Реальна Війна
Реальна Війна
NOTMEME Agent News
NOTMEME Agent News
І.ШО? | Новини
І.ШО? | Новини
Реальна Війна
Реальна Війна
NOTMEME Agent News
NOTMEME Agent News
І.ШО? | Новини
І.ШО? | Новини
آشـیـانـهِ عُـشـاق avatar

آشـیـانـهِ عُـشـاق

داشـتـنـت گـناه بـود و بـوسیـدنـت مـرگـبار، مـن هـم گـناهکـاری در زیـرِ خـاک ام!
Hi @durov @telegram
This channel does not go against the law.
And it  has no pornograph
TGlist rating
0
0
TypePublic
Verification
Not verified
Trust
Not trusted
Location
LanguageOther
Channel creation dateJan 07, 2025
Added to TGlist
Feb 11, 2025

Latest posts in group "آشـیـانـهِ عُـشـاق"

نامه‌ای سرشار از عشق و غمِ دیدار آخر. احساساتی فارغ از این جهان که همچنان در جریان است.
مثل همیشه دلنشین و بی نظیر بود، واقعا لذت بردم از خوندش. خسته نباشی عزیز.
تـرسـم آن اسـت کـه در آخرین لـحـظـاتِ زنـدگـی‌ام، حـسـرتِ چـشیـدن دوبـاره‌یِ شـیریـنی لـب‌هـایِ تـو هـمچـون سـایـه‌ای سـنگـین بـر جـانـم سـایه افـکـند و در آغـوشِ مـرگ، بـه یـاد تـو ایـن دنـیا را وداع گـویـم.
یـادت نـرود عـزیزکـرده، هـنگـامی کـه روحِ خـسته ام ایـن تـن را تـرک کـرد، مـرا در آغـوشِ گـرمِ تـو بـه خـاک بـسـپارنـد، در کـنارِ اقـیانـوسِ چـشمانـت کـه آرامـش بـخشِ ایـن جـانِ خـسته و بـی رمـق اسـت!
چـگونه اسـت کـه لـبخنـدِ تـو جـانِ مـرا به آن مـنحنـی دلنـشیـن مـتصل کـرده است؟!
اگـر روزی بـه سـاحـلِ اقـیانـوس چـشمانـت نـگریـستی وحـس کـردی کـه امـواج دردنـاکِ غـم بـه سـویت مـی‌آیـند، فـقط کـافیـست چـشمـانت را ببـنـدی و بـه یـاد آوری کـه مـن همـیشـه در کـنارِ تـو، درسـت در کنـجِ قـلبت زنـده هـستـم و از یـاد نـبر مـن در سـکـوتِ شـب هـایِ نـا آرامـت هـمیشـه دسـتانـت را خـواهم گـرفت و بـا هـم در کـنارِ سـاحلِ مـواج زنـدگی قـدم خـواهیـم زد.
پـس از مـن، چـه کـسی از دریـایِ آبـیِ دلـت مـراقبـت خـواهد کـرد؟!
هنـگـامی کـه خـسته ای، چـه کـسی بـر پـیشـانی ات بـوسه خـواهـد زد؟!
و وقـتی دلـتنـگ شـدی، چـه کـسی تـو را در آغـوش خـواهد گـرفت و از غـم هـایت خـواهد کـاست؟!
اگـر مـن رفـتم و تـو مـاندی، بـمان و زنـدگی کـن.‌ جـایِ هـردویـمان را به گونه ای پر کن کـه گـویی هـرگز مـن را نیـافته‌ای؛ طـوری کـه فـرامـوش کـنی نـخستـین بـار نـگـاهِ مـن به لـب‌هـایِ سـرخِ تـو گـره خورد!
یـادت بـاشد تـو جـانِ مـنی، روشـناییِ ایـن روحِ تـاریـکِ بـی نـوا، مـراقبِ جـانِ من و روشـناییِ زنـدگـی ام بـاش!

- ایـن آخـرین نـامه‌ی فـرمـانده جـونگ کـوک بـه یـک سـرباز بـستری شـده در بـیمارسـتان اسـت-1997.
Aurora
Deleted08.04.202501:22
Deleted08.04.202501:22
چک کنید عزیزان.
Reposted from:
دژم؛ avatar
دژم؛
افتخار حضورِ چند خاکستری رو اینجا دارم؟
پک/وایب/موزیک تقدیمتون میشه.
ادیت بی‌نظیر و مسحور کننده بود و واقعا لذت بردم، آسیبی عمیق ناشی از خاطرات تلخی که مرورش باعث عمیق تر شدن زخمی میشه که هر لحظه ممکنه دوباره سر باز کنه. بی‌صبرانه منتظر خوندنش هستم.
متاسفانه دیر دیدمش.
⭒ولی یکی از زخم‌ها هیچ‌وقت خوب نشد!
زخمی که تو دیدار آخر رو قلبم افتاده بود و حتی جرئت این رو نداشتم که بهش دست بزنم؛ چه برسه به درمانش!
به محض لمس شدنش، زخم سرباز می‌کرد و اتفاقات فیلم می‌شدن جلوی چشمام.
زخمی که تا آخر عمر باهام موند و شد تقاصم!
┈─┈─┈─┈─┈─┈─┈─ ᴄᴏᴍɪɴɢ ꜱᴏᴏɴ..
‌   ↬◈‌﹛#𝖣𝖠𝖱𝖪𝖬𝖤𝖬𝖮𝖱𝖨𝖲𝖤﹜

Records

07.03.202515:28
397Subscribers
26.02.202523:59
100Citation index
01.04.202514:57
84Average views per post
02.04.202523:59
33Average views per ad post
12.03.202523:59
14.29%ER
01.04.202514:57
25.30%ERR
Subscribers
Citation index
Avg views per post
Avg views per ad post
ER
ERR
FEB '25MAR '25APR '25

Popular posts آشـیـانـهِ عُـشـاق

11.03.202516:46
می‌نویسم، حتی اگر کاغذ نپذیرد.
شاید روزی، در نوری دیگر، در نگاهی متفاوت،
اثری از جوهر پنهان‌شده‌ به نمایش درآید،
شاید زمانی که دیگر دیر شده باشد.
شاید در آن لحظه، زمانی که تنها سکوت
بر این دنیای پر از واژه‌ها حکم‌فرماست. —
07.04.202513:40
یـادت نـرود عـزیزکـرده، هـنگـامی کـه روحِ خـسته ام ایـن تـن را تـرک کـرد، مـرا در آغـوشِ گـرمِ تـو بـه خـاک بـسـپارنـد، در کـنارِ اقـیانـوسِ چـشمانـت کـه آرامـش بـخشِ ایـن جـانِ خـسته و بـی رمـق اسـت!
چـگونه اسـت کـه لـبخنـدِ تـو جـانِ مـرا به آن مـنحنـی دلنـشیـن مـتصل کـرده است؟!
اگـر روزی بـه سـاحـلِ اقـیانـوس چـشمانـت نـگریـستی وحـس کـردی کـه امـواج دردنـاکِ غـم بـه سـویت مـی‌آیـند، فـقط کـافیـست چـشمـانت را ببـنـدی و بـه یـاد آوری کـه مـن همـیشـه در کـنارِ تـو، درسـت در کنـجِ قـلبت زنـده هـستـم و از یـاد نـبر مـن در سـکـوتِ شـب هـایِ نـا آرامـت هـمیشـه دسـتانـت را خـواهم گـرفت و بـا هـم در کـنارِ سـاحلِ مـواج زنـدگی قـدم خـواهیـم زد.
پـس از مـن، چـه کـسی از دریـایِ آبـیِ دلـت مـراقبـت خـواهد کـرد؟!
هنـگـامی کـه خـسته ای، چـه کـسی بـر پـیشـانی ات بـوسه خـواهـد زد؟!
و وقـتی دلـتنـگ شـدی، چـه کـسی تـو را در آغـوش خـواهد گـرفت و از غـم هـایت خـواهد کـاست؟!
اگـر مـن رفـتم و تـو مـاندی، بـمان و زنـدگی کـن.‌ جـایِ هـردویـمان را به گونه ای پر کن کـه گـویی هـرگز مـن را نیـافته‌ای؛ طـوری کـه فـرامـوش کـنی نـخستـین بـار نـگـاهِ مـن به لـب‌هـایِ سـرخِ تـو گـره خورد!
یـادت بـاشد تـو جـانِ مـنی، روشـناییِ ایـن روحِ تـاریـکِ بـی نـوا، مـراقبِ جـانِ من و روشـناییِ زنـدگـی ام بـاش!

- ایـن آخـرین نـامه‌ی فـرمـانده جـونگ کـوک بـه یـک سـرباز بـستری شـده در بـیمارسـتان اسـت-1997.
Reposted from:
دژم؛ avatar
دژم؛
13.03.202507:46
Reposted from:
دژم؛ avatar
دژم؛
13.03.202507:46
— نـمایش زیـبایی بود اما تو بـازیگر زیـباتری.
تو می‌گـفتی "دوسـتت دارم"، مـن لبـخـند مـی‌زدم.
تـو وانمود می‌کردی که می‌مانی، من باور می‌کردم.
تـو قـول می‌دادی، من برایـش زندگـی می‌سـاختم.
دست‌هایـت هرگز پـناه نبـودند، اما مـن پـناه بـردم.
چشـمانت هرگز با دیدنم ندرخـشیدند،
اما من شـب‌هایم را در پـسِ روشـنیِ‌ آنـها گم ‌کردم.
باورم شد که عشق هیچ‌گاه در تاریکی گم نمی‌شود.
کـه دسـت‌هـا وقـتـی مـی‌مـانـنـد، رهــا نـمـی‌کنـنـد.
که "همـیشه" یعنی چیزی بیشتر از چند صبحِ گذرا.
اما در آخـر پرده افـتاد و قـصه به پایان رسید؛
بـی‌مقـدمـه، بـی‌دلیـل، بـی‌نـگـاه آخـر.
تـنـها سـکوتی مـانـد و جـایِ‌خالی دستـانی که هرگز
برای گرفـتن نبـودنـد. و مـن ناشـیانه؛
آن عـشقِ دروغـیـن را چـون نوری در شب‌های تیره
پـذیرفـتم، ناآگـاه از آن‌که در پـس هر رنگِ زودگـذر،
تلخیِ پایـدارِ بی‌وفایـی نهفـته اسـت.
«تو هرگز عاشـق نبودی جانانم فقط راوی‌ماهری
بـودی کـه قصـه‌ی عشـق را زیبا تعریف می‌کرد.»

تـنها عاشـقِ این داستان فقط منی بود که احـمقانه
بــه دیـواری تـکـیـه داد کـه از ابـتـدا تـرک داشـت.
تـرسـم آن اسـت کـه در آخرین لـحـظـاتِ زنـدگـی‌ام، حـسـرتِ چـشیـدن دوبـاره‌یِ شـیریـنی لـب‌هـایِ تـو هـمچـون سـایـه‌ای سـنگـین بـر جـانـم سـایه افـکـند و در آغـوشِ مـرگ، بـه یـاد تـو ایـن دنـیا را وداع گـویـم.
01.04.202511:34
فـوروارد کـنیـد و نیـمِ چنـلتون ذکـر کـنیـد؛
از هـوش‌مـصنوعـے بـخـوام داسـتـان چـنلتـون رو بـنویـسـہ.
جـوین باشـید، چـک میـشـه.
21.03.202519:47
توصیفات و تشبیه های مسحور کننده‌ای رو در متن به کار گرفتی و در نهایت متنی کم نظیر و خیره کننده‌ خلق کردی. واقعا لذت بردم، خسته نباشی هیور عزیز.
06.04.202512:59
⭒ولی یکی از زخم‌ها هیچ‌وقت خوب نشد!
زخمی که تو دیدار آخر رو قلبم افتاده بود و حتی جرئت این رو نداشتم که بهش دست بزنم؛ چه برسه به درمانش!
به محض لمس شدنش، زخم سرباز می‌کرد و اتفاقات فیلم می‌شدن جلوی چشمام.
زخمی که تا آخر عمر باهام موند و شد تقاصم!
┈─┈─┈─┈─┈─┈─┈─ ᴄᴏᴍɪɴɢ ꜱᴏᴏɴ..
‌   ↬◈‌﹛#𝖣𝖠𝖱𝖪𝖬𝖤𝖬𝖮𝖱𝖨𝖲𝖤﹜
23.03.202521:46
Vibe | Thv
12.03.202513:37
06.04.202519:28
Aurora
23.03.202521:45
@.VxAuro
06.04.202513:03
ادیت بی‌نظیر و مسحور کننده بود و واقعا لذت بردم، آسیبی عمیق ناشی از خاطرات تلخی که مرورش باعث عمیق تر شدن زخمی میشه که هر لحظه ممکنه دوباره سر باز کنه. بی‌صبرانه منتظر خوندنش هستم.
متاسفانه دیر دیدمش.
04.04.202512:58
Aurora
Log in to unlock more functionality.