاقی را به تصویر میکشد. انتخاب راه اهورامزدا به رستگاری و سعادت میانجامد، در حالی که پیروی از اهریمن به نابودی و بدبختی ختم میشود. مفاهیم اخلاقی انتزاعی مانند نیکاندیشی، نیکگفتاری و نیککرداری که ارکان اصلی دین زرتشتی هستند، در قالب داستانها و اعمال شخصیتهای اسطورهای به صورت ملموس و قابل فهم منتقل میشوند. اسطورهی اهریمن و تلاشهای او برای نابودی آفرینش اورمزد، بر اهمیت هوشیاری در برابر نیروهای شر و لزوم مبارزه فعالانه با آنها تأکید میکند. این اسطوره، مسئولیت اخلاقی هر فرد در این نبرد را یادآور میشود. اسطورهی سوشیانت و پیروزی نهایی خیر، به بهدینان امید به آیندهای روشن و عادلانه میدهد و به زندگی آنها هدف میبخشد. اعتقاد به اینکه تلاشهای فردی در جهت خیر، در نهایت به پیروزی نهایی منجر خواهد شد، انگیزهای قوی برای رعایت آموزهها و ارزشهای دینی فراهم میکند.
3) ایجاد حس هویت و تعلق دینی :
اسطورههای زرتشتی به طرق مختلف به ویژه با ارائه یک داستان مشترک، ایجاد پیوند با بنیانگذار و شخصیتهای مقدس، تعریف جایگاه و نقش پیروان دین بهی در جهان، توضیح مناسک و سنتهای دینی، ایجاد حس تمایز و هویت متمایز، انتقال ارزشهای فرهنگی و اخلاقی مشترک و ایجاد پیوند با گذشته و آینده، به ایجاد حس هویت و تعلق دینی در میان پیروان مزدیسنا کمک میکنند.
4) مشروعیتبخشی به مناسک و سنتهای دینی :
اسطورههای زرتشتی نقش مهمی در مشروعیتبخشی به مناسک و سنتهای دینی مزدیسنا ایفا میکنند. آنها این کار را از طریق مکانیسمهایی همچون بیان منشاء اهورایی مناسک، ارتباط دادن مناسک با رویدادهای اسطورهای، نشان دادن اهمیت مناسک از طریق اعمال شخصیتهای مقدس، توضیح نمادگرایی مناسک و تأکید بر نتایج مثبت انجام مناسک انجام می دهند.
5) ارائه الگوهای ایمانی و رفتاری :
اسطورههای زرتشتی شخصیتهای اهورایی، پیامبران مزدیسنی و قهرمانان را به تصویر میکشند که اعمال، گفتار و منش آنها به عنوان الگوهای ایمانی و رفتاری برای پیروان بهدینی عمل میکنند. این اسطورهها از طرق مختلفی همچون تجسم بخشی به فضایل اخلاقی، ارائه سرمشقهای ایمانی، نشان دادن پیامدهای انتخابهای اخلاقی و معرفی قهرمانان اسطورهای این الگوها را ارائه میدهند.
6) تأمین معنا و هدف برای زندگی :
اسطورههای زرتشتی از طرق گوناگون همچون ارائه یک چارچوب کیهانی، تعیین نقش انسان در هستی، ارائه هدف غایی برای زندگی، تأکید بر ارزش اعمال نیک، ایجاد حس ارتباط با امر متعالی، توضیح منشاء رنج و شر و همچنین ارائه الگوهای معنادار، به زندگی پیروان دین بهی مزدیسنی زرتشتی معنا و هدف میبخشند.
7) حفظ و انتقال سنتهای دینی :
اسطورههای زرتشتی نقش حیاتی در حفظ و انتقال سنتهای بهدینی در طول تاریخ ایفا کرده و می کنند. بسیاری از اسطورههای زرتشتی در متون مقدس اوستا و نوشتههای پارسیگ ثبت شدهاند. در جوامعی که دسترسی به متون مکتوب محدود بوده است، اسطورهها از طریق نقل شفاهی از نسلی به نسل دیگر منتقل می شدند. این سنت شفاهی نقش مهمی در حفظ و تداوم باورها و آداب بهدینی ایفا کرده است.
✍️ فریدون راستی
🍃 @Rastih72 🍃
چرا اسطوره نقشی پر رنگ در ساختار دین بهی مزدیسنی زرتشتی دارد؟
پاسخ :
در دین زرتشتی، اسطورهها نقش مهمی در تبیین جهان، جایگاه انسان و مبارزه بین خیر و شر ایفا میکنند. این اسطوره ها کارکردهای گوناگونی داشته و اهداف مهمی را دنبال می کنند که برخی از آنها عبارتند از :
1) تفسیر و تبیین امر قدسی :
اسطورههای زرتشتی به شیوهای جامع و نظاممند به تفسیر و تبیین امر قدسی میپردازند و تلاش میکنند تا رابطهی بین اورمزد، جهان و انسان را روشن سازند. این مهم با بیان ذات و صفات اورمزد، توضیح منشاء جهان و ارتباط آن با اورمزد، تبیین نبرد ازلی خیر و شر، معرفی امشاسپندان و ایزدان، تفسیر جایگاه و نقش انسان، ارائه دیدگاه دربارهی پایان و فرجام نبرد کیهانی و توجیه مناسک و باورها توسط اسطوره های دینی میسر می گردد.
2) انتقال آموزهها و ارزشهای دینی :
اسطورهها، ارزشهای بنیادین زرتشتی را در قالب شخصیتهای اهورایی (امشاسپندان و ایزدان) و قهرمانان اسطورهای تجسم میبخشند. داستانهای مربوط به اسطوره ی زندگانی زرتشت پاک و قهرمانان اسطورهای، الگوهای رفتاری برای بهدینان ارائه میدهند. زندگی اشو زرتشت، تحمل ایشان در برابر سختیها و تلاش برای گسترش پیام اورمزد، سرمشقی برای پایداری در راه ایمان است. اسطورهی نبرد خیر و شر و سرنوشت نهایی پیروان هر یک از این دو نیرو، پیامدهای انتخابهای اخلاقی را به تصویر میکشد. انتخاب راه اهورامزدا به رستگاری و سعادت میانجامد، در حالی که پیروی از اهریمن به نابودی و بدبختی ختم میشود. مفاهیم اخلاقی انتزاعی مانند نیکاندیشی، نیکگفتاری و نیککرداری که ارکان اصلی دین زرتشتی هستند، در قالب داستانها و اعمال شخصیتهای اسطورهای به صورت ملموس و قابل فهم منتقل میشوند. اسطورهی اهریمن و تلاشهای او برای نابودی آفرینش اورمزد، بر اهمیت هوشیاری در برابر نیروهای شر و لزوم مبارزه فعالانه با آنها تأکید میکند. این اسطوره، مسئولیت اخلاقی هر فرد در این نبرد را یادآور میشود. اسطورهی سوشیانت و پیروزی نهایی خیر، به بهدینان امید به آیندهای روشن و عادلانه میدهد و به زندگی آنها هدف میبخشد. اعتقاد به اینکه تلاشهای فردی در جهت خیر، در نهایت به پیروزی نهایی منجر خواهد شد، انگیزهای قوی برای رعایت آموزهها و ارزشهای دینی فراهم میکند.
3) ایجاد حس هویت و تعلق دینی :
اسطورههای زرتشتی به طرق مختلف به ویژه با ارائه یک داستان مشترک، ایجاد پیوند با بنیانگذار و شخصیتهای مقدس، تعریف جایگاه و نقش پیروان دین بهی در جهان، توضیح مناسک و سنتهای دینی، ایجاد حس تمایز و هویت متمایز، انتقال ارزشهای فرهنگی و اخلاقی مشترک و ایجاد پیوند با گذشته و آینده، به ایجاد حس هویت و تعلق دینی در میان پیروان مزدیسنا کمک میکنند.
4) مشروعیتبخشی به مناسک و سنتهای دینی :
اسطورههای زرتشتی نقش مهمی در مشروعیتبخشی به مناسک و سنتهای دینی مزدیسنا ایفا میکنند. آنها این کار را از طریق مکانیسمهایی همچون بیان منشاء اهورایی مناسک، ارتباط دادن مناسک با رویدادهای اسطورهای، نشان دادن اهمیت مناسک از طریق اعمال شخصیتهای مقدس، توضیح نمادگرایی مناسک و تأکید بر نتایج مثبت انجام مناسک انجام می دهند.
5) ارائه الگوهای ایمانی و رفتاری :
اسطورههای زرتشتی شخصیتهای اهورایی، پیامبران مزدیسنی و قهرمانان را به تصویر میکشند که اعمال، گفتار و منش آنها به عنوان الگوهای ایمانی و رفتاری برای پیروان بهدینی عمل میکنند. این اسطورهها از طرق مختلفی همچون تجسم بخشی به فضایل اخلاقی، ارائه سرمشقهای ایمانی، نشان دادن پیامدهای انتخابهای اخلاقی و معرفی قهرمانان اسطورهای این الگوها را ارائه میدهند.
6) تأمین معنا و هدف برای زندگی :
اسطورههای زرتشتی از طرق گوناگون همچون ارائه یک چارچوب کیهانی، تعیین نقش انسان در هستی، ارائه هدف غایی برای زندگی، تأکید بر ارزش اعمال نیک، ایجاد حس ارتباط با امر متعالی، توضیح منشاء رنج و شر و همچنین ارائه الگوهای معنادار، به زندگی پیروان دین بهی مزدیسنی زرتشتی معنا و هدف میبخشند.
7) حفظ و انتقال سنتهای دینی :
اسطورههای زرتشتی نقش حیاتی در حفظ و انتقال سنتهای بهدینی در طول تاریخ ایفا کرده و می کنند. بسیاری از اسطورههای زرتشتی در متون مقدس اوستا و نوشتههای پارسیگ ثبت شدهاند. در جوامعی که دسترسی به متون مکتوب محدود بوده است، اسطورهها از طریق نقل شفاهی از نسلی به نسل دیگر منتقل می شدند. این سنت شفاهی نقش مهمی در حفظ و تداوم باورها و آداب بهدینی ایفا کرده است.
✍️ فریدون راستی
🍃 @Rastih72 🍃
30.04.202506:29
پرسش :
آیا احکام و دستورات دین بهی مزدیسنی زرتشتی درباره ی "زنِ دَشتان" (زنی که در دوران عادت ماهیانه می باشد) عقلانی بوده و با حقوق زنان همخوانی دارد؟
پاسخ :
1) دین بهی مزدیسنی زرتشتی و قانون گذار عزیز مزدیسنی دستوراتی مشخص و ویژه برای زنانِ دشتان پیشبینی کرده اند. این قوانین و احکام که بر رعایت بهداشت از یک سو و معافیت بانوان از مسئولیت های دینی و اجتماعی و لزوم استراحت آنها در آن چند روز از سوی دیگر تاکید دارند، بر خلاف تصور بدخواهان، نه تنها نافی حقوق زنان نبوده بلکه به سود آنها می باشند تا جایی که پس از گذشت چند هزاره از زمان وضع چنین احکام و قوانینی، هنوز پیشرفته ترین، پیشرو ترین و متمدن ترین جوامع بشری، قوانینی مبنی بر مرخصی ماهانه و معافیت زنان از مسئولیت های اجتماعی در دوران عادت ماهیانه پیشبینی نکرده اند، در حالیکه چنین امری برای سلامت روحی و روانی زنان بایسته و شایسته می باشد چراکه سلامت زنان بر منافع اقتصادی اولویت دارد.
2) در دوران قاعدگی، بدن زنان تغییرات هورمونی و فیزیولوژیکی قابل توجهی را تجربه میکند. از روزن پزشکی و بر اساس داده های علمی روز، استراحت در این دوران میتواند به دلایل زیر مفید باشد:
- کاهش استرس و خستگی: نوسانات هورمونی و علائم فیزیکی مانند درد و گرفتگی عضلات میتوانند باعث افزایش استرس و خستگی شوند. استراحت به بدن فرصت میدهد تا انرژی خود را بازیابی کند.
- تسکین درد: استراحت میتواند به کاهش درد و گرفتگیهای قاعدگی کمک کند. دراز کشیدن و اجتناب از فعالیتهای سنگین به عضلات اجازه میدهد تا شل شوند.
- حفظ تعادل هورمونی: استراحت کافی و خواب با کیفیت در تنظیم هورمونها نقش مهمی دارد و میتواند به بهبود خلق و خو و کاهش علائم PMS (سندرم پیش از قاعدگی) کمک کند.
- بهبود سلامت عاطفی: تغییرات هورمونی در دوران قاعدگی میتواند بر خلق و خو تأثیر بگذارد. استراحت و انجام فعالیتهای آرامشبخش میتواند به ثبات عاطفی کمک کند.
- پیشگیری از آسیب: در برخی مراحل چرخه قاعدگی، به دلیل تغییرات هورمونی، ممکن است رباطها و مفاصل کمی شلتر شوند. استراحت و اجتناب از تمرینات شدید میتواند خطر آسیب دیدگی را کاهش دهد.
- بهبود کیفیت خواب: برخی از زنان در دوران قاعدگی دچار اختلالات خواب میشوند. استراحت و ایجاد یک محیط آرامشبخش میتواند به بهبود کیفیت خواب کمک کند.
✍️ فریدون راستی
🍃 @Rastih72 🍃
آیا احکام و دستورات دین بهی مزدیسنی زرتشتی درباره ی "زنِ دَشتان" (زنی که در دوران عادت ماهیانه می باشد) عقلانی بوده و با حقوق زنان همخوانی دارد؟
پاسخ :
1) دین بهی مزدیسنی زرتشتی و قانون گذار عزیز مزدیسنی دستوراتی مشخص و ویژه برای زنانِ دشتان پیشبینی کرده اند. این قوانین و احکام که بر رعایت بهداشت از یک سو و معافیت بانوان از مسئولیت های دینی و اجتماعی و لزوم استراحت آنها در آن چند روز از سوی دیگر تاکید دارند، بر خلاف تصور بدخواهان، نه تنها نافی حقوق زنان نبوده بلکه به سود آنها می باشند تا جایی که پس از گذشت چند هزاره از زمان وضع چنین احکام و قوانینی، هنوز پیشرفته ترین، پیشرو ترین و متمدن ترین جوامع بشری، قوانینی مبنی بر مرخصی ماهانه و معافیت زنان از مسئولیت های اجتماعی در دوران عادت ماهیانه پیشبینی نکرده اند، در حالیکه چنین امری برای سلامت روحی و روانی زنان بایسته و شایسته می باشد چراکه سلامت زنان بر منافع اقتصادی اولویت دارد.
2) در دوران قاعدگی، بدن زنان تغییرات هورمونی و فیزیولوژیکی قابل توجهی را تجربه میکند. از روزن پزشکی و بر اساس داده های علمی روز، استراحت در این دوران میتواند به دلایل زیر مفید باشد:
- کاهش استرس و خستگی: نوسانات هورمونی و علائم فیزیکی مانند درد و گرفتگی عضلات میتوانند باعث افزایش استرس و خستگی شوند. استراحت به بدن فرصت میدهد تا انرژی خود را بازیابی کند.
- تسکین درد: استراحت میتواند به کاهش درد و گرفتگیهای قاعدگی کمک کند. دراز کشیدن و اجتناب از فعالیتهای سنگین به عضلات اجازه میدهد تا شل شوند.
- حفظ تعادل هورمونی: استراحت کافی و خواب با کیفیت در تنظیم هورمونها نقش مهمی دارد و میتواند به بهبود خلق و خو و کاهش علائم PMS (سندرم پیش از قاعدگی) کمک کند.
- بهبود سلامت عاطفی: تغییرات هورمونی در دوران قاعدگی میتواند بر خلق و خو تأثیر بگذارد. استراحت و انجام فعالیتهای آرامشبخش میتواند به ثبات عاطفی کمک کند.
- پیشگیری از آسیب: در برخی مراحل چرخه قاعدگی، به دلیل تغییرات هورمونی، ممکن است رباطها و مفاصل کمی شلتر شوند. استراحت و اجتناب از تمرینات شدید میتواند خطر آسیب دیدگی را کاهش دهد.
- بهبود کیفیت خواب: برخی از زنان در دوران قاعدگی دچار اختلالات خواب میشوند. استراحت و ایجاد یک محیط آرامشبخش میتواند به بهبود کیفیت خواب کمک کند.
✍️ فریدون راستی
🍃 @Rastih72 🍃
30.04.202517:06
پرسش :
چرا و چگونه آموزه های دین بهی مزدیسنی زرتشتی کیفیت زندگی ما مردمان را ارتقاء می بخشند؟
پاسخ :
تاثیر دین بر کیفیت زندگی مردمان به طور کلی و دین بهی مزدیسنی زرتشتی بر کیفیت زندگی باورمندان به آن به طور خاص می تواند برای افراد مختلف متفاوت باشد و به عوامل متعددی از جمله نوع دین (بهدینی یا بددینی)، نوع تفسیر از بهدینی (راست کیشی و پوریودکیشی یا برداشت های انحرافی، من درآوردی و گمراه کننده ی اشموغان) و میزان پایبندی فرد به این آموزه ها بستگی دارد. در صورت پایبندی کامل مردمان به بهدینی (دین بهی مزدیسنی زرتشتی) که بر سنت خردمحور پیامبر و پوریودکیشان استوار است امری که به گسست از بددینی (ادیان ضحاکی-ابراهیمی) از یک سو و پرهیز و دوری از آموزه های ویرانگر، خردستیز و متناقض اشموغان (تحریف گران دین بهی) از سوی دیگر منتهی می شود، کیفیت زندگی مردمان به دلایل زیر به شکل قابل توجهی ارتقاء می یابد :
1) ایجاد معنا و هدف :
آموزه های دین بهی مزدیسنی زرتشتی به هستی و زندگی انسان معنا میبخشند و چرایی وجود او را توضیح میدهند. این حس هدفمندی میتواند به افراد انگیزه و جهت در زندگی دهد و احساس پوچی و بیمعنایی را کاهش دهد.
2) ارائه نظام اخلاقی و ارزشی :
دین بهی مزدیسنی زرتشتی مجموعهای از اصول و ارزشهای اخلاقی را ارائه میدهد که راهنمای رفتار فردی و اجتماعی هستند. پایبندی به این اصول میتواند به ایجاد روابط اجتماعی سالمتر، کاهش جرم و خشونت، و افزایش اعتماد در جامعه کمک کند.
3) ایجاد حمایت اجتماعی بواسطه ی شبکه های دینی :
آتشکده ها و انجمن های زرتشتی می توانند فضایی را برای تعامل، همدلی و حمایت متقابل بین افراد فراهم کنند. این شبکههای اجتماعی نیرومند میتوانند در زمانهای دشوار، تکیهگاه عاطفی و عملی برای افراد باشند و حس تعلق و امنیت را تقویت کنند.
4) ارائه راهکارهایی کاربردی برای مقابله با مشکلات و استرس :
آموزهها و مناسک بهدینی به افراد در مواجهه با سختیها، بیماریها و فقدان عزیزان کمک میکنند. نماز و نیایش، مراقبه، و توکل به یاری ایزدان میتوانند آرامش و تسلی خاطر را به همراه آورند.
5) تشویق به رفتارهای سالم :
دین بهی مزدیسنی زرتشتی دستورالعملهایی در مورد تغذیه، بهداشت و پرهیز از رفتارهای مضر ارائه میدهد که میتواند به بهبود سلامت جسمی و روانی افراد کمک کند.
6) ایجاد امید و خوشبینی :
ایمان به یک نیروی برتر (دادار اورمزد)، امید به پیروزی خیر بر شر در نبرد کیهانی و همچنین اعتقاد به جاودانگی روان پس از مرگ میتواند به افراد امید به آینده و خوشبینی در مواجهه با چالشهای زندگی ببخشد.
7) تقویت حس قدردانی و بخشش :
بسیاری از آموزههای بهدینی بر اهمیت قدردانی از نعمتها و بخشش دیگران به جای پرورش کینه و نفرت تاکید دارند. این نگرش میتواند منجر به رضایت بیشتر از زندگی و بهبود روابط بین فردی شود.
✍️ فریدون راستی
🍃 @Rastih72 🍃
چرا و چگونه آموزه های دین بهی مزدیسنی زرتشتی کیفیت زندگی ما مردمان را ارتقاء می بخشند؟
پاسخ :
تاثیر دین بر کیفیت زندگی مردمان به طور کلی و دین بهی مزدیسنی زرتشتی بر کیفیت زندگی باورمندان به آن به طور خاص می تواند برای افراد مختلف متفاوت باشد و به عوامل متعددی از جمله نوع دین (بهدینی یا بددینی)، نوع تفسیر از بهدینی (راست کیشی و پوریودکیشی یا برداشت های انحرافی، من درآوردی و گمراه کننده ی اشموغان) و میزان پایبندی فرد به این آموزه ها بستگی دارد. در صورت پایبندی کامل مردمان به بهدینی (دین بهی مزدیسنی زرتشتی) که بر سنت خردمحور پیامبر و پوریودکیشان استوار است امری که به گسست از بددینی (ادیان ضحاکی-ابراهیمی) از یک سو و پرهیز و دوری از آموزه های ویرانگر، خردستیز و متناقض اشموغان (تحریف گران دین بهی) از سوی دیگر منتهی می شود، کیفیت زندگی مردمان به دلایل زیر به شکل قابل توجهی ارتقاء می یابد :
1) ایجاد معنا و هدف :
آموزه های دین بهی مزدیسنی زرتشتی به هستی و زندگی انسان معنا میبخشند و چرایی وجود او را توضیح میدهند. این حس هدفمندی میتواند به افراد انگیزه و جهت در زندگی دهد و احساس پوچی و بیمعنایی را کاهش دهد.
2) ارائه نظام اخلاقی و ارزشی :
دین بهی مزدیسنی زرتشتی مجموعهای از اصول و ارزشهای اخلاقی را ارائه میدهد که راهنمای رفتار فردی و اجتماعی هستند. پایبندی به این اصول میتواند به ایجاد روابط اجتماعی سالمتر، کاهش جرم و خشونت، و افزایش اعتماد در جامعه کمک کند.
3) ایجاد حمایت اجتماعی بواسطه ی شبکه های دینی :
آتشکده ها و انجمن های زرتشتی می توانند فضایی را برای تعامل، همدلی و حمایت متقابل بین افراد فراهم کنند. این شبکههای اجتماعی نیرومند میتوانند در زمانهای دشوار، تکیهگاه عاطفی و عملی برای افراد باشند و حس تعلق و امنیت را تقویت کنند.
4) ارائه راهکارهایی کاربردی برای مقابله با مشکلات و استرس :
آموزهها و مناسک بهدینی به افراد در مواجهه با سختیها، بیماریها و فقدان عزیزان کمک میکنند. نماز و نیایش، مراقبه، و توکل به یاری ایزدان میتوانند آرامش و تسلی خاطر را به همراه آورند.
5) تشویق به رفتارهای سالم :
دین بهی مزدیسنی زرتشتی دستورالعملهایی در مورد تغذیه، بهداشت و پرهیز از رفتارهای مضر ارائه میدهد که میتواند به بهبود سلامت جسمی و روانی افراد کمک کند.
6) ایجاد امید و خوشبینی :
ایمان به یک نیروی برتر (دادار اورمزد)، امید به پیروزی خیر بر شر در نبرد کیهانی و همچنین اعتقاد به جاودانگی روان پس از مرگ میتواند به افراد امید به آینده و خوشبینی در مواجهه با چالشهای زندگی ببخشد.
7) تقویت حس قدردانی و بخشش :
بسیاری از آموزههای بهدینی بر اهمیت قدردانی از نعمتها و بخشش دیگران به جای پرورش کینه و نفرت تاکید دارند. این نگرش میتواند منجر به رضایت بیشتر از زندگی و بهبود روابط بین فردی شود.
✍️ فریدون راستی
🍃 @Rastih72 🍃
28.04.202506:31
پرسش :
نقش آسرونان (پیشه ی روحانیون) اعم از هیربدان و موبدان در عصر کنونی چیست؟
پاسخ :
نقش آسرونان در عصر کنونی شامل دو وجه دینی و اجتماعی می شود.
- از مهمترین وظائف و خویشکاری های دینی موبدان و هیربدان می توان به امور زیر اشاره کرد:
1) برگزاری و مدیریت آیین ها و مناسک دینی :
این نقش، بدیهی ترین و مشهود ترین وظیفه ی موبدان در دین بهی مزدیسنی زرتشتی می باشد. موبدان با برگزاری آیین های متعالی که در یزشن گاه آتشکده برگزار می شوند همچون یسناخوانی، ویسپرد خوانی، ویدودادخوانی، نیرنگ دین، درون یشت و همچنین با برگزاری آیین ها و مناسک عمومی که با حضور بهدینان برگزار می شود همچون ستوم، آفرینگان خوانی، فَرُخشی، جَشَن خوانی و همچنین با برگزاری آیین نَوجوت (سدره پوشی) و گواه گیری (پیوند زناشویی) و آیین های پاکسازی همچون برشنوم و دیگر آیین ها و مناسک مزدیسنی به دین بهی و جامعه ی زرتشتی خدمت رسانی و سودرسانی می کنند.
2) آموزش و تفسیر (زند و نگیز) آموزه های دینی :
هیربدان دین بهی مزدیسنی زرتشتی به عنوان نگهبان و مفسر و متکلم دین، موظف به آموزش اعتقادات، اصول، دگم ها و آداب دینی به باورمندان و بهدینان می باشند. آنها همچنین موظف هستند تا با ارائه ی تفسیر مجاز و درست از دین به نیازهای جامعه ی بهدینان بر اساس مقتضیات زمانی و مکانی روز پاسخ دهند و سنت دینی را در بستر تاریخی خویش استمرار بخشند.
3) فراهم کردن همراهی و پشتیبانی معنوی :
یکی دیگر از وظائف آسرونان به عنوان چهره های قابل اعتماد و مورد احترام جامعه ی بهدینان، پند و اندرز دادن به باورمندان، تسلی دادن به مزدیسنان و پشتیبانی معنوی کردن از زرتشتیان به ویژه در دوران ناملایمات و دشواری های زندگی و لحظات سرنوشت ساز و مهم زندگی بهدینان بر اساس آموزه ها و حکمت دینی می باشد.
- از مهمترین وظائف و خویشکاری های اجتماعی موبدان و هیربدان می توان به امور زیر اشاره نمود:
4) رهبری دینی جامعه و پشتیبانی از شهریار مشروع :
آسرونان از فرّ دینی برخوردار بوده و بدین واسطه نقشی اساسی در رهبری اخلاقی، معنوی و دینی جامعه داشته و شهریار و شهریاری نیک و مشروع را پشتیبانی می کنند و از شهریاران و شهریاری بد سلب مشروعیت می نمایند.
5) مشارکت فعال در امور خیریه :
نهادهای ثروتمند و نیرومند وابسته به دین بهی مزدیسنی زرتشتی که وجوه قابل توجهی از دهش های عمومی را دریافت می کنند، موظف به سودرسانی و یاری رسانی به درویشان و نیازمندان و مستحقان بوده و مکمل نقش نهادهای اداری و دولتی در ریشه کن کردن فقر و درویشی و ارائه خدمات اجتماعی می باشند.
6) وساطت و حل و فصل اختلافات و منازعات :
از آنجایی که موبدان و هیربدان، مورد احترام ویژه ی جامعه ی باورمندان و بهدینان می باشند، می توانند نقشی کلیدی برای حل و فصل اختلافات بدون مراجعه به مراجع قضایی ایفا کنند و بدین واسطه آرامش و نظم و صلح را در جامعه ترویج دهند.
7) زنده نگاهداری هویت ملی و فرهنگی ایرانشهر :
موبدان و هیربدان به طور مستقیم و غیر مستقیم نگاهبان و پاسدار هویت ملی ایرانیان بوده و ارزش های ایرانشهری همچون میهن دوستی، قانون مداری و اخلاق را در جامعه ترویج می دهند. آنها همچنین در طول تاریخ نقشی کلیدی در حفظ اسطوره ها و جشن های ملی و فرادینی همچون سده و مهرگان و نوروز داشته اند.
✍️ فریدون راستی
🍃 @Rastih72 🍃
نقش آسرونان (پیشه ی روحانیون) اعم از هیربدان و موبدان در عصر کنونی چیست؟
پاسخ :
نقش آسرونان در عصر کنونی شامل دو وجه دینی و اجتماعی می شود.
- از مهمترین وظائف و خویشکاری های دینی موبدان و هیربدان می توان به امور زیر اشاره کرد:
1) برگزاری و مدیریت آیین ها و مناسک دینی :
این نقش، بدیهی ترین و مشهود ترین وظیفه ی موبدان در دین بهی مزدیسنی زرتشتی می باشد. موبدان با برگزاری آیین های متعالی که در یزشن گاه آتشکده برگزار می شوند همچون یسناخوانی، ویسپرد خوانی، ویدودادخوانی، نیرنگ دین، درون یشت و همچنین با برگزاری آیین ها و مناسک عمومی که با حضور بهدینان برگزار می شود همچون ستوم، آفرینگان خوانی، فَرُخشی، جَشَن خوانی و همچنین با برگزاری آیین نَوجوت (سدره پوشی) و گواه گیری (پیوند زناشویی) و آیین های پاکسازی همچون برشنوم و دیگر آیین ها و مناسک مزدیسنی به دین بهی و جامعه ی زرتشتی خدمت رسانی و سودرسانی می کنند.
2) آموزش و تفسیر (زند و نگیز) آموزه های دینی :
هیربدان دین بهی مزدیسنی زرتشتی به عنوان نگهبان و مفسر و متکلم دین، موظف به آموزش اعتقادات، اصول، دگم ها و آداب دینی به باورمندان و بهدینان می باشند. آنها همچنین موظف هستند تا با ارائه ی تفسیر مجاز و درست از دین به نیازهای جامعه ی بهدینان بر اساس مقتضیات زمانی و مکانی روز پاسخ دهند و سنت دینی را در بستر تاریخی خویش استمرار بخشند.
3) فراهم کردن همراهی و پشتیبانی معنوی :
یکی دیگر از وظائف آسرونان به عنوان چهره های قابل اعتماد و مورد احترام جامعه ی بهدینان، پند و اندرز دادن به باورمندان، تسلی دادن به مزدیسنان و پشتیبانی معنوی کردن از زرتشتیان به ویژه در دوران ناملایمات و دشواری های زندگی و لحظات سرنوشت ساز و مهم زندگی بهدینان بر اساس آموزه ها و حکمت دینی می باشد.
- از مهمترین وظائف و خویشکاری های اجتماعی موبدان و هیربدان می توان به امور زیر اشاره نمود:
4) رهبری دینی جامعه و پشتیبانی از شهریار مشروع :
آسرونان از فرّ دینی برخوردار بوده و بدین واسطه نقشی اساسی در رهبری اخلاقی، معنوی و دینی جامعه داشته و شهریار و شهریاری نیک و مشروع را پشتیبانی می کنند و از شهریاران و شهریاری بد سلب مشروعیت می نمایند.
5) مشارکت فعال در امور خیریه :
نهادهای ثروتمند و نیرومند وابسته به دین بهی مزدیسنی زرتشتی که وجوه قابل توجهی از دهش های عمومی را دریافت می کنند، موظف به سودرسانی و یاری رسانی به درویشان و نیازمندان و مستحقان بوده و مکمل نقش نهادهای اداری و دولتی در ریشه کن کردن فقر و درویشی و ارائه خدمات اجتماعی می باشند.
6) وساطت و حل و فصل اختلافات و منازعات :
از آنجایی که موبدان و هیربدان، مورد احترام ویژه ی جامعه ی باورمندان و بهدینان می باشند، می توانند نقشی کلیدی برای حل و فصل اختلافات بدون مراجعه به مراجع قضایی ایفا کنند و بدین واسطه آرامش و نظم و صلح را در جامعه ترویج دهند.
7) زنده نگاهداری هویت ملی و فرهنگی ایرانشهر :
موبدان و هیربدان به طور مستقیم و غیر مستقیم نگاهبان و پاسدار هویت ملی ایرانیان بوده و ارزش های ایرانشهری همچون میهن دوستی، قانون مداری و اخلاق را در جامعه ترویج می دهند. آنها همچنین در طول تاریخ نقشی کلیدی در حفظ اسطوره ها و جشن های ملی و فرادینی همچون سده و مهرگان و نوروز داشته اند.
✍️ فریدون راستی
🍃 @Rastih72 🍃
Log in to unlock more functionality.