Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Инсайдер UA
Инсайдер UA
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Инсайдер UA
Инсайдер UA
MMMojahedi 🍀 محمدمهدی مجاهدی avatar

MMMojahedi 🍀 محمدمهدی مجاهدی

🍀 نقد و نظر خود را درباره‌ی مطالبی که این‌جا منتشر می‌شود، می‌توانید به این نشانی با نگارنده در میان بگذارید:
@MMMojahedi
TGlist rating
0
0
TypePublic
Verification
Not verified
Trust
Not trusted
Location
LanguageOther
Channel creation dateFeb 01, 2016
Added to TGlist
Mar 22, 2025

Records

07.04.202523:59
2.2KSubscribers
10.04.202518:48
300Citation index
21.03.202523:59
2.2KAverage views per post
15.03.202504:14
2.2KAverage views per ad post
26.03.202514:35
40.00%ER
22.02.202504:14
102.42%ERR
Subscribers
Citation index
Avg views per post
Avg views per ad post
ER
ERR
JAN '25FEB '25MAR '25APR '25MAY '25

Popular posts MMMojahedi 🍀 محمدمهدی مجاهدی

07.05.202503:32
مهاجرت و بازتوزیع؛ پنداشت‌های نادرست و اغراق‌آمیز دربارۀ مهاجران

روزنامۀ دنیای اقتصاد در شمارۀ ۶۲۷۶ بخشی از پژوهش آلبرتو آلسینا، آرماندو میانو، و استفانی استنچوا دربارۀ «مهاجرت و بازتوزیع» را منتشر کرده است (متن اصلی گزارش و پیوست‌های آن). نویسندگان در این پژوهش این پرسش‌ها را بررسی کرده‌اند که آیا ادراکات شهروندان دربارۀ تعداد و وضعیت مهاجران دقیق است؟ و این ادرکات چه تأثیری بر سیاست‌های رفاهی و بازتوزیعی دارند؟ این پژوهش از طریق نظرسنجی‌ها و آزمایش‌های آنلاین با حدود ۲۴ هزار غیرمهاجر از ۶ کشور (فرانسه، آلمان، ایتالیا، سوئد، بریتانیا، و ایالات متحده) انجام شده است؛ کشورهایی با نظام‌های رفاهی متفاوت که در همۀ آن‌ها مسئلۀ مهاجران داغ است. پاسخ‌دهندگان به‌طور قابل‌توجهی تعداد مهاجران را بیش از حد واقعی تخمین زده‌اند و معتقدند که مهاجران از نظر فرهنگی و مذهبی از آن‌ها دورتر و از نظر اقتصادی ضعیف‌ترند. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که این پنداشت‌ها بسیار نادرست و اغراق‌آمیز هستند. بخش‌هایی از ترجمۀ امیررضا انگجی در روزنامۀ دنیای اقتصاد را در ادامه می‌خوانید:

یکی از یافته‌های اصلی پژوهش این است که پاسخ‌دهندگان در همۀ کشورهای مورد مطالعه تعداد مهاجران را بیش از حد واقعی تخمین می‌زنند. برای مثال در ایالات متحده سهم واقعی مهاجران مستند (افرادی که به‌صورت قانونی در کشور زندگی می‌کنند اما در خارج از آن متولد شده‌اند) حدود ۱۰درصد جمعیت است، اما پاسخ‌دهندگان به‌طور میانگین این سهم را ۳۶درصد تخمین زده‌اند. در ایتالیا سهم واقعی مهاجران ۱۰درصد است، اما میانگین ادراک پاسخ‌دهندگان ۲۶درصد بوده است. در بریتانیا سهم واقعی مهاجران حدود ۱۳درصد است، اما ادراک میانگین پاسخ‌دهندگان ۳۰درصد بوده است. در آلمان، سوئد، و فرانسه نیز همین بیش‌تخمینی وجود دارد. این یافته با مطالعات قبلی دربارۀ ادراکات مهاجرت همخوانی دارد و نشان می‌دهد که تصورات نادرست دربارۀ تعداد مهاجران یک پدیدۀ جهانی است که می‌تواند تحت تأثیر عواملی مانند پوشش رسانه‌ای، روایت‌های سیاسی، و تعصبات اجتماعی باشد.

پاسخ‌دهندگان دربارۀ ترکیب و ویژگی‌های مهاجران نیز ادراکات نادرستی دارند. این ادراکات شامل منشأ جغرافیایی، دین، سطح تحصیلات، وضعیت اشتغال، و وابستگی به کمک‌های دولتی است. پاسخ‌دهندگان تمایل دارند سهم مهاجرانی را که از نظر فرهنگی و مذهبی از آن‌ها دورتر هستند، بیش از حد تخمین بزنند. برای مثال، سهم مهاجران از خاورمیانه و آفریقا را بیش از حد واقعی برآورد کرده‌اند. در مقابل، سهم مهاجران از مناطق نزدیک‌تر (مانند اروپای غربی) یا مهاجرانی که دین مشابهی با اکثریت جمعیت دارند کمتر از واقعیت تخمین زده شده است.

پاسخ‌دهندگان معتقدند که مهاجران از نظر اقتصادی ضعیف‌تر از غیرمهاجران هستند. برای مثال در آلمان پاسخ‌دهندگان تخمین زده‌اند که تنها ۱۵درصد مهاجران دارای تحصیلات دانشگاهی هستند، درحالی‌که طبق آمار واقعی این رقم حدود ۲۵درصد است. یا در ایتالیا پاسخ‌دهندگان تخمین زده‌اند که ۴۰درصد مهاجران بیکار هستند، درحالی‌که آمار واقعی حدود ۱۵درصد است. در ایالات متحده پاسخ‌دهندگان تخمین زده‌اند که ۵۰درصد مهاجران زیر خط فقر هستند، درحالی‌که این رقم در واقعیت حدود ۲۰درصد است. همچنین پنداشت رایج این است که مهاجران وابستگی زیادی به کمک‌های دولتی دارند. در فرانسه پاسخ‌دهندگان تخمین زده‌اند که ۶۰درصد مهاجران از کمک‌های دولتی استفاده می‌کنند؛ درحالی‌که این رقم در واقعیت حدود ۳۰درصد است.

برخی گروه‌ها بیش از دیگران دچار خطای ادراک هستند. افرادی که تحصیلات دانشگاهی ندارند، به‌طور قابل‌توجهی تعداد و ویژگی‌های مهاجران را نادرست‌تر تخمین می‌زنند. این ممکن است به‌دلیل دسترسی کمتر به اطلاعات دقیق یا تأثیرپذیری بیشتر از روایت‌های رسانه‌ای باشد. از طرفی افرادی که در بخش‌هایی مانند ساخت‌وساز، خدمات، یا کشاورزی کار می‌کنند ادراکات نادرست‌تری دارند. این ممکن است به‌دلیل تماس مستقیم‌تر با مهاجران باشد که گاهی منجر به تعمیم‌های نادرست می‌شود.

نکتۀ جالب این است که پاسخ‌دهندگان با گرایش سیاسی راست‌گرا معمولاً ادراکات منفی‌تری دربارۀ مهاجران دارند و تعداد و ویژگی‌های آن‌ها را با خطای بیشتری تخمین می‌زنند. بااین‌حال، چپ‌گراها و راست‌گراها به یک اندازه در تخمین تعداد مهاجران دچار خطا هستند، اما راست‌گراها دیدگاه‌های منفی‌تری دربارۀ ترکیب و مشارکت اقتصادی مهاجران دارند.

ادراکات نادرست دربارۀ مهاجران پیامدهای مهمی برای سیاست‌گذاری دارد. برای مثال، تصور اینکه آن‌ها وابستگی زیادی به کمک‌های دولتی دارند می‌تواند حمایت از سیاست‌های بازتوزیعی را کاهش دهد. ادراکات نادرست می‌توانند به افزایش تعصبات و تنش‌های اجتماعی منجر شوند و ممکن است سیاستمداران را به اتخاذ سیاست‌های سخت‌گیرانه‌تر در زمینۀ مهاجرت تشویق کند.

@omidi_reza
02.05.202515:06
در رثای مردی که اگر مانده بود، بهارِ عقل از زیر یخ تحجر می‌شکفت و او رفت. نه با قیل و قالی در بازار سیاست، که با زمزمه‌ای در گوش زمان.
مرتضی مطهری را نکشتند با گلوله؛ پیش‌تر، در حجره‌های تاریک جهالت و در سطرهای پوسیده‌ی جزوه‌هایی که دیانت را به دکان تبدیل کرده بودند، هزاربار ترورش کرده بودند.

او پیام‌آور بود، نه پیام‌فروش. در روزگاری که دین را یا از جنس تهدید می‌دیدند یا توجیه قدرت، او آمد تا از اسلامِ فکر بگوید؛ از محمدی که می‌شنید، نه فقط می‌فرمود؛ از شیعه‌ای که می‌پرسید، نه فقط می‌گریست.

اگر امروز بود، شاید در قاب تلویزیونی نمی‌گنجید که با نوحه، سیاست می‌فروشد. شاید کنار خطبه‌خوانانی نمی‌نشست که با اسم امام، بر طبل جهل می‌کوبند.

شاید می‌رفت به دل همین نسل، آرام می‌گفت:
عقلت را در پستوی احساس دفن نکن. دین، زنده است اگر سوال زنده بماند.

او در برابر قشریانی می‌ایستاد که امروز به نام پایداری، مانده‌اند در زمانه‌ای که حتی تاریخ از آن عبور کرده. مردانی که اگر شمشیر داشتند، گردن می‌زدند؛ اما چون قلم دارند، واژه را مسموم می‌کنند.
و آنان‌که در اردوی مصاف، با ادبیات مرگ و آخرالزمان، ایمان جوانان را به گروگان گرفته‌اند، اگر مطهری زنده بود، با نگاهی می‌فهماندشان:
مهدی نمی‌آید برای فرار از دنیا، می‌آید تا دنیا را معنا کند.

او نیامده بود تا فقط بگوید، آمده بود تا شجاعت اندیشیدن را به نسل‌ها بیاموزد.
بیهوده نبود که دشمن از میان آن‌همه چهره، انگشت بر پیشانی او گذاشت و گلوله را همان‌جا نشاند؛ جایی که فکر زنده بود.

امروز، اگر هنوز شعری از جمهوریت و روحی از اسلام مانده، از نسیم قلم اوست.
او شهید اندیشه بود، نه فقط قربانی ترور.

و چه اندوه‌بار که هنوز، صدای او باید تکرار شود در میانه‌ی هیاهوی عالمان دکانی، و سربازان تخیل‌گرا.
سلام بر تو ای معلم شهید، که اگر مانده بودی، شاید ما زودتر می‌فهمیدیم:
تحجر با لحیه نمی‌آید، با جهل می‌آید.
به قلم :#آقای_ببر
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴

@mmojahedi
11.05.202519:40
"هیاهو بر سر هیچ"

«هیاهو بر سر هیچ» کتاب بسیار خوبی در زمینه خلیج فارس است. استاد موحد در این کتاب به تاریخچه خلیج‌ فارس و معاهدات بین‌المللی ایران و انگلیس در این باره می‌پردازد.

استاد محمدعلی موحد در این کتاب سعی کرده است به دور از گرد و غبار، ستیزه‌جویی و غوغاگری، زمینه را برای رفع سوء‌تفاهم و رنجیدگی در میان دو طرف آماده کند. او با بررسی سوابق تاریخی خلیج فارس در معاهدات بین‌المللی ایران و انگلیس و با ارائه اسناد محرمانه هندوستان و انگلستان و بررسی دقیق حقوقی اسناد و زیر و بم مذاکرات، ادعاهای ارائه‌شده از سوی شیوخ را بی‌اساس و مبالغه مستعار می‌شمارد.


گفتی است کتاب "هیاهو..." به زبان فرانسه نیز ترجمه شده است. مترجم میترا فرزاد - استاد دانشگاه پاریس - است که به صورت مشترک توسط انتشارات «شمع و مه» و انتشارت «اِدیسیون لاولوا» در فرانسه به چاپ رسیده است.
@movahed1302
22.04.202501:01
نشانه‌شناسی شکست آموزش و پرورش

دیروز ویدیویی از وزیر آموزش و پرورش منتشر شد که در آن خود را سرباز سردار رادان می‌‌خواند.


علیرضا کاظمی به اعتبار شخصی حق دارد، سرباز هر که دوست دارد باشد و هر کسی را دوست دارد، بستاید، اما آیا به اعتبار وزارت آموزش و پرورش هم چنین حقی دارد؟
فکر می‌کنم این سخنان نشان‌دهنده‌ی نادیده گرفتن اهمیت جایگاهی است که به آن تکیه زده است.

آموزش پرورش رسمی و غیررسمی در ایران بسیار مهم و تاثیرگذار است. فردوسی و خیام و سعدی و حافظ و خوارزمی و این‌سینا و بسیاری از بزرگان را در دامن خود پرورده است.
وزارت آموزش و پرورش - در وضعیت مطلوبش- تنها وزارتخانه‌ای است که پرورش و آموزش فرزندان ایران در دستان او است. جانشینان احتمالی ممدوحش و بسیار بزرگ‌تر از او هم اکنون در مدارس همین آموزش و پرورش مشغول تحصیلند. او نماینده‌ی دولتی است که عده‌ای از مردم به آن رای داده‌اند که نه تنها بسیاری‌شان چنان تصویر اغراق‌آمیزی از ممدوح وزیر ندارند که ممکن است منتقد عملکرد او باشند. او نماینده‌ی هزاران آموزگاری است که چنین ادبیاتی توهین به جایگاه و شان آنان است.
جایگاه او در موقعیتی بسیار بالاتر از ممدوحش قرار دارد. خوشبختانه گوش دانش‌آموزان به مقامات آموزش و پرورش بدهکار نیستند، وگرنه این درسی ناپسند برای آنان بود.
اوضاع وقتی نگران کننده است که روندی برعکس آن‌چه باید جریان داشته باشد، جریان دارد.

معمولا آن‌جا که سیاست‌های انتظامی و امنیتی کردن فضا پاسخ نمی‌دهد، سراغ رویکردهای فرهنگی و اجتماعی می‌روند، اما پیشنهاد وزیر این است که برای حل مسائل و مشکلات اجتماعی و فرهنگی در میان دانش‌آموزان پای نهادهای انتظامی وسط بیاید. این سیاستی بسیار خطرناک است.

سپردن بخشی از ساز و کار پرورش دانش آموزان به نهادی انتظامی، معنایش این است که نه تنها فهم نهادی از مخاطبان و مسائلشان در وزارت عریض و طویل آموزش و پرورش وجود ندارد که هیچ شناختی از سلسله‌ی ناکامی‌های اجتماعی و فرهنگی نیز وجود ندارد و هزاران بار آزموده دوباره آزمایش خواهد شد. این یعنی شکست کامل آموزش و پرورش!
Reposted from:
Inekas | انعکاس avatar
Inekas | انعکاس

🔵 در جست‌وجوی راه حل سوم: «عینیت و بی‌طرفی در مطالعات اسلامی»

🔵معرفی نخستین مدرسهٔ بهاری انعکاس (حضوری و آنلاین) | اردیبهشت ۱۴۰۴

مسألۀ شگفت و پرتکراری که امروزه در تحقیقات جدید مطالعات اسلامی بسیار به چشم می‌خورد-از جمله در برخی تحقیقاتی که در همین کانال انعکاس بازتاب داده شده- این است که چرا محققان دربارۀ یک موضوع مشخص با داده‌های کمابیش یکسان، به نتایج کاملا متفاوت و بعضا متضادی می‌رسند. آیا این اتفاق طبیعی است؟ اگر بله، کدام نتیجه به امر واقع نزدیک‌تر است؟ اگر نه، مشکل کجاست؟ آیا مشکل از تعصب یکی از طرفین است؟ اصلا آیا می‌توان بی‌طرف بود و بی‌طرفانه به واقعیت‌های تاریخی نزدیک شد؟ اگر بله، چه طور؟

دغدغۀ اصلی هر محقق تاریخ اسلام این است که در تاریخ اسلام واقعا چه اتفاقی افتاده است. تمام روش‌های تاریخی-انتقادی به این امید بسط داده شده‌اند تا افراد با رویکردهای مختلف بتوانند بر روی استنتاج‌های خود، با هم تفاهم کنند. به همین خاطر در رویکردهای مرسوم تاریخی-انتقادی، اصرار بر آن است که هیچ پیش‌فرض الهیاتی مفروض گرفته نشود، منابع معاصرِ یک رویداد به منابع متاخرتر ترجیح داده شود، منابع غیراسلامی به مثابۀ «منابعی بی‌طرف» و تحقیقاتِ با برچسب «تاریخی-انتقادی»، به مثابهٔ «تحقیقاتی بی‌طرف» انگاشته شود.

اما تحقیقات انتقادی سال‌های اخیر، از این واقعیت تکان‌دهنده پرده برداشت که بسیاری از منابع معاصر و بیرونی (غیر اسلامی)، مملو از سوگیری‌ها و برداشت‌های ذهنی، ناقص و مغرضانه هستند و نمی‌توان اصلی جهان‌شمول مبنی بر ترجیح منابع بیرونی و معاصر را مفروض گرفت.

همچنین مطالعات انتقادی دهۀ ۶۰ میلادی و به تبع آن، تأملات ادوارد سعید دربارۀ مطالعات «استشراقی» نیز، این دغدغه را بیش از پیش پررنگ کرد که مختصات خود پژوهشگر و جایگاه او، چه طور در نتایج تحقیقاتش موثر است. با این وصف، آیا می‌توان به تحقیقات غربی به مثابۀ «تحقیقات بی‌طرفانه» امید بست؟ از آن طرف، آیا کنار گذاشتن تمام تحقیقات جدید و رجوع به سنت اسلامی به مثابۀ «تنها برداشت اصیل»، ممکن و مطلوب است و بازگشت به عقب نیست؟
آیا باید به دنبال راه سومی بود؟

علاوه بر این، گذر زمان نشان داد ادعای «کنارنهادن پیش‌فرض‌های الهیاتی»، معمولا راهگشا نبوده و حتی بعضا رهزن بوده است. چرا که تأملات تحلیلی دقیق نشان داده که از طرفی روش‌های تاریخی-انتقادی نیز عاری از پیش‌فرض نبوده و از طرف دیگر، صرف پیش‌فرض داشتن نیز مانع نزدیک شدن به واقعیت نیست. اما همچنان مهم است بدانیم در یک مطالعۀ تاریخی-انتقادی: چگونه می‌بایست برای تغییر پیش‌فرض‌ها گشوده بود؟ چه نوع پیش‌فرض‌هایی را کجا باید کنار گذاشت و کجا نباید نگران بود؟ منابع معاصر و بیرونی، کجا ارزش بیشتری دارند و کجا بی‌ارزش هستند؟

🔴 انعکاس، با مشارکت گروه فلسفه علم دانشگاه شریف، مدرسۀ بهاری پیشِ رو را طراحی کرده تا این مناقشات را روایت کند و مسیر حرکت به سوی راه‌حل(های) سوم را نشان دهد و جعبه‌ابزاری مفهومی برای کاربست این ملاحظات در مطالعات اسلامی به دست دهد.

تجربهٔ پیشین ما در انعکاس و نیز پژوهش‌های اخیر نیز این را نشان می‌دهند که صرف آشنایی با روش‌شناسی‌های مختلف، بدون داشتن نقشه‌ای کلی از مبانی مفهومی آن‌ها چندان موثر نیست. ارائه‌ها و کارگاه‌های مدرسۀ بهاری انعکاس به این منظور طراحی شدند تا این نقشه را به دست پژوهشگران و خوانندگان مطالعات اسلامی بدهد و آن‌ها را از نزدیک با این چالش‌ها و مدل‌های جدید آشنا سازد.

🔵 در مدرسۀ بهاری امسال، ۲۰ ساعت ارائۀ آموزشی به همراه دو فعالیت کارگاهی برنامه‌ریزی شده است:

🔵در بخش آموزشی، ۱۰ استاد و پژوهشگر برجسته داخلی و بین‌المللی در سه محور موضوعی به ارائه می‌پردازند که فهرست عناوین این ارائه‌ها در پوستر بالا آمده است.

🔵در بخش کارگاهی، مخاطبین در گروه‌هایی تقسیم‌بندی می‌شوند که تمرکز آن مصداق یا اثری شاخص مربوط به یکی از محورهای دوره است. محتوا‌ها همراه با اطلاعات کتاب‌شناختی مربوط به هر پنل از پیش به صورت دفترچه و کتابِ ترجمه شده، در اختیار مخاطبین قرار می‌گیرد. شرکت‌کنندگان با انتخاب محور مورد علاقه‌شان، با تمرکز بر یک اثر شاخص در آن حوزه، در یک فعالیت مناظره‌ای یا هم‌تایانشان از گروه‌های دیگر شرکت خواهند کرد.

🎓 برای کسب اطلاعات بیشتر به کتابچه راهنمای مدرسه رجوع کنید.

🗓 چهارشنبه و پنج‌شنبه و جمعه ، ۳، ۴ و ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ | از ساعت ۸ تا ۱۸ به وقت تهران در دانشگاه صنعتی شریف

🎓 تخفیف ویژۀ دانشجویی
📄 اعطای گواهی
🌐 برگزاری جلسات مجازی در Zoom
👥 شبکه‌سازی و تعامل علمی
📍 امکان نگه‌داری از کودکان

مهلت ثبت‌نام: تا ۳۱ فروردین ۱۴۰۴


🌐 برای ثبت‌نام به وب‌سایت مدرسه مراجعه کنید یا به @Inekas_admin پیام بدهید.

#رویداد_انعکاس
🔵@Inekas
من که صلحم دائما با این پدر
این جهان چون جنت ‌استم در نظر
دوم اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴
@mmojahedi
۱۲ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴
@mmojahedi
Log in to unlock more functionality.