Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار avatar

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

موقوفات دکتر محمود افشار به منظور تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملی توسط دکتر محمود افشار در سال ۱۳۳۷ بنیاد گرفته است
تهران - خيابان ولی‌عصر - سه‌راه زعفرانيه - خيابان شهيد عارف‌نسب - کوی دبیرسیاقی - شماره ۶
📞 021-2271-6834
🌐 www.MahmoudAfshar.ir
Рэйтынг TGlist
0
0
ТыпПублічны
Вертыфікацыя
Не вертыфікаваны
Надзейнасць
Не надзейны
Размяшчэнне
МоваІншая
Дата стварэння каналаMay 24, 2017
Дадана ў TGlist
Dec 04, 2024

Рэкорды

21.04.202523:59
5KПадпісчыкаў
20.04.202523:59
200Індэкс цытавання
19.03.202503:11
3.2KАхоп 1 паста
19.03.202504:13
3.2KАхоп рэкламнага паста
19.03.202523:59
3.92%ER
18.03.202504:12
65.55%ERR

Развіццё

Падпісчыкаў
Індэкс цытавання
Ахоп 1 паста
Ахоп рэкламнага паста
ER
ERR
DEC '24JAN '25FEB '25MAR '25APR '25

Папулярныя публікацыі بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

20.04.202507:57
گسترش زبان فارسی

پس از آنکه زبان دری یا پارسی زبان نوشتار شد، نه تنها سخنوران خراسان چون رودکی سمرقندی و بوشکور بلخی و مسعود مروزی و بوعلی سینای بخارایی و بوریحان بیرونی خوارزمی و منجیک ترمذی و سنایی غزنوی و خواجه عبدالله انصاری هروی و فردوسی طوسی و خیام نیشابوری و منوچهری دامغانی به این زبان نوشتند، بلکه نیز سخنوران جاهای دیگر چون فرخی سیستانی و غضایری رازی و بوسلیک گرگانی و جمال‌الدین اصفهانی و قطران تبریزی و خاقانی شروانی و نظامی گنجوی و مسعود سعد لاهوری و باباطاهر همدانی و سعدی شیرازی و صدها سخنور دیگر از هر گوشه و کنار این سرزمین. به خاطر این گسترش زبان فارسی است که رستم لارجانی حدود سال ۴۰۰ هجری برای فرمانروایان همدان شاهنامه می‌سراید و در زمان فرمانروایی خاندان کاکویه در اصفهان، ابن‌سینا دانشنامۀ علایی را به زبان فارسی تألیف می‌کند و کمی بعد فخرالدین اسعد گرگانی ویس و رامین را می‌سراید. و باز به خاطر گسترش زبان فارسی است که اسدی طوسی، در نیمۀ نخستین سدۀ پنجم، از طوس راه می‌افتد و به دربار جستانیان طارم (سرزمین میان قزوین و زنجان و گیلان) می‌رود و شاهان آنجا را به زبان فارسی می‌ستاید و سپس از آنجا به دربار شیبانیان در نخجوان می‌رود و برای امیر آنجا گرشاسپ‌نامه را می‌سراید و می‌بیند که اهل ادب آنجا مجلس شاهنامه‌خوانی دارند یا شاعر همزمان او، قطران تبریزی همۀ امیران آذربایجان و اران را به فارسی مدیحه می‌سراید و یا عنصرالمعالی در همان زمان‌ها از گرگان به گنجه می‌رود و در آنجا با امیر ابوالاسوار شدّادی به فارسی سخن می‌گوید. پیداست که زبان فارسی نمی‌توانست در فاصلۀ یکی دو قرن به عنوان زبان نوشتار همۀ سرزمین ایران را بگیرد، اگر پیش از آن قرن‌ها به عنوان زبان گفتار در سراسر ایران رواج نمی‌داشت.
زبان فارسی یا دری حدود دو هزار و پانصد سال پیشینه دارد که از آن حدود هزار سال نخستین زبان گفتار در جنوب غربی ایران و سپس حدود هزار و پانصد سال زبان گفتار و حدود هزار و صد سال اخیر آن زبان نوشتار در بخش بزرگ سرزمین‌های فلات ایران بوده است و روزگاری به عنوان زبان فرهنگ و ادب، به کشورهای دیگر نفوذ کرده است.

[گل رنج‌های کهن: برگزیدۀ مقالات دربارۀ شاهنامۀ فردوسی، دکتر جلال خالقی مطلق، به کوشش علی دهباشی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ص ۴۰۶- ۴۰۷]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
21.04.202506:03
یکم اردیبهشت‌ماه روز بزرگداشت سعدی

هر دم از عمر می‌رود نفسی
چون نگه می‌کنم نماند بسی

ای که پنجاه رفت و در خوابی
مگر این پنج روز دریابی

خجل آن کس که رفت و کار نساخت
کوس رحلت زدند و بار نساخت

خواب نوشین بامداد رحیل
باز دارد پیاده را ز سبیل

هر که آمد عمارتی نو ساخت
رفت و منزل به دیگری پرداخت

وان دگر پخت همچنین هوسی
وین عمارت به سر نبرد کسی

یار ناپایدار دوست مدار
دوستی را نشاید این غدّار

نیک و بد چون همی بباید مرد
خنک آن کس که گوی نیکی برد

برگ عیشی به گور خویش فرست
کس نیارد ز پس ز پیش فرست

عمر برف است و آفتاب تموز
اندکی ماند و خواجه غرّه هنوز

ای تهی‌دست رفته در بازار
ترسمت پُر نیاوری دستار

هر که مزروع خود بخورد به خوید
وقت خرمنْش خوشه باید چید

از دیباچۀ گلستان

[کلّیات سعدی، به اهتمام محمّدعلی فروغی، با مقدّمه‌ای از محمّد افشین‌وفایی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۳، ص ۱۱۱-۱۱۲]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
21.04.202510:44
یکم اردیبهشت‌ماه سالروز درگذشت سهراب سپهری

آب را گل نکنیم
در فرودست انگار
کفتری می‌خورَد آب
یا که در بیشۀ دور
سیره‌ای پر می‌شوید
یا در آبادی
کوزه‌ای پر می‌گردد

آب را گل نکنیم
شاید این آبِ روان
می‌رود پای سپیداری
تا فروشوید اندوهِ دلی
دستِ درویشی شاید
نانِ خشکیده فروبرده در آب

زنِ زیبایی آمد لبِ رود
آب را گل نکنیم
روی زیبا دوبرابر شده است

چه گوارا این آب
چه زلال این رود
مردم بالادست
چه صفایی دارند
چشمه‌هاشان جوشان
گاوهاشان شیرافشان باد
من ندیدم دهشان
بی‌گمان پای چپرهاشان جاپای خداست
ماهتاب آنجا
می‌کند روشنْ پهنای کلام
بی‌گمان
در دهِ بالادست
چینه‌ها کوتاه است
مردمش می‌دانند
که شقایق چه گلی‌ست
بی‌گمان آنجا آبی، آبی‌ست
غنچه‌ای می‌شکفد
اهل ده باخبرند
چه دهی باید باشد
کوچه‌باغش پرِ موسیقی‌ باد
مردمانِ سرِ رود
آب را می‌فهمند
گِل نکردندش، ما نیز
آب را گل نکنیم

سهراب سپهری (۱۵ مهر ۱۳۰۷- ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹)
شاعری توانا و صاحب سبک و صمیمی (متمایل به هنرِ شرقِ دور، همراهِ زبانی ساده و شعری طبیعت‌گرا) و نقاش. از آثار شعری اوست: مرگ رنگ، زندگی خواب‌ها، آوار آفتاب، شرق اندوه، صدای پای آب، حجم سبز، ما هیچ، ما نگاه، هشت کتاب.

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
15.04.202507:44
نادرشاه

نادر بی‌گفت‌وگو باید یکی از نوابغ نظامی و نجات‌بخش ایران در یکی از پرمخاطره‌ترین ادوار تاریخ آن به شمار آید. او به دورانی قدرت را به دست گرفت که ضعف و فساد صفویان متأخر و کارگزاران غالباً بی‌کفایت و جاهل و فرومایۀ آن‌ها، سبب شده بود تا همسایگان ایران باز بر قسمت‌هایی از این سرزمین مستولی شوند. سیاست‌های خشن مذهبی و خونریزی‌های نخستین شاهان صفوی، که به مهاجرت خیلی از ایرانی‌ها به ماوراء‌النهر و عثمانی و بین‌النهرین و شمال و جنوب قفقاز انجامید، نه تنها بیشتر مسلمانان و حکومت‌های اطراف را از ایران رمانیده بود، بلکه زمینه‌ای شد تا همواره فرصتی بجویند برای مقابله با ایرانیان و تجزیۀ ایران. در اواخر این عهد، اروپا دامنۀ کوشش‌های خود را همه جا می‌گسترانید و روسیه در تکاپوی استیلا بر سرزمین‌های وسیع اطراف دریای سیاه و شمال غرب دریای مازندران و سراسر قفقاز بود. ازبکان جنگجو از شمال، ناراضیان تیموریان هند و افغانان از شرق، عثمانیان از غرب و شمال غربی، همه گویی برای محو صفویان و تجزیۀ ایران دست اتحاد به یکدیگر داده بودند. اما پیروزی‌های شگفت نظامی نادر آرزوهای اینان را بر باد داد. نادر به سبب پیروزی‌های بزرگ و جلوگیری از تجزیۀ ایران، یقیناً سزاوارتر از هر کس به پادشاهی بود.
اینکه برخی محققان نسب حقیر نادر را سبب بی‌اقبالی به او و شکست سیاسی‌اش دانسته‌اند، ابداً وجهی ندارد؛ چه غالب فرمانروایان ایران پس از اسلام، که مورد اقبال مردم هم بوده‌اند از یعقوب رویگرزاده و بوئیان ماهیرگیرنسب تا سلسله‌های ترک و ترکمان، هیچ‌یک نسب عالی نداشتند و خود به ضرب تیغ نسب و حسب ساختند. نظامیگری و سیاست‌مداری و کشورداری محتاج نسب نیست؛ نیازمند خرد و تدبیر و دلیری و اطلاع از آیین ملکداری است. اینها اوصاف دیوان‌سالاران و وزیران خردمند و باکفایتی است که در مهم‌ترین ادوار تاریخ ایران، دست و بازوی سیاسی فرمانروایان به شمار می‌رفتند؛ و نادر از این نیز محروم بود.

[تاریخ مختصر ایران در عصر اسلامی، دکتر سید صادق سجادی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۲، ص ۵۳۷-۵۳۹]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
21.04.202508:02
یکم اردیبهشت‌ماه سالروز درگذشت محمدتقی بهار (ملک‌الشعراء)

ز نوک خامۀ مژگان و اشکِ سرخ به درد
سجلّ حال نویسم به دفترِ رخِ زرد

ز جمعِ آدمیان دور ماند هر فردی
که نامِ خویش به دیوانِ عشق ثبت نکرد

مریز خاک به سر ناصحا، که ننشیند
ز خاکِ کوی تو بر دامنِ حقیقت گرد

بپوش کسوتِ مردی که بر صحیفۀ دهر
هماره ثبت بوَد نامِ خانوادۀ مرد

«بهار» با همگان عهد آشتی بسته‌ست
که گفته‌اند بوَد صلح به ز جنگ و نبرد

ملک‌الشعراء بهار
ایران، س۳، ش۴۴۱، ۱۸ شعبان ۱۳۳۷ھ، ص۴

[اشعار شاعران قاجاری در نشریّات آن عصر، جلد دوم [استخر - ایران نوین]، تدوین و تحقیق دکتر رقیّه فراهانی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۳، ص ۱۱۱۷]

ملک‌الشعراء بهار (۱۲۶۵-۱۳۳۰) از قصیده‌سرایان بزرگ شعر فارسی، مدیحه‌سرای وطن و آزادی و تصنیف‌سرایی موفق بود. او روزنامه و مجلۀ نوبهار و نیز مجلۀ دانشکده را بنیاد نهاد و استاد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تهران بود‌. از آثار شعری او می‌توان به منظومۀ چهار خطابه، منظومۀ کارنامۀ زندان، نغمۀ کلک بهار و دیوان اشعار اشاره کرد.

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
01.04.202509:22
⁠⁣⁣دوازدهم فروردین‌ماه زادروز دکتر احسان یارشاطر، بنیان‌گذار و سرویراستار دانشنامۀ ایرانیکا و استاد پیشین مطالعات ایرانی در دانشگاه کلمبیای نیویورک

هویت ملّی


هویت ملّی از احساسی درونی می‌زاید. چنان‌که از مقالات دانشمندان برمی‌آید عواملی چند مثل زبان و مذهب و نژاد و وطن و از همه مهم‌تر اشتراک در تجارب تاریخی در تکوین آن مؤثر است.
بحران هویت هنگامی روی می‌دهد که یکی یا بیشتر از این عوامل در خطر بیفتد یا در اثر رویدادها و دگرگونی‌ها پریشان شود. ایران در طی تاریخ پر فراز و نشیب خود چند بار با چنین بحرانی روبه‌رو شده است. سرزمینِ آن گاه به تصرف بیگانگان (آسوریان، مقدونیان، تازیان، ترکان و مغولان) درآمده، مذهب ملّی آن به مذهبی دیگر جای سپرده، اقوام دیگر در آن سکنی گرفته و نژادی آمیخته در آن ساخته‌‌اند، خط آن دیگرگون شده و زبان آن پاکی خود را از دست داده است. با این همه، ایران به پای خود ایستاده و هویت خود را از معرکه به در برده است.
باید گفت ایران برای حفظ خودی خود و پرهیز از گمنامی وسیله‌ای در اختیار دارد که از دیرباز وی را در پاسداری هویت ملّی یاری کرده و از بر افتادن هخامنشیان تا کنون پیوسته دستگیر و مددکار ما بوده است و آن تجارب مشترک تاریخی و حاصل آنهاست که به صورت میراث ملّی به ما رسیده است. ظرف این میراث و پاسبان قوام آن زبان فارسی است که صرف نظر از زبان‌های محلّی از روزگار ساسانیان زبان رسمی و ادبی ایران بوده است. زبان فارسی بستر فرهنگ و تمدن و تاریخ ما، گنجینۀ افکار ما و دستمایۀ شاعران و نویسندگان ماست. تنها با گرامی داشتن زبان فارسی و آموختن و آموزاندن آن و مهر ورزیدن به آن و بارورتر کردن آن است که می‌توانیم امیدوار باشیم که از تنگنای بحران کنونی نیز برهیم و خطر را از سر بگذرانیم و از زوال هویت دیرپای خود مصون بمانیم.

[«هویت ملّی»، احسان یارشاطر، ایران‌نامه، سال ۱۲، شمارۀ ۳، تابستان ۱۳۷۳، ۴۲۳-۴۳۰]

عکس از گنجینۀ پژوهشی ایرج افشار و عکاس ایرج افشار

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
نظامی گنجه‌ای به چاپ دوم رسید.

این کتاب تک‌نگاریِ نویسنده دربارۀ نظامی گنجه‌ای، بزرگ‌ترین سرایندۀ منظومه‌های عاشقانۀ فارسی، است که در نُه بخش تدوین یافته: «زندگینامه»، «آثار»، «معلومات و تجربیات»، «اخلاق و بینش»، «ویژگی‌های زبان»، «شیوۀ بیان»، «نظامی و سرایندگان پیش از او»، «تأثیر نظامی بر آثار پس از خود»، و «دستنویس‌ها، چاپ‌ها، تفسیرها، ‌پژوهش‌ها و ترجمه‌ها».

[نظامی گنجه‌ای، دکتر جلال خالقی مطلق، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۴]

علاقه‌مندان می‌توانند از سی‌ام فروردین تا دهم اردیبهشت، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.

برای سفارش‌های بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است.

تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
26.03.202507:21
جاحظ در باب نوروز ساسانیان نوشته است که چون مجلس شاه آراسته می‌شد، مردی که روی خوش و نام و زبان خوش داشت به پیش او می‌رفت. شاه از وی می‌پرسید کیستی و از کجا آمده‌ای و به کجا خواهی رفت و با تو که بود؟ با که آمدی و با تو چیست؟ او می‌گفت من از جانب دو همایون آمده‌ام و پیش دو نیک‌بخت می‌روم و هرکه پیروز بود با من آمد و نامم خجسته است و با خود سال نو و برای پادشاه درود و مژده آورده‌ام. و معمول بود که بیست و پنج روز پیش از نوروز در دوازده استوانه در سرای پادشاه دانه‌هایی مثل گندم و جو و برنج و عدس و باقلا و غیره می‌کاشتند و آنها را بعد با ساز و سرود درو می‌کردند و تا روز مهر از ماه فروردین از بین نمی‌بردند و به آنها فال خوب می‌زدند و در حضور پادشاه سرودهایی که مخصوص بهار و نوروز بود خوانده می‌شد و آن سرودها را آفرین و خسروانی و فلهبذ می‌خواندند. اسم بعضی از آنها نیز مثل باد نوروز، نوروز بزرگ، نوروز کیقباد، نوروز مزدک، نوروز خارا مانده است.
جای دیگر جاحظ می‌گوید که در زمان ساسانیان خاص و عام برای پادشاه هر هدیه‌ای بیشتر می‌پسندیدند می‌بردند و آن هدیه به نام شخص در دیوان نوشته می‌شد و هنگام احتیاج، هدیه‌دهنده بسته به طبقه و شأن او، هدیه‌اش هرچه بود، از دیوان به وی کمکی شایسته می‌شد و اگر خود وی در یادآوری به‌عمد کوتاهی می‌کرد، شش ماه از توشه‌اش محروم می‌شد. مشهور است که اردشیر بن بابک و بهرام گور و انوشروان جامه‌های زمستانی خود را به خاصان و دیگران می‌بخشیدند و نگاه داشتن آنها را خوش نداشتند.

برگ‌هایی در آغوش باد، دکتر غلامحسین یوسفی، انتشارات علمی، ۱۳۸۶، ج ۲، ص ۶۷۷-۶۸۰.

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
24.03.202505:15
تاریخ جشن نوروز

نام دوازده ماه تقویم اوستایی که همان تقویم امروزی باشد از نام‌های امشاسپندان گرفته شده است. در ضمن هر سی روز ماه نیز نام جداگانه‌ای داشته است که از نام‌های ایزدان گرفته بودند و نام دوازده ماه نیز جزو نام‌های روزها بوده است. به همین جهت در هر ماه روزی بوده است که نام روز و نام ماه یکی می‌شده و آن روز را جشن می‌گرفتند. بدین ترتیب دوازده جشن بزرگ در سال بوده است. جشن ماه فروردین را فروردین‌گان و جشن ماه اردی‌بهشت را اردی‌بهشت‌گان و جشن ماه خرداد را خردادگان می‌گفته‌اند و به همین ترتیب برای جشن هر ماهی پسوند «گان» را در آخر نام آن ماه می‌افزوده‌اند. در میان این دوازده جشن سال چهار جشن را به مناسبت اینکه طبیعت در آن روز تغییر یافته است مهم‌تر می‌دانسته‌اند و برای هریک از آنها نام جداگانه‌ای وضع کرده بودند. جشن اول بهار را نوروز و جشن اول پاییز را مهرگان و جشن روز بیست و پنجم آذر را به مناسبت اینکه صد روز پیش از نوروز و پایان سال بود جشن سده و جشن ماه بهمن را بهمنجه می‌گفتند.
چون نوروز در روز اعتدال ربیعی و اول بهار و جشن مهرگان در روز اول اعتدال خریفی و اول پاییز بود قهراً بر دو جشن دیگر یعنی سده و بهمنجه برتری داشت. بیداری طبیعت در اول بهار و نشاط و سروری که در این روز هست ناچار سبب شده بود که نوروز از مهرگان نیز مهم‌تر بود‌. به همین جهت از همان آغاز نوروز مهم‌ترین و بزرگ‌ترین جشن ایرانیان بوده است.
در داستان‌های ملّی ایران‌ ابتکار نوروز را به جمشید پادشاه داستانی ایران نسبت داده‌اند و به همین جهت اصطلاح «نوروز جمشیدی» از قدیم در ایران معمول شده است.

[مقالات سعید نفیسی (در زمینۀ تاریخ تصوف، فرهنگ و ادب ایران)، به کوشش مسعود عرفانیان، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۹۷، ج ۳، ص ۱۲۰-۱۲۱]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
12.04.202505:31
بیست و سوم فروردین‌ماه سالروز درگذشت شاهرخ مسکوب

هویّت ایرانی و زبان فارسی


در مورد ملّتی که استقلال سیاسی ندارد و تحت تسلط خارجی است، تشکیل حکومت ملّی یعنی به دست گرفتن سرنوشت اجتماعی خود، یعنی پی افکندن و بنا کردن تاریخ خود؛ کاری که در ایران قرن چهارم هجری شد. دولت‌های ملّی شکل می‌گیرند یا «صورتمند» می‌شوند. علت وجودی این حکومت‌ها پیدایش «ملّیت ایرانی» بود؛ بنابراین از همان آغاز سعی کردند تا علّت وجودی و پایگاه حکومتی خود - ایرانی بودن - را تقویت کنند؛ «ایرانیت»، هویت و حسّ ملّی ایرانی بر دو شالوده و دو ستون عمده استوار بود: زبان و تاریخ. آنها برای اینکه صاحب اختیار زمان حال خود بشوند، باید زمان گذشته را بازمی‌شناختند و «زمام» آن را به دست می‌گرفتند و این کار را کردند. در مورد زبان، خاندان‌هایی مثل سامانیان، صفّاریان، بلعمیان، آل محتاج، آل سیمجور در خراسان و سیستان و ماوراءالنهر هم شروع‌کننده و هم تشویق‌کننده بودند. آنها از مردم دانا و سخندان، از شاعران و نویسندگان خواستند که به زبان فارسی بسرایند و بنویسند و به این ترتیب فارسی‌نویسی شروع شد و امّا بعد که ترکان به حکومت رسیدند، در زمینۀ زبان و ادب، همان سیاست و روش پیشینیان یعنی سامانیان و دودمان‌های ایرانی دیگر را ادامه دادند. سپاه و سپاهی به دست ترکان افتاد و در دست آنها باقی ماند، ولی دستگاه دیوانی و بسیاری از دیوانیان که فارسی‌زبان بودند به فرمانروایان تازه و ترک‌زبان پیوستند ... خلاصه نزدیکان پادشاه و صاحب مقام‌های درباری و لشکری، ترک‌اند، اما نه‌تنها سپاه‌سالاران کدخدای فارسی‌زبان دارند، بلکه مراسم شاهانۀ نوروز و مهرگان و جشن سده برجاست و بزرگان لشکری و کشوری به یکسان در آن شرکت می‌کنند.
مهم‌تر از اینها رسمیّت زبان فارسی است. وقتی رسول خلیفۀ بغداد نامۀ او را به سلطان مسعود می‌‌دهد، نخست متن عربی و سپس ترجمۀ فارسی (نه ترکی) آن به‌وسیلۀ بونصر مشکان خوانده می‌شود. سند و نوشته میان ترک و فارس یا حتّی خود ترکان به فارسی است؛ مثل عهدنامۀ مسعود و منوچهر قابوس، امیر گرگان و طبرستان، یا نامۀ سلطان مسعود به خان ترکستان، قدرخان، که متن این هردو در تاریخ بیهقی آمده است.
مقصود این است که به‌طور کلّی سیاست فرهنگی ترکان غزنوی ادامۀ سیاست سامانی بود و سپس جانشینان آنها، سلجوقیان، نیز همان راه و رسم را دنبال کردند. جالب توجّه این است که در دوره‌های بعد نیز ترکان دیگری در سرزمین‌های دیگر، یعنی گورکانیان هند و عثمانیان دوستدار زبان فارسی بودند و آن را در هندوستان و آسیای صغیر رواج دادند. در طی قرن‌ها سلسله‌ها و فرمانروایان ترک وسیلۀ گسترش فرهنگ و ادب ایران و زبان فارسی بودند. زور آن‌ها بر ما و فرهنگ ما بر آن‌ها حکومت می‌کرد.

هویّت ایرانی و زبان فارسی، شاهرخ مسکوب، تهران: انتشارات فرزان، ۱۳۸۵، ص ۲۹ - ۳۰.

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
31.03.202504:59
یازدهم فروردین‌ماه زادروز محمد قزوینی

⁠میر نوروزی


سخن درپرده می‌گویم چو گل از غنچه بیرون‌ آی
که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی
حافظ

رسم «پادشاه نوروزی» سابق در ایران معمول بوده و تا همین اواخر (و شاید هنوز هم) در بعضی نواحی ایران آثاری از آن باقی بوده است. یکی از دوستان موثّق نگارنده، از اطبای مشهور، در جواب استفسار من از ایشان در این موضوع مکتوب ذیل را به این‌جانب مرقوم داشته‌اند که عیناً درج می‌شود:
«در بهار ۱۳۰۲ هجری شمسی برای معالجهٔ بیماری به بجنورد رفته بودم. از اول فروردین تا چهاردهم فروردین در آنجا بودم. در دهم فروردین دیدم جماعت کثیری سواره و پیاده می‌گذرند که یکی از آنها با لباس‌های فاخر بر اسب رشیدی نشسته چتری بر سر افراشته بود. جماعتی هم سواره در جلو و عقب او روان بودند. یک دسته هم پیاده به عنوان شاطر و فرّاش که بعضی چوبی در دست داشتند در رکاب او؛ یعنی پیشاپیش و در جنبین و در عقب او روان بودند. چند نفر هم چوب‌های بلندی در دست داشتند که بر سر هر چوبی سر حیوانی از قبیل سر گاو یا گوسفند بود؛ یعنی استخوان جمجمهٔ حیوانی و این رمز از آن بود که امیر از جنگی فاتحانه برگشته و سرهای دشمنان را با خود می‌آورد. دنبال این جماعت انبوه کثیری از مردم متفرقه، بزرگ و خُرد روان بودند و هیاهوی بسیار داشتند.
تحقیق کردم گفتند که در نوروز یک نفر امیر می‌شود که تا سیزدهِ عید امیر و حکم‌فرمای شهر است. به اعیان و اعزّهٔ شهر حوالهٔ نقد و جنس می‌دهد که همه کم یا زیاد تقدیم می‌کنند؛ به این طریق که مثلاً حکمی می‌نویسد برای فلان متعیّن که شما باید صدهزار تومان تسلیم صندوق‌خانه کنید، البته مفهوم این است که صد تومان باید بدهید، البته این صد تومان را کم و زیاد می‌کردند، ولی در هر حال چیزی گرفته می‌شد. غالب اعیان به رغبت و رضا چیزی می‌دادند‌؛ زیرا جزو عادات عید نوروز به فال نیک می‌گرفتند. از جمله به ایلخانی هم مبلغی حواله می‌دادند که می‌پرداخت، بعد از تمام شدن سیزدهِ عید دورهٔ امارت او به سر می‌آید و گویا در یک خانواده این شغل ارثی بود.»

«میر نوروزی»، محمد قزوینی، یادگار، سال اول، شمارهٔ ۳، آبان ۱۳۲۳، ص ۱۳-۱۶.

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
07.04.202505:46
خطر زرد

در سال ۱۹۰۵ به بهانۀ اختلافات سرحدی، عثمانی‌ها به ناحیۀ غربی آذربایجان عسکر فرستاده و این تصرف غاصبانۀ آنها تا سال ۱۹۱۲ که مصادف با جنگ بالکان بود ادامه داشت. در این زمان کمیسیون مختلطی تمام سرحدات ایران و عثمانی را از خلیج فارس تا ارمنستان به‌طور قطعی تعیین نمود. مع‌‌هذا ترک‌ها دست تعدی و تجاوز خود را نسبت به این نواحی کوتاه نکردند. موقع جنگ بین‌الملل به بهانۀ بودن قشون روس در ایران به آذربایجان حمله آورده و حتی تبریز را گرفتند، ولی مدت آن چندان نبود و به‌زودی روس‌ها آنها را بیرون کردند. سپس به‌واسطۀ شکست و انقلاب روسیه قشون عثمانی وارد قفقاز شد و تا سواحل بحر خزر پیش آمد. در این موقع «دولتی» در نواحی تاتارنشین این‌طرف جبال قفقاز، یعنی خانات سابق بادکوبه و شکی و شیروان و قره‌باغ و گنجه و نخجوان از طرف ترک‌ها تشکیل گردید. این دولت جدید در حقیقت مشتمل است بر نواحی که در ایام قدیم به اسم «اران» معروف بود و یکی از ایالات ایران را تشکیل می‌داد. البته در این وقت هم بهترین اسمی که لایق «دولت» جدید باشد همان اسم تاریخی و زیبای «اران» بود، اما چون ترک‌ها نسبت به ایران و مخصوصاً این ایالت ایران و اشتراک زبان ارانی‌ها با آذربایجانیان سوء نیت داشتند از همجواری با این ایالت ایران و اشتراک زبان ارانی‌ها با آذربایجان سوء استفاده کرده و نام «آذربایجان» را سرقت نموده به مملکت جدید دادند.
مخصوصاً لیتن، قنسول آلمان در تبریز، در مجلۀ آلمانی شرق جدید، منطبعۀ برلین راجع به همین موضوع می‌نویسد که سردار عثمانی فرمانده قوای قفقاز به او اظهار داشته بود: «آه! خوب اسمی پیدا کردیم!».
این نواحی هیچ‌وقت به اسم آذربایجان موسوم نبوده و سابقۀ تاریخی ندارد. مخصوصاً موقعی که نویسندۀ این سطور در برلین بودم از علامۀ شهیر و مستشرق معروف آلمانی، مارکوارت، مؤلف کتاب ایرانشهر که اطلاعات تاریخی و جغرافیایی زیاد راجع به این قسمت آسیا دارد و متخصص و متبحر در فن است در این‌خصوص تحقیقات کردم و ایشان هم گفتند هرگز آن نواحی به آذربایجان موسوم نبوده است.
مقصود عثمانی‌ها پرواضح بود: غالب سیاستمداران بادکوبه و گنجه و سایر نواحی مسلمان‌نشین آن طرف رود ارس را ترک‌ها کاملاً به طرف خود متمایل نموده و عقاید ملی خود را در آنها تزریق کرده‌ بودند. از طرف دیگر منتظر بودند که به‌واسطۀ وحدت مذهب و وحدت زبان میانۀ قفقازی‌ها و اهالی آذربایجان، همین‌که اسم آذربایجان را هم قفقازی‌ها قبول کنند کم‌کم یک سوء تفاهم تاریخی ایجاد خواهد شد، به نحوی که در آیندۀ دور یا نزدیکی وسائل تجزیۀ آذربایجان از ایران فراهم خواهد گردید.
خلاصه سیاستی را که عثمانی‌ها نسبت به ارامنه تعقیب کرده و نظریات سوئی که طرفداران «اتحاد ترک» در بلعیدن نواحی ترک‌زبان دارند مضافاً به اینکه اسم عثمانی را نیز اخیراً به «ترکیه» تبدیل نموده و پایتخت خود را نیز از اسلامبول به آنقره انتقال داده‌اند تا سیاستاً نزدیک‌تر به نواحی طمع‌کرده‌شده باشند و بهتر بتوانند تبلیغات شوم خود را ادامه دهند، خطر عظیمی را در برابر وحدت ملی و سیاسی ایران برانگیخته است. به عقیدۀ نگارنده خطر زرد بزرگ‌ترین خطرهای ملی است که تا کنون ایران را تهدید نموده و وحشتناک‌تر از خطر روس و انگلیس و دیگران است.

دکتر محمود افشار

[آینده: سال دوم (دی ۱۳۰۵ - اسفند ۱۳۰۶)، مؤسس و مدیر مسئول دکتر محمود افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ۹۲۱ - ۹۲۶]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
با دریغ دکتر شیرین مهدوی، پژوهشگر تاریخ دورۀ قاجار درگذشت.

شیرین مهدوی فرزند ابراهیم مهدوی، از رجال سیاسی ایران، بود. او دکترای خود را از دانشگاه علوم اقتصادی و سیاسی لندن دریافت کرد و سال‌ها در دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران و دانشگاه یوتا در امریکا به تدریس پرداخت.
مهم‌ترین پژوهش علمی دکتر مهدوی، رسالۀ دکتری اوست که تحقیقی است در زندگی حاج محمدحسن امین‌الضرب. این پژوهش بعدتر به زبان انگلیسی به چاپ رسید و ترجمۀ آن نیز با عنوان زندگی‌نامۀ حاج محمدحسن کمپانی امین دارالضرب در سال ۱۳۹۶ منتشر شد.
از دیگر آثار او می‌توان به کتاب اسناد امین‌الضرب: مکاتبات اصغر مهدوی و شیرین مهدوی اشاره کرد که با مقدمۀ زنده‌یاد ایرج افشار و همکاری نادر مطّلبی کاشانی به چاپ رسیده است.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار درگذشت دکتر شیرین مهدوی را به خانوادۀ محترم ایشان، جامعۀ دانشگاهی و دوستداران و پاسداران تاریخ و فرهنگ ایران تسلیت می‌گوید. یاد و نام ایشان در خاطر مردم حق‌شناس ایران زنده و ماندگار خواهد ماند.

@AfsharFoundation
30.03.202505:33
⁠آفرین نوروزی

آیین ملوک عجم از گاه کیخسرو تا به روزگار یزدجرد شهریار که آخر ملوک عجم بود چنان بوده است که روز نوروز نخست کس از مردمان بیگانه موبد موبدان پیش ملک آمدی با جام زرّین پر می و انگشتری و دیناری خسروانی و یک دسته خوید سبز رسته و شمشیری و تیر و کمان و دوات و قلم و اسپی و بازی و غلامی ‌خوب‌روی و ستایش نمودی و نیایش کردی او را به پارسی به عبارت ایشان. چون موبد موبدان از آفرین بپرداختی پس بزرگان دولت درآمدندی و خدمتها پیش آوردندی.

آفرین موبد موبدان به عبارت ایشان:
۱. شها به جشن فروردین به ماه فروردین آزادی کن بر یزدان (سپاسگزاری کن) و دین کیان
۲. سروش آورد تو را دانایی و بینایی به کاردانی
۳. دیر زی با خوی هژیر (پسندیده) و شاد باش بر تخت زرّین و انوشه خور به جام جمشید
۴. رسم نیاکان در همّت بلند و نیکوکاری و ورزش داد و راستی نگاه دار
۵. سرت سبز باد و جوانی‌‌ات چون خوید
۶. اسپت کامگار و پیروز به کارزار و تیغت روشن و کاری به دشمن
۷. بازت گیرا و خجسته به شکار و کارت راست چون تیر
۸. هم کشوری بگیر نو بر تختش نشین با درم و دینار
۹. پیشت هنری و دانا گرامی و درم‌خوار
۱۰. سرایت آباد و زندگانی‌ات بسیار

چون این بگفتی چاشنی کردی (از آن چشیدی) و جام به ملک دادی و خوید در دست دیگر نهادی و دینار و درم در پیش تخت او بنهادی و بدین آن خواستی که روز نو و سال نو هرچه بزرگان اول دیدار چشم بران افگنند تا سال دیگر شادمان و خرّم با آن چیزها در کامرانی بمانند و آن بریشان مبارک گردد که خرمی و آبادانی جهان درین چیزهاست که پیش ملک آوردندی.

[دوازده متن باستانی، تدوین، ترجمه، توضیح و تفسیر دکتر بیژن غیبی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۹۵، ص ۳۷۰]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
کشور ایران لیاقت ذاتی دارد و ملّت ایرانی قابل زندگی است. پس باید به آینده امیدوار بود. زمان حال چون پلی است که گذشته را به آینده پیوند می‌دهد. در کنار این پل پرتگاه ژرفی از مشکلات و مصائب دیده می‌شود. مردان و زنان امروز باید این پل را با مهارت و استحکام بسازند که قافلۀ آیندگان با سلامت از آن بگذرد. هان ای متفکّرین، ای نویسندگان و ای سیاستمداران شما که معماران این ساختمان هستید، بیایید دست به دست هم بدهیم، طرح صحیح بریزیم و بنایی محکم برپا کنیم. بنایی که از حوادث روزگار در امان ماند.

دکتر محمود افشار

[آینده: سال سوم (مهر ۱۳۲۳- اسفند ۱۳۲۴)، مؤسس و مدیر مسئول دکتر محمود افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱، ص ۸ (شمارۀ اول، مهرماه ۱۳۲۳)]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
Увайдзіце, каб разблакаваць больш функцый.