Пераслаў з:
چشمانداز ایران

21.04.202507:34
🔻سعدی؛ آموزگار حکمت و معرفت
🖊احمد کتابی/پژوهشگر
(به مناسبت روز سعدی)
✅ سعدی را بحق «خداوند اندیشه و سخن»، شاعر جهانی»، «شاعر انسانیت» و «شاعر دیروز، امروز و فردا» لقب دادهاند. این عنوانها بهراستی درخور و شایسته سعدی است؛ چراکه اندیشههای والا و انسانی او نه به زمان و دورهای خاص اختصاص دارد و نه به مکان و سرزمینی معین و نه به قوم یا ملتی مشخص.
✅ سلسله نوشتار «سعدی؛ آموزگار حکمت و معرفت» نگاهی به آثار و اندیشههای سعدی است. این مقالهها را میتوانید در پیوندهای زیر مطالعه کنید.
💠 سعدی؛ آموزگار حکمت و معرفت بخش یکم
💠 سعدی؛ آموزگار حکمت و معرفت بخش دوم
💠 سعدی؛ آموزگار حکمت و معرفت بخش سوم
💠 سعدی؛ آموزگار حکمت و معرفت بخش چهارم
💠 سعدی؛ آموزگار حکمت و معرفت بخش پنجم
💠 سعدی؛ آموزگار حکمت و معرفت بخش ششم
💠 سعدی؛ آموزگار حکمت و معرفت بخش هفتم
💠 سعدی؛ آموزگار حکمت و معرفت بخش هشتم
#سعدی
#احمد_کتابی
#روز_جهانی_سعدی
🗓چشمانداز ایران را از کتابفروشیهای معتبر و کیوسکهای روزنامهفروشی بخواهید.
ما را در اینستاگرام دنبال کنید.
@cheshmandaz_iran
🖊احمد کتابی/پژوهشگر
(به مناسبت روز سعدی)
✅ سعدی را بحق «خداوند اندیشه و سخن»، شاعر جهانی»، «شاعر انسانیت» و «شاعر دیروز، امروز و فردا» لقب دادهاند. این عنوانها بهراستی درخور و شایسته سعدی است؛ چراکه اندیشههای والا و انسانی او نه به زمان و دورهای خاص اختصاص دارد و نه به مکان و سرزمینی معین و نه به قوم یا ملتی مشخص.
✅ سلسله نوشتار «سعدی؛ آموزگار حکمت و معرفت» نگاهی به آثار و اندیشههای سعدی است. این مقالهها را میتوانید در پیوندهای زیر مطالعه کنید.
💠 سعدی؛ آموزگار حکمت و معرفت بخش یکم
💠 سعدی؛ آموزگار حکمت و معرفت بخش دوم
💠 سعدی؛ آموزگار حکمت و معرفت بخش سوم
💠 سعدی؛ آموزگار حکمت و معرفت بخش چهارم
💠 سعدی؛ آموزگار حکمت و معرفت بخش پنجم
💠 سعدی؛ آموزگار حکمت و معرفت بخش ششم
💠 سعدی؛ آموزگار حکمت و معرفت بخش هفتم
💠 سعدی؛ آموزگار حکمت و معرفت بخش هشتم
#سعدی
#احمد_کتابی
#روز_جهانی_سعدی
🗓چشمانداز ایران را از کتابفروشیهای معتبر و کیوسکهای روزنامهفروشی بخواهید.
ما را در اینستاگرام دنبال کنید.
@cheshmandaz_iran
Пераслаў з:
javad kashi

15.04.202514:03
تصاویر سلطهجو
----
اغلب عکسهای قدیمی خود را دوست داریم. آنها خاطرههای تلخ و شیرین ما هستند. اما هیچکس دلش نمیخواهد در محدوده تصاویر قدیمی باقی بماند. نو به نو از خود عکس میگیرد تا خود را در تصویرهای تازه تماشا کند. این در منطق زندگی فردی و جمعی ما جاری است. نوبت به عرصه سیاست آنهم سیاست ایدئولوژیک که میرسد داستان تغییر میکند. عکسهای قدیمی فقط یادآور خاطرههای قدیم نیستند. آنها را تکثیر میکنیم، دور تا دور خودمان را از آنها پرمیکنیم. حتی با کنار هم گذاشتن آنها سقف میسازیم مبادا از محدوده آنها فراتر برویم. آنها قدرت پیدا میکنند تا اکنون و فردا را زندانی خود کنند.
مبارزه، جهاد، خون و شهادت و سوگواری در عرصه سیاسی همه کشورهای جهان کم و بیش وجود دارند. سیاست را بیوجود آنها نمیتوان فهم کرد. اما اگر این همه در مسیر انقلاب و جنگ مقدس شدند و سرجشمههای یک نظام سیاسی را ساختند، قرار نیست تصویر خود را منحصر به آنها کنیم. میتوان و انتظار میرود یک نظام سیاسی قدرت نو کردن تصویر خود را هم داشته باشد.
منحصر کردن خود به تصویرهای قدیمی، یک نظام دانش، الگویی از فهم و تفسیر امور و از همه مهمتر شبکه منافع ویژه خود را تولید میکند. تصویرهای قدیمی افقهای دید را کور میکنند، ساختار را شکننده میکنند، معنای خود را برای نسلهای تازه از دست میدهند و از همه مهمتر قدرت انعطاف مناسب به حسب شرایط تازه را از یک موجودیت سیاسی میگیرند.
تصویرهای قدیمی مقدس شده، تصاویر متضاد با خود را موجه میکنند و هر آنچه رویاروی این تصاویر است، مقدس و رهایی بخش تلقی میشود.
مذاکرات اخیر با آمریکا گروگان همین منظومه تصاویر است. آمریکا در همه تصاویر قدیم مصداق دشمن است و باید موضوع ستیز باشد. به حسب تصاویر قدیم مذاکره اگر ناممکن نباشد، بسیار دشوار است. مذاکره کننده ایرانی نباید از هیچ چیز عقب بنشیند، اگر هم نشست، نباید به زبان بیاورد. اگر هم به زبان آورد حتی الامکان آن را کوچک وانمایی کند. باید مستمراً در موضع ناباور و منتظر فرصت برای گریز و حتی ضربه به حریف بنشیند. دست و زبانش میلرزد و دلنگران هر معامله واقعی است.
مبارزه و ستیز و خون و سوگ، به وقت مقتضی باید فراخوان شوند. اما مفاهیم گاهی ارباب و سلطهجو میشوند و قلمرو سیاسی را به بردگی میکشند.
ما برای برون رفت از همه مشکلاتی که با آنها دست به گریبانیم، نیازمند تصاویر تازهایم.
@javadkashi
----
اغلب عکسهای قدیمی خود را دوست داریم. آنها خاطرههای تلخ و شیرین ما هستند. اما هیچکس دلش نمیخواهد در محدوده تصاویر قدیمی باقی بماند. نو به نو از خود عکس میگیرد تا خود را در تصویرهای تازه تماشا کند. این در منطق زندگی فردی و جمعی ما جاری است. نوبت به عرصه سیاست آنهم سیاست ایدئولوژیک که میرسد داستان تغییر میکند. عکسهای قدیمی فقط یادآور خاطرههای قدیم نیستند. آنها را تکثیر میکنیم، دور تا دور خودمان را از آنها پرمیکنیم. حتی با کنار هم گذاشتن آنها سقف میسازیم مبادا از محدوده آنها فراتر برویم. آنها قدرت پیدا میکنند تا اکنون و فردا را زندانی خود کنند.
مبارزه، جهاد، خون و شهادت و سوگواری در عرصه سیاسی همه کشورهای جهان کم و بیش وجود دارند. سیاست را بیوجود آنها نمیتوان فهم کرد. اما اگر این همه در مسیر انقلاب و جنگ مقدس شدند و سرجشمههای یک نظام سیاسی را ساختند، قرار نیست تصویر خود را منحصر به آنها کنیم. میتوان و انتظار میرود یک نظام سیاسی قدرت نو کردن تصویر خود را هم داشته باشد.
منحصر کردن خود به تصویرهای قدیمی، یک نظام دانش، الگویی از فهم و تفسیر امور و از همه مهمتر شبکه منافع ویژه خود را تولید میکند. تصویرهای قدیمی افقهای دید را کور میکنند، ساختار را شکننده میکنند، معنای خود را برای نسلهای تازه از دست میدهند و از همه مهمتر قدرت انعطاف مناسب به حسب شرایط تازه را از یک موجودیت سیاسی میگیرند.
تصویرهای قدیمی مقدس شده، تصاویر متضاد با خود را موجه میکنند و هر آنچه رویاروی این تصاویر است، مقدس و رهایی بخش تلقی میشود.
مذاکرات اخیر با آمریکا گروگان همین منظومه تصاویر است. آمریکا در همه تصاویر قدیم مصداق دشمن است و باید موضوع ستیز باشد. به حسب تصاویر قدیم مذاکره اگر ناممکن نباشد، بسیار دشوار است. مذاکره کننده ایرانی نباید از هیچ چیز عقب بنشیند، اگر هم نشست، نباید به زبان بیاورد. اگر هم به زبان آورد حتی الامکان آن را کوچک وانمایی کند. باید مستمراً در موضع ناباور و منتظر فرصت برای گریز و حتی ضربه به حریف بنشیند. دست و زبانش میلرزد و دلنگران هر معامله واقعی است.
مبارزه و ستیز و خون و سوگ، به وقت مقتضی باید فراخوان شوند. اما مفاهیم گاهی ارباب و سلطهجو میشوند و قلمرو سیاسی را به بردگی میکشند.
ما برای برون رفت از همه مشکلاتی که با آنها دست به گریبانیم، نیازمند تصاویر تازهایم.
@javadkashi
Пераслаў з:
تاریخ تحلیلی

09.04.202521:05
▪️در نقد اَبَر روایت دکتر موسی غنی نژاد از تاریخ نهضت ملی نفت و دکتر محمد مصدق (قسمت اول ، منتشر شده در خبرآنلاین، ۲۰ فروردین ۱۴۰۴)
گروه اندیشه: تاریخ معاصر که مرور چندباره آن دارای درس های عظیم برای جبران عقب ماندگی و توسعه است می تواند یکی از بزرگترین پروژه های ایرانیان به منظور عبور از دوره اندیشه ورزی به مثابه تصادف، به اندیشه ورزی به مثابه هویت و ماهیت دائمی ایرانیان در زندگی روزمره باشد اما این امر مشروط به شروطی است، از جمله پرهیز از سیاست زدگی در تحلیل تاریخ و درس آموزی برای امروز ایران و توسعه آن، سپس ورود حوزه علم، و پرهیز از ژورنالیسم زدگی.
پرواضح است که در این باره قرارگرفتن روزنامه نگاری در خدمت علم و براهین علمی از بزرگترین رسالت رسانه ای است که به دلیل آفت سیاست زدگی، اغلب نظام رسانه ای ایران از چنین رویکردی به دور است. از این رو حضور دانشگاه در حوزه روزنامه نگاری می تواند به غنای آن انجامیده و اندیشه های مخالف و موافق درباره رویدادها می تواند مقوم حوزه تمدن ایرانی باشد.....
مطلب زیر به قلم دکتر کریم سلیمانی دهکردی (دانشیار گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی) از این زاویه به مخاطبان تقدیم می شود. او از نویسندگان کتاب موانع توسعه در ایران است. این بخش از مقاله در نقد اندیشه های دکتر موسی غنی نژاد در باره کودتای سوم اسفند است [به بهانه ی انتشار یک گفت و گو با دکتر غنی نژاد در روزنامه ی دنیای اقتصاد، شماره ۶۲۳۶، ۷ اسفند ۱۴۰۳].
مقاله ای انتقادی اما فکت محور. هدف اصلی آن نقد «روش تاریخنگاری» غنینژاد است. نویسنده معتقد است که غنینژاد با استفاده از روشی مچگیرانه، تقلیلگرایانه، ابهامآمیز و با دستکاری جزئیات تاریخی (زمانپریشی و مفهومپریشی)، روایتی مغرضانه و پریشان از تاریخ معاصر ارائه میدهد.
نویسنده در این مقاله به نقد دیدگاههای غنینژاد در مصاحبه اخیر ایشان (۷ اسفند ۱۴۰۳) میپردازد که در آن، غنینژاد واقعه ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را کودتا ندانسته و برای تقویت این نظر، ادعا میکند که واقعه سوم اسفند ۱۲۹۹ نیز کودتا نبوده است. نویسنده با استناد به منابع متعدد تاریخی، خاطرات شاهدان عینی (مانند عبدالله مستوفی و یحیی دولتآبادی)، اعترافات بانیان کودتا (رضاخان و سیدضیاء)، گزارشهای دیپلماتیک (نورمن و آیرونساید)، و آرای نمایندگان مجالس چهارم و چهاردهم، به تفصیل اثبات میکند که واقعه سوم اسفند ۱۲۹۹ یک کودتای نظامی با حمایت انگلیس بوده است که طی آن، تهران به اشغال نیروهای قزاق درآمده و احمدشاه تحت فشار مجبور به انتصاب سیدضیاء به نخستوزیری شده است.
نویسنده تاکید می کند که هدف غنینژاد از مشروعیتبخشی به کودتای سوم اسفند برای به چالش کشیدن کودتا بودن ۲۸ مرداد است از این رو روش تاریخنگاری او را مچگیرانه، تقلیلگرایانه و مغرضانه توصیف میکند.
https://B2n.ir/nq7630
گروه اندیشه: تاریخ معاصر که مرور چندباره آن دارای درس های عظیم برای جبران عقب ماندگی و توسعه است می تواند یکی از بزرگترین پروژه های ایرانیان به منظور عبور از دوره اندیشه ورزی به مثابه تصادف، به اندیشه ورزی به مثابه هویت و ماهیت دائمی ایرانیان در زندگی روزمره باشد اما این امر مشروط به شروطی است، از جمله پرهیز از سیاست زدگی در تحلیل تاریخ و درس آموزی برای امروز ایران و توسعه آن، سپس ورود حوزه علم، و پرهیز از ژورنالیسم زدگی.
پرواضح است که در این باره قرارگرفتن روزنامه نگاری در خدمت علم و براهین علمی از بزرگترین رسالت رسانه ای است که به دلیل آفت سیاست زدگی، اغلب نظام رسانه ای ایران از چنین رویکردی به دور است. از این رو حضور دانشگاه در حوزه روزنامه نگاری می تواند به غنای آن انجامیده و اندیشه های مخالف و موافق درباره رویدادها می تواند مقوم حوزه تمدن ایرانی باشد.....
مطلب زیر به قلم دکتر کریم سلیمانی دهکردی (دانشیار گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی) از این زاویه به مخاطبان تقدیم می شود. او از نویسندگان کتاب موانع توسعه در ایران است. این بخش از مقاله در نقد اندیشه های دکتر موسی غنی نژاد در باره کودتای سوم اسفند است [به بهانه ی انتشار یک گفت و گو با دکتر غنی نژاد در روزنامه ی دنیای اقتصاد، شماره ۶۲۳۶، ۷ اسفند ۱۴۰۳].
مقاله ای انتقادی اما فکت محور. هدف اصلی آن نقد «روش تاریخنگاری» غنینژاد است. نویسنده معتقد است که غنینژاد با استفاده از روشی مچگیرانه، تقلیلگرایانه، ابهامآمیز و با دستکاری جزئیات تاریخی (زمانپریشی و مفهومپریشی)، روایتی مغرضانه و پریشان از تاریخ معاصر ارائه میدهد.
نویسنده در این مقاله به نقد دیدگاههای غنینژاد در مصاحبه اخیر ایشان (۷ اسفند ۱۴۰۳) میپردازد که در آن، غنینژاد واقعه ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را کودتا ندانسته و برای تقویت این نظر، ادعا میکند که واقعه سوم اسفند ۱۲۹۹ نیز کودتا نبوده است. نویسنده با استناد به منابع متعدد تاریخی، خاطرات شاهدان عینی (مانند عبدالله مستوفی و یحیی دولتآبادی)، اعترافات بانیان کودتا (رضاخان و سیدضیاء)، گزارشهای دیپلماتیک (نورمن و آیرونساید)، و آرای نمایندگان مجالس چهارم و چهاردهم، به تفصیل اثبات میکند که واقعه سوم اسفند ۱۲۹۹ یک کودتای نظامی با حمایت انگلیس بوده است که طی آن، تهران به اشغال نیروهای قزاق درآمده و احمدشاه تحت فشار مجبور به انتصاب سیدضیاء به نخستوزیری شده است.
نویسنده تاکید می کند که هدف غنینژاد از مشروعیتبخشی به کودتای سوم اسفند برای به چالش کشیدن کودتا بودن ۲۸ مرداد است از این رو روش تاریخنگاری او را مچگیرانه، تقلیلگرایانه و مغرضانه توصیف میکند.
https://B2n.ir/nq7630
05.04.202520:38
⭕️رفع حصر شیخ مهدی کروبی؛ بازگشت به مدار عقلانیت و آغاز مسیر جبران اشتباهات گذشته؟!
باسمه تعالی
درخت دوستی بنشان که کام دل ببار آرد نهال دشمنی بر کن که رنج بیشمار آرد
در واپسین روزهای سال و در آستانۀ بهار طبیعت ۱۴۰۴، اعلام شد که حصر ظالمانه و ۱۵ سالۀ شیخ مهدی کروبی، یکی از رهبران جنبش سبز، به دستور قوۀ قضائیه پایان پذیرفت.
حرکتی شایان تقدیر که گرچه بسیار دیرهنگام اجرایی شد، اما میتوان آن را در صورت تداوم برای دیگر رهبران جنبش یعنی مهندس میرحسین موسوی و دکتر زهرا رهنورد و همچنین آزادی سایر زندانیان سیاسی مانند مصطفی تاجزاده، دکتر سعید مدنی، ابوالفضل قدیانی و دیگر زندانیان عقیدتی و سیاسی نویدبخش بازگشت حاکمیت به مدار عقلانیت و ترمیم شکاف دولت-ملت دانست. چرا که دیری است که مهمترین و خطرخیزترین چالش نظام جمهوری اسلامی، فاصله کهکشانی و روزافزون میان حاکمیت سیاسی و منسوب به دین با تودههای مردم و از جمله طبقات جامعه متوسط شهری و جوانان و نخبگان متنوع اجتماعی است و تا زمانی که این شکاف عمیق ترمیم نشود، حاکمیت و رهبری آن نه تنها توان مقابله با انواع چالشهای خارجی را ندارد، بلکه بیتردید بدون حمایت مردمی جامعه متنوع ایرانی، در گرهگشایی از مشکلات پیچیده اقتصادی و معیشتی مردم نیز موفق نخواهد شد.
به یاد داریم که نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ که با ابهامات فراوانی همراه بود و به این ابهامات هیچگاه توسط حاکمیت پاسخ داده نشد، جنبش اعتراضیِ گستردهای را موسوم به جنبش سبز در میان جامعۀ ایرانی برانگیخت. کمتر از یکسال پس از اعلام نتیجۀ انتخابات و پس از سرکوب گستردۀ اعتراضات مردمی، دو کاندیدای معترض در حصر خانگی قرار گرفتند؛ حصری غیرقانونی که بدون هیچ گونه تفهیم اتهام، محاکمه در دادگاه و صدور حکم و مصوبهای صورت پذیرفت و تا کنون ۱۵ سال به درازا کشیده است. بدین ترتیب، بر شکاف بین مردم و حاکمیت ولایی، بسی افزوده شد.
ما، امضاءِکنندگان این بیانیه، رفع حصر شیخ مهدی کروبی توسط حاکمیت را ارج مینهیم و امیدواریم که این حرکت نشانۀ درک واقعی ارکان نظام از شرایط بسیار خطیر کنونی و عمق شکاف میان مردم و حاکمیت بوده باشد.
باشد که با تداوم اینگونه حرکات و انتخاب حمکرانی متعادل و عقلانی و ملی، زخمهای عمیق و عنیف اجتماعی یکی از پس دیگری التیام یابند، امنیت ملی در مقابل تهدیدات خارجی تأمین شود و بهروزی ایران و ایرانی را به زودی شاهد باشیم.
✅ امضاءکنندگان (به ترتیب حروف الفبا):
میثم بادامچی، عبدالعلی بازرگان, رضا حاجی, سروش دباغ, فاطمه رحمتی, سهراب رزاقی, علی رهنما, عبدالکریم سروش, علی سلطانی, یحیی شفقتی, محمّد عابد نهاوندی, محمّدتقی کروبی, حسین کمالی, صادق مدیری, فرید مرجائی, علی مزروعی, علی اکبر موسوی خوئینی, یاسر میردامادی, محمّد یاسری, حسن یوسفی اشکوری.
#زهرا_رهنورد
#میرحسین_موسوی
https://t.me/DaghdagheIran
باسمه تعالی
درخت دوستی بنشان که کام دل ببار آرد نهال دشمنی بر کن که رنج بیشمار آرد
در واپسین روزهای سال و در آستانۀ بهار طبیعت ۱۴۰۴، اعلام شد که حصر ظالمانه و ۱۵ سالۀ شیخ مهدی کروبی، یکی از رهبران جنبش سبز، به دستور قوۀ قضائیه پایان پذیرفت.
حرکتی شایان تقدیر که گرچه بسیار دیرهنگام اجرایی شد، اما میتوان آن را در صورت تداوم برای دیگر رهبران جنبش یعنی مهندس میرحسین موسوی و دکتر زهرا رهنورد و همچنین آزادی سایر زندانیان سیاسی مانند مصطفی تاجزاده، دکتر سعید مدنی، ابوالفضل قدیانی و دیگر زندانیان عقیدتی و سیاسی نویدبخش بازگشت حاکمیت به مدار عقلانیت و ترمیم شکاف دولت-ملت دانست. چرا که دیری است که مهمترین و خطرخیزترین چالش نظام جمهوری اسلامی، فاصله کهکشانی و روزافزون میان حاکمیت سیاسی و منسوب به دین با تودههای مردم و از جمله طبقات جامعه متوسط شهری و جوانان و نخبگان متنوع اجتماعی است و تا زمانی که این شکاف عمیق ترمیم نشود، حاکمیت و رهبری آن نه تنها توان مقابله با انواع چالشهای خارجی را ندارد، بلکه بیتردید بدون حمایت مردمی جامعه متنوع ایرانی، در گرهگشایی از مشکلات پیچیده اقتصادی و معیشتی مردم نیز موفق نخواهد شد.
به یاد داریم که نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ که با ابهامات فراوانی همراه بود و به این ابهامات هیچگاه توسط حاکمیت پاسخ داده نشد، جنبش اعتراضیِ گستردهای را موسوم به جنبش سبز در میان جامعۀ ایرانی برانگیخت. کمتر از یکسال پس از اعلام نتیجۀ انتخابات و پس از سرکوب گستردۀ اعتراضات مردمی، دو کاندیدای معترض در حصر خانگی قرار گرفتند؛ حصری غیرقانونی که بدون هیچ گونه تفهیم اتهام، محاکمه در دادگاه و صدور حکم و مصوبهای صورت پذیرفت و تا کنون ۱۵ سال به درازا کشیده است. بدین ترتیب، بر شکاف بین مردم و حاکمیت ولایی، بسی افزوده شد.
ما، امضاءِکنندگان این بیانیه، رفع حصر شیخ مهدی کروبی توسط حاکمیت را ارج مینهیم و امیدواریم که این حرکت نشانۀ درک واقعی ارکان نظام از شرایط بسیار خطیر کنونی و عمق شکاف میان مردم و حاکمیت بوده باشد.
باشد که با تداوم اینگونه حرکات و انتخاب حمکرانی متعادل و عقلانی و ملی، زخمهای عمیق و عنیف اجتماعی یکی از پس دیگری التیام یابند، امنیت ملی در مقابل تهدیدات خارجی تأمین شود و بهروزی ایران و ایرانی را به زودی شاهد باشیم.
✅ امضاءکنندگان (به ترتیب حروف الفبا):
میثم بادامچی، عبدالعلی بازرگان, رضا حاجی, سروش دباغ, فاطمه رحمتی, سهراب رزاقی, علی رهنما, عبدالکریم سروش, علی سلطانی, یحیی شفقتی, محمّد عابد نهاوندی, محمّدتقی کروبی, حسین کمالی, صادق مدیری, فرید مرجائی, علی مزروعی, علی اکبر موسوی خوئینی, یاسر میردامادی, محمّد یاسری, حسن یوسفی اشکوری.
#زهرا_رهنورد
#میرحسین_موسوی
https://t.me/DaghdagheIran
Пераслаў з:
باز اندیشی؛ مسعود پدرام

04.04.202510:57
بحث "گفتوگوی اصیل" را ادامه خواهم داد، اما برای تنوع، موضوعی را مطرح میکنم که از نظر خودم اهمیت زیادی دارد:
چند روز پیش به ویدیویی در یوتیوب برخوردم که تحلیلی توضیحدهنده در مورد وجهی از ماهیت قدرت حاکم در امریکا داشت و تمرکز آن بر دانلد ترامپ، رئیس جمهور امریکا بود. در پی دیدن این ویدیو بیشتر در مورد محتوای آن کنکاش کردم و پرسشهایی را با هوش مصنوعی (ChatGPT) مطرح کردم که بر عمق مطلب افزود. بعد از خواندن مطلب فکر کردم بهتر است هوش مصنوعی آن را به فارسی ترجمه کند تا همه بتوانند از آن استفاده کنند. توجه به آن را با تأکید زیاد توصیه میکنم👇
چند روز پیش به ویدیویی در یوتیوب برخوردم که تحلیلی توضیحدهنده در مورد وجهی از ماهیت قدرت حاکم در امریکا داشت و تمرکز آن بر دانلد ترامپ، رئیس جمهور امریکا بود. در پی دیدن این ویدیو بیشتر در مورد محتوای آن کنکاش کردم و پرسشهایی را با هوش مصنوعی (ChatGPT) مطرح کردم که بر عمق مطلب افزود. بعد از خواندن مطلب فکر کردم بهتر است هوش مصنوعی آن را به فارسی ترجمه کند تا همه بتوانند از آن استفاده کنند. توجه به آن را با تأکید زیاد توصیه میکنم👇
Пераслаў з:
باز اندیشی؛ مسعود پدرام

04.04.202510:57
🔷ارتباط میان کرتیس یاروین و پیتر ثیل چیست؟
ارتباط میان کرتیس یاروین و پیتر ثیل بیشتر بر پایه همسویی فکری و اشتراکات ایدئولوژیک است، هرچند این رابطه بیشتر غیررسمی و غیرمستقیم بوده است. اگرچه ثیل بهطور علنی از همه ایدههای رادیکال یاروین حمایت نکرده، اما اشتراکات قابل توجهی در دیدگاه آنها درباره فناوری، حکومت و محدودیتهای دموکراسی وجود دارد.
۱. تأثیر فلسفی و ایدئولوژیک
• ایدههای نئوراکشنری یاروین: یاروین، با نام مستعار منسیوس مولدباگ، پایهگذار جنبش نئو ریاَکشنری (NewReactionary) است که منتقد دموکراسی لیبرال بوده و از گذار به «مدل پادشاهی با مدیریت مدیرعامل» حمایت میکند، جایی که قدرت متمرکز شده و کارآمدی بر نظارت دموکراتیک ارجح است.
• انتقاد ثیل از دموکراسی: ثیل نیز نسبت به کارایی دموکراسی در پیشبرد نوآوری و حفظ آزادی فردی تردید دارد. او در مقالهای در سال ۲۰۰۹ نوشت:
«من دیگر باور ندارم که آزادی و دموکراسی با هم سازگارند».
این دیدگاه به طرز چشمگیری با باور یاروین همخوانی دارد، چرا که هر دو معتقدند دموکراسی ذاتاً ناکارآمد است و تمرکز قدرت میتواند پیشرفت را تسریع کند.
۲. علاقه به تسریع نوآوریهای فناورانه
• حکومتداری از طریق فناوری در نگاه یاروین: یاروین پیشنهاد میدهد که فناوری میتواند «حکمرانی ابری» را جایگزین نهادهای بوروکراتیک سنتی کند تا جامعه کارآمدتر اداره شود.
شرکت پلنتیر (Palantir): شرکتی در زمینه تحلیل داده که با سازمانهای اطلاعاتی و دفاعی همکاری میکند و با علاقه یاروین به نظارت و کنترل بهعنوان ابزارهای حفظ نظم همخوانی دارد.
صندوق سرمایهگذاری (Founders Fund): صندوق سرمایهگذاری ثیل که پروژههای فناورانهای را تأمین مالی میکند که قوانین و ساختارهای سنتی را به چالش میکشند.
۳. تأکید بر «خروج» بهجای «صدا»
• مفهوم «خروج» در اندیشه یاروین: یاروین، تحت تأثیر چارچوب «خروج، صدا و وفاداری» آلبرت هیرشمن، معتقد است که وقتی نهادها فاسد یا ناکارآمد میشوند، بهترین راه «خروج» است — یعنی ایجاد ساختارهای موازی یا حاکمیتهای مستقل که سیستمهای دموکراتیک را دور بزنند.
• پروژههای ثیل برای «خروج» از نظامهای سنتی: ثیل در پروژههایی مانند موسسه Seasteading سرمایهگذاری کرده که هدف آن ایجاد جوامع خودمختار شناور در آبهای بینالمللی است، بهعنوان راهی برای خروج از سلطه دولتهای ملی.
این پروژه با دیدگاه یاروین مبنی بر دور زدن نهادهای فاسد از طریق ایجاد مدلهای حکومتی جایگزین همسو است.
۴. بدبینی مشترک نسبت به ایدئولوژیهای مترقی
• انتقاد یاروین از «کلیسا» (The Cathedral): یاروین اصطلاح «کلیسا» را برای توصیف ائتلافی غیررسمی از دانشگاهها، رسانهها و نهادهای فرهنگی به کار میبرد که به ترویج ایدئولوژیهای مترقی میپردازند.
• انتقاد ثیل از تصحیح سیاسی و نخبگان: ثیل نیز نسبت به تصحیح سیاسی (Political Correctness) و تفکر لیبرال در سیلیکونولی انتقاد داشته است، که مشابه دیدگاه یاروین است که نخبگان مترقی را عامل کنترل گفتمان عمومی میداند.
۵. ارتباطات شخصی و حمایت مالی
• حمایت ثیل از یاروین: ثیل reportedly میزبان یاروین در جلسات خصوصی بوده و به ایدههای او علاقه نشان داده است. این رابطه فضایی فراهم کرده که ایدههای یاروین به میان نخبگان سیلیکونولی راه پیدا کند.
• تأثیر بر نخبگان فناوری: ایدههای یاروین تا حد زیادی در میان بخشی از رهبران فناوری در سیلیکونولی نفوذ پیدا کرده، تا حدی بهدلیل حمایت غیررسمی ثیل از نقدهای یاروین نسبت به دموکراسی و ناکارآمدی نهادها.
• حمایت یاروین و ثیل از ترامپ: یاروین و ثیل هر دو ریاست جمهوری ترامپ را فرصتی برای برهم زدن نظم سیاسی سنتی میدانستند.
ثیل: در سال ۲۰۱۶ به کارزار ترامپ کمک مالی کرد و در کنوانسیون ملی جمهوریخواهان سخنرانی کرد، زیرا ترامپ را نیرویی برای به چالش کشیدن نهادهای تثبیتشده میدید.
یاروین: هرچند بهطور مستقیم درگیر نبود، اما یاروین ترامپ را نیرویی مخرب و همسو با دیدگاه خود درباره برهم زدن دموکراسی میدانست.
ارتباط کرتیس یاروین و پیتر ثیل را میتوان در قالب:
• همپوشانی ایدئولوژیک درباره انتقاد از دموکراسی، حکومتداری متمرکز و نقش فناوری در تغییر نظم سیاسی.
• علاقه مشترک به اختلال در نظامهای سنتی از طریق نوآوریهای فناورانه و مدلهای حکومتی جایگزین.
• تأثیر غیررسمی و غیرمستقیم، که در آن ثیل با سرمایهگذاری و حمایت از ایدههای یاروین، زمینه نفوذ آنها را در محافل فناوری فراهم کرده است.
ثیل با قدرت مالی و نفوذ خود به تقویت نقدهای یاروین از دموکراسی و بررسی مدلهای حکومتی جایگزین کمک کرده و این ایدهها را به فضای فکری سیلیکونولی و فراتر از آن گسترش داده است.
.
ارتباط میان کرتیس یاروین و پیتر ثیل بیشتر بر پایه همسویی فکری و اشتراکات ایدئولوژیک است، هرچند این رابطه بیشتر غیررسمی و غیرمستقیم بوده است. اگرچه ثیل بهطور علنی از همه ایدههای رادیکال یاروین حمایت نکرده، اما اشتراکات قابل توجهی در دیدگاه آنها درباره فناوری، حکومت و محدودیتهای دموکراسی وجود دارد.
۱. تأثیر فلسفی و ایدئولوژیک
• ایدههای نئوراکشنری یاروین: یاروین، با نام مستعار منسیوس مولدباگ، پایهگذار جنبش نئو ریاَکشنری (NewReactionary) است که منتقد دموکراسی لیبرال بوده و از گذار به «مدل پادشاهی با مدیریت مدیرعامل» حمایت میکند، جایی که قدرت متمرکز شده و کارآمدی بر نظارت دموکراتیک ارجح است.
• انتقاد ثیل از دموکراسی: ثیل نیز نسبت به کارایی دموکراسی در پیشبرد نوآوری و حفظ آزادی فردی تردید دارد. او در مقالهای در سال ۲۰۰۹ نوشت:
«من دیگر باور ندارم که آزادی و دموکراسی با هم سازگارند».
این دیدگاه به طرز چشمگیری با باور یاروین همخوانی دارد، چرا که هر دو معتقدند دموکراسی ذاتاً ناکارآمد است و تمرکز قدرت میتواند پیشرفت را تسریع کند.
۲. علاقه به تسریع نوآوریهای فناورانه
• حکومتداری از طریق فناوری در نگاه یاروین: یاروین پیشنهاد میدهد که فناوری میتواند «حکمرانی ابری» را جایگزین نهادهای بوروکراتیک سنتی کند تا جامعه کارآمدتر اداره شود.
شرکت پلنتیر (Palantir): شرکتی در زمینه تحلیل داده که با سازمانهای اطلاعاتی و دفاعی همکاری میکند و با علاقه یاروین به نظارت و کنترل بهعنوان ابزارهای حفظ نظم همخوانی دارد.
صندوق سرمایهگذاری (Founders Fund): صندوق سرمایهگذاری ثیل که پروژههای فناورانهای را تأمین مالی میکند که قوانین و ساختارهای سنتی را به چالش میکشند.
۳. تأکید بر «خروج» بهجای «صدا»
• مفهوم «خروج» در اندیشه یاروین: یاروین، تحت تأثیر چارچوب «خروج، صدا و وفاداری» آلبرت هیرشمن، معتقد است که وقتی نهادها فاسد یا ناکارآمد میشوند، بهترین راه «خروج» است — یعنی ایجاد ساختارهای موازی یا حاکمیتهای مستقل که سیستمهای دموکراتیک را دور بزنند.
• پروژههای ثیل برای «خروج» از نظامهای سنتی: ثیل در پروژههایی مانند موسسه Seasteading سرمایهگذاری کرده که هدف آن ایجاد جوامع خودمختار شناور در آبهای بینالمللی است، بهعنوان راهی برای خروج از سلطه دولتهای ملی.
این پروژه با دیدگاه یاروین مبنی بر دور زدن نهادهای فاسد از طریق ایجاد مدلهای حکومتی جایگزین همسو است.
۴. بدبینی مشترک نسبت به ایدئولوژیهای مترقی
• انتقاد یاروین از «کلیسا» (The Cathedral): یاروین اصطلاح «کلیسا» را برای توصیف ائتلافی غیررسمی از دانشگاهها، رسانهها و نهادهای فرهنگی به کار میبرد که به ترویج ایدئولوژیهای مترقی میپردازند.
• انتقاد ثیل از تصحیح سیاسی و نخبگان: ثیل نیز نسبت به تصحیح سیاسی (Political Correctness) و تفکر لیبرال در سیلیکونولی انتقاد داشته است، که مشابه دیدگاه یاروین است که نخبگان مترقی را عامل کنترل گفتمان عمومی میداند.
۵. ارتباطات شخصی و حمایت مالی
• حمایت ثیل از یاروین: ثیل reportedly میزبان یاروین در جلسات خصوصی بوده و به ایدههای او علاقه نشان داده است. این رابطه فضایی فراهم کرده که ایدههای یاروین به میان نخبگان سیلیکونولی راه پیدا کند.
• تأثیر بر نخبگان فناوری: ایدههای یاروین تا حد زیادی در میان بخشی از رهبران فناوری در سیلیکونولی نفوذ پیدا کرده، تا حدی بهدلیل حمایت غیررسمی ثیل از نقدهای یاروین نسبت به دموکراسی و ناکارآمدی نهادها.
• حمایت یاروین و ثیل از ترامپ: یاروین و ثیل هر دو ریاست جمهوری ترامپ را فرصتی برای برهم زدن نظم سیاسی سنتی میدانستند.
ثیل: در سال ۲۰۱۶ به کارزار ترامپ کمک مالی کرد و در کنوانسیون ملی جمهوریخواهان سخنرانی کرد، زیرا ترامپ را نیرویی برای به چالش کشیدن نهادهای تثبیتشده میدید.
یاروین: هرچند بهطور مستقیم درگیر نبود، اما یاروین ترامپ را نیرویی مخرب و همسو با دیدگاه خود درباره برهم زدن دموکراسی میدانست.
ارتباط کرتیس یاروین و پیتر ثیل را میتوان در قالب:
• همپوشانی ایدئولوژیک درباره انتقاد از دموکراسی، حکومتداری متمرکز و نقش فناوری در تغییر نظم سیاسی.
• علاقه مشترک به اختلال در نظامهای سنتی از طریق نوآوریهای فناورانه و مدلهای حکومتی جایگزین.
• تأثیر غیررسمی و غیرمستقیم، که در آن ثیل با سرمایهگذاری و حمایت از ایدههای یاروین، زمینه نفوذ آنها را در محافل فناوری فراهم کرده است.
ثیل با قدرت مالی و نفوذ خود به تقویت نقدهای یاروین از دموکراسی و بررسی مدلهای حکومتی جایگزین کمک کرده و این ایدهها را به فضای فکری سیلیکونولی و فراتر از آن گسترش داده است.
.
Пераслаў з:
طالقانی و زمانه ما



20.04.202509:22
📌در شهر زیبای شیراز برگزار خواهد شد:
⬅️ «نشست تخصصی بررسی عکاسی مستند و تاریخی» با نگاهی به «عکس های کمتر دیده شده آیت الله طالقانی »
سخنرانان:
🅾 منیژه صفات
🅾 امین دانشور
🅾 حمید حساس
زمان: چهارشنبه سوم اردیبهشت ماه ساعت ۱۶ الی ۱۸
مکان: شیراز؛ چهار راه حافظیه, مجموعه فرهنگی حافظ
🔅این نشست در حاشیه نمایشگاه «عکس های کمتر دیده شده آیت الله طالقانی» برگزار خواهد شد.
📍«مجتمع فرهنگی آیتالله طالقانی» دوم و سوم اردیبهشت ماه از ساعت ۱۱ الی ۲۱ در این نمایشگاه میزبان دوستان شیرازی خواهد بود.
#طالقانی_و_زمانه_ما #پدر_طالقانی #کتابخانه_آنلاین_طالقانی_و_زمانه_ما #آیت_الله_طالقانی #نمایشگاه_عکس #سید_محمود_طالقانی #مجتمع_فرهنگی_آیت_الله_طالقانی #شیراز
www.taleghani.org
telegram
Instagram
X (Twitter)
⬅️ «نشست تخصصی بررسی عکاسی مستند و تاریخی» با نگاهی به «عکس های کمتر دیده شده آیت الله طالقانی »
سخنرانان:
🅾 منیژه صفات
🅾 امین دانشور
🅾 حمید حساس
زمان: چهارشنبه سوم اردیبهشت ماه ساعت ۱۶ الی ۱۸
مکان: شیراز؛ چهار راه حافظیه, مجموعه فرهنگی حافظ
🔅این نشست در حاشیه نمایشگاه «عکس های کمتر دیده شده آیت الله طالقانی» برگزار خواهد شد.
📍«مجتمع فرهنگی آیتالله طالقانی» دوم و سوم اردیبهشت ماه از ساعت ۱۱ الی ۲۱ در این نمایشگاه میزبان دوستان شیرازی خواهد بود.
#طالقانی_و_زمانه_ما #پدر_طالقانی #کتابخانه_آنلاین_طالقانی_و_زمانه_ما #آیت_الله_طالقانی #نمایشگاه_عکس #سید_محمود_طالقانی #مجتمع_فرهنگی_آیت_الله_طالقانی #شیراز
www.taleghani.org
telegram
X (Twitter)
Пераслаў з:
طالقانی و زمانه ما



10.04.202512:42
📌بیانیه تلخ
در گزارشات ساواک، شرح حال طالقانی پس از بیانیه مجتبی فرزندش، در ارتباط با اعلام گرایش اوبه مارکسیست آمده است.
☘در این گزارش مشخص است که طالقانی زمانی که در زندان بوده است در ملاقات با خانوادهاش از این بیانیه مطلع شده است.
📌فروردین ۵۶ در بحبوحه دعوای بین زندانیان مسلمان و مارکسیست، و از همه مهمتر در شرایطی که طالقانی با حکم حبس ابد اعظم طالقانی هم مواجه بود، و تحت فشار زیادی از طرف ساواک قرار داشت، این بیانیه منتشر شد.
برای دیدن عکس های بیشتر کلیک کنید.
ما را در صفحات زیر دنبال کنید.🙏
#طالقانی_و_زمانه_ما #پدر_طالقانی #کتابخانه_آنلاین_طالقانی_و_زمانه_ما #آیت_الله_طالقانی #مارکسیست #زندانی_سیاسی #مجتبی_طالقانی #شکنجه
www.taleghani.org
telegram
Instagram
X (Twitter)
در گزارشات ساواک، شرح حال طالقانی پس از بیانیه مجتبی فرزندش، در ارتباط با اعلام گرایش اوبه مارکسیست آمده است.
☘در این گزارش مشخص است که طالقانی زمانی که در زندان بوده است در ملاقات با خانوادهاش از این بیانیه مطلع شده است.
📌فروردین ۵۶ در بحبوحه دعوای بین زندانیان مسلمان و مارکسیست، و از همه مهمتر در شرایطی که طالقانی با حکم حبس ابد اعظم طالقانی هم مواجه بود، و تحت فشار زیادی از طرف ساواک قرار داشت، این بیانیه منتشر شد.
برای دیدن عکس های بیشتر کلیک کنید.
ما را در صفحات زیر دنبال کنید.🙏
#طالقانی_و_زمانه_ما #پدر_طالقانی #کتابخانه_آنلاین_طالقانی_و_زمانه_ما #آیت_الله_طالقانی #مارکسیست #زندانی_سیاسی #مجتبی_طالقانی #شکنجه
www.taleghani.org
telegram
X (Twitter)


06.04.202511:34
🎥 ترامپ و برخی دولتهای غربی نتوانستند «بانوی حقوق بشر» را حذف کنند و تداوم مأموریت او در شورای حقوق بشر سازمان ملل تصویب شد👇👇
👈 فرانچسکا آلبانیزه گزارشگر ویژه سرزمینهای اشغالی فلسطین در سازمان ملل متحد: نور همیشه راهش را پیدا خواهد کرد، همچنان بدرخشید.
https://x.com/FranceskAlbs/status/1908458887847493877
👈 فرانچسکا آلبانیزه گزارشگر ویژه سرزمینهای اشغالی فلسطین در سازمان ملل متحد: نور همیشه راهش را پیدا خواهد کرد، همچنان بدرخشید.
https://x.com/FranceskAlbs/status/1908458887847493877
Пераслаў з:
سهام نیوز

05.04.202514:23
✅اولین بیانیهی کروبی پس از رفع حصر
مهدی کروبی در اولین بیانیه خود گفته است آن چیزی که کشور را تا آستانه جنگی ویرانگر پیش برده است پروژه جمهوریت زدایی حاکمیت است که از انتخابات سال ۸۴ با تقلب و دخالت مستقیم سپاه و بسیج در تغییر نتایج انتخابات شروع شد
متن این بیانیه که برای انتشار در اختیار انصاف نیوز قرار گرفته است در پی میآید:
باسمه تعالی
مردم شریف ایران
همانطور که میدانید از اواخر بهمن ماه سال ۱۳۸۹ در حصری قرار گرفتم که حکم به محرومیت و مجازات آن نه بر اساس قانون و تصمیم محکمهای صالح، بلکه صرفا بر مبنای اراده صاحب قدرت اعمال و اجرا شد. درخواست محاکمهی علنیام در مرجع ذیصلاح قانونی که بارها مطرح و بر آن مصر بودم هم اجابت نشد تا اینکه مدتی پیش سخن از رفع حصر اینجانب به میان آمد.
در پاسخ به تلاش رؤسای محترم قوه مجریه و قضاییه در پایان دادن به این رفتار غیرقانونی، ضمن تشکر از پیگیری آنان به اطلاع رساندم که اینجانب و مهندس موسوی در یک پرونده و مطابق یک دستور غیرقانونی که مغایر اصول متعدد قانون اساسی از جمله اصل قانونی بودن جرایم و مجازاتهاست، محصور و از حقوق قانونیمان محروم گشتهایم.
تاکید کردم با آنکه آزادی را حق طبیعیام میدانم اما ترجیح میدهم همانطور که در یکروز به حصر رفتیم، به اتفاق از حصر خارج شویم. مدتی موضوع مسکوت ماند تا اینکه در آستانه نوروز از تصمیم مقامات امنیتی مبنی بر ترک نیروهایشان از منزلمان در بیستم فروردین ماه سال جاری مطلع شدم. انشاالله به زودی هم شاهد پایان حصر دوست و برادر عزیزم مهندس موسوی و همسر گرامیشان خانم دکتر رهنورد باشیم.
آزادی موهبتیست الهی اما برای من آزادی زمانی معنی پیدا میکند که نگرشهای مستبدانه جمعی تشنه قدرت و ثروت برای همیشه از این کشور رخت ببندد و در عمل شاهد حاکمیت مردم بر سرنوشتشان باشیم و میزان به معنای واقعی در همهی امور رای ملت باشد.
خروج اینجانب از حصر همزمان شده با ابر بحرانی که ملک و ملت را در همهی ابعاد گرفتار و کشور را تا آستانه ورشکستگی و جنگی ویرانگر پیش برده است. به باور من ریشه بخش مهمی از این ابر بحران را باید در همان پروژهی جمهوریتزدایی حاکمیت در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ جستجو کرد. در آن سال شورای نگهبان، سپاه و بسیج برای استقرار آنچه معجزه هزاره مینامیدند در روند انتخابات تخلف و تقلب کردند. در همان زمان من در نامهای سرگشاده نسبت به این انحراف مهلک که هدایت آن در کانون اصلی قدرت شکل گرفته بود، صریح و شفاف هشدار دادم اما متاسفانه نبود گوش شنوا و در سال ۱۳۸۸ تشت رسوایی چنین رویکردی چنان بر زمین افتاد که شاهد خروش و اعتراض میلیونی مردم در اعاده حق رایشان بودیم.
در آن سال من با آگاهی از مسائل درون حکومت به میدان آمده بودم، از موانع و مشکلات گفتم و ایستادگی در مقابل این جریان فاسد و خطرناک را در ردیف جهاد فیسبیلالله دانستم. از تهدیدها، تهمتها، ناسزاها، آزارها، ضربوشتم در خیابان و تخریب خانه و کاشانهام بهدست جمعی از اراذل نهراسیدم و با روی باز حصر بیضابطه را تحمل کردم.
با تبعید، زندان و محدودیت بیگانه نبوده و نیستم، آنچنانکه در جوانی زندان و شکنجههای ساواک پهلوی مرا از میدان به در نکرد و در میانسالی مسند صدارت و قدرت چشمانم را کور نکرد و در سالمندی توهین، حرمتشکنی، فشار و سپس حصر طویل المدت موجب سکوتم نشد.
من همچون گذشته خود را متعهد میدانم که در دفاع از حقوق یکایک مردم، فارغ از نگاه و باورشان، زبان در کام نگیرم و از حقوق شرعی و قانونی و آزادیهای مشروع آنان دفاع کنم. خدا را هم گواه میگیرم که دفاع از حقوق آحاد مردم را وظیفه شرعی و ملیام میدانم چراکه بر این باورم که ایران متعلق به همهی ایرانیان است.
آزادی بیقید و شرط زندانیان سیاسی به خصوص زنان در بند از هر مرام و مسلکی که باشند را مطالبه به حقی میدانم که انشاالله از همین امروز پیگیر آن خواهم بود.
مهدی کروبی خود را بنده خدا، فرزند ایران و سرباز کوچک ملّت، مدیون به شهدای انقلاب و جنگ میداند که تا پایان عمر متعهد است در راستای عزت و سربلندی ایران و تحقق حاکمیت مردم بر سرنوشتشان تلاش کند و در این مسیر آنچه را خیر و صلاح کشور مطابق منافع ملی میداند با زبانی صریح بگوید، اگرچه به مذاق برخی خوش نیاید.
در پایان هم وظیفه دارم از همه کسانیکه در این سالها به طرق مختلف محصورین را مورد حمایت و محبت خود قرار دادند، تشکر و قدردانی کنم.
والسلام
مهدی کروبی
۱۶ فروردین ۱۴۰۴
@Sahamnewsorg
مهدی کروبی در اولین بیانیه خود گفته است آن چیزی که کشور را تا آستانه جنگی ویرانگر پیش برده است پروژه جمهوریت زدایی حاکمیت است که از انتخابات سال ۸۴ با تقلب و دخالت مستقیم سپاه و بسیج در تغییر نتایج انتخابات شروع شد
متن این بیانیه که برای انتشار در اختیار انصاف نیوز قرار گرفته است در پی میآید:
باسمه تعالی
مردم شریف ایران
همانطور که میدانید از اواخر بهمن ماه سال ۱۳۸۹ در حصری قرار گرفتم که حکم به محرومیت و مجازات آن نه بر اساس قانون و تصمیم محکمهای صالح، بلکه صرفا بر مبنای اراده صاحب قدرت اعمال و اجرا شد. درخواست محاکمهی علنیام در مرجع ذیصلاح قانونی که بارها مطرح و بر آن مصر بودم هم اجابت نشد تا اینکه مدتی پیش سخن از رفع حصر اینجانب به میان آمد.
در پاسخ به تلاش رؤسای محترم قوه مجریه و قضاییه در پایان دادن به این رفتار غیرقانونی، ضمن تشکر از پیگیری آنان به اطلاع رساندم که اینجانب و مهندس موسوی در یک پرونده و مطابق یک دستور غیرقانونی که مغایر اصول متعدد قانون اساسی از جمله اصل قانونی بودن جرایم و مجازاتهاست، محصور و از حقوق قانونیمان محروم گشتهایم.
تاکید کردم با آنکه آزادی را حق طبیعیام میدانم اما ترجیح میدهم همانطور که در یکروز به حصر رفتیم، به اتفاق از حصر خارج شویم. مدتی موضوع مسکوت ماند تا اینکه در آستانه نوروز از تصمیم مقامات امنیتی مبنی بر ترک نیروهایشان از منزلمان در بیستم فروردین ماه سال جاری مطلع شدم. انشاالله به زودی هم شاهد پایان حصر دوست و برادر عزیزم مهندس موسوی و همسر گرامیشان خانم دکتر رهنورد باشیم.
آزادی موهبتیست الهی اما برای من آزادی زمانی معنی پیدا میکند که نگرشهای مستبدانه جمعی تشنه قدرت و ثروت برای همیشه از این کشور رخت ببندد و در عمل شاهد حاکمیت مردم بر سرنوشتشان باشیم و میزان به معنای واقعی در همهی امور رای ملت باشد.
خروج اینجانب از حصر همزمان شده با ابر بحرانی که ملک و ملت را در همهی ابعاد گرفتار و کشور را تا آستانه ورشکستگی و جنگی ویرانگر پیش برده است. به باور من ریشه بخش مهمی از این ابر بحران را باید در همان پروژهی جمهوریتزدایی حاکمیت در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ جستجو کرد. در آن سال شورای نگهبان، سپاه و بسیج برای استقرار آنچه معجزه هزاره مینامیدند در روند انتخابات تخلف و تقلب کردند. در همان زمان من در نامهای سرگشاده نسبت به این انحراف مهلک که هدایت آن در کانون اصلی قدرت شکل گرفته بود، صریح و شفاف هشدار دادم اما متاسفانه نبود گوش شنوا و در سال ۱۳۸۸ تشت رسوایی چنین رویکردی چنان بر زمین افتاد که شاهد خروش و اعتراض میلیونی مردم در اعاده حق رایشان بودیم.
در آن سال من با آگاهی از مسائل درون حکومت به میدان آمده بودم، از موانع و مشکلات گفتم و ایستادگی در مقابل این جریان فاسد و خطرناک را در ردیف جهاد فیسبیلالله دانستم. از تهدیدها، تهمتها، ناسزاها، آزارها، ضربوشتم در خیابان و تخریب خانه و کاشانهام بهدست جمعی از اراذل نهراسیدم و با روی باز حصر بیضابطه را تحمل کردم.
با تبعید، زندان و محدودیت بیگانه نبوده و نیستم، آنچنانکه در جوانی زندان و شکنجههای ساواک پهلوی مرا از میدان به در نکرد و در میانسالی مسند صدارت و قدرت چشمانم را کور نکرد و در سالمندی توهین، حرمتشکنی، فشار و سپس حصر طویل المدت موجب سکوتم نشد.
من همچون گذشته خود را متعهد میدانم که در دفاع از حقوق یکایک مردم، فارغ از نگاه و باورشان، زبان در کام نگیرم و از حقوق شرعی و قانونی و آزادیهای مشروع آنان دفاع کنم. خدا را هم گواه میگیرم که دفاع از حقوق آحاد مردم را وظیفه شرعی و ملیام میدانم چراکه بر این باورم که ایران متعلق به همهی ایرانیان است.
آزادی بیقید و شرط زندانیان سیاسی به خصوص زنان در بند از هر مرام و مسلکی که باشند را مطالبه به حقی میدانم که انشاالله از همین امروز پیگیر آن خواهم بود.
مهدی کروبی خود را بنده خدا، فرزند ایران و سرباز کوچک ملّت، مدیون به شهدای انقلاب و جنگ میداند که تا پایان عمر متعهد است در راستای عزت و سربلندی ایران و تحقق حاکمیت مردم بر سرنوشتشان تلاش کند و در این مسیر آنچه را خیر و صلاح کشور مطابق منافع ملی میداند با زبانی صریح بگوید، اگرچه به مذاق برخی خوش نیاید.
در پایان هم وظیفه دارم از همه کسانیکه در این سالها به طرق مختلف محصورین را مورد حمایت و محبت خود قرار دادند، تشکر و قدردانی کنم.
والسلام
مهدی کروبی
۱۶ فروردین ۱۴۰۴
@Sahamnewsorg
Пераслаў з:
باز اندیشی؛ مسعود پدرام

04.04.202510:57
🔷ارتباطهای ایدئولوژیک میان دونالد ترامپ و میلیاردرهایی مانند پیتر ثیل، ساندار پیچای، مارک زاکربرگ، تیم کوک، ایلان ماسک و جف بزوس چیست؟
ارتباطهای ایدئولوژیک میان دونالد ترامپ و میلیاردرهایی مانند پیتر ثیل، ساندار پیچای، مارک زاکربرگ، تیم کوک، ایلان ماسک و جف بزوس پیچیده بوده و در میان این افراد تفاوتهای چشمگیری دارد. اگرچه این افراد در مواضع سیاسی و فلسفههای تجاری خود اختلاف نظر دارند، اما چندین موضوع مشترک میان آنها دیده میشود:
۱. لیبرترینیسم تکنولوژی و مقرراتزدایی (پیتر ثیل، ایلان ماسک)
ثیل و ماسک با تأکید ترامپ بر مقرراتزدایی، بازارهای آزاد، و تردید نسبت به مداخله دولتی همسو بودند.
• پیتر ثیل یکی از اولین حامیان ترامپ بود که به کمپین او کمک مالی کرد و از برهم زدن ساختارهای سیاسی سنتی حمایت کرد. تمایلات لیبرترین ثیل با دستور کار ضدمقرراتی ترامپ که به دنبال کاهش نظارت دولتی، به ویژه در بخشهای فناوری و مالی بود، هماهنگ بود.
• ایلان ماسک نیز از کاهش مداخله دولتی حمایت کرده و بر آزادی نوآوری تأکید داشت و از مقررات زیستمحیطی و کارگری بیش از حد انتقاد میکرد، که این دیدگاهها با موضع طرفدار کسبوکار ترامپ همخوانی داشت.
۲. ملیگرایی اقتصادی و حمایتگرایی (واکنشهای متفاوت)
سیاست «اول آمریکا» ترامپ، که بر بازگرداندن مشاغل تولیدی به آمریکا و بازنگری در توافقنامههای تجاری متمرکز بود، با منافع برخی از رهبران فناوری هماهنگ بود، اما با منافع برخی دیگر تضاد داشت.
• تیم کوک، مدیرعامل اپل، تلاش کرد روابط خوبی با ترامپ حفظ کند تا از اعمال تعرفه بر واردات چین جلوگیری کند، زیرا زنجیره تأمین اپل به شدت به چین وابسته است.
• ایلان ماسک نیز از تمرکز ترامپ بر احیای تولیدات داخلی آمریکا سود برد و سیاستهای مطلوبی برای تسلا و اسپیسایکس دریافت کرد.
۳. هوش مصنوعی، نظارت، و کنترل دادهها (ساندار پیچای، مارک زاکربرگ)
گوگل (پیچای) و فیسبوک (زاکربرگ)، اگرچه از نظر ایدئولوژیک مستقیماً با ترامپ همسو نبودند، اما در زمینه حکمرانی مبتنی بر داده، فناوریهای نظارتی و توسعه هوش مصنوعی با او اشتراک نظر داشتند.
• سیاستهای ترامپ در حوزه مهاجرت و امنیت ملی، از جمله مقررات مربوط به حفظ حریم خصوصی دادهها و نظارت، با منافع شرکتهایی که به اکوسیستمهای دادهای گسترده متکی هستند، همسو بود.
۴. انحصارطلبی فناوریهای بزرگ و نگرانیهای نظارتی (زاکربرگ، بزوس، پیچای)
علیرغم بهرهمندی از سیاستهای مقرراتزدایی ترامپ، بسیاری از رهبران فناوری در موضوعات مربوط به مقررات ضدانحصار و تعدیل محتوا با ترامپ دچار اختلاف شدند.
• مارک زاکربرگ تلاش کرد با حفظ تسلط فیسبوک و پرهیز از درگیری مستقیم، از تقابل با ترامپ دوری کند، اگرچه ترامپ بارها فیسبوک را به «تعصب ضد محافظهکاری» متهم کرد.
• جف بزوس و ترامپ رابطهای به شدت خصمانه داشتند، که ناشی از خصومت ترامپ با واشنگتن پست (متعلق به بزوس) و تسلط آمازون بر تجارت الکترونیک بود.
۵. اتحاد عملگرایانه برای منافع شرکتی (تیم کوک، زاکربرگ، پیچای)
بسیاری از رهبران فناوری، فارغ از ایدئولوژی شخصی، رویکردی عملگرایانه در تعامل با ترامپ اتخاذ کردند تا شرایط تجاری مطلوبی را حفظ کنند.
• تیم کوک روابط کاری خود را با ترامپ حفظ کرد تا از منافع اپل، از جمله ثبات زنجیره تأمین و معافیتهای مالیاتی، محافظت کند.
• ساندار پیچای نیز روابط ظریفی را با دولت ترامپ مدیریت کرد تا گوگل را از تهدیدهای نظارتی در امان نگه دارد.
۶. فضا، دفاع، و نوآوری (ایلان ماسک)
تأکید ترامپ بر کاوش فضایی، قراردادهای دفاعی، و نوآوریهای تکنولوژیک به نفع اسپیسایکس ماسک بود، که در دوران دولت ترامپ قراردادهای دولتی پرسودی به دست آورد.
۷. پوپولیسم، ضدنخبگی، و آشوبگری (ماسک، ثیل)
گفتمان ضدنخبگی و آشوبگرانه ترامپ با دیدگاههای ثیل و گاهی ماسک که خود را به عنوان افرادی بیرون از چارچوبهای سنتی معرفی میکنند، همخوانی داشت.
جمعبندی
اگرچه ایدئولوژی ترامپ اغلب با ارزشهای بسیاری از نخبگان سیلیکون ولی متفاوت بود، اما او و این میلیاردرها در زمینههایی مانند مقرراتزدایی، ملیگرایی اقتصادی، نوآوری در هوش مصنوعی، و تعامل عملگرایانه برای حفظ منافع شرکتی نقاط مشترکی داشتند. با این حال، روابط آنها اغلب بیشتر مصلحتی بود تا ایدئولوژیک، و اکثر رهبران فناوری تلاش کردند منافع شرکتهایشان را حفظ کنند و در عین حال از سیاستهای دوقطبی ترامپ فاصله بگیرند.
.
ارتباطهای ایدئولوژیک میان دونالد ترامپ و میلیاردرهایی مانند پیتر ثیل، ساندار پیچای، مارک زاکربرگ، تیم کوک، ایلان ماسک و جف بزوس پیچیده بوده و در میان این افراد تفاوتهای چشمگیری دارد. اگرچه این افراد در مواضع سیاسی و فلسفههای تجاری خود اختلاف نظر دارند، اما چندین موضوع مشترک میان آنها دیده میشود:
۱. لیبرترینیسم تکنولوژی و مقرراتزدایی (پیتر ثیل، ایلان ماسک)
ثیل و ماسک با تأکید ترامپ بر مقرراتزدایی، بازارهای آزاد، و تردید نسبت به مداخله دولتی همسو بودند.
• پیتر ثیل یکی از اولین حامیان ترامپ بود که به کمپین او کمک مالی کرد و از برهم زدن ساختارهای سیاسی سنتی حمایت کرد. تمایلات لیبرترین ثیل با دستور کار ضدمقرراتی ترامپ که به دنبال کاهش نظارت دولتی، به ویژه در بخشهای فناوری و مالی بود، هماهنگ بود.
• ایلان ماسک نیز از کاهش مداخله دولتی حمایت کرده و بر آزادی نوآوری تأکید داشت و از مقررات زیستمحیطی و کارگری بیش از حد انتقاد میکرد، که این دیدگاهها با موضع طرفدار کسبوکار ترامپ همخوانی داشت.
۲. ملیگرایی اقتصادی و حمایتگرایی (واکنشهای متفاوت)
سیاست «اول آمریکا» ترامپ، که بر بازگرداندن مشاغل تولیدی به آمریکا و بازنگری در توافقنامههای تجاری متمرکز بود، با منافع برخی از رهبران فناوری هماهنگ بود، اما با منافع برخی دیگر تضاد داشت.
• تیم کوک، مدیرعامل اپل، تلاش کرد روابط خوبی با ترامپ حفظ کند تا از اعمال تعرفه بر واردات چین جلوگیری کند، زیرا زنجیره تأمین اپل به شدت به چین وابسته است.
• ایلان ماسک نیز از تمرکز ترامپ بر احیای تولیدات داخلی آمریکا سود برد و سیاستهای مطلوبی برای تسلا و اسپیسایکس دریافت کرد.
۳. هوش مصنوعی، نظارت، و کنترل دادهها (ساندار پیچای، مارک زاکربرگ)
گوگل (پیچای) و فیسبوک (زاکربرگ)، اگرچه از نظر ایدئولوژیک مستقیماً با ترامپ همسو نبودند، اما در زمینه حکمرانی مبتنی بر داده، فناوریهای نظارتی و توسعه هوش مصنوعی با او اشتراک نظر داشتند.
• سیاستهای ترامپ در حوزه مهاجرت و امنیت ملی، از جمله مقررات مربوط به حفظ حریم خصوصی دادهها و نظارت، با منافع شرکتهایی که به اکوسیستمهای دادهای گسترده متکی هستند، همسو بود.
۴. انحصارطلبی فناوریهای بزرگ و نگرانیهای نظارتی (زاکربرگ، بزوس، پیچای)
علیرغم بهرهمندی از سیاستهای مقرراتزدایی ترامپ، بسیاری از رهبران فناوری در موضوعات مربوط به مقررات ضدانحصار و تعدیل محتوا با ترامپ دچار اختلاف شدند.
• مارک زاکربرگ تلاش کرد با حفظ تسلط فیسبوک و پرهیز از درگیری مستقیم، از تقابل با ترامپ دوری کند، اگرچه ترامپ بارها فیسبوک را به «تعصب ضد محافظهکاری» متهم کرد.
• جف بزوس و ترامپ رابطهای به شدت خصمانه داشتند، که ناشی از خصومت ترامپ با واشنگتن پست (متعلق به بزوس) و تسلط آمازون بر تجارت الکترونیک بود.
۵. اتحاد عملگرایانه برای منافع شرکتی (تیم کوک، زاکربرگ، پیچای)
بسیاری از رهبران فناوری، فارغ از ایدئولوژی شخصی، رویکردی عملگرایانه در تعامل با ترامپ اتخاذ کردند تا شرایط تجاری مطلوبی را حفظ کنند.
• تیم کوک روابط کاری خود را با ترامپ حفظ کرد تا از منافع اپل، از جمله ثبات زنجیره تأمین و معافیتهای مالیاتی، محافظت کند.
• ساندار پیچای نیز روابط ظریفی را با دولت ترامپ مدیریت کرد تا گوگل را از تهدیدهای نظارتی در امان نگه دارد.
۶. فضا، دفاع، و نوآوری (ایلان ماسک)
تأکید ترامپ بر کاوش فضایی، قراردادهای دفاعی، و نوآوریهای تکنولوژیک به نفع اسپیسایکس ماسک بود، که در دوران دولت ترامپ قراردادهای دولتی پرسودی به دست آورد.
۷. پوپولیسم، ضدنخبگی، و آشوبگری (ماسک، ثیل)
گفتمان ضدنخبگی و آشوبگرانه ترامپ با دیدگاههای ثیل و گاهی ماسک که خود را به عنوان افرادی بیرون از چارچوبهای سنتی معرفی میکنند، همخوانی داشت.
جمعبندی
اگرچه ایدئولوژی ترامپ اغلب با ارزشهای بسیاری از نخبگان سیلیکون ولی متفاوت بود، اما او و این میلیاردرها در زمینههایی مانند مقرراتزدایی، ملیگرایی اقتصادی، نوآوری در هوش مصنوعی، و تعامل عملگرایانه برای حفظ منافع شرکتی نقاط مشترکی داشتند. با این حال، روابط آنها اغلب بیشتر مصلحتی بود تا ایدئولوژیک، و اکثر رهبران فناوری تلاش کردند منافع شرکتهایشان را حفظ کنند و در عین حال از سیاستهای دوقطبی ترامپ فاصله بگیرند.
.
Пераслаў з:
جامعهشناسی گروههای اجتماعی

03.04.202520:40
📝📝« با سعید مدنی، جامعهشناس زندانی بیشتر آشنا شویم »/ ۱
👈بخش نخست
✏️در میان تصاویر نوروزی سال۱۴۰۴، عکسی است که خانواده جامعهشناس زندانی دکتر سعید مدنی برایش سفره هفت سین در پشت شیشه کابین ملاقات چیده بود.
این تصویر برایم بهعنوان یک دانشآموخته جامعهشناسی و پژوهش گر این میدان، معنای بسیاری دارد:
عشق، قدرت بی صدایان، همکنشی صمیمانه، همبستگی با نوروز، مقاومت مدنی خشونت پرهیز، هزینه انتقادی بودن جامعهشناسی، فرادستان قدرت مدار ناشکیبا، آرامش درون، و شور زندگی.
🔹در این روزها زیاد به سعید مدنی، کنش های جامعهشناختی او، برخورد متولیان حاکم با هشدارها و تحلیل های وی و آزادی پس از بیان برای یک دانشمند علوم اجتماعی؛ میاندیشم. و اینکه جامعه ما، چقدر سعید مدنی را میشناسد؟
به بهانهی ۱۴ فروردین، روزی که دکتر سعید مدنی پس از سپری کردن حدود یکسال از دوره ۹ ساله* محکومیت خود از زندان اوین به زندان دماوند انتقال داده شد، بر آن شدم تا کمی وی، آثار و پژوهش هایش را به دوستان و خوانندگان همراه معرفی کنم:
👈 سعید مدنی متولد ۱۳۳۹ جامعه شناس، جرم شناس و پژوهشگر اجتماعی است که به عنوان کنشگری با مسئولیت اجتماعی در عرصه عمومی و البته همواره با رویکرد جامعهشناسانه شناخته می شود. او چند رشتهای درس خوانده ( ریاضیات، روان شناسی، علوم تربیتی، جامعهشناسی و جرم شناسی) و حاصل کاوش جامعهشناختی او دربارهی ایران؛ آثاری دقیق و عمیق از موقعیت نظام اجتماعی در چند دههی اخیر است.
وی عضو گروه مسائل و آسیبهای اجتماعی انجمن جامعهشناسی ایران و استاد و عضو گروه پژوهشی رفاه اجتماعی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، سردبیر فصلنامه علمی-پژوهشی رفاه اجتماعی و از بنیانگذاران نشریه توقیف شده ایران فردا بوده است.
مدنی نخستین بار در اسفند ۱۳۷۸ همراه با برخی از اعضای شورای فعالان ملی- مذهبی بازداشت و به تحمل حبس محکوم شد و پس از آن در چند نوبت مجددا بازداشت و محکوم به زندان شده است.
🔹حسن رفیعی، دانشیار بازنشسته دانشکده علوم توانبخشی و سلامت روانی که سابقه همکاری چندینساله با سعید مدنی داشته چنین میگوید:
« سعید مدنی در حالی بازداشت و زندانی است که پژوهشهای او میتوانست مانع از رخدادن رویدادهای کنونی در ایران شود. این روزها همه از خشونت مینالند و میگویند چه بر سر جامعه ایرانی آمده که به این روزگار دچار شده و این در حالی است که چند سال قبل سعید مدنی در پژوهشهایی درباره خشونت نسبت به این مسئله هشدار داده بود. آن پژوهشها در زمان خودش اجازه انتشار نیافتند و حالا کار به جایی رسیده که همه از خشونت مینالند. ویژگی استادانی همچون سعید مدنی این بود که رویدادهایی را پیشتر میدید که کسی نمیدید و درباره آن هشدار میداد. به جای شنیدن این هشدارها در زمان مناسب، اما مدام تلاش شد چهرههایی مانند او محدود شوند»( فرارو، دی ۱۴۰۱).
این نکتهای است که محمود بهزادیراد، وکیل سعید مدنی نیز به آن اشاره میکند: «سعید مدنی در زمان بازداشتش تاکنون سه بار محل مشورت ضابطان و مدیران بلندپایه یک وزارتخانه برای کنترل خشونت قرار گرفته و از او درباره خشونتهای موجود در جامعه چارهجویی کردند و مدنی هم در پاسخ گفته ابتدا باید خشونت دولتی متوقف شود و برای معترضان حقی در نظر گرفته شود»( همان).
✏️برخی از ویژگیهای سعید مدنی بهعنوان یک جامعهشناس و پژوهش گر:
۱- پژوهش محور بودن در مطالعات و تحلیل ها
۲- رعایت بیطرفی علمی و نداشتن سوگیری
۳- توصیف و تحلیل مسایل و پدیدههای نظام اجتماعی ایران بر اساس دادههای عینی و مشاهدات میدانی
۴- جسارت و شجاعت واکاوی مسائل و پدیدههای اجتماعی تابو و ممنوعه و تبدیل آنها به موضوعات پژوهشی و قابل بررسی اجتماعی مانند: روسپیگری، خشونت علیه کودکان، اعتیاد
۵- توانمندی و مهارت رعایت اخلاق حرفهای در پژوهشهای گروهی
۶- ایران دوستی و نگرانی برای این کشور
۷- آگاهی بخشی عمومی با زبان پژوهشی برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی به منظور بهبود و سلامت جامعه
۸- هشدار به حاکمیت و متولیان سیاستگذار برای نجات ایران با زبان علم انتقادی جامعهشناسی
۹- کنش و رفتار بر اساس رواداری، خشونت پرهیزی، فروتنی و منطق گفتوگو
۱۰- دوری از هیاهو و رفتارهای هیجانی، و کنشگری معطوف به هدف و عقلانیت
✍️ فریبا نظری
۱۴ فروردین ۱۴۰۴
🔺ادامه مطلب را در فرسته بعد بخوانید 👇👇
#سعید_مدنی
#جامعهشناسان_زندانی
#هشدارهای_یک_جامعهشناس
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/1316
*جامعهشناسان زندانی ایرانی سده اخیر از پهلوی اول تاکنون
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
👈بخش نخست
✏️در میان تصاویر نوروزی سال۱۴۰۴، عکسی است که خانواده جامعهشناس زندانی دکتر سعید مدنی برایش سفره هفت سین در پشت شیشه کابین ملاقات چیده بود.
این تصویر برایم بهعنوان یک دانشآموخته جامعهشناسی و پژوهش گر این میدان، معنای بسیاری دارد:
عشق، قدرت بی صدایان، همکنشی صمیمانه، همبستگی با نوروز، مقاومت مدنی خشونت پرهیز، هزینه انتقادی بودن جامعهشناسی، فرادستان قدرت مدار ناشکیبا، آرامش درون، و شور زندگی.
🔹در این روزها زیاد به سعید مدنی، کنش های جامعهشناختی او، برخورد متولیان حاکم با هشدارها و تحلیل های وی و آزادی پس از بیان برای یک دانشمند علوم اجتماعی؛ میاندیشم. و اینکه جامعه ما، چقدر سعید مدنی را میشناسد؟
به بهانهی ۱۴ فروردین، روزی که دکتر سعید مدنی پس از سپری کردن حدود یکسال از دوره ۹ ساله* محکومیت خود از زندان اوین به زندان دماوند انتقال داده شد، بر آن شدم تا کمی وی، آثار و پژوهش هایش را به دوستان و خوانندگان همراه معرفی کنم:
👈 سعید مدنی متولد ۱۳۳۹ جامعه شناس، جرم شناس و پژوهشگر اجتماعی است که به عنوان کنشگری با مسئولیت اجتماعی در عرصه عمومی و البته همواره با رویکرد جامعهشناسانه شناخته می شود. او چند رشتهای درس خوانده ( ریاضیات، روان شناسی، علوم تربیتی، جامعهشناسی و جرم شناسی) و حاصل کاوش جامعهشناختی او دربارهی ایران؛ آثاری دقیق و عمیق از موقعیت نظام اجتماعی در چند دههی اخیر است.
وی عضو گروه مسائل و آسیبهای اجتماعی انجمن جامعهشناسی ایران و استاد و عضو گروه پژوهشی رفاه اجتماعی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، سردبیر فصلنامه علمی-پژوهشی رفاه اجتماعی و از بنیانگذاران نشریه توقیف شده ایران فردا بوده است.
مدنی نخستین بار در اسفند ۱۳۷۸ همراه با برخی از اعضای شورای فعالان ملی- مذهبی بازداشت و به تحمل حبس محکوم شد و پس از آن در چند نوبت مجددا بازداشت و محکوم به زندان شده است.
🔹حسن رفیعی، دانشیار بازنشسته دانشکده علوم توانبخشی و سلامت روانی که سابقه همکاری چندینساله با سعید مدنی داشته چنین میگوید:
« سعید مدنی در حالی بازداشت و زندانی است که پژوهشهای او میتوانست مانع از رخدادن رویدادهای کنونی در ایران شود. این روزها همه از خشونت مینالند و میگویند چه بر سر جامعه ایرانی آمده که به این روزگار دچار شده و این در حالی است که چند سال قبل سعید مدنی در پژوهشهایی درباره خشونت نسبت به این مسئله هشدار داده بود. آن پژوهشها در زمان خودش اجازه انتشار نیافتند و حالا کار به جایی رسیده که همه از خشونت مینالند. ویژگی استادانی همچون سعید مدنی این بود که رویدادهایی را پیشتر میدید که کسی نمیدید و درباره آن هشدار میداد. به جای شنیدن این هشدارها در زمان مناسب، اما مدام تلاش شد چهرههایی مانند او محدود شوند»( فرارو، دی ۱۴۰۱).
این نکتهای است که محمود بهزادیراد، وکیل سعید مدنی نیز به آن اشاره میکند: «سعید مدنی در زمان بازداشتش تاکنون سه بار محل مشورت ضابطان و مدیران بلندپایه یک وزارتخانه برای کنترل خشونت قرار گرفته و از او درباره خشونتهای موجود در جامعه چارهجویی کردند و مدنی هم در پاسخ گفته ابتدا باید خشونت دولتی متوقف شود و برای معترضان حقی در نظر گرفته شود»( همان).
✏️برخی از ویژگیهای سعید مدنی بهعنوان یک جامعهشناس و پژوهش گر:
۱- پژوهش محور بودن در مطالعات و تحلیل ها
۲- رعایت بیطرفی علمی و نداشتن سوگیری
۳- توصیف و تحلیل مسایل و پدیدههای نظام اجتماعی ایران بر اساس دادههای عینی و مشاهدات میدانی
۴- جسارت و شجاعت واکاوی مسائل و پدیدههای اجتماعی تابو و ممنوعه و تبدیل آنها به موضوعات پژوهشی و قابل بررسی اجتماعی مانند: روسپیگری، خشونت علیه کودکان، اعتیاد
۵- توانمندی و مهارت رعایت اخلاق حرفهای در پژوهشهای گروهی
۶- ایران دوستی و نگرانی برای این کشور
۷- آگاهی بخشی عمومی با زبان پژوهشی برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی به منظور بهبود و سلامت جامعه
۸- هشدار به حاکمیت و متولیان سیاستگذار برای نجات ایران با زبان علم انتقادی جامعهشناسی
۹- کنش و رفتار بر اساس رواداری، خشونت پرهیزی، فروتنی و منطق گفتوگو
۱۰- دوری از هیاهو و رفتارهای هیجانی، و کنشگری معطوف به هدف و عقلانیت
✍️ فریبا نظری
۱۴ فروردین ۱۴۰۴
🔺ادامه مطلب را در فرسته بعد بخوانید 👇👇
#سعید_مدنی
#جامعهشناسان_زندانی
#هشدارهای_یک_جامعهشناس
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/1316
*جامعهشناسان زندانی ایرانی سده اخیر از پهلوی اول تاکنون
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
Пераслаў з:
چشم انداز...



18.04.202518:51
♦️عکس سال "وورلد پرس فتو ۲۰۲۵"، این عکس از "محمود عجور" است.
✍️کودک فلسطینی ۹ ساله که پس از قطع هر دو دست به مادرش گفت: "چطور میتوانم تو را بغل کنم؟"
«ما می میریم تا عکاس «تایمز» جایزه بگیرد ...»
@presageeaa
✍️کودک فلسطینی ۹ ساله که پس از قطع هر دو دست به مادرش گفت: "چطور میتوانم تو را بغل کنم؟"
«ما می میریم تا عکاس «تایمز» جایزه بگیرد ...»
@presageeaa
10.04.202510:22
▪️▫️▪️
جستاری دربارهی حق ملی تعیین سرنوشت: ساختن نهادهای توسعه
کمال اطهاری
فصلنامهی سیاستنامه، شمارهی ۳۳، زمستان ۱۴۰۳
▫️در این جستار هدف من این است که در چارچوب جامعهشناسی تاریخی و اقتصاد سیاسی توسعه به شرایط لازم برای تبدیل خواست «حق ملیِ تعیین سرنوشت» به تشکیل «دولت ملی» و پس از آن به تشکیل «دولت-ملت» توسعهبخش بپردازم. منظورم از دولت-ملت نه معنای اروپامحورانهی آن، بلکه طرح گفتمان دربارهی احکام یا اصولی است که جامعهشناسی تاریخی و اقتصاد سیاسی توسعه دربارهی نهادهای توسعهبخش پیش رو میگذارند. این جستار ازینرو ضروری است که بدون شناخت این اصول، رنج و تلاش برای تعیین سرنوشت و تشکیل دولت ملی، به توسعه و تکامل اجتماعی توسط دولت-ملت نمیانجامد.
▫️باید تاکید کرد که پیمودن شتابان راهی که در کشورهای مرکزی سرمایهداری قرنها بهطول انجامیده، سرانجامی جز تلخکامی و حتی عقبگرد نخواهد داشت. شرط موفقیت در همپیوندی سهگانهی خلقها، ملتها، دولتها است، و برای تحقق آن نخبگان باید ساختار و نقشهی راهِ این پیوندِ رهاییبخش و توسعهبخش را در تعامل با مردم تعریف کنند، و دولتی توسعهبخش نهادهای آن را بنیان گذارد تا حق تعیین سرنوشت، جامعوی یا اجتماعیساخته گردد.
▫️آیا روشنفکران و فعالان مدنی و سیاسی ایران اهمیت حیاتی این همپیوندی را بالاخره درک خواهند کرد تا با مشارکت در پیشبرد یک برنامهی پژوهشی، به خواستهی ملت و خلقهای ایران برای توسعه و رفاه تکتک اعضای جامعه پاسخی درخور زمانه دهند؟
متن کامل:
pdf
Instant View
▫️▪️▫️
البرز | کمال اطهاری
جستاری دربارهی حق ملی تعیین سرنوشت: ساختن نهادهای توسعه
کمال اطهاری
فصلنامهی سیاستنامه، شمارهی ۳۳، زمستان ۱۴۰۳
▫️در این جستار هدف من این است که در چارچوب جامعهشناسی تاریخی و اقتصاد سیاسی توسعه به شرایط لازم برای تبدیل خواست «حق ملیِ تعیین سرنوشت» به تشکیل «دولت ملی» و پس از آن به تشکیل «دولت-ملت» توسعهبخش بپردازم. منظورم از دولت-ملت نه معنای اروپامحورانهی آن، بلکه طرح گفتمان دربارهی احکام یا اصولی است که جامعهشناسی تاریخی و اقتصاد سیاسی توسعه دربارهی نهادهای توسعهبخش پیش رو میگذارند. این جستار ازینرو ضروری است که بدون شناخت این اصول، رنج و تلاش برای تعیین سرنوشت و تشکیل دولت ملی، به توسعه و تکامل اجتماعی توسط دولت-ملت نمیانجامد.
▫️باید تاکید کرد که پیمودن شتابان راهی که در کشورهای مرکزی سرمایهداری قرنها بهطول انجامیده، سرانجامی جز تلخکامی و حتی عقبگرد نخواهد داشت. شرط موفقیت در همپیوندی سهگانهی خلقها، ملتها، دولتها است، و برای تحقق آن نخبگان باید ساختار و نقشهی راهِ این پیوندِ رهاییبخش و توسعهبخش را در تعامل با مردم تعریف کنند، و دولتی توسعهبخش نهادهای آن را بنیان گذارد تا حق تعیین سرنوشت، جامعوی یا اجتماعیساخته گردد.
▫️آیا روشنفکران و فعالان مدنی و سیاسی ایران اهمیت حیاتی این همپیوندی را بالاخره درک خواهند کرد تا با مشارکت در پیشبرد یک برنامهی پژوهشی، به خواستهی ملت و خلقهای ایران برای توسعه و رفاه تکتک اعضای جامعه پاسخی درخور زمانه دهند؟
متن کامل:
Instant View
▫️▪️▫️
البرز | کمال اطهاری
06.04.202511:27
فرانچسکا آلبانیز، استاد حقوق بینالملل و اهل ایتالیا است. وی بهعنوان یکی از مدافعان سرسخت حقوق فلسطینیان، همواره جنایات و نسلکشی اسرائیل در غزه را مستندسازی کرده است. او به واسطه فعالیتهایش، به یکی از تأثیرگذارترین و شجاعترین چهرههای سازمان ملل در دوره بحران شدید برای فلسطینیان تبدیل شده است.
رأیگیری روز جمعه ۴ آوریل درباره انتصاب مجدد آلبانیز، تنها یک روند اداری نیست؛ بلکه آزمونی برای اعتبار اخلاقی سازمان ملل به شمار میآید.
آلبانیز در اول ماه مه ۲۰۲۲ در سمت گزارشگر ویژه سازمان ملل در فلسطین منصوب شد و نزدیک به سه سال است که در این جایگاه فعالیت میکند. این سمت معمولاً برای دو دوره متوالی به فرد داده میشود و انتصاب اولیه از طریق رأیگیری ناشناس انجام شده و تمدید دوره دوم نیاز به رأی اکثریت از ۴۷ عضو شورای حقوق بشر سازمان ملل (HRC) دارد.
ریچارد فالک، استاد برجسته حقوق بینالملل و گزارشگر ویژه پیشین سازمان ملل در فلسطین اشغالی (۲۰۰۸-۲۰۱۴)، در این باره اظهار داشت: در دوران فعالیت ششسالهام بهعنوان گزارشگر ویژه فلسطین، هیچ موردی از عدم تمدید دوره دوم ندیدهام. دلایل تأیید او بسیار محکم و قوی هستند.
ریچارد فالک در گفتوگو با تیآرتی ورلد اعلام کرد که آلبانیز همواره با انرژی و تعهد فراوان مشغول فعالیت بوده است، بااینوجود، آلبانیز همواره از سوی دیدهبان سازمان ملل مورد حمله قرار گرفته است. این سازمان کمپینی برای ممانعت از انتصاب مجدد او راهاندازی کرده و اتهامات یهودستیزی علیه وی مطرح شده که بهنوعی ترور شخصیتی آلبانیز به شمار میروند.
تیآرتی ورلد در تلاش است تا پیش از زمان رأیگیری با آلبانیز گفتوگو کند، اما تا لحظه انتشار این گزارش، هنوز موفق به صحبت با وی نشده است.
ریچارد فالک که فردی یهودی - آمریکایی است، اتهامات علیه آلبانیز را «کاملاً بیاساس» میداند و اضافه میکند: من فرانچسکا آلبانیز را بهخوبی میشناسم. او فردی با بالاترین معیارهای اخلاقی است. او مدافع واقعی حقوق بشر و کاملاً عاری از هرگونه تعصب نسبت به گروههای قومی، از جمله یهودیت است.
رأیگیری روز جمعه ۴ آوریل درباره انتصاب مجدد آلبانیز، تنها یک روند اداری نیست؛ بلکه آزمونی برای اعتبار اخلاقی سازمان ملل به شمار میآید.
آلبانیز در اول ماه مه ۲۰۲۲ در سمت گزارشگر ویژه سازمان ملل در فلسطین منصوب شد و نزدیک به سه سال است که در این جایگاه فعالیت میکند. این سمت معمولاً برای دو دوره متوالی به فرد داده میشود و انتصاب اولیه از طریق رأیگیری ناشناس انجام شده و تمدید دوره دوم نیاز به رأی اکثریت از ۴۷ عضو شورای حقوق بشر سازمان ملل (HRC) دارد.
ریچارد فالک، استاد برجسته حقوق بینالملل و گزارشگر ویژه پیشین سازمان ملل در فلسطین اشغالی (۲۰۰۸-۲۰۱۴)، در این باره اظهار داشت: در دوران فعالیت ششسالهام بهعنوان گزارشگر ویژه فلسطین، هیچ موردی از عدم تمدید دوره دوم ندیدهام. دلایل تأیید او بسیار محکم و قوی هستند.
ریچارد فالک در گفتوگو با تیآرتی ورلد اعلام کرد که آلبانیز همواره با انرژی و تعهد فراوان مشغول فعالیت بوده است، بااینوجود، آلبانیز همواره از سوی دیدهبان سازمان ملل مورد حمله قرار گرفته است. این سازمان کمپینی برای ممانعت از انتصاب مجدد او راهاندازی کرده و اتهامات یهودستیزی علیه وی مطرح شده که بهنوعی ترور شخصیتی آلبانیز به شمار میروند.
تیآرتی ورلد در تلاش است تا پیش از زمان رأیگیری با آلبانیز گفتوگو کند، اما تا لحظه انتشار این گزارش، هنوز موفق به صحبت با وی نشده است.
ریچارد فالک که فردی یهودی - آمریکایی است، اتهامات علیه آلبانیز را «کاملاً بیاساس» میداند و اضافه میکند: من فرانچسکا آلبانیز را بهخوبی میشناسم. او فردی با بالاترین معیارهای اخلاقی است. او مدافع واقعی حقوق بشر و کاملاً عاری از هرگونه تعصب نسبت به گروههای قومی، از جمله یهودیت است.
Пераслаў з:
رصد

05.04.202510:19
✅ جشن پنجاه سالگی شرکت مایکروسافت؛
اعتراض کارکنان به مشارکت در نسلکشی غزه
🔻جشن پنجاهسالگی شرکت مایکروسافت روز جمعه ۱۵ فروردین با اعتراض پر سر و صدای چند تن از کارکنان این شرکت به همکاری آن با ارتش اسرائیل، به صحنه یک اعتراض سیاسی تبدیل شد.
🔻این اعتراضها، که با شعارهایی در حمایت از فلسطینیان همراه بود، جدیدترین موج واکنشها علیه نقش شرکتهای فناوری در تامین فناوری هوش مصنوعی برای ارتش اسرائیل است.
🔻در جریان این رویداد، هنگامی که مصطفی سلیمان، مدیرعامل بخش هوش مصنوعی مایکروسافت، در حال معرفی برنامههای آینده برای محصول «کوپیلوت» (Copilot) بود، کارمند مایکروسافت ابتهال عبوسصاد با فریاد «مصطفی، شرمت باد» به سوی صحنه رفت و گفت: «تو ادعا میکنی که نگران استفاده درست از هوش مصنوعی هستی، اما مایکروسافت سلاحهای هوش مصنوعی به ارتش اسرائیل میفروشد. پنجاه هزار نفر کشته شدهاند و مایکروسافت در این نسلکشی در منطقه ما نقش دارد.»
🔻او چفیهای را روی صحنه پرتاب کرد و سپس از سالن بیرون برده شد. مصطفی سلیمان با گفتن «از اعتراضی که کردی متشکرم، صدای تو را شنیدم» واکنش نشان داد.
🆔 @rasadkhabar
اعتراض کارکنان به مشارکت در نسلکشی غزه
🔻جشن پنجاهسالگی شرکت مایکروسافت روز جمعه ۱۵ فروردین با اعتراض پر سر و صدای چند تن از کارکنان این شرکت به همکاری آن با ارتش اسرائیل، به صحنه یک اعتراض سیاسی تبدیل شد.
🔻این اعتراضها، که با شعارهایی در حمایت از فلسطینیان همراه بود، جدیدترین موج واکنشها علیه نقش شرکتهای فناوری در تامین فناوری هوش مصنوعی برای ارتش اسرائیل است.
🔻در جریان این رویداد، هنگامی که مصطفی سلیمان، مدیرعامل بخش هوش مصنوعی مایکروسافت، در حال معرفی برنامههای آینده برای محصول «کوپیلوت» (Copilot) بود، کارمند مایکروسافت ابتهال عبوسصاد با فریاد «مصطفی، شرمت باد» به سوی صحنه رفت و گفت: «تو ادعا میکنی که نگران استفاده درست از هوش مصنوعی هستی، اما مایکروسافت سلاحهای هوش مصنوعی به ارتش اسرائیل میفروشد. پنجاه هزار نفر کشته شدهاند و مایکروسافت در این نسلکشی در منطقه ما نقش دارد.»
🔻او چفیهای را روی صحنه پرتاب کرد و سپس از سالن بیرون برده شد. مصطفی سلیمان با گفتن «از اعتراضی که کردی متشکرم، صدای تو را شنیدم» واکنش نشان داد.
🆔 @rasadkhabar
Пераслаў з:
باز اندیشی؛ مسعود پدرام

04.04.202510:57
🔷ارتباط میان ایدههای کرتیس یاروین و سیاستهای ترامپ چگونه است؟
ارتباط میان ایدههای کرتیس یاروین و سیاستهای دونالد ترامپ غیرمستقیم اما از نظر ایدئولوژیک جالب است. کرتیس یاروین که با نام مستعار منسیوس مولدباگ در وبلاگنویسی شناخته میشود، یکی از چهرههای اصلی جنبش نئو ریاَکشنری (NRX) است که منتقد دموکراسی لیبرال بوده و طرفدار حکمرانی متمرکز و اقتدارگرایانه است. هرچند ترامپ آشکارا از ایدههای یاروین پیروی نکرد، اما برخی از مفاهیم کلیدی یاروین با گفتمان، سیاستها و رویکردهای مخرب ترامپ همپوشانی دارند.
۱. ضدیت با دموکراسی و حمایت از تمرکز قدرت
• ایده یاروین: یاروین دموکراسی لیبرال را ذاتاً ناکارآمد و فاسد میداند و خواهان گذار به یک «پادشاهی با مدیریت شبیه به مدیرعامل» است، جایی که یک رهبر قدرتمند بدون دخالت قوه مقننه یا قضائیه حکومت کند.
• موازی با ترامپ: اگرچه ترامپ طرفدار پادشاهی نبود، اما سبک رهبری اقتدارگرایانه و تمایل او به دور زدن نظارتهای دموکراتیک (مانند حمله به دستگاه قضایی، کنگره، و رسانهها) بازتابی از انتقاد یاروین از فرآیندهای دموکراتیک است.
ترامپ بارها از محدودیتهای ناشی از نهادهای دموکراتیک ابراز نارضایتی کرده و خواهان افزایش اختیارات اجرایی بوده است.
۲. «کلیسا» در برابر روایت دولت پنهان
• مفهوم یاروین: یاروین اصطلاح «کلیسا» (The Cathedral) را برای توصیف ائتلاف غیررسمی میان دانشگاهها، رسانهها و نهادهای فرهنگی به کار میبرد که ایدئولوژیهای مترقی را ترویج میدهند و گفتمان عمومی را کنترل میکنند.
• روایت ترامپ از «دولت پنهان»: گفتمان ترامپ درباره «دولت پنهان» — یک بوروکراسی مخفی و تثبیتشده که مانع پیشبرد برنامههایش است — شباهت زیادی به باور یاروین دارد که معتقد است نهادهای مدرن برای حفظ وضع موجود با یکدیگر همکاری میکنند.
حملات ترامپ به رسانههای جریان اصلی، سازمانهای اطلاعاتی، و سیستم قضایی همسو با دیدگاه یاروین است که این نهادها را عامل تداوم قدرت نخبگان میداند.
۳. اختلال به عنوان یک راهبرد سیاسی
• رویکرد یاروین: یاروین معتقد است که برای برهم زدن سیستمهای تثبیتشده، باید از «شکستهای سریع و ناگهانی» استفاده کرد، زیرا اصلاحات تدریجی بیفایده است.
• سبک حکمرانی ترامپ: شیوه حکمرانی ترامپ که مبتنی بر «بر هم زدن وضعیت موجود» بود و شعار «خشکاندن باتلاق» (Drain the Swamp) را مطرح میکرد، بازتابی از باور یاروین است که تغییرات رادیکال مستلزم دور زدن سازوکارهای سنتی است.
سیاستهایی مانند ممنوعیت ورود مسلمانان، تصمیمات ناگهانی در سیاست خارجی، و استفاده مکرر از فرمانهای اجرایی نمونههایی از این رویکرد هستند.
۴. پوپولیسم و ضدیت با نخبگان
• انتقاد یاروین از نخبگان: یاروین معتقد است که نخبگان مدرن از نظر اخلاقی و فکری ورشکستهاند و نظامی فاسد را تداوم میبخشند. او پیشنهاد میدهد که این نخبگان با «یک حاکم توانمند و روشنبین» جایگزین شوند.
• پوپولیسم ضدنخبگی ترامپ: گفتمان ضدنخبگی و پوپولیستی ترامپ بازتابی از دیدگاه یاروین درباره ضرورت تضعیف قدرت نخبگان لیبرال است.
حملات ترامپ به رسانههای جعلی، نخبگان ساحل شرقی، و طبقه حاکم واشنگتن با دیدگاههای یاروین همخوانی دارد.
۵. تسریع فروپاشی سیستم (شتابگرایی)
• دیدگاه یاروین: یاروین استدلال میکند که تسریع عامدانه فروپاشی یک سیستم ناکارآمد میتواند زمینهساز نظم مؤثرتری باشد.
• ترامپ به عنوان نیرویی مخرب: بسیاری از سیاستهای ترامپ، چه بهطور عمدی یا غیرعمدی، باعث افزایش قطببندی سیاسی و بیثباتی نهادی شد، که با ایده شتابگرایانه یاروین مبنی بر سوق دادن سیستم به سمت فروپاشی همسو است.
۶. عملگرایی بدبینانه نسبت به حکمرانی
• واقعگرایی یاروین: یاروین معتقد است که حکمرانی باید کارآمدی را بر اخلاقگرایی مقدم بداند و سیستمی را ترویج میکند که در آن قدرت بهطور مؤثر، بدون محدودیتهای ایدئولوژیک اعمال شود.
• سبک حکمرانی ترامپ: رویکرد معاملهگرایانه ترامپ در کسب قدرت، که در آن وفاداری بر شایستگی ارجح بود و نتایج بر هنجارها اولویت داشت، بازتابی از این بدبینی یاروین نسبت به فرآیندهای حکومتی است.
جمعبندی: تأثیر غیرمستقیم و شباهتها
اگرچه کرتیس یاروین هیچگاه بهعنوان مشاور رسمی ترامپ فعالیت نکرد، اما ایدههای او بهطور غیرمستقیم با برخی از سیاستها و گفتمانهای ترامپ همراستا بود، بهویژه در موارد زیر:
• خصومت با نهادهای تثبیتشده و فرآیندهای دموکراتیک.
• تأکید بر قدرت اجرایی متمرکز.
• پوپولیسم ضدنخبگی و مخالفت با رسانهها.
با این حال، چشمانداز یاروین بسیار رادیکالتر و سیستماتیکتر از رویکرد غالباً غریزی و معاملهگرایانه ترامپ است. ترامپ سیستم را در چارچوب دموکراسی برهم زد، در حالی که یاروین خواهان جایگزینی کامل دموکراسی با یک مدل اقتدارگرایانه است.
.
ارتباط میان ایدههای کرتیس یاروین و سیاستهای دونالد ترامپ غیرمستقیم اما از نظر ایدئولوژیک جالب است. کرتیس یاروین که با نام مستعار منسیوس مولدباگ در وبلاگنویسی شناخته میشود، یکی از چهرههای اصلی جنبش نئو ریاَکشنری (NRX) است که منتقد دموکراسی لیبرال بوده و طرفدار حکمرانی متمرکز و اقتدارگرایانه است. هرچند ترامپ آشکارا از ایدههای یاروین پیروی نکرد، اما برخی از مفاهیم کلیدی یاروین با گفتمان، سیاستها و رویکردهای مخرب ترامپ همپوشانی دارند.
۱. ضدیت با دموکراسی و حمایت از تمرکز قدرت
• ایده یاروین: یاروین دموکراسی لیبرال را ذاتاً ناکارآمد و فاسد میداند و خواهان گذار به یک «پادشاهی با مدیریت شبیه به مدیرعامل» است، جایی که یک رهبر قدرتمند بدون دخالت قوه مقننه یا قضائیه حکومت کند.
• موازی با ترامپ: اگرچه ترامپ طرفدار پادشاهی نبود، اما سبک رهبری اقتدارگرایانه و تمایل او به دور زدن نظارتهای دموکراتیک (مانند حمله به دستگاه قضایی، کنگره، و رسانهها) بازتابی از انتقاد یاروین از فرآیندهای دموکراتیک است.
ترامپ بارها از محدودیتهای ناشی از نهادهای دموکراتیک ابراز نارضایتی کرده و خواهان افزایش اختیارات اجرایی بوده است.
۲. «کلیسا» در برابر روایت دولت پنهان
• مفهوم یاروین: یاروین اصطلاح «کلیسا» (The Cathedral) را برای توصیف ائتلاف غیررسمی میان دانشگاهها، رسانهها و نهادهای فرهنگی به کار میبرد که ایدئولوژیهای مترقی را ترویج میدهند و گفتمان عمومی را کنترل میکنند.
• روایت ترامپ از «دولت پنهان»: گفتمان ترامپ درباره «دولت پنهان» — یک بوروکراسی مخفی و تثبیتشده که مانع پیشبرد برنامههایش است — شباهت زیادی به باور یاروین دارد که معتقد است نهادهای مدرن برای حفظ وضع موجود با یکدیگر همکاری میکنند.
حملات ترامپ به رسانههای جریان اصلی، سازمانهای اطلاعاتی، و سیستم قضایی همسو با دیدگاه یاروین است که این نهادها را عامل تداوم قدرت نخبگان میداند.
۳. اختلال به عنوان یک راهبرد سیاسی
• رویکرد یاروین: یاروین معتقد است که برای برهم زدن سیستمهای تثبیتشده، باید از «شکستهای سریع و ناگهانی» استفاده کرد، زیرا اصلاحات تدریجی بیفایده است.
• سبک حکمرانی ترامپ: شیوه حکمرانی ترامپ که مبتنی بر «بر هم زدن وضعیت موجود» بود و شعار «خشکاندن باتلاق» (Drain the Swamp) را مطرح میکرد، بازتابی از باور یاروین است که تغییرات رادیکال مستلزم دور زدن سازوکارهای سنتی است.
سیاستهایی مانند ممنوعیت ورود مسلمانان، تصمیمات ناگهانی در سیاست خارجی، و استفاده مکرر از فرمانهای اجرایی نمونههایی از این رویکرد هستند.
۴. پوپولیسم و ضدیت با نخبگان
• انتقاد یاروین از نخبگان: یاروین معتقد است که نخبگان مدرن از نظر اخلاقی و فکری ورشکستهاند و نظامی فاسد را تداوم میبخشند. او پیشنهاد میدهد که این نخبگان با «یک حاکم توانمند و روشنبین» جایگزین شوند.
• پوپولیسم ضدنخبگی ترامپ: گفتمان ضدنخبگی و پوپولیستی ترامپ بازتابی از دیدگاه یاروین درباره ضرورت تضعیف قدرت نخبگان لیبرال است.
حملات ترامپ به رسانههای جعلی، نخبگان ساحل شرقی، و طبقه حاکم واشنگتن با دیدگاههای یاروین همخوانی دارد.
۵. تسریع فروپاشی سیستم (شتابگرایی)
• دیدگاه یاروین: یاروین استدلال میکند که تسریع عامدانه فروپاشی یک سیستم ناکارآمد میتواند زمینهساز نظم مؤثرتری باشد.
• ترامپ به عنوان نیرویی مخرب: بسیاری از سیاستهای ترامپ، چه بهطور عمدی یا غیرعمدی، باعث افزایش قطببندی سیاسی و بیثباتی نهادی شد، که با ایده شتابگرایانه یاروین مبنی بر سوق دادن سیستم به سمت فروپاشی همسو است.
۶. عملگرایی بدبینانه نسبت به حکمرانی
• واقعگرایی یاروین: یاروین معتقد است که حکمرانی باید کارآمدی را بر اخلاقگرایی مقدم بداند و سیستمی را ترویج میکند که در آن قدرت بهطور مؤثر، بدون محدودیتهای ایدئولوژیک اعمال شود.
• سبک حکمرانی ترامپ: رویکرد معاملهگرایانه ترامپ در کسب قدرت، که در آن وفاداری بر شایستگی ارجح بود و نتایج بر هنجارها اولویت داشت، بازتابی از این بدبینی یاروین نسبت به فرآیندهای حکومتی است.
جمعبندی: تأثیر غیرمستقیم و شباهتها
اگرچه کرتیس یاروین هیچگاه بهعنوان مشاور رسمی ترامپ فعالیت نکرد، اما ایدههای او بهطور غیرمستقیم با برخی از سیاستها و گفتمانهای ترامپ همراستا بود، بهویژه در موارد زیر:
• خصومت با نهادهای تثبیتشده و فرآیندهای دموکراتیک.
• تأکید بر قدرت اجرایی متمرکز.
• پوپولیسم ضدنخبگی و مخالفت با رسانهها.
با این حال، چشمانداز یاروین بسیار رادیکالتر و سیستماتیکتر از رویکرد غالباً غریزی و معاملهگرایانه ترامپ است. ترامپ سیستم را در چارچوب دموکراسی برهم زد، در حالی که یاروین خواهان جایگزینی کامل دموکراسی با یک مدل اقتدارگرایانه است.
.
Пераслаў з:
جامعهشناسی گروههای اجتماعی

03.04.202520:40
📝« با سعید مدنی، جامعهشناس زندانی بیشتر آشنا شویم »/ ۲
👈بخش دوم
📚برخی از آثار سعید مدنی:
۱- خشونت علیه کودکان در ایران، نشر آشیان
۲- بررسی آسیبهای اجتماعی روسپیگری، نشر یادآوران
۳- جامعهشناسی روسپیگری، نشر کتاب پارسه
۴- علیه خشونت، نشر کتاب پارسه
۵- ضرورت مبارزه با پدیده فقر و نابرابری در ایران، نشر آگاه
۶- جامعه شناسی اعتیاد، نشر کتاب پارسه
۷- اعتیاد در ایران، نشر ثالث
۸- جامعه مدنی و کرونا، نشر کتاب پارسه
۹- جنبشهای اجتماعی، جف گودوین، ترجمه سعید مدنی، نشر بازتاب
۱۰- جنبشهای اجتماعی و دموکراتیزاسیون جف گودوین، ترجمه سعید مدنی، نشر روزنه
۱۱- روانشناسی و تغییرات اجتماعی استوارد تیزر ترجمه سعید مدنی، نشر دانژه
۱۲- گزارش : آتش خاموش/ نگاهی به اعتراضات آبان ۹۸، با همکاری پژوهشگران، موسسه رحمان
۱۳- اطلس زنان در جهان و ایران (بههمراه مهدی خدایی)، انتشارات روزنه
۱۴- علیه اعدام( پس از چاپ، توقیف و از بین رفت)
۱۵- گزارش: مظاهرات سلمیه، اعتراضات خوزستان ۱۴۰۰، موسسه رحمان
۱۶- جزوهای با عنوان «صد سال و صد روز: درباره خیزش مهسا» که سال ۱۴۰۱ در زندان نگاشته شد.
✏️مطالعهی آثار دکتر سعید مدنی را به پژوهشگران و اندیشمندان مسائل ایران بهویژه به دانشجویان رشتههای جامعهشناسی، جرم شناسی، روان شناسی، علوم سیاسی؛ پیشنهاد و توصیه میکنم.
🍃 به امید آزادی سعید مدنی و شناخت دقیقتر و مستقیم او از راه پژوهشها و کنشهای جامعهشناسانه وی در میان مردم و زندگی معمولی روزمره.
✍️ فریبا نظری
۱۴ فروردین ۱۴۰۴
#سعید_مدنی
#جامعهشناسان_زندانی
#جامعهشناسی_علمی_انتقادی
📍برای مطالعه👇
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/1260
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/1262
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/1263
📍معرفی کتاب آتش خاموش/ نگاهی به اعتراضات آبان ۹۸ در سه قسمت
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
👈بخش دوم
📚برخی از آثار سعید مدنی:
۱- خشونت علیه کودکان در ایران، نشر آشیان
۲- بررسی آسیبهای اجتماعی روسپیگری، نشر یادآوران
۳- جامعهشناسی روسپیگری، نشر کتاب پارسه
۴- علیه خشونت، نشر کتاب پارسه
۵- ضرورت مبارزه با پدیده فقر و نابرابری در ایران، نشر آگاه
۶- جامعه شناسی اعتیاد، نشر کتاب پارسه
۷- اعتیاد در ایران، نشر ثالث
۸- جامعه مدنی و کرونا، نشر کتاب پارسه
۹- جنبشهای اجتماعی، جف گودوین، ترجمه سعید مدنی، نشر بازتاب
۱۰- جنبشهای اجتماعی و دموکراتیزاسیون جف گودوین، ترجمه سعید مدنی، نشر روزنه
۱۱- روانشناسی و تغییرات اجتماعی استوارد تیزر ترجمه سعید مدنی، نشر دانژه
۱۲- گزارش : آتش خاموش/ نگاهی به اعتراضات آبان ۹۸، با همکاری پژوهشگران، موسسه رحمان
۱۳- اطلس زنان در جهان و ایران (بههمراه مهدی خدایی)، انتشارات روزنه
۱۴- علیه اعدام( پس از چاپ، توقیف و از بین رفت)
۱۵- گزارش: مظاهرات سلمیه، اعتراضات خوزستان ۱۴۰۰، موسسه رحمان
۱۶- جزوهای با عنوان «صد سال و صد روز: درباره خیزش مهسا» که سال ۱۴۰۱ در زندان نگاشته شد.
✏️مطالعهی آثار دکتر سعید مدنی را به پژوهشگران و اندیشمندان مسائل ایران بهویژه به دانشجویان رشتههای جامعهشناسی، جرم شناسی، روان شناسی، علوم سیاسی؛ پیشنهاد و توصیه میکنم.
🍃 به امید آزادی سعید مدنی و شناخت دقیقتر و مستقیم او از راه پژوهشها و کنشهای جامعهشناسانه وی در میان مردم و زندگی معمولی روزمره.
✍️ فریبا نظری
۱۴ فروردین ۱۴۰۴
#سعید_مدنی
#جامعهشناسان_زندانی
#جامعهشناسی_علمی_انتقادی
📍برای مطالعه👇
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/1260
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/1262
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/1263
📍معرفی کتاب آتش خاموش/ نگاهی به اعتراضات آبان ۹۸ در سه قسمت
https://t.me/Sociologyofsocialgroups


16.04.202508:11
پدرم ، نخستین سازنده ابعاد نخستین روحم ! کسی که برای اولین بار هم هنر فکر کردن را به من آموخت و هم فن انسان بودن را ؛ طعم آزادی ، شرف، پاکدامنی، مناعت، عفت روح و استواری و ایمان و استقلال دل را بیدرنگ، پس از آنکه مادر از شیرم گرفت، به کامم ریخت؛ نخستین بار مرا با کتابهایش رفیق کرد.»
م.آ ۱۳ کویر
دکتر شریعتی
م.آ ۱۳ کویر
دکتر شریعتی
Пераслаў з:
تاریخ تحلیلی

09.04.202521:05
دکتر موسی غنی نژاد:
از نظر حقوقی و قانونی محل سوال است که آیا [این قانون] مراحلش را درست طی کرد یا خیر. آن مطرح شدن ملی شدن صنعت نفت از طرف کمیسیون نفتی آنها درست بود یا نه، جای سوال دارد برای اینکه پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت در صحن علنی مطرح نمی شود، در کمیسیون نفتی که در اقلیت بود، مطرح شده است.*
[* دنیای اقتصاد، ش ۶۲۳۶، ۷ اسفند ۱۴۰۳]
گاهی اوقات پرسش ها نیز به اندازه ی پاسخ ها آگاهی هایی را منتقل می کنند و نشان می دهند که سوال کننده تا چه اندازه به بحثی که مطرح کرده است، اشراف دارد. "کمیسیون نفتی آنها" یا "کمیسیون نفتی که در اقلیت بود" یعنی چه؟
این برداشت به ذهن متبادر می شود که جناب آقای غنی نژاد هیچ سابقه ای از تشکیل کمیسیون نفت مجلس شانزدهم در ذهن نداشته و اساسا از ماموریتی که مجلس شورای ملی طی مصوبه ی مورخ ۲۱ دی ماه ۱۳۲۹ به این کمیسیون واگذار کرده بود، کمترین اطلاعی ندارند!
تاریخچه کمیسیون نفت مجلس شانزدهم
- ۲۶ تیر ۱۳۲۸ : امضاء قرارداد الحاقی (گس- گلشائیان) در دولت ساعد.
- ۲۸ تیر ۱۳۲۸ : ارسال لایحه قرارداد به مجلس پانزدهم و تصویب آن در جلسه مشترک کمیسیون دارایی و کمیسیون بازرگانی و پیشه و هنر.
- ۱ مرداد ۱۳۲۸ : آغاز بحث در مورد لایحه در صحن علنی.
- ۶ مرداد ۱۳۲۸ : پایان دوره پانزدهم مجلس شورای ملی.
- ۲۰ بهمن ۱۳۲۸ : افتتاح دوره شانزدهم مجلس شورای ملی.
- ۲۸ اسفند ۱۳۲۸ : استعفای دولت ساعد و رای تمایل به علی منصور برای تشکیل کابینه.
- ۳۰ خرداد ۱۳۲۹ : تشکیل کمیسیون نفت در مجلس به تقاضای نخست وزیر (علی منصور) و ارجاع لایحه ی نفت (قرارداد الحاقی) به آن. این کمیسیون ۱۸ عضو داشت. از این ۱۸ عضو تنها پنج نفر از اعضای جبهه ی ملی بودند. منصور پیش از آغاز به کار کمیسیون استعفاء داد.
- ۵ تیر ۱۳۲۹ : صدور فرمان نخست وزیری سپهبد رزم آرا.
- ۴ آذر ۱۳۲۹ : مخالفت کمیسیون نفت با لایحه نفت (قرارداد الحاقی) به اتفاق آراء. در همین جلسه، کمیسیون، پیشنهاد جبهه ی ملی در خصوص ملی کردن صنعت نفت را رد کرد.
- ۵ دی ۱۳۲۹ : پس گرفتن لایحه نفت از مجلس توسط دولت.
- ۲۱ دی ۱۳۲۹ : تایید گزارش کمیسیون نفت مبنی بر مخالفت با لایحه ی نفت (قرارداد الحاقی گس - گلشائیان) توسط مجلس. در همین جلسه مجلس طی یک طرح قانونی به کمیسیون ماموریت داد تا در ظرف دو ماه روشی را که دولت باید در تعقیب امر نفت در پیش بگیرد برای تصویب در مجلس معلوم دارد. از نمایندگان نیز خواسته شد تا ظرف دو هفته پیشنهادات خود را تقدیم کمیسیون کنند.
- ۲ اسفند ۱۳۲۹ : رزم آرا در برابر کمیسیون نفت گفت که اصولا با فکر ملی کردن مخالفتی ندارد منتهی شتابزدگی در این امر را مصلحت نمی داند.
- ۴ اسفند ۱۳۲۹ : سفیر انگلستان به رزم آرا اطلاع داد هیچ طرحی که متضمن ملی شدن صنعت نفت ولو در آینده دور باشد، مورد قبول انگلستان قرار نخواهد گرفت. در عوض پیش نویس طرحی بر مبنای تنصیف منافع در اختیار رزم آرا قرار گرفت که او می بایست آن را به تصویب کمیسیون نفت برساند.
- ۱۲ اسفند ۱۳۲۹ : رزم آرا در کمیسیون نفت حاضر شد و گفت که موضوع نفت را به متخصصین ارجاع کرده و نباید در این باره بدون مطالعه و تهیه مقدمات اقدام شود.
- ۱۶ اسفند ۱۳۲۹ : رزم آرا ترور شد.
- ۱۷ اسفند ۱۳۲۹ : تصویب پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت در کمیسیون به اتفاق آرا. (این بار پیشنهاد ملی شدن بصورت ۲+۵ ارائه شد. یعنی علاوه بر اعضای جبهه ملی در کمیسیون که پنج نفر بودند، فرامرزی و بهبهانی نیز پیشنهاد را امضا کرده بودند.)
- ۲۱ اسفند ۱۳۲۹ : حسین علاء مامور تشکیل کابینه شد.
- ۲۴ اسفند ۱۳۲۹ : رای مثبت نمایندگان مجلس شورای ملی به گزارش کمیسیون و مصوبه ی ملی شدن. (از ۱۳۱ نماینده، ۹۵ نفر حاضر بودند که همگی به گزارش رای مثبت دادند.)
- ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ : تایید مصوبه کمیسیون در مجلس سنا.
@hamidrezaabedian
06.04.202507:15
به نام خدا
ما ز بالاییم و بالا می رویم
ما ز دریاییم و دریا می رویم
▪️دوست و همفکر گرامی اقای علی ساریخانی
بادریغ و افسوس بسیار درگذشت گوهر دردانه مادر گرانقدرتان بانوی مرضیه اقایی را به جنابعالی و خانم تسلیت می گوییم .
علی اقای بسیار عزیز تردید نداریم جنابعالی به مدد منش مقاوم و ایمان راسخی که دارید با صبوری از این روزهای سخت غم و هجران عبور خواهید کرد و چون همیشه از دل رنج و مصیبت عشق و معرفت و معنا برخواهید گرفت و شعله های مهر و معرفت را بیش از پیش در قلب دوستان و اطرافیان بر خواهید افروخت.
▪️اسامی :
رضا آقاخانی, زهرا آقاخانی, امیراصلان آقایی, بهنام آقایی, خسرو آذربایجانی , حمیده ابراهیمی, حمید احراری, امین احمدی, خداداد احمدی, حسن احمدی, مریم اربابزاده, مائده اربابزاده, بیژن ارقند, مهدی استیری, محرم اسلامی, احمدرضا اشتری, ابراهیم اصغری, اعظم اکبرزاده, سیدعبدالمجید الهامی, محمد انصاری, مرضیه ایزدی, مسعود باریکانی, هاله باستانی , فهیمه بخشی پور , ناهید بلالی, زینب بندیزاده, بهناز کیانی, مسعود پدرام, سعید پلاسعیدی, باقرحاجآقا پور, عباس پوراظهری, محمود پویانفر, حبیبالله پیمان, مهسا تاجیک, رضا تحویل داری, سونیا ترکمن, مجید تولایی, محمدجمادی ثابت قدم, محمدعلی حسننژاد, محمد حسننژاد, فاطمه حسینی, تیمور خدابخشی, حسین خدایاری, کاظم دانشگر, سعید درودی, امیرخسرو دلیرثانی, محسن دینی, علیرضا رجایی, غلامرضا رجائی , مجتبی رحمتی, جواد رحیم پور, سعید رشتیان , امیر رضایی, حسین رفیعی, رحمت روستاپور, رضا زعفرانی, ابوالقاسم سالارنیا, مجید سجادنیا, حسین سربندی, شهربانو سرداری, بهزاد سعیدپور, محمد سلطانی, رضا سیدزاده, فاطمه سیفالهی, احمدرضا شریعتی, احسان شریعتی, کاظم شکری , محمدحسن شهیدی, محمدحسین شهیدی, سپیده شیرازی, فیروزه صابر, فاطمه صادقی, ابراهیم صادقی, باقر صدرینیا, محبوبه صفاری, رحمان ضمیری, ناصر طالبی, اصغر طاهری , محسن طبسی, محبوبه طهرانی, مطلب عارضی, حسین عطوفی, لادن علوی, شهین علوی, حسن علیزادهتوفیقی, مهین علینژاد, نورالدین غروی, مهدی غنی, فاطمه گوارایی, مجید فتحی, مهدی فخرزاده, غلامرضا فر, حمید فراهانیراد, مصطفی فرهودی, حرمتالله فلاح, رضا کاضمی, امید کریمی, محمد کریمی, احمد کفیل, بهروز گرانپایه, ناصر گلابادی , محمدحسن گلرخیان, حسن گلکارفرد, هوشنگ گودرزی, ولیالله خانبابایی, مصطفی محبکیا , محسن محسنزاده, محمد رضائی, فرحناز محمدنژاد, بهروز محمدی لویه, محمد محمدیاردهالی, حسین مدنی, ماشالله مدیحی, مینو مرتاضیلنگرودی, فرید مرجایی, سوسن ملکینیا, مهدی ملکینیا, سهیلا ممتحنی, قدرت منصوری, میراسد مومنی, اسرافیل مهارتی, اللهکرم میرزایی, حمید نتاج, کامبیز نوروزی, حسین نوریزاده, ناصر نوریزاده, رضا نوریزاده , محمدحسن واصفی, ناصر هاشمی, محمدتقی هاشمیان .
#تسلیت
#علی_ساریخانی
https://t.me/DaghdagheIran
ما ز بالاییم و بالا می رویم
ما ز دریاییم و دریا می رویم
▪️دوست و همفکر گرامی اقای علی ساریخانی
بادریغ و افسوس بسیار درگذشت گوهر دردانه مادر گرانقدرتان بانوی مرضیه اقایی را به جنابعالی و خانم تسلیت می گوییم .
علی اقای بسیار عزیز تردید نداریم جنابعالی به مدد منش مقاوم و ایمان راسخی که دارید با صبوری از این روزهای سخت غم و هجران عبور خواهید کرد و چون همیشه از دل رنج و مصیبت عشق و معرفت و معنا برخواهید گرفت و شعله های مهر و معرفت را بیش از پیش در قلب دوستان و اطرافیان بر خواهید افروخت.
▪️اسامی :
رضا آقاخانی, زهرا آقاخانی, امیراصلان آقایی, بهنام آقایی, خسرو آذربایجانی , حمیده ابراهیمی, حمید احراری, امین احمدی, خداداد احمدی, حسن احمدی, مریم اربابزاده, مائده اربابزاده, بیژن ارقند, مهدی استیری, محرم اسلامی, احمدرضا اشتری, ابراهیم اصغری, اعظم اکبرزاده, سیدعبدالمجید الهامی, محمد انصاری, مرضیه ایزدی, مسعود باریکانی, هاله باستانی , فهیمه بخشی پور , ناهید بلالی, زینب بندیزاده, بهناز کیانی, مسعود پدرام, سعید پلاسعیدی, باقرحاجآقا پور, عباس پوراظهری, محمود پویانفر, حبیبالله پیمان, مهسا تاجیک, رضا تحویل داری, سونیا ترکمن, مجید تولایی, محمدجمادی ثابت قدم, محمدعلی حسننژاد, محمد حسننژاد, فاطمه حسینی, تیمور خدابخشی, حسین خدایاری, کاظم دانشگر, سعید درودی, امیرخسرو دلیرثانی, محسن دینی, علیرضا رجایی, غلامرضا رجائی , مجتبی رحمتی, جواد رحیم پور, سعید رشتیان , امیر رضایی, حسین رفیعی, رحمت روستاپور, رضا زعفرانی, ابوالقاسم سالارنیا, مجید سجادنیا, حسین سربندی, شهربانو سرداری, بهزاد سعیدپور, محمد سلطانی, رضا سیدزاده, فاطمه سیفالهی, احمدرضا شریعتی, احسان شریعتی, کاظم شکری , محمدحسن شهیدی, محمدحسین شهیدی, سپیده شیرازی, فیروزه صابر, فاطمه صادقی, ابراهیم صادقی, باقر صدرینیا, محبوبه صفاری, رحمان ضمیری, ناصر طالبی, اصغر طاهری , محسن طبسی, محبوبه طهرانی, مطلب عارضی, حسین عطوفی, لادن علوی, شهین علوی, حسن علیزادهتوفیقی, مهین علینژاد, نورالدین غروی, مهدی غنی, فاطمه گوارایی, مجید فتحی, مهدی فخرزاده, غلامرضا فر, حمید فراهانیراد, مصطفی فرهودی, حرمتالله فلاح, رضا کاضمی, امید کریمی, محمد کریمی, احمد کفیل, بهروز گرانپایه, ناصر گلابادی , محمدحسن گلرخیان, حسن گلکارفرد, هوشنگ گودرزی, ولیالله خانبابایی, مصطفی محبکیا , محسن محسنزاده, محمد رضائی, فرحناز محمدنژاد, بهروز محمدی لویه, محمد محمدیاردهالی, حسین مدنی, ماشالله مدیحی, مینو مرتاضیلنگرودی, فرید مرجایی, سوسن ملکینیا, مهدی ملکینیا, سهیلا ممتحنی, قدرت منصوری, میراسد مومنی, اسرافیل مهارتی, اللهکرم میرزایی, حمید نتاج, کامبیز نوروزی, حسین نوریزاده, ناصر نوریزاده, رضا نوریزاده , محمدحسن واصفی, ناصر هاشمی, محمدتقی هاشمیان .
#تسلیت
#علی_ساریخانی
https://t.me/DaghdagheIran
Пераслаў з:
جامعهشناسی گروههای اجتماعی

04.04.202512:40
👈 تصحیح و بازنویسی
✏️همکار و دوست جوان جامعهشناس جناب محسن زمانی، بخشی از زندگینامه دکتر سعید مدنی جامعهشناس زندانی را در نوشتارم؛ تصحیح و بازنویسی نمود. با سپاس از توجه و دقت ایشان، پاراگراف زیر بهعنوان اطلاعات درست تقدیم خوانندگان و دوستان میشود:
« بازداشت نخست سعید مدنی در سال ۱۳۷۳ به مدت ۴۰ روز رخ داد.
بازداشت ایشان در آن برهه که سردبیر مجله ایران فردا به مدیر مسئولی عزت الله سحابی بودند، به دلیل نگارش و انتشار مقاله انتقادی در رابطه با جنگ ایران و عراق بود.
بازداشت دوم در اسفند ۱۳۷۹ در منزل زنده یاد محمد بسته نگار به همراه برخی دیگر از اعضای شورای فعالان ملی _ مذهبی همچون بانو فاطمه گوارایی، آقایان محمد بسته نگار، دکتر رضا رئیس طوسی، محمد محمدی اردهالی، علیرضا رجایی، محمد ملکی، مسعود پدرام، حبیب الله پیمان و ... بود ».
✍️ فریبا نظری/ ۱۵ فروردین ۱۴۰۴
#سعید_مدنی
#جامعهشناسان_زندانی
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
✏️همکار و دوست جوان جامعهشناس جناب محسن زمانی، بخشی از زندگینامه دکتر سعید مدنی جامعهشناس زندانی را در نوشتارم؛ تصحیح و بازنویسی نمود. با سپاس از توجه و دقت ایشان، پاراگراف زیر بهعنوان اطلاعات درست تقدیم خوانندگان و دوستان میشود:
« بازداشت نخست سعید مدنی در سال ۱۳۷۳ به مدت ۴۰ روز رخ داد.
بازداشت ایشان در آن برهه که سردبیر مجله ایران فردا به مدیر مسئولی عزت الله سحابی بودند، به دلیل نگارش و انتشار مقاله انتقادی در رابطه با جنگ ایران و عراق بود.
بازداشت دوم در اسفند ۱۳۷۹ در منزل زنده یاد محمد بسته نگار به همراه برخی دیگر از اعضای شورای فعالان ملی _ مذهبی همچون بانو فاطمه گوارایی، آقایان محمد بسته نگار، دکتر رضا رئیس طوسی، محمد محمدی اردهالی، علیرضا رجایی، محمد ملکی، مسعود پدرام، حبیب الله پیمان و ... بود ».
✍️ فریبا نظری/ ۱۵ فروردین ۱۴۰۴
#سعید_مدنی
#جامعهشناسان_زندانی
https://t.me/Sociologyofsocialgroups


03.04.202504:08
Паказана 1 - 24 з 109
Увайдзіце, каб разблакаваць больш функцый.