Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
قدرت قلم avatar

قدرت قلم

"خُنُک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش بِنَماند هیچش اِلّا هوس قمار دیگر"...
TGlist 评分
0
0
类型公开
验证
未验证
可信度
不可靠
位置
语言其他
频道创建日期Jul 11, 2024
添加到 TGlist 的日期
Feb 12, 2025

"قدرت قلم" 群组最新帖子

📕 کالیگولا
✍ آلبر کامو

📖 @ghodrateeghalam
کافی است که مستبد شوی
مستبد کیست؟
کسی که ذهنش کور است
مستبد کسی است که مردم را
فدای عقایدش یا جاه طلبی اش می‌کند.

📕 کالیگولا
✍ آلبر کامو

📚 @ghodrateeghalam
.
اگر خواستی سرزمینت را آزاد کنی ده گلوله
در تفنگت بگذار، که نُه گلوله برای خائنین و
آدم فروشان و تنها یک گلوله برای
دشمنت کافیست.

✍ آدولف هیتلر

@ghodrateeghalam
هرکه شد خام، به‌صد شعبده خوابش کردند
هر‌که در‌خواب نشد، خانه خرابش کردند...

بازی اهل سیاست که فریب‌ست و دروغ
خدمتِ خلقِ ستمدیده، خطابش کردند...

اول کار بسی وعده‌ی‌ِ شیرین دادند
آخرش تلخ شد و نقشِ بر‌آبش کردند...

آنچه گفتند شود سرکه‌یِ نیکو و حلال
در نهانخانه‌یِ تزویر، شرابش کردند...

پشت دیوار خری داغ نمودند و به ما
وصفِ آن طعم دل‌انگیز کبابش کردند...

سال‌ها هرچه که رِشتیم به امّید و هوس
بر سرِ دارِ مجازات، طنابش کردند...

گفته بودند که سازیم، وطن همچو بهشت
دوزخی پر ز بلایا و عذابش کردند...

زِ که نالیم که شد غفلت و نادانیِ ما
آنچه سرمایه‌یِ ایجاد سرابش کردند...

لب فروبسته ز دردیم و پشیمانی و غم
گرچه خرسندی و تسلیم، حسابش کردند...


✍ فرخی یزدی

@ghodrateeghalam
بسیار بسیار خواندنی


وصیتنامه عبرت آموز قمرالملوک وزیری - 1338

من مرده ام اما خاطره حیات هنری‌ام نمرده است. وقتی که تو، این درد دلهای مرا میخوانی، من زیر خروارها خاک سرد و سیاه خفته ام. دیگر از حنجره خشکم صوتی بر نمی‌خیزد و دنیایم تاریک و خاموش است اما روحم عظمتش را از دست نداده و هنرم را بنده زور و زر و خیانت نکردم. مطمئنم کسی بعد از مرگم، از من بدگویی نمیکند.

من هیچ ثروتی ندارم، اما دلهای یتیمانی را دارم که به خاطر مرگم از غم مالامال میشوند. چشمهایی را دارم که در فقدانم اشک می ریزند. همان‌ هایی که با پولم پرورش یافتند، شوهر کردند، داماد شدند و به جای اینکه جایشان در مراکز فساد و زندان باشد، انسانهای خوشبختی هستند. بعضیها میگفتند: ما باید هرچه بیشتر پول بگیریم تا قمر نشویم.

نمیدانند که کنسرتهایم با آن چنان استقبالی روبرو میشد که مردم از در و دیوارش بالا میرفتند و بلیط ها را به 10 برابر قیمت میخریدند. اما تمام آنچه را که میگرفتم به موسسات خیریه و دارالایتام می‌بخشیدم که برایم لذتی وصف نشدنی داشت.

شبی نزدیک خانه ام مردی را دیدم که به دیوار تکیه داده و چشمانش پر اشک است. گفتم مرا میشناسی ؟ اشکهایش را پنهان و گفت: کیست که تو را نشناسد. با زحمت و اصرار وادارش کردم درد دلش را بگوید.
گفت: زنم دوقلو زاییده، یکی مرده و حالا پس از خاکسپاری طفل، بخاطر بی پولی روی رفتن به خانه را ندارم. با سماجت راضی اش کردم تا مرا بخانه اش ببرد.

اطاقی نمناک که زیلوی پاره و رختخوابی پاره‌تر و نور شمعی که پت پت میکرد، تزیینات خانه اش بود. زن بی حال بود و طفل‌بیگناه سینه خشک مادرش را می‌مکید. دلم آنقدر به درد آمد که وصف‌نشدنی بود. پول دادم و مرد را راهی کردم چند پرس چلوکباب، تخم‌ مرغ، شیر، خرما و اقلام دیگر بخرد. طفل را تروخشک و قنداق پاره را عوض کردم و تمام 5000 تومان (100سال پیش) دستمزد آن شبم را لای قنداق طفل گذاشتم.

شبی دیگر که از کنسرت بخانه برمی‌گشتم تا درشکه چی لاله زار مرا بخانه ببرد. درشکه ‌چی مرا نشناخت و زبان شکوه از وضع ناگوارش کرد. گفت: فردا عروسی پسرم است، شرمنده رویش که نمی توانم جشن مفصلی برایش بگیرم.

فردایش با پرس و جوی فراوان بدون اینکه درشکه‌چی بویی ببرد، آدرس منزلش را یافتم و کلیه اقلام و امکانات را برایش فراهم و خانه اش را چراغانی کردم و در مجلس عروسی با افتخار خواندم‌، شوقی که آن لحظه درچهره مرد دیدم، بالاترین شادی و افتخار برایم بود و احساس عظمت کردم. انگار تمام فرشتگان و ارواح مقدس زیر گوشم زمزمه میکنند: قمر تو بهتری زن دنیایی.

ای بد خواهان بدانید که قمر با افتخار و بزرگی، باهنر زیست. امروز که زیر خروارها خاک خفته ام، نه دلی را شکسته ام و نه کسی از من کینه به دل دارد. میدانم دلهای عاشقان هنرم در غمم شکسته.

ما رفتیم اما شما که این هنر ملی و فاخر را به مادیات می‌فروشید و آلوده میکنید و نقطه روشنی در زندگی ندارید، گناهتان نابخشودنی است.

(هفته نامه
هامون - خرداد 76)

یاد و خاطره ی خواننده ی مردمی قمرالملوک وزیری جاودانه باد


@ghodrateeghalam
══ 🔻 ══ ❥
♦️در بــاب ِحــضــورِ دل
Hozuredel369
♦️ دانــش ریــڪــی
ReikiKnowledge
🔺🔺
های مردم درد دارد این وطن ، گریه رواست
همان ملکی که خاکش از لعل و از طلاست

یقین دارم که می‌دانید درد چیست درمان کجاست؟
پس به درمانش بکوشید که غیر از آن خطاست

@ghodrateeghalam
ديكتاتور ها می‌خواهند:

شما كتاب نخوانيد..!
و هميشه در ترافيك بمانيد...

مواد و الكل بزنيد و سر موضوعات
كوچك به جان هـم بيافتيد..!

زمان و آگاهی را آرام آرام از دست
بدهـيد؛ و چيزی بزرگ در درون شما
به نام ِ" اُميد " را نابود كنند!

لطفاً كارهايی كه " ديكتاتورها "
دوست دارند انجام ندهـيد..!


@ghodrateeghalam
نیچه خوانی....


📕کتاب چنین گفت زرتشت
🖊فریدریش نیچه
📜ترجمه داریوش آشوری

بخش سی و نهم : درباره رویدادهای بزرگ


📖 @ghodrateeghalam
همراه ما باشید جمعه ها

با گذری بر اندیشه  فریدریش نیچه

فصل نخست :

📕کتاب چنین گفت زرتشت
🖊فریدریش نیچه

📜ترجمه داریوش آشوری

📚 @ghodrateeghalam
.
من برای پیشرفت کشورم حاضرم
دست در دست شیطان هم بگذارم !!
زیرا در سیاست
دوستان و دشمنان دائمی وجود ندارد

تنها چیز دائمی منافع است !!!

✍ وینستون چرچیل

@ghodrateeghalam
گویند که هردرد و بلایی به جهان است
تقصیر نمایان شدن موی زنان است

چون شال زنان رفته عقب توی خیابان
وضعیت اقلیم چنین در نوسان است

کولاک به پا گشته به ایلام و سنندج
در حاشیه لوت ببین سیل روان است

عریان شده گیسوی زنی بر لب یک رود
این جرم و گنه موجب خشکیدن آن است

از لرزش اندام زنی بوده به یک رقص
گر زلزله در جهرم و رشت و همدان است

افتاده اگر آتش قهری به پلاسکو
چون موی زنان در ملاء عام عیان است

یا جام شرابی شده نوشیده به یک بزم
طوفان شن و ماسه به اهواز وزان است

یک خواب بدی دیده بزرگی که ز ساپورت
آتش ز دماوند به حال فَوَران است

گویی که خداوند فقط داخل ایران
آنهم فقط از پوشش زنها نگران است..!!

#ناشناس

@ghodrateeghalam
در بیست سالگی یاد گرفتم
کار خلاف فایده ای ندارد،
حتی اگر با مهارت انجام شود.
در سی سالگی پی بردم که قدرت،
جاذبه ی مرد است
و جاذبه، قدرت زن.
در چهل سالگی آموختم که رمزِ ’خوشبخت زیستن‛
در انجام کاری نیست که دوستش داریم؛
بلکه در دوست داشتنِ کاریست که انجامش می دهیم.
در ۵۵ سالگی پی بردم که تصمیمهای کوچک را باید با مغز
و تصمیمهای بزرگ را با قلب گرفت.
در۶۰ سالگی آموختم که بدون عشق میتوان ایثار کرد
اما بدون ایثار هرگز نمی توان عشق ورزید.
در ۸۰ سالگی پی بردم که دوست داشته شدن
و محبت دیگران به انسان، بزرگ ترین لذتِ دنیاست.
در ۸۵ سالگی دریافتم که زندگی زیباست...

باید دنیا را کمی بهتر از آنچه تحویل گرفته ای؛
تحویل دهی...

خواه با فرزندی خوب...
خواه با باغچه ای سرسبز...
خواه با اندکی بهبود شرایط اجتماعی...
و اینکه بدانی...
حتی فقط یک نفر با بودن تو ساده تر نفس کشیده است.
این یعنی تو موفق شده ای!


✍ گابریل گارسیا مارکز

@ghodrateeghalam
.
لحظه ها را دریاب...
زندگی در فردا نه ،
همين امروز است !
راه ها منتظرند تا تو
هرجا كه بخواهی برسی !
لحظه‌ها را درياب ،
پای در راه گذار ...
رازِ هستی اين است ...

✍ سهراب سپهری


روزتان دل انگیز 🌸


@ghodrateeghalam
.
بی‌نقاب زندگی کنید،
خبری نیست...

@ghodrateeghalam

记录

28.04.202523:59
2.6K订阅者
19.03.202509:37
500引用指数
23.04.202521:36
1.3K每帖平均覆盖率
23.04.202521:36
1.3K广告帖子的平均覆盖率
30.12.202423:59
16.67%ER
23.04.202518:55
52.46%ERR
订阅者
引用指数
每篇帖子的浏览量
每个广告帖子的浏览量
ER
ERR
DEC '24JAN '25FEB '25MAR '25APR '25

قدرت قلم 热门帖子

"این یکی با عشق تقدیم خودم "


اگر دیدی یک زن ،
دوباره گوشواره هاشو انداخته
رژ به لبهاش زده
لباس های قشنگش رو پوشیده
بدون که تو سکوت ، خودش رو ترمیم کرده و
دوباره داره برمیگرده به زندگی


@ghodrateeghalam
30.03.202518:52
.

در دل این دیار
هرگز از یاد نمی‌بریم که
چه عاشقانه
به خاکت پایبندیم.


@ghodrateeghalam
23.04.202508:01
📕 طلای خدایان
✍ اریک فون دنیکن

📖 @ghodrateeghalam
28.04.202507:21
بسیار بسیار خواندنی


وصیتنامه عبرت آموز قمرالملوک وزیری - 1338

من مرده ام اما خاطره حیات هنری‌ام نمرده است. وقتی که تو، این درد دلهای مرا میخوانی، من زیر خروارها خاک سرد و سیاه خفته ام. دیگر از حنجره خشکم صوتی بر نمی‌خیزد و دنیایم تاریک و خاموش است اما روحم عظمتش را از دست نداده و هنرم را بنده زور و زر و خیانت نکردم. مطمئنم کسی بعد از مرگم، از من بدگویی نمیکند.

من هیچ ثروتی ندارم، اما دلهای یتیمانی را دارم که به خاطر مرگم از غم مالامال میشوند. چشمهایی را دارم که در فقدانم اشک می ریزند. همان‌ هایی که با پولم پرورش یافتند، شوهر کردند، داماد شدند و به جای اینکه جایشان در مراکز فساد و زندان باشد، انسانهای خوشبختی هستند. بعضیها میگفتند: ما باید هرچه بیشتر پول بگیریم تا قمر نشویم.

نمیدانند که کنسرتهایم با آن چنان استقبالی روبرو میشد که مردم از در و دیوارش بالا میرفتند و بلیط ها را به 10 برابر قیمت میخریدند. اما تمام آنچه را که میگرفتم به موسسات خیریه و دارالایتام می‌بخشیدم که برایم لذتی وصف نشدنی داشت.

شبی نزدیک خانه ام مردی را دیدم که به دیوار تکیه داده و چشمانش پر اشک است. گفتم مرا میشناسی ؟ اشکهایش را پنهان و گفت: کیست که تو را نشناسد. با زحمت و اصرار وادارش کردم درد دلش را بگوید.
گفت: زنم دوقلو زاییده، یکی مرده و حالا پس از خاکسپاری طفل، بخاطر بی پولی روی رفتن به خانه را ندارم. با سماجت راضی اش کردم تا مرا بخانه اش ببرد.

اطاقی نمناک که زیلوی پاره و رختخوابی پاره‌تر و نور شمعی که پت پت میکرد، تزیینات خانه اش بود. زن بی حال بود و طفل‌بیگناه سینه خشک مادرش را می‌مکید. دلم آنقدر به درد آمد که وصف‌نشدنی بود. پول دادم و مرد را راهی کردم چند پرس چلوکباب، تخم‌ مرغ، شیر، خرما و اقلام دیگر بخرد. طفل را تروخشک و قنداق پاره را عوض کردم و تمام 5000 تومان (100سال پیش) دستمزد آن شبم را لای قنداق طفل گذاشتم.

شبی دیگر که از کنسرت بخانه برمی‌گشتم تا درشکه چی لاله زار مرا بخانه ببرد. درشکه ‌چی مرا نشناخت و زبان شکوه از وضع ناگوارش کرد. گفت: فردا عروسی پسرم است، شرمنده رویش که نمی توانم جشن مفصلی برایش بگیرم.

فردایش با پرس و جوی فراوان بدون اینکه درشکه‌چی بویی ببرد، آدرس منزلش را یافتم و کلیه اقلام و امکانات را برایش فراهم و خانه اش را چراغانی کردم و در مجلس عروسی با افتخار خواندم‌، شوقی که آن لحظه درچهره مرد دیدم، بالاترین شادی و افتخار برایم بود و احساس عظمت کردم. انگار تمام فرشتگان و ارواح مقدس زیر گوشم زمزمه میکنند: قمر تو بهتری زن دنیایی.

ای بد خواهان بدانید که قمر با افتخار و بزرگی، باهنر زیست. امروز که زیر خروارها خاک خفته ام، نه دلی را شکسته ام و نه کسی از من کینه به دل دارد. میدانم دلهای عاشقان هنرم در غمم شکسته.

ما رفتیم اما شما که این هنر ملی و فاخر را به مادیات می‌فروشید و آلوده میکنید و نقطه روشنی در زندگی ندارید، گناهتان نابخشودنی است.

(هفته نامه
هامون - خرداد 76)

یاد و خاطره ی خواننده ی مردمی قمرالملوک وزیری جاودانه باد


@ghodrateeghalam
04.04.202507:21
♦️ "جهنم" کجاست؟ و ریشه این اسم از کِی آغاز و مشهور شده است؟

🔹 اگر شما هم مانند من می‌دانستید، جهنم کجاست، شاید برایتان این قدر عجیب نبود!

جهنم نام دره‌ای است در نزدیکی اورشلیم (بیت المقدس) که در جنوب کوه صهیون واقع است. نام این دره در زبان عبری (زبان یهودیان و دین یهود) گِهینوم بوده است و از آنجایی که اعراب "گ" ندارند، آنها لغات را معرب می‌کنند یعنی "گ" را با "ج" جایگزین می‌کنند (مانند گرگان که در عربی جرجان می‌خوانند، گوهر که جوهر و جواهر شده است). این واژه گِهینوم به جهینوم و سپس به جهنم تبدیل شده است.

بله جهنم یک مکان واقعی و دره‌ای در نزدیکی شهر اورشلیم کشور اسرائیل است و برای همین است واژه‌ی "جهنم دره" در مثل پارسی هم وجود دارد! (نمونه: تا حالا کدام جهنم دره‌ای بودی؟)

اما چه شد که این دره اینقدر مشهور شد؟

باید نگاهی به تاریخ بیاندازیم: گهینوم مختصر شده‌ی "گه بن هینوم" بوده = گه + بن + هینوم = دره + پسر + هینوم. یعنی دره‌ی پسر هینوم.

اما چرا نام اینجا گهینوم شد؟ کمی باز می‌گردد به زمانی که در این منطقه مردمان کنعان و فینیقیه به خدایانی بنام مُلِک و بَعل باور داشته‌اند و در این دره پرستشگاهی برای بت‌های این دو خدا آفریده بودند و برای این خدایان قربانی می‌کردند. این قربانی کردن آنقدر گسترش و متعصبانه شد، که روزی فردی بنام "هینوم" پسر خود را در این مکان قربانی کرد و از آن پس نام این دره به "گه بن هینوم، یعنی دره‌ی پسر هینوم تغییر یافت و رفته‌رفته "بن" از نام حذف شد و گهینوم نام آن دره شد.

حال چه شد که نام این دره به متون مقدس ادیان ابراهیمی راه پیدا کرد؟
ادامه‌ی این داستان تاریخی است و آن از این قرار است که پس از برچیده شدن ادیان پیشین(قبل از ادیان ابراهیمی) این دره کاربری خود را تغییر داد و به محل سوزاندن محکومان، تبدیل شد.

بعدها، افراد آن منطقه، بر اساس اعتقاد خود، جنازه‌ی کسانی را که از رستگاری نومید شده بودند، مثل جانیان، قاتلان و آدمهایی را که دست به خودکشی می‌زدند، در این مکان می‌سوزاندند. همیشه بوی گندی می‌داد و جای بدی بود که مردمان این منطقه ضرب‌المثل از پلشتی و زباله‌دانی را به این دره، نسبت می‌دادند و چون مکان سوزاندن جسد آدم‌های بدکاره بود در میان مردم به صورت دشنام و مثل، درآمد! (مانند اینکه تو لایق گهینوم هستی یعنی جنازه‌ات را باید در آنجا سوزاند.)

رفته‌رفته این نام و این مثل به درون کتاب‌های مقدس ادیان راه پیدا کرد و برای آن افسانه‌ها سرودند و آنرا زندگی رقت بار پس از مرگ عنوان کردند و با آب و تاب توصیفی از آن شده و جالب اینکه در خود آیین یهود، زندگی پس از مرگ، بهشت و جهنمی ندارد و این افزوده‌ها و برداشت نام گهینوم و جهنم به دو دین مسیحیت و اسلام باز می‌گردد.

مکانی که ادیان ما را از آن می‌ترسانند، در حال حاضر به پارکی زیبا تبدیل شده است و شما می‌توانید از این مکان تاریخی بصورت گردشگر دیدار کنید!

✍ دکتر محمد علی مهرآسا

@ghodrateeghalam
24.04.202517:51
.
وقتی مسلمانان , اسلام را
ضامن سعادت دنیا و آخرتشان میدانند ،
اما در عمل اطراف آنها را
کثافت ، فقر و جهل فرا گرفته ,
آیا کسی دیگر می‌تواند اسلام را بپذیرد ؟؟؟


✍ امام موسی صدر

@ghodrateeghalam
21.04.202507:41
اصـل بد نیکو نـگردد زانکه بنیادش بد است
تـربـیت،نا اهـل را چون گردکان بـر گـنبد است

مـایــه اصـل و نـسب در گـردش دوران زر است
دائـما خون میخورد تیغی که صاحب جوهر است

گر که بـینی ناکـسان بالا نشینند عیــب نیست
روی دریا خـس نشیند قــعر دریا گوهر است

کره ی خـر از خریت پـیش پـیش مــادر است
کره ی اسـب از نـجابت در خفای مــادر است

شه اگر مسکین شود چون مرغ بی بال و پر است
جملگی دیوانه خوانندش اگر اسـکندر است

آهــــن و فـولاد از یـک کوره گر آیند برون
آن یکی شمشیـر گردد وان دگر نعل خر است

شـصت و شاهـد هردو دعوای شاهی کنند
پس چـرا انگشت کوچـک لایق انگشتر است

دود اگر بالا نشیند کسـر شـان شعله نیست
جـای چشم ابرو نگـیرد گرچـه او بالاتـر است

سعدیا گو عیب خـود را و مـگو عیب دگر
هرکه عیب خـویش گـوید از همه بالاتر است

من لباس کهنه می پوشم که بی درد سر است
آستین کوته بود چین و چروکش کمتر است

✍ سعدی

@ghodrateeghalam
🔴معانی و نمادهای تخته نرد:

بازی تخته نرد به عنوان یک نماد از چرخه زندگی و جهان هستی در نظر گرفته شده است. هر کدام از عناصر این بازی دارای معانی فلسفی هستند:

تخته: نماد جهان و گیتی است.
۳۰ مهره: نشان‌دهنده ۳۰ روز یک ماه است.
۲۴ خانه روی تخته: نماد ۲۴ ساعت شبانه‌روز است.
۶ وجه تاس: نمادی از شش روز خلقت جهان در برخی فرهنگ‌ها است.
۴ قسمت تخته: نشان‌دهنده چهار فصل سال است.
۵ دوره تاس‌اندازی: نماد پنج مرحله زندگی انسان از تولد تا مرگ.
گردش تاس‌ها: نشان‌دهنده نقش شانس و تقدیر در زندگی است.
این معانی نمادین تخته نرد را از یک بازی ساده به یک فعالیت فلسفی و نمادین تبدیل کرده است که نشان‌دهنده نقش زمان، شانس، و تصمیمات در زندگی انسان است.

📗 تاریخ اساطیری ایران،
✍ محمد معین

📚 @ghodrateeghalam
30.03.202507:21
🔹 قوانین جالب مورفی از کجا آمد؟

قانون مورفي در سال 1949 در پايگاه نيروی هوايي ادوارز شکل گرفت. سرگرد ادوارد مورفي مهندس هوافضا بود که روی يک پروژه کار مي کرد. در يکي از سخت ترين آزمايشهای پروژه يک تکنسين سيم ها را برعکس وصل کرد و آزمايش خراب شد. مورفی درباره اين تکنسين گفت: "اگه يه راه برای خراب کردن چيزی وجود داشته باشه اون همون يه راه رو پيدا ميکنه" و اين اولين قانون مورفی بود.

قوانین مورفی ابتدا در فرهنگ فنی مهندسين رواج پيدا کرد و بعد به فرهنگ عامه راه پيدا کرد.

⚪️قانون صف:
اگر شما از یک صف به صف دیگری رفتید، سرعت صف قبلی بیشتر از صف فعلی خواهد شد.

⚪️قانون تلفن:
اگر شما شماره‌ای را اشتباه گرفتید، آن شماره هیچگاه اشغال نخواهد بود.

⚪️قانون تعمیر:
بعد از این که دست‌تان حسابی روغنی شد، بینی شما شروع به خارش خواهد کرد.

⚪️قانون کارگاه:
اگر چیزی از دست‌تان افتاد، قطعاً به پرت‌ترین گوشه ممکن خواهد خزید.

⚪️قانون معذوریت:
اگر بهانه‌تان پیش رئیس برای دیر آمدن پنچر شدن ماشین‌تان باشد، روز بعد واقعاً به خاطر پنچر شدن ماشین‌تان، دیرتان خواهد شد.

⚪️قانون حمام:
وقتی که خوب زیر دوش خیس خوردید تلفن شما زنگ خواهد زد.

⚪️قانون روبرو شدن:
احتمال روبرو شدن با یک آشنا وقتی که با کسی هستید که مایل نیستید با او دیده شوید افزایش می‌یابد.

⚪️قانون نتیجه:
وقتی می‌خواهید به کسی ثابت کنید که یک ماشین کار نمی‌کند، کار خواهد کرد.

⚪️قانون بیومکانیک:
نسبت خارش هر نقطه از بدن با میزان دسترسی آن نقطه نسبت عکس دارد.

⚪️قانون تئاتر:
کسانی که صندلی آنها از راه‌روها دورتر است دیرتر می‌آیند.

⚪️قانون قهوه:
قبل از اولین جرعه از قهوه داغتان، رئیس‌تان از شما کاری خواهد خواست که تا سرد شدن قهوه طول خواهد کشید.


‌@ghodrateeghalam
28.03.202507:21
🔖سخن بزرگان

🔸استالین
«تصمیم» با «رأی‌دهندگان» نیست؛ با کسانی است که «رأی»ها را «شمارش» می‌کنند!
           
🔸بزرگ علوی:
با کشتنِ «شپش»، سر از «خارش» خلاص نمی‌شود، شپشِ دیگری، همان «مأموریت» را انجام می‌دهد؛ سر را باید «ضدِعفونی» کرد!

🔸جرج اورول
مردمی که «سیاستمدارانِ فاسد» را انتخاب می‌کنند «شریکِ جرم» هستند، نه قربانی!

🔸چرچیل (وینستون)
وقتی «اسب»ها را به «میدان مسابقه» راه نمی‌دهند، هر «خر»ی می‌تواند «پیروزِ» مسابقه باشد!

🔸سقراط
انسان به اندازه‌ای که «پرسش»،«نقد» و«شک» می‌کند؛ «خردمند» است!

وقتی «سایه»ی آدمهای «کوچک» در حال «بلند» شدن است؛ «آفتابِ» آن سرزمین، دارد «غروب» می‌کند!

🔸عزیز نسین
انسان فقط در قبال «گفته»هایش «مسؤول» نیست، در برابرِ «سکوت»هایش هم «مسؤولیت» دارد!

🔸فرانکلین روزولت
در سیاست، هیچ پدیده‌ای «اتفاقی» نیست؛ هراتفاقی، «برنامه‌ریزی» شده است!

🔸مارتین لوترکینگ
تا «خَم» نشوید، کسی «سوار»تان نمی‌شود!

کسانی که «اجرای عدالت» را بارها به «تأخیر» می‌اندازند، قصدِ «تحقق» آنرا ندارند!

اگر کسی یک بار، مرا فریب داد، شرم بر او باد؛ اگر دو بار مرا فریب داد، شرم بر من باد!

🔸مارک تواین
آنجا که «آزادی» وجود ندارد، اگر«رأی دادن»، چیزی را «تغییر» می‌داد اجازه نمی‌دادند کسی رأی بدهد!

🔸مهاتما گاندی
اگر«جرأت» نداری «حرف ِحق» بزنی، دست‌کم برای کسی که «حرف ناحق» می‌زند، «کف» نزن!

🔸نيچه(فردریش)
«آینده» از آنِ کسانی است که به «استقبال»اش می‌روند!

🔸هانا آرنت
انتخاب از میان «بد» و «بدتر» ، «فرصت»ی است که برای «بدتر» شدن ، به «بد»ها می‌دهیم.

@ghodrateeghalam
28.04.202507:41
هرکه شد خام، به‌صد شعبده خوابش کردند
هر‌که در‌خواب نشد، خانه خرابش کردند...

بازی اهل سیاست که فریب‌ست و دروغ
خدمتِ خلقِ ستمدیده، خطابش کردند...

اول کار بسی وعده‌ی‌ِ شیرین دادند
آخرش تلخ شد و نقشِ بر‌آبش کردند...

آنچه گفتند شود سرکه‌یِ نیکو و حلال
در نهانخانه‌یِ تزویر، شرابش کردند...

پشت دیوار خری داغ نمودند و به ما
وصفِ آن طعم دل‌انگیز کبابش کردند...

سال‌ها هرچه که رِشتیم به امّید و هوس
بر سرِ دارِ مجازات، طنابش کردند...

گفته بودند که سازیم، وطن همچو بهشت
دوزخی پر ز بلایا و عذابش کردند...

زِ که نالیم که شد غفلت و نادانیِ ما
آنچه سرمایه‌یِ ایجاد سرابش کردند...

لب فروبسته ز دردیم و پشیمانی و غم
گرچه خرسندی و تسلیم، حسابش کردند...


✍ فرخی یزدی

@ghodrateeghalam
19.04.202518:25
.

"هر نت،
روشناییِ روزی‌ست
که از دل شب
برمی‌خیزد…"


@ghodrateeghalam
31.03.202516:50
این قطعه رو ام‌ّکلثوم در فیلم «سلامه» اجرا می‌کنه و محمدرضا شجریان ربنا رو از این تاثیر می‌گیره.

@ghodrateeghalam
.
عشق یعنی شادی...

خودتان را متقاعد نکنید ..
که ‏رنج کشیدن
بخشی از آن است ..

‏ ✍ پائولو کوئیلو


روزتان به شادی 🍃

#رضا_ملکزاده

@ghodrateeghalam
🔹شغل های عجیب روسای جمهور آمریکا

➖اندرو جانسون/خیاط
➖جیمز آبرام گارفیلد/ سرایدار مدرسه
➖گراور کلیلوند/کلانتر
➖تئودور روزولت/گاو چران
➖هری ترومن/لباس فروش مردانه
➖جان اف کندی/ روزنامه نگار
➖جرالد فورد/جنگل بان
➖جیمی کارتر/ کشاورز
➖رونالد ریگان/ ستاره سینما
➖جرج بوش/ مالک تیم ورزشی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@ghodrateeghalam
登录以解锁更多功能。