
Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

ناصر کرمی
اینجا بیشتر از روزمرگیهای یک سبزگرا مینویسم. نظرها و انتقادات خود را درباره مطالبم میتوانید به نشانی تلگرامم بفرستید: @naserkaramii
TGlist rating
0
0
TypePublic
Verification
Not verifiedTrust
Not trustedLocationІран
LanguageOther
Channel creation dateApr 19, 2025
Added to TGlist
Jan 10, 2025Linked chat

گپوگفت با سبزها
33
Records
10.01.202523:59
5.3KSubscribers24.03.202513:06
200Citation index22.02.202511:27
1.9KAverage views per post22.02.202514:25
1.9KAverage views per ad post24.03.202523:59
20.17%ER22.02.202511:27
36.07%ERRGrowth
Subscribers
Citation index
Avg views per post
Avg views per ad post
ER
ERR
10.04.202519:31
🔲 #یکصدمثانیه
هر چه چپتر، سرخوردهتر و افسرده تر. زخمهای پا که امان بریده اند و نمی گذارند پشت سر را ببینی. و آن از خنجری که رفقای آخوند زدند در دهه شصت، که همچنان از زخمش خون می چکد و این هم سیل دشنام که اکنون مردم روزانه نثار می کنند.
اگر رفیق چپ دارید، مراقبش باشید. لطفا!
@nasserkaramii
هر چه چپتر، سرخوردهتر و افسرده تر. زخمهای پا که امان بریده اند و نمی گذارند پشت سر را ببینی. و آن از خنجری که رفقای آخوند زدند در دهه شصت، که همچنان از زخمش خون می چکد و این هم سیل دشنام که اکنون مردم روزانه نثار می کنند.
اگر رفیق چپ دارید، مراقبش باشید. لطفا!
@nasserkaramii
Reposted from:
مجلهٔ شهریور

23.03.202515:31
● بحث فدرالیسم برای ایران موضوعیت ندارد
● گفتگو با ناصر کرمی، اقلیمشناس و کارشناس محیط زیست
● شمارهیِ ششم، بهار ۱۴۰۱
فدرالیسم پیشنهادی است به نقاطی منفصل برای اتحاد و اتصال، نه تحمیل یک وضعیت به یک سرزمین همبسته و متحد.
طرح مسئلهیِ فدرالیسم بخشی از پروپاگاندای تجزیهپذیری ایران است. اینکه اگر حکومت مقتدر مرکزی نباشد، ایران دریای خون میشود و جنگ اقوام به راه میافتد، پس باید با حکومت کنونی مدارا کرد و به جای برانداختن آن باید به آن کمک کرد تا اصلاح شود!!
نمیشود کسی را به زور وادار کرد چیزی را بگوید یا نه. فدرالیسم که هیچ، حتی تجزیهطلبی هم به عنوان یک حق انسانی قابل طرح است. اما ما هم این حق را داریم پیش از ورود به یک بحث زمینهیِ آن را بشناسیم.
شرایط خاص کشور ایران مدیریت جامع محیطی را ایجاب میکند. مگر میشود در برنامهریزی محیطی اصفهان را جدا از بختیاری دید یا دریاچهیِ ارومیه را جدا از کردستان؟ چطور میشود بوشهر و فارس را جدا از هم دید و فارس و اصفهان را جدا از هم و اصفهان و یزد را جدا از هم؟ از جهت برنامهریزی محیطی و جغرافیایی میگویم.
سیستم فدرال باعث واگرایی خوزستان از ایران میشود یا باعث همگرایی؟
خوزستان یکی از سنگ شالودههای ایران است. تأکید میکنم سنگ شالوده. کدام دوره خوزستان جدا از ایران بوده؟ خوزستان پارسوماش است و زادگاه اصلی حکومت هخامنشی. از باب مدیریت محیطی هم مگر میشود بدون آبهای زاگرس خوزستان را مدیریت کرد؟ دوسوم شرقی استان عمدتاً بختیارینشین است و یکسوم شمالی آن عمدتاً لرنشین. مگر میشود این ترکیب جمعیتی را جدا از استانهای همجوار دید؟ نباید فریفتهیِ چند روزنامهنگار لندننشین که مشخصاً کارمند پروپاگاندا هستند بشوید. قطعاً نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی پشت ایدهیِ فدرالیسم هستند. با هدف القای آسیبپذیری ایران در برابر جنگهای قومی. وقتی شما با یک سیستم توتالیتر طرف هستید، مشکل اصلی رهاندن مردم از ایدئولوژیسم مسلط است. من تصور میکنم مردم ایران از این مرحله عبور کرده اند. الان بدنهیِ جامعهیِ ایران سکولار است و دموکراسی و آزادی میخواهد.
فدرالیسم مسئلهیِ مردم نیست و مورد توجه مردم هم نیست و الان هم مطرح شدن آن هیچ کمکی به همگرایی نیروهای آزادیخواه نمیکند.
بازی نکردن در زمین پروپاگاندا شرط احتیاط است. پس باید حتیالامکان آنها را نادیده گرفت. احتیاج نیست که نیروهای مستقل و آزادیخواه نیز خامدستانه به آنها کمک کنند.
📌 متن کامل را اینجا بخوانید.
●●● به شهریور بپیوندید.
● گفتگو با ناصر کرمی، اقلیمشناس و کارشناس محیط زیست
● شمارهیِ ششم، بهار ۱۴۰۱
فدرالیسم پیشنهادی است به نقاطی منفصل برای اتحاد و اتصال، نه تحمیل یک وضعیت به یک سرزمین همبسته و متحد.
طرح مسئلهیِ فدرالیسم بخشی از پروپاگاندای تجزیهپذیری ایران است. اینکه اگر حکومت مقتدر مرکزی نباشد، ایران دریای خون میشود و جنگ اقوام به راه میافتد، پس باید با حکومت کنونی مدارا کرد و به جای برانداختن آن باید به آن کمک کرد تا اصلاح شود!!
نمیشود کسی را به زور وادار کرد چیزی را بگوید یا نه. فدرالیسم که هیچ، حتی تجزیهطلبی هم به عنوان یک حق انسانی قابل طرح است. اما ما هم این حق را داریم پیش از ورود به یک بحث زمینهیِ آن را بشناسیم.
شرایط خاص کشور ایران مدیریت جامع محیطی را ایجاب میکند. مگر میشود در برنامهریزی محیطی اصفهان را جدا از بختیاری دید یا دریاچهیِ ارومیه را جدا از کردستان؟ چطور میشود بوشهر و فارس را جدا از هم دید و فارس و اصفهان را جدا از هم و اصفهان و یزد را جدا از هم؟ از جهت برنامهریزی محیطی و جغرافیایی میگویم.
سیستم فدرال باعث واگرایی خوزستان از ایران میشود یا باعث همگرایی؟
خوزستان یکی از سنگ شالودههای ایران است. تأکید میکنم سنگ شالوده. کدام دوره خوزستان جدا از ایران بوده؟ خوزستان پارسوماش است و زادگاه اصلی حکومت هخامنشی. از باب مدیریت محیطی هم مگر میشود بدون آبهای زاگرس خوزستان را مدیریت کرد؟ دوسوم شرقی استان عمدتاً بختیارینشین است و یکسوم شمالی آن عمدتاً لرنشین. مگر میشود این ترکیب جمعیتی را جدا از استانهای همجوار دید؟ نباید فریفتهیِ چند روزنامهنگار لندننشین که مشخصاً کارمند پروپاگاندا هستند بشوید. قطعاً نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی پشت ایدهیِ فدرالیسم هستند. با هدف القای آسیبپذیری ایران در برابر جنگهای قومی. وقتی شما با یک سیستم توتالیتر طرف هستید، مشکل اصلی رهاندن مردم از ایدئولوژیسم مسلط است. من تصور میکنم مردم ایران از این مرحله عبور کرده اند. الان بدنهیِ جامعهیِ ایران سکولار است و دموکراسی و آزادی میخواهد.
فدرالیسم مسئلهیِ مردم نیست و مورد توجه مردم هم نیست و الان هم مطرح شدن آن هیچ کمکی به همگرایی نیروهای آزادیخواه نمیکند.
بازی نکردن در زمین پروپاگاندا شرط احتیاط است. پس باید حتیالامکان آنها را نادیده گرفت. احتیاج نیست که نیروهای مستقل و آزادیخواه نیز خامدستانه به آنها کمک کنند.
📌 متن کامل را اینجا بخوانید.
●●● به شهریور بپیوندید.
23.03.202508:18
▫️پیام دریافتی
اکنون که بحث ایران و اعراب داغ است خواندن این مطلب خالی از لطف نیست. اگرچه در محتوای آن جای چندوچون داشته باشیم.
الحمد لله والصلاة والسلام على رسول الله وعلى آله وصحبه أما بعد:
فقد عَّرف الفقهاء دار الإسلام ودار الحرب بتعريفات وضوابط متعددة يمكن تلخيصها فيما يلي، دار الإسلام هي: الدار التي تجري فيها الأحكام الإسلامية، وتحكم بسلطان المسلمين، وتكون المنعة والقوة فيها للمسلمين.
ودار الحرب هي: الدار التي تجري فيها أحكام الكفر، أو تعلوها أحكام الكفر، ولا يكون فيها السلطان والمنعة بيد المسلمين.
قال الإمام أبو يوسف صاحب أبي حنيفة: تعتبر الدار دار إسلام بظهور أحكام الإسلام فيها، وإن كان جُلُّ أهلها من الكفار.
وتعتبر الدار دار كفر لظهور أحكام الكفر فيها، وإن كان جل أهلها من المسلمين. المبسوط للسرخي 10/144.
وقال الإمام ابن القيم: دار الإسلام هي التي نزلها المسلمون، وجرت عليها أحكام الإسلام، وما لم يجر عليه أحكام الإسلام لم يكن دار إسلام وإن لاصقها. أحكام أهل الذمة 1/266.
ويقول الإمام ابن مفلح: فكل دار غلب عليها أحكام المسلمين فدار الإسلام، وإن غلب عليها أحكام الكفر فدار الكفر، ولا دار لغيرهما. الآداب الشرعية 1/213.
إذا عرفت هذا استطعت التمييز بين دولة وأخرى من حيث كونها دار إسلام، أو دار حرب. والله أعلم.
متون مستند بالا و سایر متون از فقها و جغرافیدانان و اهل کلام عرب در این مورد نشان میدهد که
سرزمین ها از نظر اهل ایدئولوژی پانعربی د( که اکنون در میان فاسدان چپ هم طرفدارانی دارد) سه گونه است:
- یا دارالإسلام است یعنی جایی که اعراب در آن حاکمند. ( توجه کنید که اعراب هرگاه میگویند مسلمون یا مسلمین منظورشان فقط عربهاست و غیر عرب را مسلمان نمیدانند، مانند ایرانیان را که فقط به دلیل نپذیرفتن زبان عربی بعنوان زبان رسمی ملی، مجوس میخوانند و هرگز ایرانیان حتی ایرانیان سنی را مسلمان نمیدانند و نخواهند دانست.)
- یا دارالکفر است یعنی جایی که کافران یعنی غیر اعراب بر آن حاکمند.
- یا دارالحرب است یعنی جایی که میان اعراب و غیر اعراب، در باره آن منازعه است. مثلا در یک روز اعراب بر آن حاکم شدهاند و سپس از دست اعراب بیرون آمده.
یک قاعده کلی هم وجود دارد و آن اینکه دارالکفر ممکن است با شروع جنگ میان اعراب و صاحبان سرزمین، تبدیل به دارالحرب و سپس در صورت پیروزی اعراب، تبدیل به دارالإسلام بشود اما هیچگاه دارالإسلام حتی در صورت وجود منازعه و حتی در صورت پیروزی صاحبان سرزمین بر اعراب غاصب، تبدیل به دارالکفر نخواهد شد. یعنی تمامی متصرفات عرب در دو قرن اولیه استیلای ایشان بر جهان ( از هند تا اسپانیا) همه اش یا دارالإسلام است که همان سرزمین های کنونی عربی است یا دارالحرب است که زمانی اعراب آن را تصرف کرده بودند و الان غیر اعراب بر آن حاکمند مانند ایران و اسرائیل.
از طرفی اعراب با اسرائیل خویشاوندی دارند و حربشان هرگز حرب جدی نبوده و با یکدیگر بازی میکرده اند و هیچ عربی واقعا با اسرائیل جنگ هویتی و فرهنگی و تمدنی نکرده. اگر جنگ مختصری هم بوده، بر سر مال و اموال و زمین و خانه و امثال اینها بوده، که ممکن است دو عرب هم با یکدیگر بجنگند. اما اعراب با ایران بسیار جنگیده اند و جنگ هشت ساله عراق با ایران نمونه ای است آشکار، و جنگها همه هویتی و فرهنگی بوده است.
بنابراین ایران از نظر ایدئوژیک های عرب، دارالحرب است و ما بعنوان ایرانی آن را غصب کرده ایم و از این جهت فرقی با اسرائیلی ها نداریم بلکه از آنان غاصب تر و ناتنیتریم و دشمنی اعراب با ما بسیار بیشتر است تا دشمنی ظاهری و بازیگونه شان با اسرائیلیها.
بدین ترتیب روشن میشود که چرا اعراب اصیل و ایدئولوژیک اصولا از مخالفت ایران با اسرائیل ناخوشنود و حتی متعجب و خشمگین هستند و میگویند که دیگ به دیگ میگوید رویش سیاه. خلاصه حواسمان باشد که اعراب هرگز از فکر تصرف و سیادت بر ایران و کشورهای بعدی که ایران سد راهشان شده مانند افغانستان و تاجیکستان و ترکمنستان و . . . بیرون نیامده اند و منتظر فرصتند...
بنابراین وقتی میگوییم ما عرب نمیپرستیم، معنیش این است که نمیخواهیم ایرانمان را دارالحرب بدانید و در فکر دارالإسلام کردنش باشید.
▫️برگرفته از گفتگویی مفصل با دکترسیدجواد طباطبایی
اکنون که بحث ایران و اعراب داغ است خواندن این مطلب خالی از لطف نیست. اگرچه در محتوای آن جای چندوچون داشته باشیم.
الحمد لله والصلاة والسلام على رسول الله وعلى آله وصحبه أما بعد:
فقد عَّرف الفقهاء دار الإسلام ودار الحرب بتعريفات وضوابط متعددة يمكن تلخيصها فيما يلي، دار الإسلام هي: الدار التي تجري فيها الأحكام الإسلامية، وتحكم بسلطان المسلمين، وتكون المنعة والقوة فيها للمسلمين.
ودار الحرب هي: الدار التي تجري فيها أحكام الكفر، أو تعلوها أحكام الكفر، ولا يكون فيها السلطان والمنعة بيد المسلمين.
قال الإمام أبو يوسف صاحب أبي حنيفة: تعتبر الدار دار إسلام بظهور أحكام الإسلام فيها، وإن كان جُلُّ أهلها من الكفار.
وتعتبر الدار دار كفر لظهور أحكام الكفر فيها، وإن كان جل أهلها من المسلمين. المبسوط للسرخي 10/144.
وقال الإمام ابن القيم: دار الإسلام هي التي نزلها المسلمون، وجرت عليها أحكام الإسلام، وما لم يجر عليه أحكام الإسلام لم يكن دار إسلام وإن لاصقها. أحكام أهل الذمة 1/266.
ويقول الإمام ابن مفلح: فكل دار غلب عليها أحكام المسلمين فدار الإسلام، وإن غلب عليها أحكام الكفر فدار الكفر، ولا دار لغيرهما. الآداب الشرعية 1/213.
إذا عرفت هذا استطعت التمييز بين دولة وأخرى من حيث كونها دار إسلام، أو دار حرب. والله أعلم.
متون مستند بالا و سایر متون از فقها و جغرافیدانان و اهل کلام عرب در این مورد نشان میدهد که
سرزمین ها از نظر اهل ایدئولوژی پانعربی د( که اکنون در میان فاسدان چپ هم طرفدارانی دارد) سه گونه است:
- یا دارالإسلام است یعنی جایی که اعراب در آن حاکمند. ( توجه کنید که اعراب هرگاه میگویند مسلمون یا مسلمین منظورشان فقط عربهاست و غیر عرب را مسلمان نمیدانند، مانند ایرانیان را که فقط به دلیل نپذیرفتن زبان عربی بعنوان زبان رسمی ملی، مجوس میخوانند و هرگز ایرانیان حتی ایرانیان سنی را مسلمان نمیدانند و نخواهند دانست.)
- یا دارالکفر است یعنی جایی که کافران یعنی غیر اعراب بر آن حاکمند.
- یا دارالحرب است یعنی جایی که میان اعراب و غیر اعراب، در باره آن منازعه است. مثلا در یک روز اعراب بر آن حاکم شدهاند و سپس از دست اعراب بیرون آمده.
یک قاعده کلی هم وجود دارد و آن اینکه دارالکفر ممکن است با شروع جنگ میان اعراب و صاحبان سرزمین، تبدیل به دارالحرب و سپس در صورت پیروزی اعراب، تبدیل به دارالإسلام بشود اما هیچگاه دارالإسلام حتی در صورت وجود منازعه و حتی در صورت پیروزی صاحبان سرزمین بر اعراب غاصب، تبدیل به دارالکفر نخواهد شد. یعنی تمامی متصرفات عرب در دو قرن اولیه استیلای ایشان بر جهان ( از هند تا اسپانیا) همه اش یا دارالإسلام است که همان سرزمین های کنونی عربی است یا دارالحرب است که زمانی اعراب آن را تصرف کرده بودند و الان غیر اعراب بر آن حاکمند مانند ایران و اسرائیل.
از طرفی اعراب با اسرائیل خویشاوندی دارند و حربشان هرگز حرب جدی نبوده و با یکدیگر بازی میکرده اند و هیچ عربی واقعا با اسرائیل جنگ هویتی و فرهنگی و تمدنی نکرده. اگر جنگ مختصری هم بوده، بر سر مال و اموال و زمین و خانه و امثال اینها بوده، که ممکن است دو عرب هم با یکدیگر بجنگند. اما اعراب با ایران بسیار جنگیده اند و جنگ هشت ساله عراق با ایران نمونه ای است آشکار، و جنگها همه هویتی و فرهنگی بوده است.
بنابراین ایران از نظر ایدئوژیک های عرب، دارالحرب است و ما بعنوان ایرانی آن را غصب کرده ایم و از این جهت فرقی با اسرائیلی ها نداریم بلکه از آنان غاصب تر و ناتنیتریم و دشمنی اعراب با ما بسیار بیشتر است تا دشمنی ظاهری و بازیگونه شان با اسرائیلیها.
بدین ترتیب روشن میشود که چرا اعراب اصیل و ایدئولوژیک اصولا از مخالفت ایران با اسرائیل ناخوشنود و حتی متعجب و خشمگین هستند و میگویند که دیگ به دیگ میگوید رویش سیاه. خلاصه حواسمان باشد که اعراب هرگز از فکر تصرف و سیادت بر ایران و کشورهای بعدی که ایران سد راهشان شده مانند افغانستان و تاجیکستان و ترکمنستان و . . . بیرون نیامده اند و منتظر فرصتند...
بنابراین وقتی میگوییم ما عرب نمیپرستیم، معنیش این است که نمیخواهیم ایرانمان را دارالحرب بدانید و در فکر دارالإسلام کردنش باشید.
▫️برگرفته از گفتگویی مفصل با دکترسیدجواد طباطبایی


22.03.202508:54
🗺 #لذت_جغرافیا
دلیلی ندارد واکنش منفی داشته باشیم به این حرف اردوغان. ترکها بخش مهمی از نوروزستان هستند و قطعا سهم چشمگیری نیز در میراث مدنی ایرانشهر دارند. اینکه ترکها هم خود را میراثدار نوروز بدانند اول اینکه حق آنهاست و دوم اینکه ناقض ریشههای ایرانی نوروز نیست و سوم اینکه ما را به هم نزدیکتر میکند. و مگر فلسفه نوروز چیزی جز گرامیداشت زندگی و همزیستی به شادکامی است؟
پانوشت: مهمتر اینکه هیچ ایرانی نیست که اندکی ترک، اندکی کرد، اندکی لر و اندکی از همه دیگر اقوام فلات ایران نباشد. دیگرپذیری و مدارا بنمایه فرهنگ ایرانیان است. اینکه مزدورانی قلم به مزد صبح تا شب میکوشند با القای آسیب پذیری ایران در برابر تنشهای قومی از کشورهای غربی برای آخوندها مماشات بخرند نباید باعث حساسیت منفی ما در برابر هر مسئله قومی شود. تنوع قومی و فرهنگی سرمایه ایران است، نه ضعف آن.
@nasserkaramii
دلیلی ندارد واکنش منفی داشته باشیم به این حرف اردوغان. ترکها بخش مهمی از نوروزستان هستند و قطعا سهم چشمگیری نیز در میراث مدنی ایرانشهر دارند. اینکه ترکها هم خود را میراثدار نوروز بدانند اول اینکه حق آنهاست و دوم اینکه ناقض ریشههای ایرانی نوروز نیست و سوم اینکه ما را به هم نزدیکتر میکند. و مگر فلسفه نوروز چیزی جز گرامیداشت زندگی و همزیستی به شادکامی است؟
پانوشت: مهمتر اینکه هیچ ایرانی نیست که اندکی ترک، اندکی کرد، اندکی لر و اندکی از همه دیگر اقوام فلات ایران نباشد. دیگرپذیری و مدارا بنمایه فرهنگ ایرانیان است. اینکه مزدورانی قلم به مزد صبح تا شب میکوشند با القای آسیب پذیری ایران در برابر تنشهای قومی از کشورهای غربی برای آخوندها مماشات بخرند نباید باعث حساسیت منفی ما در برابر هر مسئله قومی شود. تنوع قومی و فرهنگی سرمایه ایران است، نه ضعف آن.
@nasserkaramii


09.04.202515:25
🗺 #لذت_جغرافیا
گسترهای از جهان که روزگارانی در کنترل ایران بوده است.
پانوشت: هرجا روزگاری تحت کنترل ایران بوده لزوما بخشی از ایران به شمار نمیآمده است. افزون بر آن در جهان مدرن تعلق تاریخی لزوما ادعای تملک جغرافیایی ایجاد نمیکند. اینگونه نقشهها فقط به کار آموزش تاریخ و جغرافیا و افزایش اطلاعات عمومی میآیند. ما همین عرصهای را که باقی مانده از اشغال آخوندها آزاد کنیم به اندازه هفتصد پشتمان هنر کردهایم.
@nasserkaramii
گسترهای از جهان که روزگارانی در کنترل ایران بوده است.
پانوشت: هرجا روزگاری تحت کنترل ایران بوده لزوما بخشی از ایران به شمار نمیآمده است. افزون بر آن در جهان مدرن تعلق تاریخی لزوما ادعای تملک جغرافیایی ایجاد نمیکند. اینگونه نقشهها فقط به کار آموزش تاریخ و جغرافیا و افزایش اطلاعات عمومی میآیند. ما همین عرصهای را که باقی مانده از اشغال آخوندها آزاد کنیم به اندازه هفتصد پشتمان هنر کردهایم.
@nasserkaramii
Reposted from:
خاطرات و خطرات



14.04.202510:22
من پس از شنیدن نطق ایشان [خمینی] دربارهٔ کاپیتالاسیون احساس کردم باید ایشان را ببینم. به قم رفتم. در خانه ایشان کتاب «غربزدگی» خود را کنار دستشان دیدم. گفتم: شما هم این خزعبلات را میخوانید؟ با نگاهی به من پرسیدند: شما آقای آلاحمد هستید؟ گفتم: بله. گفتند: آنچه ما باید بگوییم شما گفتهاید. من حتی دست پدرم را نبوسیده بودم، اما دست ایشان را بوسیدم.
#جلال_آلاحمد


21.04.202508:32
🗺 #لذت_جغرافیا
اگر مسیحی بودم خرافاتی میشدم. سپیدهدم داشتم کایاکسواری میکردم. در آسمان این دو تکه ابر را دیدم که شکلی مثل یک صلیب داشتند. بعد خبرها را مرور کردم و دیدم پاپ فرانسیس درگذشته است.
@nasserkaramii
اگر مسیحی بودم خرافاتی میشدم. سپیدهدم داشتم کایاکسواری میکردم. در آسمان این دو تکه ابر را دیدم که شکلی مثل یک صلیب داشتند. بعد خبرها را مرور کردم و دیدم پاپ فرانسیس درگذشته است.
@nasserkaramii
Reposted from:
ایرانشناسی - Iranistics UT



08.04.202510:48
هشدار بیش از ۸۰۰ نفر از اندیشمندان، ایرانشناسان و دانشگاهیان به ورود غیرکارشناسی بخشهایی از حاکمیت از جمله قوۀ مجریه به «مباحثِ قومی»، به جای تمرکز و توجه به ابرچالشهای پیشروی کشور و ملّتِ #ایران:
بر سرِ شاخهای نشسته و بُن نبرید!
متن و امضا کنندگان در شرق:
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-990628
در این بیانیه مفصل که خطاب به ملّتِ تاریخی و بزرگ ایران نوشته شده است، به برخی از رخدادهای تلخِ هفتههای پایانی اسفند ۱۴۰۳ و نوروز ۱۴۰۴ خورشیدی، اشارۀ کوتاهی شده و به مقامات کشور، هشدار داده شده است.
در بند پایانی بیانیه آمده است:
————————————
با ما در ایرانشناسی همراه باشید:
🔹توییتر | لینکدین | اینستاگرام | یوتیوب🔹
💢نشریه ایرانشناسی | گروه ایرانشناسی💢
بر سرِ شاخهای نشسته و بُن نبرید!
متن و امضا کنندگان در شرق:
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-990628
در این بیانیه مفصل که خطاب به ملّتِ تاریخی و بزرگ ایران نوشته شده است، به برخی از رخدادهای تلخِ هفتههای پایانی اسفند ۱۴۰۳ و نوروز ۱۴۰۴ خورشیدی، اشارۀ کوتاهی شده و به مقامات کشور، هشدار داده شده است.
ذیل بیانیه به ترتیب حروف الفبا، امضای شخصیتهای برجستۀ دانشگاهی، دانشی، هنری، رسانهای و سیاسی چون عباس آخوندی، ژاله آموزگار، محمد آمره، اکبر ایرانی، کوروش احمدی، عبدالمجید ارفعی، حسن انوری، مجتبی برزویی، مرضیه برومند، احمد بستانی، رخشان بنیاعتماد، محمدعلی بهمنی قاجار، کاوه بیات، محمدرضا پاسبان، سعیده پراش، ناصرالدین پروین، نصرالله پورجوادی، تهمورث پورناظری، سهراب پورناظری، کیخسرو پورناظری، داریوش پیرنیاکان، مجید تفرشی، افشین جعفرزاده، محمد جعفری قنواتی، علی جنتی، منوچهر جوکار، هادی حیدری، محمد خزایی، کامروز خسروی جاوید، علیاصغر دادبه، محمد درویش، داود دشتبانی، علی دهباشی، گودرز رشتیانی، محمد جواد روح، اشکان زارع، زاگرس زند، علیاشرف صادقی، ابراهیم صحافی، پیمان عارف، حامد عامری گلستانی، مسعود عرفانیان، عقاب علیاحمدی، موسی غنینژاد، نعتالله فاضلی، حبیباله فاضلی کرمانشاهی، محمد قوچانی، حامد کاظمزاده ایرانشهر، احمد کاظمی، رضا کدخدازاده، میرجلالالدین کزازی، الهه کولایی، جمشید کیانفر، زهرا گویا، علی گنجیان خناری، علی مصفّا، محمد مطلق، حکمتالله ملاصالحی، احسان منصوری، یدالله منصوری، میر طاهر موسوی، مصطفی نصیری، علی نظری، حسین نورینیا، مهدی هداوند، ناصر همرنگ و احسان هوشمند دیده میشود.
در بند پایانی بیانیه آمده است:
«ما امضاکنندگان این بیانیه، ضمن هشدارِ دوباره به دولتمردان دربارۀ اتخاذ رویکردهای غیرکارشناسی و وفاقسوزی که در پیش گرفتهاند، یادآور میشویم که چنین روشهایی به جز تهدیدِ انسجام و امنیتِ ملّی و تقویتِ واگرایی و منازعاتِ خانمانسوزِ محلّی، آوردۀ دیگری برای کشور و ملّتِ بزرگِ ایران ندارد. با تأکید یادآور میشویم که در صورتِ تداومِ چنین رویکردهایی، سکوت را خیانت به آیندۀ ایران و بازی در برنامۀ دشمنانِ کشور برای تهدیدِ تمامیّتِ ایران ارزیابی نموده و در قبالِ مسئولیتِ ملّی و تاریخی خود نسبت به سرنوشتِ کشور و ملّتِ ایران، روشنگری و کنشگری مدنی و ملّی خود را با جدیّتِ بیشتر، ادامه میدهیم.»
————————————
با ما در ایرانشناسی همراه باشید:
🔹توییتر | لینکدین | اینستاگرام | یوتیوب🔹
💢نشریه ایرانشناسی | گروه ایرانشناسی💢


02.04.202510:40
🔲 #یکصدمثانیه
روز طبیعت دیگه چه کوفتیه؟ سیزده بدر!
از الان تا ابدیت، فقط سیزده بدر.
@nasserkaramii
روز طبیعت دیگه چه کوفتیه؟ سیزده بدر!
از الان تا ابدیت، فقط سیزده بدر.
@nasserkaramii
31.03.202509:18
🗺️ #راهیاب_ایران
▫️فهرستی از صد جای دیدنی در ایران
این فهرست البته می تواند خیلی طولانیتر باشد. خیلی جاها در این فهرست نیست که حتی در برخی پسندها شاید زیباتر باشند. با پسند خودتان بر این فهرست بیفزایید.
1. تخت جمشید
2. پاسارگاد
3. حافظیه و سعدیه
4. سی و سه پل اصفهان
5. مجموعه بازار تبريز
6. روستای كندوان
7. شهر لاهیجان
8. غار سهولان
9. غار كرفتو
10. منطقه حفاظت شده مراكان
11. قره كليسا
12. درياچة نئور
13. عشاير شاهسون
14. بيابان خور و بيابانك
15. مرنجاب
16. شهر كاشان
17. روستای ابیانه
18. مجموعة ميدان نقشجهان
19. مسجد جامع زواره
20. ارگ بم
21. نارين قلعه نائين
22. جشن حكومت زنان در افوس
23. عشاير لک ايلام
24. درة لار
25. بازار روز بوشهر
26. دشتستان و تنگستان
27. مجموعه مناطق حفاظت شدة جاجرود
28.كاخهای نياوران
29. مجموعه كاخهاي سعدآباد
30. قلعه بابک
31. كاروانسرای قصر بهرام
32. ميدان آزادی
33. موزه هنرهای معاصر
34. موزه فرش ايران
35. موزه ايران باستان
36. بازار تهران
37. چهل قلة دنا
38. تنگ صياد
39. كوچ ايل بختياري
40. خونيك و ماخونيك
41. پارك ملي تندوره
42. قشقاييها در بهار فارس
43. آبشار شوی
44. دریاچه گواتر
45.آبشار آب پری
46.پل قوتور خوی
47 .عمارت مفخم
48.قلعه خان
49.لیلاکوه
50.طاق بستان
51.تخت سلیمان
52.آبگرم گنو بندرعباس
53.دروازه سنگی
54. شهر سوختة زابل
55. منطقه حفاظت شده بهشت گمشده
56. آبشار مارگون
57. مرقد امام رضا
58. تنگه چهل چای مینو دشت
59. آبشار شیر آباد خان ببین
60. منطقة حفاظت شده ارسباران
61. الموت
62. منطقة اورامانات
63. قرآن تاریخی روستای نگل
64. شهر خیالی لوت
65. لوت زنگیاحمد
66. جاده «دهسیف» به طبس
67. بافت تاریخی کرمان
68. مجموعة بیستون
69. باداب سورت
70. پارک ملی گلستان
71. دیلمان
72. میل گنبد
73. ترکمن صحرا
74. جنت رودبار
75. قلعه رودخان
76. ماسوله نو و کهنه
77. جزیره قشم
78. قلعه فلکالافلاک
79. جنگلهای دوهزار و سه هزار تنکابن
80. جواهرده
81. ريگ جن
82. غار عليصدر
83. شهر همدان
84. شيركوه يزد
85. چك چكو
86. بافت تاريخي يزد
87. كوير عقدا
88. شيمبار
89. جنگل های دریایی چندل سیریک
90. جزيرة هندورابي
91. هفتاد قله اراك
92. چمستان مازندران
93. جزيره ابوموسي
94. نوژيان لرستان
95. غار كلماكره لرستان
96. روستاي اورامانات تخت
97. گنبد سلطانیه
98. بندر كنگ
99. كوير حاجعليقلي
100 . جاده ییلاقی اسالم
@nasserkaramii
▫️فهرستی از صد جای دیدنی در ایران
این فهرست البته می تواند خیلی طولانیتر باشد. خیلی جاها در این فهرست نیست که حتی در برخی پسندها شاید زیباتر باشند. با پسند خودتان بر این فهرست بیفزایید.
1. تخت جمشید
2. پاسارگاد
3. حافظیه و سعدیه
4. سی و سه پل اصفهان
5. مجموعه بازار تبريز
6. روستای كندوان
7. شهر لاهیجان
8. غار سهولان
9. غار كرفتو
10. منطقه حفاظت شده مراكان
11. قره كليسا
12. درياچة نئور
13. عشاير شاهسون
14. بيابان خور و بيابانك
15. مرنجاب
16. شهر كاشان
17. روستای ابیانه
18. مجموعة ميدان نقشجهان
19. مسجد جامع زواره
20. ارگ بم
21. نارين قلعه نائين
22. جشن حكومت زنان در افوس
23. عشاير لک ايلام
24. درة لار
25. بازار روز بوشهر
26. دشتستان و تنگستان
27. مجموعه مناطق حفاظت شدة جاجرود
28.كاخهای نياوران
29. مجموعه كاخهاي سعدآباد
30. قلعه بابک
31. كاروانسرای قصر بهرام
32. ميدان آزادی
33. موزه هنرهای معاصر
34. موزه فرش ايران
35. موزه ايران باستان
36. بازار تهران
37. چهل قلة دنا
38. تنگ صياد
39. كوچ ايل بختياري
40. خونيك و ماخونيك
41. پارك ملي تندوره
42. قشقاييها در بهار فارس
43. آبشار شوی
44. دریاچه گواتر
45.آبشار آب پری
46.پل قوتور خوی
47 .عمارت مفخم
48.قلعه خان
49.لیلاکوه
50.طاق بستان
51.تخت سلیمان
52.آبگرم گنو بندرعباس
53.دروازه سنگی
54. شهر سوختة زابل
55. منطقه حفاظت شده بهشت گمشده
56. آبشار مارگون
57. مرقد امام رضا
58. تنگه چهل چای مینو دشت
59. آبشار شیر آباد خان ببین
60. منطقة حفاظت شده ارسباران
61. الموت
62. منطقة اورامانات
63. قرآن تاریخی روستای نگل
64. شهر خیالی لوت
65. لوت زنگیاحمد
66. جاده «دهسیف» به طبس
67. بافت تاریخی کرمان
68. مجموعة بیستون
69. باداب سورت
70. پارک ملی گلستان
71. دیلمان
72. میل گنبد
73. ترکمن صحرا
74. جنت رودبار
75. قلعه رودخان
76. ماسوله نو و کهنه
77. جزیره قشم
78. قلعه فلکالافلاک
79. جنگلهای دوهزار و سه هزار تنکابن
80. جواهرده
81. ريگ جن
82. غار عليصدر
83. شهر همدان
84. شيركوه يزد
85. چك چكو
86. بافت تاريخي يزد
87. كوير عقدا
88. شيمبار
89. جنگل های دریایی چندل سیریک
90. جزيرة هندورابي
91. هفتاد قله اراك
92. چمستان مازندران
93. جزيره ابوموسي
94. نوژيان لرستان
95. غار كلماكره لرستان
96. روستاي اورامانات تخت
97. گنبد سلطانیه
98. بندر كنگ
99. كوير حاجعليقلي
100 . جاده ییلاقی اسالم
@nasserkaramii
Reposted from:
بارو

26.03.202507:37
آیا مردم ایران روشنفکرستیزند؟
آزاد عندلیبی
ـــــــــــــــــــــــــــ از دفتر پانزدهم بارو
یکی از اتهاماتی که اصلاحطلبان و چپهای ارتدوکس و شرکا به کثیری از شهروندانِ ایران میزنند این است که «روشنفکرستیز» شدهاند. در سالهای اخیر تا دلتان بخواهد از اینجور اتهاماتِ گلدرشت جور کردهاند تا بیاعتمادی و ستیزِ آشکارشوندهٔ اکثریتِ شهروندان با خودشان را به حسابِ بیاطلاعی، نوستالژیزدگی، نبود حافظهٔ تاریخی، روحیات فاشیستی و از اینجور حرفها بگذارند. این طرزِ رفتار دو درونمایهٔ اصلی دارد: یکی اینکه اینها خودشان را مصداقِ تمامعیارِ «روشنفکر» تخیل میکنند و هر نقد و جدالی علیه خودشان را «ستیز با روشنفکران» به قلم میدهند؛ و دیگر اینکه آن شهروندان را ــ بهرغمِ ظاهرسازیِ همیشگیشانــــ تودهٔ ابلهِ جاهل و بیشکلی تصور میکنند که همهجوره میتوان فریبشان داد و علیه هرکسی بهخطشان کرد.
طوری حرف میزنند که انگار تأثیرِ یکیدو برنامهٔ تلویزیونی و هیجاناتِ لحظهای آنچنان مهیب و نیرومند بوده که بهتنهایی میلیونها شهروند را دچارِ ستیز با این پیامبرانِ حقیقت و آگاهی کرده. حاضر نیستند ذرهای با این واقعیتِ ساده مواجه شوند که «تجربهٔ زیسته» چگونه توانسته شهروندان را دستخوشِ عمیقترین تحولاتِ فکری و عاطفی کند و ارادهای در ایشان ایجاد کند که بتوانند نظمِ اجتماعی و سیاسی و، پیش از آن، نظمِ نمادین را دگرگون کنند. اساساً آن برنامههای تلویزیونی «پاسخی به تقاضا»ی این میلیونها شهروند است و نمیتواند شعور و تشخیصِ بینندگان را کلاً تعطیل کند. در غیر این صورت، چهل سال تبلیغاتِ حکومتی و «روشنفکریِ» شبانهروزی و دائمی چنین شکست فاحشی نمیخورد.
ملموستر حرف بزنیم: واقعاً اکثریتِ جامعه از «روشنفکران» بیزار است؟ بهسادگی بستگی دارد به اینکه چه کسانی را «روشنفکر» یا «روشنفکری» را چه بدانیم. همانطور که در ده سالهٔ اخیر انحصارِ روایت از چنگِ رسانهها و چهرههای اصلاحطلب و چپ خارج شده، انحصارِ نامگذاری هم درهم شکسته است. این میلیونها شهروند طیفی از چهرههای اصلاحطلب و چپ را یا ز بیخ «روشنفکر» نمیدانند یا اگر بدانند، از ایدهها و سوابق و عملکردشان بیزار شدهاند. شبکههای اجتماعی باعث شده که بتوانند بیزاریشان را بالاخره نشان بدهند.
مایلم ادعا کنم که ازقضا امروز ارتباط «روشنفکران» با جامعه بیش از همیشه است؛ روشنفکرانی که گوینده و نمایندهٔ ایدههای لیبرال، ایرانگرایانه، غربگرایانه، آزادیخواهانه و کلاً ایدههای غیرپنجاهفتی هستند، از مقبولیت و نفوذِ بیسابقهای در جامعه برخوردار شدهاند. هزاران خواننده و دنبالکنندهٔ پیگیر دارند و، تا اطلاع ثانوی، مادامیکه دچارِ غربستیزی و ایرانستیزی و آزادیستیزی نشدهاند، این جایگاه را از دست نمیدهند. اگر چهرههای روشنفکری را از موج اول و دومِ آن کسانی همچون آخوندزاده، کسروی، فروغی، تقیزاده، شاهرخ مسکوب، داریوش آشوری، عزتالله فولادوند، بهرام بیضایی، جلال متینی بدانیم، جز قدردانی و بزرگداشت نمیبینند. خلافش را میتوانید ثابت کنید؟ بفرمایید!
◄ [کلیک کنید: متن کامل]
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
■ به «بارو» بپیوندید.
■ Telegram | Instagram
آزاد عندلیبی
ـــــــــــــــــــــــــــ از دفتر پانزدهم بارو
یکی از اتهاماتی که اصلاحطلبان و چپهای ارتدوکس و شرکا به کثیری از شهروندانِ ایران میزنند این است که «روشنفکرستیز» شدهاند. در سالهای اخیر تا دلتان بخواهد از اینجور اتهاماتِ گلدرشت جور کردهاند تا بیاعتمادی و ستیزِ آشکارشوندهٔ اکثریتِ شهروندان با خودشان را به حسابِ بیاطلاعی، نوستالژیزدگی، نبود حافظهٔ تاریخی، روحیات فاشیستی و از اینجور حرفها بگذارند. این طرزِ رفتار دو درونمایهٔ اصلی دارد: یکی اینکه اینها خودشان را مصداقِ تمامعیارِ «روشنفکر» تخیل میکنند و هر نقد و جدالی علیه خودشان را «ستیز با روشنفکران» به قلم میدهند؛ و دیگر اینکه آن شهروندان را ــ بهرغمِ ظاهرسازیِ همیشگیشانــــ تودهٔ ابلهِ جاهل و بیشکلی تصور میکنند که همهجوره میتوان فریبشان داد و علیه هرکسی بهخطشان کرد.
طوری حرف میزنند که انگار تأثیرِ یکیدو برنامهٔ تلویزیونی و هیجاناتِ لحظهای آنچنان مهیب و نیرومند بوده که بهتنهایی میلیونها شهروند را دچارِ ستیز با این پیامبرانِ حقیقت و آگاهی کرده. حاضر نیستند ذرهای با این واقعیتِ ساده مواجه شوند که «تجربهٔ زیسته» چگونه توانسته شهروندان را دستخوشِ عمیقترین تحولاتِ فکری و عاطفی کند و ارادهای در ایشان ایجاد کند که بتوانند نظمِ اجتماعی و سیاسی و، پیش از آن، نظمِ نمادین را دگرگون کنند. اساساً آن برنامههای تلویزیونی «پاسخی به تقاضا»ی این میلیونها شهروند است و نمیتواند شعور و تشخیصِ بینندگان را کلاً تعطیل کند. در غیر این صورت، چهل سال تبلیغاتِ حکومتی و «روشنفکریِ» شبانهروزی و دائمی چنین شکست فاحشی نمیخورد.
ملموستر حرف بزنیم: واقعاً اکثریتِ جامعه از «روشنفکران» بیزار است؟ بهسادگی بستگی دارد به اینکه چه کسانی را «روشنفکر» یا «روشنفکری» را چه بدانیم. همانطور که در ده سالهٔ اخیر انحصارِ روایت از چنگِ رسانهها و چهرههای اصلاحطلب و چپ خارج شده، انحصارِ نامگذاری هم درهم شکسته است. این میلیونها شهروند طیفی از چهرههای اصلاحطلب و چپ را یا ز بیخ «روشنفکر» نمیدانند یا اگر بدانند، از ایدهها و سوابق و عملکردشان بیزار شدهاند. شبکههای اجتماعی باعث شده که بتوانند بیزاریشان را بالاخره نشان بدهند.
مایلم ادعا کنم که ازقضا امروز ارتباط «روشنفکران» با جامعه بیش از همیشه است؛ روشنفکرانی که گوینده و نمایندهٔ ایدههای لیبرال، ایرانگرایانه، غربگرایانه، آزادیخواهانه و کلاً ایدههای غیرپنجاهفتی هستند، از مقبولیت و نفوذِ بیسابقهای در جامعه برخوردار شدهاند. هزاران خواننده و دنبالکنندهٔ پیگیر دارند و، تا اطلاع ثانوی، مادامیکه دچارِ غربستیزی و ایرانستیزی و آزادیستیزی نشدهاند، این جایگاه را از دست نمیدهند. اگر چهرههای روشنفکری را از موج اول و دومِ آن کسانی همچون آخوندزاده، کسروی، فروغی، تقیزاده، شاهرخ مسکوب، داریوش آشوری، عزتالله فولادوند، بهرام بیضایی، جلال متینی بدانیم، جز قدردانی و بزرگداشت نمیبینند. خلافش را میتوانید ثابت کنید؟ بفرمایید!
◄ [کلیک کنید: متن کامل]
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
■ به «بارو» بپیوندید.
■ Telegram | Instagram


27.03.202515:03
تلاش برای ریبرندینگ شریعتی؟


19.04.202507:05
🗺 #رنج_جغرافیا
#کاتوزیان لنگه آکسفوردنشین #آبراهامیان است. جهان ستیزی ناشی از بدویت آخوندها را تعبیر به امپریالیسم ستیزی می کند و به همین خاطر ته دلش غنچ می رود برای این دژمن دژمن گفتن های خامنه ای و در بزنگاه همواره نگران او است. البته که بسیار افسوس میخورد از فضاحت این حکومت ضد امپریالیسم و اینگونه است که مشفقانه خامنه ای را خطاب قرار میدهد که نگذار فاصله با مردم تشدید شود!
جناب کاتوزیان این نقشه را ببین. میزان فرونشست دشتهای ایران را نشان میدهد. همه سکونتگاههای تاریخی فلات ایران دارند فروتر و فروتر می روند. اینکه خامنه ای چقدر هنوز رابطه اش با مردم نزدیک است را وا میگذاریم به عهده شما که تاکنون هر چه هم نوشته اید علیه مردم ایران و "جامعه کلنگی" شان بوده اما جهت اطلاعتان بیش از همه خود سرزمین ایران است که به شکل مرگباری دارد فاصله اش با برگ و بار و زایایی تشدید می شود.
شما همچنان نگران رژیم آخوندی هستید؟ ای کاش اندکی، فقط اندکی، شما و رفقایتان نگران ایران هم میبودید.
@nasserkaramii
#کاتوزیان لنگه آکسفوردنشین #آبراهامیان است. جهان ستیزی ناشی از بدویت آخوندها را تعبیر به امپریالیسم ستیزی می کند و به همین خاطر ته دلش غنچ می رود برای این دژمن دژمن گفتن های خامنه ای و در بزنگاه همواره نگران او است. البته که بسیار افسوس میخورد از فضاحت این حکومت ضد امپریالیسم و اینگونه است که مشفقانه خامنه ای را خطاب قرار میدهد که نگذار فاصله با مردم تشدید شود!
جناب کاتوزیان این نقشه را ببین. میزان فرونشست دشتهای ایران را نشان میدهد. همه سکونتگاههای تاریخی فلات ایران دارند فروتر و فروتر می روند. اینکه خامنه ای چقدر هنوز رابطه اش با مردم نزدیک است را وا میگذاریم به عهده شما که تاکنون هر چه هم نوشته اید علیه مردم ایران و "جامعه کلنگی" شان بوده اما جهت اطلاعتان بیش از همه خود سرزمین ایران است که به شکل مرگباری دارد فاصله اش با برگ و بار و زایایی تشدید می شود.
شما همچنان نگران رژیم آخوندی هستید؟ ای کاش اندکی، فقط اندکی، شما و رفقایتان نگران ایران هم میبودید.
@nasserkaramii
28.03.202513:32
🔲 #یکصدمثانیه
ایران، سال ۱۹۷۶. میخواسته اند فیلمی بسازند در تناسب معماری و عشق. به اصفهان رفته و در آن چرخیده اند. نام فیلم را هم گذاشته اند: لذت عشق در ایران. نمیدانستند سه سال بعد چه کابوسی در انتظار اینهمه عشق و زیبایی است.
ایران، سال ۱۹۷۶. میخواسته اند فیلمی بسازند در تناسب معماری و عشق. به اصفهان رفته و در آن چرخیده اند. نام فیلم را هم گذاشته اند: لذت عشق در ایران. نمیدانستند سه سال بعد چه کابوسی در انتظار اینهمه عشق و زیبایی است.
06.04.202516:14
🔲 #یکصدمثانیه
دو خیانت ماندگار خاتمی: برنامه اتمی جمهوری اسلامی را آغاز کرد و با توسعه ناپایدار زادگاهش واجرای طرح انتقال آب زاینده رود به یزد تنش آب در مرکز ایران را دائمی کرد.
@nasserkaramii
دو خیانت ماندگار خاتمی: برنامه اتمی جمهوری اسلامی را آغاز کرد و با توسعه ناپایدار زادگاهش واجرای طرح انتقال آب زاینده رود به یزد تنش آب در مرکز ایران را دائمی کرد.
@nasserkaramii
Log in to unlock more functionality.