
Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

•star•
blue hair
t.me/HidenChat_Bot?start=7042822154
t.me/HidenChat_Bot?start=7042822154
TGlist rating
0
0
TypePublic
Verification
Not verifiedTrust
Not trustedLocation
LanguageOther
Channel creation dateFeb 06, 2025
Added to TGlist
Mar 30, 2025Growth
Subscribers
Citation index
Avg views per post
Avg views per ad post
ER
ERR
Reposted from:
¦¦-мои кошмарыヅ

30.03.202518:20
فور کن تا ازت 2 پست فور کنم 🌟⚡️
تا کلی ویو جذب بگیری مهربون ❤️🔥
30.03.202516:55
دوستای بقیه پشتشونن.
دوستای من از چیزایی که خوشم میاد سو استفاده میکنن.
جالبه🤷♀️
از اونم استفاده میکنن تا حرصم بگیره😂
دوستای من از چیزایی که خوشم میاد سو استفاده میکنن.
جالبه🤷♀️
از اونم استفاده میکنن تا حرصم بگیره😂
Reposted from:
چشماטاو

30.03.202522:56
او...
او مثل شعریست که هنوز سروده نشده، مثل رازی که هیچوقت تا انتها فاش نمیشود. حضورش شبیه موسیقی آرامیست که بیاختیار در ذهن میپیچد، حتی وقتی ساکتی و حتی وقتی دور. از او نوشتن سخت است، چون هر بار که واژهای برایش پیدا میکنم، احساس میکنم چیزی کم است، چیزی جا مانده از حقیقتی که فقط در نگاهش میتوان دید.
چشمهایش... نه، این فقط رنگ یا شکل نیست، این یک دنیای دیگر است. جایی که میتوان در آن گم شد و نخواست که پیدا شد. نگاهی که گاهی پر از شیطنت کودکانه است و گاهی به عمق فلسفهای که حتی در کتابها هم پیدا نمیشود. وقتی نگاه میکند، انگار همهی جهان دست از حرکت میکشد، انگار لحظهها معلق میمانند، و انگار هیچچیز مهمتر از حضورش نیست.
صدایش، مثل نسیمی که در گرمای تابستان روی پوستت میوزد. آرامش میدهد، اما در عین حال بیدارت میکند. خندههایش مثل زنگ کلیسایی در یک شهر قدیمی میپیچد، مثل چیزی که وقتی بشنوی، دلت بخواهد بارها و بارها بشنوی. و وقتی نامم را صدا میزند... نه، این فقط یک اسم نیست، این چیزی بیشتر است. چیزی که مرا به او گره میزند، چیزی که معنیاش را فقط در لبهای او پیدا میکنم.
و دستهایش... لطافت در عین قدرت. انگار دنیا را در خودش دارد، انگار وقتی در دستم میگیرد، همهی دنیا کنار میرود و فقط ما میمانیم. لمسش، گرمایش، انگار چیزی را در وجودم بیدار میکند که همیشه آنجا بوده، اما خواب بوده.
او مثل طلوع خورشید بعد از یک شب طولانیست، مثل اولین قطرهی باران روی گونهات، مثل اولین بوسه، اولین دوستت دارم، اولین باری که حس کردی قلبت میتواند برای کسی غیر از خودت بتپد.
و من؟
من فقط کسی هستم که این شانس را داشتهام که او را ببینم، بشناسم، و در حضورش، کمی بیشتر خودم باشم.
او مثل شعریست که هنوز سروده نشده، مثل رازی که هیچوقت تا انتها فاش نمیشود. حضورش شبیه موسیقی آرامیست که بیاختیار در ذهن میپیچد، حتی وقتی ساکتی و حتی وقتی دور. از او نوشتن سخت است، چون هر بار که واژهای برایش پیدا میکنم، احساس میکنم چیزی کم است، چیزی جا مانده از حقیقتی که فقط در نگاهش میتوان دید.
چشمهایش... نه، این فقط رنگ یا شکل نیست، این یک دنیای دیگر است. جایی که میتوان در آن گم شد و نخواست که پیدا شد. نگاهی که گاهی پر از شیطنت کودکانه است و گاهی به عمق فلسفهای که حتی در کتابها هم پیدا نمیشود. وقتی نگاه میکند، انگار همهی جهان دست از حرکت میکشد، انگار لحظهها معلق میمانند، و انگار هیچچیز مهمتر از حضورش نیست.
صدایش، مثل نسیمی که در گرمای تابستان روی پوستت میوزد. آرامش میدهد، اما در عین حال بیدارت میکند. خندههایش مثل زنگ کلیسایی در یک شهر قدیمی میپیچد، مثل چیزی که وقتی بشنوی، دلت بخواهد بارها و بارها بشنوی. و وقتی نامم را صدا میزند... نه، این فقط یک اسم نیست، این چیزی بیشتر است. چیزی که مرا به او گره میزند، چیزی که معنیاش را فقط در لبهای او پیدا میکنم.
و دستهایش... لطافت در عین قدرت. انگار دنیا را در خودش دارد، انگار وقتی در دستم میگیرد، همهی دنیا کنار میرود و فقط ما میمانیم. لمسش، گرمایش، انگار چیزی را در وجودم بیدار میکند که همیشه آنجا بوده، اما خواب بوده.
او مثل طلوع خورشید بعد از یک شب طولانیست، مثل اولین قطرهی باران روی گونهات، مثل اولین بوسه، اولین دوستت دارم، اولین باری که حس کردی قلبت میتواند برای کسی غیر از خودت بتپد.
و من؟
من فقط کسی هستم که این شانس را داشتهام که او را ببینم، بشناسم، و در حضورش، کمی بیشتر خودم باشم.
m
Reposted from:
𝚃𝚛𝚊𝚞𝚖𝚊(سرعتی)

30.03.202518:42
فور کن چنلت❗️
اینجا +اسپانسر جوین باش فولدری بزارمت مقداری جذب بگیری 🦭🩶
اینجا +اسپانسر جوین باش فولدری بزارمت مقداری جذب بگیری 🦭🩶
شات جوین بودن اینجا و اسپانسر @Kimahuw
چنل اصلی جوین نباشی کنسلی @tamomam
30.03.202516:53
رویام بود اخرش بگیری دستامو...
30.03.202516:35
ای باباااا اخه من فدایی همتون بشممم😭😭😭
30.03.202514:35
دختر خوشگلمو🥲💕
30.03.202514:34
پرستش یسنااااا🛐
30.03.202514:33
بخورمت خوشگلللللل😭
30.03.202514:33
ای بقولمتتتتت
30.03.202514:33
بچمو نگااااا😭🤍
30.03.202514:31
اصلا مگه میشهههههه مگه داریمممم
Log in to unlock more functionality.