

04.04.202518:56
خونهی مادربزرگ :)
#نعنا
#نعنا


04.04.202516:33
04.04.202512:34
گر توانی که بجویی دلم امروز بجوی
ور نه بسیار بجویی و نیابی بازم
ور نه بسیار بجویی و نیابی بازم
سعدی
03.04.202513:40
اما نامه!
نامه هیچگاه به دست گلچهره نرسید!
گلچهره دیگر کنج اتاق زانو به آغوش نکشیده بود؛
کنج گورستانی سرد، خاک را در بر گرفته بود.
نامه را نخواند، چشمش پر از خاکِ نمدار
و سردی بود که دیروز به تنِ بیروحش ریختهاند.
گلچهره دیگر گلچهره نبود، پژمرده بود!
روحِ فسردهی دنیا نگذاشت که تنی به تنی دیگر و
آغوشی به آغوش دیگر برسد...
صالح برگشت و تا ابد در زمستان ماند.
#نعنا
نامه هیچگاه به دست گلچهره نرسید!
گلچهره دیگر کنج اتاق زانو به آغوش نکشیده بود؛
کنج گورستانی سرد، خاک را در بر گرفته بود.
نامه را نخواند، چشمش پر از خاکِ نمدار
و سردی بود که دیروز به تنِ بیروحش ریختهاند.
گلچهره دیگر گلچهره نبود، پژمرده بود!
روحِ فسردهی دنیا نگذاشت که تنی به تنی دیگر و
آغوشی به آغوش دیگر برسد...
صالح برگشت و تا ابد در زمستان ماند.
#نعنا


03.04.202507:41
تنهایی علی(ع)💔
#امیرالمومنین
#امیرالمومنین
28.03.202520:21
آدمیزاد اونجایی که دلش تکه تکه شده تازه میفهمه چه اشتباهی کرده!
04.04.202518:16
قصهی شب؟!
به دور از چشم آفتاب،
گیس شب را چیده بود!
به همه گیس سیاهش یک خیالی دیده بود!
تا خیالش پروریده،
پر ز حزن و داغ شد؛
رو به مهتابش سپرد،
گریه سر داد و بمُرد...
#نعنا
به دور از چشم آفتاب،
گیس شب را چیده بود!
به همه گیس سیاهش یک خیالی دیده بود!
تا خیالش پروریده،
پر ز حزن و داغ شد؛
رو به مهتابش سپرد،
گریه سر داد و بمُرد...
#نعنا
04.04.202516:02
خیالِ شعر گفتنم نیست.
ساعتها گوشهای نشستم و فکر کردم.
خودم را دیدم!
انگار که به دستهای خونآلودم نگاه میکردم.
اتاق کناری جسمی نیمهجان
و غرق در خون خویش!
سرمای تاریکی به استخوانم مینشست.
میلرزیدم، ترسیده بودم!
گویی از جنگ برگشته، از جنگی که
خود با خودم به پا کرده بودم.
حالا منی دیگر آن طرف جان میداد،
و این من... بلای جان خودم شدم!
با هر باور، با هر اعتماد، با هر تصمیم اشتباه،
ردی از زخم بر تنم جا گذاشتم...
#نعنا
ساعتها گوشهای نشستم و فکر کردم.
خودم را دیدم!
انگار که به دستهای خونآلودم نگاه میکردم.
اتاق کناری جسمی نیمهجان
و غرق در خون خویش!
سرمای تاریکی به استخوانم مینشست.
میلرزیدم، ترسیده بودم!
گویی از جنگ برگشته، از جنگی که
خود با خودم به پا کرده بودم.
حالا منی دیگر آن طرف جان میداد،
و این من... بلای جان خودم شدم!
با هر باور، با هر اعتماد، با هر تصمیم اشتباه،
ردی از زخم بر تنم جا گذاشتم...
#نعنا
04.04.202511:42
کی فردا رو میدونه که تو غصه میخوری؟


03.04.202512:58
پوسیده در عشق آفتاب...
03.04.202506:54
آدم خوبهای زندگیتون رو مفت نبازید، مراقبشون باشید.
28.03.202517:53
یه چالش ^^
این پیامو فور کنید *
بهتون یه آیه از قرآن بدم🤍:)))
این پیامو فور کنید *
بهتون یه آیه از قرآن بدم🤍:)))
04.04.202518:02
درباره احوالمون به آدمها دروغ میگیم؛
چون واقعیتها رو درک نمیکنن.
چون واقعیتها رو درک نمیکنن.
04.04.202515:41
مکانها حامل خاطراتاند.
خاطراتی که روزی ما را کشته یا زنده خواهند کرد!
باید از امروز لذت برد و زیباییاش را به خاطر سپرد.
پلیدی را در گذشته رها کنید.
#نعنا
خاطراتی که روزی ما را کشته یا زنده خواهند کرد!
باید از امروز لذت برد و زیباییاش را به خاطر سپرد.
پلیدی را در گذشته رها کنید.
#نعنا


04.04.202510:25
- از جاده...
03.04.202512:50
ناله را هرچند می خواهم که پنهانی کشم
سینه می گوید که من تنگ آمدم ، فریاد کن
سینه می گوید که من تنگ آمدم ، فریاد کن
اميرخسرو دهلوی
28.03.202520:30
که این موضوع رو مدیون خانمهای بی در و پیکر هستیم :)
28.03.202517:39
اون لحظهای که شروع کرد به نادیده گرفتنت؛
باید بترسی...
باید بترسی...
04.04.202516:52
امیرالمومنین علیعلیهالسلام:
زیباییِ "با هم بودن"،
تحمل عیبهای یکدیگر است...
زیباییِ "با هم بودن"،
تحمل عیبهای یکدیگر است...
غررالحكم،حدیث۷۵۲
04.04.202514:29
پرند بزدی توسط سگهای ولگرد محاصره و اشغال میشه.
04.04.202505:27
این قصه برای آنان است که بال شکسته دارند!
حسرت آسمان رو مخور جانم.
آنان که رفتند هم بازگشتند.
گنجشکک گوشهی درخت توت میگفت.
بالش را تکانی داد و صحبتش را از سر گرفت:
آنجا که میروی پریشانت میکنند.
به بالت سنگ میرسد، اگر نرسد هم
هوا آنقدری آلوده هست که میان راه،
نفست را تنگ کند! اگر نفست را هم
نگه داشتی اما آنقدر سر و صدا زیاد است
که قطعا گم میشوی..!
در خانه بمان که خانه امن است.
#نعنا
حسرت آسمان رو مخور جانم.
آنان که رفتند هم بازگشتند.
گنجشکک گوشهی درخت توت میگفت.
بالش را تکانی داد و صحبتش را از سر گرفت:
آنجا که میروی پریشانت میکنند.
به بالت سنگ میرسد، اگر نرسد هم
هوا آنقدری آلوده هست که میان راه،
نفست را تنگ کند! اگر نفست را هم
نگه داشتی اما آنقدر سر و صدا زیاد است
که قطعا گم میشوی..!
در خانه بمان که خانه امن است.
#نعنا
03.04.202507:45
پس من رداى خلافت رها كرده و
دامن جمع نموده از آن كناره گيرى كردم
و در اين انديشه بودم كه آيا با دست تنها
براى گرفتن حق خود به پاخيزم؟
يا در اين محيط خفقان زا و تاريكى كه
به وجود آوردند، صبر پيشه سازم،
كه پيران را فرسوده، جوانان را پير،
و مردان با ايمان را تا قيامت و
ملاقات پروردگار اندوهگين نگه مى دارد.
پس از ارزيابى درست، صبر و بردبارى را
خردمندانه تر ديدم. پس صبر كردم
در حالى كه گويا خار در چشم و
استخوان در گلوى من مانده بود.
و با ديدگان خود مى نگريستم كه
ميراث مرا به غارت مى برند.
دامن جمع نموده از آن كناره گيرى كردم
و در اين انديشه بودم كه آيا با دست تنها
براى گرفتن حق خود به پاخيزم؟
يا در اين محيط خفقان زا و تاريكى كه
به وجود آوردند، صبر پيشه سازم،
كه پيران را فرسوده، جوانان را پير،
و مردان با ايمان را تا قيامت و
ملاقات پروردگار اندوهگين نگه مى دارد.
پس از ارزيابى درست، صبر و بردبارى را
خردمندانه تر ديدم. پس صبر كردم
در حالى كه گويا خار در چشم و
استخوان در گلوى من مانده بود.
و با ديدگان خود مى نگريستم كه
ميراث مرا به غارت مى برند.
نهجالبلاغه، خطبه سوم.
28.03.202520:29
در جامعهی مجازی، اگر یک خانم تلاش کنه حریم خصوصی و حد و حدودی برای خودش حفظ کنه و با هرکسی لاس نزنه، آدم بداخلاق و بیاعصابی شناخته میشه.
28.03.202515:14
آدم در هر پوشش و سبک و قومیت و ملیتی، میتونه طرف حق و مظلوم بایسته! اما اگر آدم باشه!
Shown 1 - 24 of 44
Log in to unlock more functionality.