
Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

رِقاع
مکتوبات عُلما و حُکما
TGlist rating
0
0
TypePublic
Verification
Not verifiedTrust
Not trustedLocation
LanguageOther
Channel creation dateMar 19, 2024
Added to TGlist
Mar 11, 2025Records
19.04.202523:59
579Subscribers11.04.202517:52
400Citation index28.02.202516:03
917Average views per post28.02.202516:03
917Average views per ad post03.04.202520:32
5.80%ER02.03.202513:23
179.10%ERRGrowth
Subscribers
Citation index
Avg views per post
Avg views per ad post
ER
ERR
02.04.202519:47
◾️در باب عشق
▫️محمد بن زکریای رازی
▫️الطب الروحانی، ترجمهی پرویز اذکائی، ص ۲۵-۲۶
📄 @reqa_a
مردان والاهمّت و بزرگنفس، این بلیّت (عشق) از سرشتها و نهادشان بدور است؛ زیرا برای اینگونه مردمان چیزی سختتر از خواری و فروتنی و فرمانبری، اظهار حاجت و نیاز یا بِزِهبرداری و بیآبرویی نباشد. چه هرگاه که بدان چه دربایستِ عاشقان از این معانی است اندیشند، از آن (عشق) نفرت یابند و بر هوی شکیبا باشند، اگر هم بدان گرفتار آیند از خود آن را میزدایند. همچنیناند کسانی که کارهای دست بالا، و پیشههای ناگزیر دنیایی یا دینی متعهدشان ساخته است. امّا مردانِ نامردِ زنصفت و زنبارهی آسودهخیال، نازپروردهی شهوتپرستی که جز این کار همّ و غمی ندارند؛ و جز برخورداری از دنیا چیزی دیگر نخواهند، بر از دست شدن آن سخت اندوهگین شوند، و بر آنچه از آن ناتوانند رنج و حسرت برند؛ همانا بسی دور باشد که از این بلیّت رهایی یابند، به ویژه آن که اگر داستانهای عاشقان را بیش ایستوا گیرند، يا قول و غزلهاى نازکخيالى و شعرهاى غنائى و آهنگين شنوند.
▫️محمد بن زکریای رازی
▫️الطب الروحانی، ترجمهی پرویز اذکائی، ص ۲۵-۲۶
📄 @reqa_a
28.03.202509:25
◾️ روزهخواری و شرب خمر در حکومت علوی
▫️ابراهیم بن محمد ثقفی
▫️الغارات، ترجمهی سید محمود زارعی، ص ۱۳۳
📄 @reqa_a
روز اول رمضان بود، نجاشی از خانه بیرون آمد. در راه ابوسَمّال اسدی را دید که در ورودی خانهی خود نشسته است. ابوسمّال از نجاشی پرسید: «کجا میروی؟» نجاشی گفت: «به محلهی کُناسه.» ابوسمّال گفت: «میخواهی از کله و دنبهی گوسفندی که از اول شب در تنور گذاشتهام و اکنون کاملاً پخته شده بخوری؟» نجاشی گفت: «وای بر تو، در روز اول رمضان؟» ابوسمّال گفت: «ما با چیزی که از آن بیخبریم کاری نداریم!» نجاشی گفت: «دیگر چه؟» ابوسمّال گفت: «سپس شرابی خوشرنگ میدهم که تو را سرخوش میکند و در رگها جریان پیدا میکند و قوتت را میافزاید. غذا را هضم میکند و زبانت را گویا میکند.» نجاشی به خانهاش رفت و با هم غذا خوردند و شراب نوشیدند. آخر روز که شد صدایشان از مستی بلند شد. در همسایگی آنان یکی از اصحاب و شیعیان امیرالمؤمنین (ع) زندگی میکرد. او را پیش امام رفت و ماجرا را بازگو کرد.
حضرت جمعی به آنجا فرستاد. آنان رفتند و خانه را محاصره کردند. ابوسمّال توانست خود را محلهی بنیاسد برساند و پنهان شود. ولی نجاشی را گرفتند و نزد امام بردند. فردای آنروز، حضرت او را -که فقط شلواری به پایش داشت- نگه داشت و صد ضربهی شلاق به او زد. نجاشی گفت: «یا امیرالمؤمنین! آن هشتاد شلاق برای حد بود، این بیست ضربهی اضافه چه بود؟» حضرت فرمود: «برای جسارت تو در برابر پروردگارت و اینکه در ماه رمضان روزهات را خوردی.»
امام علی (ع) پس از اجرای حد، نجاشی را همچنان با همان شلوار در برابر دید مردم نگه داشت و بچهها در اطراف او فریاد میزدند که «نجاشی خودش را نجس کرده»!
▫️ابراهیم بن محمد ثقفی
▫️الغارات، ترجمهی سید محمود زارعی، ص ۱۳۳
📄 @reqa_a
03.04.202508:27
◾️اصفهان
▫️ناصرخسرو
▫️سفرنامه، تصحیح دبیرسیاقی، ص ۱۲۲-۱۲۴
📄 @reqa_a
از آن جا برفتیم هشتم صفر سنهی اربع و اربعین و اربع مائه بود که به شهر اصفهان رسیدیم. از بصره تا اصفهان صد و هشتاد فرسنگ باشد. شهری است بر هامون نهاده، آب و هوایی خوش دارد و هرجا که ده گز چاه فرو برند آبی سرد خوش بیرون آید و شهر دیواری حصین بلند دارد و دروازهها و جنگگاهها ساخته و بر همه بارو و کنگره ساخته و در شهر جویهای آب روان و بناهای نیکو و مرتفع و در میان شهر مسجد آدینهی بزرگ نیکو و باروی شهر را گفتند سه فرسنگ و نیم است و اندرون شهر همه آبادان که هیچ از وی خراب ندیدم و بازارهای بسیار، و بازاری دیدم از آن صرافان که اندر او دویست مرد صرّاف بود و هر بازاری را دربندی و دروازهای و همهی محلتها و کوچهها را همچنین دربندها و دروازههای محکم و کاروانسراهای پاکیزه بود و کوچ ای بود که آن را کوطراز میگفتند و در آن کوچه پنجاه کاروانسرای نیکو و در هر یک بیاعان و حجرهداران بسیار نشسته و این کاروان که ما با ایشان همراه بودیم یک هزار و سیصد خروار بار داشتند که در آن شهر رفتیم هیچ بازدید نیامد که چگونه فرو آمدند که هیچ جا تنگی موضع نبود و نه تعذر مُقام و علوفه. و چون سلطان طغرل بیک ابوطالب محمدبن میکائیل بن سلجوق رحمة الله علیه آن شهر گرفته بود مردی جوان آن جا گماشته بود نیشابوری، دبیری نیک با خط نیکو، مردی آهسته، نیکو لقا و او را خواجه عمید میگفتند، فضل دوست بود و خوش سخن و کریم. و سلطان فرموده بود که سه سال از مردم هیچ چیز نخواهند و او بر آن میرفت و پراکندگان همه روی به وطن نهاده بودند و این مرد از دبیران سوری بوده بود و پیش از رسیدن ما قحطی عظیم افتاده بود اما چون ما آن جا رسیدیم جو میدرویدند و یک من و نیم نان گندم به یک درم عدل و سه من نان جوین هم و مردم آن جا میگفتند هرگز بدین شهر هشت من نان کم تر به یک درم کس ندیده است، و من در همهی زمین پارسیگویان شهری نیکوتر و جامعتر و آبادانتر از اصفهان ندیدم، و گفتند اگر گندم و جو و دیگر حبوب بیست سال نهند تباه نشود و بعضی گفتند پیش از اینکه بارو [=حصار] نبود هوای شهر خوشتر از این بود و چون بارو ساختند متغییر شد چنانکه بعضی چیزها به زیان میآید اما روستا همچنان است که بود، و به سبب آن که کاروان دیرتر به راه میافتاد بیست روز در اصفهان بماندم.
▫️ناصرخسرو
▫️سفرنامه، تصحیح دبیرسیاقی، ص ۱۲۲-۱۲۴
📄 @reqa_a
10.04.202509:00
◾️جهان برهم زنان
▫️فریدریش نیچه
▫️سپیدهدمان، ترجمهی علی عبدالهی، بند ۳۰۴
📄 @reqa_a
کامی نمییابند، سرانجام از سر خشم بانگ برمیآورند: «بادا که جهان ویران باد!». این احساس نفرتانگیز اوج رشکورزیست که بدین منجر میشود: چون من نمیتوانم دارندۀ چیزی باشم، پس جهان را نیز هیچ مباد! نابود بادا تمامیِ گیتی!
▫️فریدریش نیچه
▫️سپیدهدمان، ترجمهی علی عبدالهی، بند ۳۰۴
📄 @reqa_a
29.03.202507:22
◾️فلاسفه
▫️فریدریش نیچه
▫️غروب بتها، نکتهها و اندرزها، ۱۱
📄 @reqa_a
آیا خر میتواند تراژیک باشد؟ زیر باری درهم شکستن که نه توان کشیدنش را داری نه امکانِ زمین گذاشتنش را: موردِ فلاسفه.
▫️فریدریش نیچه
▫️غروب بتها، نکتهها و اندرزها، ۱۱
📄 @reqa_a
Log in to unlock more functionality.