Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Инсайдер UA
Инсайдер UA
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Инсайдер UA
Инсайдер UA

🌿🌺 آینده ایران 🌺🌿

تقویت جامعه مدنی ، وظیفه هر ایرانی.
TGlist rating
0
0
TypePublic
Verification
Not verified
Trust
Not trusted
Location
LanguageOther
Channel creation dateMar 07, 2023
Added to TGlist
Feb 15, 2025

Records

19.05.202523:59
1.2KSubscribers
24.04.202512:58
600Citation index
08.04.202508:42
5KAverage views per post
02.04.202508:41
5KAverage views per ad post
12.05.202510:48
81.82%ER
09.03.202508:42
2029.10%ERR
Subscribers
Citation index
Avg views per post
Avg views per ad post
ER
ERR
MAR '25APR '25MAY '25

Popular posts 🌿🌺 آینده ایران 🌺🌿

Deleted25.04.202512:47
24.04.202521:54
🔶🔷🔶 از الگوی حسینی به الگوی حسنی: شیفت پارادایم سیاسی آیت‌الله خامنه‌ای

رهبر جمهوری اسلامی ایران، آیت‌الله خامنه‌ای، در طول سال‌های رهبری خود، الگوی فکری و رفتاری خود را بر اساس شخصیت امام حسین (ع) بنا نهاده و بر الگوی حسینی، یعنی مقاومت تا مرز شهادت در برابر دشمنان خارجی و رقبای داخلی تأکید کرده است.
او همواره بر این باور بوده که باید تا آخرین قطره خون در برابر دشمنان و مخالفان ایستاد. با این حال، اخیراً تغییراتی در رویکرد وی مشاهده شده است که حکایت از شیفت پارادایمی از الگوی حسینی به الگوی حسنی دارد. این تغییر در سالگرد شهادت امام جعفر صادق (ع) به وضوح از طرف وی بیان شده است.

🔸 دلایل تغییر رویکرد

از مهم‌ترین دلایل واقع‌گرایی آقای خامنه‌ای می‌توان به شکست سنگین حماس و حزب‌الله در برابر اسرائیل، سقوط بشار اسد و از دست رفتن سوریه به عنوان مسیر تدارکات برای درگیری با اسرائیل اشاره کرد که به حذف سه کارت مهم جمهوری اسلامی از معادلات منطقه‌ای منجر شد.
البته سرکوب شدید انصارالله یمن توسط آمریکا  را هم باید، اخیرا  به موارد فوق اضافه نمود.

علاوه بر این، عیان شدن قدرت نظامی ایران در عملیات‌های وعده صادق ۱ و ۲ و عدم اجرای وعده صادق ۳، علی‌رغم تأکید مسئولان نظامی بر برتری نظامی کشور، نشان‌دهنده واقعیت‌های جدیدی است.
حمایت‌های قدرتمند آمریکا از اسرائیل به ویژه پس از ریاست جمهوری  دوباره دونالد ترامپ و تهدید نظامی علیه ایران و همچنین  دادن ضرب‌الاجل انتخاب بین توافق با آمریکا یا بمباران زیرساخت‌های ایران توسط آمریکا و اسرائیل، از دیگر عوامل مؤثر در این تغییر رویکرد به شمار می‌آید.

🔸واقع‌گرایی جدید

با وقوع حوادث اخیر، به‌ویژه درگیری‌ها با اسرائیل و عدم اجرای وعده صادق ۳، به نظر می‌رسد که آقای خامنه‌ای به سمت واقع‌گرایی بیشتری حرکت کرده است. این تغییر در رویکرد او  ناشی از ناکامی‌های نظامی در برابر اسرائیل و فشارهای حداکثری دونالد ترامپ میباشد. عدم توانایی در پاسخ به حملات اسرائیل نشان داد که رجزها،وعده‌ها و گزارشات  مسئولان نظامی، همچون گزارش‌های مسئولان اقتصادی، به تعبیر خود آقای خامنه‌ای، پوچ و مهمل و در مواردی حتی مانند وعده زمستان سخت اروپا و یا اتمام نفت آمریکا و افول قدرت آن گمراه‌کننده و حتی شاید ناشی از نفوذ دشمنان‌ بوده‌اند.

🔸 تغییر نگرش نسبت به مذاکره

تا یک ماه پیش، آقای خامنه‌ای مذاکره با آمریکا را غیرعاقلانه و غیرشرافتمندانه می‌دانست، اما با فشارهای رئیس‌جمهور جدید آمریکا و دلائل دیگر ،  نگرش او به سرعت تغییر کرده و اجازه مذاکره با آمریکا را به وزارت امور خارجه داده است.
در شرایطی که دونالد ترامپ برای بار دوم به ریاست جمهوری آمریکا رسیده و جمهوری اسلامی را به انتخاب بین دو گزینه توافق یا حمله نظامی تهدید کرده است، آقای خامنه‌ای به  اجبار به مذاکره تن داده و به دنبال رویکرد امام حسنی و صلح و توافق با ترامپ است.
این تغییر موضع نه تنها نشان‌دهنده یک تغییر اساسی در رویکرد سیاسی اوست، بلکه نمایانگر پذیرش واقعیت‌های جدید جهانی نیز می‌باشد.

🔶 نتیجه‌گیری

تغییر پارادایم آقای خامنه‌ای از الگوی حسینی به الگوی حسنی نشان‌دهنده یک تحول اساسی در تفکر سیاسی اوست. این تغییر نه تنها ناشی از ناکامی‌های نظامی بلکه نتیجه فشارهای ایالات‌متحده  و نیاز به واقع‌گرایی در سیاست خارجی است.

در صورت توافق با آمریکا و رفع تحریم‌ها، جمهوری اسلامی نیازمند آن است که سیاست داخلی خود را نیز واقع‌گرا نماید و انبوه فرزندان دانشمند و شایسته ایران را جایگزین مریدان و مدیران  پخمه خود در سیستم حکمرانی کند.
پس توافق با آمریکا و رفع تحریم ها،  حتی حامیان متعصب حاکمیت نیز دیگر نمی‌توانند ، توجیه ها در  ضعف‌های عملکرد و عقب‌ماندگی کشور را بپذیرند.

بنابراین، شرط موفقیت تغییر در سیاست بین‌الملل، تغییر در سیاست داخلی می‌باشد. در صورت تغییرات عقلانی در سیاست داخلی و خارجی، آینده بهتری در انتظار اقتصاد ایران و ایرانیان خواهد بود

به امید ایرانی آباد، آزاد و سربلند

✍️  علی مرادی

https://t.me/Ayandehe_Iran
Deleted16.05.202503:22
14.05.202504:50
🔶🟩🔶 دکتر مصطفی تاج‌زاده: نلسون ماندلای ایران

✍️  علی مرادی

دکتر مصطفی تاجزاده در بسیاری از شیوه‌های مبارزه سیاسی شباهت بی‌نظیری به نیلسون ماندلا رهبر فقید آفریقای جنوبی دارد. هم از جهت سال‌های زندانی شدن و هم از جهت شیوه مبارزه خشونت پرهیز و مسالمت آمیز
نیلسون ماندلا، آن بزرگمرد تاریخ، همچون درختی تنومند در دل زمین‌های سخت و خشن آفریقای جنوبی ایستاده بود؛ درختی که ریشه‌هایش در عمق ظلم و ستم نفوذ کرده و شاخه‌هایش به سوی آسمان امید و آزادی دراز شده بود. او با اراده‌ای آهنین و روحی پر از بخشش، نه تنها به عنوان یک رهبر، بلکه به عنوان نمادی از مقاومت مدنی و عشق به بشریت، در برابر نابرابری‌ها و تبعیض‌ها ایستاد. ماندلا با ۲۷ سال زندان، نه تنها خود را قربانی نکرد، بلکه به میلیون‌ها انسان آموخت که چگونه می‌توان با عشق و صلح، دنیایی بهتر ساخت. او با کلامی دلنشین و نگاهی عمیق، نشان داد که آزادی نه تنها حق هر انسان است، بلکه مسئولیتی است که باید با شجاعت و صداقت به دوش کشید.

دکتر مصطفی تاج‌زاده، یکی از چهره‌های برجسته سیاسی و اجتماعی ایران، به عنوان یک فعال سیاسی و اصلاح‌طلب شناخته می‌شود. او در سال ۱۳۳۲ در تهران به دنیا آمد و تحصیلات خود را در رشته‌های علوم سیاسی و حقوق ادامه داد. تاج‌زاده به عنوان یکی از شخصیت‌های کلیدی در جریانات سیاسی پس از انقلاب اسلامی ایران، نقش مهمی در تحولات سیاسی کشور ایفا کرده است.

تاج‌زاده به دلیل دیدگاه‌های اصلاح‌طلبانه و تلاش برای دموکراسی و حقوق بشر، همواره با چالش‌ها و موانع زیادی مواجه بوده است. او به عنوان معاون وزیر کشور در دوران اصلاحات، تلاش‌های زیادی برای بهبود وضعیت سیاسی و اجتماعی ایران انجام داد. این فعالیت‌ها، او را به یکی از نمادهای اصلاح‌طلبی و جمهوری‌خواهی  در ایران تبدیل کرد.

ویژگی بارز دکتر تاج‌زاده، پایبندی به اصول اخلاقی و انسانی است.

او همواره بر این باور بوده که تغییرات اساسی در جامعه تنها با روش‌های خسونت پرهیز  و مسالمت‌آمیز و گفتگو ممکن است. این رویکرد او را به شخصیتی مشابه نلسون ماندلا تبدیل کرده است؛ کسی که در برابر ظلم و بی‌عدالتی ایستادگی کرده و برای تحقق آرمان‌های انسانی خود، هزینه‌های زیادی پرداخت کرده است.

تاج‌زاده به دلیل فعالیت‌های سیاسی خود، بارها دستگیر و زندانی شده است. اما او هرگز از مواضع خود عقب‌نشینی نکرده و همواره بر حقایق و ارزش‌های انسانی تأکید داشته است. او در زندان نیز به نوشتن مقالات و نامه‌هایی پرداخته که نشان‌دهنده تعهد او به آزادی و عدالت است.

در نهایت، دکتر مصطفی تاج‌زاده با روحیه‌ای مقاوم و پایبندی به اصول انسانی، می‌تواند به عنوان نلسون ماندلا ایران شناخته شود. او نه تنها یک سیاستمدار، بلکه یک نماد امید برای نسل‌های آینده است که به دنبال تحقق آرمان‌های انسانی و دموکراتیک هستند. همچون ماندلا، تاج‌زاده نیز با ایمان به قدرت عشق و گفتگو، می‌کوشد تا دنیایی عاری از تبعیض و ظلم بسازد؛ جهانی که در آن هر انسانی حق دارد تا با شادابی زندگی کند.
او هم شایستگی  و  هم توانمندی رهبری جمهوری‌خواهان ایران را داراست.

به امید آزادی این بزرگمرد آزاده

https://t.me/Ayandehe_Iran
10.05.202509:06
نخبگان سیاسی و سوراخ اشتباه دعا

در وضعیت کنونی همه شهروندان ایران از بالاترین مقام کشور، که تمام قدرت سیاسی کشور در این دستان اوست،
تا پایین‌ترین افراد بی‌بضاعت از هر نوع قدرت سیاسی از وضعیت موجود ناراضی‌اند.

بر این اساس، نخبگان سیاسی و منتقدان وضع موجود و عقل سلیم ، نظام سیاسی که تمام منابع قدرت اعمال تغییر را دارد و بر تمام منابع و ثروت کشور مسلط است،
را مسئول و مسبب همه مشکلات موجود می‌دانند، 
و در تلاش‌اند تا نظرات و انتقادات خود را به گوش حاکمان این نظام سیاسی برسانند، اما به نظر می‌رسد که این مسیر همچون یادآور ضرب المثل ، اینکه سوراخ دعا را اشتباه گرفته‌اند، می‌باشد.
سوراخ دعا، کاملاً اشتباه و گمراه‌کننده است.

در تاریخ آمده است که حضرت علی (ع) برای بیان خواسته‌های و شکوه های دل خود با چاه سخن می‌گفت. چه این واقعیت باشد و چه اسطوره،
از یک حقیقت اساسی پرده برمی‌دارد: هر فردی باید ابتدا با خویشتن خویش سخن بگوید.
این امر به ما یادآوری می‌کند که شناخت صحیح مخاطب، اصل اساسی در هر گفت‌وگو و انتقادی است.
وقتی مخاطبی وجود ندارد باید با خویشتن خویش گفتگو کرد.

امروز، مخاطب اصلی نخبگان سیاسی و منتقدان و اندیشمند دلسوز ، خود آنان هستند.
نه جامعه و نه حکومت در شرایط مناسب برای مخاطب بودن نیستند و نمی‌توانند به عنوان مخاطب اصلی در نظر گرفته شوند. لذا، نخبگان منتقد باید ابتدا با خویشتن خویش به گفت‌وگو بپردازند ، یعنی ابتدا باید  به هم‌فکری با سایر نخبگان بپردازند. بسیاری از افرادی که متن‌ها و پیام‌های منتقدانه  را در فضای مجازی دنبال می‌کنند، خود نخبگان هستند.

حاکمیت و هسته سخت قدرت صدای نخبگان را نمی‌شنوند. اگر نخبگان امروز به زندان می‌روند، این ناشی از عدم درک صحیح نگهبانان دم در قصر  سربه فلک کشیده حاکم است.
صدای منتقدان سیاسی از دیوارهای بلند و ستبر قصر حاکمان عبور نخواهد کرد و حداکثر نگهبان دم درب  قصر آن را خواهد شنید. این نگهبان، فهم درستی از انتقاد ندارد و هر حرفی را فحش و ناسزا به سلطان تلقی می‌کند. بدون آنکه آن را با سلطان انتقال دهند، با گوینده برخورد خشن خواهد کرد. بنابراین، نخبگان باید از مخاطب قرار دادن هسته سخت قدرت که فایده‌ای ندارد، گذر کنند.

از طرفی، مردم عادی مشغول مشکلات معیشتی خود هستند و پیام‌های منتقدان به گوش آن‌ها نمی‌رسد. لذا منتقدان باید از مخاطب قرار دادن عامه جامعه نیز گذر کنند. چراکه در روش عمل و چگونگی رسیدن از وضع نامطلوب به وضع مطلوب توافق و اجماع و هماهنگی ندارند، مردم را برای انجام آن روش به اقدام تشویق کنند.
بنابراین، ابتدا باید با خویشتن خویش گفت‌وگو کنند تا به  اجماع و توافق و اقدام مشترک  در مسیر رسیدن به وضعیت مطلوب دست یابند.

امروز، علی‌رغم اشتراکات حداکثری در افکار و پندارها،
در گفتار و نوشتار،
میان نخبگان اختلافات و تنش‌های زیادی وجود دارد.
همه نخبگان در خصوص وضعیت نامطلوب کنونی توافق و اجماع نظر دارند و حتی در مورد وضعیت مطلوب نیز دیدگاه‌های مشترک حداکثری  دارند؛ اما در مسیر رسیدن به آن وضعیت مطلوب آینده،   از وضع نامطلوب کنونی تردیدها و اختلافات زیادی وجود دارد.
این تردیدها در روش باعث بروز اختلاف و تشتت در گفتار آنان می‌شود، اختلاف و تشتت در گفتار باعث گمراهی جامعه می‌گردد جامعه را منفعل می‌کند.

این وضعیت نه تنها حاکمیت را از احساس خطر جدی دور می‌کند بلکه موجب می‌شود تا اقداماتی برای تغییر وضع موجود انجام ندهد. همچنین، جامعه نیز به دلیل عدم هماهنگی در گفتار نخبگان و منتقدان، تمایلی به تغییر نشان نمی‌دهد. جامعه تنها زمانی با نخبگان و منتقدان هماهنگ خواهد شد، که صدای واحدی از آن‌ها شنیده شود.

اگرچه تنوع و تکثر در یک جامعه پایدار و با ثبات امری مثبت و سازنده است، اما برای تغییر وضعیت نامطلوب کنونی، وحدت در عمل لازم و ضروری است.
نتیجه‌گیری این است که مهم‌ترین موضوعی که منتقدان و نخبگان باید در نظر بگیرند این است که ابتدا باید با خویشتن خویش سخن بگویند و سپس به وحدت عمل دست یابند.

گفت‌وگو با حاکمیتی که نه گوشی شنوایی دارد و نه چشمی بینا برای درک وضعیت نامطلوب کنونی، هیچ نتیجه مثبت یا خروجی قابل قبولی نخواهد داشت.
همچنین، صحبت با جامعه‌ای که صداهای مختلف و متنوع و متشتت را از نخبگان می‌شنود، جز گمراهی و سردرگمی نتیجه‌ای به بار نخواهد آورد.

بنابراین، نخستین گام برای تغییر مؤثر، هم‌صدایی و وحدت نظر میان نخبگان است. این وحدت نه تنها می‌تواند صدای آنان را به گوش حاکمیت برساند بلکه می‌تواند جامعه را نیز به تحرک وا دارد.
امروز وظیفه نخبگان و منتقدان سیاسی همین است.
ایجاد وحدت در عمل
✍️ علی مرادی

https://t.me/Ayandehe_Iran
26.04.202508:22
🍎ضریب شرافت (Decency Quotient - DQ) ضریبی که در ایران باید معمول شده و مورد استفاده قرار گیرد.

👈در دنیای امروز، علاوه بر ضریب هوشی (IQ) و ضریب هوش هیجانی (EQ)، مفهومی جدید به نام ضریب شرافت یا Decency Quotient (DQ) مطرح شده است. این مفهوم به میزان صداقت، انصاف، احترام و مسئولیت‌پذیری فرد در تعاملات اجتماعی و حرفه‌ای اشاره دارد.
👈ضریب شرافت چیست و چرا اهمیت دارد؟
👈ضریب شرافت به توانایی فرد در رفتار محترمانه، منصفانه و اخلاقی در جامعه اشاره دارد. این مفهوم توسط راجیو سیریواستاوا (Rajeev Dubey) و برخی از اندیشمندان مدیریت و منابع انسانی مطرح شده است و امروزه در محیط‌های کاری و اجتماعی به عنوان یک معیار کلیدی برای سنجش شخصیت افراد شناخته می‌شود.
👈مولفه‌های اصلی ضریب شرافت (DQ)
👈 احترام به دیگران،
👈رفتار مودبانه و رعایت حقوق دیگران
👈صداقت و راستگویی،
پرهیز از دروغ و فریبکاری
👈مسئولیت‌پذیری اجتماعی،
توجه به رفاه و منافع عمومی
👈همدلی و درک احساسات دیگران، توجه به نیازهای عاطفی افراد
👈عدالت و انصاف، برخورد منصفانه با دیگران در تمامی شرایط
👈نقش DQ در محیط کاری و اجتماعی
👈افزایش اعتماد و همکاری:
افرادی که ضریب شرافت بالایی دارند، بیشتر مورد اعتماد همکاران و مدیران قرار می‌گیرند.
👈بهبود فرهنگ سازمانی:
شرکت‌هایی که به DQ توجه دارند، محیط کاری سالم‌تری ایجاد می‌کنند.
👈کاهش تعارضات:
رفتارهای شرافتمندانه باعث کاهش درگیری‌های اجتماعی و سازمانی می‌شود.
👈 افزایش حس رضایت و انگیزه:
👈کارمندان در محیطی که عدالت و احترام رعایت شود، انگیزه بیشتری خواهند داشت.
👈چگونه DQ خود را تقویت کنیم؟
👈تمرین گوش دادن فعال و احترام به نظرات دیگران
👈رعایت صداقت و شفافیت در گفتار و رفتار
👈مهربانی و همدلی با همکاران و اطرافیان
👈پذیرش اشتباهات و تلاش برای تصحیح رفتارهای نادرست
👈نتیجه‌گیری
ضریب شرافت (DQ) نقش مهمی در موفقیت فردی، اجتماعی و حرفه‌ای دارد. در دنیای مدرن، تنها داشتن مهارت‌های فنی یا هوش بالا کافی نیست؛ بلکه شخصیت اخلاقی و رفتار شرافتمندانه عامل کلیدی در شکل‌گیری یک جامعه و سازمان سالم است.
👈استفاده از این ضریب در ایران ضروری است.
@asraretaghzie
05.05.202520:55
🟦🟩 زمان تصمیم استراتژیک
درسی از آرون رالستون
ابتدا، یک داستان واقعی را مرور تا مفهوم استراتژیک دقیق تر تصور شود.

🔸 26 آوریل 2003 ، اونقدر برای رفتن عجله داشت، که به کسی درباره مقصد سفرش چیزی نگفت، چاقوی تیز سوییسی اش رو پیدا نکرد و همون ابزار چند کاره چینی که دم دستش بود، را برداشت! تماس مادرش رو هم مثل همیشه نادیده گرفت!
🔹شبانه به جاده زد، 5 ساعت رانندگی بی برنامه، به مکانی که محلی ها به آن "پایان دنیا " می گفتند، دره "بلوجان" در یوتا.
بعد از رسیدن، شب رو استراحت و صبح آماده ی ماجراجویی یک روزه اش شد. تا اینجا همه چیز خوب پیش میرفت.
🔸در میان مسیر اما، وقتی که دیواره های صاف و صیقل خورده دره را دست گرفته بود و از شکافی باریک پایین می رفت، یک سنگ عظیم  کنده شد. آرون و سنگ با هم به پایین دره ای به عمق 18 متر سقوط و دستش بین سنگ و دیواره صخره ستبر وبلندی گیر کرد.
باورش سخته، اینکه وسط ناکجا آباد توی دره بیوفتی و دست راستت به دیواره شکاف، میخکوب بشه!
🔹🔸رالستون داستان شگفت انگيز نجاتش را در كتاب پرفروشي به نام جايي بين صخره و سنگ نوشت و فيلم "127ساعت"  به كارگرداني دني بويل بر مبناي اين كتاب ساخته شد.
او پس از ۵ روز تلاش و تقلا برای نجات خود که نتیجه‌ای نداشت، تصمیم گرفت که دستش را قطع کند.

✅ تصمیمی دردناک، استراتژیک ولی نجاتبخش از مرگ حتمی و تدریجی

چطور توانستي دست خود را قطع كني⁉️ 

🔹 من اين تصميم را به تدريج گرفتم. در آغاز حتي نمي خواستم به قطع كردن دستم فكر كنم. تصورش هم برايم غير ممكن بود. اما هر چه زمان مي گذشت، نااميدتر مي شدم. در اين شرايط بود كه تصميم به استفاده از شريان بند گرفتم. تيغي كه در اختيار داشتم، كندتر از آن بود كه بشود استخوانهاي دست را با آن بريد. حتي اين كش و قوس اميد و نااميدي هم، ‌پنج روز طول كشيد تا سرانجام توانستم با اين موضوع كنار بيايم.

🔸هر چند از دومين روز مي دانستم كه خواهم مرد، تنها در پنجمين روز بود كه مطمئن شدم كه كار ديگري از دستم بر نمي آيد. براي نجات دادن خودم هيچ كار ديگري نمي توانستم انجام دهم. در واقع مرگ را پذيرفته بودم و اين آرامم مي كرد. آرامشي پايدار تمام وجودم را فرا گرفته بود. آرامشي ناشي از حس ايمان. نمي توانستم اين احساس را كنترل كنم. آرامشي كه از سر نهادن به سرنوشت ناشي مي شد.

🔹مي توانم بگويم كه خرد كردن استخوان هايم هم زمان خوشحال كننده ترين و دردناك ترين كاري بود كه تا به حال انجام داده ام. وقتي خودم را آزاد كردم، ‌بيشتر از هر زمان ديگري مشتاق به ادامه زندگي بودم. شادي و شعف تمام وجودم را در بر گرفته بود. گويا در اين جهان نبودم.

◀️ ‌ شباهت‌های قصه آرون رالستون با داستان جمهوری اسلامی
هر دو برای رسیدن به علایق خویش حامیان خود را بی‌خبر گذاشتند. آرون رالستون خانواده‌اش را از تصمیمش سفرخطرناکش آگاه نکرد، تا در موقع بحران به دادش برسند و جمهوری اسلامی هم تصمیمات خویش را با مردم خود هماهنگ نمی‌کند، تا حمایت اکثریت مردم را در مواقع بحران بهمراه داشته باشد.

❇️ تجویز راهبردی برای پایان داستان دردناک هسته ای

🔸 داستان آرون رالستون به خوبی معنا و مفهوم  تصمیم استراتژیک را بیان میکند، بسیاری از تصمیماتی که روزمره می‌گیریم،  شِبه تصمیم هستند یعنی در روند جریان زندگی تاثیری ندارند. این داستان می‌تواند به حاکمیت در اتخاد تصمیمات درست و استراتژیک کمک کند.

🔹 امروز جمهوری اسلامی در حدی در بحران خود ساخته گرفتار شده که همانند آرون رالستون دستانش بین صخرهای بلند علایق ایدئولوژیک و قدرت قوانین و واقعیات سخت جهان گیر کرده است.

شاید فردا دیر شود،امروز که حاکمیت جمهوری اسلامی در وضعیت بحرانی بسر می برد، نیازمند این هست که تصمیم استراتژیک اتخاذ کند ، باید ساتور را بردارد و علائق ایدئولوژیک خویش را برای حفظ ایران قطع کند و یا بسمت افول و استهلاک تدریجی به پیش رود.

🔸🔹یکی از مهمترین تفاوتهای تصمیمات استراتژیک  با شبه تصمیم علاوه بر برگشت ناپذیر بودن، ریسک بالا و تاثیرات مهم در نتایج کلیدی عملکرد آینده ،  دردناک بودن آن است.
تصمیم استراتژیک دردناک است ، دردناکِ دردناک

و همیشه باید چیزی را برید و قطع کرد وقطع کردن هم دردناک و هم سرنوشت ساز است.
تصمیم بسیار سخت، پر ریسک، دردناک و سرنوشت سازی در انتظار حاکمیت  است که یا با جرات و جسارت  آن تصمیم را می‌گیرد و خود را نجات می دهد و یا به مرور هم خویش را و هم ایران را مستهلک می کند.

✅  شرایط کنونی نیازمند این است که حاکم تصمیم استراتژیک و دردناک بگیرد، تصمیمی که فقط اصل اساسی آن منافع ملی باشد.

تصمیمی که در آن از توهمات امت و ماجراجویی‌های منطقه ای و دیگر مسائل پر ریسک در آن دخیل نبوده و فقط منافع ملی ملت ایران اصل باشد.

✍️علی مرادی

آرون ; 127 ساعت جدال با مرگ |

https://www.karnaval.ir/blog/aron-ralston-battle-of-death
15.05.202509:25
🔶🔹🔶 پستان بزرگ همسایه

در سفر اخیر دونالد ترامپ مو طلایی به منطقه از جمله قطر، امیر این کشور با سخاوتی بی‌نظیر، هواپیمای لوکسِ ۴۰۰ میلیون دلاری را به او هدیه داد.
این هدیه خبرساز و جنجالی علاوه بر اینکه چشم جهانیان را خیره کرد، برای مو طلایی چنان خوشایند و دلپذیر بود که وی با اشتیاق اعلام کرد: «فقط یک احمق می‌تواند چنین هدیه‌ای را رد کند.»
اما پرسش اساسی این است که چگونه کشوری کوچک و ذره‌ای مانند قطر، با مساحتی کمتر از کوچک‌ترین استان ایران، توانسته است چنین هدیه‌ای را به بزرگترین قدرت جهانی تقدیم کند وجهانیان را شگفت‌زده سازد.

چگونه قطر به کشوری ثروتمند و تاثیرگذار تبدیل شد که با ثروت خویش،  نه تنها نیازهای داخلی‌اش را تأمین کند و فقر و فلاکت را از جامعه خود دور سازد، بهترین میزبانی برای جام جهانی را برگزار کند و حتی مازاد ثروت خویش را چنین بذل و بخشش و برای خود بزرگی بخرد و موقعیت ممتاز خلق و برندسازی کند؟

آیا زمانی خواهد رسید که ما ایرانیان با درک عمیق‌تری از این وضعیت اسفبار ناترازی‌ها در صحنه‌های مختلف حکمرانی، متوجه شویم که این ثروت از پستان همسایه‌ قطر ، یعنی ایران، به شیطان بزرگ تقدیم شده است؟

میدان مشترک گازی ایران و قطر یکی از بزرگترین میادین گازی جهان به شمار می‌رود. اما ایران به دلیل ضعف در منابع مالی، تکنولوژی و مدیریت منابع و توهم حاکمیتی ، نتوانسته است به اندازه سهم خود از این میدان بهره‌برداری کند. در مقابل، قطر با توان و قدرتی بی‌نظیر در حال مکیدن این پستان مشترک است و سالانه میلیاردها دلار از این میدان مشترک منتفع می‌شود، و ما همچنان در کوچه پس کوچه‌های سردرگم تحریم و دشمنی با نظم جهانی، ملت بزرگ ایران را فقیرتر می‌کنیم.

شاید چنین هدیه گرانبهایی از سود پول‌های بلوک شده ایران در قطر که از کره جنوبی به آن کشور منتقل شده و خود داستان غم انگیز دیگری دارد ، حاصل شده است.

اکنون که قطر از این پستان سیراب شده، بخشی از آن را برای جلب حمایت و امنیت خود و خریدن بزرگی و برندسازی کشور خود صرف میکند، چه اشکالی دارد؟

بنابراین اگر نیک بنگریم، این شیر گرانبها در واقع از پستان ایران به دست شیطان بزرگ  رسیده است، نه از قطر.
این حقیقت تلخ، واقعیتی است که باید مورد تأمل و بررسی قرار گیرد؛ چرا که نشان‌دهنده‌ی ناکامی‌ها و چالش‌های اساسی در حکمرانی مخرب و تباهی کشور و مدیریت منابع طبیعی ماست.

و با تاسف فراوان و با چشمان اشکبار و دلی غمگین و حسرت عمیق باید این ضرب المثل رو در مورد امیر قطر  زیر لب زمزمه  کرد که:
خرج که از کیسه ایران بود
حاتم طایی شدن آسان بود.

متاسفانه این پستان بزرگ آشکارا و پنهان، محسوس و نامحسوس به همه، از آقازاده‌ها گرفته تا چین و ماچین و روسیه و آمریکا و یمن و سوریه و لبنان و ...شیر می‌دهد،
و فقط نصیب مردم ایران  شاخ تند و تیز و لگد سمش می باشد.

✍️  علی مرادی
https://t.me/Ayandehe_Iran
03.05.202511:22
ظریف:
ما تنها حکومتی بودیم در ایران بعد از نادرشاه که یک ذره از آب و خاک ایران را از دست ندادیم.


آقای ظریف!
از دست نرفتن خاک کشور هیچ گونه دلیلی بر شایستگی و صلاحیت حاکمان جمهوری اسلامی نیست.

همونطوری از دست نرفتن خاک کشور افغانستان در جنگ با ابرقدرت های شرق و غرب،  هم دلیل بر شایستگی حاکمان افغانستان نبوده است.
حتی از دست نرفتن یک وجب از خاک کشور کوچک و ذره ایی مثل کویت در جنگ با عراق هم دلیلی بر شایستگی حاکمان کویت نبوده است.

در ادامه  به چند نکته  کلیدی اشاره می‌شود که می‌تواند به عنوان نقدی محکم و مستدل بر  ادعا وزیر خارجه جمهوری اسلامی باشد.

1️⃣. قدرت نظامی پیشین: در زمان آغاز جنگ ایران و عراق، ارتش ایران و بخصوص  نیروی هوایی ایران توسط محمدرضا پهلوی از مدرن‌ترین تجهیزات نظامی برخوردار شده بود، بطوریکه قویترین ارتش منطقه خاورمیانه بود، حتی با اعدام سران ارتش پس از انقلاب،  همچنان ارتشی منسجمی باقی ماند، و  توانمندی و توانایی‌های نظامی آن به حدی بود که عراق حتی قبل از انقلاب اسلامی جرات نگاه بد  به ایران را نداشت. این نکته نشان می‌دهد که قدرت نظامی و استراتژیک ایران قبل از انقلاب، نقش بسزایی در ناتوانی رژیم بعثی صدام ملعون در اشغال خاک ایران داشت.

2️⃣. ضعف قاجاریه و دلایل تاریخی: در دوران قاجاریه، ایران مناطق زیادی را به دلیل ضعف نظامی و سیاسی و همچنین توانایی بالای قدرت‌های خارجی از دست داد. در این زمان، ارتش روسیه تزاری با سلاح‌های مدرن و پیشرفته‌ای که داشت، توانست به راحتی بر ایران غلبه کند. بنابراین، ادعای آقای ظریف مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی توانسته است خاک ایران را حفظ کند، باید در زمینه مقایسه با تاریخ و شرایط خاص آن دوران بررسی شود.

3️⃣. نقش دکترین آمریکا: یکی از دلایل اصلی عدم از دست دادن خاک ایران در جنگ ایران و عراق، سیاست مهار دوگانه آمریکا بود. ایالات متحده تلاش کرد تا توازن قوا را بین دو کشور حفظ کند تا هیچ‌یک نتوانند به پیروزی قاطعی دست یابند. این سیاست  شامل حمایت نظامی از ایران بود که در ماجرا مک فارلین بخشی از کمک‌های نظامی افشا گردید، در مواقعی حتی مانع از هرگونه قدرت‌گیری یک‌جانبه عراق هم می‌شد.

4️⃣. مقایسه با افغانستان و کویت: در دهه‌های اخیر، شاهد بودیم که حتی با وجود حملات ابرقدرت‌ها به کشورهای دیگر مانند افغانستان و عراق، این کشورها نیز یک وجب از خاک خود را از دست بدهند. این نشان می‌دهد که حفظ یکپارچگی سرزمینی به تنهایی به شایستگی یا قدرت سیاسی و  نظامی بستگی ندارد، بلکه عوامل سیاسی، دیپلماتیک و بین‌المللی نیز در این امر تأثیرگذارند.

علاوه بر دلائل فوق و دلایل ناگفته دیگر ، نباید از جان فشانی‌های رزمندگان ایران از بسیجیان قهرمان، ارتشیان دلاور و سپاهان ایثارگر که باعث حفظ یکپارچگی کشور گردید، غافل شد که با نثار خون خویش یکپارچگی سرزمینی ایران را تضمین کردند.

اگر حاکمان جمهوری اسلامی صلاحیت و شایستگی داشتند این جنگ اصلاً شروع نمی‌شد تا هزاران شهید و مجروح و جانباز آزاده و خسارت فراوان به کشور وارد گردد.

◀️. نتیجه‌گیری: بنابراین، ادعای آقای ظریف که جمهوری اسلامی توانسته است خاک ایران را حفظ کند، ادعای دقیقی نیست و حتی تحلیل انحرافی تلقی میگردد.
حفظ یکپارچگی سرزمینی نتیجهٔ مجموعه‌ای از عوامل داخلی و خارجی است که نمی‌توان آن را تنها به شایستگی حکومت نسبت داد.

در نهایت، بهتر است که در تحلیل‌های سیاسی، واقعیت‌ها و تاریخ را با دقت بیشتری مورد توجه قرار دهیم و از ساده‌سازی مسائل پرهیز کنیم.



https://t.me/Ayandehe_Iran
28.04.202509:27
🔶🔷🔶مرثیه‌ای برای بندر شهید رجایی ( مجتمع بندری شهبندر ) با نغمه‌ای از نی مولانا

بندر شهید رجایی ( مجتمع بندری شهبندر )، نماد آرزوها و امیدهای بر باد رفته یک ملت هست  که در دل داشت، اکنون در آتش ویرانی می‌سوزد.
این بندر، که روزگاری قرار بود به عنوان یکی از مهم‌ترین مراکز تجاری و ترانزیتی کشور، زیرساخت‌های صنعتی و اقتصادی ایران را شکوفا کند، حالا به سوگ نشسته است.
بشنو از نی چون حکایت می‌کند 
از جدایی‌ها شکایت می‌کند 
طرح و احداث مجتمع بندری شهبندر در مرکز استان هرمزگان از مصوبات شورای عالی اقتصاد در سال‌های پایانی دهه ۴۰ بود. زمانی که شاه در پی آرزوهای بزرگ‌برای ایران و ایرانیان  بود ، در کنار احداث نیروگاه برق، کارخانه فولاد و خطوط ریلی، بندری نیز در غرب شهرستان بندرعباس و جنب روستای خونسرخ و جمال‌احمد احداث کند. این مصوبه در سال ۴۹ با قراردادی با یک کنسرسیوم ایتالیایی به نام ایتالکو آغاز شد.

هدف از احداث این بندر، توسعه زیرساخت‌های صنعتی و تجاری کشور و تأمین نیازهای اقتصادی آینده ایران در کنار پروژه‌های دیگر نظیر نیروگاه برق و کارخانه فولاد بود. عملیات اجرایی این بندر از سال ۱۳۵۳ آغاز شد، اما متاسفانه پس از انقلاب ۵۷ متوقف شد.
با بمباران بندر امام خمینی ( بندرشاهپور که آن هم در زمان رضا شاه شروع و در  محمدرضاشاه توسعه پیدا کرد. ) توسط نیروهای عراقی، توجه ویژه‌ای به ساخت مجتمع بندری شهبندر معطوف گردید. محمدعلی رجایی، رئیس‌جمهور وقت، در دی‌ماه ۱۳۵۹ بر ادامه ساخت این بندر تأکید کرد و از کنسرسیوم ایتالکو خواست که به یک‌سوم طرح زمان پهلوی متعهد شوند.

این مجتمع بندری شامل امکانات متنوعی نظیر بزرگراه شش‌باندی، فرودگاه، خانه‌های سازمانی، بیمارستان و رستوران بود. اما علی‌رغم تلاش‌ها برای توسعه و تکمیل این پروژه، مجتمع بندری شهید رجایی هرگز به جامعیت کامل خود نرسید و برخی از ضمایم آن هنوز در مراحل مختلف توسعه قرار دارند.

کز نِیِستان تا مرا بُبریده‌اند 
از نَفیرم مرد و زن نالیده‌اند 
این بندر به عنوان یکی از مهم‌ترین مراکز تجاری و ترانزیتی کشور، نقش حیاتی در اقتصاد ایران ایفا می‌کند و به عنوان یک پل ارتباطی بین آسیا و اروپا شناخته می‌شود. امروز وقتی انفجار بندر شهید رجایی بندرعباس را می‌بینیم، به یاد این می‌افتیم که چگونه طرح توسعه بندر عباس شامل بندر و فرودگاه و کارخانجات عظیم ذوب آهن، که در زمان محمدرضا شاه در سال ۱۳۴۹ و قبل از تولد اکثر ما در اطراف بندرعباس قرار بود ساخته بشود، بعد از انقلاب ناقص اجرا و حتی کارخانجات ذوب آهن آن با ندانمکاری  سمت مرکز ایران مثل اصفهان و یزد انتقال یافت که اکنون مشکلات زیست محیطی و مخصوصا بحران آب ایجاد کرده اند.

هر کسی کو دور ماند از اصل خویش 
باز جوید روزگار وصل خویش 
بندری که در زمان شاه طراحی شده بود و بعد از انقلاب فقط یک سوم آن  هم ناقص اجرا گردید، امروز بخش وسیعی از آن در آتش سوخت. انسان شعله‌های این آتش را می‌بیند و به یاد شعر مولانا می‌افتد.
رویایی که محمدرضا شاه فقید برای ایران داشت و اکنون ، حتما روح آن پادشاه فقید هم اکنون برای سوختن بندر و هم برای ناقص اجرا شدن آن و هم برای بر باد رفتن آرزوهایی که برای این سرزمین داشت، همراه با همه ایران دوستان به سوگ نشسته است.

آتش است این بانگ نای و نیست باد 
هر که این آتش ندارد نیست باد

این آتش، آتش عشق به وطن و پیشرفت است. آتشی که اگر در دل ما نباشد، هیچ چیز باقی نمی‌ماند. ما باید با همت و اراده‌ای قوی تلاش کنیم تا آنچه را که از دست رفته دوباره زنده کنیم. بعد از انقلاب اکثر طرح‌های پیشنهادی حکومت پهلوی یا اجرا نشد و ناقص اجرا شده و یاحتی به انحراف رفته است، یکی از این طرح‌ها صنایع الکترونیک شیراز بود که قرار بود ایران قطب الکترونیک مخابرات خاورمیانه شود.
متاسفانه به علت حکمرانی بد و ناکارآمد ایران که در زمان پهلوی صنایع سنگین صادر می‌کرد، اکنون حتی ایران  به لطف جمهوری اسلامی از اکثر کشورهای اَعراب حاشیه خلیج فارس که در زمان پهلوی محلی از اِعراب نداشتند،  عقب مانده است.

در غم ما روزها بیگاه شد 
روزها با سوزها همراه شد 
فقط یک حکمرانی خوب و کارآمد و خارج از توهمات ایدئولوژیک می‌تواند آینده ایران را تضمین کند.

پس سخن کوتاه باید والسّلام
 
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش         
باز جوید روزگار وصل خویش



به امید ایرانی آباد، آزاد و سربلند

✍️  علی مرادی

https://t.me/Ayandehe_Iran
17.05.202512:04
🔶🔹🔶 آینده مطلوب ایرانیان

امروزه، در کمال تاسف، همگان، از جمله حاکمان جمهوری اسلامی، بر این باورند که این نظام نتوانسته است به وعده های خود یعنی تأمین سعادت آنها در دنیا و آخرت برسد، و امروزه حتی از تأمین سعادت و رفاه دنیوی  ایرانیان هم ناکام مانده است.
این موضوع ناکامی ها را ترامپ در سفر به خاورمیانه و کشورهای جنوبی خلیج فارس به وضوح و با زبان تلخ به رخ حاکمان جمهوری اسلامی کشید.

هر یک از ایرانیان، از هیئت حاکمه تا مردم عادی، بر وضعیت فاجعه بار کنونی اعتراف دارند اما هر کسی دلایل و منطق خاص خود را برای ناکامی در تحقق توسعه و پیشرفت ایران مطرح می‌سازند.

منتقدان و مخالفان سیاسی به اجماع رسیده‌اند که عملکرد جمهوری اسلامی، نگرش و ساختار سیاسی‌اش، ریشه مشکلات و معضلات کنونی ایرانیان است.

اما در کمال شگفتی، اپوزیسیون در ارائه یک وضعیت مطلوب و چشم انداز روشن ، هیچ گونه اتحاد و همبستگی از خود نشان نمی‌دهد.
این امر پرسشی بنیادی را در ذهن متبادر می‌سازد: با توجه به توافق همگان بر ناگوار بودن وضعیت کنونی، چرا این همه اختلاف و تشتت در میان اپوزیسیون وجود دارد و چرا همچنان مشاجرات بی پایان و بی حاصل ادامه دارد؟

به نظر می‌رسد که مهم‌ترین مشکل، فقدان یک چشم‌انداز روشن و  مشترک از آینده‌ای مطلوب است.
اگر اپوزیسیون و منتقدین بتوانند دریابند که نقطه مطلوب کجاست، راه رسیدن به آن نیز به طور طبیعی نمایان خواهد شد.
بنابراین باید پرسید: نقطه مطلوب کجاست و چه ویژگی‌هایی دارد؟ هر چه این نقطه دقیق‌تر و مشخص‌تر ترسیم شود و تحدید حدود گردد،  چشم‌انداز مشترک و مشخص با سهولت بیشتری شکل خواهد گرفت.

ترسیم آینده‌ای مطلوب برای ایرانیان، کلید و رمز ورود به دنیای جدید خواهد بود. آینده‌ای که تنها دلیل سلبی وضعیت نامطلوب موجود نباشد، بلکه به دلایل اثبات چشم انداز مشترک و درخشان آینده  باشد و مشخصات و شاخص‌های آن به وضوح نمایان گردد؛ به گونه‌ای که همه بتوانند یک نقطه را نشانه بگیرند.

اگر تمامی ایرانیان دلسوز بتوانند بر یک هدف مشترک تمرکز کنند، انرژی‌های آنان به یک نیروی واحد تبدیل خواهد شد و این انرژی متمرکز، همچون پرتوی لیزری  آینده مطلوب را رقم خواهد زد.
پس شرط لازم برای تغییر و رسیدن به وضعیت مطلوب مشخص شدن تمام ابعاد پیدا و پنهان نقطه مطلوب یا همان چشم انداز خواهد بود.
آن نقطه مطلوب و چشم انداز درخشان مشترک اسمش مهم نیست مشخصات آن مهم است.

تفرقه بر سر به کجا رفتن نشانه بی‌خردی است.

تا ایرانیان چشم انداز  آینده خود را پیدا نکنند حرکت برای هرگونه تغییر فقط اتلاف انرژی و درجا زدن است.

تعیین چشم انداز آینده ایرانیان وظیفه یکایک آنهاست و سهم  اندیشمندان،  روشنفکران و نخبگان در ارائه آن دو صد چندان  است.

✍️  علی مرادی
https://t.me/Ayandehe_Iran
01.05.202512:39
🔲⭕️نرخ بازده تحمل درد!
مجتبی لشکربلوکی

اول یک نوشته جالب بخوانیم از دکتر عبده تبریزی، استاد برجسته مالی کشور: امروز از ساعت ده صبح، دو ساعتی روی صندلی دندان‌پزشکی نشسته بودم. دندانی که دیگر دندان نبود؛ چوب‌پنبه‌ای شده بود، سیاه، فرو رفته زیر قالپاقی استنلس‌استیل که پنجاه‌وچند سال در دهانم دوام آورده بود. دکتر گفت: «این دیگه دندون نیست، تکه‌تکه درمی‌آورم.» با دو آمپول بی‌حسی و ده‌ها ابزار لاشه‌ خاطره‌ای را لایه‌لایه از دهانم بیرون کشیدند.

حالا با تکه‌ای کهنه در دهان و بسته‌ای یخ روی گونه، با یک دست دارم این را می‌نویسم. دکتر گفت «سه ماه دیگر بیا برای ایمپلنت.» یاد پدر مرحوم آقای مظاهری افتادم. چقدر پسر، پدر را در آن روزهای شلوغ دولت و وزارت، به مطب دندان‌پزشک می‌برد. با صبوری پدر، وفاداری پسر آن ایمپلنت‌ها به دهان پدر راه یافتند؛ اما هنوز ریشه نگرفته، پدر راهی دیار باقی شد.

از همان زمان، ایمپلنت در ذهنم مترادف با این پرسش شد «نرخ بازده‌ تحمل درد» چیست؟ آیا نرخ بازده صرف زمان، تحمل درد، مراقبت و هزینه، در سن من مثبت است؟ آیا چند ماه درد، زخم، بی‌حسی، و پس از آن کاشت دقیق با همه‌ ریسک‌ها، مراقبت‌ها و هزینه‌هایش، واقعاً «بازدهی» دارد؟ آیا باید این حفره را پر کرد یا بگذارم بماند، به عنوان یادآوری این که تصمیمات باید بازدهی مثبت داشته باشند؟ (رفرنس)

☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی:

آنچه دکتر عبده -عمرشان بلند باد- به عنوان متخصص مالی به آن اشاره کرده مساله نرخ بازده سرمایه گذاری است. سرمایه گذاری یعنی چه؟ یعنی تحمل درد گذشتن از مطلوبیت امروز به خاطر دستیابی به مطلوبیت های بیشتر از امروز در آینده. نرخ بازده یعنی چه؟ چقدر مطلوبیت کسب کردم در برابر تحملی که کردم و منابعی که خرج کردم؟ با این عدد، می‌فهمیم آیا سرمایه‌گذاری [یا همان تحمل درد گذشتن از مطلوبیت امروز] به‌صرفه و عاقلانه بوده یا نه.

حالا اگر این وسط وقت گذاشته باشیم، انرژی صرف کرده باشیم، پول قرض کرده باشیم، منابع دیگرمان را هم وسط گذاشته باشیم از جمله ماشین مان را برای کار استفاده کرده باشیم و .... همه این ها رو به پول تبدیل می کنیم و در هزینه ها و مخارج در نظر می گیریم و در نهایت فکر می کنیم که آیا این سرمایه گذاری بازده خوبی داشت؟
خب نرخ بازده سرمایه گذاری مفهومی مالی و اقتصادی است ولی آیا می توان آن را در حوزه های دیگر هم بررسی کرد؟ قطعا بله. داستان این است که چقدر در مجموع هزینه می کنم و در مجموع چقدر منفعت بدست می آورم؟

اختصاص ۵ الی ۷ سال از زندگی به شرکت در کنکور و گذراندن دوره دکترا یک سرمایه گذاری است. صرف زمان و توان برای برندسازی شخصی و فعالیت سنگین در شبکه های اجتماعی یک سرمایه گذاری است. حتی دگردوستی و کمک به دیگری نیز یک سرمایه گذاری است. شما زمان و انرژی زیادی برای کمک به یکی از دوستانت می‌گذاری. این کار سود مالی ندارد ولی این کار باعث می شه که اون دوست تا ابد حامی شما بشه (ایجاد شبکه پشتیبان) یا باعث تقویت یک فضیلت انسانی میشه (رشد اخلاقی) یا باعث اتصال به از صفات خداوند می شه (اعتلای معنوی) یا دست کم حس رضایت به شما می دهد (شادکامی درونی).

اصلا زندگی سراسر سرمایه گذاری است. نرخ بازده فقط یک عدد مالی نیست، بلکه یک شیوه تفکره! یک مدل ذهنی است! چقدر زمان، توان، اعتبار، پول یا منابع گذاشتم؟ چقدر درد تحمل کردم؟ در مقابل، چی به دست آوردم؟ آیا می‌ارزید؟
حالا در تصمیمات کوچک و روزمره، اگر هم خطایی رخ داد، مسئله‌ای نیست. اما در تصمیمات استراتژیک که معمولا به سختی بازگشت ناپذیرند (Hard to Back) و منابع زیادی مصرف می‌کنند توجه به نرخ بازده بسیار کلیدی می شود. بگذارید سه مثال در سه سطح فردی، سازمانی و ملی بزنم:

◼️فردی: آیا تحصیلات در کارشناسی ارشد و دکترا را انتخاب کرده اید به این خاطر که همه هم دوره های شما این کار را کرده اند یا اینکه واقعا نرخ بازده خوبی برای شما دارد؟ آیا واقعا می ارزد؟

◼️می خواهید سازمان تان را ۵ سال درگیر سیستم های اطلاعاتی جامع یا جایزه تعالی و بهره وری کنید، آیا نرخ بازده اش را حساب کرده اید یا صرفا به این خاطر که مُد شده شما هم چنین می کنید؟

◼️می خواهید برای شهری در یک منطقه کمترتوسعه‌یافته فرودگاه بین المللی بزنید. آیا احداث یک فرودگاه بین‌المللی در این استان توجیه دارد؟ آیا این بهترین کار ممکن است؟ صرف همان مبلغ به مشوق های سرمایه گذاری برای سرمایه گذاران داخلی و خارجی نرخ بازدهی بالاتری ندارد؟

نرخ بازده تحمل درد را جدی بگیریم؛ وگر نه با دردهایی مواجه می شویم که تاب تحملش را نداریم! زندگی مانند یک سبد سرمایه گذاری (پورتفوی) است در لحظه ای که چشم از این دنیا می بیندیم، نرخ بازده تمام سرمایه گذاری های خود را خواهیم دید. سعادت یا شقاوت حاصل سرمایه گذاری های ما در طول زندگیست. هوشمندانه تر سرمایه گذاری کنیم.

@Dr_Lashkarbolouki
11.05.202512:36
🔶🔹🔶 اگر من تصمیم‌گیرنده مذاکرات هسته‌ای ایران با ایالات متحده بودم.

بر اساس نظرات کارشناسان، تاکنون برنامه هسته‌ای کشور بالغ بر ۱۰۰۰ میلیارد دلار هزینه و خسارات مستقیم و غیرمستقیم به کشور تحمیل کرده است، در حالی که منافع حاصل از آن برای ملت بسیار ناچیز و به عقیده برخی کارشناسان، حتی هیچ بوده است.
اکنون این موضوع به مرحله‌ای بحرانی رسیده است؛ جایی که رئیس‌جمهور ایالات متحده به صراحت اعلام کرده است که یا باید تاسیسات هسته‌ای ایران برچیده و یا با دخالت نظامی نابود گردد.

در شرایط کنونی، که ایالات متحده تحت رهبری رئیس‌جمهور ترامپ به‌طور جدی خواستار انهدام کامل برنامه غنی‌سازی اورانیوم ایران شده است، حتی اگر احتمال بمباران کشور از سوی اسرائیل و آمریکا اغراق‌آمیز باشد، ادامه تحریم‌ها می‌تواند آسیب‌های جبران‌ناپذیری به اقتصاد نحیف کشور وارد کند، و هم اکنون که کشور در بسیاری از موارد با ناترازی مواجه است وضع را وخیم‌تر کند .

با توجه به این وضعیت بحرانی و شکننده و عدم دخالت من در بوجود آمدن این شرایط ناگوار ، اگر به عنوان یک مذاکره‌کننده ایرانی در این عرصه حاضر بودم، با رویکردی واقع‌بینانه و مبتنی بر منافع ملی کشور، اقدام می‌کردم. در این راستا، پیشنهادات زیر را برای دستیابی به توافقی پایدار و مؤثر ارائه می‌دادم.

◀️. تعلیق غنی‌سازی اورانیوم به شرط سرمایه‌گذاری آمریکا در ایران

با توجه به تهدیدات موجود و هزینه‌های سنگین ناشی از ادامه  برنامه هسته‌ای، پیشنهاد می‌کردم که ایران به صورت مشروط با تعلیق کامل غنی‌سازی اورانیوم و برنامه هسته‌ای موافقت کند؛ اما این تعلیق باید مشروط به سرمایه‌گذاری آمریکا در پروژه‌های انرژی باشد. به‌ویژه:

1⃣ تأسیس ۱۰ گیگاوات نیروگاه هسته‌ای

ایالات متحده باید ۱۰ گیگاوات (ده برابر نیروگاه اتمی بوشهر) نیروگاه هسته‌ای در ایران با سرمایه خود تأسیس کند. ایران بدون هیچ سرمایه‌گذاری، تا پایان عمر این نیروگاه‌ها برق را به قیمت تضمین‌شده جهانی از آمریکا خریداری خواهد کرد. این اقدام نه تنها به تأمین انرژی پایدار کمک می‌کند، بلکه تضمینی برای آینده انرژی کشور و امنیت ملی خواهد بود.

2⃣ سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر

همزمان با پروژه‌های نیروگاه ده گیگاواتی هسته‌ای، پیشنهاد می‌کردم که آمریکا ۱۰ گیگاوات انرژی خورشیدی نیز در ایران سرمایه‌گذاری کند. این نیروگاه‌ها باید با انتقال کامل تکنولوژی خورشیدی به ایران همراه باشد تا کشور بتواند در آینده به تولید و مدیریت انرژی خورشیدی بپردازد. این اقدام نه تنها به تنوع منابع انرژی کمک خواهد کرد، بلکه به حفظ محیط زیست و کاهش وابستگی به سوخت‌های فسیلی نیز منجر می‌شود. شایان ذکر است که ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی و روزهای آفتابی فراوان، یکی از نقاط بسیار مناسب برای انرژی خورشیدی محسوب می‌شود.

3⃣ توسعه همکاری‌های صنعتی

برای تضمین تعلیق برنامه هسته‌ای، پیشنهاد می‌کردم که همکاری‌های صنعتی با خودروسازان بزرگ آمریکایی مانند شرکت تسلا و فورد و ... آغاز شود. سرمایه‌گذاری حداقل ۱۰ میلیارد دلاری در صنعت خودروسازی ایران علاوه بر  ایجاد اشتغال فراوان، می‌تواند توسعه فناوری‌های نوین خودروسازی  کمک کند و در عین حال منافع اقتصادی دو طرف را تأمین نماید. این همکاری می‌تواند حدود ۵۰۰ هزار دستگاه خودرو با تکنولوژی روز را به تولیدات ایران اضافه کند و بزرگ‌ترین منفعت را برای ملت ایران به ارمغان آورد.

4⃣ سرمایه‌گذاری عظیم در صنایع نفت و گاز ایران

آمریکا برای تضمین تعلیق صنعت هسته‌ای ایران باید سرمایه‌گذاری هنگفتی در صنایع نفت و گاز انجام دهد. این اقدام می‌تواند صنایع نفت و گاز ایران را که از کمبود منابع مالی و فقدان تکنولوژی و دانش روز رنج می‌برد، نجات دهد و موجب اشتغال فراوان در این بخش‌ها گردد. همچنین، این سرمایه‌گذاری می‌تواند ایران را به یکی از بزرگ‌ترین صادرکنندگان نفت و گاز تبدیل کند. با توجه به روند رو به رشد انرژی‌های تجدیدپذیر مانند انرژی خورشیدی و بادی، نفت در آینده نزدیک مزیت رقابتی خود را از دست خواهد داد؛ لذا ایران باید بتواند صادرات نفتی خود را تا بسته شدن پنجره مزیت نفت، افزایش داده و درآمدهای نفتی خود را صرف توسعه زیرساخت‌ها و جبران کمبودهای کشور نماید.

نتیجه‌گیری
موارد فوق نه تنها  رفع تهدیدات امنیتی ناشی از  ادامه فعالیت‌های هسته‌ای، بلکه منافع اقتصادی فراوانی برای کشور به ارمغان خواهد آورد و کشور را از چرخه فلاکتِ تحریم‌های خسارت بار و مشکلات ناترازی انرژی و ناترازی اقتصادی نجات و حتی باعث ثبات و امنیت منطقه‌ای نیز خواهد شد.
✍️ علی مرادی

https://t.me/Ayandehe_Iran
12.05.202516:01
🔶🔹🔶 انتظارات:
معماری نامرئی آینده

انتظارات، آن نیروی سحرآمیزی است که سنگ‌بنای فردا را می‌سازد.
همان‌گونه که انتظارات تورمی، خود موجد تورم می‌گردد، آرمان‌ها و انتظارات جمعی نیز توان آن را دارند که سرنوشت ملت‌ها را دگرگون سازند.
حتی داستان‌های علمی‌تخیلی، با آن شور آفرینشگرانه‌شان، تخیل بشر را به پرواز درمی‌آورند و افق‌های نوینی می‌گشایند که روزی جامه‌ی عمل به تن می‌کنند. 

در این میان، مجموعه‌ی ماجراهای شگفت‌انگیز "ژول ورن" – آن پیشگوی خوش‌قلم تاریخ – از درخشان‌ترین نمونه‌هاست.
ژول ورن، آن اسطوره‌ی ادبیات آینده‌نگر، نه فقط داستان‌پرداز که معمار واقعیت‌های فردا بود. هنگامی که قلم بر کاغذ می‌نهاد، گویی نقشه‌های مهندسی آینده را ترسیم می‌کرد.

🔻 «بیست هزار فرسنگ زیر دریا» (۱۸۷۰) - رویای زیردریایی ها و غواصی در اعماق اقیانوس‌ها
🔻«دور دنیا در هشتاد روز» (۱۸۷۳) - پیش‌بینی جهانگردی سریع
🔻«از زمین تا ماه» - طلوع عصر فضا

و دیگر آثار او، نه فقط قصه‌پردازی، بلکه نقشه‌های راه آینده بودند. 

اندیشمندان، متفکران و نویسندگان؛ معماران خاموش تاریخ آینده اند.

آنان با آفرینش ذهنیِ آینده، سنگ‌بنای تحقق عینی آن را می‌گذارند. به راستی، هر پدیده‌ای دو بار زاده می‌شود: 
1⃣خلق ذهنی(در کارگاه اندیشه) 
2⃣خلق عینی (در صحنه‌ی عمل) 


شاید حتی پروردگار نیز در آفرینش کائنات از همین الگوی خلق دوگانه بهره برده باشد: نخست جهان را در سینه‌ی تقدیر تصور کرد (کُن)، سپس به عرصه‌ی وجود آورد. (فَیَکُن

پس چگونه می‌توان چشم‌اندازی روشن برای حکمرانی آینده ایران ترسیم کرد؟

این رسالت خطیر بر دوش اندیشمندان، نویسندگان، منتقدان و متفکرانی است که با قلم‌های جادویی‌شان، آینده‌ای بهتر را در ذهن‌ها می‌کارند، تا فردا در خاک واقعیت به بار بنشیند. آنان با خلق تصاویر ذهنیِ حکمرانی مطلوب، راه را برای تحقق ایرانِ فردا هموار می‌سازند. 

به یاد داشته باشیم:

"جامعه‌ای که نتواند آرمان‌شهر خود را در ذهن بپروراند، هرگز آن را بر زمین نخواهد دید."

توصیه راهبردی:
ای فرزندان اندیشه!
ای فرزندان ایران زمین!
بدانید که انتظارات جمعی، همچون رودخانه‌ای خروشان است که بستر تاریخ را می‌شکافد و مسیر تمدن‌ها را تغییر می‌دهد.
این حقیقتی انکارناپذیر است که انتظارات تورمی، خود زایشگر تورم می‌گردد و آرزوهای ملتها، سیمان بنای آینده را می‌سازد.

آفرینش گران آینده ثابت کردند که هر اختراع بزرگی، نخست در کارگاه ذهن متولد می‌شود. همان‌گونه که خداوند متعال نخست جهان را در علم ازلی خود تصور نمود، سپس به عرصه‌ی وجود آورد، متفکران امروز نیز می‌توانند با «طراحی ذهنی» آینده، سنگ بنای تحقق عینی آن را بگذارند.

اما ای نخبگان ایران زمین! رسالت شما بسی سنگین‌تر است. شما باید:

1⃣ با قلم‌های جادویی‌تان، تصویر حکمرانی مطلوب را در ذهن ملت بکارید.
2⃣ با نگارش مقالات و خلق آثار ادبی، الگوی مدیریت بهینه را ترسیم کنید.
3⃣ با خلق سناریوهای آینده‌نگارانه، مسیر توسعه را روشن سازید.

به یاد داشته باشید:
«ملتی که نتواند آرمان‌شهر خود را در ذهن تصور کند، هرگز آن را بر زمین نخواهد دید.»

اینک زمان آن است که با همتی بلند:
- کارگاه‌های آینده‌پژوهی تشکیل دهیم.
- داستان‌های آرمان‌شهری بنویسیم.
- مدل‌های حکمرانی مدرن را طراحی کنیم.

که فردا، تاریخ از شما به عنوان معماران ایران نوین یاد خواهد کرد. قلم به دست گیرید که جهان‌سازی آغاز می‌شود!"

نتیجه‌گیری:
انتظارات، برخلاف تصور عامه، تنها پیش‌بینی آینده نیستند، بلکه آنها آینده را می‌سازند.
آنها آینده را شکل می‌دهند.

✍️ علی مرادی

https://t.me/Ayandehe_Iran
27.04.202513:02
🔶🔷🔶انرژی خورشیدی یا هسته ای ⁉️

آینده ایران باید با نور خورشید، روشن شود.

در دنیای امروز، انرژی‌های تجدیدپذیر به عنوان راه‌حلی پایدار و مقرون‌به‌صرفه برای تأمین نیازهای انرژی کشورها مطرح شده‌اند. در این میان، انرژی خورشیدی به عنوان یکی از بهترین گزینه‌ها برای ایران، به ویژه در شرایط کنونی، می‌تواند نقش بسزایی در توسعه و پیشرفت کشور ایفا کند. با توجه به مزایای بی‌شمار انرژی خورشیدی و چالش‌های موجود در استفاده از انرژی هسته‌ای، زمان آن رسیده است که ایران شیفت پارادایمی از انرژی هسته‌ای به انرژی خورشیدی را آغاز کند.

1️⃣. پتانسیل‌های بی‌نظیر ایران

ایران با داشتن بیابان‌های وسیع و روزهای آفتابی بسیار زیاد در سال، یکی از بهترین مکان‌ها برای تولید انرژی خورشیدی است. زاویه تابش مناسب خورشید در این کشور، امکان جذب حداکثری انرژی را فراهم می‌کند. این ویژگی‌ها به ایران این امکان را می‌دهد که از انرژی خورشیدی به عنوان منبع اصلی تأمین برق صنایع، مصرف خانگی و حتی پیشران خودروها استفاده کند.

2️⃣. صرفه اقتصادی

یکی از دلایل مهم تغییر نگاه از انرژی هسته‌ای به انرژی خورشیدی، صرفه اقتصادی آن است. هزینه احداث نیروگاه‌های خورشیدی به مراتب کمتر از نیروگاه‌های هسته‌ای است. برآوردها نشان می‌دهند که احداث، نگهداری و دفع زباله‌های نیروگاه‌های خورشیدی حدود ۲۰ درصد هزینه نیروگاه‌های هسته‌ای را به خود اختصاص می‌دهد. این موضوع نه تنها هزینه‌ها را کاهش می‌دهد بلکه باعث افزایش دسترسی به منابع انرژی پایدار و پاک نیز می‌شود.

3️⃣. رهایی از تحریم‌ها

تاریخ نشان داده است که ادامه سرمایه‌گذاری در انرژی هسته‌ای، ایران را در معرض تحریم‌های اقتصادی و فشارهای بین‌المللی قرار داده است. با تعلیق داوطلبانه برنامه هسته‌ای و تمرکز بر روی انرژی خورشیدی، ایران می‌تواند از این تحریم‌ها رهایی یابد و به سمت رشد و توسعه پایدار حرکت کند. هیچ کشوری نمی‌تواند ایران را به خاطر استفاده از انرژی خورشیدی متهم کند؛ بنابراین، این گزینه می‌تواند به عنوان یک راهکار عملی برای عبور از بحران کنونی تلقی شود.

3️⃣. آینده‌ای بدون آلاینده

در آینده‌ای نزدیک، استفاده از سوخت‌های فسیلی به طور قابل توجهی کاهش خواهد یافت. خودروها و وسایل نقلیه عمومی به سمت برقی شدن پیش خواهند رفت و این روند، نیاز به انرژی‌های پاک و تجدیدپذیر را افزایش می‌دهد. انرژی خورشیدی به عنوان یک منبع پاک و بدون آلاینده، می‌تواند پاسخگوی نیازهای روزافزون جامعه باشد.

4️⃣. تجربه جهانی

اکثر کشورهای پیشرفته امروز با توجه جدی به انرژی خورشیدی روی آورده‌اند. این تغییر رویکرد نشان‌دهنده این واقعیت است که تکنولوژی انرژی خورشیدی به اندازه‌ای پیشرفت کرده است که می‌تواند جایگزین مناسبی برای سایر منابع انرژی باشد. ایران باید از این تجارب جهانی بهره‌برداری کند و با سرمایه‌گذاری در این حوزه، آینده‌ای روشن و پایدار برای خود رقم بزند.

◀️  نتیجه‌گیری

با توجه به مزایای فراوان انرژی خورشیدی و چالش‌های موجود در استفاده از انرژی هسته‌ای، شکی نیست که ایران باید راهی جز توجه جدی به انرژی خورشیدی نداشته باشد. شیفت پارادایم از انرژی هسته‌ای به انرژی خورشیدی نه تنها می‌تواند موجب توسعه سریع‌تر کشور شود بلکه راهی برای عبور از تحریم‌ها و دشمنی‌های جهانی خواهد بود.
آینده ایران باید با نور خورشید ، این موهبت الهی روشن شود؛ آینده‌ای که در آن، انرژی خورشیدی تضمین‌کننده رشد، توسعه، صلح  و ثبات خواهد بود.

به امید ایرانی آباد، آزاد و سربلند

✍️  علی مرادی

https://t.me/Ayandehe_Iran
18.05.202520:36
لینک تمام اپیزودهای منتشرشده پادکست خداحافظ آفریقا:

1️⃣ قسمت اول

2️⃣ قسمت دوم

3️⃣ قسمت سوم

4️⃣ قسمت چهارم

5️⃣ قسمت پنجم

6️⃣ قسمت ششم

7️⃣ قسمت هفتم

8️⃣ 🔃 9️⃣ قسمت هشتم و نهم

0️⃣1️⃣ قسمت دهم

1️⃣1️⃣ قسمت یازدهم

2️⃣1️⃣ قسمت دوازدهم

3️⃣1️⃣ قسمت سیزدهم

4️⃣1️⃣ قسمت چهاردهم

5️⃣1️⃣ قسمت پانزدهم

6️⃣1️⃣ قسمت شانزدهم

7️⃣1️⃣ قسمت هفدهم

8️⃣1️⃣ قسمت هجدهم

9️⃣1️⃣ قسمت نوزدهم <strike>و پایانی</strike>

0️⃣2️⃣ قسمت بیستم (اجرای زنده و مرور قسمت‌های گذشته)

1️⃣2️⃣ قسمت بیست و یکم

✅ سپاس از همراهی دلگرم‌کننده شما
ما را به دوستان خود معرفی کنید.

@GoodByeAfrica
25.04.202512:18
🔶🔷🔶 از الگوی حسینی به الگوی حسنی: شیفت پارادایم سیاست خارجی ج ا

رهبر جمهوری اسلامی ایران،  در طول سال‌های رهبری خود، الگوی فکری و رفتاری خود را بر اساس شخصیت امام حسین (ع) بنا نهاده و بر الگوی حسینی، یعنی مقاومت تا مرز شهادت در برابر دشمنان خارجی و رقبای داخلی تأکید کرده است.
او همواره بر این باور بوده که باید تا آخرین قطره خون در برابر دشمنان و مخالفان ایستاد. با این حال، اخیراً تغییراتی در رویکرد سیاست خارجی وی مشاهده شده است که حکایت از شیفت پارادایم مهمی از الگوی حسینی به الگوی حسنی دارد. این تغییر در سالگرد شهادت امام جعفر صادق (ع) به وضوح از طرف وی بیان و تاکید شده است.

🔸 دلایل تغییر رویکرد

از مهم‌ترین دلایل واقع‌گرایی آقای خامنه‌ای می‌توان به شکست سنگین حماس و حزب‌الله در برابر اسرائیل، سقوط بشار اسد و از دست رفتن سوریه به عنوان مسیر تدارکات برای مقابله با اسرائیل اشاره کرد که به حذف سه کارت مهم بازی جمهوری اسلامی در مقابل اسرائیل در معادلات منطقه‌ای منجر شد.
البته سرکوب شدید انصارالله یمن توسط آمریکا  را هم باید، اخیرا  به موارد فوق اضافه نمود.

علاوه بر این، عیان شدن عیار قدرت نظامی ایران در عملیات‌های وعده صادق ۱ و ۲ و عدم اجرای وعده صادق ۳، علی‌رغم تأکید مسئولان نظامی بر
اجرای آن و  برتری نظامی کشور، نشان‌دهنده واقعیت‌های جدیدی است.

حمایت‌های قدرتمند آمریکا از اسرائیل به ویژه پس از ریاست جمهوری  دوباره دونالد ترامپ و تهدید نظامی علیه ایران و همچنین  دادن ضرب‌الاجل انتخاب بین توافق با آمریکا یا بمباران زیرساخت‌های ایران توسط آمریکا و اسرائیل، از دیگر عوامل مؤثر در این تغییر رویکرد اساسی به شمار می‌آید.

🔸واقع‌گرایی جدید

با وقوع حوادث اخیر، به‌ویژه درگیری‌ها با اسرائیل و عدم اجرای وعده صادق ۳، به نظر می‌رسد که آقای خامنه‌ای و تیم مشاوران وی به سمت واقع‌گرایی بیشتری حرکت کرده اند.
این تغییر در رویکرد او  ناشی از ناکامی‌های نظامی بازوهای نیابتی در برابر اسرائیل و فشارهای حداکثری دونالد ترامپ میباشد.
عدم توانایی در پاسخ به حملات اسرائیل به خاک ایران و شهادت پرسنل ارتش، نشان داد که رجزها،وعده‌ها و گزارشات  مسئولان نظامی، همچون گزارش‌های مسئولان اقتصادی، به تعبیر خود آقای خامنه‌ای، پوچ و مهمل و در مواردی حتی مانند وعده زمستان سخت اروپا و یا اتمام نفت آمریکا و افول قدرت ایالات متحده  گمراه‌کننده و حتی شاید ناشی از نفوذ دشمنان‌ بوده‌اند، که حتماً باید خاطیان شناسایی و مجازات گردند.

🔸 تغییر نگرش نسبت به مذاکره

تا یک ماه پیش، آقای خامنه‌ای مذاکره با آمریکا را غیرعاقلانه و غیرشرافتمندانه و غیر هوشمندانه می‌دانست، اما با فشارهای رئیس‌جمهور جدید آمریکا و دلائل دیگر ،  نگرش او به سرعت تغییر کرده و اجازه مذاکره با آمریکا را به وزارت امور خارجه داده است و این تغییر رویکرد و تصمیمات متناقض و سریع وی ،  باعث سردرگمی طرفداران پروپا قرص جمهوری اسلامی شده است.
وی مجبور شد که در چند روز گذشته،  الگوی امام حسن ع  در صلح با معاویه را به طرفداران خویش گوشزد کند،  که باعث خشم طرفداران امام حسن ع گردید.

در شرایطی که دونالد ترامپ برای بار دوم به ریاست جمهوری آمریکا رسیده و جمهوری اسلامی را به انتخاب بین دو گزینه توافق یا حمله نظامی تهدید کرده است، آقای خامنه‌ای به  اجبار به مذاکره تن داده و به دنبال رویکرد امام حسنی و صلح و توافق با ترامپ است.
اگر این تغییر موضع یک تغییر تاکتیکی برای رهائی از فشار ایالات متحده و اسرائیل باشد و نه  یک تغییر اساسی در رویکرد سیاسی جدید و بلند مدت، بهره‌ای برای رشد و توسعه ایران نخواهد داشت.
حتی اگر چنین سیاستی یک راهبرد بلند مدت برای تغییر سیاست خارجی باشد ولی سیاست داخلی به همان میزان برای حکمرانی خوب تغییر نکند، باز هم بهره‌ای برای ملت و آینده ایران نخواهد داشت.

🔶 نتیجه‌گیری

تغییر پارادایم آقای خامنه‌ای از الگوی حسینی به الگوی حسنی  در سیاست خارجی درصورتی می توان  یک تحول اساسی در تفکر سیاسی وی و مفید و مؤثر برای آینده ایران دانست که این تغییر  ناشی از ناکامی‌های نظامی و رهایی موقت از فشارهای ایالات‌متحده نباشد ، بلکه ضرورت واقع‌گرایی در سیاست خارجی برای توسعه ایران باشد.

حتی در صورت توافق با آمریکا و رفع تحریم‌ها، جمهوری اسلامی نیازمند آن است که سیاست داخلی خود را نیز واقع‌گرا نماید و انبوه فرزندان دانشمند و شایسته ایران را جایگزین مریدان و مدیران  پخمه خود در سیستم حکمرانی کند.

بنابراین، شرط موفقیت تغییرات در سیاست خارجی ، تغییرات اساسی سیاست داخلی می‌باشد. در صورت تغییرات عقلانی در سیاست داخلی و خارجی، آینده بهتری در انتظار اقتصاد ایران و ایرانیان  خواهد بود.

به امید ایرانی آباد، آزاد و سربلند

✍️  علی مرادی

https://t.me/Ayandehe_Iran
Log in to unlock more functionality.