Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
آراء و آثار دکتر منوچهر آشتیانی avatar

آراء و آثار دکتر منوچهر آشتیانی

DrMAschtiani
TGlist rating
0
0
TypePublic
Verification
Not verified
Trust
Not trusted
Location
LanguageOther
Channel creation dateFeb 27, 2018
Added to TGlist
Mar 15, 2025

Latest posts in group "آراء و آثار دکتر منوچهر آشتیانی"

Reposted from:
نیما یوشیج avatar
نیما یوشیج
واردین عید نوروز

آل آقا آمد. فرخ با ژوبین آمد با شیشه‌ی شربت آلبالو و گلدان گل. اما امروز که روز دوم عید نوروز بود، من بسیار خسته و کسل بودم. خود تو می‌دانی چطور شد. فرخ ۱۳ فروردین به فرنگستان می‌رود. به مقدمه‌ی دکتر جنتی بر اشعار چاپ شده‌ی من ایراد گرفت و به ترجمه‌های شجاع‌الدین شفا که هر جا که را نمی‌تواند ترجمه کند، به نام اقتباس کم می‌کند، ایراد گرفت و رفت که باز بیاید. عمر من بسیار سخت می‌گذرد، من بسیار مشقت می‌کشم و خود تو می‌دانی چرا.

روز ۲ فروردین ۱۳۳۵
از: یادداشتهای روزانه‌ی #نیما_یوشیج

آل آقا: دکتر محمد شاهکار (۱۲۸۷–۱۳۵۷) وکیل دادگستری و نماینده‌ی مجلس شورای ملی و از خانواده‌ی آل آقا (نوادگان وحید بهبانی) در کرمانشاه و نام خانوادگی‌اش نیز آل آقا بود. سال ۱۳۱۱ از طرف دولت برای ادامه تحصیل به اروپا رفت و پس از گرفتن دکترای حقوق از فرانسه و بازگشت به ایران، در سال ۱۳۱۷ نام خانوادگی‌اش را به «شاهکار» تغییر داد.

فرخ: دکتر منوچهر آشتیانی (۱۳۰۹ - ۱۳۹۹) جامعه‌شناس، عضو سابق حزب توده، پژوهشگر فلسفه، خواهرزاده‌ی نیما یوشیج و از نوادگان میرزاحسن آشتیانی بود.

📷منوچهر آشتیانی در جوانی
@nima_yoooshij
عید دیدنی سیاسی


هر از گاهی در منزل دکتر [غلامحسین] صدیقی جمع‌ می‌شدیم. هر سال عید نوروز ابتدا به منزل ایشان برای عید دیدنی‌ می‌رفتیم، چون فرنگیس خانم - همسر ایشان - دخترعموی مادر من و مادر خانم من بود و همچنین استاد من و با فاصله بیست سال بعد استاد خانم من. اکثرشان هم الآن در امریکا زندگی‌ می‌کنند، بگذریم از اینکه اختلافاتشان زیاد است و ما الآن صدها عنوان جبهه ملی داریم!

یادم هست ما که‌ می‌رفتیم به منزل دکتر صدیقی، همیشه بحث سیاسی درباره عملکرد جبهه ملی در قبال انقلاب ۱۳۵۷ این بود که «ما‌ می‌دانستیم چه نمی‌‌خواهیم، اما نمی‌‌دانستیم چه‌ می‌خواهیم»! این حرف را کسی‌ می‌زد که جامعه‌شناس تربیت‌شدۀ فرانسه بود و‌ می‌گفت من شاگرد [لوسین] لوی برول بودم که او شاگرد مبرز امیل دورکهایم بود.

... من یک‌بار در پاسخ به این تحلیل ایشان با طعنه گفتم که آقای دکتر اجازه بدهید من در جواب شما یک صحنۀ تئاترگونه را مجسم کنم: یک روحانی و عالم در علوم قدیمه به ایران‌ می‌آید و‌ می‌بیند که یک عالم در علوم جدید که به‌جای آنکه بر منبر سخن بگوید، در دانشگاه مشغول سخنرانی است. می‌گوید حرف حساب شما چیست؟ او‌ می‌گوید: ما‌ می‌دانیم چه نمی‌‌خواهیم؟‌ می‌پرسد: چه نمی‌‌خواهید؟‌ می‌گوید: رژیم شاه را. او هم‌ می‌گوید: این‌که خوب است، ما هم موافقیم. بعد عالم علوم جدید‌ می‌گوید: اما ما نمی‌‌دانیم چه‌ می‌خواهیم! عالم علوم قدیمه هم‌ می‌گوید: اشکالی ندارد. ما‌ می‌دانیم چه‌ می‌خواهیم. ما جمهوری اسلامی‌ می‌خواهیم، نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر!

آنجا ایشان خیلی از این حرف من ناراحت شد. اما ببینید کسی این حرف را‌ می‌زند که استاد همۀ جامعه‌شناسان ایران از دکتر غلامعباس توسلی گرفته تا من بوده. وزیر کشور دولت مصدق بوده و رهبر جبهۀ ملی ایران پس از انقلاب. این حرف را بزرگ‌ترین جامعه‌شناس ایران‌ می‌زند که هنوز با گذشت پنج سال بعد از پیروزی انقلاب نمی‌‌تواند یک تحلیل درست از مسائل اصلی جامعۀ ایران بدهد.

پرسیدن و جنگیدن: گفت‌وگو با دکتر منوچهر آشتیانی درباره تاریخ معاصر و علوم انسانی در ایران
نشر نی، چپ دوم ۱۳۹۷
سفارش از نشر نی
دانلود از طاقچه و فیدیبو
@DrMAschtiani
نیاز انقلابی به ساواک برای سرکوب کردستان

[در زندان قصر، سال ۵۸] بین ما یک سرهنگ معینی بود از ادارۀ هشتم که می‌دانستیم این اداره مرتبط با سازمان‌های امنیتی خارجی است. یک روز داشتیم قدم می‌زدیم که بلندگوی زندان اعلام کرد اداره هشتمی‌ها بیایند بالا، طبقۀ دوم، استنطاق پیش آذری قمی. همه منتظر بودیم ببینیم با این‌ها چه می‌کنند، چون بین خودمان فکر می‌کردیم هر کاری با این‌ها بکنند، با ما ملایم‌تر خواهند کرد.
قبل از اینکه معینی برود، ازش پرسیدم چه‌کارتان می‌کنند؟ گفت هیچ کاری نخواهند کرد. چون کردستان شلوغ شده و به اطلاعات و تجربۀ ما نیاز دارند.
بعد دیدیم که همه‌شان شاد و خندان برگشتند. بلندگو اعلام کرد ادارۀ هشتمی‌ها آزادند و با همان فرماسیون بروند سر کارشان. سرهنگ معینی که داشت می‌رفت، یکی از زندانی‌ها پرید و پایش را گرفت که تو را به خدا مرا هم با خودت ببر. نگهبان خواست جدایش کند. معینی گفت اگر من بروم، این را هم با خودم می‌برم. نگهبان هم گفت جهنم، ببر!

پرسیدن و جنگیدن: گفت‌وگو با دکتر منوچهر آشتیانی درباره تاریخ معاصر و علوم انسانی در ایران
نشر نی، چپ دوم ۱۳۹۷
سفارش از نشر نی
دانلود از طاقچه و فیدیبو
@DrMAschtiani
پرسش: به‌عنوان کسی که در ایران همواره در حاشیۀ مناسبات رسمی سیاست و حتی دانشگاه قرار گرفته... کجا با این انقلاب همراهی قلبی داشتید و کجا عدم همراهی؟

پاسخ: من چون سه ایراد بنیادی به سیستم موجود وارد می‌دانم، نمی‌توانستم و نمی‌توانم با آن موافق باشم. لذا با تحولات و ساختارهای موجود از بیخ و بن مخالفم. ما از نظام شاهنشاهی بیرون آمده‌ایم، همچون اروپایی‌ها که از نظام فئودالی عبور کردند، با این تفاوت که برخلاف آن‌ها که کریتیسیسم، اومانیسم و راسیونالیسم را در این گذار به دست آوردند، به این اصول پایبند نبوده‌ایم. لذا ما کماکان در باقیمانده‌های نظام کهنه شاهنشاهی گیر کرده‌ایم. ضمن اینکه معتقدم باقیمانده‌های وابستگی به سرمایه‌داری آمریکا و انگلیس هم همچنان وجود دارد.

پرسیدن و جنگیدن: گفت‌وگو با دکتر منوچهر آشتیانی درباره تاریخ معاصر و علوم انسانی در ایران
نشر نی، چپ دوم ۱۳۹۷
سفارش از سایت نشر نی
دانلود از طاقچه و فیدیبو

عکس: تصاویر خمینی، شریعتی و مصدق در راهپیمایی ۱۳ ژانویۀ ۱۹۷۹ (۲۳ دی ۱۳۵۷) که حدود چهارصدهزار نفر در آن شرکت و محوطۀ دانشگاه تهران را پر کردند.
@DrMAschtiani

Records

09.04.202523:59
189Subscribers
24.03.202523:59
200Citation index
25.03.202523:59
748Average views per post
25.03.202523:59
748Average views per ad post
27.02.202516:08
5.34%ER
25.03.202523:59
408.74%ERR
Subscribers
Citation index
Avg views per post
Avg views per ad post
ER
ERR
MAR '25APR '25

Popular posts آراء و آثار دکتر منوچهر آشتیانی

24.03.202509:39
عید دیدنی سیاسی


هر از گاهی در منزل دکتر [غلامحسین] صدیقی جمع‌ می‌شدیم. هر سال عید نوروز ابتدا به منزل ایشان برای عید دیدنی‌ می‌رفتیم، چون فرنگیس خانم - همسر ایشان - دخترعموی مادر من و مادر خانم من بود و همچنین استاد من و با فاصله بیست سال بعد استاد خانم من. اکثرشان هم الآن در امریکا زندگی‌ می‌کنند، بگذریم از اینکه اختلافاتشان زیاد است و ما الآن صدها عنوان جبهه ملی داریم!

یادم هست ما که‌ می‌رفتیم به منزل دکتر صدیقی، همیشه بحث سیاسی درباره عملکرد جبهه ملی در قبال انقلاب ۱۳۵۷ این بود که «ما‌ می‌دانستیم چه نمی‌‌خواهیم، اما نمی‌‌دانستیم چه‌ می‌خواهیم»! این حرف را کسی‌ می‌زد که جامعه‌شناس تربیت‌شدۀ فرانسه بود و‌ می‌گفت من شاگرد [لوسین] لوی برول بودم که او شاگرد مبرز امیل دورکهایم بود.

... من یک‌بار در پاسخ به این تحلیل ایشان با طعنه گفتم که آقای دکتر اجازه بدهید من در جواب شما یک صحنۀ تئاترگونه را مجسم کنم: یک روحانی و عالم در علوم قدیمه به ایران‌ می‌آید و‌ می‌بیند که یک عالم در علوم جدید که به‌جای آنکه بر منبر سخن بگوید، در دانشگاه مشغول سخنرانی است. می‌گوید حرف حساب شما چیست؟ او‌ می‌گوید: ما‌ می‌دانیم چه نمی‌‌خواهیم؟‌ می‌پرسد: چه نمی‌‌خواهید؟‌ می‌گوید: رژیم شاه را. او هم‌ می‌گوید: این‌که خوب است، ما هم موافقیم. بعد عالم علوم جدید‌ می‌گوید: اما ما نمی‌‌دانیم چه‌ می‌خواهیم! عالم علوم قدیمه هم‌ می‌گوید: اشکالی ندارد. ما‌ می‌دانیم چه‌ می‌خواهیم. ما جمهوری اسلامی‌ می‌خواهیم، نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر!

آنجا ایشان خیلی از این حرف من ناراحت شد. اما ببینید کسی این حرف را‌ می‌زند که استاد همۀ جامعه‌شناسان ایران از دکتر غلامعباس توسلی گرفته تا من بوده. وزیر کشور دولت مصدق بوده و رهبر جبهۀ ملی ایران پس از انقلاب. این حرف را بزرگ‌ترین جامعه‌شناس ایران‌ می‌زند که هنوز با گذشت پنج سال بعد از پیروزی انقلاب نمی‌‌تواند یک تحلیل درست از مسائل اصلی جامعۀ ایران بدهد.

پرسیدن و جنگیدن: گفت‌وگو با دکتر منوچهر آشتیانی درباره تاریخ معاصر و علوم انسانی در ایران
نشر نی، چپ دوم ۱۳۹۷
سفارش از نشر نی
دانلود از طاقچه و فیدیبو
@DrMAschtiani
Reposted from:
نیما یوشیج avatar
نیما یوشیج
واردین عید نوروز

آل آقا آمد. فرخ با ژوبین آمد با شیشه‌ی شربت آلبالو و گلدان گل. اما امروز که روز دوم عید نوروز بود، من بسیار خسته و کسل بودم. خود تو می‌دانی چطور شد. فرخ ۱۳ فروردین به فرنگستان می‌رود. به مقدمه‌ی دکتر جنتی بر اشعار چاپ شده‌ی من ایراد گرفت و به ترجمه‌های شجاع‌الدین شفا که هر جا که را نمی‌تواند ترجمه کند، به نام اقتباس کم می‌کند، ایراد گرفت و رفت که باز بیاید. عمر من بسیار سخت می‌گذرد، من بسیار مشقت می‌کشم و خود تو می‌دانی چرا.

روز ۲ فروردین ۱۳۳۵
از: یادداشتهای روزانه‌ی #نیما_یوشیج

آل آقا: دکتر محمد شاهکار (۱۲۸۷–۱۳۵۷) وکیل دادگستری و نماینده‌ی مجلس شورای ملی و از خانواده‌ی آل آقا (نوادگان وحید بهبانی) در کرمانشاه و نام خانوادگی‌اش نیز آل آقا بود. سال ۱۳۱۱ از طرف دولت برای ادامه تحصیل به اروپا رفت و پس از گرفتن دکترای حقوق از فرانسه و بازگشت به ایران، در سال ۱۳۱۷ نام خانوادگی‌اش را به «شاهکار» تغییر داد.

فرخ: دکتر منوچهر آشتیانی (۱۳۰۹ - ۱۳۹۹) جامعه‌شناس، عضو سابق حزب توده، پژوهشگر فلسفه، خواهرزاده‌ی نیما یوشیج و از نوادگان میرزاحسن آشتیانی بود.

📷منوچهر آشتیانی در جوانی
@nima_yoooshij
Log in to unlock more functionality.