Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
شهرام یاری avatar

شهرام یاری

دوست داشتم و دارم سفرنامه‌ها و خاطرات به‌طور منظم و طبقه‌بندی شده، نمایه‌سازی و فیش‌برداری موضوعی بشه. برای این هدف تلاش می‌کنم
ارتباط با ادمین:

@shahramyari

shs.yari@gmail.com
09394078921
.
Рэйтынг TGlist
0
0
ТыпПублічны
Вертыфікацыя
Не вертыфікаваны
Надзейнасць
Не надзейны
Размяшчэнне
МоваІншая
Дата стварэння каналаГруд 12, 2017
Дадана ў TGlist
Бер 29, 2025
Прыкрепленая група

Апошнія публікацыі ў групе "شهرام یاری"

اعلان

موافق راپورت‌های واصله اغلب از کسبه رعایت اعلانات ارازق بلدی را ننموده و از نرخ‌های مقرره تجاوز و تخطی می‌نمایند. لذا برای اطلاع خاطر عموم کسبه اعلان می‌شود در آتیه در صورتی که اجحاف نمایند علاوه بر جریمه، اسامی اشخاص گران‌فروش در جرائد اعلان خواهد شد که عامه مستحضر شوند.
28 دلو 1302 نمره 8707
بلدیه طهران
نمره اعلان 365
1 ـ 2

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 129. سال نهم. دوشنبه 12 رجب‌المرجب 1342 مطابق با 29 دلو 1302 و 18 فوریه 1924.

@Shsyari
.
جالبه که این موضوع از خیلی دورها تا به حال ادامه دارد. من خودم پشت اندر پشت فلاح و کارگرزاده‌ایم، امّا هیچ موقع برای انعام دادن خسّت به خرج ندادیم. از پدربزرگم راجع به این قضیه توصیه‌ای است که: انعام بدهید! و انعام «سلمانی و راننده» را چرب‌تر!
نمی‌دونم در روانِ اون مرحوم چی می‌گذشته ولی هرچی بوده خیر بوده. اونی که انعام‌بگیر هست عمدتاً محتاج و نیازمند هست، وقتی هم انعام می‌دیم به زن و بچه‌اش فکر کنیم که خوشحال میشند. قطعاً خدا هم خوشحالمون می‌کنه.

@Shsyari
.
سئوال از وزارت تلگراف _ انعام حامل تلگراف

آیا در ضمن مواد نظامنامه مصوبه قید شده است که حامل تلگراف باید یک قران به نام انعام مال خود دارد.
م ـ د ـ دکتری

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 128. سال نهم. یکشنبه 11 رجب‌المرجب 1342 مطابق با 28 دلو 1302 و 17 فوریه 1924.

@Shsyari
.
نکتهٔ مثبت این فیش اینجاست: «فرمانفرمای ایران و توران» که شاه طهماسب خودمون بوده.
راجع به رفتار ایرانی‌ها: ایرانیان تعلیمات داشتند که «گشنه‌بازی درنیاورند و چشم‌ودل‌سیر نشان بدهند» یعنی اینکه از سرزمینی آباد و ثروتمند و پُرنعمت آمده‌ایم و این دم‌ودستگاه و نعمات شما برای ما پیشِ پا افتاده و حقیر است.
از این رو به میزبان بَرخورده که چرا ایرانیان نسبت به نعم الهی اتلافات و اسرافات می‌کنند. از طرفی هم ما با عثمانی‌ها دشمنی و کینهٔ دیرینه داشته و داریم (شما هم نداشته باشید من دارم و تا انتقام ظلم‌هایی که به ما کردند رو آنطور که باید و شاید نگیریم، دلم خنک نمیشه) و هر دو طرف وقتی به سرزمین هم می‌رفتند گله و شکایت از وضعِ نامساعد (غذا، مسکن، اسب، آب و هوا و...) داشتند و آرزو می‌کردند که هرچه سریعتر سفر تمام شود و به پایتخت خودشان برگردند! اینکه این گله و شکایت چقدر حقیقی بوده شک دارم، از نظر من بیشتر برای ضبط گزارش و خوشایندِ دربارهاشون اینچنین می‌نوشتند.
شهرام یاری

@Shsyari
.
مورّخ عثمانی، در اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم هجری، مصطفی اَفندی سِلانیکی، در کتاب تاریخ خود موسوم به تاریخ سلانیکی، ترجمهٔ حسن بن علی (ص۲۲۲-۲۲۳)، دربارهٔ استقبال گرم و شکوهمند سلطان مراد سوم، سلطان عثمانی از سفیر شاه ایران در استانبول گزارش می‌دهد. لکن او‌ که تابع و‌‌ مورخ دربار عثمانی است و به دلیل تسنّنش از ایران و تشیع آن، خرسند نیست، در پایان تلویحاً ناخرسندی خویش را از اینکه علی‌رغم استقبال و پذیرایی گرم عثمانیان از سفیر ایران و همراهان سرخ‌سر (قزلباش) او، ایشان با رفتار خویش، چندان وقعی برای شأن دولت عثمانی قائل نبودند، اظهار می‌نماید:

«آمدن طوقماق خان، حاکم ایروان و نخجوان به رسم سفارت از جانب طهماسب خان، شاه عجم»:

فرمانفرمای ایران و توران، شاه ممالک‌ستان، طهماسب خان از شهر قزوین که تختگاهش بود، طوقماق خان را با تحف و‌ پیشکش و‌ نامه برای تهنیت و‌ مبارک‌بادی جهان‌بانی و تعزیهٔ مرحوم و مغفور له سلطان سلیم خان فرستاده، چون سابقاً در حین آمدن پدرش شاهقلی خان به عنوان ایلچی‌گری برای تعظیم و تکریم او از سخنوران دوران حضرت احمد پاشا بیگلربیکی روم‌ایلی استقبال کرده بود و در ملاقات کلام معجزبیان او فیمابین سفیر مشارالیه در السنهٔ اعجام ضرب‌المثل شده بود، این دفعه نیز حضرت سیاوش‌پاشا بیگلربیگی روم‌ایلی که در نکته‌شناسی بی‌عدیل و نظیر بود و به همان قانون مأمور و با اقبال ملاقات کرده به آئین قدیم عثمانلو عمومی غلامان سُدّهٔ سلطنت با اسب و‌ یراق و حشمت و شوکت مالاکلام پیشواز نموده در قرب میدان اسب و در سرای بهرام پاشا و خنجرلی سلطان، منزل دادند و نظر به قاعدهٔ قدیم حکم‌ گردید که با نعم‌ بی‌پایان اکرام و احترام نمایند. روزی یک‌دفعه موافق دلخواهشان انواع مأکولات از مطبخ عامره و‌ مصارف دوآب از اصطلبل عامره فرستاده می‌شد.
خلاصه، اتلافات و اسرافات فوق‌الحدّ و الغایة گردید. لیکن بنا به عادتشان در سرخ‌سران بوده کفران النّعمی را از حد افزون می‌کردند و آن ملاعین به طوری در تحقیر نعم‌ الهی جری بودند که در یکی از ملل سایره و اعدای دین دیده نشده، حق تعالی مقهور نماید. آمین!

گزینش از محمدرضا ابویی مهریزی

@mirasmaktoob
.
صندوق پست _ تهدید و ناسزا به مدیر ستاره ایران

دیروز کاغذی با پست شهری برای ما فرستاده و به‌عینه مثل سگی که دنبال اتومبیل تیزرو و سریع پارس و عوعو کند ما را به باد ناسزا و نفرین گرفته بود.
پیشترها می‌گفتیم نفرین کار زنان است ولی حالا هرگز به مقام عفیف خانم‌ها این جسارت را نمی‌کنیم ـ مضحک‌تر از همه تهدیدی بود که به ما کرده بود.
چون تهدید کرده بود بعد از این به عکس منظور او رفتار خواهیم نمود.
بیچاره دعوی می‌کند ما پانصد نفر هستیم در صورتی که جرئت نکرده بود مقالهٔ خود را صحیح بنویسد و عمداً انشاء و املاء او را غلط نوشته بود و به علاوه امضاء هم نکرده بود اگر امضای جعلی هم می‌کرد مانعی نداشت.

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 126. سال نهم. پنجشنبه 8 رجب‌المرجب 1342 مطابق با 25 دلو 1302 و 14 فوریه 1924.

@Shsyari
.
زن و پارلمان

مجلس دوره پنجم هم باز شد ـ باز روز افتتاح ما زنها (یا به قول مردها ما ضعیفه‌ها) برای ابراز مسرت دسته دسته از خانه‌های خود بیرون آمده در تمام طول راه از آژانها بی‌احترامی دیده تا جلو مجلس رسیده و ماها را تحت‌الحفظ در وسط میدان جلو بهارستان مرکزیت داده و اطراف ما را محاصره کردند البته مأمورین نظمیه مجبورند به حکم مافوق خود اجرای وظیفه کنند.
ای خانمهای ایرانی مردها ما را جزو ملت نمی‌شمارند ما را در جامعه به رسمیت نمی‌شناسند در مجامع رسمی ما را راه نیست اجازه دخول پارلمان را حتی برای تماشا به ما نمی‌دهند چه رسد به انتخاب کردن وکیل و انتخاب شدن ما را از افراد ملت محسوب نمی‌دارند. فقط خلقت ما را برای کنیزی خود می‌دانند آری مثل زرخریدهائی که سابق معمول بود و در نظر دنیای امروز این فعل بس شنیع و قبیح است. همین طور حالت امروزه ما نیز در نظر دنیای متمدن تعجب‌آور و نفرت‌انگیز است.
آخر ای خانها چشم باز کنید ترقیات عالم نسوان را در دنیای متمدن به نظر آورید به مملکت اسلامی عثمانی نظر افکنده مقام زنهای ترک را ببینید. خالده خانم وزیر معارف را مشاهده نموده و به حقوق خود آگاه شوید. آیا شما خود را از جنس زنهای دنیا نمی‌دانید؟
آیا به این خفت و خواری تا کی ادامه می‌دهید؟ چرا خود را از آنها کمتر می‌دانید این طور از دنیا و زندگی مأیوس شده‌اید! فقط خود را در مواقع سر و سینه زدن و گریه کردن شریک و پهلوان میدان می‌دانید. بیائید اتحاد کنیم دست توسل به دامان یگانه مرد بزرگ ناجی و محی ایران زده عرض کنیم: شکرانه بازوی توانا ـ به گرفتن دست ناتوانست ـ ای زنده‌کننده نام جمشید و داریوش ای امید ایران و ایرانیان پس از امنیت مملکت و حفظ منافع ملت و خلاص ایران از چنگال ظلم و ستم و هزاران دفاع از سیاست تاریک ایران امروز وقت آن رسیده که ترقیات اساسی را در مملکت خود شروع نمائی و عطف توجه به عالم نسوان فرمائی ـ ما زنهای ذلیل بدبخت و اسیر پنجه ظلم و ستم! مادران و مربیان مردان ایران هستیم ـ چطور تربیت‌کنندگانی هستیم که هنوز ما را از حقوق بشریت و اسلامیت و انسانیت دور می‌کنند. ما را از مجامع رسمی محروم می‌نمایند عقاید ما را کسی طرف توجه قرار نمی‌دهد معارف مملکت به ما وقعی نمی‌گذارد! آیا ما بیچاره‌ها را تا کی جزو بهائم حساب می‌کنند!
نظم‌الملوک

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 126. سال نهم. پنجشنبه 8 رجب‌المرجب 1342 مطابق با 25 دلو 1302 و 14 فوریه 1924.

@Shsyari
.
چنانکه معمول است! – 1296 ه.ق.

دیگر آنکه در شهر شیراز زنی سه اولاد ذکور زائیده، حکومت به دولت نوشتند که مواجب و مستمری در حق او برقرار نمایند. (بی‌نا، 1383: 112)

مأخذ: بی‌نا. 1383. وقایع اتفاقیه: مجموعه گزارشهای خفیه‌نویسان انگلیس در ولایت جنوبی ایران از سال 1291 تا 1322 قمری. به کوشش علی‌اکبر سعیدی سیرجانی. تهران: آسیم.
@mirasmaktoob

در آن سال‌ها که خود من در خمسه حکومت داشتم (1306 تا 1309 ه.ق.) روزی، ضعیفه‌ای به اندرون حکومتی آمد و عرضحالی به من داد، عرض حال را خواندم دیدم مطالبهٔ ده تومان مستمری خود را که چند سال پرداخت نشده بود کرده است. از او سئوال کردم، از چه بابت و بِچه ملاحظه دولت این مستمری را بشما داده است؟ جواب داد چون من در یک شکم سه پسر آوردم، چنانکه معمول است، دولت به توسط حکومت خمسه ده تومان مستمری به من داد و حالا چند سال است که حکام خمسه از پرداخت مستمری ابدی من خودداری کرده‌اند. (احتشامُ السّلطنه، 1367: 9)

مأخذ: احتشامُ السّلطنه، محمود علامیر. 1367. خاطرات احتشامُ السّلطنه (چاپ دوم). بکوشش سیّدمحمّد مهدی مُوسوی. تهران: انتشارات زوّار.

@mirasmaktoob
.
سه قولو

زرقان – در ده سناج یک فرسخی به فاصله یک شبانه روز یک زن ۳ بچه زائیده، دو دختر و یک پسر می‌باشند که هر سه زنده مانده‌اند و مادر هم خیلی پریشان و فقیر و شوهر هم از گرسنگی فرار کرده است.

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 215. سال یازدهم. دوشنبه 24 ذیحجه 1344 – 13 تیر ماه 1305 – 4 ژوئیه 1926.

@Shsyari
.
برای خانم‌ها – آخرین مد زنانه پاریس

این عکس‌ها در اسب‌دوانی اخیر (اوتوس) برداشته شده است.

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 212. سال یازدهم. پنج‌شنبه 20 ذیحجه 1344 – 9 تیر ماه 1305 – 31 ژوئن 1926.

@Shsyari
.
Пераслаў з:
کاغذ avatar
کاغذ
‏نزدیک ۲۵۱ عنوان روزنامه و مجله قدیمی در حدود ۶۵۰۰ شماره، در بخش نشریات کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران آپلود شده و رایگان و قابل استفاده عمومی است. وارد سایت کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران به آدرس library.ut.ac.ir‎ شوید و در باکس جستجوی آذرسا عنوان رو جستجو کنید‌.


فرشاد اسماعیلی

@kaaghaz
صدی هشتاد مبتلا به سوزاک!

از طرف اداره صحیه کل مملکتی اخیراً پیشنهاداتی برای جلوگیری از شیوع و معالجه امراض تناسلی از قبیل سوزاک و سفیلیس و غیره تهیه و تقدیم وزارت داخله گردیده بود که از نقطه نظر اهمیت امراض مزبور که تقریباً صدی هشتاد از جوانان مرد و زن مبتلا هستند و نسل آتیهٔ مملکت را تهدید می‌کند راه‌های عملی برای جلوگیری از امراض فوق تهیه نمایند.
کمیسیونی دیروز قبل از ظهر مرکب از مدیران دوایر وزارت داخله و نمایندگان ادارهٔ صحیه کل و بلدیه و اداره نظمیه در آن وزارت‌خانه تشکیل گردیده پیشنهادات اداره صحیه راجع به معالجه و جلوگیری از امراض تناسلی مطرح و تحت شور قرار گرفت.

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 206. سال یازدهم. یکشنبه 9 ذیحجه 1344 – 29 خرداد ماه 1305 – 20 ژوئن 1926.

@Shsyari
.
حراج کتاب

به عموم آقایان محترم اعلان می‌شود که یوم شنبه 9 شهر حال از چهار ساعت بعد از ظهر در خیابان لاله‌زار کتابخانهٔ مسیو فیشر از همه قبیل کتاب‌های طب - رومان فرانسه – انگلیسی – آلمانی و غیره حراج خواهد شد. طالبین سر وقت تشریف بیاورند.
از طرف مرکز حراج لاله‌زار
نمره 972

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 184. سال یازدهم. پنج‌شنبه 7 ذیقعده 1344 – 29 اردی‌بهشت ماه 1305 – 20 مه 1926.

@Shsyari
.
برای تدوین اشعار مرحوم ایرج‌میرزا

متمنی است آقایانی که از قطعات و آثار ایشان در دست دارند لطفاً فهرستی مرحمت فرمایند تا آنچه نزد ما نیست استنساخ شود.
آدرس: خیابان سقاباشی، منزل دکتر علیرضاخان هوشی
خسرو – ایرج

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 175. سال یازدهم. یکشنبه 26 شوال 1344 – 18 اردی‌بهشت ماه 1305 – 9 مه 1926.

@Shsyari
.
زبان فارسی در ترکستان

با پست اخیر یک شماره از روزنامهٔ «آواز تاجیک» که در سمرقند منتشر می‌شود به اداره رسیده و از اینکه زبان شیرین و عزیز فارسی هنوز در ترکستان متروک نشده است بینهات مشعوف شدیم. اگر چه جریدهٔ مزبور دارای مسلک بولشویکی و ارکان تبلیغ است ولی در عین حال وسیلهٔ ترویج زبان فارسی را فراهم می‌آورد و با وجود اینکه بعضی عبارات عجیب و غریب مثل «بمردن عاید گردید» عوضِ «مُرد» یا «فوت کرد» در آن دیده می‌شود معهذا موفقیت کارکنان آن جریده را در خدمت به ادبیات ایران از خداوند خواستاریم.

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 76. سال دهم. یکشنبه 19 شعبان 1343 – 25 حوت 1303 – 15 مارس 1925.

@Shsyari
.

Рэкорды

18.04.202523:59
787Падпісчыкаў
24.03.202514:52
50Індэкс цытавання
12.04.202523:59
122Ахоп 1 паста
12.04.202501:32
122Ахоп рэкламнага паста
01.04.202513:02
6.67%ER
11.04.202523:59
15.56%ERR

Развіццё

Падпісчыкаў
Індэкс цытавання
Ахоп 1 паста
Ахоп рэкламнага паста
ER
ERR
БЕР '25БЕР '25КВІТ '25КВІТ '25КВІТ '25

Папулярныя публікацыі شهرام یاری

Пераслаў з:
کاغذ avatar
کاغذ
16.04.202507:57
‏نزدیک ۲۵۱ عنوان روزنامه و مجله قدیمی در حدود ۶۵۰۰ شماره، در بخش نشریات کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران آپلود شده و رایگان و قابل استفاده عمومی است. وارد سایت کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران به آدرس library.ut.ac.ir‎ شوید و در باکس جستجوی آذرسا عنوان رو جستجو کنید‌.


فرشاد اسماعیلی

@kaaghaz
قابل توجه عموم – دواخانه سلطانی

دواخانه سلطانی واقعه در دروازهٔ قزوین روبروی مهمانخانه اقتصاد دواهای جدید وارد نموده است لازم به تذکر نیست که خواص ادویه جدید تا چه اندازه است.
دواهای مهم
مخصوصاً برا نظافت و لطافت بدن و براق ساختن مو به طوری که هیچ شاعری نتواند زلفی را که به آن دوا آلوده شده است توصیف نماید موجود است. این دوا رفع شورهٔ سر را نموده و مو را کاملاً قوت می‌دهد. و نیز دوائی وارد نموده است که رنگ یشره را سفید و گلگون می‌نماید به طوری که پس از شست و شو هم رفع نشود.
تشریف بیاورید و امتحان کنید.
نمره اعلان 248

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 86. سال نهم. پنجشنبه 18 جمادی‌الاول 1342 مطابق با 5 جدی 1302 و 27 سپتامبر 1923.

@Shsyari
.
اقدامات بلدیه – نرخ ارزاق – راجع به تنزل قیمت چلو

روز گذشته رؤسای چلوپز را در بلدیه حاضر کرده و از طرف اداره بلدیه به آنها اخطار شد چلو را باید از قرار نفری سی شاهی به مصرف فروش برسانند طباخها قبول نکردند ولی جداً از طرف اداره بلدیه امر شد چنانچه تخلف نمایند مورد تعقیب واقع خواهند گردید و از امروز مطابق امر بلدیه باید چلو را به قرار نفری سی شاهی به مصرف فروش برسانند.

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 83. سال نهم. جمعه 12 جمادی‌الاول 1342 مطابق با 29 قوس 1302 و 21 سپتامبر 1923.

@Shsyari
.
اعلان – نرخ ارزاق – راجع به تنزل قیمت چلو

برای اطلاع عامه اشعار می‌شود در ضمن اعلان نرخ چلوکباب، مقصود (از سه دست) همان میزانی است که سابقاً داده می‌شد منتها در قیمت آن یک عباسی تخفیف داده شده.
3 جدی 1302 ـ نمره 6712
بلدیه طهران
نمره اعلان 247

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 85. سال نهم. چهارشنبه 17 جمادی‌الاول 1342 مطابق با 4 جدی 1302 و 26 سپتامبر 1923.

@Shsyari
.
ذیلِ اخبار شاهرود:

میرزا علی اکبر خان وکیل و اسمعیل آژان به تقصیر اینکه در غیر موقع خدمت در باغی مشغول عیش و تفریح بوده‌اند به امر حکومت درب ادارهٔ نظمیه هر کدامی را صد شلاق زده و از اداره خارج نموده‌اند.
از قرار معلوم این مجازات و اخراج به تحریک چند نفر آدم بیکار و مغرض بوده چون که بسیاری از مردم حتی افراد ادارهٔ نظمیه مرتکب عمل شنیع می‌شوند و از طرف اداره جلوگیری نمی‌شود چنانچه خانهٔ اجودان رضاقلی خان که یکی از صاحب‌منصبان ادارهٔ نظمیه است هر شب جلسه قمار تشکیل و از قرار مسموع خود رئیس هم دخالت دارد.

@Shsyari
.
15.04.202519:59
صدی هشتاد مبتلا به سوزاک!

از طرف اداره صحیه کل مملکتی اخیراً پیشنهاداتی برای جلوگیری از شیوع و معالجه امراض تناسلی از قبیل سوزاک و سفیلیس و غیره تهیه و تقدیم وزارت داخله گردیده بود که از نقطه نظر اهمیت امراض مزبور که تقریباً صدی هشتاد از جوانان مرد و زن مبتلا هستند و نسل آتیهٔ مملکت را تهدید می‌کند راه‌های عملی برای جلوگیری از امراض فوق تهیه نمایند.
کمیسیونی دیروز قبل از ظهر مرکب از مدیران دوایر وزارت داخله و نمایندگان ادارهٔ صحیه کل و بلدیه و اداره نظمیه در آن وزارت‌خانه تشکیل گردیده پیشنهادات اداره صحیه راجع به معالجه و جلوگیری از امراض تناسلی مطرح و تحت شور قرار گرفت.

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 206. سال یازدهم. یکشنبه 9 ذیحجه 1344 – 29 خرداد ماه 1305 – 20 ژوئن 1926.

@Shsyari
.
اخذ غرامت – خسارت سیم تلگراف هند و اروپ

اداره کل امنیه به وزارت داخله اطلاع می‌دهد که راجع به اخذ غرامت خسارت سیم تلگراف هند و اروپ که در حد قم واقع شده از طرف اداره امنیه تحقیقات به عمل آمد و مرتکبین غیرمعلوم هستند. در صورتی که اجازه داده می‌شود از دهات نزدیک خطوط وجه خسارت مأخوذ گردد.

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 82. سال نهم. پنجشنبه 11 جمادی‌الاول 1342 مطابق با 28 قوس 1302 و 20 سپتامبر 1923.

@Shsyari
.
مرتکب سرقت – موسی نام قاصد پست

از سقز راپورت می‌دهند موسی نام قاصد پست که حامیل پست از صحنه بوده است در امانتی پست تقلب کرده و 15 لوله تریاک را سرقت نموده است و پس از تحقیقات معلوم شد سابقاً هم مرتکب این‌گونه سرقتها بوده است.

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 83. سال نهم. جمعه 12 جمادی‌الاول 1342 مطابق با 29 قوس 1302 و 21 سپتامبر 1923.

@Shsyari
.
29.03.202509:39
این مغازه هم در نوع خودش جزوٌ اولین هاست.
راجع به «تعمیر»، تعمیر هرچیزی، در فرهنگ ایرانی نکته‌ای رو بگم:
اساساً ما با «نو» حال‌مون خوب بوده. با کهنه و کهنهٔ تعمیری حال نمی‌کردیم!
نمی‌دونم و نمی‌تونم این قضیه رو خوب روشن کنم. تنها این نکته که: ایرانی برای هر چیزی روحی قائل بوده، براش تولد و مرگی قائل بوده، خوش نداشته مُرده‌ای رو زنده کنه. شاید از اون مُرده چیزِ نویی رو پدید می‌آورده ولی دوست نداشته ماهیتِ همون مُرده هم همراهش باشه. حالا بدشگون می‌دونسته، و یا ریشه‌اش برای خیلی دورهاست و مبهمه، نمی‌تونم قضیه رو روشن کنم، در همین حد که از مطالعاتم فهمیدم رو گفتم.
نمی‌دونم راجع بهش تحقیق شده یا نه. موضوع بسیار قابلی هست مخصوصاً برای دوستانی که کار تاریخ معماری می‌کنند.
30.03.202511:32
محکومیت – مدیر جریده‌ نامه جوانان – به ضد حجاب

آقای خواجه نوری مدیر جریده‌ نامه جوانان به جرم اینکه به ضد حجاب مقاله نوشته بر حسب حکم محکمه محکوم و در محبس نمره 2 محبوس است.

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 92. سال نهم. جمعه 26 جمادی‌الاول 1342 مطابق با 13 جدی 1302 و 4 ژانویه 1924.

@Shsyari
.
کمیسیون بلدیه – نرخ ارزاق – راجع به تنزل قیمت چائی

روز گذشته کمیسیون نرخ ارزاق در بلدیه تشکیل گردید و راجع به تنزل قیمت چائی با حضور رؤسای صنف قهوه‌چی مشغول مذاکره بودند که چائی را صد دینار به مصرف فروش برسانند تا اول حمل مهلت می‌خواستند ولی کمیسیون تقاضای آنها را قبول نکرده پذیرفته نشد.

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 81. سال نهم. چهارشنبه 10 جمادی‌الاول 1342 مطابق با 27 قوس 1302 و 19 سپتامبر 1923.

@Shsyari
.
کافه گروبسکو

واقع در خیابان علاءالدوله ـ مقابل بانک ایران عمارت اردشیر خان
همه روزه نهار و شام پاکیزه و عالی موجود است.
نهار: از ساعت 12 الی 3 بعدازظهر
شام: از ساعت 8 بعدازظهر
قیمت 4 قسم غذا 7 قران
همه شب از ساعت 8 بعدازظهر ارکستر عالی مترنم خواهد بود.
نمره اعلان 239
1 ـ 26

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 84. سال نهم. شنبه 15 جمادی‌الاول 1342 مطابق با 2 جدی 1302 و 24 سپتامبر 1923.

@Shsyari
28.03.202518:40
دوست هم حمله کرد

جان برخی آذربایجان باد / این مهدِ زرتشت، مهدامان باد
گرچه امتحانات عدیده که برادران آذربایجانی از بدو تأسیس امپراطوری ایران در راه حیات و عظمت این مملکت داده‌اند تاریخ ایران نشان می‌دهد و تمام دنیا (غیر از روشنی بیک ترک) مطلعند که از صدی هشتاد خونهای مقدسی که در پای پرچم شیر و خورشید نثار این مملکت باستانی شده متعلق به افراد وطن‌پرست آذربایجان است ولی برای اینکه کمترین توهمی برای آن کسانی که هنوز تصور می‌کنند آذربایجانی از نژاد مغول و تاتار است باقی نماند شرح ذیل را ناچارم به عرض قارئین گرام برسانم.
در اواسط سلطنت ناصرالدین شاه که مناسبات ما کم کم با عثمانی رو به ازدیاد گذاشت و تجار آذربایجانی و معدودی اصفهانی و یزدی در اسلامبول توطن نموده و با نسوان ترک وصلت کردند نظر بر اینکه ملت ایران به مناسبت احترام و حفظ عنعنات ملی که از سه هزار سال قبل مراعات کرده بود حاضر نمی‌شد که خون ملل اجنبی را مخلوط به خون نژاد آریائی خود نموده و دختران خود را با مردان غیرایرانی مواصلت دهد عثمانیها درصدد برآمدند که موانعی ایجاد نمایند که در نتیجه یا ایرانی‌ها را مجبور به وصلت نموده و یا آنکه در داخله قوانینی وضع نمایند که مردان مهاجر ایرانی از تأهل با نسوان ترک خودداری نمایند لذا در حدود سال 1300 قراردادی منعقد کردند که ایرانی‌هائی که با زنان ترک وصلت می‌کنند تبعهٔ عثمانی محسوب خواهند شد ـ این قانون تا حال به مناسبت مخالفتهای جدی سفرای ایران در جریان نیافتاده و می‌توان گفت که عثمانی‌ها فقط دلخوش بودند که اسماً یک چنین قانون را به دولت ایران قبولانده‌اند.
ولی در این اواخر ملیون ترک در مقابل آن احساسات دوستانه ایرانیان به جای ملغی کردن آن قانون که در هیچ یک از ممالک دنیا سابقه نداشته جداً صورت قانونی داده و اگر فراموش نکرده باشیم به طوری به ایرانی‌ها سخت‌گیری کردند که برادران ما چندین تلگراف به طهران مخابره نموده و از طرز رفتار این دولت اسلامی شکایت کردند ـ در همان موقع یکی از وکلای مجلس چهارم از وزیر خارجه وقت (ذکاءالملک) توضیحاتی درین خصوص خواستند و مشارالیه هم وعده کرد که با دولت ترکیه مذاکراتی نموده و حتی اطمینان داد که وسائل استراحت ایرانیان اسلامبول را فراهم خواهد نمود ـ ما هم تصور کردیم که شاید اولیاء دولت ترکیه به نتایج سوء این اقدام پی برده و برای آزرده نشدن قلوب برادران اسلامی خود از سخت‌گیریهای متخذه صرف نظر خواهد نمود ولی بدبختانه جراید اسلامبول که اخیراً رسیده همگی حاکی هستند از اینکه در نتیجه فشار فوق‌العاده دولت ترکیه بالاخره اهالی غیور آذربایجان که مهاجرین اسلامبول را تشکیل می‌دادند پس از سالها اقامت با داشتن علاقه تجارتی و ملکی و زن و بچه معذالک از تمام آنها چشم پوشیده ننگ تابعیت اجنبی را قبول نکرده به طرف ایران حرکت نمودند. آری این امتحان بزرگ این امتحانی است که فرزندان غیور آذربایجان نسبت به مملکت آباء و اجدادی خود به عالمیان نشان داده و یک ورق دیگری بر اوراق پرافتخار تاریخ ایران افزودند ـ زنده باد آذربایگان
طهران ـ 3 برج جدی 1302 ـ حسین شجاعی ـ عضو گمرکات مرکزی

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 85. سال نهم. چهارشنبه 17 جمادی‌الاول 1342 مطابق با 4 جدی 1302 و 26 سپتامبر 1923.

@Shsyari
.
06.04.202508:32
بدعت شوم شیرینی عروسی

از لنگرود اطلاع میدهند «شیرینی عروسی» که بدعت شومی بود و رعیت بیچاره مجبور بود با نهایت فقر و پریشانی قبل از عروسی به ارباب یا مباشر و یا کدخدا شیرینی بدهد اکیداً قدغن و موقوف شده است لکن در محال لاهیجان هنوز برقرار و زارع بیچاره مجبور است در موقع عروسی قبلاً چند تومان وجهی تهیه و به مالک یا مباشر داده و اجازه عروسی بگیرد، در صورتی که غیر از این رفتار کند به انواع مصیبت‌ها دچار و ممکن است عروسی را هم موقوف نمایند.

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 20. سال دهم. پنج‌شنبه 26 محرم‌الحرام 1343 – 5 سنبله 1303 – 28 اوت 1924.

@Shsyari
.
30.03.202511:34
ادبیات – شعر – از تنگنای محبس نمره 2

گفتم اگر شیختان سواد ندارد / مردم خر اینکه قیل و داد ندارد
بر اثر حرف حق به حبس برندم / چاره چه این ملک عدل و داد ندارد
محبس تاریک گلشن است برایم / کس چو من امروز قلب شاد ندارد
حبس چه باشد برای راه ترقی / باک نه از جنگ و نیز جهاد ندارد
گفته‌ام آزار زن روا نبود شیخ / زن بشر است و دل از جماد ندارد
گیرم من گفته‌ام حجاب خلافی است / اینکه دگر فتنه و فساد ندارد
پرده زن مبحثی است مختلف فیه / بستن بازار و مرده باد ندارد
شرح کلینی بخوان و مبحث حلی / من چه کنم شیخ اگر سواد ندارد
مبحث علمی و شیخ نیست دلیلش / هو کند آن کس که استناد ندارد
لعنت حق بر قوام‌السلطنه دون / نهضت خر را کسی به یاد ندارد
کی سخنی برخلاف دین بسرودم / لعن بر آن کس که اعتقاد ندارد
چادر اطلس مگر علامت دین است / این ابداً ربط با معاد ندارد
دین محمد طریقتی است منور / این همه موهوم در عداد ندارد
ملت جاهل دو چشم خویش تو بگشای / فکر بشر بین که انجماد ندارد
(نوری) مأیوس از این قضیه نگردد / روح جوان یأس در نهاد ندارد
ا ـ خواجه نوری

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 100. سال نهم. دوشنبه 7 جمادی‌الثانی 1342 مطابق با 23 جدی 1302 و 14 ژانویه 1924.

@Shsyari
.
Увайдзіце, каб разблакаваць больш функцый.