Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
یادداشت‌های توسعه - فاطمه‌نجفی avatar

یادداشت‌های توسعه - فاطمه‌نجفی

یادداشت‌هایی در باب توسعه‌ است. به قول ناصر خسرو«به راستی شرح دهم و بعضی که به روایت‌ها شنیدم ... واگر ایزد توفیق دهد چون سفر طرف مشرق کرده شود آنچه مشاهده افتد به این ضم کرده شود ان شاءالله تعالی»
TGlist rating
0
0
TypePublic
Verification
Not verified
Trust
Not trusted
Location
LanguageOther
Channel creation dateJul 28, 2018
Added to TGlist
Mar 31, 2025

Statistic of Telegram Channel یادداشت‌های توسعه - فاطمه‌نجفی

Subscribers

2 601

24 hours00%Week
1
0%Month
53
2.1%

Citation index

0

Mentions1Shares on channels0Mentions on channels1

Average views per post

1 161

12 hours1 6150%24 hours1 1610%48 hours1 2370%

Engagement rate (ER)

4.39%

Reposts21Comments0Reactions30

Engagement rate by reach (ERR)

0%

24 hours0%Week0%Month
10.62%

Average views per ad post

654

1 hour34953.36%1 – 4 hours890136.09%4 - 24 hours00%
Connect our bot to the channel to find out the gender distribution of this channel's audience.
Total posts in 24 hours
1
Dynamic
1

Latest posts in group "یادداشت‌های توسعه - فاطمه‌نجفی"

#موقت
یکی از دانشجویان اقتصاد رفتار، برای پایان‌نامه‌اش نیاز به تکمیل این پرسشنامه داره - زمان لازم برای پر کردنش ۷ تا ۱۰ دقیقه است.
و از من خواست پرسشنامه را اینجا بذارم :

https://survey.porsline.ir/s/S8OMcYp0/
سخنی با دوستداران ایران در داخل کشور در باب لزوم عملگرایی علم محور:
حکایت مخالفت با تکنوکراسی و تعویق درمان بحرانهای اقتصادی ایران، آدم را به یاد خاطرات کودکی می‌اندازد: روزهایی که با کتمان درد از زیر درمان فرار می‌کردیم؛ یا در عهد ناصری،که آبله‌کوبی را با اتهام گبر بودن طبیب بهانه می‌کردند.
بچه که بودیم، پزشکان به تجویز پنی‌سیلین علاقه داشتند. در زمستان‌های پرگل و لای کوچه‌ها، بعد از معاینه، باید با حال زار پله‌های تیز تزریقات‌چی را بالا می‌رفتیم. بوی تند الکل و درد تزریق عضلانی، ما را به شرطي شدن وا می‌داشت؛ آنقدر که سعی می‌کردیم گلودرد را پنهان کنیم و لقمه نان و پنیر را بی‌درد پایین بدهیم. سکوت غیرعادی ما هم به همین دلیل بود؛ چون می‌دانستیم در غیر این صورت، باید تن به دو تزریق دردناک بدهیم.
مشکل اینجاست که مريض مزمن اقتصادی ما نیز هرگاه درمان شده، ناقص و نیمه‌کاره بوده. پدر خانواده با پس‌گردنی به استقبال درد می‌رفت و مادران – نیمه منتخب- ، مرض را برای حفظ سکوت انکار می‌کردند. اطرافیان هم، به جای درمان، سرگرم بررسی شجره و دین طبیب شده‌اند؛ درست مانند سنت‌گرایان عهد ناصری که آبله‌کوبی را به جن و شیطان نسبت می‌دادند.
در این روایت، بچه بیمار باید ساکت بماند ولو به قیمت جانش. کافی‌ست عطار و جنگیر محل هم ادعا کنند که طبیب یک‌بار از کوچه‌ی خاجیک‌ها گذشته باشد یا در فرنگ طبابت آموخته باشد یا حتا در کلاس دارالفنون کلوکه صاحب نشسته باشد. تا ارتدادش مسلم شود. همچنان که در تاریخ ایران می‌بینیم، علی‌رغم التزام به استقلال از پنج سال پیش از انقلاب، اصلاحات ساختاری انجام نشد. مشکل، نه نداشتن دغدغه بود و نه ضعف وطن‌دوستی؛ بلکه ترس از مواجهه با واقعیت و کمبود خرد جمعی بود.
تا جایی که ما از اپیزودهای رشد ایران و تاریخ شفاهی مکتوب شده می‌ بیینم علیرغم اینکه از حدود ۵ سال قبل از انقلاب، سياستگذاران رده بالاي كشور به استقلال به معني عدم مصالحه در مورد مصالح كشور و منافع ملي، التزام داشتند (هرچند در موارد فراواني در صحت تشخيص مصالح و منافع ملي توسط ايشان بخصوص در حوزه اقتصاد، شبهه وجود دارد.) اما اصلاح ساختاری صورت نمی‌گیرد. به نظر نمی‌رسد، مشکل ما همّ و غم مسولين يا باور ايشان باشد.
مشكل اصلي و آسيب‌پذيري اقتصاد ایران در به كارگيري عقلانيت و بخصوص خرد جمعي، و تشخيص موضوع و بعد از آن ترس از مواجهه با واقعیت است. مشکلی که عینیت یافته ابرچالش‌های اقتصادی ایران است، که نیازمند عملگرایی بر اساس سنجه و معیار موفقیت و شکست است. در مقابل توهمی‌ست که با حرف زدن و بحث‌های متنی و بدون سنجه و معیار می‌توان به آن پرداخت. و آن احتمال گبر بودن طبیب است، که چون از جنس خلق قصه – بدون نیاز به اثبات - است تمرکز بر آن برای بسیاری و حتا برای رسانه‌ها ساده تر است. متاسفانه در حوزه يادگيري چه اقتصاد و تکنوکراسی چه بعد اجتماعی و یادگیری از مردم ضعيف هستيم و در عبرت گرفتن كاهل.
بی‌عملی دیروز و امروز سیاستگذاران، اصلاح ساختار بانک‌ها، تامین اجتماعی، محیط زیست و آب و خاک را به تعویق انداخته و رشد کشور را هم در نرخ و هم در کیفیت محدود کرده است. این فقدان اشراف بر ابعاد مشکل، شجاعت تصمیم‌گیری را از میان برده.
از سوی دیگر، عملگرایی شتابزده و بی‌بنیان برخی جوانان تازه‌وارد بهارستان، که احساس استغنا از تجربه جهانی دارند، ناشی از همین کمبود بصیرت است. به جای تخفیف هزینه‌های اجتماعی در اصلاحات ضروری، دنبال تحمیل هزینه‌های سنگین در حوزه‌های حاشیه‌ای‌اند.
-----------
لویی آندره ارنست کلوکه، پزشک فرانسوی دوره قاجار،.
در چه شرایطی سید علی مدنی‌زاده گزینه‌ی مناسبی برای وزارت اقتصاد خواهد بود؟
اجازه دهید ابتدا نگاهی بیندازیم به تاریخ و دو نمونه از موفق‌ترین مجموعه اصلاحات اقتصادی در جهان بیندازیم:
• اصلاحات اقتصادی کمال درویش در ترکیه (۲۰۰۱)
• اصلاحات اقتصادی مانموهان سینگ در هند (۱۹۹۱)
در هر دو کشور، بحران اقتصادی ساختاری به‌وجود آمده بود که نیازمند تغییر پارادایم در سیاست‌گذاری اقتصادی بود. این اصلاحات شامل حرکت به‌سمت اقتصاد بازارمحور، اصلاح نظام پولی و بانکی، بهبود ساختار مدیریت مالیه عمومی، و اتخاذ رویکردی برون‌نگر در تجارت و رشد اقتصادی بود.
اما چیزی که این اصلاحات را ممکن کرد، پذیرش اجتماعی آن‌ها در سایه‌ی یک چشم‌انداز روشن سیاسی برای پیوستن به اقتصاد جهانی بود؛ مردم حاضر به پذیرش هزینه‌های این اصلاحات شدند، چون افق روشنی پیش رویشان قرار داشت.

📘 قصه‌ی ترکیه:
در سال ۲۰۰۱، ترکیه دچار بحرانی شدید در نظام بانکی و مالی شد. دلایل بحران شامل کسری بودجه بالا، سیاست‌های پولی ناکارآمد، فساد ساختاری، و نبود شفافیت بود. نرخ تورم به بالای ۶۸٪، نرخ بهره به ۱۲۰٪ و تولید ناخالص داخلی تقریباً ۱۰٪ کاهش یافت. در چنین شرایطی، دولت وقت کمال درویش، اقتصاددان برجسته و معاون پیشین بانک جهانی را به عنوان وزیر اقتصاد منصوب کرد.
او با برنامه‌ای ساختارمند وارد شد که در دو بُعد قابل تحلیل است:
📌 بعد اول: ماهیت اقتصادی اصلاحات
• تثبیت نرخ ارز و حذف نرخ‌های چندگانه
• استقلال بانک مرکزی
• اصلاح نظام بانکی و بستن بانک‌های ورشکسته
• اصلاح بودجه و کاهش هزینه‌های جاری دولت
• آغاز خصوصی‌سازی در مقیاس واقعی
• اصلاحات نظارتی و شفافیت مالی
• جذب سرمایه‌گذاری خارجی
📌 بعد دوم: تغییر پارادایم و پذیرش اجتماعی
این اصلاحات با امید به پیوستن به اتحادیه اروپا همراه بود. جامعه ترکیه، اصلاحات دردناک اقتصادی را به‌عنوان بخشی از این مسیر بزرگ و معتبر پذیرفت. در واقع سیاست اقتصادی جدید، بخشی از یک پارادایم سیاسی بزرگ‌تر بود.

📗 قصه‌ی هند:
بین سال‌های ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۱، همزمان با فروپاشی بلوک شرق، بحران‌های متعددی اقتصاد هند را فرا گرفت. جنگ خلیج فارس، وابستگی به ارزهای خارجی، و بی‌ثباتی سیاسی (سه دولت در سه سال) باعث افت شدید رتبه اعتباری و خروج سرمایه‌ها شد. دولت هند حتی مجبور شد ۶۷ تن طلا را برای دریافت وام ۲.۲ میلیارد دلاری از IMF به لندن ارسال کند.
در این شرایط، مانموهان سینگ با حمایت نخست‌وزیر ناراسیما رائو اصلاحاتی گسترده را آغاز کرد:
📌 بعد اول: اصلاحات ساختاری
• آزادسازی تجارت خارجی
• حذف کنترل ارز و تثبیت نرخ
• کاهش مداخله دولت در قیمت‌گذاری
• خصوصی‌سازی بنگاه‌های دولتی
• جذب سرمایه‌گذاری خارجی
📌 بعد دوم: پذیرش اجتماعی
اصلاحات با امید به پیوستن به اقتصاد جهانی و تبدیل هند به یک قدرت اقتصادی رقابتی همراه بود. همین افق روشن باعث شد مردم و نخبگان از اصلاحات حمایت کنند.
📌 پشتوانه نظری
• تأثیر اندیشه‌های مکتب شیکاگو
• نقش فکری افرادی چون جگدیش بهاگواتی و آرویند پانگاریا

در هند و ترکیه (و کشورهای مشابه دهه ۹۰ میلادی)، تغییر پارادایم سیاسی و اقتصادی نقش محوری داشت. مثلاً در ترکیه، پایان دادن به نظام چندنرخی ارز نه به عنوان نشانه ضعف دولت، بلکه به عنوان حرکتی در مسیر استانداردهای اتحادیه اروپا درک شد. یعنی مردم اصلاحات اقتصادی را هزینه‌ی طبیعی یک پارادایم سیاسی بزرگ‌تر می‌دانستند.
در همه این موارد، سیاست‌گذار اقتصادی باید ترجمان فنی و آکادمیک این تغییر پارادایم باشد. کسی که فهم نظری و تجربه عملی کافی برای مدیریت تغییرات ساختاری داشته باشد.

در ایران امروز، سه بحران اصلی ساختاری داریم که وزارت اقتصاد، سازمان برنامه و بانک مرکزی مسولیت مستقیم حل و فصلشون را دارند:
1. بحران بانکی
2. بحران مدیریت مالیه عمومی
3. بحران صندوق‌های بازنشستگی
حل این مسائل نیازمند اصلاحات ساختاری است. اما این اصلاحات فقط وقتی امکان‌پذیرند که جامعه یک افق سیاسی روشن جلوی خود ببیند. امروز رفع تحریم‌ها می‌تواند آن افق سیاسی (یا «بعد دوم») باشد.
به شرطی که:
• مانند تجربه دولت روحانی، پنجره‌های کوچک باز شده صرفاً صرف کنترل نرخ ارز نشود. و سیاستمدار خود را از مشورت با تکنوکرات‌ها بی‌نیاز نبیند.
تکنوکرات‌های قابلی مانند سید علی مدنی‌زاده  می‌توانند در قامت کمال درویش، مانموهان سینگ یا راجان ظاهر شوند، اما به شرطی که نقش خود را به عنوان تکنوکراتی تمام‌عیار در یک پارادایم جدید سیاسی ایفا کنند. اگر این شرط فراهم نباشد، بهتر است یک بروکرات کهنه‌کار یا اقتصاددان محافظه‌کارسیّاس خوشنام بیاید و فقط این ماشین فرسوده را تا سه سال آینده، بدون ریسک و تغییر پارادیم با روغنکاری مستمر، به خط پایان برساند.
Reposted from:
اکوایران avatar
اکوایران
📹 تکرار قیام کارگران در انقلاب صنعتی چهارم؟

نسخه صوتی

▫️همزمان با توسعه فناوری‌های جدید، نگرانی‌ها و سوال‌هایی حول اثرات این توسعه شکل گرفته است. فناوری‌های جدید باعث افزایش رفاه می‌شوند یا قرار است، موقعیت‌های شغلی توسط این فناوری‌ها از دست بروند، بیکاری افزایش پیدا کند و تجمع ثروت به نفع گروهی خاص شکل بگیرد؟ آیا باید نسبت به توسعه این فناوری‌ها نگران باشیم؟ مواجهه بشر با توسعه فناوری‌ها در طول تاریخ چگونه بود؟

▫️فاطمه نجفی اقتصاددان در گفت‌وگو با اکوایران با مروری بر انقلاب‌های صنعتی، توضیح داده که در طول این انقلاب‌ها، بشر نگرانی‌ها و حتی مواجه‌هایی با پیشرفت تکنولوژی داشته است.

▫️نجفی معتقد است که تمام تجربه‌ زیستی ما و تمام نشانگر‌های اقتصادی نشان‌ می‌دهند که باید نگران باشیم و باید به این موضوع عکس‌العمل نشان دهیم، اما هنوز در بخشی از این دوره هستیم که انسان‌ها توانایی مهارت‌اندوزی و توانایی تطبیق دارند.

📺 @ecoiran_webtv
Reposted from:
روزنوشت avatar
روزنوشت
#دردمشترک


ایران پس از کشور روسیه، تحت بیشترین تعداد تحریم در کشورها در طول تاریخ است. در حال حاضر بیش از پنج هزار (۵۰۰۰) تحریم فعال علیه کشور وجود دارد. منبع (فوربز):

https://forbes.ge/en/the-most-sanctioned-countries/

گزارش Institute of Peace درمورد تحریم ها از سال ۲۰۰۵ تا ماه سپتامبر ۲۰۲۴ (ماه مهر ۱۴۰۳):

https://iranprimer.usip.org/resource/timeline-us-sanctions


@kennedy_notes
Reposted from:
نشانه avatar
نشانه
فاطمه نجفی
در ارزیابی برنامه‌های حمایتی در غنا، والدین دریافت تغذیه در مدرسه را به یارانه نقدی ترجیح می‌دن.
جالب اینجاست که اشتغال و سن مادران در این ترجیحات نقش معنادار داره.
مطالعات زیادی هستند که نشون می‌دن پرداخت یارانه‌ها به مادران یا افزایش درآمد اونها اثر بیشتری در سرمایه‌گذاری روی تحصیل و بهداشت خانواده داره.
جالب اینجاست که در ایران - بودجه - حق عائله‌مندی‌صرفا به پدران تعلق می‌گیره.
متن کامل مقاله:

https://cgdev.org/sites/default/files/cash-versus-kind-households-preferences-ghana-school-feeding-programme.pdf
Reposted from:
روزنوشت avatar
روزنوشت
#دردمشترک
#tradepolicy



اگر قصد دارید به نحوی در فضای بین‌المللی صدای مردمی باشید که مخالف ادامه تحریم‌ها هستند، به ایمیل kennedynotes1@gmail.com پیغام دهید تا کارتان را به بقیه معرفی کنیم.
-------

گزارش شماره ۶ دانشگاه جانزهاپکینز موضوع اثر تحریم ها بر تجارت خارجی ایران را بررسی می‌کند. این گزارش در ۷ بخش زیر تهیه شده است:


اول: مقدمه

دوم: سوبرداشت ها از انزوا

سوم: پیچیدگی جغرافیایی

چهارم: پیچیدگی تولید

پنجم: پیچیدگی انعطاف پذیری و تاب آوری

ششم: نتیجه

هفتم: پیوست ها


---------------

پیوند به متن فارسی گزارش شماره ۶:

https://static1.squarespace.com/static/5f0f5b1018e89f351b8b3ef8/t/60931f841e6a295066539a0c/1620254596802/ESFANDYAR+BATMANGHELIDJ+-+Farsi.pdf

پیوند به همه گزارش‌های دانشگاه جانز هاپکینز در مورد تحریم‌ها علیه ایران:

https://t.me/kennedy_notes/4659



@kennedy_notes
خلاصه گاهشناسی لبنان از تاسیس تا ۲۰۰۵ (مرتبط با پست :

https://t.me/nosratolkhosro/117(
‏- برگزاری انتخابات، تصویبهای قانونی از جنس تغییرات de-jure هستند و ضامن شکل گیری صلح de-factoنخواهند بود. در مورد لبنان بلافاصله بعد از جنگ داخلی و انتخابات هم این مساله صادقه. در مورد خلع سلاح کلیه گروه‌ها در زمان پذیرش صلح لینان کماکان در اشغال نیروهای نظامی اسراییل (متحد استراتژیک مارونیها) و سوریه (متحد استراتژیک اهل سنت) قرار داشته. این احتمالا مهم‌ترین مساله زمینه ای درعدم پذیرش خلع سلاح گروه سوم (گروهای نظامی موسوم به مقاومت) می‌تونه به حساب بیاد.

(گرچه شواهد بسیاری هم ارایه می‌شه که گروه های دیگر هم تا حدود مجددا مسلح شدند. و اساسا خلع سلاح تعادل پایداری برای گروه های لبنانی به حساب نمی اومده)

‏- در سال ۲۰۰۰ بالاخره اسراییل نیروهاش را از جنوب لبنان بیرون کشده و در سال ۲۰۰۵ و در پی ترور رفیق حریری و وجود مستندات دست داشتن سوریه در این اتفاق نیروی‌های نظامی سوری به صورت کامل از لبنان بیرون رفتند. و مرحله جدیدی از تاریخ لبنان اغاز می‌شه. - به صورت نسبی در فاصله ۲۰۰۶ تا پایان ۲۰۱۹ دوره نسبتا! با ثبات داخلی را تجربه میکنه. که این ثبات با شوک اقتصادی انفجار بندر بیروت و بعد تشدید تنازعات سیاسی پایان پیدا کرده.

‏خلاصه اینکه (۱) حقیقتا انقلاب ۱۹۷۹ ایران مبدا تاریخ منطقه نبوده و نیست. وجود حزب الله و ارتباطش با حماس یا سایر گروه های فلسطینی «زاده‌ی» یک دینامیک بالای ۷۵ ساله است که به مرور زمان به بازیگران قوی تبدیل شدند.
‏(۲) گروه‌های لبنانی در خیلی مسایل داخلی بیشتر از لبنانی بودن عقبه‌ی ۱۰۰ ساله‌ی اختلافات قومی و مذهبی دارند و این را در خیلی موارد بروز می دن.
‏ (۳) در بعد تصاویر رسانه هم خیلی از بخش‌های بیروت و لبنان - عروس شهرهای خاورمیانه - سالها قبل از انقلاب ۱۹۷۹ ایران در خاک و خون بوده و مناطق جنوبی و غیر ساحلی بیشتر از اون. (گرچه به نظر میاد اون خیابان‌ّای معروف و عکسهای معروف سواحلشون و محله‌های نزدیک دانشگاه بیروت که یک نمونه دست چین شده از زیبایی‌های لبنان است تا حد خوبی همون طور باقی مونده اند.)
جداول در پست بعد
‏- درسال ۱۹۶۴ تاسیس سازمان آزدی‌بخش فلسطین در سال ۱۹۶۷ جنک ۶ روزه اعراب و اسراییل را اتفاق افتادند.

در نتیجه این دو جریان یک موج مهاجرت جمعیتی فلسطینی مجدد به جنوب لبنان اتفاق افتاد و به صورت رسمی گروه‌های فلسطینی به بازیگر سیاسی و نظامی در داخل خاک لبنان تبدیل شدند.

‏- بعد از فوت عبدالناصر و تضعیف جبهه فراملی عربی، اتحادهای بین اعراب تغییرات جدی می‌کنه. در دهه ۱۹۷۰ اردن دست به سرکوب داخلی و اخراج گروه‌های نظامی فلسطینی زد که باعث مهاجرت این هسته های شبه نظامی به لبنان شد.

‏-گروها‌ی فلسطینی ماهیتا در تقابل با گروه‌های مارونی و اسراییل بودند. جمعیت مسلمانان و به صورت خاص شیعیان لبنان (۱) به دلیل نابرابری، مسایل اقتصادی و نداشتن امکان مداخله موثر سیاسی درمخالفت با جمعیت مسیحی و (۲) به دلیل حملات غیر رسمی اسراییل به جنوب لبنان و مناطق شیعه نشین در زمینه مخالفت با اسراییل متحد بالقوه ساف - تا حدودی - به حساب می اومدن

‏- در سال ۱۹۷۴ امل به عنوان اولین تشکل ساخت یافته و گسترده شیعی تو لبنان (افواج المقاومه لبنانیه) شکل می‌گیره. و اگر دقت کنید در تمام این سال ها که امل حتا وجود نداشته - ج.ا هم ۳ سال بعدش به وجود اومده - لبنان درگیر تنازعات داخلی بوده.

‏- آوریل ۱۹۷۵ شروع درگیری‌های مسلحانه بین ساف (سازمان آزادی‌بخش فلسطین) و فالانژهای کتایب هست که به جنگ داخلی بلندمدت لینان منجر شد. شروع درگیری‌ها به این شکل بود که ۱۳ آوریل یک مرد ناشناس از یک خودرو سواری به سمت یک کلیسا شلیک می‌کنه و ۴ نفر - ازجمله ۲ مارونی فالانژ - کشته می‌شن. فالانژها ساف را مسول می دونند و با کشتن ۳۰ فلسطینی این مساله را تلافی می‌کنند. و این باعث می ‌شه که درگیری‌ها در بیروت گسترده بشه. (می تونید کلمات جمعه سیاه ۶ دسامبر ۱۹۷۵ یا قتل‌عام الكرنتينا ژانویه ۱۹۷۶ را گوگل کنید.)

‏- در طول ساله ۱۹۷۵ و ۷۶ درگیریهای بیروت به بقیه لبنان کشیده می‌شه. و منجر به ايتلاف اولیه بین مارونی‌ها و اسراییل می‌شه و در روی مقابل ائتلاف مسلمان لبنانی، دروزی‌ها، فلسطینی‌ها، گروه‌های پان عرب و چپ می‌شه. این ايتلاف ها در ۱۵ سال بعد تا پایان جنگ‌ّای داخلی بارها دچار تغییرات و احتلافات درونی می‌شن(جدول دوم گاهشناسی وقایع را نشون می ده که من به دلیل تنبلی مضاعف مستقیم از ویکی پدیا برداشتم و بعد دادم جی پی تی ترجمه کردم)

‏- از منظر خارجی سه تا اتفاق می‌افته: (۱) ایتلاف فالانژها و اسراییل که زمینه اشغال جنوب لبنان، کشتار صبرا و شتیلا را فراهم می‌کنه) (۲) ایتلاف اولیه دولت الیاس سرکیس و سوریه که باعث ورود نیروهای نظامی سوری به لبنان و اشغال بخش‌هایی از اون تا ۲۰۰۵! می‌شه و به مرور زمان دینامیکی شکل می‌گیره که سوریها همپیمان سنی‌های لبنانی و سایر نیروها اتحادیه عرب می‌شن. و(۳) انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ و ايتلافهای شیعی اولیه بین امل و ایران می‌شه. اما در دینامیک وقایع بخشی‌ از نیروهای امل و شیعیان و ساکنین جنوب لبنان (که با نقشه راه های عرب لیگ و سوگیریهای امل اختلاف نظر داشتند ) با حمایت ایران حزب الله را در سال ۱۹۸۲ تشکیل می‌دن. (که اثرات هر کدوم را می تونید تو ترتیب وقایع جدول ۲ ببینید)

‏- دوباره نظرتون را به یک مساله جلب می‌کنم. در بستر بین المللی در فاصله سالهای ۱۹۸۹ و ۱۹۹۱، با پایان جنگ سرد بخشی از منافع مرتبط با عدم اجازه به گسترش کمونیسم موضوعیت خودش را از دست می‌ده. از طرف دیگه حمایت مالی و مستقیم و غیر مستقیم اتحاد جماهیر شوروی هم کاهش پیدا می‌کنه. زمینه های بین المللی مشوق درگیری ها کاهش پیدا کرد و بعلاوه گروه های داخلی متعدد با هم ادغام شدند - یا توسط همدگیر از صحنه حذف شدند- بنابراین امکان ایجاد عفو عمومی در سال ۱۹۸۹ و مذاکرات با تعداد نخبگان محدود فراهم شد. که با پایان جنگ داخلی در سال ۱۹۹۰ منجر شد.

‏- بعد از پایان جنگ داخلی و تشکیل پارلمان کماکان کشور در اشغال دو نیروی خارجی سوری (متحد استراتیک مسلمانان سنی) و اسراییل (متحد استراتژیک مارونیها) قرار داشت. که با لبنان مرز مشترک داشتند در طول دوران جنگ داخلی احتمالا مهاجرت جمعیت مسیحی و تا حدودی متمولین سنی به خارج لبنان، شیفت جمعیتی شیعیان از جنوب به سمت شمال و سکنی گرفتن فلسطینیها عمدتا در جنوب اتفاق افتاده. متاسفانه چون از دهه ۱۹۳۰ تا امروز کسی در لبنان سرشماری جدید برگزار نکرده امکان قطعی رد و تایید گزاره‌های جمعیتی را نداریم.

ادامه در پست بعد

(https://t.me/nosratolkhosro/117(

Records

13.05.202511:30
2.6KSubscribers
31.03.202523:59
100Citation index
31.05.202523:59
1.7KAverage views per post
17.05.202523:59
1.7KAverage views per ad post
28.02.202515:02
7.49%ER
10.05.202523:59
54.65%ERR
Subscribers
Citation index
Avg views per post
Avg views per ad post
ER
ERR
MAR '25APR '25APR '25APR '25APR '25MAY '25MAY '25

Popular posts یادداشت‌های توسعه - فاطمه‌نجفی

26.04.202522:45
سخنی با دوستداران ایران در داخل کشور در باب لزوم عملگرایی علم محور:
حکایت مخالفت با تکنوکراسی و تعویق درمان بحرانهای اقتصادی ایران، آدم را به یاد خاطرات کودکی می‌اندازد: روزهایی که با کتمان درد از زیر درمان فرار می‌کردیم؛ یا در عهد ناصری،که آبله‌کوبی را با اتهام گبر بودن طبیب بهانه می‌کردند.
بچه که بودیم، پزشکان به تجویز پنی‌سیلین علاقه داشتند. در زمستان‌های پرگل و لای کوچه‌ها، بعد از معاینه، باید با حال زار پله‌های تیز تزریقات‌چی را بالا می‌رفتیم. بوی تند الکل و درد تزریق عضلانی، ما را به شرطي شدن وا می‌داشت؛ آنقدر که سعی می‌کردیم گلودرد را پنهان کنیم و لقمه نان و پنیر را بی‌درد پایین بدهیم. سکوت غیرعادی ما هم به همین دلیل بود؛ چون می‌دانستیم در غیر این صورت، باید تن به دو تزریق دردناک بدهیم.
مشکل اینجاست که مريض مزمن اقتصادی ما نیز هرگاه درمان شده، ناقص و نیمه‌کاره بوده. پدر خانواده با پس‌گردنی به استقبال درد می‌رفت و مادران – نیمه منتخب- ، مرض را برای حفظ سکوت انکار می‌کردند. اطرافیان هم، به جای درمان، سرگرم بررسی شجره و دین طبیب شده‌اند؛ درست مانند سنت‌گرایان عهد ناصری که آبله‌کوبی را به جن و شیطان نسبت می‌دادند.
در این روایت، بچه بیمار باید ساکت بماند ولو به قیمت جانش. کافی‌ست عطار و جنگیر محل هم ادعا کنند که طبیب یک‌بار از کوچه‌ی خاجیک‌ها گذشته باشد یا در فرنگ طبابت آموخته باشد یا حتا در کلاس دارالفنون کلوکه صاحب نشسته باشد. تا ارتدادش مسلم شود. همچنان که در تاریخ ایران می‌بینیم، علی‌رغم التزام به استقلال از پنج سال پیش از انقلاب، اصلاحات ساختاری انجام نشد. مشکل، نه نداشتن دغدغه بود و نه ضعف وطن‌دوستی؛ بلکه ترس از مواجهه با واقعیت و کمبود خرد جمعی بود.
تا جایی که ما از اپیزودهای رشد ایران و تاریخ شفاهی مکتوب شده می‌ بیینم علیرغم اینکه از حدود ۵ سال قبل از انقلاب، سياستگذاران رده بالاي كشور به استقلال به معني عدم مصالحه در مورد مصالح كشور و منافع ملي، التزام داشتند (هرچند در موارد فراواني در صحت تشخيص مصالح و منافع ملي توسط ايشان بخصوص در حوزه اقتصاد، شبهه وجود دارد.) اما اصلاح ساختاری صورت نمی‌گیرد. به نظر نمی‌رسد، مشکل ما همّ و غم مسولين يا باور ايشان باشد.
مشكل اصلي و آسيب‌پذيري اقتصاد ایران در به كارگيري عقلانيت و بخصوص خرد جمعي، و تشخيص موضوع و بعد از آن ترس از مواجهه با واقعیت است. مشکلی که عینیت یافته ابرچالش‌های اقتصادی ایران است، که نیازمند عملگرایی بر اساس سنجه و معیار موفقیت و شکست است. در مقابل توهمی‌ست که با حرف زدن و بحث‌های متنی و بدون سنجه و معیار می‌توان به آن پرداخت. و آن احتمال گبر بودن طبیب است، که چون از جنس خلق قصه – بدون نیاز به اثبات - است تمرکز بر آن برای بسیاری و حتا برای رسانه‌ها ساده تر است. متاسفانه در حوزه يادگيري چه اقتصاد و تکنوکراسی چه بعد اجتماعی و یادگیری از مردم ضعيف هستيم و در عبرت گرفتن كاهل.
بی‌عملی دیروز و امروز سیاستگذاران، اصلاح ساختار بانک‌ها، تامین اجتماعی، محیط زیست و آب و خاک را به تعویق انداخته و رشد کشور را هم در نرخ و هم در کیفیت محدود کرده است. این فقدان اشراف بر ابعاد مشکل، شجاعت تصمیم‌گیری را از میان برده.
از سوی دیگر، عملگرایی شتابزده و بی‌بنیان برخی جوانان تازه‌وارد بهارستان، که احساس استغنا از تجربه جهانی دارند، ناشی از همین کمبود بصیرت است. به جای تخفیف هزینه‌های اجتماعی در اصلاحات ضروری، دنبال تحمیل هزینه‌های سنگین در حوزه‌های حاشیه‌ای‌اند.
-----------
لویی آندره ارنست کلوکه، پزشک فرانسوی دوره قاجار،.
23.04.202523:12
در چه شرایطی سید علی مدنی‌زاده گزینه‌ی مناسبی برای وزارت اقتصاد خواهد بود؟
اجازه دهید ابتدا نگاهی بیندازیم به تاریخ و دو نمونه از موفق‌ترین مجموعه اصلاحات اقتصادی در جهان بیندازیم:
• اصلاحات اقتصادی کمال درویش در ترکیه (۲۰۰۱)
• اصلاحات اقتصادی مانموهان سینگ در هند (۱۹۹۱)
در هر دو کشور، بحران اقتصادی ساختاری به‌وجود آمده بود که نیازمند تغییر پارادایم در سیاست‌گذاری اقتصادی بود. این اصلاحات شامل حرکت به‌سمت اقتصاد بازارمحور، اصلاح نظام پولی و بانکی، بهبود ساختار مدیریت مالیه عمومی، و اتخاذ رویکردی برون‌نگر در تجارت و رشد اقتصادی بود.
اما چیزی که این اصلاحات را ممکن کرد، پذیرش اجتماعی آن‌ها در سایه‌ی یک چشم‌انداز روشن سیاسی برای پیوستن به اقتصاد جهانی بود؛ مردم حاضر به پذیرش هزینه‌های این اصلاحات شدند، چون افق روشنی پیش رویشان قرار داشت.

📘 قصه‌ی ترکیه:
در سال ۲۰۰۱، ترکیه دچار بحرانی شدید در نظام بانکی و مالی شد. دلایل بحران شامل کسری بودجه بالا، سیاست‌های پولی ناکارآمد، فساد ساختاری، و نبود شفافیت بود. نرخ تورم به بالای ۶۸٪، نرخ بهره به ۱۲۰٪ و تولید ناخالص داخلی تقریباً ۱۰٪ کاهش یافت. در چنین شرایطی، دولت وقت کمال درویش، اقتصاددان برجسته و معاون پیشین بانک جهانی را به عنوان وزیر اقتصاد منصوب کرد.
او با برنامه‌ای ساختارمند وارد شد که در دو بُعد قابل تحلیل است:
📌 بعد اول: ماهیت اقتصادی اصلاحات
• تثبیت نرخ ارز و حذف نرخ‌های چندگانه
• استقلال بانک مرکزی
• اصلاح نظام بانکی و بستن بانک‌های ورشکسته
• اصلاح بودجه و کاهش هزینه‌های جاری دولت
• آغاز خصوصی‌سازی در مقیاس واقعی
• اصلاحات نظارتی و شفافیت مالی
• جذب سرمایه‌گذاری خارجی
📌 بعد دوم: تغییر پارادایم و پذیرش اجتماعی
این اصلاحات با امید به پیوستن به اتحادیه اروپا همراه بود. جامعه ترکیه، اصلاحات دردناک اقتصادی را به‌عنوان بخشی از این مسیر بزرگ و معتبر پذیرفت. در واقع سیاست اقتصادی جدید، بخشی از یک پارادایم سیاسی بزرگ‌تر بود.

📗 قصه‌ی هند:
بین سال‌های ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۱، همزمان با فروپاشی بلوک شرق، بحران‌های متعددی اقتصاد هند را فرا گرفت. جنگ خلیج فارس، وابستگی به ارزهای خارجی، و بی‌ثباتی سیاسی (سه دولت در سه سال) باعث افت شدید رتبه اعتباری و خروج سرمایه‌ها شد. دولت هند حتی مجبور شد ۶۷ تن طلا را برای دریافت وام ۲.۲ میلیارد دلاری از IMF به لندن ارسال کند.
در این شرایط، مانموهان سینگ با حمایت نخست‌وزیر ناراسیما رائو اصلاحاتی گسترده را آغاز کرد:
📌 بعد اول: اصلاحات ساختاری
• آزادسازی تجارت خارجی
• حذف کنترل ارز و تثبیت نرخ
• کاهش مداخله دولت در قیمت‌گذاری
• خصوصی‌سازی بنگاه‌های دولتی
• جذب سرمایه‌گذاری خارجی
📌 بعد دوم: پذیرش اجتماعی
اصلاحات با امید به پیوستن به اقتصاد جهانی و تبدیل هند به یک قدرت اقتصادی رقابتی همراه بود. همین افق روشن باعث شد مردم و نخبگان از اصلاحات حمایت کنند.
📌 پشتوانه نظری
• تأثیر اندیشه‌های مکتب شیکاگو
• نقش فکری افرادی چون جگدیش بهاگواتی و آرویند پانگاریا

در هند و ترکیه (و کشورهای مشابه دهه ۹۰ میلادی)، تغییر پارادایم سیاسی و اقتصادی نقش محوری داشت. مثلاً در ترکیه، پایان دادن به نظام چندنرخی ارز نه به عنوان نشانه ضعف دولت، بلکه به عنوان حرکتی در مسیر استانداردهای اتحادیه اروپا درک شد. یعنی مردم اصلاحات اقتصادی را هزینه‌ی طبیعی یک پارادایم سیاسی بزرگ‌تر می‌دانستند.
در همه این موارد، سیاست‌گذار اقتصادی باید ترجمان فنی و آکادمیک این تغییر پارادایم باشد. کسی که فهم نظری و تجربه عملی کافی برای مدیریت تغییرات ساختاری داشته باشد.

در ایران امروز، سه بحران اصلی ساختاری داریم که وزارت اقتصاد، سازمان برنامه و بانک مرکزی مسولیت مستقیم حل و فصلشون را دارند:
1. بحران بانکی
2. بحران مدیریت مالیه عمومی
3. بحران صندوق‌های بازنشستگی
حل این مسائل نیازمند اصلاحات ساختاری است. اما این اصلاحات فقط وقتی امکان‌پذیرند که جامعه یک افق سیاسی روشن جلوی خود ببیند. امروز رفع تحریم‌ها می‌تواند آن افق سیاسی (یا «بعد دوم») باشد.
به شرطی که:
• مانند تجربه دولت روحانی، پنجره‌های کوچک باز شده صرفاً صرف کنترل نرخ ارز نشود. و سیاستمدار خود را از مشورت با تکنوکرات‌ها بی‌نیاز نبیند.
تکنوکرات‌های قابلی مانند سید علی مدنی‌زاده  می‌توانند در قامت کمال درویش، مانموهان سینگ یا راجان ظاهر شوند، اما به شرطی که نقش خود را به عنوان تکنوکراتی تمام‌عیار در یک پارادایم جدید سیاسی ایفا کنند. اگر این شرط فراهم نباشد، بهتر است یک بروکرات کهنه‌کار یا اقتصاددان محافظه‌کارسیّاس خوشنام بیاید و فقط این ماشین فرسوده را تا سه سال آینده، بدون ریسک و تغییر پارادیم با روغنکاری مستمر، به خط پایان برساند.
15.05.202518:46
#موقت
یکی از دانشجویان اقتصاد رفتار، برای پایان‌نامه‌اش نیاز به تکمیل این پرسشنامه داره - زمان لازم برای پر کردنش ۷ تا ۱۰ دقیقه است.
و از من خواست پرسشنامه را اینجا بذارم :

https://survey.porsline.ir/s/S8OMcYp0/
Log in to unlock more functionality.