Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Anthropological.Archaeology (AASI_ASI) باستان شناسی انسان شناختی avatar

Anthropological.Archaeology (AASI_ASI) باستان شناسی انسان شناختی

کارگروه تخصصی باستان شناسی انسان شناختی ایران
راه ارتباطی با کارگروه:
📧: anthropological.archaeology@gmail.com
تبادل در کانال دوم:
https://t.me/AnthropologicalArchaeology
Рэйтынг TGlist
0
0
ТыпПублічны
Вертыфікацыя
Не вертыфікаваны
Надзейнасць
Не надзейны
Размяшчэнне
МоваІншая
Дата стварэння каналаJun 13, 2024
Дадана ў TGlist
Jan 23, 2025

Апошнія публікацыі ў групе "Anthropological.Archaeology (AASI_ASI) باستان شناسی انسان شناختی"

https://t.me/AASI_ASI

کتاب انگلیسی:
فهم فرهنگ مادی

نویسنده: ایان وودوارد (۲۰۰۷)


Ian Woodward_2007_Understanding Material Culture. Sage Publications.


https://t.me/AASI_ASI
https://t.me/AASI_ASI

📚 واژه‌نامه و فرهنگ واژگان

📝بهرام حسامی

🔍 فرهنگ مادی
➡️ Material Culture

اشیا، چیزهای مادی هستند که افراد با آن‌ها مواجهه شده، ارتباط برقرار کرده و از آن‌ها استفاده می‌کنند. معمولاً از اشیا تحت عنوان «فرهنگ مادی» یاد شده است. اصطلاح «فرهنگ مادی» بر این موضوع تأکید دارد که چگونه این چیزهای به‌ظاهر بی‌جان در محیط پیرامونمان، افراد را به‌کار گرفته و توسط افراد به‌کار گرفته می‌شوند. تا اهدافی نظیر کارکردهای [فردی و] اجتماعی را پیش ببرند، روابط [فردی و] اجتماعی را تنظیم کنند و به فعالیت‌های انسان، معنای نمادین ببخشند. گرچه در نگاه سنتی، واژه فرهنگ مادی اشیا کوچک‌ را شامل می‌شود، اما محققان در رشته‌های مختلف به‌ویژه در علوم اجتماعی مدرن به مطالعه اشیا، کاربرد و معناهایشان پرداخته‌اند. حوزه مطالعات «فرهنگ مادی»، از به‌هم پیوستن مجموعه‌ای از پژوهش‌های علمی درخصوص کاربرد و معناهای اشیا به وجود آمده است. این حوزه، از مزیت چندرشته‌ای بودن بهره می‌برد و توجهش به روابط انسان و شیء است و این چندرشته‌ای بودن برآیند مشارکت ارزشمندِ انسان‌شناسی، باستان‌شناسی، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی, طراحی و مطالعات فرهنگی است. فرهنگ مادی، دیگر فقط دغدغه‌ پژوهش‌گران باستان‌شناسی و محققان موزه نیست و امروزه طیف گسترده‌ای از حوزه‌های مطالعه اشیا را در‌برگرفته‌است. با مطالعه فرهنگ به‌مثابه چیزی که به‌وجود‌آمده و از خلال اشیا به حیات خود ادامه می‌دهد، بهتر می‌توانیم ساختارهای اجتماعی و ابعاد نظام‌مند وسیع‌تری مانند تفاوت و نابرابری اجتماعی و همچنین کنش فرد، احساس و معنا را بفهمیم. امکان دارد اشیا، حلقه ارتباطی کلیدی بین ساختار اجتماعی و اقتصادی و کنشگر فردی دیده شود. می‌توان نتیجه گرفت اشیا چگونه می‌توانند معناهای فرهنگی را با خود حمل کنند. دغدغه اصلی مطالعات فرهنگ مادی، بررسی متقابل روابط بین افراد و اشیا است. مطالعات فرهنگ مادی به طور ویژه به این موضوع می‌پردازد که افراد از اشیا چه استفاده‌هایی می‌کنند و اشیا چه کاری برای مردم انجام می‌دهند. در استفاده علمی متداول، اصطلاح «فرهنگ مادی» عموماً به هر شیئی یا شبکه اشیا مادی ارجاع دارد که مردم آن را درک، لمس و استفاده کرده و در محدوده فعالیت‌های [فردی] و اجتماعی مصرف درباره آن تأمل می‌کنند. فرهنگ مادی عمدتاً قابل حمل و قابل درک یا لمس است و بنابراین وجود مادی و فیزیکی، یکی از مؤلفه‌های عملکرد فرهنگی انسان است. فرهنگ مادی شامل چیزهایی نیز هست که از طریق دیدن فهمیده می شوند. این توانایی در تجسم فرهنگ مادی این امکان را به آن می‌دهد تا وارد قلمرو فانتزی و آرزوی خیالی شود. پس اشیا در ذهن به‌مثابه «رؤیاها و نمایشی لذت‌بخش» عمل کرده و مبنایی برای تداوم میل به مصرف کالاها هستند. بهترین اصطلاح برای توصیف مؤلفه «مادی» در مطالعات فرهنگ مادی، معمولاً با «چیزها»، «اشیا»، «دست‌ساخته‌ها»، «اجناس و اقلام»، «کالاها»، و اخیرا «کنش‌مندان» در پیوند است. مطالعات اولیه درخصوص فرهنگ مادی، با تمرکز نسبتاً محدودی فقط در حوزه انسان‌شناسی قرار داشت تا حالت‌های مادیِ فرهنگ‌های مختلف انسانی را ثبت و دسته‌بندی کند. نخستین مطالعات فرهنگ مادی، به توصیف و فهرست‌کردن اشیا پرداخت که عموماً اشیا غیر غربی یا با منشأ غیر اروپایی بودند. هدف آشکار این مطالعات، استفاده از چنین مصنوعاتی به‌عنوان ابزاری برای فهم گذشته رفتار و فرهنگ انسان بود، هرچند که کارکرد پنهان آن عینیت بخشیدن، سلسله‌مراتبی کردن و به حاشیه بردن تجلی‌های فرهنگ در فرهنگ های غیر غربی بود. در دوران اوج گردآوری موزه‌ها، «عصر موزه» رسماً بین سال‌های 1880 تا 1920، چنین نمایشی از فرهنگ مادی، با نشان‌دادن مراحل تطوری و مدل‌های توسعه فرهنگی، نقش آموزشی گمراه‌کننده را ایفا کرد که به‌طور ضمنی با برتری فرهنگ غربی در ارتباط بود.
در نمایش‌های اولیه مطالعات فرهنگ مادی، تمایل شدیدی به مرتب و منظم‌کردن مجموعه‌ای از صنایع‌دستی «دیگران» وجود داشت. درنتیجه، مباحث حول محور اصولی مبنی بر بازنمایی چنین دست‌ساخته‌هایی شکل‌گرفت که بر اصول جغرافیایی، مقایسه‌ای یا تطوری قرار داشتند. [مطالعات] فرهنگ مادی در این زمان‌ها با پژوهش انسان‌شناختی یکی شد که اصولاً از اشیا برای اهدف روشن و گویای مرتبط با موضوعات و روایت‌های انسان‌شناختی بهره می برد. هیج علاقه خاصی به گرایش فرعی مطالعات فرهنگ مادی به‌وجود نیامد و تا سال‌های 1960 و 1970 این حوزه کاملاً در انحصار باستان‌شناسان و پژوهش‌گران موزه بود که به تجزیه‌و‌تحلیل اجسام تمایل داشتند و همچنین مشارکت‌کنندگانی که وظیفه‌شان مستندسازی و ارائه صنایع و دست‌ساخته‌های فرهنگی بود...

Ian Woodward_2007_Understanding Material Culture. Sage Publications

https://t.me/AASI_ASI
t.me/AASI_ASI


📚مطالعات شکارگر-گردآورنده (۵)
📝 سروش بروجردی

در اوایل قرن بیستم، به‌ویژه در دهه‌ی 1930، تحلیل‌های انسان‌شناختی درباره‌ی جوامع شکارگر-گردآورنده به‌تدریج در راستای دو موضوع فراگیر حرکت می‌کرد: نخست نقش ساختاری خویشاوندی در جوامع دسته‌ای/گروهی (Band Societies)، و دوم نقش زیست‌بوم‌شناسی و سازگاری. علاقه‌مندی روزافزون به خویشاوندی در جوامع کوچک گروهی شکارگر-گردآورنده با پیش‌قراولی رادکلیف-براون شکل گرفت؛ که به تثبیت انگاره‌ی کارکردگرایی (Functionalism) انسان‌شناختی اجتماعی بریتانیایی کمک کرد. هم‌زمان با آن، علاقه‌مندی فزاینده به بررسی نقش زیست‌بوم‌شناسی و سازگاری در آمریکای شمالی پدیدار شد. در آن زمان رویکرد خاص‌گرایی تاریخی بوآسی (Boasian historical particularism )هم‌چنان یک‌تنه یکه‌تاز جریان اصلی اندیشه‌ی انسان‌شناختی بود و آن را پیش می‌برد؛ البته این موجب نشد که علاقه‌مندی فزاینده به بازنگری و به‌هنگام‌سازی برخی مفاهیم پیرامون تطور فرهنگی(روندی درارتباط نزدیک با اندیشه‌ی نوتطورگرایی( Neo-evolutionary) لسلی وایت و ژولین استیوارد) ایجاد نشود. مخالفت آشکار لسلی وایت -که خود را وارث مورگان می‌دانست- با خاص‌گرایی تاریخی بوآسی، به ابداع مفهوم «تطور عمومی (General Evolution)» منجر شد. اما وایت تأثیر محیط بر فرهنگ را نادیده می‌انگاشت و درعوض بر آن‌چه خطوط اصلی توسعه فرهنگی می‌پنداشت، تمرکز می‌کرد- فرهنگ‌ها به بهترین نحو به‌مثابه سیستم‌های ترمودینامیکی پیچیده در نظر گرفته می‌شدند که کنترل فزاینده‌ای بر جریان‌های انرژی داشتند و کارکرد آن‌ها امن‌تر و پایدارتر ساختن زندگی انسان بوده است. مطالعات نشان می‌داد که جذب انرژی توسط شکارگر-گردآورنده به‌دلیل تکیه صِرف بر نیروی ماهیچه‌ای، بسیار اندک و محدود بوده است؛ همین، آن‌ها را در پایین ترین سطح دامنه (تطور عمومی) قرار می‌داد. در مقابل، صنعت‌گران و تمدن‌های شهری و صنعتی، با مدیریت و کنترل عامل‌های سودمند مانند سوخت‌های فسیلی فرآیند تسلط را می‌پیمودند و آن‌ها را در بالاترین سطوح توالی‌های عمومی توسعه‌ای قرار می‌داد. در برابر این اندیشه، مفهوم جدید «زیست‌بوم‌شناسی فرهنگی(Cultural Ecology)» به‌واسطه‌ی پژوهش‌های ژولین استیوارد در حوضه‌ی بزرگ آشکار شد. این پژوهش‌ها به بررسی سازمان اجتماعی جوامع کوچک گروهی شکارگر-گردآورنده می‌پرداخت و در پی علل تبیینی جهانشمول و عمومی به‌منظور درک الگوها از طریق بررسی پویایی‌های تاریخی سازگاری‌های انسانی-محیطی بود. بنابراین سهم بنیادی استیوارد در مطالعات شکارگر-گردآورنده را می‌توان در تمرکز بر آن چیزی دانست که جوامع برای امرار معاش خود انجام می‌دادند. البته این امر در مطالعه‌ی تطور فرهنگی به رویکردی‌ تجربی‌تر و زیست‌بوم‌شناختی‌تر منجر شد. رویکردی که در آن سازگاری به‌شیوه درزمانی لحاظ می‌شد و درزمانی، عامل اصلی در تعیین خطوط (بالقوه) متفاوت در توسعه فرهنگی، و هم‌چنین محدودیت‌های کلی، و تنوع در سیستم‌های فرهنگی گوناگون در نظر گرفته‌می‌شد. زیست ‌بوم‌شناسی فرهنگی استیوارد در نهایت به رویکردی چندخطی و در تقابل با مطالعه‌ی تطور فرهنگی[تک‌راستا] منجر شد. استدلال استیوارد این بود که جوامع شکارگر-گردآورنده برای این نوع رویکرد ایده‌آل هستند زیرا این نوع «فرهنگ‌های ساده‌تر» بسیار بهتر از فرهنگ‌های پیچیده‌تر، تحت تأثیر ویژگی‌های محیط محلی قرار دارند. برای نمونه، زمان‌بندی و ویژگی‌های منابع خوراکی مهم از جمله مهاجرت ماهی‌ها و گونه‌های شکاری، به‌طور مؤثری سازمان اجتماعی و سایر عادات قبایل و جوامع شکارگر-گردآورنده‌ای که از آن منابع بهره‌برداری می‌کردند را تعیین می‌کرد. پس از آن، بسیاری استیوارد را «بنیان‌گذار مطالعات نوین شکارگر-گردآورنده» می‌دانند. زیست‌بوم‌شناسی فرهنگی استیوارد، به‌ویژه برای نسل جدیدتر انسان‌شناسان جذاب بود زیرا با پیشنهاد دیدگاه «مادی‌گرایانه» و علوم طبیعی درباره‌ی رفتار انسان، به‌ویژه در میان جوامع کوچک گروهی «ساده‌تر»، بر انگاره‌ی محتاطانه‌ی بوآسی غلبه کرد. زیست‌بوم‌شناسی فرهنگی در دهه‌های 1950 و 1960 بر انسان‌شناسی به‌ویژه آمریکا تأثیر زیادی گذاشت. اما نباید فراموش کرد که زیست‌بوم‌شناسی فرهنگی هرگز یک رویکرد قانون‌بنیاد یا جهانشمول نبود زیرا از ابتدا به طور موردی در پی درک جزییات خاص الگوهای فرهنگی محلی بود، نه استخراج أصول کلی که بتواند برای هر موقعیت فرهنگی-محیطی قابل استفاده باشد.
(ادامه دارد)  

t.me/AASI_ASI
🔴 به دلیل درخواست های مکرر، ظرفیت به تعداد مازاد 20 نفر افزایش یافت. ثبت نام به مدت دو روز تمدید شد.
گروه تخصصی باستان‌شناسی انسان‌شناختی ایران برگزار می‌کند:

🔹سلسله سخنرانی‌های باستان‌شناسی انسان‌شناختی(۵)
همراه با اعطای مدرک دوزبانه معتبر

            🔷  نئاندرتال‌های زاگرس
                   دیرینه‌محیط، معیشت و فرهنگ
 🔷

سخنران:
دکتر فریدون بیگلری
(باستان‌شناس)
مسئول بخش پارینه سنگی،
معاونت فرهنگی موزه ملی ایران


دبیر علمی نشست:
دکتر حمیدرضا قربانی
مدیر گروه باستان‌شناسی انسان‌شناختی ایران
هیات علمی گروه باستان‌شناسی دانشگاه هنر اصفهان


📅 تاریخ و زمان برگزاری :
چهارشنبه، ۲۷ فروردین ماه ۱۴۰۴
ساعت: ۱۸:۰۰ الی ۲۰:۰۰

🔴 برگزاری: مجازی و ثبت نام الزامی
🔴 پلتفرم: اسکای روم (لینک پس از ثبت نام ارسال خواهد شد)
🔴 مهلت ثبت نام تا ساعت ۱۸ جمعه ۲۲ فروردین ماه

🔴 جهت ثبت نام و کسب اطلاعات:
فقط از طریق آیدی تلگرام درج شده با ما در ارتباط باشید:

@AASI_2023

راه های ارتباطی و صفحات ما در فضای مجازی:

📧 ایمیل کارگروه:
anthropological.archaeology@gmail.com

صفحه ما در تلگرام:
باستان شناسی انسان شناختی
AnthropologicalArchaeology

صفحه ما در اینستاگرام:
anthropological_archaeology
anthropological_archaeology
https://t.me/AASI_ASI

کتاب انگلیسی:
اریدو

نویسندگان: فواد صفر، محمد علی مصطفی و ستون لوید (۱۹۸۱)


Fuad Safar, Mohammad Ali Mustafa and Seton Lloyd_1981_ERIDU.
Republic of Iraq, Ministry of Culture and Information State Organization of Antiquites and Heritage Baghdad.


https://t.me/AASI_ASI
https://t.me/AASI_ASI

کتاب انگلیسی:
باستان شناسی شناختی/ادراکی به مثابه باستان شناسی نمادین

ویراستاران: فرناندو کویمبرا و جورج دیمیتریادیس (۲۰۰۸)


Fernando Coimbra and George Dimitriadis (eds.)_2008_ Cognitive Archaeology as Symbolic Archaeology. BAR International Series 1737 (Oxford). PROCEEDINGS OF THE XV WORLD CONGRESS (LISBON, 4-9 SEPTEMBER 2006)
ACTES DU XV CONGRÈS MONDIAL (LISBONNE, 4-9 SEPTEMBRE 2006). Series Editor: Luiz Oosterbeek

https://t.me/AASI_ASI
https://t.me/AASI_ASI

📚آشنایی با فلسفه پراگماتیسم

📝فرشید کریمی

◀️نخستین بار این نظریه توسط پروتروگراس در یونان قدیم مطرح شد. او و پیروانش در دعاوي حقوقی و سیاسی از آن بهره می بردند و با پیروي از اصل جدایی نظر از عمل و نتیجه توانستند حق را به باطل یا وارونه آن تبدیل کنند و معروف خاص و عام شوند. سقراط و افلاطون مخالفان و نقادان جدي این نوع فلسفه بودند.
◀️آرتور شوپنهاور در کتاب هنر بر حق بودن (ترجمه شده توسط نشر ققنوس) که در واقع درس هایی عملی درباره سفسطه است به این نظریه و طریق بحث کردن و پیروزي مباحثه نظر داشته است.
◀️پراگماتیسم جدید فلسفه اي است که نخستین بار در آمریکا پدید آمد و در تفکر و حیات عقلی این سرزمین تاثیر زیادي بر جاي گذاشت. این فلسفه در اواخر قرن نوزدهم با متفکرانی نظیر ویلیام جیمز و جان دیویی به ظهور رسید. به نظر این متفکران، پراگماتیسم انقلابی است علیه ایده آلیسم و کاوشهاي عقلی محض (خصوصا فلاسفه آلمانی) که هیچ فایده اي براي انسان ندارد!!! در حالی که این فلسفه، روشی است در حل مسائل عقلی که می تواند در سیر ترقی انسان بسیار سودمند باشد.
◀️هگل و شلینگ در زمینه پراگماتیسم کلاسیک یونانی و مطرح کردن دوباره آن کوشش هایی کرده اند و مقالاتی نوشته اند.
◀️پراگماتیسم چیست؟ واژه پراگماتیسم مشتق از لفظ یونانی(pragma) و به معنی عمل است. این واژه اول بار توسط چالرز ساندرز پیرس (Charles Sanders Pierce) منطقی دان آمریکائی به کار برده شد. مقصود او از به کاربردن این واژه، روشی براي حل کردن و ارزشیابی مسائل عقلی بود؛ اما به تدریج معناي پراگماتیسم تغییر کرد.
◀️اکنون، پراگماتیسم به نظریه اي مبدل شده که می گوید:
حقیقت، چیزي است که از دیدگاه انسان، خوب باشد. به سخن دیگر، پراگماتیسم یعنی اینکه درباره هر نظریه یا آموزه أي باید بر پایه نتایجی که از آن به دست می آید، داوري کرد. به نظر پراگماتیست ها، اگر عقیده اي به نتیجه خوب و کار آمد براي انسان بیانجامد، باید آنرا حقیقی قلمداد کرد. حقیقت چیزي نیست که مستقل و مجرد از انسان وجود داشته باشد.
◀️تا قبل از این، نظریه اصلی و رایج درباره حقیقت این بود که حقیقت امري است جدا از انسان؛ چه کسی آن را بشناسد، چه نشناسد. مثلا گردش زمین به دور خورشید، امري است که همیشه حقیقت داشته است؛ گرچه براي هزاران سال تصور بر این بود که زمین ثابت است و خورشید به دور آن می گردد. بر همین مبنا، صدق و درستی هر نظریه تطابق آن با واقعیت و نادرستی آن عدم تطابق با واقعیت بود؛ اما پراگماتیسم قائل به این شد که حقیقت امر جدایی از انسان نیست؛ بلکه تنها دلیل براي اینکه یک نظر درست و حقیقی است و یک نظر، باطل و خطا، این است که اولی در عمل به درد انسان بخورد و براي او کارآمد و موثر باشد و دیگري چنین نباشد. به این ترتیب، معناي صدق قضیه در پراگماتیسم تغییر یافت. صدق هر گزاره، فقط توسط نتایج عملی آن سنجیده می شود نه در مقایسه با واقعیت خارجی.
◀️استنباط شخصی من از این فلسفه این است: «آن چیزي را که فکر می کنیم حقیقی است در واقع چیزي هست که نمود سلیقه اي و اولیه باور ما را به نمود واقعی و باورمند ثانویه و نهایی تبدیل می کند که ممکن است غیر عینی و خلاف واقع هم باشد».
این فلسفه به محتوا نظر ندارد و پیامدهاي عملی را التزام نهایی می داند. در واقع می توان گفت واسطه گري ابژه (شی رابط) در این گونه فلسفیدن جایگاهی ندارد و حذف شده است.
پراگماتیسم این امکان را می دهد که قرن ها تصور و خیال را در دایره امکان و عمل گرد بیاوریم و نو آفرینی کنیم.

https://t.me/AASI_ASI
https://t.me/AASI_ASI

☘🍀🌱🌹🌸💐🌷⚘🌱☘🍀🌸🌺

نوروز همایون باد

گشت گرداگرد مهر تابناک ایران‌زمین
روز نو آمد و شد شادی برون زندر زمین
ای تو یزدان ای تو گرداننده مهر و سپهر
برترینش کن برایم این زمان و این زمین

جشن نوروز و سال نو بر شما، خانواده گرامی و باشندگان ایران زمین خجسته باد.

☘🍀🌱🌹🌸💐🌷⚘🌱☘🍀🌸🌺

https://t.me/AASI_ASI
https://t.me/AASI_ASI


انسان‌شناسی و باستان شناسی-مرور کلی

📝برگردان: سیده فاطمه دادور

◀️انسان شناسی را تعریف کنید و دیدگاه‌های کلی آن را شرح دهید.
◀️چهار زیرشاخه انسان‌شناسی را شناسایی توصیف و از هم متمایز کنید.
◀️رویکرد انسان‌شناختی و روش‌هایی که برای جمع‌آوری اطلاعات به کار می‌رود را مشخص کنید.
◀️فرهنگ مادی را تعریف کنید.
◀️خاستگاه‌های باستان‌شناسی را شرح دهید.
◀️حفاری‌های غیرمجاز را با کاوش‌های علمی مقایسه کنید
.

https://t.me/AASI_ASI
https://t.me/AASI_ASI



📚مطالعات شکارگر-گردآورنده
📝 سروش بروجردی

۱-۴- نخستین مطالعات جوامع شکارگر-گردآورنده

با این‌حال، بیشتر توصیف‌های مردم‌نگارانه فقط برای ترسیم قیاس‌های کلی بین مردم «بدوی/ابتدایی» و «پیش از تاریخ» استفاده می‌شد. البته لوباک در چند مورد قیاس‌های مشخص‌تری را شناسایی و استفاده کرد. این‌گونه استفاده‌های اولیه از اطلاعات و مشاهدات مردم‌نگارانه، به‌طور تلویحی بازتابی از تفکر و انگاره‌های تطوری اجتماعی معاصر (آن زمان) نیز بود.

با همه‌ی این‌ها، مطالعات مردم‌نگارانه‌ی جوامع شکارگر-گردآورنده، منبع اطلاعاتی مناسبی برای باستان‌شناسان به‌منظور درک مراحل ‌اولیه‌ی پیش از تاریخی به‌شمار می‌رفت؛ زیرا در آن زمان فرض بر این بود که تقریباً تمام بشریت از آن مسیر عبور کرده یا در طی عبور از آن هستند و یا در مقاطعی از آن مسیر متوقف شده‌اند/بودند.

استفاده‌ فزاینده از مطالعات و مشاهدات مردم‌نگارانه در باستان‌شناسی بسیار پراستفاده و ادامه دار بود؛ تا این‌که ویلیام سولاس (1911) به عنوان نخستین کسی که «شکارگری-گردآوری» را به‌مثابه یک شیوه‌ی زندگی مشخص در کتاب ماندگارش «شکارگران باستانی و نمایندگان مدرن آن ها» تعریف و استفاده کرد. سولاس، از توصیف‌های مردم‌نگارانه‌ی گروه‌ها و جوامع شکارگر-گردآورنده معاصر (آن زمان) مانند اسکیموهای مدرن در قیاس با مردمان پیش از تاریخی مگدالنی، و بوشمن‌های آفریقایی به‌عنوان قیاس‌هایی برای شکارگران پیش از تاریخی اریناسی استفاده ‌کرد.

بنابراین، در پایان قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، می‌توان ظهور مفهوم "شکارگر-گردآورنده" را به‌عنوان نوع متمایز و مشخصی از جامعه، و هم‌چنین چندین سنت پژوهشی تأثیرگذار، از جمله تفکر تطور زیستی/فیزیکی، تطور فرهنگی/اجتماعی، انتشارگرایی، مکتب بوآسی "خاص‌گرایی تاریخی" را شناسایی کرد. در نهایت، می‌توان استفاده رو به افزایش از قیاس‌های مردم‌نگارانه در مطالعات جوامع شکارگر-گردآورنده مدرن را برای کمک به درک و تشریح مدارک باستان‌شناختی شناسایی کرد.
(ادامه دارد)


https://t.me/AASI_ASI

Рэкорды

19.04.202523:59
832Падпісчыкаў
05.04.202523:59
400Індэкс цытавання
02.03.202514:34
1.3KАхоп 1 паста
26.03.202514:34
1.3KАхоп рэкламнага паста
10.04.202523:59
5.75%ER
02.03.202514:34
177.49%ERR

Развіццё

Падпісчыкаў
Індэкс цытавання
Ахоп 1 паста
Ахоп рэкламнага паста
ER
ERR
FEB '25MAR '25APR '25

Папулярныя публікацыі Anthropological.Archaeology (AASI_ASI) باستان شناسی انسان شناختی

18.04.202507:55
https://t.me/AASI_ASI

📚 واژه‌نامه و فرهنگ واژگان

📝بهرام حسامی

🔍 فرهنگ مادی
➡️ Material Culture

اشیا، چیزهای مادی هستند که افراد با آن‌ها مواجهه شده، ارتباط برقرار کرده و از آن‌ها استفاده می‌کنند. معمولاً از اشیا تحت عنوان «فرهنگ مادی» یاد شده است. اصطلاح «فرهنگ مادی» بر این موضوع تأکید دارد که چگونه این چیزهای به‌ظاهر بی‌جان در محیط پیرامونمان، افراد را به‌کار گرفته و توسط افراد به‌کار گرفته می‌شوند. تا اهدافی نظیر کارکردهای [فردی و] اجتماعی را پیش ببرند، روابط [فردی و] اجتماعی را تنظیم کنند و به فعالیت‌های انسان، معنای نمادین ببخشند. گرچه در نگاه سنتی، واژه فرهنگ مادی اشیا کوچک‌ را شامل می‌شود، اما محققان در رشته‌های مختلف به‌ویژه در علوم اجتماعی مدرن به مطالعه اشیا، کاربرد و معناهایشان پرداخته‌اند. حوزه مطالعات «فرهنگ مادی»، از به‌هم پیوستن مجموعه‌ای از پژوهش‌های علمی درخصوص کاربرد و معناهای اشیا به وجود آمده است. این حوزه، از مزیت چندرشته‌ای بودن بهره می‌برد و توجهش به روابط انسان و شیء است و این چندرشته‌ای بودن برآیند مشارکت ارزشمندِ انسان‌شناسی، باستان‌شناسی، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی, طراحی و مطالعات فرهنگی است. فرهنگ مادی، دیگر فقط دغدغه‌ پژوهش‌گران باستان‌شناسی و محققان موزه نیست و امروزه طیف گسترده‌ای از حوزه‌های مطالعه اشیا را در‌برگرفته‌است. با مطالعه فرهنگ به‌مثابه چیزی که به‌وجود‌آمده و از خلال اشیا به حیات خود ادامه می‌دهد، بهتر می‌توانیم ساختارهای اجتماعی و ابعاد نظام‌مند وسیع‌تری مانند تفاوت و نابرابری اجتماعی و همچنین کنش فرد، احساس و معنا را بفهمیم. امکان دارد اشیا، حلقه ارتباطی کلیدی بین ساختار اجتماعی و اقتصادی و کنشگر فردی دیده شود. می‌توان نتیجه گرفت اشیا چگونه می‌توانند معناهای فرهنگی را با خود حمل کنند. دغدغه اصلی مطالعات فرهنگ مادی، بررسی متقابل روابط بین افراد و اشیا است. مطالعات فرهنگ مادی به طور ویژه به این موضوع می‌پردازد که افراد از اشیا چه استفاده‌هایی می‌کنند و اشیا چه کاری برای مردم انجام می‌دهند. در استفاده علمی متداول، اصطلاح «فرهنگ مادی» عموماً به هر شیئی یا شبکه اشیا مادی ارجاع دارد که مردم آن را درک، لمس و استفاده کرده و در محدوده فعالیت‌های [فردی] و اجتماعی مصرف درباره آن تأمل می‌کنند. فرهنگ مادی عمدتاً قابل حمل و قابل درک یا لمس است و بنابراین وجود مادی و فیزیکی، یکی از مؤلفه‌های عملکرد فرهنگی انسان است. فرهنگ مادی شامل چیزهایی نیز هست که از طریق دیدن فهمیده می شوند. این توانایی در تجسم فرهنگ مادی این امکان را به آن می‌دهد تا وارد قلمرو فانتزی و آرزوی خیالی شود. پس اشیا در ذهن به‌مثابه «رؤیاها و نمایشی لذت‌بخش» عمل کرده و مبنایی برای تداوم میل به مصرف کالاها هستند. بهترین اصطلاح برای توصیف مؤلفه «مادی» در مطالعات فرهنگ مادی، معمولاً با «چیزها»، «اشیا»، «دست‌ساخته‌ها»، «اجناس و اقلام»، «کالاها»، و اخیرا «کنش‌مندان» در پیوند است. مطالعات اولیه درخصوص فرهنگ مادی، با تمرکز نسبتاً محدودی فقط در حوزه انسان‌شناسی قرار داشت تا حالت‌های مادیِ فرهنگ‌های مختلف انسانی را ثبت و دسته‌بندی کند. نخستین مطالعات فرهنگ مادی، به توصیف و فهرست‌کردن اشیا پرداخت که عموماً اشیا غیر غربی یا با منشأ غیر اروپایی بودند. هدف آشکار این مطالعات، استفاده از چنین مصنوعاتی به‌عنوان ابزاری برای فهم گذشته رفتار و فرهنگ انسان بود، هرچند که کارکرد پنهان آن عینیت بخشیدن، سلسله‌مراتبی کردن و به حاشیه بردن تجلی‌های فرهنگ در فرهنگ های غیر غربی بود. در دوران اوج گردآوری موزه‌ها، «عصر موزه» رسماً بین سال‌های 1880 تا 1920، چنین نمایشی از فرهنگ مادی، با نشان‌دادن مراحل تطوری و مدل‌های توسعه فرهنگی، نقش آموزشی گمراه‌کننده را ایفا کرد که به‌طور ضمنی با برتری فرهنگ غربی در ارتباط بود.
در نمایش‌های اولیه مطالعات فرهنگ مادی، تمایل شدیدی به مرتب و منظم‌کردن مجموعه‌ای از صنایع‌دستی «دیگران» وجود داشت. درنتیجه، مباحث حول محور اصولی مبنی بر بازنمایی چنین دست‌ساخته‌هایی شکل‌گرفت که بر اصول جغرافیایی، مقایسه‌ای یا تطوری قرار داشتند. [مطالعات] فرهنگ مادی در این زمان‌ها با پژوهش انسان‌شناختی یکی شد که اصولاً از اشیا برای اهدف روشن و گویای مرتبط با موضوعات و روایت‌های انسان‌شناختی بهره می برد. هیج علاقه خاصی به گرایش فرعی مطالعات فرهنگ مادی به‌وجود نیامد و تا سال‌های 1960 و 1970 این حوزه کاملاً در انحصار باستان‌شناسان و پژوهش‌گران موزه بود که به تجزیه‌و‌تحلیل اجسام تمایل داشتند و همچنین مشارکت‌کنندگانی که وظیفه‌شان مستندسازی و ارائه صنایع و دست‌ساخته‌های فرهنگی بود...

Ian Woodward_2007_Understanding Material Culture. Sage Publications

https://t.me/AASI_ASI
گروه تخصصی باستان‌شناسی انسان‌شناختی ایران برگزار می‌کند:

🔹سلسله سخنرانی‌های باستان‌شناسی انسان‌شناختی(۵)
همراه با اعطای مدرک دوزبانه معتبر

            🔷  نئاندرتال‌های زاگرس
                   دیرینه‌محیط، معیشت و فرهنگ
 🔷

سخنران:
دکتر فریدون بیگلری
(باستان‌شناس)
مسئول بخش پارینه سنگی،
معاونت فرهنگی موزه ملی ایران


دبیر علمی نشست:
دکتر حمیدرضا قربانی
مدیر گروه باستان‌شناسی انسان‌شناختی ایران
هیات علمی گروه باستان‌شناسی دانشگاه هنر اصفهان


📅 تاریخ و زمان برگزاری :
چهارشنبه، ۲۷ فروردین ماه ۱۴۰۴
ساعت: ۱۸:۰۰ الی ۲۰:۰۰

🔴 برگزاری: مجازی و ثبت نام الزامی
🔴 پلتفرم: اسکای روم (لینک پس از ثبت نام ارسال خواهد شد)
🔴 مهلت ثبت نام تا ساعت ۱۸ جمعه ۲۲ فروردین ماه

🔴 جهت ثبت نام و کسب اطلاعات:
فقط از طریق آیدی تلگرام درج شده با ما در ارتباط باشید:

@AASI_2023

راه های ارتباطی و صفحات ما در فضای مجازی:

📧 ایمیل کارگروه:
anthropological.archaeology@gmail.com

صفحه ما در تلگرام:
باستان شناسی انسان شناختی
AnthropologicalArchaeology

صفحه ما در اینستاگرام:
anthropological_archaeology
anthropological_archaeology
18.04.202508:16
https://t.me/AASI_ASI

کتاب انگلیسی:
فهم فرهنگ مادی

نویسنده: ایان وودوارد (۲۰۰۷)


Ian Woodward_2007_Understanding Material Culture. Sage Publications.


https://t.me/AASI_ASI
09.04.202518:46
🔴 به دلیل درخواست های مکرر، ظرفیت به تعداد مازاد 20 نفر افزایش یافت. ثبت نام به مدت دو روز تمدید شد.
11.04.202518:22
t.me/AASI_ASI


📚مطالعات شکارگر-گردآورنده (۵)
📝 سروش بروجردی

در اوایل قرن بیستم، به‌ویژه در دهه‌ی 1930، تحلیل‌های انسان‌شناختی درباره‌ی جوامع شکارگر-گردآورنده به‌تدریج در راستای دو موضوع فراگیر حرکت می‌کرد: نخست نقش ساختاری خویشاوندی در جوامع دسته‌ای/گروهی (Band Societies)، و دوم نقش زیست‌بوم‌شناسی و سازگاری. علاقه‌مندی روزافزون به خویشاوندی در جوامع کوچک گروهی شکارگر-گردآورنده با پیش‌قراولی رادکلیف-براون شکل گرفت؛ که به تثبیت انگاره‌ی کارکردگرایی (Functionalism) انسان‌شناختی اجتماعی بریتانیایی کمک کرد. هم‌زمان با آن، علاقه‌مندی فزاینده به بررسی نقش زیست‌بوم‌شناسی و سازگاری در آمریکای شمالی پدیدار شد. در آن زمان رویکرد خاص‌گرایی تاریخی بوآسی (Boasian historical particularism )هم‌چنان یک‌تنه یکه‌تاز جریان اصلی اندیشه‌ی انسان‌شناختی بود و آن را پیش می‌برد؛ البته این موجب نشد که علاقه‌مندی فزاینده به بازنگری و به‌هنگام‌سازی برخی مفاهیم پیرامون تطور فرهنگی(روندی درارتباط نزدیک با اندیشه‌ی نوتطورگرایی( Neo-evolutionary) لسلی وایت و ژولین استیوارد) ایجاد نشود. مخالفت آشکار لسلی وایت -که خود را وارث مورگان می‌دانست- با خاص‌گرایی تاریخی بوآسی، به ابداع مفهوم «تطور عمومی (General Evolution)» منجر شد. اما وایت تأثیر محیط بر فرهنگ را نادیده می‌انگاشت و درعوض بر آن‌چه خطوط اصلی توسعه فرهنگی می‌پنداشت، تمرکز می‌کرد- فرهنگ‌ها به بهترین نحو به‌مثابه سیستم‌های ترمودینامیکی پیچیده در نظر گرفته می‌شدند که کنترل فزاینده‌ای بر جریان‌های انرژی داشتند و کارکرد آن‌ها امن‌تر و پایدارتر ساختن زندگی انسان بوده است. مطالعات نشان می‌داد که جذب انرژی توسط شکارگر-گردآورنده به‌دلیل تکیه صِرف بر نیروی ماهیچه‌ای، بسیار اندک و محدود بوده است؛ همین، آن‌ها را در پایین ترین سطح دامنه (تطور عمومی) قرار می‌داد. در مقابل، صنعت‌گران و تمدن‌های شهری و صنعتی، با مدیریت و کنترل عامل‌های سودمند مانند سوخت‌های فسیلی فرآیند تسلط را می‌پیمودند و آن‌ها را در بالاترین سطوح توالی‌های عمومی توسعه‌ای قرار می‌داد. در برابر این اندیشه، مفهوم جدید «زیست‌بوم‌شناسی فرهنگی(Cultural Ecology)» به‌واسطه‌ی پژوهش‌های ژولین استیوارد در حوضه‌ی بزرگ آشکار شد. این پژوهش‌ها به بررسی سازمان اجتماعی جوامع کوچک گروهی شکارگر-گردآورنده می‌پرداخت و در پی علل تبیینی جهانشمول و عمومی به‌منظور درک الگوها از طریق بررسی پویایی‌های تاریخی سازگاری‌های انسانی-محیطی بود. بنابراین سهم بنیادی استیوارد در مطالعات شکارگر-گردآورنده را می‌توان در تمرکز بر آن چیزی دانست که جوامع برای امرار معاش خود انجام می‌دادند. البته این امر در مطالعه‌ی تطور فرهنگی به رویکردی‌ تجربی‌تر و زیست‌بوم‌شناختی‌تر منجر شد. رویکردی که در آن سازگاری به‌شیوه درزمانی لحاظ می‌شد و درزمانی، عامل اصلی در تعیین خطوط (بالقوه) متفاوت در توسعه فرهنگی، و هم‌چنین محدودیت‌های کلی، و تنوع در سیستم‌های فرهنگی گوناگون در نظر گرفته‌می‌شد. زیست ‌بوم‌شناسی فرهنگی استیوارد در نهایت به رویکردی چندخطی و در تقابل با مطالعه‌ی تطور فرهنگی[تک‌راستا] منجر شد. استدلال استیوارد این بود که جوامع شکارگر-گردآورنده برای این نوع رویکرد ایده‌آل هستند زیرا این نوع «فرهنگ‌های ساده‌تر» بسیار بهتر از فرهنگ‌های پیچیده‌تر، تحت تأثیر ویژگی‌های محیط محلی قرار دارند. برای نمونه، زمان‌بندی و ویژگی‌های منابع خوراکی مهم از جمله مهاجرت ماهی‌ها و گونه‌های شکاری، به‌طور مؤثری سازمان اجتماعی و سایر عادات قبایل و جوامع شکارگر-گردآورنده‌ای که از آن منابع بهره‌برداری می‌کردند را تعیین می‌کرد. پس از آن، بسیاری استیوارد را «بنیان‌گذار مطالعات نوین شکارگر-گردآورنده» می‌دانند. زیست‌بوم‌شناسی فرهنگی استیوارد، به‌ویژه برای نسل جدیدتر انسان‌شناسان جذاب بود زیرا با پیشنهاد دیدگاه «مادی‌گرایانه» و علوم طبیعی درباره‌ی رفتار انسان، به‌ویژه در میان جوامع کوچک گروهی «ساده‌تر»، بر انگاره‌ی محتاطانه‌ی بوآسی غلبه کرد. زیست‌بوم‌شناسی فرهنگی در دهه‌های 1950 و 1960 بر انسان‌شناسی به‌ویژه آمریکا تأثیر زیادی گذاشت. اما نباید فراموش کرد که زیست‌بوم‌شناسی فرهنگی هرگز یک رویکرد قانون‌بنیاد یا جهانشمول نبود زیرا از ابتدا به طور موردی در پی درک جزییات خاص الگوهای فرهنگی محلی بود، نه استخراج أصول کلی که بتواند برای هر موقعیت فرهنگی-محیطی قابل استفاده باشد.
(ادامه دارد)  

t.me/AASI_ASI
Увайдзіце, каб разблакаваць больш функцый.