سید کمال حیدری درباره جعل روایات سخن میگوید.
✍#علیصاحبالحواشی
اهلسنت انگیزه چندانی برای جعل احادیث نداشتند. اما شیعهی بنیهاشم که بازمانده از "قدرت" و شکستخورده ستیز قبایلی - نخست از بنیامیه و سپس از تیره بنیعباس - بود، در موضع اقلیتِ مطرودِ "امتاکثری" قرار گرفت و برای موجهنماییِ الهیاتی "نیاز مبرم" به جعل احادیث یافت تا در ابعادی عظیم دست به اینکار زد.
بیپروایی امامیه در این "جعل"، پس از رسمیت یافتن در حکومتصفویان، سر به جهنم زد که حاصلش "بحارالانوار" مجلسی شد؛ اما در این حد نیز نایستاد بلکه بعداً در امثال میرزاآقای دربندی ابعاد بکلی نویی یافت.
همین مرز مفتضح را مَشرَب اَخباری "شیخیه" به وادی جنون راند تا در "اسرارالحِکَم" سیدکاظم رشتی، و مکتوبات "سرکار آقا"ی کرمانی به اراجیفِ مطلق رسید.
نهضت بابیه از این بستر ترهات شیخیه رویید، و پس از سرکوب شدید در عصر ناصری و اعدام باب، بیسروصدا به جناح محافظهکار و ترسخورده "بهائیه" متحول گردید.
آن بقیهالسیف بابیه که به زعامت "صبحازل" به "بهائیه" نپیوستند، پس از درگیریهای خونینِ درونی، مهجور و منقرض گشتند تا امروز دیگر بابیِازلی وجود ندارد.