Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Реальна Війна | Україна | Новини
Реальна Війна | Україна | Новини
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Реальна Війна | Україна | Новини
Реальна Війна | Україна | Новини
اندکی از من... A little bit of me avatar

اندکی از من... A little bit of me

نوشته‌های پراکنده من
My scattered writing
TGlist rating
0
0
TypePublic
Verification
Not verified
Trust
Not trusted
Location
LanguageOther
Channel creation dateOct 25, 2021
Added to TGlist
Apr 16, 2025

Records

21.04.202523:59
581Subscribers
16.04.202523:59
200Citation index
17.04.202523:59
124Average views per post
31.05.202523:59
161Average views per ad post
26.04.202523:59
18.37%ER
17.04.202523:59
21.38%ERR
Subscribers
Citation index
Avg views per post
Avg views per ad post
ER
ERR
MAR '25APR '25MAY '25

Popular posts اندکی از من... A little bit of me

25.04.202505:52
غمگین شدن و تنها موندن
چرا اینقدر  راحته
خوشحال شدن سخت؟
‏━━━━━━━━
#فرح
02.05.202505:52
انسان دو پا دارد و‌ دو اعتقاد؛
یکی براى وقتی‌که حالش روبراه است
و یکی هم برای موقعی که حالش خراب است
اسم دومی را دین گذاشتند.
      
کورت تولوخسکی
02.05.202511:27
✔️🎼🎬
بیا مرا در آغوش بگیر

🎙 خولیو ایگلیسیاس


https://t.me/andaki_az_man
28.04.202505:14
و من که در غربت
بخاطر موسیقی زیستم
اکنون که در کویر گوش‌
صداها دفن شده
زیستن‌ام را چه سود؟

#فرح_آریا
02.05.202505:52
اگر همه پنجره‌ها 
روبه کوچه باز شود
زندگی به ازدحام خوشبختی ختم می‌شود.
‏━━━━━━━━
#فرح_آریا
26.04.202505:40
هرچقدر خوش باشم
باز دلم چیز دیگری میخواهد...
چیزی برای خودِ خودش
چیزی مثل عشق.
‏━━━━━━━━
#فرح_آریا
My scattered writing
A LITTLE BIT OF ME

👇👇👇👇👇👇
🖤

My scattered writing
A LITTLE BIT OF ME

https://t.me/andaki_az_man
27.04.202511:53
صندلی‌ای فربه‌ برای نشستن و میزی لال که دست زیر چانه بگذارم و چیزی بنویسم از نشانه‌های دردی که  گوش‌هایم را آتش میزند. نمی‌دانم از کوه آتشفشان تامبورا چیزی شنیده‌اید؟
وقتی این اهریمنِ نوک‌تیز در گوش‌ام فرو میرود دقیقا آتش از دهانه سالاماس در گوش‌ام فوران می‌کند.
دیگر گوش‌ام جایی برای شنیدن ندارد، نوروم آکوستیک، شنودم را بلعیده، قلم گوش‌ام میشود، می‌شنود اما ..... اما.... وقتی.... وقتی من از اینهمه خیالات کوبیده از آنهمه اتفاقات را از هیچ راهی نمی‌توانم منتقل کنم، می‌شوم جزیره سومباوا که آتش از درونش فوران کرده بود و دوباره سوختن و دوباره سکوت و دوباره من. منِ من، با خودم که بیخود هستم.
اکسیژن کم دارم، به هِن‌هِن افتاده نفس‌هایم، چون گوش‌ها هایپر برایک را برای ویرانی ویروس‌ها لازم دارند.  هنوز زود است خسته شوم، بشکنم و زیر اینهمه دردِ ساکن و متحرک لِه شوم.
اصلا دادائیسم را دوست نداشتم و از حروفش فرار می‌کردم اما وقتی تریامسیولون به کلوئیدها، تلخی به کام‌ام می‌ریزد، از پرده گوش‌ام رد می‌شود و شتابان به رگ‌ها می‌رسد، انگار از واژن اژدهایی ماده بیرون می‌ایم.  پوچ‌گرای مطلق میشوم.
اما... اما....  خدا کند کلوئیدها پوست نیندازند، ماندگار نشوند ، زخم ضخیم نشود که نشنیدن را هیچ ضمادی شنوا نمی‌کند.
خیالبافی را در رویا و حتا در کلمات از من گرفته و فهم واژه‌ها از شرح درد کم شده. من فقط سکوت با خود حمل میکنم و روی کاغذ خط میکشم، بجای جوهر درد می‌چکد روی هر واژه.
حالا یکی به بلانشو بگوید، تو در کتابها در جان کلمات جهنم را دیده‌ای، و خوانده‌ای که احساس بشر گاهی جریحه‌دار میشود از خواندن، آیا هرگز در این آتش جهنمی که نه رستاخیزی هست و نه پل سیخ و صاف صراط،  خودت با همه وجود، جهنم را لمس کرده‌ای؟
وقتی آتش سراشیب تند را میرود، شیهه‌ی درد در گوش‌ام می‌پیچد، منگ میشوم و بلندبلند درد را در سکوت فریاد میرنم و در بی‌صدایی گم میشوم.
در این صدای ناپیدا به مادرم و نمازهایش میرسم و آن خلوص نیت‌ها که برای تن سالم بچه‌هایش میکرد. بچه‌هایی که انگار هرگز نافشان را از او نبریدند و من الان میخواهم همان طفل باشم که با حوله گرم روی گوشم، تابستان دست مادرم منظومه‌ها را جلوی چشم‌هایم رنگین میکرد.
زندگی چیزی نیست جز یک هیاهوی پوچ.

#فرح_آریا

#سکوت_در_گوشم_لانه_کرده
#ونگوگ_را_درک_میکنم

#BEYOND_WORDS
FOR/MY/OWN‌/HEART

https://t.me/andaki_az_man
28.04.202505:17
زندگی من مملو از بدبختی‌های وحشتناکی بوده است که بیشترشان هرگز اتفاق نیفتاده اند.

میشل دومونتنی
27.04.202511:10
✔️🎼

Sezen Aksu

Müzik: Fahir Atakoğlu

Düzenleme: Fahir Atakoğlu


https://t.me/andaki_az_man
#BEYOND_WORDS

برای دل خودم

گاهی فراموش می‌کنم اهل کجایم. کیستم؟ ماه که روشن می‌شود، از میان گل‌ها، با رز قرمز می‌نویسم انار و لب‌هایم را آغشته می‌کنم.
برای چشم‌های آهوی اسیر شعر می‌گویم. از تندیسی می‌نویسم که از یک تاریخی، پستان ها، دستها، کمرگاه و کشاله‌ی رانش تقدیس میشود. ایزدبانوی روم. از ونوس.
با سیمرغ به تاراج نوشته‌های بی تاریخ می‌روم.
دنبال خودم می‌گردم. صفحات کتاب تاریخ زرد و کهنه‌اند و انتظار من هم فرتوت. قادر نیستم آه بکشم.
درخت‌ها هنوز وفادارند و هنوز واسطه‌ی رویداد‌های تاریخ‌اند.
شاید مرا هم در قالبی تازه بنویسند؟
شاید بنویسند؛
زنی پر طراوت با لبهای انارگون، چشم آهو و پیکر ونوس، یک انقلابی‌ای که از سلطه‌ی جبرها رهاشد.
نمی‌دانم برای امروز، روی تقویم تاریخی هست که هجاهای این انقلاب نمرده باشد؟

#فرح_آریا

#BEYOND_WORDS
FOR/MY/OWN‌/HEART

https://t.me/andaki_az_man
27.04.202511:33
هیچ چیز به اندازه سلیقه موسیقی نمی‌تواند طبقه فرهنگی کسی را به وضوح معلوم کند.
 
پیر بوردیو
‏━━━━━━━━

یادداشت: گوش‌های در حال مرگ، طبقه فرهنگی را از بی‌فرهنگی تشخیص نمیدهد، اما دیدن اجرای یک موسیقی
روح خسته از سکوت‌اش را آرام میکند.

#فرح
28.04.202505:07
هیچ آوایی جز سکوت نیست
گوش‌هایم را نمی‌بخشم.
‏━━━━━━━━
#فرح_آریا
Log in to unlock more functionality.