Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
🌿🌺 آینده ایران 🌺🌿
🌿🌺 آینده ایران 🌺🌿
24.04.202521:54
🔶🔷🔶 از الگوی حسینی به الگوی حسنی: شیفت پارادایم سیاسی آیت‌الله خامنه‌ای

رهبر جمهوری اسلامی ایران، آیت‌الله خامنه‌ای، در طول سال‌های رهبری خود، الگوی فکری و رفتاری خود را بر اساس شخصیت امام حسین (ع) بنا نهاده و بر الگوی حسینی، یعنی مقاومت تا مرز شهادت در برابر دشمنان خارجی و رقبای داخلی تأکید کرده است.
او همواره بر این باور بوده که باید تا آخرین قطره خون در برابر دشمنان و مخالفان ایستاد. با این حال، اخیراً تغییراتی در رویکرد وی مشاهده شده است که حکایت از شیفت پارادایمی از الگوی حسینی به الگوی حسنی دارد. این تغییر در سالگرد شهادت امام جعفر صادق (ع) به وضوح از طرف وی بیان شده است.

🔸 دلایل تغییر رویکرد

از مهم‌ترین دلایل واقع‌گرایی آقای خامنه‌ای می‌توان به شکست سنگین حماس و حزب‌الله در برابر اسرائیل، سقوط بشار اسد و از دست رفتن سوریه به عنوان مسیر تدارکات برای درگیری با اسرائیل اشاره کرد که به حذف سه کارت مهم جمهوری اسلامی از معادلات منطقه‌ای منجر شد.
البته سرکوب شدید انصارالله یمن توسط آمریکا  را هم باید، اخیرا  به موارد فوق اضافه نمود.

علاوه بر این، عیان شدن قدرت نظامی ایران در عملیات‌های وعده صادق ۱ و ۲ و عدم اجرای وعده صادق ۳، علی‌رغم تأکید مسئولان نظامی بر برتری نظامی کشور، نشان‌دهنده واقعیت‌های جدیدی است.
حمایت‌های قدرتمند آمریکا از اسرائیل به ویژه پس از ریاست جمهوری  دوباره دونالد ترامپ و تهدید نظامی علیه ایران و همچنین  دادن ضرب‌الاجل انتخاب بین توافق با آمریکا یا بمباران زیرساخت‌های ایران توسط آمریکا و اسرائیل، از دیگر عوامل مؤثر در این تغییر رویکرد به شمار می‌آید.

🔸واقع‌گرایی جدید

با وقوع حوادث اخیر، به‌ویژه درگیری‌ها با اسرائیل و عدم اجرای وعده صادق ۳، به نظر می‌رسد که آقای خامنه‌ای به سمت واقع‌گرایی بیشتری حرکت کرده است. این تغییر در رویکرد او  ناشی از ناکامی‌های نظامی در برابر اسرائیل و فشارهای حداکثری دونالد ترامپ میباشد. عدم توانایی در پاسخ به حملات اسرائیل نشان داد که رجزها،وعده‌ها و گزارشات  مسئولان نظامی، همچون گزارش‌های مسئولان اقتصادی، به تعبیر خود آقای خامنه‌ای، پوچ و مهمل و در مواردی حتی مانند وعده زمستان سخت اروپا و یا اتمام نفت آمریکا و افول قدرت آن گمراه‌کننده و حتی شاید ناشی از نفوذ دشمنان‌ بوده‌اند.

🔸 تغییر نگرش نسبت به مذاکره

تا یک ماه پیش، آقای خامنه‌ای مذاکره با آمریکا را غیرعاقلانه و غیرشرافتمندانه می‌دانست، اما با فشارهای رئیس‌جمهور جدید آمریکا و دلائل دیگر ،  نگرش او به سرعت تغییر کرده و اجازه مذاکره با آمریکا را به وزارت امور خارجه داده است.
در شرایطی که دونالد ترامپ برای بار دوم به ریاست جمهوری آمریکا رسیده و جمهوری اسلامی را به انتخاب بین دو گزینه توافق یا حمله نظامی تهدید کرده است، آقای خامنه‌ای به  اجبار به مذاکره تن داده و به دنبال رویکرد امام حسنی و صلح و توافق با ترامپ است.
این تغییر موضع نه تنها نشان‌دهنده یک تغییر اساسی در رویکرد سیاسی اوست، بلکه نمایانگر پذیرش واقعیت‌های جدید جهانی نیز می‌باشد.

🔶 نتیجه‌گیری

تغییر پارادایم آقای خامنه‌ای از الگوی حسینی به الگوی حسنی نشان‌دهنده یک تحول اساسی در تفکر سیاسی اوست. این تغییر نه تنها ناشی از ناکامی‌های نظامی بلکه نتیجه فشارهای ایالات‌متحده  و نیاز به واقع‌گرایی در سیاست خارجی است.

در صورت توافق با آمریکا و رفع تحریم‌ها، جمهوری اسلامی نیازمند آن است که سیاست داخلی خود را نیز واقع‌گرا نماید و انبوه فرزندان دانشمند و شایسته ایران را جایگزین مریدان و مدیران  پخمه خود در سیستم حکمرانی کند.
پس توافق با آمریکا و رفع تحریم ها،  حتی حامیان متعصب حاکمیت نیز دیگر نمی‌توانند ، توجیه ها در  ضعف‌های عملکرد و عقب‌ماندگی کشور را بپذیرند.

بنابراین، شرط موفقیت تغییر در سیاست بین‌الملل، تغییر در سیاست داخلی می‌باشد. در صورت تغییرات عقلانی در سیاست داخلی و خارجی، آینده بهتری در انتظار اقتصاد ایران و ایرانیان خواهد بود

به امید ایرانی آباد، آزاد و سربلند

✍️  علی مرادی

https://t.me/Ayandehe_Iran
16.04.202516:43
از آرزو کردن خسته شدم

هر تحول اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در هر نقطه از جهان، تحت تأثیر پارامترهای مشخصی قرار دارد. بنابراین، برای تحقق هر نوع تغییر، نیاز به یک گروه پیرو و تشکیلات سیاسی داریم که بتواند این تحول را هدایت کند. این تشکیلات باید شامل ابعاد مختلف فرهنگی و اقتصادی باشد و همچنین پیش‌بینی‌ها و دکترین‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت برای ارتقاء منافع ملی را در بر گیرد.

اگر به تاریخ ایران در زمان امیرکبیر نگاهی بیندازیم، متوجه می‌شویم که چرا پیشرفت‌های آن دوره به نتیجه نرسید. دو پارامتر اصلی را می‌توان در این زمینه شناسایی کرد. اول اینکه پیشرفت یک جامعه تنها با اصلاح فردی افراد آن جامعه حاصل نمی‌شود؛ بلکه اصلاح قوانین و تغییر در جهت‌گیری نظام سیاسی است که می‌تواند جامعه را به سمت پیشرفت هدایت کند. البته اصلاح نظام آموزش و پرورش نیز در بلندمدت می‌تواند نقش پایدارتری در استمرار پیشرفت ایفا کند.

دومین نکته این است که هیچ پیشرفتی در نظام‌های دیکتاتوری به صورت پایدار و بلندمدت امکان‌پذیر نیست. در زمان امیرکبیر، مخالفت شاه، مادر شاه و دیگر اعضای دربار از یک سو و نبود تشکیلات سیاسی حامی امیرکبیر از سوی دیگر، موجب شد که پیشرفت‌های او به فراموشی سپرده شود. در مقابل، در ژاپن، حمایت امپراتور از پیشرفت و تغییر قوانین، همراه با پیروی از نظام آموزشی متناسب با فرهنگ آن ملت، باعث شد که این کشور در زمان کوتاه‌تری به اهداف خود دست یابد. پس از جنگ جهانی دوم، محدود شدن قدرت امپراتور و وجود احزاب سیاسی مختلف به تداوم این پیشرفت کمک کرد و جامعه کنونی ژاپن را شکل داد.

در ایران خودمان، این سرزمین زیبا و پهناور با موقعیت جغرافیایی متنوع و فرهنگی چند هزار ساله، دارای دو دریا در شمال و جنوب، هزاران مکان دیدنی باستانی و جنگل‌های هیرکانی است. اختلاف دما در فصول مختلف نیز بر غنای این سرزمین می‌افزاید.

آرزو می‌کنم که در مسیری که پیشرفت همراه با اصلاحات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برای منافع ملی به وجود می‌آید، قوانین دست و پاگیر مذهبی برچیده شوند. گردشگران بتوانند به آزادی رفت و آمد کنند و دو دریای جنوبی و شمالی پر از هتل‌های مختلف باشد.

در این نوشته، کلمه‌ای از نفت و منابع دیگر دیده نمی‌شود، زیرا واقعاً نیازی به آن نیست. فساد بیشترین ارتباط را با همین دو مورد دارد. آرزو می‌کنم که ما نیز بتوانیم زندگی ساده و معمولی مانند دیگر ملل جهان داشته باشیم. به همین سادگی.

منوچهر ابریشمی
11.04.202511:13
🔴 کسانی که ج ا ا را با تملق گویی و با فیگور انقلابیگری به وضعیت فعلی رساندند، مجازات یا حداقل طرد کنید

✍شهاب الدین حائری شیرازی

از قدیم گفته اند بار کج به مقصد نمی رسد یعنی وصول به هدف و مقصد، محکِ درست بودن و منطبق با واقع بودن تصمیمهاست.
کسانی که در تنور انقلابیگری دمیدند و دیگرانی که دعوت به مراعات اعتدال و عقلانیت می کردند را برچسب می زدند که بریده اند یا از مرجفون اند یا وابسته به اجانب اند، امروز که آن سیاستهای موسوم به انقلابی به درو شدن نیروهای نیابتی و نابود شدن میلیاردها دلار بدون هیچ ثمره خاصی بلکه به هزاران کشته و نابودی غزه انجامیده بایست پاسخگو باشند.

آنها که به جای مراعات حقیقت، مراعات حفظ پست و منصب و حقوق و مزایا کردند و چشم بر واقعیات بستند و دهان گشادشان را به تملق گویی از خطاها و ابراز شگفتی از ثمرات آن سیاستها گشوند امروز که معلوم خاص و عام شده که جز ضرر و زیان نداشته آن سیاستها، بایست پاسخگو شوند.

کجاست حزب قدرت طلب پایداری و مرشد متوهمشان؟
کجاست جلیلی و ...تا از ثمرات فعالیتهای منطقه ای دفاع کنند؟
می خواهند از چه دفاع کنند؟
از خلع سلاح شدن حزب الله یا نابود غزه و بیچاره و پریشان و در شرف نابودی قرار گرفتن حماس؟
از هزار و دویست میلیارد دلار ضرر و زیان تحریم یا نفرت اکثریت خلق از حاکمیت؟
از مذاکره زیر فشار بمباران یا سقوط سوریه پس از حمایت از اسد روسیاه و نابودی یک کشور؟

اهل صدق، که فشار اخراج و محکومیت و زندان را به جان خریدند و به جای تملق، این روزها را پیش بینی کردند و انذار کردند حاکمان را، بایست به پاس صداقت خود مورد تقدیر قرار گیرند.

تاج زاده و زندانیان منتقد را آزاد کنید و به عنوان دوستان صادق مردم و مملکت مورد تقدیر قرار دهید.

این همه، سخت نیست به شرط آنکه مروتی باقی مانده باشد و باوری به آخرت در دل داشته باشید.

https://t.me/virayeshe_zehn
28.02.202519:51
نامه شماره ۱

✍ رحیم قمیشی



معصومه جان، سلام

بازجویم کاغذی گذاشت جلویم
گفت چشم‌بندم را کمی بیاورم بالا، آنقدر که فقط صفحه‌ی کاغذ را ببینم و گفت بنویسم؛ هر فعالیت سیاسی، ممنوع! هر فعالیت اجتماعی، ممنوع! هر اعتراضی، ممنوع! رفتن به هر گروهی، ممنوع! فضای مجازی، ممنوع! تلگرام و یوتیوب، ممنوع! نوشتن در فضای عمومی برای من، ممنوع! و گفت و گفت. دست من می‌نوشت و گوش‌هایم جز صدای سوت کرکننده نمی‌شنید.

احساس کردم با دست خودم دارم حکم اعدامم را امضا می‌کنم.

من متهمی امنیتی بودم، از انفرادی آمده بودم به اتاق سردی که ابعادش را نمی‌دانستم و نمی‌دانستم ساعت چند است و نمی‌دانستم بیرون برف می‌بارد یا آفتاب است.

من حق هیچ انتخابی نداشتم. گفت امضا کن با اثر انگشت. برگشتم نگاه کردم به ممنوع‌ها. بازجو یک چیز را یادش رفته بود!
فوری امضا کردم.

او یادش رفته بود بنویسد: "عشق ممنوع"

کاغذ را با امضا و زدن انگشت گرفته بودم رو به پشتِ سرم.

او چشم‌بندم را پایین داد، یکبار سایه‌اش را نبینم. او ندید چشم‌بندِ من خیس شده بود از اشک!

من ناراحت نبودم، اشک‌های شوق بود. عزیزم باور کن! او عشق را ممنوع نکرده بود و من می‌توانم بنویسم «معصومه دوستت دارم». من تو را،  فاطمه را، محمد را، عاطفه را دوست دارم. من می‌توانم برای شما بنویسم.

امر‌وز که به اوین آمده‌ام کاغذ و قلم هم دارم و می‌توانم‌ برای عشقم بنویسم.

فضای مجازی برای خودتان، سیاست برای خودتان، حکومت را بگیرید، ولی عشق را بگذارید برای من.

و من برای همان «عشقم» می‌نویسم.
عزیزم خیلی حرف‌ها را باید بگویم. از دست‌بندِ سردی که به دست‌هایم قفل شد و من دعا می‌کردم همسایه‌ای بیرون نباشد. از وقتی که می‌گفت راه بروم و چشم‌هایم هیچ‌جایی را نمی‌دید و به در و دیوار می‌خوردم و او می‌خندید. از وقتی که گفتم نمازم دارد قضا می‌شود و او گفت همینجوری با چشم‌بند بخوان. خودش یادش رفته بود نماز هم جزو وظایف اوست!

عزیزم پانزده روز حرف‌های نزده دارم که همه را باید برای تو بنویسم.

زیبای من بخوان و بعد پاره کن و بینداز دور. می‌ترسم بریزند به خانه‌مان و بفهمند چه اشتباهی کرده‌اند که نگفته‌اند «عشق ممنوع».

اگرچه آن‌ها اصلا نمی‌دانند که عشق چیست!

و من، همه‌ چیز را برای «عشقم» می‌نویسم.


۱۴۰۳/۱۲/۹

https://t.me/rafe_hasr_25Bahman
26.02.202515:35
پیام لاوروف به تهران

روزی دکتر حسن روحانی، رئیس‌جمهور پیشین ایران، گفت جمهوری اسلامی ناگزیر است برای حل مسائل خویش با ارباب هماهنگ باشد، ولی اصولگرایان به او تاختند و مخصوصاً جبهه پایداری او را نوکر ارباب نامیدند.

اما امروز ، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، به تهران آمده و حرف‌های حسن روحانی را تکرار می‌کند.
آیا لاوروف رهبران جمهوری اسلامی را توجیه  کرد؟

چند روز پیش، لاوروف به ایران سفر کرد. تحلیلگران بر این باورند که موضوع اصلی مذاکرات او با مقامات ایرانی، چالش‌های ایران با آمریکا بوده است.
بسیاری از تحلیلگران معتقدند:
ماموریت او توجیه مقامات جمهوری اسلامی  در مورد مذاکره با آمریکا بوده است.

این در حالی است که بسیاری از  دلسوزان و تحلیلگران داخلی بارها مقامات جمهوری اسلامی را به اتخاذ تصمیمات خردمندانه‌تر در برخورد با مسائل بین‌المللی هشدار داده‌اند.

متأسفانه،
مقامات جمهوری اسلامی گوش شنوایی برای این تحلیل‌های دلسوزان وطن  و اندیشمندان داخلی نداشته‌اند.

اما،
شاید  توسط  لاوروف توجیه شده باشند.

به نظر می‌رسد لاوروف به مقامات ایرانی گفته باشد که ارباب (یعنی آمریکا) در حال حل کردن جنگ اوکراین و روسیه است و ترامپ،  پوتین را برای پایان جنگ توجیه کرده است.
توافقاتی و زد و بند انجام شده بین ترامپ و پوتین در مورد جنگ اوکراین، نشان‌دهنده تغییرات جدی در معادلات جهانی است.
و بنابراین بهتر است جمهوری اسلامی برای بقای خویش با  دو  ارباب هماهنگ باشد.

لاوروف احتمالاً خواستار تسریع در تصمیم‌گیری هیئت حاکمه ایران برای ورود به مذاکرات است و ممکن است تصویر واقعی‌تری از سناریوهای موجود و عزم راسخ ترامپ  ارائه کرده باشد.

سوال این است که آیا رهبران ایران با حرف‌های ارباب پوتین که توسط لاوروف به آنها گوشزد شده، توجیه شدند یا  منتظر فردا هستند که  ارباب ترامپ چه کند؟

ممکن است لاوروف به مقامات ایرانی هشدار داده باشد که وقت تنگ است،  ادامه سیاست‌ها گذسته ممکن نیست.

در نهایت، سوال این است که :
آیا جمهوری اسلامی قادر خواهد بود با توجه به توجیه های لاوروف و شرایط جدید جهانی، رویکرد خود را تغییر دهد؟
یا اینکه همچنان بر رویه‌های گذشته و منسوخ خود اصرار خواهد کرد؟
الله اعلم
✍ علی مرادی

https://t.me/Tahlile_Sysie
13.02.202518:14
زرمنده جانباز و آزاده پرافتخار آقا رحیم قمیشی را آزاد کنید.

📝 علی مرادی
در این روزهای سرد زمستانی ، صدای مظلومیت رحیم قمیشی، جانباز و رزمنده و آزاده دلاور و پرافتخار دفاع مقدس، به گوش می‌رسد.
او که سال‌ها در جبهه‌ها جنگید و سالها شکنجه‌های رژیم بعث صدام را  تحمل کرد، اکنون به جرم درخواست یک تجمع قانونی مطابق با اصل ۲۷ قانون اساسیِ خودتان به بند کشیده شده است.
آیا این ظلم مضاعف به کهنه سرباز و قهرمان وطن نیست؟
آیا صدمات و رنج‌های بیشمار و شلاق‌های رژیم بعثی صدام برای او کافی نبود،
که حالا در جمهوری اسلامی نیز طعم  زندان بچشد؟

ما با چشمان اشکبار و دلی پردرد آزادی آقا رحیم قمیشی را فریاد می‌زنیم.
صدای حق‌طلبی‌مان را بلند میکنیم و نشان میدهیم، نسبت به کهنه سربازان وطن حساسیت داریم.
رحیم قمیشی، آزاده  قهرمان عزیزمان را سریعا آزاد کنید.
جای آزاده قهرمان وطن زندان نیست.
24.04.202521:53
✍️  علی مرادی

https://t.me/Ayandehe_Iran
15.04.202504:10
با درود
آینده ایران
دوست دارم تصور کنم در ایرانی زندگی میکنم که آرزوی هر فردی در جهان است که ای کاش من هم می‌توانستم در ایران زندگی کنم باشد.
ایرانی سرسبز و زیبا با شهرهای مدرن و روستاهای آباد.
کویرهایی که دیگر کویر نیستند بلکه نیروگاه های هستند که نه تنها برق ایران بلکه برق خاور میانه را تامین می‌کنند.
دوست دارم در ایرانی زندگی کنم که سالیانه صدها میلیون نفر از سراسر جهان برای دیدن زیبایی های طبیعی و تاریخی آن در به در بدنبال بلیط و ویزا هستند.
دوست دارم در ایرانی زندگی کنم که هیچ مستمندی نباشد.
دوست دارم در ایرانی زندگی کنم که هر کسی آزاد باشد به روش خودش بدون مزاحمت برای دیگران زندگی کن. در ایرانی که اگر یک دختر از شرق آن به غربش و از شمال آن تا جنوبش برود کسی مزاحمتی برایش درست نکند.
دوست تر دارم که در ایرانی زندگی کنم که نیازی به فروش نفت و گاز نداشته باشد و با توریسم و صنعت و گردشگری و منابع غنی زیر زمینی دیگر مردمش در رفاه زندگی کنند.
کیومرث لیمویی
11.04.202510:43
باریخ شکوهمند ایرانیان :

چشم‌ها را باید شست، جور دیگری باید دید.

از تاریخ نویسی و تاریخ پژوهی دست برداریم و باریخ  شکوهمند ایرانیان را بنویسیم.

دانشکده‌های تاریخ را تعطیل کنیم و اندیشکده‌های باریخ را بنا نهیم

در دنیای پیچیده و متغیر امروز، افراد، سازمان‌ها و کشورها با چالش‌های فراوانی روبرو هستند که نیازمند تفکر نوین و آینده‌نگرانه می‌باشد. توجه بیش از حد به گذشته و نشخوار آن می‌تواند مانع از رشد و پیشرفت سازمان‌ها شود. تاریخ به عنوان معلم انسان‌ها می‌تواند آموزه‌های ارزشمندی را ارائه دهد، اما اگر این آموزه‌ها به صورت مداوم تکرار شوند و به یک عادت تبدیل گردند، نتیجه‌ای جز ایستایی و stagnation نخواهد داشت.
در این میان، مفهوم باریخ (آینده‌پژوهی) به عنوان یک رویکرد جدید و حیاتی مطرح می‌شود.

تمرکز بیشتر  به باریخ بجای تاریخ  به سازمان‌ها این امکان را می‌دهد که چشم‌انداز روشنی برای آینده ایجاد کنند.
با تمرکز بر باریخ یعنی تاریخ آینده، سازمان‌ها می‌توانند اهداف بلندمدت و استراتژی‌های مناسبی برای رسیدن به آن‌ها تدوین کنند. این تغییر رویکرد نه تنها نوآوری را تشویق می‌کند، بلکه انعطاف‌پذیری را نیز افزایش می‌دهد.

سازمان‌هایی که به آینده توجه دارند، بهتر می‌توانند خود را برای مواجهه با چالش‌های جدید آماده کنند و به تغییرات پاسخ دهند.

یکی از مزیت‌های باریخ، تقویت فرهنگ یادگیری در سازمان است. در یک سازمان آینده‌نگر، کارکنان تشویق می‌شوند که از تجربیات گذشته یاد بگیرند و این تجربیات را به عنوان ابزاری برای رشد و توسعه استفاده کنند. زمانی که کارکنان احساس کنند که سازمان به آینده توجه دارد و برای آن برنامه‌ریزی می‌کند، انگیزه بیشتری برای مشارکت و تلاش خواهند داشت.

در واقع، هر فرد، سازمان و ملتی که به تاریخ بیشتر از باریخ اهمیت بدهد، سعادتمند نخواهد شد. نمونه بارز این موضوع را می‌توان در موفقیت‌های علمی و تکنولوژیکی آمریکا مشاهده کرد؛ کشوری که بالاترین تعداد اندیشکده‌های آینده‌پژوهی به جای دانشکده‌های تاریخ را در خود جای داده است. این فکت‌ها و شواهد نشان می‌دهد که امروز باید بر روی باریخ یعنی تاریخ آینده تمرکز کنیم.

متأسفانه، کشورهایی مانند ایران با تاریخ سنگین و دورانی طولانی، در زنجیرهای تاریخی گرفتار شده‌اند و این موضوع آن‌ها را از باریخ دور نگه داشته است. در این شرایط، داشتن یک دیدگاه آینده‌نگر ضروری‌تر از هر زمان دیگری است. بنابراین، برای موفقیت پایدار در دنیای پیچیده امروز، ضروری است که سازمان‌ها بتوانند از تاریخ به عنوان یک منبع یادگیری استفاده کنند، اما همزمان باید بیشتر از تاریخ بر روی باریخ و بر روی آینده تمرکز کرده و استراتژی‌های مناسب برای مواجهه با چالش‌های آن را تدوین نمایند.

در نهایت، تعادل بین تاریخ و باریخ و تمرکز بر باریخ  یک ضرورت است.

این رویکرد می‌تواند به سازمان‌ها کمک کند تا در محیط‌های متغیر و رقابتی موفق‌تر عمل کنند و در مسیر رشد و پیشرفت پایدار حرکت نمایند. باریخ به عنوان معلم جدید انسان‌ها، می‌تواند راهگشای موفقیت‌های آتی باشد.
اگر تاریخ دز کنترل ما نبوده و بر وفق مراد و مطابق مطلوب‌ ما شکل نگرفته ، می‌توانیم باریخ را مطابق میل و مطلوب خود شکل دهیم.

پیش نیاز این این رویکرد آن است که حداقل باریخ یعنی تاریخ آینده را در ذهن خود درست بنویسیم و سپس آن را انتشار دهیم،
انتشار باریخ شکوهمند ایرانیان کمک می‌کند که آینده بهتری شکل بگیرد.

✍️ علی مرادی

https://t.me/Tahlile_Sysie
21.02.202513:08
کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹⁉️
📝علی مرادی

اقای مراغه ای در مقاله ای  بمناسبت ۳ اسفند مصادف با کودتای ۱۲۹۹، علیه کابینه رئیس الوزرای بی کفایت  ایران سپهدار اعظم فتح‌الله اکبر و نه دودمان قاجار، و الیگارشی زمینداران و مقامات دیوانسالاری که حکومت را در دست داشتند، در حالیکه  ایران‌ در حال تجزیه و پر از فساد و فقر و فلاکت و بیماری بود.
در خوزستان شیخ خزعل در کردستان و ارومیه سیمیتقو و در آذربایجان  شیخ محمد خیابانی ، در خراسان محمد تقی خان پسیان و در گیلان  میرزا کوچیک خان و در سیستان دوست محمد خان به عنوان حاکمان محلی، علم خودمختاری و تجزیه را برافراشته بودند، و یکپارچگی و وحدت ملی ایران در خطر بود.

عده زیادی از اندیشمندان و تاریخ نگاران چنین اقدامی را کودتا ارزیابی نمی‌کنند چون کودتا بر علیه نظام سیاسی و شخص اول مملکت انجام می‌گردد، در حالی که در سوم اسفند ۱۲۹۹ سلسله قاجار تغییر نکرد و احمد شاه هم در مقام خود باقی ماند.

نویسنده مقاله  به این مناسبت به  نقد عملکرد رضا شاه پرداخته، نکات قابل توجه تاریخی را مطرح کرده است.
اما ایرادات و انتقادات جدی به استدلال‌های مقاله و نگرش نویسنده وارد است که می‌تواند به روشن‌تر شدن بحث کمک کند:

1. عدم توازن در بررسی نقاط قوت و ضعف: مقاله به طور عمده بر روی نقاط ضعف رضا شاه تمرکز دارد و در عین حال، نقاط قوت او را به صورت سطحی و مختصر بیان می‌کند. برای یک تحلیل جامع، باید هر دو جنبه به طور متوازن مورد بررسی قرار گیرد.

2. عدم بررسی زمینه‌های تاریخی و اجتماعی:
مقاله به شرایط اجتماعی و سیاسی ایران در زمان رضا شاه اشاره‌ای نمی‌کند. برای درک بهتر عملکرد او، باید به زمینه‌هایی که او در آن فعالیت می‌کرد، توجه شود. شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن زمان می‌تواند تأثیر زیادی بر تصمیمات و سیاست‌های او داشته باشد.

3. تعمیم‌گرایی در ارزیابی‌ها:
نویسنده به طور کلی از اصطلاحاتی مانند "دیکتاتور" و "راهزن" استفاده می‌کند بدون اینکه به جزئیات و زمینه‌های خاص هر یک بپردازد. این نوع تعمیم‌گرایی که دلالت بر سوگیری نویسنده دارد،  می‌تواند منجر به سوءتفاهم در ارزیابی عملکرد او شود.

4. عدم شفافیت در برآیند نهایی:
  مقاله به وضوح برآیند نهایی عملکرد رضا شاه را مشخص نمی‌کند. آیا توسعه‌های اقتصادی و اجتماعی او ارزشمند بودند یا خیر؟ این سوال نیاز به پاسخ دقیق‌تری دارد.

5. تحلیل‌های سطحی: برخی از ادعاها مانند "او بزرگترین راهزن بود" نیاز به شواهد و مستندات بیشتری دارند تا بتوانند به عنوان یک استدلال قوی مطرح شوند. این نوع تحلیل‌ها ممکن است احساساتی باشند و نه منطقی.

6. چشم‌انداز آینده: مقاله بیشتر بر روی گذشته تمرکز دارد و کمتر به تأثیرات بلندمدت سیاست‌های رضا شاه بر آینده ایران می‌پردازد. بررسی اینکه چگونه سیاست‌های او بر تحولات بعدی کشور تأثیر گذاشتند، می‌تواند به غنای بحث کمک کند.

7. نبود دیدگاه‌های مختلف: مقاله بیشتر از یک زاویه خاص به موضوع نگاه می‌کند و دیدگاه‌های متفاوت را نادیده می‌گیرد. برای یک بحث جامع، لازم است نظرات مختلف درباره رضا شاه و تأثیرات او بر جامعه ایران نیز مورد بررسی قرار گیرد.

در نهایت، برای رسیدن به یک نتیجه‌گیری منطقی و مستند درباره رضا شاه، لازم است که همه جوانب موضوع مورد بررسی قرار گیرد و از تعمیم‌های غیرمنصفانه پرهیز شود.
https://t.me/Tahlile_Sysie
12.02.202518:49
فرصت سوزی دیگر

✍️  علی مرادی

تجمع اعتراضی ۲۵ بهمن در جلوی دانشگاه تهران، می‌توانست به مثابه یک فرصت طلایی برای تقویت اعتماد عمومی و ارتقاء وجهه حاکمیت و قدرت ملی تلقی شود. برگزاری این تجمع به شکل مسالمت‌آمیز و با حمایت حاکمیت، می‌توانست امنیت و سلامت آن را تضمین کرده و چهره‌ای انسانی و مسئولانه از حاکمیت در انظار عمومی و بین‌المللی به نمایش بگذارد.

حاکمیت می‌توانست با بهره‌گیری از این فرصت، صدای جانبازان، رزمندگان، خانواده شهدا و ایثارگران را بشنود و زمینه‌ساز رفع حصر و آشتی ملی باشد. در شرایط بحرانی کنونی، که فشارهای ناشی از گرانی‌های افسارگسیخته و تهدیدات حداکثری رئیس‌جمهور جدید آمریکا کشور را در تنگنا قرار داده، این تجمع می‌توانست به تقویت اعتماد عمومی یاری رسانده و بخشی از این فشارها را خنثی کند. این اقدام نشان می‌داد که جمهوری اسلامی دارای ظرفیت و توانمندی لازم برای تأمین امنیت منتقدان خود است و قدرت خود را بار دیگر به جهانیان نمایان می‌سازد.

اما متأسفانه، با بازداشت آقای رحیم قمیشی ، آقای اکبر دانش سرآرودی و آقای ناصر دانشفر از حامیان تجمع ۲۵ بهمن،
این فرصت گرانبها به تهدیدی جدی تبدیل شد و تدابیر دلسوزان کشور به ناگاه به باد رفت. این اقدام نه تنها نادرست است بلکه به تضعیف اعتماد عمومی دامن می‌زند و نشانه‌ای از عدم آمادگی حاکمیت برای شنیدن صدای مردم است.

از حاکمیت مطالبه می‌کنیم،
هرچه سریع‌تر این عزیزان را آزاد و برگزاری تجمع فردا و امنیت و سلامت آنرا برقرار کرده، نشان دهد که به خواسته‌های مردم احترام می‌گذارد.

این اقدام می‌تواند گامی مؤثر در راستای آشتی  و تقویت وحدت ملی در این شرایط بحران زده اقتصادی و سیاست خارجی باشد.

اگر در دنیای قدیم فرصت‌ها مانند ابر بهاری از دست می رفتند،  امروز فرصت‌ها مانند صاعقه و رعد و برق خواهند گذشت.

به امید  ایران آباد و آزاد
https://t.me/Tahlile_Sysie
Deleted24.04.202522:03
24.04.202521:51
🔶🔷🔶 از الگوی حسینی به الگوی حسنی: شیفت پارادایم سیاسی آیت‌الله خامنه‌ای

✍️ علی مرادی

رهبر جمهوری اسلامی ایران، آیت‌الله خامنه‌ای، در طول سال‌های رهبری خود، الگوی فکری و رفتاری خود را بر اساس شخصیت امام حسین (ع) بنا نهاده و بر الگوی حسینی، یعنی مقاومت تا مرز شهادت در برابر دشمنان خارجی و رقبای داخلی تأکید کرده است.
او همواره بر این باور بوده که باید تا آخرین قطره خون در برابر دشمنان و مخالفان ایستاد. با این حال، اخیراً تغییراتی در رویکرد وی مشاهده شده است که حکایت از شیفت پارادایمی از الگوی حسینی به الگوی حسنی دارد. این تغییر در سالگرد شهادت امام جعفر صادق (ع) به وضوح از طرف وی بیان شده است.

🔸 دلایل تغییر رویکرد

از مهم‌ترین دلایل واقع‌گرایی آقای خامنه‌ای می‌توان به شکست سنگین حماس و حزب‌الله در برابر اسرائیل، سقوط بشار اسد و از دست رفتن سوریه به عنوان مسیر تدارکات برای درگیری با اسرائیل اشاره کرد که به حذف سه کارت مهم جمهوری اسلامی از معادلات منطقه‌ای منجر شد.
البته سرکوب شدید انصارالله یمن توسط آمریکا را هم باید، اخیرا به موارد فوق اضافه نمود.

علاوه بر این، عیان شدن قدرت نظامی ایران در عملیات‌های وعده صادق ۱ و ۲ و عدم اجرای وعده صادق ۳، علی‌رغم تأکید مسئولان نظامی بر برتری نظامی کشور، نشان‌دهنده واقعیت‌های جدیدی است.
حمایت‌های قدرتمند آمریکا از اسرائیل به ویژه پس از ریاست جمهوری دوباره دونالد ترامپ و تهدید نظامی علیه ایران و همچنین دادن ضرب‌الاجل انتخاب بین توافق با آمریکا یا بمباران زیرساخت‌های ایران توسط آمریکا و اسرائیل، از دیگر عوامل مؤثر در این تغییر رویکرد به شمار می‌آید.

🔸واقع‌گرایی جدید

با وقوع حوادث اخیر، به‌ویژه درگیری‌ها با اسرائیل و عدم اجرای وعده صادق ۳، به نظر می‌رسد که آقای خامنه‌ای به سمت واقع‌گرایی بیشتری حرکت کرده است. این تغییر در رویکرد او ناشی از ناکامی‌های نظامی در برابر اسرائیل و فشارهای حداکثری دونالد ترامپ میباشد. عدم توانایی در پاسخ به حملات اسرائیل نشان داد که رجزها،وعده‌ها و گزارشات مسئولان نظامی، همچون گزارش‌های مسئولان اقتصادی، به تعبیر خود آقای خامنه‌ای، پوچ و مهمل و در مواردی حتی مانند وعده زمستان سخت اروپا و یا اتمام نفت آمریکا و افول قدرت آن گمراه‌کننده و حتی شاید ناشی از نفوذ دشمنان‌ بوده‌اند.

🔸 تغییر نگرش نسبت به مذاکره

تا یک ماه پیش، آقای خامنه‌ای مذاکره با آمریکا را غیرعاقلانه و غیرشرافتمندانه می‌دانست، اما با فشارهای رئیس‌جمهور جدید آمریکا و دلائل دیگر ، نگرش او به سرعت تغییر کرده و اجازه مذاکره با آمریکا را به وزارت امور خارجه داده است.
در شرایطی که دونالد ترامپ برای بار دوم به ریاست جمهوری آمریکا رسیده و جمهوری اسلامی را به انتخاب بین دو گزینه توافق یا حمله نظامی تهدید کرده است، آقای خامنه‌ای به اجبار به مذاکره تن داده و به دنبال رویکرد امام حسنی و صلح و توافق با ترامپ است.
این تغییر موضع نه تنها نشان‌دهنده یک تغییر اساسی در رویکرد سیاسی اوست، بلکه نمایانگر پذیرش واقعیت‌های جدید جهانی نیز می‌باشد.

🔶 نتیجه‌گیری

تغییر پارادایم آقای خامنه‌ای از الگوی حسینی به الگوی حسنی نشان‌دهنده یک تحول اساسی در تفکر سیاسی اوست. این تغییر نه تنها ناشی از ناکامی‌های نظامی بلکه نتیجه فشارهای ایالات‌متحده و نیاز به واقع‌گرایی در سیاست خارجی است.

در صورت توافق با آمریکا و رفع تحریم‌ها، جمهوری اسلامی نیازمند آن است که سیاست داخلی خود را نیز واقع‌گرا نماید و انبوه فرزندان دانشمند و شایسته ایران را جایگزین مریدان و مدیران پخمه خود در سیستم حکمرانی کند.
پس توافق با آمریکا و رفع تحریم ها، حتی حامیان متعصب حاکمیت نیز دیگر نمی‌توانند ، توجیه ها در ضعف‌های عملکرد و عقب‌ماندگی کشور را بپذیرند.

بنابراین، راز موفقیت تغییر در سیاست بین‌الملل، نیازمند تغییر در سیاست داخلی نیز می‌باشد. در صورت تغییر در سیاست داخلی و خارجی، آینده بهتری در انتظار اقتصاد ایران خواهد بود

به امید ایرانی آباد، آزاد و سربلند
13.04.202520:11
با سلام و عرض ادب
بعد از خواندن نوشته دل انگیز شما در باره گذشته و آینده ایران و افسوس ها و امیدها تنها یک آرزوی دیرینه که از قبل در دل داشتم و این روزها بیشتر و بیشتر به سراغم می‌آید به ذهنم رسید تا به اشتراک بگذارم و آن آرزو این است که همه ما و مخصوصاً خودم یاد بگیریم تا از کسی بت نسازیم و آینده کشور را در دستان کسی قرار ندهیم و او را منزه و پاک از هر اشتباه مپنداریم و به خانه نرویم که کشور در دستان یک فرد توانمند است، کاش یاد بگیریم تحلیل کنیم و نقاط ضعف و قوت را بدون هیچ غرض ورزی بیان کنیم.
شاید اگر بعد از انقلاب ۵۷ مردمان بجای اعتماد و اطمینان محض به رهبران وقت به پرسشگری و مطالبه گری از مسئولان در ادامه روی می‌آوردند ( همانگونه که حضرت علی علیه السلام در نهج‌البلاغه فرموده‌اند) آنوقت این روزگار ما نبود و متأسفانه شاهدم که باز بعد از ۴۶ سال هنوز نوبت به بررسی و تحلیل کارآمدی نظام‌ها و شخصیت‌های سیاسی نرسیده هنوز بیشتر سیاه و سفید می‌نگریم و هنوز دنبال منجی دیگری هستیم که تا آینده را به دستان توانمند او بسپاریم و این ناجی برای برخی شاهزاده رضا پهلوی است و برای برخی....
آی کاش در آینده بتوانیم کمی کوانتومی بیاندیشیم و کمی بر اساس تحلیل کارآمدی و عملکرد ارزیابی کنیم.
مهدی نوروزی
08.04.202510:24
برای دکتر مصطفی مهرآیین

بنام خداوند اندیشه و قلم

دکتر مصطفی عزیز

با سلام و احترام،

در آغاز، می‌خواهم از شما و تمامی اندیشمندان گرانقدر که دلشان برای ایران و آینده‌اش می‌تپد، به ویژه بابت شجاعت و صداقت در بیان نظرات‌تان، تقدیر و تشکر ویژه‌ای داشته باشم. وجود اندیشمندانی چون شما و  دیگر مجاهدان اهل قلم و اندیشه، در این روزهای پرچالش که صدای حقیقت به سختی شنیده می‌شود، امید را در دل‌ها زنده نگه می‌دارد.

به عنوان ایرانی علاقمند به رشد و تعالی مام میهن ، به خوبی درک می‌کنم که آینده ایران تنها از طریق همکاری و هم‌افزایی میان مشروطه‌خواهان و جمهوری‌خواهان رقم خواهد خورد. تاریخ گواهی می‌دهد که پادشاهی مشروطه در سنت ایران جایگاهی رفیع دارد و امروزه بسیاری از دموکراسی‌های معتبر جهان بر اساس این الگو شکل گرفته‌اند. علیرغم سمپاشی‌های فراوان پس از انقلاب، علاقه‌مندان به مشروطه روز به روز افزایش می‌یابند و نمی‌توان این حقیقت را در آینده این سرزمین نادیده گرفت.

شما بهتر از من می‌دانید که ارسطو حکومت‌ها را به دو دسته درست  و نادرست  تقسیم کرده و محتوای حکومت‌ها را مهم‌تر از نام آن‌ها می‌داند.

ما نیز باید از این نگرش بهره‌برداری کنیم و به جای تمرکز بر عناوین، بر نتیجه حکومت توجه نماییم.
حکومتی که منافع همه مردم را در نظر بگیرد، چه تحت رهبری یک نفر باشد و چه گروهی محدود و چه همگانی باشد، همواره مورد پسند عموم مردم و نوع درست حکومت خواهد بود.
گرچه حکومت همگانی قابل کنترل تر و پاسخگو تر و درست تر است.
ارسطو متقابلا به بیان سه نوع نادرست حکومت، یعنی حکومت استبدادی،الیگارشی و دموکراسی (پوپولیستی) میپردازید و میگوید این سه نوع حکومت از انحراف سه نوع حکومت درست(پادشاهی،آریستوکراسی و جمهوری) به وجود آمدند.
مطمئنم، اگر مردم ایران از این وضعیت ناگوار رهایی پیدا کنند با توجه به آگاهی‌های اکثریت جامعه و ابزارهای مدرن مانند تکنولوژی ارتباطات و اندیشمندان بزرگ در همه حوزه هلی دانش ،حکمرانی درستی برای آینده ایران رقم خواهند زد.

اگر امروز شما می‌فرمایید که این سرزمین تهی از اخلاق و اندیشه شده است، نه به این دلیل است  که همه مردم بی‌اخلاق و بی‌اندیشه گشته‌اند، بلکه به سبب آن است که عده ای اندک  تهی مغزان بی‌اخلاق بر گرده ملت سوار شده‌اند و امروز صدای آنها بلندتر به گوش می‌رسد وگرنه   این سرزمین  تهی از اخلاق و اندیشه نشده  و نخواهد شد.

دکتر عزیز، ضروری است که اندیشمندان ایران و اهل قلم برای نجات کشور از جهالت و تعالی آینده آن، بر روی نقاط مشترک تمرکز کنند و تحت تأثیر تنش‌های بی‌فایده که ناشی از جاهلیت عده‌ای است، دوری گزینند. همکاری میان مشروطه‌خواهان و جمهوری‌خواهان می‌تواند به ایجاد فضایی مناسب برای گفتگو و تفاهم منجر شود. من ایمان دارم که با همدلی و همفکری، می‌توانیم به آینده‌ای روشن‌تر برای ایران دست یابیم.

در پایان، مجدداً یادآور می‌شوم که انسان‌های شریفی چون شما در دل و جان اکثریت ملت رسوخ کرده‌اند و نام و یاد شما  با زمزمه‌های آهنگین برقلب و زبان ملت جاری هست.
لذا عده‌ای اندک جاهل و تهی‌مغز با صدای گوشخراشِ طبل توخالی بدنبال مرعوب کردن  اندیشمندان و مجاهدان اهل قلم هستند ولی اکثریت ملت از اندیشمندان خود دفاع خواهند کرد.

با احترام و آرزوی موفقیت و پیروزی اندیشه و دانش بر جهالت و نادانی،

✍️ علی مرادی
https://t.me/Tahlile_Sysie
28.02.202519:22
🟪🟩🟪 شکست سنگین ترامپ

امروز ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین، به دعوت دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور پیشین ایالات متحده، پا به کاخ سفید گذاشت و با استقبال ترامپ روبه‌رو شد.
این دیدار که به صورت زنده از شبکه‌های تلویزیونی پخش می‌شد، نگاه‌های جهانیان را به خود معطوف کرد و فرصتی برای تحلیل‌های عمیق‌تر درباره وضعیت کنونی روابط بین‌الملل فراهم آورد.

مذاکرات میان ترامپ و زلنسکی با مشاجراتی شدید و پرتنش از سوی ترامپ آغاز شد. لحن دیکتاتورمآبانه او چنان بر فضا سایه افکند که امید به رسیدن به توافقی برای پایان جنگ اوکراین را به شدت کمرنگ کرد. در نهایت، زلنسکی با کوله‌باری از ناامیدی و تأملات عمیق، کاخ سفید را ترک کرد؛ این واقعه به وضوح به شکست سنگینی برای ترامپ و سیاست‌های او بدل شد.

ترامپ در تلاش بود تا با تحقیر زلنسکی، او را تحت فشار قرار دهد، اما در کمال شگفتی، زلنسکی با ایستادگی و استقامت خود نشان داد که اوکراین در برابر تهدیدات خارجی و داخلی مصمم و استوار است.
او می‌تواند به مردان خود، منابع داخلی کشورش و همچنین حمایت‌های قاطع اتحادیه اروپا تکیه کند. از سوی دیگر، ولادیمیر پوتین نیز در روسیه با چالش‌های داخلی و بین‌المللی مواجه است که توان ادامه جنگ را از وی سلب کرده است.

این دیدار ناتمام و بی‌نتیجه، بیشتر از آنکه به ضرر زلنسکی تمام شود، ضربه‌ای مهلک به وجهه ترامپ و ایالات متحده خواهد بود.

اتحادیه اروپا ممکن است در روابط خود با آمریکا تجدیدنظر کند و به دنبال راه‌های نوینی برای حمایت از اوکراین باشد. مقاومت زلنسکی در برابر فشارهای ترامپ می‌تواند به سایر کشورها الهام بخشد تا در برابر رفتارهای قلدرمآبانه ایالات متحده مقاومت کنند؛ امری که در درازمدت به شدت به زیان منافع آمریکا خواهد بود.

در این میان، احتمال میانجی‌گری کشورهای ثالث مانند ترکیه، عربستان سعودی یا چین در بحران جنگ اوکراین و روسیه وجود دارد.
چنین سناریویی می‌تواند به یک شکست سنگین دیگر برای آمریکا در عرصه بین‌المللی منجر شود و نشان دهد که نفوذ واشنگتن در عرصه جهانی رو به افول است.


چنین برخوردی از سوی آمریکا با اوکراین می‌تواند باعث کاهش اعتماد کشورهای هم‌پیمان و دوستان ایالات متحده نسبت به سیاست‌های این کشور گردد. این روند نه تنها برای آمریکا در بلندمدت زیان‌آور خواهد بود، بلکه چهره‌ای منفی از آن در عرصه جهانی ترسیم خواهد کرد؛ چهره‌ای که نشان‌دهنده ناتوانی این کشور در ایفای نقش رهبری و حمایت از متحدانش است.

در نهایت، این رویدادها گواهی بر آن است که سیاست‌های قلدرمآبانه نه تنها راهگشا نیستند، بلکه می‌توانند منجر به انزوای بیشتر ایالات متحده در نظام بین‌الملل شوند.
زلنسکی با ایستادگی خود نشان داد که اراده ملت‌ها نمی‌تواند با تهدیدات و تحقیرها شکسته شود؛ بلکه برعکس، این اراده می‌تواند بذر امید و مقاومت را در دل دیگر ملت‌ها بکارد.
به نظر نویسنده زلنسکی با تحمل همه فشارها پیروز بازی در خانه حریف بود،
و ترامپ در خانه خود شکست خورد.

📝علی مرادی
https://t.me/Tahlile_Sysie
29.01.202520:24
آیا نباید مدیرانی که خسارت جبران ناپذیر به ملت زدند در یک دادگاه صالح محاکمه شوند⁉️
18.04.202520:06
با سلام،
در ایران آینده، همه کودکان از جمله خردسالانی که در مناطق دورافتاده سیستان و بلوچستان یا خوزستان هستند از حق تحصیل رایگان برخوردارند. دولت موظف است شرایط برخورداری از تحصیل رایگان را برای همه کودکان از جمله " کودکان کار" مهیا کند. هیچ نوع تبعیض آموزشی وجود ندارد و همه از عدالت آموزشی برخوردار هستند.
معلمان آینده دارای یک زندگی شرافتمندانه هستند  و میزان حقوق ماهانه آنان حتی از یک پزشک متخصص هم بیشتر است به نحوی که مجبور نیستند برای تامین معیشت خود در کلاسهای تقویتی یا شغل دوم حضور یابند.
در ایران آینده من، بساط همه کتابهای کمک آموزشی و کلاس آمادگی کنکور و مافیای آموزش کنکور برچیده میشود، چون سطح آموزش مدارس و کیفیت آن به قدری بالاست که دانش آموزان نیازی نمی بینند که در این کلاسها شرکت کنند.
در ایران آینده من در مدارس کشور علاوه بر دروس متعارف، مهارت ورزش و موسیقی نیز به دانش آموزان یاد داده میشود.
در ایران آینده من دیگر به رشته علوم انسانی دبیرستان  و دانش آموزان آن به دیده تحقیر نگریسته نمی شود، بلکه وزارت آموزش و پرورش تلاش میکند تا دانش آموزان نخبه و باهوش جذب  تحصیل رشته علوم انسانی شوند. چون همه ایرانیان به این درک رسیده اند که یکی از علتهای عدم توسعه نیافتگی کشور، عقب ماندگی آنان در تحصیل علوم انسانی است.
به امید آن روز، 🌹
پیمان ابراهیمی
11.04.202518:41
🔸🟩🔸 دوست داری، تاریخ قرن آینده ایران چگونه باشد؟ ⁉️

ایران عزیز، سرزمین فرهنگ و تاریخ، در طول تاریخ خود فراز و نشیب‌های بسیاری را تجربه کرده است. من نیز همچون شما، هنگامی که صفحات تاریخ این سرزمین را ورق می‌زنم، به ویژه در دو قرن اخیر که جهان با شتابی بی‌سابقه در حال پیشرفت بود، از عدم همگامی ایرانیان با این تحولات عظیم احساس اندوه و تاسف می‌کنم و غصه میخورم و با آه بلندی در دل زمزمه میکتم که:

ای کاش پادشاهان سلسله صفویه با تفسیرهای نادرست از دین در عرصه حکمرانی، سرنوشت این سلسله را به انحطاط نمی‌کشاندند.

ای کاش نادرشاه، آن فرمانروای بزرگ، در کوره‌راه‌های قدرت، پسرش را کور نمی‌کرد و سلسله مقتدر افشار به حیات خود ادامه می‌داد.

ای کاش کریم خان زند، قهرمان تاریخ، قاصد مرگ را بر سر آغا محمد خان  قاجار نازل می‌کرد تا هزاران  چشم در کرمان و تفلیس از حدقه بیرون نمی آمدند و لطفعلی خان زند با دلیری و شجاعت، ایران بهتری به نسل‌های آینده تحویل میداد.

و ای کاش عباس میرزا، آن شاهزاده‌ای که در دلش آرزوهای بزرگ می‌جوشید، ناکام از دنیا نمی‌رفت و نامش در تاریخ به عنوان یک پادشاه بزرگ در سلسله قاجار جاودانه می‌شد.
یا حداقل، ای کاش ناصرالدین شاه، آن وزیر کاردان و فهیم را در حمام فین کاشان به قتل نمی‌رساند تا تاریخ ایران را با تدبیر خود متحول می ساخت.

و هزاران "کاش" دیگر که دل هر ایرانی را به درد می‌آورد.
کاش جنگ جهانی دوم، آن طوفان ویرانگر، باعث  تبعید رضا شاه نمی‌شد و ایران از وجود او محروم نمی گشت.

اما حقیقت تلخی که باید بپذیریم این است که تاریخ را نمی‌توان تغییر داد؛ گذشته در ید کنترل ما نیست.
اما آینده، آینده‌ای که در پیش داریم، می‌تواند به دست ما ساخته شود. آینده یافتنی نیست، بلکه باید آن را در رویاهایمان تصور و طراحی کنیم ، طراحی ذهنی کنیم  و سپس با  طراحی عینی  آنرا بسازیم.

برای ساختن آینده‌ای روشن و امیدبخش، ابتدا باید چشم‌انداز روشنی از آنچه می‌خواهیم،  تصور کنیم، بخوبی و روشنی ببینیم؛ تصویری واضح از تاریخ یک قرن آینده ایران.
برای ساختن آینده ایران،  رویاهای زیبای مان را به اشتراک بگذاریم،  در رویای مان آینده‌ای درخشان خلق کنیم.
پس ما رویاهایمان را می نویسیم ، به اشتراک میگداریم تا رویای درخشان جمعی ما ایرانیان خلق شود.

"افسوس گذشته را نه با فرو رفتن در تخیلات شیرین و رویای گذشته، بلکه با رویای آینده‌ و ارائه چشم انداز درخشان برای ایران جبران کنیم. بیایید به جای غرق شدن در یادآوری روزهای بر باد رفته، با همت و اراده‌ای قوی، افق‌های نوینی برای سرزمین‌مان ترسیم کنیم. آینده‌ای که در آن، فرهنگ غنی‌مان، استعدادهای جوانان‌مان و منابع طبیعی‌مان به بهترین شکل ممکن شکوفا شود."

من برای آینده این سرزمین رویایی دارم.
تو برای آینده این سرزمین رویایی داری.
او برای آینده این سرزمین رویایی دارد.
همه ما ایرانیان  برای آینده این سرزمین رویایی داریم.

لذا از تمامی هموطنان عزیزم دعوت می‌کنم تا در این چالش هیجان‌انگیز شرکت کنند. بیایید دست به قلم ببریم و آنچه را که دوست داریم در تاریخ قرن  آینده ایران ببینیم، بنویسیم و برای هم ارسال کنیم و به اشتراک بگذاریم.
بیایید با هم آینده‌ای بسازیم که شایسته‌ی نام بزرگ ایران باشد.

تصور کنید چه جایگاه رفیعی را دوست دارید ایران در یک قرن آینده به دست آورد؛ آن تصویر درخشان را در ذهن خود ترسیم کنید و بنویسید تا اتفاق بیافتد.
با ما به اشتراک بگذارید. مطالب خود را از باریخ ایران (تاریخ یک قرن آینده ایران) به آدرس @alimoradi_1350 ارسال نمایید تا در کانال به نام شما منتشر گردد. بیایید با هم آینده‌ای را بسازیم که شایسته‌ی نام و تاریخ بزرگ ایران باشد.


✍️  علی مرادی

https://t.me/Ayandehe_Iran
07.04.202517:55
تحلیلی بر چالش‌های بین ایران و آمریکا:
آیا به توافقی دست خواهیم یافت یا به درگیری نظامی نزدیک می‌شویم؟


چالش‌های موجود میان ایران و ایالات متحده، عرصه‌ای پیچیده و چندوجهی است که بازیگران متعددی با اهداف و منافع گوناگون در آن دخیل هستند.
دررابنجا به بررسی مختصر  بازیگران و اهدافشان پرداخته خواهد شد تا روشن شود که آیا تنش‌ها به سمت توافقی سازنده پیش خواهد رفت،  یا به درگیری نظامی تمام عیار  و ویرانگر منجر خواهد شد.

آمریکا
ایالات متحده آمریکا شروط چهارگانه‌ای را برای ایران مطرح کرده است که شامل برچیدن تأسیسات هسته‌ای، تعدیل صنایع موشکی جمهوری اسلامی، عدم حمایت از نیروهای نیابتی و منطقه‌ای، و ورود به نظم جهانی و عدم دشمنی با آمریکا و اسرائیل  می‌باشد.
به نظر می‌رسد که  ج ا هیچ یک  از این شروط را بطور کامل نخواهد پذیرفت.
بنابراین، میزان نرمش ایران و آمریکا  در برابر این خواسته‌ها تعیین خواهد کرد که آیا این چالش به توافقی سازنده ختم خواهد شد یا به منازعه‌ای شدید و درگیری نظامی خواهد انجامید.
به هر حال ایالات متحده لجستیک و تدارکاتو تجهیزات  نطامی زیادی را در  خاورمیانه مستقر کرده است، که هر تحلیلگری رو به تفکر عمیق وا می‌دارد.

اتحادیه اروپا
اتحادیه اروپا نیز به شدت نگران توسعه صنعت هسته‌ای ایران و احتمال تبدیل آن به سلاح هسته‌ای است. علاوه بر این، برد موشک‌های جمهوری اسلامی که می‌تواند به کشورهای اروپایی برسد، نگرانی‌های جدی را ایجاد کرده است. همچنین، با توجه به حمایت ایران از روسیه در جنگ اوکراین و ارسال پهپاد و موشک به این کشور، اتحادیه اروپا تمایل دارد تا از حمله احتمالی ایالات متحده به ایران حمایت کند.
حتی فرانسه و انگلیس صریحاً اعلام کردند در درگیری به نفع آمریکا وارد خواهند شد.


اسرائیل
اسرائیل در پی برچیدن کامل صنعت هسته‌ای ایران است و با عدم توافق ایران با این خواسته، اولویت خود را بر حمله به ایران قرار داده است. این کشور بر این باور است که تهدیدات ناشی از توان هسته‌ای ایران باید به هر قیمتی خنثی شود.
لذا اسرائیل به دنبال متقاعد کردن آمریکا به سمت درگیری و نابودی تاسیسات هسته‌ای و موشکی ایران است.
و نمی‌خواهد از این فرصت طلایی که ایران تمام نیروهای نیابتی خود را از دست داده و یا تضعیف شدند ،  شده به راحتی صرف نظر کند.

کشورهای حاشیه خلیج فارس (عربستان، بحرین، امارات)
این کشورها که پایگاه‌های نظامی آمریکا را در خود جای داده‌اند، در ظاهر مخالف حمله به جمهوری اسلامی هستند. با این حال، تجربه تلخ تهدیدات جمهوری اسلامی علیه خودشان، آن‌ها را به طور ضمنی به تضعیف جمهوری اسلامی علاقمند کرده است؛ البته تنها در صورتی که خودشان درگیر آتش این جنگ نشوند.

سایر همسایگان ایران
اکثر همسایگان ایران درگیر مسائل داخلی خود هستند و چندان نگران تحولات منطقه نیستند. آن‌ها تنها علاقمندند که از هرگونه آشوب آسیبی نبینند.
به هر حال هیچ کدوم از همسایگان ج ا  روابط مستحکم و دوستی با ایران با جمهوری اسلامی ندارند که از آن حمایت کنند.


روسیه
روسیه که در حال حاضر درگیر جنگ اوکراین است، ایالات متحده را منجی خود برای عبور از بحران کنونی می‌داند. بنابراین، در صورت بروز درگیری بین ایران و آمریکا، روسیه احتمالاً اگر به ضرر   ایران  موضع نگیرد، به نفع ج ا موضع  نخواهد گرفت.

چین
اگرچه چین روابط خوبی با ایران دارد و پیمان‌های بلندمدتی نیز با این کشور امضا کرده است، اما در صورت بروز درگیری بین ایران و آمریکا، پشتیبانی مؤثری از ایران انجام نخواهد داد.

در نتیجه، با توجه به تنوع بازیگران و اهداف مختلف آن‌ها، چالش‌های میان ایران و آمریکا همچنان ادامه خواهد داشت. آینده این تنش‌ها بستگی به نحوه تعامل ایران با شروط مطرح شده و همچنین واکنش سایر بازیگران کلیدی دارد. بنابراین، پیش‌بینی دقیق اینکه آیا این چالش‌ها به توافقی سازنده منجر خواهد شد یا به یک درگیری نظامی تمام عیار تبدیل خواهد شد، دشوار است.

نتیجه اینکه با شرایط موجود به نظر می‌رسد که وزن درگیری بین ایران و آمریکا بیشتر از توافق  و حدود ۶۰ به ۴۰ بسمت درگیری می‌باشد.


✍️ علی مرادی

https://t.me/Tahlile_Sysie
28.02.202511:40
🔴🟢🔴 آن سه نفر

سه نفر از بازماندگان و بانیان انقلاب ۵۷، در دادگاهی در ایالات متحده علیه پرویز ثابتی، یکی از معاونان ساواک، به دلیل شکنجه و فشارهایی که به دستور یا تحت نظارت او و یا در سازمان او متحمل شده‌اند، شکایت کرده و خواستار دریافت غرامت از وی هستند.

حق مسلم و قانونی هر انسانی در دنیای متمدن و مطابق با منشور حقوق سازمان ملل است که در برابر تالمات جانی یا مالی دیگران، در دادگاه‌های صالحه شکایت کرده و حقوق خویش را استیفا نماید.

شایان ذکر است که انقلابیون و شاید آن سه نفر، سران ساواک را یعنی روسای پرویز ثابتی و تعدادی از نیروهای ساواک یعنی همکاران وی را بدون محاکمه و با شکنجه یا بدون شکنجه اعدام کردند.

از سویی دیگر، انقلاب ۵۷ بعلت عملکرد انقلابیون از جمله آن سه نفر به هر دلیلی که انجام شده باشد، چه با نیت خیرخواهانه و چه بدخواهانه، نتایج فاجعه‌باری برای ملت ایران و حتی برای اکثریت خود انقلابیون و منطقه خاورمیانه به همراه داشته است.

این انقلاب بعد پیروزی منجر به شورش‌های شهری و درگیری‌های خونین میان گروه‌های مختلف انقلابی شد به طوری که آسیب‌های جدی را به ملت و مردم و شهروندان عادی وارد کرده و باعث کشته شدن هزاران نفر بی‌گناه گردید؛
به‌ویژه مجاهدین خلق، که با عنوان «منافقین» شناخته می‌شوند و یکی از بانیان اصلی این انقلاب بودند، پس از پیروزی انقلاب، به‌خاطر سهم‌خواهی‌ها و درگیری با انقلابیون مستقر در حکومت، هزاران نفر از مردم بی‌گناه و طرفداران حکومت مستقر را به قتل رساندند و ده‌ها هزار نفر از طرفداران خود را در درگیری‌های مسلحانه و غیره نیز به کشتن دادند.

انقلابیون صدها نفر از امیران ارتش، مسئولان دولتی و فعالان اقتصادی بخش خصوصی را بی‌گناه و یا گناهکار اعدام و اموال آنان را مصادره کردند.
نه تنها بسیاری از مالکان کارخانجات و سایر بخش های اقتصادی اعدام شدند، بلکه اموال و کارخانجات بسیاری از فعالان اقتصادی نیز مصادره گردید.
این مصادره‌ها در مورد کارخانجاتی صورت گرفت که صاحبان آنها از نخبگان و کارآفرینان زمان خویش بودند و بسیاری از آنها هیچ گونه وابستگی به دربار و رژیم پهلوی نداشتند.کارخانجاتی که در زمان خود رتبه اول آسیا را داشته و و برای هزاران نفر از مردم ایران شغل ایجاد کرده و مایه فخر ومباهات ایران بودند.

نه تنها خسارت‌های جبران‌ناپذیری به مالکان و کارآفرینان وارد کردند، بلکه به دلیل مصادره و تغییر مدیران و ناکارآمدی مدیران دولتی، ضربه‌ای مهلک بر پیکره اقتصاد درحال شکوفای ایران وارد آوردند.

به عنوان نمونه‌ای مختصر، باید گفت که این کارخانجات صنعتی در سطح آسیا صادرات داشتند و حتی به کشور چین، که امروزه به کل جهان صادرات دارد، کامیون و اتوبوس صادر می‌کردند.
یکی دیگر از تبعات انقلاب ۵۷ جنگ ایران و عراق بود؛ اعدام سران ارتش و تسویه بسیاری از سران ارتش و تضعیف آن، طمع رژیم عراق به رهبری صدام حسین را به دنبال داشت و جنگی خانمان‌سوز را برای ایران تحمیل کرد.

در این جنگ حدود ۲۵۰ هزار ایرانی شهید شدند و شمار زیادی مجروح، جانباز و اسیر گردیدند. آلام و رنج‌های و خسارات ایرانیان پس از انقلاب در مقایسه با رنج آن سه نفر مذکور حتی همه انقلابیون ، اقیانوسی در مقابل قطره ای نیست.

این جنگ تحمیلی همچنین قربانیانی از عراق نیز گرفت و مجموع خسارات اقتصادی دو کشور بالغ بر چند هزار میلیارد دلار برآورد می‌شود. این‌ها تنها گوشه‌ای از تبعات انقلاب ۵۷ و انقلابیون و آن سه نفر هست که سال‌ها با نظام پهلوی درگیری مسلحانه داشتند و سرانجام به وقوع انقلاب منجر شد.
شکایت و احقاق حقوق از سوی آن سه نفر حق مسلم و قانونی آن‌هاست.

آن سه نفری و بسیاری از انقلابیون که اکنون در آمریکا، اروپا و حتی ایران در بهترین شرایط زندگی می‌کنند و با انقلاب خود چنین مشکلات و تبعاتی برای ملت ایران ایجاد کردند.

آن سه نفر از قاضی پرونده در آمریکا خواسته اند که نامشان را افشا نکند تا مردم ایران به خاطر این همه رنج و آلام و خسارت از آنها متنفر نشوند یا از آنها انتقام نگیرند و یا از آنها در دادگاه‌های صالحه شکایت نبرند.

کاش آن سه نفر که اکنون در پایان آخرین لحظات عمر خویش اند، و اگر در زمان پهلوی حدود ۲۰ ساله هم بودند الان حدود ۷۰ سال سن دارند،
جرأت و شهامت افشای نام خود را داشتند تا ملت ایران نیز همانند آن‌ها از عملکرد اسفناک و وحشتناک آن‌ها در دادگاه‌های صالحه شکایت کنند.
احقاق حقوق در دادگاه‌های صالحه نه تنها حق آن سه نفر بلکه حق هر انسان و ملت ایران نیز هست.

📝 علی مرادی

https://t.me/Tahlile_Sysie
15.02.202512:15
امضا کنید: کارزار درخواست آزادی رزمنده، جانباز و آزاده پرافتخار رحیم قمیشی
https://www.karzar.net/182760
28.01.202510:08
استقلال قوه قضائیه گامی مؤثر برای توسعه ایران
✍️ علی مرادی

سیر تطور قوه قضائیه در ایران نشان‌دهنده عزم و تلاش‌های مستمر ايرانيان برای ایجاد نظام قضایی عادلانه‌تر است.
تلاش برای تحول نظام قضایی و دادگاه‌های کاملا سنتی دوران قاجار بدون قوانین مدون و شفاف تا دوران پهلوی اول با تاسیس دادگاه‌های مدرن و سیستم قضایی بر اساس قانون اساسی مشروطه و نهایتاً در دوران پهلوی دوم ،
مدرنیزاسیون دستگاه قضایی و اصلاحات جدی و تشکیل دادگاه‌های مدنی و کیفری ایجاد دیوان عدالت اداری و نهایتاً تغییر و تحولاتی در سیستم دستگاه قضایی در جمهوری اسلامی همه حکایت از  تلاش‌هایی  مستمر ايرانيان برای رسیدن به دستگاه قضایی مطلوب، مستقل و کارا و عادلانه بوده است.

با وجود تلاشهای مستمر حقوقدانان برجسته  و اندیشمندان ایرانی، پیشرفت‌های قابل توجهی صورت پذیرفته، اما تا حصولِ دستگاه قضایی مطلوب راه طولانی و درازی در پیش است، که نیازمند توجه، تلاش و اهتمام به اصلاحات بیشتری می‌باشد.

به نظر می‌رسد مهم‌ترین مانع برای رسیدن به دستگاه قضایی مطلوب ساختار سیاسی کشور، مخصوصاً فرآیند انتخاب رئیس قوه قضاییه می‌باشد.

واقعیت این است که استقلال قوه قضاییه، یکی از ارکان اساسی برای تحقق عدالت در هر نظام حقوقی است و هرگونه وابستگی به نهادهای سیاسی یا نظامی می‌تواند به تضعیف این استقلال منجر شود.
انتصاب رئیس قوه قضاییه توسط شخص رهبر نقطه عزیمت برای عدم استقلال، عدم پاسخگویی و بسیاری از مشکلات  قوه قضاییه از جمله کارایی مؤثر آن می‌باشد.
نقش رهبری در انتخاب و انتصاب رئیس این قوه، به‌ویژه در زمینه تأثیرات آن بر بی‌طرفی و کارایی قوه قضاییه، حائز اهمیت است.
با توجه به اینکه بسیاری از نهادهای کشور از جمله نهادهای نظامی، ائمه جمعه و جماعات، بنیاد مستضعفان و سازمان اوقاف و امور خیریه زیر نظر رهبری می‌باشند، و بالاخص دعاوی مربوط به مسائل سیاسی که یک طرفش نظام جمهوری اسلامی به زعامت رهبری می‌باشند، باعث شبهه در عدم استقلال دستگاه قضایی و تضیع حقوق ملت می‌گردد.
لذا پیشنهادی برای تقویت دستگاه قضایی از نظر استقلال و عدالت به صاحب نظران و اندیشمندان کشور ارائه می‌گردد، امید این است که با تغییر فرایند انتخاب رئیس دستگاه قضا شرایط مطلوب در این دستگاه برای استقلال و عدالت محوری و پاسخگویی مهیا گردد.

اصل پیشنهاد برای انتخاب رئیس قوه قضاییه:

انتخاب رئیس قوه قضاییه توسط قضات عالی رتبه دستگاه قضا و تایید آن توسط نمایندگان منتخب مردم در مجلس به جای انتخاب آن توسط مقام رهبری
در ادامه به فواید و تاثیرات مثبت این تغییر و تحول اشاره می‌گردد.

1. انتخاب رئیس قوه قضاییه توسط قضات عالی‌رتبه:

   • این اقدام می‌تواند به تقویت حس مسئولیت و تعهد در میان قضات منجر شود. وقتی قضات خودشان رئیس قوه قضاییه را انتخاب کنند، احتمال بیشتری وجود دارد که فردی با تجربه و دارای صلاحیت‌های لازم برای مدیریت قوه انتخاب شود.

2. تأیید حکم توسط نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی:

   • این مرحله می‌تواند به ایجاد شفافیت و پاسخگویی بیشتر در فرآیند انتخاب رئیس قوه قضاییه کمک کند. نمایندگان مردم، به عنوان نهادهای منتخب، می‌توانند نظارت بیشتری بر عملکرد قوه قضاییه داشته باشند و از منافع عمومی دفاع کنند.

🔶🔹🔶 مزایای این رویکرد:

افزایش اعتماد عمومی: با انتخاب رئیس قوه قضاییه از سوی قضات و تأیید آن توسط نمایندگان مردم، اعتماد عمومی به قوه قضاییه افزایش می‌یابد و این نهاد می‌تواند به عنوان یک مرجع بی‌طرف و مستقل شناخته شود.

کاهش تأثیرات سیاسی: این تغییر می‌تواند به کاهش نفوذ نهادهای سیاسی بر قوه قضاییه کمک کند و به ایجاد فضایی عادلانه‌تر برای دادرسی در موضوعات حساس سیاسی، اقتصادی و اجتماعی منجر شود.

تقویت کارایی و تخصص: انتخاب رئیس قوه قضاییه از میان قضات با تجربه می‌تواند به افزایش کارایی و تخصص در مدیریت قوه قضاییه کمک کند.

🔷🔸🔷 نتیجه‌گیری:

پیشنهاد  برای اصلاح نظام انتخاب رئیس قوه قضاییه می‌تواند به عنوان یک گام مؤثر در جهت تقویت استقلال این نهاد و تحقق عدالت در جامعه مطرح شود. این اقدام نه تنها می‌تواند به بهبود عملکرد ،کارایی و اثربخشی قوه قضاییه کمک کند، بلکه به ایجاد اعتماد عمومی و افزایش احساس امنیت حقوقی در میان شهروندان نیز منجر خواهد شد.
به امید ایران آباد و آزاد و توسعه یافته
https://t.me/Tahlile_Sysie
Shown 1 - 24 of 24
Log in to unlock more functionality.