
Реальна Війна

Україна Сейчас | УС: новини, політика

Всевидящее ОКО: Україна | Новини

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Анатолий Шарий

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Україна Сейчас | УС: новини, політика

Всевидящее ОКО: Україна | Новини

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Анатолий Шарий

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Україна Сейчас | УС: новини, політика

Всевидящее ОКО: Україна | Новини

کانال اختصاصی رضا نصری
تحلیل در مورد حقوق بین الملل، حقوق روابط بین الملل آمریکا، سیاست خارجه، امنیتی سازی، برجام
TGlist rating
0
0
TypePublic
Verification
Not verifiedTrust
Not trustedLocation
LanguageOther
Channel creation dateJan 07, 2017
Added to TGlist
Mar 25, 2025Records
13.04.202515:44
4.7KSubscribers26.11.202423:59
0Citation index10.04.202520:21
8.6KAverage views per post12.04.202511:57
8.7KAverage views per ad post17.04.202523:59
11.99%ER10.04.202520:21
184.00%ERRGrowth
Subscribers
Citation index
Avg views per post
Avg views per ad post
ER
ERR
24.04.202515:23
لایک آقای دکتر عراقچی بر پاسخ به روبیو: تنها راه رسیدن به توافق، کنار گذاشتن این تصور نادرست است که با ایران میشود به عنوان یک «استثنا» رفتار کرد.


24.04.202510:20
24.04.202501:45
Secretary Rubio’s claim that Iran would be the only country enriching uranium without having nuclear weapons is simply untrue.
Countries such as Japan, Germany, the Netherlands, and Brazil maintain uranium enrichment programs for peaceful, civilian purposes. Even more interesting is the case of South Africa, which dismantled its nuclear weapons arsenal in the early 1990s yet retained its uranium enrichment program under international oversight. How is it that a former nuclear-armed state is allowed to enrich uranium, while Iran -;having never possessed nuclear weapons- is denied that same right?
The only path to an agreement is through abandoning the notion that Iran must be treated as an exception.
https://x.com/RezaNasri1/status/1915141177977999603?s=19
Countries such as Japan, Germany, the Netherlands, and Brazil maintain uranium enrichment programs for peaceful, civilian purposes. Even more interesting is the case of South Africa, which dismantled its nuclear weapons arsenal in the early 1990s yet retained its uranium enrichment program under international oversight. How is it that a former nuclear-armed state is allowed to enrich uranium, while Iran -;having never possessed nuclear weapons- is denied that same right?
The only path to an agreement is through abandoning the notion that Iran must be treated as an exception.
https://x.com/RezaNasri1/status/1915141177977999603?s=19
27.04.202501:28
ترجمه:
نگرانی اصلی اسرائیل نه توانمندیهای هستهای ایران، بلکه این احتمال است که ایران و ایالات متحده به حل اختلافات خود از طریق دیپلماسی عادت کنند.
از نگاه اسرائیل، تهدید واقعی در تسلیحاتی که ایران ندارد نیست، بلکه در تضعیف موضع خصمانهای است که آمریکا طی دههها به نفع منافع راهبردی اسرائیل حفظ کرده است.
اسرائیل طی دههها، ایران را تهدیدی وجودی معرفی کرده و نسبت به یک «فاجعه قریبالوقوع هستهای» در صورت دستیابی تهران به توانمندیهای اتمی هشدار داده است. این روایت نقش کلیدی در تثبیت سیاست خارجی آمریکا بر مبنای بیاعتمادی، مهار و فشار علیه ایران ایفا کرده است. اسرائیل با ترسیم چهرهای یاغی از ایران، موفق شده است مزایای مادی و دیپلماتیک قابل توجهی به دست آورد: دریافت میلیاردها دلار کمک نظامی، جلب حمایت سیاسی بیقیدوشرط، و به حاشیه راندن رقبای منطقهای. تهدید ایران هستهای، بیش از آنکه بازتاب واقعیتی قریبالوقوع باشد، ابزاری برای حفظ معماری خاصی از ائتلافها و دشمنیها بوده است.
در واقع، نگرانی راهبردی اسرائیل فراتر از میزان غنیسازی یا تعداد سانتریفیوژهاست. آنچه واقعاً سیاستمداران اسرائیلی را نگران میکند، این احتمال است که واشنگتن و تهران از طریق گفتوگوهای مستمر به مزایای همزیستی پی ببرند. عادیسازی روابط میتواند نقش ویژه اسرائیل را به عنوان شریک استراتژیک بیبدیل آمریکا در خاورمیانه تضعیف کند. همچنین روایت غالب مبنی بر "تنهایی اسرائیل در برابر ایران تهدیدآمیز" را به چالش میکشد و راه را برای بازگشت تدریجی ایران به بازارها و عرصههای سیاسی بینالمللی باز میکند؛ روندی که انزوای ایران و در نتیجه اهرم فشار اسرائیل را کاهش میدهد.
دیپلماسی این تهدید را ایجاد میکند که چهره ایران از یک دشمن دائمی به کنشگری منطقی با دغدغههای مشروع امنیتی بازتعریف شود. چنین تحولی سرمایهگذاری چند دههای اسرائیل و متحدانش در واشنگتن برای تثبیت روایت تقابل با ایران را از بین میبرد. در نتیجه، اولویتهای منطقهای آمریکا بازتنظیم میشود و سیاستمداران آمریکایی را وادار میکند تا رویکردی واقعبینانهتر و کمتر تحت تأثیر برداشتهای امنیتی اسرائیل در قبال خاورمیانه اتخاذ کنند.
بنابراین، نگرانی اصلی اسرائیل نه بمب فرضی ایران است — چرا که خود اسرائیل زرادخانهای قوی اما اعلامنشده از سلاحهای هستهای دارد و سالها از بازدارندگی استراتژیک برخوردار بوده است — بلکه این است که در صورت موفقیت دیپلماسی، آمریکا ایران را به عنوان کشوری پیچیده و دارای منافع مشروع درک کند، نه دشمنی سادهانگارانه و کاریکاتوری.
این تحول جایگاه ممتاز اسرائیل در محاسبات راهبردی آمریکا را تضعیف میکند و بسیج حمایت آمریکا علیه ایران را دشوارتر خواهد ساخت.
درک این واقعیت برای کسانی که میخواهند مانعتراشی مستمر در برابر تعامل ایران و آمریکا را بفهمند ضروری است. این خصومت تنها ریشه در نگرانیهای مربوط به عدم اشاعه ندارد؛ بلکه دفاع از وضع موجودی است که اسرائیل از آن منافع زیادی برده است.
چنانچه سیاستگذاران آمریکایی این واقعیت را درک نکنند، خطر آن وجود دارد که به خصومتهای بیهوده گذشته ادامه دهند و فرصتهای ایجاد خاورمیانهای باثباتتر را از دست بدهند. فهمیدن اینکه نگرانی عمیقتر اسرائیل از خود دیپلماسی است — نه صرفاً از توانمندیهای ایران — نخستین گام به سوی تدوین سیاست خارجی مستقلتر و مبتنی بر منافع واقعی ایالات متحده است؛ سیاستی که به جای ترسهای تصنعی، بر ارزیابی واقعبینانه فرصتهای صلح استوار باشد.
نگرانی اصلی اسرائیل نه توانمندیهای هستهای ایران، بلکه این احتمال است که ایران و ایالات متحده به حل اختلافات خود از طریق دیپلماسی عادت کنند.
از نگاه اسرائیل، تهدید واقعی در تسلیحاتی که ایران ندارد نیست، بلکه در تضعیف موضع خصمانهای است که آمریکا طی دههها به نفع منافع راهبردی اسرائیل حفظ کرده است.
اسرائیل طی دههها، ایران را تهدیدی وجودی معرفی کرده و نسبت به یک «فاجعه قریبالوقوع هستهای» در صورت دستیابی تهران به توانمندیهای اتمی هشدار داده است. این روایت نقش کلیدی در تثبیت سیاست خارجی آمریکا بر مبنای بیاعتمادی، مهار و فشار علیه ایران ایفا کرده است. اسرائیل با ترسیم چهرهای یاغی از ایران، موفق شده است مزایای مادی و دیپلماتیک قابل توجهی به دست آورد: دریافت میلیاردها دلار کمک نظامی، جلب حمایت سیاسی بیقیدوشرط، و به حاشیه راندن رقبای منطقهای. تهدید ایران هستهای، بیش از آنکه بازتاب واقعیتی قریبالوقوع باشد، ابزاری برای حفظ معماری خاصی از ائتلافها و دشمنیها بوده است.
در واقع، نگرانی راهبردی اسرائیل فراتر از میزان غنیسازی یا تعداد سانتریفیوژهاست. آنچه واقعاً سیاستمداران اسرائیلی را نگران میکند، این احتمال است که واشنگتن و تهران از طریق گفتوگوهای مستمر به مزایای همزیستی پی ببرند. عادیسازی روابط میتواند نقش ویژه اسرائیل را به عنوان شریک استراتژیک بیبدیل آمریکا در خاورمیانه تضعیف کند. همچنین روایت غالب مبنی بر "تنهایی اسرائیل در برابر ایران تهدیدآمیز" را به چالش میکشد و راه را برای بازگشت تدریجی ایران به بازارها و عرصههای سیاسی بینالمللی باز میکند؛ روندی که انزوای ایران و در نتیجه اهرم فشار اسرائیل را کاهش میدهد.
دیپلماسی این تهدید را ایجاد میکند که چهره ایران از یک دشمن دائمی به کنشگری منطقی با دغدغههای مشروع امنیتی بازتعریف شود. چنین تحولی سرمایهگذاری چند دههای اسرائیل و متحدانش در واشنگتن برای تثبیت روایت تقابل با ایران را از بین میبرد. در نتیجه، اولویتهای منطقهای آمریکا بازتنظیم میشود و سیاستمداران آمریکایی را وادار میکند تا رویکردی واقعبینانهتر و کمتر تحت تأثیر برداشتهای امنیتی اسرائیل در قبال خاورمیانه اتخاذ کنند.
بنابراین، نگرانی اصلی اسرائیل نه بمب فرضی ایران است — چرا که خود اسرائیل زرادخانهای قوی اما اعلامنشده از سلاحهای هستهای دارد و سالها از بازدارندگی استراتژیک برخوردار بوده است — بلکه این است که در صورت موفقیت دیپلماسی، آمریکا ایران را به عنوان کشوری پیچیده و دارای منافع مشروع درک کند، نه دشمنی سادهانگارانه و کاریکاتوری.
این تحول جایگاه ممتاز اسرائیل در محاسبات راهبردی آمریکا را تضعیف میکند و بسیج حمایت آمریکا علیه ایران را دشوارتر خواهد ساخت.
درک این واقعیت برای کسانی که میخواهند مانعتراشی مستمر در برابر تعامل ایران و آمریکا را بفهمند ضروری است. این خصومت تنها ریشه در نگرانیهای مربوط به عدم اشاعه ندارد؛ بلکه دفاع از وضع موجودی است که اسرائیل از آن منافع زیادی برده است.
چنانچه سیاستگذاران آمریکایی این واقعیت را درک نکنند، خطر آن وجود دارد که به خصومتهای بیهوده گذشته ادامه دهند و فرصتهای ایجاد خاورمیانهای باثباتتر را از دست بدهند. فهمیدن اینکه نگرانی عمیقتر اسرائیل از خود دیپلماسی است — نه صرفاً از توانمندیهای ایران — نخستین گام به سوی تدوین سیاست خارجی مستقلتر و مبتنی بر منافع واقعی ایالات متحده است؛ سیاستی که به جای ترسهای تصنعی، بر ارزیابی واقعبینانه فرصتهای صلح استوار باشد.
25.04.202513:31
ترجمه توییت:
آنچه از ایالات متحده در دوران ریاستجمهوری ترامپ انتظار میرود، نه زیادهخواهانه است و نه غیرمعقول. این انتظارات بر پایه عقل سلیم استوارند:
۱- از روایت شکستخورده و اسرائیلساختهای که از سال ۱۹۸۴ تاکنون، بارها هشدار داده ایران «تنها چند روز» با ساخت بمب اتم و نابودی جهان فاصله دارد، فاصله بگیرید. این روایت ترسمحور طی دههها بهشکلی خطرناک و تصاعدی تنشها را تشدید کرده و مانع از شکلگیری دیپلماسی مؤثر شده است.
اجازه ندهید لابیهای ذینفع و خاص، سیاست خارجی شما را تعیین کنند!
۲- ایران را بهعنوان کشوری مستقل، با قدمت و عزتمند به رسمیت بشناسید و به آن احترام بگذارید. این امر مستلزم آن است که جایگاه برابر ایران را به رسمیت بشناسید و حقوقش را طبق حقوق بینالملل بدون اعمال محدودیتهای استثنایی محترم بشمارید.
۳- روابط اقتصادی و تجاری میان ملتهای دو کشور را عادیسازی کنید. تقویت این روابط میتواند همکاری عملی، درک متقابل، و در نهایت کاهش تدریجی تنشها میان دولتها را بهدنبال داشته باشد — و موجب تقویت ثبات منطقهای و صلح و امنیت بینالمللی گردد.
در یک کلام: از روشهای شکستخورده دولتهای پیشین فاصله بگیرید. شاید اینبار نتیجه بدهد!
https://x.com/RezaNasri1/status/1915758659235447026?s=19
آنچه از ایالات متحده در دوران ریاستجمهوری ترامپ انتظار میرود، نه زیادهخواهانه است و نه غیرمعقول. این انتظارات بر پایه عقل سلیم استوارند:
۱- از روایت شکستخورده و اسرائیلساختهای که از سال ۱۹۸۴ تاکنون، بارها هشدار داده ایران «تنها چند روز» با ساخت بمب اتم و نابودی جهان فاصله دارد، فاصله بگیرید. این روایت ترسمحور طی دههها بهشکلی خطرناک و تصاعدی تنشها را تشدید کرده و مانع از شکلگیری دیپلماسی مؤثر شده است.
اجازه ندهید لابیهای ذینفع و خاص، سیاست خارجی شما را تعیین کنند!
۲- ایران را بهعنوان کشوری مستقل، با قدمت و عزتمند به رسمیت بشناسید و به آن احترام بگذارید. این امر مستلزم آن است که جایگاه برابر ایران را به رسمیت بشناسید و حقوقش را طبق حقوق بینالملل بدون اعمال محدودیتهای استثنایی محترم بشمارید.
۳- روابط اقتصادی و تجاری میان ملتهای دو کشور را عادیسازی کنید. تقویت این روابط میتواند همکاری عملی، درک متقابل، و در نهایت کاهش تدریجی تنشها میان دولتها را بهدنبال داشته باشد — و موجب تقویت ثبات منطقهای و صلح و امنیت بینالمللی گردد.
در یک کلام: از روشهای شکستخورده دولتهای پیشین فاصله بگیرید. شاید اینبار نتیجه بدهد!
https://x.com/RezaNasri1/status/1915758659235447026?s=19


15.04.202515:40
در پاسخ به نیکی هیلی که گفته ایران تمام توافقات خود را تا کنون نقض کرده و قابل اعتماد نیست:
نیکی هیلی را به چالش میکشم که تنها یک توافق را نام ببرد که ایران آن را نقض کرده باشد — فقط یکی. این کارزار بیپایان دروغپردازی علیه ایران باید بالاخره جایی متوقف شود. سالهاست افرادی مانند نیکی هیلی با القای روایتهای نادرست، سیاست آمریکا در قبال ایران را به انحراف کشاندهاند؛ به زیان منافع ایالات متحده و امنیت بینالمللی.
نیکی هیلی را به چالش میکشم که تنها یک توافق را نام ببرد که ایران آن را نقض کرده باشد — فقط یکی. این کارزار بیپایان دروغپردازی علیه ایران باید بالاخره جایی متوقف شود. سالهاست افرادی مانند نیکی هیلی با القای روایتهای نادرست، سیاست آمریکا در قبال ایران را به انحراف کشاندهاند؛ به زیان منافع ایالات متحده و امنیت بینالمللی.
16.04.202503:25
ترجمه:
در پاسخ به ویتکاف:
آقای ویتکاف،
برای دستیابی به یک خاورمیانه صلحآمیز، باثبات و شکوفا، لازم است این موارد تغییر یابد:
۱) به نمایندگی از مردم آمریکا مذاکره کنید - نه منافع خاص: دیپلماسی ایالات متحده باید منعکسکننده منافع مردم این کشور باشد، نه دستورکار لابیهایی که بیش از چهار دهه از ادامه خصومت با ایران سود بردهاند. موفقیت در مذاکرات نیازمند آزادسازی سیاست خارجی آمریکا از سلطه بازیگرانی است که بهصورت سیستماتیک چهرهای اهریمنی از ایران ترسیم میکنند و مسیر تعامل عملگرایانه را مسدود سازند.
۲) اجازه ندهید فشارهای سیاسی داخلی نتیجه را تعیین کند - مخاطرات بسیار بالاست: تندروها و لابیهای ضدایرانی در واشنگتن تلاش خواهند کرد با ایجاد ترس، انتشار اطلاعات نادرست، تخریب شخصیتها و تاکتیکهای روانی، از جمله مقایسههای نادرست بین ترامپ و اوباما، مذاکرات را منحرف کنند. این حاشیهسازیها نباید سیاست آمریکا را شکل دهد. آنچه لازم است، تمرکز بر دستیابی به توافقی واقعبینانه، منصفانه، متعادل و عملی است.
۳) موضعگیری خود را بر اساس واقعیتها بنا کنید - نه افسانهها: از بازتولید روایتهای نادرست پرهیز کنید. سالهاست پیشفرضهای نادرست و تصویرسازی مخرب از ایران جای قضاوت منطقی را گرفته است. سیاست خود را بر واقعیتهای میدانی و درسهای شکستهای گذشته استوار سازید.
۴) نگرانیهای امنیتی ایران را به رسمیت بشناسید: سیاست منطقهای ایران ریشه در تاریخ جنگ، تهدید و محاصره دارد. نادیده گرفتن این زمینه منجر به مطالبات غیرواقعبینانه میشود. برای دستیابی به تفاهمی پایدار و معتبر، باید نیاز مشروع ایران به دفاع و بازدارندگی راهبردی را به رسمیت شناخت.
۵) بر منافع متقابل تمرکز کنید: بهجای طرح مطالبات حداکثری، اقدامهای متقابل پیشنهاد دهید — مانند راستیآزمایی معتبر در ازای رفع تحریمهای معتبر. این رویکرد زمینه را برای تأمین منافع اساسی هر دو طرف فراهم میکند.
۶) به ویژگیهای فرهنگی و سیاسی ایران احترام بگذارید: از زبان تهدید و اجبار پرهیز کنید. چنین زبانی منجر به مقاومت حداکثری خواهد شد و مسیر مصالحه را مسدود خواهد کرد. رفتار دیپلماتیک و احترام به فرهنگ، بیش از فشار، به ایجاد اعتماد پایدار کمک میکند.
۷) چشماندازی فراگیر برای منطقه ترسیم کنید: برای دستیابی به صلح و ثبات پایدار، نظم منطقهای باید فراگیر باشد. یک چشمانداز پایدار نمیتواند بر اساس طرد یکی از مهمترین بازیگران منطقه بنا شود. ایران باید بهعنوان یک بازیگر محوری و اجتنابناپذیر در معادلات منطقهای به رسمیت شناخته شود.
شما نمیتوانید آنچه «توافق ترامپ» میخوانید را با تکرار همان اشتباهاتی به دست آورید که موجب شکست رؤسای جمهور پیشین شد.
در پاسخ به ویتکاف:
آقای ویتکاف،
برای دستیابی به یک خاورمیانه صلحآمیز، باثبات و شکوفا، لازم است این موارد تغییر یابد:
۱) به نمایندگی از مردم آمریکا مذاکره کنید - نه منافع خاص: دیپلماسی ایالات متحده باید منعکسکننده منافع مردم این کشور باشد، نه دستورکار لابیهایی که بیش از چهار دهه از ادامه خصومت با ایران سود بردهاند. موفقیت در مذاکرات نیازمند آزادسازی سیاست خارجی آمریکا از سلطه بازیگرانی است که بهصورت سیستماتیک چهرهای اهریمنی از ایران ترسیم میکنند و مسیر تعامل عملگرایانه را مسدود سازند.
۲) اجازه ندهید فشارهای سیاسی داخلی نتیجه را تعیین کند - مخاطرات بسیار بالاست: تندروها و لابیهای ضدایرانی در واشنگتن تلاش خواهند کرد با ایجاد ترس، انتشار اطلاعات نادرست، تخریب شخصیتها و تاکتیکهای روانی، از جمله مقایسههای نادرست بین ترامپ و اوباما، مذاکرات را منحرف کنند. این حاشیهسازیها نباید سیاست آمریکا را شکل دهد. آنچه لازم است، تمرکز بر دستیابی به توافقی واقعبینانه، منصفانه، متعادل و عملی است.
۳) موضعگیری خود را بر اساس واقعیتها بنا کنید - نه افسانهها: از بازتولید روایتهای نادرست پرهیز کنید. سالهاست پیشفرضهای نادرست و تصویرسازی مخرب از ایران جای قضاوت منطقی را گرفته است. سیاست خود را بر واقعیتهای میدانی و درسهای شکستهای گذشته استوار سازید.
۴) نگرانیهای امنیتی ایران را به رسمیت بشناسید: سیاست منطقهای ایران ریشه در تاریخ جنگ، تهدید و محاصره دارد. نادیده گرفتن این زمینه منجر به مطالبات غیرواقعبینانه میشود. برای دستیابی به تفاهمی پایدار و معتبر، باید نیاز مشروع ایران به دفاع و بازدارندگی راهبردی را به رسمیت شناخت.
۵) بر منافع متقابل تمرکز کنید: بهجای طرح مطالبات حداکثری، اقدامهای متقابل پیشنهاد دهید — مانند راستیآزمایی معتبر در ازای رفع تحریمهای معتبر. این رویکرد زمینه را برای تأمین منافع اساسی هر دو طرف فراهم میکند.
۶) به ویژگیهای فرهنگی و سیاسی ایران احترام بگذارید: از زبان تهدید و اجبار پرهیز کنید. چنین زبانی منجر به مقاومت حداکثری خواهد شد و مسیر مصالحه را مسدود خواهد کرد. رفتار دیپلماتیک و احترام به فرهنگ، بیش از فشار، به ایجاد اعتماد پایدار کمک میکند.
۷) چشماندازی فراگیر برای منطقه ترسیم کنید: برای دستیابی به صلح و ثبات پایدار، نظم منطقهای باید فراگیر باشد. یک چشمانداز پایدار نمیتواند بر اساس طرد یکی از مهمترین بازیگران منطقه بنا شود. ایران باید بهعنوان یک بازیگر محوری و اجتنابناپذیر در معادلات منطقهای به رسمیت شناخته شود.
شما نمیتوانید آنچه «توافق ترامپ» میخوانید را با تکرار همان اشتباهاتی به دست آورید که موجب شکست رؤسای جمهور پیشین شد.
18.04.202515:20
پیشنهاد میکنم حتما سخنرانی زیبای دکتر صالحی عزیز - رئیس بنیاد ایرانشناسی - را بخوانید:
"اندیشه ایرانی، مجموعهای پراکنده از عناصر تصادفی نیست، بلکه نظامی هماهنگ و درهمتنیده از زیبایی و معناست. هر جزء از این فرهنگ ـ از خط نستعلیق تا معماری ایوانها و گنبدها و طاقها، از نگارگریهای ظریف تا بافت پیچیده فرش ایرانی، از نغمههای موسیقی سنتی تا غزلهای پرشور حافظ و سعدی و چینش گلها و گیاهان باغ ایرانی ـ بخشی از یک کل بزرگتر است که گویی همه این عناصر در تعاملی موزون با یکدیگرند. خط نستعلیق، با انحنای لطیف و جریان سیال خود، همان قوسی را میکشد که در طاقهای معماری سر بر آسمان میساید. هنر نگارگری، شعری بصری است که در غزلهای حافظ و مثنوی مولانا تجلی مییابد، و فرش ایرانی با تکرار موزون نقوش و اشکال هندسیاش، گویی گوشهای از دستگاههای موسیقی سنتی است که روح شنونده را به سیر آفاق معنوی به پرواز درمیآورد. این هماهنگی ظریف میان اجزای گوناگون «اندیشه ایرانی»، گواهی بر روح جستجوگر و مبتنیبر فلسفه وحدت وجود است."
https://www.isna.ir/news/1404012916119/%D8%AF%D8%B1-%D9%85%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D9%87%D8%A7-%D8%BA%D8%A7%DB%8C%D8%A8-%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D9%85
"اندیشه ایرانی، مجموعهای پراکنده از عناصر تصادفی نیست، بلکه نظامی هماهنگ و درهمتنیده از زیبایی و معناست. هر جزء از این فرهنگ ـ از خط نستعلیق تا معماری ایوانها و گنبدها و طاقها، از نگارگریهای ظریف تا بافت پیچیده فرش ایرانی، از نغمههای موسیقی سنتی تا غزلهای پرشور حافظ و سعدی و چینش گلها و گیاهان باغ ایرانی ـ بخشی از یک کل بزرگتر است که گویی همه این عناصر در تعاملی موزون با یکدیگرند. خط نستعلیق، با انحنای لطیف و جریان سیال خود، همان قوسی را میکشد که در طاقهای معماری سر بر آسمان میساید. هنر نگارگری، شعری بصری است که در غزلهای حافظ و مثنوی مولانا تجلی مییابد، و فرش ایرانی با تکرار موزون نقوش و اشکال هندسیاش، گویی گوشهای از دستگاههای موسیقی سنتی است که روح شنونده را به سیر آفاق معنوی به پرواز درمیآورد. این هماهنگی ظریف میان اجزای گوناگون «اندیشه ایرانی»، گواهی بر روح جستجوگر و مبتنیبر فلسفه وحدت وجود است."
https://www.isna.ir/news/1404012916119/%D8%AF%D8%B1-%D9%85%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D9%87%D8%A7-%D8%BA%D8%A7%DB%8C%D8%A8-%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D9%85
19.04.202520:43
ترجمه:
نتانیاهو بیماری دروغگویی دارد. حتی بسیاری از اسرائیلیها این را میگویند. در طول سالها، رهبران غربی متعددی که در زمان تصدی خود علناً از او حمایت میکردند، در خفا او را دروغگو خواندهاند. برخی در میکروفونهای باز این را گفتند، برخی در مکالمات لو رفته، و دیگران در خاطرات خود پس از بازنشستگی. (یادتان هست وقتی سارکوزی به اوباما گفت: «نمیتوانم نتانیاهو را تحمل کنم، او دروغگوست»؟)
او کل حرفهاش را بر پایه دروغ، فریب و ترسپراکنی ساخته است. تنها در ۱۸ ماه گذشته، جهان دیده است که او با گستاخی درباره غزه دروغ میگوید—در روز روشن، جلوی دوربین، بدون شرم.
هیچ دلیلی برای باور کردن حتی یک کلمه از حرفهایش درباره ایران وجود ندارد. و مطلقاً هیچ دلیلی برای اجازه دادن به او برای شکل دادن به روایت نیست
نتانیاهو بیماری دروغگویی دارد. حتی بسیاری از اسرائیلیها این را میگویند. در طول سالها، رهبران غربی متعددی که در زمان تصدی خود علناً از او حمایت میکردند، در خفا او را دروغگو خواندهاند. برخی در میکروفونهای باز این را گفتند، برخی در مکالمات لو رفته، و دیگران در خاطرات خود پس از بازنشستگی. (یادتان هست وقتی سارکوزی به اوباما گفت: «نمیتوانم نتانیاهو را تحمل کنم، او دروغگوست»؟)
او کل حرفهاش را بر پایه دروغ، فریب و ترسپراکنی ساخته است. تنها در ۱۸ ماه گذشته، جهان دیده است که او با گستاخی درباره غزه دروغ میگوید—در روز روشن، جلوی دوربین، بدون شرم.
هیچ دلیلی برای باور کردن حتی یک کلمه از حرفهایش درباره ایران وجود ندارد. و مطلقاً هیچ دلیلی برای اجازه دادن به او برای شکل دادن به روایت نیست
28.03.202520:38
ترامپ میگوید: «یا باید با هم گفتوگو کنیم، یا اتفاقات بسیار بدی برای ایران خواهد افتاد.»
شاید. اما اجازه دهید صریح باشیم:
اتفاقات بسیار بدی هم برای ایالات متحده رخ خواهد داد.
اتفاقات بسیار بدی برای کل منطقه رخ خواهد داد.
اتفاقات بسیار بدی برای کشتیرانی بینالمللی رخ خواهد داد.
اتفاقات بسیار بدی برای بازار نفت رخ خواهد داد.
اتفاقات بسیار بدی برای اقتصاد جهانی رخ خواهد داد.
اتفاقات بسیار بدی برای رژیم عدم اشاعه رخ خواهد داد.
و اتفاقات بسیار بدی برای صلح و امنیت جهانی رخ خواهد داد.
در این سناریو، هیچکس برنده نخواهد بود.
پس بیایید تهدیدها را کنار بگذاریم و مثل آدمهای جدی گفتوگو کنیم.
https://x.com/RezaNasri1/status/1905720766546759970?s=19
شاید. اما اجازه دهید صریح باشیم:
اتفاقات بسیار بدی هم برای ایالات متحده رخ خواهد داد.
اتفاقات بسیار بدی برای کل منطقه رخ خواهد داد.
اتفاقات بسیار بدی برای کشتیرانی بینالمللی رخ خواهد داد.
اتفاقات بسیار بدی برای بازار نفت رخ خواهد داد.
اتفاقات بسیار بدی برای اقتصاد جهانی رخ خواهد داد.
اتفاقات بسیار بدی برای رژیم عدم اشاعه رخ خواهد داد.
و اتفاقات بسیار بدی برای صلح و امنیت جهانی رخ خواهد داد.
در این سناریو، هیچکس برنده نخواهد بود.
پس بیایید تهدیدها را کنار بگذاریم و مثل آدمهای جدی گفتوگو کنیم.
https://x.com/RezaNasri1/status/1905720766546759970?s=19
27.04.202501:09
Israel’s primary concern is not Iran’s nuclear capabilities, but the prospect that Iran and the United States might become accustomed to resolving their differences through diplomacy.
For Israel, the danger lies not in the weapons Iran does not have, but in the erosion of a hostile U.S. posture that has long served Israeli strategic interests.
For decades, Israel has framed Iran as an existential threat, warning of an imminent nuclear apocalypse should Tehran ever achieve atomic capabilities. This narrative has been instrumental in anchoring U.S. foreign policy in a framework of distrust, containment, and pressure against Iran. By casting Iran as the ultimate rogue state, Israel has secured both material and diplomatic advantages: billions in military aid, unwavering political support, and the marginalization of regional competitors. The specter of a nuclear-armed Iran has been less a reflection of imminent reality than a necessary device to sustain a particular architecture of alliances and animosities.
However, Israel’s strategic anxiety runs deeper than centrifuges and enrichment levels. What truly unsettles Israeli policymakers is the idea that Washington and Tehran might, through persistent dialogue, recognize the mutual benefits of coexistence. Such normalization would weaken Israel’s role as the United States' indispensable partner in the Middle East. It would challenge the prevailing narrative that Israel stands alone against a monolithic, menacing Iran. It would also unlock diplomatic and economic opportunities for Iran, allowing it to gradually re-enter international markets and politics, reducing its isolation and, with it, Israel’s leverage.
Diplomacy threatens to reframe Iran not as an unchangeable villain, but as a rational actor with legitimate security concerns and interests. This shift would undercut decades of narrative investment by Israel and its allies in Washington. It would force a rebalancing of U.S. regional priorities, compelling policymakers to consider a more nuanced approach to Middle East security, one less centered on Israeli threat perceptions.
Israel’s concern, therefore, is not a hypothetical Iranian bomb. After all, Israel itself maintains a robust but undeclared nuclear arsenal and has long enjoyed strategic deterrence. Rather, the fear is that if dialogue succeeds, the U.S. will begin to perceive Iran as a complex state rather than a caricatured adversary. This would dilute Israel’s singular position in U.S. strategic calculations and complicate its ability to mobilize American power against Iranian influence.
Understanding this dynamic is crucial for anyone seeking to decipher the persistent resistance to U.S.-Iran engagement. The hostility is not fueled by nonproliferation concerns alone; it is a defense of a broader strategic status quo from which Israel derives considerable benefit.
If American policymakers fail to grasp this, they risk perpetuating unnecessary hostilities and forgoing opportunities for a more stable Middle East. Recognizing Israel’s deeper fears about diplomacy - and not merely about Iran’s capabilities - is the first step toward crafting a more independent, interest-driven U.S. foreign policy; One that is actually based on a clear-eyed assessment of opportunities for peace.
https://x.com/RezaNasri1/status/1916296990650208614?s=19
For Israel, the danger lies not in the weapons Iran does not have, but in the erosion of a hostile U.S. posture that has long served Israeli strategic interests.
For decades, Israel has framed Iran as an existential threat, warning of an imminent nuclear apocalypse should Tehran ever achieve atomic capabilities. This narrative has been instrumental in anchoring U.S. foreign policy in a framework of distrust, containment, and pressure against Iran. By casting Iran as the ultimate rogue state, Israel has secured both material and diplomatic advantages: billions in military aid, unwavering political support, and the marginalization of regional competitors. The specter of a nuclear-armed Iran has been less a reflection of imminent reality than a necessary device to sustain a particular architecture of alliances and animosities.
However, Israel’s strategic anxiety runs deeper than centrifuges and enrichment levels. What truly unsettles Israeli policymakers is the idea that Washington and Tehran might, through persistent dialogue, recognize the mutual benefits of coexistence. Such normalization would weaken Israel’s role as the United States' indispensable partner in the Middle East. It would challenge the prevailing narrative that Israel stands alone against a monolithic, menacing Iran. It would also unlock diplomatic and economic opportunities for Iran, allowing it to gradually re-enter international markets and politics, reducing its isolation and, with it, Israel’s leverage.
Diplomacy threatens to reframe Iran not as an unchangeable villain, but as a rational actor with legitimate security concerns and interests. This shift would undercut decades of narrative investment by Israel and its allies in Washington. It would force a rebalancing of U.S. regional priorities, compelling policymakers to consider a more nuanced approach to Middle East security, one less centered on Israeli threat perceptions.
Israel’s concern, therefore, is not a hypothetical Iranian bomb. After all, Israel itself maintains a robust but undeclared nuclear arsenal and has long enjoyed strategic deterrence. Rather, the fear is that if dialogue succeeds, the U.S. will begin to perceive Iran as a complex state rather than a caricatured adversary. This would dilute Israel’s singular position in U.S. strategic calculations and complicate its ability to mobilize American power against Iranian influence.
Understanding this dynamic is crucial for anyone seeking to decipher the persistent resistance to U.S.-Iran engagement. The hostility is not fueled by nonproliferation concerns alone; it is a defense of a broader strategic status quo from which Israel derives considerable benefit.
If American policymakers fail to grasp this, they risk perpetuating unnecessary hostilities and forgoing opportunities for a more stable Middle East. Recognizing Israel’s deeper fears about diplomacy - and not merely about Iran’s capabilities - is the first step toward crafting a more independent, interest-driven U.S. foreign policy; One that is actually based on a clear-eyed assessment of opportunities for peace.
https://x.com/RezaNasri1/status/1916296990650208614?s=19


13.04.202520:50
مصر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، قطر، کویت و بحرین ـ که همگی عضو شورای همکاری خلیج فارس و از متحدان کلیدی عرب ایالات متحده هستند ـ از مذاکرات هستهای میان تهران و واشنگتن حمایت کردهاند. همه این کشورها چنین گفتگوهایی را به امنیت و ثبات منطقهای گره زدهاند و آن را ضروری میدانند.
اجماع بیسابقه منطقهای بر دیپلماسی، معادلات راهبردی را بازتعریف میکند. این همگرایی، پیامی قاطع به اخلالگران بالقوه ارسال میکند: عصر جدیدی فرا رسیده است؛ عصری مبتنی بر این آگاهی که امنیت منطقهای عمیقأ بههمپیوسته است و بهترین مسیر پیشبرد آن، تنشزدایی میان ایران و ایالات متحده است.
https://x.com/RezaNasri1/status/1911518247880728985?s=19
اجماع بیسابقه منطقهای بر دیپلماسی، معادلات راهبردی را بازتعریف میکند. این همگرایی، پیامی قاطع به اخلالگران بالقوه ارسال میکند: عصر جدیدی فرا رسیده است؛ عصری مبتنی بر این آگاهی که امنیت منطقهای عمیقأ بههمپیوسته است و بهترین مسیر پیشبرد آن، تنشزدایی میان ایران و ایالات متحده است.
https://x.com/RezaNasri1/status/1911518247880728985?s=19
19.04.202507:33
ترجمه:
نکاتی برای افرادی در ایالات متحده که میخواهند با ایران به توافق برسند:
۱) با زبان احترام سخن بگویید و از تهدید و ارعاب پرهیز کنید.
۲) خواستههای غیرواقعی، غیرمنطقی یا غیرمرتبط را دنبال نکنید.
۳) به نتانیاهو گوش ندهید. او بهطور فعال در تلاش است تا آمریکا را به جنگ فاجعهبار دیگری در خاورمیانه بکشاند. چنین جنگی صرافا در خدمت منافع شخصی مخرب او خواهد بود.
۴) از توصیههای سمی دموکراتهای شکستخورده (از جمله جان کری)، FDD و UANI که اکنون با نومحافظهکاران جنگطلب و تندروهای اسرائیلی در یک اتحاد مصلحتی هستند تا مانع از شکلگیری هرگونه توافق در دولت ترامپ شوند، چشمپوشی کنید.
۵) مراقب E3، بهویژه بریتانیا باشید. آنها احساس تحقیر و کنار گذاشته شدن دارند و برای تضعیف هرگونه تلاش دیپلماتیک تردید نخواهند کرد.
۶) بر یک توافق عادلانه تمرکز کنید - توافقی که تضمین کند برنامه هستهای ایران غیرنظامی باقی میماند، در ازای لغو کامل تحریمها.
۷) یک تعامل مبتنی بر منافع متقابل طراحی کنید تا به ایران اطمینان دهد که نه رئیسجمهور ترامپ و نه جانشینان او بار دیگر از توافق خارج نخواهند شد.
۸) بزرگ فکر کنید. امنیت جهانی را بر فشارهای سیاسی داخلی اولویت دهید تا توافقی پایدار و باثبات حاصل شود.
نکاتی برای افرادی در ایالات متحده که میخواهند با ایران به توافق برسند:
۱) با زبان احترام سخن بگویید و از تهدید و ارعاب پرهیز کنید.
۲) خواستههای غیرواقعی، غیرمنطقی یا غیرمرتبط را دنبال نکنید.
۳) به نتانیاهو گوش ندهید. او بهطور فعال در تلاش است تا آمریکا را به جنگ فاجعهبار دیگری در خاورمیانه بکشاند. چنین جنگی صرافا در خدمت منافع شخصی مخرب او خواهد بود.
۴) از توصیههای سمی دموکراتهای شکستخورده (از جمله جان کری)، FDD و UANI که اکنون با نومحافظهکاران جنگطلب و تندروهای اسرائیلی در یک اتحاد مصلحتی هستند تا مانع از شکلگیری هرگونه توافق در دولت ترامپ شوند، چشمپوشی کنید.
۵) مراقب E3، بهویژه بریتانیا باشید. آنها احساس تحقیر و کنار گذاشته شدن دارند و برای تضعیف هرگونه تلاش دیپلماتیک تردید نخواهند کرد.
۶) بر یک توافق عادلانه تمرکز کنید - توافقی که تضمین کند برنامه هستهای ایران غیرنظامی باقی میماند، در ازای لغو کامل تحریمها.
۷) یک تعامل مبتنی بر منافع متقابل طراحی کنید تا به ایران اطمینان دهد که نه رئیسجمهور ترامپ و نه جانشینان او بار دیگر از توافق خارج نخواهند شد.
۸) بزرگ فکر کنید. امنیت جهانی را بر فشارهای سیاسی داخلی اولویت دهید تا توافقی پایدار و باثبات حاصل شود.


02.04.202506:42
وزیر خارجه ایران، دکتر عراقچی، در توییت خود به یک نکته کلیدی اشاره میکند که به شکل عجیبی نادیده گرفته میشود:
بیش از بیست سال است که جامعه اطلاعاتی ایالات متحده بهطور پیوسته اعلام کرده که ایران در حال ساخت سلاح هستهای نیست. این ارزیابی در تازهترین گزارش سالانه تهدیدات امنیتی آمریکا در سال ۲۰۲۵ نیز بار دیگر مورد تأیید قرار گرفته است.
پرسش این است که چرا چنین واقعیتی به عنوان یک فاکتور تعیینکننده در روند سیاستگذاری آمریکا مورد توجه قرار نمیگیرد؟ و چرا با وجود اطلاع کامل از این گزارشها، سیاستمداران آمریکایی همچنان ایران را تهدید میکنند؟
بیش از بیست سال است که جامعه اطلاعاتی ایالات متحده بهطور پیوسته اعلام کرده که ایران در حال ساخت سلاح هستهای نیست. این ارزیابی در تازهترین گزارش سالانه تهدیدات امنیتی آمریکا در سال ۲۰۲۵ نیز بار دیگر مورد تأیید قرار گرفته است.
پرسش این است که چرا چنین واقعیتی به عنوان یک فاکتور تعیینکننده در روند سیاستگذاری آمریکا مورد توجه قرار نمیگیرد؟ و چرا با وجود اطلاع کامل از این گزارشها، سیاستمداران آمریکایی همچنان ایران را تهدید میکنند؟


12.04.202511:25
ایران با آرامش و عزم راسخ به پای میز مذاکره میآید. موضع آن نشاندهنده اعتماد به ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای، رویکرد اصولی به صلح و ثبات منطقهای، پایبندی به قوانین بینالمللی و درک روشن از نقش مخرب اخلالگران است.
جدیت ایران در ترکیب هیئت نمایندگی، عمق آمادگیها، همسویی با نهادهای حاکمیت و حمایت عمومی آن منعکس شده است.
خطوط قرمز ایران کاملاً مشخص است:
مذاکرات صرفاً درباره هستهای و رفع تحریمهاست؛ کل برنامه هستهای ایران، شامل چرخه غنیسازی و تمام اجزای ضروری آن، باید به طور کامل حفظ شود.
جدیت ایران در ترکیب هیئت نمایندگی، عمق آمادگیها، همسویی با نهادهای حاکمیت و حمایت عمومی آن منعکس شده است.
خطوط قرمز ایران کاملاً مشخص است:
مذاکرات صرفاً درباره هستهای و رفع تحریمهاست؛ کل برنامه هستهای ایران، شامل چرخه غنیسازی و تمام اجزای ضروری آن، باید به طور کامل حفظ شود.
History of channel changes
Log in to unlock more functionality.