Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Инсайдер UA
Инсайдер UA
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Инсайдер UA
Инсайдер UA
𝑺𝒕𝒓𝒂𝒚 𝑭𝒊𝒄 𝑼𝒏𝒊𝒗𝒆𝒓𝒔𝒆 avatar

𝑺𝒕𝒓𝒂𝒚 𝑭𝒊𝒄 𝑼𝒏𝒊𝒗𝒆𝒓𝒔𝒆

TGlist rating
0
0
TypePublic
Verification
Not verified
Trust
Not trusted
Location
LanguageOther
Channel creation dateApr 04, 2025
Added to TGlist
Apr 04, 2025

Latest posts in group "𝑺𝒕𝒓𝒂𝒚 𝑭𝒊𝒄 𝑼𝒏𝒊𝒗𝒆𝒓𝒔𝒆"

آپدیت سوشال مدیا بیبی مانستر 🤍

" دوستت دارم، مانستیـز💋
𐙚✿⃟𓂃 ִ🩵‌   ‌  ‌  ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌
                   ⠀࿚⏝֯࿙͝࿚‌਼‌𝅄 ✦ 𝅄‌਼‌࿙͝࿚֯⏝࿙͝࿚              ⠀⠀
‌‌     ‌  ‌ㅤㅤㅤㅤㅤ
ㅤ°•°🩵
پست بالا رو فور کنید 🍃
بعدش اسکرینشو بفرستید اینجا 🪴
و یه پست رو مشخص کنید تا فور کنم ازتون🌼

اسکرین فورتون و جوینتون داخل چنل + لینک پیامی که میخواید فور بشه
Oneshot💥🤖


قهرمان تو بودن، قشنگ‌ترین چیزیه که بلدم🌬✨


Couple: #hyunlix



https://telegra.ph/Im-your-hero-04-04

Tap here to read👆


Writer: #felora


#oneshot
@strayfic
بالاخره پارت جدید خدمت نگاهتون😍
My lovely idol💙


Chapter: 8



https://telegra.ph/My-lovely-idol-04-01

Tap to read👆


Writer: #alara
#fic
#iu #chanjin #felora

هوای سنگین شب، صدای شلیک، سایه‌هایی که پشت سرشون می‌دویدن. هیونجین و بادیگارد نازنینش نفس‌زنان میدویدن، قلبش داشت قفسه‌ی سینشو می‌شکست.
-"اونا منو می‌گیرن!"
بادیگاردش محکم‌تر دستشو کشید، قدم‌هاشون تندتر شد:"مگه اینکه از جنازه‌ی من رد بشن!"
ناگهان یه کوچه‌ی تاریک جلوی پاشون سبز شد. بدون فکر خودشونو پرت کردن توش، اما قبل از اینکه بتونه حتی یه نفس درست بکشه، یه فشار محکم پرت‌ش کرد به دیوار.
بادیگاردش، نفس‌نفس‌زنان، دستشو روی دهنش گذاشت. چشم‌هاش درخشش خطرناکی داشتن. هیونجین حس کرد بدنش یخ زده، اما قلبش… لعنتی، قلبش داشت منفجر می‌شد.قدم‌های افراد جوپ نزدیک‌تر شد، سایه‌هاشون روی دیوار کشیده شد. هیونجین می‌تونست عطر تلخ تن بادیگاردشو حس کنه، نفس‌های داغش پوستشو می‌سوزوند. نگاهش ناخودآگاه افتاد روی رگ‌های برجسته‌ی گردنش، روی تیغه‌ی فکش، روی فاصله‌ی لعنتی کم بین‌شون.
ذهنش فریاد زد: "چرا اینقدر نزدیکه؟"
همون لحظه، بادیگاردش یه نیشخند زد. تاریک، عمیق، خطرناک. لباش آروم کنار گوشش تکون خورد:
-"وقتی یه عده آدم بد دنبالمونن که نباید اینجوری نگام کنی که دلم برات بره، پسر خوب!"
این سناریو خیلی متفاوته و اولین سناریو چنله🫠
حمایت کنیددد
#senario #felora


کمربندمو بستم، دستامو محکم دور فرمون قفل کردم. یه حسی ته دلم می‌لرزید، یه چیزی که نمی‌ذاشت آروم بشینم. گوشیم زنگ خورد. سریع جواب دادم.
-"هی، هه جییی!!!"
صداش نفس‌نفس می‌زد، مضطرب، عجیب. یه لحظه همه چی تو هوا معلق موند.
-"اتوبوس زندانیا چپ کرده.."
دستم یخ زد. انگار یه سطل آب یخ روم خالی شده باشه. اما هنوز تموم نشده بود.
-"اون...بین‌شون نبود!"
قلبم محکم تو سینه‌م کوبید. انگار زمین زیر پام خالی شد:"چرت نگو! غیرممکنه"
-"بخدا راست می‌گم! خودتو برسون یه جای امن!"
صداش توی گوشم دور شد. همه چیز محو شد، جز یه جمله که مثل ناقوس مرگ تو سرم می‌پیچید: "اون الان کجاست؟"
پام لرزون روی گاز رفت، اما قبل از اینکه حتی ماشینو تکون بدم، یه چیز سرد و تیز، نرم و کشنده، زیر گلوم نشست:"من همینجام، بیبی!"
چاقو آروم‌تر کشیده شد، سرم ناخودآگاه عقب رفت. نفس داغش کنار گوشم نشست، بدنم مورمور شد.
-"منتظرم بودی، نه نفس؟"
نمی‌تونستم حرف بزنم، نمی‌تونستم حتی تکون بخورم. بعد، همون صدای آروم، مثل یه سم شیرین، درست کنار گوشم زمزمه کرد:"کی فکر می‌کرد دوست‌دختر ناز و خوشگلم جاسوس از آب دربیاد؟"



@strayfic
میخوام یه سناریو بزارم🗿
نمیدونم‌ولی دلم‌خواست ایندفعه اعلام‌کنم😂
One shot🎭



S.O.S (brave firefighter)🔥




https://telegra.ph/Brave-firefighter-03-26

Tap here to read👆





Writer: #felora

#oneshot
سلام توت فرنگیای من

به دلایلی فعلا یه مدت کوتاه چنل قراره خصوصی باشه پس لفت ندید..

🌚💋

Records

04.04.202523:59
152Subscribers
26.03.202523:59
0Citation index
05.04.202523:59
58Average views per post
30.04.202523:59
90Average views per ad post
19.05.202522:13
0.00%ER
19.05.202522:13
0.00%ERR
Subscribers
Citation index
Avg views per post
Avg views per ad post
ER
ERR
MAR '25APR '25APR '25APR '25APR '25MAY '25MAY '25MAY '25

Popular posts 𝑺𝒕𝒓𝒂𝒚 𝑭𝒊𝒄 𝑼𝒏𝒊𝒗𝒆𝒓𝒔𝒆

Log in to unlock more functionality.