☝️
👇👇
چرا مسقط؛ چرا #عمان؟
کتاب بالا به نام «السوق السوداء للدبلوماسية» یا «دیپلماسی بازار سیاه» نوشته «دکتر یاسر عبدالحسین» به این پرسش میپردازد که چرا باید نقش کاتالیزور مذاکرات بینا-منطقهای را در بین تمام کشورهای منطقه، کشور «عمان» بازی کند؟ کشوری که توانسته است در میان اختلافات تنشزای منطقه با جهان همیشه نقش بهترین میانجی را ایفاء نماید.
به تعبیر نویسنده، اصطلاح بازار سیاه هر چقدر در اقتصاد، واژهای بد و حاکی از بحرانهای اقتصادی است اما به عکس در دنیای سیاست همیشه «دیپلماسی بازار سیاه» راهگشا بوده و جواب داده است؛ چرا که دیپلماسی پشت پرده دولتها هماره به عنوان مؤثرترین ابزار برای حل مشکلات و بازکردن کانالهای پشتیبان سیاست خارجی عمل کرده است.
نویسنده در ص۱۲۸ کتاب یکی از نمونههای کامیاب این نوع دیپلماسی را مذاکرات ایران و آمریکا در تابستان ۲۰۱۵م بین ایران و آمریکا میداند.
دکتر یاسر عبدالحسین» به چندین عامل که از مختصات جغرافیایی و تاریخی و فرهنگی کشور عمان است اشاره میکند که این کشور را حائز صلاحیت در إعمال این نوع دیپلماسی کرده است.
چیزی که برای من جالب بود عامل سوم آن است که اشاره نویسنده به نقش تاریخی و فرهنگی و مذهبی عمان است.
بدین ترتیب که بُعد فرهنگی و هویتی این کشور طی سالیان متمادی متشکل از هویتهای چند مذهبی((شیعی- سنی و اباضیه)) با نزاعهای دامنگیر بسیاری بوده است.
طبق تحلیل نویسنده، اباضیه که ورژن مدرن شدهی خوارج پیشیناند، از آنجا که گونهی کوچک و رنجدیده و هماره محروم تاریخ این کشور بودهاند، و هیچگاه گزینهای جز همزیستی و اجتناب از درگیریها در میان دو عقیده مسلط اسلامی نداشتهاند، حالا امروزه که پیروان این دکترین در این کشور به قدرت رسیدهاند، چنین رفتاری در سلوک دولتشان نیز نمود پیدا کرده است كه در تلاشی مستمر برای دور کردن آنها از تضادهای مختلط فرهنگی و در نهایت بیطرفی تمامعیار در کشور خویش قرار گرفتهاند.
موفقترین سبک و شیوهی سیاست خارجی که با باور بیقید و شرط به دیالوگ بین تمام کشورها، این کشور توانسته توازن و موقعیت بیطرفانه خود را مثلا در سیاستورزی بین ایران و سعودی با تمام تنشهای موجود تاریخی میان آنها حفظ کند.
خلاصه این کتاب بر شیوههای تجربه شدهی میانجیگری کشوری تمرکز و پرتو افکنی کرده که خود پیشینهی درازدامنی از جنگهای تاریخی و مذهبی را پشت سرگذاشته و امروزه، به رهبری دیپلماسی بازار سیاهی روی آورده که در این وساطتگریهای دوجانبه و چندجانبه، علاوه بر منادی صلح و ثبات، آوردههای اقتصادی فراوانی را هم برایش تأمین و تضمین کرده که از جمله امنیت بینظیر سرمایهگذاری خارجی در این کشور است.
•• البته باید به این پرسش هم پرداخت و پاسخ داد که چرا زیدیهای که آنها نیز دارای پیشینهی تاریخی مشابهی هستند به چنین عقلانیت و نتیجهای دست نیافتند!؟