Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Инсайдер UA
Инсайдер UA
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Инсайдер UA
Инсайдер UA
کانون ادبی دانشگاه یزد avatar

کانون ادبی دانشگاه یزد

خوشا آنان که الله یارشان بی
بحمد و قل هو الله کارشان بی
📍کانال ایتا👇🏻
@LiteraryCenter_of_YazdUni

📍پیج اینستاگرام👇🏻
@kanoon_adabi_yazduni

📍دبیر کانون👇🏻
@Mrss_khani
TGlist rating
0
0
TypePublic
Verification
Not verified
Trust
Not trusted
Location
LanguageOther
Channel creation dateApr 06, 2024
Added to TGlist
Nov 16, 2024
Linked chat

Records

13.05.202523:59
390Subscribers
26.04.202523:59
100Citation index
29.04.202514:19
281Average views per post
29.04.202514:19
318Average views per ad post
28.03.202523:59
11.46%ER
25.01.202523:59
79.69%ERR
Subscribers
Citation index
Avg views per post
Avg views per ad post
ER
ERR
DEC '24JAN '25FEB '25MAR '25APR '25MAY '25

Popular posts کانون ادبی دانشگاه یزد

نباشد همی نیک و بد پایدار
همان به که نیکی بُوَد یادگار


کانون ادبی و انجمن علمی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه یزد با افتخار برگزار می‌کنند:


مراسم نکوداشت
حکیم ابوالقاسم فردوسی
و پاسداشت روز زبان و ادبیات فارسی



🎙سخنران مطرح کشوری: جناب آقای دکتر مجید پویان
(عضو هیأت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه یزد)

📌همر‌اه با برنامه‌های متنوع:
🔸شاهنامه‌خوانیِ مرشد علیرضا حجتی
🔸نقالی خوانیِ جناب آقای اسماعیل سجادیه
🔸 شعر خوانیِ سرکار خانم زهرا گنجعلی

🗓: شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۳۰
📍: دانشگاه یزد، سالن منتظر قائم

"حضور یکایک شما فرهيختگان و ادب‌دوستان، موجب افتخار ما است"

📜| @LiteraryCenter_of_YazdUni
🎉🌸 به مناسبت دهه کرامت 🌸🎉

کانون ادبی دانشگاه یزد با کمال افتخار، شما را به شب شعر آیینی دعوت می‌کند. این محفل ادبی، با محوریت ولادت‌های مبارک حضرت فاطمه معصومه (س) و امام رضا (ع)، و همچنین موضوعات آزاد، فرصتی است تا هنر و احساسات در قالب شعر تجلی یابد.

👤با حضور سخنرانان:
جناب آقای دکتر محمدکاظم کهدویی و سرکار خانم دکتر عالیه مهرابی
📣 حضور پرچم مبارک امام رضا (ع) و خدام حرم مطهر رضوی
🎙شعرخوانی شاعران
👥 برگزاری مشاعره‌ای دلنشین
💠 اجرای گروه سرود
🎶 و...

📅 تاریخ برگزاری: دوشنبه ۲۲ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴
🕰 ساعت: ۱۷:۰۰ الی ۱۹:۳۰
📍 مکان: تالار دکتر جلیل شاهی (ساختمان مرکزی)

حضور شما در این محفل معنوی، رونق‌بخش و دل‌انگیز خواهد بود. بیایید با هم به پاسداشت این ایام پرخیر و برکت بپردازیم و لحظاتی شیرین را در کنار یکدیگر تجربه کنیم. 🌱✨

📌 برای شرکت در این محفل، لطفاً فرم زیر را تکمیل نمایید:
https://survey.porsline.ir/s/apH5liLh

*حضور برای عموم علاقه‌مندان آزاد و رایگان می‌باشد*

📜| @LiteraryCenter_of_YazdUni
🔥📣 دوره تحول آفرین جامع و تخصصی فن بیان و آیین سخنوری 🎤✨
🎯 ویژه تمام علاقه‌مندان به سخنوری

💎 ویژگی‌های منحصربه‌فرد دوره:

🔖 اعطای مدرک معتبر و رسمی
⏰ ۲۴ ساعت آموزش حرفه‌ای از پایه تا پیشرفته!
👥امکان تعامل و پرسش و پاسخ
📚 ارائه جزوه + تمرین‌های عملی + فیلم جلسات برای مرور همیشگی
سرفصل‌ها در پوستر🔎

🖥 آنلاین در بستر مجازی اسکای‌روم

⚠️#ظرفیت_محدود
📩 همین حالا برای توسعه فردی و سرمایه‌گذاری روی خود اقدام و جایگاهتان را رزرو نمایید👇🏻
🆔 @sokhan_bartar20
🚨 آیا می‌دانید ۸۰٪ موفقیت شغلی به فن‌بیان شما وابسته است؟
Reposted from:
ایسنا یزد avatar
ایسنا یزد
🔷برگزاری شب شعر آیینی در دانشگاه یزد

🔹کانون ادبی دانشگاه یزد به مناسبت دهه کرامت در دانشگاه یزد برگزار کرد.

isna.ir/xdTpjR
@ISNAYAZD24
26.04.202517:41
پزشکی و درمان هر دردمند
در تندرستی و راه گزند

همان رازها کرد نیز آشکار
جهان را نیامد چنو خواستار

گذر کرد از آن پس به کشتی بر آب
ز کشور به کشور گرفتی شتاب

چنین سال پنجه برنجید نیز
ندید از هنر بر خرد بسته چیز

بعد راه درمان بیماری‌ها را پیدا کرد تا مردم سالم باشند و دیگر بیمار نشوند و از بیماری جان خودشان را از دست ندهند.
راز این‌ها را هم آشکار کرد. هیچکسی در جهان شبیه جمشید، انقدر در طلب کشف رموز و رفاه و راحتی نبوده است.
بعد از آن کشتی ساختند و به وسیله‌ی دریا، به کشورهای مختلف سفر کردند.
50 سال هم این‌گونه تلاش کرد و با استفاده از عقل و خردش، تمام هنرها را به دست آورد.


همه کردنی‌ها چو آمد به جای
ز جای مهی برتر آورد پای

به فرّ کیانی یکی تخت ساخت
چه مایه بدو گوهر اندر نشاخت

که چون خواستی دیو برداشتی
ز هامون به گردون برافراشتی

چو خورشید تابان میان هوا
نشسته بر او شاه فرمانروا

جهان انجمن شد بر آن تخت او
شگفتی فرومانده از بخت او

به جمشید بر گوهر افشاندند
مر آن روز را روز نو خواندند

همه‌ی کارها که تمام شد، پا را فراتر گذاشت و یک تخت پادشاهی ساخت. این تخت را با جواهرات مختلف تزئین کرد و از دیوها خواست که آن را از زمین بردارند و به آسمان ببرند.
تخت پادشاهی‌اش، مانند خورشید در آسمان بود (تخت جمشید از طلا و جواهر ساخته شده و مثل خورشید می‌درخشیده است). پادشاه هم روی تختش نشسته بود
تمام مردم جمع شدند و با شگفتی، تخت پادشاهی و عظمت او را تماشا می‌کردند.
مردم به سمت تخت پادشاهی او، سکه و جواهر پرتاپ می‌کردند. آن روز، را نوروز نامیدند.
هامون: کنایه از زمین
گردون: کنایه از آسمان


سر سال نو هرمز فرودین
بر آسوده از رنج روی زمین

بزرگان به شادی بیاراستند
می و جام و رامشگران خواستند

چنین جشن فرخ از آن روزگار
به ما ماند از آن خسروان یادگار

چنین سال سیصد همی رفت کار
ندیدند مرگ اندر آن روزگار

ز رنج و ز بدشان نبد آگهی
میان بسته دیوان به سان رهی

آن روز، اولین روز ماه فروردین بود. از آن‌جایی که مردم، از درد و رنج‌های روی زمین هم گذر کرده بودند (جمشید تمام مشکلات را رفع کرده بود)، مردم آن روز را به جشن و شادی گذراندند.
اینگونه بود که این جشن فرخ (جشن نوروز)، از زمانِ جمشید، برای ما به یادگار ماند.
300 سال گذشت و حتی یک نفر هم از دنیا نرفت (به دلیل پیشرفت پزشکی و درمان تمام دردها)
اینگونه بود که در آن زمان، هیچ خبری از اتفاقات بد و دردناک نبود. حتی دیوها هم مطیع بودند و مشکلی ایجاد نمی‌کردند.
هرمز: روز اول از هر ماه خورشیدی
رامشگر: نوازنده - شاعر


به فرمان مردم نهاده دو گوش
ز رامش جهان پر ز آوای نوش

چنین تا بر آمد بر این روزگار
ندیدند جز خوبی از کردگار

جهان سربه‌سر گشت او را رهی
نشسته جهاندار با فرّهی

یکایک به تخت مهی بنگرید
به گیتی جز از خویشتن را ندید

منی کرد آن شاه یزدان شناس
ز یزدان بپیچید و شد ناسپاس

همه فرمانبردار بودند. جهان آسودگی و خوشگذرانی بود.
زمان اینطور می گذشت و کسی جز خوبی از جمشید نمی‌دید
تمام دنیا فرمانبردار جمشیدی بودند که فره شاهنشاهی داشت و حکومت می‌کرد.
تا اینکه جمشید به ملک پادشاهی‌اش نگاهی انداخت و به خودش مغرور شد (فکر کرد که هر چه در دنیا هست، به دلیل تلاش‌های او به اینجا رسیده و تمام مردم هم فرمانبردار او هستند)
جمشیدی که روزگاری خداشناس بود، از فرمان خدا سرپیچی کرد و خودش را خدا پنداشت.


گرانمایگان را ز لشگر بخواند
چه مایه سخن پیش ایشان براند

چنین گفت با سالخورده مهان
که جز خویشتن را ندانم جهان

هنر در جهان از من آمد پدید
چو من نامور تخت شاهی ندید

جهان را به خوبی من آراستم
چنان است گیتی کجا خواستم

خور و خواب و آرامتان از من است
همان کوشش و کامتان از من است

بزرگان را فراخواند و با آن‌ بزرگان سالخورده این‌چنین سخن گفت: همه‌ی این‌هایی که می‌بینید، من به وجود آورده‌ام
من کسی هستم که هنر را در دنیا گستردم. تخت پادشاهی، تا به حال فرمانروای نامداری مثل من ندیده است.
من کسی هستم که خوبی را در جهان گسترده کردم و آن را طوری که باب میلم بود ساختم
آسایش و آرامش‌تان را از من دارید. به خاطر من است که دلیل تلاش‌هایتان را می‌بینید و به آرزوهایتان می‌رسید

#قسمت_چهارم
#پادشاهی_جمشید
#بخش_سوم
⚜️|@LiteraryCenter_of_YazdUni
09.05.202519:52
این یک دقیقه تقدیم به تو که مهربون‌ترین قلب رو داری :*)

♡امام رضا خیلی‌ دوست دارم...♡


✨| @LiteraryCenter_of_YazdUni
کانون هلال احمر با همکاری سازمان انتقال خون استان یزد برگزار می کند:

BLOOD

DONATION SAVE LIFE❣️

🗓 تاریخ: شنبه 6 اردیبهشت ماه ۱۴۰۴
📍مکان: سالن امام علی
⏰ ساعت: ۸ الی ۱۲


✅ به همراه داشتن کارت ملی یا شناسنامه جدید الزامی می‌باشد.

❗️جهت کسب اطلاعات بیشتر با ما در ارتباط باشید :
🔻 @YazdUniHelal_Supportt

#کانون_هلال‌احمر

@Kanoonha_yazduni
05.05.202513:00
📚سه‌شنبه‌های نقد و نوا

🔖نقد و بررسی کتاب

💠باحضور افتخاری دکتر مهدی حیدری
استادیار دانشکده زبان و ادبیات

🗓 زمان: سه‌شنبه‌های هر هفته
🕛 ساعت ۱۲
📍مکان: دانشکده فنی۲، سالن شهید صدوقی

حضور پرشور شما گرمابخش این جلسات است.✨

@Political_YzdUni
@LiteraryCenter_of_YazdUni
03.05.202516:30
کارگاه
شمس لنگرودی

🗓 زمان: دوشنبه‌ ۱۵ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴
⏰ ساعت: ۱۹:۳۰
📍مکان: صفائیه، بلوار شهیدان اشرف، دانشکده ملاصدرا

🏷 هزینه شرکت در کارگاه: ۳۸۰ هزار تومان

🔖خرید بلیط از طریق سایت:
www.gishe10.ir
کانون ادبی دانشگاه یزد با افتخار شما را به یک عصر دل‌انگیز از شعر و احساس دعوت می‌کند.

🔥آوای کلمات🔥

در این گردهمایی، نغمه‌های دلنشین کلمات طنین‌انداز خواهد شد. بیایید با هم به دنیای عواطف سفر کنیم و در کنار یکدیگر، لحظاتی پر از زیبایی و هنر را تجربه کنیم.

🗓 تاریخ: دوشنبه ۲۲ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴
⏰ زمان: ساعت ۱۱:۳۰ الی ۱۳
📍 مکان: دفتر کانون ادبی(پشت ساختمان فجر)

#شعرخوانی
#آوای_کلمات

📜| @LiteraryCenter_of_YazdUni
به نظرتون چه خبری در راهه؟!🤔🥹

📜| @LiteraryCenter_of_YazdUni
🔰کانون ادبی و انجمن علمی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه یزد، به مناسبت نکوداشت حکیم عمر خیام، برگزار می‌کنند:

📜فرخوان شعر
(در سطح استان یزد)

🔥شعری از دل، شعری برای دل🔥

🖊قلم را بردارید و شروع کنید!

💢موضوعات و قالب‌ها:
🔸 شخصیت علمی و ادبی خیام در قالب ⬿ رباعی
🔸 آزاد در قالب‌های ⬿ غزل، مثنوی، قصیده و...

⭕️مهلت ارسال آثار: پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴⭕️

📌علاقه‌مندان گرامی می‌توانند جهت اطلاعات بیشتر و ارسال آثار خود، به آیدی‌ ذکر شده مراجعه نمایند:
پیام‌رسان ایتا: @Fatemeh_sbn
پیام‌رسان تلگرام: @Fatemehsabbaghian

⚜شرکت برای عموم علاقه‌مندان آزاد و رایگان می‌باشد.

📜| @LiteraryCenter_of_YazdUni
11.05.202512:44
بزرگی و دیهیم شاهی مراست
که گوید که جز من کسی پادشاست

همه موبدان سرفگنده نگون
چرا کس نیارست گفتن نه چون

چو این گفته شد فرّ یزدان از اوی
بگشت و جهان شد پر از گفت‌وگوی

منی چون بپیوست با کردگار
شکست اندر آورد و برگشت کار

چه گفت آن سخن‌گوی با فرّ و هوش
چو خسرو شوی بندگی را بکوش

به یزدان هر آن کس که شد ناسپاس
به دلش اندر آید ز هر سو هراس

به جمشید بر تیره‌گون گشت روز
همی کاست آن فرّ گیتی‌فروز

بزرگی و پادشاهی تنها شایسته‌ی من است و چه کسی جرئت دارد که بگوید به جز من پادشاه و خدایی هست؟
موبدان همه سرشان را پایین انداختن. کسی جرئتِ حرف زدن نداشت.
به دلیل همین حرف‌هایش بود که فر ایزدی از جمشید روی‌گردان شد و دنیا به آشوب افتاد و همه‌چیز بهم ریخت
پادشاهی که مغرور شود، شکست می‌خورد و اوضاعش برعکس خواهد شد (مردمی که همیشه فرمانبردارش بودند، سر نافرمانی می‌گذارند)
آن سخنگوی عاقل و خردمند چقدر خوب می‌گوید که وقتی پادشاه می‌شوی، باید حواست به مردمت باشد و همواره بندگی خدا را به جای آوری
هرکسی که از دستورات خدا سرپیچی کند، همه‌چیزش را از دست می‌دهد و شکست می‌خورد
و این‌گونه بود که روزگار جمشید تیره شد و به مرور همه‌چیزش را از دست داد.
نیارست: نتوانست - جرئت نداشت
یکی مرد بود اندر آن روزگار
ز دشت سواران نیزه گذار

گرانمایه هم شاه و هم نیک مرد
ز ترس جهاندار با باد سرد

که مرداس نام گرانمایه بود
به داد و دهش برترین پایه بود

مر او را ز دوشیدنی چارپای
ز هر یک هزار آمدندی به جای

همان گاو دوشا به فرمانبری
همان تازی اسب گزیده مری

در آن زمان که جمشید سر به ناسپاسی گذاشت، در سرزمین اعراب، مردی حکم‌فرمانی می‌کرد.
پادشاه جوانمرد عرب، بسیار دیندار و خداترس بود.
نامش مرداس بود و یکی از برترین و عادل‌ترین پادشاهان آن زمان محسوب می‌شد.
از هر نوع دام، یک هزار راس داشت.
هزار گاو شیرده و هزار اسب عرب تیزرو داشت.
باد سرد: کنایه از آه - حسرت - ناامیدی

بز و میش بد شیرور همچنین
به دوشیزگان داده بد پاکدین

به شیر آن کسی را که بودی نیاز
بدان خواسته دست بردی فراز

پسر بد مر این پاکدل را یکی
کش از مهر بهره نبود اندکی

جهانجوی را نام ضحّاک بود
دلیر و سبکسار و ناپاک بود

کجا بیور اسپش همی خواندند
چنین نام بر پهلوی راندند

هزار بز و هزار میش هم داشت و مسئولیت این حیوان‌ها را به بانوان پاکدامنی داده بود که شیرشان را بدوشند و از آن‌ها نگهداری کنند.
مرداس بسیار بخشنده بود. هر کسی که به شیر نیاز داشت، می‌توانست به راحتی درخواست کند تا مرداس به او شیر ببخشد.
مرداسِ پاکدل، پسری داشت که مثل خودش آنقدر مهربان نبود.
نامِ پسرِ جهان‌طلبش، ضحاک بود. پسر دلیری که تاریک دل و بی‌وقار بود.
به او بیوراسپ می‌گفتند (کسی که ده هزار اسب دارد). این صفت را از زبان پهلوی برای او انتخاب کرده بودند.

کجا بیور از پهلوانی شمار
بود بر زبان دری ده هزار

ز اسپان تازی به زرین ستام
ورا بود بیور که بردند نام

شب و روز بودی دو بهره به زین
ز روی بزرگی نه از روی کین

چنان بد که ابلیس روزی پگاه
بیامد به سان یکی نیک‌خواه

دل مهتر از راه نیکی ببرد
جوان گوش گفتار او را سپرد


دلیل نام‌گذاری هم دقیقا همین بود که او ده هزار اسب تازی داشت که افسارهای طلایی داشتند.
او تمام اوقاتش را صرف سوارکاری می‌کرد. ضحاک دل پاکی نداشت و کارهایش را از روی خشم و نفرت انجام میداد.
به دلیل همین دل تاریکش بود که یک روز صبح، ابلیس در لباس فردی که خیروصلاحش را می‌خواهد، بر او ظاهر شد.
چون نشان داد که نیتش خیر است و از سر دوستی آمده، توانست دل ضحاک را به دست بیاورد. ضحاک هم گوش به فرمان او بود.

بدو گفت پیمانت خواهم نخست
پس آنگه سخن برگشایم درست

جوان نیک‌دل گشت فرمانش کرد
چنان چون بفرمود سوگند خورد


که راز تو با کس نگویم ز بن
ز تو بشنوم هر چه گویی سخن

بدو گفت جز تو کسی کدخدای
چه باید همی با تو اندر سرای


چه باید پدر کش پسر چون تو بود
یکی پندت از من بباید شنود

زمانه برین خواجهٔ سالخَوْرد
همی دیرْ ماند تو اندر نَوَرد


به ضحاک گفت اگر می‌خواهی با تو سخن بگویم و راز موفقیت را برایت فاش کنم، اول باید با من پیمان ببندی
ضحاک که شیفته‌اش شده بود، قبول کرد و سوگند خود که راز شیطان را به هیچ‌کس نگوید. و فرماندار شیطان باشد و هرچه گفت را بشنود و اطاعت کند.
شیطان به او گفت که در این دنیا، کسی جز تو شایسته‌ی فرمانروایی نیست.
حرف من را گوش بده و پدرت را بکش. چرا که پدرت سال‌ها زنده خواهد ماند و تو مدت‌ها به پادشاهی نخواهی رسید و مدام در میدان نبرد خواهی بود.

#قسمت_چهارم
#پادشاهی_جمشید
#بخش_سوم
⚜️|@LiteraryCenter_of_YazdUni
🎉🌸

🩷🩷جشن میلاد حضرت فاطمه معصومه(س) و روز دختر

🌱 "نگاه کن،
تو میدمی و آفتاب می‌شود"

🔸 کارشناس: استاد احمد آبایی
🔹مجری: جناب آقای بهروز باقری
🔸خواننده: جناب آقای احسان شریفی مقدم
🔹شومن و تقلید صدا: جناب آقای سید مصطفی دهقانی

🔅همراه با موسیقی صحنه 🎵
🔅اجرای گروه سرود 🎙
🔅قرعه کشی و مسابقه 🤩
🔅و کلی برنامه خفن دیگه😉

🗒 سه‌شنبه، ۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴
⏰ساعت ۱۸:۳۰ الی ۲۰
📍 تالار آمفی تئاتر مرکزی دانشگاه یزد 😍


🔴 بهای بلیط دانشجویی: ۳۵ هزارتومان🔴

🚌سرویس ایاب و ذهاب ساعت ١٨ در محل ایستگاه‌های اتوبوس خوابگاه‌ خواهران آماده به خدمت است.

🔖 جهت ثبت‌نام و حضور در برنامه از طریق لینک زیر ثبت‌نام نمایید.
https://survey.porsline.ir/s/xgr7GEqW

#هیئت_فاطمیون
#کانون_ادبی
#تشکل_عدالت_خواه

🌱| @LiteraryCenter_of_YazdUni
🎉🌸

🩷🩷جشن میلاد حضرت فاطمه معصومه(س) و روز دختر

🌱 "نگاه کن،
تو میدمی و آفتاب می‌شود"

🔸 کارشناس: استاد احمد آبایی
🔹مجری: جناب آقای بهروز باقری
🔸خواننده: جناب آقای احسان شریفی مقدم
🔹شومن و تقلید صدا: جناب آقای سید مصطفی دهقانی

🔅همراه با موسیقی صحنه 🎵
🔅اجرای گروه سرود 🎙
🔅قرعه کشی و مسابقه 🤩
🔅و کلی برنامه خفن دیگه😉

🗒 سه‌شنبه، ۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴
ساعت ۱۷ تا ۲۰
📍 تالار آمفی تئاتر مرکزی دانشگاه یزد 😍


🔴 بهای بلیط دانشجویی: ۳۵ هزارتومان🔴

🔖 جهت ثبت‌نام و حضور در برنامه از طریق لینک زیر ثبت‌نام نمایید.
https://survey.porsline.ir/s/xgr7GEqW

#هیئت_فاطمیون
#کانون_ادبی
#تشکل_عدالت_خواه

🌱| @LiteraryCenter_of_YazdUni
Log in to unlock more functionality.